راهبرد تهران در مواجهه با تحرکات واشنگتن
حامد پارسا: در چشمانداز پیچیده روابط ایران و ایالات متحده، بویژه در دوران اخیر، مفهوم «مذاکره غیرمستقیم» به عنوان یک راهبرد کلیدی از سوی تهران مطرح شده است. این رویکرد، فراتر از یک انتخاب دیپلماتیک صرف، نشاندهنده نگرش ایران به مدیریت تعاملات با قدرتی است که سابقه تاریکی در پایبندی به تعهدات از خود نشان داده و همزمان، تمایل به بهرهبرداری رسانهای از هرگونه تماس دیپلماتیک دارد.
* چرا مذاکره غیرمستقیم میان ایران و آمریکا؟
از منظر ایران، دلایل متعددی برای ترجیح این روش وجود دارد. نخست، اجتناب از مشروعیتبخشی به رفتار و بدعهدی دولتی که به صورت یکجانبه از توافقات بینالمللی خارج شده و سیاست فشار حداکثری را در پیش گرفته است. مذاکره مستقیم میتواند به عنوان عادیسازی این وضعیت تلقی شود. دوم، مذاکره غیرمستقیم به ایران امکان میدهد ضمن ارسال پیامهای لازم و سنجش مواضع طرف مقابل، کنترل بیشتری بر روند و محتوای تعاملات داشته باشد و از افتادن در دام بازیهای رسانهای یا فشارهای ناخواسته حین مذاکرات مستقیم جلوگیری کند. این روش، فضایی برای تمرکز بر محتوا به جای گرفتار شدن در تشریفات و نمادگرایی فراهم میکند.
* علل اعلام تمایل به مذاکره از سوی ترامپ و ملاحظات رسانهای
اینکه چرا شخصیتی مانند دونالد ترامپ، بهرغم سیاستهای تند، گاه به صورت علنی از تمایل به مذاکره سخن میگوید، از دیدگاه تحلیلگران ایرانی قابل تأمل است. این اظهارات میتواند با اهداف داخلی، تلاش برای نمایش چهرهای اهل مذاکره و توافق در عرصه بینالمللی، یا ایجاد فشار روانی بر ایران مرتبط باشد. اعلام عمومی این موارد، فضا را بشدت رسانهای میکند و این یکی از ملاحظات اصلی ایران است. تهران میکوشد از تبدیل شدن مذاکرات به یک نمایش تبلیغاتی که هدف آن بیش از حل مسائل، تأثیرگذاری بر افکار عمومی یا کسب امتیازات یکطرفه باشد، جلوگیری کند. مذاکره غیرمستقیم میتواند موجب این شود تعاملات تا حدی از کانون توجه رسانهها، بویژه رسانههای جریان اصلی، دور نگه داشته شود.
* همزمانی فشار و دیپلماسی؛ الگوی آشنا
پرسش کلیدی این است که آیا همزمان با طرح آغاز مذاکره، خط بیثباتسازی و ایجاد نارضایتی داخلی در ایران توسط آمریکا دنبال میشود؟
شواهد و تجربیات گذشته نشان میدهد این ۲ مسیر غالبا به صورت موازی توسط واشنگتن پیگیری میشود. ارائه سیگنالهای دیپلماتیک همزمان با حفظ و تشدید تحریمها یا حمایت از جریانهای برانداز، یک تاکتیک شناخته شده است. راهبرد ایران مبتنی بر هوشیاری در برابر این الگوی دوگانه است؛ به نحوی که ضمن باز گذاشتن کانالهای کنترلشده برای تعامل احتمالی، در برابر فشارهای جانبی مقاومت کرده و انسجام داخلی را حفظ کند.
* اختلافات درونی در واشنگتن؛ واقعیت یا نمایش؟
وجود دیدگاههای متفاوت در میان مقامهای آمریکایی نسبت به نحوه مواجهه با ایران (برای مثال، رویکرد سختگیرانه افرادی چون تام کاتن در برابر دیدگاههای منعطفتر یا عملگرایانهتر که گاه از سوی چهرههایی مانند ویتکاف - یا افراد مشابه در دولت ترامپ - مطرح میشود) واقعیتی است که تهران آن را رصد میکند. با این حال، ایران از گرفتار شدن در دام تحلیلهای سادهانگارانه مبنی بر وجود شکافهای عمیق و قابل بهرهبرداری پرهیز دارد. سیاست اصولی ایران که ریشه در رهنمودهای رهبر انقلاب دارد، بر عدم اعتماد به کلیت نظام حاکمه آمریکا استوار است، فارغ از اینکه کدام جناح یا فرد در مقطعی خاص صدای بلندتری داشته باشد. ۲ بار مخالفت صریح و علنی رهبر انقلاب با مذاکره مستقیم تحت فشار، پاسخی به همین رویکردهای متغیر و غالبا غیرصادقانه بود.
* روایت تعاملات اخیر؛ از پیام تا پاسخ
مرور سیر وقایع اخیر، این چارچوب تحلیلی را روشنتر میکند: از ارسال پیامهای غیررسمی و یادداشتهای غیراجرایی توسط دولت ترامپ، تا پاسخ قاطع و اصولی ایران مبنی بر عدم امکان مذاکره تحت تهدید و تحریم که توسط عالیترین سطح نظام تبیین شد. در ادامه، پستهای مکرر ترامپ در فضای مجازی که ترکیبی از تهدید و تمایل به توافق بود و واکنشهای دیگر در سطوح دیپلماتیک (مانند کامنت ویتکاف برای وزیر امور خارجه ایران)، همگی نشاندهنده تلاش آمریکا برای کشاندن ایران به یک بازی دیپلماتیک با قواعد نامشخص و احتمالا نامتوازن بود. راهبرد ایران در تمام این مراحل، حفظ موضع اصولی، مدیریت هوشمندانه تعاملات غیرمستقیم و افشای ماهیت فشارهای آمریکا بوده است.
* دیپلماسی هوشمندانه در بستر مقاومت
در نهایت، رویکرد مذاکره غیرمستقیم از سوی ایران، نه یک انتخاب از سر ناچاری، بلکه یک استراتژی فعال و هوشمندانه برای مدیریت یکی از پیچیدهترین پروندههای سیاست خارجی در شرایط تهدید نظامی و بیاعتمادی عمیق است. این روش به تهران اجازه میدهد ضمن حفظ اصول و عزت ملی، منافع خود را دنبال کرده و در برابر تاکتیکهای فشار و عملیات روانی واشنگتن ایستادگی کند، بیآنکه درگیر نمایشی شود که نتیجه آن از پیش تعیینشده به نظر میرسد.