|
اخبار
رونالدو زیر تیغ سعودیها
یک رسانه سعودی، ابرستاره پرتغالی را دلیل افت این روزهای تیم النصر معرفی کرد.
«النصر قربانی افت رونالدو»؛ این تیتر گزارش دیروز (شنبه) سایت منارالریاض در نقد عملکرد ضعیف اسطوره پرتغالی در بازی النصر - الهلال است.
به گزارش فارس، دارنده 5 توپ طلای بهترین بازیکن دنیا در داربی ریاض با کسب 7.5 امتیاز به عنوان ضعیفترین بازیکن بازی شناخته شد.
داربی ریاض با تساوی یک - یک به پایان رسید تا الهلال با 25 امتیاز صدرنشین لیگ عربستان شود.
در مقابل النصر با 19 امتیاز در رده سوم قرار دارد و به نوعی در حال از دست دادن رقابت قهرمانی است.
سایت شبکه العربیه مینویسد: «رونالدو مقابل الهلال طلسم شده» و در 8 بازی تنها یک برد کسب کرده است.
سایت منارالریاض نیز گزارش داد: «مربیان از تعویض رونالدو میترسند» اما این جرات را برای تعویض تالیسکا و مانه دارند و در شرایط کنونی «النصر بهخاطر بازیکنسالاری در بحران» است.
***
تمرینات جدید گاریدو برای قرمزها
موقعیتسوزیهای عجیب پرسپولیس در چند بازی گذشته در آسیا، موجب شد کادر فنی تمرینات جدیدی را برای هافبکهای تهاجمی و مهاجمهای این تیم طراحی کند.
در این تمرینات گاریدو منطقه خاصی را تعیین میکند و از آنها میخواهد با دقت و تمرکز مرتب آن قسمت را هدف قرار دهند.
نکته جالب آنکه لوکاس ژوآئو در دل تمرینات با اعتماد به نفس مثالزدنی به توپ ضربه میزند اما در روز مسابقه گویی روح دیگری در جسم او حلول میکند.
یکی از بازیکنان پرسپولیس در این مورد اعتقاد دارد مشکل ژوآئو عدم دقتش در مسابقات رسمی است. او از حیث فنی توانایی زیادی دارد و اتفاقا شوتهای محکم و سرکشی میزند اما در زمان مسابقه از آنجا که مرتب در حال پرس و دوندگی است، چندان مقابل دروازه صاحب موقعیت ویژه نمیشود. وقتی هم که این فرصت برایش خلق میشود به جای شوت محکم، میخواهد برای بالا بردن دقت، با فریب گلر و مدافع حریف، ضربات آرام و نرمی به توپ بزند اما حقیقتا
«چوبخط» گل نکردنهایش پر شده است.
بعید است او مقابل الغرافه فیکس باشد اما اگر به عنوان ذخیره هم وارد میدان شود، باید برای رها شدن از این فشار کشنده، سریعتر نخستین گلش را بزند.
تاریخ نشان داده هر چه مهاجمها دیرتر اعتماد بهنفس گمشدهشان را پیدا کنند، کار برایشان سخت و سختتر میشود تا جایی که انگ خرید بنجل به آنان میخورد و دیگر قادر به ارائه نمایش قبلشان نیستند.
البته این موضوع را هم از یاد نبرید که لوکاس یک مصدومیت سنگین چند ماهه نصیبش شد و پس از آن در فوتبال چین و قطر دیگر نتوانست آن ضربهزن قهار قبلی شود.
باید دید او سرانجام طلسم گلنزنیهایش را میشکند یا با ادامه این روند دیوار زندان خودساختهاش را بلند و بلندتر میکند.
***
۳ نیمکت لیگ برتری خالی شد!
با قطعی شدن جدایی ژوزه مورایس از سپاهان حالا ۳ نیمکت در لیگ برتر فاقد سرمربی است.
هفته دهم لیگ برتر بسیار پرماجرا دنبال شد و در حالی که پیش از شروع این هفته با جدایی محرم نویدکیا از مس رفسنجان یکی دیگر از نیمکتهای لیگ دچار تغییر شده بود، سیل تغییرات به اصفهان رسید.
ذوبآهن این فصل با محمد ربیعی مقابل تیمهای مدعی و بزرگ نتایج بسیار خوبی کسب کرده بود اما نتایج متزلزلی در باقی دیدارها به دست آورد تا از ۱۰ بازی، ۱۰ امتیاز بگیرد و شکست مقابل چادرملو بهانهای شد تا محمد ربیعی در کنفرانس خبری بعد از بازی از سمت خود استعفا کند.
این اما پایان کار نبود و در حالی که شایعات زیادی از استعفای ژوزه مورایس از هدایت سپاهان به گوش میرسید، سرانجام این اتفاق پس از پیروزی این تیم مقابل آلومینیوم به وقوع پیوست و در حالی که طلاییپوشان با کسب پیروزی صدرنشین شده بودند، سرمربی پرتغالی خود را در انتهای راه دیدند و سرانجام با استعفای او موافقت شد.
با این تغییر و تحولات در حال حاضر نیمکت ۳ تیم لیگ برتری به طور رسمی خالی شده است. اگرچه وضعیت مس رفسنجان تا حد زیادی روشن شده و این باشگاه احتمالا مسعود شجاعی را به طور رسمی به عنوان سرمربی جدید معرفی کند اما هنوز توافق نهایی با محرم نویدکیا انجام نشده است.
در ۲ تیم اصفهانی هم ممکن است سپاهان با هوگو آلمیدا، مربی پرآوازهای که دستیار ژوزه مورایس بود ادامه بدهد و ذوبآهنیها نیز باید با محمد ربیعی برای روشن شدن تکلیفش پس از استعفا توافق کنند که با وجود علاقهمندی باشگاه به ادامه همکاری، ربیعی این شغل را نمیخواهد و آماده مذاکره برای استعفا در فضایی دوستانه است.
ارسال به دوستان
آینده نامعلوم بازنده توپ طلا در مادرید!
نشریه معتبر Relevo اسپانیا در خبری اعلام کرد وینیسیوس جونیور، نخستین پیشنهاد تمدید قرارداد رئالمادرید را رد کرده است. متئو مورتو، خبرنگار اسپانیایی در روزهای گذشته اعلام کرد رئالمادرید پس از اتفاقات اهدای جوایز توپ طلا در پی تمدید قرارداد با وینیسیوس است. چند روز بعد سانتی اونا، خبرنگار فرانسوی مدعی شد عربستانیها با هیات همراه وینیسیوس جونیور در مادرید دیدار کردند و قصد جذب او را در سال ۲۰۲۶ با قراردادی دیوانهکننده به مدت ۴ سال دارند. دیروز اما نشریه Relevo اسپانیا مدعی شد وینیسیوس جونیور نخستین پیشنهاد تمدید قراردادش با رئالمادرید را رد کرده و همین امر باعث علاقه تیمهای چلسی، منچستریونایتد و پاریسنژرمن به وی شده است.
ارسال به دوستان
استقلال برای دیدار با الهلال چه مقدار آماده است؟
عملیات ممکن
تیم فوتبال استقلال تهران در حالی در دور چهارم لیگ نخبگان آسیا میهمان الهلال عربستان خواهد بود که رسانههای عربستانی از حضور نیمار در این دیدار خبر دادند.
تیم فوتبال استقلال تهران در دور سوم رقابتهای لیگ نخبگان آسیا چهاردهم آبان در ورزشگاه «کینگدام آرنا» میهمان الهلال عربستان است.
الهلال که از حضور بازیکنان مطرحی همچون «مالکوم»، «میتروویچ»، «ناصر الدوساری»، «کولیبالی»، «روبر نوس» و «ساویچ» سود میبرد، در دیدار برابر استقلال از حضور یک ستاره دیگر هم بهره خواهد برد.
«نیمار جونیور» ستاره برزیلی الهلال که در دیدار تیم ملی این کشور مقابل اروگوئه دچار مصدومیتی سخت شد و یک سال از میادین دور بود، چندی پیش از مصدومیت رهایی پیدا کرد و در دیدار الهلال برابر العین در دور سوم لیگ نخبگان ۱۳ دقیقه برای تیمش بازی کرد و حالا رسانههای عربستانی خبر دادهاند این بازیکن برزیلی در دیدار برابر استقلال از ابتدا در ترکیب حضور خواهد داشت.
تیم الهلال در دیدارهای اخیر خود توانسته است نتایج قابل قبولی کسب کند و در ۱۰ بازی آخر خود ۳۰ گل به ثبت رسانده و تنها ۱۰ گل دریافت کرده است. شاگردان «ژرژ ژسوس» در این ۱۰ بازی ۹ برد کسب کردهاند و تنها تساوی این تیم هم برابر یاران کریستیانو رونالدو در تیم النصر بوده است. این تیم در لیگ برتر عربستان هم در پایان هفته نهم با ۲۵ امتیاز صدرنشین است و با ۲۴ گل زده بهترین خط حمله و با ۷ گل خورده، دومین خط دفاع لیگ را دارد.
در لیگ نخبگان آسیا هم الهلال به لحاظ هجومی عملکرد ترسناکی داشته است. این تیم در ۳ بازی توانسته است ۱۳ گل به ثمر برساند و ۵ بار هم دروازه خود را بازشده دید که ۴ گل در بازی برابر العین بود.
تیم استقلال اما شرایط متفاوتی دارد. این تیم در جدول ردهبندی لیگ برتر با ۱۶ گل خورده بدترین عملکرد دفاعی را دارد. شاگردان موسیمانه در ۱۰ دیدار آخر در تمام رقابتها ۸ گل به ثمر رساندهاند و ۱۶ گل دریافت کردهاند و به نظر میرسد آبیپوشان کار سختی برابر الهلال در لیگ نخبگان خواهند داشت.
آخرین باری که نیمار برابر یک تیم ایرانی بازی کرده است به دیدار فصل گذشته این تیم برابر نساجی برمیگردد که با برتری ۴ بر یک الهلال به پایان رسید. نیمار در این دیدار یکی از گلهای تیمش را به ثمر رساند.
حال باید دید در دیدار آبیهای ایرانی و عربستانی با توجه به شرایط بیثباتی که استقلالیها دارند، چه نتیجهای رقم خواهد خورد و مدافعان استقلال و سرمربی این تیم چه تدبیری برای مهار مهاجمان زهردار حریف اتخاذ خواهند کرد.
* ورود وزیر ورزش به ماجرای استقلال
در پی شرایط ایجادشده برای تیم فوتبال استقلال، وزیر ورزش و جوانان و مدیرعامل گروه صنایع هلدینگ خلیجفارس نشست ویژهای برگزار خواهند کرد.
احمد دنیامالی و عبدالعلی علیعسکری درباره آخرین وضعیت استقلال و بحران ایجادشده در این تیم پس از نتایج اخیر، با یکدیگر مذاکره کردند. پس از این مذاکره، مقرر شد در نشست ویژهای شرایط باشگاه استقلال مورد بررسی قرار گرفته و به منظور فراهم کردن آرامش خاطر هواداران تصمیمات لازم اخذ شود.
بر اساس این گزارش، وزیر ورزش و جوانان پیش از این در پاسخ به سوال خبرنگاری درباره وضعیت استقلال گفته بود: «تیمهای بزرگ (مثل استقلال و پرسپولیس) شرایط ویژهای دارند. 2 تیم پایتخت که هواداران خیلی زیادی دارند، از نظر منابع مالی مشکلی ندارند اما ممکن است یکسری مسائل مدیریتی وجود داشته باشد. هواداران مطمئن باشند بیتفاوت نیستیم. تیمها وقتی پایشان را بیرون از ایران میگذارند، برای من فرقی نمیکند اسم این تیم چیست و آن تیم برای من مثل تیم ملی است. اگر تیمها بیرون از ایران بروند و نتایج دلخواه هواداران را نگیرند، باید رسیدگی شود. کمک ما به معنای دخالت نیست اما وظیفه داریم مراقبت و نظارت کنیم و کار اساسی را باید خود باشگاهها انجام دهند اما چون این تیمها مهم هستند و هنوز هم ما بخشی سهامداریم و سهام ما مدیریتی است، اگر لازم شد ـ که امیدوارم هیچ وقت نیاز نباشد ـ برای این مراقبتها به صورت عملیاتی وارد خواهیم شد».
***
مذاکره تاج با AFC و فیفا برای بازگشت میزبانی به فوتبال ایران
رئیس فدراسیون فوتبال در تلاش برای بازگشت میزبانی بازیهای ملی و باشگاهی به ایران است اما AFC همچنان روی موضع خود پافشاری میکند. رقابتهای فوتبال باشگاهی و ملی در قاره آسیا در حالی ادامه دارد که کنفدراسیون فوتبال آسیا پس از درگیریهای به وجود آمده بین ایران و رژیم غاصب صهیونیستی، تصمیم به برگزاری دیدارهای داخل ایران به میزبانی کشور سوم گرفت. از این رو تیم ملی فوتبال ایران همچون باشگاههای استقلال و پرسپولیس به امارات رفت تا از حریف خود میزبانی کند. سپاهان اصفهان و تراکتور تبریز نیز میزبانی خود را به قطر بردند تا آنجا با رقیبان خود در لیگ قهرمانان آسیا ۲ بازی کنند. مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال ایران که برای حضور در مراسم بهترینهای سال قاره آسیا به کرهجنوبی سفر کرده بود و با شیخ سلمان، رئیس AFC و جانی اینفانتینو، رئیس فیفا دیدار داشت، تلاش خود برای بازگرداندن میزبانی ایران در رقابتهای بینالمللی فوتبال را از سر گرفت تا بتواند مسؤولان AFC را با توجه به بازگشت پروازهای بینالمللی به آسمان ایران مجاب به این موضوع کند. با این حال AFC همچنان روی تصمیم خود مبنی بر برگزاری رقابتهای هفته چهارم لیگ نخبگان آسیا و لیگ قهرمانان آسیا در خارج از ایران باقی مانده است اما اواخر آبان جلسهای را بار دیگر در این باره برگزار خواهد کرد تا شرایط میزبانی ایران را مورد بررسی قرار دهد. بنابراین پرسپولیس دوشنبه هفته جاری از الغرافه قطر در شهر دوبی امارات میزبانی میکند. تراکتور تبریز نیز مقابل روشن تاجیکستان و سپاهان اصفهان برابر شارجه امارات هم در دوحه قطر میزبان خواهند بود.
استقلال تهران نیز میهمان الهلال عربستان در هفته چهارم لیگ نخبگان آسیاست.
ارسال به دوستان
پشتپرده آخرین استعفای بزرگ فوتبال ایران
چه کسی مورایس را نمیخواست؟
بامداد شنبه یکی از عجیبترین اتفاقات فوتبال ایران رخ داد و باشگاه سپاهان سرانجام با جدایی ژوزه مورایس موافقت کرد.
ژوزه مورایس، سرمربی ۵۹ ساله پرتغالی که به عنوان دستیار ژوزه مورینیو بعد از هدایت تیمهایی مثل الشباب، آنتالیا اسپور، آاک، بارنزلی، چونبوک موتورز و الهلال به ایران آمده بود، در نهایت دوران کاری خود را در اصفهان به پایان رساند. این در حالی بود که او پیشتر، قصد داشت این کار را کند اما با پافشاری احمد یوسفزاده، رئیس هیات مدیره سپاهان، در سمت خود باقی مانده بود. مشکل بزرگ مورایس، فعالیت دائم برخی سکوهای سپاهان علیه او در دوران کاریاش بود که در دیدار سپاهان مقابل آلومینیوم که با برتری طلاییپوشان همراه بود نیز ادامه داشت.
مورایس این بار در حمایت از بازیکنان و البته تیمش، تصمیم خود را نهایی کرد و با وجود مذاکرات فشرده مدیران سپاهان از تصمیم خود برنگشت تا اتفاقی را که به نظر باید در نهایت در سپاهان رخ میداد، رقم بزند. این در شرایطی است که چند ماهی از قرارداد مورایس با سپاهان باقی مانده بود و حالا سپاهانیها باید به دنبال فرد جدیدی برای نیمکت تیمشان باشند که شاید این فرد هوگو آلمیدا دستیار مشهور مورایس نباشد.
در این بین سپاهان عازم ازبکستان خواهد شد تا دیدار سرنوشتساز خود را مقابل تیم قدرتمند شارجه انجام دهد، آن هم در تورنمنتی که بخشی از نارضایتی پیرامون سرمربی پرتغالی را ایجاد کرده است. آنها در مرحله پیشمقدماتی همچنین مرحله گروهی، 2 شکست مقابل تیمهای اماراتی و یک باخت برابر نماینده اردن داشتند تا با وجود صدرنشینی لیگ برتر، مورد طعن برخی جریانهای هواداری قرار بگیرند. البته سپاهان در این زمینه سابقه طولانی و عجیبی دارد و سکوها قبلا مربیان دیگری را نیز از هدایت تیم تارانده و نارضایتی عمیقی در دل آنها ایجاد کردهاند. مربیان مشهوری چون امیر قلعهنویی، محرم نویدکیا و زلاتکو کرانچار هر کدام در بخشی از سکوها مورد حمله و توهین قرار گرفتند که البته در این بین هیچکس به اندازه مورایس مورد لطف(!) قرار نگرفت. اگر به خاطر داشته باشید، سال گذشته شایعات خانوادگی او و ازدواج با همسر جوانش تا جایی پیش رفت که روی سکوها برخی تماشاگران نام همسر او را فریاد میزدند که این اقدام غیراخلاقی باعث استعفای وی شد.
مورایس تا آنجا برای زندگی در ایران برنامهریزی کرده بود که حتی به دین اسلام گروید و ازدواج خود را با شرایط شرعی انجام داد تا این پیام را به بخشی از هواداران بفرستد که حتی میتوانند او را یک ایرانی در نظر بگیرند اما با این حال مشخص نیست چه جریانی بر برخی سکوهای سپاهان حاکم است که در نهایت بخش مهمی از تصمیمات کلیدی باشگاه با حملات زهرآگین آنها رقم میخورد. جالب اینجاست که احتمالا همین بخش تاریک هواداری گمان نمیکرد مورایس ادامه قرارداد و مبلغ باقیمانده قابل دریافتش از سپاهان را رها کند و از کار خود کنار بکشد (آنها در ذهن خود همواره مربیان را افرادی حریص به پول میدانند که قصد سرکیسه کردن باشگاه را دارند).
در نهایت یکی از مهمترین چهرههای خارجی فوتبال ایران در دهههای گذشته با تجربه رختکن رئال مادرید، اینترمیلان، چلسی و... از سپاهان جدا شد و ایران را ترک خواهد کرد. او در این مدت یک جام حذفی به دست آورد و 2 بار با تیمش در پله دوم و سوم لیگ قرار گرفت. البته شاید وقت خداحافظی او زمانی بود که جریانهای مختلفی از فوتبال ایران مانع موفقیت سپاهان مدعی و زیبای او در فصل گذشته شدند و هر طور شده آن تیم را به زمین کوبیدند.
ارسال به دوستان
نگاه
واکنش به تهدید وجودی
مصطفی نصری: بیانات دیروز حضرت آیتالله خامنهای در دیدار دانشآموزان و دانشجویان در آستانه ۱۳ آبان، روز ملی مبارزه با استکبار جهانی، بار دیگر اهمیت تاریخی و استراتژیک اشغال سفارت آمریکا در تهران را یادآور شد. معظمله با تاکید بر اینکه مساله لانه جاسوسی نمیتواند مورد سوال و تردید قرار بگیرد، بیان کردند: «سفارت آمریکا صرفا یک محل تحرک دیپلماتیک و اطلاعاتی صرف نبود، بلکه ستاد برنامهریزی برای تحریک داخلی علیه انقلاب و نابود کردن انقلاب و حتی تهدید جان مبارک امام بزرگوار بود». در پاسخ به منتقدان داخلی و خارجی که مدعی هستند اشغال لانه جاسوسی منجر به تشدید دشمنیهای آمریکا با ایران شد، باید این واقعیت تشریح شود که ماجرای تسخیر لانه جاسوسی و اقدامات ایران پس از آن، با درک صحیح از شرایط آن دوران و تهدیدهای موجودیتی علیه انقلاب اسلامی، روشنتر میشود. این اقدام به عنوان واکنشی به تهدیدها و اقدامات گسترده آمریکا برای براندازی انقلاب بوده است. اشغال لانه جاسوسی در مقایسه با واکنشهایی که در سایر کشورها به کودتاها و مداخلات مشابه رخ داده است، نهتنها تنشزا محسوب نمیشود، بلکه نشاندهنده تدبیر و ملاحظات ایران برای تداوم نیافتن تنش در مواجهه با یک دشمن تجربهشده است.
* دعوای ایران با آمریکا را کاخ سفید شروع کرد
افراد بسیاری در سالهای اخیر تلاش کردهاند روایتهای متفاوتی از ماجرای تسخیر سفارت آمریکا ارائه دهند و حتی این رویداد را به عنوان عامل اصلی تنش میان ایران و آمریکا مطرح کنند اما رهبر معظم انقلاب در بیاناتشان بارها تأکید کردهاند این خصومتها پیش از انقلاب و حتی پیش از اشغال سفارت آغاز شده بود. ماجرای کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ نقطه عطفی در تاریخ تقابل ایران و آمریکا به شمار میآید. در این کودتا، دولت قانونی محمد مصدق با همکاری سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) و حمایت بریتانیا سرنگون شد. این رویداد منجر به تقویت حکومت شاه و افزایش وابستگی ایران به غرب بویژه آمریکا شد. تأسیس سازمان امنیت و اطلاعات کشور (ساواک) و حمایتهای گسترده نظامی و اقتصادی آمریکا از حکومت پهلوی از دیگر نمونههای مداخله آمریکا در امور ایران بود. ساواک که به نماد سرکوب سیاسی در ایران تبدیل شد، با کمک مستقیم و غیرمستقیم ایالات متحده تأسیس و آموزش دید تا اعتراضات مردمی و مخالفان رژیم شاه را سرکوب کند. این اقدامات بتدریج به افزایش نفرت عمومی نسبت به دخالتهای خارجی و حمایت از انقلاب اسلامی منجر شد.
* آمریکا صرفا تنشزایی نکرد، به موجودیت جمهوری اسلامی حمله کرد
با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۵۷، نگرانیهای آمریکا نسبت به از دست دادن نفوذ خود در ایران افزایش یافت. به رغم پیامهای مداراگونه حضرت امام خمینی در روزهای منتهی به انقلاب که به طور مشخص فرمودند «وقتی واشنگتن از حمایت شاه و دولت بختیار دست بردارد، همه عداوتها نسبت به آمریکا از میان خواهد رفت»، آمریکا از سیاستهای مداخلهجویانه خود دست نکشید و در سالهای ابتدایی پس از انقلاب، به توطئههای متعددی برای براندازی نظام تازهتأسیس جمهوری اسلامی دست زد. یکی از مهمترین تلاشهای آمریکا، کودتای نوژه بود. این کودتا که سال ۵۹ طراحی شد، قرار بود با مشارکت تعدادی از افسران نظامی ایران و حمایتهای اطلاعاتی و مالی آمریکا انجام شود و به سرنگونی نظام جمهوری اسلامی منجر شود. همچنین ماجرای دستگیری صادق قطبزاده، یکی از افراد مطرح انقلاب، به اتهام توطئه برای ترور حضرت امام و سرنگونی نظام، نمونه دیگری از برنامههای براندازانه آمریکا در سالهای ابتدایی انقلاب بود. این موارد نشان میدهد اقدامات آمریکا تنها به تهدیدهای سیاسی و اقتصادی محدود نبود، بلکه قصد داشت به طور فیزیکی و مستقیم انقلاب اسلامی را نابود کند. این اقدامات نشان میدهد تسخیر سفارت آمریکا در تهران، نه یک اقدام کنشی، بلکه واکنشی به تهدیدهای مکرر و اقدامات خصمانه آمریکا بود.
* پاسخ به اقدامات ضدموجودیتی در همه جا غیر از ایران خونین بوده است
اشغال سفارت آمریکا به عنوان ستاد عملیاتهای ضدانقلاب و نه یک مکان دیپلماتیک، اقدامی ملایم و محاسبهشده بود. برخلاف تصورات موجود، ایران پس از اشغال سفارت و دستگیری کارکنان آن، تمام آنان را زنده تحویل داد و تلاش کرد از تنشهای بیشتر جلوگیری کند. این در حالی بود که اگر تهدید موجودیتی برای یک کشور دیگر وجود داشت، واکنشها میتوانست به مراتب شدیدتر باشد.
برای درک این امر میتوان اقدامات ضدبشری رژیم صهیونیستی را در ذهن مرور کرد که تمام قواعد بینالمللی و دیپلماتیک را زیر سوال برد و اماکن نظامی از جمله سفارت ایران در دمشق را نیز هدف قرار داد. همچنین میتوان به درگیریهای نظامی و کودتاهایی که آمریکا با هدف براندازی در نیکاراگوئه، کوبا و شیلی سازماندهی کرده بود اشاره کرد. در این کشورها، تلاشهای آمریکا به درگیریهای خونین و واکنشهای شدید و سرکوبگرانه منجر شد اما ایران با وجود تعداد بالای کودتاهای طراحیشده در کوتاهترین زمان پس از انقلاب، با تدبیر و ملاحظه عمل کرد تا شرایط به تنش حداکثری کشیده نشود؛ با این وجود آمریکا پا را فراتر گذاشت و رژیم بعث را برای حمله به ایران تشویق و تجهیز کرد. آمریکا با توجه به سابقه دخالتهای مستقیم و غیرمستقیم در امور ایران و طرحهای متعدد برای کودتا و براندازی، خود عامل ایجاد تنشهای پیدرپی بود.
بنابراین اشغال سفارت تنها واکنشی طبیعی به این تهدیدهای مداوم بود که به جای تشدید تنشها، نوعی پیام هشدارآمیز به آمریکا و سایر قدرتهای خارجی بود. در واقع، این اقدام نه تنها عامل افزایش تنش نبود، بلکه تلاش ایران برای مهار اقدامات خصمانه و جلوگیری از تبدیل کشور به صحنه درگیریهای شدیدتر بود.
فهم واقعی از شرایط آن دوران نیازمند درک این واقعیت است که جمهوری اسلامی با تهدید موجودیتی مواجه بود و هر گونه سهلانگاری میتوانست به نابودی آن منجر شود.
ارسال به دوستان
یادداشت
لحظه سیمرغ
آتش جنگ، منطقه را در نوردیده است و چه جانهای عزیزی را در خود گداخته است. سید نستوه مقاومت شهید سیدحسن نصرالله، مجاهد اسطورهای مقاومت شهید یحیی سنوار و دیگر بزرگان چون شهیدان اسماعیل هنیه، سیدفواد شکر، ابراهیم عقیل و هزاران انسان مقاوم در این جنگ به شهادت رسیدهاند. در این میان پرسش اساسی این است: پیروز این جنگ کیست؟ کسی که بسیار کشته یا کسی که بسیار کشته شده است؟ واقعگرایی ظاهربینانه طرف اول را پیروز میدان میداند و از طرف دیگر رمانتیسم ناواقعگرایانه طرف دوم را. اما آیا میتوان از زاویه دیدی دیگر مبتنی بر واقعگرایی و البته نه ظاهرگرایی، پاسخ دیگری برای طرف پیروز جنگ یافت؟
برای یافتن پاسخ این پرسش باید عمیق دید و دقیق جستوجو کرد. شاید از میانه خاکستر به جا مانده از جنگ چیزی در حال برخاستن باشد. در میانه این جنگ در اعماق روابط انسانی مردمان منطقه غرب آسیا چه چیز در جریان بوده است و ایشان چه نسبتی با جنگ داشتهاند؟ توجه به این پرسش یاریگر پرسش از کیستی طرف پیروز جنگ است. به لحظه حرکت پهپادهای ایرانی در جریان عملیات «وعده صادق 1» بنگرید. همه مردم منطقه شامل ایران، عراق، اردن، سوریه، لبنان و فلسطین صدای آن را شنیدند و احساس مشترکی را تجربه کردند. این لحظه مشترک و احساس مشترک با این افراد چه میکند؟ لحظه اصابت موشکهای ایرانی به اهداف اسرائیلی را در جریان ۲ عملیات «وعده صادق 1 و 2» پیش چشم داشته باشید که چگونه همه مردم مسلمان از شمال آفریقا تا جنوب شبهجزیره عرب تا میانه کوههای آناتولی و قفقاز تا فلات ایران و دشتهای سند و پنجاب و کرانههای اقیانوس هند در سواحل مالزی و اندونزی با آن احساس و خاطره مشترکی را تجربه کردند. احساس شادمانی و غرور از پس احساس اندوه و غم، تجربه مشترک همه مردم بود. به لحظه روشن کردن سیگار شهروند اردنی با بوستر داغ موشک ایرانی نظر بیندازید! اینها با ما چه میکند؟
همگی این دقایق و عواطف مشترک اشارتی به یک امر مهم دارند. در طول این جنگ که طی آن نخستین نسلکشی برخط (آنلاین) جهان به وقوع پیوست، احساس غم، اندوه و همدردی با فلسطینیها و احساس نفرت از اسرائیلیها و احساس کرامت و غرور از عمل ایرانیها، یمنیها، عراقیها و لبنانیها در جان مردمان مسلمان منطقه به شکل یک تجربه مشترک در جریان است. تجربه مشترکی از غم، اندوه، شرمساری، شعف، شادمانی و غرور چه چیز میسازد؟ تجربه مشترک، هویت مشترک میسازد و هویت مشترک به پدیده مشترک و عمل مشترک میانجامد. فارغ از اخبار آمد و شد آهنآلات، ادوات و تجهیزات جنگی از سوی طرفین جنگ، در مناسبات اجتماعی منطقه چیزی در حال وقوع است. میان انسانهای منطقه لحظه و «آن» باهم بودن و احساس پیوستگی و همبستگی در حال تجربه شدن است. در میانه این جنگ، گویی سیمرغ از به هم پیوستن مردمان منطقه به هم، در حال بال گشودن و برکشیدن است. در پایان این جنگ باید منتظر یک «ما»ی جدید بود. هویت جمعی از دل تاریخ مشترک، رویدادهای مشترک و احساسات مشترک شکل میگیرد. در جریان این جنگ یک «ما»ی جدید در حال رستن است. شاید بتوان این لحظه باهم شدن را «لحظه سیمرغ» نامید. با نگاهی واقعگرایانه و عمیق، مبتنی بر واقعیات صحنه منطقه و دیدن تحولات اجتماعی مردمان منطقه میتوان از چیزی صحبت کرد که امر جدیدی است. با لحظه سیمرغ یک هویت جمعی جدید، یک «ما»ی جدید در حال برخاستن از خاکستر به جا مانده از شعلههای جنگ است و این «ما»ی تمدنی جدید مهمترین بازیگر آینده خواهد بود. آینده از آن این پدیده نوظهور است؛ چیزی که دشمن التفاتی بدان ندارد اما دوست به جد باید متوجه آن باشد. بتازگی «مارک دوبوویتز» رئیس بنیاد دفاع از دموکراسیهای آمریکا در مقاله خود در «والاستریت ژورنال» برای تصمیمگیران آمریکایی و اسرائیلی چنین تجویز کرد: «اسرائیل پس از سرنگونی «حلقه آتش» ایران، باید راهبرد «زنجیره آزادی» را ایجاد کند که هدف آن برانگیختن نارضایتی علیه ایران است». این نشان میدهد مهمترین سرمایه اجتماعی دشمن در ایران «نارضایتیهای اقتصادپایه» است اما چیزی که دوبوویتز نمیبیند شامل ۲ مورد است: 1- نادیدن نارضایتیهای سیاسی و اقتصادی جامعه «اسرائیل» که در روند ادامه جنگ موثر است. 2- عدم التفات به سرمایه اجتماعی ایران در منطقه و ظهور یک «ما»ی فراملی مشترک منطقهای با محوریت ایران که برای آینده منطقه متغیر تعیینکننده است.
مورد اول، محل بحث این یادداشت نیست اما درباره مورد دوم، لازم به توضیح است ایران مبتنی بر هویت جمعی نوظهور، میتواند در برابر راهبرد «زنجیره آزادی»، افزون بر راهبرد «حلقه آتش» که با محور مقاومت دور رژیم اسرائیل برافروخته است، راهبرد «زنجیره کرامت و مقاومت» را که هدف آن برانگیختن ملتهای منطقه به نفع محور مقاومت است، در راستای فشار بر کشورهای همدست رژیم صهیونیستی، در دستور کار قرار دهد. در منطقه انگیزههای کافی برای حرکت اجتماعی لازم در برابر دشمن صهیونی وجود دارد. دیگر وقت آن رسیده که تصمیمگیران ایرانی وجه اجتماعی جنگ را هم مورد توجه قرار دهند و آن را در لایه اجتماعی نیز وسعت دهند. خطابهای رهبر انقلاب در پیام تسلیت شهید اسطورهای مقاومت یحیی سنوار و دیگر شهدای مقاومت با عناوینی نظیر «ملتهای مسلمان! جوانان غیور منطقه!» نشانههای این سیاست جدید است. کمکم اراده برآمده از «ما»ی جدید تمدنی که در آغازین دقایق تاریخ خود است و شاید بتوان آن را «ملتهای مقاومت» نامید، خود را به صحنه تاریخ تحمیل خواهد کرد. باید این هویت جمعی جدید را قدر دانست و از آن مراقبت کرد و در جهت بالیدن آن سیاستهایی را به کار بست. وضع جدید، هویت جدید میخواهد و هویت جدید سیاست جدید میطلبد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|