|
روایت سردار شریف از دیدار فرمانده کل سپاه با خانواده شهیدان اسدیلاری
تکذیبیهای بر خباثت اصلاحطلبان
مادر محترمه شهیدان اسدیلاری در بیان سخنان فرمانده کل سپاه با وی و همسرش دچار اشتباه شدهاند
و پس از گذشت حدود ۲ سال از این اتفاق (بهمن 98) نقل ناقص، جهتدار و تحریفشدهای ارائه کردهاند
در پی انتشار گفتوگوی زهرا امجد و محسن اسدیلاری مادر و پدر گرانقدر «محمدحسین و زینب اسدیلاری» از «شهدای پرواز هواپیمای اوکراینی» و انتساب سخنانی به سرلشکر حسین سلامی، فرمانده کل سپاه در دیدار با آنان، سردار سرتیپ دوم پاسدار رمضان شریف، سخنگو و مسؤول روابط عمومی کل سپاه گفت: مادر محترمه شهیدان اسدیلاری در بیان چگونگی دیدار و نیز سخنان فرمانده کل سپاه با وی و همسرش دچار اشتباه شدهاند و پس از گذشت حدود ۲ سال از این اتفاق (بهمن 98) نقل ناقص، جهتدار و تحریفشدهای را ارائه کردهاند.
به گزارش سپاهنیوز، سردار شریف افزود: در آن سال مدتی قبل از حضور سردار سلامی در منزل شهیدان اسدیلاری، بر اساس تصمیم سپاه تعدادی از فرماندهان و مسؤولان طی برنامهای مامور ملاقات، عرض تسلیت و دلجویی از خانوادههای معظم شهدای پرواز هواپیمای اوکراینی میشوند و بر اساس تقسیم کار صورتگرفته سردار سلیمانی (معاون بازرسی سپاه) در ساعت ۱۶ مورخ ۲۳ دیماه ۹۸ به دیدار خانواده شهیدان اسدیلاری میروند و پدر بزرگوار شهیدان، آقای دکتر محسن اسدیلاری از سردار رضا سلیمانی درخواست دیدار با سردار سلامی را مطرح میکنند که متعاقبا پس از طرح موضوع با فرمانده کل سپاه و تاکید ایشان مبنی بر اینکه خودمان حضورا خدمت خانواده خواهیم رسید، با برنامهریزی به عمل آمده فرمانده کل سپاه عصر پنجشنبه مورخ ۱۷ بهمنماه ۹۸ به همراهی سردار سلیمانی (معاون بازرسی سپاه)، سردار شریفی (مدیر ایثارگران سپاه) و چند تن دیگر از مسؤولان سپاه در منزل وی حضور مییابند؛ در این دیدار همچنین علاوه بر خانواده محترم تعدادی از بستگان نیز حضور داشتند.
وی با اشاره به گفتوگوی سردار سلامی با خانواده شهید در فضایی حزنانگیز و در عین حال صمیمی خاطرنشان کرد: در این دیدار فرمانده کل سپاه با تسلیت و ابراز همدردی، پس از شنیدن سخنان پدر بزرگوار شهیدان مبنی بر اینکه فرزندانشان دارای عقاید مذهبی بوده و در آیینهای گرامیداشت شهید حاجقاسم سلیمانی در کشورمان نیز شرکت کرده بودند و قصد داشتند پس از عزیمت به کانادا اقدام به برگزاری مراسمی برای سردار دلها کنند، با تمجید از تربیت چنین فرزندانی توسط این خانواده و طلب علو درجات برای شهیدان، آنها را انسانهایی ارزشمند توصیف کرده و اجرشان را مانند شهدای وسط میدان جنگ دانستند.
سخنگوی سپاه در ادامه تصریح کرد: اینکه مادر گرامی شهیدان به طور نادرست سخنانی مبنی بر اینکه سردار سلامی گفتند «اگر اینها نبودند چه جنگی میشد؟ و اگر این اتفاق (سانحه) نمیافتاد ۱۰ میلیون جمعیت کشته میشدند و این واقعه باعث شد که این جنگ رخ ندهد!» را به فرمانده کل سپاه نسبت دادهاند؛ امری خلاف واقع و به دور از انصاف است.
سردار شریف با تاکید بر اینکه خانم اسدیلاری در مصاحبه خود با روزنامه شرق از اصرار زیاد سپاه برای دیدار با خانواده و عدم قبول آن و واسطه شدن یکی از اعضای خانواده برای آمدن سردار سلامی خبر میدهد، افزود: هرچند سپاه دیدار با خانوادههای این شهدای عزیز را برای خود افتخار و تکلیف میداند و در این راستا اراده خود را با حضور فرماندهان و مسؤولان در منازل آنان نشان داده است اما نقل خانم اسدیلاری درست و دقیق نبوده و همانگونه که گفته شد پدر ارجمند شهیدان دیدار با فرمانده کل سپاه را از سردار سلیمانی (معاون بازرسی سپاه) خواسته بودند و ایشان و همسر محترمشان خانم اسدیلاری حتی در تاریخ ۹ آذرماه ۹۹ کتاب نخبگان آسمانی را که پیرامون فرزندان شهید خود نوشته بودند را پس از حدود یک سال از دیدار به عنوان هدیه برای سردار سلامی ارسال کردهاند.
ارسال به دوستان
رئیسکل دیوان محاسبات پیشنهاد داد
اصلاح ناترازی بودجه با فروش اموال مازاد
گروه اقتصادی: یکی از محوریترین راههای تامین منابع بودجه که خسارتهای تورمی نیز ندارد، فروش اموال مازاد دولت است. این درآمد سالم همچنین هیچ باری هم بر دوش مردم و معیشت آنها نخواهد گذاشت.
به گزارش «وطنامروز»، عصر یکشنبه کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی میزبان مهرداد بذرپاش، رئیس کل دیوان محاسبات بود. این جلسه در راستای بررسی لایحه بودجه سال ۱۴۰۱ برگزار شد.
یکی از اساسیترین مباحث مطرح شده در این جلسه حول کسری تراز عملیاتی بودجه سال آینده بود که رئیس دیوان محاسبات کشور پیشنهاد افزایش منابع حاصل از فروش اموال مازاد دولتی را مطرح کرد. مهرداد بذرپاش با بیان اینکه دولت سال آینده براحتی میتواند حدود ۲۰۰ هزار میلیارد تومان دارایی بفروشد، گفت: با فروش اموال مازاد دولت، میتوان سقف درآمدهای مالیاتی را که بیش از ۵۳۰ هزار میلیارد تومان پیشبینی شده کمتر و واقعیتر کرد.
رئیس کل دیوان محاسبات در این باره در صفحه شخصی خود در توئیتر نوشت: «در جلسه امروز با اعضای کمیسیون اقتصادی مجلس مطرح کردم کسری تراز عملیاتی بودجه سال آینده از امسال حدود 35 درصد کمتر است و بهترین راهکار جبران کسری بودجه، فروش اموال دولت است. دولت سال آینده براحتی میتواند حدود 200 هزار میلیارد تومان دارایی بفروشد».
وی افزود: «بسیاری از ساختمانها و اموال دولت و سهام شرکتها قابل فروش است تا دولت از نگهداری این اموال رها و تمرکز روی فروش اوراق نیز کمتر شود».
بذرپاش ادامه داد: «با فروش اموال مازاد دولت، میتوان سقف درآمدهای مالیاتی را که بیش از 530 هزار میلیارد تومان پیشبینی شده، کمتر و واقعیتر کرد».
بررسیها نشان میدهد میزان درآمدهای حاصل از مولدسازی واگذاری اموال منقول و غیرمنقول در بودجه سال آینده قریب به 26 هزار میلیارد تومان تعیین شده است که این رقم نسبت به 45 هزار میلیارد تومان سال قبل 46 درصد کاهش پیدا کرده است.
این در حالی است که این ردیف درآمدی کمترین فشار را به مردم وارد میکند و از سوی دیگر این سیاست به صورت مستقیم تورمزا نیست و نمیتواند باعث افزایش هزینههای مردم شود، همچنین تحقق آن در ید قدرت دولت است و به اندازه مالیات سختی و دشواری برای تامین ندارد.
* فراموششدهای به نام مولدسازی داراییها
یکی از بااهمیتترین داراییهای دولت زمین است که مدیریت بهینه آن در جهت حداکثرسازی بازدهی اقتصادی و گسترش ارائه خدمات عمومی میتواند نقش بسزایی در پیشبرد وظایف دولت داشته باشد. کشورهای مختلف با درک اهمیت مدیریت صحیح زمینهای دولتی، به این دارایی به عنوان منبع ایجاد درآمد پایدار برای دولت و بخش عمومی مینگرند به طوری که در برخی کشورها درآمدهای حاصل از مدیریت زمین سهم قابل توجهی را در بودجه دولتهای ملی و محلی به خود اختصاص میدهد. اگرچه سطح بهرهمندی از درآمد حاصل از زمینها به ساختار حقوقی مرتبط با زمین در کشورهای مختلف گره خورده است اما به نظر میرسد حرکت به سمت مولدسازی زمینها، در اغلب کشورها قابل تسری است. به نظر میرسد در ایران نیز با توجه به حجم انبوه زمینهای در اختیار دستگاههای دولتی و عمومی (همچون سازمان ملی زمین و مسکن، وزارت جهاد کشاورزی، شهرداریها و دیگر نهادهای بخش عمومی) باید سیاستهای جدیدی حول محور مولدسازی، تدوین و اجرا شود. در این راستا روش استفاده از زمین بسته به اهداف سیاستی و ویژگیهای زمین مورد نظر میتواند متفاوت باشد. با این وجود در هر مورد باید روشهایی بهکارگیری شود که علاوه بر تأمین منافع عموم، پایداری عواید را نیز تضمین کند. با توجه به موارد فوق، استفاده از روشهایی نظیر واگذاری حق بهرهبرداری از زمین برای کاربریهای مختلف در قالب اجارههای بلندمدت درباره زمینهای دور از مرکز یا خارج از محدوده شهر و فروش یا معاوضه زمینهای مرغوب واقع در مرکز میتواند گزینه مناسبی تلقی شود. با این سیاست نهتنها نیرویی در جهت کاهش قیمت زمین و متعاقب آن املاک ایجاد میشود، بلکه درآمدی پایدار برای دولت محقق میشود که میتواند با اولویت پاسخگویی به نیاز روزافزون زیرساختی مورد استفاده قرار گیرد. در نهایت باید گفت مولدسازی داراییها رمز عبور از بحران کسری بودجه کنونی است که دولت تا پایان سال باید در دستور کار خود قرار دهد.
* تصمیمگیری درباره منابع حاصل از حذف ارز ترجیحی به برنامه دقیق نیاز دارد
مهرداد بذرپاش پس از حضور در نشست کمیسیون اقتصادی مجلس گفت: در حال حاضر در فصل بررسی بودجه سال 1401 به سر میبریم و در نشست کمیسیون اقتصادی گزارشی از لایحه بودجه سال آتی تقدیم شد. یکی از موارد مهم در بودجه سال آینده ارز ترجیحی است، زیرا تصمیمگیری درباره منابع حاصل از حذف ارز ترجیحی و منابع ریالی حاصل از این موضوع به برنامه دقیقتری نیاز دارد تا نحوه کمکها به صورت مستقیم به معنای پرداخت به دهکهای مختلف و به صورت غیرمستقیم به معنای کمک به بخشهای مختلف تولید، دقیقتر بررسی و درباره آن تصمیمگیری شود.
رئیس کل دیوان محاسبات افزود: کسری تراز عملیاتی بودجه یکی دیگر از موضوعات قابل اهمیت است که همه ساله به آن دچار بودیم و سال آینده نیز این موضوع وجود دارد. کسری تراز عملیاتی بودجه سال آینده از سال جاری حدود 35 درصد کمتر است.
وی یکی از بهترین راهکارها برای جبران کسری بودجه را فروش اموال و داراییهای دولت برشمرد و اضافه کرد: دولت داراییهای زیادی دارد که هر چند در بودجه سال 1400 نیز فروش آن پیشبینی شده بود اما باید مکانیزمهای تشویقی و تنبیهی جدیتری برای فروش اموال پیشبینی کرد تا این امر محقق شود.
بذرپاش ادامه داد: دولت سال آینده براحتی میتواند حدود 200 هزار میلیارد تومان دارایی بفروشد، حتی بسیاری از ساختمانها، اموال منقول و غیرمنقول، سهام شرکتها قابلیت این موضوع را دارند. با تحقق این موضوع از یک سو دولت از نگهداری این اموال رها میشود و از سوی دیگر منابع مناسبی به دولت میرسد. همچنین با این روش تمرکز از فروش اوراق برداشته میشود. رئیس کل دیوان محاسبات با بیان اینکه با فروش اموال و دارایی دولت، سقف درآمدهای مالیاتی را که بیش از 530 هزار میلیارد تومان پیشبینی شده میتوان کمتر در نظر گرفت و این درآمد را واقعیتر کرد، گفت: با تحقق این امر فاصله حدود 60 درصدی درآمدهای مالیاتی نسبت به سال گذشته کاهش خواهد یافت. دیوان محاسبات نیز معتقد است این عدد بالا بوده و باید کاهش یابد.
وی با بیان اینکه برای فروش اوراق در صورت عدم فروش نفت یا عدم تحقق درآمدهای مالیاتی پیشنهاد میشود مجلس سقفی در نظر گیرد، افزود: برای انتظامبخشی به حقوقها پیشنهاد میشود مجلس حکمی را داشته باشد که سقف و کف حقوقها در شرکتهای مختلف ذیل صندوقها، شرکتهای ذیل بانکها، نهادهای عمومی و شهرداریها با ذکر نام درج شود که امکان نظارت برای دستگاههای نظارتی فراهم باشد.
بذرپاش تصریح کرد: امیدواریم در زمانی که مجلس لایحه بودجه را در دست بررسی دارد، بودجه خوب و کارآمدی را تصویب کند تا سال 1401 را بهتر از سال 1400 سپری کنیم.
ارسال به دوستان
سفر امیرعبداللهیان به عمان و پیامهای منطقهای و فرامنطقهای این سفر
دیدارهای مهم در مسقط
گروه سیاسی: وزیر امور خارجه کشورمان روز گذشته برای دیدار و گفتوگو با مقامات عمان، در رأس هیاتی وارد مسقط، پایتخت این کشور شد. محور اصلی گفتوگوها در سفر حسین امیرعبداللهیان به عمان بررسی راههای گسترش مناسبات فیمابین در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و همچنین رایزنی درباره مسائل مهم منطقه بود.
به گزارش «وطنامروز»، وزیر امور خارجه در بدو ورود به فرودگاه مسقط در جمع خبرنگاران اظهار کرد: سفر من و هیات همراه به مسقط یکروزه است. در این سفر با مقامات عالیرتبه عمان و وزیر خارجه گفتوگوهایی درباره توسعه مناسبات دوجانبه و برخی مسائل منطقهای و بینالمللی خواهیم داشت. امیرعبداللهیان روابط تهران و مسقط را دیرینه و پایدار عنوان کرد و گفت: ما در مسیر روابط پایدار و مستحکمی قرار داریم و علاقهمند هستیم همکاریهای سیاسی و فرهنگی را به سطح بالاتری از همکاریهای اقتصادی و تجاری ارتقا دهیم.
وی با اشاره به توافق چهارجانبه درباره احیای خط ترانزیتی گفت: این توافق به امضای ۴ کشور ایران، عمان، ترکمنستان و ازبکستان رسیده است. وزیر امور خارجه تاکید کرد: امیدواریم با توجه به نگاه دولت سیزدهم به سیاست همسایگی و اتفاقات خوبی که در ماههای اخیر در مناسبات ما با همسایگان شمالی رخ داده است، در حوزه کشورهای حاشیه خلیجفارس نیز بتوانیم پیوند شبکه همسایگان را تقویت کنیم و همکاریها را توسعه دهیم.
امیرعبداللهیان همچنین با همتای خود «بدر بن حمد البوسعیدی» و معاون سلطان عمان دیدار و گفتوگو کرد. رئیس دستگاه دیپلماسی در دیدار «فهد بن محمود آلسعید» معاون سلطان عمان با اشاره به روابط تاریخی، مستمر و راهبردی ۲ کشور جمهوری اسلامی ایران و سلطنت عمان، از نقش مهم سلطان قابوس پادشاه فقید عمان در شکلگیری روابط ۲ کشور یاد و بر ادامه مناسبات تهران و مسقط در دوره سلطان هیثم تأکید کرد. وزیر امور خارجه کشورمان همچنین با ابلاغ سلام سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور کشورمان به سلطان هیثم، از حضور هیأت عالیرتبه عمانی در مراسم تحلیف آیتالله رئیسی تقدیر و تشکر کرد. امیرعبداللهیان با تشریح سیاست دولت سیزدهم در اولویتدهی به همکاری با کشورهای منطقه، عمان را یکی از اولویتهای اصلی برای همکاریها در منطقه خواند و گسترش همهجانبه همکاریهای فیمابین در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را مورد تأکید قرار داد. وزیر امور خارجه کشورمان در حوزه همکاریهای اقتصادی، آمادگی جمهوری اسلامی ایران را برای همکاری در عرصه حملونقل کالا و مسافر، حوزه انرژی، گردشگری، خطوط هوایی و سایر موارد همکاری مورد تأکید قرار داد. امیرعبداللهیان همچنین در تشریح نگاه جمهوری اسلامی ایران به همکاری با کشورهای منطقه خلیجفارس در چارچوب سیاست همسایگی، بر نبود هرگونه محدودیت و استثنایی در برقراری روابط خوب با کشورهای منطقه تأکید کرد. وزیر امور خارجه کشورمان درباره بحران یمن نیز با اشاره به دیدگاه اصولی جمهوری اسلامی ایران از ابتدای این بحران، مبنی بر راهحل سیاسی و مبتنی بر گفتوگو، ضمن تاکید مجدد بر ضرورت پیمودن مسیر سیاسی و گفتوگو برای حل مشکلات مردم یمن، از موضع حکیمانه عمان در این باره و همچنین تلاشهای ارزشمند دولت عمان در زمینه انتقال شهید ایرلو، سفیر کشورمان در یمن به تهران برای مداوا قدردانی کرد. فهد بن محمود آلسعید، معاون سلطان عمان نیز در این دیدار با اشاره به روابط نزدیک و برادرانه 2 کشور، گسترش همکاریهای فیمابین و علاقهمندی عمان به ایفای نقش در زمینه همگرایی کشورها در منطقه را مورد تأکید قرار داد. وی با اشاره به تاریخ و فرهنگ غنی ایران، بر نقش سازنده ایران در تحولات منطقه تاکید کرد.
* تهران- مسقط؛ فصلی نو
اولین سفر رئیس دستگاه دیپلماسی به عمان در شرایطی صورت میگیرد که طی ماه گذشته رایزنیها و سفرهای دیپلماتیک و غیردیپلماتیکی میان ۲ کشور برقرار شده است که روابط ۲ کشور مهم در منطقه غرب آسیا را وارد فصلی جدید میکند. این در حالی است که کاهش تدریجی حضور نظامی ایالات متحده آمریکا در منطقه و ترتیبات تازهای که بر اثر این خلأ قدرت حاصل میشود موجب شده بازیگران منطقهای به خودیاری روی آورده و ترجیح واقعیات عینی را در سیاست خارجی خود لحاظ کنند. به این ترتیب شبکهای از روابط میان متحدان و رقبای منطقهای در غرب آسیا در حال شکلگیری است. سفر وزیر خارجه امارات عربی متحده به ایران و مذاکرات ایران و عربستان در همین چارچوب قابل تحلیل است.
حسین امیرعبداللهیان هفته گذشته با «بدر بن حمد البوسعیدی» وزیر خارجه سلطنت عمان تلفنی گفتوگو کرد و 2 وزیر خارجه در این گفتوگو بر استمرار رایزنیها درباره مسائل مختلف مرتبط با روابط ۲ کشور و همچنین حل بحرانهای منطقهای بر اساس گفتوگو بین کشورهای منطقه تاکید کردند. همچنین سرتیپ ستاد «عبدالعزیز بن عبدالله المنذری» معاون ستاد کل نیروهای مسلح سلطنت عمان و هیات همراه 22 آذرماه به تهران سفر کرده و با رئیس ستاد کل نیروهای مسلح کشورمان ملاقات کردند.
سرلشکر محمد باقری در جریان این دیدار با اشاره به روابط دیرینه 2 کشور، اظهار داشت: سیاست دولت و نظام جمهوری اسلامی ایران توسعه همهجانبه روابط با کشور عمان است که این سیاستی تغییرناپذیر محسوب میشود. وی افزود: عمان در همه اتفاقات منطقهای و در ارتباطات و تعاملات، تاکنون نقش مناسبی در میانجیگری و آرامسازی شرایط در هماهنگی با جمهوری اسلامی ایفا کرده که این روند موجب قدردانی است. رئیس ستاد کل نیروهای مسلح اضافه کرد: در حوزه امنیت دریایی، دریای عمان، تنگه هرمز، دریای عرب و همچنین مساله یمن و سایر اتفاقات منطقهای هماهنگیهای خوبی بین 2 کشور ایران و عمان برقرار است که باید روزبهروز توسعه یابد. سرلشکر باقری اظهار داشت: در مسأله ارتباطات 2 نیروی مسلح، کمیسیون دوستی بین 2 کشور تشکیل شده که میتواند بستر مناسبی در راستای افزایش همکاریها باشد و برگزاری شانزدهمین دور این سفرها بیانگر عمق روابط 2 کشور است. رئیس ستاد کل نیروهای مسلح افزود: نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران آمادگی دارند در حوزههای آموزشی، صنعت دفاعی، بهداشت و درمان و مهندسی با عمان همکاری داشته باشند و همچنین تجربیات خود را در نبردهای گوناگون با تروریسم در اختیار نیروهای مسلح عمان قرار دهند. وی اظهار داشت: نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در حوزه توسعه زیرساختهای اقتصادی کشور فعال هستند و آمادگی دارند در حوزه ساخت پروژههای گوناگون در کشور عمان نیز مسؤولیت بپذیرند. رئیس ستاد کل نیروهای مسلح با اشاره به سیاست تنشزدایی در سطح منطقه گفت: در بخش مسائل منطقهای، ما دیدارهایی با مقامات کشورهای امارات و عربستان داشتهایم و تا حدودی سوءتفاهمها برطرف شده است؛ همچنین روابط خوبی با قطر و کویت داریم. سرلشکر باقری تأکید کرد: جمهوری اسلامی آمادگی کامل دارد با روی کار آمدن دولت جدید، روابط خود را با همسایگان توسعه دهد و سوءتفاهمها را رفع کند.
* ترسیم الگوی همکاری با همسایگان
با آغاز کار دولت سیزدهم، سیاست تعامل با همسایگان و منطقهگرایی پس از یک دوره فراموشی که سیاست خارجی با ساعت غرب تنظیم میشد، به عنوان یک راهکار برای گسترده شدن سبد دیپلماسی و موازنهسازی مقابل فشار غربیها در دستور کار قرار گرفت. اشاره امیرعبداللهیان به توافق چهارجانبه ۴ کشور ایران، عمان، ترکمنستان و ازبکستان درباره احیای خط ترانزیت از آن جهت حائز اهمیت است که نقش کشورمان در ۳ طرح زیرساختی ابتکار کمربند و جاده، اتحادیه اقتصادی اوراسیا و کریدور شمال- جنوب پس از عضویت کامل ایران در سازمان همکاری شانگهای بیش از پیش پررنگ شده است. ابتکار کمربند و جاده، اتحادیه اقتصادی اوراسیا و کریدور شمال- جنوب به عنوان طرحهای کلیدی در حوزه اتصالات زیرساختی میتوانند در تقویت منافع مشترک کشورهای در حال توسعه و تقویت صلح در این منطقه نقش ایفا کنند. نکته مهم اما اینجاست که ایران حلقه وصل ۳ طرح زیرساختی فوق است. ایران میتواند از طریق کریدور شمال - جنوب حلقه وصل جنوب و شمال اوراسیا باشد و آسیای مرکزی و روسیه را به هند پیوند دهد.
* پای وین هم در میان است؟
به نظر میرسد یکی از محورهای سفر رئیس دستگاه دیپلماسی به مسقط گشایش پرونده بین ۲ کشور درباره مساله صادرات گاز ایران به عمان باشد تا مسقط بتواند گاز ایران را به کشورهای دیگر صادر کند؛ چه اینکه اخیرا وزیر نفت عمان اعلام کرده بود این کشور حاضر است گاز ایران را به شرق یمن ارسال کند. رئیس دستگاه سیاست خارجی در مسقط همچنین با تشریح آخرین تحولات مرتبط با مذاکرات وین، بر نگاه کشورمان به ابتکارات عملی و سازنده طرفهای این گفتوگو تأکید و حسننیت و جدیت کشورمان در رسیدن به توافق خوب را مورد اشاره قرار داد.
این در حالی است که طی روزهای اخیر با شدت گرفتن گمانهزنیها درباره نتایج مذاکرات «وین 8» فضای رسانهای در داخل کشور شکل گرفته که سفر امیرعبداللهیان به مسقط را با دستور کار مذاکراتی درباره برجام و آمریکا عنوان کردهاند. از این حیث با توجه به نقش واسط عمان در آغاز مذاکرات هستهای بین تهران و واشنگتن در سال 90 و نقش میانجیگری این کشور که همواره مورد تاکید کشورمان بوده است، برای پی بردن به صحت چنین گزارهای، باید به انتظار نشست.
ارسال به دوستان
«وطنامروز» گزارش میدهد؛ بررسی تأثیر لایحه بودجه سال آینده بر بازار سرمایه
سایه روشن بورس 1401
گروه اقتصادی: بازار سرمایه به عنوان یکی از معتبرترین بازارهای مالی کشور تحتالشعاع قوانین بودجه قرار میگیرد. به بیان دیگر، بازار سرمایه همانند سایر بخشهای اقتصادی از سیاستهای مالی دولت که در قالب لایحه بودجه تدوین میشود، تاثیر میپذیرد. علاوه بر این، وضعیت بازار سرمایه ارتباط نزدیکی با بندهای واگذاری داراییهای مالی و تملک داراییهای سرمایهای در بودجه دولت دارد، لذا سیاستگذاریهای اقتصادی دولت که در قالب قانون بودجه تصویب میشود، میتواند در روند فعالیت بازار سرمایه در سال آینده تغییر ایجاد کند.
در این راستا و پس از آنکه کلیات لایحه بودجه ۱۴۰۱ روز یکشنبه با ۱۷۴ رأی موافق نمایندگان مجلس شورای اسلامی تصویب شد، جزئیات این لایحه و جایگاه بازار سرمایه در لایحه بودجه ۱۴۰۱ مورد تحلیل و بررسی کارشناسان مختلف قرار گرفت.
مدیریت تحقیق و توسعه شرکت بورس اوراق بهادار تهران در گزارشی ضمن بررسی تطبیقی لایحه بودجه سال ۱۴۰۱ با تاکید بر جایگاه بازار سرمایه، به تشریح برخی موارد عمده تاثیرگذار بر بورس در لایحه بودجه سال آینده پرداخته است.
در این گزارش آمده است: «بررسی ارقام کلی سرفصلهای لایحه بودجه سال 1401 نشان میدهد ساختار کلی لایحه مذکور نسبت به قوانین بودجه سالهای گذشته تغییر چندانی نداشته است. همچنین بررسی لایحه بودجه سال 1401 گویای آن است که منابع و مخارج بودجه در سال آتی نسبت به سقف اول و سقف دوم قانون بودجه سال 1400 به ترتیب 82/42 و 98/25 درصد افزایش یافته است. بودجه عمومی دولت نسبت به سقف دوم قانون بودجه 1400 معادل 57/9 درصد افزایش یافته که با توجه به پیشبینی صندوق بینالمللی پول برای تورم 5/27 درصدی در سال 1401 در کشور، به نظر میرسد بیانگر اعمال سیاست مالی انقباضی است اما با مقایسه ارقام لایحه بودجه 1401 با سقف اول قانون بودجه 1400 مشخص میشود این لایحه بیانگر سیاست مالی انبساطی است و بودجه عمومی دولت نسبت به سقف اول قانون بودجه سال جاری 6/45 درصد افزایش یافته است».
* کم و بیش لایحه بودجه ۱۴۰۱
بر اساس گزارش مدیریت تحقیق و توسعه شرکت بورس اوراق بهادار تهران، با کاهش حجم واگذاری شرکتهای دولتی در لایحه بودجه سال ۱۴۰۱ انتظار میرود میزان عرضه در بازار سرمایه کاهش یابد و این امر میتواند تاثیر مثبتی بر بازار سرمایه داشته باشد. علاوه بر آن در بند «الف» تبصره ۲ لایحه بودجه سال ۱۴۰۱ به منظور ثباتبخشی به بازار سرمایه عنوان شده دولت مجاز است در صورت عدم آمادگی بازار سرمایه در جذب سهام موضوع این بند، معادل سهام فروشنرفته را به دستگاههای اجرایی ذینفع واگذار یا منتقل یا اوراق مالی اسلامی منتشر کند.
منابع حاصل از فروش و واگذاری انواع اوراق مالی اسلامی نسبت به قانون بودجه سال ۱۴۰۰ به میزان ۵۸/۳۳ درصد (برابر ۴۴۵ هزار میلیارد ریال) کاهش یافته و منابع حاصل از فروش اسناد خزانه نیز با افت ۲۸ درصدی همراه بوده است. کاهش عرضه این اوراق میتواند در تقویت بازار اوراق بهادار موثر باشد.
در لایحه بودجه ۱۴۰۱ منابع حاصل از دریافت اصل وامها ۵۴/۲۷ درصد افزایش نشان میدهد و منابع حاصل از استفاده از صندوق توسعه ملی هم نسبت به قانون بودجه ۱۴۰۰ حدود ۲۷۹ درصد رشد داشته و ۵۶۰/1.011 هزار میلیارد ریال افزایش یافته است. این افزایش میتواند اثرات تورمی به همراه داشته باشد و عملکرد بازارهای مالی نظیر بازار سهام را تحت تاثیر قرار دهد.
با توجه به افت سرمایهگذاری دولت در ماشینآلات و تجهیزات نسبت به قانون بودجه ۱۴۰۰ و از آنجا که دولت همیشه یکی از بزرگترین متقاضیان ماشینآلات و محصولات صنعتی تولیدشده در داخل به حساب میآید، کاهش تقاضای این مشتری بزرگ موجب عدم رونق در بازار محصولات مذکور و عدم رونق وضعیت کسبوکار بنگاههایی خواهد بود که در کشور به عنوان تامینکنندگان نیازهای بخش دولتی فعالیت میکردند. افزایش بودجه عمرانی (تملک داراییهای سرمایهای) در لایحه بودجه سال ۱۴۰۱ میتواند از طریق افزایش تقاضای داخلی موجب رونق وضعیت مالی شرکتها، پیمانکاران و عرضهکنندگان داخلی شود و از این طریق تاثیرات مثبتی بر بازار سرمایه داشته باشد. از سوی دیگر، افزایش بودجه عمرانی باعث افزایش سرمایهگذاری در سطح کشور میشود که میتواند رشد اقتصادی به همراه داشته باشد و از طریق وضعیت مناسب اقتصاد کلان به صورت غیرمستقیم بر عملکرد بازار سرمایه تاثیر مثبت بگذارد.
* سرنوشت فروش نفت
بر اساس مبانی نظری، با توجه به وابستگی اقتصاد کشور به درآمدهای نفت، افزایش درآمدهای مذکور موجب بهبود وضعیت کلی اقتصادی بویژه تولید ناخالص داخلی (در کوتاهمدت) میشود و علاوه بر اثرات مثبت سیستماتیک بر کل بازار سرمایه، موجب افزایش درآمد و سود شرکتهای بورسی فعال در حوزه نفت و پالایشی و در نتیجه تقویت وضعیت مالی این شرکتها میشود. اما با توجه به تحریم اقتصادی کشور و عدم تحقق بخش بزرگی از درآمدهای نفتی در سال جاری، تحقق پیشبینی انجام شده درباره درآمدهای نفتی و تاثیر آن بر بازار سرمایه برای سال آینده تحت تاثیر نتیجه مذاکرات هستهای قرار خواهد گرفت.
* کاهش حجم انتشار اوراق نسبت به بودجه 1400
به گفته کارشناسان، تصمیم دولت برای کاهش انتشار اوراق بدهی و خزانه در بودجه 1401 میتواند به طور محسوسی بر بازار سرمایه اثر بگذارد، زیرا سال گذشته و امسال بخشی از نقدینگی موجود بازار جذب اوراق بدون ریسک شد که طبیعتا با کاهش فروش این اوراق شاهد افزایش سمت تقاضای سهام در بازار سرمایه خواهیم بود. از طرف دیگر با کاهش نرخ فروش این اوراق، انتظار میرود بازده مورد انتظار بازار تعدیل شود، چرا که این نرخ تابعی از نرخ بازده بدون ریسک است و اگر این امر بهدرستی رخ دهد شاهد افزایش ارزشمندی بازار سهام خواهیم بود.
منابع حاصل از فروش و واگذاری انواع اوراق مالی اسلامی نسبت به قانون بودجه سال ۱۴۰۰، به میزان ۵۸/۳۳ درصد (برابر ۴۴۵ هزار میلیارد ریال) کاهش یافته و منابع حاصل از فروش اسناد خزانه نیز با افت ۲۸ درصدی همراه است. کاهش عرضه این اوراق میتواند در تقویت بازار اوراق بهادار موثر باشد.
در بودجه ۱۴۰۱ نسبت به بودجه ۱۴۰۰، دولت تکیه کمتری به واگذاری داراییهای مالی داشته و سهم بودجه عمومی از واگذاری شرکتهای دولتی از ۹ و ۱۹ درصد به ترتیب در سقف اول و دوم قانون بودجه ۱۴۰۰ به ۵ درصد در لایحه بودجه ۱۴۰۱ کاهش یافته است. سهم منابع حاصل از واگذاری سایر داراییهای مالی نظیر تسهیلات دریافتی از شبکه بانکی و صندوق توسعه ملی نیز از ۳درصد در سقف اول و دوم قانون بودجه سال ۱۴۰۰ به ۹درصد افزایش یافته و انتشار اوراق مالی اسلامی نیز از ۱۳ و ۱۰درصد در سقف اول و دوم قانون بودجه سال ۱۴۰۰ به ۶ درصد در لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ رسیده است.
* ثبات فرمول نرخ خوراک پتروشیمیها و افزایش حداقلی آن در بودجه ۱۴۰۱
با بررسی بودجه 1401 میتوان دریافت هیچگونه افزایشی در فرمول و درصد نرخ خوراک این شرکتها در دستور کار نیست. محاسبات اولیه حاکی از آن بود در صورت اجرایی شدن متن اولیه لایحه بودجه 1401، بالغ بر ۳۵۰ هزار میلیارد تومان هزینه سال آینده به صنعت تحمیل میشود اما با تغییراتی که در بودجه و در راستای حمایت از صنایع انجام شد، این هزینه به هزینه ۸۵ هزار میلیارد تومان رسید که کاهش قابل توجهی است و در نهایت هزینه سوخت پتروشیمیها تغییر اندکی پیدا میکند. به گفته پورمحمدی، معاون سازمان برنامه و بودجه، نرخ سوخت صنایع در لایحه بودجه ۱۴۰۱ برای صنایع سیمانی، فلزی، ریختهگری، فولادیهای کوچک و نیز سایر صنایع کوچک همچنان معادل ۱۰ درصد نرخ خوراک است و نیز نرخ سوخت صنایع و مجتمعهای بزرگ فولادی، پالایشی و پتروشیمیها اگر چه در لایحه بودجه ۱۴۰۱ معادل ۱۰۰ درصد نرخ خوراک تعیین شده است اما افزایش آن با سقف مشخصی مواجه است که اگر نرخ خوراک را هماکنون معادل حدود ۵۵۰۰ تومان در نظر بگیریم، نرخ سوخت برای صنایع بزرگ در سال آینده سقف خواهد داشت و حداکثر ۳۲۰۰ تومان محاسبه میشود.
* افزایش نرخ تسعیر ارز به 23 هزار تومان
نرخ تسعیر دلار در لایحه بودجه 1401 برابر 23 هزار تومان پیشبینی شده، این در حالی است که در قانون بودجه ۱۴۰۰ نرخ دلار برای واردات کالاهای اساسی 4200 تومان و برای تسعیر ارز شرکتهای دولتی 17500 تومان پیشبینی شده بود. حذف نرخ ارز ترجیحی در لایحه بودجه ۱۴۰۱ برای واردات کالاهای اساسی یکی از مباحث چالشبرانگیز در میان صاحبنظران و فعالان اقتصادی است.
* عدم تغییر فرمول محاسبه نرخ بهره مالکانه در 1401
یکی از نکاتی که مورد توجه بسیاری از فعالان بازار سرمایه قرار گرفت، اعداد مربوط به اعتبار منابع حقوق دولتی معادن و بهره مالکانه بود. در حقیقت افزایش میزان برآورد بهره مالکانه در لایحه بودجه سال آینده به معنای تغییر فرمول محاسبه یا افزایش درصد سهم معادن برای پرداخت بهره مالکانه نیست.
پیش از انتشار لایحه بودجه سال آینده، گمانهزنیهای مختلفی در رابطه با افزایش میزان درصد بهره مالکانه در محافل خبری مطرح شده بود که بررسیها نشان میدهد با وجود اینکه پیشبینی درآمدهای دولت از موضوع بهره مالکانه ۲ برابر شده اما فرمول محاسبه آن تغییر نکرده و جای هیچ نگرانی برای سهامداران وجود ندارد.
به طور کلی معادن کشور براساس مالکیت پروانه بهرهبرداری، باید نسبت به پرداخت یکی از ۲ نوع هزینه اقدام کنند که عبارتند از حقوق دولتی و بهره مالکانه (حق انتفاع). براساس ماده ۱۴ قانون معادن مصوب سال ۱۳۷۰، دارندگان پروانه بهرهبرداری از معادن، مکلف به پرداخت حقوق دولتی هستند و حسب ماده یک قانون مزبور - با اصلاحات صورت گرفته در سال ۱۳۹۰- حقوق دولتی عبارت است از «سهم دولت که ناشی از استخراج، بهرهبرداری و برداشت هر واحد از ماده یا مواد معدنی است».
در قانون بودجه سال ۱۴۰۰، این رقم ۱۰هزار میلیارد تومان برآورد شد که بررسیها نشان میدهد بیش از ۲۰ هزار میلیارد تومان برای این ردیف درآمدی، تا پایان سال محقق خواهد شد. حالا سازمان برنامه و بودجه منابع مزبور را در لایحه بوجه سال آینده ۴۰ هزار میلیارد تومان در نظر گرفته، این در حالی است که درصد اخذ بهره مالکانه معادن ثابت خواهد بود و فرمول بهره مالکانه تغییری نخواهد کرد و از سوی دیگر هیچ الزامی به تحقق این عدد نخواهد بود.
گفتنی است اگر چه پیشبینی دولت از تحقق درآمد حاصل از اخذ بهره مالکانه افزایش داشته و ۴۰ هزار میلیارد تومان در نظر گرفته شده است اما اولا این یک برآورد بودجهای بوده و الزامی به تحقق آن نیست، ثانیا بخش مهمی از این درآمد از اخذ بهره مالکانه از معادنی خواهد بود که تاکنون از پرداخت بهره مالکانه استنکاف میکردند که این رویکرد هم قطعا به رقابتپذیری و پیشبینیپذیر شدن این صنعت کمک خواهد کرد.
* اثر مثبت تغییر نرخ محاسبه حقوق ورودی گمرکی بر بازار سرمایه
تغییر نرخ محاسبه حقوق گمرکی از ۴۲۰۰ تومان به نرخ «ETS» باعث افزایش سودآوری صنایع و شرکتهای تولیدی میشود.
اصلاح ارز ترجیحی - همان دلار ۴۲۰۰ - یکی از اساسیترین نقاط عطف بودجه سال آینده به شمار میرود. بدون شک اصلاح این سیاست ارزی پس از قریب به ۳ سال میتواند باعث افزایش سودآوری در صنایع دارویی و غذایی شود که بخشی از آنها هماکنون در بورس و فرابورس حضور دارند. از ابتدای سال ۹۷ و تولد ارز ترجیحی، اساسا امکان تولید برخی کالاهای اساسی به دلیل عدم توانایی رقابت تولیدکنندگان و انتفاع تولیدکنندگان از بین رفته بود اما نکته مهمتر از افزایش سودآوری صنایع مرتبط با تولید ۷ قلم کالای مشمول ارز ترجیحی، موضوع تغییر نرخ محاسبه حقوق ورودی گمرکی است.
براساس بند «ه» تبصره ۷ قانون بودجه سال ۱۴۰۱، نرخ ارز محاسبه ارزش گمرکی کالاهای وارداتی در همه موارد، از جمله محاسبه حقوق ورودی براساس نرخ ارز اعلام شده بانک مرکزی، نرخ سامانه مبادله الکترونیکی «ETS» در روز اظهار و مطابق ماده ۱۴ قانون امور گمرکی است. حقوق ورودی به عوارضی گفته میشود که صاحب کالا هنگام ورود به گمرک به سازمان گمرک پرداخت میکند. در تعریف دیگر صاحب کالا باید درصدی از ارزش کالاهای وارداتی خود را به عنوان حقوق ورودی به سازمان گمرک پرداخت کند.
نرخ محاسبه حقوق ورودی، ضریبی است که در میزان گمرکی یک کالا به قیمت دلار اعمال میشود که تاثیر بسزایی در میزان ریالی و نهایی حقوق ورودی یک کالا به کشور دارد، البته این تغییر در بودجه سال جاری هم اعمال شده بود که به دلایل نامعلوم توسط گمرک و وزارت امور اقتصادی و دارایی تاکنون اجرایی نشده است.
* واریز مالیات معاملات بازار در صندوق تثبیت
دولت سیزدهم با رویکردی جدید تقویت صندوق تثبیت بازار سرمایه را در دستور کار خود قرار داده که فعالان بازار سرمایه اختصاص ردیف مستقل در بودجه برای این صندوق را اتفاقی نیک برای بازار میدانند، البته با توجه به اینکه عملکرد صندوق تثبیت بازار سرمایه تاکنون به صورت شفاف منتشر نشده است، عملکرد آن و کارایی این صندوق تا به امروز در هالهای از ابهام بوده که درخواست فعالان بازار با توجه به رویکرد جدید دولت، شفافسازی در نوع هزینهکرد داراییهای صندوق است.
یکی از تصمیماتی که سیگنال مثبت به بازار سرمایه در سال آینده میدهد، جمعآوری مالیاتهای حاصله در بازار سرمایه و سپس تزریق آن به صندوق تثبیت است. یکی از مهمترین منابع درآمدی دولت در سال ۱۴۰۱ - با توجه به کسریای که در بودجه وجود دارد - بحث مالیات است، اگر این تصمیم عملیاتی شود بدون شک به افزایش نقدینگی بازار و سودآوری شرکتها کمک میکند.
پیشتر، رئیس هیأت عامل صندوق تثبیت بازار سرمایه اظهار کرده بود: «سال آینده حداقل ۲۰ هزار میلیارد تومان منابع نقدی جدید ناشی از واریز یک درصد منابع صندوق توسعه ملی، کارمزد روزانه سازمان بورس و مالیات معاملات بازار سرمایه و ۵۰ هزار میلیارد تومان دارایی سهام جدید به این صندوق منتقل شود».
بنابراین با افزایش منابع صندوق تثبیت، امیدواریها در راستای افزایش نقش و کارایی این صندوق در کاهش ریسکهای سیستماتیک، افزایش نقدشوندگی، تعادلبخشی و ثبات در بازار افزایش پیدا کرده است.
***
حمید میرمعینی، کارشناس و تحلیلگر بازار سرمایه مطرح کرد
توسعه و پیشرفت از طریق راهاندازی نهضت سرمایهگذاری
حمید میرمعینی، کارشناس و تحلیلگر بازار سرمایه در گفتوگو با «وطنامروز» با اشاره به اهمیت و نقش بازار سرمایه در اقتصاد کشورهای توسعهیافته میگوید: بازار سرمایه در اقتصادهای توسعهیافته نقش و جایگاه مهمی در رشد تولید ناخالص داخلی و توسعه اقتصادی دارد. در واقع یکی از مهمترین ارکان توسعه کشورها، بازار سرمایه است.
به گفته وی، در قوانین بودجه ایران معمولا دولتها به دلیل محدودیتها و تنگناهای مالی و به تبع آن کسری بودجه، علاوه بر استفاده از انتشار اوراق یا اخذ مالیات، از منابع بازار سرمایه نیز برای جبران کسری بودجه خود استفاده میکنند.
وی میافزاید: استفاده از منابع بازار سرمایه برای جبران کسری در حالی اتفاق افتاده که متاسفانه دولت به عنوان بزرگترین سهامدار بازار سرمایه نگاه بلندنظرانه یا توسعهای به بازار سرمایه نداشته و صرفا به بازار سرمایه به چشم یک قلک نگاه کرده که در مواقع کسری بودجه از منابع آن استفاده کند.
* جریاندهی نقدینگی سرگردان
میرمعینی معتقد است نگاه توسعهای به بازار سرمایه به این معناست که دولت باید برای تامین بخشی از کسری بودجه و از طریق جریاندهی به نقدینگی سرگردان و پراکنده در جامعه به سمت بازار سرمایه، زمینه فعالیتهای مولد را فراهم کند تا اهدافی که از توسعه مد نظر دارد، محقق شود.
وی با اشاره به لایحه بودجه سال ۱۴۰۱ میگوید: دیدگاه بودجه سال آینده نسبت به بازار سرمایه همانند سالهای گذشته دیدگاهی سطحینگرانه است که عمق چندانی ندارد و اهداف توسعهای را دنبال نمیکند.
وی بر این باور است هنوز به جایگاه و نقش بازار سرمایه در ایران پی نبردهایم و همین سطحینگری موجب شده در تدوین و نگارش لایحه بودجه، از اهمیت این بازار و نقش آن در توسعه کشور غافل باشیم.
* فروش نفت؛ ضامن ثبات بازار سرمایه
تحلیلگر بازار سرمایه درباره پیشبینی قیمت صادراتی نفت خام در لایحه بودجه سال آینده و تاثیر آن بر بازار سرمایه میگوید: تعیین نرخ 60 دلاری برای صادرات هر بشکه نفت خام تاثیر مستقیمی بر بازار سرمایه ندارد، منتها اگر میزان منابع درآمدی دولت از محل فروش نفت یا صادرات غیرنفتی افزایش پیدا کند، طبیعتا دولت میتواند کسری بودجه خود را از این محلها تامین کرده و به منابع بازار سرمایه نیازی نداشته باشد.
به گفته وی با پیشبینی ۲۳ هزار تومانی نرخ تسعیر ارز نیز شرکتهایی که منابع و درآمدهای ارزی دارند، میتوانند فعالیتهای خود را با نرخ تسعیر واقعی ارز و آنچه به نرخ واقعی بازار نزدیکتر است، هماهنگ کنند.
* اما و اگرهای پیشنویس اصلاح قانون بورس
قوانین حاکم بر بازار اوراق سرمایه اگرچه در طول دهههای اخیر بارها به صورت جزئی و کلی تغییر پیدا کرده، با این حال همچنان در بسیاری موارد دارای نقصانهای متعدد است و این قوانین نتوانسته اهدافی نظیر افزایش کارایی در معاملات یا افزایش نفوذ بازار سرمایه در میان تمام اقشار مردم را به شکل پایدار تامین کند. همین امر سبب شده اصلاح قوانین حاکم بر بازار سرمایه طی سالها و ماههای اخیر مورد توجه سیاستگذاران و تصمیمگیران عالی کشور باشد و با توجه به اینکه توسعه کمی بازار سرمایه و چند برابر شدن تعداد سهامداران در بازارهایی نظیر سهام تنها در مدت کوتاهی رخ داده، طبیعتا باید لزوم تغییر و تحول در این بخش از اقتصاد بیشتر مورد توجه قرار گیرد. در همین راستا طی هفته گذشته پیشنویس طرح اصلاح قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران که گزارشی از کارگروه بازار سرمایه کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی است، منتشر شد و با توجه به نکات مختلف موجود در آن، مورد انتقاد یا تحسین فعالان بازار سرمایه و کارشناسان اقتصادی و خبرگان مالی قرار گرفت.
میرمعینی که از موافقان پیشنویس اصلاح قانون بازار سرمایه است، در این باره میگوید: واقعیت این است که هیچ پیشنویسی نمیتواند تمام نواقص بازار را برطرف کند و این پیشنویس هم چنین ادعایی ندارد اما به هر حال باید از میان پیشنهادات و نظرات مختلفی که مطرح میشود، بهترین و کارآمدترینها انتخاب شده و برای تصویب به صحن علنی مجلس برود.
وی اظهار امیدواری میکند بندهای اصلاح شده این پیشنویس بتواند در افزایش اهمیت و جایگاه بازار سرمایه در توسعه کشور تاثیرگذار باشد.
* حمایتها جهتدار نیست
تحلیلگر بازار سرمایه با اشاره به یکی از بندهای این پیشنویس مبنی بر افزایش مشوق برای بورسی شدن بنگاههای اقتصادی میافزاید: در تمام بازارهای نوظهور و اقتصادهای در حال توسعه، حمایت و مشوقهای دولتی برای شرکتهایی که تصمیم به ورود به بازار سرمایه دارند، تاثیر بسزایی دارد.
به گفته وی عموما دولتها برای رشد جایگاه بازار سرمایه در توسعه کشورها، از شرکتهایی که قصد ورود به این بازار دارند حمایت میکنند اما واقعیت این است که در کشور ما هنوز حمایتهای جهتداری که بتواند برای ورود شرکتها به این بازار جذابیت ایجاد کند، دیده نمیشود.
به عقیده وی، توسعه و پیشرفت کشورهای توسعه یافته از طریق راهاندازی نهضت سرمایهگذاری محقق شده و لازمه راهاندازی نهضت سرمایهگذاری نیز وجود امنیت و حفظ حقوق سرمایهگذاران است.
میرمعینی میافزاید: در پیشنویس جدید چند نکته مهم وجود دارد که مدتهاست مطالبه فعالان بازار سرمایه بوده است؛ برای مثال در بحث ارتقای شفافیت، مقرر شده تمام اعضای شورا میزان سهامداری خود و اشخاص وابسته را در بدو انتصاب به رئیس قوه قضائیه اعلام کنند. یا اینکه در ماده ۱۵ این پیشنویس آمده است تمام فرآوردههای نفتی برای صادرات و خوراکهای پالایشگاهها باید از طریق بورس انرژی به فروش برسد. بر اساس این ماده، قیمتگذاری دستوری این کالاها موضوعیت نداشته و مبنای کشف قیمت عرضه و تقاضا خواهد بود.
ارسال به دوستان
برخورد 59 خودرو در تصادف زنجیرهای محور بهبهان - رامهرمز 5 کشته و 41 مصدوم برجا گذاشت
مرگ در مه
رئیس پلیس راه خوزستان: مهآلود بودن هوا و خطای انسانی عامل وقوع این حادثه دلخراش است
روز گذشته تصادف زنجیرهای 59 دستگاه خودرو در محور بهبهان- رامهرمز منجر به فوت 5 نفر شد.
مدیر روابط عمومی اورژانس علوم پزشکی اهواز غلظت بالای مه در محور بهبهان- رامهرمز را موجب وقوع این حادثه دانسته و البته پلیس معتقد به خطای انسانی و رانندگی ناایمن در شرایط مهآلود است. عارف اصلشرهانی درباره این تصادف زنجیرهای اظهار داشت: ساعت ۷ و ۵۰ دقیقه صبح به دلیل مه شدید در محور مواصلاتی بهبهان - رامهرمز روبهروی روستای دودانگه حدود ۵۹ خودرو دچار سانحه و تصادف زنجیرهای شدند.
وی افزود: متأسفانه بر اثر این تصادفات ۴ خودرو دچار آتشسوزی شده، ۵ نفر جان خود را از دست دادند و ۴۱ نفر مصدوم شدند.
وی با بیان اینکه ۵ نفر از مصدومان و یک نفر از فوتیها زن و مابقی مرد بودند، گفت: اورژانس علوم پزشکی بهبهان و اهواز به دلیل سنگین بودن تصادفات همراه با جمعیت هلالاحمر خوزستان برای امدادرسانی در صحنه حضور یافتند.
رئیس پلیس راه خوزستان نیز گفت: خطای انسانی در این تصادف زنجیرهای در جاده بهبهان به اهواز بسیار مشهود است.
سرهنگ رضا دولتشاهی با اشاره به وقوع ۲ حادثه تصادف زنجیرهای در کیلومتر ۱۰ جاده بهبهان- اهواز اظهار داشت: در یک لاین جاده مذکور ۵۰ دستگاه خودرو و در لاین دیگر ۹ دستگاه خودرو با یکدیگر برخورد کردند.
وی افزود: جاده بهبهان- اهواز با پدیده مه غلیظ صبحگاهی مواجه بود اما با توجه به عریض بودن جاده و وجود علایم و تجهیزات ایمنی، عامل اصلی این تصادف زنجیرهای سرعت بالای خودروها و بیاحتیاطی رانندگان بوده است.
رئیس پلیس راه خوزستان گفت: برخی خودروها که آسیب کمتری دیدهاند از محل حادثه تخلیه شده اما خودروهایی که دچار خسارت زیاد شدهاند به پارکینگ منتقل شدند.
وی اظهار داشت: با پاکسازی محل حادثه، جاده بهبهان- اهواز برای تردد خودروها بازگشایی شده است.
سرهنگ دولتشاهی گفت: بنا بر اعلام اداره کل هواشناسی خوزستان در هفته جاری شاهد پدیده مهگرفتگی در استان هستیم به همین منظور از رانندگان تقاضا میشود با احتیاط بیشتر و سرعت مطمئنه در جادهها تردد کنند.
گفتنی است چهارم دیماه نیز تصادف ۵ دستگاه خودرو در جاده اهواز- خرمشهر ۱۰ کشته بر جا گذاشت.
* مروری کوتاه بر آمار تصادفات
تا سال 85 سالانه بیش از 27 هزار نفر بر اثر تصادف در جادههای کشور جان خود را از دست میدادند اما با توجه به ایجاد زیرساختهای جادهای همچنین نصب دوربین، این آمار تا حدودی کاهشی شده است. بر اساس تحلیلها و آمارهای پلیس راهور، سهم عامل انسانی در بروز تصادفات بالاتر از عوامل دیگر است.
ارسال به دوستان
یادداشتی بر کتاب تازه منتشر شده «بوی تند خردل»
روایت ۵ سال اسارت
فرزانه غلامی تبار: «بوی تند خردل» را که میخواندم بیشتر معنای «ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد...» را درک کردم، اینکه چرا رزمندگان شهادت را به اسارت ترجیح میدادند و چرا هر اسیری به وطن بازگشت، از روزهای اسارت، غمی نمناک گوشه چشمانش ماند و وقت یادآوری خاطرات سرازیر شد.
این کتاب خاطرات 5 سال اسارت جانباز آزاده «سیدمحمدنبی ملکحسینی» است که «نجمه بنآرام» و «نرگس التیام مقدم» نوشتهاند و سوره مهر آن را وارد بازار کتاب کرده است. روایت از بهار 1364 آغاز میشود و تا تابستان سال 1369 که ملکحسینی آزاد میشود و به زادگاه خود بازمیگردد، ادامه مییابد؛ ۶ فصل که از حضور راوی در جبهه میگوید، عملیاتی که منجر به اسارت او میشود، دوران اسارت، حضور صلیب سرخ و در آخر، روایت عملیاتی که برادر راوی به نام حسین در آن شرکت کرده و شهید مفقودالاثر شده است.
اوایل حضور راوی در جبهه، او و همرزمانش با تک دشمن در منطقه مهران مواجه میشوند و عده زیادی شهید و تعداد زیادی از رزمندگان هم اسیر میشوند، از جمله ملکحسینی و رفیق همرزمش؛ صحنه اسارت او و تلاشهای پایانیاش برای اسیر نشدن از جمله صحنههای تاثیرگذار این زندگینامه است.
با اینکه بخش عمده کتاب به خاطرات 5 سال اسارت راوی اسیر در دست نیروهای بعثی در ادوگاه رمادیه در شهر رمادیه استان الانبار اختصاص دارد اما نویسنده نام کتاب را «بوی تند خردل» گذاشته است؛ گاز شیمیایی که ملکحسینی را مسموم میکند و آثارش تا به امروز همچنان با راوی همراه است؛ از سرفههای مکرر تا تاولهای درشت روی دست و پای او که عکسش به عنوان سند مظلومیت او در ضمیمه کتاب آمده است.
از فرازهای خواندنی دیگر عشق راوی به برادر کوچکترش است که دوست داشته همراه او به جبهه بیاید اما به دلیل سن کم نمیتواند. ملکحسینی گمان میکرده برادرش نتوانسته به جبهه بیاید اما کابوسهای وقت و بیوقت درباره شهادت برادر و آمدن او برای خداحافظی این گواهی را به او میدهد که برادرش شهید شده است. خانواده اما هر بار به او اطمینان میدادند که زنده است و بالاخره وقتی به وطن بازمیگردد، در یک میهمانی خانوادگی متوجه فقدان برادر میشود و بهم میریزد و دنبال خاطرات برادرش میرود.
از همه اینها گذشته رفتار عراقیها با اسرای ایرانی از بخشهای دردناک کتاب است؛ هر چند شنیدن کی بود مانند دیدن و البته چشیدن. با این حال هر جا کابل بعثی به سر و صورت رزمندههای ما میخورد، تلخی این اصابت در کام خواننده مینشیند؛ کابلهایی که وقت و بیوقت بدون دلیل روی تن جوانان مینشست، بویژه محمدنبی جوان که به واسطه فعالیتهای دینی بیشتر آزار میدید. او که از خانوادههای روحانی مطرح کهگیلویهوبویراحمد است با طلبهای آشنا میشود که روزگاری نزد عموی او آیتالله ملکحسینی درس میخوانده است و این مساله این دو را به هم نزدیک میکند. فعالیتهای آنها برای برگزاری نماز و دعای دستجمعی موجب میشد انفرادی بیشتری را تحمل کنند که از بدترین شکنجهها بوده است.
جدا از دردی که اسرا در پی شکنجههای ناجوانمردانه تحمل میکردند، بیتوجهی و بیاهمیتی عراقیها به ایجاد امکاناتی برای رعایت بهداشت، مشکل دیگری بود که اسرا را آزار میداد؛ اسرایی که تنها یک متر جا برای خود داشتند و مجبور بودند تنگاتنگ همدیگر باشند و همین اوضاع بهداشت اردوگاه را وخیمتر میکرد؛ آنها عذاب زیادی به دلیل نداشتن سرویس بهداشتی داخل آسایشگاه تحمل میکردند و مجبور بودند جلوی بخشی از آسایشگاه پتو بزنند و ۲ سطل بگذارند برای قضای حاجت و با وجود شرم و خجالتی که داشتند اما مجبور بودند خود را با شرایط وقف دهند. ادامه این روند هم باعث میشد اسرا به بیماریهای عفونی گوارشی مبتلا شوند. موضوع شپش به دلیل نبود امکانات اولیه بهداشتی هم موضوع دیگری بود که اضافه میشد به مشکلات دیگر. در بخشی از این خاطرات میخوانیم: «تابستان ۱۳۶۵ گرمای هوای بغداد به اوج خودش رسیده بود. لباسهایمان خیس عرق میشد و به تنمان که پر از جوش و تاول شده بود و بشدت خارش داشت، میچسبید. بوی تعفن سطل توالت آسایشگاه و عرق و هوای دم کرده کل آسایشگاه را گرفته بود. وضعیت زخمهای من و دیگر اسرای زخمی روز به روز بدتر میشد. مچ دست و ساق پایم که ترکش خورده بود، عفونت کرده و چرکین شده بود. تاولهای انگشتان دست و پایم هم وضعیت بهتری نداشت. کمکم در جراحتهای عفونی ما کرمهای ریزی به وجود آمد و به دلیل وضعیت غیربهداشتی آسایشگاه همه جا پر از شپش شد. شپشها و کرمها و مگسها از خون و گوشت ما تغذیه میکردند و خارشی وحشتناک به جان ما افتاده بود. عباس بارها وضعیت غیرقابل تحمل آسایشگاه را به جاسم گزارش داد اما عراقیها ککشان هم نمیگزید و به وضعیت اسفناک ما اعتنایی نداشتند و برای بهبودی حال ما هیچ اقدامی نمیکردند. تا اینکه شپشها به آسایشگاههای دیگر و همچنین اتاقهای مقامات عراقی نیز سرایت کرد. با این وضع بالاخره سرگرد خضری و دیگر مقامات مجبور شدند به خودشان تکانی دهند».
«بوی تند خردل» سندی است بر مظلومیت جوانانی که نخواستند یک وجب از خاک این سرزمین به دست دشمن متجاوز بیفتد؛ خاطرات روزهای در حبس و رفتاری که عراقیها با جوانان ما داشتند که هیچ قابل قیاس با مهربانی و مروت ما با اسرای عراقی نیست.
ارسال به دوستان
سخنگوی طالبان از مذاکره هیأت اعزامی این گروه با احمد مسعود در حاشیه سفر به تهران خبر داد
مسعود و طالبان دور یک میز
وقتی اصلاحطلبان استنباط درستی از تحولات بینالمللی و امنیت منطقهای ندارند؛ نسخه فیک مقاومت در توئیتر
گروه سیاسی: سخنگوی طالبان با انتشار توئیتی درباره سفر اخیر هیاتی از طالبان به تهران نوشت: اسماعیل خان و احمد مسعود با هیاتی از امارت اسلامی در تهران دیدار کردند. طی این نشست، امارت اسلامی به آنها اطمینان داد میتوانند بدون هیچ نگرانی به کشور بازگردند.
به گزارش «وطنامروز»، در ادامه دیپلماسی فعال جمهوری اسلامی برای به فرجام رساندن شرایط داخلی افغانستان، شنبهشب سرپرست وزارت خارجه طالبان راهی تهران شد. در همین زمینه مولوی امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجه افغانستان و هیأت همراه با حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان دیدار و گفتوگو کردند. امیرعبداللهیان در این نشست ضمن تأکید بر اینکه تاریخ اثبات کرده است پیوند مردم ایران و افغانستان از نوع خویشاوندی است، اظهار داشت: مجاهدتهای مردم باغیرت افغانستان نشان داد هیچ قدرت خارجی نمیتواند افغانستان را اشغال و بر آن حکومت کند. وزیر امور خارجه کشورمان با اشاره به سخنان مثبت رهبران طالبان درباره تشکیل دولت فراگیر، ضرورت تامین شاخصهای قابل قبول در این باره را مورد تأکید قرار داد. امیرعبداللهیان کمکهای بشردوستانه جمهوری اسلامی ایران به مردم رنجدیده افغانستان را یادآور شد و افزود: ایران ضمن تداوم این کمکها، از ظرفیتهای منطقهای نیز برای کمکهای بیشتر به منظور کاهش مشکلات مردم افغانستان بهره خواهد گرفت. وی همچنین سیاستهای غلط آمریکا و همپیمانان آن طی ۲۰ سال گذشته در افغانستان را مورد نکوهش قرار داد و ایجاد اختلاف بین افغانستان و کشورهای همسایه را یکی از محورهای سیاست آمریکا در منطقه خواند. امیرعبداللهیان تاکید کرد: منابع مالی بلوکه افغانستان توسط آمریکا باید برای ملاحظات بشردوستانه و به منظور کمک به بهبود وضعیت اقتصادی مردم افغانستان آزاد شده و در اختیار این کشور قرار گیرد. همچنین وزیر امور خارجه ضمن بزرگداشت یاد شهدای دیپلمات جمهوری اسلامی ایران در مزارشریف، مسؤولیت هیأت حاکمه سرپرستی افغانستان نسبت به حفاظت از اماکن دیپلماتیک را یادآور شد. در این نشست هیأت افغانستانی گزارشی را درباره روند مقابله با داعش و سایر گروههای تروریستی و همچنین سیاستهای مرتبط با مقابله با تولید و قاچاق مواد مخدر در افغانستان در دولت جدید این کشور ارائه کرد. سرپرست وزارت خارجه افغانستان ضمن تشکر از میهماننوازی جمهوری اسلامی ایران از مهاجران افغانستانی طی ۴۳ سال گذشته، مشترکات ۲ ملت را یادآور شد و تاکید کرد: جمهوری اسلامی ایران همواره در کنار افغانستان بوده است و دولت جدید افغانستان نیز تاکید دارد علیه هیچ یک از کشورهای همسایه نیست.
* گفتوگوی احمد مسعود و طالبان در تهران
پرسروصداترین خبری که در حاشیه سفر هیات افغانستانی به تهران منتشر شد اما مربوط به دیدار هیات طالبان با احمد مسعود در تهران میشد تا سرانجام پس از بسیاری از ادعاهای هیجانی و تحلیلهای غیرواقعبینانه در تشویق نزاع نظامی در افغانستان، میز مذاکره به مهمترین محل تقابل احمد مسعود و طالبان تبدیل شود. در این میان تهران نیز که از آغاز بحران افغانستان همواره ایده دولت فراگیر و مشارکت همه طرفهای درگیر را برای تعیین سرنوشت نهایی همسایه شرقی تجویز کرده بود میزبان گفتوگو شد.
ظهر روز گذشته بود که «امیرخان متقی» سرپرست وزارت خارجه طالبان در یک نشست خبری اعلام کرد هیات اعزامی به تهران با اسماعیل خان و احمد مسعود دیدار کرد. وی افزود: در این دیدار از طرف طالبان اطمینان داده شد آنها میتوانند بدون هیچ نگرانی به افغانستان بازگردند و «امارت اسلامی تلاش میکند آینده کشور برای همه قابل اطمینان بوده و برای کسی دلیل مخالفت باقی نماند». ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان در صفحه توئیترش درباره سفر اخیر هیاتی از طالبان به تهران نوشت: اسماعیل خان و احمد مسعود با هیاتی از امارت اسلامی در تهران دیدار کردند. طی این نشست، امارت اسلامی به آنها اطمینان داد میتوانند بدون هیچ نگرانی به کشور بازگردند. بلال کریمی، معاون سخنگوی دولت موقت طالبان نیز در یک پیام توئیتری این دیدار را تایید کرد. خبر این دیدار در شرایطی منتشر شد که «صبغتالله احمدی» سخنگوی جبهه پنجشیر چندی پیش در واکنش به احتمال دیدار احمد مسعود و وزیر خارجه طالبان در تهران تاکید کرده بود «قرار نیست مذاکرهای میان احمد مسعود و رهبری طالبان در ایران انجام شود». روز گذشته همچنین دیداری دوجانبه میان مولوی امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجه دولت طالبان و حسن کاظمی قمی، نماینده ویژه رئیسجمهور ایران در امور افغانستان در تهران برگزار شد.
* ایران به دنبال افغانستانی با تمام اقوام
اخبار مربوط به دیدارهای طرفین افغانستانی در تهران تبدیل به موضوع بخشی از سوالات در نشست خبری روز گذشته سخنگوی وزارت امور خارجه کشور شد. در همین زمینه سعید خطیبزاده در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه برخی اخبار منتشر شده که در جریان سفر هیات طالبان به ایران نشستی بین این گروه و برخی گروههای افغانستانی از جمله احمد مسعود و همچنین اسماعیلخان والی پیشین هرات برگزار شده است و به طور کلی آیا در جریان مذاکرات هیات طالبان در تهران در ارتباط با وضعیت منطقه پنجشیر نیز با توجه به اهمیت این موضوع برای مردم ایران گفتوگویی با آنها از سوی تهران صورت گرفته است، گفت: نگاه جمهوری اسلامی ایران به وضعیت مردم افغانستان یک نگاه شمولگراست، فارغ از منطقه و قومیت آنها. نگاه ما این است که تمام اقوام در داخل جغرافیای افغانستان باید صدا و خواستهشان شنیده شود. درباره آنچه گفتید ایران در موقعیتهای مختلف میزبان گروههای مختلف افغانستانی بوده و در این سفر هم جمهوری اسلامی ایران میزبان این گفتوگو بوده است. گفتوگوهای خوبی بین گروههای افغانستانی انجام شده است و امیدواریم نتیجه آن آینده درخشانی برای مردم افغانستان به همراه داشته باشد.
سخنگوی وزارت امور خارجه در پاسخ به این سوال که آیا ایران برنامهای برای به رسمیت شناختن طالبان دارد یا خیر، گفت: اساسا ما امروز در آن نقطه قرار نداریم، مشخصهها و مؤلفههایی که میتواند به شناسایی دولت جدید در افغانستان بینجامد در ملاقات اخیر آقای امیرعبداللهیان و در اظهارات گذشته، گفته شده است. شناسایی [به رسمیت شناخته شدن] چیزی است که حاکمان امروز افغانستان با رفتار مسؤولانه خودشان و رعایت شاخصها و مؤلفههای مدنظر به دست میآورند و چیزی نیست که به آنها اعطا شود.
* دیپلماسی فعال و احتیاط عقلانی تهران
میزبانی تهران از مذاکرات میان طرفهای افغانستانی و تلاش برای حرکت به سمت یک دولت فراگیر متشکل از تمام اقوام برای آینده افغانستان را میتوان امتدادی بر موضع ثابت تهران درباره بحران کابل دانست؛ مسالهای که پیش از این نیز ایران به عنوان تنها راهحل برونرفت همسایه شرقی از شرایط مخاطرهآمیزی دانست که درباره آینده این کشور تصور میشود. آبانماه امسال در جریان دومین دور نشست وزرای خارجه همسایگان افغانستان که به میزبانی تهران برگزار شد، وزیر امور خارجه کشورمان با بیان اینکه از این اجلاس باید پیامی قوی برای شکلگیری دولتی فراگیر در افغانستان ارسال شود، به اهمیت تاریخی افغانستان و نقش گروهها و اقوام مختلف در تاریخ این کشور اشاره کرد و گفت: برای برونرفت از وضعیت کنونی افغانستان نیازمند انسجام داخلی، بهکارگیری تمام ظرفیتهای داخلی این کشور و بهرهگیری از استعدادهای بالای کشورهای همسایه و همچنین جامعه بینالملل هستیم.
در این میان اما یکی از عجیبترین مسائلی که جای پرداخت ویژه دارد نگاه بخشی از جریانات سیاسی داخلی ایران بود که بدون شناخت حداقلی از شرایط افغانستان و مناسبات جاری در این کشور، بنا بر برخی ملاحظات سیاسی تلاش داشتند ایران را به جای بازیگری میانجی و ثباتبخش برای افغانستان تبدیل به یکی از طرفین این نزاع کرده و شرایط را به سمتی هدایت کنند که عملا ایران با یک بحران امنیتی در مرزها مواجه شده و در باتلاق جنگ داخلی افغانستان گیر کند. با این حال سیاست هوشمندانه جمهوری اسلامی در عدم جانبداری مستقیم از یکی از طرفین نزاع و در عین حال رویکرد فعال در ارتباط برقرار کردن با همه گروهها ذیل مطالبه دولت فراگیر باعث شد تهران میزبان گفتوگوها میان گروههای افغان باشد.
******
نسخه فیک مقاومت در توئیتر
محمدحسین معصومزاده: سرپرست وزارت خارجه طالبان روز شنبه در راس هیاتی برای گفتوگو با مقامات ایران به تهران سفر کرد. در همین حال گمانهزنیها درباره علت این سفر و اهداف آن آغاز شد که طبق معمول با شایعاتی دروغ همچون تحویل سفارت افغانستان در ایران به طالبان همراه بود اما انتشار خبر دیدار و گفتوگوی «امیرخان متقی» با «احمد مسعود» و «اسماعیل خان» بازتاب گستردهای در رسانهها و شبکههای اجتماعی داشت. «سعید خطیبزاده» سخنگوی وزارت امور خارجه درباره این دیدار گفت: ایران میزبان گروههای مختلف افغانستانی است و در این سفر هم ایران میزبان این گفتوگوها بوده و گفتوگوهای خوبی بین این رهبران انجام شده و امیدواریم نتیجه آن آینده درخشانی برای مردم افغانستان داشته باشد. تاکنون جزئیات زیادی از محتوای این گفتوگوها در دسترس نیست، با این حال به گفته متقی، در این دیدار به احمد مسعود و اسماعیلخان اطمینان داده شده میتوانند بدون تشویش و نگرانی به افغانستان بازگردند. همچنین اکانت توئیتری منتسب به معاون نخستوزیر طالبان از تماس وی با احمد مسعود خبر داد. احمد مسعود طی این تماس، نتیجه مذاکرهاش با متقی را «قناعتبخش» خوانده و خواستار رهایی ۵۱ تن از اعضای جبهه مقاومت از چنگ طالبان شده است.
حال فارغ از محتوای گفتوگوها، نفس این اتفاق از 2 بعد قابل تحلیل است.
1- جمهوری اسلامی ایران در راستای سیاست اصولی خود مبنی بر مشارکت تمام اقوام در دولت، تشکیل حکومت همهشمول و جلوگیری از شکلگیری جنگ داخلی جدید در افغانستان نقش میانجی را بین طالبان و گروههای مقاومت علیه طالبان ایفا میکند. جنگ داخلی و ناآرامی در افغانستان به نفع خود این کشور و هیچکدام از همسایگان آن نیست. به همین سبب ایران سعی دارد اختلافات داخلی از مسیر گفتوگو و مذاکرات طرفین به سرانجام برسد نه به وسیله جنگ و خونریزی.
2- پس از سقوط کابل به دست طالبان، احمد مسعود با مخالفت با این گروه اعلام کرد حکومت طالبان را نمیپذیرد و در پنجشیر حلقههایی برای مقاومت تشکیل داد. در همان زمان بود که موجهای گسترده رسانهای در حمایت از مسعود شکل گرفت. در ایران نیز رسانههای اصلاحطلب و گروههای مختلفی نظیر روشنفکران و سلبریتیها حمایت خود را از پنجشیر اعلام کردند؛ حمایتهایی که البته بدون نیش و کنایه به جمهوری اسلامی ایران نبود. این موج در رادیکالترین بخش خود، خواهان مداخله نظامی ایران علیه طالبان بود! این در حالی است که در همان زمان برخی تحلیلگران معتقد بودند جبهه پنجشیر فاقد قدرتی است که از آن در اینستاگرام و توئیتر بازنمایی میشود. سقوط پنجشیر تنها طی یک هفته و خروج مسعود از افغانستان این گزاره را اثبات کرد. به نظر میرسد دیدار مسعود و متقی آخرین ضربه را به توهمات توئیتری و اینستاگرامی افرادی وارد کرد که درکی از مناسبات واقعی عرصه سیاست و منافع ملی ندارند. احمد مسعود در حال حاضر دست بسیار پایینی در گفتوگو با طالبان دارد، زیرا هیچ قسمتی از افغانستان تحت تسلط وی نیست اما ابتکار ایران در میزبانی گفتوگوهای دوجانبه میتواند موضع وی را تقویت کند و امتیازات بیشتری برای اقوام دیگر افغانستان به دست آورد.
ارسال به دوستان
فوکویاما فاتحه آمریکا را خواند
فرانسیس فوکویاما: حمله 6 ژانویه به کنگره شکافهای درون آمریکا را تثبیت و تعمیق کرد؛ امروز بزرگترین نقطه ضعف آمریکا اختلافات داخلی است؛ اعتبار آمریکا تکهپاره شده است؛ آمریکا قادر به اصلاح خودش نیست
گروه بینالملل: ۶ ژانویه شکافهای درون ایالاتمتحده را تثبیت و تعمیق کرد و به همین دلیل هم طی سالهای آینده پیامدهایش در سراسر جهان همچنان انعکاس خواهد داشت.
یک سال پس از حمله عدهای از مردم آمریکا، در ۶ ژانویه ۲۰۲۱ به ساختمان کنگره این کشور، ظاهرا در دفاع از ترامپ و اعتراض به نتایج انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۲۰، نهتنها هنوز از اهمیت این حادثه کاسته نشده، بلکه حقایق و تحلیلهای مختلف، از ابعاد دیگری از این نقطه عطف مهم در تاریخ ایالات متحده پرده برداشتهاند. فرانسیس فوکویاما، نظریهپرداز «پایان تاریخ» در نیویورکتایمز در اینباره یادداشت مهمی نوشته است که در ادامه متن آن میآید:
حمله 6 ژانویه سال گذشته به کنگره آمریکا نقطه عطفی در تاریخ این کشور بود و الگوی آمریکایی لیبرال- دموکراسی، که قرار بود بر تمام جهان چیره شود، پارهپاره شد. پیشبینیها درباره برتری و استیلای نظام حاکمیتی لیبرال- دموکراسی بر جهان، ناقص بوده و از جمله تحولاتی که این نقص را افشا کردهاند، اتفاقاتی بود که یک سال قبل در کنگره آمریکا رخ داد.
* تأثیر افول دموکراسی آمریکا بر لیبرال- دموکراسی
این رویداد همچنان در فضای سیاسی آمریکا انعکاس دارد اما تأثیر آن فقط منحصر به داخل این کشور نیست، بلکه در سطح بینالمللی نیز تأثیر گستردهای داشته و نشانهای از افول چشمگیر قدرت و نفوذ جهانی آمریکا است. ۶ ژانویه را باید در چارچوب بحران جهانی لیبرال- دموکراسی تحلیل کرد. طبق گزارش سال ۲۰۲۱ «آزادی در جهان» اندیشکده [دولتی آمریکایی] «خانه آزادی»، دموکراسی اکنون ۱۵ سال متوالی است در حال افول است و بخشی از بزرگترین پسرفتها در این حوزه نیز سهم ۲ دموکراسی بزرگ جهان یعنی ایالات متحده و هند بوده است: جهان از اوایل دهه ۱۹۷۰ تا زمان بحران مالی سال ۲۰۰۸ شاهد افزایش چشمگیر تعداد نظامهای دموکراتیک از حدود ۳۵ عدد به بیش از ۱۱۰ عدد بود. آمریکا نقش حیاتیای در پدیدهای داشت که «موج سوم» دموکراسیسازی نامیده میشود. واشنگتن امنیت را برای متحدان دموکراتیکش در اروپا و شرق آسیا تأمین کرد و ریاست نظام اقتصادی جهانیای را عهدهدار شد که روزبهروز بیشتر یکپارچه میشد و تولیدش در همان دوره به ۴ برابر رسید. با این وجود، پشتوانه دموکراسی جهانی، موفقیت و دوام دموکراسی در خود آمریکا بود؛ چیزی که «ژوزف نای» دانشمند سیاسی آمریکایی، نام آن را «قدرت نرم» گذاشته است. مردم در سراسر جهان به آمریکا به عنوان نمونهای نگاه میکردند که دلشان میخواست از آن الگوبرداری کنند: از دانشجویان [چینی در] میدان «تیانآنمن» در سال ۱۹۸۹ گرفته تا معترضانی که در دهههای بعد از آن «انقلابهای رنگی» را در اروپا و خاورمیانه رهبری کردند. جهانِ امروز با جهانی که ۳۰ سال پیش بود وقتی شوروی سابق فروپاشید، تفاوتهای بسیاری دارد. ۲ عامل کلیدی وجود داشت که من [فرانسیس فوکویاما] آن زمان آنها را دستکم گرفتم: اولاً، دشواری ساخت نهتنها دموکراسی، بلکه همچنین یک دولت مدرن، بیطرف و غیرفاسد؛ ثانیا احتمال زوال سیاسی در دموکراسیهای پیشرفته.
* فضای سیاسی آمریکا مدتهاست دچار بنبست است
مدل آمریکایی مدتهاست رو به زوال است. فضای سیاسی این کشور از اواسط دهه ۱۹۹۰ به طور فزایندهای چندقطبی و دچار یک بنبست ادامهدار شده است؛ بنبستی که به دولت اجازه انجام حتی وظایف اساسیاش، مانند تصویب بودجه را هم نداده است. نهادهای آمریکایی، در این مدت با مشکلات واضحی دستوپنجه نرم کردهاند (از نفوذ پول در سیاست گرفته تا تأثیرات نظام رأیگیریای که زاویهاش با انتخابات دموکراتیک به طور فزایندهای بیشتر و بیشتر میشود) با این حال به نظر میرسد آمریکا قادر به اصلاح خودش نیست. دورههای قبل بحران، مانند جنگ داخلی و رکود بزرگ، موجب ظهور رهبرانی آیندهنگر و نهادآفرین شد اما دهههای اول قرن بیستویکم اینگونه نبود؛ دورهای که در آن سیاستگذاران آمریکایی ۲ فاجعه (جنگ عراق و بحران مالی با اعطای وامهای «درجه ۲») را رقم زدند و دورهای که سپس شاهد ظهور یک عوامفریب کوتهبین با تکیه بر یک جنبش خشمگین پوپولیستی بود. تا پیش از ۶ ژانویه، شاید میشد این تحولات را به چشم رویدادهای عادی در سیاست آمریکا دید؛ مانند اختلافنظر درباره تجارت، مهاجرت و سقط جنین اما شورش آن روز نقطه عطفی را رقم زد که در آن یک اقلیت چشمگیر از آمریکاییها نشان دادند حاضرند علیه اصل دموکراسی آمریکایی بشورند و برای رسیدن به اهداف خود از خشونت استفاده کنند. چیزی که ۶ ژانویه را به یک لکه ننگ (و شکاف) نگرانکننده بر دامن دموکراسی آمریکایی تبدیل کرده، این است که جمهوریخواهان که نیمنگاهی به انتخابات سال ۲۰۲۴ دارند (زمانی که ترامپ ممکن است به دنبال بازگشت [به عرصه رقابت و قدرت] باشد)، نهتنها افرادی را محکوم نمیکنند که شورش ۶ ژانویه را آغاز و در آن شرکت کردند، بلکه به دنبال عادیسازی این شورش و پاکسازی ردههای مختلف حزبشان از آنهایی هستند که حاضر شدند حقیقت را درباره انتخابات سال ۲۰۲۰ بگویند.
* تداوم دوران ترامپیسم
۶ ژانویه به خودی خود به اندازه کافی بد هست اما پیامدهای بالقوه آن ممکن است حتی از این هم خطرناکتر باشد. اگر جنبشی در محکومیت وقایع ۶ ژانویه درون حزب جمهوریخواه به راه افتاده بود (همانطور که این حزب سال ۱۹۷۴ بالاخره ریچارد نیکسون را رها کرد)، شاید میتوانستیم امیدوار باشیم آمریکا از دوران ترامپ گذر کند اما این اتفاق رخ نداده و دشمنان خارجی ما، مانند روسیه و چین، با شادی زایدالوصفی به تماشای این وضعیت نشستهاند. وقتی مسائلی مانند واکسیناسیون و زدن ماسک، تا این اندازه سیاسی و تفرقهانگیز شدهاند، تصور کنید هر گونه تصمیمی در آینده برای ارائه (یا عدم ارائه) حمایت نظامی از اوکراین یا تایوان چه سرنوشتی خواهد داشت. ترامپ اجماع دوحزبی از اواخر دهه ۱۹۴۰ به این سو بر سر حمایت قدرتمند آمریکا از نقش لیبرال بینالمللیاش را تضعیف کرد و پرزیدنت بایدن نیز هنوز نتوانسته این اجماع را دوباره برقرار کند.
* اختلافات داخلی بزرگترین نقطه ضعف آمریکا
بزرگترین نقطه ضعف امروز آمریکا اختلافات داخلی است. کارشناسان محافظهکار برای پیدا کردن یک مدل جایگزین [به جای مدل حکومتداری کنونی در این کشور] به مجارستان غیرلیبرال سفر کردهاند و تعداد ناامیدکنندهای از جمهوریخواهان، امروز دموکراتها را تهدیدی بزرگتر از روسیه میدانند. آمریکا قدرت اقتصادی و نظامی عظیمی دارد اما این قدرت در غیاب یک اجماع سیاسی داخلی بر سر نقش بینالمللی این کشور، غیرقابل استفاده است. اگر آمریکاییها اعتقادشان به جامعهای باز، همهشمول و لیبرال را از دست بدهند، ظرفیت آمریکا برای نوآوری و پیشتازی به عنوان قدرت برتر اقتصادی جهان نیز کاهش خواهد یافت. 6 ژانویه شکافهای درون ایالاتمتحده را تثبیت و تعمیق کرد و به همین دلیل هم طی سالهای آینده پیامدهایش همچنان انعکاس خواهد داشت.
ارسال به دوستان
نگرانیهایی درباره آموزش نسل جدید
محمد اسماعیلیدهقی*: اخیرا در یکی از کلاسهای پایه دهم به طور اتفاقی متوجه شدم دانشآموزان چهره شهید آوینی را نمیشناسند و همین باعث شد درباره شناخت دانشآموزان نسبت به بقیه چهرههای انقلاب از جمله شهید بهشتی و شهید مطهری هم کنکاش کنم و به این نتیجه رسیدم که دانشآموزان حتی چهره این شخصیتها را هم نمیشناسند چه رسد به افکار و عقایدشان!!
واقعیت تاسفبار این است که نظام آموزشوپرورش ما هیچ فکر و برنامهای برای آشنا کردن دانشآموزان با چهرهها و اسطورههای انقلاب ندارد و تمام تلاشها معطوف به پاس کردن واحدهای درسی است که آن هم داستان غمانگیز خود را دارد. خلاصه! خانوادهها، فرزندان خود را به نظام آموزشی سپردهاند و نظام آموزشی هم این وظیفه را به صداوسیما محول کرده و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی و حوزههای علمیه هم که اساسا در این باره هیچ مسؤولیتی از اول بر عهده نگرفتهاند که الان بخواهند پاسخگو باشند. نتیجه این بیمسؤولیتیها تربیت نسلی شده است که در خوشبینانهترین حالت تنها احکام نماز و روزه را یاد گرفته ولی کوچکترین حس و شناختی نسبت به مبانی اصیل انقلاب و خونهایی که برای به ثمر رسیدن آن بر زمین ریخته شده است ندارد.
در این بین شیوع بیماری کرونا هم مزید بر علتهای موجود شد و تقریبا همه برنامههای جانبی از جمله بازدید از موزههای مربوط به دفاعمقدس و انقلاب اسلامی نیز تعطیل شد و...
این در حالی بود که هیچ یک از سایتها و برنامههایی که دشمن برای پوچ کردن و بیهویت کردن این نسل تدارک دیده بود تعطیل نشد و با شدت و حدت بیشتر ادامه یافت.
بیم آن میرود در شرایطی که همه تریبونها به قیمت گوشت و مرغ و یارانهها و مسائل اقتصادی اختصاص یافته است، ناگهان متوجه شویم ارزشمندترین سرمایهمان را که همان فرزندانمان هستند از دست دادهایم و شاید زمانی برای جبران آن نداشته باشیم. فراموش نکنیم عقبافتادگی چند واحد درسی فیزیک و شیمی کاملا قابل جبران است ولی اگر بیهویتی و بیتفاوتی در شاکله شخصیتی دانشآموزان جا خوش کرد به این آسانی قابل جبران نخواهد بود.
* کارشناس مسائل سیاسی
ارسال به دوستان
نسخه فیک مقاومت در توئیتر
محمدحسین معصومزاده: سرپرست وزارت خارجه طالبان روز شنبه در راس هیاتی برای گفتوگو با مقامات ایران به تهران سفر کرد. در همین حال گمانهزنیها درباره علت این سفر و اهداف آن آغاز شد که طبق معمول با شایعاتی دروغ همچون تحویل سفارت افغانستان در ایران به طالبان همراه بود اما انتشار خبر دیدار و گفتوگوی «امیرخان متقی» با «احمد مسعود» و «اسماعیل خان» بازتاب گستردهای در رسانهها و شبکههای اجتماعی داشت. «سعید خطیبزاده» سخنگوی وزارت امور خارجه درباره این دیدار گفت: ایران میزبان گروههای مختلف افغانستانی است و در این سفر هم ایران میزبان این گفتوگوها بوده و گفتوگوهای خوبی بین این رهبران انجام شده و امیدواریم نتیجه آن آینده درخشانی برای مردم افغانستان داشته باشد. تاکنون جزئیات زیادی از محتوای این گفتوگوها در دسترس نیست، با این حال به گفته متقی، در این دیدار به احمد مسعود و اسماعیلخان اطمینان داده شده میتوانند بدون تشویش و نگرانی به افغانستان بازگردند. همچنین اکانت توئیتری منتسب به معاون نخستوزیر طالبان از تماس وی با احمد مسعود خبر داد. احمد مسعود طی این تماس، نتیجه مذاکرهاش با متقی را «قناعتبخش» خوانده و خواستار رهایی ۵۱ تن از اعضای جبهه مقاومت از چنگ طالبان شده است.
حال فارغ از محتوای گفتوگوها، نفس این اتفاق از 2 بعد قابل تحلیل است.
1- جمهوری اسلامی ایران در راستای سیاست اصولی خود مبنی بر مشارکت تمام اقوام در دولت، تشکیل حکومت همهشمول و جلوگیری از شکلگیری جنگ داخلی جدید در افغانستان نقش میانجی را بین طالبان و گروههای مقاومت علیه طالبان ایفا میکند. جنگ داخلی و ناآرامی در افغانستان به نفع خود این کشور و هیچکدام از همسایگان آن نیست. به همین سبب ایران سعی دارد اختلافات داخلی از مسیر گفتوگو و مذاکرات طرفین به سرانجام برسد نه به وسیله جنگ و خونریزی.
2- پس از سقوط کابل به دست طالبان، احمد مسعود با مخالفت با این گروه اعلام کرد حکومت طالبان را نمیپذیرد و در پنجشیر حلقههایی برای مقاومت تشکیل داد. در همان زمان بود که موجهای گسترده رسانهای در حمایت از مسعود شکل گرفت. در ایران نیز رسانههای اصلاحطلب و گروههای مختلفی نظیر روشنفکران و سلبریتیها حمایت خود را از پنجشیر اعلام کردند؛ حمایتهایی که البته بدون نیش و کنایه به جمهوری اسلامی ایران نبود. این موج در رادیکالترین بخش خود، خواهان مداخله نظامی ایران علیه طالبان بود! این در حالی است که در همان زمان برخی تحلیلگران معتقد بودند جبهه پنجشیر فاقد قدرتی است که از آن در اینستاگرام و توئیتر بازنمایی میشود. سقوط پنجشیر تنها طی یک هفته و خروج مسعود از افغانستان این گزاره را اثبات کرد. به نظر میرسد دیدار مسعود و متقی آخرین ضربه را به توهمات توئیتری و اینستاگرامی افرادی وارد کرد که درکی از مناسبات واقعی عرصه سیاست و منافع ملی ندارند. احمد مسعود در حال حاضر دست بسیار پایینی در گفتوگو با طالبان دارد، زیرا هیچ قسمتی از افغانستان تحت تسلط وی نیست اما ابتکار ایران در میزبانی گفتوگوهای دوجانبه میتواند موضع وی را تقویت کند و امتیازات بیشتری برای اقوام دیگر افغانستان به دست آورد.
ارسال به دوستان
یک تیر و چند نشان
محمدرضا جوفار*: حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران روز گذشته در سفر به عمان با اشاره به احیای خط ترانزیتی ازبکستان ـ ترکمنستان ـ ایران ـ عمان گفت این توافق چهارجانبه به امضا رسیده است. با توجه به موقعیت جغرافیایی این ۴ کشور، میتوان علاوه بر ایجاد روابط حسنه ایران با این کشورها، مزایای زیر را به عنوان اصلیترین منافع ایران در این خط ترانزیتی عنوان کرد.
اولاً، این خط ترانزیتی باعث ایجاد زیرساختهای مناسب حملونقلی در خط کمربندی شمال شرق تا جنوب شرق کشور خواهد شد. همین امر موجب ایجاد اشتغال و همچنین دسترسی بیشتر به این مناطق و توسعه اقتصادی، امکانات و زیرساخت مناطقی خواهد شد که این خط از آنها عبور میکند. ثانیا، با توجه به سابقه روابط حسنه ایران و عمان، این خط ترانزیتی موجب تعمیق روابط این ۲ کشور میشود و نتیجتا در معادلات منطقه، روابط ایران و عمان، به سطح روابط استراتژیک ارتقا خواهد یافت. ثالثا، با توجه به اینکه همسایه شمال شرق ایران، یعنی ترکمنستان و همسایه شمالی آن، ازبکستان کشورهایی هستند که به آبهای آزاد دسترسی مستقیم ندارند و دچار تنگنای ژئوپلیتیک هستند، میتوانند از مسیر ترانزیتی ایران به آبهای آزاد دسترسی داشته باشند. این وابستگی موجب افزایش نفوذ و عمق ژئوپلیتیک ایران در این ۲ کشور خواهد شد. همچنین این خط ترانزیت به طور طبیعی موجب ایجاد امنیت و روابط حسنه ترکمنستان و ازبکستان میشود که طبعا این ایجاد امنیت در همسایگی ایران، موجب تضمین امنیت از ناحیه شمال شرق میشود و نقش مثبت و بسزایی در امنیت ملی ایران ایجاد خواهد کرد. رابعا، کشورهای این خط ترانزیتی از ایجاد امنیت و حضور هر چه بیشتر ایران در دریای عمان حمایت خواهند کرد.
در صورت گسترش مسیر این خط ترانزیتی به آسیای مرکزی و با توجه به وجود زیرساختهای آن در کشورمان، ایران میتواند نقش بازیگر فعال را در آسیای مرکزی ایفا کند که همین امر، به صورت بالقوه قدرت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک ایران را افزایش خواهد داد. ضمنا، با توجه به اینکه همسایه شرقی ایران، یعنی افغانستان یک کشور محصور در خشکی است، این کشور نیز میتواند به این خط ترانزیتی بپیوندد و علاوه بر ایجاد وابستگی امنیتی به ایران و گسترش روابط حسنه ۲ کشور، پیشرفت اقتصادی و رفع مشکلات صادرات و واردات افغانستان را نیز در پی خواهد داشت. در نهایت، این خط ترانزیتی علاوه بر مزایای بیانشده، موجب افزایش درآمد ملی و ارزآوری مناسبی میشود.
* کارشناس ارشد مسائل ژئوپلیتیک
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|