|
گفتوگوی «وطنامروز» با مهدی فرجی، تهیهکننده نونخ3 پرمخاطبترین سریال نوروزی
مؤدبانه شوخی کردیم
عباس اسماعیلگل: پخش فصل سوم سریال «نون خ» شب گذشته (شامگاه یکشنبه) به پایان رسید تا بسیاری از مخاطبان که از فصل سوم این سریال طنز رضایت داشتند بیصبرانه منتظر شنیدن اخباری درباره ساخت فصل چهارم «نون خ» باشند؛ موضوعی که مهدی فرجی، تهیهکننده «نون خ 3» آن را منتفی ندانسته است. به هر حال این واقعیت را باید پذیرفت که فصل سوم سریال «نون خ» به همراه «گاندو2» از پرمخاطبترین برنامههای نوروزی تلویزیون بودند که در آخرین نظرسنجیها سریال «نون خ 3» با اقتدار به عنوان پرمخاطبترین سریال نوروزی تلویزیون شناخته شد. این سریال با حدود ۸۰ درصد مخاطب رکورد سریال «پایتخت ۶» را هم جابهجا کرد و پربینندهترین سریال طی ۲ سال اخیر سیما شد. به همین بهانه با مهدی فرجی، تهیهکننده سریال «نون خ» گفتوگو کردیم.
مهدی فرجی، تهیهکننده سریال «نون خ» به «وطنامروز» گفت: همانطور که میدانید شیوع ویروس کرونا این روزها دوباره به بدترین حالت ممکن خود رسیده و شرایط تولید سریال هم در ماههای اخیر بسیار سخت شده است اما عوامل سریال «نون خ 3» در تمام لحظات تولید مجموعه، ضمن رعایت پروتکلهای بهداشتی، اقدام به زدن ماسک کردند و فقط بازیگران جلوی دوربین ماسک خود را برمیداشتند که خدا را شکر با پایان تصویربرداری «نون خ 3» هیچ کدام از عوامل به کرونا مبتلا نشدند و این اتفاق مهم با چکاپ روزانهای که توسط پزشکان حاضر سر صحنه فیلمبرداری انجام میشد، محقق شد. از همان روزهای ابتدایی تصویربرداری تا آخرین روز با حضور پزشکان و با کمک دستگاههای پزشکی، تب و میزان اکسیژن خون عوامل و بازیگران به طور کامل بررسی میشد تا خدای ناکرده اتفاق تلخی برای کسی رخ ندهد.
این تهیهکننده در ادامه گفت: دوست دارم در همین ابتدا به این نکته اشاره کنم که در این شرایط کرونایی، مدافعان سلامت، با ازخودگذشتگی فراوان در صحنههای مبارزه با ویروس کرونا حضوری فداکارانه دارند و عوامل سریال «نون خ 3» هم به تأسی از مدافعان سلامت، جوانمردانه پای کار آمدند و همه خطرات احتمالی را به جان خریدند تا برای نوروز 1400 هر طور شده این سریال طنز را به آنتن برسانند و در شاد کردن دل مردم در این شرایط سخت سهم بسزایی ایفا کنند؛ همین که این روزها لبخند رضایت مردم را پس از تماشای «نون خ 3» میبینیم، خستگی از تنمان بیرون میآید.
تهیهکننده «نون خ 3» در ادامه درباره شرایط تولید سریال در دوران کرونایی گفت: از آنجا که بخش اعظمی از فصل دوم سریال «نون خ» را در اوج شیوع ویروس کرونا ضبط کرده بودیم، به یک تجربه مناسب و البته نفسگیر دست یافتیم که این تجربیات تا حد زیادی این روزها در تولید فصل سوم به کارمان آمد.
فرجی درباره حذف دقیقه نودی اکبر عبدی و حمیدرضا آذرنگ از سریال «نون خ 3» گفت: یکی از اتفاقات مربوط به این سریال کنارهگیری اکبر عبدی از مجموعه بود که این مساله صرفا بهخاطر شرایط کرونایی رقم خورد اگر نه آقای عبدی هیچ مشکلی با عوامل «نون خ» نداشت، همچنین ما دوست داشتیم در خدمت آقای آذرنگ باشیم اما چون درگیر ساخت فیلم سینماییشان بودند نتوانستیم در خدمتشان باشیم، امیدوارم در فصل بعدی بتوانیم در خدمتشان باشیم. کاراکتر حمیدرضا آذرنگ در سریال، یکی از ارکان «نونخ» بوده و اگر گرفتار نبودند و شرایط فراهم بود حتماً از حضورشان بهره میبردیم.
وی درباره احتمال ساخت فصل چهارم «نون خ» گفت: این روزها در حال بررسی این موضوع هستیم و بسیار امیدواریم هر چه سریعتر فصل چهارم به تولید برسد. اگر عواملمان را بتوانیم هماهنگ کنیم، امسال فصل چهارم ساخته میشود تا به نوروز 1401 برسد. در ساخت ادامه این سریال تردیدی وجود ندارد اما مقدمات و شرایط ساخت آن نیز مهم است، چرا که در حال حاضر سعید آقاخانی به عنوان کارگردان و بازیگر نقش اصلی سریال تعهداتی دارد و هنرمندان دیگر هم به همین صورت، که باید این هماهنگیها اتفاق بیفتد. اگر شرایط فراهم شود امسال، اگر نه برای سال دیگر کار به مرحله تولید میرسد؛ اصل بر ساخته شدن است که امیدواریم این اتفاق رخ دهد.
این تهیهکننده درباره دغدغهاش نسبت به تولید آثار طنز عنوان کرد: مردم ما بشدت به آثار کمدی علاقهمندند و به اعتقاد من، بخشی که در سریالسازی کمتر به آن توجه میشود همین فضای کمدی است، در حالی که مخاطب زیادی دارد؛ ما نیاز به آثاری داریم که فرح و شادابی را بتواند به جامعه تزریق کند. من در این سالها فکر کردم شاید توجه و تمرکز به این فضا هم خودم را راضی میکند و هم نشاط بیشتری به جامعه منتقل میکند.
وی درباره شوخیهای سریال گفت: در مستند «غیررسمی» هم که چندی پیش از تلویزیون پخش شد، ملاحظه کردید که درد برخی هنرمندان خدمت مقام معظم رهبری این بود که با کسی نمیتوان شوخی کرد. اتفاقاً توصیه ایشان هم این بود که شوخی بشود اما مؤدب باشد و «نونخ» سعی کرده است از همین ظرفیت کمدی استفاده کند و شوخیهایش هم مؤدبانه است؛ ما در «نون خ 3» نخواستیم به هر بهانهای شوخی کنیم و سریال را به هجو برسانیم.
این تهیهکننده در پایان درباره لوکیشین «معدن طلا» در سریال گفت: پروژه ساخت معدن در بیش از 300 متر زمین به عمق 5/2 متر حفر شد. کانالکشی و مسقف شد و ۲ لایه سقف برایش ساخته شد تا از باران و سرمای زمستان در امان بماند. مرحلههای بعد زهکشی و لامپکشی معدن بود و سپس طراحی فضای داخلی آن و نزدیک کردن آن فضا به استانداردهای یک معدن واقعی با کمک نور و رنگ و حجمسازی با چوب و گیاهان خودرو. پروژه ساخت معدن طلای نورالدین خانزاده خروجی زیبایی خلق کرد و تلاشی تحسینآمیز از همکاران صبور و حرفهای در طراحی صحنه بود که همه این سختیها در شرایط کرونایی به این خاطر بود که خنده را بر لبان مردم بنشانیم.
ارسال به دوستان
بازداشت برادر ناتنی پادشاه اردن، به همراه 20 نفر از مقامات این کشور به اتهام اقدام برای کودتا
بلبشو در خاندان هاشمی
* بنسلمان ولیعهد عربستان، بنزاید ولیعهد ابوظبی و نتانیاهو متهمان خارجی کودتا
گروه بینالملل: رسانههای خبری بامداد دیروز به وقت تهران از دستگیری «شاهزاده حمزه بنحسین» ولیعهد سابق و برادر ناتنی «عبدالله دوم» پادشاه اردن و برخی مقامهای عالیرتبه این کشور به اتهام تلاش برای کودتا و براندازی «ملک عبدالله دوم» خبر دادند. در همین ارتباط روزنامه آمریکایی «واشنگتنپست» نوشت این اقدام به دنبال کشف آنچه مقامهای کاخ توطئهای پیچیده و گسترده توصیف کردند، صورت گرفت. یک مقام اردنی نیز با تایید این حادثه گفت دستگیریها مرتبط با «تهدید علیه ثبات کشور» بوده است. این روزنامه در ادامه به نقل از یک مقام اطلاعاتی اردن، طرح کودتا را توطئه داخلی و خارجی خواند. به گفته این مقام اطلاعاتی، در میان افراد دستگیر شده یک شهروند سعودی نیز مشاهده میشود. در همین حال منبعی نزدیک به خاندان حاکم در اردن در واکنش به خبر روزنامه واشنگتنپست و رسانههای صهیونیستی به خبرگزاری «عمون» اردن گفت شاهزاده حمزه بنحسین، ولیعهد سابق این کشور بازداشت نشده است. ساعتی پس از تکذیب بازداشت شاهزاده حمزه بنحسین، وی با انتشار پیامی ویدئویی بازداشت خانگی خود را تایید کرد. ولیعهد سابق اردن در این ویدئو که به گفته خودش برای توضیح اتفاقاتی که روز شنبه در اردن رخ داده ضبط کرده بود، دولت عبدالله دوم را به فساد، بیکفایتی و آزار منتقدان متهم کرد. شاهزاده حمزه با تکذیب ارتکاب هر گونه اقدام خطا، گفت: «رئیس ستاد کل نیروهای مسلح اردن صبح [شنبه] به دیدار من آمد و گفت اجازه ندارم از کشور خارج شوم، با دیگران ارتباط داشته باشم یا با کسی ملاقات کنم، زیرا در دیدارهایی که داشتهام - چه حضوری و چه مجازی - انتقاداتی از دولت یا شاه اردن مطرح شده است». بر این اساس، وی با رد هر گونه دخالت در توطئهچینی علیه دولت عبدالله دوم، گفت اما شخصا از سوی دستگاههای امنیتی اردن به انتقاد از دولت متهم نشده است. بر اساس آخرین اخبار منتشر شده، وکیل حمزه بنحسین این ویدئو را منتشر کرده است.
* بیانیه ارتش اردن درباره بازداشتها
با وجود انتشار ویدئویی از سوی شاهزاده حمزه بنحسین، ولیعهد سابق اردن مبنی بر بازداشت خانگی و گزارش برخی رسانهها درباره بازداشت وی، خبرگزاری دولتی اردن (پترا) با انتشار بیانیه «یوسف احمد الحنیطی» رئیس ستاد مشترک ارتش اردن، ضمن تکذیب خبر منتشر شده در این باره، اعلام کرد از حمزه بنحسین، ولیعهد سابق این کشور خواسته شده تا تحرکات خود علیه امنیت این کشور را متوقف کند. در این بیانیه آمده است: «ولیعهد سابق اردن بازداشت نشده است اما در جریان عملیات نیروهای امنیتی- اطلاعاتی اردن شریف حسن بنزیاد، سفیر پیشین اردن در عربستان سعودی و ابراهیم عوضالله، رئیس پیشین دادگاه سلطنتی و وزیر پیشین برنامه و بودجه این کشور به همراه تعدادی دیگر از مسؤولان پیشین، در بازداشت به سر میبرند». در پایان بیانیه تأکید شده است: «تحقیقات در این باره ادامه خواهد داشت و نتایج آن به صورت شفاف اعلام خواهد شد. هیچکس فراتر از قانون نیست و همه تدابیر اتخاذ شده در حیطه قانون و پس از یک سری تحقیقات فوری صورت گرفته است».
* اسرائیل و سعودی، مظنونان اصلی
بامداد دیروز پس از آنکه رسانهها از بازداشت بیش از 20 نفر از مقامات فعلی و سابق اردنی به اتهامات امنیتی خبر دادند، گمانهها در رابطه با نقش برخی شخصیتهای سیاسی منطقه در اجرای کودتای نافرجام علیه ملک عبدالله دوم، پادشاه فعلی اردن مطرح شد. اگر چه اردن در 2 سال گذشته به دلیل مشکلات اقتصادی و سیاستهای مالیاتی با مجموعهای از بحرانهای سیاسی نظیر استعفای وزرا و نخستوزیر و اعتراضات خیابانی مواجه بوده است اما بدون شک، با توجه به ویژگیهای تاریخی- سیاسی این پادشاهی و همینطور موقعیت ژئوپلیتیک آن، وقوع تغییرات ساختاری در آن از طریق اقداماتی مثل کودتا ارتباط مستقیمی با نقش عربستان و رژیم صهیونیستی خواهد داشت. نکته قابل تأمل اینکه طی ماههای گذشته روابط پادشاه اردن با رژیم صهیونیستی دچار تنش جدی شده است. از سوی دیگر اخباری مبنی بر تیرگی روابط بین اردن و عربستان در هفتههای اخیر مطرح شده که بر نقش بنسلمان در تحولات اخیر صحه گذاشته است.
* وزیر خارجه اردن از نقش ولیعهد سابق در کودتای نافرجام گفت
در همین حال وزیر خارجه اردن درباره رویدادهای اخیر این کشور در کنفرانسی خبری اظهار کرد: تحقیقات پرده از تماسهای شاهزاده حمزه بنحسین با گروههای خارجی با هدف بیثباتسازی امنیت کشور برداشت. به گزارش سایت شبکه روسیا الیوم، ایمن الصفدی، وزیر خارجه اردن در نخستین موضعگیری دولت این کشور درباره تلاشها برای کودتای نافرجام تاکید کرد: بر اساس تحقیقات، کاشف به عمل آمد فردی که با سیستمهای امنیتی خارجی در تماس بوده با همسر شاهزاده حمزه بنحسین، برادر ناتنی پادشاه اردن و ولیعهد سابق در ارتباط بوده و به او پیشنهاد تامین هواپیمایی برای خروج از کشور را داده است. او افزود: تحقیقات ثابت کرد اطرافیان شاهزاده حمزه با گروههای مخالف خارجی در تماس بودهاند. وزیر خارجه اردن تصریح کرد: رئیس ستاد ارتش با شاهزاده حمزه ملاقات کرد و از او خواست فعالیتهایی که امنیت اردن را تهدید میکند، متوقف کند اما با پاسخ منفی روبهرو شد و شاهزاده حمزه پس از ملاقات با رئیس ستاد ارتش، فایل صوتی را درباره تلاش برای افزایش شدت بحران منتشر کرد.
* اطلاع نتانیاهو از کودتا علیه عبدالله دوم
از زمان اعلام خبر بازداشت برخی مقامات فعلی و سابق اردن از سوی ارتش، گمانههایی پیرامون نقش عربستان و رژیم صهیونیستی در این تحولات مطرح شد. اگر چه مشکلات معیشتی و بحران اقتصادی اردن سبب شده نارضایتی علیه وضع موجود افزایش یابد اما ارتباط اقداماتی که در بیانیه ستاد ارتش اردن تحت عنوان تحرکات علیه امنیت اردن مطرح شده است، با تنشهای اخیر در روابط اردن و رژیم صهیونیستی انکارنشدنی است. طی ماههای گذشته روابط اردن و شخص عبدالله دوم با نتانیاهو متشنج شده تا جایی که ماه گذشته میلادی مقامات رژیم صهیونیستی مانع حضور ولیعهد وی در بیتالمقدس شدند و حتی بحثهایی پیرامون تغییر تولیت بیتالمقدس از خاندان پادشاهی اردن به خاندان سعودی در عربستان مطرح شد. در مقابل این اقدامات اردن نیز اجازه استفاده از حریم هوایی خود را به هواپیمای نتانیاهو نداد. در همین باره روزنامه عبریزبان «یسرائیل هیوم» نیز فاش کرد بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی از رخدادهای اخیر اردن که در پس پرده و مخفیانه در حال انجام بود، مطلع بوده است.
* عربستان و امارات علیه عبدالله دوم
با مشخص شدن نقش شریف حسن بنزیاد، سفیر پیشین اردن در عربستان سعودی و ابراهیم عوضالله، رئیس پیشین دادگاه سلطنتی و وزیر پیشین برنامه و بودجه این کشور که اخیراً روابط نزدیکی با مقامات سعودی برقرار کرده است، عربستان نیز به عنوان یکی دیگر از کشورهای حامی کودتا علیه عبدالله دوم در رسانهها معرفی شده است. پایگاه اطلاعرسانی شبکه 12 تلویزیون رژیم صهیونیستی در خبری درباره تحولات اخیر اردن نوشت عوضالله که در این فرآیند دستگیر شده است، یکی از شخصیتهای نزدیک به عبدالله دوم و تا مدتی دست راست او بود. وی حتی رئیس دربار پادشاهی و وزیر دارایی اردن هم شد. به اعتقاد این رسانه عبریزبان، عوضالله جزو شخصیتهای اردنی است که به سوی عربستان سعودی متمایل شده است و توانسته طی چند سال اخیر روابط خود را با دربار پادشاهی سعودی گسترش دهد و حتی چندین بار هم به عربستان سفر کرده است. یکی دیگر از شاهزادههای اردنی که اکثر وقت خود را در عربستان به سر میبرد «حسن بنزید» است که او نیز در زمره بازداشتشدگان است. در همین راستا یک مقام بلندپایه اردنی به سفر عبدالله دوم، پادشاه اردن در ماه گذشته میلادی به ریاض اشاره کرد؛ سفری که هیچ اخباری درباره جزئیات یا اهداف آن منتشر نشد. طبق گفته این منابع، عبدالله دوم در این سفر با محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان سعودی دیدار کرد اما ۲طرف از صدور بیانیه مشترک درباره دیدارشان خودداری کردند.
علاوه بر این انتشار 2 بیانیه از سوی ریاض ظرف چند ساعت پس از اعلام خبر کودتا و بازداشت کودتاگران در اردن که در آن بر حمایت از ملک عبدالله دوم تاکید شده، شائبهها درباره نقش ولیعهد عربستان در حمایت از مخالفان پادشاه اردن را تقویت کرده است. نکته قابل تأمل اینکه بیانیه اول عربستان در این باره که توسط دیوان پادشاهی صادر شد، نخستین واکنش عربی و بینالمللی به حوادث اردن بود که سوالات زیادی درباره عجله ریاض برای واکنش به این اتفاقات ایجاد کرد. گذشته از آن، هزاران حساب کاربری سعودی در توئیتر در واکنش به حوادث شب گذشته اردن با ایجاد هشتگ «اردن در قلب سعودیهاست» اتهامات علیه ریاض درباره تهدید ثبات اردن را رد کردند. از سوی دیگر روزنامه عبریزبان یدیعوت آحارانوت به نقل از آنچه «منابع بلندپایه در اردن» خوانده، اعلام کرد علاوه بر عربستان، یکی از رهبران امارتهای امارات که به نظر میرسد امارت ابوظبی باشد در تلاش برای انجام کودتا در اردن دست داشته است.
***
واکنشهای بینالمللی به کودتای نافرجام در اردن
ساعاتی پس از رسانهای شدن خبر کودتای نافرجام در اردن، کشورهای منطقه در بیانیههای رسمی بر حمایت خود از عبدالله دوم پادشاه اردن تأکید کردند. دولت ترکیه در واکنش به تحولات اردن نسبت به بازداشتهای اخیر و حبس خانگی برخی مقامات از جمله ولیعهد سابق این کشور، ابراز نگرانی کرد. میشل عون، رئیسجمهور لبنان نیز در بیانیهای بر حمایت از پادشاه اردن تأکید و اعلام کرد لبنان در کنار اردن میایستد، کما اینکه امان نیز همواره در شرایط سخت لبنان در کنار این کشور قرار داشته است. وزارت خارجه عراق هم با انتشار بیانیهای نسبت به وقایع سیاسی اردن واکنش نشان داد و امنیت این کشور را امنیت خود دانست. مغرب نیز در حمایت از پادشاه اردن اعلام کرد رباط برای تضمین ثبات و امنیت اردن حمایت خود را از ملک عبدالله دوم اعلام میکند. وزارت خارجه دولت نجات ملی یمن که در صنعا مستقر است نیز بر حمایت این کشور از اقدامات پادشاه اردن برای حفظ امنیت و پایان دادن به هر گونه تلاش برای برهم زدن ثبات در اردن تأکید کرد. «محمدعلی الحوثی» عضو شورای عالی سیاسی یمن در پیامی توئیتری به اخبار منتشر شده درباره کودتا در اردن و دستگیری شماری از مقامات این کشور به این اتهام واکنش نشان داد و به مقامات و پادشاه اردن توصیه کرد منطقی باشند و سعه صدر داشته باشند و تسامح را شعار خود قرار دهند. علاوه بر این دولت قطر، رئیسجمهور مصر، وزارت خارجه کویت، پادشاه بحرین، دبیرکل شورای همکاری خلیجفارس، دبیرکل اتحادیه عرب و دبیرکل سازمان همکاری اسلامی هم در بیانیههایی جداگانه، حمایت خود را از اقدامات پادشاه اردن برای حفظ امنیت و ثبات اعلام کردند.
ارسال به دوستان
۲ مرجع قضایی با رسیدگی جداگانه، اتهامات علیه رئیس دیوان محاسبات را خلاف واقع دانستند
ادعای نادران جعلی بود
قوه قضائیه ادعاهای مطرحشده توسط الیاس نادران علیه مهرداد بذرپاش را رد کرد. ۲ مرجع قضایی با رسیدگی جداگانه، اتهام الیاس نادران علیه مهرداد بذرپاش، رئیس کل دیوان محاسبات کشور را رد کردند. شعبه 10 بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب تهران ویژه کارکنان دولت و شعبه 4 بازپرسی دادسرای فرهنگ و رسانه، در پی شکایتهای جداگانه نادران و ستاد امر به معروف و نهی از منکر یکی از استانها علیه رئیس کل دیوان محاسبات مبنی بر اتهام جعل و استفاده از سند مجعول، درباره هر ۲ اتهام مطرحشده علیه مهرداد بذرپاش قرار منع تعقیب صادر کردند. این آرا پس از ابلاغ به طرفین پرونده، مراحل قضایی خود را طی کرده و قطعی شده است. لازم به ذکر است پیش از این، رئیس مجلس شورای اسلامی، کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات مجلس، کمیسیون اصل 90 مجلس و معاونت قوانین مجلس نیز در فواصل زمانی مختلف، ادعای نادران را رد کرده و بر طی شدن روال قانونی در انتخاب مهرداد بذرپاش برای ریاست کل دیوان محاسبات کشور صحه گذاشته بودند. ارسال به دوستان
«وطنامروز» به بهانه پخش مجموعه مستند «آقامرتضی» نگاهی به زوایای اندیشه شهید آوینی داشته است
ماجرای فکر آوینی
مصطفی پورکیانی: 20 فروردینماه، سالروز شهادت سیدمرتضی آوینی به نام روز «هنر انقلاب اسلامی» نامگذاری شده است. به همین بهانه در پروندهای سراغ زندگی شهید آوینی رفتهایم تا به گوشهای از زندگی این شهید بزرگوار اشاره کرده باشیم. از سویی مستند ۷ قسمتی «آقا مرتضی» به کارگردانی سیدعباس سیدابراهیمی و تهیهکنندگی مهدی مطهر که پخش آن از شامگاه دیروز یکشنبه ۱۵ فروردین آغاز شده، هر شب ساعت ۲۰ از شبکه ۳ سیما روی آنتن میرود. این مستند که محصول سازمان هنری - رسانهای اوج و تولید شده در خانه مستند انقلاب اسلامی است، روایتی متفاوت و بدون سانسور از زندگی شهید اهل قلم سیدمرتضی آوینی ارائه میدهد. در همین ارتباط با کارگردان این مستند به گفتوگو نشستهایم تا روایت او را از زندگی شهید بازگو کنیم. محمود گبرلو، منتقد سینما و تلویزیون نیز در یادداشتی درباره شهید آوینی ما را در این پرونده همراهی کرد. ***
«آقا مرتضی» از کودکی تا شهادت
سیدعباس سیدابراهیمی، کارگردان مستند 7 قسمتی «آقا مرتضی» در گفتوگو با «وطنامروز» درباره انگیزه ساخت این مستند در میان نوشتهها، مقالات، کتابها و کلیپ و مستندهای فراوانی که از شهید آوینی تا به حال تولید شده است، گفت: سال 89 در یک مجموعهای قرار بود پژوهشی کوتاه درباره بخشی از زندگی شهید آوینی انجام دهیم و تصور من این بود قطعا کتابی وجود دارد که زندگی شهید را از کودکی تا شهادت گردآوری کرده است و ما با مراجعه به آن کتاب، میتوانیم پژوهش خود را انجام دهیم. پس از جستوجوهای فراوان متوجه شدم چنین کتابی وجود ندارد و این شد انگیزهای که شروع کنیم به تهیه چنین متنی که اول تا آخر زندگی شهید آوینی را به صورت جامع با سعی بر اینکه هیچ نکته خاصی در آن سانسور و یا حذف نشود، تولید کنیم. در فاصله بین سالهای 89 تا 92 ما این کتاب را با عنوان «زندگی زیباست» تولید کردیم؛ کتابی داستانی و مستندوار و بعد از آن به فکرمان رسید که این کتاب را به مستند تبدیل کنیم تا به جذابیتهای کار اضافه شود.
سیدابراهیمی درباره کاستیهای مستندهای قبلی مربوط به آوینی گفت: معمولا مشکلی که درباره مستندهای مختلف از زندگی شهید آوینی وجود دارد، این است که در برنامههای مختلفی که معمولا در سالگرد شهید گرفته میشود و این مستندها پخش میشود، هر کسی به گوشهای از زندگی این بزرگوار اشاره میکند و روایتی جامع و کامل از زوایای مختلف زندگی و شخصیت این شهید وجود نداشته است و این کار مستند در نهایت پس از 7 سال در سال 99 به نتیجه و تولید رسید که تمام سعیمان این بوده همان روایت جامع را تولید کنیم.
وی درباره شیوه روایت این کار گفت: قالب این کار گفتوگومحور است و اکثرا سعی شده با افرادی که با شهید آوینی ارتباط نزدیکی داشتند، مصاحبه شده و به صورت اپیزودی و فصلبندی زندگی شهید تدوین شود. این مستند از تولد آقا مرتضی شروع میشود و بخشهای کوتاهی به دوران کودکی و نوجوانی ایشان اختصاص دارد و بعد به فضای دانشگاه و جوانی و قبل از انقلاب و سپس ازدواج آوینی میرسیم و تحولی که بعد برایش اتفاق میافتد و باعث میشود سیر اندیشه و تفکرش تغییر کند و بعد از انقلاب که وارد جهاد سازندگی میشود و گروه تلویزیونی جهاد را راه میاندازند و پس از آن جنگ شروع میشود و گروه روایت فتح شکل میگیرد و بعد از جنگ هم حوزه هنری و مجله سوره و راهاندازی سری دوم روایت فتح و تا شهادت ایشان که کار به اتمام میرسد.
کارگردان مستند «آقا مرتضی» درباره بخشهای جدید این مستند که برای نخستینبار قرار است پخش شود، گفت: ما در این کار چند مدل کار جدید انجام دادهایم که تا به حال انجام نشده بود. بخشی از زندگی قبل از انقلاب شهید آوینی است که تا به حال مبهم بوده و خیلی به آن اشاره نشده بود و ما سعی کردیم مقداری شفافتر و صریحتر درباره این مقطع صحبت کنیم؛ به عنوان مثال با ۲ تن از دوستان زمان دانشگاه و قبل از انقلاب ایشان صحبت کردیم که در جای خود نادر است یا بخشی که به ارتباط شهید آوینی با دکتر داوریاردکانی اشاره دارد یا بخشی از تصاویر آرشیوی از سفر حج و جبهه ایشان که تا به حال کمتر دیده شده است. در بخشی دیگر از کار درباره مسائلی که قبلا همه جا درباره آوینی گفته شده بود، با جزئیات بیشتر و شفافتر صحبت شده است.
***
آقا مرتضی کجا بود !
فاطمه شریفی، کارشناس ارشد رسانه: کمتر کسی است که اسم سید شهیدان اهل قلم را نشنیده باشد یا صدای گرم و گیرایش را در مستندهای روایت فتح به خاطر نیاورد. سید مرتضی آوینی اما برای اهل رسانه معنای دیگری دارد. آوینی از نخستین کسانی بود که به رسانه در وسعت دین اندیشید و باب جدیدی را در مطالعه رسانه گشود. اینها دلایلی است که آتش دانستن درباره آوینی را شعلهور نگه میدارد و سال به سال به هرم آن میافزاید. اما فقط اینها نیست؛ ماجرا وقتی جالبتر میشود که زندگی آوینی را از بین سطور سیاه زندگینامههایی که دربارهاش نوشتهاند پی گیریم. این که مرتضی آوینی اگر چه در خانوادهای مذهبی چشم به جهان گشود اما جوانی و نوجوانیاش را طور دیگری طی کرد. مرتضی آوینی یا همانطور که دوستان هم دانشکدهایاش او را صدا میزنند، کامران آوینی؛ جوانی بود با ظاهر امروزی، کروات میبست، مو بلند میکرد، در دانشکده هنرهای زیبا معماری میخواند، به فلسفه غرب علاقهمند بود و روابطی خاص و مطابق دوران خودش داشت. چه شد آن جوان انتلکچوال دانشکده معماری دانشگاه تهران، مرتضی آوینی نشریه سوره شد؟ لحظه اوج داستان آوینی، پیچ دراماتیک قصه او کجا بود؟ کوه طور او کجا سر راهش قرار گرفت؟ درباره این تغییر روایتهای زیادی گفتهاند و شنیدهایم.
قسمت اول مستند «آقا مرتضی» تلاش کرده است آوینی را در آینههای گوناگون بنمایاند. آنچنان که در پس این تکثر نظرات، تصویر مرتضی آوینی واضح و واضحتر شود. از دوستان تا برادرش و حتی همسرش کمک گرفته است. حتی برای تکمیل روایتش سراغ زنی رفته است که پیش از این در روایت مسلط هیچگاه نامی از او نشنیده بودیم. زنی که اگر چه مستقلا در دنیای ادبیات شناخته شده و قابل تحسین است اما آمدن نامش کنار مرتضی آوینی تعجب بسیاری را برمیانگیزد. تلاش مستند برای ارائه تصویر بیطرف و همهجانبه از این برهه از زندگی آوینی جالب توجه است اما مشخص نیست چرا برای انعکاس زاویه دید خانواده آوینی به پخش حرفهای پیشتر گفته شده و آرشیوی آنها اکتفا کرده است. تا آنجا که بیش از 10 سال از ویدئوهای مربوط به سیدمحمد آوینی، برادر شهید یا تهیهکننده روایت فتح میگذرد؛ شیوهای که صداقت گفتار و روایت مستند را تحتالشعاع قرار میدهد.
آوینی پس از انقلاب و پیوستن به جهاد سازندگی به مستندسازی پرداخت. مستندسازی از کسانی که پیش از این صدایی از آنها در هیچ رسانهای شنیده نمیشد؛ افرادی که نهتنها از نظر اقتصادی و سیاسی محروم نگه داشته شده بودند، بلکه حتی کسی از وجود آنها و وسعت ظلمی که طاغوتیان بر آنها روا میداشتند خبر نداشت. مستندهای مرتضی آوینی نه تنها در انتخاب سوژه، بلکه حتی در تکنیک و شیوه ساخت از جهانبینی خاص و منحصر به فرد او پیروی میکرد. مستند «آقا مرتضی» تلاش میکند با ترکیب آرشیو شخصی، پشت صحنه ساخت مستندها و خود تصاویر مستند، به کمک روایت همراهان او بیاید و تصویر این دوره از زندگی او را کامل کند. مستند «آقا مرتضی» با شروع فعالیت آوینی به عنوان مستندساز در جنگ پایان میپذیرد. با شروع جنگ تحمیلی او سلاح دوربین را به دست میگیرد و مستندهای سریالی روایت فتح را با بیانی صریح و بیواسطه به تصویر میکشد تا «روضه جنگ» را بخواند.
***
از جان آوینی چه میخواهیم؟
وحید نصیریکیا: این پرسش را معادل آن نگیرید که «ما چه نسبتی با آوینی داریم؟» آیا واقعا میان مغضوب و محبوب شدن یک فرد و اندیشههایش برای ما یک لحظه و یک اتفاق است؟ اگرچه هنوز به اندیشه و سیر و سلوک او چندان التفاتی نمیشود. براستی اگر او به فیض شهادت نمیرسید، باز هم موضع ما نسبت به او اینچنین بود؟ قطعا چنین نبود! حالا نام او شده است «نشان استاندارد». و اینکه اگر آوینی شهید نشده بود، چنین میکرد که من میکنم! حالا که نیست تا خانهنشین شود، میتوان برایش «یادبود» گرفت و از قسمتهای خوب حیات او برای «آوینی ندیدهها» گفت. اینکه بیشتر روزها، روزه بود. اسرار الصلاه میخواند و هزار کشف و کرامت داشت. اگر هم روزی این حرفها خریدار نداشت، از سبیل نیچهای و دانشکده هنرش خواهیم گفت.
* آوینی از جان ما چه میخواست؟
این ادعا عدهای را آزار خواهد داد که سیدمرتضی آوینی لااقل به بخشهایی از حقیقت دست یافته بود و هر کس که به چیزی در این حد دست یابد، ناگزیر از تقدیم روشنایی به سایر آدمهایی خواهد بود که در قسمتهای تاریکتری از این عالم زندگی میکنند. دغدغه آوینی در کارهایی که از او به جا مانده، نشان دادن سره از ناسره است و البته این کار را از موضع راهنمایی به مقصد رسیده انجام میدهد.
تلاش برای نزدیک شدن به آنچه آوینی در جستوجوی آن بود، اگر با الزامی عملی همراه باشد، کار دست آدم میدهد و مخاطب صادق آثار او را به محرومیت از بخش مهم چرب و شیرین زندگی میکشاند. اگر بخواهید حرفهای او را بشنوید، باور کنید و به ردای عمل به آن درآیید، به قدر ارتباطی که با حقیقت آثار او برقرار کردهاید، به دردسر میافتید. مگر اینکه شما هم مثل دیگران ادای او را درآورید و البته ادای او را درآوردن هم زیاد سخت نیست.
روایت رایج از آوینی روایت شهید آوینی است، نه مرتضی آوینی؛ کارگردانی که مستند جنگی میساخت و آخر هم در همین راه به فیض شهادت نائل شد. روایت خوبی است، نه؟! برای اینکه خوبتر هم شود، میدهیم برایش یک مقتلی درست کنند که هر آوینیندیدهای را کنارش ببریم تا زار بزند! تا بلکه کمی آدم بشود.
لیکن این روایت همه آنچه آوینی بود، نیست. کسی هم از خود نمیپرسد چرا یک مستندساز لقبش میشود سید شهیدان اهل قلم؟ حق هم دارند آنهایی که حرفهای او را دوست نداشته و ندارند. آنها که در سودای بهشت زمینی غرب به سر میبرند، چرا باید از کسی که رؤیای آنها را آشفته میکند خوششان بیاید؟! آوینی جرأت آن را داشت که در مقابل پرسشهای بزرگ قد علم کند و به آنها پاسخ دهد و دیگران را هم به تفکر وا دارد. روشنفکران و متجددان حق هم دارند از کسی که مسلمات آنها را مورد پرسش قرار دهد خوششان نیاید. ولی ای کاش کار به همین جا ختم میشد. کار آنجا گران میآید که عدهای متحجر و ظاهربین او را منحرف خواندند؛ در همین سالهای پایانی حیات مادیاش. ابایی هم نداشتند که بگویند شهادتش مانع انحرافش شد! و عاقبت به خیر از دنیا رفت.
تیغ ۲ لب تجدد و تحجر بود که خواست او را خانهنشین کند، لیکن او مرد پرواز بود، نه کرم لجنزار. حالا که دوباره نام او بر سر زبانها افتاده باید خوشحال بود و امیدوار؟! امید به آنکه فرصتی فراهم شود تا آثار مکتوب او خوانده شود و به دور از سیاستزدگی بررسی و نقد شود. در یادبودهای او اغلب ترس از مصادره آوینی به چشم میآید تا چیز دیگری. اگر محدود نشود به خاطرهگویی و کلیگویی درباره او.
افقی که آوینی در برابر همه ما میگشاید، افقی است از انتظار. آنچه همه ما میگوییم و نمیدانیم که «انقلاب اسلامی زمینهساز ظهور است» یعنی چه؟! و همیشه با خود فکر کردهایم باید توسعه پیدا کنیم و صنعتی بشویم و به همه جهان بگوییم میشود مملکت مسلمانان هم توسعه پیدا کند. غافل از اینکه اگر قرار باشد با توسعهیافتگی حرفمان خریدار داشته باشد، هیچ وقت خریدنی نیست.
***
اندیشه آوینی در سینما ماندگار شد
محمود گبرلو: برخلاف برخی، گذشته شهید آوینی یعنی عمر قبل انقلابش مهمتر از عمر پس از انقلاب اسلامی بود. آگاهی و شناخت او از مکاتب مختلف و سرانجام رسیدن به گوهر ناب اندیشه اسلامی، دقیقا همان خواسته قرآن و اندیشه فقه اسلامی است که انسان با درک شناخت کامل به آنچه تکمیلکننده نهایی است برسد و اینجاست که انسان میتواند با اراده و مصمم، تکیه به نظریههای خود کند و با قدرت و کمال به دفاع بپردازد و سرانجام به آنچه ایمان دارد برسد. آوینی مصداق این شیوه انتخاب بود و یکی از دلایلی که انقلاب اسلامی پس از گذشت بیش از 40 سال همچنان استوار و قدرتمند است، وجود همین شیوه و روش گفتمان بوده، بویژه در اوایل انقلاب. مطمئنا اگر نبودند مکاتب مختلف و چالش و بحث و گفتوگوی ایجاد شده در اوایل انقلاب، نسل انقلابی خالص این مقدار دوام نمیآورد. آوینی سرشار از شعور و شور بود و همین، نام او را برجسته و ماندگار کرد. به عینه شور انقلابی و دینی را که سرشار از شعور بود، در دوران انقلاب و پس از آن در دوران دفاعمقدس میدید و به همین دلیل عینی، تمام عمر و وقت و فکر خود را صرف موفقیت و سربلندی میکرد. او که ابزار قدرتمند هنر بویژه دوربین را درک کرده بود، با اندیشههایی که از دوران خود بویژه نشأت گرفته از افکار امام خمینی و یارانش بود و مصداقش را به عینه میدید، توانست سبک و روشی مدرن و نوین را در فیلمسازی بویژه مستند در تاریخ این کشور به یادگار بگذارد.
آوینی قبل از آنکه سینمایی باشد، یک تئوریسین اندیشه اسلامی بود که در بخشی از آن به شناخت و آگاهی ارتباط دین و هنر و دین و سینما پرداخت. پس از انقلاب اسلامی که ایران در همه زمینهها دارای تئوری مستقل و نابی بود، جمعی تلاش کردند در حوزه هنر و بالاخص سینما با تئوریها و نظریههای اسلامی به سبک و روشی در فیلمسازی برسند. اختلاف نظرهای مختلفی در این زمینه وجود داشت و فیلمهای متفاوتی هم ساخته میشد و برخی هم به خاطر عدم درک موقعیت جدید به سبک و سیاق گذشته با حذف زوائد عمل میکردند اما شهید آوینی قدرتش در ارائه نظریهها قویتر و مستدلتر بود. به همین دلیل ماندگار شد و رهروان بسیاری را به دنبال خود کشاند. من در جوانی از تندروهای آن دوران بودم و مخالف مهربانی و عطوفت او نسبت به دگراندیشان! روزی تلفنی با شهید آوینی به گفتوگوی چالشی پرداختم. او در پاسخ، جمله زیبایی گفت که همیشه آویزه گوشم قرار دادم. او گفت: «اندیشه را نمیتوان با زور و چماق و فحش و دعوا به آدمها تحمیل کرد، بلکه با نقد صحیح و منصفانه و گفتمان باید به دل و عقلش منتقل کرد» و همین عنوان مصداق رفتار و اعمالش بود. چنانکه در سمینار پس از انقلاب اسلامی که در کانون برگزار شد با آرامش و متانت به نقد و پرسش و پاسخ پرداخت و بعدها که فیلمهای سینمای ایران را میدید و داور جشنواره فیلم فجر بود، حکم به نابودی و تعطیلی سینما و جشنواره نمیداد، بلکه با آرامش و گفتمان تلاش میکرد اندیشه خود در زمینه سینمای متعلق به انقلاب اسلامی را مطرح کند و در کنار تولیدات متعدد و متفاوت، نمونههای مورد علاقهاش را مورد تشویق و تجلیل قرار میداد. مثل فیلم مهاجر و دیدهبان ابراهیم حاتمیکیا یا فیلم نیاز علیرضا داوودنژاد. در همان دوران افرادی که تشنه اندیشههای اسلامی در سینما بودند، به او اقتدا کردند ولی برخی افرادی که از اساس با سینما مخالف بودند و نظریههای نوین امام خمینی را برنمیتابیدند او را مورد حمله رسانهای و محافل خصوصی قرار دادند. برخی که با او نزدیک نبودند اما در مقطعی که فقط قرار بود همراهش باشند تا به اهدافشان برسند سعی کردند خصومتهای خود به فیلمسازان را به او تحمیل کنند و بعد شهادتش هم خود را نماد آوینی واقعی معرفی کردند و مسیر را به سمت اهداف اقتصادی و اندیشههای ضدهنر و سینمای خود کشاندند، چنانکه با اندیشه غلطی که ترویج کردند پس از گذشت سالها، نمیتوانند جز چند فیلم به تعداد انگشتان دست، از سینمای انقلاب اسلامی یاد کنند. به گونهای القا شده است که فقط فیلمها یا فیلمسازهایی که ظواهری از نمادهای دینی و انقلابی دارند، فیلمساز متعلق به سینمای پس از انقلاب و نشأتگرفته از اندیشه نوین انقلاب اسلامی هستند، در صورتی که معتقدم اگر شهید آوینی امروز بود، برخی فیلمهای سینمایی ساختهشده را نمادی از سینمای نجیب و نشأتگرفته از انقلاب اسلامی میدانست که در طول گذر زمان بر اساس شرایط روز ایده و فرمها تغییر کرده و ممکن است در ارائه اندیشه خود ضعف و قوت داشته باشند، مثل فیلمهای مجید مجیدی که ظاهرا از فیلمسازان نزدیک به اندیشه شهید آوینی است اما به طرح معضلات و مشکلات اجتماعی امروز ایران میپردازد با قدری تفاوت در اندیشه و نکته دیگر و آخر اینکه اگر شهید آوینی امروز زنده بود، معلوم نبود با دکانهایی که برخی با شور و هیجان با تابلوی شهید آوینی درست کردهاند، چگونه رفتار میکرد؟
آوینی رفت اما این اندیشهاش ماندگار شد که فیلم باید جامعه واقعیاش را درک کند. تماشگر را بفهمد، حرفشان را بزند و مهمتر آنکه نباید دروغ بگوید، مثل ابراهیم حاتمیکیا که به سفارش شهید آوینی فرزند زمان خویش است.
ارسال به دوستان
بحران توزیع و تأمین مرغ وارد ماه هفتم شد
مرغ سحر
جدال وزارتخانههای صمت و جهادکشاورزی ادامه دارد
خاوازی بحران مرغ را ناشی از نحوه توزیع میداند!
گروه اقتصادی: بحران تامین و توزیع مرغ هر روز ابعاد تازهتری به خود میگیرد! تا پیش از این مردم مجبور بودند برای تهیه مرغ دولتی با قیمت 20 هزار و 400 تومان در صف بایستند اما مرغ آزاد با قیمتهایی بین 30 تا 40 هزار تومان در خردهفروشیها بدون صف به فروش میرسید.
پس از تصمیم به افزایش قیمت مرغ جهت تکنرخی کردن آن، حالا دیگر اساسا هیچکس نمیتواند مرغ را بدون صف تهیه کند. از سوی دیگر بعد از ساعت 10 صبح دیگر مرغی برای فروش وجود ندارد، این یعنی بحران گرانی مرغ تبدیل به کمیاب شدن آن شده است.
علاوه بر مصیبت ایستادن در صف، مردم با مشکل محدودیت خرید هم مواجهند. این یعنی اگر بتوانند به هر زحمتی هم که شده پس از چند ساعت ایستادن در صف مرغی تهیه کنند سقف خرید ۲ مرغ برای هر شهروند برای آنها اعمال میشود؛ تعداد مرغی که در نهایت پاسخگوی 2 روز مصرف یک خانواده 4 نفره است.
به گزارش «وطنامروز»، حال و روز توزیع مرغ در حال تبدیل شدن به بحرانی تراژدیک به دلیل سوءمدیریت مسؤولان دولتی است. مردم نوروز خود را با تلخکامی در تامین این کالا سپری کردند و اینطور که پیداست این سناریو به شکل فجیعتر قرار است در ماه مبارک رمضان نیز تکرار شود.
صف، کرونا و گرانی، دیگر بخشی از زندگی روزمره شهروندان شده است. البته شرایط توزیع مرغ در شهرهای مختلف با یکدیگر تفاوت دارد و هر اندازه استانها از مراکز توزیع و تولید مرغ در فاصله بیشتری باشند وضعیت آنها بدتر است. در اکثر استانها مردم برای تهیه مرغ مجبور هستند سحرگاهان و پیش از طلوع آفتاب در صف بایستند و اگر خوششانس باشند میتوانند تا سقف ۲ مرغ به قیمت دولتی خریداری و در غیر این صورت باید مرغ را با قیمت آزاد تهیه کنند. برای مثال استانهای همسایه تهران مانند قم و شهرستانهای همجوار شهرهای بزرگ چنین وضعیتی دارند و مردم مجبور هستند پس از نماز صبح و سحرگاهان برای ایستادن در صف مرغ اقدام کنند. نکته قابل توجه اینجاست که اساسا مرغ تا قبل از ساعت 10 صبح به پایان میرسد و بخش قابل توجهی از افراد در صف، باید با دستان خالی به خانه برگردند و خود را برای ایستادن در صف روز آینده آماده کنند یا اینکه مرغ را با قیمت بسیار بیشتری خریداری کنند. این در حالی است که برخی مواقع، اساسا مرغ با قیمت غیردولتی نیز در بازار یافت نمیشود و در برخی شهرها، تنها امید مردم برای خرید مرغ، همین صفهای طویل است.
* جای خالی فرآوردههای پروتئینی در سفره مردم
در حالی مردم برای تهیه مرغ در مضیقه هستند که اساسا انتخابهای بسیار محدودی وجود د ارد که بتواند جای این فرآورده پروتئینی را در سبد غذایی آنها پر کند. قیمت هر کیلو گوشت گوسفندی در روزهای اخیر به بیش از 180 هزار تومان رسیده است، از سوی دیگر قیمت ارزانترین ماهیهای موجود در بازار کیلویی 50 هزار تومان است. گوشت بوقلمون و شتر هم قیمتهای به مراتب بالاتری از مرغ دارند. حتی تخممرغ هم به دنبال رشد قیمت مرغ گران شده و قیمت هر شانه تخممرغ به بیش از 50 هزار تومان رسیده است. در این وضعیت، شاید سادهترین و در دسترسترین انتخاب مردم برای تأمین پروتئین در سبد غذایی، حبوبات باشد که آن نیز اخیرا با افزایش قیمت مواجه شده است.
* 7 ماه کشور درگیر مرغ
بحران توزیع کالاهای اساسی مانند گوجهفرنگی، سیبزمینی، پیاز و مرغ در سالهای اخیر به فراخور بازههای زمانی مختلف رخ داده است اما پدیده مرغ از آن جهت عجیب است که قریب به 7 ماه است ادامه یافته و تاکنون هیچ راهحلی برای این عارضه اقتصادی توسط مدیران اقتصادی دولت اندیشیده نشده است. برخی از توزیع وزارت صمت ایراد میگیرند، بعضی به میزان تولید وزارت جهاد کشاورزی خرده میگیرند، گروهی مشکل را در نبود نظارت سازمان تعزیرات و ستاد تنظیم بازار میدانند و در نهایت، برخی کارشناسان معتقدند بدسلیقگی ارزی بانک مرکزی، پدیدآورنده چنین شرایطی است. بررسی بازار مرغ و تخممرغ در ایام نوروز بیانگر محقق نشدن وعدههای مسؤولان تنظیم بازار برای افزایش عرضه و کاهش یا تثبیت قیمتها و حتی رسیدن نرخ خردهفروشی این ماده پروتئینی به هر کیلوگرم 40 هزار تومان است. قیمت مرغ در 3 ماه پایانی سال 99 در حالی سیر صعودی به خود گرفت که از قبل تولیدکنندگان دام و طیور درباره محقق نشدن وعدههای مسؤولان برای رشد عرضه نهادهها و در نتیجه افزایش قیمت هر کیلوگرم مرغ تا مرز 50 هزار تومان و هر شانه تخممرغ تا مرز 40 هزار تومان در ایام نوروز به دلیل رشد هزینههای تمام شده و کاهش تولید این محصولات پروتئینی هشدار داده بودند. از سوی دیگر تخصیص ارز لازم (۴ میلیارد دلار ۴۲۰۰ تومانی) برای خرید نهادههای دامی، باعث شده هر نوع فرافکنی که منشأ نابسامانی بازار مرغ را به تحریم گره بزند، بیاثر شود و مسأله سوءمدیریت را برجسته سازد.
***
نامه اعتراضی وزیر جهاد کشاورزی به وزیر صمت
وزیر جهاد کشاورزی به عنوان متولی یکی از اصلیترین وزارتخانههای تاثیرگذار در شرایط کنونی، طی نامهنگاریهایی با وزارت صمت و استانداریها اعتراض خود را نسبت به مدیریت آنها اعلام کرد. کاظم خاوازی 12 فروردینماه در نامهای به وزیر صنعت، معدن و تجارت با اشاره به تخلف اصناف در فروش مرغ قطعهبندی شده نوشت: بنا به بررسیهای به عمل آمده در صبح روز جاری از سطح شهر، مرغ تحویلی اصناف به صورت گسترده به شکل قطعهبندی شده در اختیار مردم قرار میگیرد و از فروش مرغ کامل خودداری میشود. در این نامه آمده بود: «بر اساس تصمیمات اتخاذ شده در نخستین جلسه قرارگاهی ساماندهی مرغ کشور و بازدیدهای بهعمل آمده در روز پنجشنبه مورخ 12/1/1400 ضرورت دارد موارد زیر به سازمانهای صمت استان و سایر واحدهای ذیربط تحت امر آن وزارتخانه ابلاغ گردد: حضور نمایندگان وزارت صمت در کلیه کشتارگاههای کشور از ساعت شروع تا پایان فعالیت کشتارگاهها الزامی بوده و متناسب با میزان مرغ آماده طبخ خروجی، نمایندگان محترم وزارت جهاد کشاورزی و وزارت صمت متناسب با تصمیمات اتخاذ شده در قرارگاه استانی متناظر قرارگاه اصلی نسبت به ارسال مرغ به مقاصد مورد نظر اقدام نمایند». وزیر جهاد کشاورزی همچنین در نامهای جداگانه به استانداران سراسر کشور با گلایه از فروش مرغ تنظیم بازاری به صورت قطعهبندی شده و با قیمت آزاد در بازار، از ممنوعیت قطعهبندی مرغ تا اطلاع ثانوی خبر داد. خاوازی در این نامه از استانداران درخواست کرد: «انجماد و نگهداری مرغ تحت هر عنوانی در سردخانهها تا اطلاع ثانوی ممنوع است. عرضه مرغ به هر شکل و با هر شرایطی در سراسر استانها تنها بر اساس قیمت مصوب امکانپذیر بوده و فروش مرغ تحت عناوین دیگر نظیر مرغ سبز، بدون آنتیبیوتیک یا هر عنوان دیگر با قیمتهای غیرمصوب تا اطلاع ثانوی ممنوع میباشد. با توجه به اینکه عمده تخلفات انجامشده در کشتارگاهها به دلیل محدوده فعالیت آنها از ساعت ۸ شب تا ۸ صبح صورت میپذیرد، لذا استانداران محترم نسبت به تعیین نمایندگان پاسخگو، تامالاختیار و در ارتباط با مراجع قضایی برای برخورد قانونی در هر شهرستان به عنوان کشیک شبانه اقدام نمایند».
ارسال به دوستان
قالیباف در نطق پیش از دستور مجلس شورای اسلامی:
قانون مجلس بازی یکطرفه هستهای را تغییر داد
گروه سیاسی: رئیس مجلس شورای اسلامی گفت: خوشبختانه قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها قفلهای صنعت هستهای را باز کرد و سمت و سوی بازی یکطرفه را تغییر داد و باعث شد گذشت زمان به نفع ایران شود.
محمدباقر قالیباف در نطق پیش از دستور خود در نشست علنی روز گذشته مجلس شورای اسلامی با اشاره به محور قرار گرفتن تولید در نامگذاری سال جدید از سوی رهبر معظم انقلاب، اظهار داشت: ما به ملت عزیز ایران تعهد میدهیم که در عمل به وظیفه تقویت تولید به جای شعار، گزارش عملکرد دهیم و به جای ادعا عمل کنیم. وی افزود: از دیگر نکات مهمی که در سال 1400 پیش روی ملت ایران است نوع مواجهه با دولت جدید آمریکا در قبال تحریمهای اقتصادی علیه ایران است. خوشبختانه قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها قفلهای صنعت هستهای را باز کرد و سمت و سوی بازی یکطرفه را تغییر داد و باعث شد گذشت زمان به نفع ایران شود، به گونهای که اگر قبلا گذشت زمان به معنای پابرجا ماندن تحریمها همزمان با تعطیل ماندن صنعت هستهای بود، اکنون گذشت زمان مساوی با پیشرفت صنعت هستهای است و از طرف دیگر در قبال تأخیر باید هزینه بدهند. قالیباف خاطرنشان کرد: همین روند که بسیار پرمنفعت و با هزینه تقریبا مساوی صفر بوده گشایشهایی در امر دیپلماسی ایجاد کرده اما این گشایشها باید با اهتمام دستگاه دیپلماسی کشور در عمل به رفع کامل تحریمها و وصول منافع واقعی اقتصادی برای ملت ایران منجر شود. وی در ادامه با استقبال از امضای سند برنامه همکاری جامع ایران و چین گفت: امضای این سند اگر به معنای اعلام باور به این امر باشد که جهان در غرب خلاصه نمیشود و قرن آینده، قرن آسیاست، یک گام راهبردی محسوب خواهد شد. رئیس مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: همچنین امضای این سند هشدار مهمی به آمریکاست تا بفهمد که مناسبات بینالمللی بهسرعت به ضرر آمریکا در حال تغییر است و این کشور دیگر در موقعیتی نیست که بتواند الگو، برنامه یا توافقی را به طور یکجانبه به کشورهای مستقل تحمیل کند. وی افزود: البته این سند میتوانست بسیار زودتر امضا شود و ما عقیده داریم زمان مهمی که باید برای شکل دادن به همکاریهای واقعی اقتصادی و سیاسی و همچنین مقابله مؤثر با فشارهای ظالمانه آمریکا صرف میشد، از دست رفت. با این حال باید فرصت را مغتنم شمرد و اولا این سند را با حفظ منافع ملی تبدیل به پروژهها، برنامهها و همکاریهای واقعی اقتصادی و سیاسی کرد و ثانیا مدل ارتقای روابط به سطح راهبردی باید با کشورهای دیگر بویژه همسایگان نیز طراحی و بهسرعت اجرا شود.
ارسال به دوستان
آیتالله رئیسی در جمع سربازان گمنام امام زمان(عج):
وزارت اطلاعات جناح ولایت است
رئیس قوه قضائیه با تأکید بر لزوم پرهیز از جناح و جناحبازی در وزارت اطلاعات، تأکید کرد: در وزارت اطلاعات فقط یک جناح وجود دارد و آن هم جناح انقلاب و ولایت است. آیتالله سیدابراهیم رئیسی که روز گذشته به مناسبت هفته بزرگداشت سربازان گمنام امام زمان(عج) در جمع مدیران و کارکنان وزارت اطلاعات سخن میگفت، از عملکرد ۴۰ ساله وزارت اطلاعات در تأمین امنیت کشور و صیانت از امنیت ملی تقدیر کرد. رئیس دستگاه قضا با اشاره به پیچیدهتر شدن تهدیدات در دنیای امروز، اظهار داشت: اگر تا دیروز دشمن تلاش داشت از مراکز نظامی ما جاسوسی کند، امروز تلاش آنها برای افزایش تهدیدات به گستردگی همه داشتههای جمهوری اسلامی در عرصههای مختلف سیاسی، فرهنگی، صنعتی و امثال آن است. آیتالله رئیسی با تأکید بر لزوم شناخت دقیق تهدیدات و ترفندهای دشمن، اظهار داشت: گاهی دشمن تلاش میکند با نفوذ و ایجاد ناکارآمدی در سیستم اداری، زمینههای ناامیدی و یأس در مردم را به وجود آورد که اقدامات وزارت اطلاعات در مبارزه با فساد اقتصادی و ارتقای نظام اداری میتواند مانع تحقق این هدف شود. رئیس قوه قضائیه افزود: به عنوان مثال، اخلال در نظام توزیع فلان کالا میتواند زمینه را برای القای ناکارآمدی در نظام اداری و ایجاد یأس عمومی فراهم کند. اینجاست که وزارت اطلاعات مسؤولیت دارد با شناخت رگهها و زمینههای نارضایتی و سوءنیتها یا سوءعملکردها، در جلوگیری از این اتفاق نقش ایفا کند. آیتالله رئیسی قانونگرایی را نیز مورد تأکید قرار داد و گفت: قانون نقطه مشترک ضابط دستگاه قضا و قاضی است و همه اجزای نظام باید در ارتباطات با همدیگر، سیاستهای نظام و قانون را مورد توجه قرار دهند. رئیس دستگاه قضا خاطرنشان کرد: اگر کشوری در دنیا در اقتصاد و سیاست پیشرفت داشته به خاطر آن بوده که همه اجزای آن نظام نسبت به راهبرد کلانی که برای آن کشور تعیین شده، احساس مسؤولیت کرده و پای کار آن آمدهاند. رئیس قوه قضائیه با اشاره به تعیین راهبرد ایران در قبال پرونده هستهای از سوی رهبر معظم انقلاب در ۱۹ دیماه سال گذشته گفت: امروز سیاست روشن و راهبرد جمهوری اسلامی در قبال آمریکا این است که باید تمام تحریمها را لغو کند و ما راستیآزمایی انجام دهیم و سپس به تعهدات برجام بازگردیم. آیتالله رئیسی افزود: این راهبرد را نه در اتاق در بسته که رهبر انقلاب در حضور همه مردم ایران اعلام فرمودند و پیگیری هر راهبردی غیر از این، قابل قبول نیست. ارسال به دوستان
بهترین اقدام دولت در ماههای پایانی
علی شعبانی: اکثر خیرخواهان و بزرگان نظام و انقلاب در چند ماه اخیر مدام از این میگفتند که دولت روحانی با توجه به فرصتسوزی در ۷ سال گذشته و نشستن به انتظار کدخدا، در این ماههای باقیمانده با تکیه بر توان داخلی به حل مشکلات مردم بپردازد اما این نصیحت خیرخواهانه هم اثرگذار نبود و دولت فخیمه به جای تلاش مضاعف و کار بیشتر، باز هم به دنبال چند نخود سیاه همیشگی است و همین روزها بود که رئیس دولت دم از رفراندوم و تغییر اختیارات مجلس و تلاش روزانه برای رفع تحریم و مذاکره زد. با توجه به این اظهارات تکراری و بیثمر، به نظر میرسد نصیحت خیرخواهانه ناصحان مزبور بیتأثیر بوده، لذا پیشنهاد میکنم رئیس دولت در این ۳ ماه باقیمانده، هیچ کاری نکند و فقط هر روز به حلالیت طلبیدن از مردم پیرامون عملکرد 93 ماه گذشته بپردازد.
روز اول از وعده 100 روزه عذرخواهی کنند و روز دوم از تکذیب وعده 100 روزه. روز سوم از ادعای لغو بالمره تحریمها پوزش بطلبند و روز چهارم از اصرارشان بر تضمین بودن امضای کری. روز پنجم از حراج خزانه ارزی کشور عذرخواهی کنند و روز ششم از دلار 30هزار تومانی. روز هفتم از به تاراج دادن سکههای بانک مرکزی و روز هشتم از پراید ۱۵۰ میلیونی. روز نهم از مرغ 40هزار تومانی و روز دهم از گوشت 180 هزار تومانی معذرتخواهی کنند. عذرخواهی روز بعد بابت وعده رونق اقتصادی باشد (یادتان هست که گفتید اُنچنان رونق اقتصادی ایجاد میکنم که...) و از پی آن روزی را به عذرخواهی از منتقدانی بپردازید که آنها را ترسو، بزدل، بیسواد و بیشناسنامه خواندید. روزی را هم به اصرارتان بر اجرای سند خفتبار ۲۰۳۰ اختصاص دهید. بعد نوبت طلب مغفرت از تمام کارگران کارخانههایی است که با سیاستهای شما تعطیل یا با زدوبندهای مدیر خصوصیسازیتان به ثمن بخس واگذار شدند تا آنها نیز با جمع کردن خطوط تولید، نان را از سر سفره کارگران بردارند. اگر تا پایان دولتتان باز هم وقت باقی ماند، یک عذرخواهی از ۲۴ میلیون ایرانی عزیزی که با اعتماد به ادعاهایتان به شما رأی دادند و همه را بابت این رأی سرافکنده کردید، داشته باشید و حتما یک عذرخواهی به تمام ۸۰ میلیون ایرانی عزیزی که با برخوردهای شما نزد کدخدا، غرور و عزتشان را خدشهدار کردید، بدهکارید. سایر اسباب عذرخواهی شما را فهرستوار برایتان نقل میکنیم تا در واپسین روزهای این دولت بیشتر از این وقت به حاشیه نگذرانید:
- ولنگاری در فضای مجازی و تبعات سهمگین آن بر فرزندان خانوادهها بویژه نوجوانان و بیتوجهی به تذکرات و دستورات مکرر رهبر معظم انقلاب درباره نظام ملی اطلاعات در حوزه فضای مجازی
- وجود چند جاسوس مسلم در تیم مذاکرهکننده و اعطای نشان و سکه به آنها
- تأخیر مکرر در برگزاری جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی و برخورد با برخی اعضای آن شورا به دلیل انتقاد از شما
- ادعای قابل نقد بودن پیامبر، امام زمان و معصومین
- جسارت به نهضت اباعبداللهالحسین علیهالسلام (طرح مذاکره حضرت با عمر سعد)
- تفسیر به رأی درباره آیه ۵۶ سوره مبارکه انفال برای توجیه چرایی اعتماد مکرر به قدرتهای بزرگ بهرغم بدعهدی آشکار آنان (بدون توجه به ۲ آیه بعد)
- مفاسد اقتصادی حسین فریدون و مهدی جهانگیری، برادران رئیسجمهور و معاون اول او
- وعده پوچ چرخیدن چرخ اقتصاد و چرخ سانتریفیوژها
- سوگندی که خوردید (والله اگر مشکلات راهحل نداشت، من در انتخابات نمیآمدم)
- ترساندن فریبکارانه مردم از جنگ، ادعای دیوار کشیدن در پیادهرو بین زنان و مردان در صورت پیروزی رقیب
- رها کردن فرهنگ و به عبارتی «بازاری کردن عرصه فرهنگ» و لطمات درازمدت آن
- ادعای دانستن زبان دنیا که نتیجهاش فریب خوردن از آمریکا و غرب بود.
- سیاست خارجی یکجانبهگرایی (بخوانید غربگرایی) و غفلت از سایر اقطاب عالم و حتی همسایگان
- شرطی کردن اقتصاد کشور به سیاستهای خارجی
- بیتوجهی به شرایط نهگانه رهبری در برجام
- بیتوجهی به تذکرات رهبر معظم انقلاب درباره تکیه نکردن به ۳ کشور اروپایی
- ادعای «به عقب برنمیگردیم» (در تبلیغات انتخاباتی) و عملکرد خلاف آن به گونهای که دولتمردان اکثرا پیر و فرسوده و نگرشهای دولت سازندگی (مربوط به سالهای ۶۸ تا ۷۶) حاکم بود.
- حذف جناحی و هزینهافزای طرحهایی همچون مسکن مهر، کارت سوخت، هدفمندی یارانهها، سهام عدالت و...
- بیتوجهیهای مکرر به نظرات وزیر بهداشت و متخصصان درباره اجرای محدودیتهای کرونایی
- بر باد دادن دارایی گروه کثیری از مردم در بورس با بیان این جمله که: شرایطی که بورس نشان میدهد اوضاع بهتر خواهد شد؛ مردم باید همه چیز را به بورس بسپارند.
- گران کردن بنزین بدون ملاحظه شیب مناسب و بدون فراهم کردن جو روانی جامعه و اظهارات تمسخرآمیز درباره آن
در پایان ۲ نکته: اولا اگر بعد از این عذرخواهیها هنوز هم وقتی از دورانتان مانده بود، اعلام کنید تا فهرست دیگری برای شما تهیه شود و ثانیا بر اشتباهات خود اقرار کنید که زود دیر میشود.
ارسال به دوستان
جلوی خروج سرمایه را بگیرید، سرمایهگذاری پیشکش
میثم مهرپور*: در سالهای اخیر، به رغم شعارهای دولتهای یازدهم و دوازدهم برای جذب سرمایهگذاری خارجی و این ادعا که رفع مشکلات اقتصادی و ایجاد رونق، صرفا با جذب سرمایهگذاری خارجی محقق خواهد شد، نهتنها افزایشی در جذب سرمایهگذاری خارجی رخ نداده بلکه شاهد کاهش سرمایهگذاری خارجی نیز بودهایم.
با این حال به رغم اینکه دولت حتی در سالهای پس از اجرای برجام نیز توفیقی در جذب سرمایهگذاری خارجی نداشت و هیچکدام از وعدههای دولتهای یازدهم و دوازدهم درباره هجوم شرکتهای خارجی برای سرمایهگذاری در ایران هرگز حتی به واقعیت نزدیک هم نشد اما رئیسجمهور در روزهای آغازین سال جدید در جلسهای با دولتمردان، مجددا بر سرمایهگذاری خارجی تاکید کرده و در حالی که به ماههای پایانی عمر دولت دوازدهم نزدیک میشویم، خواستار از بین بردن انسدادهای موجود در راه سرمایهگذاری خارجی شده است. فارغ از اینکه مخاطب این سخنان آن هم در ماههای پایانی حضور 96 ماهه دولتهای یازدهم و دوازدهم چه کسی جز دولتمردان است، موضوع اصلی این است که آیا واقعا مشکل کشور جذب سرمایهگذاری خارجی است و سرمایههای موجود در کشور پاسخگوی نیازهای کشور نیست؟ ماجرا زمانی جالبتر میشود که بدانیم طی 8 سال گذشته دولت نهتنها توفیقی در جذب سرمایهگذاری خارجی که به عنوان یکی از شعارهای اصلی دولت بوده، نداشته است بلکه در این سالها شاهد اوج گرفتن خروج یا به عبارتی فرار سرمایه از کشور بودهایم. به بیان دیگر، اگر دولت به جای جذب سرمایهگذاری خارجی -که البته محقق نشد- مانع خروج سرمایه از کشور میشد، شرایط بسیار متفاوت بود. با این حال روند خروج سرمایه از کشور در سالهای حضور دولتهای یازدهم و دوازدهم به گونهای بوده که طبق گزارشهای بانک مرکزی از سال 94 تاکنون در تمام این سالها، تراز حساب سرمایه کشور همواره منفی بوده و سال به سال نیز منفیتر شده است. در واقع اگر دولت فقط تلاش میکرد سرمایه از کشور خارج نشود، نیازی به ورود سرمایه نبود، چرا که طی سالهای اخیر چندین برابر ورود سرمایه خارجی، خروج سرمایه داشتهایم. برای درک بهتر این موضوع و اهمیت خروج سرمایه، به اعداد زیر دقت کنیم.
1- دولتهای یازدهم و دوازدهم که به رغم شعارهای عجیب و غریب در جذب سرمایهگذاری خارجی حتی بعد از اجرای برجام نیز توفیقی در این امر نداشتند، در مقاطعی دریافت فاینانس و وام از کشورهای خارجی را نیز همردیف جذب سرمایهگذاری خارجی دانسته و از آن به عنوان یکی از موفقیتهای دولت نام میبردند(!) این در حالی است که میزان ارز ترجیحی که طی ۳ سال گذشته با سوءمدیریت دولت اتلاف شد به اندازه یک دهه سرمایهگذاری خارجی کشور است. از سوی دیگر در حالی دولت چند سال است روی موضوع جذب سرمایهگذاری خارجی تاکید دارد که برخی گمانهزنیها طی سالهای گذشته حاکی از وجود چیزی حدود 20 میلیارد دلار ارز خانگی در کشور است که به نظر میرسد با توجه به سیاستهای ارزی دولت در چند سال گذشته، این رقم افزایش قابل توجهی داشته باشد. در حالی که دولت میتوانست با انجام اقداماتی در راستای افزایش اعتماد میان دولت و مردم و تضمین سرمایه شهروندان، این منابع را به سمت فعالیتهای اقتصادی در داخل کشور هدایت کند.
2- خروج سرمایه از کشور در برابر ورود سرمایه به کشور، یک شاخص مهم برای تعیین سلامت اقتصادی و کششپذیری کسبوکار در آن کشور به شمار میرود. در این باره یکی از شاخصهای مهم، خالص حساب سرمایه است که بر اساس آمارهای رسمی بانک مرکزی این رقم سال 95 به منفی 18 میلیارد و 288 میلیون دلار، سال 96 به منفی 19 میلیارد و 321 میلیون دلار، سال 97 به منفی 16 میلیارد و 44 میلیون دلار و سال 98 به منفی 7 میلیارد دلار رسیده است. از طرفی در سالهای اخیر به واسطه افزایش شدید نرخ ارز و عدم نظارت دولت، روند خروج سرمایه از کشور افزایش قابل توجهی داشته و سرمایههای زیادی از کشور خارج شده که بخش قابل توجهی از این سرمایهها، صرف خرید ملک و خانه در کشورهای همجوار ایران شده است.
در یک نمونه مصداقی از خروج سرمایه از کشور طی سالهای گذشته، تعداد خرید ملک توسط ایرانیها در ترکیه بشدت افزایش یافته است بهطوری که ایرانیها سال 2018 تعداد 3 هزار و 652 فقره و سال 2019 حدود 5 هزار و 423 فقره ملک در ترکیه خریداری کردند. اما این تعداد در سال 2020 بهرغم شیوع ویروس کرونا رکورد جدیدی زده و ایرانیها در این سال با خرید 7 هزار و 189 ملک در ترکیه، علاوه بر اینکه موجب رشد 32 درصدی خرید ملک شهروندان کشورمان نسبت به سال 2019 شدند، به جایگاه اول خرید ملک در این کشور رسیدند.
این در حالی است که خروج سرمایه از کشورهایی مانند ایران با توجه به وضعیت اقتصادی و ظرفیتهای بالقوه و غیرفعال اقتصادی کشور، ضربه سختی وارد میکند و حتی اقدامات ظاهرا درستی مانند سرمایهگذاری خارجی یا خرید اوراق بهاردار نیز توصیه نمیشود، چه برسد به خروج غیرقانونی سرمایه از کشور برای خرید املاک در سایر کشورها، چرا که کشورهایی مانند ایران به سرمایهگذاری بالایی نیاز دارند و طبیعتا نیازمند قوانین متفاوت و سختگیریهای بیشتری در مقابل خروج سرمایه از کشور هستند.
با این تفاسیر، ای کاش رئیسجمهور محترم به جای تمرکز بر سرمایهگذاری خارجی حتی در 4 ماه پایانی دولت، طی 8 سال گذشته به فکر تامین امنیت سرمایهگذاران داخلی و مقابله با تورم و افزایش نرخ ارز به عنوان دلایل خروج سرمایه از کشور بود.
این در حالی است که حتی در کشوری مانند کانادا که عملا در میان کشورهای سرمایهپذیر قرار داشته و اصولا موضوع فرار سرمایه برای این کشور موضوعیت چندانی ندارد، قانونی تحت عنوان مالیات بر خروج سرمایه وجود دارد که براساس آن برای خروج سرمایه از کشور باید بین ۲۵ تا ۵۰ درصد ارزش سرمایه به عنوان مالیات به دولت پرداخت شود و این خود مانعی در راه خروج سرمایه است. اما در ایران به رغم اینکه بسیاری از این سرمایهها از طریق استفاده از منابع گاه یارانهای و امکانات عمومی حاصل شده است، خبری از اتخاذ تدابیر سختگیرانه، تقویت نهادهای نظارتی یا وضع مالیات بر خروج سرمایه وجود ندارد!
* کارشناس اقتصاد
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|