|
توصیههای شیخ حسین انصاریان به زینب شیری جعفرزاده، حافظ کل قرآن
بشارت شیخ به دختر شهید
حجتالاسلام والمسلمین حسین انصاریان با حضور در منزل شهید مدافع حرم حبیبالله شیریجعفرزاده، با خانواده آن شهید بزرگوار دیدار و توصیههایی را به دختر حافظ کل قرآن او کرد. به گزارش «وطن امروز»، در این دیدار حجتالاسلام انصاریان، ضمن ارج نهادن به مقام شامخ تمام شهدای مدافع حرم، از زینب شیریجعفرزاده، دختر این شهید بزرگوار که در 9 سالگی حافظ کل قرآن است و چندی پیش در برنامه محفل شبکه 3 سیما شرکت کرده بود، تقدیر و تجلیل به عمل آورد.
استاد انصاریان خطاب به یادگار شهید شیریجعفرزاده اظهار داشت: یقینا ثواب عظیم حفظ قرآن کریم، به روح مطهر پدر خواهد رسید. این شهید بزرگوار طبق آیات قرآن کریم، زنده است و دعاگوی شما خواهد بود.
استاد انصاریان در ادامه به زینب شیریجعفرزاده توصیه کرد به مفاهیم و ترجمه قرآن کریم نیز توجه ویژهای کرده تا به فهم دقیق و عمیق از آیات قرآن کریم دست پیدا کند و در عین حال برای فعالیت در حوزه دین و معارف اسلامی به تقویت زبانهای خارجی خود بپردازد.
استاد انصاریان همچنین به خانواده این شهید جاویدالاثر توصیه کرد با تدوین یک برنامهریزی دقیق، در کنار فعالیتهای قرآنی، سایر جنبههای زندگی فرزند نونهال خود را در نظر گرفته تا از خستگی و فشار بیش از حد جلوگیری شود.
در این دیدار سیدضیاالدین پورمحمودیان مدیرعامل موسسه دارالعرفان، احمد ابوالقاسمی قاری بینالمللی قرآن کریم و حسن بیادی عضو پیشین شورای شهر تهران، حجتالاسلام انصاریان را همراهی کرده و در پایان هدیهای به رسم یادبود به همسر و فرزند این شهید بزرگوار تقدیم شد. شهید مدافع حرم حبیبالله شیریجعفرزاده از شهدای گرانقدر مدافع حرم است که در منطقه خانطومان سوریه به درجه رفیع شهادت نایل شد اما هنوز پیکر مطهر ایشان به میهن اسلامی بازنگشته است.
ارسال به دوستان
بذرپاش: هیچ بهانهای برای عدم پرداخت تسهیلات تولید مسکن پذیرفتنی نیست
واگذاری زمین به ۱۳۶ هزار متقاضی مسکن ملی
وزیر راهوشهرسازی درباره واگذاری زمین برای اجرای طرح نهضت ملی مسکن گفت: هماینک برای بیش از ۱۳۶ هزار متقاضی در قالب انفرادی و گروهی زمین برای ساخت مسکن واگذار شده است.
مهرداد بذرپاش در نخستین نشست شورای پژوهش و فناوری در محل مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی درباره واگذاری زمین برای اجرای طرح نهضت ملی مسکن گفت: واگذاری زمین با دقت بر اساس تقاضای واقعی در حال انجام است. زمین ابتدا باید به محدوده الحاق و آمادهسازی شود.
بذرپاش درباره عدم همکاری بانکها در پرداخت تسهیلات طرح نهضت ملی مسکن گفت: با تاکید رئیسجمهور هیچ بهانهای برای عدم پرداخت تسهیلات توسط بانکها برای تولید مسکن پذیرفتنی نیست.
* اقلام مورد نیاز پژوهشی شرکتها و سازمانها طی ۲ ماه به شورای عالی پژوهش ارائه شود
عضو کابینه سیزدهم گفت: شورای عالی پژوهش تشکیل شد تا در درجه نخست تمام مجموعهها اقلام موردنیاز خود را در 2 ماه آینده احصا و به شورا ارائه کنند. این شورا نقشه تامین اقلام راهبری را ارائه بدهد تا با اتصالی که با معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری و سایر بخشها و دانشگاهها دارند، همچنین ارتباط سیستمی که با وزارت صمت دارند این نیازها ارجاع شود تا معین شود کدام یک سریعتر در داخل کشور قابل تامین هستند. آنهایی که در داخل کشور نیست باید وارد و سفارش ساخت در خارج از کشور داشته باشند که این حرکتی رو به جلوست.
بذرپاش با اعلام اینکه برخی سازمانها و شرکتهای تابعه وزارتخانه خدماتپایه هستند، گفت: با توجه به شعار این دولت برای وزارتخانه که مبتنی بر فناورانه مردم پایه است، با این رویکرد در تلاش هستیم اعتماد مردم را به خدماتی از این دست که از سوی وزارتخانه ارائه میشود تقویت کنیم که بیشتر اینها نیاز به جهشهای فناورانه دارد، بنابراین باید تلاش کنیم بسیاری از سیستمهای IT را به کمک این بخشها بیاوریم.
* تعمیر قطعات هواپیما در داخل کشور دستاورد خوبی است
وی گفت: در حوزه کمک ناوبری اتفاقات خوبی افتاده است. پیشتر ما توان تعمیر یک قطعه را نداشتیم اما هم اینک بسیاری از قطعات هواپیما در داخل کشور تعمیر میشود، همچنین بسیاری از کشورها هواپیماهای خود را برای تعمیر به کشور ما میفرستند که اتفاق خوبی است و باید سرعت بیشتری پیدا کند.
وزیر راهوشهرسازی ادامه داد: روسیه و برخی کشورهای دیگر برای تعمیر هواپیما به کشور ما مراجعه کردند. هماکنون بازار تعمیرات هواپیما در داخل کشور ایجاد شده است.
وی گفت: شورای عالی پژوهش در ذیل مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی به عنوان هاب پژوهشی تشکیل شده است و تمام فعالیتهای پژوهشی شرکتها و سازمانهای تابعه با مرکزیت مرکز تحقیقات انجام خواهد شد. دبیرخانه شورای عالی پژوهش در مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی تشکیل شده است و روز به روز مرجعیت این مرکز گسترش خواهد یافت.
وزیر راهوشهرسازی درباره ارائه مشوقهای شرکتهای دانشبنیان و تشویق آنها برای فعالیت در این عرصه گفت: از ۸۰۰۰ شرکت دانشبنیان فقط ۸۰ شرکت در این بخش فعال هستند و مشارکت کردهاند، بنابراین با توجه به اینکه وزارت راهوشهرسازی ۳۰ درصد تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص داده است باید تلاش کنیم وزارتخانه در حوزه دانشبنیانها پیشتاز شود تا با این رویکرد شرکتهای بیشماری تشکیل شود.
* صندوق پژوهش و نوآوری مسکن و حملونقل تشکیل میشود
بذرپاش در ادامه بر شناسایی نیازهای پژوهشی شرکتها و سازمانهای تابعه وزارتخانه تاکید کرد و افزود: دو صندوق با تلاش وزارت راه و شهرسازی تشکیل شده که شامل صندوق ملی مسکن و صندوق ملی حملونقل است. مصوبهای از هیات وزیران اخذ شده که صندوق پژوهش و نوآوری در حوزه مسکن و صندوق پژوهش و نوآوری در حوزه حملونقل راهاندازی شود. این دو صندوق ذیل صندوق ملی مسکن و صندوق ملی حملونقل راهاندازی خواهد شد، بدین ترتیب کمکهای مالی به توسعه شرکتهای دانشبنیان تخصیص مییابد.
وی یادآور شد: در گذشته وزارت راه و شهرسازی به فعالیت دانشبنیانها اهتمام نداشت که تعداد آن تا این اندازه کم بوده است. وزیر راه و شهرسازی یکی از دستاوردهای دولت سیزدهم را در سالهای آتی افزایش قابل توجه شرکتهای دانشبنیان عنوان کرد.
ارسال به دوستان
نگاهی به مشی نظری و عملی مرحوم دکتر عماد افروغ به بهانه پیام تسلیت رهبر انقلاب برای درگذشت وی
الگوی عماد
حجتالاسلام دکتر سیدمحمدحسین هاشمیان: دکتر افروغ یک پروژه نظری در عرصه علم داشت و پروژهای را در فضای کنشگری اجتماعی - سیاسی پیگیری میکرد. در حوزه نظر یک استاد جامعهشناسی بود که شاید مهمترین ویژگی ایشان تلاش برای بنا گذاشتن دانش جامعهشناسی مبتنی بر اسلام و مبانی اسلامی و مشخصا مبتنی بر قرآن کریم و نهج البلاغه بود. در این مسیر و رهگذر، دغدغه ایشان درباره فلسفه صدرایی این بود که باید از ظرفیت فلسفه اسلامی استفاده کرد. نمیگفت حکمت متعالیه «صدرالمتالهین» ظرفیت اول و آخر برای اسلامیسازی جامعهشناسی است، بلکه اعتقاد داشت یکی از مهمترین ظرفیتهای فلسفی در اختیار ماست که میتوانیم با تکیه بر آن در مقابل مبانی فلسفی مدرن جامعهشناسی که در تعارض با مبانی ماست قد علم کنیم. ایشان معتقد بود همان زمانی که «رنه دکارت» فیلسوف فرانسوی که به یک معنا پدر اندیشه مدرن در اروپاست، مبنای امانیستی فلسفه مدرن را با جمله معروف «میاندیشم، پس هستم» بنا میگذاشت، در همان زمان در شرق دنیا ملاصدرا فلسفه وجودی مبتنی بر حکمت متعالیه را بنا گذاشت؛ فلسفهای که کاملا دغدغهاش مبتنی بر اصالت وجود و دیدن وجود
حقتعالی در قالب امری مشکک در همه عالم است. اعتقاد ایشان این بود که این دستگاه فلسفی ظرفیت این را دارد که بتواند چالشهای نظری جامعهشناسی و علوم اجتماعی ما را پاسخ دهد.
اعتقاد دوم دکتر افروغ مخصوصا با به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی(ره) به عنوان یک حکیم صدرایی این بود که نه تنها این دستگاه میتواند چالشهای نظری را پاسخ دهد بلکه مرحوم امام به عنوان یک حکیم و فیلسوف صدرایی اثبات کرد این دستگاه میتواند تحولات انقلابی عظیمی را در سطح جامعه رقم بزند. به عبارت دیگر دستگاه حکمت متعالیه به عنوان دستگاه نظری که به تعبیر علامه فقید «حسنحسنزادهآملی» 3 مقوله قرآن، عرفان و برهان را با هم جمع کرده، میتواند سوالات نظری و مبانی نظری لازم برای اسلامیسازی جامعهشناسی را اولا مهیا کند و ثانیا میتواند مشکلات جامعه امروز ما را حل کند. کما اینکه امام(ره) این را نشان داد، بنابراین پروژه فکری و عملی مرحوم استاد دکتر افروغ این بود که بتواند اولا با تکیه بر مبانی حکمت اسلامی قدمهایی را در راستای اسلامیسازی علوم اجتماعی بردارد و ثانیا با تکیه بر همین مبانی بتواند نه تنها در قامت یک استاد جامعهشناس، محقق، نویسنده و پژوهشگر، بلکه در قامت یک روشنفکر انقلابی مسائل اجتماعی را اولا در این چارچوب و مبنا و از همین منظر تحلیل کند و ثانیا پیشنهاد برنامه و سیاست و خطمشی جهت حل این مسائل داشته باشد.
این هم باز نه در مقام اینکه فقط در گوشهای بنشیند و پیشنهاد بدهد و پیشنهادات و مطالبش را بنویسد، بلکه ایشان در ادوار مختلفی که در جریان مسیر پیش روی انقلاب اسلامی به حضورش نیاز بود، واقعا خالصا مخلصا به میدان آمد. برای مثال در مجلس هفتم و بعد از آن اتفاقات مجلس ششم، در آن مقطع حساس تاریخی ایشان نمایندگی مجلس را پذیرفت و رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس بود. در همان دوره خیلی جالب است که یکی از مهمترین مسائل امروز ما را در آن مقطع دکتر افروغ روی آن دست گذاشته بود. آن زمان که ایشان رئیس کمیسیون فرهنگی بود در بحث طرح جامع مد و لباس ورود خوبی داشت و با درایت و دوراندیشی مطرح کرد که اگر این مساله حل نشود تبدیل به یکی از بحرانهای اجتماعی، سیاسی و دینی جامعه ایران میشود. متأسفانه آن طرح بهرغم اینکه به اقتضای زمان خودش طرح خیلی خوب و پیشروانهای بود به سرانجام نرسید و مورد حمایت قرار نگرفت، منتها ایشان تکلیف خود میدانست که در این عرصه وارد شود. بعدها بنده توفیق داشتم در چند رساله دکترا همکار ایشان بودم. یک رساله دکترا را مجددا برای بهروزرسانی این بحث تحت عنوان «الگوی سیاستگذاری چرخه مد و لباس» در مقطع دکترای فرهنگ و ارتباطات، ایشان به عنوان استاد راهنما با یکی از دانشجویان در دانشگاه باقرالعلوم انجام و نشان داد همچنان این دغدغه را دارد.
بنابراین آقای افروغ یک استاد صرفا آکادمیک که دغدغهاش بحثهای نظری باشد، نبود، هر چند در این حوزه انصافا کمنظیر بود. به هر حال ایشان دهه 80 کتاب روششناسی علوم انسانی «اندرو سایر» را ترجمه میکند. اهل فن میدانند که این کتاب در حوزه فلسفه یک روش است و مبتنی بر پارادیم رئالیزم انتقادی نگاشته شده و کتاب سنگینی است ولی به هر حال آن دغدغه نظری و پروژه فکری ایشان باعث میشد اگر اثری را ببیند که آن اثر ولو در دنیای غرب نوشته شده و به صورتبندی مبانی نظری ما برای رسیدن به جامعهشناسی ایرانی و اسلامی میتواند کمک کند، روی آن کار کند. من از عمد مفهوم ایرانی را بهکار بردم، چون ایشان به مبنای فرهنگ ایرانی و ضرورت توجه به فرهنگ ایرانی برای صورتبندی به جامعهشناسی بومی هم پایبند بود و از این منظر خاطرم هست که حتی مورد هجمه قرار گرفته بود که چرا ایشان روی فرهنگ اصیل ایرانی تأکید میکند؛ فرهنگ ایرانیای که از دوره قبل از اسلام بوده و بعد با اسلام پالایش شده و خیلی از این مفاهیم اولیه با ورود اسلام به کمال خودش رسیده است. ایشان از این منظر چه بسا مورد نقد قرار میگرفت ولی انسان آزاداندیشی بود، بویژه در مقام پروژه نظری، دکتر افروغ انسان
آزاداندیشی بود و به هیچوجه مصلحتاندیشی نمیکرد و معتقد بود اندیشه و تفکر در راه است.
اواخر دی که برای عیادت به منزل ایشان رفتم، حال ایشان واقعا نامساعد بود ولی شگفتانگیز این بود که در همان حال نامساعد کتاب دست ایشان بود و با یک ذوق و شوقی مطالعه میکرد.
واقعا تفکر و اندیشه را در راه میدانست و هیچ لحظهای در این زندگی با برکت خود از اندیشیدن کوتاهی نکرد. این شهامت را داشت که اگر یک جایی در این مسیر اندیشهورزی خطایی میکرد به دانشجویان و همکارانش اعلام کند من اشتباه کردم و اینجا این برداشت درست است، کما اینکه خاطراتی از این ناحیه هم برخی اساتید و دانشجویان از ایشان دارند.
اما در ساحت دوم که ساحت پروژه روشنفکرانه آقای دکتر افروغ است و در پیام حضرت آقا به این هم به نوعی تصریح شده، این بود که واقعا وقتی ایشان وارد فضای سیاسی شد شاید جزو نوادری بود که دامن خود را به بازیهای سیاسی و حواشی سیاسی آلوده نکرد و واقعا دنبال این بود که آن اندیشهورزی و عقلانیت را در ساحت سیاست نشان دهد. افتخار ایشان این بود که در مکتب امیرالمومنین به عنوان یک شاگرد قلمداد شود، دغدغه عدالتورزی حضرت را در جامعه تعقیب کند و از این منظر بود که وارد سیاست شد نه به جهت عناوین و مطامع و منافع و رانتهایی که چه بسا ممکن است برای خیلیها وقتی وارد عرصه سیاسی میشوند و به مناصب سیاسی تکیه میکنند، جذاب باشد.
واقعا اینگونه نبود لذا وقتی هم از سیاست کنار آمد با کمترین حاشیه کنار آمد، برخی افراد هستند که وقتی وارد مناصب سیاسی میشوند و میخواهند از آن مناصب دل بکنند با کلی چالش دور میشوند، منتها دکتر افروغ اینطور نبود. وقتی از حوزه سیاست دوباره به دانشگاه برگشت بدون سر و صدا این اتفاق افتاد و حتی جالب این است که وقتی هم از دانشگاه با کملطفی بازنشسته شد هیچ لطمهای به روح بزرگ و سترگ ایشان وارد نشد و به مرام و مسلک خود پایبند بود.
یعنی در یک بازهای ایشان هم استاد دانشگاه بود (هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس بود) و هم نماینده مجلس اما در یک بازه زمانی اندک هر دو عنوان از او سلب شد، یعنی هم بازنشسته شد از دانشگاه و هم دیگر سمت سیاسی نداشت. بهعنوان یک استادی که بازنشسته است در دانشگاهها دعوت میشد ولی با این وجود هیچ لطمهای به شخصیت و مرام ایشان وارد نشد و نسبت به نظام بیانصافی نکرد. برخی افراد هستند که وقتی مورد کممهری و کملطفی قرار بگیرند دیگر زمین و زمان را به هم میدوزند و میخواهند به هر نحوی شده ثابت کنند جامعه و انقلاب به آنها مدیون است اما دکتر هرگز اینگونه نبود. خودش را وامدار انقلاب اسلامی میدانست، نه اینکه انقلاب اسلامی را به خاطر این مسائل وامدار خود بداند و نسبت به انقلاب تکدر پیدا کند و به این خاطر بود که به صورت مبنایی انقلاب اسلامی را پذیرفته بود و به انقلاب اعتقاد داشت.
در دیدار آخر به من گفت یکی از دانشجویان از من پرسید مهمترین کاری که امام خمینی کرد چه بود و امام اساسا چه کار اندیشهای کرده است؟ ایشان گفت در جواب این دانشجو گفتم امام اگر هیچ کاری نکرده بود جز اینکه نشان داد پیوند میان حکمت نظری و عملی شدنی است و اندیشههای اسلامی را در قالب یک ساختار سیاسی میتوان محقق کرد (کاری که در طول تاریخ متفکران ما نتوانسته بودند بکنند) مهمترین کار و دستاورد اندیشهورزانه را بهدست آورده بود.
حضرت امام بود که نشان داد این ظرفیت و پتانسیل در اسلام هست که بعد از 1400 سال بتواند یک ساختار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را در عالم برپا کند.
میخواهم بگویم اعتقاد ایشان به انقلاب اسلامی، اعتقاد مبنایی بود، لذا رهبر حکیم انقلاب اسلامی برای ایشان با این مهر و عنایت پیام میدهند. کم نبودند اساتید بزرگ دانشگاهی که در حوزههای مختلف از جمله حوزههای علوم انسانی و اجتماعی مطرح بودند و از دنیا رفتند، اما چرا رهبر معظم انقلاب اسلامی برای ایشان پیام میدهند. پیام ایشان نکات مهمی دارد. حضرت آقا میخواهند اعلام کنند برخی افراد شاخص هستند و باید به ایشان توجه کرد و الگوی جوانان این کشور بشوند.
دکتر عماد افروغ الگوی خوبی برای جوانان متدین و اندیشهورز ما بود که در رشتههای مختلف علوم اجتماعی و انسانی در حال تحصیل هستند. دکتر چه در حیات علمیاش و چه در کنشگری اجتماعی و سیاسی به عنوان یک فرد دردمند و دغدغهمند مطرح بود. یکی از خلأهایی که ما امروز در فضای علمی کشور داریم همین است که خیلی از اساتید، دردمندی و دغدغهمندی جامعه امروز ایران را ندارند ولی دکتر اینگونه نبود. دکتر واقعا بدون هیچ چشمداشتی دغدغه عدالت اسلامی و مستضعفان را داشت و برای اینها حاضر بود از آبروی خودش مایه بگذارد و حتی در این راه مورد هجمه نیز قرار گرفت. در عرصه نظری از ملامت روشنفکران در این زمینه که چرا به قرآن و نهجالبلاغه میپردازی هراسی نداشت. خیلی از اساتید با نگاههای روشنفکرمآبانه از رویکرد اسلامی جامعهشناسی حمایت و استقبال نمیکنند ولی دکتر افروغ این مسیر را پیش گرفت. دکتر آزاداندیشانه، شجاعانه و عاقلانه پروژه اندیشهای خود را در حوزه فلسفه علوم اجتماعی و جامعهشناسی دینی و اسلامی پیش میبرد. این رویکرد خیلی حریت و شجاعت میخواهد و عشق ایشان به حضرت امیرالمومنین علیهالسلام باعث میشد این روحیه و شجاعت را در عرصههای علمی و عملی داشته باشد و بیحکمت هم نبود که در ایام شهادت مولای خود به وصال حقتعالی رسید.
***
بسمالله الرحمن الرحیم
درگذشت دانشمند فرزانه و انقلابی مرحوم آقای دکتر عماد افروغ رحمهاللهعلیه را به خاندان گرامی و دوستان و همکاران و شاگردان ایشان صمیمانه تسلیت عرض میکنم و صبوری و آرامش روحی برای آنان و رحمت و مغفرت الهی را برای آن مرحوم که در سحرگاه جمعه و قدر به لقاءالله پیوست، مسألت مینمایم. تلاشهای فکریاش مقبول حق و یادش گرامی باد.
سیدعلی خامنهای
۲۶ فروردین ۱۴۰۲
ارسال به دوستان
فرمانده کل قوا در دیدار فرماندهان و مسؤولان ارشد نیروهای مسلح، بر استمرار روند پیشرفتهای قابل تحسین در حوزه نظامی تأکید کردند
بدون توقف رو به جلو
گروه سیاسی: حضرت آیتالله العظمی خامنهای فرمانده معظم کل قوا ظهر روز گذشته در دیدار فرماندهان و مسؤولان ارشد نیروهای مسلح، این نیروها را به فرموده امیرمومنان(ع) حصارهای مستحکم کشور و ملت خواندند و تاکید کردند: این جایگاه بسیار بزرگ، مسؤولیتهای سنگینی به همراه میآورد که بحمدالله نیروهای مسلح با قدرشناسی این موقعیت پرافتخار، مشغول عمل به وظایف خود هستند. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، ایشان با ابراز خرسندی از حرکت و پیشرفت مستمر در نیروهای مسلح گفتند: به هیچ حدی از استحکام و پیشرفت قانع نباشید و بدون توقف به جلو بروید. فرمانده کل قوا با استناد به آیه قرآن کریم، آمادگی همیشگی را فرمان پروردگار و مایه ترس دشمنان خدا و ملت خواندند و افزودند: تهدید، هیچگاه به طور کامل از بین نمیرود، بنابراین باید هر چه میتوانید بر آمادگیهای مختلف بیفزایید. رهبر انقلاب همچنین نفس آمادگی نیروهای مسلح را برای دشمنان بازدارنده و هوشیاری در مقابل طراحان پشت صحنه حوادث را کاملا ضروری خواندند. ایشان با اشاره به حرف و اقدام احتمالی عناصر کمقدرت گفتند: نباید ذهنها را بر اینگونه اقدامات و حرفها متوجه و متمرکز کرد، بلکه باید طراحان اصلی و پشت صحنه را دید. فرمانده کل قوا با اشاره به جنگافروزیهای نیروهای شریر بینالمللی در مناطق مختلف جهان گفتند: استکبار هر جا منافعی ببیند از پشت صحنه درگیری راه میاندازد. تمرکز و دقت بر برنامههای بلندمدت دشمن نکته مهم دیگری بود که رهبر انقلاب خطاب به فرماندهان و مسؤولان ارشد نیروهای مسلح بر آن تاکید کردند. ایشان در همین زمینه گفتند: دقت بر برنامههای ۵ یا 10 ساله دشمن خوب و لازم است اما باید برنامههای میانمدت و بلندمدت او را مدنظر و تحت رصد داشت. فرمانده کل قوا با اشاره به ۲ جنگی که آمریکا حدود ۲ دهه قبل در شرق و غرب ایران به راه انداخت، گفتند: آمریکاییها منافعی در عراق و افغانستان داشتند اما هدف نهایی آنها ایران اسلامی بود که به دلیل بنیه بسیار قوی انقلاب اسلامی، در این ماجراها و هدف نهایی خود شکست خوردند.
حضرت آیتالله خامنهای با استناد به این واقعیت گفتند: بنابراین دشمن با همه محاسبات به ظاهر مستحکم و قدرت نظامی خود، قابل شکست دادن است. ایشان موقعیت کنونی رژیم صهیونیستی را نمونه دیگری از اینگونه شکستها برشمردند و گفتند: عملیات ضدفلسطینی رژیم صهیونیستی در ماه رمضان سال گذشته با عکسالعمل خاصی در جهان روبهرو نشد اما امسال در مقابل جنایات او، حتی در آمریکا و انگلیس تظاهرات میشود.
فرمانده کل قوا غافل نشدن از دشمن را به موازات باور به شکستپذیری او، مهم دانستند و افزودند: در هیچ مرحلهای نباید از مکر و طراحی دشمنان غافل شد. رهبر انقلاب در پایان سخنانشان، مراکز و عناصر فکری نیروهای مسلح را به طراحی دائم و مبتکرانه راهبردها و سیاستهای قوی، عقلایی و راهگشا فراخواندند. پیش از سخنان فرمانده کل قوا، سرلشکر باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح گزارشی از برنامهها و اقدامات نیروهای مسلح در ابعاد مختلف بیان کرد.
ارسال به دوستان
سال جدید و احیای نیروی هوایی
مهدی بختیاری: بیش از نیم قرن از ورود آخرین هواپیماهای جنگنده نو به ایران میگذرد. این هواپیماها چند سال پس از ورود، یک جنگ طولانی 8 ساله را در سختترین حالت ممکن پشت سر گذاشتند؛ 8 سالی که این پرندهها به دلیل وقوع انقلاب و اخراج مستشاران خارجی و قطع پشتیبانی از سوی آمریکا به عنوان کشور سازنده، به سختی آماده پرواز میشدند و تعدادی از آنها نیز در جریان این جنگ و سالهای پس از آن در حوادث مختلف از دست رفتند.
اگر چه با آغاز نهضت جهاد خودکفایی از دل همین نیروی هوایی، قطعات بسیاری ساخته شد و متخصصان داخلی کشورمان با دستان خالی و بدون هیچ تجربه قبلی روزبهروز در تعمیر و نگهداری و اصطلاحاً «اورهال» این هواپیماها به بلوغ زیادی رسیدند و باز اگرچه در دهه 70 خورشیدی تعدادی هواپیمای دست دوم شرقی خریداری شد و یک دهه بعد هواپیماهای دیگری از عراق به ایران آمدند و ماندگار شدند اما نیروی هوایی یک نیروی تجهیزاتمحور است که طبیعتاً تحریمهای همهجانبه و سنگین در طول این 4 دهه تاثیر زیادی بر آن گذاشته است.
اگرچه در سالهای اخیر با سرمایهگذاری و تمرکز بر ۲ حوزه موشک و پهپاد سعی شد بخشی از ضعف در حوزه هوایی جبران شود اما نیاز به جنگندههای روز دنیا و استفاده از آخرین تکنولوژی در حوزهای که امروز در لبه فناوریها حرکت میکند برای هر کشور در دفاع همهجانبه از منافعش یک امر بدیهی است. سال جدید خورشیدی از این جهت میتواند یک نقطه عطف و یک آغاز مهم برای احیای قدرت هوایی کشورمان باشد.
خرید جنگندههای نسل جدید روسی که اخبار آن از چند سال قبل در رسانهها منتشر شد، میتواند یکی از مهمترین اتفاقات چند سال اخیر در نیروهای مسلح کشورمان باشد.
جمهوری اسلامی ایران در سالهای گذشته به دلیل تحریم، امکان «خرید/ فروش» تجهیزات جدید «از/ به» کشورهای خارجی را نداشت اما این تحریمها 27 مهر ۹۹/ 18 اکتبر 2020 بر اساس قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل به عنوان یکی از بندهای برجام لغو شد و طبق اعلامیه وزارت امور خارجه کشورمان، «همه محدودیتهای انتقال اقلام تسلیحاتی به و از جمهوری اسلامی ایران و همچنین اقدامات و خدمات مالی مرتبط با آن و تمام ممنوعیتهای ورود یا عبور از قلمرو دولتهای عضو سازمان ملل متحد که پیش از این علیه برخی شهروندان و مسؤولان نظامی ایران تحمیل شده بود، به صورت خودکار خاتمه یافت.
طبق آنچه تاکنون به صورت رسمی و غیررسمی منتشر و گفته شده، جمهوری اسلامی ایران قرارداد خرید هواپیماهای جنگنده سوخو 35 از روسیه را نهایی کرده و اگر گفته عضو کمیسیون مجلس شورای اسلامی را مبنا قرار دهیم، نباید زمان زیادی به تحویل لااقل تعدادی از این جنگندهها باقی مانده باشد.
به گفته این نماینده مجلس، قرار است اوایل سال جاری شاهد ورود این جنگندهها به ناوگان هوایی کشور باشیم.
ورود جنگندههای سوخو 35 جدید در کنار ارتقای توان پدافندی کشور که در سالهای گذشته یکی از مهمترین نقاط تمرکز بوده، سطح توان دفاعی کشور چندین پله بالاتر میرود.
در کنار این، در حوزه آفندی نیز با توجه به نوع ماموریت این هواپیماها و بهرهمندی آنها از تسلیحات روز در نبردهای هوایی و زمینی، دست ایران بلندتر از قبل خواهد شد.
سوخو 35 یکی از قدرتمندترین جنگندههای نسل 4++ دنیاست که به رادار پیشرفته ارائه فازی 035-N مجهز است و امکان کشف 30 هدف و درگیری با 8 هدف را بهصورت همزمان دارد.
حداکثر سرعت این جنگنده در ارتفاع پست 1500 کیلومتر و در ارتفاع بالا 2500 کیلومتر بر ساعت است و عمر عملیاتی موتورهای قدرتمند آن در هر دوره خدمت قبل از نیاز به کنترل و اورهال 4000 ساعت است.
این جنگنده به صورت همزمان به انواع موشکهای هوابههوا و هوابهزمین و ضدکشتی و ضدرادار نیز مسلح میشود، علاوه بر آن توانایی پرتاب و شلیک انواع بمب و موشکهای لیزری و ماهوارهای و راداری را نیز دارد.
هرچند با توجه به تجربیات قبلی تا زمان ورود جنگندهها به کشور نمیتوان به صورت قطعی درباره حضور آنها نظر داد اما اگر این اتفاق رخ دهد، احتمالاً بخشهای زیادی از چند پایگاه هوایی کشور باید برای حضور این جنگندهها آماده شود.
نیروی هوایی ارتش در آخرین ماههای سال گذشته، نخستین پایگاه زیرزمینی خود را با نام «عقاب 44» رونمایی کرد که در حاشیه این رونمایی، فکتها و اخبار غیررسمی مختلفی وجود داشت که احتمال ورود هواپیماهای جدید روسی را جدیتر میکرد.
نوع ساخت آشیانههای جدید، درج گرافیک هواپیمای سوخو 35 بر ورودی این پایگاه در کنار دیگر جنگندههای نهاجا نظیر اف 4 و اف 14 از جمله این مصادیق بود که نگاه کارشناسان را به سمت احتمال قریبالوقوع بودن ورود این جنگنده به ناوگان هوایی ارتش سوق داد.
جمهوری اسلامی ایران جزو معدود کشورهایی است که در ناوگان هوایی خود هم از هواپیماهای غربی و هم شرقی بهره میبرد و همین امر در کنار تحریمهای سنگین و همهجانبه، کشورمان را به یکی از قطبهای تعمیر و نگهداری هر ۲ گونه از این هواپیماها تبدیل کرده است.
با این وجود بهرغم تلاش متخصصان جوان کشورمان در ساخت هواپیماهای داخلی (نمونه کوثر) باید منتطر ماند و دید جنگندههای جدید چه زمانی در باند فرودگاههای ایران به زمین خواهند نشست.
این اتفاق بیشک سرآغازی برای احیای نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران خواهد بود که میتواند بسیاری از معادلات و توازن قوا در منطقه را تغییر دهد.
ارسال به دوستان
نفسهای آخر رژیم جعلی
دکتر سیدمصطفــی خوشچشم: در پی حملات دورهای رژیم موقت صهیونیستی به سوریه، این حملات در روزهای گذشته با تواتر بیشتری انجام شده که در پس آن اهداف چندگانهای قرار دارد. اساسا رژیم صهیونیستی مدتهاست به بمباران غیرقانونی سوریه میپردازد، چرا که منع بینالمللی و واکنش جدی بینالمللی بویژه در سازمان ملل نسبت به این اقدامات تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی انجام نمیشود، بنابراین این رژیم گستاختر شده است.
اما هدف این رژیم این است که از توازن قدرت جلوگیری کند. مدتهاست سوریها به فکر این هستند که با استفاده از دستاوردهای پدافندی جمهوری اسلامی ایران، شبکه پدافندی خود را تقویت کنند و واضح است با توجه به سیستمهای بسیار پیشرفته و دقیق ایرانی از جمله سوم خرداد و دیگر سیستمها مانند باور 373 و نظایر آن، در صورتی که چنین شبکه یکپارچه پدافندی در سوریه ایجاد شود، رژیم صهیونیستی توان و جرأت حملات مشابه اخیر به این کشور را نخواهد داشت و این یعنی کاهش توان هوایی رژیم صهیونیستی و از دست دادن برتری هوایی موجود خود که از آن برای اینگونه اقدامات خصمانه استفاده میکند، بنابراین برای جلوگیری از ایجاد این توازن و تضعیف قدرت هوایی اسرائیل، رژیم صهیونیستی سعی میکند حملاتی را نسبت به بخشهایی از سوریه داشته باشد که در همین چارچوب میتوان به حملات اخیر اشاره کرد. البته رژیم صهیونیستی با اطلاع کامل از پیامدهای بسیار وخیمی که به شهادت رساندن نیروهای نظامی ایرانی در سوریه میتواند برای این رژیم داشته باشد، معمولا سعی در پرهیز از حملات مستقیم اینگونه به مراکزی که نیروها و مستشاران نظامی ایرانی در آنها حضور دارند، دارد، چراکه بخوبی واقف است هرگونه صدمه جانی به نیروهای جمهوری اسلامی ایران و متحدان آن بیپاسخ نمیماند، کما اینکه به شهادت گزارشهایی که رسانههای اسرائیلی منتشر کردند، چند ماه پس از ترور شهید پروفسور فخریزاده، همتای او در اسرائیل به نام آوی هار ایوان، در قلب اراضی اشغالی کشته شد و همینطور 2 سال پیش، پس از خرابکاری در مجموعه غنیسازی نطنز، بزرگترین مرکز تولید موشکهای بالستیک رژیم صهیونیستی که تولیدکننده انواع موشکهای بالستیک با قابلیت حمل کلاهک اتمی و سلاحهای کشتار جمعی و همینطور موشکهای ماهوارهبر و انواع سیستمهای موشکی گوناگون است، دچار انفجار مهیبی شد که به گزارش رسانههای اسرائیلی از مایلها دورتر ابر قارچگونه آن بر فراز این صنایع دیده میشد.
8 ساعت بعد نیز، مرکز تولید سوخت جامد موشکهای بالستیک رژیم صهیونیستی دچار آتشسوزی و انفجار شد. کشتیهای اسرائیلی در نبرد دریاییای که آمریکا و اسرائیل علیه جمهوری اسلامی ایران به راه انداخته بودند، متقابلا دچار سانحه شدند که البته جمهوری اسلامی ایران هیچگاه مسؤولیت هیچ یک از این اقدامات را نپذیرفته اما این اعتراف رسانههای اسرائیلی است که هر بار ضربه به منافع یا نیروهای جمهوری اسلامی ایران با ضربهای به مراتب سختتر روبهرو شده در حدی که حالا مشخص نیست شروعکننده چه کسی است و کدام اقدام به تلافی انجام میشود، چرا که در دورهای از اینگونه اقدامات قرار داریم که در حقیقت اسرائیلیها بخوبی واقف به هزینههای چنین اقداماتی هستند، کما اینکه در چند روز گذشته اقداماتی علیه رژیم صهیونیستی در داخل اراضی اشغالی انجام شده و این اقدامات ادامه هم خواهد داشت. آنچه مسلم است اسرائیل در ضعیفترین دورانش چه در درون و چه در تقابل بیرونی قرار دارد و در حقیقت به همین دلیل هم هست که ضربات پیاپی و ممتدی را از نیروهای مقاومت دریافت میکند، در حدی که به بیان فرمانده محترم سپاه قدس، سردار سرتیپ قاآنی هفتهای 50 عملیات فقط در کرانه باختری انجام میشود و این موضوع ماههاست جریان دارد. حال اگر عملیات در غزه و همچنین اراضی اشغالی را به آنها اضافه کنیم، گاه در برخی روزها بیش از 10عملیات ضدصهیونیستی در حال انجام است. علاوه بر این نتانیاهو دچار یک ضعف روزافزون در داخل، تقابل و ناآرامیها و مخالفتها و اعتراضات گسترده است. در عین حال وضعیت اقتصادی رژیم صهیونیستی هم مانند سابق نیست و چه در داخل و چه در تقابل بیرونی، ضعیفتر از هر زمان دیگری است؛ بنابراین رژیم صهیونیستی بخوبی میداند هزینه چنین اقداماتی تا چه حد میتواند پیامدهای وخیمی برای این رژیم داشته باشد اما با توجه به اینکه رژیم اشغالگر در داخل سرزمینهای اشغالی نیز دچار ضعف است بویژه که نخستوزیر رژیم صهیونیستی هماکنون نتانیاهو است، وی سابقهای طولانی در اهریمنسازیهای بیرونی و ایجاد نزاع و تنش بیرونی با ایران به منظور فرار از شکستهایش در صحنه داخلی دارد.
در تمام 2 دهه گذشته هر گاه نتانیاهو با مشکلات انتخاباتی یا شکست سیاسی یا خطر از دست دادن قدرت روبهرو شده است، بلافاصله نخست در کلام و سپس با انجام اقدامات ایذایی تلاش مفرطی میکند که دشمن بیرونی را برجسته کند تا ضعفهای درونی را بپوشاند و قدرت را حفظ کند و هماکنون هم که در ضعیفترین وضع خود قرار دارد، پیوسته از این تاکتیک استفاده میکند. البته نتانیاهو و اسحاق هرتزوگ، رئیس رژیم صهیونیستی بخوبی میدانند که اینگونه اقدامات در یک بازه مشخص و سطح مشخص میتواند انجام شود و اگر از سطحی بگذرد، پیامدهای آن غیرقابل پیشبینی و برای نتانیاهو و رژیم صهیونیستی مرگبار خواهد بود.
رژیم صهیونیستی بخوبی میداند ایران آغازگر هیچ جنگی نیست و تلآویو هم توان راه انداختن جنگ نامحدود یا محدود با جمهوری اسلامی ایران را ندارد و بشدت از این موضوع در هراس است. بنابراین آنچه بهرغم همه لفاظیها و همه سفسطهها و گستاخیهای رژیم صهیونیستی در واقعیت نتانیاهو و دولت او به دنبال آن هستند، ایجاد یک تنش کلامی و سطحی از تنش نظامی و زد و خورد است تا ضعفهای داخلی خودشان را پوشش دهند. هدف دیگر رژیم صهیونیستی این است که با توجه به دیپلماسی موفق منطقهای جمهوری اسلامی ایران در کاهش تنش بویژه با عربستان که قطعا از سرعت نزدیک شدن ریاض به تلآویو خواهد کاست، با ایجاد تنشهای روزافزون در منطقه وضعیت را بحرانیتر کند تا در حقیقت فضا برای ادامه دیپلماسی منطقهای جمهوری اسلامی ایران تنگ شود. اقداماتی که این روزها در روابط اسرائیل و جمهوری باکو مشاهده میکنیم هم در همین چارچوب قابل بررسی است، بنابراین رژیم صهیونیستی به دلایل متعدد دست به چنین اقداماتی میزند. البته از آنجا که سوریه به مدت یک دهه دچار جنگ با تروریستهایی از 84 کشور بوده و هنوز هم در بخشهای شمال غرب این کشور در ادلب هزاران تروریست حضور دارند و هنوز سوریه با پیامدهای وخیم اقتصادی این جنگ دست به گریبان است، واضح است دمشق به هیچ عنوان به دنبال شروع یک مخاصمه و جنگ جدید نیست و به همین دلیل هم هست که اسرائیل جرأت انجام چنین اقداماتی را روی فضای سوریه دارد اما روی فضای لبنان و حزبالله لبنان چنین جرأتی برای رژیم صهیونیستی مشاهده نمیشود و بسیار هراس دارد از اینکه وارد هر گونه درگیری با حزبالله لبنان شود. البته کمکهای مستشاری جمهوری اسلامی ایران و همینطور کمکهای سختافزاری و نرمافزاری جمهوری اسلامی ایران به سوریه قطعا میتواند ایجاد یک سپر امن هوایی برای سوریه را در پی داشته باشد و اگر این مهم هر زمان اتفاق بیفتد ما شاهد یک توازن قوا در مرزهای اراضی اشغالی و سوریه خواهیم بود اما تا آن زمان آنچه بدیهی است اینکه اگر رژیم صهیونیستی در هر سطحی به محور مقاومت بویژه به جمهوری اسلامی ایران و منافع جمهوری اسلامی ایران صدمه بزند، در سطحی بالاتر از آن پاسخ خواهد گرفت. این یک استراتژی است که اخیرا به اجرا گذاشته شده است.
اگر قبلا رژیم صهیونیستی هر ضربهای که به محور مقاومت میزد ضربه متقابلی دریافت میکرد، حالا ضربات متقابل شدیدتری دریافت میکند و یکی از دلایل ضعف روزافزون صهیونیستها هم دقیقا اجرای همین استراتژی است که قطعا با پیشرفت زمان و ضعف هر چه بیشتر رژیم اشغالگر، ضربات متقابل جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت هم متعددتر و شدیدتر خواهد بود.
ارسال به دوستان
رشد 12 درصدی بارشها در سال جاری؛ دریچههای اضطراری برخی سدها در غرب و جنوب باز شد
باران امید
* احد وظیفه در گفتوگو با «وطن امروز»: بارندگیهای امسال در غرب، جنوب و جنوب غرب کشور نرمال و فراتر از نرمال بوده است
میزان بارندگیها در کشور از ابتدای سال آبی جاری تاکنون نسبت به سال آبی گذشته در حالی۱۲ درصد رشد را نشان میدهد که به گفته کارشناسان، وضعیت بارشها در اغلب استانها بویژه در مناطق غرب، جنوب غرب و جنوب کشور نرمال و بعضا فراتر از نرمال بوده، آنطور که بارندگیهای مطلوب از ابتدای سال باعث شده بیشتر سدها در این مناطق در آستانه پرشدگی قرار گیرد و دریچه برخی از این سدها در استانهای خوزستان، کرمانشاه، کردستان و لرستان برای رهاسازی آب به دلیل جلوگیری از سرریز شدن آن بازگشایی شود.
در همین ارتباط رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی در گفتوگو با «وطن امروز» درباره وضعیت بارشها در سال آبی همچنین شرایط سدهای کشور گفت: بارشها از همان ابتدای سال آبی به شکل خوبی آغاز شد و تاکنون نسبت به سال گذشته در مجموع مناسب بوده است. البته بارندگیها در مناطق غرب و جنوب قابل توجه بوده به طوری که در استانهای ایلام، کرمانشاه، کردستان، آذربایجان غربی و اصفهان وضعیت بارشها نرمال و در استانهای لرستان، خوزستان، بوشهر، کهگیلویهوبویراحمد، چهارمحالوبختیاری و فارس فرانرمال بوده است. به طور مثال در استان بوشهر وضعیت بارندگیها بیش از 40 درصد فرانرمال گزارش شده است.
احد وظیفه در ادامه افزود: با آنکه در مجموع وضعیت بارندگی در کشور مناسب بوده است اما این بارشها در برخی مناطق چون استانهای اردبیل، گیلان، گلستان، مازندران، خراسان رضوی، سیستانوبلوچستان، کرمان و دامنههای جنوبی البرز همچون استانهای تهران، سمنان، قزوین، تهران و قم زیر نرمال بوده که البته بارندگیها در این استانها به نسبت سال گذشته تقریبا بهتر بوده است.
وی به وضعیت ورودی آب به سدهای کشور اشاره کرد و افزود: وضعیت سدها و میزان پرشدگی آنها در حوزه کارون بیش از 90 و بعضا تا مرز 100 درصد بوده است که برای جلوگیری از سرریز آب در سد دز مجبور به تخلیه آن شدهاند.
در سد کرخه نیز وضعیت تقریبا به همین منوال است آنطور که سدهای مناطق غرب، شمال و جنوب غرب کشور در آستانه پرشدگی قرار دارد و دریچه برخی از سدها در لرستان، کردستان و کرمانشاه نیز باز شده است.
وظیفه افزود: سدهای حوزه استان فارس و اصفهان نیز در پی بارشها تا 70 درصد پرشده اما سدهای استانهای تهران، البرز، سیستانوبلوچستان، سمنان، گلستان، خراسان رضوی، همدان، قم و قزوین به نسبت شرایط مناسبی ندارد.
* رشد ۱۲ درصدی بارشها در سال جاری
میزان بارندگیها در کشور از ابتدای سال آبی جاری (ابتدای مهر ۱۴۰۱) تا ۲۵ فروردین به 180.1 میلیمتر رسید که نسبت به سال آبی گذشته ۱۲ درصد رشد نشان میدهد. تازهترین گزارش دفتر اطلاعات و دادههای آب شرکت مدیریت منابع آب ایران نشان میدهد میزان بارش از ابتدای سال آبی جاری (ابتدای مهر ۱۴۰۱) تا ۲۵ فروردین با 180.1 میلیمتر بارش در مقایسه با زمان مشابه پارسال که 161.5 میلیمتر بوده ۱۲ درصد رشد داشته است. البته میزان بارش در این مدت در مقایسه با دوره بلندمدت با 204.9 میلیمتر، کاهش ۱۲درصدی نشان میدهد. بر پایه این گزارش، استان کهگیلویه و بویراحمد در بین استانهای کشور از ابتدای سال آبی جاری تا ۲۵ فروردین با دریافت 777.3 میلیمتر بارش در مقایسه با ۵۴۸ میلیمتر بارش پارسال، با رشد ۴۲ درصدی مقام پربارشترین استان کشور را دارد، همچنین استان چهارمحال و بختیاری از ابتدای سال آبی جاری تا ۲۵ فروردین با دریافت 736.9 میلیمتر بارش در مقایسه با 582.1 میلیمتر بارش سال آبی پارسال با رشد ۲۷ درصدی مقام دوم پربارشترین استان کشور را از آن خود کرده است. استان سیستان و بلوچستان نیز در مدت یاد شده با دریافت ۵۲ میلیمتر بارش در مقایسه با 63.9 میلیمتر بارش پارسال با کاهش ۱۹ درصدی، دارای بیشترین کاهش بارندگی در بین استانهای کشور است. ایران دارای اقلیم خشک و نیمهخشک بوده و دارای متوسط بارش ۲۵۰ میلیمتر است که این میزان بارش حدود یکسوم متوسط جهانی است. این در حالی است که متوسط بارش کشور در گذر زمان رو به کاهش بوده است به طوری که میانگین بارش ۵۳ ساله کشور حدود ۲۵۰ میلیمتر بوده اما میانگین ۱۳ساله اخیر به ۲۳۲ میلیمتر کاهش یافته است.
* میزان پرشدگی سدهای کشور به ۶۱ درصد رسید
میزان پرشدگی سدهای کشور با بارشهای اخیر و تشدید فرآیند ذوب برف در ارتفاعات با رشد همراه شده و به ۶۱ درصد رسید. افزایش دمای هوا فرآیند ذوبشدگی برف در ارتفاعات را تشدید کرده و از طرف دیگر بارشهای اخیر موجب بالارفتن درصد پرشدگی سدها شده است. تازهترین گزارش مرکز اطلاعات و دادههای آب کشور بیانگر آن است که میزان پرشدگی سدهای کشور ۱۹ فروردین ۵۸ درصد بوده که با رشد ۳ درصدی در ۲۶ فروردین به ۶۱ درصد افزایش یافته است. حجم آب موجود در سدهای کشور از ابتدای سال آبی جاری تا ۲۶ فروردین ۱۴۰۲ به عدد ۲۹ میلیارد و ۹۶۰ میلیون متر مکعب رسیده است. پارسال در همین بازه زمانی این میزان ۲۶ میلیارد و ۱۷۰ میلیون مترمکعب بود که شرایط امسال رشد حدود ۱۴ درصدی را نشان میدهد. از سویی حجم آب ورودی به سدهای کشور از ابتدای سال آبی جاری تا ۲۶ فروردین ۲۵ میلیارد و ۴۸۰ میلیون متر مکعب شده است. این در حالی است که پارسال در همین بازه زمانی حجم آب ورودی به سدهای کشور ۲۰ میلیارد و ۷۴۰۶۲۰ میلیون متر مکعب بوده که این یعنی امسال ۲۳ درصد رشد یافته است. حجم آب خروجی از مخازن سدهای کشور هم در مدت یاد شده از سال آبی جاری ۱۴ میلیارد و ۵۹۰ میلیون متر مکعب شده است. این میزان پارسال در همین بازه زمانی ۱۳ میلیارد و ۸۴۰ میلیون متر مکعب بود.
***
سرریز آب سدها در پی بارندگی فروردین
پس از بازگشایی دریچه چند سد به دلیل انباشت آب پشت آنها در روزهای گذشته دریچه سد دز به دلیل جلوگیری از سرریز شدن آب بازگشایی شد. سخنگوی صنعت آب در پاسخ به این پرسش که جز لرستان و کرمانشاه، دریچه کدام سدها متأثر از بارشهای اخیر بازگشایی شده است؟ گفت: همان طور که پیشبینی میشد با فعال شدن سامانه آب و هوایی اخیر بارندگیهای بسیار خوبی در غرب کشور اتفاق افتاد. بر اساس پیشبینیها با ورود سامانه بارشی به غرب کشور، عمده نگرانیها درباره سرریز شدن آب در سد دز خوزستان بود، به همین خاطر در این سد، اجرای سناریوهایی از جمله رهاسازی آب توسط ستاد مدیریت و پشتیبانی سیل در وزارت نیرو از چند روز قبل آغاز شد. قاسمزاده گفت: همچنین دریچه برخی سدها در استانهای لرستان، کرمانشاه، ایلام و کردستان برای جلوگیری از سرریز شدن باز شد. وی ادامه داد: علاوه بر این، از چند روز قبل، سیلاب سد دویرج در استان ایلام و سد گاران استان کردستان رهاسازی شد و بر اثر بارندگیها، دبی رودخانهها هم افزایش بسیار زیادی داشت. قاسمزاده خاطرنشان کرد: در استان لرستان هم دبی رودخانهها تا ۶۰۰ مترمکعب بر ثانیه ثبت شد و بر اساس پیشبینیها ورودی آب سد دز افزایش پیدا کرد و به ۵۲۰۰ متر مکعب در ثانیه رسید و در حال حاضر دبی خروجی آب سد دز به ۳۷۰۰ مترمکعب بر ثانیه کاهش پیدا کرده است. وی افزود: با توجه به وسعت بارشها و تداوم آن امیدواریم در چند روز آینده هم ورودی آب به پشت سدهای غرب و جنوب غرب کشور افزایش یابد. سخنگوی صنعت آب با بیان اینکه سد کرخه هم ۲۰۰۰ مترمکعب بر ثانیه ورودی آب را ثبت کرد، گفت: با توجه به بارندگیهای شمال استانهای تهران و البرز، سد طالقان تا ۲۶۰ مترمکعب بر ثانیه و سد کرج هم تا ۱۶۰ مکعب بر ثانیه دبی ورودی آب را تجربه کردند. قاسمزاده تصریح کرد: بر اساس پیشبینیها برخی سدها از جمله سدهای کوچکگاران، تنگه حمام، بالارود و سزار در استان لرستان سرریز شدند که خوشبختانه در پاییندست سد، خسارتی را بر جا نگذاشت.
ارسال به دوستان
با توجه به افشاگریهای اخیر گروههای ضدایرانی علیه یکدیگر، مشخص شد گروهک منافقین محور اغتشاشات سال گذشته بوده است
جیغ مریم!
علی عوضخواه، روزنامهنگار: در اغتشاشاتی که سال گذشته به بهانه فوت مهسا امینی در کشور به راه افتاد، شاهد خشونت حداکثری از سوی جریان آشوب بودیم به طوری که این جریان تولید خشونت و ترور را در دستور کار خود قرار داده بود. در همین رابطه میتوان به دهها نفر از نیروهای مدافع امنیتی اشاره کرد که در ناامنیهای سال گذشت، توسط جوخههای ترور آشوبگران به شهادت رسیدند.
اگرچه در اغتشاشات اخیری که در کشور به راه افتاد، اغلب گروههای ضدایرانی، از سلطنتطلبان گرفته تا تروریستهای تجزیهطلب حضور فعالی داشتند اما بسیاری گمانهزنیها حاکی از میدانداری و فعالیت گسترده سازمان منافقین، چه در آشوبها و ناامنیهای داخل کشور و چه در ائتلافسازی در خارج از کشور بود. چنانکه در همان روزهای اغتشاشات، دستگاههای امنیتی کشورمان تیمهای متعددی از تروریستها و خرابکارهای وابسته به منافقین را کشف و منهدم کردند. در روزهای اخیر، در حالی که دیگر خبری از اغتشاشات نیست و سطح براندازی جریان ضدانقلاب از ترور نیروهای مدافع امنیت به انتشار تصاویر رقص و ناهنجاری تقلیل پیدا کرده، اختلافات گروههای ضدایرانی نیز بالا گرفته و هر کدام از افراد و گروههای اپوزیسیون، مشغول افشاگری علیه یکدیگر هستند اما این افشاگریها نشاندهنده صحت نقش و میدانداری منافقین در اغتشاشات سال گذشته است.
البته بهمنماه سال قبل که بیش از ۱۰۰ نفر از اعضای کنگره آمریکا با تصویب قطعنامهای ضدایرانی ضمن طرح اتهامات تکراری درباره اغتشاشات اخیر در ایران به حمایت از گروهک تروریستی منافقین پرداختند، میدانداری منافقین در آشوب موسوم به زن، زندگی و آزادی اثبات شد. اعضای کنگره آمریکا در قطعنامه مذکور، جمهوری اسلامی ایران را به «نقض حقوق بشر» متهم و در ادامه از طرح مریم رجوی برای آینده ایران حمایت کردند!
منافق مریم رجوی، سرکرده منافقین که از طریق ویدئوکنفرانس با اعضای موافق این قطعنامه در ارتباط بود گفت: امروز بعد از 40 سال سرکوب و مقاومت، ملت ایران یک بار دیگر آماده است تا فرم دیگری از دیکتاتوری را سرنگون کند. آنها میخواهند با یک جمهوری دموکراتیک کثرتگرا بر اساس جدایی دین و دولت به یک قرن دیکتاتوری و کشتار پایان دهند.
اعضای کنگره آمریکا نیز در حمایت از منافقین خواستار تاسیس «جمهوری دموکراتیک» مورد نظر سازمان منافقین در ایران شدند.
* درخواست بمباران ایران از غربیها
روزهای پایانی آبانماه سال قبل بود که مسیح علینژاد و حامد اسماعیلیون از چهرههای اصلی جریان ضدایرانی در خارج از کشور، با حضور در کنفرانس امنیت بینالمللی هالیفکس کانادا، به صحبت در ارتباط با آشوبهایی که با اسم رمز زن، زندگی، آزادی در حال انجام بود پرداختند. حالا پس از گذشت 5 ماه، برخی دیگر از چهرههای ضدایرانی با افشاگری نسبت به محتوای گفتوگوهای علینژاد و اسماعیلیون با غربیها، از اهداف ضدایرانی آنها پرده برداشتند.
بنا بر گزارشهایی که در این رابطه وجود دارد، حامد اسماعیلیون که با موجسواری روی خون عزیزان ازدسترفتهاش در حادثه هواپیمای اوکراینی، به مقام و منزلتی در میان اپوزیسیون دست یافت، به همراه مسیح علینژاد به کانادا رفتند تا غربیها را ترغیب به انجام جنگ مسلحانه علیه ایران کنند. چیزی که این چهرههای ضدایرانی در کنفرانس هالیفکس به دنبالش بودند، ایجاد منطقه پرواز ممنوع روی آسمان کردستان ایران و در نتیجه بمباران مناطقی از کشورمان بود. مسیح علینژاد و حامد اسماعیلیون از جمله چهرههای فعال جریان ضدایرانی بودند که در اغتشاشات سال قبل، با برپایی تجمعات و انتشار بیانیههایی، از دولتهای غربی درخواست انجام عملیات نظامی علیه ایران را داشتند. اسماعیلیون و علینژاد عضو هیات 8 نفره ضدانقلاب هستند که بهمنماه سال قبل در دانشگاه جورج تاون واشنگتن نخستین نشست خود را برگزار کرد.
* اسماعیلیون از کجا خط میگیرد؟
پس از حادثه تلخی که برای هواپیمای مسافری اوکراینی در دی ماه ۹۸ رخ داد، حامد اسماعیلیون که تا آن زمان هیچ ظهور و بروزی نداشت، به واسطه موجسواری روی خون عزیزان از دست رفتهاش در آن حادثه، به یکی از چهرههای فعال جریان اپوزیسیون تبدیل شد. اسماعیلیون با سوءاستفاده از شرایط پیشآمده، احساسات بازماندگان حادثه هواپیمای اوکراینی و برخی ایرانیان خارج از کشور را در راستای پیشبرد اهداف ضدایرانی، بویژه در اغتشاشات چند ماه اخیر به کار گرفت. درخواست اعمال تحریمهای بیشتر علیه مردم ایران و حمایت از تجزیه ایران، از جمله اقدامات اسماعیلیون بود که در نتیجه آنها، او به عنوان یکی از هیات ۸ نفره لیدرهای اپوزیسیون ایرانی معرفی شد و در نشست این هیات ۸ نفره در دانشگاه جورج تاون واشنگتن نیز حضور داشت. خونخواری اسماعیلیون به قدری آشکار بود که انتقادات گسترده بازماندگان سانحه تلخ هواپیمای اوکراینی را در پی داشت. از همین رو به نظر میرسد استعفای او از سمت سخنگوی انجمن جانباختگان هواپیمای اوکراینی نیز پیش از آنکه خواسته خودش باشد، نتیجه فشارها و انتقادات بازماندگان حادثه هواپیمای اوکراینی بوده است. در همین رابطه تعدادی از خانوادههای جانباختگان هواپیماهای اوکراینی همچون خانوادههای جواد سلیمانی، محسن اسدیلاری و زهرا مجد در یادداشتها و نامههایی از فعالیتهای ضدایرانی اسماعیلیون انتقاد کرده و خواستار استعفای او از جایگاه دبیری و سخنگویی انجمن شده بودند. علیرضا قندچی یکی از اعضای انجمن نیز پیش از این درباره انحراف فعالیتهای اسماعیلیون در توئیتی نوشته بود: «بنده هیچگونه نقشی در تصمیمگیریهای اخیر انجمن به راهبری حامد اسماعیلیون که از مسیر دادخواهی منحرف شده و به سمت و سوی نامشخص تغییر کرده، ندارم و با اعتقادات بنده منافات دارد». شاهین مقدم نیز یکی دیگر از بازماندگان سانحه هواپیمای مسافری اوکراینی در گفتوگویی که اخیرا با شبکه ضدایرانی اینترنشنال داشت، ضمن انتقاد از مدیریت اسماعیلیون گفته بود: این فقط انتقاد بنده نیست و این سوال اصلی مطرح است که آیا انجمن مجاز به فعالیت سیاسی و دادن فراخوان یا هزینه کردن از منابع اختصاص داده شده برای پرونده هواپیماست؟ به رغم ادعای اسماعیلیون مبنی بر اینکه نگاهی به قدرت ندارد، اقدامات و اظهارات ضدایرانی او، بویژه در چند ماه اخیر حاکی از آن است که برای به دست آوردن قدرت در ایران پسابراندازی و تجزیه شده لحظهشماری میکند.
نرمالیزه کردن تجزیه ایران، درخواست اعمال تحریمهای بیشتر علیه مردم ایران و دفاع از حمله نظامی غربیها به ایران، محورهای اقدامات اسماعیلیون در جریان اغتشاشات اخیر بود که البته همچنان نیز ادامه دارد و همین موضوع شاهد مثالی بر این مدعاست که اسماعیلیون تحت هدایت منافقین قرار دارد.
به عنوان شاهد مثالی دیگر، مهرماه سال قبل در بحبوحه اغتشاشات یک کارزار اینترنتی، خطاب به سران کشورهای گروه ۷ ایجاد شد که در آن با اشاره به اغتشاشات ایران، از وزرای خارجه انگلیس، کانادا، آمریکا، ژاپن، آلمان، فرانسه و ایتالیا خواسته شده بود تا در اعتراض به رفتار ایران در مقابله با آشوب، سفرای ایران و نمایندگان آن در سازمانهای بینالمللی واقع در این کشورها را اخراج کنند. حامد اسماعیلیون فردای آن روز بود که به صورت همهجانبه از این کارزار حمایت میکرد و از همین رو خیلیها او را متولی ماجرا میدانستند اما شروعکننده این کارزار ضدایرانی که البته به سرانجامی هم نرسید، فردی است به نام کاوه شهروز که وکالت حامد اسماعیلیون و مریم رجوی سرکرده گروهک تروریستی منافقین را برعهده دارد. کارزاری که مهرماه سال گذشته از سوی اسماعیلیون دنبال میشد، سعی بر مشروعیتزدایی از سیاست خارجی ایران داشت. این کمپین ضدایرانی به معنای بستن «درهای دیپلماسی» و بازکردن «درهای جنگ» علیه ایران بود.
حامد اسماعیلیون در جریان نشست 8 نفر از چهرههای ضدایرانی در دانشگاه جورج تاون واشنگتن نیز اظهاراتی را که مریم رجوی میتوانست در نشست جورج تاون داشته باشد موبهمو بر زبان آورد تا ارادت خود به منافقین را نشان دهد. به عنوان مثال او در بخشی از اظهارات خود از لزوم تشکیل کمیته حقیقتیاب پس از براندازی برای بررسی جنایتی که جمهوری اسلامی در حق منافقین تروریست روا داشته، صحبت کرده بود.
* دم خروس لیدر خشونتطلبان هم بیرون زد
سروش لشکری (ملقب به هیچکس) از رپرهای ضدایرانی است که حضور فعالی در اغتشاشات سال قبل داشت و به نوعی از لیدرهای ضدانقلاب در فضای مجازی به شمار میرود. او در جریان آشوبهایی که چند ماه قبل در برخی نقاط کشور به راه افتاد، مردم را به تولید خشونت، ترور و قتل نیروهای مدافع امنیت فرا میخواند. حالا با افشاگری یکی دیگر از رپرهای ضدانقلاب، مشخص شده لشکری از منافقین دستور میگرفت. در روزهای اخیر اشکان فدایی رپر نزدیک به سروش لشکری، در حساب توئیتر خود از ارتباط لشکری و همسرش آزاده اکبری با سازمان منافقین پرده برداشت.
او با انتشار تصاویری از خانواده همسر لشکری نوشت: «نمیخواستم عمومی بگم ولی سروش اصرار داره بشینه اینور اونور دروغ ببافه. دلیل جدایی سروش و ملتفت رابطه این آقا با تروریستای مجاهدینه نه چیز دیگه. اینم عکسای پدر مادر آزاده اکبری، زن این آقاست وسط انقلاب. که البته چیز خصوصیای نیست و آنقدر وقیحه که همه اینا عمومی رو صفحه مادرزنش هست». نکته جالب توجه این است که آزاده اکبری که اکنون ارتباط او و همسرش سروش لشکری با منافقین علنی شده، از گردانندگان اصلی صفحه مجازی ۱۵۰۰ تصویر، از صفحات اصلی جریان ضدایرانی است. اکنون با توجه به این رسوایی، بهتر میتوان در ارتباط با پشت پرده فعالیت صفحات ضدایرانی صحبت کرد. جدا از افشاگری اشکان فدایی علیه سروش لشکری و همسرش، باید گفت فعالیت لشکری در جریان اغتشاشات سال قبل، بخوبی بیانگر هدایت او از سوی منافقین است. چنانکه در ماههای گذشته شاهد آن بودیم که هیچکس (سروش لشکری) مردم ایران را به انجام اقدامات مسلحانه علیه جمهوری اسلامی و تولید خشونت حداکثری که از اصول سازمان منافقین برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران است، تشویق میکرد.
اما جدا از این ارتباطات شخصی و تشکیلاتی لیدرهای ضدانقلاب با منافقین، استراتژی پیگیری شده در آشوبهای سال گذشته که بیشترین قرابت را با رویکرد منافقین داشته نیز صحت ادعای میدانداری منافقین در اغتشاشات زن، زندگی، آزادی را تایید میکند.
* ترویج ترور برای تبدیل خیابان به صحنه جنگ
از همان روزهای آغاز اغتشاشات، لیدرهای مجازی آشوبها به صراحت مردم را دعوت به ترور و تولید خشونت میکردند که همانطور که در ابتدا آمد، شهادت دهها نفر از مدافعان امنیت، از جمله شهید آرمان علیوردی و شهید روحالله عجمیان، ماحصل تولید و ترویج خشونت و ترور از سوی این لیدرها بود. فراخوان لیدرهای مجازی برای ایجاد آشوب در چهارشنبه سوری سال گذشته، آخرین نمونه از این موضوع بود.
در کنار این موارد، در جریان اغتشاشات سال گذشته چند حمله مسلحانه نیز به مردم و نیروهای بسیجی و انتظامی در مشهد، اصفهان، ایذه و منطقه فلاح تهران انجام شد.
با توجه به این موارد، چیزی که در اغتشاشات زن، زندگی، آزادی شاهدش بودیم، احیای استراتژی ترور بود که پیش از این سازمان منافقین در دهه 60 برای براندازی جمهوری اسلامی ایران به کار برده بود.
* تلاش برای ائتلافسازی جهت حمله نظامی خارجی
جملگی مردم ایران اوج خیانت سازمان منافقین به کشور را همراهیشان با رژیم بعث عراق در جنگ تحمیلی علیه ایران میشناسند. در واقع جدا از ترورهایی که این گروهک تروریستی در دهه 60 انجام داد و منجر به شهادت ۱۷ هزار ایرانی و هزاران تن از مردم بیگناه عراق شد، همراهی منافقین با صدام باعث شده مردم ایران نسبت به این سازمان کینه و تنفر بالایی داشته باشند. عملا مسیری که منافقین در وطنفروشی طی کرد، در اغتشاشات سال قبل نیز دوباره طی شد. در آشوبهایی که سال گذشته رخ داد، جریان ضدانقلاب تمام اهتمامش را بر این موضوع گذاشت که دشمنان ایران را برای انجام حمله نظامی به ایران و البته اعمال تحریمهای بیشتر ترغیب و قانع کنند. در همین رابطه باید به تجمعات جریان ضدایرانی در خارج از کشور اشاره کرد؛ تجمعاتی که مطالبهای جز موارد ذکر شده نداشتند.
درخواست سروش لشکری در حساب توئیتری خود از غربیها مبنی بر اینکه باید پیش از هستهای شدن ایران، به کشورمان حمله کنند، نمونه بارزی از این مطالبهها بود.
* عادیسازی خیانت به وطن
در اغتشاشات سال گذشته، سعی جریان آشوب بر این بود تا خیانت به وطن و ایستادن در مقابل منافع ملی را به یک اکت مبارزاتی تبدیل کند. در همین رابطه نیز میتوان به آتش زدن پرچم کشورمان در آشوبهای خیابانی اشاره کرد اما نمونه بارز و مشهود این تقلای جریان ضدایرانی، تلاش برای قرار دادن مردم مقابل تیم ملی فوتبال کشورمان، در ایام جامجهانی 2022 قطر بود. چنانکه پس از باخت تلخ تیم ملی فوتبال کشورمان به آمریکا، تعدادی از اوباش پس از به صدا در آمدن سوت پایان مسابقه، به خیابانها آمده و بابت برد آمریکا و باخت ایران به ابراز خوشحالی و شادمانی پرداختند. در یکی از فیلمهایی که از این وطنفروشان منتشر شد، آنها با در دست داشتن پرچم آمریکا، شعار زنده باد آمریکا سر میدادند. در تصاویر دیگری نیز که از سنندج منتشر شده بود، گروهی از وطنفروشان که خود را عزادار مهسا امینی میخواندند، با حضور در خیابانها به خاطر باخت تیم ملی فوتبال ایران با رقص و آواز خوشحالی کردند. در شبکههای اجتماعی نیز سردمداران آشوب نتوانستند بیوطنی خود را پنهان کنند و بابت باخت ایران شادمانی کردند. مسیح علینژاد، سیما ثابت و... از جمله مزدوران جریان رسانهای آشوب بودند. علینژاد در یک گفتوگوی تلویزیونی در پاسخ به سوال مجری برنامه که از او پرسیده بود تماشای باخت ایران مقابل آمریکا چه حسی دارد، با خنده گفته بود به خاطر این نتیجه شادمان است. علینژاد بیوطنی خود را به تمام مردم ایران تعمیم داده و در ادامه گفته بود: همه مردم ایران نیز حسی مشابه او دارند. سیما ثابت، از مجریان خودفروخته شبکه اینترنشنال نیز با انتشار تصویری از زمان به گل رسیدن آمریکا، ضمن ابراز خوشحالی از باخت تیم ملی فوتبال ایران، از بازیکنان آمریکا تشکر کرده بود. پیش از این بازی، اوباش وطنفروش پس از بازی ایران و انگلیس نیز با ضبط و انتشار تصاویری از خوشحالیشان بابت برد انگلیس و باخت تیم ملی فوتبال ایران، بیوطنی خود را به نمایش گذاشته بودند.
این اقلیت وطنفروش در جریان رقابتهای جامجهانی بخوبی تقابل آشکارشان با اکثریت جامعه ایرانی را که به وطندوستی و غیرتمندی شهرهاند نشان دادند و اثبات شد امثال مسیح علینژاد، حامد اسماعیلیون، سیما ثابت و دیگر خودفروختههای وابسته به بیگانگان، نهتنها ذرهای از شرافت و وطندوستی بهره نبردهاند که اتفاقا تمام تلاش خود را برای پروژههای ایرانستیزانهشان به کار میبندند که این وطنفروشیها نیز در امتداد وطنفروشی منافقین بود.
با همه این موارد، فارغ از روشن شدن یا نشدن میدانداری و رهبری منافقین در اغتشاشات سال گذشته، چیزی که شاهدش بودیم، پیشبرد پروژه آشوبها در قالب رجویسم بود.
ارسال به دوستان
۲ جناح ارتش سودان از روز شنبه برای تصاحب قدرت در این کشور با یکدیگر درگیر شدهاند
جنگ ژنرالها
رقابت منطقهای غرب و شرق در سودان
گروه بینالملل: درگیریهای مسلحانه بین 2 جناح ارتش در سودان به نوعی سایه جنگ داخلی را در این کشور تقویت کرده است که نشان میدهد صحنه جدیدی را در سودان شاهد خواهیم بود.صبح روز شنبه نیروهای «واکنش سریع ارتش سودان» به رهبری محمد حمدان دقلو به مقرهای نظامی ارتش این کشور و فرودگاه، رادیو و تلویزیون سودان حمله و نیروهای ارتش به فرماندهی عبدالفتاح البرهان را دستگیر کردند. هر دو طرف درگیری اعلام کردند مواضع خود را در اختیار دارند و طرف مقابل عقبنشینی کرده است. دقلو در گفتوگو با الجزیره اعلام کرد قصد دارد برهان را دستگیر کند و به عدالت بسپارد. برهان هم در گفتوگو با شبکه قطری الجزیره تأکید کرده است که نیروهای ارتش سودان بر کل کشور مسلط هستند و بزودی شورش دقلو به پایان خواهد رسید. این درگیری در ادامه گسترش یافت و به مقر فرماندهی ارتش و اطراف فرودگاه خارطوم نیز کشیده شد و نیروهای واکنش سریع به فرماندهی سرلشکر «محمد حمدان دقلو» مشهور به حمیدتی چند پل مهم روی رودخانه نیل را بستند تا غرب خارطوم را که مقر فرماندهی ارتش و کاخ ریاست جمهوری است از منطقه شرق (مقر فرماندهی نیروهای واکنش سریع) جدا کنند. اختلاف میان ژنرال برهان و سرلشکر حمیدتی از زمانی علنی شد که گروههای سیاسی با نظامیان به رهبری ژنرال برهان توافقنامه سیاسی (توافقنامه چارچوب) امضا کردند. بر اساس این توافقنامه، نظامیان صحنه سیاست را ترک و قدرت را به یک دولت مدنی واگذار خواهند کرد. همچنین تمام گروههای مسلح از جمله نیروهای واکنش سریع در ارتش ادغام میشوند و ارتش ملی و حرفهای سودان تشکیل و تحت نظارت دولت مدنی فعالیت خواهد کرد و ساختار نظامی و امنیتی سودان اصلاح خواهد شد. توافقنامه سیاسی (چارچوب) پاییز گذشته به امضای احزاب سیاسی و نظامیان سودانی رسید و ژنرال برهان و سرلشکر حمیدتی از روند سیاسی برای پایان دادن به بحران داخلی سودان حمایت کردند و قرار شد پس از بحث و بررسی درباره اصلاح ساختار نظامی و امنیتی، چگونگی تشکیل دولت مدنی در دوره انتقالی و مدت آن، مرحله نهایی توافقنامه روند سیاسی با حضور بازیگران داخلی و نمایندگان مجامع بینالمللی و کشورهای منطقه امضا شود اما این توافقنامه بهدلیل تداوم اختلاف فرمانده ارتش با فرمانده نیروهای واکنش سریع تاکنون امضا نشده است. مرحله سوم در روابط میان البرهان و حمیدتی، مدت کوتاهی پس از کودتای طراحیشده توسط این دو علیه دولت غیرنظامی در اکتبر 2021 آغاز شد. در این زمان البرهان نیروهای حکومت البشیر را به مناصب حساس حکومتی بازگرداند که این امر مورد اعتراض حمیدتی قرار گرفت و اسلامگرایان آن را اقدامی خائنانه دانستند. اختلافها میان این دو نفر در مواضع سیاسی بهتدریج گسترده شد و گاهی اوقات به صورت غیرمستقیم و بعضا نیز مستقیما در اظهاراتشان نمایان شد. با این حال، شکست کودتای اکتبر در تشکیل دولت برای بیش از یک سال و وخامت اوضاع اقتصادی و امنیتی در سودان، احزاب نظامی و غیرنظامی را بر آن داشت دسامبر 2022 توافقنامه چارچوبی را امضا کنند. این توافقنامه چارچوبی مورد استقبال گسترده مردم و احزاب مهم و موثر جامعه بینالمللی و منطقهای قرار گرفت. اگرچه البرهان و حمیدتی این توافقنامه را امضا کردند که انتقال قدرت به غیرنظامیان و بازگشت نظامیان به پادگانهای خود را فراهم میکرد اما در این میان اختلافات جدید و شدیدتری میان ارتش و نیروهای واکنش سریع بر سر اجرای یکی از بندهای توافقنامه چارچوبی مربوط به اصلاحات نظامی و ادغام نیروهای واکنش سریع در ارتش به وجود آمد. دو طرف پیرامون برخی موضوعات که مهمترینشان ریاست هیات فرماندهی واحد جدید بود، اختلاف پیدا کردند. در حالی که حمیدتی خواستار ریاست این هیات توسط رئیس حکومت غیرنظامی آینده سودان بود، البرهان تصمیم گرفت فرمانده ارتش، این هیات را ریاست کند. حمیدتی همچنین خواستار برکناری افسران طرفدار اسلامگرایان از ارتش و در عین حال ادغام نیروهای خود در ارتش شد. به این ترتیب اختلافات بر سر توافقنامه چارچوبی شدت گرفت و به جدالهای لفظی و اتهامات حامل تهدید میان دو نفر تبدیل شد که به عقبنشینی ارتش و نیروهای نظامی سودان از میدان اصلاحات امنیتی و نظامی ختم شد. به دنبال شکست کمیتههای فنی تشکیلشده توسط دو طرف در توافقنامه بر سر بازه زمانی لازم برای ادغام نیروهای واکنش سریع، جدالهای لفظی بین البرهان و حمیدتی علنیتر و واضحتر شد. ارتش سودان معتقد است این ادغام باید ظرف 3 سال انجام شود، در حالی که نیروهای واکنش سریع اصرار دارد این بازه زمانی کمتر از 10 سال نباشد و کمیتهها نیز درباره فرماندهی و کنترل نیروها به توافق نرسیدند. در حالی که ارتش به فرماندهی البرهان، اصرار دارد فرماندهی نظامی را بر عهده داشته باشد اما نیروهای واکنش سریع اصرار دارند فرماندهی نیروهای نظامی به رئیس دولت غیرنظامی منتقل شود.
بحران در فرودگاه شهر مروی در نزدیکی پایگاه هوایی ارتش سودان با استقرار نیروهای واکنش سریع توسط تعداد زیادی خودرو و سرباز در نزدیکی پایگاه نظامی بالا گرفت با گمان اینکه حمیدتی این نیروها را برای دفاع از خود بسیج کرده تا از فرودگاه علیه نیروهایش استفاده نشود. پیش از این منابعی به الشرقالاوسط اعلام کرده بودند طرفهای درگیر در سودان به توافقی بر سر پایان بحران کشور رسیده بودند.
دو طرف درگیر در سودان از سوی برخی کشورهای منطقهای و جهانی حمایت میشوند. برهان مورد حمایت عربستان و آمریکاست و دقلو هم از حمایت امارات و روسیه برخوردار است. نکته جالب دیگر اینکه هر دو ژنرال سودانی از عادیسازی با اسرائیل حمایت میکنند. عمرالبشیر روابط بسیار خوبی با روسیه و چین داشت تا اینکه کودتای سال 2019 رخ داد. روسیه با آگاهی از موقعیت فوقالعاده کشور سودان همچنین تأکید بر سردی رابطه واشنگتن - خارطوم، در پی افزایش نفوذ خود در این کشور است. بندر بورت سودان از بنادر راهبردی در دریای سرخ و زمین رقابتهای نظامی روسیه و آمریکاست که در توافقات میان خارطوم - مسکو همواره بر ایجاد مراکز مشترک لجستیکی نظامی - دریایی در آن تأکید شده است. اما کودتای سال ۲۰۱۹ که در جریان آن عمر البشیر قدرت را به دولت انتقالی که ائتلافی از افراد نظامی و غیرنظامی بود واگذار کرد، باعث چرخش محسوس سیاست خارجی این کشور بهسمت غرب شد. بهبود شرایط اقتصادی و آرامکردن فضای داخلی از دلایل این تغییر مسیر عنوان میشود که بهرسمیتشناختن موجودیت اسرائیل و تعلیق قرارداد تأسیس پایگاه نظامی روسیه در بندر بورت از نشانههای آن بود. کودتای اخیر که به نظر میرسد در جریان آن، دوباره نظامیان بر قدرت مسلط شوند، برای روسیه مثبت قلمداد میشود، زیرا ارتشیان این کشور که اکثر قریب به اتفاق آنها تحت تحریم و تعقیب نهادهای بینالمللی هستند، برای تأمین مقاصد نظامی و جنگی خود، همچنین سرکوب شورشها و ناآرامیهای مردمی، به حمایت تسلیحاتی روسیه نیاز دارند. تعمیق روابط روسیه و سودان میتواند به ابزاری برای فشار هر دو کشور بر ایالات متحده آمریکا تبدیل شود. در طرف دیگر، چین نیز گزینه مناسب دولت نظامی این کشور برای فاصله گرفتن سودان از بحران اقتصادی و انزوای بینالمللی است. در مقابل، پکن نیز از این رابطه سود خواهد برد. دولتمردان چینی با تأکید بر اصل بیطرفی و عدم دخالت در امور داخلی کشورهای متحد خود، از طریق اعطای وامها و کمکهای بلاعوض، نفوذ خود را در آفریقا گسترش میدهند. سودان با آگاهی از این اصول، همواره از برقراری رابطه با چین استقبال میکند، بهطوری که پکن به دومین شریک اقتصادی و نظامی این کشور طی دهه اخیر تبدیل شده است. در پایان ذکر این نکته ضروری است که چین و روسیه با توجه به موقعیت مهم سودان در منطقه همواره از آن برای کاهش نفوذ آمریکا و متحدانش در آفریقا و خاورمیانه استفاده و همواره با جریانهای غربگرا در این کشور مخالفت میکنند. به نظر میرسد با وقوع کودتا و رویکار آمدن دوباره نظامیان، روسیه و چین حضور پررنگتری در این کشور داشته باشند.
ارسال به دوستان
تحقق بیش از ۱۰۰ درصدی بودجه عمرانی در سال ۱۴۰۱ پس از ۲ دهه
حق عمران پرداخت شد
* تخصیص ۲۷۰ هزار میلیارد تومان بودجه عمرانی در سال 1401
گروه اقتصادی: پس از ۲ دهه تعهدات عمرانی دولت در بودجه سالانه به صورت تمام و کمال پرداخت شد. این به معنای آن است که دولت تا حدودی به انضباط مالی قابل دفاع دست یافته و تا حدودی کسری بودجههای سنواتی خود را مدیریت کرده است.
به گزارش «وطن امروز»، بنا بر اعلام وزارت امور اقتصادی و دارایی، سال ۱۴۰۱ رقمی بیش از 105.2 درصد از بودجه مصوب در بخش عمرانی تامین شده است. دولتها همواره طی 4 دهه گذشته بیشترین درآمدهای خود را از محل فروش نفت تامین کردهاند. به عبارتی، بودجه کل کشور بر اساس فروش نفت و قیمت دلار تدوین و تصویب شده است. غفلت از سایر منابع درآمدی از جمله مالیات و صادرات غیرنفتی و در عین حال بیانضباطیهای مالی، بیشترین آسیب را به بخشهای مختلف اقتصاد بویژه عمران و صنعت و به طور کلی تولید وارد کرد. دهه ۹۰ را میتوان بدترین دوران برای بخش عمران و صنعت کشور خواند، چرا که در این دوره عدم تخصیص بودجه کافی به این بخشها بویژه بودجه عمرانی سبب انباشت حجم زیادی بدهی دولت به پیمانکاران شد که در نهایت هزینه آن بر دوش مردم و دولت جدید آوار شد. در دولت قبل، در دو سال ۹۸ و ۹۴، رشد سالانه پرداختهای عمرانی منفی شده بود. متوسط سالانه پرداختهای عمرانی دولت گذشته 41.4 هزار میلیارد تومان و مجموع 8 سال آن ۳۳۱ هزار میلیارد تومان بود.
دولت سیزدهم با برقراری تعادل در هزینهکرد و درآمدهای خود و همچنین تعریف منابع درآمدی جدید از جمله دریافت عادلانه مالیات و شناسایی فرار مالیاتی و تعریف سایر درآمدهای غیرنفتی توانست بدون استقراض از بانک مرکزی، به دخل و خرج خود نظم ببخشد تا هم بدهیهای برجا مانده از گذشته در بخشهای مختلف بویژه عمران را تسویه و هم بودجه عمرانی سال گذشته را به صورت بیش از ۱۰۰ درصدی که شامل 3 بخش اعتبارات طرحهای ملی، طرحهای استانی و اعتبارات متفرقه است، محقق کند.
* جهش در بخش عمرانی در سال ۱۴۰۲
به طور کلی در دهه ۹۰ به دلیل کاهش نسبی درآمدهای دولت و عدم تنوعبخشی به منابع درآمدی، سهم منابع عمرانی از کل بودجه عمومی کاهش قابل توجهی یافت اما در دولت جدید نسبت اعتبارات عمرانی به کل بودجه عمومی از ۱۲.۷ درصد سال ۱۴۰۰ به ۱۷ درصد در سال ۱۴۰۱ افزایش یافت که به دلیل تخصیص بخش عمدهای از این بودجه در ماههای پایانی سال، باید منتظر جهش در بخش عمرانی در سال ۱۴۰۲ باشیم. نسبت ۱۷ درصدی بودجه عمرانی به کل بودجه از ابتدای سال ۹۱ تاکنون بیسابقه بوده است. در واقع نسبت بودجه عمرانی به کل بودجه همواره کمتر از ۱۷ درصد و در سطح 14- 13 درصد بوده است.
* رشد 94 درصدی پرداختهای عمرانی
میزان پرداختی دولت از محل خزانهداری کل کشور به پروژههای عمرانی معادل ۲۷۳ هزار و ۸۱۶ میلیارد تومان بوده که این رقم نسبت به سال ۱۴۰۰ معادل 94.2 درصد رشد داشته است.
رشد 94.2 درصدی پرداختهای عمرانی در یک سال نسبت به سال قبل در طول ۲ دهه اخیر بیسابقه بوده است. همچنین در طول 2 دهه اخیر هیچگاه معادل ۱۰۰درصد پیشبینی بودجه عمرانی، پرداخت نشده اما در سال ۱۴۰۱ معادل 105.2 درصد بودجه مصوب عمرانی، از محل خزانهداری کل کشور محقق شد. این رخدادها نشاندهنده تغییر رویکرد دولت سیزدهم در حوزه توسعه زیرساختهای کشور و همچنین توجه به بخش تولید و خدمات در کشور است. بخش عمده پرداختهای عمرانی دولت در 2 ماه پایانی سال انجام شده است؛ بنابراین بخشی از آثار و نتایج جهش پرداختهای عمرانی دولت در سال ۱۴۰۲ نمایان میشود.
ارسال به دوستان
متهم ردیف اول به 13 سال حبس محکوم شد
صدور رأی پرونده هواپیمای اوکراینی
گروه سیاسی: رای پرونده سانحه سقوط هواپیمای اوکراینی پس از ۳ سال بررسی همهجانبه و برگزاری ۲۰ جلسه دادگاه صادر شد.
طبق اعلام مرکز رسانه قوه قضائیه، پس از واقعه تلخ سقوط پرواز شماره پیاس۷۵۲ به مقصد کشور اوکراین در حوالی تهران در تاریخ ۱۸ دی ۱۳۹۸ و درگذشت ۱۷۶ نفر از سرنشینان این هواپیما، رسیدگی قضایی همهجانبه به این پرونده بر اساس اصول صلاحیت سرزمینی، صلاحیت ذاتی و صلاحیت محلی و شخصی توسط سازمان قضایی نیروهای مسلح ایران آغاز شد. بررسی این پرونده یکی از مهمترین، حساسترین و پیچیدهترین فرآیندهای قضایی چند سال اخیر کشور بوده است. از ابتدای وقوع حادثه، دادسرای نظامی بررسیهای دقیق و همهجانبه را در چند مرحله آغاز و در نهایت، این پرونده با صدور قرار جلب دادرسی برای ۱۰ نفر و صدور کیفرخواست به شعبه دوم دادگاه نظامی یک تهران ارجاع شد. بعد از تشکیل ۲ جلسه از دادگاه، اولیای دم و وکلای آنها نسبت به برخی محتویات پرونده و کیفرخواست صادرشده ایراداتی را مطرح کردند که رئیس دادگاه در جهت حفظ حقوق اولیای دم، پرونده را با قرار رفع نقص به دادسرا اعاده کرد. سپس این پرونده مهم به گروه کارشناسان جدید ارجاع شد و آنها نیز بعد از بررسیهای دقیق نظر نهایی خود را اعلام کردند و دور جدید جلسات دادگاه مجددا آغاز شد که ۱۸ جلسه (زمان تقریبی هر جلسه به طور متوسط ۵ ساعت) به طول انجامید. سرانجام پس از برگزاری مجموعا ۲۰ جلسه دادگاه که در آن در مجموع ۱۱۷ شاکی شکایت خود را ثبت کرده، ۵۵ نفر از شاکیان در جلسات دادگاه صحبت و قرائت لایحه داشتند و ۲۰ وکیل نیز به وکالت از شاکیان، شکایت و ادله مربوط را بیان کردند، شعبه دوم دادگاه نظامی یک تهران با توجه به تحقیقات مفصل انجام شده در دادسرا و دادگاه، اظهارات و گزارشهای ضابطان نظامی و دادگستری، گزارشهای پزشکی قانونی، نظریات علمی و تخصصی هیاتهای کارشناسی، تحقیقات بینالمللی، اظهارات مطلعان و کارشناسان و شاکیان و دفاعیات متهمان، اقدام به صدور رای کرد. بر اساس دادنامه صادرشده، متهم ردیف اول به عنوان فرمانده سامانه دفاعی تور ام یک، به تصور اینکه ویژگیهای هدف شبیه موشک کروز بوده، برخلاف دستور پست فرماندهی و بدون اخذ مجوز و مغایر دستورالعملهای مربوط اقدام به شلیک ۲ فروند موشک به سمت هواپیمای اوکراینی پرواز پیاس۷۵۲ کرده است. در شرح اتهامات متهم ردیف اول آمده است: براساس دستور عملیاتی مربوط، سامانه در حالت آتشمحدود بوده و شلیک موشک بدون کسب اجازه از سوی پست فرماندهی، مجاز نبوده است و بر اساس اظهارات مسؤول میز پست فرماندهی، طی پیام هشداری به تمام مواضع پدافندی اعلام شده بود هیچکس حق ندارد بدون هماهنگی فرماندهی اقدامی کند. همچنین وضعیت آمادهباش ث ۳ اعلامشده، لزوما به معنی وضعیت قرمز در منطقه نبوده، تا آتش به اختیار بودن یا مجاز بودن شلیک در آن شرایط قابل پذیرش باشد. بنا بر اعلام ستاد کل نیروهای مسلح، فرمانده سامانه در صورت قطع لحظهای ارتباط نیز برابر دستورالعمل قطع ارتباط باید در وضعیت انتظار و آتش قطع، قرار میگرفته است. جابهجایی مداوم سامانه در طول شب، بدون انجام هماهنگی لازم با پست فرماندهی، عدم اشراف کافی به مفاد دستورالعملهای پدافندی مربوط، عدم تنظیم ناوبری یا شمالیابی سامانه بعد از جابهجایی و خاموشی سامانه، اعلام آمادگی عملیاتی سامانه بدون تامین لایههای ارتباطی پایدار، ضعف و عدم تلاش موثر برای برقراری ارتباط با پست فرماندهی به منظور شناسایی هدف کشف شده قبل از شلیک اول و دوم و توجیه نکردن کارکنان عملیاتی سامانه به محیط پیرامونی و کریدورهای هوایی، از دیگر اشتباهاتی است که درباره متهم ردیف اول این پرونده ذکر شده است. دادگاه با توجه به اینکه رفتار متهم ناشی از جهل به موضوع و تصور اشتباه از هدف کشفشده بوده و با اعتقاد به متخاصم و نزدیکشونده بودن هدف، به سوی آن شلیک کرده و قصد سرنگونی هواپیمای مسافری را نداشته، اتهامات انتسابی به متهم ردیف اول را وارد دانسته و بزهکاری وی را احراز کرده است. بر اساس رای صادره از سوی دادگاه، متهم ردیف اول پرونده به اتهام مباشرت در قتل شبهعمد سرنشینان هواپیمای اوکراینی مستند به مواد قانونی به تحمل ۳ سال حبس تعزیری محکوم شد. این متهم همچنین به دلیل لغو دستور ابلاغی و با توجه به گستردگی آثار و تبعات این اقدام به حداکثر مجازات (۱۰ سال حبس تعزیری) نیز محکوم شد. بر این اساس مجموع حکم حبس صادر شده درباره متهم ردیف اول (فرمانده سامانه دفاعی تور ام یک) ۱۳ سال حبس تعزیری است که اشد مجازات (۱۰ سال حبس) با احتساب ایام بازداشت قبلی قابل اجرا خواهد بود. متهم ردیف اول علاوه بر حبس به پرداخت دیه در حق اولیای دمی که مطالبه دیه داشتهاند نیز محکوم و دادگاه برای این متهم مجازات تکمیلی نیز در نظر گرفته است. همچنین دادگاه بنا بر اتهامات مندرج در دادنامه و اشتباهات و قصور رقمخورده از سوی سایر متهمان این پرونده، متهمان ردیف دوم و سوم (پرسنل سامانه دفاعی تور ام یک) را به یک سال حبس، متهم ردیف چهارم (مسؤول میز سامانههای دفاعی تور ام یک) را به ۳ سال حبس، متهم ردیف پنجم (مسؤول پست فرماندهی سامانه دفاعی تور ام یک) را به ۳ سال حبس، متهم ردیف ششم پرونده (فرمانده وقت پایگاه پنجم پدافند هوایی تهران) را به ۲ سال حبس، متهم ردیف هفتم پرونده (افسر شیفت مرکز کنترل عملیات منطقهای تهران) را به ۲ سال حبس، متهم ردیف هشتم (فرمانده وقت مرکز کنترل عملیات منطقهای تهران) را به تحمل یک سالونیم حبس، متهم ردیف نهم (فرمانده وقت منطقه پدافند هوایی تهران) را به تحمل یک سال حبس و متهم ردیف دهم (فرمانده وقت پدافند هوایی نیروی هوا و فضای سپاه) را به تحمل یک سال حبس محکوم کرد.
دادگاه درباره متهمان ردیف دوم تا دهم علاوه بر مجازاتهای تعیینی، مجازات تتمیمی و تکمیلی نیز در نظر گرفته است. قابل ذکر است با توجه به درخواست برخی شاکیان از دادگاه، دادسرای نظامی مکلف شده است تحقیقات درباره این پرونده را ادامه دهد و نسبت به تعقیب مقصر یا مقصران احتمالی دیگر، اقدام قانونی را معمول کند. رای صادرشده در این پرونده بدوی است و طرفین میتوانند به این رای اعتراض کنند و ظرف ۲۰ روز از تاریخ ابلاغ رای، فرصت برای اعتراض به آن وجود دارد. خاطرنشان میشود برای هر جانباخته این حادثه مبلغ ۱۵۰ هزار دلار یا معادل یورویی آن نیز به عنوان پرداختهای دلجویانه فارغ از رسیدگیهای قضایی در نظر گرفته شده است که به خانواده این افراد تعلق میگیرد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|