|
نکته
پول میگیرند تا نقش یک فرد را مهم و ویژه جلوه دهند
بعضی خبرنگاران رسانههای رسمی کم بودند حالا برخی ادمینهای کانالهای تلگرامی هم برای هوادار متمول پرسپولیس شروع به تبلیغات میکنند، البته نه آنگونه که شما تصور میکنید.
این فرد خارجنشین برای اینکه خودش را بسیار مهم و تاثیرگذار در همه امور باشگاه نشان دهد، به بعضی از کانالها سفارش میدهد در قالب نقد دخالتهایش حتما نام او را مطرح کنند.
یکی از همین کانالهای پرحاشیه که کار اصلیاش تبلیغات بت و سلیتهای شرطبندی است اخیرا از این فرد چند هزار دلاری گرفته تا با مطرح کردن نامش عنوان کند او عامل دیر انتخاب شدن سرمربی پرسپولیس است!
شاید ابتدا خواننده تصور کند آنها در حال نقد این فرد هستند اما واقعیت کاملا وارونه است. اکثر این کانالها با دریافت دلار و رمزارز، به گونهای کاملا هوشمندانه هر از گاهی نام این فرد را مطرح میکنند تا به هواداران پرسپولیس بقبولانند هوادار متمول در راس همه امور باشگاه است! اما موضوع وقتی لو میرود که میفهمیم همه آنها در پس پرده با این هوادار خاص ارتباط بسیار خوبی دارند.
این تکنیک تبلیغ در کسوت نقد است که متاسفانه خیلی از هواداران بیآنکه متوجه شوند در دام این بزرگنمایی جعلی میافتند.
هر جا دیدید یک کانال تلگرامی یا حتی یک سایت ورزشی و خبرگزاری به هر بهانهای نام این هوادار را مطرح کرد، تردید نکنید آنها در پس پرده با هم مراوده مالی دارند و در حال مهم جلوه دادن این فرد در تصمیمات باشگاه پرسپولیس هستند؛ یک آگراندیسمان هوشمندانه که خواننده ناخودآگاه در ذهنش یک نقش بزرگ و آنچنانی به او میدهد!
ارسال به دوستان
حاشیه
شمشیربازی؛ میدان نبرد تصمیمات کور
انتخاب محمد عبدی بهعنوان مدیر تیمهای ملی شمشیربازی، بیشتر از آنکه گرهی از مشکلات باز کند، سوالات تازهای را پیش کشیده است. در روزگاری که مدیریت ورزش باید تخصص را در اولویت قرار دهد، انتصاب یک خزانهدار در جایگاه مدیریت تیمهای ملی، گویای مسیری است که در آن رابطهگرایی بر شایستهسالاری پیشی گرفته است.
علیرضا پورسلمان، رئیس فدراسیون شمشیربازی، در پاسخ به افشاگریهای اخیر محمد رهبری، مربی تیمملی اسلحه سابر، درباره اختلافات و حواشی درونی تیم ملی، دست به اقداماتی زده که بیش از آنکه ترمیمکننده باشد، نشان از کنترل موقت بحران دارد. انتخاب عبدی که تنها یک سال است بهعنوان خزانهدار در فدراسیون حضور دارد و سابقهای در شمشیربازی ندارد، نشان میدهد فدراسیون به جای پرداختن به ریشه مشکلات، تنها به فکر حفظ ظاهر است.
نقش مدیر تیمهای ملی، کلیدی است. او باید ناظر بر عملکرد ورزشکاران، پل ارتباطی میان مربیان و بازیکنان و طراح استراتژیهای کلان باشد. این وظایف نیازمند تجربه، دانش فنی و اشراف به تاریخچه و شرایط رشته است اما آیا محمد عبدی که پیشینهای خارج از عرصه شمشیربازی دارد، میتواند این مسؤولیت را به درستی انجام دهد؟ به نظر میرسد انتخاب او بیشتر از آنکه پاسخی به نیازهای فنی تیم باشد، تلاشی برای پر کردن جای خالی یک پست با کمترین هزینه ممکن است.
این نخستین بار نیست که تصمیمات رئیس فدراسیون شمشیربازی مورد انتقاد قرار میگیرد. از انتخاب بحثبرانگیز کریستین بائو بهعنوان مربی تیمملی سابر گرفته تا تعلل در تعیین سرمربیان، پورسلمان نشان داده در بسیاری مواقع، تخصص را قربانی روابط شخصی و مصلحتهای کوتاهمدت میکند. حالا هم انتخاب عبدی که به نظر میرسد بیش از هر چیز بهواسطه دوستی با رئیس به این مقام رسیده، بر همین روند مهر تأیید زده است.
انتظار میرود مدیر تیمهای ملی، فردی باشد که با تجربه و اعتبار خود، نهتنها توانایی مدیریت بحرانها را داشته باشد، بلکه بتواند ورزشکاران را در مسیر درست هدایت کند اما عبدی، حتی در مقام خزانهدار، نتوانسته تجربهای در این عرصه به دست آورد که حالا شایستگی او برای مدیریت تیمهای ملی را توجیه کند.
شمشیربازی ایران، رشتهای با استعدادهای درخشان و سابقهای پرافتخار، امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند مدیریتی شفاف، تخصصی و متعهد است اما تصمیمات اخیر فدراسیون، نشان از بیتوجهی به این نیاز دارد. انتصاب افراد فاقد پیشینه فنی و اولویت دادن به روابط به جای شایستگی، مسیری است که آینده شمشیربازی را با ابهام مواجه میکند.
در نهایت، سوال اصلی این است: آیا چنین انتصابهایی میتواند مشکلات ساختاری این رشته را حل کند؟ یا اینکه شمشیربازی، در سایه این تصمیمات غیرحرفهای، به مسیر افولی قدم خواهد گذاشت که انتهای آن، چیزی جز شکست نخواهد بود؟ پاسخ روشن است: ورزش شمشیربازی، به جای تصمیمات سطحی و عجولانه، نیازمند بازگشت به مسیر تخصص و اعتماد به شایستگی است.
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
نقش ویژه موسیمانه در ناکامیهای این روزهای استقلال با تعطیلات گسترده
غرق نجاتغریق!
زهره فلاحزاده: اواخر مهرماه، بعد از شکست سنگین استقلال مقابل ذوبآهن، مدیران این باشگاه تصمیم گرفتند با استخدام پیتسو موسیمانه، مربی سرشناس آفریقایی، فصل پرچالش خود را نجات دهند. موسیمانه با کارنامهای موفق وارد ایران شد و از روز سوم آبان رسماً هدایت استقلال را بر عهده گرفت اما ۸۸ روز پس از حضور او، نهتنها ثباتی در استقلال دیده نمیشود، بلکه روزهای تعطیلی تیم زیر نظر این مربی، به یکی از موضوعات جنجالی فوتبال ایران تبدیل شده است.
از زمان ورود موسیمانه، بهجای تمرکز بر تمرینات تاکتیکی و رفع ضعفهای فنی تیم، تعطیلیهای مکرر و استراحت بازیکنان به رویهای تکراری تبدیل شد. این تعطیلات، بویژه در مقطع نیمفصل، بیشترین انتقادها را متوجه موسیمانه کرد. تمرینات استقلال، بعد از بازی با سپاهان در هفته پانزدهم لیگ برتر، به مدت ۸ روز تعطیل شد. در این مدت، موسیمانه به کشورش رفت و بازیکنان نیز استراحت کردند. پس از بازگشت به ایران و برگزاری اردوی کیش، او یک روز دیگر تمرینات را تعطیل کرد. چنین روندی در حالی بود که اکثر تیمهای لیگ در همین مقطع، مشغول بدنسازی و پوشش ضعفهای خود بودند.
انتقادها از رفتار موسیمانه، به حدی بالا گرفت که او مجبور شد در یک نشست خبری از تصمیماتش دفاع کند. او با لحنی عجیب گفت: «در تعطیلات قهوه نمیخوردیم و بازیکنان را رصد میکردیم. ما در این مدت نیز کار میکردیم». موسیمانه همچنین تعداد زیاد مصدومان تیم و خستگی ناشی از مسابقات فشرده نیمفصل اول را دلایل اصلی تعطیلی طولانی تمرینات اعلام کرد. اگرچه این توضیحات، در کوتاهمدت هواداران را آرام کرد اما شکست استقلال مقابل شمسآذر قزوین، تیمی از قعر جدول، بار دیگر انتقادها را شعلهور کرد. در این بازی، استقلال حتی در ورزشگاه آزادی نیز شعارهایی علیه سرمربی آفریقاییاش شنید.
اما مساله فقط یک بازی یا شکست نیست. آمار و ارقام مربوط به عملکرد موسیمانه در ۸۸ روز حضورش روی نیمکت استقلال، به روشنی نشان میدهد انتقادها چندان هم بیپایه نیست. طبق بررسیها، موسیمانه در این مدت، تمرینات استقلال را ۲۳ روز تعطیل کرده است. علاوه بر این، ۱۳ روز نیز به مسابقات رسمی اختصاص داشته است. روزهای قبل از مسابقه که معمولاً به تمرینات سبک و عرقگیری محدود میشوند، ۱۳ روز دیگر را شامل میشود. از سوی دیگر، استقلال در ۱۰ روز دیگر نیز صرفاً به ریکاوری پرداخته و خبری از تمرینات تاکتیکی سنگین نبوده است.
به این ترتیب، استقلال در ۵۹ روز از ۸۸ روز حضور موسیمانه، هیچ تمرین جدی و تاکتیکیای انجام نداده است. این یعنی این تیم، تنها ۲۹ روز فرصت داشته تا زیر نظر موسیمانه، تمرینات فنی و تاکتیکی انجام دهد. از این مدت نیز بخشی به شناخت ترکیب تیم و نفرات توسط سرمربی جدید اختصاص یافته و بخش دیگری به تمرینات بدنی و آمادهسازی اولیه مربوط شده است. در نهایت، فرصت باقیمانده برای پرداختن به مسائل فنی و تاکتیکی بسیار محدود بوده است.
این آمار، به روشنی نشان میدهد انتقادهای پیشکسوتان و هواداران استقلال به عملکرد موسیمانه، بهخصوص درباره تعطیلات طولانیمدت، بیدلیل نیست. سرمربی آفریقایی استقلال، با تمام تجربه و افتخاراتش، زمان کافی را برای کارهای فنی و تاکتیکی اختصاص نداده است. تأثیر این بیتوجهی را میتوان در نتایج ناامیدکننده استقلال مشاهده کرد. تیمی که نهتنها در زمین به ثبات نرسیده، بلکه از لحاظ روحی و فیزیکی نیز آماده به نظر نمیرسد.
نکته دیگر این است که موسیمانه، برخلاف انتظارها، نتوانسته بین استراحت بازیکنان و آمادهسازی تیم تعادل ایجاد کند. تعطیلات طولانیمدت و غیبتهای مکرر او، این شائبه را به وجود آورده که استقلال در روزهای حساس لیگ، بیشتر در حالت خاموش بوده تا آمادهباش. این در حالی است که تیمهای حرفهای، حتی در دورههای استراحت، برنامههای منظمی برای بازیکنان خود دارند تا از افت بدنی آنها جلوگیری کنند.
در این میان، شکستهای استقلال در برابر تیمهای ضعیفتر، مثل شمسآذر، تأثیر غیبت تمرینات تاکتیکی را دوچندان نشان میدهد. موسیمانه که روزگاری در تیمهای بزرگی مثل الاهلی مصر افتخارات بزرگی کسب کرده بود، حالا در استقلال به مربیای تبدیل شده که بیشتر با تعطیلات و استراحت تیمش شناخته میشود تا ایدههای تاکتیکی.
در پایان باید گفت حضور موسیمانه در استقلال، بیشتر از اینکه نویدبخش آیندهای روشن باشد، به یک معمای پیچیده تبدیل شده است. انتقادهای گسترده از روش او، همراه با آمارهای شفاف از روزهای تعطیل و نبود تمرینات تاکتیکی، نشان میدهد استقلال با بحران جدی مواجه است. سرمربیای که قرار بود استقلال را به روزهای اوج بازگرداند، فعلاً در ایجاد نظم و ثبات برای این تیم هم ناکام بوده است.
***
استقلال با موسیمانه به ایستگاه یازدهم لیگ رسید
بیخیال همه
ورزشگاه آزادی که بعد از مدتها میزبان لیگ برتر بود، برای استقلال خوش یمن نبود. آبیهای پایتخت در نخستین دیدار این فصل در ورزشگاه همیشگی و خانگی خود پذیرای شمسآذر قزوینی بودند که سیدمهدی رحمتی، سرمربی جدید خود و بازیکن اسبق حریف را برای اولینبار روی نیمکت خود داشت. با وجود اینکه استقلال حال و روز خوشی در نیم فصل اول نداشت و جایگاه دهم هم نشان میداد این فصل برای آنها تمام شده است اما هواداران این تیم باز هم وفاداری خود را به اثبات رسانده و در سرمای شدید نخستین روز بهمنماه خودشان را به استادیوم رسانده بودند.
در حالی که هواداران گمان میکردند استقلال از پس شمسآذر برمیآید و رحمتی تا به حال نتوانسته بود استقلال را ببرد اما ترکیب نهچندان خوب موسیمانه، سرمربی آبیها و نحوه بازی آنها که بیبرنامه و بدون ارائه تاکتیک بود، خیلی زود صدای اعتراض آنها را بلند کرد. از دقیقه ۴۰ بازی هواداران شروع به شعار دادن علیه سرمربی و بازیکنان کردند.
هواداران هم میدانستند با این نحوه بازی که خستهکننده و بدون خلق موقعیت خاصی دنبال میشود، استقلال زور بردن تیم پانزدهم جدول را نخواهد داشت. شاید در بدترین حالت ممکن گمان میشد استقلال به پنجمین تساوی متوالی خود برسد اما دقیقه ۶۴ در حالی که استقلالیها با تعداد زیادی از بازیکنان در محوطه جریمه شمسآذر، بیحاصل حضور داشتند، تیم قزوینی با یک ضدحمله برقآسا از غفلت بازیکنانی که منطقه محافظتی خود را ترک کرده بودند، به گل رسید. همین یک گل کافی بود تا مشخص شود استقلال دچار مشکلات عدیدهای است و قرار نیست از بحران خارج شود. آبیها در ادامه هم هرچند چند موقعیت نصف و نیمه ایجاد کردند اما به اعتراف خود موسیمانه شاید اگر تا فردا هم بازی ادامه پیدا میکرد، به گل نمیرسید.
اما سوالات زیادی مطرح میشود که سرمربی استقلال باید به آنها پاسخ دهد!
وقتی گفته میشد جلالالدین ماشاریپوف دچار مصدومیت است و درد را احساس میکند، به چه علت سرمربی از او در ترکیب ثابت استفاده کرد که همان دقایق ابتدایی به علت تشدید درد از زمین خارج شود؟
موسیمانه با اعتماد کردن به مسعود جمعه و فیکس قرار دادن او نشان داد با وجود اینکه میداند این بازیکن توانایی بالایی ندارد اما مرغ او یک پا دارد و باید از بازیکن مورد علاقه خود به هر نحوی شده استفاده کند.
نکته عجیب ماجرا این است که هر زمان از موسیمانه در رابطه با مسعود جمعه سوال میشود، او طفره میرود و نمیخواهد به انتقادات بجای خبرنگاران منطقی پاسخ دهد؛ در حالی که مهاجم جدید استقلال با نظر سرمربی جذب شده و استقلال را از داشتن یک بازیکن موثر و سطح بالا محروم کرده است.
از موسیمانه باید پرسید طی 3 ماهی که در ایران حضور دارد، چه تغییری به شکل و نتایج بازیهای استقلال داده است که تیمش ۵ هفته نمیتواند برنده از زمین خارج شود و در تمام این مدت تنها به ۳ برد (حذفی و لیگ) رسیده است!
اگر قرار بر این بود که تیم جای پیشرفت کردن، هر روز پسرفت کند و حتی در جایگاه یازدهم قرار بگیرد، چه اصراری به آوردن مربی خارجی در آن مقطع بود؟
البته که مدیری که چنین انتخابی کرده، دیگر در استقلال حضور ندارد و حداقل از حمله هواداران خیالش راحت است و صدای اعتراض آنها را نمیشنود! اگر نه مدیری که چنین انتخابی کرده که هر روز استقلال را در باتلاق عمیقی که گرفتار شده، فروتر میبرد، باید پاسخگو هم باشد.
اما موسیمانه با خرید جمعه که مدتها دور از میادین بود و حالا اصرار به خرید غلامرضا ثابتایمانی که او هم ۱۰ ماه دور از مسابقات است، نشان داد چندان برایش موفقیت تیم مهم نیست و زمانی که متوجه شد خبری از تمدید قرارداد نیست هم تعطیلات نیمفصل را به خوشگذرانی و سفر به خارج از کشور طی کرد و هم تیمش را بدون بدنسازی راهی مسابقات نیمفصل دوم کرد!
البته طبق شنیدههای خبرنگار «وطن امروز»، مدیران استقلال قصد ندارند با بازیکنان سطح پایینی که در لیست موسیمانه قرار دارند، قرارداد ببندند. آنها معتقدند استقلال نیاز به بازیکنان موثر دارد و حتی با ۳ بازیکن هم توافق قطعی کردهاند که در مرحله اول موسیمانه مخالفت شدید کرده است. یک بازیکن خارجی، یک وینگر راست و یک پلیمیکر.
باید دید موسیمانهای که در نشست خبری پیش از بازی اعلام کرده بود ما بازیکن داریم و در بازی با شمسآذر هیچ بهانهای وجود ندارد و پس از شکست مقابل این تیم در نشست خبری از کمبود بازیکن صحبت کرد که بیشتر نشان از توجیه دارد و انکار، چه تصمیمی میگیرد. آیا موسیمانه همچنان اصرار بر خرید بازیکنان متوسط خود دارد یا باشگاه میتواند رضایت سرمربیاش را برای به خدمت گرفتن بازیکنان توافقشده بگیرد!
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|