23/خرداد/1404
|
06:07
۲۲:۰۷
۱۴۰۴/۰۳/۱۸

به عبارت دیگران

گردآورنده، تقی دژاکام:

توصیه‌ میرزا محمدتقی شیرازی به اهالی سامرا

از مرحوم آیت‌الله حاج‌ شیخ‌ عبدالکریم حائری نقل شده است: اوقاتی که در سامرا مشغول تحصیل علوم دینی بودم، اهالی سامرا به بیماری وبا و طاعون مبتلا شدند و همه‌روزه عده‌ای می‌مردند. روزی در منزل استادم مرحوم سیدمحمد فشارکی، عده‌ای از اهل علم جمع بودند. ناگاه مرحوم آقامیرزا محمدتقی شیرازی تشریف آوردند و صحبت از بیماری وبا شد که همه در معرض خطر مرگ هستند. مرحوم میرزا فرمود: اگر من حکمی بکنم آیا لازم است انجام شود یا نه؟ همه اهل مجلس پاسخ دادند: بله. فرمود: من حکم می‌کنم که شیعیان سامرا از امروز تا 10 روز همه مشغول خواندن «زیارت عاشورا» شوند و ثواب آن را به روح نرجس خاتون - والده ماجده حضرت حجت بن الحسن«ع»- هدیه کنند تا این بلا از آنان دور شود. اهل مجلس این حکم را به تمام شیعیان رساندند و همه مشغول خواندن زیارت عاشورا شدند. 
از فردای آن ‌روز تلف ‌شدن شیعه موقوف شد و همه‌روزه تنها عده‌ای از سنی‌ها می‌مردند به ‌طوری که بر همه آشکار شد. برخی از سنی‌ها از آشنایان شیعه خود پرسیدند: سبب اینکه دیگر از شما کسی تلف نمی‌شود چیست؟ آنان گفتند: زیارت عاشورا. آنها هم مشغول شدند و بلا از آنها هم برطرف شد. 
سیدعبدالحسین دستغیب/ داستان‌های شگفت
حکایت شماره ۱۴۸- صص ۳۹۹ و ۴۰۱

***
چرا هر چه می‌شنویم باور می‌کنیم؟

جهانی که در آن زندگی می‌کنیم برای اغلب ما، تقریباً حالتی پیدا کرده است که از درک آن عاجز شده‌ایم. هیچ تصویر و تصور جامع و کاملی از آن نداریم. هیچ دلیل و مطلب قابل قبولی هم، چه در عالم واقع و چه در عالم ذهن، نمی‌توانیم پیدا کنیم که خلاف مطلبی را که می‌شنویم، اثبات کند. حتی به زمینه‌ای و یا عاملی هم برخورد نمی‌کنیم که باعث شود در آنچه می‌شنویم تردید روا داریم، بیندیشیم و تناقضات آن را پیدا کنیم. هر چه را که می‌شنویم باور می‌کنیم، زیرا دلیلی برای باور نکردن نداریم... امروز همان‌گونه که راه‌های مرتبط به مشیت الهی برای ما مبهم و پر از اسرار است، سیر جریان رخدادها و فرآورده‌های صنعتی و تکنولوژیکی نیز همان‌طور شگفت‌انگیز و آکنده از معما و اسرار نهانی است. 
نیل پستمن/ تکنوپولی
صادق طباطبایی - (تهران: انتشارات مؤسسه اطلاعات، ۱۳۸۶) - صص ۱۰۰ و ۱۲۰

***
همه ‌چی به وقتش میاد

دوفارژ آه بلندی کشید و گفت:
- آخه حذف یه نفر به دست صاعقه چقدر زمان می‌بره؟ هان؟ بگو دیگه.
همسرش لبخندی زد و پاسخ داد:
- اول تو بگو درست ‌شدن صاعقه چقدر طول می‌کشه؟ 
دوفارژ کمی چشمانش را تنگ کرد و به فکر فرو رفت. همسرش در حالی که به سمت او می‌رفت ادامه داد:
- وقتی زلزله میاد، تو یه ثانیه همه ‌چی رو کن‌فیکون می‌کنه اما تا بخواد بیاد طول می‌کشه، زمان می‌خواد.
- آره، درسته. حق با توئه.
- اما وقتی زمانش برسه دیگه هیشکی جلودارش نیست. هیشکی هم از اومدنش خبر نداره. نشستی، یه دفعه زمین زیر پات می‌لرزه و سقف رو سرت خراب می‌شه. از من به تو نصیحت، هیچ‌وقت نمی‌‌تونی میوه روی درخت رو وادار به رسیدن کنی. اون خودش باید برسه اما وقتی رسید خودش می‌افته. هیشکی نمی‌تونه جلوی افتادنش رو بگیره. زمانِ هر چیز توی خود اون چیزه. پس به خودت زجر نده. بهت قول می‌دم همه ‌چی به وقتش میاد. همون‌‌طور که ابرا باید دور هم جمع بشن و صاعقه درست کنن. به قیافه آدم‌هایی که می‌بینی نگاه کن. این وضع قابل قبول نیست. ابرها دارن کم‌کم دور هم جمع می‌شن.
چارلز دیکنز/ داستان دو شهر 
فریدون رضوانیه - (چاپ اول، نشر بهبود، ۱۳۹۵) صفحه ۱۶۵

***
کتاب‌سوزان بزرگ فرانسه در الجزایر

در نهم ژوئن 1962 بر اثر آتش‌سوزي بزرگ دانشگاه الجزيره در پايتخت کشور الجزاير، بيش از 500 هزار نسخه از کتاب‌هاي نفيس کتابخانه اين دانشگاه از بين رفت. بيشتر اين کتاب‌ها، از منابع و مآخذ مهم و کم‌نظير بود. آتش‌سوزي دانشگاه الجزيره و کتابخانه آن توسط افراد ارتش سرّي فرانسه در الجزيره انجام گرفته بود. ارتش سري، از نظاميان فرانسوي مخالف اعطاي استقلال به الجزاير تشکيل شده بود. اين حريق يکي از ده‌ها مورد آتش‌سوزي‌ای بود که در اين روز در الجزاير روي داد و در اغلب آنها، افراد ارتش سرّي فرانسه دست داشتند.
روزنامه خراسان/ 19 خرداد 1394

***
مناجات سنایی

ملکا! ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره که توام راه نمایی
همه درگاه تو جویم، همه از فضل تو پویم
همه توحید تو گویم که به توحید سزایی
تو حکیمی، تو عظیمی، تو کریمی، تو رحیمی
تو نماینده فضلی، تو سزاوار ثنایی
نبد این خلق و تو بودی، نبود خلق و تو باشی
نه بجنبی، نه بگردی، نه بکاهی، نه فزایی
لب و دندان سنایی همه توحید تو گوید
مگر از آتش دوزخ بودش روی رهایی
سنایی غزنوی/ دیوان اشعار‌

ارسال نظر
پربیننده