|
غریبشاهی صاحب ۲ مدال طلا شد
علیاکبر غریبشاهی، پاراوزنهبردار دسته ۱۰۷ کیلوگرم ایران در جامجهانی موفق به کسب ۲ مدال طلا شد. در ادامه مسابقات جامجهانی پاراوزنهبرداری که در تفلیس جریان دارد و در روز ششم این رقابتها، علیاکبر غریبشاهی، نماینده کشورمان در دسته ۱۰۷ کیلوگرم روی تخته رفت و در حرکت اول خود موفق به مهار وزنه ۲۳۰ کیلوگرمی شد. او در حرکت دوم وزنه ۲۳۵ کیلوگرم را مهار کرد و در حرکت سوم خود وزنه ۲۴۰ کیلوگرم را بالای سر برد و در جایگاه نخست ایستاد و به مدال طلا رسید. او همچنین موفق به کسب مدال طلا مجموع شد.
ارسال به دوستان
اخبار
اولین برد دختران هندبالیست ایران در قهرمانی جهان
تیم ملی هندبال دختران ایران در دومین دیدارش از مرحله پریزیدنت کاپ مسابقات قهرمانی جوانان جهان به برتری رسید. به گزارش ایسنا، تیم ملی هندبال دختران ایران روز گذشته از ساعت ۱۰:۳۰ در دومین دیدارش از مرحله پریزیدنت کاپ مسابقات قهرمانی جوانان جهان برابر شیلی به میدان رفت و با نتیجه ۲۷ بر ۲۵ پیروز شد. شاگردان شافعیان در مرحله مقدماتی این مسابقات در گروه A با هلند، رومانی و برزیل همگروه بودند که مقابل هر 3 تیم شکست خوردند. آنها با این 3 شکست در رده آخر گروه قرار گرفتند. تیم ایران در مرحله پرزیدنت کاپ در گروه یک قرار گرفت و با تیمهای برزیل، تونس و شیلی، تیمهای سوم و چهارم گروه B همگروه شد که برابر تونس شکست خورد ولی مقابل شیلی به برتری رسید. تیم ایران با برزیل بازی نخواهد کرد و نتیجه دور مقدماتی محاسبه خواهد شد. دختران هندبالیست ایران باید اکنون برای کسب رتبه ۲۵ تا ۲۸ رقابت کنند.
نتایج تیم ملی هندبال دختران در قهرمانی جوانان جهان به این شرح است:
ایران ۱۱ - هلند 34
ایران ۱۵ - رومانی 33
ایران ۲۲ - برزیل 30
ایران ۲۳ - تونس 26
ایران ۲۷ - شیلی 25
بیستوچهارمین دوره مسابقات هندبال قهرمانی جهان دختران جوان از ۳۰ خرداد تا ۱۰ تیر به میزبانی مقدونیه شمالی برگزار میشود. در این مسابقات ۳۲ تیم حضور دارند.
آسمان بدوی، فاطمه مریخ، شهرزاد نصوحی، نسترن فراهانی، الناز یارمحمدی توسکی، مائده عشاقی، زهرا فتوتی، صبا دهقانی، فاطمه شاهین، سعیده غصنفری، آرزو بهمئی، الهه نیکان، صبا زنگنه، محدثه شعبانی، غزاله مهری و هستی آرینفر ۱۶ بازیکن ایران در این مسابقات هستند.
نشمین شافعیان به عنوان مربی، مهری رهبری مشاور فنی، نسترن ابریشمکار به عنوان فیزیوتراپ و شادی باقری به عنوان روانشناس، کادر فنی تیم ملی ایران را تشکیل میدهند.
***
ادامه مبارزه با فساد در ورزش؛ برخی اعضای یک مجمع انتخاباتی احضار شدند
در ادامه برخورد جدی با موضوع فساد در ورزش، تعدادی از اعضای مجمع انتخاباتی یکی از فدراسیونهای ورزشی به همراه برخی افراد ذیسمت به نهادهای نظارتی احضار شدند. به گزارش فارس، یکی از نهادهای نظارتی با ورود جدی به رخدادهای شائبهبرانگیز مجمع انتخاباتی یکی از فدراسیونهای ورزشی، تعدادی از افراد مرتبط را احضار کرد. شایان ذکر است مسؤولیت نظارت و برگزاری قانونی و سالم مجامع انتخاباتی فدراسیونهای ورزشی بر عهده وزارت ورزش و جوانان است با این حال به دلیل مسائل شائبهبرانگیز این اقدام انجام شده است. با این اقدام و ورود جدی دستگاه نظارتی، به نظر میرسد علاوه بر برخورد جدی با فساد در فوتبال که طی ماههای اخیر آغاز شده و در این مسیر افرادی نیز بازداشت شدهاند، فدراسیونهای ورزشی و انتخابات آنها نیز در رصد کامل قرار گرفته تا با هرگونه فساد و انحراف مقابله شود.
***
فلسطین دنبال جلوگیری از حضور اسرائیلیها در المپیک پاریس
رئیس کمیته ملی المپیک فلسطین میخواهد اسرائیل را از ورود به المپیک ۲۰۲۴ منع کند. جبرئیل رجوب، رئیس کمیته ملی المپیک فلسطین خواستار محرومیت اسرائیل از حضور در المپیک 2024 پاریس به دلیل ادامه جنگ با حماس در نوار غزه شد. رجوب اظهار داشت: همه این حوادث اسرائیل را در موقعیتی قرار میدهد که باید از مشارکت آن در المپیک پاریس جلوگیری شود. این موضع ما است. ما امیدواریم جنبش المپیک از اسرائیل فاصله بگیرد. رجوب که ریاست فدراسیون فوتبال فلسطین را نیز در اختیار دارد، خاطرنشان کرد: از زمان آغاز جنگ در نوار غزه تاکنون 300 بازیکن و کارمند فدراسیون توسط ارتش اسرائیل شهید شدهاند. همه اماکن ورزشی غزه در این جنگ تخریب شده و ارتش اسرائیل از برخی ورزشگاهها به عنوان مراکز بازداشت، تحقیق و تحقیر مردم فلسطین به صورت شرمآوری استفاده کرده است. رئیس کمیته ملی المپیک فلسطین در ادامه اظهار داشت: اقدامات اسرائیل در نوار غزه دلیلی برای عدم صلاحیت ورزشکارانشان در المپیک پاریس است. امیدوارم این درخواست فلسطین با استقبال کمیته بینالمللی المپیک مواجه شود، زیرا ورزشکاران اسرائیلی حاضر به مقابله با اقدامات ارتش این رژیم در نوار غزه نیستند و حتی برخی از آنها اعلام حمایت کردهاند. پتر پالچیک که دومین بار است در المپیک شرکت میکند نمونهای از همین ورزشکاران است.
ارسال به دوستان
یادداشت
هم تکلیفگرایی، هم نتیجهگرایی
محمد ناصری: آخرین مناظره تلویزیونی ۶ نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری روز گذشته برگزار شد و در فرصت 48 ساعت باقیمانده تا روز جمعه (روز برگزاری انتخابات)، هر ساعت یا دقیقه میتواند آبستن اتفاق، حادثه، موج سلبی، موج ایجابی، موج هیجانی یا موج کاذب به سود یا زیان نامزدها باشد. تئوریسینهای جریان اصلاحات که دستکاری افکار عمومی با فاکتورهای هیجانی و کاذب را دستورالعمل و تاکتیک دقیقه نودی خود در انتخابات ریاستجمهوری قلمداد میکنند، از اکنون دست به کار شدهاند تا با «رقیبهراسی» و «مظلومنمایی»، آرای سفید و خاکستری را به سود نامزد مطلوب و متبوع خود یعنی مسعود پزشکیان به گردش درآورند. در مقابل، جبهه طرفدار گفتمان انقلاب اسلامی و نامزدهای آن، پس از حضور پررنگ و موثری که تاکنون در رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم داشتهاند، در نقطهای حساس و تعیینکننده قرار گرفتهاند. شرط لازم برای پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری، تبیین ماهیت و عملکرد جریان غربگرا در کشور بود که باید به نامزدهای اصولگرا بابت موفقیت در آن دستمریزاد گفت اما آیا کار در همین نقطه تمام است؟! آیا در اینجا میتوان از شرط کافی یعنی وحدت اصولگرایان و اجماع آنها حول یک نامزد واحد غافل شد؟
صورت مساله مشخص است: در انتخابات ریاستجمهوری سال 1392، چهار نامزد اصولگرا در صحنه حضور داشتند که هر یک مدعی بودند بهترین گزینه برای رقابت با آقای روحانی در دور دوم انتخابات هستند. پیشفرض هر 4 نامزد اصولگرا یعنی آقایان جلیلی، رضایی، قالیباف و ولایتی این بود که انتخابات قطعا به دور دوم خواهد رفت پس اجماع آنها حول یک نامزد واحد ضرورتی ندارد. نظرسنجیهای انجام شده تا فاصله 24 ساعت مانده به انتخابات ریاستجمهوری نیز نشان میداد آقای روحانی بهرغم پیشرفت در نظرسنجیها، هنوز قادر به کسب نیمی از آرای مأخوذه نخواهد بود. این پیشفرض غالب، به اندازهای در ذهن اصولگرایان و ستادهای آنها تقویت شد که حتی برخی نزدیکان نامزدها، رو به تدوین استراتژیها و تاکتیکهای خود در دور دوم انتخابات آوردند. متاسفانه همین سادهانگاری و عدم آیندهنگری دقیق سبب شد در همان دور نخست انتخابات، آقای روحانی چک «اختلاف اصولگرایان» و «تکثر نامزدهای انتخاباتی آنها» را به سود جریان متبوع خود نقد کند و راهی پاستور شود. حتی در شرایطی که نامزدهای اصولگرا بر سر ارقام و آمار نظرسنجیهای سراسری و استانی مشغول چانهزنی بودند، محمدرضا عارف با دستور رئیس دولت اصلاحات از صحنه رقابتها کنار رفت تا سناریوی طراحی شده در اتاق فکر مشترک جبهه اصلاحات و حزب اعتدال و توسعه تکمیل شود.
اکنون در سال 1403 قرار داریم و شرایط به مراتب نسبت به 11 سال قبل حساستر است. امروز، پیروزی یا شکست یک حزب یا جریان در انتخابات موضوعیت ندارد، بلکه حفظ گفتمان، مسلک و ریلگذاری آیتالله رئیسی، رئیسجمهور شهید کشورمان در عرصه سیاست داخلی و خارجی حائز اهمیت است. به عبارت بهتر، هزینه شکست اصولگرایان در انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم بهمراتب نسبت به سال 1392 نیز بیشتر خواهد بود. درست در پیچ تاریخی مهمی که در آن به صورت همزمان جنگ غزه، جنگ اوکراین و استمرار راهبرد فشار حداکثری غرب علیه ملت و نظام جمهوری اسلامی را مشاهده میکنیم، خودخواهی، محاسبه نادرست و سادهانگاری، پاشنه آشیل جریان انقلاب محسوب میشود. بدونشک در صورتی که تکثر اصولگرایان و اصرار آنها بر پیشفرضها و نظرسنجیهای نادرست، جهتدار یا حتی نظرسنجیهای صحیحی که میتواند طی روزهای آتی تغییر کند منجر به شکست جبهه انقلاب شود، دغدغهمندان دلسوز گفتمان مقاومت و عدالت آنها را نخواهند بخشید.
در اینجا باید تکلیفگرایی و نتیجهگرایی را به صورت توأمان در نظر گرفت. فراموش نکنیم ما در «خلأ» دست به انتخاب افراد نمیزنیم، بلکه در اینجا «فرامتنها» نیز دارای اهمیت است.
در اینجا باید بدون هیچگونه تعصبی به ۲ سوال مهم پاسخ داد: «نخست اینکه واقعا کدام یک از نامزدهای اصولگرا در نظرسنجیهای گوناگون (بر اساس معدل و میانگین نظرسنجیهای معتبر) پیشتاز است و دوم اینکه انصراف هر یک از نامزدهای اصولگرا، چه میزان از رای آنها را به سبد رای نامزد نهایی هدایت خواهد کرد؟ تجمیع این ۲ مولفه مهم باید مبنای تصمیمگیری نهایی جریان انقلاب و عملیاتیسازی آن در برهه حساس کنونی باشد. ما در اینجا نه از یک مطلوبیت، بلکه از یک ضرورت مهم به نام اجماع اصولگرایان بر روی یک نامزد نهایی و واحد سخن میگوییم که عدم تحقق آن، جادهصافکن پیروزی جریان مخالف عزت و اقتدار ایران در عرصه سیاست و اقتصاد خواهد بود. امروز چشمان نگران مردمی که طاقت و تحمل بازگشت به گذشتهای نهچندان دور، یعنی تجربه سالهای 1392 تا 1400 را ندارند، به این تصمیم انقلابی و وحدت سرنوشتساز دوخته شده است. امید است در این آزمون بزرگ، شاهد موفقیت جبهه انقلاب و سربلندی آن در برابر ملت ایران و شهدای گرانقدر خدمت و در رأس آنها، رئیسجمهور شهید باشیم. بیصبرانه منتظریم!
ارسال به دوستان
بعد از مطرح شدن نام سرمربیان بزرگ، سرانجام پرسپولیس «خوان کارلوس گاریدو» را انتخاب کرد
به مرموزی یک هندوانه دربسته
باربد بهراد: آنقدر سطح توقع هواداران پرسپولیس را بالا برده بودند که وقتی چند منبع نیمهرسمی، اعلام کردند سرمربی اسپانیایی انتخاب شده پرسپولیس، نامش کیکه ستین است، عدهای با ناراحتی گفتند همانی که با بارسا مقابل بایرن ۸ تا خورد؟ نگفتند سرمربی سابق بارسا و یکی از مربیان خوب فصل قبل لالیگا. عدهای حتی اعتقاد داشتند ژاوی هم گزینه خوبی نیست چون در بارسا خوب کار نکرده!
در چنین فضای متورم و سراسر رویایی و آمیخته به توهم بود که ناگهان اعلام شد نام سرمربی پرسپولیس، خوان کارلوس گاریدو است! کوه موش زاییده انگار.
این دیگر کیست؟ کجا بوده؟ یک مارکوپولوی واقعی. از ۱۰ سال قبل چمدانش را بسته و در خاورمیانه سال به سال گشته و باخت و برد را یک در میان رج زده است. البته
یکی دو عنوان قهرمانی هم دارد اما با ثبات سر سازگاری؟ هرگز!
هر سال یک تیم، هر فصل چند برد و شکست و...
اگر فردای روزی که اوسمار رفت، بلافاصله نام گاریدو مطرح میشد بدونشک واکنشها به این اندازه منفی نبود.
پرسپولیس با مطرح کردن نام «والتر ماتزاری» سطح توقع هواداران را بالا برد، بعد از اینکه این ایتالیایی شروع به خلف وعده کرد، عنوان شد یکی بهتر از ماتزاری خواهد آمد. خودشان توقع را بالا بردند شرکت طبیعت و بانک شهر، از شامگاه دوشنبه شروع به فضاسازی کردند که منتظر یک نام بزرگ باشید!
از ماتزاری، ژاوی و کیکه ستین ناگهان رسیدیم به گاریدو!
در طول چند سال گذشته این نام ۲ بار برای هدایت استقلال مطرح شد و هر ۲ بار ایجنتش موفق نشد او را به تهران بیاورد اما این بار ماهی، قلاب را گرفت. یک مربی کاملا معمولی که قیمتش بعید است بالای ۵۰۰ هزار یورو باشد.
اوسمار به عنوان مربی تمریندهنده ۱۰۰ هزار دلاری آمد و بعد از یک فصل و نیم دستیاری، ناگهان معجزهآسا در قالب سرمربی با بالاترین میانگین امتیاز در تاریخ باشگاه پرسپولیس، سرخها را قهرمان لیگ کرد!
قطعا گاریدو، هم نام بزرگتری از اوسمار است و هم مربی بهتری روی کاغذ اما اوسمار ۱۸ ماه فرصت آشنایی با فوتبال ما را داشت و مهمتر از آن مانند کف دستش پرسپولیس و بازیکنانش را میشناخت. میدانست در زمین قزوین و قائمشهر باید چگونه بازی کند اما هرگز گاریدو این فرصت را ندارد.
باید خوشبینانه به قضیه نگاه کرد. پرسپولیس یک مربی نهچندان گرانقیمت آورد و حالا این فرصت را دارد تا با حفظ ستارهها (منهای ترابی و دانیال که جدا شدهاند) تیمی قدرتمند را در اختیار این مرد اسپانیایی بگذارد.
طبیعت و بانک شهر اگر سطح توقع را در حد گزینه بهتر از ماتزاری بالا نمیبردند، بدونشک، الان هواداران پرسپولیس در وضعیت بهتری با این انتخاب کنار میآمدند.
بیاییم واقعبین باشیم. لیگ ما توانایی رقابت با لیگهای سعودی، امارات و قطر را ندارد. در اینجا ما در زیرساختهای ابتدایی هم مشکل داریم، امسال آن لیگها پنجمین یا ششمین فصل را با حضور کمکداور ویدئویی سپری میکنند و ما هنوز نمیدانیم فصل بعد، وار به لیگ بیستوچهارم میرسد یا نه!؟
باید قبول کرد در این لیگ، ژوزه مورایس و پاکو خمز، بعد یکی دو سال ترجیح میدهند نباشند.
آغوشمان را برای همین گاریدو باز کنیم و آرزو کنیم او از حیث فنی بتواند چیزی به فوتبال ما بیفزاید.
اگرچه مورایس بعد ۲ فصل تنها یک جام حذفی برای سپاهان پرستاره و گرانقیمت صید کرد اما نگاهی به ستارههای جوان سپاهان بیندازید. اگر مورایس نبود شاید این چند جوان به فوتبال ما معرفی نمیشدند؛ معرفی محمد قربانی، محمدجواد حسیننژاد، آریا یوسفی و ارشیا سرشوق را باید بزرگترین میراث مورایس دانست.
فرصت بدهیم شاید گاریدو، پرسپولیس چشمنوازتری را روانه میدان کند.
شاید او با نگاه متفاوتش بتواند چند جوان را به فوتبال ما معرفی کند. همانطور که هیچکس حدس نمیزد اوسمار چه جواهری خواهد شد، با همان دیدگاه به استقبال خوان کارلوس برویم.
ببینیم این مرد لالیگایی، توان جذابتر کردن نوع بازی پرسپولیس را دارد یا نه.
حالا که قرمزها رقم یک میلیون یورویی هزینه او نکردند، میتوان از مابهالتفاوت قیمت او و ماتزاری، امیدوار بود آنها مشکل کمتری در جذب ستاره و همچنین راضی کردن بازیکنان سابق خود داشته باشند. اگر چنین شود بدونشک پرسپولیس کماکان در مسیر تکرار قهرمانیهایش قدم برخواهد داشت.
***
اولین پیام سرمربی جدید قرمزها
خوان کارلوس گاریدو، سرمربی اسپانیایی جدید پرسپولیس با انتشار یک ویدئو خطاب به هواداران این تیم گفت: افتخار میکنم که سرمربی تیم شما شدم. شما باشگاه بزرگی هستید و بازیکنان و تیم بزرگی دارید. نهایت تلاشم را انجام میدهم که شما به تیمتان افتخار کنید. ما همیشه برای کسب جام میجنگیم. خوشحالم که کنار شما هستم و تلاش میکنم در کنار هم فصل موفقی داشته باشیم.
***
بررسی کارنامه سرمربی جدید پرسپولیس
پرنوسان با اخراجهای پرتعداد
خوان کارلوس گاریدو فرناندز، مربی سرشناس اسپانیایی، به عنوان سرمربی جدید تیم فوتبال پرسپولیس معرفی شد. گاریدو که متولد ۲۹ مارس ۱۹۶۹ در والنسیا است، در گذشته هدایت تیمهای معروفی همچون ویارئال و رئال بتیس در لالیگا را بر عهده داشته و تجربههای موفقی در کشورهای عربی و آفریقایی نیز دارد. اما در کارنامه او اخراجهای متعددی هم به چشم میخورد که نشان دوران مربیگری پرنوسان او است.
* آغاز مربیگری
گاریدو فعالیت مربیگری خود را در سال ۱۹۹۳ میلادی از ۲۴ سالگی با تیم «ال پوج» که یک تیم محلی بود آغاز کرد و تا سال ۱۹۹۸ هدایت این تیم را بر عهده داشت و در سال ۱۹۹۸ به تیم دسته سومی «دیپورتیوو اوندا» پیوست تا نخستین تجربه جدی مربیگری خود را تجربه کرده باشد. این تیم بخشی از تیم ویارئال اسپانیا است و به نوعی «تیم رزرو» ویارئال محسوب میشود.
او سپس در تیم دوم ویارئال کار خود را ادامه داد تا اینکه در فصل ۲۰۰۹ به عنوان سرمربی تیم اصلی ویارئال منصوب شد و در این فصل با این تیم به مقام هفتم لالیگا رسید و در فصل ۲۰۱۰ ویارئال را به موفقیتهای قابل توجهی از جمله راهیابی به نیمهنهایی لیگ اروپا و صعود به لیگ قهرمانان اروپا رساند. در لالیگا هم عنوان چهارم را کسب کرد و فصل موفقی را با این تیم پشت سر گذاشت.
اما در فصل ۲۰۱۱ همه چیز برای او و ویارئال تغییر کرد؛ ویارئال نتایج ضعیفی در آن فصل گرفت. مصدومیتهای پیاپی روی عملکرد تیم تاثیر گذاشته بود و برخی تصمیمات مدیریتی موجب شده بود او در کنفرانسهای مطبوعاتی نتایج ضعیف تیمش را به عوامل بیرونی مانند داوری نسبت دهد و در نهایت پس از یک شکست خانگی تحقیرآمیز در «کوپا دل ری» برابر تیم دسته سومی میراندس اخراج شد.
* کلوب بروژ
او ۱۵ نوامبر ۲۰۱۲ به عنوان سرمربی کلوب بروژ منصوب شد و به دنبال اخراج ژرژ لیکنس، این سمت را بر عهده گرفت. گاریدو در ابتدای کار خود نتایج مناسبی کسب کرد اما در نهایت نتوانست به موفقیت پایدار در این تیم دست یابد، بنابراین سپتامبر ۲۰۱۳، پس از کمتر از یک سال، گاریدو از سمت خود برکنار شد. در طول دوران حضورش در کلوب بروژ، تیم تحت هدایت او ۳۷ بازی انجام داد که ۲۰ پیروزی، ۹ تساوی و ۸ شکست را تجربه کرد. هرچند درصد بردهای او نسبتا بالا بود (54.05 درصد) اما به دلیل ناتوانی در دستیابی به موفقیتهای بزرگ و ثبات در عملکرد، مدیریت باشگاه تصمیم به تغییر سرمربی گرفت.
* اخراج از بتیس و آمدن کالدرون
خوان کارلوس گاریدو همچنین در مدت کوتاهی که سرمربی رئال بتیس بود، نتایج چندان مطلوبی کسب نکرد. او دسامبر ۲۰۱۳ به عنوان سرمربی بتیس منصوب شد اما پس از تنها ۹ بازی رسمی و یک پیروزی، ژانویه ۲۰۱۴ از سمت خود برکنار شد. در طول این مدت، بتیس ۳ شکست متوالی را تجربه کرد که آخرین آنها شکست ۵ بر صفر برابر رئالمادرید بود. این نتایج ضعیف باعث شد بتیس در رده آخر جدول لالیگا قرار گیرد و در نهایت مدیریت باشگاه تصمیم به اخراج گاریدو گرفت.
او تنها یکماه و نیم هدایت بتیس را بر عهده داشت و پس از اخراج او، گابریل کالدرون که فصل ۲۰۲۰ سرمربی پرسپولیس شد روی نیمکت رئال بتیس نشست.
* موفقیت در مصر و حضور در میان برترین مربیان جهان
او بیشترین موفقیتهایش را در کشورهای عربی و آفریقایی به دست آورد. سال ۲۰۱۴ با تیم الاهلی مصر به قهرمانی جام کنفدراسیون آفریقا و سوپر جام مصر دست یافت اما در پایان فصل از هدایت این تیم کنارهگیری کرد.
عملکرد موفق او در الاهلی موجب شد از سوی پایگاه «Football Coach World Ranking» به عنوان سیوچهارمین مربی ارزشمند جهان انتخاب شود.
* ناکامی در عربستان
۶ نوامبر ۲۰۱۶، خوان کارلوس گاریدو به عنوان سرمربی تیم الاتفاق در لیگ حرفهای عربستان منصوب شد. او قراردادی 7 ماهه با این تیم امضا کرد اما پس از ۲۲ بازی در فوریه ۲۰۱۷ از سمت خود برکنار شد.
* بازگشت به آفریقا
این سرمربی اسپانیایی همچنین از فصل ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۹ هدایت رجا کازابلانکا را بر عهده داشت و با این تیم توانست قهرمان جام حذفی مراکش شود و در جام کنفدراسیون آفریقا در سال ۲۰۱۸ هم عنوان قهرمانی را کسب کرد. او هرچند کارنامه قابل قبولی در این تیم مراکشی داشت اما چند شکست پیاپی موجب شد مدیران باشگاه تصمیم به اخراج او بگیرند. او در دیدار آخر خود برابر ستاره ساحلی تونس در رقابتهای آفریقایی شکست خورد و همین مساله موجب اخراج او شد. در سال ۲۰۱۸ آمار ۵۵ مسابقه، ۳۸ برد، ۷ مساوی، ۱۰ باخت، ۹۲ گل زده است و ۵۰ گل خورده را به دست آورد.
* تجربه مربیگری در العین و تقابل با استقلال
یک ماه پس از برکناری از تیم رجا، گاریدو در میانههای فصل، جانشین «زوران مامیچ» در تیم العین امارات شد و تا پایان فصل در این تیم ماند.
در آن فصل العین در لیگ قهرمانان آسیا (۲۰۱۹) با استقلال تهران، الدحیل و الهلال در گروه مرگ قرار داشت و در نهایت همراه با استقلال از دور رقابتها کنار رفت.
العین در ۲ دیدار برابر استقلال به تساوی یک - یک و شکست ۲ بر یک رسید و چند روز بعد هم از هدایت این تیم کنارهگیری کرد. هدایت استقلال در آن فصل را فرهاد مجیدی بر عهده داشت.
او پس از العین به تیم ستاره ساحلی تونس رفت و قراردادی ۳ ساله با این تیم امضا کرد اما پس از ۳ ماه به دلیل نتایج ضعیف از کار برکنار شد.
سپس در سال ۲۰۲۰ به کازابلانکا در مراکش برگشت اما این بار هدایت تیم «وداد» را بر عهده گرفت اما چند ماه بعد در حالی که این تیم را به نیمهنهایی لیگ قهرمانان آفریقا رسانده بود از کار برکنار شد.
* یک بحران سیاسی
او در فصل ۲۰۲۳ نیز هدایت یو اسام الجزایر را بر عهده گرفت اما یک بحران سیاسی میان الجزایر و مراکش موجب شد از هدایت این تیم کنارهگیری کند.
۲ کشور الجزایر و مراکش سالهای زیادی است درباره مناطقی از صحرای غربی اختلافات عمیقی دارند که روابط سیاسی و دیپلماتیک ۲ کشور را به طور کامل تحتالشعاع قرار داده است. ماجرای جدایی او از این تیم زمانی آغاز شد که تیمش باید در یکی از رقابتهای لیگ قهرمانان آفریقا برابر تیم فوتبال «برکان» مراکش قرار میگرفت اما مقامات الجزایری تجهیزات تیم «برکان» را پس از ورود آنها به الجزایر برای بازی اول در مرحله نیمهنهایی توقیف کردند. دلیل این کار هم این بود که تیم برکان نقشه مراکش را به شکلی روی پیراهنهای خود حک کرده بود که مناطق صحرای غربی هم بخشی از این کشور ترسیم شده بود و همین مساله موجب نارضایتی مقامات الجزایری شد.
این مساله به لغو بازی انجامید و کنفدراسیون فوتبال آفریقا تیم برکان را با نتیجه ۳ بر صفر برنده اعلام کرد. در بازی برگشت هم که قرار بود در مراکش برگزار شود، تیم یواسام از حضور در این مسابقه انصراف داد. کنفدراسیون فوتبال آفریقا این دیدار را هم ۳ بر صفر به سود تیم مراکشی اعلام کرد و یواسام حذف شد.
طبق گزارش رسانه Medi 1 TV، گاریدو اعلام کرده است او هیچ دخالتی در مساله مربوط به لباسها نداشته و تمرکز اصلی او روی مسائل فنی فوتبال بوده است. او همچنین اعلام کرده بود از رخدادهای پیرامون این اختلاف ناراضی است و اینکه علاقهای به درگیر شدن در مسائل خارج از زمین فوتبال ندارد. این مربی اسپانیایی اظهار داشت اصلیترین دلیل استعفای او این است که نمیخواهد درگیر مسائل خارج از زمین شود.
ارسال به دوستان
چرا حسن یزدانی شانس زیادی برای طلای پاریس دارد؟
طعنه تیلور یعنی طلای حسن
کاپیتان تیم ملی کشتی آزاد در بازیهای المپیک پاریس سختیهای مسیر رسیدن به فینال توکیو را ندارد.
باخت دیوید تیلور در فینال ایکس و عدم راهیابی او به المپیک پاریس خبری مسرتبخش برای ورزش ایران بود، زیرا حسن یزدانی کاپیتان تیم ملی کشتی آزاد را از زیر بار روانی شکستهای پرتعداد برابر جادوگر دنیای کشتی خارج کرد. تیلور بعد از شکست برابر آرون بروکس به دنیای مربیگری روی آورد.
دارنده نشان طلای المپیک ۲۰۲۰ توکیو در وزن ۸۶ کیلوگرم حتی در کلیپی اشاره کوتاهی به رقابت خود و یزدانی داشت و گفت: در تورنمنت اخیر مجارستان نخستین بار بود که میدیدم یزدانی بعد از مدتها در طول مبارزههایش لبخند میزند! به نظر رها و آسودهخاطر میرسید.
البته تیلور در گفتوگوی خود گذری بر اقتدار یزدانی در کشتی جهان زد و افزود: یزدانی خیلی با اعتماد به نفس کشتی میگیرد.
تاکید تیلور بر نام یزدانی و اعتماد به نفس وی در حالی است که آرون بروکس جوانی کمتجربه نسبت به یزدانی است و طلای امیدهای جهان، مهمترین موفقیت او به شمار میرود. هر چند پیروزی برابر تیلور، اعتماد به نفس او را افزایش داده است اما او کار سختی در بازیهای المپیک برابر مدعیان باتجربهای همچون یزدانی خواهد داشت.
یکی از مهمترین دغدغههای مسؤولان کشتی آمریکا اکنون ترس از تکرار سرنوشت چنس ماستلر برای بروکس است. ماستلر در فینال ایکس سال ۲۰۲۳ با اقتدار جردن باروز را شکست داد اما در جهانی بلگراد برابر رقیبان در وزن ۷۹ کیلوگرم حرفی برای گفتن نداشت. این در حالی بود که جردن باروز یکی از بهترین آزادکاران جهان بود و ۷ طلای جهان و المپیک او گویای همه چیز است.
البته در وزن ۸۶ کیلوگرم یزدانی تنها رقیب بروکس نیست؛ بلکه وی ممکن است پیش از تقابل با شیرشاه ایرانی با بزرگانی مانند مایلس آمینه سنمارینویی، داورن گورگولیف یونانی، عظمت دولتبیکاف قزاق و ارسلان باگائف روس مصاف دهد.
یزدانی اکنون در جایگاه دوم برترین آزادکاران وزن ۸۶ کیلوگرم قرار دارد و بروکس نیز از جمله ستارگان بدون رنکینگ این وزن به شمار میرود، لذا احتمال تقابل وی با کاپیتان تیم ملی ایران یا دیگر مدعیان این وزن در دور نخست دور از انتظار نیست.
به طور حتم نام یزدانی سایه سنگینی برای پدیده کشتی آمریکا خواهد بود. یزدانی از جمله آزادکارانی است که در دنیای کشتی صاحب سبک است و در یک دهه تنها به دیوید تیلور (5 بار)، ماگومدرسول گاژی ماگومدوف (یک بار) و تسابولوف (یک بار) باخته است.
ارسال به دوستان
آیا از عبرت تاریخی انتخابات 92 درس گرفته میشود؟
آزمون تاریخی
۲ روز مانده به انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم و در هر حالی که جریان دولت سوم روحانی و اصلاحطلبان با یک کاندیدا در صحنه هستند، جبهه انقلاب با چند کاندیدا رایها را بین خود تقسیم کرده است. در این میان، تقابل نظرسنجیها نیز بر این صحنه متکثر افزوده است. هواداران 2 کاندیدای دارای اقبال بالاتر، هر کدام به بیشتر بودن رای کاندیدای متبوع خود اشاره و این برتری نسبی را دلیلی بر لزوم کنارهگیری دیگری قلمداد میکنند. این در حالی است که آنچه درباره نظرسنجیهای انتخاباتی یک هفته اخیر میتوان گفت، این است که هر دو کاندیدای برتر جبهه انقلاب (قالیباف و جلیلی) و بنا بر برخی نظرسنجیهای دیگر، هر ۳ کاندیدای اول انتخابات (قالیباف، جلیلی و پزشکیان) آرای بسیار نزدیکی به هم دارند به طوری که میتوان در حال حاضر گفت اختلاف درصد آرای این کاندیداها در نظرسنجیهای مختلف، اختلاف معناداری نبوده و جایگاه آنان در نظرسنجیها با اختلاف حدود ۳ درصد است که معمولا این درصد، حاشیه خطای پیمایشهاست. پس تا این جای کار میتوانیم بگوییم آرای کاندیداها تقریبا برابر است و اگر تغییری در حضور کاندیداها رخ ندهد، انتخابات حتما به مرحله دوم خواهد رفت. اما کدام کاندیداها به مرحله دوم خواهند رفت؟
بر اساس بررسی نظرسنجیهای مراکز مختلف افکارسنجی میتوان گفت نزدیک بودن آرا به یکدیگر امکان پیشبینی را سخت کرده و هرگونه پیشبینی در این زمینه غیردقیق است.
پس احتمال اینکه هر کدام از این دوگانهها به مرحله دوم انتخابات بروند، وجود دارد: ۱- قالیباف – پزشکیان، ۲- قالیباف – جلیلی و ۳- جلیلی – پزشکیان.
نکته دیگری که از تمام نظرسنجیهای انجامشده استخراج میشود، این است که در صورتی که جبهه انقلاب با یک کاندیدا در دور اول حاضر شود، احتمال پیروزی آن بسیار بیشتر از دور دوم خواهد بود اما اختلافی که اکنون وجود دارد این است که کدام کاندیدا در صحنه بماند، احتمال پیروزی بیشتر است.
با توجه به اینکه اختلاف آرای ۲ کاندیدای برتر جبهه انقلاب، اختلاف معناداری نیست و با توجه به اینکه مطابق نظرسنجیهای مختلف به اندازه رای بالقوه هر کدام، آرای تصمیم نگرفته بسیاری وجود دارد،* روشی که در جلسات کارشناسی برای تعیین کاندیدای با شانس بالاتر برای اجماع اتخاذ میشود، این است که سبد رای هر کدام از کاندیداها را در صورت انصراف بررسی کنند و کاندیدایی انصراف دهد که کمترین انتقال رای را به سبد کاندیدای رقیب داشته باشد. مطابق بررسیهای دقیق انجامشده در نظرسنجیهای مختلف میان آقایان سعید جلیلی و محمدباقر قالیباف، سعید جلیلی در صورت انصراف کمترین میزان انتقال رای به سبد پزشکیان را دارد و در صورت انصراف قالیباف، ۴ برابر میزان انتقال رای جلیلی، رای به سبد پزشکیان اضافه میشود که حتی در شرایطی ممکن است به پیروزی پزشکیان در دور اول منتهی شود!
بر همین اساس در جلسات تعیین تکلیف برای ائتلاف و اجماع در جبهه انقلاب، نظر کارشناسی این است که انصراف آقای جلیلی کمریسکترین و نزدیکترین حالت به پیروزی را رقم میزند.
به هر حال، کاندیداهای جبهه انقلاب در شرایطی که از روحانی تا خاتمی در حمایت از کاندیدای رقیب وارد میدان شدهاند، در آزمونی تاریخی قرار دارند؛ آیا به تکلیف انقلابی و ایثار انقلابی خود عمل میکنند یا مانند سال ۹۲ تا آخر در صحنه میمانند؟
پینوشت
* مطابق نظرسنجیها حدود 20 درصد کسانی که گفتهاند قطعا در انتخابات شرکت میکنند، هنوز کاندیدای خود را انتخاب نکردهاند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|