|
گفتوگوی «وطن امروز» با حجتالاسلام محمدجواد نظافت درباره مفهومشناسی و بررسی مبانی قرآنی و روایی مسأله وحدت
وحدت شکن شریک جرم برادرکشی
اشکان صدیق: یکی از شعارهای اصیل انقلاب اسلامی ایران که در بیانات رهبران آن بویژه حضرت امام خمینی(ره) مشهود است، مساله وحدت است. یکی از شئون اصلی این وحدت، مساله وحدت میان شیعیان و اهل تسنن است که ایده و دغدغه آن محدود به جمهوری اسلامی نمیشود، بلکه در طول تاریخ غیبت کبرا علمای متعهد شیعه به انحا و روشهای مختلف برای همگرایی با برادران اهل سنت تلاش میکردند اما میتوان گفت اندیشمندان انقلاب اسلامی نقطه عطفی در بین علمای تاریخ اسلام در تعمیق مساله وحدت اسلامی هستند که یکی از آنها حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای است. به گواه کتب تاریخی ایده نامگذاری هفتهای به نام هفته وحدت محصول پیش از انقلاب و مربوط به ایامی است که رهبر حکیم انقلاب توسط رژیم پهلوی در بلوچستان تبعید بودند. ایشان با گفتوگو با بزرگان و علمای اهل سنت بلوچستان، نظر آنها را برای برگزاری جشنی مشترک از دوازدهم ربیع تا هفدهم ربیع به مناسبت ولادت پیامبر اکرم(ص) جلب کرده و این هفته را به هفته وحدت بین شیعه و سنی در آن منطقه تبدیل کردند. حضرت آیتالله خامنهای در سالهایی که رهبری و زعامت شیعیان را بر عهده داشتهاند نیز پیوسه پیرامون لزوم وحدت و خطرات سخنان و رفتارهای وحدتشکنانه سخن گفتهاند. برای بررسی بیشتر مفهوم وحدت و مبانی قرآنی و روایی آن و همچنین شیوه برخورد با وحدتشکنان با حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد نظافت، استاد حوزه علمیه مشهد گفتوگو کردیم. ***
* جناب آقای نظافت! به عنوان سوال اول بفرمایید وحدت در دوران ما چه مفهومی پیدا میکند و حد و مرز آن کجاست؟ همچنین برداشتهای غلطی را که بعضا از مفهوم وحدت وجود دارد، مطرح فرمایید.
اگر برداشت صحیحی از مفهوم وحدت نداشته باشیم دچار مشکل میشویم و همین برداشت غیراصولی، بهانهای برای تندروهای طرفین درست میکند تا مساله وحدت را به ندای ضدوحدت تبدیل کرده و حقیقت وحدت را زیر سؤال ببرند.
وحدت به معنای سنی کردن شیعیان یا شیعه کردن سنیها یا به معنای دست برداشتن از عقاید نیست، بلکه هر کس نسبت به عقیدهاش بین خود و خدای خود پاسخگو است. وحدت این نیست که بگوییم تمام ادیان و گرایشها بر حق هستند یا بگوییم با تمام عقاید در صلح کلی هستیم، در حالی که اسلام بر وجود حق و باطل تأکید دارد. امیر المومنین(ع) میفرمایند:«حَقٌّ وَ بَاطِلٌ وَلِکُلٍّ أَهْلٌ»؛ «حق و باطل وجود دارد و هر کدام از حق و باطل اهلی دارند».
وحدت از ۲ بخش تشکیل میشود: اول، همراهی بر سر هدفها و عقاید مشترک مانند قرآن، اسلام، پیامبر اکرم(ص)و... و دوم، همدلی بر سر دشمنان مشترک، مانند شیاطین جن و انس، کفار و... .
امیرالمومنین در جای دیگری از نهجالبلاغه میفرمایند:«إِلَهُهُمْ وَاحِدٌ وَ نَبِیُّهُمْ وَاحِدٌ وَ کِتَابُهُمْ وَاحِدٌ؛ أَ فَأَمَرَهُمُالله [تَعَالَى] سُبْحَانَهُ بِالاخْتِلَافِ فَأَطَاعُوهُ، ام نَهَاهُمْ عَنْهُ فَعَصَوْهُ؟»؛ «خدا، پیامبر و کتاب یکی است. آیا آنها را خداوند به اختلاف و دودستگی فرمان داده و او را اطاعت میکنند؟ یا آنها را از اختلاف نهی کرده و فرمانش را سرپیچی میکنند؟»
هدف از وحدت، دست برداشتن از عقاید نیست، بلکه قرار است از عقایدمان پاسداری و حفاظت کنیم. منتها راه صحیح حفاظت از عقاید، وحدت و همزیستی مسالمتآمیز است، زیرا اختلاف و کینهتوزی و تحریک احساسات مذهبی، اصل اسلام را از بین میبرد. باید از مشترکات پاسداری کرد و نسبت به نقاط مورد اختلاف، یکدیگر را تحریک نکرد، از این رو لازمه عملی شدن وحدت، دعوا نکردن، به هم نزدیک شدن و رسیدن به درک مشترک برای رفع سوءتفاهمهای احتمالی است. و از همه مهمتر، ما با وحدت میخواهیم به دنبال حق و حقیقت برویم و هر کس حرف حقی داشت، بپذیریم. یکی از اهداف وحدت گفتوگو و حرف زدن بدون مجادله است. با مجادله فقط دشمن شاد میشود. جای دعوا و خشونت نیست. باید صحبت کنیم و ببینیم مبانی و دلایل هر برداشت و هر عقیده چیست؟ و بعد اگر دلیلی منطقی برای رد آن داشتیم، در کمال محبت و دوستی مطرح کنیم؛ معنای جدال احسن، همین است. خدا نمیگوید جدال نکنید، بلکه میگوید جدال احسن کنید: «و جادِلْهُمْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَنُ»؛ «و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن!»
اگر فکر کنیم قرار است شیعه، سنی شود و از آن طرف سنی، شیعه شود یا همروشی بین این دو را برگزینیم، حرف درستی نزدهایم. هدف ما، تغییر مذهب نیست و فقط به دنبال حق و حقیقت هستیم؛ برای همین، گفتوگو بر سر مسائل اختلافی یا خواندن کتابهای گروههای مختلف و از آن بالاتر مبادله کتاب بین ۲ مذهب اگر با رعایت کامل ادب باشد، ایرادی ندارد، زیرا اختلافنظر ۲ طرف از جنگ که بالاتر نیست. در جریان جنگ صفین، امیرالمؤمنین به یارانشان فرمودند: «اِنّی اَکرَهُ لَکُم اَن تَکونوا سَبّابین»؛ «من خوشم نمیآید یاران من اهل دشنام باشند». بیادبی و فحاشی به نفع هیچکس نیست؛ یعنی اگر سنیمذهب دوست دارد مرام خودش را نشر بدهد، فحاشی راهش نیست؛ چون «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ» ۲ مسیر رشد و غی وجود دارد؛ اینها باید شفاف و تبیین شود، بعد آدم انتخاب کند. فحش دادن و تکفیر نتیجه عکس میدهد. تکفیریها آیا به نفع اهل سنت عمل میکنند یا به ضررشان؟ تندروهای شیعه آیا به نفع شیعه عمل میکنند یا به ضرر شیعه؟ یعنی این ۲ گروه، هم اسلام را بدنام میکنند و هم مذهبی را که از آن پیروی میکنند، تخریب میکنند. امیرالمؤمنین(ع) در ادامه به یارانش فرمود: «اگر اعمالشان را توصیف کنید و حالشان را متذکر شوید، اینگونه حرف زدن به صواب نزدیکتر است و خیلی رساتر حجت را تمام میکند». هدف اساسی در مساله وحدت این است که به کلیت اسلام فکر کنیم. اسلام مثل گردویی میماند که مغزش ولایت است ولی پوست گردو که بشکند، این مغز هم کمکم از بین میرود، لذا اگر میخواهیم مغز بماند، پوسته را باید حفظ کنیم. نگرش امام صادق(ع) و امیرالمؤمنین(ع) همین بوده است؛ برای اینکه ولایت بماند، باید اصل اسلام بماند. برخورد با ماجرای خلافت هم با توجه به همین مبنا بود که در بحث سیره امیرالمؤمنین(ع) مورد بررسی قرار میگیرد. افتخار ما «صحیفه سجادیه» است. یکی از دعاهای این یادگار شریف امام سجاد(ع) دعا برای برای مرزداران است. حضرت زینالعابدین(ع) برای مرزداران و سربازان حکومت بنیامیه دعا میکنند، زیرا امام سجاد(ع) کلاننگر است و کلیت اسلام برایش مهم است. ما هم باید کلاننگر باشیم و نگاه محدود نداشته باشیم. هر کس نگاه و دیدش محدود باشد، در دام شیاطین میافتد. سینه را فراخ کنیم، بینالمللی و جهانی به قضایا نگاه کنیم تا در دام شیاطین نیفتیم.
* به صورت خاصتری به مبانی دینی وحدت بپردازیم. ابتدا از ثقل اکبر یعنی کتاب خدا پرسش میکنم؛ وحدت از منظر قرآن کریم چه ابعاد و زوایایی دارد؟ چه آیاتی از قرآن کریم دلالت بر مساله وحدت و تقریب دارد؟
قرآن به ما میگوید همه عالم هستی، محترم است و قداست دارد، چون نشانه خداست اما در میان مخلوقات، انسانها احترامشان بیشتر است، زیرا انسان گل سرسبد عالم هستی است و همه چیز برای انسان و به انسان ختم میشود، تا جایی که اگر با یک فرد خارج از دایره اسلام برخورد کردیم، قرآن میگوید: «خدا شما را نهی نکرده است از اینکه نسبت به مشرکان، نیکی کرده و با آنها برخورد عادلانه داشته باشید؛ منتها با دو شرط؛ شما را از شهرتان بیرون نکرده باشند و روی شما شمشیر نکشیده باشند». بین دشمن خدا و بین مشرک، تفاوت است. دستور فوق مربوط به مشرکی است که دشمنی ندارد و لجوج نیست. سپس میفرماید: «خداوند شما را نهی میکند [از نیکی کردن] نسبت به کسانی که در [امر] دین با شما جنگیده و شما را از دیارتان بیرون کردهاند». یعنی با کسانی که با شما میجنگند، مانند آمریکا و اسرائیل و داعش، دوست نشوید. بعد میفرماید: «و هر کس با دشمنان واقعی خداوند دوست باشد، خودش جزو آنهاست!»
قرآن میگوید با تمام انسانها عادلانه رفتار کنید. شیوه معصومین همین بوده و در نگاه آنها همه دوستداشتنی بودهاند. قرآن میگوید حضرت ابراهیم(ع) برای سرپرستش آذر -که خدا از او تعبیر به «أب» کرده- استغفار کرده است. استغفار نشان مهر و خیرخواهی است. با اینکه مشرک بوده است و ابراهیم به او اعتراض هم میکرده است، اما خداوند میفرماید: «زمانی که برایش روشن شد آذر دشمن خداست، از او برائت جست». یعنی انسان تا وقتی برایش محرز نشده طرف مقابلش دشمن خداست، حق ندارد از او برائت بجوید. متأسفانه معارف قرآنی، در بین ما غریب است. قرآن میگوید با یهودی و مسیحی و مشرک، با لطافت برخورد کنید ولی چون ما آشنا نیستیم، چوب جهلمان را میخوریم و بین خودمان، بین ۲ گروه مسلمان، با عداوت و بغض برخورد میکنیم. اگر خداوند عدالت و نیکی با مشرکان را دوست دارد، چگونه عدالت و نیکی با مسلمانان را دوست نداشته باشد.
* وحدت از منظر ثقل اصغر، یعنی اهل بیت عصمت و طهارت(ع) چه جایگاه و اهمیتی دارد؟ سیره مشخص حضرات معصومین(ع) را در این باره تشریح بفرمایید.
اگر بخواهیم به ائمه معصومین تأسی کنیم و پا جای پای آنان بگذاریم، باید راه وحدت را پیش بگیریم. توجه به این نکته مهم است که وحدت، ریشه دینی دارد ولی الان خیلی از شیعیان فکر میکنند به خاطر مسائل سیاسی میگوییم وحدت!
در حالی که ما، به ائمه معصومین(ع) اقتدا کردهایم و اهلبیت به ما گفتهاند: «در تشییع جنازه اهل سنت شرکت کنید و به عیادت بیمارانشان بروید». این روایت، یک دستور است. ما شیعیانی داریم که تندرو هستند، اسمشان شیعه است و اتفاقا ائمه معصومین در بسیاری از موارد از اینها دل خوشی نداشتهاند. امیرالمؤمنین(ع) مظهر عقل کامل است. با وجود اختلافاتی که داشتند و مظالمی که به ایشان شد، حتی یک قدم هم برنداشتند که دشمن از آن سوءاستفاده کند. بنابراین باید از منظر تأسی به ائمه معصومین به وحدت نگاه کنیم و با مسلمانان، فارغ از هر مذهبی که هستند، مهربان باشیم. در همین باره، امام صادق(ع) فرمودند: «مسلمان، برادر مسلمان است و به او ستم و خیانت نمیکند. و برای مسلمانان، سزاوار است که در پیوستگی با یکدیگر کوشش کنند و در کمک کردن و همچنین مهربانی و مواسات با نیازمندان و عطوفت با یکدیگر تلاش کنند، تا چنان باشند که خداى عزوجل فرموده «رُحَماءُ بَینَهُم» و نسبت به امری که مربوط به آنهاست و فوت شده، اندوهگینند، بر همان روشی که گروه انصار در زمان رسول خدا(ص) بودند».
اما اگر بخواهم به لحاظ تاریخی و مصداقی به سیره اهلبیت(ع) در مساله وحدت بپردازم باید به چند نمونه از آنها اشاره کنم.
پس از آنکه ابوبکر بر سر کار آمد، حضرت امیر(ع) به نشانه اعتراض و نپذیرفتن مشروعیت خلافتش، تا 6 ماه بیعت نکردند، چون اگر بلافاصله از سر مصلحتاندیشی بیعت میکردند، حقیقت گم میشد اما این عدم مشروعیت، باعث نشد حضرت، از مدار عدالت خارج شوند و نگرش کلیشان به اسلام را فدای مسائل جزئیتر کنند، لذا در کل نهجالبلاغه، فقط یک جا میبینیم حضرت لب به درد دل میگشایند. حضرت در خطبه شقشقیه میفرمایند: ابوبکر این لباس خلافت را به زور پوشید، در حالی که میدانست جایگاه خلافت برای من است. بعد در ادامه میفرمایند: «من فکر کردم، با دست بریده حمله کنم؟ یا بر این تاریکی متراکم صبر کنم؟» علت مثال زدن به تاریکی این است که وجود امیرالمؤمنین(ع) نور است و چون نور از جامعه کنار زده شود، تاریکی همه جا را میگیرد و همین سبب غصه خوردن امیرالمؤمنین(ع) است. علی(ع) دوست دارد مردم را نورانی کند. اعلم امت باید میداندار باشد که این اتفاق نیفتاده است. حال که حضرت به کناری زده شدهاند، یا باید برای به دست آوردن جایگاهش مبارزه کند که حتی اگر به نتیجه برسد، سبب تفرقه بین مسلمین و شکاف جامعه نوپای اسلامی و بسترسازی برای شکست اصل اسلام میشود، یا صبوری ورزد که خودشان در ادامه میفرمایند: «دیدم که صبر عاقلانهتر است، هر چند آسانتر نبوده است». سپس میفرمایند: صبر کردم در حالی که در چشمم خار بود و در گلویم استخوان. معنای این جملات این است که اگرچه امیرالمومنین(ع) میدانند حضورشان در صدر امور، قطعا برای رشد و هدایت و صلاح جامعه بهتر است اما با لحاظ واقعیتها، تلاششان بر این است با همین شرایط موجود، امت اسلامی هر چه کمتر ضرر ببیند و اوضاع از اینکه هست، بدتر نشود. به همین دلیل با اینکه حضرت مشارکت فعال در امور حکومت ندارند ولی هر کاری را که از دستشان بربیاید، برای جامعه اسلامی انجام میدهند و اگر ببینند حاکمان دارند کج میروند، دلسوزی و نصیحت میکنند.
خلیفه اول، نزدیک ۲ سال و نیم حکومت کرد و برای بعد از خود، عمر را جانشین کرد. خلیفه دوم نزدیک 11 سال حکومت کرد و حضرت این بار هم با وجود اینکه خود را بحق لایقتر میدانستند، او را از خیرخواهی و مشاوره عاقلانهشان محروم نساختند، چون در غیر این صورت، جامعه اسلامی ضرر میکرد. یعنی حضرت از طرفی نمیخواستند دعوا راه بیندازند و از طرفی، در مقابل اشتباهات، تا جایی که از سوی مقابل پذیرش بود، دلسوزی کرده و مشاوره میدادند. حتی این کمکها به قدری بوده که شخص خلیفه دوم بارها گفته است: «لَوْلا عَلِیٌّ لَهَلَکَ عُمَر»؛ «اگر علی نبود عمر هلاک میشد».
بعد از خلیفه دوم، شورای 6 نفره، عثمان را انتخاب کرد. او نزدیک به 11 سال حکومت کرد. در زمان خلیفه سوم نیز امیرالمؤمنین(ع) اصل مشاوره و دلسوزی را به کار میبردند و مصالح اساسی اسلام را در نظر میگرفتند اما از آنجا که در زمان عثمان، فاصله حاکمیت و جامعه، از ارزشها و ملاکهای حکومت نبوی بیشتر شده بود، انحرافات، بیعدالتیها، ویژهخواریها و ظلم، رو به افزایش رفت، تا اینکه مردم شورش کردند. البته امیرالمؤمنین(ع) در برابر این شورش، تلاش وافر کرد تا عثمان کشته نشود اما بر اثر توجه نکردن به راهنماییهای امیرالمؤمنین(ع) سرانجام کشته شد. شورشیها امیرالمؤمنین(ع) را واسطه کردند و خواستند عثمان را به عذرخواهی از مردم راضی کند. امیرالمؤمنین(ع) از سر دلسوزی پذیرفتند و به عثمان گفتند: «مردم مرا بین تو و بین خودشان واسطه کردهاند. نمیدانم چه باید به تو بگویم، هر چه از جنبههای حکومتداری رسول خدا میدانم تو هم میدانی، لذا تو را بر امری که نمیشناسی راهنمایی نمیکنم، زیرا روش حکومتداری پیامبر آشکار بود». سپس حضرت میفرمایند: «ابوبکر و عمر نسبت به تو اولی به عمل مطابق حق نبودند، لذا تو هم مثل آنها به حق عمل کن». خیلی عجیب است! حضرت، خلفای پیشین را تأیید نمیکند ولی زمانی که میبیند خلیفه سوم از مدار خارج شده است و به مروان و بنیامیه میدان داده و بیعدالتی زیاد شده است، میگوید حداقل مثل آنها رفتار کن! حضرت فرمود: «بدان بهترین بندگان نزد خدا، امام عادلی است که هدایت شود و هدایت کند و سنت معلوم را به پا دارد و بدعت را بمیراند و بدترین مردم نزد خدا، امامی است که گمراه شود و به واسطه او، دیگران گمراه شوند و سنتها را بمیراند و بدعتها را زنده کند!»
نکتهای که باید به آن توجه شود این است که حضرت، مهم را فدای اهم میکنند؛ مهم، ولایت است و اهم، اسلام. بدون اسلام، ولایتی نمیماند.
در جریان جنگ جمل -که سردمدارانش طلحه، عایشه و زبیر بودند- طلحه و زبیر کشته شدند، البته زبیر از جنگ فاصله گرفت و در راه کشته شد اما طلحه در معرکه کشته و امیرالمؤمنین(ع) پیروز میدان شد.
بعد از جنگ، مردم بصره جمع شدند و حضرت امیر سخنرانی کردند تا بحثشان به عایشه رسید و فرمودند: «به عایشه یک فکر زنانهای رسید و در دلش کینهای مثل دیگ آهنگران جوشید. اگر عایشه را دعوت میکردند که با غیر من این کار را بکند، این کار را نمیکرد؛ یعنی از من، کینههایی قدیمی دارد اما بعد از همه این کارهایی که کرده و منشأ خونریزی و اختلاف شده، هنوز احترامش همان احترام اولش است و حسابش به عهده خداست». بعد از این خطبه، امیرالمؤمنین(ع) عایشه را تحتالحفظ به مدینه بازگرداندند و با جمله «الحساب علىالله تعالی» اشاره دارند که عایشه باید نزد خداوند پاسخگو باشد. چون همسر پیامبر(ص) است، احترامش را حفظ میکنیم.
عجیب است که بعضیها چگونه به خودشان جرأت میدهند به همسران پیامبر(ص) توهین کنند؟! این کار، از امیرالمؤمنین(ع) جلو زدن است. امیرالمؤمنین(ع) با چشم خودش صفکشی بعضی را در مقابل خودش دیده است ولی احترام همسر پیامبر را رعایت میکند.
در جنگ صفین، عدهای از یاران امیرالمؤمنین(ع) به شامیان فحاشی میکردند، حضرت فرمودند: «خوشم نمیآید شما اهل دشنام باشید». بعد فرمودند: اما اگر اعمالشان را توصیف کنید و حالشان را متذکر شوید، به صواب نزدیکتر است. سپس فرمود: به جای فحش دادن، دعا کنید که «خدایا خون ما و آنها را حفظ کن و بین ما و آنها صلح ایجاد کن. آنها را از گمراهی به هدایت برسان، تا کسی که نادان است، حق را بشناسد». این جمله بیان میکند که در جبهه مقابل، ۲ دسته انسان وجود دارد: یک عده انسانهای فریبخورده که باید نسبت به حق، شناخت پیدا کنند و یک عده هم کسانی هستند که بر گمراهی حریص هستند و به لجبازی افتادهاند که باید تعدیل شوند.
مردی از اهل شام وارد شهر مدینه شد و به خاطر تبلیغات سوء معاویه و دیگر دشمنان اهل بیت، کینه عمیقی از امام علی(ع) و فرزندانش در دل داشت. آن مرد به محض دیدن امام حسن مجتبی(ع)، با صدای بلند به لعن و نفرین ایشان پرداخت اما امام فقط گوش میکردند. وقتی خوب خودش را تخلیه کرد، امام با چهره خندان فرمودند: «پیرمرد! ظاهرا در این شهر، غریبی و گویا سوءتفاهمی پیش آمده است. اگر بخواهی خشنودت کنیم، چنین میکنیم و اگر چیزی بخواهی به تو میدهیم و اگر راهنمایی بخواهی راهنماییات میکنیم و اگر در بردن بار یاری بجویی، بارت را میبریم و اگر گرسنه باشی سیرت میکنیم و اگر بیلباس باشی لباست میدهیم و اگر نیازمند باشی ثروتمندت میسازیم و اگر رانده شده باشی پناهت میدهیم و اگر حاجتی داشته باشی آن را برآورده میکنیم. حالا خوب است اسباب و وسایلت را برداری و نزد ما بیایی و تا هنگام رفتنت (از مدینه) میهمان ما باشی که این برای تو بهتر است، زیرا ما خانهای بزرگ و آبرو و احترامی زیاد و مالی فراوان داریم {و بخوبی میتوانیم از تو پذیرایی کنیم}».
مرد شامی از شنیدن سخنان حضرت، دگرگون و از برخورد نادرستش پشیمان شد و در حالی که از ندامت میگریست، گفت: «گواهی میدهم که تو جانشین خدا در زمینی. خدا بهتر میدانست که رسالت خویش را بر عهده چه کسی قرار دهد. تو و پدرت على، منفورترین مردم نزد من بودید و اکنون محبوبترین مردم نزد من هستید».
او دعوت امام را پذیرفت و تا وقت رفتنش، میهمان آن حضرت بود.
در روایتی آمده است امام صادق به یکی از اطرافیانشان فرمودند: «فکر میکنم اگر کسی جلوی روی تو به على فحش بدهد، اگر بتوانی هلاکش کنی، میکنی؟» گفت: «بله! من و خانوادهام اینگونه هستیم». امام فرمود: «این کار را نکن!» یعنی امام اول اقرار گرفتند، بعد گفتند این کار را نکنید و سپس قسم خوردند که «گاهی میشنوم در مسجد، کسی على را فحش میدهد و من این طرف ستون هستم، برای اینکه نفهمد من این طرف نشستهام، خودم را پنهان میکنم، به تغافل میزنم و میپوشانم. بعد که نمازم تمام شد، از کنارش رد میشوم و با او سلام و مصافحه میکنم». امام صادق(ع) میدانند در دل او چیست، میدانند او بدبین است ولی محبت کردن، سیره ائمه است.
زمانی که امام کاظم در مدینه بودند، یکی از نوادههای خلیفه دوم به امیرالمؤمنین(ع) فحاشی میکرد. روزی یکی از دوستان امام کاظم(ع) گفت: «اجازه بده او را بکشیم». حضرت بشدت او را نهی کرده و فرمودند: «به او کاری نداشته باشید». بعد نقل شده که یک روز امام کاظم نشانی محل کارش را از دوستانشان پرسیدند و به اطراف مدینه رفتند و دیدند در مزرعهاش دارد کار میکند؛ با مرکبشان به داخل مزرعه رفتند. او تا امام را دید، فریاد زد: «مزرعه ما را لگدمال نکن!» اما امام تا به او رسیدند، از مرکب پایین آمدند، پیشش نشستند، با او گرم گرفتند و با لبخند پرسیدند: «غرامت اینکه از وسط مزرعهات آمدم چقدر است؟»
گفت: «۱۰۰ دینار!» فرمودند: «چقدر دوستداری بگیری؟» گفت: «غیب نمیدانم!» امام دوباره فرمودند: «قیمتی بگو!» صاحب زمین گفت: «۲۰۰ دینار!» حضرت با مهربانی ۳۰۰ دینار به او دادند و فرمودند: «خداوند هر چه آرزو داری، از این مزرعه روزیت میکند». با این کار حضرت، یک باره این شخص، از این رو به آن رو شد؛ بلند شد و سر حضرت را بوسید و طلب بخشش کرد. حضرت لبخندی زدند و برگشتند. این تحولات در انسان یکباره رخ میدهد، قرآن هم همین را میگوید: «بدی را با خوبی جواب بده. چون یک باره میبینی آن که بین تو و او دشمنی بود، گویی که دوست گرم و صمیمی است».
شب، امام کاظم(ع) وارد مسجد شدند. آن مرد تا امام کاظم(ع) را دید، جلوی پای امام بلند شد و گفت: «خدا بهتر میداند که رسالتش را کجا قرار دهد». اطرافیانش با عجله آمدند پیشش و با تعجب پرسیدند: «تو که همیشه سردمدار مخالفت بودی! حالا چه شده؟» گفت: «همان که شنیدید!» بعد هم شروع کرد به دعا کردن حضرت.
بعد امام کاظم(ع) آمدند و دوستانشان را جمع کردند و فرمودند: «کدام یکی بهتر است؟ اینگونه که من عمل کردم، یا آن کاری که شما میخواستید انجام دهید».
* به رغم توصیهها و تاکیدات اهلبیت عصمت و طهارت(ع) و همچنین سیره و سخنان روشن علمای ربانی بویژه حضرت امام خمینی و حضرت آیتالله خامنهای مبنی بر حفظ وحدت و برادری با برادران اهل سنت، متاسفانه شاهدیم عدهای در ایران و جهان اسلام در آتش اختلاف و تفرقه میدمند. از نظر شما شیعیان دلسوز با وحدتشکنان چه مواجههای باید داشته باشند؟
نکته اول اینکه باید تفاوت قائل شد بین کسانی که عالمانه و عامدانه دارند ضد وحدت رفتار میکنند، با کسانی که جاهلانه چنین برخورد میکنند.
دسته اول را طبق مبنای اهلبیت، با دلیل و منطق و البته مؤدبانه باید رسوا کرد تا تودههای جامعه، در دام اینها نیفتند. اینها به احتمال زیاد، سرشاخههایشان به سرویسهای جاسوسی دشمن میرسد و قطعا آبشخورشان با افراطیهای سنی، یکی است.
اما دسته دوم را باید فرصت داد و آرام آرام و با ملایمت، زمینهای را فراهم کرد تا بتوانیم کنارشان بنشینیم و حرف و استدلالمان را به گوششان برسانیم، تا برایشان اتمام حجت شود. با این روش، بسیاری از افراد برمیگردند و حق را میپذیرند. قطعا هر روش و اقدامی که منجر به تحریک عصبیت شود، راه را بر تفکر منطقی و منصفانه میبندد و باعث میشود دیگر به حرف حق، گوش ندهند و خوراک دشمن و ایادی او شوند. ما باید به این برادران خوبمان که گاهی مخلصانه دست به اقدامات ضد وحدت میزنند، بفهمانیم دارند بر خلاف نظر خدا و پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) عمل میکنند و کارشان به نفع دشمن اهلبیت(ع) است، نه به سود اهلبیت(ع).
در گفتوگو با اینها باید از بزرگترین وجه اشتراک خود، یعنی ولایت و خلافت الهی امیرالمؤمنین(ع) و ائمه معصومین(ع) شروع کنیم تا دشمن نتواند بین شیعیان اختلاف بیندازد. مبادا برای حفظ وحدت، بین شیعیان اختلاف بیندازیم که همین هم هدف دشمن است و شیطان را خوشحال میکند و حضرات معصومین(ع) بشدت ما را از این کار پرهیز دادهاند. از حضرت رضا(ع)، وصیتی خطاب به شیعیان رسیده که راوی آن، جناب عبدالعظیم حسنی است: «ای عبدالعظیم! سلام مرا به شیعیانم برسان... ایشان را به سکوت و ترک مجادلات بیهوده، مودت بین یکدیگر و دید و بازدید امر کن، چرا که با این امور، به من نزدیک میشوند. و امرشان کن که یکدیگر را تکه پاره نکنند، چرا که من قسم خوردهام هر کس چنین کند و یکی از اولیای مرا ناراحت کند، نفرینش کنم، تا خدا در دنیا به شدیدترین وجه، عذابش کند و در آخرت هم از زیانکاران است».
وظیفه ما این است که با استناد به قرآن و روایات و مبانی عقلانی، برای این عزیزان اثبات کنیم رفتارشان خطاست.
نکته دیگر اینکه باید از کار غلطشان تبری بجوییم ولی حق نداریم از خودشان برائت بجوییم؛ باید مثل حضرت لوط رفتار کنیم که به قوم جاهلش فرمود: «إِنِّی لِعَمَلِکُمْ مِنَ الْقالِینَ» یعنی من از دشمنان این عمل شما هستم. یا مانند این روایت، که یکی از اصحاب حضرت امام کاظم میگوید: «به حضرت گفتم: یکی از پیروان شما، گنهکار است؛ شراب مینوشد و گناه کبیره میکند؛ آیا حق داریم از او تبری جوییم؟ فرمود: از کار بدش تبری جویید، نه از کار خیرش، و دشمن کار بدش باشید. پرسیدم آیا میشود به او بگوییم فاسق فاجر؟ فرمود: نه! ... [بلکه] بگویید عملش فاسقانه و فاجرانه است». پس باید مثل پزشکی باشیم که بیمار را دوست دارد و دلسوز او است ولی در عین حال، از چرک روی زخمش متنفر است. همانگونه که حضرت امیرالمومنین در نهجالبلاغه فرمودند: «به کسانی که گناه ندارند و از سلامت دین برخوردارند، رواست به گناهکاران ترحم کنند».
ارسال به دوستان
شبهنظامیان وابسته به سمیر جعجع با شلیک به مردم معترض به فساد دستگاه قضایی در بیروت 6 نفر را شهید و 60 نفر را مجروح کردند
شلیک خیانت در لبنان
«ویکتوریا نولاند» چهارشنبه در بیروت چه میکرد؟
گروه بینالملل: قتل عام شهروندان لبنانی معترض به فساد دستگاه قضایی این کشور، اقدامی خطرناک از سوی عوامل غربی و صهیونیستی در لبنان برای سوق دادن مجدد این کشور به سوی جنگ داخلی است؛ با این حال مواجهه آگاهانه حزبالله با این جنایت و مسؤول دانستن یک گروه خاص در این ماجرا که از سوی رسانهها به «بردگی آمریکا» متهم شده است، باعث شد اوضاع تحت کنترل باقی بماند و عامل جنایت انگشتنما شود.
جنایت 14 اکتبر لبنان که در ادامه سوءقصدهای پراکنده جریانات وابسته به دولتهای غربی و عربی علیه شخصیتهای ملی و نزدیکان جنبش مقاومت بود، چهره باندهای فتنهگر و حامیان خارجی آنها را برای افکار عمومی عریان کرد.
بدین ترتیب صدق گفتار سیدحسن نصرالله، رهبر معنوی مقاومت لبنان آشکار شد که انفجار مهیب 4 آگوست ۲۰۲۰ آغاز پروژه بیثباتسازی لبنان است و دستهای خارجی این روند را با خلق رخدادهای زنجیرهای مثل تیراندازیهای خونین 14 اکتبر ادامه خواهند داد.
ماجرا از آنجا آغاز شد که منابع لبنانی طرفداران ۲ جنبش حزبالله و امل در اعتراض مسالمتجویانه به عملکرد بد «طارق بیطار» بازپرس پرونده سیاسی انفجار بیروت، پنجشنبه گذشته به خیابانهای بیروت آمدند.
اعتراض آنها به قرار بازداشت بیطار برای «علی حسن خلیل» وزیر سابق و نایبرئیس کنونی پارلمان لبنان (معاون «نبیه بری») در ارتباط با انفجار بندر بیروت بود آن هم پس از نقض آشکار ضوابط پیگیری پرونده بندر بیروت که طی آن بازپرس فاسد، به سادگی بر ذینفعان اصلی پرونده که در زمره جریان 14 مارس و حامیان لابی سعودی- غربی نزدیک به سعد الحریری هستند، چشم بست.
علی حسن خلیل در همین رابطه در گفتوگو با شبکه المیادین فاش کرده بود روش بیطار غیرقانونی است و بسیاری از قوانینی که باید درباره پرونده انفجار بندر بیروت رعایت شود را نادیده گرفته، چنان که این دادستان دادگستری لبنان دقایقی قبل و بعد از صدور حکم بازداشت وزرای پیشین دولت نزدیک به جنبشهای امل و حزبالله، با هیأتهای خارجی دیدارهای مشکوکی داشته است. بیطار که تشت فسادش از پشت بام دستگاه قضایی لبنان به پایین افتاده و حزبالله پیشتر خواهان برکناری او از این مسؤولیت شده بود، این بار عاملی شد تا شهروندان معترض از پشتبامهای بیروت هدف شلیکهای مرگبار قرار بگیرند. لحظاتی پس از انتشار گزارش توأم با سیاسیکاری بیطار، مردم معترض با ایجاد فراخوانی جمع شده و در یک راهپیمایی آرام به سمت ساختمان دادگستری حرکت میکردند که در منطقه «طیونه» بیروت ناگهان تکتیراندازانی که بر روی پشتبامها کمین کرده بودند، عمدا سر آنها را هدف گرفتند. گزارشها حاکی از آن است دست کم 6 شهروند غیرنظامی در این حمله تروریستی به شهادت رسیده و 60 تن زخمی شدند. تکتیراندازها تا زمان استقرار واحدی از ارتش لبنان به شلیک به مردم ادامه دادند. دقایقی بعد به شکلی کاملا از پیش برنامهریزی شده، همانها که به حامیان مقاومت حمله کرده بودند، درگیریهای شدیدی را در مناطق «عینالرمانه» (با اکثریت مسیحینشین) و «شیاح» (با اکثریت شیعهنشین) آغاز کردند؛ درگیریهایی که در آنها راکتهای بی7 شلیک شد.
گزارش احمد عیسی، خبرنگار تسنیم در لبنان حاکی از آن است که بسیاری از شهروندان بیروت با ترک منازل خود از پایتخت به سمت جنوب یا شمال کشور نقل مکان کردهاند. همچنین بسیاری از مدارس تعطیل شده و از خانوادهها خواسته شده فرزندانشان را از مدارس تحویل بگیرند. بر اساس این گزارش، درگیریها در برخی محلات بیروت ادامه دارد.
به گزارش شبکه المیادین به نقل از سران جنبشهای حزبالله و امل، آنها بلافاصله مسیر فتنه را تشخیص دادند و گروههای وابسته به حزب «القوات اللبنانیه» به ریاست «سمیر جعجع» را عامل این جنایت معرفی کردند. جعجع از 4 دهه پیش در جنگ داخلی لبنان در طرف فالانژهای وابسته به رژیم اشغالگر اسرائیل، دستش به خون هزاران مسلمان شیعه و سنی لبنانی و مهاجران فلسطینی آلوده بوده و در حال حاضر یکی از سیاستمداران مارونی مخالف اکثریت مسیحیان و نزدیک به سعودی و آمریکاست.
حزبالله و امل در بیانیهای مشترک، همه را به آرامش و کشیده نشدن به «فتنه خبیث» فراخواندند. در ادامه این بیانیه آمده: «شرکتکنندگان در تجمع مسالمتآمیز در برابر کاخ دادگستری از سوی تکتیراندازان هدف قرار گرفتند. مسؤولیت این فتنه برعهده تحریککنندگان و کسانی است که در پشت خون شهدا و قربانیان انفجار بیروت پنهان شدهاند تا به اهداف سیاسی مخرب خود برسند». جالب اینکه «عماد واکیم» از نمایندگان وابسته به حزب القوات در توئیتی تیراندازی افراد وابسته به این حزب به سمت معترضان در طیونه را بر عهده گرفت و آن را درگیری با طرف دیگر برشمرد!
روزنامه «رایالیوم» در تحلیلی بر تسلط مقاومت لبنان بر اوضاع آورد: فتنه منطقه طیونه بیروت، ارتباط هدف قرار دادن مردم از سوی تکتیراندازان را با فتنه بزرگتر برای شعلهور شدن جنگ داخلی نمایان میسازد. این روزنامه از هوشمندی حزبالله که در دام طراحان حادثه بیروت نیفتاد تمجید کرد و نوشت: «رسانههای لبنانی و عربی، حالت رعب و وحشتی را از طریق عدسیهای دوربینهای خود به نمایش گذاشتند که تظاهراتکنندگان داشتند. تکتیراندازان همه را هدف قرار دادند و زن و کودک و حتی عابران هم از آن در امان نماندند... هدف این حمله تحریک معترضان برای تیراندازی و زدن جرقههای درگیری داخلی بود که به نفع دشمنان حزبالله با هدف بیثباتی امنیتی در لبنان است، بویژه پس از موفقیت حزبالله در وارد کردن سوخت از ایران با وجود مخالفت آمریکا و اسرائیل و تحریمهای اعمالشده علیه ایران. لبنانیها نگران درگیری و شعلهور شدن جنگ داخلی هستند اما اوضاع در شرایط کنونی کاملا متفاوت است زیرا یکی از طرفها حزبالله است که به اعتقاد تحلیلگران توان کنترل حامیان خود را دارد».
در همین ارتباط، میشل عون، رئیسجمهور لبنان هم در واکنش به این حوادث گفت: استفاده مجدد از سلاح قابل پذیرش نیست و حکومت، آزادی بیان را تضمین خواهد کرد. او اعلام کرد تحقیقات به مجازات عامل و مشوقان آن ختم خواهد شد و به مردم لبنان قول داد این کشور به عقب باز نخواهد گشت.
برخی رسانهها به بازتاب خشم بیسابقه عون نسبت به سیاستمداری که حال به عنوان عامل این جنایت انگشتنما شده است، خبر دادند. براساس گزارشهای مختلف از کاخ بعبدا، مقر ریاستجمهوری، عون با متحد مسیحی سالهای پیش خود تماس گرفته و با لحنی تهدیدآمیز بر سر او فریاد کشیده است.
به گزارش روزنامه الاخبار، رئیسجمهور مسیحی لبنان با خشمی که هرگز پیش از این در او دیده نشده بود، بعد از تیراندازیها و درگیریهای روز پنجشنبه در بیروت با جعجع، رئیس حزب القوات اللبنانیه تماس گرفت و ضمن ابراز ناخرسندی از این اتفاقات به او گفت: «بازیات را تمام کن».
پس از انتشار این رسوایی اما جعجع در حالی که انگشتهای اتهام به سمت وی دراز است، تلاش کرد همرنگ جماعت شده و همانند حامیان آمریکاییاش، جنایت منطقه طیونه را محکوم کند.
به گزارش تارنمای النشره، او مدعی شد دلیل اصلی حوادث پنجشنبه بیروت سلاح آزاد و گستردهای است که در هر زمان و مکانی شهروندان را تهدید میکند!
به گزارش المنار، ۳ تن از رهبران حزب القوات اللبنانیه به همراه «بیار جبور» مسؤول امنیت جعجع در طراحی و استقرار تکتیراندازان در عینالرمایه شرکت داشتهاند. یک منبع بلندپایه ارتش لبنان نیز به المیادین گفت ۸ تن از افراد وابسته به جعجع دستگیر شدهاند.
* العهد: بردگان آمریکا در لبنان کیستند؟
تارنمای العهد لبنان با انتشار گزارشی به بررسی ابعاد این جنایت پرداخت و نوشت در این کشور یک گروه سیاسی و رسانهای وجود دارد که به هر طرفی که آمریکا حرکت کرد، حرکت میکند؛ افرادی که میتوان آنان را «بردگان» آمریکا در لبنان قلمداد کرد. بر اساس این گزارش، افراد مزبور در پی منافع آمریکا هستند و در راستای آن تلاش میکنند؛ هر چند هزینه این اقدام آنان، تخریب لبنان باشد. چنین افرادی، از استانداردهای دوگانه استفاده میکنند و هیچ اهمیتی به قانون نمیدهند. این دوگانگی، در مواضع غیرمسؤولانه و اقدامات مشکوک آنها دیده میشود و در تلاشند همه چیز را در خدمت اهداف خود قرار دهند؛ حتی دستگاه قضا. کما اینکه مشخص است آمریکا موفق شده است به طرفهای سیاسی و قضایی فشار وارد کند تا تصمیماتی بگیرند که به سود آن کشور و طرحهای تخریبی آن در لبنان است.
* متخصص فتنهآفرینی آمریکا در لبنان چه میکرد؟
دولت آمریکا که حالا از طرف منابع امنیتی و نزدیک به مقاومت متهم به دست داشتن در پشت پرده جنایت 14 اکتبر بیروت در به خاک و خون کشیدن اعتراض آرام و مسالمتآمیز شهروندان لبنانی میشود، در واکنش رسمی خود به این واقعه ردپایی مهم بر جا گذاشته است. «ند پرایس» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا وقتی پنجشنبهشب در مواجهه با مطبوعات کشورش، ژست محکومیت واقعه اخیر و تسلیت به خانوادههای لبنانی را گرفته بود، ضمن تکرار ادعاهای واشنگتن علیه حزبالله، مجبور شد ماجرای حضور متخصص آمریکایی فتنهآفرینی و برافروختن جنگ داخلی در بیروت را تایید کند.
پرایس در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران درباره سفر اخیر «ویکتوریا نولاند» دستیار امور اروپایی و اوراسیای وزارت خارجه ایالات متحده به لبنان گفت: «او پیشتر لبنان را ترک کرد و اتفاقات امروز (پنجشنبه) برنامه او را مختل نکرد». او به نقل از نولاند اعلام کرد واشنگتن گروه خاصی را مسؤول خشونتهای روز پنجشنبه بیروت نمیداند و قضاوتی هم در این باره نمیکند، این در حالی است که دولت آمریکا در موارد مشابه همواره انگشت اتهام را به سوی یکی از گروههای مقاومت دراز میکرد. به عبارت دیگر واشنگتن، در مقابل این جنایت که حامیان حزبالله را هدف قرار داده، به نفع همدستان خود در بحران لبنان، سکوت اختیار کرده است. پرایس همچنین با تکرار ادعاهای واشنگتن علیه حزبالله لبنان گفت: «ما همواره بهروشنی گفتهایم فعالیتهای تروریستی حزبالله امنیت، ثبات و حق حاکمیت لبنان را تضعیف میکند». در حالی که فساد ساختار قضایی لبنان در این کشور بر هیچکس پوشیده نبوده و حزبالله نیز اقدام به افشای وابستگی «طارق بیطار» بازپرس پرونده انفجار فاجعهبار سال گذشته بندر بیروت به سفارت آمریکا در لبنان کرده و حتی شخص سیدحسن نصرالله خواهان برکناری او از مسؤولیت این پرونده شده بود، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در سخنان اخیرش تلاش کرده حمایت ویژهای از این سیستم قضایی مسالهدار کند. پرایس گفت: «تأکید میکنم ما با ارعاب، تهدید و خشونت علیه نهاد قضایی هر کشوری مخالفیم و از استقلال قضایی در لبنان نیز حمایت میکنیم. قضات باید از تهدید و خشونت و ارعاب از جمله از سوی حزبالله در امان باشند!» این در حالی است که هفته گذشته رسانههای مستقل و بلوک رسانهای مخالف سلطه، سفر نولاند به بیروت را به مثابه توطئهای برای راه انداختن جنگ داخلی در لبنان دانسته بودند. نولاند که پس از مذاکرات ۳ روزه در مسکو، چهارشنبه گذشته راهی بیروت شده بود، سرشناسترین دیپلمات حال حاضر آمریکا در زمینه راه انداختن انقلابهای رنگی و جنگ داخلی بویژه در کشورهای آسیایی و شرق اروپا محسوب میشود. به عنوان نمونه نولاند در دوره قبلی حضورش در وزارت خارجه دوره اوباما، در جریان کودتای سیاسی 2014 کییف و براندازی دولت اوکراین به نفع غرب، فعالیتی علنی همراه با حضور در میان اجتماعات فاشیست(نئونازی) برانداز حکومت یانوکوویچ، رئیسجمهور وقت آن کشور داشت. نولاند به عنوان همسر رابرت کیگن(کاگان)، صهیونیست برجسته جنگطلب به عنوان رهبر معنوی نومحافظهکاران آمریکا و انگلیس، یکی از اعضای اصلی حلقه بازهای جنگی واشنگتن (محفل مشترک دموکراتها و جمهوریخواهان نومحافظهکار حامی جنگافروزی آمریکا) محسوب میشود. او همچنین کارنامه سیاهی در ایجاد جنگهای داخلی در بالکان و شام دارد.
* مفتی لبنان: آمریکا پشت فتنه بیروت است
به گزارش النشره، مفتی مذهب جعفری لبنان اعلام کرد فتنه با قاضی بیطار آغاز شده و فورا باید برکنار شود. به گفته شیخ احمد قبلان، کمین روز پنجشنبه در محله الطیونه بیروت معانی امنیتی و سیاسی خطرناکی دارد و هیأت دولت و دستگاه قضایی باید جلوی کشیده شدن لبنان به فتنه بیطار و ستونهای آمریکا در لبنان را بگیرند.
او در واکنش به این جنایت گفت: «هر خون، فتنه، بر هم زدن آرامش داخلی و هرجومرج امنیتی که امروز رخ داد یا رخ خواهد داد، به گردن سفارت آمریکا و طارق بیطار، بازپرس پرونده انفجار بندر بیروت است، شخصی که باید کنار گذاشته شده و مورد بازجویی قرار گیرد».
***
حوادث بیروت و انتخابات عراق فتنهای آمریکایی ـ اسرائیلی است
عبدالباری عطوان*: تیراندازی به سوی معترضان در بیروت و کشتن 6 نفر و زخمی کردن دهها نفر، حملات به سوریه و شهادت 6 نفر و دستکاری در انتخابات عراق؛ همگی فتنه آمریکا و اسرائیل برای شعلهور کردن جنگ داخلی در منطقه بر اساس مسائل طایفهای است... این همه به نفع تلآویو و سرقت گاز لبنان است اما راه به جایی نخواهد برد و اگر رخ دهد، محور آمریکایی بازنده خواهد بود.
*تحلیلگر برجسته جهان عرب و سردبیر نشریه رایالیوم
ارسال به دوستان
شلیک خیانت در لبنان
گروه بینالملل: قتل عام شهروندان لبنانی معترض به فساد دستگاه قضایی این کشور، اقدامی خطرناک از سوی عوامل غربی و صهیونیستی در لبنان برای سوق دادن مجدد این کشور به سوی جنگ داخلی است؛ با این حال مواجهه آگاهانه حزبالله با این جنایت و مسؤول دانستن یک گروه خاص در این ماجرا که از سوی رسانهها به «بردگی آمریکا» متهم شده است، باعث شد اوضاع تحت کنترل باقی بماند و عامل جنایت انگشتنما شود.
جنایت 14 اکتبر لبنان که در ادامه سوءقصدهای پراکنده جریانات وابسته به دولتهای غربی و عربی علیه شخصیتهای ملی و نزدیکان جنبش مقاومت بود، چهره باندهای فتنهگر و حامیان خارجی آنها را برای افکار عمومی عریان کرد.
بدین ترتیب صدق گفتار سیدحسن نصرالله، رهبر معنوی مقاومت لبنان آشکار شد که انفجار مهیب 4 آگوست ۲۰۲۰ آغاز پروژه بیثباتسازی لبنان است و دستهای خارجی این روند را با خلق رخدادهای زنجیرهای مثل تیراندازیهای خونین 14 اکتبر ادامه خواهند داد.
ماجرا از آنجا آغاز شد که منابع لبنانی طرفداران ۲ جنبش حزبالله و امل در اعتراض مسالمتجویانه به عملکرد بد «طارق بیطار» بازپرس پرونده سیاسی انفجار بیروت، پنجشنبه گذشته به خیابانهای بیروت آمدند.
اعتراض آنها به قرار بازداشت بیطار برای «علی حسن خلیل» وزیر سابق و نایبرئیس کنونی پارلمان لبنان (معاون «نبیه بری») در ارتباط با انفجار بندر بیروت بود آن هم پس از نقض آشکار ضوابط پیگیری پرونده بندر بیروت که طی آن بازپرس فاسد، به سادگی بر ذینفعان اصلی پرونده که در زمره جریان 14 مارس و حامیان لابی سعودی- غربی نزدیک به سعد الحریری هستند، چشم بست.
علی حسن خلیل در همین رابطه در گفتوگو با شبکه المیادین فاش کرده بود روش بیطار غیرقانونی است و بسیاری از قوانینی که باید درباره پرونده انفجار بندر بیروت رعایت شود را نادیده گرفته، چنان که این دادستان دادگستری لبنان دقایقی قبل و بعد از صدور حکم بازداشت وزرای پیشین دولت نزدیک به جنبشهای امل و حزبالله، با هیأتهای خارجی دیدارهای مشکوکی داشته است. بیطار که تشت فسادش از پشت بام دستگاه قضایی لبنان به پایین افتاده و حزبالله پیشتر خواهان برکناری او از این مسؤولیت شده بود، این بار عاملی شد تا شهروندان معترض از پشتبامهای بیروت هدف شلیکهای مرگبار قرار بگیرند. لحظاتی پس از انتشار گزارش توأم با سیاسیکاری بیطار، مردم معترض با ایجاد فراخوانی جمع شده و در یک راهپیمایی آرام به سمت ساختمان دادگستری حرکت میکردند که در منطقه «طیونه» بیروت ناگهان تکتیراندازانی که بر روی پشتبامها کمین کرده بودند، عمدا سر آنها را هدف گرفتند. گزارشها حاکی از آن است دست کم 6 شهروند غیرنظامی در این حمله تروریستی به شهادت رسیده و 60 تن زخمی شدند. تکتیراندازها تا زمان استقرار واحدی از ارتش لبنان به شلیک به مردم ادامه دادند. دقایقی بعد به شکلی کاملا از پیش برنامهریزی شده، همانها که به حامیان مقاومت حمله کرده بودند، درگیریهای شدیدی را در مناطق «عینالرمانه» (با اکثریت مسیحینشین) و «شیاح» (با اکثریت شیعهنشین) آغاز کردند؛ درگیریهایی که در آنها راکتهای بی7 شلیک شد.
گزارش احمد عیسی، خبرنگار تسنیم در لبنان حاکی از آن است که بسیاری از شهروندان بیروت با ترک منازل خود از پایتخت به سمت جنوب یا شمال کشور نقل مکان کردهاند. همچنین بسیاری از مدارس تعطیل شده و از خانوادهها خواسته شده فرزندانشان را از مدارس تحویل بگیرند. بر اساس این گزارش، درگیریها در برخی محلات بیروت ادامه دارد.
به گزارش شبکه المیادین به نقل از سران جنبشهای حزبالله و امل، آنها بلافاصله مسیر فتنه را تشخیص دادند و گروههای وابسته به حزب «القوات اللبنانیه» به ریاست «سمیر جعجع» را عامل این جنایت معرفی کردند. جعجع از 4 دهه پیش در جنگ داخلی لبنان در طرف فالانژهای وابسته به رژیم اشغالگر اسرائیل، دستش به خون هزاران مسلمان شیعه و سنی لبنانی و مهاجران فلسطینی آلوده بوده و در حال حاضر یکی از سیاستمداران مارونی مخالف اکثریت مسیحیان و نزدیک به سعودی و آمریکاست.
حزبالله و امل در بیانیهای مشترک، همه را به آرامش و کشیده نشدن به «فتنه خبیث» فراخواندند. در ادامه این بیانیه آمده: «شرکتکنندگان در تجمع مسالمتآمیز در برابر کاخ دادگستری از سوی تکتیراندازان هدف قرار گرفتند. مسؤولیت این فتنه برعهده تحریککنندگان و کسانی است که در پشت خون شهدا و قربانیان انفجار بیروت پنهان شدهاند تا به اهداف سیاسی مخرب خود برسند». جالب اینکه «عماد واکیم» از نمایندگان وابسته به حزب القوات در توئیتی تیراندازی افراد وابسته به این حزب به سمت معترضان در طیونه را بر عهده گرفت و آن را درگیری با طرف دیگر برشمرد!
روزنامه «رایالیوم» در تحلیلی بر تسلط مقاومت لبنان بر اوضاع آورد: فتنه منطقه طیونه بیروت، ارتباط هدف قرار دادن مردم از سوی تکتیراندازان را با فتنه بزرگتر برای شعلهور شدن جنگ داخلی نمایان میسازد. این روزنامه از هوشمندی حزبالله که در دام طراحان حادثه بیروت نیفتاد تمجید کرد و نوشت: «رسانههای لبنانی و عربی، حالت رعب و وحشتی را از طریق عدسیهای دوربینهای خود به نمایش گذاشتند که تظاهراتکنندگان داشتند. تکتیراندازان همه را هدف قرار دادند و زن و کودک و حتی عابران هم از آن در امان نماندند... هدف این حمله تحریک معترضان برای تیراندازی و زدن جرقههای درگیری داخلی بود که به نفع دشمنان حزبالله با هدف بیثباتی امنیتی در لبنان است، بویژه پس از موفقیت حزبالله در وارد کردن سوخت از ایران با وجود مخالفت آمریکا و اسرائیل و تحریمهای اعمالشده علیه ایران. لبنانیها نگران درگیری و شعلهور شدن جنگ داخلی هستند اما اوضاع در شرایط کنونی کاملا متفاوت است زیرا یکی از طرفها حزبالله است که به اعتقاد تحلیلگران توان کنترل حامیان خود را دارد».
در همین ارتباط، میشل عون، رئیسجمهور لبنان هم در واکنش به این حوادث گفت: استفاده مجدد از سلاح قابل پذیرش نیست و حکومت، آزادی بیان را تضمین خواهد کرد. او اعلام کرد تحقیقات به مجازات عامل و مشوقان آن ختم خواهد شد و به مردم لبنان قول داد این کشور به عقب باز نخواهد گشت.
برخی رسانهها به بازتاب خشم بیسابقه عون نسبت به سیاستمداری که حال به عنوان عامل این جنایت انگشتنما شده است، خبر دادند. براساس گزارشهای مختلف از کاخ بعبدا، مقر ریاستجمهوری، عون با متحد مسیحی سالهای پیش خود تماس گرفته و با لحنی تهدیدآمیز بر سر او فریاد کشیده است.
به گزارش روزنامه الاخبار، رئیسجمهور مسیحی لبنان با خشمی که هرگز پیش از این در او دیده نشده بود، بعد از تیراندازیها و درگیریهای روز پنجشنبه در بیروت با جعجع، رئیس حزب القوات اللبنانیه تماس گرفت و ضمن ابراز ناخرسندی از این اتفاقات به او گفت: «بازیات را تمام کن».
پس از انتشار این رسوایی اما جعجع در حالی که انگشتهای اتهام به سمت وی دراز است، تلاش کرد همرنگ جماعت شده و همانند حامیان آمریکاییاش، جنایت منطقه طیونه را محکوم کند.
به گزارش تارنمای النشره، او مدعی شد دلیل اصلی حوادث پنجشنبه بیروت سلاح آزاد و گستردهای است که در هر زمان و مکانی شهروندان را تهدید میکند!
به گزارش المنار، ۳ تن از رهبران حزب القوات اللبنانیه به همراه «بیار جبور» مسؤول امنیت جعجع در طراحی و استقرار تکتیراندازان در عینالرمایه شرکت داشتهاند. یک منبع بلندپایه ارتش لبنان نیز به المیادین گفت ۸ تن از افراد وابسته به جعجع دستگیر شدهاند.
* العهد: بردگان آمریکا در لبنان کیستند؟
تارنمای العهد لبنان با انتشار گزارشی به بررسی ابعاد این جنایت پرداخت و نوشت در این کشور یک گروه سیاسی و رسانهای وجود دارد که به هر طرفی که آمریکا حرکت کرد، حرکت میکند؛ افرادی که میتوان آنان را «بردگان» آمریکا در لبنان قلمداد کرد. بر اساس این گزارش، افراد مزبور در پی منافع آمریکا هستند و در راستای آن تلاش میکنند؛ هر چند هزینه این اقدام آنان، تخریب لبنان باشد. چنین افرادی، از استانداردهای دوگانه استفاده میکنند و هیچ اهمیتی به قانون نمیدهند. این دوگانگی، در مواضع غیرمسؤولانه و اقدامات مشکوک آنها دیده میشود و در تلاشند همه چیز را در خدمت اهداف خود قرار دهند؛ حتی دستگاه قضا. کما اینکه مشخص است آمریکا موفق شده است به طرفهای سیاسی و قضایی فشار وارد کند تا تصمیماتی بگیرند که به سود آن کشور و طرحهای تخریبی آن در لبنان است.
* متخصص فتنهآفرینی آمریکا در لبنان چه میکرد؟
دولت آمریکا که حالا از طرف منابع امنیتی و نزدیک به مقاومت متهم به دست داشتن در پشت پرده جنایت 14 اکتبر بیروت در به خاک و خون کشیدن اعتراض آرام و مسالمتآمیز شهروندان لبنانی میشود، در واکنش رسمی خود به این واقعه ردپایی مهم بر جا گذاشته است. «ند پرایس» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا وقتی پنجشنبهشب در مواجهه با مطبوعات کشورش، ژست محکومیت واقعه اخیر و تسلیت به خانوادههای لبنانی را گرفته بود، ضمن تکرار ادعاهای واشنگتن علیه حزبالله، مجبور شد ماجرای حضور متخصص آمریکایی فتنهآفرینی و برافروختن جنگ داخلی در بیروت را تایید کند.
پرایس در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران درباره سفر اخیر «ویکتوریا نولاند» دستیار امور اروپایی و اوراسیای وزارت خارجه ایالات متحده به لبنان گفت: «او پیشتر لبنان را ترک کرد و اتفاقات امروز (پنجشنبه) برنامه او را مختل نکرد». او به نقل از نولاند اعلام کرد واشنگتن گروه خاصی را مسؤول خشونتهای روز پنجشنبه بیروت نمیداند و قضاوتی هم در این باره نمیکند، این در حالی است که دولت آمریکا در موارد مشابه همواره انگشت اتهام را به سوی یکی از گروههای مقاومت دراز میکرد. به عبارت دیگر واشنگتن، در مقابل این جنایت که حامیان حزبالله را هدف قرار داده، به نفع همدستان خود در بحران لبنان، سکوت اختیار کرده است. پرایس همچنین با تکرار ادعاهای واشنگتن علیه حزبالله لبنان گفت: «ما همواره بهروشنی گفتهایم فعالیتهای تروریستی حزبالله امنیت، ثبات و حق حاکمیت لبنان را تضعیف میکند». در حالی که فساد ساختار قضایی لبنان در این کشور بر هیچکس پوشیده نبوده و حزبالله نیز اقدام به افشای وابستگی «طارق بیطار» بازپرس پرونده انفجار فاجعهبار سال گذشته بندر بیروت به سفارت آمریکا در لبنان کرده و حتی شخص سیدحسن نصرالله خواهان برکناری او از مسؤولیت این پرونده شده بود، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در سخنان اخیرش تلاش کرده حمایت ویژهای از این سیستم قضایی مسالهدار کند. پرایس گفت: «تأکید میکنم ما با ارعاب، تهدید و خشونت علیه نهاد قضایی هر کشوری مخالفیم و از استقلال قضایی در لبنان نیز حمایت میکنیم. قضات باید از تهدید و خشونت و ارعاب از جمله از سوی حزبالله در امان باشند!» این در حالی است که هفته گذشته رسانههای مستقل و بلوک رسانهای مخالف سلطه، سفر نولاند به بیروت را به مثابه توطئهای برای راه انداختن جنگ داخلی در لبنان دانسته بودند. نولاند که پس از مذاکرات ۳ روزه در مسکو، چهارشنبه گذشته راهی بیروت شده بود، سرشناسترین دیپلمات حال حاضر آمریکا در زمینه راه انداختن انقلابهای رنگی و جنگ داخلی بویژه در کشورهای آسیایی و شرق اروپا محسوب میشود. به عنوان نمونه نولاند در دوره قبلی حضورش در وزارت خارجه دوره اوباما، در جریان کودتای سیاسی 2014 کییف و براندازی دولت اوکراین به نفع غرب، فعالیتی علنی همراه با حضور در میان اجتماعات فاشیست(نئونازی) برانداز حکومت یانوکوویچ، رئیسجمهور وقت آن کشور داشت. نولاند به عنوان همسر رابرت کیگن(کاگان)، صهیونیست برجسته جنگطلب به عنوان رهبر معنوی نومحافظهکاران آمریکا و انگلیس، یکی از اعضای اصلی حلقه بازهای جنگی واشنگتن (محفل مشترک دموکراتها و جمهوریخواهان نومحافظهکار حامی جنگافروزی آمریکا) محسوب میشود. او همچنین کارنامه سیاهی در ایجاد جنگهای داخلی در بالکان و شام دارد.
* مفتی لبنان: آمریکا پشت فتنه بیروت است
به گزارش النشره، مفتی مذهب جعفری لبنان اعلام کرد فتنه با قاضی بیطار آغاز شده و فورا باید برکنار شود. به گفته شیخ احمد قبلان، کمین روز پنجشنبه در محله الطیونه بیروت معانی امنیتی و سیاسی خطرناکی دارد و هیأت دولت و دستگاه قضایی باید جلوی کشیده شدن لبنان به فتنه بیطار و ستونهای آمریکا در لبنان را بگیرند.
او در واکنش به این جنایت گفت: «هر خون، فتنه، بر هم زدن آرامش داخلی و هرجومرج امنیتی که امروز رخ داد یا رخ خواهد داد، به گردن سفارت آمریکا و طارق بیطار، بازپرس پرونده انفجار بندر بیروت است، شخصی که باید کنار گذاشته شده و مورد بازجویی قرار گیرد».
***
حوادث بیروت و انتخابات عراق فتنهای آمریکایی ـ اسرائیلی است
عبدالباری عطوان*: تیراندازی به سوی معترضان در بیروت و کشتن 6 نفر و زخمی کردن دهها نفر، حملات به سوریه و شهادت 6 نفر و دستکاری در انتخابات عراق؛ همگی فتنه آمریکا و اسرائیل برای شعلهور کردن جنگ داخلی در منطقه بر اساس مسائل طایفهای است... این همه به نفع تلآویو و سرقت گاز لبنان است اما راه به جایی نخواهد برد و اگر رخ دهد، محور آمریکایی بازنده خواهد بود.
*تحلیلگر برجسته جهان عرب و سردبیر نشریه رایالیوم
ارسال به دوستان
آزمون تسهیلات صالحآبادی اعتبارسنجی جایگزین وثیقهمحوری میشود؟
رؤیای وام بدون وثیقه
گروه اقتصادی: بارقههای امید درباره حرکت نظام تسهیلاتدهی کشور از وثیقهمحوری به سمت اعتبارسنجی با اظهارنظرهای رئیس کل بانک مرکزی و وزیر امور اقتصادی و دارایی به وجود آمده است. در صورتی که این مهم محقق شود، گام بلندی در راستای عدالت اقتصادی و تامین مالی طبقات متوسط برداشته میشود.
به گزارش «وطنامروز»، سیستم اقتصاد خانوارهای ایرانی در زمینه شاخص اخذ اعتبارات و سهولت و میزان دسترسی به تسهیلات بانکی برای تامین نیازهای مصرفی مانند تسهیلات ازدواج، مسکن، خودرو و سایر نیازهای ضروری زندگی در وضعیت مطلوبی قرار ندارد.
اساسا یکی از نظامهای بازتوزیع ثروت در کنار نظام یارانهها و نظام مالیاتی، نظام تسهیلاتدهی است که با تامین مالی طبقات متوسط و فرودست باعث توانمندسازی آنها میشود. در کشورمان اما با توجه به اینکه تسهیلات بر مبنای وثیقه اعطا میشود و به عبارت دیگر وثیقهمحور است، اساسا توانایی دریافت تسهیلات برای این طبقه هدف وجود ندارد و از سوی دیگر طبقات توانمند با ارائه وثیقه براحتی تسهیلات دریافت میکنند. بررسی شکاف بین تولید و نقدینگی که 90 درصد زیربنای تشکیل آن در بانکها و به واسطه تسهیلاتدهی رخ داده است، نشان از آن دارد که این طبقه نیز تسهیلات دریافتی را در بازارهای غیرمولد و سوداگری هزینه میکنند.
این چرخه معیوب باعث میشود در نهایت تسهیلات بانکی نه در راستای تولید و رشد اقتصادی باشد نه در راستای عدالت اقتصادی زیرا هیچ تقاضای محرکی را در اقتصاد ایجاد نمیکند و صرفا باعث تورم در بازارهای مالی غیرمولد و تاثیرگذاری روی تورم عمومی کالاها میشود.
به عبارت دیگر وثیقهمحور بودن تسهیلات خرد موجب شده است که یک: درصد پوشش نیازهای مصرفی مردم با تسهیلات رسمی بانکی بسیار پایین باشد و ۲: تسهیلات پرداخت شده هم لزوما در اختیار کسانی که اهلیت استفاده از آن را داشتهاند، قرار نگیرد. فراگیر شدن تامین مالی یکی از ضرورتهای بسیار کلیدی اقتصاد کشور محسوب میشود که در سالهای اخیر مورد تاکید سیاستهای کلان کشور هم قرار گرفته است.
* صالحآبادی وثیقهمحوری را تمام میکند؟
چند ساعت از اعلام رسمی خبر انتصاب علی صالحآبادی به عنوان رئیس کل بانک مرکزی نگذشته بود که وی در گفتوگویی با رسانه ملی به تشریح برنامههای خود پرداخت.
صالحآبادی نخستین هدف خود را اینگونه تشریح کرد که نظام بانکی باید در خدمت مردم باشد و اظهار داشت: «دسترسی مردم به نظام بانکی کشور را تسهیل خواهیم کرد و اعتبارسنجی و توجه به رتبه اعتباری مشتریان در اعطای تسهیلات خرد را جایگزین وثیقهمحوری کنونی در نظام بانکی کشور خواهیم کرد».
پیشتر سیداحسان خاندوزی، وزیر امور اقتصادی و دارایی هم نسبت به ناعادلانه بودن نظام تسهیلات کشور انتقاد کرده و گفته بود: «نظام بانکی وثیقهمحور ثروتمندان را بر فقرا ترجیح میدهد و منابع مالی را از کسانی که بیشترین نیاز را دارند دریغ میکند که این امر نابرابریها را تعمیق خواهد کرد».
وی افزود: محور اول این بود که کمک کنیم تا تامین مالی تولید و کارآفرینی و بخشهای مولد نسبت به گذشته را افزایش دهیم زیرا بدون این اتفاق رشد اقتصادی بلندمدت و پایدار محقق نخواهد شد.
وزیر امور اقتصادی و دارایی تصریح کرد: محور دوم برای رفع موانع گذار اقتصاد ایران از شرایط تحریمی و رونق تجارت که نیازمند یک تحرک ارزی ویژه است و زمینههای آن هم با تغییر رئیس کل بانک مرکزی فراهم شده است.
وی گفت: محور بعدی تقویت نظارت و پایبندی بانکها به مقررات است زیرا بخش زیادی از نارضایتی مردم ناشی از عدم رعایت مصوبات شورای پول و اعتبار و دولت است که توسط بخشی از سیستم بانکی نادیده گرفته میشود.
خاندوزی با بیان اینکه حرکت به سمت دسترسی مردم به قراردادهای الکترونیک است، افزود: قراردادهای الکترونیکی به این منظور باید طراحی شود که مشتریان بانکها بتوانند نحوه محاسبه سود، جریمه دیرکرد و استمهال تسهیلات را مطلع شوند و اگر اجحافی به آنها میشود بتوانند به وسیله آن حقوق خود را مطالبه کنند. به نظر میرسد با توجه به اینکه دولت سیزدهم ماموریت در نظر گرفتن پیوست عدالت را در تمام تصمیمها دارد، این اتفاق برنامهریزی شده بوده و به همین دلیل مردان اقتصادی دولت سیزدهم توجه ویژهای به این موضوع دارند.
شاید بتوان این اقدام را گام مهمی در راستای بازتوزیع ثروت و مصداق در نظر داشتن پیوست عدالت در سیاستهای دولت سیزدهم دانست که البته تا اجرایی شدن، مسیر طولانی در پیش دارد.
تقدم اعتبارسنجی بر وثیقهمحوری چند سال است به طور جسته و گریخته توسط کارشناسان اقتصاد عنوان شده است. در حال حاضر بانکها به طور عمومی به کسانی خدمت تسهیلات را اعطا میکنند که بتوانند وثیقه بیشتری تامین کنند.
البته بانکهایی هم هستند که اعتبارسنجی مشتری یکی از شاخصهای تسهیلاتدهی آنهاست اما در نهایت این بانکها هم برای خدمت تسهیلات درخواست وثیقه میکنند. به بیان سادهتر بانکها نمیپذیرند صرفا با اعتبارسنجی تسهیلات در اختیار مشتری بگذارند.
بررسی آمارهای نظام بانکی هم گویای آن است که دهکهای پردرآمدتر بیش از دهکهای پایین تسهیلات دریافت کردهاند به طوری که طبق آمار ۸ ماه نخست سال ۹۹ بانک مرکزی، هماکنون ۴۶۹ هزار نفر در دهک دهم و تنها ۱۱۰ هزار نفر در دهک اول در حال بازپرداخت تسهیلات خود هستند.
ارسال به دوستان
جزئیات برنامه سازمان توسعه تجارت ایران برای حذف باکو از معادلات تجاری
کالاهای ایرانی از راه دریا به روسیه میرسد
سازمان توسعه تجارت در جدیدترین برنامه خود، راهاندازی ۶ خط دریایی منظم برای نقل و انتقال کالاهای ایرانی در دریای خزر را رسما کلید زد.
در طول هفتههای گذشته با توجه به بالا گرفتن برخی اختلاف نظرهای سیاسی با جمهوری آذربایجان و مشکلاتی که برای برخی کامیونداران ایرانی در این کشور به وجود آمد رئیس سازمان توسعه تجارت اعلام کرد با یک برنامهریزی جدید، ایران از ۲ مسیر تلاش میکند بدون نیاز به آذربایجان کالاهای خود را انتقال دهد؛ یکی از این مسیرها که به شکل زمینی نهایی میشود، ایران را از طریق ارمنستان به گرجستان و سپس کشورهای اروپای شرقی متصل خواهد کرد و گام دوم ایران استفاده از ظرفیت ترانزیتی دریای خزر خواهد بود که در سالهای گذشته کمتر از آن استفاده شده است. بر اساس توافق جدیدی که میان سازمان توسعه تجارت و شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران نهایی شده، از این پس کالاهای ایرانی از ۶ مسیر دریایی نیز امکان صادرات به کشورهایی چون روسیه و قزاقستان را خواهند داشت.
علیرضا پیمانپاک با اشاره به عزم جدی دولت و دستگاههای مسؤول در رفع موانع صادرات گفت: سازمان توسعه تجارت ایران آمادگی دارد برای حل مشکلات مربوط به صادرات و صادرکنندگان از جمله مسائل مرتبط با زیرساختهای صادراتی، اقدامات لازم را با در نظر گرفتن اولویت آن انجام دهد.
وی با اشاره به اهمیت بازار بزرگ اوراسیا برای ایران و ظرفیت صادرات به کشورهای این منطقه افزود: حملونقل دریایی میتواند بسیاری از مشکلات زیرساختی صادرکنندگان در صادرات به اوراسیا بویژه بازار بزرگ روسیه را حل کند و این تفاهمنامه در همین راستا منعقد شده است.
گفتنی است بر اساس تفاهمنامه برقراری خطوط منظم دریایی در حوزه دریای خزر بین سازمان توسعه تجارت ایران و شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران، در فاز نخست ۶ خط منظم از مبادی بنادر شمالی ایران به مقصد بنادر آستراخان و ماخاچ قلعه روسیه و همچنین بندر اکتائوی قزاقستان از اول آبان اجرایی میشود و شرکت کشتیرانی خزر به نمایندگی از کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران نسبت به حمل کالاهای صادراتی به صورت منظم و ماهانه اقدام میکند.
همچنین در راستای اقدامات انجام شده، در فاز دوم تا پایان سال جاری تعداد این خطوط به ۸ خط افزایش خواهد یافت، ضمن آنکه برنامهریزی جهت برقراری خطوط منظم برای کشورهای حوزه خلیجفارس و همچنین کشورهای آفریقایی در دست اجرا بوده و با هماهنگی وزارت امور خارجه و سازمان بنادر و دریانوردی نسبت به تسهیل خرید کشتیهای رورو (کامیونبر) اقدام خواهد شد.
ارسال به دوستان
امام عدل و قسط
اشکان صدیق: طبق یک سنت نیکو، شیعیان نهم ربیعالاول یعنی روز بعد از شهادت امام حسن عسکری علیهالسلام را به عنوان سالروز آغاز ولایت و امامت حضرت مهدی موعود(عج) جشن گرفته و آن را بهانهای برای توسل به امام دوازدهم قرار میدهند. در کنار جشن و توسل به امام زمان(ع) مرور اهداف و آرمانهای مهدوی بسیار ضروری است. روایات اسلامی یکی از مهمترین اهداف ظهور مهدی موعود(عج) را برپایی عدالت و قسط و برانداختن بنیان ظلم و بیداد ذکر کرده است. در یکی از این روایات معتبر که در کتاب شریف «کافی» آمده است، میخوانیم: «اصبغ بن نباته میگوید: خدمت امیرالمؤمنین(ع) آمدم و دیدم آن حضرت متفکر است؛ عرض کردم: اى امیر مؤمنان! چرا شما را متفکر میبینم؛ آیا به خلافت در روى زمین رغبت کردهاى؟ فرمود: نه! به خدا هرگز روزى نبوده که به خلافت یا دنیا رغبت کنم. فکر میکردم درباره مولودى که فرزند یازدهم من است، او همان مهدى است که زمین را از عدل و داد پر کند، همچنان که از جور و ستم پر شده باشد».
حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای مکرر در سخنانشان درباره امام زمان(ع) بر عبارت «یَملَاُ الله بِه الاَرضَ عَدلًا وَ قِسطاً بعدَ ما مُلِئَت ظُلما وَ جَورا» تاکید دارند و در یکی از سخنرانیهایشان میفرمایند: «خصوصیت مهدی موعود(عج) در نظر مسلمانان این است که «یَملَاُ الله بِه الاَرضَ عَدلًا وَ قِسطاً بعدَ ما مُلِئَت ظُلما وَ جَورا»؛ عدل و داد، استقرار عدالت در جامعه، از بین بردن ظلم از سطح زمین؛ همان چیزی که هدف پیامبران هم بود: «لیقوم النّاس بالقسط». اصلا پیامبران آمدند تا اقامه قسط کنند. البته اقامه قسط یک منزل در راه است و هدف نهایی نیست؛ لیکن آنها که آمدند، کار اولشان این است که اقامه قسط کنند و مردم را از شر ظلم و جور طاغیان و ظالمان نجات دهند. هدف حکومت ولىعصر(عج) در آخر زمان هم باز همین عدل است».
معظمله در سخنان دیگری میفرمایند: «شما برای تعجیل فرج امام زمان -ارواحنا فداه- هم که دعا میکنید، میگویید ایشان بیایند که عدالت را برقرار کنند؛ این است دیگر. یَملَاُ الله بِه الاَرضَ عَدلًا وَ قِسطاً بعدَ ما مُلِئَت ظُلما وَ جَورا؛ با اینکه آن بزرگوار دین را هم، تقوا را هم، اخلاق را هم به جامعه تزریق خواهند کرد اما شما نمیگویید: «یملا الله به الارض دیناً»؛ [بلکه] میگویید: «عدلاً»؛ این نشاندهنده این است که عدل، نیاز اصلی حیات طیبه انسانی است».
ارسال به دوستان
واقعیت طرح کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس درباره انتشار اموال مسؤولان چیست؟
داستان یک موج سواری
گروه سیاسی: طی روزهای اخیر خبری در رسانههای اصلاحطلب کشور منتشر شد که در آن تاکید شده بود مجلس یازدهم بر اموال مسؤولان نظام مهر محرمانه زده و برای درزدهندگان این اطلاعات مجازات در نظر گرفته است. این موضوع، پس از گزارش یکی از روزنامهها در شبکههای اجتماعی دیگر نیز پیچید. روزنامه اصلاحطلب شرق در شماره سهشنبه هفته پیش خود نوشت: «در مجلس دهم نیمهاصلاحطلب، اصولگرایان مدعی شفافیت در انتشار اموال مسؤولان شدند اما حالا در مجلس تماما اصولگرا نه تنها محرمانگی آن را تأیید کردهاند، بلکه مهر امنیتی هم بر آن زدهاند. حتی همان زمان که این مصوبه در مجمع تشخیص، مشمول محرمانگی شد، روزنامه کیهان یادداشتی انتقادآمیز درباره آن نوشت اما این روزها که خود مجلس اصولگرا نه تنها بر این محرمانگی اصرار دارد، بلکه مهر امنیتی هم بر آن زده است، خبری از اعتراض نیست». این گزارش پس از انتشار، بازخورد گستردهای در شبکههای اجتماعی یافت و رسانههای دیگر اصلاحطلب نیز بر موج آن سوار شده و به انحای گوناگون بر نمایندگان مجلس هجمه وارد کردند. به همین دلیل برخی نمایندگان مجلس در صحبتهای خود ضمن رد این خبر، برای روشن شدن فضا توضیحات بیشتری را ارائه کردند. در ادامه به پیشینه این موضوع و ارتباطش با مجلس جدید و همچنین ویژگیهای طرح جدید مجلس اشاره خواهد شد.
* محرمانگی از کجا آمد؟
در اصل 142 قانون اساسی رسیدگی به اموال برخی مسؤولان حاکمیتی، قبل و بعد از دوره تصدی مسؤولیت توسط آنها ذکر شده و بر این اساس باید دارایی مقام معظم رهبری، رئیسجمهور، معاونان رئیسجمهور، وزیران و همسر و فرزندان آنان قبل و بعد از خدمت، توسط رئیس قوه قضائیه رسیدگی شود که بر خلاف حق، افزایش نیافته باشد. به دلیل جامع نبودن این اصل قانون اساسی، در مجلس هشتم در 17 اردیبهشت 91 با پیگیری نمایندگان، قانونی تصویب شد که به موجب آن تمام مقامات و کارگزاران کشوری اعم از شهردار، رئیسجمهور، وزرا، نمایندگان مجلس، فرمانداران و... باید اموال خود را به قوه قضائیه اعلام کنند که این مصوبه در شورای نگهبان به دلیل مغایرت با قانون اساسی رد شد و به دلیل اصرار مجلس شورای اسلامی این مصوبه برای تعیینتکلیف به مجمع تشخیص مصلحت نظام در زمان ریاست مرحوم رفسنجانی ارسال شد اما این مصوبه حداقل ۳ سال در مجمع باقی ماند. با پیگیریهای مجلس نهم در نهایت مجمع تشخیص بعد از ۳ سال، 9 آبان 94 این مصوبه مجلس را با اصلاحاتی از جمله اضافه کردن قید محرمانگی تایید کرد. به گفته احمد امیرآبادیفراهانی، نماینده قم در مجلس فعلی که در مجلس نهم نیز همین سمت را بر عهده داشت، در همان زمان نمایندگان و جریان انقلابی انتقاد جدی به موضوع محرمانگی اموال مسؤولان داشتند اما مجمع بر مصوبه خود اصرار کرد.
به موجب ماده 5 این قانون که در مجمع به آن الحاق شد، «فهرست داراییهای افراد مشمول و نیز اسناد و اطلاعات مربوط به آن به جز در مواردی که در این قانون و آییننامه ذیل آن تعیین شده است، محرمانه بوده» و برای افشا و انتشار آن مجازات تعیین شد. رئیس وقت مجلس 14 آذر 94 این قانون را برای اجرا به دستگاه قضا ابلاغ کرد که بر اساس ماده 6 این قانون قوه قضائیه موظف میشد حداکثر ظرف مدت ۶ ماه پس از لازمالاجرا شدن این قانون، آییننامه اجرایی آن را تهیه و پس از تأیید رئیس قوه قضائیه ابلاغ کند. در زمان ریاست آملیلاریجانی بر دستگاه قضا آییننامه اجرایی این قانون به منظور اجرا، تدوین و ابلاغ نشد و در نهایت 20 خرداد 98 پس از انتصاب آقای رئیسی به ریاست قوه قضائیه، آییننامه اجرایی این قانون از سوی وی ابلاغ شد. به موجب آییننامه ابلاغی این قانون و به استناد ماده 5 آن که اطلاعات مسؤولان را محرمانه تلقی کرد، در بند 2 آییننامه این قانون سامانهای «با رعایت سازوکارهای امنیتی، حفظ محرمانگی و حریم خصوصی و همچنین صحت و تمامیت دادهها» برای ثبت اموال مسؤولان راهاندازی شد که نمایندگان مجلس دهم به همراه دیگر مسؤولان اموال خود را به دستگاه قضا برای ثبت در این سامانه اعلام کردند.
اکنون «طرح نظارت بر مقامات، مسؤولان و کارگزاران جمهوری اسلامی ایران» در مجلس یازدهم در کمیسیون حقوقی و قضایی در حال بررسی و همچنان در سطح کمیسیون باقی مانده و به صحن نیامده است. در این طرح تطبیق اموال و داراییهای مسؤولان، صرفا به خوداظهاری مقامات محدود نشده و مسیرهای متعدد دیگری نیز برای اخذ این اطلاعات اضافه شده است. این موضوع بدان معنی است که طرح جدید مجلس یازدهم با تنوع بخشیدن به مسیرهای دریافت اطلاعات، سعی در اجرای بهینه قانون مذکور دارد. بر اساس این طرح سازمانها موظفند اطلاعات مالی و اقتصادی مسؤولان را در سامانه قوه قضائیه مانند گذشته به اشتراک بگذارند و اعلام شده این اطلاعات محرمانه بماند و مجلس تصمیم جدیدی برای این موضوع نگرفته است. البته این طرح اکنون در حال رسیدگی و بررسی در کمیسیون است و مواد آن هنوز به طور کامل تصویب نشده و پس از تصویب و نهایی شدن، به صحن علنی برای بررسی ارسال خواهد شد که در آنجا نیز بر اساس پیشنهادات نمایندگان امکان اصلاح و تغییر وجود دارد.
احمد امیرآبادیفراهانی، نماینده مردم قم در گفتوگویی اظهار داشت: مجلس هشتم مصوب میکند همه مسؤولان کشور اموال خود را اعلام کنند، شورای نگهبان آن را مغایر قانون اساسی میداند، با اصرار مجلس هشتم، مصوبه به مجمع تشخیص مصلحت نظام فرستاده میشود و بعد از مدتی با قید محرمانه تایید میشود؛ حال باید از هجمهکنندگان پرسید این چه ارتباطی به مجلس یازدهم دارد؟
حسینعلی حاجیدلیگانی، عضو هیاترئیسه مجلس نیز محرمانه و امنیتی شدن انتشار لیست اموال مسؤولان با رای مجمع تشخیص مصلحت نظام و تایید مجلس را خلاف واقع دانست و با اشاره به اینکه قانون سابق مجلس ضمانت اجرایی کافی نداشت و با طرح فعلی ضمانتهای لازم تعیین شده است، گفت: چندین ماده این طرح در کمیسیون قضایی و حقوقی تصویب شده و با توجه به تعداد بالای طرحها و لوایح در نوبت رسیدگی صحن اگر نمایندگان درخواست رسیدگی خارج از نوبت آن را داشته باشند، زودتر از موعد و طی ۳ ماه آینده در دستور کار مجلس قرار خواهد گرفت. وی تاکید کرد: بنابراین آنچه در فضای مجازی به عنوان مصوبه مجلس ذکر شده، حقیقت ندارد و در حقیقت بخشی از طرحی است که هنوز حتی در کمیسیون تخصصی آن نیز نهایی نشده است!
ارسال به دوستان
اوهام الهام
* رئیسجمهور آذربایجان که از تصمیم ایران برای حذف باکو از کریدور شمال - جنوب عصبانیاست در اظهاراتی مضحک مدعی شد ارمنستان با کمک ایران به اروپا مواد مخدر قاچاق کرده است
گروه سیاسی: رئیسجمهور آذربایجان در گزافهگویی ضدایرانی جدید خود ادعا کرد ارمنستان با کمک ایران مواد مخدر به اروپا قاچاق میکرده است. به گزارش «وطنامروز»، «الهام علیاف» که به نظر میرسد از تصمیم ایران و هند برای حذف آذربایجان از کریدور شمال- جنوب عصبانی است، در سخنرانی خود در جلسه شورای سران کشورهای مستقل مشترکالمنافع که در قالب ویدئوکنفرانس برگزار شد، ادعا کرد ارمنستان در تبانی با ایران از مناطق اشغالی سابق جمهوری آذربایجان (اشاره به مناطق تحت اشغال جمهوری ارمنستان که در پی آتشبس قرهباغ آزاد شد) برای انجام قاچاق مواد مخدر به اروپا به مدت ۳۰ سال استفاده میکرد.
رئیسجمهور آذربایجان که این روزها دلگرم به پیروزیهای خود در قرهباغ به واسطه حمایت ترکیه و اسرائیل و با تحریک آنکارا و تلآویو بر حجم رفتارهای ضدایرانی خود افزوده است، پیشتر هم اظهارات مقامهای ایران درباره حضور عناصر خارجی در مرز ایران را با لحن تمسخرآمیزی، بهانههای ساختگی خوانده و البته در اقدامی معنادار با پهپادهای اسرائیلی عکس یادگاری گرفته بود! علیاف در مقطع فعلی با خطای محاسباتی و برآورد اشتباه، گمان میکند میتواند از نفوذ ایران در قفقاز بکاهد و تهران هم گزینه چندانی در اختیار ندارد اما طی روزهای گذشته پس از تحرکات ضدایرانی باکو و افزایش خصومتها با هند، «سوبرامانیام جاینشکار» وزیر خارجه هندوستان در سفر به ارمنستان در نشست خبری با همتای ارمنستانی خود «آرارات میرزویان» پیشنهاد داد بندر استراتژیک چابهار در کریدور «شمال- جنوب» لحاظ شود تا به این طریق تهران و دهلینو تصمیم بگیرند آذربایجان را از پروژه مواصلاتی و کریدور «شمال- جنوب» حذف کنند.
* واکنش ایران؛ پاسخ مقتضی داده خواهد شد
سخنگوی وزارت امور خارجه ادعاهای تعجببرانگیز جدید الهام علیاف، رئیسجمهوری آذربایجان علیه جمهوری اسلامی ایران در نشست سران کشورهای مشترکالمنافع را قویا تکذیب کرد و آن را ساختگی خواند.
سعید خطیبزاده تصریح کرد: طرح چنین اتهامات رسانهای صرفا در راستای منافع رژیم صهیونیستی مبنی بر تحت تاثیر قرار دادن روابط برادرانه ۲ ملت ایران و آذربایجان است. خطیبزاده با تاکید بر نقش پیشرو جمهوری اسلامی ایران در مبارزه با قاچاق مواد مخدر تاکید کرد: تقدیم هزاران شهید و مجروح طی ۴ دهه گذشته در مبارزه با این پدیده شوم، تنها یک برگ از تلاشهای متعهدانه و مستمر جمهوری اسلامی ایران در این مسیر است که بارها و بارها توسط نهادهای بینالمللی ذیربط مورد تایید قرار گرفته است. خطیبزاده تصریح کرد: متاسفانه به نظر میرسد به رغم پیامهای خصوصی و مثبتی که از باکو در تماسهای مختلف دریافت میشود، تعمدی برای طرح اظهارات رسانهای بیمبنا از سوی باکو وجود دارد که البته در جای خود پاسخ مقتضی داده خواهد شد.
* واکنش پاشینیان به اتهامات علیاف
نیکول پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان در واکنش به سخنان الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان اتهامات او را تکذیب کرد. پاشینیان گفت: میخواهم خاطرنشان کنم ما به طور بسیار تنگاتنگ با نهادهای انتظامی ایران همکاری کرده و به شکل بسیار موثری با قاچاق مواد مخدر مبارزه میکنیم. من همچنین میتوانم ارقامی را ارائه کنم که خنثی کردن موارد قاچاق مواد مخدر و میزان کشف و ضبط مواد مخدر را نشان میدهد. بر اساس برآوردهای او، حجم مواد مخدر کشف شده ۳ تا ۴ برابر و حتی بیشتر شده است. پاشینیان گفت: این نشان میدهد نیروهای انتظامی ایران و ارمنستان همکاری تنگاتنگی داشته و به طور موثری با قاچاق مواد مخدر مبارزه میکنند.
رئیسجمهور آذربایجان همچنین در مصاحبه با روزنامه ایتالیایی لارپوبلیکا درباره تنشهای اخیر بین ایران و جمهوری آذربایجان، دلیل اتفاقات اخیر با ایران را بسیار ساده خوانده و عنوان کرد: آذربایجان میخواهد با احترام درباره مرزهایش رفتار شود. پس از آزادسازی قرهباغ، ما به مرزهای رسمی خود با ارمنستان دست یافتیم، به مرز خود آمدیم و در آنجا ساکن شدیم. جاده بین برخی شهرهای ارمنستان از خاک آذربایجان میگذرد. ما متوجه شدیم که از این جاده برای حمل غیرقانونی کالاها به قرهباغ به عنوان قلمروی ما استفاده میشود؛ این غیرقابلقبول است. ما خواهان احترام به مرزهای خود هستیم. ما به طور غیرقانونی از مرزهای هیچ کشور دیگری عبور نمیکنیم، بنابراین پیام ما به ایران بسیار ساده بود: بس کنید. ادعاهای علیاف که چیزی جز بهانهجویی واهی نیست، در شرایطی است که تنها 4 کیلومتر از این جاده در محور گوریس- قاپان که متعلق به ارمنستان است طی یک سال گذشته در اختیار جمهوری آذربایجان قرار گرفته است و مقامات باکو تلاش دارند با استفاده از انواع اقدامات از جمله گرفتن عوارض ورودی سنگین 380 دلاری از رانندگان کامیون یا معطل نگه داشتن آنها در این منطقه، برایشان ایجاد مزاحمت کنند. رئیسجمهور آذربایجان گفت: ما بدون اینکه این مساله را عمومی کنیم، دوستانه درخواست کردیم این اقدام را متوقف کنند، زیرا این کار درست نیست. سپس مجبور شدیم گام دوم را برداریم. ما یک یادداشت دیپلماتیک تهیه کردیم، سفیر ایران را دعوت کردیم و آن را علنی کردیم تا جلوی این اقدامات را بگیرد اما در واقع بدتر شد و تعداد کامیونهایی که از ایران به قرهباغ میرفتند افزایش یافت. ما این قدم را یک ضربه و بیاحترامی عمدی دانستیم. رئیسجمهور آذربایجان که به وضوح از رزمایش فاتحان خیبر توسط نیروهای مسلح ایران خشمگین و سردرگم شده و به نوعی پیام آن را دریافت کرده است، افزود: سپس اقدامات دیگری را که کاملا قانونی بود انجام دادیم و این باعث سردرگمی بزرگ و اقدامات غیرضروری در کشور همسایه شد، اظهارات نامناسب ارائه شد، تهدیدها انجام شد و تمرینات نظامی در نزدیکی مرز ما انجام شد. جالب بود که برای نخستینبار، رزمایش نظامی، از قبل برنامهریزیشده نبود و سپس گفته شد این کار برای نشان دادن چیزی انجام شده است. الهام علیاف در شرایطی برگزاری مانور ایران در مرزهای خود را که یک امر حاکمیتی است و به موضوع داخلی ایران مربوط میشود، محکوم میکند که کشورش با برگزاری مانور سهجانبه با ترکیه و پاکستان در دریای خزر و کشاندن آنکارا به خزر، اقدام غیر قانونی فاحشی در تضاد با کنوانسیون خزر انجام داد. علیاف همچنین درباره آوردن اسرائیل به سرزمینهای آزادشده گفت: این اتهامات بیاساس است، این فقط بهانهای است تا آذربایجان را برای مخاطبان داخلی بیاعتبار کنند. همه میتوانند بروند و ببینند که در آنجا اصلا حیات و زندگی وجود ندارد، همه چیز نابود شده است. ثانیا، ما تقاضا داریم همانطور که برای خود احترام قائلیم، برای دیگران نیز احترام قائل شویم.
در این باره این نکته قابل توجه است که حضور شرکتهای اسرائیلی در خاک جمهوری آذربایجان تحت عنوان کارخانههای لبنیات و ساخت شهرکهای هوشمند از قول خود مقامات صهیونیست بارها عنوان شده است.
***
قابلیتهای ایران با جمهوری آذربایجان به هیچوجه قابل مقایسه نیست
وزیر پیشین دفاع ارمنستان با اشاره به تاریخ استقلال جمهوری آذربایجان و تاریخ دیرینه کشور و اراده جمعی مردم ایران، تاکید کرد این دو کشور به هیچوجه از لحاظ قابلیتها قابل مقایسه نیستند. به گزارش فارس، «سیران اوهانیان» وزیر پیشین دفاع و فرمانده اسبق ستاد ارتش ارمنستان در مصاحبه با وبسایت خبری news.am ارمنستان گفت جمهوری آذربایجان را نمیتوان به هیچوجه با ایران از نظر قابلیتها مقایسه کرد. وی که رهبر جناح مخالف «ارمنستان» در مجلس ملی این کشور است، گفت: وقتی قدرت یک کشور را ارزیابی میکنید، آنچه بسیار مهم است، نه تنها شاخص کمی عوامل نیرو، بلکه اراده جمعی مردم است. اوهانیان با اشاره به تاریخ دیرینه ایران افزود: در این باره فکر نمیکنم ایران را بتوان با کشوری که سال ۱۹۱۸ تأسیس شد مقایسه کرد. جمهوری آذربایجان به هیچوجه با ایران قابل مقایسه نیست.
ارسال به دوستان
فارس مقصد هفتمین سفر استانی رئیسجمهور بود
رئیسی: پیشرفت باید به عدالت ختم شود
گروه سیاسی: رئیسجمهور روز پنجشنبه در جریان هفتمین سفر استانی دولت سیزدهم راهی استان فارس شد. حجتالاسلام والمسلمین سیدابراهیم رئیسی در بدو ورود به شیراز با بیان اینکه سفرهای استانی حتما باید همراه با برنامهریزی برای رفع مشکلات استانها و باز کردن گرههایی باشد که مردم را آزار میدهد، گفت: پیش از انجام سفر، هیأتی برای بررسی مشکلات استان اعزام و در تهران نیز جلساتی برای بررسی راهکارهای پیشنهادی برای حل مشکلات استان تشکیل میشود. رئیسجمهور با اشاره به اینکه حدود ۱۰۰ طرح برای حل مشکلات استان فارس مطرح و بررسی شده است، اظهار داشت: امیدوارم با تلاش استاندار و مدیران استان فارس و با راهنماییهای نماینده محترم ولی فقیه در استان، گامهای خوبی برای پیشرفت استان برداشته شود و این سفر و مصوبات آن در مجموع بتواند به رفع مشکلات و افزایش اعتماد مردم کمک کند. رئیسجمهور در نخستین برنامه در روستای کناره، یکی از بزرگترین و پرجمعیتترین روستاهای کشور حضور یافت و از نزدیک با شماری از دامداران و کشاورزان روستا گفتوگو کرد. رئیسی در ادامه در دیدار صمیمی با جمعی از قهرمانان ورزشی، با تبریک افتخارآفرینی این ورزشکاران به آنان و نیز ملت ایران بابت داشتن چنین ورزشکارانی گفت: قهرمانی و افتخارآفرینی شما، باعث شادی دل بسیاری از جوانان و مردم در ایران، منطقه و جهان شد که لازم است از شما ورزشکاران، مربیان و دستاندرکاران تیمهای ورزشی قدردانی کنم.
دیدار با جمعی از نخبگان، علما، خانوادههای شهدا، ایثارگران و قشرهای مختلف مردم در محل مصلای نماز جمعه شیراز برنامه بعدی رئیسجمهور بود. رئیسی با بیان اینکه برای آنکه پیشرفت به عدالت ختم شود، باید مطالعات مبتنی بر آمایش سرزمینی و شناخت ظرفیتها و نیازهای هر منطقه طراحی و اجرا شود، اظهار داشت: اساس حرکت دولت، اجرای قانون و شناسایی و جبران کاستیهاست. رئیسی استان فارس را یکی از قطبهای گردشگری سلامت برشمرد و گفت: باید با کمک مردم و مسؤولان تلاش کنیم ظرفیتهای عظیم استان فعال شود تا مشکل بیکاری از استان ریشهکن شود. وی ادامه داد: برخی به سفرهای استانی خرده میگیرند و میگویند این سفرها پرهزینه است اما بنده میگویم اگر رئیسجمهور به استانها سفر نکند، چگونه مشکل کارخانهای که ۸۷ درصد عملیات احداث آن انجام شده و برای ۱۳ درصد باقیمانده، 8 سال معطل مانده، حل خواهد شد. رئیسی گفت: اگر رئیسجمهور و مدیران برای حل مشکلات در میانه میدان حضور نداشته باشند، بسیاری از مشکلات حل نخواهد شد. پروژههای بسیاری هستند که با تزریق اعتبارات اندک و رفع مشکلات کوچک تکمیل شده و به بهرهبرداری میرسند و بنده به عنوان رئیسجمهور مصمم هستم به حضور در میان مردم و مدیریت میدانی مسائل ادامه دهم. رئیسجمهور گفت: قبل از هر سفر استانی هیأتی به استان مقصد اعزام میشود و جلساتی نیز در تهران با نمایندگان و مسؤولان استان برگزار میشود و مسائل و مشکلات احصا و جمعبندی میشود و طرحها و اعتبارات لازم برای استان به تصویب میرسد.
* راه نجات اقتصاد کشور رونق تولید است
رئیسجمهور در نشست شورای اداری استان فارس با اشاره به گزارشهای ارائه شده از سوی شماری از وزرا و معاون اجرایی رئیسجمهور درباره طرحهای مصوب و اقدامات در نظر گرفته شده برای استان گفت: تبیین این طرحها و اقدامات برای آن است که یک حس مشترک بین مسؤولان استانی و مسؤولان کشوری برای اجرای این طرحها و حل مشکلات استان فارس ایجاد شود. رئیسی در ادامه با بیان اینکه اولویت دولت در اجرای طرحهای عمرانی در استانها تکمیل طرحهای نیمهتمام است، گفت: نجات اقتصاد کشور در گرو رونق تولید است و اگر میخواهیم اقتصاد مقاومتی در همه ابعاد آن اجرا شود، باید تولید رونق بگیرد و ظرفیتهای معطل مانده، فعال شود. وی با اشاره به اظهار نگرانی از افزایش نقدینگی در کشور گفت: نگرانی آنجاست که افزایش نقدینگی به سمت واسطهگری و دلالی برود اما اگر نقدینگی به سمت تولید هدایت شود، افزایش آن هیچ نگرانیای ایجاد نخواهد کرد.
* استان فارس مهد تمدن و فرهنگ و ادب فارسی است
رئیسجمهور در پایان سفر به استان فارس در نشست خبری درباره نتایج و دستاوردهای سفر گفت: استان فارس مهد تمدن و فرهنگ و ادب فارسی است و آثار این تمدن و مدنیت در جایجای استان به چشم میخورد. رئیسی با اشاره به تصویب بیش از ۱۰۰ طرح برای استان فارس در جلسات متعدد بین مسؤولان دولت و مدیران استان فارس گفت: حدود ۶ هزار میلیارد تومان اعتبار برای اجرای این ۱۰۰ طرح در نظر گرفته شده است.
رئیسجمهور با بیان اینکه استاندار و معاون اجرایی رئیسجمهور مسؤول پیگیری اجرای این مصوبات هستند، گفت: بخش قابل توجهی از مشکلات استان ناشی از خشکسالی است. دولت برای رفع مشکل خشکسالی در کشور کمیتهای ایجاد کرده است که مشکل کمآبی استان فارس را نیز دنبال خواهد کرد. همچنین شورای عالی آب نیز برای توزیع عادلانه منابع موجود آبی کشور تشکیل جلسه خواهد داد. موضوع انتقال آب از دریا نیز در این جلسات پیگیری خواهد شد.
حضور در حرم مطهر حضرت احمد بنموسی شاهچراغ(ع) و بازدید از کارخانه آزمایش، آرامگاه حافظ شیرازی، مجموعه تاریخی تخت جمشید و کارخانه در حال ساخت کاغذ زاگرس فارس، از دیگر برنامههای رئیسجمهور در سفر به استان فارس بود.
ارسال به دوستان
یک هفته پس از جنایت قندوز داعش، شیعیان مسجد فاطمیه قندهار را نیز به خاک و خون کشید
طالبان مسؤول است
در این حمله تروریستی 62 نفر شهید و بیش از 70 نفر مجروح شدند
گروه بینالملل: ظهر دیروز در حالی که شیعیان قندهار در مسجد جامع «امام بارگاه فاطمیه» بزرگترین مسجد شیعیان در استان قندهار در جنوب افغانستان در حال اقامه نماز جمعه بودند، 3 تروریست انتحاری با انفجار در نقاط مختلفی از مسجد شمار زیادی از نمازگزاران را شهید و زخمی کردند. بر اساس آخرین اخبار به نقل از اسکای نیوز، شمار شهدا دستکم 62 نفر و مجروحان بیش از 70 نفر گزارش شده است. یک شاهد عینی نیز به رسانهها گفت شمار زیادی از مردم در این حمله کشته یا زخمی شدهاند اما تاکنون رقم دقیق تلفات روشن نیست و طالبان به کسی اجازی تصویربرداری و گرفتن ویدئو از مسجد را نمیدهد. ساعتی پس از این انفجار، بیمارستان «میرویس» محل انتقال مجروحان از مردم بویژه جوانان درخواست کرد برای اهدای خون به این بیمارستان و مراکز مرتبط مراجعه کنند. یک خبرنگار محلی در قندهار به رویترز گفت بیمارستان در مجاورت جایی که کشتهها و زخمیها به آنجا منتقل میشوند، از جوانان میخواهد خون بدهند.
قندهار در جنوب افغانستان در فاصله 115 کیلومتری (71 مایلی) مرز پاکستان واقع شده است. این انفجار در حالی رخ داد که جمعه هفته گذشته هم در پی انفجار تروریستی در مسجد شیعیان سیدآباد در قندوز بیش از 150 نفر شهید و 200 نفر مجروح شدند. نکته قابل توجه اینکه قرار بود دیروز مراسمی به مناسبت شهادت شیعیان مسجد قندوز در مسجد امام بارگاه قندهار برگزار شود.
نیروهای طالبان پس از این انفجار تمام راههای منتهی به مسجد را بستند. سخنگوی وزارت کشور طالبان هم گفت برای تحقیقات بیشتر درباره این رویداد یک تیم ویژه به محل رویداد اعزام شده است. قاری سعید خوستی، سخنگوی دولت طالبان در این باره گفت مقامات در حال جمعآوری جزئیات این انفجار هستند. وی گفت نیروهای ویژه طالبان در محل انفجارها حضور دارند و عاملان این جنایات به سزایشان خواهند رسید. برخی منابع محلی نیز از مشخص شدن نوع مواد منفجره به کار گرفته شده در این اقدام تروریستی خبر دادند. مسجد امام بارگاه در حوزه اول امنیتی قندهار واقع شده است. تاکنون مقامهای امنیتی و محلی در قندهار در این باره اظهارنظری نکردهاند اما برخی رسانهها میگویند در ورودی این مسجد ۳ انفجار به وقوع پیوسته است. منابع خبری انفجار را ناشی از ۳ انفجار انتحاری میدانند که در صف نمازگزاران، در ورودی مسجد و بیرون مسجد رخ داده است اما تاکنون شخص یا گروهی مسؤولیت این رویداد را برعهده نگرفته است.
یکی از اعضای خانواده زخمیهای انفجار دیروز در مسجد شیعیان در قندهار میگوید از میان ۳ فرد مسلح، یکی از آنها چوکیدار دروازه را کشته و ۲ تن دیگر وارد مسجد شدند و پس از شلیک، خودشان را منفجر کردند.
حامد کرزی، رئیسجمهور پیشین افغانستان با انتشار پیامی، حمله به مسجد شیعیان قندهار را جنایت علیه بشر دانست و آن را بشدت محکوم کرد. کرزی با بیان اینکه این حمله توطئه آشکار خارجی علیه صلح، ثبات و وحدت است، از افغانها خواست در برابر توطئههای دشمن هوشیار باشند.
جمعه هفته قبل (۱۶ مهرماه) نیز یک انفجار تروریستی در مسجد سیدآباد قندوز هنگام اقامه نماز جمعه رخ داد. داعش مسؤولیت این حمله را بر عهده گرفته و گفت مسجد مرکزی شیعیان را هدف قرار داده است.
* آمریکا پشت پرده جنایات اخیر
حمله تروریستی انتحاری به مسجد شیعیان با واکنشهای گسترده داخلی و خارجی مواجه شد و همه کشورها از جمله جمهوری اسلامی ایران از طالبان خواستند تامین امنیت مردم را بر عهده گیرد و عاملان این جنایت را مجازات کند.
بررسی جنایت تروریستهای تکفیری در افغانستان علیه شیعیان قندوز، حاکی از ردپای گروه داعش تحت حمایت آمریکا را آشکار میکند. چه اینکه سیدحسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان در سخنرانی اخیر خود به نقش آمریکا در تجهیز و انتقال تروریستهای داعش به افغانستان هشدار داده بود. نکته قابل تأمل این که در پی انفجار قندوز، محمد محقق، رهبر حزب وحدت مردم افغانستان ضمن محکوم کردن حمله به مسجد جامع سیدآباد گفت: «با توجه به تسلط طالبان بر کشور، مسؤولیت حفاظت از جان و مال و ناموس ملت به دوش آنهاست که باید آن را بر عهده بگیرند و در صورتی که آنها از تأمین امنیت مراکز دینى و فرهنگى مردم ناتوانند، باید میان متولیان مساجد، حسینیهها و مدارس دینى و فرهنگى سلاح و مجوز توزیع کنند که خود، امنیت مراکز یادشده را تأمین کنند، در غیر این صورت مسؤولیت این کشتارهاى وحشیانه به دوش طالبان خواهد بود».
«عبدالسلام حنفی» معاون نخستوزیر طالبان نیز پیش از این گفته بود: در افغانستان بین اهل تشیع و تسنن هیچ نوع تبعیض و اختلافی وجود ندارد و به هیچکس اجازه دامن زدن به اختلافات مذهبی را نمیدهیم. طالبان چندی قبل نیز تاکید کرده بود برای تشکیل «نظام اسلامی» تلاش میکند و در رابطه با حقوق شیعیان در این نظام نیز تصریح کرده بود: «به هر کسی حق خداداد شرعیاش میرسد و به هیچ کسی ظلم نمیشود». طی هفتههای اخیر، یکی از خواستههای شیعیان افغانستان، ایجاد دولت فراگیر و رسمیت یافتن مذهب جعفری در قانون اساسی این کشور بوده است.
ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان نیز با محکوم کردن این حمله وعده داده بود عاملان آن پیدا و مجازات خواهند شد. از طرف دیگر سهیل شاهین، نماینده معرفی شده طالبان در سازمان ملل به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفته بود: «طالبان به صورت مستقل با افراطیگری از جمله داعش در افغانستان مبارزه خواهد کرد و در این زمینه با واشنگتن همکاری نخواهد کرد».
***
حزبالله: گرگهای دستپرورده آمریکا برای انتقام شکست
خانههای خدا را هدف میگیرند
حزبالله لبنان با صدور بیانیهای کشتار وحشیانه نمازگزاران شیعه در مسجدی در مرکز قندهار افغانستان توسط گروهک تروریستی داعش را محکوم کرد. به گزارش المنار، در این بیانیه آمده است: ادامه جرائم داعش در کشتار مردم بیگناه و بیدفاع و اقدام آن در انتخاب خانههای خدا و متلاشی کردن پیکر بندگان خدا تحرک گسترده و سریع امت اسلامی در مقابله با این افکار انحرافی را میطلبد و مقامات مسلمان افغانستان نیز برای پیگرد این قاتلان و مجازات عادلانه آنها مسؤولیت ویژهای دارند تا با اتخاذ تدابیر پیشگیرانه مانع وقوع جرائمی تازه شوند. حزبالله با درخواست از مقامات افغانستانی برای حفاظت لازم از نمازگزاران گفت: نباید اجازه داد خانههای خدا و بندگان مستضعف آن هدف آسانی باشند که توسط گرگهای انسانی که آمریکا آنها را ساخته است، خورده شوند تا برای انتقام از شکست آمریکا پس از اشغال طولانیمدت افغانستان خرابی و ویرانگی در این کشور به بار آورند. در پایان، حزبالله ضمن ابراز تأسف برای خونهای پاک ریخته شده، از درگاه خداوند متعال برای شهدا رحمت و برای مجروحان شفای عاجل و برای مردم مومن افغانستان حفاظت از هر بدی مسألت کرد.
***
انفجارهای تروریستی جنگ نایبان کنترل شده!
مجتبی نوروزی*: وقوع ۲ انفجار تروریستی در مراسم نماز جمعه در مساجد شیعیان افغانستان در قندوز و قندهار به فاصله یک هفته نشان میدهد این اقدامات تروریستی نمیتواند صرفا انگیزه شخصی تروریستی یا اقدام مبتنی بر ایدئولوژی صرف داعش باشد. به عبارت دیگر میتوان گفت برنامه پشت پرده تحت عنوان «جنگ نیابتی نایبان کنترل شده» یا «پلن B» غربیها برای توسعه ناامنی در افغانستان و ایجاد هزینه امنیتی برای کشورهای منطقه است. در این بین از چند بازیگر بالقوه میتوان به عنوان عاملان پیشبرد این سناریو نام برد. در بعد بینالمللی جریان استخبارات پاکستان و سازمانهای امنیتی ترکیه که ماموریت پراکندن داعش در افغانستان را دارند، از مهمترین عوامل گسترش ناامنی و اقدامات تروریستی در افغانستان هستند که البته هر کدام نیات و اهداف جداگانهای از این اقدامات دارند. در عین حال هر دوی این جریانها در زمینه راضی نگاه داشتن ایالات متحده نیز به دنبال سبقت از یکدیگرند. در سطح داخلی نیروهای طالبان که با فرهنگ مبارزه، انتحار و جنگهای قومی و مذهبی در افغانستان پرورش یافتهاند، در حال حاضر ظرفیت بالایی برای تبدیل شدن به نیروی ضد حاکمیت طالبان دارند، چرا که تعریف جدیدی از نقش خود به عنوان عاملان حکومت و برقرارکنندگان امنیت ندارند و موقعیت جدید را در تناقض با اهداف و ماموریتهایی میبینند که بر اساس آن جذب طالبان شدند. به هر روی منطق حکومتداری ایجاب میکند قوه مجریه یا قدرت حاکمه با همه گروهها و جریانهای قومی، مذهبی و سیاسی وارد تعامل شده و کمترین تنش را ایجاد کند. از همین رو طالبان در پی انفجارهای اخیر و حوادث چند ماه گذشته به عنوان مسؤول برقراری امنیت و مقابله با ناامنی مدنظر قرار میگیرد، لذا این تناقض بین حکام طالب و نیروهای جنگاور آن وجود دارد. علاوه بر این برخی گروههای مافیایی نیز منافع خود را در تشدید ناامنی بویژه در مرزهای افغانستان میبینند. آنچه مسلم است طالبان مسؤول برقراری نظم و امنیت است و ضعف دولت در این عرصه تاکنون مشهود بوده است. از این رو در برخی موارد شایعاتی پیرامون نقش عوامل دولت قبل در انفجارهای اخیر مطرح شده که به نظر میرسد در راستای اقدامات تبلیغاتی طالبان برای رفع مسؤولیت است.
* کارشناس مسائل افغانستان
ارسال به دوستان
نتفلیکس چگونه راز بقای کرهای را به یک سرگرمی پرمخاطب تبدیل کرد
جهل مرکب
گروه فرهنگ و هنر: ۲ سال پیش وقتی «انگل» بونگ جون هو، در حال درنوردیدن پی در پی جشنوارههای سینمایی بود، در مطلبی درباره این فیلم در «وطنامروز»، این گزاره را مطرح کردیم که بر سر سرمایهدار میشود کلاه گذاشت اما بر سر سرمایهداری هرگز! این روزها بازی مرکب هم در مضمون، گزارهای مشابه را طرح میکند. نظام سرمایهداری در یک بازی ادامهدار با کسانی که در زمین بازیاش حضور دارند، بازی میکند. به عبارت دیگر نظم سرمایهداری اکثریت را بازی میدهد، تا اقلیت تحقیر شده، به یک شبهپیروزی برسند؛ تازه پیروزیای که دوامی ندارد و در بازی ادامهدار بعدی، جایش را به یک شکست تحقیرکننده دیگر و ناکامی و مرگ میدهد. حالا در شرایطی که پروپاگاندای نتفلیکس «بازی مرکب» را سر دست گرفته و بیش از آنچه ارزش سریال است، با تبلیغات آن را مهم جلوه میدهد، باز مساله نظم سرمایهداری با درام کرهای پیوند خورده است؛ اینکه آیا «بازی مرکب» فیلم منتقدانهای است؟ برای سرگرمی ساخته شده است؟ به صنعت سریالسازی کره کمک کرده است؟ فقرا در این فیلم تحقیر میشوند یا با طرح مسائلشان، به آنها کمک میشود؟ ارزشهای اخلاقی چه جایگاهی در نظم سرمایهداری دارد؟ و... همه مسائلی است که پس از انتشار این سریال مباحثی پیرامون آنها طرح شده است.
نکته قابل تامل اما درباره تولیدات نتفلیکس این است: این آثار را نمیتوان از تبلیغاتی که برایشان میشود و پروپاگاندایی که پیرامونشان شکل میگیرد، تفکیک کرد. برای همین است که «بازی مرکب» که به جهت کیفی در وضعیتی بالاتر از متوسط قرار میگیرد (خوب) و به هیچوجه به عنوان یک اثر خیلی خوب (در نسبت با برخی دیگر از آثار پرمخاطب نتفلیکس) دستهبندی نمیشود، حالا عنوان تازه گرفته و اخبار فراوانی پیرامون تعداد مخاطبان آن اطلاعرسانی میشود. در حال حاضر 9 قسمت از این سریال توزیع شده است.
اگر موضوع و مضمون سریال را که در نوع خود متفاوت و منحصربهفرد به حساب میآید، یکی از دلایل برجسته شدن «بازی مرکب» بدانیم -که به نظر اینچنین میرسد- درباره جزئیات فرمی و قصهگویی آن بسیار میتوان سخن گفت. البته این کار در فضایی که پروپاگاندای کمنظیر نتفلیکس برای این اثر ایجاد کرده، کمی سخت شده است؛ پروپاگاندایی که برای تبلیغ صنعت فرهنگی کره از هیچ تلاشی حتی گرفتن وقت سخنرانی برای «کیپاپر»ها فروگذار نمیکند.
با این حال میتوان «بازی مرکب» را به عنوان سریالی سرگرمکننده و خوب پذیرفت اما با انتظاری که از حجم عجیب تبلیغات برای این سریال میرفت، همخوانی ندارد. اگرچه نوع داستانگویی کرهای، مؤلفههای خاص خود را دارد و گاه در فرم روایت از قواعد داستانگویی پیروی نمیکند اما در برخی قسمتهای بازی مرکب، تعلیق دراماتیک قابل توجهی وجود ندارد. از قسمت ۳ تا قسمت پایانی قصه به شکلهای مختلف تکرار میشود. شاید یکی از دلایل این ماجرا این است که فیلمنامه این کار ابتدا به شکل سینمایی نگاشته شده بود. بر اساس اطلاعاتی که پیرامون این سریال منتشر شده است Squid Game در ابتدا اصلا یک سریال تلویزیونی نبوده و قبل از اعلام نتفلیکس برای ساخت این سریال، هوانگ دونگ هیوک داستان آن را در قالب یک فیلم سینمایی نوشته بود.
فیلمنامه سریال «بازی مرکب» طی یکی دو سال نوشته نشده و همانطور که از کیفیت آن مشخص است، تاریخچهای طولانیتر پشتسر آن قرار دارد. هوانگ دونگ هیوک در مصاحبهای اعلام کرد از سال ۲۰۰۸ ایده ساخت این داستان را در ذهن داشته و شروع نوشتن فیلمنامه آن را در سال ۲۰۰۸ آغاز کرده بود. طبق صحبتهای وی به دلیل وسواسی که او دارد، کار نوشتن فیلمنامه بخش ابتدایی داستان که در آن زمان یک فیلم سینمایی به شمار میرفت، به تنهایی حدود 7 ماه زمان برده است. او در ادامه گفت داستانی که در آن 7 ماه نوشته بود، مربوط به روند داستانی ۲ قسمت ابتدایی این سریال میشود که ما آن را مشاهده کردیم.
شاید به همین دلیل است که قسمتهای ابتدایی بیشتر جنبه معرفی شخصیت پیدا کردهاند. با پایان فصل اول سریال سوالهای بیپاسخ فراوانی در ذهن مخاطبان باقی مانده است. این مساله شاید به دلیل عدم پیروی کرهایها از الگوهای کلاسیک است و البته بیتفاوتی نسبت به گزارههای بیمنطقی که در فیلمنامه وجود دارد. سازنده سریال در گفتوگو با ورایتی در این باره میگوید: «من اصلا برنامهای برای ساخت فصل دوم این سریال ندارم. دلم میخواهد در حالحاضر چند فیلم سینمایی تهیه کنم و شاید پس از آنها فکر ساخت فصل دوم Squid Game در ذهن من ایجاد شود. حتی فکر کردن به ساخت فصل دوم هم خستهکننده است. اگر قرار باشد فصل دومی ساخته شود، بدونشک آن را تنها نخواهم ساخت. با نویسندگان زیادی مشورت خواهم کرد و از چند کارگردان باتجربه برای ساخت فصل دوم کمک خواهم گرفت. با این حال فکر نمیکنم به این زودیها شاهد فصل دوم باشیم».
با این همه مؤلفههایی که در «بازی مرکب» وجود دارد، در راستای آثار دیگری است که این روزها صنعت سینما و سریال دنیا را در برگرفته است؛ مساله تبعیض و اختلاف طبقانی که گویی در صنعت فیلمسازی کره بیشتر برجسته میشود. به عبارت دیگر شاید اگر سینمای جدید کره نبود، مخاطبان جهانی با این سطح از هم گسیختگی اجتماعی در یکی از کشورهای رکورددار خودکشی در دنیا مواجه نمیشدند؛ فضای اجتماعی عجیب و غریبی که بر پایه رقابت بنا شده، شادکامی و رضایت در آن تبدیل به سیاست نشده و شهروندان مدام در رقابتند برای بقا و البته این بازی ادامه دارد؛ بازیای که به خاطر عدم آگاهی شهروندان ادامه پیدا کرده است. شاید بتوان به جای «بازی مرکب» از عنوان «جهل مرکب» برای این سریال استفاده کرد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|