|
ارسال به دوستان
اخبار
معرفی مدیران بخشهای مختلف نوزدهمین جشنواره تئاتر مقاومت
مدیران بخشهای مختلف نوزدهمین جشنواره بینالمللی تئاتر مقاومت در احکامی جداگانه از سوی دبیر این رویداد معرفی شدند. شهرام احمدزاده به عنوان مدیر بخش مسابقه نمایشنامهنویسی، فارس باقری به عنوان مدیر بخش سمینار علمی - پژوهشی، علیمحمد رادمنش به عنوان مدیر بخش سردار آسمانی و سلمان فرخنده به عنوان مدیر بخش کارگاههای تئاتر خیابانی نوزدهمین جشنواره بینالمللی تئاتر مقاومت معرفی شدند.
نوزدهمین جشنواره بینالمللی تئاتر مقاومت پاییز و زمستان سال ۱۴۰۳ به دبیری محمد کاظمتبار، توسط بنیاد فرهنگی روایت در تهران و شهرهای مختلف کشور میزبان مخاطبان و هنرمندان شرکتکننده خواهد بود.
علاقهمندان برای دریافت تازهترین اخبار این رویداد میتوانند به سامانه اینترنتی جشنواره به آدرس www.moghavemattheater.ir مراجعه کنند.
***
فراخوان ارسال طرح مستند آرشیوی به «خانه مستند»
فراخوان دوره جدید ارسال طرح مستند آرشیوی به «خانه مستند» آغاز شد. علاقهمندان میتوانند تا ۱۵ مهرماه طرحهای خود را در سایت خانه مستند ثبت کنند. مستندسازان به این نکته توجه کنند که هر فرد تنها میتواند یک طرح در سامانه ثبت کند.
افرادی که علاقهمند به ارسال و ثبت طرح خود هستند، باید در قسمت داستان و شیوه وبسایت خانه مستند، طرح خود را مانند یک اثر ساخته شده توضیح دهند.
برآوردها و اطلاعات طرح ارائهشده باید نزدیک به واقعیت باشد و همچنین در صورتی که پروپوزال ناقص تکمیل شود یا قسمتی از آن حذف شود طرح ارسال شده بررسی نخواهد شد. طرحی که از سوی هر فرد در سایت خانه مستند ثبت میشود نباید پیش از این به مرکز دیگری ارسال شده باشد.
علاقهمندان تا یکشنبه ۱۵ مهر فرصت دارند طرحهای خود را در سامانه ارسال طرح خانه مستند به نشانی Khanemostanad.ir ثبت کنند.
***
«گوسفند» راهی هلند میشود
فیلم کوتاه «گوسفند» به نویسندگی، کارگردانی و تهیهکنندگی هادی باباییفر در چهارمین حضور جهانی خود به بخش رقابت اصلی سیوهشتمین جشنواره «سینهکید» در کشور هلند راه یافت.
این فیلم پیش از این نیز جواز حضور در جشنوارههای برلین، کلگری و برنو ۱۶ را یافته است. جشنواره Cinekid بزرگترین جشنواره رسانهای کودک در جهان است و از ۲۸ مهر تا ۱۳ آبان مصادف با ۱۹ اکتبر تا ۳ نوامبر در شهر آمستردام هلند برگزار میشود.
رز طباطبایی و گلاویژ علم ۲ بازیگری هستند که در فیلم کوتاه «گوسفند» به ایفای نقش پرداختهاند. پخش بینالمللی فیلم کوتاه گوسفند بر عهده دنا رسام است.
***
تمدید مهلت ارسال چکیده مقالات به بخش پژوهش جشنواره تئاتر فجر
مهلت ارسال چکیده مقاله به بخش پژوهش چهلوسومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر تا 10 مهر ۱۴۰۳ تمدید شد.
موضوع سمینار علمی - پژوهشی چهلوسومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر به بررسی جایگاه و جریان نمایشنامهنویسی ایران در بعد از انقلاب اسلامی اختصاص دارد.
برخی محورهای پیشنهادی این سمینار به این شرح است: بررسی تأثیر اتفاقهای تاریخی، سیاسی و اجتماعی بر نمایشنامهنویسی بعد از انقلاب اسلامی، بررسی دورهای نمایشنامهنویسی بعد از انقلاب اسلامی، جایگاه زن در نمایشنامهنویسی بعد از انقلاب اسلامی، جایگاه و کارکرد زبان در نمایشنامهنویسی بعد از انقلاب اسلامی، مضامین دینی و نمایشنامهنویسی بعد از انقلاب اسلامی، تأثیر انقلاب اسلامی بر رشد نمایشنامهنویسی در ایران، نمایشنامهنویسی و جشنوارههای تئاتری، رابطه نمایشنامهنویسی با ادبیات بعد از انقلاب اسلامی و نسبت آیینها و سنتهای نمایشی با نمایشنامهنویسی بعد از انقلاب اسلامی.
تمام استادان، صاحبنظران و پژوهشگران تئاتر در سراسر کشور میتوانند در این سمینار شرکت کنند و هر شرکتکننده میتواند حداکثر 2 چکیده مقاله ارسال کند. علاقهمندان میتوانند برای ثبتنام و ارسال چکیده مقالات تا روز 10 مهر سال جاری به سایت چهلوسومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر به آدرس https://fitf.theater.ir مراجعه کنند.
***
حمیدرضا نعیمی کارگاه آموزش تئاتر برگزار میکند
کارگاه «پیشدرآمدی بر کارگردانی» با تدریس حمیدرضا نعیمی و همراهی مجموعه تئاتر شهر تهران در قالب بیستونهمین جشنواره تئاتر استان تهران برگزار میشود.
حمیدرضا نعیمی دارای مدرک کارشناسی نمایش با گرایش بازیگری و کارشناسی ارشد کارگردانی از دانشکده هنر و معماری است که سال ۱۴۰۰ موفق به دریافت نشان درجه یک هنری (معادل دکتری) شد. از آثار حمیدرضا نعیمی در زمینه کارگردانی میتوان به نمایشهای «روزنه»، «فاوست»، «خیال»، «درخشش در ساعت مقرر»، «سقراط»، «ترور»، «شرق دور... شرق نزدیک»، «شوایک»، «ریچارد»، «فردریک» و... اشاره کرد.
کارگاه «پیشدرآمدی بر کارگردانی» یکی از مجموعه کارگاههای بیستونهمین جشنواره استان تهران به مدیریت خشایار پیرعلمی است که سهشنبه 27 شهریور ۱۴۰۳ از ساعت ۱۴ تا ۱۷ در تالار مشاهیر مجموعه تئاتر شهر تهران برگزار میشود.
ارسال به دوستان
درباره «آغوش باز» ششمین فیلم سینمایی بهروز شعیبی
از طلا به مس
محمد محمدی: ششمین ساخته بهروز شعیبی در حالی این روزها آماده اکران پاییزی میشود که این فیلم در نخستین اکران در چهلودومین جشنواره فیلم فجر مورد انتقاد شدید کارشناسان سینما و اهالی رسانه قرار گرفت به گونهای که در نظرسنجی انجام شده در کاخ جشنواره با رای پایین 1.9 یکی از ضعیفترین فیلمهای حاضر در مهمترین رویداد سینمایی کشور لقب گرفت.
شاید این نخستینباری باشد که بهروز شعیبی 45 ساله پس از ساخت فیلمهای تحسینشدهای چون «سیانور»، «دارکوب»، «دهلیز» و «بدون قرار قبلی» اثری به این ضعیفی تولید میکند تا جایی که بسیاری از کارشناسان سینما آن را به نوعی سقوط آزاد در کارنامه کاری شعیبی برشمردند. البته استفاده از المانهای مخاطبپسند در این فیلم حکایت از آن دارد که شعیبی گوشه چشمی به گیشه داشته اما از آنجا که رویه کاری این فیلمساز مشهدی تاکنون چنین نبوده و عملا در تولیدات گیشهمحور بسیار بیتجربه بوده، در این امر نیز بسیار ضعیف حاضر شده است و حتی نمی توان امیدوار بود ششمین ساخته شعیبی در گیشه هم موفق شود.
این مدل تغییر رویه صرفا محدود به شعیبی نبوده و فیلمسازانی را داشتهایم که پس از ساخت فیلمهای با کیفیت، رو به تولیدات مخاطبپسند آوردند؛ به عنوان نمونه رسول ملاقلیپور پس از ساخت فیلمهایی چون «افق»، «مجنون» و «سفر به چزابه»، سال 77 فیلم «کمکم کن» را ساخت و در گفتوگویی رسانهای به صراحت اعلام کرد دلیل روی آوردنش به سینمای گیشه وجود مشکلات مالی بوده است. حال مشخص نیست شعیبی نیز به همین دلیل رو به ساخت چنین فیلمی آورده است یا خیر اما هر چه هست میتوان به جرأت اذعان داشت «آغوش باز» یک وصله نچسب برای کارنامه کاری او به شمار میرود.
علی سرتیپی تهیهکننده فیلم در نشست خبری جشنواره فجر درباره گیشهمحور بودن این اثر گفته بود: «این فیلم صددرصد خصوصی است و یک ریال هم یک ارگان دولتی به آن کمک نکرده و حمایتی هم نشده است. من و محمدمهدی عسگری بودجه فیلم را تأمین کردیم. بهروز شعیبی هم تمایلی نداشت از ارگان دولتی کمک گرفته شود. ما فکر میکردیم خود قصه و شرایط تولید این فیلم طوری است که به امید خدا بازگشت سرمایه خواهد داشت».
«آغوش باز» داستان «پیام» خواننده پاپ است که خود را برای کنسرت آماده میکند اما یک اتفاق سبب شکلگیری حاشیههای برای او و اطرافیانش میشود و شعیبی در پس این اتفاق، روابط آدمهای داستان خود را روایت میکند. شعیبی در کنار معرفی شخصیت اصلی فیلم، بیننده را با پدر و مادر «پیام» نیز آشنا میکند؛ مادری که روزهای اولیه ابتلا به آلزایمر را تجربه میکند و پدری که چون پروانه، با عشق دور او میگردد. وی همچنین با محور قرار دادن شخصیت «پیام» به عنوان خواننده مشهور، به زندگی سلبریتیها سرک کشیده است؛ چهره مشهوری که در حالی که عکسها و بنرهای تبلیغ کنسرت او از در و دیوار شهر آویزان و مورد توجه مردم است، مانند یک سلبریتی زندگی نمیکند و در روزی که قرار است کنسرت برگزار کند، خیلی خونسرد است؛ نمیداند همسرش کجاست و خود به رتق و فتق امور 2 فرزند مانند بردن به استخر و مهد میپردازد!
«هومن» دیگر شخصیت «آغوش باز» است؛ انسان فرصتطلبی که دل در گرو مهاجرت بسته و قصد دارد با آخرین کنسرت «پیام» بار خود را ببندد و با نامزدش که چندان اعتنایی به او ندارد، کشور را ترک کند.
شعیبی در حاشیه نمایش زندگی سلبریتیها، پرده از مافیای کنسرتگذار نیز برمیدارد که بر امور تسلط همهجانبه دارند و «سیاهرنگ» که نقش آن را حسن معجونی بازی میکند، نمونه چنین افرادی است.
«آغوش باز» از گروه بازیگران خوبی برخوردار است. احترام برومند و مهدی هاشمی در نقش پدر و مادر «پیام» بازی قابل قبولی را ارائه میکنند و حامد کمیلی نیز نقش «پیام» را بر عهده دارد و محسن کیایی که طی سالهای اخیر پای ثابت فیلمهای کمدی بوده، نقش «هومن» را بازی میکند.
اما شاید نخستین ضعف آغوش باز فقدان فیلمنامهای منسجم است. قصه از آمادهسازی یک سالن برای اجرای کنسرت یک خواننده محبوب و پرطرفدار آغاز میشود. آشفتگیهایی در برنامه آمادهسازی اتفاق میافتد که در خلال این آشفتگیها، روابط بین شخصیتهای داستان نشانه میرود و مجموعهای از خردهداستانها روایت میشود. از آنجا که فیلمنامه سطحی و کمعمق است، قصه آدمهای داستان سطحی و شخصیتها نیز کلیشهایاند و عمقی در روابط کاراکترها دیده نمیشود. تعلیقات و تمهیدات دراماتیک بیاثر میماند و همانطور که خرابی دکور توسط شادی، با بازی گلاره عباسی، قابل حدس است، پایان خوش فیلم نیز قابل پیشبینی است. ساختههای قبلی شعیبی مورد توجه مخاطبان خاص سینما قرار گرفت اما در گیشه با اقبال روبهرو نشد. شاید به این جهت تابوشکنی کرده و با فاصله گرفتن از فضای فیلمهای قبلیاش و ساخت اثری پرزرق و برق و موسیقایی خواسته نظر مخاطبان بیشتری را جلب کند اما علاوه بر عدم رعایت نکات مهم از جمله فیلمنامهای قابل قبول و شخصیتپردازیهای باورپذیر، با بیتوجهی به برخی عناصر دم دستی، نتوانسته آنچه را مدنظر داشته به ثمر برساند.
دیگر مشکل عمده این فیلم آنجاست که کارگردان تلاش کرده مشکلات چند زوج را مطرح کند اما بازی پر از تصنع حامد کمیلی، گلاره عباسی و محسن کیایی موجب میشود از ابتدای داستان تماشاگر احساس کند در یک آخر هفته از سر بیکاری به تماشای یک فیلم نهچندان نامدار اما سرگرمکننده نشسته است؛ فیلمی که بعد از تماشایش میگوید حتی نمیارزید برایش بلیت تهیه کند و باید میماند تا از یک مسیری به صورت رایگان دانلودش کند!
حتی اگر سوژه شعیبی را موضوع مورد نیاز جوانان امروز بدانیم، بازیهای بازیگران بیشتر این احساس را تداعی میکند که این فیلم برای پر کردن کارنامه یا دریافت دستمزد انجام شده است.
نه داستان، آدمها را به سمت یادگیری سوق میدهد و نه فرم فیلم توانسته ادا و اصول آزاردهنده بازیگران را تقلیل دهد. بازیگر نقش اول قادر به پیادهسازی نقش خود نیست و انگار از یک گوشه بیربط او را برداشتهاند و در جای نقش اول گذاشتهاند؛ نه به بچههایش ربطی دارد و نه به همسر و نه پدر و مادرش؛ گیج و گنگ در صحنههای فیلم حضور مییابد و هیچ اقتداری از خود ندارد. بیشتر مانند کودکان قهر میکند و مانند انسانهای افسرده در کنج عزلت میرود.
از طرفی زنان در این فیلم با توجه به اینکه شعیبی بارها و حتی در نشست خبری نیز اعلام کرده بود تلاش دارد تاثیرگذاری زنان را در آثارش نشان دهد، افرادی زیردست، وابسته یا دروغگو و متظاهر هستند. شخصیتهای زن در فیلم «آغوش باز» نه تنها تأثیری بر پیرامون خود ندارند، بلکه در زمانهای مختلف وابستگی آنها دیده میشود. بر خلاف دغدغه شعیبی، در فیلم «آغوش باز» حضور زنان تنها در ظاهر زیاد است و در عمل و نقش نمیتوان به چهرهای اشاره داشت. برای مثال گلاره عباسی در فیلم «بیبدن» بسیار متفاوتتر از فیلم «آغوش باز» نقش ایفا میکند که این موضوع را تداعی میکند که کارگردان نتوانسته بازیگران را به قابلیتهایشان برساند.
اما نکته قابل تامل اینکه اساسا قرار بوده شعیبی چه پیامی برای جوانان در این فیلم داشته باشد و به مشکلات آنها چه پاسخی بدهد؟ شخصیتهای داستان چه زن و چه مرد، بویژه در گروه سنی جوان، همه معیوب و پر از ایرادهای ریز و درشت رفتاری هستند. حتی آرامترینشان قادر به مهار خشم خود نیست و حتی محجوبترینشان قادر به مدیریت روابط خود نیست.
همه به یکدیگر دروغ میگویند و چنان معصومانه آن را توجیه میکنند که تماشاگر دروغشان را با جان و دل بپذیرد. در عین حال یک نسل کهنسال نیز در داستان جانمایی شده و همچنین نسل کودک. کهنسالان با بازی احترام برومند و مهدی هاشمی کمیجاندارترند که آن هم به دلیل تجربه این ۲ بازیگر است اما منفک شدن داستان آنها با مابقی داستانی که ملغمهای بیربط است، در جای جای داستان دیده میشود. نسل کودک نیز حاضرجواب، بیادب، متوقع و پر سر و صداست. حتی تحمل چند دقیقه گرسنگی یا تأخیر در پاسخ به نیازهای خود را ندارد. بسادگی به بزرگترها جواب میدهد و حرف خود را به کرسی مینشاند.
شعیبی ۳ نسل را بدون اینکه تکلیف مخاطب خود را روشن کند، روایت کرده است؛ گویی مستندی بیارتباط از روزمرگی این آدمها در کنار هم، فیلمی را ساخته باشد.
با توجه به تمام ایرادات بیانشده، شاید بتوان گفت شعیبی در ششمین اثر سینمایی خود به نوعی خواسته مشکلات مالی خود را برطرف کند اما همانطور که پیشتر نیز بیان کردیم، این فیلم قطعا در گیشه با شکست سختی مواجه خواهد شد. به هر حال میتوان امیدوار بود او نیز مانند بسیاری از فیلمسازان سینمای ایران، پس از ساخت یک یا 2 فیلم گیشهپسند، مجدد به سمت سینمای واقعی و حقیقی خود رو آورد، زیرا شعیبی با آغوش باز نشان داد هیچ نسبت و حتی استعدادی در ساخت آثار گیشهپسند ندارد و این خود یکی از مزیتهای این فیلمساز جوان سینمای ایران است. به امید آنکه در هفتمین اثر سینمایی او شاهد یک فیلم باکیفیت مانند سایر آثارش باشیم.
ارسال به دوستان
به میزبانی تالار وحدت، بهمن ماه سال جاری روی صحنه میرود
تئاتری درباره امامخمینی(ره)
گروه فرهنگ و هنر: روز گذشته همزمان با سیوششمین سال تأسیس موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، نشستی رسانهای درباره فعالیتهای فرهنگی و هنری این موسسه با حضور حجتالاسلام علی کمساری، رئیس موسسه برگزار شد. وی در بخش ابتدایی این نشست با اشاره به اینکه از ۳ سال پیش جوانگرایی در موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) شکل گرفت، گفت: حوزه پژوهش زیربنای فعالیتهای ما است ولی با تاکید تولیت حرم و موسسه، رویکردمان را به سمت فعالیتهای فرهنگی و هنری شتاب دادیم. کمساری درباره برخی برنامههای فرهنگی و هنری انجام شده توسط موسسه و همچنین برنامههای پیش رو، توضیح داد: برنامه «جماران» را با همکاری شبکه یک داشتیم که از همکاریهای موفق ما با تلویزیون بود. برگزاری هفتههای فرهنگی و هنری را در سطح کشور داریم که از شهر خمین این برنامه را آغاز کردیم. این برنامه با هدف تمرکززدایی از مرکز و حول نام امام خمینی(ره) شکل گرفته است. امسال جشنواره شعر «یار و یادگار» را در اسفند برگزار میکنیم، همچنین مستندهای مختلفی را در دست ساخت داریم؛ مستندهایی درباره شبهات آغاز جنگ، همچنین روند شکلگیری انقلاب اسلامی.
رئیس موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) تاکید کرد: طی بررسیهایی که انجام دادیم متوجه شدیم بعد از رحلت امام(ره) تئاتر فاخر با موضوع ایشان تولید نشده است، از این رو میخواهیم یک تئاتر فاخر درباره امام خمینی(ره) تولید کنیم. تأثیرگذاری تئاتر بر مخاطب بسیار زیاد است. با دوستان صحبت کردیم و برایمان مهم بود کسی که نویسندگی و کارگردانی کار را انجام میدهد نزدیکی حسی و فکری به این مقوله داشته باشد. علیرضا محمدی که پیش از این نیز نمایش عاشورایی «سنگ و سبو» را در تالار وحدت اجرا کرده بود، کارگردانی این کار را بر عهده دارد و قرار است بهمن سال جاری آن را در تالار وحدت روی صحنه ببرد. سوالاتی درباره امام(ره) و شکل رابطه با ایشان با مردم برای نسل جوان وجود دارد که این نمایش به آنها پاسخ میدهد.
کمساری ادامه داد: تئاتر مدنظر دارای تعداد بازیگر بالا، موسیقی و گروه اجرایی بزرگی است. برنامهریزی ما بر این اساس است که این تئاتر در شهرستانها و خارج از کشور اجرا داشته باشد.
وی درباره دیگر فعالیتهای پیش روی موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) گفت: قرار است روز ۲۶ شهریور به مناسبت سیوششمین سالروز تأسیس موسسه مراسمی با حضور محمدرضا عارف معاون اول رئیس جمهور، حجتالاسلام سیدحسن خمینی و برخی شخصیتهای دیگر برگزار و طی آن از ۳ سایت رونمایی کنیم.
رئیس موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) متذکر شد: هنر اگر خلاقیت نداشته باشد کار سفارشی میشود و تاثیرگذار نخواهد شد. کمساری با اشاره به اینکه موسسه امسال جشنواره تئاتر را هم برگزار خواهد کرد، درباره بودجه موسسه گفت: بودجه موسسه ۱۸۰ میلیارد تومان است.
وی در پایان سخنان خود تصریح کرد: انتظار میرود تلویزیون و نهادهای دیگر در زمینه آشنا کردن نسل جوان با امام(ره) کار کنند. چقدر سرود، موسیقی، فیلم سینمایی، مستند و تئاتر با موضوع امام(ره) تولید و ساخته شده است تا اندیشه امام(ره) ترویج پیدا کند؟ از تلویزیون هم در این زمینه انتظار بیشتری میرود.
ارسال به دوستان
نگاه
رمزگشایی از یک فراجنایت
نوید مؤمن: جنایت رژیم کودککش و متوحش صهیونیستی در حمله هوایی به چادرهای پناهندگان فلسطینی در منطقه «المواصی» در خانیونس (واقع در جنوب غزه) یک فراجنایت تمام عیار محسوب میشود. فراجنایت، معنای سهل و ممتنعی دارد: سهل از آن نظر که با نیمنگاهی به ظاهر این واژه میتوان ابعاد عمیق و هولناک یک جنایت را دریافت و ممتنع، به لحاظ ماهیت و هدف ارتکاب آن. در اینجا قصد نداریم از ابعاد تکاندهنده این جنایت سخنی به میان بیاوریم: مشاهده و لمس سکوت مفتضحانه و وقیحانه سازمان ملل متحد و دیگر نهادهای ظاهرا بینالمللی در قبال محو شدن دهها کودک و زن بیگناه در زیر شنهای المواصی (به دلیل شدت انفجار و گودال ایجاد شده بر اثر آن) به اندازهای گویاست که نیازی به توصیف و حتی بازخوانی ندارد اما در اینجا قصد داریم بر بخش ممتنع ماجرا متمرکز شویم: چرایی ارتکاب جنایت هولناک المواصی توسط صهیونیستها. به راستی چنین جنایتی منبعث از کدام محاسبه فرامتنی بوده است؟ در این باره ۲ نکته اساسی وجود دارد.
1- رژیم اشغالگر قدس در آغاز مرحله سوم جنگ غزه که با هدف تسلط بر محور فیلادلفی صورت گرفت، با شکست مواجه شد و قدرت مدیریت میدان مذاکره و جنگ را به صورت همزمان از دست داد. اکنون نتانیاهو از شاهد اعتراضات بیسابقهای است که سراسر اراضی اشغالی را در اعتراض به هلاکت اسرای صهیونیست علیه وی شورانده و تن دادن به خواسته معترضان نیز در گرو صرفنظر از حضور نظامیان اشغالگر در ۲ محور فیلادلفی و نتزاریم است. هر گزینهای که نخستوزیر رژیم اشغالگر قدس و کابینه جنگ انتخاب کنند، مترادف با شکست میدانی صهیونیستها در جنگ غزه خواهد بود. هزینه استمرار جنگ در میان اعتراضات فراگیر کنونی در تلآویو و حیفا برای نتانیاهو، بن گویر و اسموتریچ بهصورت تصاعدی افزایش یافته و در مقابل، عقبنشینی از محور فیلادلفی نیز معنایی جز انهدام کابینه ائتلافی نتانیاهو و شکست رسمی صهیونیستها در جنگ نخواهد داشت.
در چنین شرایطی نتانیاهو و همراهانش به فکر گزینه سوم تحت عنوان تن دادن حماس و جهاد اسلامی به حضور صهیونیستها در فیلادلفی و نتزاریم هستند و در همین راستا، جنایات خود را علیه کودکان و زنان فلسطینی تشدید کردهاند. هدف تلآویو از این اقدامات وحشیانه، افزایش هزینههای ادامه جنگ برای ساکنان غزه و در نتیجه، ایجاد شکاف «مردم - مقاومت» در این حوزه جغرافیایی محاصره شده است.
با این حال نظرسنجیهای معتبر صورتگرفته در غزه، کرانه غربی و حتی کل کشورهای عرب منطقه به وضوح نشاندهنده شکست صهیونیستها در این سناریوی خونین است. نظرسنجی اخیر «مرکز عربی مطالعات و تحقیقات سیاسی» نشان داد 92 درصد پاسخدهندگان در 16 کشور عرب درگیری احساسی و سیاسی قوی با مساله فلسطین داشتند. این تغییر نسبت به سالهای گذشته قابل توجه بوده و بر مرکزیت موضوع فلسطین در افکار عمومی اعراب تأکید میکند. علاوه بر این، 67 درصد پاسخدهندگان اقدامات نظامی اخیر حماس را مشروع دانستند که انعکاس حمایت گسترده از این گروه و همبستگی با مردم فلسطین است.
۲- نکته دیگر، منبعث از مواجهه ناگهانی صهیونیستها با استراتژی ۱۰۰۰ زخم از سوی گروههای مقاومت است. در حالی که تلآویو استراتژی ۱۰۰۰ زخم ( به معنای وارد آوردن زخمهای متنوع و متکثر با هدف تسلیم ساختن رقیب) را به مثابه یک مدل عملیاتی - انتزاعی در مواجهه با جبهه مقاومت و اضلاع آن طراحی کرده بود اما جنگ غزه فرصتی را خلق کرد که این استراتژی با نوعی مدیریت معکوس مواجه و تبعات آن به جای جبهه مقاومت، دامنگیر تلآویو شود! عملیات استشهادی اخیر در مرز اردن و فلسطین که منجر به هلاکت ۳ نظامی صهیونیست شد یا عملیاتهای استشهادی مبتکرانهای که با خلاقیت مبارزان غیور فلسطینی در عمق استراتژیک اراضی اشغالی صورت میگیرد، نشان میدهد جبهه مقاومت استراتژیها و تاکتیکهای متعددی را در مسیر نابودی رژیم کودککش و متجاوز صهیونیست طراحی کرده و هر یک از اضلاع مقاومت مسؤولیت اجرای بخشی از این عملیات جمعی و موثر را بر عهده گرفتهاند. همین مساله شکست ترکیبی صهیونیستها را رقم زده است تا جایی که این رژیم دیگر با سناریوهای قابل پیشبینی و متعارف در مواجهه با جبهه مقاومت مواجه نیست. در چنین شرایطی کشتار کودکان و زنان بیپناه فلسطینی، مصداق خشم و استیصال ناشی از فقدان توانایی تحلیل و رصد منازعه و تحمل تبعات و هزینههای سخت این سردرگمی میدانی و راهبردی است. قطعا با گذشت زمان، بر عمق و دامنه این استیصال و شکست افزوده خواهد شد. صهیونیستها سرنوشتی جز پذیرش رسمی شکست در جنگ غزه ندارند.
ارسال به دوستان
یادداشت
معادله مرددها
بعد از مناظره دیدنی بین کاملا هریس و دونالد ترامپ، بسیاری از سازمانهایی که نظرسنجیهای انتخاباتی منتشر میکنند، در جدیدترین افکارسنجیهای خود از پیشرفت خوب هریس در عرصه رقابت با ترامپ گفتند. تحلیلگران بسیاری از رسانههای لیبرال در سراسر دنیا نیز از پیروز کاملا هریس بر ترامپ گفتند. با وجود اینکه این رسانهها با صراحت اعلامکردند هریس در نظرسنجیها بالاتر از ترامپ قرار گرفته و احتمال اینکه در انتخابات نهایی نیز پیروز میدان باشد بسیار بالاست، نگاهی به آمارها و برآیندی از مجموع نظرسنجیها نشان میدهد رقابت 2 نامزد دموکرات و جمهوریخواه آنقدر به هم نزدیک است که نمیتوان از هم اینک با قاطعیت کاملا هریس را پیروز نهایی انتخابات 2024 آمریکا دانست. در اکثر نظرسنجیها اختلاف بین یک تا 2 درصد بوده است و آنطور که سایت معروف و معتبر Real Clear Politics در آخرین برآورد نهایی از تمام این نظرسنجیها مطرح کرده، در تمام این افکارسنجیهای مطرح کاملا هریس بین 1.3 تا 1.5 درصد بالاتر از ترامپ قرار داشته که نشان میدهد فاصله چندانی بین 2 نامزد انتخاباتی وجود ندارد و مناظره اخیر نتوانسته چندان تغییر قابل توجهی در وضعیت انتخاباتی هریس به وجود بیاورد. این مساله بویژه در 7 ایالت اصلی که رقابت در آنها شکل میگیرد، به وضوح قابل رؤیت است. بنا بر گزارش این سایت آمریکایی، تا پیش از برگزاری مناظره، هریس در مجموع در نظرسنجیهای پیش از برگزاری مناظره 1.3 درصد بیشتر از ترامپ رأی داشت و بعد از مناظره، این رقم به 1.5 درصد رسید. در ایالت پنسیلوانیا، رأیها به صورت برابر بین دو کاندیدای حزب دموکرات و جمهوریخواه تقسیم شده است. در جورجیا، هریس با 0.3 درصد پیشتاز است، در میشیگان نیز با 0.8 درصد. در نوادا این اختلاف رأی به 0.6 درصد میرسد و ترامپ در ایالت کارولینای شمالی با 0.1 درصد پیشتاز رقابت انتخاباتی است و در ایالت آریزونا نیز با 1.6 درصد اختلاف، بر هریس برتری دارد.
* 2 روایت متناقض از یک مناظره
رسانههای لیبرال انگلیسی زبان با اشاره به پیروزی هریس بر ترامپ در این مناظره، از هم اینک به دنبال اعلام پیروزی او در انتخابات هستند. در این راستا، کار تا جایی پیش رفته که روزنامه والاستریت ژورنال در گزارشی نوشته است: هنوز 8 هفته تا زمان برگزاری انتخابات باقی مانده اما از هماینک 2 روایت درباره رقابتهای انتخاباتی وجود دارد: نخستین روایت که توسط رسانهها مطرح میشود و دومی، روایتی که توسط رأیدهندگان «حس» میشود. «البته از حالا مشخص نیست که کدام روایت درست است». تحلیلگر روزنامه والاستریت ژورنال در این خصوص به روایت رسانهها از پیروزی کاملا هریس اشاره میکند و مینویسد: «مطبوعات شوق زیادی از «پیروزی» هریس در مناظره دارند و از این میگویند که او چگونه «پوست ترامپ را در مناظره کند» یا اینکه از این مناظره با عنوان چشمگیرترین مناظره دهههای اخیر یاد میکنند. رسانههای حامی ترامپ هم همچنان در حال انتقاد از مجریان مناظره هستند که بیشتر به طرفداری از کاملا هریس پرداخته بودند و در عین حال با اکراه اعتراف میکنند که ترامپ فرصت مناظره را از دست داد. در رسانههای اجتماعی نیز دیگر کمتر از برنده و بازنده مناظره صحبتی به میان میآید و نظرات حول این موضوع است که آیا حمایت تیلور سوئیفت از هریس باعث پیروزی او میشود یا خیر. در ادامه این تحلیل آمده است: «البته در دنیای واقعی همه اینها مضحک است. هیچ برندهای در این رقابت تلویزیونی وجود نداشت؛ همه در این برنامه بازنده بودند. میلیونها آمریکایی بعد از یک روز سخت کاری به خانه آمده، تلویزیون خود را روشن کردند و امیدوار بودند به سوالاتشان درباره تورم، مهاجران و مسائل مرتبط با جرم و جنایت در کشور پاسخ داده شود. با این حال آنها شاهد مجریان و مناظرهکنندگانی بودند که همچنان در حال و هوای واشنگتن و فضای سیاسی این شهر صحبت میکردند و درباره بیان اختلافهای قدیمی وسواس داشتند». با وجود اینکه رسانههای حامی حزب دموکرات با انتشار نظرسنجیهایی بیان کردند که او پیروز میدان مناظره با ترامپ بوده است اما رویترز در گفتوگو با 10 نفر از کسانی که هنوز تصمیمی برای رأی دادن به هیچکدام از نامزدهای انتخاباتی نداشتند، نوشت که این 10 نفر با وجود اینکه مناظره را به نفع هریس دیدند اما هنوز قانع نشدهاند که به او رأی دهند. 6 نفر از آنها اعلام کرده بودند بعد از مناظره به این نتیجه رسیدهاند که باید به ترامپ رأی دهند یا تمایلشان به رأی دادن به او بیشتر شده است. یک نفر هنوز مردد بود و تنها 3 نفر باقی مانده به این نتیجه رسیده بودند که به نامزد دموکرات رأی دهند. افکارسنجی روزنامه نیویورکتایمز نیز وضعیت بهتری را برای کمپین انتخاباتی هریس به نمایش نمیگذاشت. این روزنامه نیز بعد از مناظره با 8 نفر از افرادی که نمیدانستند به چه کسی رأی دهند، مصاحبه کرد. 2 نفر از آنها تصمیم گرفته بودند به ترامپ رأی دهند، یک نفر به هریس و باقی افراد نیز همچنان سردرگم بودند. مصاحبه وال استریت ژورنال، سیانان و بیبیسی با رأیدهندگان مردد نیز همین نتایج را نشان میدهد.
دلیل اصلی این عدم قطعیت، پاسخ ندادن 2 نامزد انتخاباتی به سوالاتی درباره اقتصاد و مسائل اجتماعی در ایالات متحده است. در این باره ترامپ البته وضعیت بهتری دارد. مردم آمریکا 4 سال در دولت ترامپ زندگی کردهاند و میدانند عملکرد و کارنامه کاری او در عرصه اقتصادی و اجتماعی چگونه است. آنها در عین حال توقع چندانی هم از شخصیت ترامپ ندارند که در مناظرههای انتخاباتی یا تبلیغات انتخاباتی، برنامه جامع و کاملی برای اقتصاد کشورشان داشته باشد اما درباره کاملا هریس این قطعیت و چشمانداز درباره نحوه عملکرد او وجود ندارد. با وجود اینکه هریس میراثدار ضعفهای عملکرد دولت بایدن است اما سعی دارد نشان دهد شخصیت مستقل و البته برنامههای کاری مستقلی از دولت بایدن دارد. ترامپ از همین مساله نهایت استفاده را در مناظره سهشنبه گذشته برد و بارها اعلامکرد که هریس همان بایدن است. کاملا هریس اما خود را پیشقراول نسل جدید رهبران دموکرات آمریکا دانست و بارها اعلامکرد نه خودش و نه سیاستهایش، مانند بایدن نیستند.
هریس شاید در نوع گفتوگو و سؤال و جوابها و همچنین نوع زبان بدن در مناظره توانست پیروزی خوبی برای خود ثبت کند اما کمپین دموکراتها برای به پیروزی رساندن او هنوز راه زیادی در پیش دارد. اگر چه رسانههای لیبرال به دنبال این هستند که او را از همین حالا پیروز انتخابات بدانند اما رهبران حزب دموکرات در این خصوص تردید زیادی دارند.
برنی سندرز، سناتور دموکرات که خود نیز چند دوره نامزد انتخابات ریاست جمهوری بوده است، در یادداشتی در روزنامه گاردین در همین باره نوشت: «مهم است که کاملا هریس همچنان نوع مواجهه خود با ترامپ و رسواسازی او را حفظ کند اما پیروزی در مناظره ضرورتا بهمعنای تضمین پیروزی در انتخابات نیست. او در یادداشت خود نوشت که هریس کاملا دونالد ترامپ را برای ریاستجمهوری «نامناسب» جلوه داد و ترامپ را همانطور که هست، به مردم آمریکا معرفی کرد: مردی منفور، انتقامجو، دروغگوی بیمار و کسی که در زمینه تفرقهافکنی و بیگانههراسی به شدت فعالیت دارد؛ نامزدی که هیچ چشماندازی از آینده کشورش ندارد اما قبل از اینکه شروع به برنامهریزی برای روز تحلیف هریس کنیم، باید با یک حقیقت روبهرو شویم: اکثریت جامعه آمریکا دونالد ترامپ را بهخوبی میشناسند. آنها او را برای 4 سال به عنوان رئیسجمهور و برای 9 سال به عنوان نامزد انتخابات دیدهاند و تماما میدانند که همیشه دروغ میگوید، از شورشی بزرگ برای از بین بردن دموکراسی آمریکا حمایت کرد و هماکنون نیز برای 34 جرم محاکمه و محکوم شده است و در همین حال هنوز هم نیمی از رأیدهندگان آمریکایی از او حمایت میکنند که بخش بزرگی از آن را آمریکاییهای طبقه کارگر تشکیل میدهند. رسوا کردن ترامپ هنوز هم هدف خوبی برای کاملا هریس است اما غیر از این او باید نشان دهد چگونه میخواهد زندگی مردم را در راستای بهتر شدن، تغییر دهد».
* مناظره دیگری در کار نیست، مرحله بعدی چیست؟
شاید بر اساس همین گفتههای سندرز بود که کمپین انتخاباتی هریس به دنبال برگزاری دومین مناظره انتخاباتی با ترامپ بود اما حالا که ترامپ دعوت به مناظره را نپذیرفته و از هماینک خود را پیروز میدان میداند، در مرحله بعد چه اتفاقی میافتد و نتایج انتخابات را چه چیزهایی مشخص میکند؟ برنی سندرز معتقد است هریس باید شعارهای شفافتر و عملیتری برای اقتصاد کشور داشته باشد اما ترامپ در حال اجرایی کردن این توصیه است. به همین دلیل است که در سخنرانی خود در ایالت آریزونا اعلامکرد مالیات از ساعتهای اضافهکار کارگران را حذف میکند. این مساله شاید برای نامزدی که خود یک سرمایهدار بزرگ و از حامیان سیستم سرمایهداری است، عجیب به نظر برسد اما ترامپ بهخوبی میداند برای حفظ رأی طبقه کارگر به چه مسائلی بپردازد؛ مسالهای که هنوز کمپین انتخاباتی هریس به آن بیتوجه است. به نظر میرسد از این پس هر 2 نامزد انتخابات مجبور باشند برای رسیدن به رأی بیشتر به سمت چنین شعارهایی بروند و کسی در نهایت پیروز خواهد بود که مردم آمریکا بدانند برنامههای عملیتری برای آینده کشورشان دارد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|