|
اخبار
فلیک با بارسا 2 ساله بست
هانسی فلیک قراردادی 2 ساله با بارسلونا امضا کرد و جانشین ژاوی هرناندس شد. هانسی فلیک قراردادی 2 ساله با باشگاه کاتالان امضا کرد تا هدایت آبیواناریها را بر عهده بگیرد. خوان لاپورتا، رئیس باشگاه بارسلونا پس از تیره شدن روابطش با ژاوی تصمیم به برکناری او گرفت و هانسی فلیک، سرمربی اسبق بایرن مونیخ و سابق تیم ملی آلمان، جانشین او شد. فلیک زمانی که بایرن مونیخ را در لیگ قهرمانان اروپا هدایت میکرد، بارسلونا را ۸ -۲ شکست داده بود. او که سال ۱۹۶۵ در هایدلبرگ آلمان متولد شد، مربیگری را سال ۱۹۹۶ در افسی ویکتوریا بامنتال آغاز کرد و سال ۲۰۰۰ هدایت هوفنهایم را بر عهده گرفت و 5 فصل در این تیم ماند و سپس به سالزبورگ رفت تا بخشی از کادر مربیگری جووانی تراپاتونی و لوتار ماتئوس شود.
***
یحیی گلمحمدی جنایات رژیم صهیونیستی را محکوم کرد
یحیی گلمحمدی با انتشار پستی در صفحه شخصی خود جنایات رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین را محکوم کرد. یحیی گلمحمدی، سرمربی پیشین تیم فوتبال پرسپولیس تهران با انتشار پستی در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی «اینستاگرام» به دفاع از مردم فلسطین برابر جنایات رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین و محکومیت کشتار کودکان «رفح» پرداخت. او در این پست از عکسی استفاده کرد که طی ساعات اخیر بیش از ۳۳ میلیون کاربر در سراسر دنیا در واکنش به حمله رژیم اسرائیل به کمپ پناهندگان غیرنظامی در رفح، در صفحه اینستاگرام خود استوری کردند. تصویری با عنوان «همه نگاهها به رفح» است.
***
راز مصدومیت 5 دقیقهای حسینی چه بود
سیدحسین حسینی به طرز عجیبی و در لحظاتی که پرسپولیس گل تساوی را دریافت کرده بود، دچار مصدومیت شد. هواداران استقلال، استادیوم آزادی را به مدت 9 دقیقه روی سرشان گذاشتند. درست در لحظاتی که شمس آذر با به ثمر رساندن گل تساوی برابر پرسپولیس، معادلات را در صدر جدول ردهبندی تغییر داده بود، آبیپوشان از اتفاقات رخ داده در استادیوم سردار آزادگان قزوین خوشحال و شادمان بودند. در لحظاتی که استقلال پشت محوطه جریمه صاحب یک ضربه کاشته شده بود، دروازه پرسپولیس باز شد تا ورزشگاه آزادی منفجر شود. آبیها تصورش را هم نمیکردند که این شادی بسیار زودگذر باشد و دقایقی بعد، مسعود ریگی دروازه شمسآذر را باز کند و دوباره سرخها به صدر بازگردند. اما در دقیقه 53 دیدار استقلال و درست دقایق کوتاهی پس از اینکه خبر دریافت گل تساوی پرسپولیس به استادیوم آزادی رسیده بود، اتفاق عجیبی برای کاپیتان آبیها رخ داد که منجر به وقفه 5 دقیقهای در جریان مسابقه شد و حتی گمان میرفت باید شاهد تغییر درون دروازه این تیم باشیم. زمانی که سیدحسین حسینی قصد داشت از کنار دروازه بازی را آغاز کند، پای راست او پیچ خورد و روی زمین افتاد. گلر آبیها که به نظر میرسید از شدت درد زیاد به خود میپیچد، از کادر پزشکی درخواست کرد برای مداوای او وارد زمین شوند. ابتدا تصور میشد این ترفندی برای وقفه انداختن در بازی است تا دیدار آبیها وقتهای اضافه بیشتری داشته باشد و آنها از نتیجه پایانی دیدار پرسپولیس نیز اطلاع داشته باشند اما زمانی که برخی بازیکنان استقلال مانند سلیمی و رضاوند رو به کادر فنی درخواست تعویض حسینی را داشتند، به نظر میرسید موضوع جدی است. بهزاد غلامپور نیز که تمام حواسش به نظر نهایی کادر پزشکی بود، محمدرضا خالدآبادی را از روی نیمکت بلند کرد و گلر دوم آبیها نیز برای ورود به زمین مسابقه آماده شد. آسیبدیدگی عجیب حسینی باعث توقف 5 دقیقهای مسابقه شد و جالب اینکه درست در همان لحظات، مسعود ریگی گل دوم پرسپولیس را به ثمر رساند تا ورزشگاه آزادی خیلی زود غرق در سکوت شود. در نهایت نیز حسینی بدون هیچ مشکلی از زمین بلند شد و برخلاف تصاویری که از تلویزیون به نمایش گذاشته شد و درد شدیدی که در صورت او مشاهده میشد، کاپیتان آبیها مشکلی برای ادامه بازی نداشت و تا پایان نیز در زمین مسابقه حضور داشت. جالب اینکه بازی استقلال و گلگهر هم با 10 دقیقه وقت اضافه، چند دقیقه دیرتر از بازی پرسپولیس به پایان رسید، در حالی که هواداران استقلال با عصبانیت از گوشی موبایل شادی بازیکنان تیم رقیب را روی زمین چمن سردار آزادگان مشاهده میکردند.
***
پرونده «هاکان دمیر» در بسکتبال ایران بسته شد
خداحافظی با مربی ترک
فدراسیون بسکتبال با پرداخت آخرین مطالبات «هاکان دمیر» سرمربی پیشین تیم ملی و تسویه حساب کامل با او، پرونده این مربی ترکتبار در بسکتبال ایران را بست. اردیبهشت سال گذشته فدراسیون بسکتبال در پایان بررسیهای خود برای انتخاب سرمربی جدید تیم ملی، درباره هاکان دمیر به جمعبندی رسید. قرارداد همکاری با این مربی در نخستین گام یک ساله منعقد شد اما عدم نتیجهگیری مطلوب از این همکاری در جامجهانی و بازیهای آسیایی موجب شد تصمیمی برای تمدید قرارداد اتخاذ نشود. بدین ترتیب بعد از یک سال با اتمام قرارداد منعقد شده، همکاری فدراسیون بسکتبال و هاکان دمیر به صورت رسمی به پایان رسید و پرونده آن با پرداخت تمام مطالبات برای همیشه بسته شد. محسن معززیفر، دبیر فدراسیون بسکتبال در گفتوگویی در این زمینه گفت: درباره دمیر اصلا بحث اخراج نیست. قراردادی بود که تمام شد و از آنجا که تمدید نشد، ادامه همکاری طرفین منتفی شد. دبیر فدراسیون بسکتبال تاکید کرد: برای بسته شدن پرونده این همکاری نیاز به تسویهحساب بود که انجام شد. تمام مطالبات دمیر از طرف فدراسیون بسکتبال پرداخت شده است. این مربی هیچ طلبی از بسکتبال ایران ندارد. هاکان دمیر با تجربه مربیگری در تیمهای آنادولو، ته کل اسپور، مرسین ترکیه، بشیکتاش، پینار، کارشیاکا، ترابوزان اسپور، توفاش، بلکشهیر و دینامو بخارست و همچنین هدایت تیم ملی بسکتبال ترکیه در پنجرههای پنجم و ششم انتخابی جامجهانی به ایران آمد، با این حال نتوانست به انتظارات پاسخ دهد.
ارسال به دوستان
بازی استقلال - پیکان در ورزشگاه پاس قوامین
دیدار تیمهای استقلال و پیکان در ورزشگاه پاس قوامین برگزار خواهد شد. در جلسهای که در محل سازمان لیگ برگزار شد مسؤولان به این نتیجه رسیدند که این بازی در همان ورزشگاه قبلی و اعلام شده برگزار شود. همچنین مقرر شد از هر 2 تیم ۶۰ نفر در ورزشگاه حضور داشته باشند.
ارسال به دوستان
بررسی حالتهای قهرمانی در هفته آخر؛ پرسپولیس و استقلال چند درصد شانس دارند؟
2 شکارچی و یک جام
هفته بیستونهم لیگ برتر فوتبال با برگزاری ۸ مسابقه به پایان رسید. استقلال و پرسپولیس این هفته مقابل رقبای خود به پیروزی رسیدند تا کار قهرمانی به هفته پایانی کشیده شود. آبیپوشان پایتخت در ورزشگاه آزادی مقابل گلگهر سیرجان به برتری یک بر صفر دست یافتند و شاگردان اوسمار ویرا هم در قزوین شمسآذر را ۳ بر یک شکست دادند. با این نتایج پرسپولیس در جدول ۶۵ امتیازی شد و با یک امتیاز اختلاف نسبت به استقلال ۶۴ امتیازی صدر جدول را حفظ کرد. پرسپولیس و استقلال روز شنبه 12 خرداد در هفته پایانی به ترتیب با مس رفسنجان و پیکان تهران بازی دارند.
* پرسپولیس ببرد، قهرمان میشود
در صورتی که سرخپوشان پایتخت در هفته پایانی از سد مس رفسنجان بگذرند، بدون توجه به نتیجه بازی پیکان - استقلال قهرمان میشوند و برای دومین سال متوالی جام را بالای سر خواهند برد. پرسپولیس در نیمفصل اول مقابل مس به تساوی رسید و در این بازی هم کار سختی برای کسب ۳ امتیاز خواهد داشت. این تیم در صورت کسب برد در بازی هفته سیام، به امتیاز ۶۸ میرسد و ضمن کسب عنوان قهرمانی، با بهترین رکورد امتیازگیری تاریخ لیگ برتر که مربوط به استقلال در لیگ بیستویکم است برابری خواهد کرد. استقلال هم در صورت کسب پیروزی مقابل پیکان و نایبقهرمانی، با ۶۷ امتیاز به بهترین نایبقهرمان تاریخ لیگ برتر تبدیل میشود که این نشاندهنده سنگین بودن کورس قهرمانی این فصل است.
* استقلال نبرد، قهرمان نمیشود
استقلال در هفته پایانی با پیکان بازی دارد و باید این بازی را ببرد تا در صورت لغزش پرسپولیس به مقام قهرمانی برسد. در صورت شکست استقلال مقابل پیکان، پرسپولیس با کسب هر نتیجهای مقابل مس قهرمان خواهد شد. آبیها در صورت کسب نتیجه تساوی اما از شانس کمی برای قهرمانی برخوردار خواهند بود. اگر استقلال مقابل پیکان مساوی کند و پرسپولیس با اختلاف بیش از ۳ گل در آزادی شکست بخورد، آن موقع ۲ تیم همامتیاز خواهند شد و آبیها با تفاضل گل بهتر نسبت به تیم اوسمار ویرا جام را بالای سر میبرند؛ اتفاقی که البته احتمال رخ دادن آن بسیار پایین است و استقلال اگر پیکان را نبرد، باید قید قهرمانی را بزند. اگر استقلال در بازی با پیکان برنده شود و پرسپولیس برابر مس رفسنجان پیروز نشود، در آن صورت شاگردان جواد نکونام با ۶۷ امتیاز به مقام قهرمانی میرسند و دیگر نیازی هم به تفاضل گل بهتر نخواهند داشت.
* شانس ۷۷ درصدی پرسپولیس برای قهرمانی
۲ بازی استقلال و پرسپولیس در هفته سیام در مجموع ۹ حالت دارد که در ۷ مورد سرخپوشان قهرمان میشوند و تنها در ۲ حالت که باخت و تساوی پرسپولیس و برد استقلال است، جام به تیم نکونام خواهد رسید. این یعنی پرسپولیس ۷۷ درصد شانس قهرمانی دارد و استقلال که تا پیش از هفته بیستوهشتم شانس اول قهرمانی بود، تنها ۲۳ درصد ممکن است جام قهرمانی لیگ بیستوسوم را تصاحب کند. البته خبر خوش برای استقلالیها این است که در صورت تکرار نتایج دور رفت، این تیم ۳ و پرسپولیس یک امتیاز کسب میکنند و این به معنای آبی شدن جام قهرمانی لیگ بیستوسوم خواهد بود. استقلال در سالهای اخیر همیشه عملکرد خوبی مقابل پیکان داشته و از آخرین شکست آبیها مقابل خودروسازان ۱۵ سال میگذرد. در طرف مقابل پرسپولیس هم مقابل مس رفسنجان نتایج خوبی گرفته و در ۷ بازی، به ۵ برد و ۲ تساوی رسیده است.
ارسال به دوستان
استقلال و امید به روز خوب مس رفسنجان در آزادی
تعیین قهرمان در گام آخر
عبدالله دارابی: استقلال هفتهها در صدر بود و نساجی چون پارسال سدی در راهش شد تا در مهمترین روزها صدر را تقدیم رقیب کند و پرسپولیس هفتهها در حسرت صدر، اما در بهترین زمان به آرزویش رسید و اینک ابتکار کار را به دست دارد. شمسآذر قزوین یکی از آن تیمهایی بود که استقلالیها توقع و حتی باور داشتند که از پس پرسپولیس برمیآید تا صدر مجددا آبی شود، ولی این تیم خوب شهرستانی در همان جایی که به مدعیان باج نمیداد مغلوب شاگردان اوسمار شد . هرچه خط دفاعی و سنگربان شمس آذر با تزلزلشان، خط بطلانی بر باور استقلالیها کشیدند تا پرسپولیس روحیه گرفته از بازی قبل در رسیدن به بردی قاطع کار سختی در قزوین نداشته باشد اما در ورزشگاه آزادی، محمدرضا اخباری مانعی محکم برابر میزبان بود و بارها با واکنشهای خوبش سد راه شاگردان نکونام شد تا آنها فقط یک بار موفق شوند تور دروازهاش را بلرزانند. تیم نکونام که اکثر بازیهای امسال و بویژه چند هفته اخیر را با روشی واحد پشت سر گذاشته است، در بازی با گلگهر نیز به همان شیوه بازی روی آورد و شاگردان اوزونیدیس با علم به این موضوع و شناخت کاستیهای آن، راه را بر آنان بستند. استقلال هرچه با اصرار به این روش به در بسته میخورد باز بر استفاده از آن پای میفشرد و اخباری باتجربه نیز سنگربانی نبود که به راحتی تسلیم ارسالهای آنان شود. آبیپوشان تهرانی در یکی از معدود دفعات تغییر تاکتیکشان در دقیقه ۳۵ و با شوت ماشاریپوف تا مرز تسلیم کردن اخباری پیش رفتند، اما رزاقپور با جاگیری مناسب توپ را از روی خط دروازه و با ضربه سر به کرنر فرستاد. علت عدم توفیق استقلالیها در روش بازیشان، تنها بودن بلانکوست و همین باعث میشود توپهای پس از تاثیرگذاری بلانکو - موسوم به توپهای سوم - بلااستفاده بماند یا در تملک حریف قرار گیرد؛ اشتباه تاثیرگذاری که در تیم استقلال به کرات مشاهده شده است. در دومین دقیقه وقتهای تلف شده نیمه اول، آبیپوشان این ضعف مفرط را برطرف کردند و در نتیجه صاحب گل شدند؛ سانتر حردانی با کنترل سینه بلانکو به روزبه چشمی که به درستی خود را در معرض استفاده از توپ سوم قرار داده بود، رسید و این بازیکن با یک بغل پای دقیق سرانجام اخباری را تسلیم و تیمش را صاحب گل کرد. نیمه دوم شاگردان نکونام باز به روش همیشگیشان روی آوردند و بیشتر به حفظ تک گل زده خود پرداختند، در حالی که آنان میزبان بودند و یک گل نیز حاشیه امنیتی ایجاد نمیکرد! میهمان نیز برای فرار از شکست بر حملاتش افزود ولی مهمترین موقعیتشان، فرار زیبا و سریع امیر جعفری از کمند دفاع استقلال بود که در نهایت توپ به تور کنار دروازه حسینی برخورد کرد. استقلالیها بار دیگر در معدود تغییر روش حملاتشان، بلانکو را با پاسی تودر در موقعیت گلزنی قرار دادند اما خروج خوب اخباری و ضربه بد این مهاجم، این فرصت را به بار ننشاند تا استقلال با همان یک گل و با توجه به پیروزی رقیبش به امید روز آخر و احتمالات بماند. شنبه روز پایانی لیگ برتر جاری و تعیین قهرمان است؛ ماراتنی که تکلیفش برای ۲ مدعی قهرمانی به گام آخر کشیده شده؛ البته با جلوتر بودن پرسپولیس در رسیدن به جام. در گام پایانی، فرمان در دست خود سرخپوشان است و استقلال؛ امیدوار به روز خوب مس رفسنجان و صد البته خودشان هم که حتما باید پیکان را شکست دهند.
ارسال به دوستان
پلک نزنید! احتمال هر اتفاقی در روز پایانی لیگ برتر وجود دارد
لغزش قرمزها آرزوی آبیها
زهره فلاحزاده: بازیهای هفته ماقبل آخر لیگ بیستوسوم قرار بود به شکل همزمان راس ساعت ۲۰ سهشنبه آغاز شود اما به دلیل روشن نشدن نورافکن ورزشگاه قزوین، ۲ بازی ساعت ۲۰:۲۰ آغاز شد. ۲ دیدار مهم که سرخابیها برای قهرمانی و ۳ دیدار حساس که تیمهای پایین جدولی برای بقا میجنگیدند، اهمیت این هفته از لیگ برتر را بیش از پیش کرده بود. در این هفته تنها تیمی که تکلیفش مشخص شد، صنعت نفت آبادان بود که با نتیجه ۲ بر یک به ذوبآهن میزبان باخت تا با ۲۱ امتیاز به لیگ آزادگان سقوط کند؛ تیمی که از ابتدای فصل شرایط خوبی نداشت و نیمکتش دائم در حال تغییر بود. در این بین اما سرنوشت قهرمان لیگ به هفته پایانی کشیده شد. استقلالیها که هفته پیش صدر جدول را بعد از 25 هفته با تساوی برابر نساجی به پرسپولیس هدیه دادند، در ورزشگاه آزادی میزبان گلگهر سیرجان بودند که نه توان کسب سهمیه داشت و نه خطر سقوط را حس میکرد. در قزوین هم پرسپولیس میهمان شمسآذری بود که یقه خیلی از تیمهای بزرگ را در ورزشگاه خانگی خود گرفته بود. این دیدار به قدری حساس بود که چشم و گوش هواداران حاضر در ورزشگاه آزادی بیشتر به ورزشگاه سردار آزادگان قزوین بود و آنها منتظر لغزش قرمزپوشان بودند که بتوانند بار دیگر به صدر جدول بازگردند. استقلال بازی را آرام شروع کرد. این دیدار که به دلیل حساسیت بالا موقعیتهای چندانی در نیمه اول آن خلق نشد، در واپسین لحظات نیمه نخست و در وقتهای اضافه با تک گل روزبه چشمی به سود استقلال به پایان رسید. در نیمه دوم تیم نکونام به دنبال حفظ نتیجه بود و گلگهریها از این عقبنشینی استفاده کرده و به دروازه حریف نزدیک شدند اما واکنشهای سیدحسین حسینی، دروازهبان استقلال مانع گلزنی گلگهریها میشد. هر چند شاگردان نکونام در چند مرحله با دروازهبان سیرجانیها تک با تک شدند اما مهاجمان با بیدقتی محض موقعیتها را از دست دادند. هر چه بود استقلال با چنگ و دندان از تکگلش محافظت کرد و به برتری رسید اما شاید نخستین برد آبیها در این فصل بود که هوادارانش را خوشحال نکرد، چرا که تیم پرسپولیس با نتیجه ۳ بر یک شمسآذر را شکست داد تا همچنان در صدر جدول باقی بماند. حالا تعیین قهرمان به هفته پایانی لیگ که شنبه ۱۲ خرداد برگزار میشود، کشیده شده است؛ جایی که پرسپولیس باید در ورزشگاه مملو از تماشاگرانش به مصاف مس رفسنجان رده دهمی برود که این هفته در خانه به تیم پایین جدولی و در حال سقوط استقلال خوزستان ۳ بر ۲ باخت. از طرفی استقلال هم در ورزشگاه پاس قوامین (شهید دستگردی) میهمان پیکانی است که خطر سقوط به لیگ یک را احساس میکند، از این رو بازی راحتی پیش روی آبیها نیست. به هر حال باید دید پرسپولیسی که هفته بیستوهشتم به یکباره صدر را بعد از مدتها از استقلال ربود، به قهرمانی دوباره میرسد یا معجزهای برای آبیها رخ میدهد و تمام تلخیهای این فصل را با شیرینی قهرمانی به پایان میرسانند. اینکه لیگ بیست و سوم تا ایستگاه آخر تکلیف قهرمانش مشخص نشده، نشان از جذابیت رقابتهای لیگ دارد اما چه کسی میتواند اتفاقات عجیب و غریب این فصل را کتمان کند. اشتباهات داوری در طول فصل وجود داشت و ۲ تیم استقلال و پرسپولیس یکدیگر را محکوم میکنند که هر یک از این اشتباهات منتفع شدهاند. جز مسائل داوری، این لیگ حواشی دیگری هم داشت از جمله موضوع قانون سقف بودجه که بر اساس آن از سپاهان و پرسپولیس به ترتیب 4 و 2 امتیاز کسر شد اما به یکباره امتیازات کسرشده، برگشت! اگر کسر امتیاز درست بود، چرا بعدا امتیازات کسرشده بازگردانده شد، اگر غلط بود، چرا در موردش هیچکس توبیخ نشد. همین اتفاقات باعث بدبینی خیلی از هواداران نسبت به وقایع رخ داده شده است. ارسال به دوستان
یادداشت
راهبلد تصمیمهای سخت
سمیرا کریمشاهی: این روزها بررسی کارنامه شهید دکتر حسین امیرعبداللهیان بیشتر بر مجاهدتهای او در عرصه حمایت از فلسطین متمرکز شده است، البته به درستی او صدای کودکان مظلوم و بیپناه فلسطین در مجامع بینالمللی نامیده میشود اما دکتر امیرعبداللهیان در سابقه دیپلماتیک خود نقاط درخشان متعددی دارد که مرور آنها خالی از لطف نخواهد بود. قرن بیستویکم رخدادهای مهم خاورمیانهای را در خود جای داده که هرکدام به تنهایی میتواند نوعی گذار از وضعیتی به دوران دیگری باشد و سر آغاز تاریخ جدید برای منطقه غرب آسیا نام بگیرد. به تبعیت از آن تصمیمگیری و کنشگری برای بازیگران منطقهای و بینالمللی حیاتی و ضروری میشود تا در تحولات نظمی بتوانند جایگاه متناسب با خود را بیابند، البته به موازات تحولات و ارتباط آن با بازیگران، اعمال تصمیمها چندان کار آسانی نیست. در این میان جمهوری اسلامی ایران ۲ بزنگاه مهم در سطح تصمیمگیری سخت و پیچیده را تجربه کرد که توانست با درایت و هوشیاری جمعی از این پیچهای تاریخی عبور کند. یعنی حمله اشغالگرانه آمریکا به عراق و جنگ در سوریه که اگرچه اکنون نگاه تاریخی به آنها سهل است، در زمانه خود با درهمتنیدگی متغیرها به منظور اخذ تصمیم چگونگی برخورد با رخداد مواجه بود. واضح است در چنین مواقعی در کنار تحولات میدانی، دستگاه دیپلماسی نقش پیشران را در حل معادلات شکلگرفته دارد. شهید امیرعبداللهیان از جمله افراد موثر در پیشبرد ۲ پرونده در میدان دیپلماسی بود. یکی از ابعاد تصمیمگیری با درجه سختی بالا در این ۲ رخداد، فشارهای داخلی و بینالمللی جهت وادار کردن ایران به رفتاری بود که در ظاهر به دنبال صلح و امنیتزایی است اما در عمل نه تنها منافع ملی ما و ملتهای منطقه را تامین نمیکرد، بلکه بر دامنه بحرانهای فعال موجود میافزود. برای مثال هرچند اکنون با بازخوانی سیر تحولات، واضح است طرح آمریکا برای اشغال خاک عراق و دخالت در تعیین سرنوشت ملت آن کشور نتیجهای جز جنایت و خسارت بر ملت عراق که تاکنون آثار آن باقی است، نداشته و خبری از آبادانی و جاری و ساری ساختن صلح و دموکراسی نیست اما در سالهای اولیه قرن بیستویکم و سپس آغاز حمله، جریان مسلط رسانهای غرب چنان زمینهسازی کرد که حتی در داخل کشور جریانهای غربگرا مرعوب چنین حضوری از آمریکا در منطقه شدند. تا جایی که گروهی از آنها با بیانیه معروف «بهار بغداد» بر سرنوشت انسان عراقی زیر چکمههای اشغالگران آمریکایی غبطه میخوردند! در چنین فضایی و فشاری که بر تصمیمگیران و دستگاه دیپلماسی ما وارد میشد انتخاب مسیر درست و قرار نگرفتن تحت تاثیر مطالبات کاذب امری بس دشوار بود که عبور موفق از آن نیازمند وجود دیپلماتهای هوشیار با درک چگونگی تامین منافع ملی بود. در چنین شرایطی دکتر امیرعبداللهیان به عنوان دستیار وزیر وقت خارجه در امور عراق از جمله افرادی بود که به رغم فشارهای داخلی و بینالمللی مبنی بر همکاری با آمریکا به صرف موقعیت پیشآمده در سرنگونی صدام، معتقد به پیشبرد پرونده عراق با تکیه بر ملت و گروههای نزدیک به ایران و نه از طریق همکاری با آمریکاییها بود. شهید امیرعبداللهیان در مصاحبهای میگوید: مرز مشترک و همسایگی با عراق، پیوندهای فرهنگی و دینی و انسجامبخشی به معارضان عراقی که بخش غالب آنها تحت حمایت ایران بودند دستان ایران را پر کرده بود اما در مقابل آمریکاییها صرفا متکی به زور بودند، لذا در چنین شرایطی هماهنگی و همکاری با آمریکا بیمعنی است.
با گذشت زمان، هنگامی که عراقیها طعم شعارهای توخالی آمریکا با عنوان توسعهبخشی عراق و دموکراسیسازی را با خونهای عزیزان خود چشیدند، از ایران به عنوان تنها روزنه امید باقیمانده برای نجات درخواست کردند وارد مذاکره با طرف آمریکایی شود. اصرار گروههای عراقی باعث شد ایران با شروطی که مقام معظم رهبری تعیین کردند از جمله سهجانبه بودن مذاکرات و حضور هیات عراقی و مذاکره صرفا برای عراق، پشت میز مذاکره بنشیند. دکتر امیرعبداللهیان از اعضای اصلی تیم مذاکرهکننده ایرانی و مسؤول کمیته سیاسی - امنیتی مذاکرات سهجانبه با آمریکاییها بود. دیپلمات شهید و هیات تحت نظر او در مذاکرات کمیته سیاسی - امنیتی اجازه ندادند آمریکاییها به هدف خود در تروریستی نامیدن گروههای نظامی شیعه دست یابند. از سویی طرف آمریکایی علاقهای به بررسی پرونده تروریستهایی همچون القاعده حاضر در عراق در این مذاکرات نداشت. طبق پیشبینی رهبر انقلاب، چون آمریکاییها نمیتوانستند زیادهخواهیهای خود را به کرسی بنشانند بعد از ۳ دور مذاکره میز را ترک کردند. دکتر امیرعبداللهیان با تاکید بر اینکه نوع حضور تیم ایرانی انتقال تجربهای برای گروه عراقی در مواجهه با آمریکاییها بود، درباره دستاورد مذاکرات در این راستا اعتقاد داشت: «مهمترین نکتهای که ابهت آمریکاییها را جلوی چشمان عراقیها فروریخت، فرار آمریکاییها از میز مذاکره بود. این بدترین قسمت داستان بود. آمریکا با آن ابهت، با 170هزار نیروی نظامی در عراق، عصاره آدمهایش مثل معاون ژنرال پترائوس که کل نخبگان و استراتژیستهای پنتاگون برای مذاکره پشت این آدم بودند و خود آقای رایان کراکر و بدنه کارشناسی خود را آماده کرده بودند اما در این مذاکره عراقیها دیدند آمریکا با رفتاری غیرمنطقی و ضعیف، از میز مذاکره فرار کرد و این بزرگترین افتضاحی بود که از نظر سیاسی و اعتباری جلوی عراقیها به بار آوردند، بنابراین بزرگترین کمکی که ما به عراقیها کردیم این بود که شناختشان از آمریکاییها کاملتر و واقعیتر شد».
تحول مهم دیگر، آغاز بحران در سوریه و تبدیل شدن آن به یک نبرد بینالمللی بود. دشواری شرایط تصمیمگیری برای ایران حتی از دوران اشغال خاک عراق هم پیچیدهتر بود.
بهار بغداد که آوردهای جز خزان برای منطقه نداشت اکنون با جعل کلیدواژه بهار عربی در سوریه خودنمایی میکرد. بسیاری در داخل و حکام منطقهای از ایران انتظار داشتند با موج ایجادشده همراهی کند. شهید امیرعبداللهیان در گفتوگویی با تاکید بر عزم راهبردیای که نشأتگرفته از درک رهبری از تحولات بود، وضعیت تشتت آرا در داخل را تایید میکند: «از بزرگان ما، از نظامیان گرفته تا سیاسیون حتی افراد پا به رکاب ما در حوزه مقاومت در مقاطع سختی دچار تشکیک و تردید شده بودند که اگر نگاه و دستورها و هشدارهای صریح ایشان [مقام معظم رهبری] نبود، به جرأت میتوانم بگویم ما در همان یک سال اول، حوزه استراتژیک سوریه در غرب آسیا را از دست داده بودیم». ایران به رغم هشدارهایی که به دولت سوریه داده بود اعتقاد داشت سرنگونی نظام سوریه بر اساس یک نقشه و توطئه خارجی است و تاکید بازیگران خارجی بر روی آنچه خواست مردم سوریه عنوان میشود صرفا یک تله برای پیشبرد اهداف خود است.
اما فضا چنان آشفته و صحنه پیچیده شده بود که بعضی از دولتهای دوست ایران سعی داشتند با تاکید بر مواضع انقلاب اسلامی مسیر غلط و درست را نشان ایران دهند. دکتر امیرعبداللهیان در خاطراتی که از روزهای بحرانی سوریه ثبت کرده، از فشار روانی که سعی میشد به هیات رایزن و دیپلماتیک ایران وارد کنند، میگوید. از ایشان نقل شده است احمد داوود اغلو و شیخ حمد، وزرای خارجه وقت ترکیه و قطر تاکید داشتند بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام(ره)، مخالف ظلم بودند و بعد استدلال میکردند آقای بشار اسد مورد قبول مردم کشورش نیست و نتیجه میگرفتند شما به تبعیت از رهبر خود باید به سرنگونی آقای بشار اسد رضایت دهید، یا اینکه کار به جایی رسید که داوود اغلو هفتهای ۳ مرتبه با وزیر خارجه ما، دکتر صالحی تماس میگرفت و نسبت به قریبالوقوع بودن سرنگونی بشار اسد هشدار میداد. رایزنیهای دیپلماتیک کشورمان در چنین فضای سنگینی باید انجام میشد و با وارد شدن بحران سوریه به فاز مسلحانه و ضرورت ورود مستشاران ایرانی به این کشور، گزاره لزوم هماهنگی میدان جنگ با دیپلماسی بیش از پیش قوت گرفت.
شهید امیرعبداللهیان در مقام معاونت عربی و آفریقای وقت وزارت امور خارجه، با آغاز تحولات انقلابهای عربی از 1390 مسؤول مستقیم پرونده تحولات منطقه بود و بخش دیپلماسی سوریه در بحرانیترین روزها و سالهایش او و همکارانش را با خود درگیر کرد. رایزنیهای منطقهای، میزبانی از طرفهای سوری، دفاع از مواضع ایران در نشستهای بینالمللی، تقویت هماهنگی با تحولات نظامی، آماده کردن طرحهای حل بحران سوریه و رایزنی با نمایندگان سازمان ملل در امور سوریه از جمله اقداماتی بود که توسط دکتر امیرعبداللهیان در دوره ۵ سالهای که در خط مقدم دیپلماسی پرونده سوریه قرار داشت پیگیری شد.
در این میان یکی از مهمترین اقدامات ایران یعنی متقاعد کردن روسیه به منظور پیوستن به ائتلاف مقاومت در سوریه رقم خورد. این امر مهم علاوه بر رایزنیهای نظامی، نیازمند پشتیبانی دیپلماتیک بود که تیم ایرانی با مسؤولیت دکتر امیرعبداللهیان عهدهدار کار شد. به گفته خود شهید، بیش از 20 جلسه 5 ساعته مذاکره با هیات روس به رهبری میخائیل بوگدانف، معاون ریاستجمهوری در امور خاورمیانه انجام شد. از اقدامات دیپلمات شهید، تغییر سطح ملاحظات طرف روس از هزینههای نظامی به منافع منطقهای طرفین بود که با امنیت در سوریه قابل تامین است. دکتر امیرعبداللهیان روند پیشرفت مذاکرات را اینگونه شرح میدهد: «در مذاکرات با آقای بوگدانف، وقتی گفت چه کسی میخواهد هزینه این کار را تامین کند، به ایشان گفتم آقای بوگدانف! آقای پوتین میگوید من میخواهم روسیه را به اقتدار برگردانم و به دنبال روسیه مقتدر هستم. شما آیا میخواهید برای اقتدار روسیه هزینه بکنید یا نه؟ اگر نمیخواهید هزینه کنید، خب! مثل لیبی، شما را بیرون میاندازند. مگر شما میتوانید به روسیه مقتدر بازگردید و برای آن هزینهای نکنید؟ شما شناخت درستی از سوریه ندارید. همانطور شناخت درستی از لیبی نداشتید و سرتان کلاه رفت... خب! مذاکره کردن با این افراد و در چنین شرایطی خیلی سخت بود. خیلی در مذاکرات چکشکاری شد و در نهایت یک مذاکره هم در سطح بالای نظامی انجام شد تا بالاخره روسها به این تصمیم رسیدند».
مرور خاطرات شهید و ارتباط تنگاتنگ او با سپاه قدس و شخص سردار شهید سلیمانی نشان از درک دکتر امیرعبداللهیان از این اعتقاد بود که دیپلماسی و میدان به مانند ۲ بال در صورت هماهنگی میتوانند محرک کنشگری برونمرزی در راستای منافع ملی باشند اما غالب شدن نگاهی در دستگاه دیپلماسی که تلاش داشت میدان را در مقابل دیپلماسی قرار دهد و دوگانه تقابلی کاذبی ایجاد کند، به کار شهید امیرعبداللهیان در معاونت عربی پایان داده شد. هرچند این به معنی پایان تلاشهای شهید در حوزه بینالملل نبود. تمرکز او در این سالها بر کشورهای عربی و همسایگان باعث شد طی ۳ سال حضور در مقام وزیر امور خارجه بتواند به طور عملی و جدیتر ضرورت تلاش برای همگرایی منطقهای و سیاست همسایگی را دنبال کند. عادیسازی روابط با عربستان، استقبال کشورهایی همچون ترکیه و امارات به منظور تقویت روابط با ایران، درخواست بحرین و اردن برای ترمیم روابط، پیگیری عادیسازی روابط با مصر و سفر وزیر خارجه مصر به ایران، سفر رئیسجمهور تونس به ایران به عنوان اقدام بیسابقه در طول حیات دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران و پوشش دیپلماتیک کمنظیر از عملیات «وعده صادق» تنها بخشی از تلاشهای برخاسته از اعتقادی بود که به اهمیت جایگاه منطقه و دوری از انزوای منطقهای ایران پیبرد. چه بسا او نباشد اما ایران همچنان تا سالها بهرهمند از ثمره خدماتش خواهد بود.
منابع
- کتاب «صبح شام»، روایتی از بحران سوریه. خاطرات دکتر حسین امیرعبداللهیان
- مصاحبه دکتر امیرعبداللهیان با نشریه تبیینی - تحلیلی «مسیر». شماره اول، مهرماه 1398
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|