|
چگونه عقب افتادن پرسپولیس در تهران محاسبات نکونام را در قائمشهر عوض کرد؟
سبقتی که قابل جبران است
سرمربی تیم فوتبال استقلال تهران فکر همه را جا کرده بود جز اینکه رقیبشان در ورزشگاه آزادی هر چند ده سال یک بار دست به کارهایی میزند که با منطق فوتبالی چندان سازگار نیست. بیژن حیدری صدای سوت پایان بازی را به صدا درآورد اما جواد نکونام همچنان روی ۲ زانو نشسته بود و به عبارتی نای ایستادن نداشت. درست مثل همه شاگردانش که هاج و واج یکدیگر را نگاه میکردند و اخباری را که از تهران به گوششان رسیده بود، باور نمیکردند. آنها حالا دیگر صدرنشین نیستند در حالی که فقط ۲ هفته به پایان این کورس جذاب باقی مانده است. جواد نکونام بعد از چند ثانیه مکث کنار خط محدوده فنی، روی پاهایش ایستاد و سعی کرد بر اعصابش مسلط باشد اما نه تا آن حد که به سمت ساکت برود و یکراست راه رختکن را پیش گرفت. او در حال سپری کردن یکی از سختترین لحظات دوران فوتبالش است، چرا که بعد از 25 هفته صدرنشینی و نزدیک شدن به رویای قهرمانی در نخستین سال حضورش به عنوان سرمربی در استقلال، تنها در فاصله ۱۸۰ دقیقه به پایان این لیگ جذاب، ابتکار عمل را به رقیب تقدیم کرد. کمتر کاپیتان اسبق تیم ملی را تا این حد مغموم و ناراحت به یاد میآوریم. او نیز مثل همه استقلالیهای دنیا این همه اتفاق را باورش نمیشود که چطور در عرض تنها ۲۰ دقیقه همنام اهوازی ۴ بار دروازهاش باز شد و به نوعی تمام معادلات او را به هم زد و او را آماج انتقاد سخت منتقدانش قرار داد. از قبل هم قابل پیشبینی بود طیف منتقدانش این فرصت ناب را به این راحتی از دست نمیدهند و همزمان با سوت پایان هفته بیستوهشتم نکونام را به شدیدترین وجه ممکن و با بیرحمی محض به باد انتقاد میگیرند.
* در آن لحظات چه گذشت؟
نیمه اول تمام شده و تیمها به رختکن رفته بودند. استقلال مقابل نساجی تن به یک تساوی صفر - صفر داده بود و این در حالی بود که تیم رقیب در ورزشگاه آزادی در میان بهت تماشاگرانش ۳ گل از استقلال خوزستان دریافت کرده بود. با احتساب این نتایج استقلال از هر زمانی به قهرمانی نزدیکتر بود و نکونام میتوانست با توجه به ۲ بازی پیش رو در تهران، تیمش را با خیالی آسوده به سوی قهرمانی هدایت کند، حتی اگر پرسپولیس به بازی برمیگشت و میتوانست هر ۳ گل خورده را جبران کند. میتوان این فرض را هم متصور بود که جواد به دستیارانش گوشزد کرده بود در صورت گلزنی زودهنگام پرسپولیس او را در جریان قرار دهند تا او روند تیمش را در فاز هجومی تقویت کند. نیمه دوم آغاز شد و این در حالی بود که مهاجمان پرسپولیس، یکی پس از دیگری فرصتهای گلزنی را از دست میدادند و همه چیز طبق خواسته جواد پیش میرفت تا اعلام ضربه پنالتی در دقیقه ۷۶ و به ثمر رسیدن گل اول سرخپوشان. حتی با احتساب این گل هم نکونام دلیلی برای صدور فرمان حمله نمیدید، چرا که تنها ۱۵ دقیقه به پایان بازی باقی مانده بود و زدن ۳ گل تقریبا غیرممکن بود، غافل از اینکه آن شب از آن شبهای تاریخی باشگاه پرسپولیس بود که هر چند ده سال به وقوع میپیوندد و این بار قرار است جواد نکونام را قربانی کند. البته استقلال تلاش خودش را کرد اما گلر برزیلی حریف در بهترین فرم، مهار عجیبی داشت و از پنالتی هم خبری نبود.
پرسپولیس اوسمار حالا صدرنشین شایسته لیگ برتر است و استقلال نکونام در فاصله تنها ۲ هفته به پایان لیگ ابتکار عمل را به رقیبش سپرده است اما جواد نکونام امیدوار است با توقف احتمالی سرخها مقابل شمسآذر و مس رفسنجان، ورق را دوباره به نفع تیمش برگرداند. البته موضوع عجیب، مصاحبههای استقلالیها پس از تساوی مقابل نساجی بود که انگار لیگ به پایان رسیده است، در حالی که بهتر بود با پذیرفتن واقعیت، تمام هم و غم خود را برای کسب ۶ امتیاز باقیمانده بگذارند و منتظر یک لغزش کوچک از سوی پرسپولیسیها باشند. حالا مهمترین وظیفه نکونام و دستیارانش ترمیم روحیه تیمی است که طی این فصل با توجه به تمام مشکلات، هفتههای زیادی صدرنشین لیگ بود و آبیها باز هم میتوانند در بهترین زمان ممکن به جایگاه قبلی خود بازگردند. در حال حاضر اولویت کادر فنی استقلال فارغ از هر ترفند تاکتیکی، ترمیم روحیه بازیکنانی است که شرایط مطلوبی را تجربه نمیکنند اما باید تا آخرین ثانیه دیدار مقابل گلگهر و پیکان بجنگند تا به قول آرش برهانی، عروسی به کوچه آنها نیز بیاید.
***
کمتحملی تماشاگران؛ بلای جان فوتبال
هرگز نگو هرگز
بین ۲ نیمه زمانی که اوسمار ویرا به عنوان سرمربی پرسپولیس میخواست راهی رختکن شود، هواداران این تیم بطریهای آب را به سمت سرمربی برزیلی پرتاب کردند و شعارهای تندی علیه او سر دادند. در پایان بازی اما سکوها بشدت اوسمار ویرا را تشویق کرد. سوال مهم این است: چرا باید آنقدر عجولانه تصمیم گرفت و چطور میتوان چنین تغییر نظر ناگهانیای را هضم کرد؟ کانالها و صفحات مختلف مجازی در شبکههای اجتماعی بدترین کلمات را نثار بازیکنان و کادر فنی کردند و حتی پا را فراتر گذاشته و اعتقاد داشتند باید سرمربی تیم اخراج و بسیاری از بازیکنان هم کنار گذاشته شوند. در پایان بازی اما اوسمار ویرایی که بین ۲ نیمه یک سرمربی بیکیفیت تلقی شده بود، با برانکو قیاس میشد و حتی برخی هواداران او را از مرد کروات هم بهتر میدانستند! البته این فقط در فوتبال ایران نیست و در فوتبال اروپا هم بسیار چنین شده است. به طور مثال در بازی چلسی مقابل منچستریونایتد که در این فصل بود، آبیهای شهر لندن تا آخرین لحظات از حریف عقب بودند اما با ۲ گل در دقایق 10+90 و 11+90 موفق شدند به شکلی معجزهآسا رقیب را ببرند و هوادارانی که زود ورزشگاه را ترک کردند، یک بازگشت تاریخی را از دست دادند. در بازی پرسپولیس و استقلال خوزستان بسیاری از تماشاگران بعد از پایان نیمه نخست، ورزشگاه را ترک کردند که اتفاقا حق را هم به آنها میدهیم. آنها ناامید شدند و در یک مقطع حساس از فصل تصور کردند تیمشان تاج و تخت را به رقیب واگذار کرده ولی فوتبال همین است، هیچوقت نباید از آن دست کشید، درست مثل زندگی که همیشه معجزههایی در دلش دارد که فکرش را هم نمیکنید. پرسپولیس در نیمه دوم ۴ گل زد و استقلال، نساجی را نبرد تا سرخپوشان تهرانی صدرنشین لیگ برتر شوند. هواداران فوتبال بهتر است واقعا هوادار باشند و تا آخرین لحظه از تیمشان ناامید نشوند و دست نکشند، گاهی شاید یک معجزه در راه باشد، گاهی هم شاید سورپرایزهایی از راه برسد که فکرش را نمیکنید. همانهایی که نیمه نخست شعار «بیغیرت، بیغیرت» سر دادند، در پایان بازی با شعار «باغیرت، باغیرت» تیم محبوبشان را تا رختکن بدرقه کردند!
ارسال به دوستان
گزارشی از وضعیت فیلمهای اکرانشده از ابتدای سال 1403
سینما بر مدار کمدی
محمد محمدی: سینمای ایران در حالی سال 1402 را سپری کرد که فروش بیش از 26 میلیون قطعه بلیت رکورد قابل توجهی را طی ۲ دهه اخیر در سینمای ایران ثبت کرد. حالا نیز با گذشت ۲ ماه از ابتدای سال جدید با فروش 6 میلیون قطعه بلیت برای 13 فیلم میتوان امیدوار بود امسال هم شاهد ثبت یک رکورد دیگر در میزان استقبال مخاطبان از فیلمهای سینمایی باشیم.
در این بین نکته قابل ملاحظه اینکه درصد بسیاری از فروش بلیت در سال گذشته به واسطه حضور ۲ فیلم کمدی در چرخه اکران رقم خورد، از این رو به زعم برخی منتقدان و کارشناسان چندان اتفاق غیرمنتظرهای رخ نداده است اما با مروری بر وضعیت مخاطب در دهههای ۸0 و ۹0، همانطور که در گزارش اسفند سال گذشته روزنامه وطن امروز با عنوان «دستاوردی که دستاویز شد» مشخص میشود همواره و حداقل در همان ۲ دهه مورد مقایسه، درصد بالایی از مخاطبان یک سال سینما از بین بیش از 100 فیلم، بر دوش چند فیلم بوده است، هرچند نکته مهم اینجاست که تنها تعداد محدودی از آنها در ژانر کمدی بودند. با همه این اوصاف سیاست اکران فیلمهای کمدی به واسطه زمینگیر شدن سینما پس از شیوع کرونا را میتوان تا حدودی منطقی تلقی کرد اما همانطور که بهمن پارسال طی چند گزارش بدان اشاره شد، اتخاذ چنین شیوه و سیاستی شاید در یک مقطع کوتاه و با توجه به شرایط درست و مثمر بوده باشد اما قطعا ادامه آن همچون آفتی به جان سینمای ایران خواهد افتاد و جبرانش به مراتب سختتر خواهد شد.
در ۲ ماهی که از سال 1403 سپری شده است، سینمای ایران میزبان 13 فیلم بوده که با وجود تنوع ژانر اما همچنان شاهد حضور پررنگ آثار کمدی هستیم؛ فیلمهایی که امیدواریم حضورشان صرفا به واسطه توجه به تنوع در فصلهای اکران باشد، نه ادامه سیاست صرف جذب مخاطب. بر اساس آمار درجشده در سامانه سمفا در ۲ ماه نخست 1403 سینمای ایران با فروشی معادل 3,550,192,455,000 ریال روبهرو شده است و از طرفی تعداد 6.197.010 بلیت برای 159,003 سانس به فروش رسیده است. در این بین فیلم «تمساح خونی» با فروش 2 میلیون و 500 هزار قطعه بلیت طی 85 روز به عنوان نخستین فیلم اکران نوروزی در صدر فیلمهای پرمخاطب قرار گرفته و با توجه به اقبال و استقبال مخاطبان در ایام تعطیلات نوروز دور از ذهن نیست که جزو 5 فیلم پرمخاطب سال نیز قرار گیرد. این فیلم تجربه اول کارگردانی جواد عزتی به شمار میرود و با توجه به نقدهای انجام شده آن را میتوان تجربه موفق و منسجمی دانست.
جواد عزتی در «تمساح خونی» سراغ ساخت یک کمدی اکشن جذاب، پرتب و تاب و استاندارد رفته و البته موفق هم بوده است. جدا از کارگردانی دقیق، پرحوصله و پرجزئیاتی که عزتی به کار گرفته تا اثری استاندارد و متعلق به سینمای بدنه را ارائه کند، تمهید بهره بردن از زوج عزتی - جمشیدیفر به یکی از ارکان استوار نگه داشتن فیلم تبدیل شده است.
جواد عزتی و عباس جمشیدیفر که سالهاست از تئاتر خیابانی تا امروز در کنار هم به فعالیت میپردازند، در این فیلم چنان همراه، همگن و منسجم ظاهر شدهاند که مجال سقوط به ورطه حوصلهسربر بودن را به فیلم نمیدهند. نکته مهم دیگر درباره فیلم، موفقیت عزتی در سر و شکل دادن به سکانسهای اکشن و تعقیب و گریز اتومبیلها در خیابانهای شهر است. اهمیت این موضوع زمانی بیشتر حس میشود که در نظر داشته باشیم در سینمای ایران تماشای فیلم اکشن و سکانسهای تعقیب و گریز استاندارد تبدیل به حسرت شده است.
در نهایت اینکه فیلم «تمساح خونی» یک فیلم خوشآب و رنگ، منسجم، تکلیف روشن، مخاطبپسند و خوشساخت است که به نگاه و وقت مخاطبش احترام میگذارد. فیلم یک نمونه قابل تاکید از آثاری است که میتواند استاندارد فیلمهای گیشهپسند را بالا ببرد؛ فیلمهایی که همزمان که به گیشه فکر میکنند، دچار سادهپسندی و سهلانگاری نمیشوند و به وقت و نگاه مخاطب احترام میگذارند.
«مست عشق» دومین فیلم پرمخاطب این روزهای سینمای ایران است که با توجه به یک میلیون و 600 هزار مخاطب در ۳۲ روز اکران در 623 سالن سینما میتوان آن را در کنار «تمساح خونی» جزو آثاری دانست که در انتهای سال رتبه چشمگیری را به لحاظ استقبال مخاطب به خود اختصاص دهد.
«مست عشق» که پیشتر نیز درباره آن به تفصیل نوشته بودیم، فارغ از اینکه جزو آثار ضعیف حسن فتحی به شمار میرود، از حواشی بسیار زیادی نیز برخوردار بوده است؛ فیلمی که تنها با توجه به حضور بازیگرانش توانسته است این میزان مخاطب را به سینماها بکشاند و به دیگر سخن اینکه اگرچه در استقبال موفق بوده اما در اقبال بسیار ناموفق عمل کرده است.
«سال گربه» با جذب یک میلیون مخاطب طی 50 روز اکران در 610 سالن در جدول اکرانهای ابتدای سال در رتبه سوم قرار میگیرد؛ فیلمی در ژانر کمدی به کارگردانی مصطفی تقیزاده که پس از ساخت فیلم سینمایی «زرد»، در دومین گام سینماییاش سراغ یک فیلم در حوزه کمدی رفته است.
این فیلم قصه مردی به نام جهانگیر غزنوی را روایت میکند که از همان بدو تولد بدشگون بوده و هر چند سال یک بار ناخواسته اتفاقهای تلخی را رقم میزند. تقیزاده که خود فیلمنامه این فیلم را نوشته، قهرمان خود را متولد سالی خیالی به نام سال گربه فرض کرده و قصه خود را بر این اساس شکل داده است اما بدون شک یکی از دلایل استقبال مخاطبان از این فیلم را باید حضور دوباره بهرام افشاری پس از کمدی موفق «فسیل» دانست. صد البته حضور سایر بازیگران چون سارا بهرامی، هومن برقنورد، شبنم قربانی، نوشین تبریزی، رضا رشیدپور، علی اوجی و حمید معصومینژاد را نیز نباید بیتاثیر دانست.
«بیبدن» اما بهرغم آنچه انتظار میرفت، در فروش بلیت ناموفق عمل کرد و طی 78 روز اکران تنها 690 هزار بلیت فروخته است؛ فیلمی که با حضور الناز شاکردوست و پژمان جمشیدی با توجه به سوژه حساس و جناییاش از پیش از اکران این تصور وجود داشت که حداقل به باشگاه یک میلیونیها در جذب مخاطب بپیوندد.
«بیبدن» مصداقی است بر آن دسته از فیلمهایی که مجذوب ایده میشوند و در تعجیل برای رسیدن به نسخه نهایی فیلمنامه و فیلم، از کیفیتهای داستانپردازی و اجرا و کارگردانی نسبتا غافل میمانند و تمام پتانسیلهایشان آزاد نمیشود. سالهاست که ضعف در مرحله فیلمنامهنویسی گریبان سینمای ما را گرفته و سالهاست این قلم و بسیاری دیگر از صاحبنظران این مساله را چشم اسفندیار تولیدات تصویری ایران میدانند.
«آسمان غرب» را باید تنها فیلم دفاعمقدس در اکران ابتدای سال دانست؛ فیلمی که در آخرین ساعات سال گذشته اکران خود را آغاز کرد و با گذشت 69 روز از اکران با 194 هزار مخاطب در 377 سالن سینما، با وجود سوژه جذاب و پرداختن به بخشی از زندگی شهید شیرودی، آن هم با هزینهای هنگفت چندان موفق نبوده است.
محمد عسگری در دومین فیلم پس از «اتاقک گلی» همانند کار نخستش از دیالوگهای بسیار شعاری استفاده کرده است. پایانبندی بسیار معمولی و بازی تکراری میلاد کیمرام را باید جزو ضعفهای این فیلم دانست اما موضوع بکر، جلوههای ویژه منحصربهفرد، کاراکترهای جانبی خوب و کلیشهزدایی از سینمای جنگ را باید از محاسن دومین اثر عسگری دانست اما در نهایت آنچه مشخص است فیلم در جذب مخاطب موفق عمل نکرده است. در حالی سینمای دفاعمقدس طی ۲ دهه اخیر در جذب مخاطب همواره ناکام بوده است که در دهه 70 بسیاری از فیلمهای جنگی بیش از یک میلیون مخاطب داشتند.
انیمیشن «ایلیا؛ جستوجوی قهرمان» با 168 هزار مخاطب طی 85 روز اکران در 433 سالن، «آپارتچی» با 100 هزار مخاطب طی 85 روز اکران در 360 سالن و «پرویز خان» با 51 هزار مخاطب طی 85 روز اکران در 273 سالن از دیگر فیلمهایی هستند که در اکران ۲ ماهه نخست به نوعی با شکست در جذب مخاطب روبهرو شدند.
حال باید منتظر ماند و دید با شروع اکران جدید با فیلمهایی چون «تگزاس 3»، «آبی روشن» و «عطرآلود» در هفته پیش رو وضعیت مخاطب به کجا میرسد و آیا میتواند روند رو به رشد خود را حفظ کند؟
ارسال به دوستان
یادداشت روز
تشییع شهید جمهور و فرصت همبستگی
شریف لکزایی*: هفته گذشته در آیین تشییع و خاکسپاری رئیسجمهورشهید کشورمان صحنههایی عجیب از حضور مردم رقم خورد. حضور میلیونی مردم ایران و بروز احساسات و عواطف عمیق آنها در پی شهادت آیتالله رئیسی مسالهای است که بیشتر باید درباره آن مداقه کرد. در اینجا از چند زاویه به تحلیل این مساله خواهم پرداخت.
1- یک رویکرد این است که نگاهی اخلاقی و انسانی به قصه داشته باشیم. باید گفت مردم ما مظلومدوست و انساندوست و اخلاقمدار هستند. برداشت من این است که احساس مردم این بود که شخص اول اجرایی کشور به خاطر آنها و حل مشکل آنها به دورافتادهترین قسمتهای کشور رفته و در حال خدمت به مردم بوده و میخواسته مشکلی را از جامعه و مردم حل کند و به سامان برساند.
مردم در این 3 سالی که آیتالله رئیسی سکان ریاستجمهوری را به دست داشت با فردی مواجه شدند که همجنس خودشان بود و تلاش داشت به مردم نزدیک شود و با مردم ارتباط بیشتری برقرار کند. برداشت مردم این بود که اقدامات رئیسجمهور شهید در این شکل، یک بازی سیاسی یا یک فریب نیست و این عملی واقعی و خالصانه است لذا از این حیث در بزرگداشت ایشان اینگونه در صحنه حاضر شدند.
2- نکته دیگری که باید به آن توجه کرد این است که مردم ایران به تعبیری سیاسیترین مردم منطقه و جهان هستند. اگرچه در سالهای اخیر حضور مردم در عرصههای سیاسی قدری کمرنگ شده است اما موضوعات ملی و منافع ملی همچنان برای مردم اهمیت فوقالعاده دارد. برداشت مردم به لحاظ سیاسی این بود که اکنون باید وارد صحنه شوند و این حادثه را که حادثه خطیری بود، پاس بدارند. چنین حادثهای در هر جای دنیا ممکن است جامعه را به سمت مشکلات بیشتر و سقوط پیش ببرد اما این موضوع برای مردم ما معنای دیگری یافت و منافع ملی برای مردم اهمیت بیشتری یافت، لذا حادثهای را که بسیار جانکاه بود، به یک فرصت همبستگی و انسجام ملی و اجتماعی تبدیل شد. ما این را در فضایی که رقم خورد میبینیم.
مردم تشخیص دادند جدا از امر انسانی و اخلاقی و عاطفی، مساله مهمتری در اینجا وجود دارد که حفظ و حراست دستاوردهای نظام سیاسی و خلق انسجام و همبستگی - در عین درد و رنج پیشآمده - است. در اینجا بصیرتی که مردم از خود نشان دادند خیلی فراتر از تصورات و تحلیلهایی بود که معمولا مطرح شود.
البته پیش از این هم مردم در حوادثی که در 2 سال اخیر در کشور داشتیم مانند حوادث پاییز 1401 بلوغ خاصی از خود نشان دادند و با حرکات هنجارشکنانه همراه نشدند. واضح است اعتراض وجود دارد و مردم گلایهها و اعتراضات زیادی بویژه نسبت به وضعیت معیشتی و اقتصادی خود دارند و توقعشان این است که این مسائل حل شود اما در موقفی که دشمنان با ایجاد آشوب به ضربه زدن به کشور امیدوار شده بودند، مردم صحنه دیگری رقم زدند، لذا حادثه اخیر هم به جهت اهمیتی که وجود داشت در بعد داخلی و در عرصه جهانی و منطقهای تاثیرات زیادی برای ما به همراه داشت، لذا آنچه من از حضور مردم فهم کردم و آنچه توسط آنها خلق شد در این فضا قابل تحلیل است.
3- اما پرسش این است: این حادثه چه فهمی از جامعه ایران به ما نشان میدهد و آیا باید مردم ایران را در این بزنگاههای تاریخی شناخت؟ اگر بخواهیم از منظر دیگری بحث کنیم، قضیه خیلی سادهتر از این حرفهاست. شاید در این مواقع استثنایی ما متوجه بلوغ مردم و فهم عمیق مردم از مسائل شده باشیم که چقدر این فهم عمیق و دقیق است. مردم ایران نشان دادند به شعارهای انقلاب اسلامی وفادار هستند. آنچه مطالبه آنها در انقلاب اسلامی بود در شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» تبلور یافته بود. آنها هنوز به این شعارها وفادارند و هر جا احساس کنند به این شعار عمل میشود یا کارگزاران نظامی و اداری به این ارزشها پایبندی دارند و میخواهند از این ارزشها حفاظت و حراست کنند، از آنها پشتیبانی و حمایت میکنند. در قصه اخیر هم همین امر مشهود بود. مسؤول اجرایی کشور وفادار به شعارهای اساسی انقلاب اسلامی تلاش میکرد به مشکلات مردم رسیدگی کند، لذا مردم در حمایت از او به میدان آمدند.
این امر، هم جنس بودن آن مسؤول و مدیر اجرایی با مردم را نشان میدهد.
4- در این بین مساله صداقت هم اهمیت ویژهای دارد. اینکه مسؤولی صادقانه با مردم حرف بزند و صادقانه با مردم رفتار کند و صادقانه به وعدههایی که میدهد، عمل کند خیلی اهمیت دارد.
مردم میخواهند ببینند آنچه گفته شده با آنچه عمل شده، چقدر همراستاست و آن صداقت است. امام موسی صدر تعبیری دارد و این پرسش را مطرح میکند که محبوبیت من در لبنان به چه دلیل است؟ ایشان میفرماید من با مردم با صداقت رفتار میکنم. ایشان صداقت را در 3 عرصه مطرح میکند که صداقت در رفتار، صداقت در گفتار و صداقت در عمل است. لذا صداقت یکی از عوامل محبوبیت است. وقتی صداقت سرلوحه مدیران جامعه باشد، مردم با دولت همراه هستند. مردم از گزارشهای نادرست، تبعیض و بیعدالتی و نابرابری آزرده و ناراحت میشوند و اعتراض دارند. مردم از برخی اقدامهایی که در جامعه رخ میدهد و آنها را قانع نمیکند گلایه دارند. اگر مسؤولی بهگونهای عمل کند که این ارتباط نزدیکتر شود و این صداقت در گفتار و وعده و عمل مشهود باشد و جلوهگری کند، به نظر میرسد شکافهای بین دولت و ملت کاهش و روزبهروز همبستگی و انسجام اجتماعی افزایش مییابد. در یک دهه اخیر میبینیم کنشگری سیاسی مردم بشدت کم شده و فضایی که شاید برخی مدیران و کارگزاران رقم زده بودند، تاثیرات خود را در عدم مشارکت مردم نشان میدهد.
اگر آموزهها و آموزشهای انقلاب اسلامی مطمح نظر باشد و پایبندی به آنها در عمل توسط مردم دیده شود، به نظرم دیگر از حضور مردم در برخی بزنگاهها شگفتزده نخواهیم شد و این قبیل پدیدهها امری استثنایی و منحصربهفرد تلقی نمیشود، لذا باید همبستگی تبدیل به رویه شود، بنابراین همانطور که در سطور قبل ذکر شد قضیه خیلی ساده است و ما هرچه به اندیشهها و آموزههای حضرت امام و انقلاب وفادار باشیم و به این آموزهها عمل و سعی کنیم در عمل شعارهای انقلاب را محقق کنیم، به مساله همبستگی خیلی کمک میکنیم و فراتر از استثناها میرویم.
5- نکته دیگر این است که اگر ما طرح ملاصدرا را طرحی برای سلوک انسان و ارتقای مادی و معنوی انسان بپذیریم، به نظر میرسد مساله جهات مختلف و مهمی پیدا میکند. در واقع حضور مردم در کنشهای اجتماعی و سیاسی و... شاید پله اول ایجاد یک همبستگی و انسجام اجتماعی تلقی شود. ملاصدرا تئوری «جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا» را دارد که آن را در حوزه شریعت و سیاست هم مطرح میکند و دنیا و معاد را هم از همین زاویه نگاه میکند. او در ابتدای اسفار میگوید کار حکمت این است که نظام معاش را تدوین کند و نجات معاد را هم پیشبینی کرده و رقم بزند. جسمانیه الحدوث یعنی خلق و سازندگی در جامعه باید اتفاق بیفتد و این باید توسط همین انسان رقم بخورد. اگر بنا باشد نهادی به اسم دولت شکل بگیرد ولی این نهاد از حضور و توان مردم و استعداد مردم استفاده نکند، طبیعتا شکاف ایجاد میشود.
لذا بحث ملاصدرا در باب انقلاب اسلامی هم مطرح میشود و نقطه اول جسمانیه الحدوث بودن، حضور مردم است. یعنی مردم پای کار هستند و حضور دارند، لذا باید سامانهای برای اداره جامعه شکل بگیرد و به مطالبات پاسخ دهد و آن را پیش ببرد. پس یک بحث خود حضور مردم است. من علاوه بر تعبیر ملاصدرا این امر را به جسمانیه الحضور تعبیر میکنم. این حضور، حضور یک انسان آزاد و مختار و انسانی است که تعیینکننده در سرنوشت خود است و سرنوشت خود و جامعه خود را رقم میزند. ملاصدرا در ابتدای اسفار میگوید کار حکمت ایجاد و ایجاب است، یعنی تولیدکنندگی و سازندگی، لذا باید به این سمت و سو حرکت کرد. از این رو انسان باید این آفرینندگی و خلاقیت و سازندگی را داشته باشد و انقلاب اسلامی در جهت فلسفیاش وامدار این نگاه است.
در برداشت از آموزههای صدرایی حضور مردم و خلق فرصتهایی که برای انسان و جامعه سازندگی ایجاد میکند، یکی از الزامات مهم است. انسان سرشار از اختیار است و در دامن اختیار است که فعالیت میکند و فارغ از این امکانی نیست و اگر این نگاه امتداد یابد، به آزادی میرسد، لذا یکی از شعارهای انقلاب اسلامی آزادی است. خلاقیت و استعداد و ایجاد و تولیدکنندگی و سازندگی با آزادی اتفاق میافتد. این وجه پررنگی است. در همین حادثه اخیر و حضور مردم این را مشاهده میکنیم که مردم یک فضا و ظرفیت جدید را خلق کردند. این فضای جدید باعث همبستگی و انسجام بیشتر اجتماعی شده و امیدواریم این انسجام اجتماعی تداوم یابد و در زمان انتخابات به انتخابات معنا ببخشد.
نکته دیگری که در اینجا وجود دارد این است که وقتی از سازندگی و خلق و حضور مردم صحبت میکنیم به معنای این است که سلایق مختلف در اینجا حضور دارند. نباید مساله را صفر و یکی دید، هر موقع فضا را برای سلایق مختلف فراهم کنیم، به انسجام اجتماعی و وضعیت سیاسی و فرهنگی جامعه ما و نزدیک شدن مردم و ملت به دولت کمک بیشتری میکند.
6- نکته دیگری که در بحبوحه حادثه اخیر مورد توجه قرار گرفت، سخن دوباره از انگاره فروپاشی است. فروپاشی ممکن است در یک لحظه اتفاق بیفتد ولی سازندگی ممکن است سالها طول بکشد یا بتدریج اتفاق بیفتد. اساتیدی که از فروپاشی سخن میگویند نشانههایی را در جامعه مدنظر قرار میدهند و اعتراضات و گلایههایی را که در جامعه بویژه در حوزه معیشتی وجود دارد مورد توجه قرار میدهند و به برخی کنشهای سیاسی و... نگاه میکنند که باعث میشود مردم از حکومت فاصله بگیرند. حتی برخی مسائل فرهنگی - قومی هم ممکن است مدنظر باشد. گلایههایی که روی هم انباشته میشود و مطالبات پاسخنیافته ممکن است در جایی خود را نشان دهد و باعث بحران شود اما حوادثی مثل حضور مردم در بدرقه رئیسجمهور شهید، باعث ایجاد همدلی شده و انگاره فروپاشی اجتماعی را مردود میکند. ذیل این حادثه فضای جدیدی ایجاد شده که به نظرم باید این فضاها مورد توجه و تاکید قرار گیرد. البته ممکن است نگاههای جناحی و برخی نگاههای انحصارگرایانه، این بحث را تقلیل دهد اما آنچه مسلم است اینکه پدیدهای که رخ داده بیش از اینها ظرفیت و جای بحث و گفتوگو دارد.
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی *
ارسال به دوستان
عملیات غافلگیرکننده گردانهای قسام در جبالیا، شمال غزه
کمین وحشت
چند صهیونیست کشته و زخمی شده یا به اسارت درآمدند
گروه بینالملل: گردانهای قسام (شاخه نظامی حماس) در یک عملیات غافلگیرکننده علیه نیروها و ارتش اسرائیل در منطقه جبالیا، چند نیروی نظامی این رژیم را کشته، برخی را زخمی و بعضی دیگر را به اسارت گرفت. سخنگوی گردانهای قسام طی سخنانی از اسارت چند نظامی اسرائیلی در عملیات عصر شنبه مجاهدان این گردانها در شمال نوار غزه خبر داد. ابوعبیده اعلام کرد: دشمن به سیاست کورکورانه و بیهوده خود در انتقام و تخریب ادامه میدهد و از یک شکست به شکست دیگر منتقل میشود و به دنبال دستاوردهای پوچ و بیهوده میگردد تا کشتارهای خود را علیه ملت ما توجیه کند اما در عین حال مجاهدان شیردل فلسطینی در همه محورهای نبرد در نوار غزه در حال دادن درسی فراموشنشدنی به اشغالگران صهیونیست هستند و از سرزمین و خانه و کاشانه خود دفاع میکنند. وی بیان کرد: در حالی دشمن بازگرداندن اجساد برخی اسرای کشته شده در زیر آوار و منازل بمباران شده را یک دستاورد نظامی و اخلاقی با وجود تداوم نسلکشی علیه مردم فلسطین معرفی میکند که مجاهدان قسام در کمین آنها نشسته و طی ۲ هفته اخیر، دهها عملیات را در جبالیا، رفح، بیت حانون و در همه محورهای نبرد انجام دادهاند. ابوعبیده اظهار کرد: تازهترین این عملیاتها عصر شنبه در شمال نوار غزه انجام شد و طی آن مجاهدان قسام یک تیم نظامی صهیونیستی را به داخل یکی از تونلها در اردوگاه جبالیا کشانده و با آنها در داخل و دهانه تونل درگیر شدند. سخنگوی نظامی حماس تاکید کرد: مجاهدان قسام از نقطه صفر با نظامیان صهیونیست درگیر شده و با نارنجک و بمب به نیروهای پشتیبانی که به مکان حادثه آمده بودند، حمله کردند و پس از اینکه همه آن نیروها را کشته یا زخمی و اسیر کردند و سلاحها و تجهیزات آنها را به کنترل خود درآوردند، از مکان عملیات خارج شدند.
منابع رسانهای فاش کردند با توجه به یونیفرم و سلاحهای نظامیان صهیونیست گرفتار شده در کمین تونل جبالیا، مشخص شده آنها وابسته به یگان تکاوری فوقویژه موسوم به «شایتت 13» به معنای ناوگان کوچک وابسته به نیروی دریایی ارتش رژیم صهیونیستی بودهاند که یکی از ۳ یگان تکاوری فوقویژه نیروی دریایی اسرائیل است که مستقیما زیر نظر وزارت جنگ این رژیم متجاوز فعالیت میکند. رسانههای اسرائیلی همچنین اعلام کردند ایتمار ایتام پسر ایوی ایتام، وزیر سابق اسرائیلی در نبردهای جبالیا در شمال نوار غزه زخمی شده است. به گفته این رسانهها، او فرمانده گردانی در تیپ 828 ارتش رژیم صهیونیستی است. محمد ابوطربوش، مسؤول بخش فعالیت مردمی در جنبش حماس نیز فاش کرد تعداد نیروهای یگان ویژه ارتش رژیم صهیونیستی که رزمندگان قسام با آنها در اردوگاه جبالیا درگیر شدند و آنها را به هلاکت رسانده یا زخمی کردند به 16 نظامی میرسد. وی در ادامه تاکید کرد که طی ساعات آینده، ویدئوهایی در مراحل مجزا برای توضیح تعداد نظامیانی که به اسارت گرفته شدند و جزئیات این عملیات منتشر خواهد شد. در همین حال مردم فلسطین در کرانه باختری و همچنین لبنانیها در بیروت و حومه آن بعد از شنیدن خبر به اسارت درآمدن نظامیان صهیونیست در شمال نوار غزه به خوشحالی پرداختند.
سرهنگ حاتم الفلاحی، کارشناس نظامی عراقی در این باره با اشاره به احتمال درز اطلاعات نادرست به اشغالگران به منظور به دام انداختن تعداد بیشتری از نیروهای ارتش و اسارت آنها گفت: تصاویر دستگیری نیروهای اسرائیلی در جبالیا در شمال نوار غزه عواقبی را در پی خواهد داشت. وی افزود: آنچه منتشر شده آغاز تصویر است و نه کل آن. وی احتمال داد در این روند دستاوردهای بیشتری توسط مقاومت اعلام خواهد شد. الفلاحی با بیان اینکه آنچه در این عملیات جدید است این است افرادی که برای جستوجوی اسرا رفته بودند، اسیر شدند، اظهار کرد: مقاومت ممکن است اطلاعاتی را به اشغالگران داده باشد که حاکی از حضور اسرا در منطقه جبالیا برای کشاندن آنها به منطقه و تبدیل آن به یک صحنه عملیاتی یکپارچه بوده باشد تا نیروهای بیشتری از اشغالگران را به دام بیندازد و تعداد بیشتری از این نیروها را کشته و اسیر کند. وی در سخنان خود بر گزارشهای مربوط به عملیات ویژهای که مقاومت هر روز منتشر میکند، تکیه کرد که به گفته وی بیانگر آمادگی زیاد جناحهای مقاومت است. الفلاحی تاکید کرد اشغالگران در این نبرد متحمل خسارات زیادی میشوند. وی خاطرنشان کرد: چنین عملیاتی تایید میکند اتاق عملیاتی که نبردهای مقاومت را مدیریت میکند در بالاترین سطح قرار دارد، زیرا نیروهای اسرائیلی را فریب داده و سپس با نیروی پشتیبانی که برای نجات رسیدند، مقابله کرد. وی اشاره کرد که همه اینها با وجود پشتیبانی هوایی و حملات توپخانهای شدید ارتش اشغالگر رخ داده است. الفلاحی در پایان با بیان اینکه اینگونه عملیاتها نقطه عطفی در طول جنگ خواهد بود، زیرا باعث افزایش روحیه مقاومت و شکستن عزم نظامیان اسرائیلی میشود، تاکید کرد: آنچه در حال رخ دادن است نشاندهنده شکست استراتژیکی، عملیاتی و تاکتیکی ارتش رژیم اشغالگر است. در همین زمینه «نضال ابوزید» کارشناس مسائل نظامی و استراتژیک تاکید کرد: اعلام قسام مبنی بر اسارت سربازان اشغالگر در غزه ضربه محکمی است که شکل مذاکرات آتشبس را تغییر خواهد داد. ابوزید در گفتوگو با وبگاه خبری عربی۲۱ تصریح کرد: احتمالا این عملیات کابینه نتانیاهو، نخستوزیر را وادار کرده روز شنبه به طور ناگهانی اعلام کند مذاکرات آتشبس در نوار غزه و آمادگی برای عقبنشینی از گذرگاه رفح را از سر میگیرد. وی درباره تاثیر این عملیات بر مذاکرات آتشبس غزه گفت: اگر در نظر بگیریم که رژیم اشغالگر بهای سنگینی را در ازای آزادی اسیران غیرنظامی در معامله «شالیط» پرداخت و در مقابل آزادی شالیط، ۱۰۲۷ اسیر فلسطینی در زندانهای خود را آزاد کرد، پس قطعا از هزینهای که در ازای آزادی اسیران نظامی پرداخت خواهد کرد، آگاه است. ابوزید درباره تاثیر این عملیات افزود: ظاهرا تلفات و خسارات رژیم صهیونیستی در تجهیزات، نیروی انسانی و عملیات اسارتی که ابوعبیده درباره آن صحبت کرد، بیشتر دلیل انتخاب گزینه مذاکره توسط تلآویو را توضیح میدهد. تحلیلگر مسائل نظامی و استراتژیک در ادامه تاکید کرد: اظهارات ابوعبیده و محتوای آن مویدی بر این امر است که جنبه رسانهای مقاومت با وجود رسانه دفاعی رژیم صهیونیستی که تلاش میکند اظهارات مقاومت را توجیه یا تکذیب کند، همچنان منسجم باقی مانده است و از این رو، مقاومت اعتبار خود را با تقویت گفتمان رسانهای خود از طریق انتشار فیلمهای ویدئویی قوت میبخشد. وی پیشبینی کرد پس از این همه خسارات که رژیم صهیونیستی متحمل شده، قدرتش را در ادامه عملیات نظامی از دست داده و در تصمیمگیریهای سیاسی آشفته شده، باید شکل و محتوای مذاکرات این بار فرق کند.
***
حمله از رفح به تلآویو
گردانهای قسام، شاخه نظامی جنبش حماس همچنین دیروز اعلام کرد در واکنش به کشتار غیرنظامیان غزه توسط صهیونیستها، تلآویو را هدف حملات موشکی قرار داده است. طبق گزارش الجزیره، آژیرهای هشدار در کفارسابا، هرتزلیا و رعنانا در شمال تلآویو به صدا درآمد. رسانههای عبری گزارش دادند تلآویو از شهر رفح در جنوب نوار غزه هدف حملات موشکی قرار گرفت. رادیو ارتش رژیم صهیونیستی نیز گزارش داد ۱۲ موشک از منطقه رفح به مرکز اسرائیل شلیک شد. برخی از آنها رهگیری شدند، در حالی که برخی دیگر در هرتزلیا و بنی براک سقوط کردند. به گفته این رسانهها، یک نفر در هرتزلیا در شمال تلآویو در این حملات زخمی شد. روزنامه یدیعوت آحارانوت نیز نوشت پس از حمله موشکی شدید از غزه، آژیر خطر در تمام شهرهای مرکزی اراضی اشغالی و تلآویو بزرگ (شامل یافا، رمت گن، پتح تیکوا، هد هشارون، رمت هشارون، گیواتائیم و چند شهر کوچک دیگر) به صدا درآمد. خبرنگار الجزیره نیز اعلام کرد آژیر خطر در بیش از ۲۰ شهر و شهرک در مرکز اسرائیل و تلآویو به صدا درآمد. رسانههای عبری همچنین نوشتند ارتش تایید کرده 8 موشک به سمت «غوش دان و هشارون» شلیک شده است. بر اساس این گزارش، ارتش معتقد است موشکها از یک کیلومتری محل استقرار نیروهایش در رفح شلیک شده است. رسانههای عبریزبان افزودند موشکهایی بین «یاکوم و حروتسیم» در هشارون شلیک شدند، همچنین کادر پزشکی ۲ زخمی را به بیمارستان مائیر منتقل کردند. طبق گزارش این رسانهها به نقل از منبع امنیتی، حماس موشکهای بسیاری دارد که میتوانند از رفح به سمت غوشدان شلیک شوند. به این ترتیب رسانهها نوشتند موجی از موشکها از رفح در جنوبیترین نقطه غزه به قلب اراضی اشغالی شلیک شدند. این نخستین حملات القسام به تلآویو بعد از گذشت چند ماه از جنگ غزه است. رسانههای اسرائیلی نوشتند از چهار ماه پیش این نخستین بار است که تلآویو هدف حملات موشکی از غزه قرار میگیرد. رادیو ارتش اسرائیل هم گزارش داد که 12 موشک از رفح، جایی در جنوب غزه به «قلب اسرائیل» شلیک شده است. مجاهدان گردانهای قسام در منطقه بلوک ۲ و خیابان الداخلیه در اردوگاه جبالیا در شمال نوار غزه نیز ۵ تانک، ۲ بولدوزر نظامی و یک نفربر ارتش رژیم صهیونیستی را با راکتهای ضدزره یاسین ۱۰۵ و تاندوم و بمبهای شواظ والعمل الفدائی هدف قرار دادند. کانال 12 تلویزیون رژیم صهیونیستی اعلام کرد حمله موشکی مقاومت فلسطین از نزدیکی پایگاههای ارتش اسرائیل در شهر رفح در جنوب نوار غزه انجام شده است!
***
تکرار 7 اکتبر
محمدمحسن فایضی*: در ساعات پایانی روز شنبه در اقدامی غیرمعمول اعلام شد تا ساعتی دیگر سخنگوی نیروهای قسام یک پیغام تصویری کوتاه منتشر خواهد کرد؛ پیغام 5 دقیقهای که در آن ابوعبیده گفت: مجاهدان ما بعدازظهر شنبه عملیات پیچیدهای را در شمال نوار غزه (جبالیا) انجام دادند و یک گروه از نیروهای صهیونیست را به داخل تونلی کشاندند و سپس آن را منفجر کردند. در این عملیات تعدادی از نیروهای دشمن کشته، زخمی و اسیر شدند. پیغام ابوعبیده که همراه با تصاویری از کشیده شدن یک سرباز صهیونیست در یک تونل توسط یک مجاهد با دمپایی همراه بود، نیمه شب همه را شوکه و غافلگیر کرد. در تصاویر منتشر شده از سوی قسام مشخص نیست سرباز اسیر شده مجروح یا زنده است اما برای نخستینبار از 7 اکتبر حماس بار دیگر موفق به اسیرگیری از صهیونیستها میشود. هر چند دانیل هاگاری، سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی در پیامی کل سخنان ابوعبیده و رخ دادن اتفاق سخت امنیتی برای نیروهای صهیونیستی در جبالیا را منکر شد اما سخنان او جدی گرفته نشد و از زمان انتشار کلیپ سخنان ابوعبیده تا ظهر روز دوشنبه در مناطقی از شهرهای نوار غزه، کرانه باختری و حتی اردوگاههای فلسطینی در لبنان شاهد خوشحالی مردم از این اتفاق بودیم. در پی انتشار خبر اسارت چند نظامی رژیم اشغالگر در غزه، شهرهای «دورا» و «صور» و اردوگاه آوارگان فلسطینی «عین الحلوه» و «نهر البارد» و چند اردوگاه دیگر شاهد شادی و سرور اهالی بود. منابع فلسطینی بامداد یکشنبه گزارش دادند پس از اعلام سخنگوی گردانهای قسام مبنی بر به اسارت درآمدن نظامیان صهیونیست در شمال غزه، مردم لبنان و کرانه باختری به خیابانها آمده و شادی کردند. در کرانه باختری نیز از بلندگوهای مساجد صدای تکبیر بلند شد و از مردم میخواست به خیابانها بیایند. صدای تکبیر از بلندگوهای مسجد الضاحیه در جنوب بیروت نیز شنیده میشد. این در حالی بود که در آن سوی میدان جنگ، صهیونیستها به بایکوت کامل این موضوع به دستور اداره سانسور اطلاعات ارتش پرداختند.
با این حال زمزمههایی در برخی رسانههای عبری در واکنش به این اتفاق شنیده میشود. به طور مثال هدشوت عبری درباره اعلام اسارت سربازان در جبالیا نوشت: «با توجه به تجربه قبلی اعلامیههای حماس، آنها معمولا اهل اخبار جعلی نیستند؛ اگر این جنگ روانی نیست، باید 24 ساعت صبر کنیم تا بدانیم حقیقت چیست». خود صهیونیستها میدانند ابوعبیده اگر ادعایی در گفتوگو یا پیامهای متنی و تصویریاش مطرح کند، نه تنها فیک نیست، بلکه برای آن ادعا تصویر و فیلم عملیات را هم در اختیار دارد. حاتم فلاحی، کارشناس نظامی عراقی در گفتوگو با الجزیره درباره عملیات جبالیا گفت: «عملیات کمین در اردوگاه جبالیا در شمال نوار غزه که سخنگوی قسام از آن خبر داد، دارای سطح بالایی از برنامهریزی استراتژیک و میدانی است که ارتشها هم قادر به انجام آن نیستند. کشتن، زخمی کردن و اسارت یک گروه کامل از نیروهای اسرائیلی بیانگر این است که سیستم فرماندهی و کنترل مقاومت عالی و حرفهای است. مبارزان بیدرجه حماس، نظامیان و افسرانی دارای درجه را در هم شکستند». ارزش نظامی کمین در جبالیا و اینکه چه تعداد اسیر گرفته شده، بخشی از مساله است اما ارزش این اتفاق، در مسیر توفان الاقصی و تاثیر آن بر آینده جنگ است.
برای درک این مساله شرایط کنونی را بررسی میکنیم. بعد از چند ماه درگیری تقریبا 50 روز پیش بود (7 آوریل) که رژیم صهیونیستی تصمیم گرفت کاملا از کل نوار غزه جز منطقه حائل بین شمال و جنوب و حائل یک کیلومتری مرز غزه عقبنشینی کند. دلیل این عقبنشینی هرچند آمادهسازی برای مرحله سوم و حملات نقطهزنی اعلام شد اما کاملا ناشی از به بنبست رسیدن در میدان و عملیات زمینی بود. با این وجود درست فردای پذیرش آتشبس از سوی هنیه (7 مه)، جنگ دوباره به اوج برگشت و در کنار حملات هوایی گسترده، حمله زمینی به شرق رفح و شهر غزه (جبالیا) دوباره شروع شد. حالا ۲ هفته است کاملا وضعیت دوباره جنگی شده، مرزها بسته شده، ورود کالاها به صفر رسیده، حملات قسام و سرایا القدس هم به ماه اول توفان الاقصی برگشته است.
نتانیاهو به رغم فشارهای داخلی، اختلافات با ارتش، عدم همراهی بایدن در روش جنگ و پرونده دیوان لاهه تلاش دارد با باز نگه داشتن آتش در نوار غزه و سپس در جبهه شمال تا انتخابات آینده آمریکا و به فراموشی سپرده شدن اسرا با کشته شدن بیشتر آنها، راه فراری برای پایان عمر سیاسی خود پیدا کند اما قسام با اقدامی شجاعانه و دقیق، کار نتانیاهو را با مشکل بسیار جدیای روبهرو کرد. نتانیاهو در مقابل مخالفانش در هر سطحی یک استدلال ثابت داشت و آن هم این بود که تنها راه عدم تکرار 7 اکتبر، نابودی حماس به هر قیمتی و سپس برنامهریزی برای آینده نوار غزه است. اقدام حماس تیر خلاصی بر همه 8 ماه ادعاهای نتانیاهو و ارتش او بود، زیرا بازدارندگی و عدم تکرار 7 اکتبر نه تنها محقق نشد، بلکه در قلب جبالیا که مرکز حملات رژیم در 8 ماه اخیر بوده، بار دیگر 7 اکتبر تکرار شد.
کارشناس مسائل فلسطین *
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطن امروز» با دکتر «حسین میرزایی» مردمشناس درباره پیامهای جامعهشناختی تشییع میلیونی شهید رئیسی
تشییع میلیونی و غافلگیری علوم اجتماعی
حوادثی نظیر آنچه در مراسم تشییع رئیسجمهور شهید کشورمان رخ داد، از جمله امور مهمی است که هرچه از زمان آن دورتر میشویم، ابعاد بیشتری از ژرفای خود را به ما مینمایاند. به باور برخی چنین حوادثی این ظرفیت را برای ما ایجاد میکند که مقداری از روزمرگیها دور شده و نگاهی جدید به جامعه ایرانی در پرتو این حوادث بیندازیم. از همین رو با دکتر حسین میرزایی، مردمشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی به گفتوگو پرداختیم.
***
* توضیح جامعهشناختی شما از تشییعهای باشکوه و میلیونی برای شهید رئیسی چیست؟ به باور شما این تشییعها چه پیامی را درباره جامعه به ما منتقل میکند؟
پیش از ورود به سوال شما نکتهای که باید طرح کنم رابطه میدان جامعهشناسی با این پدیده است. با این مقدمه من بهتر میتوانم تحلیل خود را ارائه دهم. من برای توضیح رابطه جامعهشناسی و رخداد اخیر از یک جامعهشناس کلاسیک استفاده میکنم به نام «ویلفردو پارتو».
پارتو یک جامعهشناس ایتالیایی است که نظریات مختلفی درباره اقتصاد و جامعه داشته و به باور من اندیشههای وی حاوی نکات بسیار مهمی است که کمک میکند به واسطه آن رخداد اخیر را توضیح دهیم. پارتو یک نگاه فردگرایی به جامعهشناسی داشته و شاید بحث فردگرایی روششناختی نیز از همان جا آغاز شده باشد. او خیلی از کنشهایی را که واقعیت جمعی به نظر میرسند، همچون بازار، نهادها، واقعیتهای زندگی اجتماعی و... که دارای تأثیراتی در جامعه هستند، به عنوان یک کنش فردی یا شناختی مبتنی بر کنش میبیند. نکته مهم در نظریه پارتو این است که تمام کنشهای انسان منطقی و ناشی از تناسب هدف و وسیله آنگونه که پوزیتیویستها طرح میکنند، نیست. البته اینجا وقتی سخن از کنش منطقی میشود عقل ابزاری مد نظر قرار دارد. چیزی که بیشتر در مکتب پوزیتیویسم طی قرون 19 و 20 در اروپا میبینیم. به همین دلیل پارتو اصلا علم جامعهشناسی را علم مطالعه کنشهای غیرمنطقی انسان میداند. ما در این چارچوب خود به خود تمام چیزهایی را که به امور مرتبط با مذهب و معنویت مرتبط میشود، در حوزه کنشهای غیرمنطقی میگنجانیم، یعنی همان کنشهایی که با عقل «این جهانی» قابل تشخیص نیست. درباره این تشییعهای باشکوه در تبریز، تهران، مشهد و... عقل ابزاری پاسخگوی تحلیل آن نیست. یعنی در شرایطی که الان طی 3 سال گذشته مدام شبکههای خارجی بمباران تبلیغاتی کردهاند تا وضعیت را نابسامانتر از آن چیزی که هست نشان دهند، ناگهان در مراسم تشییع رئیسجمهور اتفاقی رخ داده و ما جمعیت پرشماری از مردم را حاضر میبینیم. طبق تحقیقات بیش از آرایی که برای ایشان به صندوق ریخته شده، از شهادت آیتالله رئیسی متأثر شدهاند. ما این را چگونه باید تبیین کنیم؟ آیا این یک رخداد معمولی است؟ یعنی علیالقاعده آیتالله رئیسی مشغول کار خود بوده و طبق تبلیغات وضعیت نیز بشدت نابسامان است، پس چرا باید در چنین شرایطی مردم برای شهید رئیسی و همراهان او به میدان بیایند؟ این نوعی مشروعیتبخشی به سیستم است. چرا این سخن را طرح میکنم؟ به این دلیل که در هیچ جای دنیا یا حداقل در آن کشورهایی که از عقل ابزاری استفاده میکنند، برای یک سیاستمدار اینگونه به صحنه نمیآیند. یعنی سیاستمدارها به صورت خیلی محدود یا تشریفاتی دفن میشوند اما در کشور ما این رخداد با رویکرد پارتو قابل تبیین است. ما مردمی داریم که همه چیز را با عقل ابزاری اندازهگیری نمیکنند، بنابراین این مردم را نمیشود با عقل ابزاری یا با عددها به نحو عمیق شناخت. به نظر من مردم ما بعد احساسی قویای دارند، از این جهت که متوجه هستند کسانی که برای آنها کار میکنند، بسیار مجاهدانه فعالیت میکنند. 3 سال از این دولت گذشت اما شما دادهای به دست نیاوردید مبنی بر آنکه این دولت دنبال قدرتگرایی، حزبگرایی و منفعتطلبی است. این به نحو واضح در برخی دولتها وجود داشت. دولت شهید رئیسی به نوعی فراجناحی بود، لذا در موارد مختلف اعم از سیاست داخلی و خارجی صادقانه مسائل را تبلیغ و تبیین میکرد. اگر ایشان در قید حیات بودند، به نظرم سال آخر دولت ثمرات خیلی از کارهای ایشان برای همه عیان میشد. به نظرم این نگاه غیرتبلیغاتی و غیرنمایشی منجر به محبوبیت بیشتر آنان در میان مردم شد. دولت تمرکز خود را بر تبلیغات نمایشی نگذاشت و امیدوار بود اهدافی که پیش میبرد، خود به خود در زندگی مردم اثراتش را عیان کند، لذا همین تبلیغات اندک نیز کافی بود تا مردم بفهمند چه کسی برای آنها کار کرده و چه کسی برای آنها کار نمیکند. من در روز تشییع شهید رئیسی در تهران، از خیابان جمالزاده که وارد خیابان انقلاب شدم، تعداد زیادی از کارگران هپکو را دیدم که شعارهای احساسی در فقدان رئیسجمهور سر میدادند. رئیسجمهوری که بتواند دل کارگر و قشر محروم جامعه را به دست آورد، کار بزرگی انجام داده است؛ موضوعی که مدتها بود در کشور، ما شاهدش نبودیم. به تعبیر رهبر انقلاب که فرمودند دولت آقای رئیسی یک دولت انقلابی است، انقلابی یعنی همین که تودههای ضعیف جامعه را در اولویت قرار داد. وقتی این صحنه کارگران هپکو را دیدم، متوجه شدم قشر ضعیف و حتی طبقه متوسط جامعه درک میکند نگاه دولت به قشر ضعیف چقدر درست و منطقی است.
* لطفا این دوگانه عقل ابزاری و عقل غیرابزاری را مقداری بیشتر باز کنید، چرا که ممکن است تصور شود هنگامی که عقل ابزاری را از کنش مذکور سلب میکنید، آن را عملی احساسی و صرفا هیجانی فهم کردهاید.
این عقل ابزاری که میگویم دقیقا چیزی است که ما نه در فرهنگ و نه در دین خود آن را قبول نداریم. این عقل ابزاری یا کنش منطقی یک عقل اثباتگرای دنیایی و حسابگر است که غرب مدتهاست مبنای خود را بر آن قرار داده است. به همین دلیل اگر یک جامعهشناس غربی بخواهد این تشییع جنازه را تحلیل کند، هیچ امکانی برای تحلیل ندارد، لذا در همه اوقات این عبارت آشنا را میبینیم که غربیها درباره اتفاقات درون ایران میگویند ما شگفتزده شدیم. این شگفتزدگی به دلیل آن است که غربیها میخواهند با عقل ابزاری خود جامعه ایران را تحلیل کنند، در حالی که مبنای تحلیل جامعه ایران عقل ابزاری نیست. همانگونه که در فقه ما نیز وجود دارد، عقل ابزاری تنها یک مورد از منابع عقلانیت دینی و منابع شناخت ما است.
* به باور شما این رخداد خالی از عقلانیت نیست اما عقلانیت آن ابزاری هم نیست. پرسش من دقیقا این است: عقلانیت مستتر در چنین رخدادی را چگونه میشود توضیح داد؟
آن عقلی که در علوم اجتماعی اثباتی مطرح میشود، عقلی است که مبتنی بر تناسب هدف و وسیله کار میکند. شما هدفی را تعیین کرده و برای رسیدن به این هدف نیز وسایلی را تدارک میبینید، لذا این عقل مبتنی بر تضمین یک وضعیت مطلوب در این دنیا خواهد بود. چیزی که ما به عنوان عقل عملی از آن یاد میکنیم، همان چیزی است که در غرب به آن عقل ابزاری میگویند. لذا سخن من به معنای این نیست که آیین تشییع شهدای خدمت خالی از عقلانیت است. ما درکی از پدیدهها داریم که توضیح آن درک، با عقل منطقی و ابزاری چندان میسر نیست. برای مثال عرض میکنم؛ وقتی مردم ما متوجه میشوند دولتی که برای آنها کار میکند به دور از تبلیغات برای رفاه آنان کار میکند، به رغم تبلیغات منفی که میشود و حتی ممکن بود بسیاری تا پیش از رخداد شهادت به این تبلیغات تن دهند، پس از این حادثه به یک بازاندیشی میرسند. خود این اتفاق نیز مهم است. اینکه این اتفاق در کجا پیش آمده تأملبرانگیز است. رئیسجمهور در نقطه صفر مرزی و در یک مکان صعبالعبور چه میکردند؟ رئیسجمهور چرا باید به یک نقطه مرزی بروند تا این سد را افتتاح کنند؟ خب! این در واقع با خیلی از فاکتورهای عقل ابزاری قابل تبیین نیست. با عقل ابزاری اگر نگاه کنید، رئیسجمهور میتوانست سد را از طریق ویدئوکنفرانس افتتاح کند، همانگونه که در دولتهای پیش شاهد آن بودیم. مردم ما مردم قدرشناسی هستند. قدرشناسی ممکن است در کنش عقل ابزاری منطقی نباشد اما برای ما عین عقلانیت است. به همین دلیل میگویم کنش مردم در مراسم تشییع عقلی است اما نه عقل غربی، بلکه عقلی که در فرهنگ و جامعه خود ما ریشه دارد. بازشناسی و قدرشناسی از یک وضعیت که ما همه در آن قرار داریم، مساله بسیار مهمی است. آن عقل و منطقی که من از آن با عنوان ایرانی - اسلامی سخن میگویم، این را نمیپذیرد که شخصیت دارای قدرت برای کار مردم هر هفته و بیش از تعداد ماهها سفر استانی داشته باشد و مردم اثر این حضور را ببیند اما از این موضوع صرف نظر کرده، خیلی راحت از کنار آن بگذرند و بگویند این نیز کار خود را انجام میداده است. اگر من برای عقل ابزاری بخواهم مثال بزنم، کارمندی را مثال میزنم که دقیقا رأس ساعت سه و نیم کارت زده و کار را تعطیل میکند. اگر یک ارباب رجوع 5 دقیقه بعد به او برسد، کار او را انجام نمیدهد. این عقل ابزاری و غربی است، در حالی که عقل ایرانی و اسلامی ساعت را ملاک قرار نمیدهد. مساله، فردی است که به ما رجوع کرده است. شیوه کار رئیسجمهور و دولت نیز همین گونه بود، لذا مردم نیز با عقل ابزاری با حادثه تشییع ایشان مواجه نشدند.
* مسالهای که مدتهاست در جامعه ما مطرح است، بحث شکاف اجتماعی است. برای این موضوع نیز آمارهای مختلفی ارائه میشود. در عین حال اما این رخدادها و تشییعها و نظایر آن، شاهدی دانسته میشود در ابطال این شکافها. به باور شما پیام این تشییعها پیرامون دوگانه «انسجام/ وحدت» جامعه ایران چیست؟
من معتقدم آن خط فکری که در جامعه ما عنوان میکند کشور دچار گسست شده و شکافی وجود دارد، دقیقا کسانی هستند که شکاف را ایجاد میکنند. اینها با این طرح بحثها آتش مساله را بیشتر میکنند. آنقدر که تبلیغات و رسانه در جامعه ما عمل کرده و میخواهد مساله شکاف را جا بیندازد، واقعیت چنین مطلبی را بازگو نمیکند. دلیل این موضوع نیز آن است که ما در کنشهای اجتماعی خود - نه در کنشهای سیاسی - هنوز آن پیوستگی و سرمایه اجتماعی را مشاهده میکنیم. البته کاهش بخشی از سرمایه اجتماعی دولت در میان جامعه تحت تأثیر دولتهای غربگرا و فعالیت رسانههای معاند بوده است. اینکه عرض کردم ما در امر اجتماعی شاهد یک نوع انسجام هستیم، به این دلیل است که هنوز هم در روابط ما اعتماد حرف اول را میزند. خیلی از روابط اجتماعی بر اساس اعتماد پیش میرود، این در حالی است که در نظرسنجیها سطح سرمایه اجتماعی کم دانسته میشود. با این حال جامعه نشان میدهد چنین نظرسنجیهایی درست نیست.
سطح اعتماد به دولت یکی از ابعاد همین اعتماد اجتماعی است. الان رئیس یک دولت شهید شده است، آیا این تشییع برای جامعهای است که سرمایه اجتماعی خود را از دست داده است؟ این همان عقل ابزاری است که خود را در پژوهشهای ما نیز نشان داده است. در رسانههای معاند نیز وجود دارد، یعنی میخواهد با عقل ابزاری نشان دهد کشور سرمایه اجتماعی ندارد، در حالی که حضور بیسابقه مردم در خیابان نشاندهنده سطح اعتماد مردم به حاکمیت است. این حضور حتی از انتخابات نیز به باور من مهمتر است. این حضور بیسابقه خودجوش بسیار مهم بود. کسی نمیتواند بگوید این حضور برای مردم نفع این دنیایی داشته است، یعنی کسی برای کسب منفعت شخصی به مراسم نرفته است. من مطمئنم اگر پیکر رئیسجمهور به تکتک شهرها میرفت، باز شاهد همین حضور بودیم. این یک رای عملی به مرام و مسلک کسی است که خود را در چارچوب انقلاب تعریف کرد.
* در انتها اگر میخواهید نکته دیگری را اضافه کنید، استفاده خواهیم کرد.
من ۲ نکته را در انتها طرح میکنم؛ نخست آنکه به باور من ما در عقل ایرانی - اسلامی خود مفاهیمی داریم که در جاهای دیگر دنیا اینگونه فهم نمیشود. یکی از این مفاهیم «شهادت» است. چرا باید یک انسان از آرامش، امنیت و آسایش خود بگذرد برای رفاه و امنیت دیگران؟ این موضوع را با عقل ابزاری نمیتوان توضیح داد، چرا که شما همه تلاش خود را باید کنید برای زندگی در این دنیا، از همین جهت ایثار و شهادت امور غیرقابل توضیحی هستند.
* نکته آخر نیز اینکه الان که این اتفاق بزرگ رخ داده است، بخش زیادی از کسانی که در صحنه سیاسی و اجتماعی کشور ما سخن میگویند، در برابر این امر مهم سکوت کردهاند. الان علمای علوم اجتماعی ما عموما سکوت کردهاند. مگر جامعهشناسی ما یا مردمشناسی ما قرار نیست زیست روزمره مردم ما را توضیح دهد؟ چرا این حجم حضور مردم در نگاه آنان دیده نمیشود؟
این بزرگترین ظلم یک فرهیخته و عالم علوم اجتماعی است که این بخش از جامعه را نبیند. من این نقد بزرگ را به حوزه علوم اجتماعی خود دارم که دچار نادیده گرفتن مردم شده است.
ارسال به دوستان
نگاه
اسرائیل در مخمصه جدید
مهدی بختیاری: عصر شنبه «ابوعبیده» سخنگوی گردانهای شهید عزالدین قسام (شاخه نظامی حماس) اعلام کرد در یک عملیات کمین، تعدادی از نیروهای نظامی اسرائیل در «جبالیا» (شمال نوار غزه) کشته شده و تعدادی نیز به اسارت نیروهای مقاومت فلسطینی درآمدند.
این خبر بلافاصله با تکذیب ارتش رژیم صهیونیستی مواجه شد اما حماس در پاسخ به این تکذیبیه، تصاویر کوتاهی از کشیدن یکی از همین نظامیان (در فیلم مشخص نیست فرد مورد نظر زنده است یا مرده) به داخل یکی از تونلهای غزه منتشر کرد و تصاویر تجهیزات برخی از این افراد را هم به نمایش گذاشت.
انتشار این خبر و متعاقب آن، نمایش فیلم مذکور، موجی از نگرانی را در میان مقامات رژیم صهیونیستی و ساکنان سرزمینهای اشغالی برانگیخت و موجب اعتراضات بیشتر درباره عملکرد دولت نتانیاهو و عدم موفقیت ارتش اسرائیل در نوار غزه شد.
رژیم صهیونیستی که هنوز نتوانسته از زیر بار سنگین شکستهای اطلاعاتی - امنیتی از حماس در روز 7 اکتبر (که موجب کشته شدن 1500 صهیونیست و اسارت دهها نفر دیگر شد) کمر راست کند، حالا باید با یک مشکل و چالش بزرگ امنیتی دیگر دست و پنجه نرم کند.
ارتش اسرائیل 8 ماه است در غزه و شمال سرزمینهای اشغالی (با حزبالله لبنان) درگیر است و نتوانسته هیچ دستاورد قابل قبولی به دست بیاورد.
یکی از مهمترین اهداف اعلام شده توسط فرماندهان و مقامات رژیم صهیونیستی برای حمله زمینی به غزه، همین آزادی اسرایشان از دست حماس بود که تعداد زیادی از آنها هم در جریان بمبارانهای سنگین صهیونیستها در غزه توسط ارتش اسرائیل کشته شدند.
حال ارتش این رژیم نهتنها نتوانسته اسرایش را آزاد کند، بلکه در جدیدترین شکست در برابر مقاومت فلسطین و حماس، تعدادی از نیروهایش را هم از دست داده و تعداد دیگری نیز به اسارت درآمدهاند(!) و این میتواند در روزهای آینده، نه تنها در شیوه پایان دادن به جنگ موثر باشد بلکه در ایام پساجنگ نیز اسرائیل را مجبور به دادن امتیازات فراوان به حماس کند؛ حماسی که اسرائیل به دنبال نابودی آن بود اما حالا اسرائیل نه به هدف خودش رسیده و نه حتی توانسته ضربات کاری به ساختار نظامی - سیاسی این جنبش فلسطینی بزند. مقامات رژیم صهیونیستی بخوبی میدانند حماس براحتی از خیر امتیاز اسرا نخواهد گذشت.
سال 2011 اسرائیل مجبور شد برای آزادی تنها یک سربازش (گیلعاد شالیط) که سال 2005 در مرز نوار غزه اسیر شده بود، بیش از ۱۰۰۰ اسیر فلسطینی را آزاد کند که در میان آنها «یحیی سنوار» از رهبران فعلی حماس و یکی از کابوسهای اصلی اسرائیل نیز حضور داشت.
علاوه بر این، دولت نتانیاهو همچنان زیر فشار کمرشکن خانوادههای اسرای اسرائیلی قرار دارد - و روز به روز نیز بر تجمعات اعتراضی آنها در تلآویو افزوده میشود - و حالا باید خودش را برای چالشی جدی و از برخی منظرها سختتر از قبل آماده کند.
هنوز مشخص نیست افراد کمین خورده در جبالیا از کدام یگان ارتش هستند. برخی گفتهاند این افراد - که ظاهرا تعدادشان ۱۶ نفر است - از یگان زبده «شایطت 13» هستند و برخی آنها را مربوط به مهندسی رزمی (یهلوم) میدانند اما هرچه باشد، حماس حالا چند برگ برنده و موثر دارد و این برگهای برنده، دست حماس را برای فشار بیشتر به رژیم صهیونیستی برای پایان دادن سریعتر به جنگ بازتر میکند.
روز به روز بر فشار به نتانیاهو و دولتش بیشتر میشود و حالا حماس اعلام کرده وقت هم برای رژیم صهیونیستی
رو به پایان است.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» در گفتوگو با کارشناسان به تأثیر انسجام شکل گرفته پیرامون رئیسجمهور شهید در انتخابات پیش رو پرداخت
رقابت در مشارکت
* حسین کنعانیمقدم: شهید رئیسی انتظار از رئیسجمهور آینده را بالا برد/ * محمدعلی پورمختار: برای حفظ وحدت
باید پا جای پای شهید رئیسی گذاشت/ * محمدصادق کوشکی: همدلی جامعه قابل مقایسه با گذشته نیست
گروه سیاسی: حادثه سقوط بالگرد حامل رئیسجمهور، حادثهای تاثربرانگیز و تلخ بود که همه جریانها و گروههای اجتماعی را تحت تاثیر قرار داد. رهبر معظم انقلاب در دیدار رئیس مجلس لبنان حادثه اخیر را موجب از دست دادن یک شخصیت برجسته دانستند و خاطرنشان کردند: «این موضوع برای ما سخت است اما به لطف خداوند، ملت ایران از این حادثه تلخ به عنوان یک فرصت استفاده خواهد کرد، همانگونه که در سالهای گذشته از حوادث سخت تولید فرصت شده است».
تاکید رهبر انقلاب بر این مساله همزمان بود با تشییع میلیونی رئیسجمهور شهید در شهرهای تبریز، قم، تهران، بیرجند و مشهد مقدس. اغلب جریانهای سیاسی و کارشناسان اجتماعی امروز به این موضوع اذعان دارند که یک انسجام اجتماعی بیمانند در ایران شکل گرفته و این انسجام یکی از مهمترین عناصر در انتخابات آینده خواهد بود.
«وطن امروز» در گفتوگو با کارشناسان سیاسی به تاثیر الگوی مدیریتی دولت سیزدهم و انسجام شکل گرفته پیرامون رئیسجمهور شهید بر چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری پرداخته و آرایش سیاسی جریانهای سیاسی را واکاوی کرده است.
***
حسین کنعانیمقدم در گفتوگو با «وطن امروز» تأثیر انسجام موجود بر انتخابات را بررسی کرد
شهید رئیسی انتظار از رئیسجمهور آینده را بالا برد
حسین کنعانیمقدم، کارشناس مسائل سیاسی در گفتوگو با «وطن امروز» به تشریح انسجام اجتماعی شکل گرفته پس از تشییع رئیسجمهور شهید آیتالله سیدابراهیم رئیسی و هیات همراه پرداخت و درباره تاثیر این انسجام بر انتخابات پیش رو گفت: هرچند کشور دچار مسائل و مشکلاتی است که مهمترین آنها مساله اقتصاد است اما مولفههای خدمات آقای رئیسی یک ریلگذاری در سیاست کشور ایجاد کرد که هر کسی بخواهد وارد عرصه انتخابات شود باید به نوعی این مسیر را ادامه دهد. شهید رئیسی محسنات بسیاری داشت و توقع مردم ایران از رئیسجمهور آینده این است که فراتر از آقای رئیسی عمل کند. وی افزود: خستگیناپذیری، همراه با مردم بودن، بین مردم بودن، برای مردم بودن و ولایتپذیری رئیسجمهور شهید جزو شاخصهایی است که رئیسجمهور آینده نیز باید داشته باشد که بتواند به جای رئیسجمهور شهید مورد قبول مردم واقع شود.
کارشناس مسائل سیاسی درباره شرایط کشور در انتخابات پیش رو با توجه به اصل 131 قانون اساسی گفت: رهبر انقلاب 4 راهبرد را برای انتخابات مجلس مشخص کردند؛ نخست سلامت انتخابات، سپس امنیت انتخابات، بعد مشارکتی بودن و در نهایت رقابت واقعی انتخابات که باید بدان توجه ویژه شود. اینکه تمام جناحهای سیاسی با مواضع متفاوت شرایط برای حضور داشته باشند نیز برای انتخابات آینده مورد تاکید است تا شاهد برگزاری انتخابات پرشوری باشیم. وی ادامه داد: با توجه به برگزاری انتخابات بر اساس اصل 131 قانون اساسی و فرصت کوتاهی که وجود دارد و فضای اجتماعی در غم رئیسجمهور شهید، کار پیچیده و سختی پیش رو است اما همه در تلاشند تا بتوانند فضای کشور را به سمت انتخابات پرشور ببرند. کنعانیمقدم در تشریح آرایش احزاب در انتخابات پیش رو گفت: به نظر میرسد احزاب برای اینکه نامزدهایی را معرفی کنند، جلسات خود را شروع کردهاند و این مساله را با رایزنیها پیگیری میکنند. بخشی از مشارکت مردم در انتخابات بستگی به عملکرد شورای نگهبان و دایره وسیعی که برای سلیقههای مختلف ایجاد میکند، خواهد داشت تا مردم نامزدهای خود را در بین افرادی که از فیلتر شورای نگهبان عبور میکنند، ببینند. وی افزود: تجربه آرایش سیاسی انتخابات مجلس مقداری گواه انتخابات ریاستجمهوری نیز خواهد بود. به نظر میرسد جریان اصلاحطلب، مستقل و اعتدالگرا در ائتلاف با یکدیگر نامزد مشترکی معرفی خواهند کرد و احتمال داده میشود آقای ظریف و شریعتمداری نیز از جمله گزینهها باشند. بستگی دارد کدام یک از این افراد از فیلتر شورای نگهبان عبور میکند اما به نظر میرسد اصلاحطلبان اجماعی بر نامزدهای خود خواهند داشت.
فعال سیاسی گفت: جریان اصولگرا با توجه به تعدد نامزدهای احتمالی، اگر به وحدت در 2 گزینه نرسد، شاهد ریزش آرا خواهد بود و امکان دارد انتخابات به دور دوم نیز کشیده شود. اگر در دور دوم یک نفر از جریان اصلاحطلب و یک نفر از جریان اصولگرا حضور داشته باشد، ممکن است جریان اصلاحطلب وضعیت را به نفع خود تمام کند، چرا که تشتت نامزدهای احتمالی اصولگرا موجب اختلاف خواهد شد و این وضعیت را پیچیده خواهد کرد. توصیه به احزاب اصولگرا این است که بر 2 نفر اجماع کنند و وارد عرصه انتخابات شوند. وی با اشاره به تحریم انتخابات از سوی برخی جریانها برای تحمیل گزینههای احتمالی گفت: هرچند انتخابات ریاستجمهوری با انتخابات مجلس تفاوتهایی دارد اما انتخابات گذشته نشان داد کنشگران سیاسی فعال در سپهر سیاسی کشور اگر بخواهند اصل اساسی انتخابات را نفی کنند و توصیه به عدم شرکت در انتخابات داشته باشند، نخست میت سیاسی هستند و دوم خود را از صحنه سیاسی کشور حذف میکنند. وی تصریح کرد: ملت راه خود را پیدا کرده است و اگر برخی جریانات تحت القای بیگانگان، عدم شرکت در انتخابات را اعلام و افتخار کنند به اینکه برخلاف قانون اساسی و حق مسلمی که برای ملت گذاشته است، رفتار میکنند، این افراد از صحنه سیاسی حذف میشوند. چنانکه خیلی از این جریانها حذف شدهاند. هرچند تقلا میکنند به نوعی خود را در انتخابات آینده مطرح کنند اما مردم از این افراد عبور کرده و راه خود را طی میکنند. هر جریان سیاسی که بخواهد شرط بگذارد و دعوت به نافرمانی مدنی کند باید بداند خود را از صحنه سیاسی حذف کرده و مردم از آنها عبور خواهند کرد.
کنعانیمقدم در پایان تاکید کرد: این دومین تجربه ما پس از شهادت شهید رجایی و شهید باهنر، به لحاظ رفتار سیاسی است؛ زمان کوتاهی تا برگزاری انتخابات وجود دارد و یک انسجام ملی در مراسم تشییع پیکر شهیدان خدمت را شاهد بودیم؛ جناحهای سیاسی باید تلاش کنند این وحدت را برای انتخابات حفظ کنند و نگذارند اختلافات سیاسی، خدشهای به این انسجام وارد کند، لذا باید رقابتهای سیاسی را به سمت انسجام شکل گرفته حرکت دهند و از ایجاد هرگونه تشتت در ذهن مردم خودداری کنند.
***
محمدصادق کوشکی در گفتوگو با «وطن امروز» تأثیر وحدت موجود بر مشارکت در انتخابات پیش رو را بررسی کرد
همدلی جامعه قابل مقایسه با گذشته نیست
استاد دانشگاه تهران معتقد است دلایل زیادی برای مشارکت بالای مردم در انتخابات پیش روی ریاست جمهوری وجود دارد. در گفتوگویی که با وی داشتیم، نظراتش را پیرامون انتخابات، آرایش احتمالی کاندیداها و دیگر مباحث پیرامونی آن جویا شدیم.
دکتر محمدصادق کوشکی درباره پیشبینی میزان مشارکت مردم در انتخابات پیش رو گفت: شواهد فراوانی وجود دارد که نشان میدهد ما در انتخابات پیش رو واقعا نباید نگران مشارکت باشیم. این حرف به این معنا نیست که مردم را برای مشارکت دعوت نکنیم، باید دعوت شوند. ولی به دلایل زیادی این انتخابات قابل مقایسه با انتخابات میاندورهای اخیر یا اسفند 1402 نیست. فضای جامعه به قدری دچار تغییرات متفاوت و مثبتی شده است که من به شخصه دلیلی نمیبینم نگران میزان مشارکت باشیم.
وی تصریح کرد: در سال جدید عملیات «وعده صادق» را داشتیم که حس اعتماد عمومی و غرور ملی را افزایش داد. بازتابهای عملیات را در ابعاد متفاوت و مختلف اجتماعی و سیاسی دیدیم که چطور جایگاه کشورمان را در جهان افزایش داد و بازخوردش در جامعه منتشر شد. استاد دانشگاه تاکید کرد: ماجرای شهادت آقای رئیسی و همراهانش هم تاثیر مثبت خودش را داشت. در 2 ماه اخیر که از سال جدید گذراندیم، این مسائل باعث شده جو جامعه مثبت باشد و نهایتا میتواند بر افزایش مشارکت تاثیر جدی داشته باشد.
کوشکی تصریح کرد: نکته بعد این است که انتخابات ریاست جمهوری جنسش طوری است که مشارکت را تسهیل میکند. یعنی اینکه اولا کشوری است و مردم باید یک نامزد را انتخاب کنند، لذا شور و حال ریاستجمهوری با انتخابات دیگر قابل مقایسه نیست. خود این فضا چون کشوری است تاثیر جدی بر مشارکت مردم میگذارد لذا من با نشانههای فراوانی انتخابات پیش رو را از نظر مشارکت بالاتر میبینم نسبت به انتخابات 1402 و نگران مشارکت نیستم.
وی در پاسخ به این سوال که آیا میتوان پیشبینی کرد در این دوره شاهد مشارکت بالاتری مثلا نسبت به انتخابات ریاستجمهوری دوره سیزدهم باشیم؟ گفت: در صحبتهای قبلی به حوادثی مثل عملیات «وعده صادق» و شهادت آقای رئیسی و همراهانش و تاثیر مثبتی که این حوادث روی همدلی ملی گذاشت اشاره کردم. میتوانیم بگوییم با توجه به این حوادث، شرایط کنونی قابل مقایسه با 3 یا 4 سال پیش نیست.
کوشکی افزود: البته اینکه بافت نامزدها چطور باشد هم یک نکته است؛ مثلا اگر همه از یک طیف خاص باشند، شرایط فرق دارد نسبت به اینکه طیفها متنوعتر باشد. به مناظرهها هم بستگی دارد. بدون جنجال و بگو مگو و اهانت باشد، به نظرم خیلی جدیتر جامعه را جذب میکند و بر مشارکت تاثیر میگذارد. (در کاندیداهای احتمالی که منتشر شده) سلایق خیلی متفاوت است. هرکدام از چهرهها که ممکن است نامزد شوند تفاوتهای جدی با هم دارند. جهتگیریها، نگرشها، روشها و... تفاوت دارد.
کارشناس مسائل سیاسی درباره آرایش کاندیداهای احتمالی بیان کرد: در این خصوص یک نکته مهم این است که آن تقسیمبندی اصلاحطلب و اصولگرا شاید 10 سال است کاربرد خود را از دست داده است. از آن عینک نگاه کردن به مباحث سیاسی، افکار کسانی است که در 10 یا 15 سال پیش ماندهاند. چهرههایی که ممکن است شرکت کنند واقعا به قدری تفاوت دیدگاه و عملکرد دارند که نمیشود آنها را یک طیف دانست. فرضا (روی این فرض قرار دادن تاکید دارم) دیدگاه آقای قالیباف یا جلیلی خیلی تفاوت دارد. یا آقای پزشکیان احیانا اگر بیاید و تایید صلاحیت شود خیلی دیدگاهش تفاوت دارد. یا آقای علی لاریجانی و دیگران به قدری دیدگاه متنوع دارند که هرکدام میتوانند بخشی از سلایق را جذب کنند.
کوشکی تاکید کرد: فرضا آقای قالیباف یا جلیلی به هیچ عنوان در یک طیف نیستند. چون تفاوت در حوزه عملکرد، نگرش، روشها و راهبردهایشان آنقدری است که از آن طیفبندی سنتی اصلاحطلب و اصولگرا نمیتوانیم برای طیفبندیشان استفاده کنیم و واقعا هم دیگر کاربرد ندارد.
وی همچنین درباره بحث تحریم انتخابات که از سوی برخی طیفها درباره انتخابات اسفند 1402 مطرح شده بود، گفت: بحث تحریم انتخابات یک حقه کثیف رسانهای بود. میدانید چرا؟ چون جریان اصلاحطلب از اسفند 98 دچار یک مشکل بزرگ شده و آن هم این است که پایگاه اجتماعی خود و سبد رایاش را از دست داده است. یعنی آن جامعه مخاطبی که میآمدند به اصلاحطلبها رای میدادند یک سبد 12 تا 13 میلیون نفری بودند، آنها دیگر از جریان اصلاحات عبور کردهاند. این عبور از عبور از خاتمی شروع شد و بعد از 2 مرحله انتخاب حسن روحانی و عملکردش نتیجه این شد که از اسفند 98 دیگر این عبور را قطعی انجام دادند.
وی افزود: یعنی جناح اصلاحات دیگر پایگاه رای ندارد. حالا جناح اصلاحات با قدرت وارد شود یا تحریم کند، هیچ تاثیری نخواهد داشت. بعضی از دوستان آن میزان مشارکتکنندگانی که میتوانستند حضور پیدا کنند و حضور پیدا نکردند در انتخابات 1402 را به خود منتسب کردند که چون ما تحریم کردیم آنها نیامدند، نخیر! شرکت هم میکردید آنها نمیآمدند. یعنی بدنه اجتماعی اصلاحات از سران اصلاحات عبور کرده و به اصطلاح پایگاه اجتماعیشان را از دست دادهاند و تحریم و حضورشان تاثیر ندارد. کوشکی در پایان اظهارات خود گفت: بالاخره اصلاحات که صرفا یک طیف نیست. طیف افراطی گفته شرکت نمیکند. آنها هم شرکت بکنند یا نکنند فرقی در سبد رای ندارد. اما من مثال میزنم مثلا مسعود پزشکیان بیاید او یک پایگاهی دارد به عنوان یک پزشک یا یک استاد دانشگاه یا اینکه نماینده مردم تبریز در مجلس است و ایشان با این عنوان و شخصیت و جایگاهش، فرضا میتواند یک تعداد رای بیاورد ولی نه به عنوان اصلاحطلب. کما اینکه او میگوید من در تبریز این تعداد رای آوردم خب آورده و دیگر آنها به عنوان شخص به او رای میدهند نه اصلاحطلب. در این انتخابات افراد با جایگاه خودشان شرکت میکنند. مثلا اگر آقای عارف بیاید شخصیت او طوری است که امکان دارد بخشی از جامعه به او رای بدهد اما این رای به خاطر اصلاحطلب بودن نیست.
***
محمدعلی پورمختار در گفتوگو با «وطن امروز» شرایط انتخابات آینده را تشریح کرد
برای حفظ وحدت موجود باید پا جای پای شهید رئیسی گذاشت
کارشناس مسائل سیاسی و نماینده دورههای نهم و دهم مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با «وطن امروز» درباره تاثیر انسجام شکل گرفته در بین جامعه ایرانی و تاثیر آن بر انتخابات پیش رو، گفت: بسیار متاثر و متاسف هستیم از این اتفاق حزنانگیز که برای کشور و مردم عزیز رخ داد. در این 3 سال ریاستجمهوری شهید رئیسی شاهد رفتار و اخلاق و منش مردمی و بیآلایش و بیتوقع و پرتلاش و از خود گذشته این شهید بزرگوار بودیم. رئیسجمهور شهید بدون هیچ تکلفی در بین مردم بود. وی دلسوز بود و تلاش داشت مشکلات را حل کند.
محمدعلی پورمختار ادامه داد: طبیعتا همه مردم با مشکلات اقتصادی درگیر بوده و هستند و این مساله تنها به دوره آقای رئیسی مربوط نبود. هرچند فشارهای اقتصادی و تشدید تحریمها که دشمن و خصوصا آمریکای جنایتکار علیه ملت ایران اعمال میکرد، تاثیر مستقیمی بر معیشت و اقتصاد کشور داشت اما الگوی اداره کشور، افزایش تولید، افزایش صادرات نفت، افزایش درآمدهای نفتی کشور، ارتقای سطح روابط با کشورهایی که ارتباط با آنها قطع شده بود و فعال بودن سیاست خارجی و در عین حال وزرای مردمی رئیسجمهور، همه موجب شد مردم قدردان و قدرشناس آقای رئیسی باشند. همه این موارد برخاسته از خلوص نیت و صداقت درونی شهید رئیسی بود. مردم نیز در تشییع این شهید و هیات همراه سنگ تمام گذاشتند و از خادم خود به نحو شایسته و احسن قدردانی کردند. وی درباره انتظارات مردم از رئیسجمهور آینده با توجه به الگوی مدیریت رئیسجمهور شهید گفت: بهرغم اینکه از لحاظ اقتصادی مردم گلهمند بودند و دلایل آن نیز روشن است اما شهید رئیسی روحیاتی خاص داشت و از خود صداقت نشان داد و اثبات کرد که درصدد رفع اشکالات و مشکلات کشور است. رئیسجمهور شهید هر هفته به یک استان سفر داشت و به برخی استانها بیش از 2 بار سفر کرده بود. طبیعتا مردم همین توقعات را از رئیسجمهور بعد هم خواهند داشت.
پورمختار تصریح کرد: برخی این دیدگاه را دارند که رئیسجمهور باید پشت میز بنشیند و برنامهریزی کند، چراکه رفتن به سفر خطرآفرین است، که باید گفت این نگاه، یک نگاه اشتباه و انحرافی است و میخواهد بر رفتار دولت قبل صحه بگذارد. رئیسجمهور آینده باید پا جای پای شهید رئیسی بگذارد تا بتواند باعث حفظ وحدتی شود که اکنون ایجاد شده است.
نماینده مجلس نهم و دهم درباره آرایش احزاب گفت: از زمانی که بحث برگزاری انتخابات اعلام شد، احزاب نیز فعال شدهاند و میتوان گفت هر 3 جریان مطرح یعنی جریان اصولگرا، جریان اصلاحات و جریانی که به اسم اعتدال وجود دارد، جلسات خود را آغاز کردهاند تا گزینههای مختلف خود را انتخاب کرده و ثبتنام کنند. وی افزود: با توجه به اینکه انتخابات بهزودی برگزار میشود، مردم نگاهشان به راهی است که شهید رئیسی آغاز کرد و به نظر میرسد تمایل دارند در همین مسیر نیز باقی بمانند.
وی با اشاره به برخی جریاناتی که در انتخابات مجلس بر عدم شرکت در انتخابات تاکید میکردند، گفت: به نظر میرسد جریانی که در انتخابات گذشته بر عدم مشارکت تاکید داشت، برای معرفی کاندیداها و حضور در عرصه انتخابات اعلام آمادگی کرده است. به طور مسلم هر شخص و جریانی که در نظام جمهوری اسلامی ایران صحنه را خالی کند و به نوعی رفتار کند که موجب دلسردی مردم شود، غیر از سیاهنمایی چیزی نیست. اکنون فرصتی است تا کسانی که انتخابات مجلس را تحریم کردند جبران کنند. اگر این جریانها دل در گرو کشور دارند باید بر حضور در عرصه انتخابات تاکید کنند، چرا که با حضور در عرصه انتخابات اثبات میکنند میخواهند مشکلات را حل کنند.
پورمختار تاکید کرد: اعتقاد داریم حضور همه جریانها در عرصه انتخابات ریاستجمهوری یک فریضه بزرگ سیاسی، دینی و ملی است. وی با اشاره به نگرانیها درباره تشتت در بین جریان اصولگرا گفت: جبهه اصولگرا هم مانند سایر جریانها از نحلههای مختلف فکری تشکیل شده است و مسلما اینکه توقع داشته باشیم بر اساس یک سلیقه عمل کنند نگاه اشتباهی است، در عین حال وقتی از یک جبهه واحد چند نفر با سلایق مختلف انتخاب میشوند به معنی رخنه در وحدت آن جبهه نیست و اشکالی محسوب نمیشود، بلکه حتی میتواند نقطه قوت هم محسوب شود و هر کدام از این افراد رای آورد هم در آن مسیر حرکت خواهد کرد، لذا جای نگرانی در این موضوع وجود ندارد.وی در پایان اظهارات خود گفت: امیدوار هستیم همچون این اجتماع بزرگ مردمی که در یک هفته گذشته شاهد آن بودیم و اکنون نیز در سراسر شهرها مراسم تجلیل از رئیسجمهور شهید و همراهان ایشان در حال برگزاری است، در انتخابات آینده نیز مردم با همین روحیه و با همین نگاه جهت انتخاب یک رئیسجمهور مردمی در صحنه حضور داشته باشند.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» گزارش میدهد کاهش 88 درصدی تورم مسکن طی یک سال گذشته
کمر تورم مسکن شکست
* تحویل ۴۱۵۷ واحد مسکونی و آغاز عملیات اجرایی بیش از ۲۲ هزار واحد در استان یزد
گروه اقتصادی: در ادامه افتتاحهای واحدهای ساختهشده در پروژه نهضت ملی مسکن، روز گذشته وزیر راه و شهرسازی به یزد سفر کرد.
در سفر روز گذشته وزیر راه و شهرسازی به این استان ۴ هزار و ۱۵۷ واحد مسکونی طرح نهضت ملی مسکن شامل مسکن تکمیلی، تدریجی، بازآفرینی شهری، مسکن روستایی و خودمالکی افتتاح شد، همچنین عملیات اجرایی بیش از ۲۲ هزار واحد در شهرهای مختلف این استان نیز با دستور وزیر راه و شهرسازی آغاز شد. علاوه بر این، طی این مراسم ۴ هزار و ۴۱۲ قطعه زمین در قالب گروه ساخت به متقاضیان واگذار شد. مهرداد بذرپاش در ادامه سفرهای استانی خود در راستای آغاز عملیات اجرایی و بهرهبرداری از طرحهای حوزه راه و شهرسازی دیروز به استان یزد سفر کرد.
وزیر راه و شهرسازی با اشاره به اقدامات دولت سیزدهم در حوزه مسکن گفت: آثار اقدامات دولت سیزدهم در حوزه مسکن به مرور آشکار میشود. مهرداد بذرپاش در آیین افتتاح ۱۶۰ واحد مسکونی در منطقه آزادشهر یزد و همزمان با تحویل بیش از ۴ هزار و ۱۵۷ واحد مسکونی در استان یزد گفت: دولت سیزدهم با وجود همه سختیهایی که با آن مواجه بود، به صورت جهادی در حوزه مسکن ورود کرده و با بهرهبرداری از این طرحها، آثار اقدامات دولت سیزدهم در حوزه مسکن به مرور آشکار میشود.
وی ادامه داد: یکی از مهمترین دغدغههای رئیسجمهور شهید تأمین مسکن مردم بود و در همه روزها توسط شخص رئیسجمهور یا دفتر ایشان طرحهای مسکن پیگیری میشد. وزیر راه و شهرسازی افزود: این دولت با شجاعت و به صورت جهادی طرحهای مسکن را پیش برده است و میدانستیم در این مسیر انتقادهایی به دولت خواهد شد اما وعده رئیسجمهوری برای ساخت سالی یک میلیون مسکن بر اساس نیاز مردم بود. بذرپاش ادامه داد: کاهش آمار بیکاری، همچنین فعالیت بیشتر اقتصادی، ارتباط مستقیمی با صنعت ساختوساز و فعالیتهای عمرانی در حوزه مسکن دارد و تمام ظرفیتهای کشور در این بخش بهکار گرفته شده است. وی اظهار کرد: سال گذشته رکورد صدور پروانه بهرهبرداری در بافتهای فرسوده شکسته شد و در روستاها نیز ۶۰۰ هزار قطعه زمین در دست ساخت است و امیدواریم این عدد به یک میلیون واحد برسد. وزیر راه و شهرسازی گفت: بر اساس سیاستهای این وزارتخانه، استان یزد که پیشتاز فعالیت در حوزه مسکن ملی است و ساخت ۵۰ درصد مسکن این طرح در یزد به صورت یکطبقه حیاطدار در دستور کار قرار گرفت تا بر اساس فرهنگ اسلامی ساخته شود و هرچند نسبت به سالهای گذشته بانکها بیشتر پای کار بودند، اما اگر همت و همکاری بیشتر شود، اتفاقات بسیار بزرگتر از آن چیزی که تاکنون انجام شده قابل تحقق خواهد بود.
* یزد در آغاز عملیات اجرایی واحدهای نهضت ملی مسکن از برنامه جلوتر است
وزیر راه و شهرسازی با اشاره به اینکه استان یزد از استانهای پیشتاز در زمینه تولید مسکن است، گفت: تعداد واحدهایی که عملیات اجرایی آنها در استان یزد آغاز شده از برنامههای تعیینشده بیشتر است. مهرداد بذرپاش گفت: پروژههای مسکن با سرعت بالایی پیش میرود و اگر تأمین مالی بانکها تسریع شود، اتمام پروژهها نیز تسهیل خواهد شد. وی ادامه داد: عملیات ساخت و تکمیل بیش از ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار واحد نهضت ملی مسکن در سراسر کشور در حال انجام است و از این تعداد ۵۵۰ هزار واحد به اتمام رسیده و تقدیم مردم شده است. وزیر راه و شهرسازی همچنین اظهار کرد: در استان یزد که یکی از استانهای پیشتاز در بخش مسکن به شمار میرود، عملیات اجرایی طرحهای مسکن مازاد بر برنامههای از پیش تعیین شده نیز آغاز شده است.
بذرپاش با اشاره به اینکه حوزه مسکن در بخشهای دیگر کشور نیز به همین صورت است، افزود: در هر هفته چند بار استانها درخواست دارند برای افتتاح پروژهها حاضر شویم و این نشان از سرعت قابل قبول پروژههای نهضت ملی مسکن در کشور دارد.
وی ادامه داد: یکی از کارهای خوبی که رئیسجمهور شهید بر آن اهتمام داشت، موضوع ساخت مسکن بود که با وجود انتقادها با شجاعت این کار را آغاز کرد و اکنون اثراتش در جامعه در حال دیده شدن است و ظرفیتی در دولت نبود که در حوزه مسکن به خدمت گرفته نشود. از این رو امیدواریم هم واحدهای جدید را تعریف کنیم و هم واحدهای موجود را با سرعت به اتمام برسانیم و تقدیم مردم کنیم.
* قطعه جدید کریدور شمال - جنوب
وزیر راه و شهرسازی در سفر خود به استان یزد، پس از بهرهبرداری نهایی از پروژه راهآهن یزد - اقلید، ایستگاه راهآهن مهریز را نیز افتتاح کرد. مسیر راه آهن اقلید – یزد به طول ۲۷۰ کیلومتر است که ۲۴۵ کیلومتر از طول مسیر این راهآهن در محدوده استان یزد و بقیه در حوزه استحفاظی استان فارس قرار دارد، همچنین این مسیر شامل ۲۷۰ کیلومتر خط اصلی، ۴۹ کیلومتر خطوط ایستگاهی و ۱۱ ایستگاه میشود.
وزیر راه و شهرسازی گفت: با بهرهبرداری از خط ریلی یزد - اقلید، زمان مسیر ریلی شیراز به مشهد ۴ ساعت کاهش مییابد و این کاهش اثرات مهمی در صرفهجویی انرژی و زمان، همچنین افزایش سرعت حمل بار و مسافر در این مسیر دارد.
بذرپاش پروژه راهآهن یزد – اقلید را یکی از پروژههای مورد تأکید رئیسجمهوری فقید کشورمان خواند و اظهار کرد: عملیات تکمیلی خط ریلی و بهرهبرداری از راهآهن یزد – اقلید عملیات بزرگی بود که در ۲ سال اخیر بیش از ۸۵۰ میلیارد تومان هزینه شد.
بذرپاش ادامه داد: یزد به عنوان یکی از استانهای مهم صاحب بار به دلیل وجود معادن مختلفی که در این استان قرار دارد، برای فعالان صنعت ریلی استان جذابی است و باید این صنعت در منطقه توسعه بیشتری یابد.
* تکمیل ایستگاههای ناتمام و رفع ایرادات راهآهن اقلید - یزد
وزیر راه و شهرسازی توضیح داد: در این پروژه ۲۷۰ کیلومتری، ایراداتی وجود داشت و ایستگاههایی نیمهتمام مانده بود که با احداث ۵ ایستگاه و رفع ایرادات موجود، حرکت قطار باری در این مسیر ریلی از امروز آغاز میشود و پس از ۲ روز نیز نخستین قطار مسافری در این مسیر حرکت خواهد کرد.
وی با اشاره به کاهش زمان حدود ۴ ساعتهای که با احداث این خط از مسیر شیراز به سمت مشهد مقدس محقق میشود، گفت: راهآهن یزد – اقلید یکی از درخواستهای مردم این استان بوده و این کاهش زمان اثرات مختلفی در صرفهجویی انرژی، زمان و همچنین افزایش امنیت مسافرین و افزایش سرعت جابهجایی بار خواهد داشت. وزیر راه و شهرسازی با تأکید بر اینکه معادن بزرگی که در مسیر قرار دارند یکی از بیشترین برخورداران از فواید این خط ریلی خواهند بود، اظهار کرد: راهاندازی و بهرهبرداری از این خط عظیم ریلی، طرح مثلث طلایی گردشگری ۳ استان اصفهان، فارس و یزد است که همواره مورد تاکید استانداران این استانها بوده است. وی ضمن تشکر از قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا و سایر دستاندرکاران این پروژه گفت: اتفاق دیگری که رخ میدهد، میزان توسعه ترانزیتی است و احداث این خطوط ریلی در عمل در راستای کلان پروژه «ایران راه» میتواند ترانزیت کالا از مسیر ایران را تسریع کند. بذرپاش با اشاره به اینکه سال ۱۴۰۲ مجموعاً بیش از ۸۴ همت پروژه راه و ریل افتتاح شد که در تاریخ معاصر ما بیسابقه بوده است، افزود: حدود ۱۹۵ کیلومتر احداث و افتتاح خطوط ریلی، ۲۳۵ کیلومتر احداث آزادراه انجام و حدود ۸۰۰ کیلومتر نیز بزرگراه افتتاح شده است که این اعداد منابع و حجم اشتغال قابل توجهی به خود صرف میکند و در کنار آن اثرات مستقیمی هم در امنیت تردد و توسعه ترانزیت و تسهیل تردد دارد و اعدادی بیسابقه در تاریخ کشور است.
* اولین قطار مسافری ۲ روز دیگر در مسیر یزد - اقلید حرکت میکند
وزیر راه و شهرسازی همچنین از حرکت نخستین قطار مسافری در مسیر ریلی یزد - اقلید طی ۲ روز آینده خبر داد. مهرداد بذرپاش در آیین بهرهبرداری از راهآهن یزد – اقلید که در محل ایستگاه مهریز در ۳۰ کیلومتری ایستگاه شهر یزد برگزار شد، گفت: ترانزیت ریلی و جادهای در ۲ ماهه ابتدایی امسال در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته ۵۷ درصد رشد داشته که امید است با تداوم این روند افزایشی تا پایان سال حجم جابهجایی کالاهای ترانزیتی به ۲۰ میلیون تن برسد. وی اظهار کرد: این آمار نشان از اقدامات عمرانی و توسعهای در زیرساختهای این بخش همچنین توسعه روابط دیپلماتیک کشور در دولت سیزدهم است. وزیر راه و شهرسازی در ادامه گفت: راهآهن یزد – اقلید یکی از طرحهای مورد تاکید رئیسجمهور شهید بود و پس از حادثه بالگرد نیز با تاکید سرپرست ریاستجمهوری در جلسه هیات دولت مقرر شد تا پایان عمر دولت سیزدهم تمام طرحها بدون وقفه دنبال شود. وی به اهمیت اجرای این طرح که ۲۴۵ کیلومتر از ۲۷۰ کیلومتر طول مسیر آن در یزد واقع شده اشاره و اظهار کرد: یزد از مهمترین باراندازهای ریلی کشور است و سهم بالای جابهجایی ریلی بار را دارد.
بذرپاش با اشاره به جایگاه کریدوری راهآهن یزد، یکی از خدمات این مسیر ریلی جدید را جابهجایی زائران آستان مقدس رضوی از جنوب غرب کشور به مشهد مقدس با کاهش زمان سیر ۴ ساعته برشمرد و گفت: بعد از راهاندازی مسیر شیراز – بوشهر نیز این مسیر نقش قابلتوجهی در ترانزیت کالا خواهد داشت. وزیر راه و شهرسازی همچنین گفت: قطار باری از امروز در این مسیر حرکت خواهد کرد و قطار مسافربری یزد - اقلید، تا ۲ روز آینده در مدار قرار میگیرد. این مسیر از بزرگترین کریدورهای ریلی کشور است و نقش مهمی در توسعه کشور و استان یزد دارد. وزیر راه و شهرسازی، در ادامه سفرهای استانی و بهرهبرداری از پروژههای حوزه راه و شهرسازی در مناطق مختلف کشور، صبح روز یکشنبه ۶خردادماه وارد استان یزد شد.
***
تورم مسکن در اردیبهشت 12.5 درصد شد
رئیس کل بانک مرکزی از کاهش تورم نقطه به نقطه مسکن شهر تهران به 12.5 درصد در پایان اردیبهشت سال ۱۴۰۳ خبر داد که کمترین رقم از آذر سال ۹۶ تاکنون به شمار میرود و از کنترل نسبی رشد قیمت در کشور حکایت دارد.
محمدرضا فرزین، رئیس کل بانک مرکزی در جلسه شورای عالی مسکن اظهار کرد: تورم نقطه به نقطه میانگین قیمت مسکن در تهران که اردیبهشت ۱۴۰۲، حدود 107.2 درصد بود اردیبهشت امسال به حدود 12.5 درصد رسیده که نشان دهنده کنترل نسبی رشد قیمت مسکن در کشور است. در عین حال حجم معاملات اردیبهشت امسال نسبت به ماه مشابه سال گذشته معادل 11.8 درصد افزایش داشته است. به عبارت دیگر آمارها نشان میدهد توأم با افزایش حجم معاملات، رشد قیمت در بازار مسکن به میزان مطلوبی کنترل شده است.
فرزین با اشاره به اینکه هماکنون ۸۲۶ هزار قرارداد نهضت ملی مسکن را نظام بانکی منعقد کرده و میزان تسهیلات ساخت مسکن که در سال ۱۴۰۲ پرداخت شده هم رشد ۳۰۴ درصدی دارد، گفت: رشد نقطه به نقطه میانگین قیمت مسکن در شهر تهران به عنوان نمایهای از تغییرات قیمت مسکن در کل کشور، اردیبهشت امسال در مقایسه با مقطع مشابه سال گذشته کاهش قابل توجهی داشت. در این جلسه همچنین گزارشی از عملکرد بانکهای عامل در قانون جهش تولید مسکن ارائه و اعلام شد: تسهیلات ساخت مسکن در ابتدای سال ۱۴۰۲ از ۲۰۵ هزار فقره قرارداد به مبلغ ۶۸ هزار میلیارد تومان به حدود ۸۲۶ هزار فقره قرارداد به مبلغ ۲۷۵ هزار میلیارد تومان با رشد ۳۰۴ درصدی تا پایان اردیبهشت امسال رسیده است.
همچنین تسهیلات کمک ودیعه مسکن از ۲۲۴ هزار فقره به مبلغ ۱۳ هزار میلیارد تومان در ابتدای سال ۱۴۰۲ به حدود ۴۶۲ هزار فقره و مبلغ ۳۶ هزار میلیارد تومان رسید که رشد ۱۷۵ درصدی تا پایان اردیبهشت امسال را تجربه کرده است.
وزارت راه و شهرسازی از ابتدای سال 1402 با سیاستهای مختلف در پی آن بوده تا از التهابات و هیجانات بازار مسکن بکاهد که نخستین گام در این مسیر برخورد با بنگاههای غیرمجاز بود. در این راستا تنها در استان تهران 1400 واحد مشاور املاک تعطیل شد یا در شهر پردیس بیش از 100 بنگاه املاک به همین سرنوشت دچار شدند.
از سوی دیگر وزارت راه و شهرسازی برای ساخت واحدهای نهضت ملی مسکن جدیتر از گذشته وارد عمل شد، به طوری که در حال حاضر بیش از 2.5 میلیون واحد مسکونی در حال ساخت است و اخبار بسیار مثبتی از تخصیص بیش از یک میلیون قطعه واحد زمین در سراسر کشور به گوش میرسد.
بحث رایگانسازی ثبت قراردادهای اجارهبها در سامانه خودنویس نیز باعث شفافیت در این زمینه شد و توانست تا حدودی در میزان اجارهبها تاثیرگذار باشد و دست مشاوران املاک را برای افزایش در این ناحیه ببندد.
ارسال به دوستان
فقدان رئیسجمهور شهید ابراهیم رئیسی تغییری در چارچوب در حال ظهور ائتلاف تمدنی میان روسیه، چین و ایران ایجاد نخواهد کرد
میراث رئیسی برای نظم جهانی
پهپه اسکوبار*: در میان همه غم و اندوه از دست دادن سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور ایران، بیایید لحظهای را به نمایش بگذاریم تا نشانگر مسیر حساسی باشد که او به ایجاد نظم جهانی جدید کمک کرد. طی نزدیک به ۳ سال پس از روی کار آمدن رئیسی در قامت ریاستجمهوری ایران، یکپارچگی اوراسیا و حرکت به سوی چندقطبی بینالمللی اساسا توسط 3 بازیگر اصلی انجام شده است: روسیه، چین و ایران. دست بر قضا، همینها ۳ «تهدید وجودی» اصلی برای قدرت سلطه هستند. ساعت 10 شب یکشنبه گذشته در مسکو، ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه از کاظم جلالی، سفیر ایران در مسکو دعوت کرد در یک دیدار از پیش برنامهریزینشده با سران تیم دفاعی روسیه بر سر یک میز حضور داشته باشد.
این دعوت بسیار فراتر از حدس و گمان رسانههای کوتهبین [غربگرا] بود که درگیر این بحث بودند که آیا مرگ نابهنگام رئیسجمهور ایران به دلیل «سانحهای تصادفی» بوده یا یک اقدام خرابکارانه؟ این ثمره تلاش خستگیناپذیر رئیسی بود که ایران را به عنوان کشوری رو به شرق معرفی کرد، تصمیم جسورانه درستی برای ائتلاف با قدرتهای بزرگ آسیا اتخاذ کرد و در همان حال روابط تهران را با دشمنان منطقهای گذشته شیرینتر ساخت.
* افزایش یکپارچگی اوراسیا
اگر به آن میز یکشنبه شب در مسکو بازگردیم، همه آنجا بودند - از وزیر دفاع[جدید] آندری بلوسف و سرگئی شویگو دبیر شورای امنیت گرفته تا والری گراسیموف رئیس ستاد کل ارتش، الکساندر کورنکوف وزیر امور اضطراری و ایگور لویتین دستیار ویژه رئیسجمهور. پیام کلیدی این بود که مسکو هوای تهران را دارد و روسیه به طور کامل از ثبات و تداوم حاکمیت در ایران حمایت میکند؛ حاکمیتی که به طور مطلق مورد ضمانت قانون اساسی ایران و تعیین احتمالات دقیق توسط آن برای انتقال مسالمتآمیز قدرت در شرایط غیرعادی است. از آنجا که ما اکنون در اعماق وضعیت جنگی ترکیبی - در آستانه داغ شدن - در اکثر نقاط کره زمین هستیم، ۳ دولت تمدنی که سامانه نوین روابط بینالملل را شکل میدهند، نمیتوانند بیش از این عیان باشند.
روسیه، ایران و چین - به طور مخفف RIC- در حال حاضر از طریق مشارکتهای راهبردی دوجانبه و همهجانبه در ارتباط هستند. آنها هم عضو بریکس و هم سازمان همکاری شانگهای (SCO) هستند و شیوه کارشان در نشست مهم هفته گذشته پوتین با رئیسجمهور چین، شیجینپینگ در پکن به طور کامل برای بررسی اکثریت جهانی رونمایی شد. خلاصه! هیچیک از این ۳ قدرت آسیایی اجازه نمیدهند شرکای دیگر توسط «مظنونان همیشگی» بیثبات شوند.
* یک رکورد کهکشانی
رئیسجمهور فقید، رئیسی و دیپلمات ارشد او، حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه، میراثی درخشان از خود بر جا گذاشتند. با مدیریت آنها، ایران به عضویت بریکس و عضویت کامل سازمان همکاری شانگهای درآمد و یکی از سهامداران اصلی اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) شد. اینها ۳ سازمان چندجانبهگرای کلیدی هستند که مسیری چندقطبی را شکل میدهند. تلاش دیپلماتیک جدید ایران متوجه بازیگران کلیدی عربی و آفریقایی، از عربستان سعودی، کویت و مصر گرفته تا لیبی، سودان و جیبوتی شد. تهران برای نخستین بار عملیات نظامی [مستقیم] پیچیده و گستردهای را علیه اسرائیل انجام داد که طی آن رگبار پهپادها و موشکها را از خاک خود شلیک کرد. روابط ایران و روسیه در همکاریهای تجاری و نظامی - سیاسی به سطح بالاتری رسید. 2 سال پیش پوتین و رئیسی بر سر یک معاهده جامع دوجانبه به توافق رسیدند. پیشنویس سند اصلی اکنون آماده است و به امضای رئیسجمهور بعدی ایران خواهد رسید و مشارکت را بیش از پیش گسترش میدهد. همانطور که پارسال یکی از اعضای هیات ایرانی در مسکو به من گفت، وقتی آنها از روسها پرسیدند چه چیزی میتواند روی میز قرار بگیرد، آنها پاسخ دادند «شما میتوانید هر چیزی را از ما بخواهید» و بالعکس بنابراین تمام تمایلات درهمتنیده تغییر راهبردی «نگاه به شرق» رئیسی همراه با «چرخش قبلی روسیه به آسیا»، سرلوحه کار مسکو و تهران قرار گرفته است.
شورای وزیران امور خارجه سازمان همکاری شانگهای همین سهشنبه و چهارشنبه در آستانه (پایتخت قزاقستان) تشکیل جلسه داد و برای نشست در ماه ژوئیه آماده میشود؛ جایی که بلاروس به عضویت کامل درخواهد آمد. نکته مهم این است که کابینه عربستان سعودی نیز تصمیم ریاض برای پیوستن به آن، احتمالا برای سال آینده را تصویب کرده است. تداوم رویه دولت ایران از طریق علی باقریکنی، وزیر موقت امور خارجه که نفر دوم پس از امیرعبداللهیان بود به طور کامل در آستانه به منصه ظهور خواهد رسید. او باید بلافاصله در کنار سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه و وانگ یی، همتای چینی خود وارد میدان شود تا درباره مسیر چندقطبی چندلایه گفتوگو کنند.
* بیانیه مشترک مافوق صوت
منشور کلی آنچه یک سامانه جدید مستلزم آن است، هفته گذشته در نشست مهم پوتین - شی به دنبال بیانیه مشترک چشمگیر 10 فصلی در بیش از 12000 کلمه که واژه «همکاری» در آن نه کمتر از 130 بار تکرار شده است، رونمایی شد. این سند را میتوان به درستی به عنوان یک «مانیفست مافوق صوت مشترک» تفسیر کرد که به طور جامع «نظم بینالمللی مبتنی بر قوانین» مصنوعی واشنگتن را منهدم میکند. بویژه این بخش آن حائز برجستگی است: «همه کشورها حق دارند به طور مستقل مدلهای توسعه و نظامهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خود را بر اساس شرایط ملی و خواست مردم انتخاب کنند و به مخالفت با دخالت در امور داخلی کشورهای مستقل، تحریمهای یکجانبه و «صلاحیت اهرم بلندمدت» بدون پشتیبانی قوانین بینالمللی یا مجوز شورای امنیت سازمان ملل متحد، همچنین ترسیم خطوط ایدئولوژیک بپردازند. هر ۲ طرف با اشاره به اینکه استعمار نو و سلطهگری کاملا مغایر روند زمانه است، خواستار گفتوگوی برابر، توسعه مشارکتها و ارتقای مبادلات و یادگیری متقابل تمدنها شدند».
ایران که بیش از ۴ دهه تحت شدیدترین تحریمها قرار داشت، اکنون مستقیما از چین و روسیه در زمینه تلاشهایشان برای از بین بردن گفتمان «انشقاق»، همچنین تأثیر سونامی تحریمهای غرب بر روسیه کسب تجربه میکند. برای مثال در حال حاضر مجموعهای از کریدورهای قطار چین به اروپا بیشتر برای حمل کالاهای چینی به آسیای مرکزی و صادرات مجدد آنها به روسیه استفاده میشود. با این حال در میان این رونق تجاری، تنگناهای لجستیکی نیز افزایش مییابد. تقریبا هر بندر اروپایی از دریافت هرگونه محموله از روسیه یا به مقصد روسیه خودداری میکند. بزرگترین بنادر روسیه نیز همچنان با مشکلاتی روبهرو هستند: ولادی وستوک ظرفیت کشتیهای باری بزرگ را ندارد، در حالی که سنپترزبورگ از چین بسیار دور است، بنابراین فصل سوم بیانیه مشترک روسیه و چین تاکیدات ویژه بر «همکاری بندری و حمل و نقلی، از جمله توسعه مسیرهای لجستیکی بیشتر» و تعمیق همکاریهای مالی، «از جمله از طریق افزایش سهم ارز محلی در خدمات مالی» و افزایش همکاریهای صنعتی، «از جمله در زمینههای راهبردی مانند تولید خودرو و قایق، ذوب فلزات و مواد شیمیایی» دارد. همه اینها درباره همکاری روسیه و ایران نیز صدق میکند. برای مثال، در سادهسازی کریدور حملونقل بینالمللی شمال - جنوب (INSTC )، بویژه از آستاراخان در دریای کاسپین به بنادر ایران و سپس از طریق محورهای پاییندست آن به سمت خلیج فارس. باقریکنی، پیش از این گفته بود ایران به لطف «موقعیت ژئوپلیتیک استثنایی» در دسترسی به غرب آسیا، خلیجفارس، منطقه دریای کاسپین و اوراسیای بزرگتر، میتواند به «رشد اقتصادی و پتانسیل اقتصادی» همه بازیگران منطقه کمک کند. سفر هفته گذشته پوتین به چین شامل بازدید از قطب شمال شرقی هاربین بود که پیوندهای جغرافیایی - تاریخی قوی با روسیه دارد؛ آنجا نمایشگاه بزرگ چین و روسیه بیش از 5000 شرکت تجاری را جذب کرد. تصور نمایشگاه مشترک به همان اندازه موفق میان روسیه و ایران در یک بندر کاسپین دور از ذهن نیست.
* چارچوب در حال ظهور
آنچه روسیه، چین و ایران را به هم پیوند میدهد، در درجه اول یک چارچوب در حال ظهور است که توسط دولتهای تمدنی مستقل طراحی شده است. فقدان رئیسجمهور شهید رئیسی هیچ تغییری در این تصویر بزرگ ایجاد نمیکند.
ما در میانه یک فرآیند طولانی در برابر محیطی هستیم که دهها سال با درد و ترس مشروط شده است. این روند طی چند سال گذشته، با راهاندازی رسمی جاده ابریشم جدید در سال 2013، کشش بسیار زیادی به دست آورده است.
راه ابریشم جدید و ابتکار کمربند و جاده (BRI) اصطلاحا یک «پروژه پرومتهای»[1] است که به همان اندازه ژئوپلیتیک (جغرافیایی سیاسی) بودن، ژئواکونومیک (جغرافیایی اقتصادی) نیز است. به موازات آن، گسترش تدریجی نقش سازمان همکاری شانگهای به عنوان یک مکانیسم همکاری اقتصادی رخ داد که در اینجا نیز ایران علاوه بر نقشی که در جاده ابریشم جدید دارد، یکی از اعضای برتر پیمان شانگهای و بریکس است. پس از کودتای میدان اوکراین در سال 2014، مشارکت راهبردی روسیه و چین به معنی واقعی کلمه شروع به سرعت گرفتن کرد. کمی بعد، ایران نیز عملا تمام تولید نفت خود را به بریکس اختصاص داد. سپس ما امپراتوری غرب را در افغانستان تحقیر کردیم و عملیات نظامی ویژه (SMO) در اوکراین در فوریه 2022 همراه با گسترش بریکس به مناطق سابقا غربی در جنوب جهانی آغاز شد. شی در سفر بهیادماندنی بهار 2023 خود به مسکو، به پوتین گفت «تغییراتی رخ خواهد داد که در 100 سال گذشته دیده نمیشد» و هر دو باید در راس این تغییرات اجتنابناپذیر قرار بگیرند. این دقیقا محور گفتوگوهای هفته گذشته آنها در پکن بود. بمباران قلمرو فوق حفاظتشده [رژیم صهیونیستی] اسرائیل توسط ایران با دقت کامل - به عنوان پاسخی به حمله تروریستی به کنسولگری این کشور در یک کشور ثالث - پیامی شفاف و تغییربخش را ارسال کرد که برای اکثریت جهانی کاملا درک شده بود: قدرت سلطه در غرب آسیا رو به پایان است!
از دست دادن «ریملند»[2] نفرینی برای ژئوپلیتیک کاملا آمریکایی است و نیاز دارد دوباره آن را تحت کنترل درآورد چون میداند چقدر مهم است.
* جهت جدید
در هر حال فرشته تاریخ، به جهت جدیدی اشاره میکند؛ چین، روسیه و ایران در قامت حاکمانی طبیعی هستند که ظهور دوباره هارتلند را شکل میدهند. به طور خلاصه، این ۳ حاکم دارای سطح معرفتشناختی، اراده، خلاقیت، مهارت در سازماندهی، بینش و ابزار اعمال قدرت برای تحقق یک «پروژه پرومتهای» واقعی هستند. ممکن است معجزه به نظر برسد اما رهبری فعلی در هر ۳ کشور در این درک و تلاش مشترک سهیم هستند. در گذشته، شخصیتهای انقلابی ایران به کام غربیها بیش از اندازه سرسخت میآمدند اما ذائقه غرب در این حوالی دیگر اهمیتی ندارد. پس از چرخش بزرگ رئیسی به شرق و چندجانبهگرایی به دنبال سوگیری نادرست و ناموفق غربگرایانه حسن روحانی، رئیسجمهور سابق اصلاحطلب، باید دید کدام شخصیت ایرانی مکملی برای زوج شی و پوتین خواهد بود.
تحلیلگر راهبردی سرشناس برزیلی و نویسنده کتاب «امپراتوری آشوب» *
منبع: پایگاه کردل
-----------------
پینوشت
1- اصطلاحا به پروژههای جدید و چابکی گفته میشود که ویژگی آنها ارائه کارکنان ماهر و باتجربه به مشتریان با هدف برنده شدن مناقصهها و کسب امتیازهاست.
2- مفهومی که در اوایل قرن بیستم توسط نیکلاس جان اسپایکمن، استاد روابط بینالملل در دانشگاه ییل در مقابل نظریه هارتلند مطرح شد. بر این اساس ژئوپلیتیک یک کشور یا یک قاره بر حسب دسترسی آن به دریا تعریف میشود و از این منظر لبههای پرجمعیت غربی، جنوبی و شرقی قاره اوراسیا، ریملند اصلی جهان هستند.
ارسال به دوستان
بارندگیهای نرمال 2 ماه اخیر وضعیت ذخایر آبی 26 استان را در شرایط مناسب قرار داد
بهار بارشها
* افزایش 5 درصدی حجم پرشدگی سدها نسبت به سال گذشته
گروه اجتماعی: وضعیت بارشها در سال آبی جاری نسبت به سال گذشته در حالی بهتر گزارش شده است که بارندگیهای نرمال بهاری باعث شد کمبارشیهای فصول گذشته تا حد قابل توجهی جبران شود، به طوری که ورودی آب به سدهای کشور تا پایان اردیبهشت 32.2 میلیارد مترمکعب بوده که این میزان ورودی آب به سدها باعث افزایش ۵ درصدی حجم پرشدگی مخازن نسبت به سال قبل شده است. بارشهای ۲ ماه گذشته همچنین وضعیت ذخایر آب سدهای کشور را در اغلب استانهای کشور بهبود بخشید و باعث شد برخی سدها در پی ورودی حجم بالای آب سرریز شود و برخی استانها همچون خراسان رضوی، سیستانوبلوچستان، یزد و هرمزگان هم که به دلیل کمبارشی در طول سال با کمبود جدی منابع آبی مواجه بودند با وقوع بارشهای سیلآسا تا حدی از تنش آبی خارج شدند، هر چند در برخی استانها خساراتی نیز به بار آمد. بر این اساس سخنگوی صنعت آب با اشاره به بارشهای مناسب هفتههای گذشته، میانگین میزان پرشدگی سدهای کشور تا ۳۰ اردیبهشتماه را ۶۸ درصد اعلام کرد و گفت: ورودی آب به سدهای کشور اگرچه قابل توجه است ولی همچنان میزان پرشدگی ۱۵ درصد سدهای مهم کشور رضایتبخش نیست. فیروز قاسمزاده درباره آخرین وضعیت سدهای کشور از ابتدای سال آبی جاری تا ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ گفت: ورودی سدهای کشور تاکنون 32.2 میلیارد متر مکعب بوده و این میزان ورودی باعث افزایش ۵ درصدی حجم پرشدگی مخازن نسبت به سال قبل شده است. وی با اشاره به کاهش بیش از ۲۰ درصدی بارشها در استان تهران نسبت به وضعیت نرمال، درصد پرشدگی سدهای تامینکننده آب شرب پایتخت را ۳۰ درصد خواند و خاطرنشان کرد: با توجه به شروع فصل گرم و افزایش نیاز آبی، مدیریت مصرف در سطح کشور بویژه در آب شرب پایتخت بسیار حائز اهمیت است. قاسمزاده خاطرنشان کرد: بر اساس شبکه بارانسنجی، مبنای وزارت نیرو بارندگی کشور نسبت به میانگین دوره مشابه درازمدت ۳ درصد افزایش و نسبت به دوره مشابه سال آبی گذشته ۲۱ درصد افزایش نشان میدهد. وی تصریح کرد: استانهای تهران، قزوین، بوشهر، سمنان و فارس بیشترین کاهش بارندگی را دارند و استانهای سیستانوبلوچستان، یزد، خراسان جنوبی و ایلام از بیشترین افزایش بارش نسبت به نرمال برخوردار هستند.
* بارشهای فرانرمال در دوسوم استانهای کشور
اغلب استانها بویژه استانهای واقع در غرب و شمال غرب کشور از نظر بارشهای بهاری وضعیت مطلوبی داشتهاند و خوشبختانه بارندگی در آنها در حد نرمال و فراتر از نرمال بوده است. رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی گفت: استانهای تهران، سمنان و قزوین از نظر کمبارشی در بالاترین رتبه قرار دارند. احد وظیفه درباره وضعیت دما و بارش در خرداد ماه اظهار کرد: خرداد چندان ماه پربارشی در ایران نیست و انتظار داریم بارش در ماه جاری تقریبا در حد نرمال باقی بماند، هرچند بویژه در نیمه دوم این ماه چندان باران نمیبارد. دما طی خرداد بهطور متوسط یک تا 2 درجه سلسیوس فراتر از نرمال پیشبینی میشود، علاوه بر آن تابستانی گرمتر از وضعیت نرمال را انتظار داریم. وی در ادامه با اشاره به بارشهای ماههای گذشته گفت: بارندگیهای فصلی خوشبختانه طی فروردین و اردیبهشت خوب و به طور متوسط حدود ۶۰ درصد بیش از حد نرمال بود و تا حد زیادی توانست کمبود بارش در فصل پاییز و نیمه اول فصل زمستان را جبران کند. در کل اسفند، فروردین و اردیبهشت خوشبختانه ماههای خیلی خوبی از نظر بارش بودند، بویژه اردیبهشتماه که بارشهای فراتر از نرمال زیادی ثبت شد. رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی ادامه داد: مشکل ما بویژه در استانهایی است که یا بارشهای داخلی کمی دارند یا متاثر از بارشهای کشورهای همسایه هستند، البته با بارشهای اخیر شرایط بهتر شد. وی با بیان اینکه دامنههای جنوبی البرز از شمال غرب تا شمال شرق بهطور نسبی کمبارش هستند که شامل تهران، قزوین، البرز، سمنان و خراسان رضوی میشوند، گفت: استانهای تهران، سمنان و قزوین از نظر کمبارشی در بالاترین رتبه قرار دارند، بهگونهای که بارندگی در استانهای قزوین و سمنان تا ۴۰ درصد و در استان تهران ۳۶ درصد کمتر از وضعیت نرمال بوده است. البرز نیز چون حوضه مشترک با تهران دارد، میتواند در دسته کمبارشترین استانهای کشور گنجانده شود. به گفته وظیفه، وضعیت بارش در استانهای قم و مرکزی نیز چندان رضایتبخش نیست. وی در بخش دیگری از صحبتهای خود با بیان اینکه بارشهای بهاره توزیع خیلی خوبی داشته است، اظهار کرد: سایر استانها بویژه استانهای واقع در غرب و شمال غرب از نظر بارش وضعیت مطلوبی داشتهاند و خوشبختانه بارندگی در آنها در حد نرمال و فراتر از نرمال بوده است، بنابراین انتظار میرود از نظر کشاورزی سال پرمحصولی داشته باشیم. وظیفه در پایان درباره وضعیت دمای اردیبهشت گفت: میانگین دمای هوا طی ماه گذشته در حد نرمال تا فراتر از حد نرمال بود و بیهنجاری دمایی شدید نداشتیم.
* تداوم رگبار باران در نقاط مختلف کشور
به دنبال بارشهای بهاری، اغلب استانهای کشور همچنان با بارش پراکنده باران مواجهند چنانکه طبق گزارش سازمان هواشناسی، روز گذشته ساکنان استانهای گیلان، مازندران، شمال استانهای آذربایجان غربی و شرقی و برخی نقاط استانهای اردبیل، گلستان، زنجان، قزوین، البرز، تهران، قم، مرکزی، سمنان، شمال استانهای اصفهان و یزد، جنوب ایلام، ارتفاعات استانهای خوزستان و چهارمحالوبختیاری در برخی ساعات شاهد رگبار باران بودند. بر این اساس رئیس مرکز ملی پیشبینی و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوای سازمان هواشناسی از وقوع رگبار و رعدوبرق در نقاط مختلف ایران و افزایش دما در نوار شمالی کشور خبر داد. صادق ضیاییان افزود: از دوشنبه تا پنجشنبه (۷ تا ۱۰ خرداد) در ساعات بعدازظهر و اوایل شب در ارتفاعات استانهای واقع در شمال غرب و ارتفاعات مرکزی البرز رگبار پراکنده گاهی رعد و برق و وزش باد شدید موقت انتظار میرود، همچنین از دوشنبه تا پایان هفته روند افزایش دما در نوار شمالی کشور بویژه در استانهای ساحلی خزر و اردبیل رخ خواهد داد. به گفته ضیاییان، یکشنبه دریای خزر و دوشنبه و سهشنبه خلیج فارس مواج پیشبینی میشود.
***
رفع نگرانی کمبود ذخایر آبی
رئیس مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم سازمان محیط زیست گفت: بارشها در سال آبی جاری هر چند مناسب بوده و باعث شد در برخی استانها که با کمبود منابع آبی مواجه بودند نگرانیها تا حدی برطرف شود ولی چنانچه برنامههای سازگاری با تغییر اقلیم در سالهای گذشته اجرا میشد، بیتردید نهتنها بارشهای سیلآسا خسارتی به بار نمیآورد، بلکه با اجرای برنامههای آبخیزداری و آبخوانداری گسترده، آب قابل توجهی جذب زمین میشد و فرسایش خاک نیز اتفاق نمیافتاد. داریوش گلعلیزاده در گفتوگو با «وطن امروز» با بیان اینکه هماکنون استانهایی نظیر اصفهان، فارس، کرمان، تهران به دلیل استفاده بیش از حد از منابع سفرههای آب زیرزمینی با فرونشست مواجه هستند، افزود: به منظور حفاظت و صیانت از آب و خاک در برنامه هفتم توسعه، برنامهای تحت عنوان مدیریت تغییرات اقلیمی با رویکرد افزایش سازگاری با اثرات آن و کاهش آسیبپذیری تدوین و تصویب شده است تا تمام بخشهای کشور ماموریت خود را در اجرای این مصوبه منطبق کنند؛ اقدامی که بیتردید باعث جلوگیری از هدررفت منابع آبی شده و از طرفی طبیعت نیز در معرض تخریب قرار نمیگیرد. گلعلیزاده ادامه داد: اگر فرونشست اتفاق بیفتد دیگر آن بخش از خاک قابل برگشت نیست و چون دیگر قابلیت جذب آب ندارد، با بارشهای تند موجب تشدید سیلاب میشود.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|