|
اخبار
پرسپولیس - سپاهان
دوباره در اصفهان
قرعهکشی مرحله یکهشتم نهایی جام حذفی فوتبال ایران برگزار شد. بعد از صعود ۱۶ تیم به مرحله یکهشتم نهایی جام حذفی فوتبال ایران، قرعهکشی این مرحله ظهر روز دوشنبه با حضور مسؤولان باشگاههای صعود کرده در سازمان لیگ برگزار شد و تیمها رقبای خود را در این مرحله شناختند. مسابقات مرحله یکهشتم نهایی اواخر بهمنماه در بازه زمانی 24 تا 27 بهمنماه برگزار خواهد شد. تیمهای حاضر در این مرحله ذوبآهن، شمسآذر، پیکان، گلگهر، سپاهان، پرسپولیس، فولاد، نساجی، مس رفسنجان، خیبر، صنعتنفت، شهرداری نوشهر، بعثت کرمانشاه، پالایش نفت بندرعباس، استقلال و ملوان هستند. تیمهای حاضر به ترتیب زیر به مصاف هم خواهند رفت (اسامی سمت راست میزبانند):
گلگهر سیرجان - خیبر خرمآباد
صنعتنفت آبادان - بعثت کرمانشاه
سپاهان - پرسپولیس
مس رفسنجان - نساجی
پیکان - فولاد
شمسآذر - استقلال
ملوان – ذوبآهن
شهرداری نوشهر - پالایش نفت بندرعباس
***
با اسپانیاییها قصه به سر نمیرسد!
شکست پرسپولیس برابر مس رفسنجان در هفته سیزدهم لیگ برتر، جدایی خوان کارلوس گاریدو از جمع سرخپوشان پایتخت را به دنبال داشت. بررسی آمار مربیهای اسپانیایی در ایران نشان میدهد آنها کارنامه موفقی در لیگ ایران ندارند. خوان کارلوس گاریدو پنجمین سرمربی اسپانیایی تاریخ لیگ برتر فوتبال ایران است. پیش از پرسپولیس تیمهای تراکتور، فولاد و نساجی مربی اسپانیایی استخدام کرده بودند که باثباتترین آنها پاکو خمس در تراکتور بود. پاکو خمس در طول ۲ فصل حضور خود در تراکتور در ۴۵ بازی روی نیمکت نشست که میانگین امتیاز 1.78 در هر بازی را ثبت کرد. او به دلیل برخی مسائل به صورت توافقی تصمیم به جدایی گرفت. خوان ایگناسیو مارتینس با ۶۰ سال از همه مربیان اسپانیایی حاضر در لیگ برتر بزرگتر است. او در ۱۲ بازی هدایت فولاد خوزستان را بر عهده داشت که در نهایت با میانگین 1.25 امتیاز از هر بازی به علت کسب نتایج ضعیف برکنار شد. کارلوس هرناندس با ۴۰ سال جوانترین مربی اسپانیایی بود که در ایران فعالیت کرد اما او هم حضور طولانی در لیگ ایران نداشت و پس از ۷ بازی و با کسب میانگین 0.71 امتیاز از هر بازی به دلیل کسب نتایج ضعیف از نساجی کنار گذاشته شد. رکورد کوتاهترین حضور در این جمع متعلق به لوکاس آلکاراس است؛ این مربی پس از تنها ۴ بازی و با کسب میانگین امتیاز 0.25 از هر بازی، در پی عملکرد ضعیف به صورت توافقی از نساجی جدا شد. خوان کارلوس گاریدو، آخرین اسپانیایی حاضر در لیگ برتر ایران است که در ۲۰ بازی هدایت سرخپوشان را بر عهده داشت و با کسب میانگین امتیاز ۱.۶ از هر بازی تا پایان هفته سیزدهم در رده چهارم جدول لیگ قرار گرفت. مدیران پرسپولیس به دلیل کسب نتایج ضعیف با این مربی اسپانیایی قطع همکاری کردند و او به صورت توافقی از پرسپولیس جدا شد.
***
مخالفت کایسری اسپور با جدایی علی کریمی
مدیران باشگاه کایسری اسپور ترکیه با جدایی هافبک ایرانی این تیم مخالف هستند. در ۲ هفته اخیر شایعاتی درباره احتمال بازگشت علی کریمی به استقلال مطرح شده است ولی مدیران باشگاه کایسری اسپور ترکیه با جدایی این بازیکن مخالف هستند و احتمال بازگشت این بازیکن به فوتبال ایران کم است. بر اساس این گزارش، استقلالیها در چند روز گذشته به کریمی پیغام دادهاند تا با مدیران باشگاه کایسری اسپور وارد مذاکره شوند و حتی یک رابط هم با مدیران این باشگاه مذاکره کرده است ولی باشگاه ترکیهای اعلام کرده با جدایی کریمی مخالف است. از طرفی به نظر میرسد کریمی هم فعلا تمایلی برای بازگشت به فوتبال ایران نداشته باشد. درباره جذب مجید حسینی هم شایعاتی مطرح شده است ولی باشگاه استقلال و موسیمانه تصمیم قطعی برای جذب این بازیکن نگرفتهاند.
***
«خرابه» میراث پولپاشی عربستان پای مانچینی
عربستان نهتنها بیشترین پول را خرج سرمربی ایتالیایی کرد، بلکه بعد از دوران برکناری این مربی هم «وارد بحران بزرگی شده است».
«2.8 میلیون دلار هزینه هر بازی مانچینی روی دست عربستان»؛ این گزارش روز دوشنبه سایت سعودی اسپورت از ضرر مالی تاریخی مربی ایتالیایی به فدراسیون فوتبال این کشور است. فدراسیون فوتبال عربستان 18 برابر دستمزد آنچلوتی در رئال (160 هزار دلار در هر بازی) به مانچینی پول پرداخت کرده است.
مانچینی در مدت 423 روز هدایت تیم ملی فوتبال عربستان 50 میلیون دلار کسب کرد و در این مدت 18 بازی روی نیمکت سعودیها نشست. گرانترین مربی تاریخ فوتبال تنها 7 برد برای عربستان کسب کرد و در نهایت با کسب 6 باخت و 7 تساوی اخراج شد. عربستان آنقدر در دوران مانچینی ضعیف شد که با بازگشت رنار در یک ماه گذشته همچنان تیم ملی عربستان در بحران است و اخیراً نیز در مسابقات کشورهای حوزه خلیجفارس مقابل بحرین با نتیجه 3 بر 2 شکست خورد.
سایت سعودی اسپورت در این باره نوشت: فدراسیون فوتبال عربستان در حالی مانچینی را گرانترین مربی تاریخ فوتبال کرد که برای تیم ملی «30 درصد موفقیت کسب نکرد و یک تیم نابود از لحاظ فنی و روانی تحویل رنار داد». بر اساس گزارش دیلی میل، دستمزدی که مانچینی در مدت یک سال از سعودیها کسب کرده «بیش از 2 برابر درآمد سالانه گواردیولا با سیتی با کسب 5 جام در یک فصل است».
ارسال به دوستان
پروندهای درباره دلایل ناکامی گاریدو در پرسپولیس
بار کج
مهدی مرسلی: باشگاه پرسپولیس، پایان همکاری خود با خوان کارلوس گاریدو را کمتر از ۲۴ ساعت پس از شکست تلخ مقابل مس رفسنجان بهطور رسمی اعلام کرد؛ اتفاقی که نهتنها شگفتانگیز نبود، بلکه گویی همگان در انتظارش بودند؛ از مدیران تا هوادارانی که روز پیش از آن با شعارهای تند و خشمگینانه، گاریدو را به خروج از این تیم بزرگ فرا میخواندند.
گاریدو که با شور و اشتیاقی خاص در آغاز فصل وارد ایران شده بود، حالا با حسرتی عمیق و کارنامهای که بسیاری آن را ناکام میدانند، از پرسپولیس جدا شد. او در طول دوران کوتاه حضورش روی نیمکت سرخها، توانست در ۲۰ بازی، ۹ برد، ۵ مساوی و ۶ شکست به دست آورد. پرسپولیس تحت هدایت او ۲۳ گل زد اما ۱۶ بار هم دروازهاش باز شد؛ آماری که نه هواداران را به وجد آورد و نه مدیران باشگاه را قانع کرد.
* نتایجی که انتظارات را برآورده نکرد
گاریدو در لیگ برتر، تیمی را تحویل داد که با ۲۳ امتیاز در رتبه چهارم جدول ایستاده است؛ جایگاهی که برای باشگاهی مثل پرسپولیس، حکم فاجعهای کوچک را دارد. در لیگ نخبگان آسیا نیز با وجود شانس بالای صعود، عملکرد تیم زیر نظر او چنان ضعیف بود که حتی هواداران به سختی میتوانستند باور کنند این همان پرسپولیسی است که روزگاری در آسیا میدرخشید.
اما این تنها نتایج نبودند که گاریدو را به انتهای راه کشاندند؛ سبک کار او، شیوه تعامل با بازیکنان و حتی رفتارهایش در نشستهای خبری، نهتنها با فضای تیم همخوانی نداشت، بلکه باعث ایجاد حواشی بسیاری شد.
* ترکیب چرخشی و ازهمگسیختگی تاکتیکی
یکی از موضوعاتی که در دوران حضور گاریدو بسیار مورد انتقاد قرار گرفت، استفاده مداوم از ترکیب چرخشی بود. پرسپولیس تحت هدایت او، در ۲۰ بازی تنها یک بار از ترکیب ثابت بهره برد! تغییرات بیوقفه، باعث شد هماهنگی تیمی کاهش یابد و انتقادها نسبت به تصمیمات تاکتیکی او شدت گیرد.
* مصدومیتها و افت بازیکنان کلیدی
بهعلاوه، مصدومیتهای پرتعداد بازیکنان کلیدی نظیر اوستون ارونوف، ایوب العملود و حسین کنعانیزادگان، زنگ خطر را برای گاریدو به صدا درآورد. بسیاری از منتقدان بر این باورند برنامههای تمرینی او نهتنها نتوانست آمادگی بازیکنان را حفظ کند، بلکه عامل اصلی این مصدومیتها بود.
* ارتباطات نادرست و انزوای رسانهای
گاریدو در برخورد با رسانهها نیز موفق نبود. نشستهای خبری او اغلب با تنش و حاشیه همراه بود. رفتار سرد و گاهی تند او با خبرنگاران، نهتنها تنشها را افزایش داد، بلکه حتی باعث ایجاد فاصله میان او و مدیران باشگاه نیز شد. حسین بادامکی، پیشکسوت پرسپولیس، بهطور واضح گفته بود گاریدو همانطور که با خبرنگاران صحبت میکند، با مدیران باشگاه رفتار میکند.
* پایان زودهنگام و خداحافظی بیهیاهو
گاریدو، در حالی که پیش از بازی با سپاهان از حمایت مدیران برخوردار بود، در یک شب توفانی به پایان خط رسید. جلسه فسخ قرارداد او بهسرعت برگزار شد و کار گاریدو در پرسپولیس به پایان رسید. جالب اینجاست که او تنها دستمزدش تا هفته سیزدهم را دریافت کرد و برای ادامه قرارداد، هیچ ادعایی نداشت.
گاریدو در لیست مربیان ناکام پرسپولیس، جایی درخشان برای خود باز کرد. او اگرچه در همان ابتدای فصل، داربی حساس را به سود پرسپولیس تمام کرد اما حتی این پیروزی هم نتوانست سرمایه اجتماعی لازم برای ادامه حضورش را فراهم کند.
* پرسپولیس و مربیانی که میآیند و میروند
داستان پرسپولیس و مربیان خارجی، قصهای آشناست؛ مربیانی که با امیدهای بزرگ میآیند و اغلب، پیش از آنکه بتوانند جایگاهی محکم پیدا کنند، از نیمکت تیم کنار گذاشته میشوند. گاریدو هم یکی از همین مربیان بود اما شاید آنچه بیش از همه در خاطرهها باقی بماند، نه شکستهای او، بلکه شیوهای باشد که این پایان زودهنگام را رقم زد؛ پایانی که شاید اگر کمی صبر و استقامت بیشتری وجود داشت، میتوانست داستانی متفاوت رقم بزند.
گاریدو رفت اما جایش در تحلیلها و خاطرات هواداران باقی میماند. پرسپولیس بار دیگر به دنبال سرمربی تازهای خواهد رفت؛ فردی که باید نهتنها تیم را به اوج برگرداند، بلکه اعتماد از دست رفته هواداران را نیز بازیابی کند.
ارسال به دوستان
اشتباهی که پرسپولیس تاوانش را پرداخت
خوان کارلوس گاریدو، مرد اسپانیایی که با وعدههای بزرگ و امیدهای دروغین روی نیمکت پرسپولیس نشست، حالا پس از 180 روز، همان داستان آشنای خود را در ایران هم تکرار کرد؛ داستانی که همواره پایانی زودرس و تلخ داشته است.
گاریدو که قرار بود پرافتخارترین تیم لیگ برتر ایران را برای سومین سال متوالی به قله برساند، با کارنامهای پر از اخراجهای زودهنگام وارد تهران شد. آیا مدیران پرسپولیس از همان ابتدا نمیدانستند این انتخاب، چیزی جز یک ریسک خطرناک نیست؟
* انتخاب اشتباهی که قابل پیشبینی بود
مدیران پرسپولیس در انتخاب سرمربی جدید، گزینههای مختلفی را بررسی کردند اما در نهایت به گاریدویی رسیدند که سابقهاش فریاد میزد مناسب این تیم نیست. او بهرغم گذشتهای پرزرق و برق در ویارئال و تجربههایی در لالیگا، طی سالهای اخیر چیزی جز اخراجهای سریالی از تیمهای مختلف در کارنامه نداشت.
گاریدو پس از ترک باشگاه راجا کازابلانکا، جایی که ۲ قهرمانی به دست آورد، به تیمهایی مانند العین امارات، وداد مراکش، ساحل تونس و چند تیم دیگر رفت و هیچگاه نتوانست بیش از چند ماه دوام بیاورد. حضور او در پرسپولیس هم با همان الگوی همیشگی همراه بود؛ چند ماه کار، انتقادهای شدید از عملکردش و در نهایت جدایی زودهنگام.
* ریسکی که از ابتدا محکوم به شکست بود
مدیران پرسپولیس شاید فراموش کرده بودند فضای فوتبال ایران، پر از فشارهای رسانهای - هواداری است. در چنین فضایی، آوردن مربیای با کارنامه، سابقه و شیوه گاریدو چیزی جز یک قمار نبود. گاریدو نهتنها نتوانست تیم را به جایگاه مورد انتظار برساند، بلکه از همان ابتدا نتوانست با بازیکنان و حتی هواداران ارتباط بگیرد.
این در حالی است که پیش از او، یحیی گلمحمدی با ۳ قهرمانی در لیگ و یک فینال آسیا، تنها به خاطر فشار رسانهها مجبور به ترک باشگاه شد. گاریدو اما با کارنامهای ضعیف وارد شد و در نهایت همانطور که قابل پیشبینی بود، نتوانست دوام بیاورد.
* خانه به دوش
نگاهی به کارنامه گاریدو نشان میدهد او هرگز نتوانسته در تیمی پایدار بماند. به جز دوران موفقیتآمیزش در راجا و ویارئال، او در تیمهایی مثل افسی بروژ، رئال بتیس، الاهلی مصر و الاتفاق عربستان، بیش از چند ماه دوام نیاورده است.
در پرسپولیس هم، این خانهبهدوشی تکرار شد. او تنها 20 بازی هدایت سرخپوشان را برعهده داشت و در این مدت هیچگاه نتوانست تیم را به ثبات تاکتیکی برساند.
* پایان تلخ یک اشتباه
گاریدو، همانطور که از ابتدا انتظار میرفت، اشتباهی بزرگ برای پرسپولیس بود؛ انتخابی که حالا باشگاه باید هزینههای آن را بپردازد.
اما سوال این است: آیا این آخرین حضور گاریدو در فوتبال ایران خواهد بود؟ یا اینکه او بار دیگر در تیمی دیگر با همان الگوی همیشگی ظاهر خواهد شد؟
پرسپولیس اما باید از این اشتباه درس بگیرد. در فضایی پر از فشار و انتظارات، انتخاب یک مربی مناسب و با کارنامهای قابل اعتماد، چیزی است که میتواند آینده تیم را تضمین کند. گاریدو رفت اما پیامدهای حضورش، هنوز در باشگاه باقی است.
ارسال به دوستان
درباره موسیمانه و تحولاتش در استقلال فعلا وقت قضاوت نیست
سخت اما شدنی
زهره فلاحزاده: آبیهای پایتخت، با وجود ۲ تساوی کسالتبار برابر گلگهر و آلومینیوم، هنوز در لیگ برتر زندهاند؛ زنده اما زخمی، امیدوار اما نگران. شکست تراکتور برابر شمسآذر، تساوی سپاهان با همان گلگهر و باخت عجیب پرسپولیس به مس رفسنجان، نهتنها هفتهای پرحاشیه برای لیگ رقم زد، بلکه برای استقلالیها حامل امیدهایی تازه بود. امید به اینکه شاید این قطار از ریل خارجشده، دوباره به مسیر قهرمانی بازگردد.
استقلال که حالا با ۱۶ امتیاز در میانه جدول لیگ دستوپا میزند، هنوز فرصت جبران دارد اما همین فرصت هم به شروطی گره خورده است؛ موسیمانه و شاگردانش باید در نیمفصل دوم نهتنها امتیازات ساده را از دست ندهند، بلکه در مصاف با مدعیانی همچون پرسپولیس، سپاهان و تراکتور، به نتیجهای فراتر از «خوب» برسند.
* موسیمانه؛ سرمربیای که تغییر کرد اما تغییر نداد
از همان روزهای اول حضور موسیمانه در استقلال، تغییراتی ملموس در عملکرد این تیم دیده شد. بازیهای آسیایی برابر غولهای قاره، نشان داد سرمربی آفریقایی چیزی در چنته دارد اما آن عملکرد نسبتا خوب، کافی نبود تا هواداران استقلال به قهرمانی امیدوار شوند.
این روزها هر چند موسیمانه به سبک خاص خودش تیم را پیش میبرد اما انتظارات هواداران برآورده نشده است؛ انتظاراتی که سالهاست با نام استقلال گره خورده و فقط با قهرمانی آرام میگیرد. ۲ تساوی اخیر در خانه، زخمهایی بود که موسیمانه نمیتواند بهراحتی از آنها عبور کند. اگر این ۴ امتیاز براحتی از کف نمیرفت، اکنون استقلال در فاصله ۳ امتیازی پرسپولیس بود.
* چرخدندههای گیرکرده
تیمی که میخواهد قهرمان شود، باید نقایص خود را پیش از حریفانش ببیند. استقلال موسیمانه، هم در تاکتیکها مشکل دارد و هم در اجرا. بازیهایی که گاهی آبیها ارائه میدهند، فاقد نظم و هماهنگی است؛ نه خط حمله میداند چطور ضربه آخر را بزند، نه خط دفاع مطمئن است چطور مقاومت کند. از سوی دیگر، نیمفصل دوم و پنجره نقل و انتقالات پیش رو، فرصتی طلایی است که استقلال نباید از آن غافل شود. تیم نیاز به خون تازه دارد؛ بازیکنانی که بتوانند هم در بازیهای حساس به کمک تیم بیایند و هم در نبردهای نفسگیر برابر مدعیان، تعیینکننده باشند.
* هواداران؛ ستونهای لرزان امید
آنچه هنوز استقلال را زنده نگه داشته، شور و عشق هواداران است؛ هوادارانی که روزهای بد زیاد دیدهاند اما همیشه کنار تیمشان ماندهاند. استقلال اگر بخواهد از این گردنه سخت عبور کند، به حمایت این ستونها نیاز دارد ولی این حمایت هم تا جایی ادامه مییابد که تیم بتواند جوابش را در زمین بدهد.
* آزمونهای بزرگ پیش رو
۲ بازی حساس برابر چادرملو و سپاهان، برای استقلال چیزی بیش از ۳ امتیاز عادی دارد. این 2 مسابقه، نبردهایی سرنوشتسازند. موسیمانه و تیمش اگر نتوانند در این ۲ آزمون سربلند بیرون بیایند، شاید دیگر فرصتی برای جبران نباشد.
هواداران همچنان به موسیمانه امیدوارند؛ به سرمربیای که آمده تا استقلال را دوباره به اوج برگرداند. حالا همه چیز به خود او و بازیکنانش بستگی دارد. آیا میتوانند در این مسیر سخت، آبیها را به همان قهرمان رؤیایی تبدیل کنند یا این فصل هم به لیست فصلهای ناامیدکننده اضافه خواهد شد؟
پاسخ به این پرسش، تنها در مستطیل سبز روشن خواهد شد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|