16/آذر/1404
|
00:48
نام رهبر انقلاب و ایران در صدر فهرست جست‌وجوی صهیونیست‌ها در سال جاری میلادی

تسخیر اذهان در اسرائیل

تسخیر اذهان در اسرائیل

حسین کیامنش: گــوگل گـزارش سـالانه‌اش از جست‌وجوهای سال 2025 را منتشــر کــرد کــه پرجست‌و‌جوترین عبارات، افراد، اخبار و پرسش‌ها را فهرست می‌کند. این گزارش نه بر اساس حجم کلی جست‌وجوها، بلکه بر پایه روندهای رو به رشد و موضوعاتی که نسبت به سال قبل جهش چشمگیری داشته‌اند، تدوین شده و نشان‌‌دهنده تغییراتی است که در رفتار کاربران اینترنتی رخ داده؛ از جمله افزایش ۷۰ درصدی جست‌وجوهای مبتنی بر «درباره... بگو» و ۲۵ درصدی پرسش‌های «چگونه...» که رکورد ‌زده است. بخش مربوط به اسرائیل این گزارش بلافاصله توجه رسانه‌های رژیم را جلب کرد و روزنامه هاآرتص، به عنوان یکی از اصلی‌ترین و مهم‌ترین رسانه‌های رژیم صهیونی، جزئیات آن را منتشر و تحلیل کرد. با تأکید بر اینکه این داده‌ها بازتابی از جامعه‌ای است که همچنان درگیر تنش‌های نظامی است اما همزمان به پدیده‌های فرهنگی غیرمنتظره هم کشیده‌شده است.
در داده‌هایی که هاآرتص منتشر کرده، نام حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در فهرست پرجست‌وجوترین شخصیت‌های سیاسی سال از سوی ساکنان سرزمین اشغالی، جزو ۳ کلیدواژه اول است. یعنی پس از «ایال زمیر» رئیس جدید ستاد کل ارتش صهیونیستی که مارس ۲۰۲۵ روی کار آمد و حملات تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی به ایران و البته پیش از رئیس شین‌بت و جلوتر از هر مقام دیگری از رژیم. این رتبه‌بندی نشان می‌دهد نام رهبر انقلاب اسلامی به یکی از موضوعات غالب در ذهن ساکنان فلسطین اشغالی تبدیل شده، طوری که جست‌وجوهای مرتبط با ایشان نه‌تنها افزایش یافته، بلکه در مقایسه با سال ۲۰۲۴ جهش قابل توجهی هم داشته است. هاآرتص این را به عنوان نشانه‌ای از «جامعه‌ای اشغال‌شده با درگیری» توصیف کرده؛ جایی که کنجکاوی درباره تصمیمات و بیانات رهبر عالی ایران به یک الگوی جست‌وجوی روزانه تبدیل شده و فراتر از اخبار رسمی، به بحث‌های عمومی و خانوادگی نفوذ کرده است.
طبق گزارش هاآرتص، کلمه «ایران» نیز در فهرست پرجست‌وجوترین موضوعات خبری سال رژیم دیده می‌شود. این حضور پررنگ، بویژه در زمینه خبری، نشان‌دهنده آن است که ایران نه‌تنها به عنوان یک تهدید نظامی، بلکه به عنوان یک موضوع خبری مداوم و رو به رشد، ذهن جامعه صهیونیست را به خود مشغول کرده. یکی از پرسش‌های پرتکرار در دسته «چرا» هم این بوده: «چرا ایرانی‌ها شب‌ها شلیک می‌کنند؟» پرسشی که نشان می‌دهد زمان‌بندی حملات موشکی ایران در جنگ 12 روزه، به موضوعی تبدیل شده بود که شهروندان عادی رژیم بارها آن را جست‌وجو کرده‌اند. 
هاآرتص این سوال را به عنوان یکی از «پرسش‌های چرا» برجسته می‌کند که نه‌تنها فنی به نظر می‌رسد، بلکه بازتابی از اضطراب روانی است؛ اضطرابی که شب‌های اسرائیلی‌ها را مختل کرده و به یک دغدغه جمعی تبدیل شده بود؛ جایی که کاربران نه فقط به دنبال توضیحات نظامی، بلکه به دنبال آرامش ذهنی از طریق اطلاعات جست‌وجوشده نیز می‌گشتند. این روندها در مقایسه با سال ۲۰۲۴ که پرجست‌وجوترین عبارت، «یورو ۲۰۲۴» (جام ملت‌های اروپا) بود و موضوعات مربوط به ایران رتبه‌های پایین‌تری داشت، نشان‌دهنده یک شیفت اساسی در اولویت‌های جامعه صهیونیست است؛ از سرگرمی‌های ورزشی به سمت تهدیدهای وجودی.
این آمار که مستقیما از موتور جست‌وجوی گوگل استخراج و توسط هاآرتص گزارش شده، بیانگر آن است سال ۲۰۲۵ هیچ کشور و هیچ شخصیتی به اندازه ایران و رهبر انقلاب اسلامی ذهن جامعه اسرائیل را به خود مشغول نکرده بود. این جست‌وجوهای مداوم که از کنجکاوی ساده فراتر رفته و به سطح یک دغدغه روانی جمعی رسیده، نشان‌دهنده عمق ترسی است که ایران در روان جامعه صهیونیست ایجاد کرده است؛ ترسی که نه‌تنها به اخبار نظامی محدود نمی‌ماند، بلکه به جزئیات روزمره مانند ساعت شلیک موشک‌ها نفوذ کرده و زندگی‌ عادی صهیونیست‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
در عین حال، روزنامه هاآرتص در گزارش دیگری که اخیرا منتشر شد، پرده از واقعیتی برداشته که می‌توان گفت مکمل همین داده‌هاست و عمق بحران جامعه صهیونیست را بیشتر آشکار می‌کند. بر اساس اطلاعات به‌ دست‌ آمده از منابع امنیتی و شهرداران، هاآرتص اذعان کرده شین‌بت به عنوان نهاد امنیت داخلی اسرائیل دیگر به تنهایی قادر به کنترل موج جذب شهروندان اسرائیلی بویژه نوجوانان و جوانان توسط عوامل ایرانی نیست و در ماه‌های اخیر ناچار شده با شهرداران شهرهای بزرگ مرکزی از جمله ریشون لتسیون، بات‌یام و مودیعین جلسه بگذارد و از آنها کمک بخواهد.
آنطور که هاآرتص گزارش داده، در این شهرها برنامه‌های آگاهی‌بخشی در مدارس، جلسات با مدیران آموزش‌و‌پرورش و حتی فراخوان عمومی برای افرادی که در تماس با طرف ایرانی هستند، آغاز شده! در همین رابطه شهردار بات‌یام اخیرا به طور علنی اعلام کرد در حال حاضر ده‌ها نفر از ساکنان آن شهر غصبی، با نهادهای ایرانی در ارتباطند و از آنها خواست پیش از دستگیری، خود را به مقامات محلی معرفی کنند.
رویکرد جدید شین‌بت و پلیس رژیم که به جای تمرکز صرف بر شناسایی و دستگیری، حالا بر پیشگیری از طریق مقامات محلی تکیه کرده، مشخصا ریشه در ناتوانی آشکار این نهادها از سرکوب بحران جاسوسی دارد.
در ۲ سال اخیر - از زمان آغاز جنگ غزه در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تاکنون - نزدیک ۵۰ نفر از شهروندان صهیونیست رژیم به اتهام جاسوسی برای ایران بازداشت شده‌اند؛ آماری که بر اساس گزارش‌های متعدد شین‌بت و پلیس، شامل بیش از ۲۵ پرونده جداگانه می‌شود. این بازداشتی‌ها از همه اقشار جامعه اسرائیل هستند؛ از سربازان و افسران فعلی و سابق ارتش گرفته تا مهاجران تازه‌وارد، افراد حاشیه‌نشین، دانشجویان، کارگران عادی و حتی شهروندان دوتابعیتی؛ افرادی که اغلب از طریق شبکه‌های اجتماعی با وعده پول آسان جذب شده‌ و بتدریج به جمع‌آوری اطلاعات حساس، فیلمبرداری از پایگاه‌های نظامی یا حتی برنامه‌ریزی برای اقدامات خشونت‌آمیز کشیده شده‌اند. این تنوع، نشان می‌دهد نفوذ ایران دیگر به گروه‌های خاص محدود نیست، بلکه به لایه‌های مختلف اجتماعی رژیم رسیده و مرزهای طبقاتی، قومی و حرفه‌ای را شامل می‌شود. نکته جالب توجه آنکه این آمار، صرفا مربوط به مواردی است که شین‌بت و پلیس رژیم به طور علنی اعلام کرده‌اند و اگر مواردی را که شین‌بت هنوز موفق به شناسایی‌ آنها نشده یا از سوی آن سازمان رسانه‌ای نشده را هم در نظر بگیریم، جاسوسی ساکنان صهیونیست سرزمین‌ اشغالی برای ایران بحرانی‌تر از این حرف‌هاست.
وقتی حداقل این ۲ گزارش هاآرتص را که به فاصله چند روز از یکدیگر منتشر شده، کنار هم می‌گذاریم، تصویری روشن به دست می‌آید: در سطحی که گوگل نشان می‌دهد، جامعه صهیونیست سال ۲۰۲۵ به طور مداوم نام رهبر عالی ایران، خود ایران و حتی جزئیات عملیاتی حملاتش را جست‌وجو می‌کرد اما در سطحی که شین‌‌بت اعتراف ضمنی می‌کند، نفوذ ایران به درون همین جامعه آنقدر گسترده است که نهاد امنیتی مرکزی رژیم صهیونی دیگر از پس آن برنمی‌آید و مجبور است از شهرداران و مدارس کمک بگیرد! این، عمق تأثیر ایران بر رژیم را در ۲ لایه آشکار و پنهان نشان می‌دهد؛ لایه‌ای که ترس را در جست‌وجوهای روزانه منعکس و لایه‌ای که ناتوانی را در آمار دستگیری‌ها و کمپین‌های محلی فاش می‌کند.

ارسال نظر
پربیننده