آتش در خرمن اروپا
رضا رحمتی: مشاجره 28 فوریه ترامپ و ولودیمیر زلنسکی نقطه عطفی در تاریخ روابط اروپا و آمریکا بود. این مشاجره توانست به سرعت خود را به تیتر نخست تمام صفحات رسانهای بینالمللی تبدیل کند؛ مشاجرهای پر از تحقیر زلنسکی، سرشار از ناامیدی ترامپ و معاونش نسبت به اوکراین و البته برای اروپا و ناتو پرمصیبت. شاید اینک بتوان عریانتر دلایل گریههای رئیس کنفرانس امنیتی مونیخ در انظار عمومی در 29 بهمن امسال را درک کرد. این مشاجره را از چند منظر میتوان آتشی در خرمن اروپا به عنوان مهمترین همپیمان تاریخی و استراتژیک آمریکا قلمداد کرد.
1- جدایی اروپا از آمریکا؟ ترامپ در مهمترین دیدارش از ابتدای ورود به کاخ سفید تاکنون، با ولودیمیر زلنسکی برخورد کرد؛ برخوردی جنجالی، آتشین، یکطرفه، تحقیرآمیز و از موضعی بالا به پایین. در واقع این دیدار، یکی از مهمترین شکافهای آمریکا و اروپا نه در شرایط کنونی، بلکه در سالهای آتی نیز خواهد بود. روابط اروپا و آمریکا که در یک قرن گذشته روابطی در هم تنیده بود و در بالاترین سطوح استراتژیک ریشه دوانده بود، همواره مورد احترام مقامات آمریکایی بوده است. اگرچه حتی در دورههایی از ریاستجمهوری دموکراتها این روابط مخدوش شده است اما هیچگاه آمریکا روایت امنیتی رسمی خود را از روایت امنیتی موجود در اروپا جدا نکرده است. اگر هم گاهی روابط تیره شده، باز به مدار اصلی خود بازگشته است. برای مثال موضوع جاسوسی دولت آمریکا در زمان اوباما از مقامات اروپایی همچون آنگلا مرکل، اگرچه سروصداهای بسیاری به پا کرد اما در نهایت به سبب یکدستی روایت اروپا و آمریکا روابط تنشآلود موقت بین ۲ طرف از بین میرفت. به صورت تاریخی از روابط بین اروپا و آمریکا به عنوان «بالاترین سطح روابط استراتژیک» بین کشورها یاد شده است.
2- آمریکا در کنار روسیه، در مقابل اروپا؟ جنبه دیگر مشاجره ترامپ و زلنسکی را باید از بین بردن استعاره سنتی آتلانتیکمحوری و فراآتلانتیکی قلمداد کرد؛ استعارهای که سبب شکل گرفتن ناتو در مقابل شوروی و کشورهای بلوک شرق شد. ایالات متحده با شکل دادن به همین استعاره توانست بر اهمیت ناتو در دوره بعد از فروپاشی اتحاد شوروی و دوام آن تا دهه سوم قرن بیست و یکم اصرار ورزد. امنیتیسازی شوروی و روسیه دلیل پایدار و موجهی بود که آمریکا با استفاده از آن میتوانست روسیه را به عنوان یک پروژه امنیتی تعریف کرده و سیاستهای میلیتاریستی خود در سطح بینالمللی را با تقویت پایگاههای نظامی در سرتاسر جهان تسریع کند. اساسا بعد از جنگ دوم جهانی، ایالات متحده تمام تلاش خود را برای تسلط این روایت روسهراسی انجام داد که مهمترین عرصه و گرانیگاه آن را میتوان در همین جنگ اوکراین مشاهده کرد. با تسلط همین روایت، مقامات کاخ سفید موفق به اعطای کمکهای چشمگیر به اوکراین شدند. سال 2024 بر اساس گزارشی که پنتاگون منتشر کرده، از آغاز جنگ اوکراین در فوریه ۲۰۲۲، آمریکا بیش از 55.4 میلیارد دلار به اوکراین کمک کرده است. در این گزارش، فهرستی از مهمات پدافندی، توپخانهای، سامانههای خمپارهانداز، موشک ضدتانک و ضدناو، تانک، بالگرد، پهپاد و یک دوجین سختافزار و جنگافزار آمده است. پیشتر پیشنهادات کمک نظامی به کییف برای گرفتن چراغ سبز از کنگره، با چالشهای زیادی روبهرو بود به طوری که امسال یک بسته ۶۱ میلیارد دلاری به دلیل مخالفت جمهوریخواهان، ماهها در کنگره آمریکا بلاتکلیف بود و در نهایت در ماه آوریل با تقلای فراوان تصویب شد. به این فهرست باید بسیاری از کمکهای اطلاعاتی و لجستیکی آمریکا در جنگ اوکراین و روسیه را نیز اضافه کرد. در حالی که یکی از دلایل تشدید وضعیت نظامی در جنگ اوکراین همین کمکهای بیحساب و کتاب طرفهای ثالث به طرفین بوده است، همین موضوع از دلایل عصبانیت ترامپ از زلنسکی بود. معمای اصلی ترامپ که در نشست با رئیسجمهور فرانسه از آن رونمایی کرد این بود: «چرا در حالی که آمریکا کمکهای بلاعوضی به اوکراین در این جنگ داشته، اروپا اگر کمکی کرده به صورت وام بوده است». به همین دلیل موضوع قرارداد در اختیار گرفتن معادن نادر اوکراین در قبال کمکهای نظامی آمریکا توسط ترامپ مطرح شد.
3- حقارت اوکراین و اروپا: در کارنامه ترامپ سابقه رفتارهای تحقیرآمیز زیاد است. ترامپ پیشتر در دور نخست ریاستجمهوریاش نیز کشورهای دیگر را با تحقیر خطاب میکرد. برای نمونه همواره به صورت تحقیرآمیزی عربستان سعودی را مورد خطاب قرار داده است. او پیشتر گفته بود عربستان باید سهچهارم ثروت خود را به آمریکا بابت حمایتهای داخلی و خارجی نیروهای نظامی ما از این رژیم بپردازد. ترامپ مه 2018 گفته بود: «۷ تریلیون دلار در خاورمیانه هزینه کردهایم و هیچ چیزی به دست نیاوردیم؛ کشورهای ثروتمندی در آنجا هستند و هزینه آن را پرداخت خواهند کرد». ترامپ بارها کشورهای عربی بویژه اعضای شورای همکاری خلیجفارس را تهدید کرده بود در صورت عدم فرمانبرداری از تصمیمات آمریکا که در راستای سیاستهایش در منطقه خواهد بود، آنها را مجازات خواهد کرد. به این فهرست حقارتهای دیگری هم اضافه میشود. رئیسجمهور آمریکا پیشتر در اردیبهشت 1398 درباره عربستان سعودی گفته بود، «کشورهایی هستند که بسیار ثروتمند هستند، به یک تماس تلفنی فکر کنید که ما با آن ۵۰۰ میلیون دلار به دست آوریم... آنها جز پول، چیز دیگری ندارند اما ما به آنها یارانه میدهیم... اما آنها ۴۵۰ میلیارد دلار به ما اختصاص دادند و من نمیخواهم این پول را از دست بدهم... من با پادشاه (ملک سلمان) تماس گرفتم. من پادشاه را دوست دارم... شما پول زیادی دارید...». این بخشی از سخنانی است که دونالد ترامپ پیشتر درباره عربستان سعودی گفته بود. رفتار ترامپ با زلنسکی یادآور رفتارهای ترامپ با ملک سلمان پادشاه عربستان، ملک عبدالله پادشاه اردن و دیگر سران عربی است. همین چند روز پیش بود که ترامپ در دیدار با ملک عبدالله به صورت تحقیرآمیزی درباره اردن و کوچ اجباری فلسطینیها به کشورش صحبت کرد؛ گویی درباره یکی از شهرهای آمریکا سخن میگوید. در آنجا هم پادشاه اردن با پریشانی و اضطراب در نهایت به صورت تحقیرآمیزی نشست با ترامپ را ترک کرد اما این بار ماجرا نه درباره یک کشور خاورمیانهای، بلکه درباره مهمترین متحد تاریخی آمریکا یعنی اروپا بود. تحقیر زلنسکی و مشاجره ترامپ و ونس با زلنسکی در واقع خرد کردن پایههای اروپا بود.
4- ترامپ و ناتو؛ یک طلاق دیگر در راه است؟ ترکش دیگر مشاجره ترامپ و زلنسکی احتمالا به ناتو برخورد خواهد کرد. ترامپ نسبت به هزینهکردهای آمریکا در ناتو هم ایرادات جدی وارد کرده است. یکی از مهمترین ایراداتی که ترامپ به ناتو میگیرد این است که توزیع بودجه ناتو به صورت متناسب و مساوی نیست و کشورهای دیگر عضو ناتو باید بودجههای خود برای این سازمان بپردازند و هزینههای این سازمان را از دوش آمریکا بر دارند. ترامپ بارها گفته است نمیتواند افزایش بودجه ناتو از سوی آمریکا را بپذیرد. ترامپ در دور نخست ریاستجمهوریاش در 2018 نیز در نامهای خطاب به آلمان و سایر اعضای اروپایی ناتو با محتوای انتقاد نسبت به سهم کشورهای اروپایی در ناتو نوشته بود «صبر آمریکا در این باره رو به لبریز شدن است». به دلیل انتقادات ترامپ نسبت به این موضوع بود که اعضای معظم ناتو به سمت اختصاص 2 درصد تولید ناخالص ملی خود به بودجه نظامی ناتو حرکت کردند. ترامپ در آن نامه خطاب به «آنگلا مرکل» صدراعظم وقت آلمان نوشته بود: «در حالی که آلمان از رونق اقتصادی خوبی برخوردار است، این قابل تحمل نیست که ایالات متحده هزینه دفاع از آن را بپردازد». او در پایان این نامه با لحنی تند نوشته بود: «آنگلا مرکل! من بیش از این نمیتوانم از تو و آلمان دفاع کنم. همه باید سهم خود را به طور برابر پرداخت کنند». حالا دوباره موضوع ناتو موضوع مورد انتقاد ترامپ در روابط با اروپا شده است و باید دید ترامپ آیا از ناتو طلاق خواهد گرفت؟