|
ارسال به دوستان
اخبار
دست پر مستند «سرنوشت» در جشنواره فایتو داک ایتالیا
مستند «سرنوشت» به کارگردانی یاسر طالبی، موفق به کسب ۲ جایزه از هجدهمین دوره جشنواره بینالمللی «فایتو داک» ایتالیا شد.
این مستند پیش از این جایزه اژدهای نقرهای بهترین کارگردانی مستند شصتوسومین دوره جشنواره کراکو لهستان، بهترین کارگردانی مستند جشنواره مستند داکر مسکو، بهترین کارگردانی جشنواره جئونجوی کرهجنوبی و بهترین کارگردانی جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه بنگالور را دریافت کرده است. این فیلم از تلویزیون کشورهای ژاپن، فرانسه و قطر نیز پخش شده است. الهه نوبخت در کنار یاسر طالبی، تهیهکنندگی این پروژه را بر عهده داشته و هنگامه بلوری تهیهکننده همکار است. یاسر طالبی مستندهای «دلبند»، «تنها نخواهم ماند» و مجموعه مستندهای سفر با نام «اهل سفر» را کارگردانی کرده است.
***
برگزاری نشست پژوهشی در تماشاخانه ایرانشهر
نشست پژوهشی شبیهخوانی، الگویی برای پرفورمنسهای معاصر، توسط تماشاخانه ایرانشهر و با حضور علی شمس، یاسمن خواجهای، حسین جمالی، ندا شاهرخی و نسیم ادبی، امروز شنبه ۶ مرداد ساعت ۱۸:۳۰ در سالن ناظرزادهکرمانی برگزار میشود.
تماشاخانه ایرانشهر در نظر دارد در راستای پرداختن به هنر تعزیه یا شبیهخوانی به عنوان اصیلترین نوع نمایش ایرانی که قرنهاست با فرهنگ عامه مردم ایران پیوند خورده چند تجربه نمایشی معاصر را که از «تعزیه ایرانی» الگو گرفتهاند مورد بررسی قرار دهد. علاقهمندان میتوانند برای تهیه رایگان بلیتهای این رویداد به سامانه تیوال مراجعه کنند.
***
نقاشی از دریچه سینما در آثار جلیلی پسر
نمایشگاه نقاشی «تجربه سوم» میلاد جلیلی در پردیس سینمایی ملت برپا شد. میلاد جلیلی که پسر ابوالفضل جلیلی، کارگردان شناختهشده سینمای ایران است و سالها در مقام دستیار کارگردان با پدرش همکاری کرده است، نخستین نمایشگاه نقاشیاش را در حالی در ایران برپا میکند که ۱۰ سال در پاریس در زمینه نقاشی و نمایشگاه فعالیت داشته است. میلاد جلیلی که فارغالتحصیل سینماست، درباره نمایشگاهش نوشته است: «دیدگاه بنده به نقاشی همیشه از زاویه سینما بوده است اما در کمتر جایی با این موضوع برخورد داشتهام. بنابراین خود تصمیم گرفتهام آنچه را سینمای تکفریم یعنی سینما در یک قاب و خارج از اصول واقعگرا و حتی نقاشی است با الهام گرفتن از درونیات خود و دیگر هنرمندان تقدیم حضورتان کنم. این مجموعه حاصل چندی تلاش و کوشش بنده است که به صورت منتخب تقدیم حضورتان میشود. امید آن است که مقبول شود». نمایشگاه «تجربه» سوم تا 12 مردادماه در گالری پردیس سینما ملت از ساعت ۱۱ صبح تا ۱۹ میزبان علاقهمندان است.
***
«درون بیرون ۲» پرفروشترین انیمیشن تاریخ سینما شد
پس از ۶ هفته اکران، «درون بیرون ۲» (Inside Out2) با فروش ۶۰۱ میلیون دلار در داخل و ۸۶۱ میلیون دلار در سطح بینالمللی به مجموع فروش جهانی 1.46 میلیارد دلار رسید و توانست با عبور از «منجمد ۲»، در صدر فهرست پرفروشترین فیلمهای تاریخ قرار گرفت.
از نظر فروش جهانی بلیت، «درون بیرون ۲» با پشت سر گذاشتن «باربی» (1.446 میلیارد دلار) به عنوان سیزدهمین فیلم بزرگ تمام دوران در گیشه شناخته شد. در میان رکوردهای فراوانش، دنباله پیکسار سریعترین فیلم انیمیشنی است که از مرز یک میلیارد دلار عبور کرده و این کار را در ۱۹ روز انجام داده است. این فیلم همچنین پرفروشترین فیلم سال ۲۰۲۴ تا به امروز و تنها فیلمی است که امسال به کلوپ میلیارد دلاری پیوسته است.
این انیمیشن نقدهای درخشانی نیز به دست آورده و در حال حاضر با امتیاز ۹۳ درصد از منتقدان در میان ۵ فیلم برتر پیکسار در وبسایت راتن تومیتوز قرار دارد. این فیلم همچنین امتیاز سینمایی A را از «CinemaScore» کسب کرده است. قسمت دوم انیمیشن «درون بیرون» را «کلسی مان» کارگردانی کرده و تهیهکنندگی آن را نیز «مارک نیلسن» با فیلمنامهای از«مگ لفاوه» بر عهده داشته است. «امی پولر»، «فیلیس اسمیت»، «لوئیس بلک»، «تونی هیل»، «لیزا لاپیرا» و «مایا هاوک» از صداپیشگان انیمیشن جدید استودیو پیکسار کمپانی دیزنی هستند.
***
روایت زندگی شهید ابوالفضل شاطری از زبان مادرش
کتاب «حاج ابوالفضل» نوشته فاطمه دانشورجلیل به تازگی توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر و روانه بازار نشر شده است. این کتاب دربرگیرنده زندگینامه داستانی شهید ابوالفضل شاطری به روایت مادر شهید است در بخشی از این کتاب میخوانیم: «ابوالفضل به آَشپزخانه آمد. همین که سینی را برداشت، گفتم حتما توی مسابقه برنده شدید که این قدر کبکتون خروس میخونه. ابوالفضل خندید و گفت: نه مامان جان. اتفاقا برای باختمون داریم میخندیم. ابوالفضل رفت و شنیدم که دوستش گفت: ابوالفضل تو خیلی بامرامی. اگه تو نبودی من اصلا مسابقه نمیدادم. همین که کنار تشک اومدی من روحیه گرفتم. ابوالفضل خندید و گفت: من که اومدم تشویقت کنم ضربه فنی شدی. صدای خنده محمود بلندتر شد. بعد ابوالفضل گفت: مهم نیست که باختیم. معلوم بود که میبازیم ولی این مهم بود که نترسیم و بریم برای مسابقه. تازه اول راهیم. حرفهای ابوالفضل خیلی بیشتر از سنش بود. آن زمان 11 سال بیشتر نداشت». این کتاب با ۱۶۰ صفحه، شمارگان هزار نسخه و با قیمت ۱۱۰ هزار تومان، عرضه شده است.
ارسال به دوستان
به بهانه پخش آنلاین فیلم سینمایی «سرهنگ ثریا» در پلتفرم تلوبیون
نگاه انسانی مقابل فرقه ضدانسان
گروه فرهنگ و هنر: لیلی عاج یکی از کارگردانهای تئاتر است. «قند خون»، «بابا آدم»، «کجایی ابراهیم» و «کمیته نان» تنها تعدادی از آثاری است که این کارگردان جوان اجرا کرده است.
اما عاج پس از سالها فعالیت در تئاتر در نخستین فیلم سینمایی خود سراغ موضوعی مهم و حساس با نگاهی به پادگان اشرف رفت؛ فیلمی که در سکوت خبری تولید شد و پس از انتشار اخبار در روزهای نخست حتی خوشبینترین منتقدان سینما نیز چندان امیدی به موفق شدن این اثر نداشتند اما در نهایت «سرهنگ ثریا» به یکی از مهمترین فیلمهای چهلویکمین جشنواره فیلم فجر بدل شد؛ فیلمی که عاج پیشتر نیز ورژن تئاتری آن یعنی «بابا آدم» را روی صحنه برده بود و دست بر قضا نه تنها جزو آثار قابل تحسین در جشنواره تئاتر فجر به شمار رفت بلکه با استقبال مخاطبان در اجرای عمومی نیز مواجه شد.
البته این بار روایت پادگان اشرف بر خلاف «بابا آدم» از نگاه یک زن روی پرده نقرهای رفت.
فیلم با محوریت زندگی زنی به نام ثریا عبداللهی ساخته شده که فرزندش در بند منافقین گرفتار است. خانم عبداللهی به همراه خانوادههای دیگر پشت پادگان اشرف در عراق کمپ تشکیل دادهاند تا راهی برای نجات یافته شود. عاج میگوید: «فیلم «سرهنگ ثریا» در واقع داستان خانم ثریا عبداللهی است. خانم عبداللهی یک خانم بسیار نازنین و دلشکسته به خاطر سالها دوری از تنها پسرش است. روزهای زیادی به خانه او میرفتم و عکسهای پسرش را میدیدم و داستانی که بر او گذشته را برایم تعریف میکرد. آنچه در «سرهنگ ثریا» میبینید، الهام گرفته از ماجرای خانم عبداللهی است، چرا که علاوه بر خانم عبداللهی با بسیاری از خانوادههایی که بچههایشان در کمپهای سازمان منافقین هستند، ملاقات کرده و با آنها حرف زدهام».
فیلم «سرهنگ ثریا» ابتدا در جشنواره چهلویکم فجر رونمایی شد و در سومین روز برپایی جشنواره، پردیس سینمایی ملت میزبان عوامل آن بود. علاوه بر آنها جمعی از پدران و مادران سالخورده در حالی که قاب عکس فرزندان خود را در دست داشتند، توجهات را جلب میکردند. آنها چشمانتظارانی بودند که اعضای خانوادهشان به دام فرقه منافقین افتادهاند و فیلم نیز بر همین موضوع متمرکز است. بغض، اشک و صدای آنها هنگام نمایش فیلم در تهران و مشهد از اتفاقاتی بود که در حافظه جشنواره به ثبت رسید.
لیلی عاج در نشست بررسی فیلم در جشنواره فجر گفت: «امروز میزبان خانوادههایی هستم که زمانی که فیلم را میدیدند چشمهایشان خیس میشد. خیلی از مادران تشکر میکنم که کنار ما بودند. ما مادری را داریم که فرزندش ۴۰ سال است اسیر فرقه رجوی است و امروز اینجاست و من میزبان آنان هستم و میخواهم این مادران را تشویق کنید». در همین نشست، جلیل شعبانی، تهیهکننده «سرهنگ ثریا» عنوان کرد: «زمانی که این فیلم را میخواستیم تولید کنیم، میدانستیم این اتفاق میتواند در هر جای دنیای رخ دهد. سوژه این فیلم، موضوعی بینالمللی است و فارغ از هر چیزی میتواند در هر جای این کره خاکی اتفاق بیفتد».
در این میان گفتههای ثریا عبداللهی افکار عمومی را به سمت یک اتفاق خاص برد. وی در یکی از مصاحبهها گفت: «من ثریا عبداللهی، مادر امیراصلان حسنزاده هستم. پسر من سال ۱۳۸۱ از ترکیه ربوده شد و ۲۱ سال است از پسرم خبر ندارم. من از طریق انجمن نجات عازم عراق شدم. زمانی که مرز رفتم، دیدم خیلی از پدر و مادرها در انتظار بچههایشان هستند و بعد از اینکه به مقر آنها رفتیم، اجازه ملاقات با فرزندانمان را ندادند. پس این دلیلی شد که با یک بلندگو سعی کردیم صدایمان را به بچههایمان برسانیم». فیلم نه تنها یک ماجرای واقعی را روایت میکند که هشداری است برای خانوادهها تا مراقب فرزندان خود باشند مبادا اسیر گروهکهای اینچنینی شوند.
«سرهنگ ثریا» در جشنواره چهلویکم برنده دیپلم افتخار بهترین فیلم اول شد و سیمرغ بلورین گوهرشاد (جایزه ویژه وزیر ارشاد) را از آن خود کرد. همچنین ژاله صامتی برای آن نامزد دریافت سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن و بهزاد عبدی نامزد دریافت سیمرغ بهترین موسیقی متن شد. لیلی عاج در جشنواره مقاومت نیز جایزه ویژه هیات داوران جشنواره مقاومت را به دست آورد و جایزه بهترین بازیگر زن این جشنواره نیز از آن ژاله صامتی شد.
هر چند پیشترها فیلمها و سریالهای زیادی با موضوعات فعالیتهای گروهک تروریست مجاهدین در سینمای ایران ساخته شده بود و برای نمونه میتوان به فیلمهای سیانور (بهروز شعیبی) و ماجرای نیمروز (محمدحسین مهدویان) اشاره کرد اما در «سرهنگ ثریا» موضوع اصلی مورد توجه نویسنده، احوالات خانوادههای داغدار و رنجکشیده با تمرکز بر احوالات زنی به نام ثریا (با بازی ژاله صامتی) است و بدین شکل تا حد امکان از نمایش خشونت ذاتی جنگ و مبارزه و درگیری و خونریزی (بخش جداییناپذیری از سینمای جنگ و دفاع مقدس) در این فیلم خودداری میشود.
«سرهنگ ثریا» در خلق لحظههای احساسی و ترسیم وضعیت مادران رنجکشیده که در فراغ فرزند، زندگی و شهر خود را ترک کرده و در بیابانهای عراق ساکن شدهاند، موفق عمل میکند و برای نمایش آشفتهحالی و آسیبی که به واسطه دورافتادگی از شهر و خانواده و زندگی بدانها وارد شده است، چیدمان اتفاقات داستان را پشت سرهم در فواصل و توالی زمانی تقریبا مشخص پیش میبرد. بدین شکل، فیلم برخلاف بسیاری از فیلمهای دیگر که در موضوع مشابه قصد بیان آثار ویرانگر اندیشه مجاهدین خلق را داشتند، تا اندازهای رویکردی متفاوت را پیش میگیرد و حول محور ملودرامی تأثیرگذار قصد دارد بیشتر به احوالات خانوادههای منتظر بپردازد تا سایر موارد مشابه که در فیلمهای اینچنینی بدان پرداخته میشد.
فیلم بدون آنکه به درون گروهک منافقین ورود کند، شناخت و اطلاعات خوبی را به مخاطب منتقل میکند، بار عمده این شناخت از مسیر دیالوگ که سادهترین روش ممکن است منتقل نمیشود، بلکه خردهداستانکهای فیلم وظیفه این انتقال اطلاعات را بر عهده دارند.
«سرهنگ ثریا» یک مشخصه بزرگ دارد و آن روحیه قهرمانی است که تدریجا به ثریا افزوده میشود؛ شخصیتی که ابتکار عمل بالایی داشته و در چند بزنگاه، ناجی تیمش است. زیرکی خاصی در لفافه به این کاراکتر تزریق شده که سبب میشود مخاطب بپذیرد هیچیک از افراد گروه به اندازه ثریا شایستگی رهبری آن جریان را ندارند.
انتخاب صحیح بازیگران بویژه نقشآفرینی حرفهای ژاله صامتی به عنوان نقش اصلی فیلم، به زیبایی حس مادرانه و از خودگذشتی مقام مادر را به تصویر میکشد؛ مادرانی که در هیچ شرایطی حاضر به دیدن بدی فرزند نیستند و همچنان امید به آغوش کشیدن فرزند را دارند.
حمیدرضا محمدی و وحید آقاپور نیز بخوبی از عهده نقش برآمدهاند. فیلم بر اساس نمایش دوربین فیلمساز در اردوگاه ثریا میماند و تصویری از اردوگاه اشرف و شکنجههای آنجا ارائه نمیشود، چرا که لیلی عاج در «سرهنگ ثریا» بر جنبه مادرانه و روابط عاطفی تمرکز داشته که از این حیث موفق هم بوده است.
در کنار نقاط مثبت در حوزه موضوع و محتوای این اثر سینمایی، یکی از مهمترین وجهتمایزهای فنی و تکنیکال فیلم، فهم درست سازنده از قاب و حرکت دوربین و میزانسنهاست. مادری در فیلم خلق میشود که نمونه آن را در فیلمهای ایرانی، خیلی کم میبینیم؛ مادری که خصلتهای یک مادر ایرانی را دارد. دوربین همراه مادر است که نقش رهبری دارد؛ همه جا پشت سر او است و نزدیک او قرار دارد.
این در حالی است دوربین فاصله خود را با اعضای مرکزی سازمان مجاهدین حفظ میکند. از سوی دیگر، فیلم با نگاهی انسانی، به اوج تفکر ضد انسانی سازمان مجاهدین اشاره میکند و این موضوع را به تصویر میکشد که تفکر سازمان مجاهدین، کار را به جایی رسانده که حتی برای جایگاه مادر نیز هیچگونه ارزش انسانی قائل نیست و این، ایدئولوژی ضد انسانی مجاهدین را بخوبی به تصویر میکشد.
ارسال به دوستان
برگزاری نوزدهمین برنامه از سلسله جلسات نمایش فیلمتئاترهای شاخص جهان
«یا»؛ وقتی مخاطب نمایش را قطع و به آن اعتراض میکند!
نوزدهمین برنامه سلسله جلسات نمایش فیلمتئاترهای شاخص با همکاری مشترک انجمن صنفی منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر و سینماتک خانه هنرمندان ایران به نمایش فیلمتئاتر «یانیک» (۲۰۲۳) به کارگردانی کوئنتین دوپو اختصاص داشت. پس از نمایش این فیلمتئاتر نشست نقد و بررسی آن با حضور عباس غفاری (میزبان) و دکتر رامتین شهبازی (استاد دانشگاه و منتقد تئاتر) برگزار شد.
در فیلمتئاتر «یانیک» ماجرای یک نگهبان پارکینگ روایت میشود که به دیدن یک تئاتر بازاری و سرگرمکننده به نام «کوکو» رفته اما در وسط نمایش از مسخره بودن آن نمایش حوصلهاش سر میرود. او نمایش را قطع و شروع به انتقاد از نمایشنامه میکند.
رامتین شهبازی در این نشست گفت: درباره فیلمی که دیدیم باید بگویم این اثر، فیلمتئاتر نبود، بلکه فیلمی درباره تئاتر است. مدتی است در حال فکر کردن به این موضوع هستم که آیا لزوما ما باید درباره تمام آثار هنری صحبت کنیم؟ زیرا برخی آثار هنری، خودشان میگویند چه هستند. در واقع برخی آثار هنری نیاز به توضیح اضافه ندارند و خودشان کارکردشان را انجام میدهند. به همین خاطر حوزه مطالعات هنر هم وارد بحثهایی از این دست شده است؛ بحثهای تازهای که میگوید اثر چه تاثیری بر مخاطب میگذارد؟! این بحثها، شیوههای نقد سنتی را نپذیرفته و به آنها نقد وارد میکند. در «یانیک» مواردی وجود دارد که قطعا همگی متوجه آن میشویم. بنابراین فکر میکنم توضیح دادن درباره این موارد در عصر حاضر، از ارزش آن میکاهد اما باتوجه به اینکه قرار است در این جلسه درباره این اثر صحبت کنیم، باید بگویم چیزی که در این اجرا برایم جذاب بود و توجهم را جلب کرد، در ۲ ساحت مختلف تعریف میشود.
وی افزود: اول اینکه چه اتفاقی برای تئاتر و مخاطب آن در حال رخ دادن است؛ چه وجوهی از تئاتر فراموش میشود و این فراموششدگی کجا میتواند ما را به عصیان برساند؟! ساحت دوم به بحث کلانتری مربوط میشود و آن این است که ما از این وضعیت پدیداری که با یک تئاتر مواجهیم، خارج شویم و کل این فیلم را برای یک وضعیت اجتماعی، به مثابه یک استعاره در نظر بگیریم و به صورت کلان درباره یک وضعیت اجتماعی صحبت کنیم.
منتقد تئاتر در ادامه بیان کرد: در ساحت اول که به تئاتر مربوط میشود، با گروهی مواجهیم که به زعم خود نمایشی را روی صحنه برده و به صورت روتین و حرفهای این کار را مرتب انجام میدهند. به نوعی انگار این کار تبدیل به عادت و تکرار شده است. این وضعیت ادامه پیدا میکند تا جایی که یک نفر بلند میشود و اعتراض میکند و میگوید این کار اصلا برایم جذاب نیست. اینجا نکتهای مطرح میشود که بحث بسیار مغفولی حتی در تئاتر امروز ما است. در دهههای ۷۰ و ۸۰ نیز ما در مطبوعات مینوشتیم که سالنهای تئاتر ما چه زمانی هویت پیدا میکنند؟! در واقع هنوز شاهدیم که اجرایی بعد از استقبال مخاطبان در سالنهای مختلفی اجرا میشود. خب در اینجا چه تفاوتی است که این تئاتر در کدام سالن اجرا میشود؟! ما چه زمانی میخواهیم به سالنهای خود هویت دهیم؟! به صورتی که بدانیم نمایش با فرم ایکس در فلان سالن اجرا میشود.
شهبازی در ادامه صحبتهایش گفت: در فیلم نیز مخاطبی را داریم که میگوید من پول بلیت دادهام اما به این اجرا اعتراض دارم، چون چیزی به من نمیدهد. از سوی دیگر فرد تئاتری به او میگوید تو حق اعتراض نداری. چه اتفاقی در اینجا رخ داده است؟! مخاطب منتقد یک آدم معمولی است و در مقابل گروه تئاتر از روی متن جلو رفته و ۲ هزار و ۵۰۰ سال ماجرا را پشت خود دارد اما مخاطب منتقد بلند شده و میگوید من یک کارگرم و با این اجرا ارتباط برقرار نمیکنم. در واقع ما در این وضعیت با یک بحث منطقی مواجهیم. مخاطب با منطق خود به جهانی اعتراض میکند که ادعای منطقی بودن دارد. دیالوگ نیز بر اساس منطق شکل میگیرد. اکنون ما منطقی بحث کردن و منطق گفتوگو را فراموش کردهایم.
وی ادامه داد: استعاره میانی هم در کار وجود دارد و آن به رابطه منتقد با تئاتر مربوط میشود. در واقع آن مخاطب نیز میتواند یک منتقد تئاتر باشد که در میانه اجرا اعتراضش را با زبان خود به تئاتری که در حال اجراست، بیان میکند. این موضوع هم برای ما آشناست به طوری که شاهدیم منتقد شیک از منظر بسیاری از کارگردانها منتقدی است که از کار آنها تعریف کند و نگاه انتقادی نداشته باشد، چون اگر نگاه انتقادی داشته باشید، شما آدم بد و بیسوادی هستید. مخاطب منتقد درون فیلم نیز با تمام سادگی خود با استدلال به نمایش انتقاد میکند و طرف مقابل اصلا به استدلال او گوش نمیکند. یعنی تمام مشکل ما در فرهنگ خودمان نیز این است که بحثهای بیمنطق میکنیم.
اما شخصیت نشان داده شده در نمایش با استدلال حرف خود را میزند. او در عین سادگی برای گفتوگو تلاش میکند اما طرف مقابل که داعیه این را دارد که از یک محور گفتوگو میآید، اصلا به صحبتهای او گوش نمیدهد.
شهبازی افزود: اتفاقی که در این فیلم رخ میدهد، این است که ما در مواجهه با یک جهان تئاتری هستیم که به نظر میرسد پاسخگوی مخاطب خود نیست و آن را در نظر نمیگیرد، بنابراین این بار مخاطب به خودش اجازه میدهد اعتراض کند و در روند کار اختلال ایجاد کند؛ این اختلال میتواند منتج به انقلاب شود.
ارسال به دوستان
معاون هنری دولت سیزدهم با حضور در برنامه «صف اول» به تشریح عملکرد این حوزه در دولت سیزدهم پرداخت
از احیای جشنوارههای مناطق تا احیای موسیقی نواحی
گروه فرهنگ و هنر: معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با حضور در برنامه «صف اول» شبکه خبر به تشریح برنامههای انجام شده طی 3 سال در دولت سیزدهم پرداخت.
محمود سالاری در ابتدای این برنامه مروری داشت بر عملکرد معاونت هنری طی 3 سال گذشته و گفت: دولت سیزدهم در زمان کرونا تحویل گرفته شد و تمام فعالیتهای هنری مختل شده بود. در واقع اصحاب فرهنگ و هنر خانهنشین شده بودند و اقتصاد آنها بشدت لطمه خورده بود، بنابراین دستور کار ما این بود تا ضمن تسهیلگری، این انجماد حاصل از کرونا را ذوب کنیم. برای تحقق این امر نخستین گامها برداشتن موانع بود تا مسیرها باز شوند و گالریها، سالنهای تئاتر و موسیقی فعال شوند. باید تسهیلگری میشد، آییننامهها بازنگری و تصویب میشد و اختیاراتی به خود استانها داده میشد.
* حمایت از هنرمندان از طریق صندوق هنر
معاون هنری ارشاد در پاسخ به این پرسش که برای جبران معیشت هنرمندان چه کردید، توضیح داد: باید از رئیسجمهور شهید یاد کنم که بعد از مطرح شدن این موضوع از سوی وزیر ارشاد، عدد قابل توجهی را به صندوق اعتباری هنر تزریق کردند که در 3 مرحله به هنرمندان عضو پرداخت شد. نکته دوم این بود که صندوق هنر بیمه هنرمندان را گسترش داد و خدمات بیشتر شد. در این مدت وامها با مدت زمان بازپرداخت بیشتر و حتی گاهی پرداختها بلاعوض انجام شد و بیمه تکمیلی هنرمندان نیز افزایش یافت. وی افزود: در حالی که ما هنوز انبساط بودجه نداشتیم اما زمانی که مدیرعامل خانه تئاتر مطرح کرد برخی اعضای صنف تئاتر از پرداخت حق بیمه تکمیلی خود عاجز هستند، تلاش شد این اتفاق رخ ندهد و با همین بودجه اندک گامهایی را که میشد برداشت برداشتیم و تلاش کردیم ارتباط نهادهای مختلف را با هنرمندان برقرار کنیم تا بخشهای اقتصادی با این مجموعهها پیوند زده و جبران مافات شود.
* احیای جشنوارههای منطقهای
معاون هنری ارشاد همچنین درباره برگزاری جشنوارهها نیز گفت: شعار دولت شهید رئیسی عدالت در همه حوزهها بود که مشخصا عدالت فرهنگی نیز شامل این قسمت میشد. موظف بودیم هم برنامههای وزیر و هم اسناد بالادستی را رعایت کنیم و عدالت فرهنگی نیز جزو وظایف ما بود. نخستین گام در حوزه تئاتر این بود که جشنوارههای منطقهای بعد از 8 سال بار دیگر احیا شدند. این جشنوارهها هزینهبر هستند و بعضا استانها آمادگی انجام آن را ندارند و کار پردردسری است که به همت دوستانم در اداره کل هنرهای نمایشی این اتفاق در 8 منطقه کشور رخ داد و احیا شد. در طول این 3 سال جشنوارههای منطقهای به شکل منظم برگزار شد و از آنجا که استانها نیز درگیر آفت تعطیلی ایام کرونا شده بودند، برگزاری جشنواره باعث شد سالنهای نمایش احیا شوند.
سالاری با بیان اینکه ما آرام آرام چراغ سالنها را روشن کردیم و تئاتریها را به صحنه آوردیم، عنوان کرد: با این کار اقتصاد اطراف این حوزهها نیز فعال شد و در جشنواره تئاتر فجر بسیاری از این گروهها به شکل مدعو یا برگزیده حضور یافتند. بسیاری از سالنهای مطرح به دست گروههای مشخص و شناختهشده افتاده بودند و ما سعی کردیم این چرخه را گستردهتر کنیم، چرا که در جریان اعطای درجه هنری، آییننامه مواردی دارد تا هنرمند آنها را به دست آورد. وقتی هنرمندی در سالنهای بزرگ اجرا نرفته و در شهر خود نیز سالن حرفهای ندارد و این امکان برایش فراهم نمیشود، قطعا نمیتواند درجه هنری نیز دریافت کند، بنابراین سعی کردیم این موانع را برطرف کنیم تا هنرمندان شهرستانی به عرصه بیایند و عدالت فرهنگی در این زمینه نیز احیا شود.
* نگارش سند موسیقی و ابلاغ آن
سالاری در ادامه این برنامه به احیای شورای هنر بعد از سالها و اثرگذاری آن اشاره کرد و افزود: ما در بعضی حوزهها سرگشتگیهایی داریم، به طور مثال پس از انقلاب قانونی که نام موسیقی در آن آورده شده باشد یا سندی که از آن نام برده شده باشد نداریم. وقتی قرار است حمایتی از موسیقی شود، آموزش موسیقی داده شود یا هنرمند و ساز هنرمند جدی گرفته شود، همه خودشان را کنار میکشند. از همین رو ما نیاز داشتیم یک بار برای همیشه این مشکل را برطرف کنیم و وزارت فرهنگ در شورای هنر نگارش سند موسیقی را در دستور کار قرار داد تا نوشته و اجرایی شود. پیش از این بارها این مرحله نگارش انجام شده بود اما ابلاغ نشده بود و به لطف شهید رئیسی این کار انجام شد. بسیاری از این فرآیندها و آییننامهها در حوزههای مختلف در دستور کار قرار گرفت تا در نهایت سند موسیقی و سند هنرهای نمایشی نوشته شود و حتی سند هنرهای تجسمی نیز در دستور کار است تا از سرگشتگی و برخوردهای سلیقهای در این حوزهها فاصله گرفته شود.
* احیای موسیقی نواحی
این مدیر هنری در ادامه به حوزه موسیقی و فعالیتهای این حوزه اشاره کرد و توضیح داد: یکی از اتفاقاتی که در عرصه موسیقی افتاد، سعی کردیم همانند عرصه نمایش، هنرمندان موسیقی را نیز آرامآرام به صحنه بیاوریم و جشنواره مناطق را راهاندازی کردیم که در ۵ منطقه برگزار شد تا همان اتفاقی که در تئاتر رخ داد در موسیقی نیز بیفتد و به موسیقی ملی و سنتی ما توجه شد. در نگاه اول این به ذهن مخاطب خطور میکند که تمام بیلبوردهای سطح شهر به موسیقی پاپ اختصاص یافته است. در واقع تجلیات موسیقی پاپ بیشتر است اما در عرصه موسیقی ملی و سنتی تلاشهای گستردهای کردیم. در جشنواره نواحی بنیاد رودکی اجراهای رایگان از موسیقی ملی و سنتی داشتیم، بلیت کمتری برای این اتفاق قرار دادیم تا مردم بتوانند بیایند. تعداد اجرای این آثار زیاد بود اما تبلیغات کمتری نسبت به حوزه موسیقی پاپ برای آن وجود داشت. در واقع موسیقی سنتی و ملی بروز و ظهور کمتری دارد اما از آن حمایت میشود.
سالاری همچنین درباره معضلاتی که در روند برخی اجراهای موسیقی ایجاد شد نیز گفت: نخستین و مهمترین کار گفتوگو با گروههای مختلف بود. بعضی دوستان خوب ما نگرانیهایی داشتند، بویژه در زمینه دیانت مردم که درست هم بود و با گفتوگو این اطمینان را ایجاد کردیم که هنرمندان موسیقی نیز انسانهایی هستند که این دیانت را و حدود و ثغور را میشناسند. سوی دیگر این امر نیز هنرمندان بودند که با همراهی و همدلی موانع را رفع کردیم. خوشبختانه این گفتوگوها بسیار موثر واقع شد و اجراهای صحنهای را اگر با دورههای قبلی مقایسه کنید بسیار افزایش داشته و این درحالی است که وقفهای هم در سال ۱۴۰۱ به دلیل التهابات اجتماعی داشتیم.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|