بازار مسگرها!
عبدالله دارابی: حاشیه، ظاهر و باطن فوتبال ما را احاطه کرده و این نتیجه بدعتها، سیاستها، اهمالها، رفتارها و تصمیمات غلط تصمیمگیران فوتبال از فدراسیون گرفته تا باشگاهها و رسانههاست و دیگر در همه سطوح فوتبال امری عادی جلوه میکند!
۱- در یک مسابقه فوتبال زیر ۱۸ سال کشور به میزبانی یزد، میدان فوتبال علنا چاله میدان میشود و عرصه جنگ! تبر، قمه و داس(!) ابزار هجوم به یک مشت جوان که در میدان فوتبال هستند، میشود و متاسفانه رفتار پلیس با مهاجم تبر به دست که قصد حمله به بازیکنان جوان و مربیان درون زمین را دارد نیز چندان از ملاطفت فراتر نمیرود! آخر زمین فوتبال، محل بازی و نشاط و مسابقه رسمی جوانان زیر ۱۸ سال است یا انواع سلاحهای سرد خطرناک و ضرب و جرح شدید دسته جمعی؟! از فحاشی در رقابتهای حساس و مهم به کجاها و چه رفتارهایی که نرسیدهایم!
۲- در خرمآباد، لیدر تیم میزبان با بلندگو علنا سیبل موردنظر فحاشیها را تعیین میکند و باز هم ناموس بیچاره بیخبر از همه جای یکی از بازیکنان. پس از بازی نیز ضرب و جرح سرپرست تیم میهمان توسط یکی از عوامل تیم میزبان! یک طرف قضیه قصور یا سهلانگاری عوامل برقراری نظم و امنیت این بازی در برخورد جدی است و بدون تعارف، طرف دیگر که از ریشههای این قضیه است؛ اهمالهای پرتعداد قبلی انجامشده از مسؤولان باشگاهی است که ۲۹ هفته در قبال فحاشی هوادارانش نسبت به ناموس بازیکن سابق خویش سکوت اختیار کردند و بیرودربایستی از این حرکت، متاسفانه قند هم در دلشان آب میشد تا اینجا همشهریهای آن بازیکن سابق، ناموس بازیکن فعلی این تیم را آماج فحاشی قرار دهند تا جایی که بازیکن، مستاصل سراغ کمیته انضباطی را بگیرد! فتوت، مروت، اخلاق و جوانمردی چه بیصدا از فوتبال ما رخت بربسته و در آن مسؤولان در سطوح مختلف نقش انکارناپذیر دارند، چون همه چیز را در کسب پیروزی به هر طریق و دوام مسؤولیت خویش دیدهاند!
۳- پخش زنده بازی یکی از پرطرفدارترین تیمهای لیگ برتر که اتفاقا در تهران نیز برگزار میشد از شبکه نسیم تلویزیون! در حالی که سابقا رسم سیمای ملی این بود که بازی برگزار شده در تهران را از شبکه ۳ پخش میکرد مگر در شرایطی که بازی دیگر که در شهرستانها برگزار میشد از اهمیت و حساسیت ویژهای برخوردار بود. نکته ماجرا تماس تلفنی مجری برنامه با سرمربی تیم پرطرفدار برای کسب رضایت وی جهت تغییر ساعت بازی است تا پخش بازی به شبکه نسیم سیما نرود و از آن طرف وارونه جلوه دادن اصل قضیه برای مخاطب توسط همان مجری محترم! آخر مجری تلویزیون چه سمتی در تعیین ساعت بازی میتواند داشته باشد؟! نکته تاسفبار این اتفاق، کریخوانی سخیف، بیشرمانه و دور از ادب وزیر اسبق ارتباطات در فضای مجازی برای هواداران تیم رقیب با موضوع پخش تلویزیونی بازی است، کسی که داعیه ریاستجمهوری را نیز در سر میپروراند! البته از کسی که در دوران وزارتش نیز چنین کریخوانیهای نازلی بدون در نظر گرفتن منزلت و جایگاه والای «حقوقیاش» برای هواداران تیم رقیب داشت و در جواب مجری برنامهای رادیویی که عواقب نامطلوب این عمل را با توجه به جایگاهش بدو متذکر شد، میگفت: «به من و خانوادهام فحش خواهند داد، شما چرا نگران میشوید؟» نمیتوان انتظار چندانی داشت! حقیقتا «درک با مدرک و مقام حاصل نمیشود».
القصه! در گذشته در بروز بداخلاقیها در فوتبال، دستی بر رو نیز گرفته میشد ولی متاسفانه چنان افسار کار را رها کردهایم که دیگر نهتنها در ظاهر دستی بر رو گرفته نمیشود، بلکه روز به روز بر گستردگی و عیان شدن مصادیق بدتر و شدیدتری از انواع بداخلاقیها در فوتبال، فزوده میشود. فوتبال ما اگر در هیچ معیاری پیشرفت نداشته باشد در این معضل پیشرفت چشمگیری دارد متاسفانه! با این روند اسفبار و با وجود برخی مسؤولان نامسؤول این فوتبال، گاهی به نظر میرسد بهترین راهحل «تخته کردن در فوتبال» است!