|
دور دنیا
ادامه دیدارهای دیپلماتیک جولانی
رهبر شورشیان سوریه و وزیر خارجه وی در دور جدید دیدارهای دیپلماتیک خود با مقامات جمهوری آذربایجان و اوکراین دیدار کردند. ابومحمد جولانی که اخیرا مدعی شده است تصویب قانون اساسی جدید سوریه و برگزاری انتخابات به 4 سال زمان نیاز دارد و در این مدت نیز نزدیکان وی به پستهای مهم گمارده شدهاند، برای تحکیم قدرت خود بر سوریه و شناسایی در سطح بینالمللی به شناسایی از سوی کشورهای بیشتری نیاز دارد و به همین علت نیز طی روزها و هفتههای گذشته میزبان هیاتهای بسیاری از کشورهای مختلف جهان بوده است. در دور جدید این دیدارها رهبر شورشیان سوریه و وزیر خارجه وی با هیات دیپلماتیک اوکراین و جمهوری آذربایجان دیدار کردند. معاون وزیر خارجه جمهوری آذربایجان روز یکشنبه به منظور تلاش برای احیای فعالیت سفارت باکو در سوریه وارد این کشور شد. هیاتی به سرپرستی «یالچین رفیف» معاون وزیر خارجه آذربایجان در سفر به دمشق با وزیر خارجه دولت انتقالی سوریه دیدار و رایزنی کردند. وزارت خارجه جمهوری آذربایجان در این باره اعلام کرد معاون وزیر خارجه این کشور با اسد حسن الشیبانی، وزیر خارجه دولت انتقالی سوریه دیدار کرده است. در بیانیه صادره از سوی وزارت خارجه جمهوری آذربایجان در این باره ادعا شده است: باکو اعلام کرد همراه با ترکیه در این مرحله مهم در کنار سوریه ایستاده و از روند بازسازی سوریه حمایت خواهد کرد. وزارت خارجه جمهوری آذربایجان نیز از بازگشایی سفارت این کشور پس از 12 سال در دمشق خبر داد.
وزیر خارجه اوکراین، آندری سیبیها نیز روز گذشته با ابومحمد جولانی دیدار کرد. وزیر خارجه اوکراین پس از دیدار با احمد الشرع (جولانی)، گفت پیام حمایت ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین را به احمد الشرع رسانده و اوکراین تلاش میکند در زمینههای مختلف با دولت سوریه همکاری کند. وی همچنین اعلام کرد پس از ارسال ۲۰ محموله آرد رایگان (500 تن) به سوریه تا سهشنبه، محمولههای بیشتری نیز ارسال خواهد شد. سیبیها بر تمایل کشورش مبنی بر به رسمیت شناختن متقابل حاکمیت 2 کشور تأکید کرد و گفت این امر به تکمیل نمایندگی دیپلماتیک بین اوکراین و سوریه کمک خواهد کرد. وی همچنین گفت اوکراین آماده ارائه کمک به دولت سوریه در زمینه «تحقیق و جمعآوری شواهد مربوط به جنایات رژیم سابق» است و ابراز امیدواری کرد همکاری در زمینههای مختلف گسترش یابد. وزیر خارجه اوکراین مدعی شد: «ما با سوریه درباره اینکه مورد ظلم و رنج حکومتهای ظالم قرار گرفتهایم تجربه مشترکی داریم؛ روسیه و رژیم اسد در ارتکاب جنایات علیه مردم سوریه شریک هستند و معتقدیم روابط اوکراین و سوریه پیشرفت چشمگیری خواهد داشت». کمکهای اوکراین و وعدههای حمایتی اوکراین به جولانی در حالی است که خود این کشور نیازمند کمکهای دولتهای غربی و بویژه ایالات متحده آمریکاست.
***
درخواست صدور حکم بازداشت رئیسجمهور کره جنوبی
تیم تحقیقاتی کرهجنوبی روز دوشنبه اعلام کرد برای «یون سوک یول»، رئیسجمهور این کشور به دلیل اعمال حکومت نظامی در اوایل ماه جاری درخواست حکم بازداشت کرده و او نخستین رئیسجمهوری است که با بازداشت مواجه میشود. تیم تحقیقاتی مشترک که شامل دفتر بررسی فساد مقامات ارشد، پلیس و نهادهای دیگر است، اعلام کرد از دادگاه منطقه غربی سئول خواسته است حکم بازداشت رئیسجمهور را نیمهشب یکشنبه صادر کند. این در حالی است که یون 3 احضاریه را برای بازجویی به اتهام شورش و سوءاستفاده از قدرت که از سوی دفتر تحقیق درباره فساد مقامات ارشد برای او ارسال شده بود، نادیده گرفت. هنوز مشخص نیست آیا دادگاه با صدور حکم موافقت خواهد کرد یا اینکه یون مجبور به حضور در دادگاه برای بازجویی شود. طبق قوانین کره جنوبی، سایتهای مرتبط با اسرار نظامی را نمیتوان بدون رضایت شخص مسؤول توقیف یا تفتیش کرد و بعید است یون در صورت مواجهه با حکم بازداشت، داوطلبانه خانه خود را ترک کند. طبق قوانین کرهجنوبی، شورش یکی از معدود اتهاماتی است که رئیسجمهور کرهجنوبی در برابر آن مصونیت ندارد. «یون کاب کیون» وکیل یون سوکیول در گفتوگو با خبرگزاری «یونهاپ» اعلام کرد سازمان مبارزه با فساد هیچ اختیاری برای بررسی اتهامات مربوط به شورش را ندارد. رئیسجمهور محافظهکار کرهجنوبی ۱۴ دسامبر با رأی پارلمان این کشور تعلیق شد و رئیسجمهور موقت پس از او نیز به همین شکل تعلیق شد. حکومت نظامی ناموفق چند هفته قبل در سئول که تنها ۶ ساعت به طول انجامید، این کشور جنوب شرق آسیا را به وخیمترین بحران سیاسیاش طی چند دهه اخیر کشانده است.
***
لشکرکشی طالبان به مرز پاکستان
در ادامه تنشهای مرزی مرگبار بین طالبان و پاکستان، رسانههای محلی افغانستان دیروز تصاویری از اعزام نیروهای نظامی جدید به مناطق مرزی منتشر کردند. رسانههای افغانستانی روز یکشنبه اعلام کردند در جریان درگیریهای اخیر در امتداد خط فرضی دیورند، شمار زیادی از نیروهای پاکستانی و 5 غیرنظامی افغان کشته و زخمی شدهاند. طالبان چهارشنبه هفته گذشته پس از حمله پاکستان نسبت به حمله تلافیجویانه هشدار داد. اسلامآباد اعلام کرده مخفیگاههای شبهنظامیان افراطگرا را هدف قرار داده است. سرپرست وزارت امور مرزی و قبیلهای افغانستان دیروز اعلام کرد در حمله هوایی پاکستان به ولایت پکتیکا در شرق افغانستان بیش از ۵۰ نفر کشته شده و ۴۰ نفر مجروح شدند. وزارت دفاع افغانستان دیروز در بیانیهای اعلام کرد در پاسخ به حمله جنگندههای اسلامآباد به این کشور، «چند نقطه» را در پاکستان هدف قرار داده است. عنایتالله خوارزمی، سخنگوی وزارت دفاع افغانستان در پاسخ به این پرسش که آیا این بیانیه به پاکستان اشاره دارد، گفت: ما این منطقه را خاک پاکستان نمیدانیم، بنابراین نمیتوانیم «قلمرو» را تأیید کنیم اما این حملات ورای خط مرزی انجام شد. رسانههای محلی پاکستان از کشته شدن ۱۹ نیروی نظامی این کشور در درگیری بین نیروهای مرزبانی پاکستان و افغانستان خبر دادند.
ارسال به دوستان
پایان کارتر در 100 سالگی؛ از کشاورزی و ملوانی تا جایزه صلح نوبل
جیمی بازنده
نگاهی به زندگی رئیسجمهور شکست خورده دموکرات
گروه بینالملل: جیمی کارتز، رئیسجمهور سابق ایالات متحده آمریکا سرانجام در 100 سالگی مرد. آخرین تصویری که از او در قاب رسانهها بر جا مانده، تصویر رای دادن در انتخابات ریاستجمهوری آخر آمریکا روی تخت بیمارستان با شرایط وخیم جسمانی در 100 سالگی است؛ مشارکتی که نتیجهاش مطلوب وی نبود و منجر به رای آوردن همحزبی او کاملا هریس نشد. شرایطی که چند دهه قبل برای او رخ داد و به عمر سیاسی وی به عنوان رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا پایان داد و منجر به رای آوردن رقیب جمهوریخواه او شد، به نوعی در انتخابات اخیر آمریکا تکرار شد و منجر به یکدورهای شدن ریاست جمهوری دموکراتها شد.
جیمی کارتر از ابتدا در دنیای سیاست نبود و شاید در ابتدای جوانی تصور رئیسجمهور شدن را نیز نداشت اما شرایط برای وی به گونهای رقم خورد که تاریخ از او به عنوان یکی از جنجالیترین روسای جمهور ایالات متحده آمریکا یاد کند؛ رئیسجمهوری که با محبوبیت بالا به کاخ سفید رفت اما بحرانهای اقتصادی و دیپلماتیک متعدد موجب شد در دوره دوم انتخابات ریاستجمهوری شکست سنگینی را از رقیب جمهوریخواه خود بخورد و تنها در 6 ایالت آمریکا برنده انتخابات شود؛ وضعیتی که به عمر سیاسی وی پایان داد. پس از این شکست سنگین بود که کارتر تصمیم گرفت فعالیتهای حقوق بشری، محیط زیستی و صلح دوستانه خود را آغاز کند و همین مساله نیز منجر به افزایش محبوبیت وی پس از دوران ریاستجمهوری نه چندان خوبش شد؛ محبوبیتی که تا حدودی چهره مخدوش وی را در میان آمریکاییها ترمیم کرد. کارتر که توانسته بود با شعارهای حقوق بشری و دموکراسیطلبی برای کشورهای جهان بویژه برای دیکتاتوریهای متحد آمریکا به کاخ سفید راه یابد، نتوانست کارنامه خوبی را از خود بر جا بگذارد و کاخ سفید را با انبوهی از معضلات اقتصادی برای آمریکاییها و چالشهای دیپلماتیک برای آمریکا و جهان ترک کرد. شاید مهمترین چالش کارتر، انقلاب اسلامی ایران بود که یکی از دیکتاتوریهای متحد آمریکا را سرنگون کرد و همین مساله نیز منجر به از دست رفتن نفت ایران برای آمریکاییها و بحران انرژی در این کشور شد؛ بحرانی که پس از وی نیز تاثیراتش بر اقتصاد آمریکا پابرجا ماند. مهمترین تنش و چالش دیپلماتیک کارتر اما شکست در ماجرای سفارت آمریکا در تهران بود که به اعتقاد بسیاری منجر به شکست وی در انتخابات شد و این ماجرا به نحوی رقم خورد که پس از شکست او و انتخاب ریگان برای ریاستجمهوری این بحران حل و فصل شد و بعدها مقامات و تحلیلگران سیاسی آمریکا این واقعه را شکست بزرگی برای دولت کارتر و ایالات متحده آمریکا نامیدند؛ شکستی که منجر به تغییر ریاستجمهوری آمریکا شد.
* زندگینامه
کارتر سال 1924 در شهر کوچک پلینز در ایالت جورجیا در خانوادهای کشاورز و مذهبی به دنیا آمد. پدر او کشاورز و تاجر و از طرفداران جدایی سیاهان و سفیدپوستان آمریکا بود؛ مسالهای که با توجه به فعالیتهای حقوق بشری و صلحجویانه کارتر جالب توجه است. وی در دوران نوجوانی به ورزش بسکتبال علاقهمند و در این ورزش نیز موفق بود. در جوانی پس از طی کردن دوران آموزشی در دانشکده افسری به مدت 7 سال به عنوان افسر نیروی دریایی ارتش ایالات متحده آمریکا در زیردریایی اتمی آمریکا خدمت کرد. پس از مرگ پدرش به شهر خود بازگشت تا وضعیت نابسامان کسبوکار خانوادگی را مدیریت کند و در این کار نیز موفق بود و به عنوان کشاورز به زندگی ادامه داد. وی در کنار کسبوکار خانوادگی به دنیای سیاست ورود کرد و پله پله در این مسیر قدم برداشت. وی پس از چند فعالیت محلی و منطقهای سرانجام به عضویت سنای ایالت جورجیای آمریکا انتخاب شد. کارتر سال ۱۹۶۶ نامزد فرمانداری ایالتش شد اما نتوانست تأیید حزب دموکرات را برای نامزدی به دست آورد. در آن دوران یک طرفدار جدایی سیاهان و سفیدپوستان به عنوان فرماندار این ایالت انتخاب شد و این مساله یک شکست بزرگ برای جیمی کارتر بود. او بر خلاف پدرش که مخالف سرسخت سیاهپوستان بود، در حزب دموکرات فعالیت داشت و مخالف جدایی سیاهان و سفیدپوستان بود. مسالهای که در دهه 60 میلادی به بحرانی در سطح ملی در ایالات متحده تبدیل شده بود؛ شکست او در کسب کرسی فرمانداری جورجیا چندان بیثمر نبود و عملکرد کارتر در مبارزات انتخاباتی باعث ارتقای جایگاهش در بین رأیدهندگان جورجیایی شد. او با تکیه بر آن و با یک کارزار انتخاباتی دقیق و برنامهریزی شده، در نهایت سال ۱۹۷۰ توانست فرماندار جورجیا شود. کارتر در دوران فرمانداری خود مدافع سرسخت حقوق بشر و حقوق مدنی بود و دوران جدایی سیاهپوستان و سفیدپوستان را پایان یافته میدانست.
* آغاز فعالیتهای جدی
جیمی کارتر در دورانی فعالیت جدی برای ریاستجمهوری ایالات متحده آمریکا را آغاز کرد که جامعه نسبت به سیاستمداران بدبین بود و وی از همین مساله نهایت استفاده را برد. وی خود را کاندیدایی خارج از سیستم سیاستمداران مطرح و قدرتمند و ثروتمند معرفی میکرد و همین مساله نیز منجر به افزایش محبوبیت او شد. دوران فعالیتهای جدی کارتر در شرایطی آغاز شده بود که ماجرای واترگیت و استعفای نیکسون همچنان در جامعه آمریکا مطرح بود و بدبینی زیادی نسبت به سیاستمداران 2 جریان اصلی آمریکا وجود داشت. وی در ابتدای کمپین انتخاباتی خود برای ریاستجمهوری آمریکا حمایت چندانی از سوی حزب دموکرات نداشت اما چند ماه بعد با شکست رئیسجمهور وقت آمریکا، جرالد فورد و یکدورهای کردن وی توانست رئیسجمهور منتخب و محبوب آمریکا در سال 1976 شود؛ رئیسجمهوری که در ابتدای مسیر تصور نمیکرد به سرنوشت روسای جمهور منفور و شکستخورده دچار و یکدورهای شود. کارتر قول داده بود هرگز دروغ نگوید یا رأیدهندگان را عامدانه به اشتباه نیندازد؛ وعدهای که در عمل به آن چندان موفق نبود و دوران ریاستجمهوری او با چالشهای بیش از توقع همراه بود. دوران ریاستجمهوری کارتر با بحران انرژی، سقوط محمدرضا شاه پهلوی، ماجرای گروگانگیری سفارت آمریکا، تورم، بیکاری و رکود اقتصادی همراه بود. آغاز فعالیت وی با رکود اقتصادی آمریکا و افزایش تورم و بیکاری همراه بود که منجر به افزایش انتقادات از او شد و محبوبیت بالای او را کاهش داد. این کاهش محبوبیت مستمر بود و تا پایان دوران ریاستجمهوری وی ادامه داشت و منجر به شکست در انتخابات ریاستجمهوری بعدی شد. تلاشهای او برای اجرای سیاستهای ریاضتی اقتصادی برای عبور از بحران ناترازی انرژی در فصل گرما و سرما بر این کاهش محبوبیت تاثیر بیشتری گذاشت. دوران او البته تماما شکست نبود و موفقیتهایی نیز برای سیاست خارجی آمریکا رقم خورد. بزرگترین این موفقیتها شاید موافقتنامه صلح کمپ دیوید بین انور سادات (رئیس جمهوری وقت مصر) و مناخیم بگین (نخست وزیر وقت اسرائیل) در سال ۱۹۷۸ بود؛ موفقیتی که قرار بود به ایجاد صلح در خاورمیانه و میان اعراب و اسرائیل کمک کند اما گذشت زمان مشخص کرد این دستاورد نیز چندان موفق نبوده است.
از دیگر موفقیتهای وی در سیاست در خرداد 1357 رقم خورد و وی موفق شد توافقنامه سالت ۲ (معاهده محدودسازی سلاحهای راهبردی ۲) را با اتحاد شوروی امضا کند. البته این دستاورد دیپلماتیک نیز چندان پایدار نبود و بلافاصله پس از آن در ایران انقلابی به راه افتاد که چهره منطقه و جهان را تغییر داد و دولت کارتر بزرگترین بازنده بینالمللی آن بود. سقوط شاه ایران و پیروزی انقلاب اسلامی چالشی بزرگ برای رئیسجمهور دموکراسیخواه و دموکرات آمریکا بود. دولت ایالات متحده آمریکا پس از انقلاب اسلامی نفوذ نظامی، سیاسی و اقتصادی خود را بر ایران از دست داد و همین مساله نیز منجر به تشدید بحران انرژی در این کشور شد؛ بحرانی که به صورت مستقیم بر صنعت، اقتصاد و بازار سرمایه در این کشور تاثیر نامطلوب شدیدی گذاشت و بر موج افزایش قیمت، تورم، بیکاری و رکود اقتصادی افزود. دولت کارتر از سر ناتوانی و استیصال تحریمهای تجاری بر جمهوری اسلامی ایران وضع کرد و اقدامات خصمانه بسیاری را مانند تلاش برای حمله به تهران که به ماجرای طبس ختم شد انجام داد که هیچ کدام موفق نبود و شرایط را برای دولت آمریکا سختتر از قبل کرد. علاوه بر این حمله شوروی به افغانستان بحران دیگری برای آمریکاییها بود که بتازگی با شوروی قراردادی جدید امضا کرده بودند و سرانجام شرایط به نحوی پیش رفت که کارتر در ایام نزدیک به انتخابات آخرین امیدهای خود را برای پیروزی در دوره دوم ریاستجمهوری از دست بدهد.
کارتر در انتخابات 1980 آمریکا برای کسب حمایت حزب دموکرات با چالشی جدی از جانب سناتور ادوارد کندی روبهرو شد و بعد از انتخاب به عنوان نامزد حزب، در انتخابات ریاستجمهوری ۴۱ درصد آرا را به دست آورد. این میزان رأی برای شکست دادن رقیب جمهوریخواهش، رونالد ریگان کافی نبود و ریگان با پیروزی در همه ایالات به جز ۶ تای آنها با اقتدار به ریاستجمهوری رسید. البته کارتر در روزهای آخر ریاستجمهوری خود خبر آزادی جاسوسان و کارکنان سفارت آمریکا در تهران را به مردم آمریکا داد اما این آزادی نیز تا قبل از تحلیف رونالد ریگان رخ نداد و همین مساله به شکستهای او افزود. کارتر هنگام خروج از کاخ سفید یکی از منفورترین روسای جمهور تاریخ آمریکا بود؛ مسالهای که شاید منجر به آغاز فعالیتهای حقوق بشری وی شد. کارتر پس از ریاستجمهوری در سفرهایی دیپلماتیک برای ایجاد صلح به کشورهای مختلفی سفر کرد. مانند سفر به کرهشمالی که به امضای سندی به نام چارجوب مورد توافق با هدف تعطیلی برنامه اتمی کرهشمالی منجر شد و سفر به کشورهای هائیتی، چین، بوسنی و اتیوپی که بسیاری از آنها ناموق بود و منجر به کنار گذاشتن درگیریها نشد. البته کارتر سال ۲۰۰۲ سومین رئیسجمهوری آمریکا بعد از تئودور روزولت و وودرو ویلسون شد که جایزه صلح نوبل را دریافت کرد. او تنها کسی بود که بعد از ترک پست ریاستجمهوری به این جایزه دست مییافت. همین مساله نیز منجر به ترمیم چهره وی پس از ریاستجمهوری پرماجرایش شد اما وی دیگر به عنوان سیاستمدار در عرصه سیاسی آمریکا بروز پیدا نکرد.
بسیاری دوگانگی سبک زندگی مذهبی و فعالیتهای سیاسی او در حزب دموکرات و جایگاه اجتماعی خانوادگی وی را عامل شکستهایش میدانند اما کارتر معتقد بود اعتقاد به خدا و فعالیت سیاسی هیچ تضادی با یکدیگر ندارد. بسیاری نیز معتقدند فعالیت وی به عنوان شخصی خارج از سیستم و جریانات سیاسی منجر به شکستهای دیپلماتیک و داخلی وی شد و عدم حمایت کنگرهنشینان و واشنگتنیها از او به تضعیف دولت و افزایش بحرانها دامن زد. بسیاری نیز وی را بدشانس میدانند و معتقدند سیاستهای او برای راضی نگه داشتن مردم تحت فشار آمریکا کافی نبوده است.
ارسال به دوستان
تلاش صهیونیستها برای سلطه بر غرب
احسان موحدیان: نگرانی صهیونیستها از کاهش سلطه بر جهان و کاسته شدن از نفوذ آنها در افکار عمومی به علت شدت جنایاتشان در فلسطین، لبنان، یمن و...، موجب شده تا آنان در کنار روشهای قدیمی، کاربرد روشهای دیگر را نیز با شدت بیشتری در پیش بگیرند.
صهیونیستها از طرفی اصرار میکنند که هر یهودی باید فقط با یک یهودی ازدواج کند تا اصالت روح و دینش حفظ شود اما در مقابل این اصرار را درباره سایر ادیان ندارند و در رسانهها، ازدواجهای غیرسختگیرانه را تشویق میکنند؛ امری که در درازمدت به علت اختلاط نژادی، مذهبی و قومی از جمعیت پیروان جدی و معتقد به هر دین دیگری به جز یهودیت میکاهد.
از سویی رسانههای غرب در کتب و مقالات تبلیغاتی خود از لزوم بچهدار نشدن سفیدپوستان یا ازدواج هر سفیدپوست با مردمان متعلق به دیگر فرهنگها مینویسند و نکته جالب این است که معمولا نویسندگان این مقالات صهیونیست هستند. ازدواج اروپاییها و آمریکاییهای غیریهودی با مهاجران سایر قارهها بهتدریج باعث تضعیف سلطه مسیحیان بر اروپا و آمریکا خواهد شد که به نفع صهیونیستها است.
بخش زیادی از موسسات سازماندهنده مهاجرت به غرب و بویژه اروپا از آفریقا و آسیا، مالکان و مدیران صهیونیست دارند. از جمله این سازمانها میتوان به هایاس، کاریتاس، آیآرسی و... اشاره کرد.
مهاجران معمولا با هدف کسب درآمد بیشتر و انگیزههای اقتصادی دست به مهاجرت میزنند ولی سازمانهای مهاجرتی برای تکتک مهاجران پروندههای خاص طراحی میکنند. از برخی از آنها بویژه مهاجران ایرانی و عرب در غرب آسیا برای تحقیر و تبلیغات رسانهای علیه کشور مبدا استفاده میکنند.
برخی از این مهاجران افراطی و سلفی هم برای مظلومنمایی به نفع صهیونیستها مورد استفاده هستند. به عنوان مثال فرد سعودی که اخیرا در آلمان دست به اقدام تروریستی زد، بهانه لازم را برای مظلومنمایی در اختیار صهیونیستها گذاشت و آنها تبلیغات فراوانی به راه انداختند دال بر اینکه ما در حال مبارزه با چنین افراطیهایی در غرب آسیا هستیم و با توجه به روحیات تروریستی آنها، محق هستیم که با این افراد هر طور که میخواهیم رفتار کنیم.
در عمل هم پس از اقدامات این فرد سعودی در آلمان، صهیونیستها در رسانههای خود چنین تبلیغات کردند که ما در غرب آسیا در حال مقابله با چنین موجودات افراطی هستیم که حتی اگر مدعی سکولار بودن بشوند هم در عمل باز خوی افراطی و ضد غربی خود را کنار نگذاشتهاند.
تحمیق فرهنگی در غرب که ناشی از تربیت رسانهای و فرهنگی متاثر از نتفلیکس و مکدونالد است، باعث میشود درک این ظرافتهای رسانهای و جریانسازیهای خطرناک و دروغین برای اکثریت مردم ممکن نباشد. لذا رسانههای تحت کنترل صهیونیستها به راحتی چنین القا میکنند که آمریکا باید به خواست اسرائیل با ایران بجنگد، زیرا اسرائیل مانند یک سد مستحکم در حال نبرد با افراطیهای ایرانی است که مروج خشونت و تروریسم هستند.
ساکنان اروپا و آمریکا درک نمیکنند که اتفاقا این ایران است که با افراطیگری، ویرانطلبی، خشونت و تبلیغات دروغین صهیونیستها میجنگد و شکست تلاش ایران برای مهار صهیونیسم افراطی و متجاوز، آینده اروپا و آمریکا را نیز تهدید خواهد کرد.
افکار عمومی در غرب درک نمیکنند که اتفاقا اسرائیل و همدستان آن در دولت آمریکا هستند که داعش، القاعده و تروریستهای تحریرالشام را پرورش داده و حمایت میکنند و آنها را توسط ترکیه و برخی کشورهای عربی جنوب خلیج فارس به جان مردم غرب آسیا انداختهاند.
این واقعیت که نیروهای تکفیری در جریان جنگ یک دهه قبل در سوریه در بیمارستانهای اسرائیل درمان میشدند بهراحتی به فراموشی سپرده میشود و جولانی، رهبر تروریستهای تحریرالشام با مرتب کردن ریش و استفاده از کراوات، چهره خود را بازسازی کرده و اقدامات وحشیانه نیروهای وی در جهت قتل و شکنجه کردها، علویان، اعراب معترض و... در شهرهای مختلف سوریه به طور گسترده سانسور میشود و در نهایت جولانی از فهرست تروریستهای تحت تعقیب دولت آمریکا نیز حذف میشود تا بازی مورد نظر غرب را انجام دهد.
از سوی دیگر، تبلیغات اسرائیل درباره ناامن بودن اروپا برای زندگی یهودیان با هدف خنثی کردن روند مهاجرت شدید یهودیان از اسرائیل پس از جنگ ۴۵۰ روزه اخیر شدت گرفته است. شخص نتانیاهو و رسانههای تحت کنترل وی در سراسر جهان، به طور نامحسوس ایده در حال فروپاشی بودن اروپا و تضعیف موقعیت آن را به دلیل مشکلات اقتصادی، تداوم و تشدید حضور مهاجران تکفیری و افراطی و... تبلیغ میکنند.
نتانیاهو با ترساندن یهودیان اروپا برای بازگشت آنها به اسرائیل زمینهسازی میکند و از سویی رسانههای صهیونیستی و غربی، سلفیها و تکفیریهای داعشی و القاعده را نمایندگان اسلام جا زده و این واقعیت را کتمان میکنند که ایران و دولت قبلی سوریه و نیروهای مقاومت در حال نبرد با این افراطیها بودهاند و این نیروهای افراطی که در جهان اسلام اکثریت هم ندارند توسط همان اسرائیل و غرب خلق شده و مورد حمایت همانها هستند.
در تبلیغات رسانهای غرب و اسرائیل مرتب ادعا میشود آنها در حال نبرد با افراطیون تکفیری و داعشی هستند و این طنز تلخی است که خنثی کردنش نیز کار سادهای نیست! در عمل، واقعیت کوچاندن نیروهای تکفیری و سلفی و افراطی به غرب توسط سازمانهای مهاجرتی یهودی با هدف ترساندن یهودیان و بازگرداندن آنها به اسرائیل و نیز زمینهسازی برای تضعیف اروپا مخفی نگه داشته میشود و البته توجیه مناسب برای جنگافروزی علیه جهان اسلام نیز از این طریق فراهم میشود.
در این شرایط بازنمایی دفاع نیروهای مقاومت از اقلیت مسیحی در سوریه و لبنان و تلاش ایران و جبهه مقاومت برای جلوگیری از کشتار مسیحیان توسط تروریستهای تحریرالشام در سوریه و نیز افشای بیشتر حملات وحشیانه تکفیریها و صهیونیستها به کلیساهای مسیحیان در سوریه و قدس و تخریب اموال مسیحیان و حمله به کسبوکارهای آنها توسط 2 گروه متحد صهیونیست و تکفیری، میتواند بسیاری از این تبلیغات دروغین را برملا کند و به ایجاد یک نظام تحلیلی جدید در غرب برای مردم غیرمطلع از واقعیات کمک کند.
یهودیان خود را قوم برگزیده خدا میدانند و بر این باورند که مسیحیان در کثافت و آتش در جهنم میسوزند؛ امری که با تبلیغات شدید نظام کلیسای تحت تاثیر صهیونیسم بعد از جنگ دوم جهانی به فراموشی سپرده شد. لذا نبردی که در غرب آسیا در جریان است نبرد بین اسرائیل و فلسطین نیست. این یک نبرد، نبرد گسترده خیر و شر است.
صهیونیستها با رویهای که در پیش گرفتهاند آمریکا و اروپا را نیز به ویرانی میکشند تا بر جهان مسلط شوند. آنها به دنبال نابودی هر گونه هویت مستقل هستند تا هیچ نیروی مقاومی برای نبرد با آنها وجود نداشته باشد و سلطه صهیونیسم بر جهان ادامه یابد.
اگر آمریکا و بویژه اروپا در برابر این سلطهطلبی خطرناک صهیونیسم از خواب بیدار نشوند، در آینده تضعیف مداوم و نابودی خود را در برابر این غده سرطانی شاهد خواهند بود. در این شرایط پیشرفت فناوری مانند یک شمشیر دولبه عمل میکند؛ از یک سو ذات بیمرکز اینترنت که فرصت اظهارنظر را در اختیار هر کسی قرار میدهد، افشای ماهیت تلاش صهیونیستها را ممکن کرده است و از سویی از راه رسیدن فناوریهایی مانند هوش مصنوعی در آینده به سلطه و کنترل شدید فکر و ذهن انسان میانجامد و در این شرایط آغاز جنبشهای رهاییبخش و به موفقیت رساندن آنها کار سادهای نخواهد بود.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|