
محمدامین هدایتی: موضوع فعالسازی مکانیسم ماشه از سال گذشته، همزمان با طرح موضوع مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا مطرح شد. طبق برجام، 28 سپتامبر ۲۰۲۵ یعنی (۶ مهر ۱۴۰۴)، قطعنامه ۲۲۳۱ منقضی میشد و زمان ۶ قطعنامه تحریمی شورای امنیت به پایان میرسید. با این حال، اروپاییها در اقدامی خلاف قانون و مغایر با مقررات بینالمللی، از تصمیم خود برای فعالسازی مکانیسم ماشه خبر دادند. مکانیسم ماشه یکی از بندهای توافق جامع اقدام مشترک یا همان برجام بود. طبق این بند، هر کدام از طرفین که نسبت به عدم اجرای تعهدات طرف مقابل در این توافقنامه معترض بودند، میتوانستند حق اعمال شکایت و لغو تعهدات خود و در نهایت لغو توافق را پیگیری کنند. از همان ابتدای امضای برجام، منتقدان به شیوه مذاکرات دولت حسن روحانی با ۱+۵ نسبت به این بند و تبعات سیاسی و اقتصادی آن برای ایران هشدار دادند. در مفاد این بند، امکان سوءاستفاده آمریکا یا تروئیکای اروپا برای از بین بردن توافق و بازگرداندن تحریمهای شورای امنیت ایجاد شده بود. از همه نگرانکنندهتر، فرآیند اجرایی بازگرداندن قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران بود. مفاد این بند به گونهای تدوین شده بود که هر کدام از کشورهای غربی، صرفا با طرح بهانه عدم اجرای تعهدات ایران، بدون هیچ مانعی و در مدت یک ماه پس از طرح موضوع در شورای امنیت، میتوانستند قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران را فعالسازی کنند. پس از امضای برجام، کارشناسان و منتقدان با استناد به مفاد بند مکانیسم ماشه، درباره تبعات شیوه نگارش این بند هشدار دادند. سال گذشته پس از طرح موضوع مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و آمریکا و پس از شنیدن زمزمههای تصمیم اروپاییها برای استفاده از این بند، بار دیگر کارشناسان درباره امکان سوءاستفاده ۳ کشور اروپایی از بند مکانیسم ماشه هشدار دادند.
به هر حال آن زمان، این تصمیم تروئیکای اروپا ذیل موضوع مذاکرات ایران و آمریکا قرار گرفت. آنهایی که نسبت به این مذاکرات خوشبین بودند، مدعی بودند در صورت حصول توافق میان ایران و آمریکا، موضوع فعالسازی مکانیسم ماشه خود به خود منتفی خواهد شد. پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی و آمریکا علیه ایران، این بار ۳ کشور اروپایی جدیتر از قبل، از تصمیم خود برای فعالسازی مکانیسم ماشه خبر دادند. آنها ۳ شرط را به عنوان شروط عدم فعالسازی مکانیسم ماشه مطرح کردند:
الف - بازرسی آژانس از تاسیسات هستهای مورد هدف قرار گرفته شده ایران
ب - کسب اطلاعات یا تعیین تکلیف ذخایر اورانیوم ۶۰ درصد ایران
ج - از سرگیری مذاکرات ایران و آمریکا
اروپاییها تاکید داشتند قبل از ۲۷ سپتامبر باید خواستههای آنها توسط ایران اجابت شود. در واقع تروئیکای اروپا اصرار داشت حصول توافق برای عدم فعالسازی مکانیسم ماشه، مشروط به اقدامات یکجانبه و یکسویه ایران است. تروئیکای اروپا میگفت ایران باید قبل از ۲۷ سپتامبر این ۳ شرط را محقق کند، آنگاه آنان مکانیسم ماشه را فعال نمیکنند.
در واقع آنها در پی تحمیل این شرایط به ایران بودند که تهران شروط آنها را انجام دهد، سپس منتظر وعده اروپا برای عدم فعالسازی مکانیسم ماشه باشد. قاعدتا این فرمت پیشنهادی اروپاییها غیر قابل قبول بود، چرا که رفتار آمریکا و اروپا در جریان وقوع جنگ ۱۲ روزه و در جریان آن، باعث ایجاد یک بیاعتمادی فراگیر در ایران نسبت به آنها شده بود. ضمن اینکه عملکرد آمریکا و ۳ کشور اروپایی در قبال برجام نشان میداد این ۴ کشور مطلقا به تعهدات خود پایبند نیستند، بویژه رفتاری که اروپا پس از خروج آمریکا از برجام از خود نشان داد، حاکی از فقدان استقلال سیاسی اروپا نسبت به آمریکا در قبال ایران بود. به همین خاطر ایران کمترین اعتمادی به اروپا برای پایبندی به تعهداتش نداشت. از سویی، وقوع جنگ ۱۲ روزه، سیاست دولت آمریکا در قبال ایران را آشکار کرد. بر همین اساس، مشخص بود اروپا نمیتواند رفتار و سیاستی متفاوت از این سیاست آمریکا در قبال ایران در پیش گیرد.
به همین خاطر ایران نمیتوانست روی وعده اروپاییها مبنی بر عدم فعالسازی مکانیسم ماشه، آن هم پس از انجام شروط سهگانه آنها حساب کند اما اروپا بر این موضع اصرار داشت. دلیل این موضع تروئیکای اروپا این بود که آنها تصور میکردند پس از جنگ ۱۲ روزه، ایران از یک موضع ضعیف وارد مذاکرات با اروپا خواهد شد و به همین خاطر، بر شروط و نحوه اجرایی شدن آنها اصرار داشتند. در مقابل این سیاست تروئیکای اروپایی، ایران یک سیاست هوشمندانه در پیش گرفت. آنچه ایران پس از توقف جنگ ۱۲ روزه در قبال موضوع فعالسازی مکانیسم ماشه انجام داد، مبتنی بر فهم واقعبینانه از سیاست آمریکا و اروپا در قبال خود بود.
بویژه رعایت ملاحظات و الزامات امنیتی در قبال بازرسی از تاسیسات هستهای، همچنین ذخایر اورانیوم ۶۰ درصد نشان داد ایران بخوبی از نیات پنهان و خطرناک تروئیکای اروپا و همچنین هماهنگیهای پشت پرده آنها و آمریکا در این باره مطلع است. به همین خاطر ایران ضمن اینکه در حوزه دیپلماسی گارد خود را باز کرد، در قبال این ملاحظات امنیتی و توان بازدارندگی هستهای خود، نهایت دقت را انجام داد اما ظرافت سیاست ایران، در این بود که ضمن پایبندی بر الزامات امنیتی، یک دیپلماسی فعال را برای حصول توافق در پیش گرفت. دیپلماسی ایران نیز در راستای یک هدف دنبال شد: «جلوگیری از ایجاد یک اجماع بینالمللی علیه ایران». پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، آمریکاییها به دنبال اجماعسازی علیه ایران و تبدیل آن به یک اهرم فشار قوی بودند. کما اینکه این تحلیل نیز وجود داشت که در صورت ایجاد یک اجماع قدرتمند بینالمللی علیه ایران، احتمال حمله مجدد نظامی - اما گستردهتر از جنگ ۱۲ روزه - به ایران نیز وجود خواهد داشت.
بر همین اساس ایران برای جلوگیری از تشکیل این اجماع، ۲ محور را در دستور کار قرار داد:
اول - اثبات حسننیت ایران برای حصول توافق
دوم - اثبات سیاسیکاری تروئیکای اروپا و عدم تمایل آنها به حصول توافق
در این راستا، نخستین اقدام عملی ایران، زیر سوال بردن مبانی حقوقی فعالسازی مکانیسم ماشه بود. ایران با استناد به مفاد برجام و بند مکانیسم ماشه و با اشاره به قوانین بینالمللی درباره توافقنامهها نشان داد اروپاییها به واسطه عدم اجرای تعهدات خود در برجام، طبق مقررات برجام، عملا از این توافق خارج شدهاند. همچنین طبق قوانین بینالمللی، اساسا طرفی که تعهدات و تکالیفش در یک توافق بینالمللی را زیر پا گذاشته، صلاحیت لازم برای طرح ادعا درباره وضعیت پایبندی طرف دیگر به مفاد توافق مزبور را ندارد.
این استدلال منطقی ایران درباره مغایرت فعالسازی مکانیسم ماشه با توافق برجام و قوانین بینالمللی، با همراهی چین و روسیه مواجه شد. چین و روسیه، هم به صورت مجزا و هم در یک نوبت در قالب یک نامه مشترک با ایران، طی نامههایی به شورای امنیت سازمان ملل، فعالسازی مکانیسم ماشه توسط اروپاییها را خلاف قوانین و مقررات بینالمللی دانستند. در واقع ۳ عضو از ۷ عضو برجام، بویژه ۲ عضو از ۵ عضو دائم شورای امنیت، مبانی حقوقی و قانونی فعالسازی مکانیسم ماشه توسط تروئیکای اروپا را زیر سوال بردند. این موضوع باعث ایجاد یک همافزایی دیپلماتیک با چین و روسیه نیز شد. ایران در ۳ ماه اخیر توانست از ظرفیتهای دیپلماتیک چین و روسیه علیه تصمیم اروپا استفاده کند. این همافزایی دیپلماتیک در جلوگیری از ایجاد اجماع جهانی علیه ایران بسیار موثر بود، به گونهای که قطعنامه پیشنهادی چین و روسیه در واپسین ساعات مانده به موعد رسمی فعال شدن مکانیسم ماشه، وجود شکاف عمیق در بین اعضای دائم شورای امنیت علیه ایران را ثابت کرد. کما اینکه اکنون بسیاری معتقدند این شکاف، باعث میشود فرآیند نظارتی شورای امنیت بر سنجش میزان پایبندی کشورها به تحریمهای شورای امنیت علیه ایران، با چالشهای زیادی مواجه شود.
همزمان با همافزایی با چین و روسیه، ایران در عمل نشان داد یک اراده و عزم واقعی برای رسیدن به یک توافق عادلانه با تروئیکای اروپا دارد. بر همین اساس، ایران از ایدههای مطرح شده برای توافق استقبال کرد.
به صورت مشخص ۲ ایده به ایران پیشنهاد شد؛ یک ایده توسط دولت فرانسه به ایران پیشنهاد داده شد. فرانسویها پیشنهاد دادند ایران درباره مسائل فنی یعنی بازرسی از تاسیسات هستهای و ارائه اطلاعات درباره ذخایر اورانیوم غنیشده ۶۰ درصد با آژانس توافق کند. پاریس قول داد در صورت انجام این توافق میان ایران و آژانس، دولت فرانسه مانع فعالسازی مکانیسم ماشه خواهد شد. ایران به این ایده چراغ سبز نشان داد. شامگاه سهشنبه ۱۸ شهریور عباس عراقچی و رافائل گروسی در قاهره، در حضور بدر عبدالعاطی، وزیر خارجه مصر توافقنامه مورد نظر فرانسه را امضا کردند. بر اساس اخبار غیر رسمی، متن این توافق به تایید فرانسه رسیده بود و گروسی پس از تایید فرانسه، این توافقنامه را امضا کرد.
این اقدام ایران، یک گام اساسی برای توافق با تروئیکای اروپا بود. با این حال یک هفته پس از امضای این توافق و پس از مکالمه تلفنی عراقچی با همتایان خود در ۳ کشور اروپایی، وزارت خارجه آلمان بیانیهای صادر کرد و با متهم کردن ایران به عدم پذیرش شروط اروپا، از تصمیم ۳ کشور اروپایی برای فعالسازی مکانیسم ماشه خبر داد. پس از این بیانیه وزارت خارجه آلمان، امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، یعنی همان کشوری که پیشنهاد توافق ایران و آژانس را مطرح کرده بود، در اقدامی معنادار در گفتوگو با شبکه ۱۲ رژیم صهیونیستی گفت فعالسازی مکانیسم ماشه، قطعی است.
این بداخلاقی و بدعهدی اروپاییها بویژه دولت فرانسه، یکی از مصادیقی بود که نشان میداد برخلاف ایران که اراده واقعی برای توافق دارد، کشورهایی اروپایی تمایلی برای حصول این توافق ندارند.
یکی دیگر از ایدههای مطرح شده نیز توسط روسیه ارائه شد. روسها پیشنهادی به ایران دادند که مهمترین بند آن، مربوط به معاوضه ذخایر اورانیوم ۶۰ درصد ایران با سوخت ۲۰ درصد بود. واکنش ایران به این پیشنهاد روسیه نیز مثبت بود. ایران به روسها اعلام کرد طی یک مذاکرات فراگیر و ذیل یک توافق جامع، با این پیشنهاد موافقت میکند. در واقع ایران با نشان دادن چراغ سبز به این ایده روسیه، ثابت کرد برخلاف ادعاهای طرف غربی مبنی بر برنامهریزی ایران برای استفاده از این ذخایر در مصارف نظامی، حاضر است ذیل یک توافق جامع، ذخایر اورانیوم غنیشده ۶۰ درصد خود را معاوضه کند اما پیشنهاد روسیه نیز با بدعهدی طرف غربی مواجه شد. این بار آمریکاییها بدعهدی کردند و در اظهار نظری عجیب، یک مطالبه جدید و این بار در حوزه دفاعی ایران مطرح کردند. آمریکاییها اعلام کردند برای توافق با ایران، باید تهران بپذیرد که برد موشکهای خود را محدود کرده و تا ۵۰۰ کیلومتر کاهش دهد. ماهیت این شرط آمریکاییها نیز مشخص بود و جدا از اینکه عدم تمایل کاخ سفید به حصول توافق با ایران را ثابت کرد، تحلیلهای مطرحشده درباره اهداف امنیتی آمریکا از موضوع مکانیسم ماشه را تقویت کرد. طبیعی بود ایران این زیادهخواهی گستاخانه آمریکا را نمیپذیرد. در نهایت این ایده روسیه نیز با آنکه با چراغ سبز ایران مواجه شد، از سوی آمریکاییها به دیوار سخت بیاعتمادی کوبیده شد.
رفتار ایران در قبال این ۲ ایده، نهایتا منجر به همان چیزی شد که در تهران برنامهریزی شده بود؛ یعنی اثبات حسننیت ایران برای توافق و ثابت شدن عدم حسننیت آمریکا و اروپا برای حل و فصل موضوع هستهای ایران از طریق دیپلماسی و مذاکره. مجموعه این اقدامات نشان داد اروپا از همان ابتدا و به تبعیت از موضع آمریکا، به دنبال فعالسازی مکانیسم ماشه و بازگرداندن تحریمهای شورای امنیت علیه ایران بود. در واقع سیاسیکاری اروپا در ماجرای فعالسازی مکانیسم ماشه کاملا اثبات شد.
صحبتهای نمایندههای چین و روسیه در جریان به رای گذاشتن قطعنامه پیشنهادی این ۲ کشور در شورای امنیت سازمان ملل نیز بر اساس این حسننیت ایران و عدم حسننیت غرب بیان شد.
نمایندگان چین و روسیه جمعهشب در جلسه شورای امنیت بارها به حسننیت و اقدامات عملی ایران برای حصول توافق با اروپا اشاره و تصریح کردند در مقابل این حسننیت عملی ایران، کشورهای اروپایی بدعهدی کردند و در عمل نشان دادند قصدی برای توافق با ایران ندارند. نقطه عطف صحبتهای نمایندههای چین و روسیه در جلسه شورای امنیت، جایی بود که نماینده روسیه در پاسخ به ادعاهای نماینده فرانسه علیه ایران، پاسخی دندانشکن به او داد و گفت فرانسه هیچگونه استقلال عملی ندارد و هرچه برادر بزرگتر او یعنی آمریکا به او گفته را در قبال ایران انجام داده است. این صحبت نماینده روسیه، همه واقعیت درباره ماجرای مکانیسم ماشه را نمایان کرد و در واقع نشان داد اروپاییها از ابتدا و بر اساس تکالیفی که آمریکا برای آنها مشخص کرده بود به موضوع فعالسازی مکانیسم ماشه ورود کردند و آنچه در ۳ ماه گذشته نشان دادند نیز یک نمایش مهوع بود.
صحبتها و مواضع نمایندگان چین و روسیه در نشست جمعه شب (به وقت تهران) شورای امنیت سازمان ملل حاکی از شکاف عمیق در این شورا نسبت به نحوه مواجهه با ایران است؛ شکافی که از یک سو نشاندهنده عدم ایجاد اجماع علیه ایران است و از سوی دیگر این شکاف و تشتت در شورای امنیت، این پیشبینی را به وجود آورده که این نهاد بینالمللی در فرآیندهای نظارتی برای سنجش میزان پایبندی کشورها به اجرای تحریمها علیه ایران، تا چه اندازه با مشکل مواجه خواهد بود.
به هر حال، مکانیسم ماشه در حالی فعال شد که واقعیتها پیرامون اقدام سیاسی اروپاییها نیز آشکار شد.
جدا از عدم اجماع و ایجاد شکاف و تشتت در شورای امنیت در قبال ایران، یکی از مهمترین دستاوردهای ایران از سیاستی که طی ۳ ماه گذشته نسبت به مکانیسم ماشه در پیش گرفت، اقناع افکار عمومی داخلی بود.
افکار عمومی در ایران شاهد بودند ایران هر آنچه را میتوانست انجام دهد و باید انجام میداد تا مانع فعالسازی مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای شورای امنیت شود، انجام داد.
بدون شک افکار عمومی در ایران هرگز نمیپذیرفتند نمایندگان کشورشان برای جلوگیری از فعالسازی مکانیسم ماشه، توان دفاعی خود را معامله کنند و برای جلوگیری از اعمال تحریمهای اقتصادی، تهدیدات امنیتی علیه کشور را تقویت کنند.
بر همین اساس، ایران هم توانست مانع ایجاد اجماع بینالمللی علیه خود شود و هم توانست باعث ایجاد اجماع داخلی در حمایت از ایستادگی و استقامت در مقابل زیادهخواهیهای طرف غربی شود. اگر از این زاویه به تصمیمات و اقدامات ایران در ۳ ماه گذشته و نسبت به فعالسازی مکانیسم ماشه نگریسته شود، مشخص میشود سیاست ایران در اینباره بر اساس واقعبینی و هوشمندی اتخاذ شد. بر همین اساس، سخنان سهشنبه شب گذشته رهبر انقلاب درباره ماهیت اصرار غرب بر توقف غنیسازی ایران، همچنین واقعیات مربوط به مذاکره با آمریکا کاملا راهگشا و اثرگذار بود و مهمترین پیامی که به غرب مخابره کرد، موضع قدرتمندانه ایران پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه بود. کما اینکه رهبر انقلاب پیش از این و درباره مذاکرات ایران با طرف اروپایی تاکید کردند ایران از موضع قدرت وارد این مذاکرات خواهد شد.
اگرچه در برههای، برخی اظهارنظرهای داخلی از سوی برخی جناحها، باعث تقویت انگارههای طرف آمریکایی و اروپایی مبنی بر ضعف ایران شد اما در نهایت مقامات آمریکایی و اروپایی متوجه شدند تصمیمگیری در ایران، بر اساس نگرشهای واقعبینانه و از موضع قدرت انجام میشود و مهمتر از آن، انسجام و اتحاد مقامات و نهادهای تصمیمگیر در این فرآیند است. هم سخنان رهبر انقلاب در شامگاه سهشنبه و هم نطق رئیسجمهور اسلامی ایران در بعدازظهر چهارشنبه در سازمان ملل، نشان داد همه ارکان تصمیمگیری در ایران، پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، نسبت به مواجهه با سیاستهای غرب به یک اجماع حداکثری رسیدهاند.
و مهمتر از آن، این اجماع و انسجام در سطوح تصمیمگیری، با همبستگی ملی نیز همراه شده است.
مذاکره پس از ماشه!
محمدصدرا مرادی: ایران نهایت حسن نیت خود را برای رسیدن به یک توافق با تروئیکای اروپا انجام داد اما بسیاری از کارشناسان با توجه به سیاست دولت آمریکا علیه ایران، از همان ابتدا پیشبینی میکردند اروپا به واسطه عدم استقلال سیاسی از آمریکا در موضوع ایران، مکانیسم ماشه را فعال خواهد کرد. برخی دیگر از کارشناسان که معتقد به امکان یک توافق مطلوب با اروپا برای جلوگیری از فعال شدن اسنپبک بودند نیز به مرور پی به این واقعیت پی بردند، بویژه پس از بیتوجهی ۳ کشور اروپایی به توافق ایران و آژانس، تقریبا مشخص شده بود اروپاییها در حال ایفای یک نمایش هستند و نیت و تصمیم نهایی آنها، فعالسازی مکانیسم ماشه است. ایران دستکم در یک ماه اخیر، ۲ پیشنهاد واسطهها برای توافق را پذیرفت و اقدام کرد؛ یکی پیشنهاد روسیه و دیگری پیشنهاد خود اروپاییها. توافق قاهره میان ایران و آژانس در واقع بر اساس پیشنهاد دولت فرانسه انجام شد. دولت فرانسه مدعی بود در صورتی که ایران و آژانس توافقی کنند که در آن بازرسیها از تاسیسات هستهای، همچنین ارائه اطلاعات درباره ذخایر اورانیوم ۶۰ درصد ایران تضمین شود، پاریس در تصمیم خود برای فعالسازی مکانیسم ماشه تجدیدنظر خواهد کرد اما دولت مکرون دروغ گفت. رایزنیهای روزهای آخر چین و روسیه نیز به جایی نرسید. شامگاه جمعه، قطعنامه پیشنهادی چین و روسیه برای تمدید ۶ ماهه مکانیسم ماشه راه به جایی نبرد و با دخالت آمریکا، انگلیس و فرانسه، این قطعنامه تصویب نشد تا در نهایت - امروز، یکشنبه ۶ مهر ۱۴۰۴- مکانیسم ماشه فعال شود. حالا آمریکا، انگلیس و فرانسه، باید کمیتههای ناظر برای اجرای قطعنامههای تحریمی علیه ایران را تشکیل دهند؛ موضوعی که با توجه به مخالفت چین و روسیه با فعالسازی مکانیسم ماشه، با مشکلاتی مواجه خواهد بود. دستکم در ۳ ماه اخیر، چین، روسیه و ایران تحرکات دیپلماتیک گستردهای برای نشان دادن و اثبات غیرقانونی بودن فعالسازی مکانیسم ماشه انجام دادند. در کنار این تحرکات، اثبات حسن نیت ایران برای توافق با اروپاییها نیز باعث شده است اجماع مورد نظر آمریکا و اروپا در جهان علیه ایران ایجاد نشود. از همین رو بسیاری از کارشناسان معتقدند دستکم در شرایط فعلی، تحریمهای شورای امنیت، آنگونه که مدنظر دولت آمریکاست از سوی کشورها اجرا نخواهد شد. در ایران کارشناسان اقتصادی و سیاسی زیادی نیز بر این مهم متفقالقولند این تحریمها برخلاف فضای روانی ایجاد شده، اقتصاد ایران را با تکانههای شدیدی مواجه نخواهد کرد. بسیاری از مفاد این تحریمها، در ۷ سال گذشته توسط دولتهای ترامپ و بایدن علیه ایران تصویب و اعمال شده است. بنابراین بخش زیادی از تحریمهای شورای امنیت، در قالب تحریمهای آمریکا، علیه ایران اعمال شده و قرار نیست در این حوزه اتفاق جدیدی بیفتد. کما اینکه کارشناسان حوزه انرژی معتقدند دلایل زیادی وجود دارد که برخی کشورها از تحریم نفتی ایران تبعیت نکنند. چین به عنوان اصلیترین خریدار نفت ایران، کماکان به خریدهای خود ادامه میدهد. مقامات چین در ماههای اخیر هم در قالب نامه مشترک با ایران و روسیه و هم به صورت جداگانه، بازگشت تحریمهای شورای امنیت علیه ایران را غیرقانونی اعلام کردهاند و بر همین اساس کارشناسان پیشبینی میکنند دولت چین همچنان به خرید نفت از ایران ادامه خواهد داد. از سوی دیگر، پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی و آمریکا علیه ایران، پکن راهبرد جدیدی در قبال ایران اتخاذ و اجرایی کرده است؛ راهبردی که مبتنی بر استراتژی چین برای جلوگیری از پیشروی آمریکا به سمت شرق است. به عبارتی چینیها همانند تصمیمی که در قبال جنگ روسیه و اوکراین اتخاذ کرده و به مهمترین پشتیبان مسکو تبدیل شدهاند، اکنون به نظر میرسد همین راهبرد را در قبال ایران نیز در پیش گرفتهاند. بر همین اساس، دستکم در شرایط فعلی، پیشبینی میشود با وجود فعال شدن اسنپبک، تغییری در سیاست چین برای خرید نفت ایران ایجاد نخواهد شد. در کنار چین، در روزهای اخیر اخباری مبنی بر خرید نفت ایران توسط شرکتهای هندی نیز منتشر شده است. هندیها که به خاطر خرید نفت از روسیه، از سوی آمریکا تحت فشار قرار گرفتهاند، به دولت ترامپ پیشنهاد دادهاند بخشی از خرید نفت از روسیه را از بازار ایران انجام دهند. هنوز مشخص نیست دولت ترامپ چه واکنشی در این باره اتخاذ خواهد کرد ولی به هر حال این موضوع نشان میدهد آمریکا کار سختی برای جلوگیری از فروش نفت ایران دارد.
* ایران در دام نیفتاد
همانگونه که گفته شد، با توجه به سیاستهای جدید دولت آمریکا علیه ایران که با وقوع جنگ ۱۲ روزه آشکار شد، بسیاری از کارشناسان با اطمینان پیشبینی میکردند اروپاییها قطعا مکانیسم ماشه را فعال خواهند کرد.
بر همین اساس این کارشناسان هشدار دادند ادعاهای تروئیکای اروپا مبنی بر تمایل به دیپلماسی و توافق با ایران، یک نمایش و بازی خطرناک است. بر این اساس، اروپاییها به دنبال آن بودند به بهانه توافق و عدم فعالسازی مکانیسم ماشه، ایران را متقاعد کنند با حضور بازرسان آژانس در تاسیسات هستهای ایران موافقت کرده، همچنین اطلاعات مورد نیاز اروپا و آژانس درباره ذخایر اورانیوم ۶۰ درصد غنیشده خود را به آژانس ارائه دهد. در واقع با توجه به تصمیم نهایی اروپاییها برای فعالسازی مکانیسم ماشه، این یک دام خطرناک برای ایران بود. این کارشناسان معتقد بودند اروپاییها پس از کسب اطلاعات لازم هم درباره وضعیت تاسیسات هستهای ایران پس از جنگ و هم درباره وضعیت ذخایر اورانیوم ۶۰ درصد، مکانیسم ماشه را فعال خواهند کرد. در این حالت یک تهدید امنیتی برای ایران ایجاد میشد، چرا که پس از فعالسازی مکانیسم ماشه و قرار گرفتن پرونده ایران ذیل فصل هفتم شورای امنیت، دستیابی به این اطلاعات مهم میتوانست در جمعبندی و برآورد آمریکا و رژیم صهیونیستی برای یک حمله نظامی جدید به ایران مورد استفاده قرار گیرد. بر همین اساس بود که ایران برای ۳ کشور اروپایی این شرط را قرار داده بود که در صورتی با حضور بازرسان آژانس در تاسیسات هستهای خود موافقت خواهد کرد که مکانیسم ماشه در ۶ مهرماه فعال نشود. همچنین ایران تعیین تکلیف ذخایر ۶۰ درصد خود، بویژه رقیقسازی این ذخایر را به توافق نهایی هستهای با غرب مشروط و موکول کرده بود. به عبارتی ایران تاکید کرد خواستههای اروپاییها درباره تاسیسات هستهای و ذخایر اورانیوم ۶۰ درصد زمانی محقق خواهد شد که این خواستهها در قالب یک توافق جامع با غرب گنجانده شود؛ توافقی که در آن هم طرف مقابل تضمین دهد دیگر به ایران حمله نظامی نمیکند و هم تحریمها علیه ایران لغو شود. این پیشنهاد ایران، یک پیشنهاد کاملا منطقی و معقول بود. ایران با توافق قاهره، عملا حسن نیت خود برای مذاکره و حصول توافق جامع با غرب را نشان داد اما رفتار غیراخلاقی اروپاییها در قبال این حسننیت ایران نشان داد اروپاییها به تبعیت از آمریکا، نهتنها تمایلی به دیپلماسی و توافق با ایران ندارند، بلکه به دنبال فریب ایران نیز هستند. حتی پیشنهادات لحظه آخر عراقچی مبنی بر بازرسی از یکی از تاسیسات ایران نیز مورد قبول طرف اروپایی قرار نگرفت تا حجت بر همه تمام شود که اروپا مطلقا دنبال توافق عادلانه با ایران نیست. در این بین، با وجود فعال شدن مکانیسم ماشه اما ایران در دام اروپا و آمریکا نیفتاد و ملاحظات امنیتیاش درباره توان بازدارندگی هستهای خود را رعایت کرد.
* کدام مذاکره؟ کدام توافق؟
از مواضع اروپاییها پیداست آنها پس از فعالسازی مکانیسم ماشه، به دنبال فشار بر ایران برای انجام مذاکرات جدید برای حضور بازرسان آژانس در ایران هستند. فرانسویها در روزهای اخیر اعلام کردند حتی پس از فعالسازی مکانیسم ماشه، درهای مذاکره باز است. نماینده انگلیس هم جمعهشب پس از عدم تصویب قطعنامه پیشنهادی چین و روسیه گفت آماده مذاکره با ایران هستند.ایران اما بارها به اروپاییها هشدار داد در صورت فعالسازی مکانیسم ماشه، همکاریهای گسترده ایران با آژانس به حالت تعلیق در خواهد آمد. لاریجانی که مسؤول مذاکرات هستهای ایران است، در گفتوگویی اختصاصی با شبکه خبری «پیبیاس» آمریکا که روز جمعه منتشر شد؛ گفت: «اگر مکانیسم اسنپبک (ماشه) اجرا شود، ما همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را تعلیق خواهیم کرد. این مصوبه مجلس شورای اسلامی است». این موضع ایران به این معنی است که برنامه اروپا برای مذاکره با ایران آن هم پس از فعالسازی مکانیسم ماشه، به نتیجه نخواهد رسید. کما اینکه ایران پیش از نیز اعلام کرده بود در صورتی که اروپا اقدام به فعالسازی مکانیسم ماشه کند، یکی از تبعات این اقدام، تعلیق همکاری ایران با آژانس و در نتیجه، عدم دستیابی به اطلاعات لازم درباره فعالیتهای هستهای ایران خواهد بود. بر همین اساس، پیشبینی میشود اروپاییها در هفتههای آتی، مجددا پالسهایی برای مذاکره با ایران خواهند فرستاد اما نکته بسیار مهم در این باره این است که آنها همانند آمریکا، اکنون و پس از فعالسازی مکانیسم ماشه، دیگر اهرم و ابزار فشاری علیه ایران ندارند.
* خروج از NPT
اکنون در ایران این موضوع مطرح است که در مقابل اقدام سیاسی و غیراخلاقی اروپا و آمریکا در فعال کردن مکانیسم ماشه، چه واکنش و اقدام عملی باید انجام داد. مهمترین گزینه پیشرو که پیش از این نیز مطرح شد، خروج ایران از NPT است. درباره خروج از معاهده منع اشاعه، دیدگاههای مختلفی وجود دارد. عدهای معتقدند ایران باید بلافاصله از این معاهده خارج شود. عدهای نیز معتقدند ایران بدون اعلام خروج از NPT، میتواند تعهدات و تکالیف خود در این معاهده را تعلیق کند. اینکه تصمیم نهایی شورای عالی امنیتی ملی در این باره چیست، در روزهای آتی مشخص خواهد شد اما در این موضوع تردیدی وجود ندارد که ایران باید در مقابل فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای شورای امنیت، یک اقدام عملی انجام دهد؛ اقدامی که باعث شود موضع ایران در برابر غرب تقویت شده و اصطلاحا ایران وارد یک موضع فعالانه شود. همانگونه که گفته شد، با فعالسازی مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای شورای امنیت علیه ایران، در شرایط فعلی امکان هیچگونه مذاکرهای با طرف مقابل وجود ندارد. با این حال برخی معتقدند خروج ایران از NPT میتواند شرایط را برای مذاکره فراهم کند. البته این تحلیل در حالی است که تجربه و واقعیات مشاهده شده در ماههای اخیر درباره رفتار آمریکا و اروپا در قبال برنامه هستهای ایران نشان میدهد طرف غربی در حقیقت نه تمایلی برای توافق عادلانه با ایران دارد و نه سیاستهای ضدایرانی خود را بر مبنای دیپلماسی و مذاکره تنظیم کرده است. شاید تنها یک عامل باعث تجدیدنظر غرب در سیاستهای خود در قبال ایران شود؛ اینکه گذشت زمان در عمل نشان دهد این سیاست غرب در قبال ایران، نهتنها منتج به حصول اهداف آنها نمیشود، بلکه باعث پیچیدهتر شدن شرایط و تحمیل خسارات بیشتر به غرب میشود.