|
نگاه قدسی به جایگاه مادر، باور نهادینهشده در ضمیر ایرانیان است
ایرانمادر
مادران، معماران و نویسندگان قصه ایران هستند
گروه اندیشه: ایام ولادت حضرت زهرا(س) که میشود، گویی شهر جان دوبارهای میگیرد، جنبوجوشها بیشتر میشود و به هر سو مینگری مردم در تکاپو هستند، آن هم تکاپویی برای قدردانی از زحمات انسانی که همیشه در باور ایرانیان در هالهای از تقدس پوشانده شده: زن! چه در نقش مادرانه و چه در نقش همسرانه.
* زن و مادر در باورهای باستانی ایرانیان
در عمیقترین لایههای روان ایرانیان، زن همیشه به عنوان موجودی لطیف و قدسی که باید در پاسداشت او کوشید، مطرح بوده است. ابوریحان بیرونی در کتاب «آثار الباقیه»، از رسمی به نام مُزدگیران یا مَردگیران نام میبرد که در این روز زنان در خانه مینشستند و با لباس نو خود را میآراستند. مردان نیز در پاسداشت مقام زن، به آنها هدیههایی را پیشکش میکردند و کارهای روزانه مربوط به خانه را به جای زنان انجام میدادند؛ رسمی که تا چند سال پیش از مرگ ابوریحان بیرونی باقی بوده است.
در آیین زردشتی و مراحل عرفانی این آیین، از مرحلهای یاد شده با نام «سپنتا آرمی تی» که آن را میتوان «آرمان مقدس» نامید. این مرحله اشاره به ایثار و فداکاری دارد که نماد آن زن بویژه مادر است، لذا ایرانیان از زمانهای دور جشن اسفندگان را به پاسداشت مقام زن به عنوان نماد ایثار و فداکاری برگزار میکردند.
به این ترتیب باید اذعان کرد که بزرگداشت زن با نگاه به جنبههای ایثارگرانه و مادرانه او، از ریشهدارترین باورها و احساسهای ملی ایرانیان است که با ورود اسلام به این سرزمین، معنایی متعالیتر و رشدی چشمگیرتر داشت.
* ایران، تشیع و «امابیها»
به جرأت میتوان گفت هیچ قومی مانند ایرانیان آغوش خود را برای اسلام نگشودند و هیچ قومی مانند ایرانیان به اسلام خدمت نکردند تا جایی که حتی بزرگترین ادیبانی که ادبیات عرب را نظام بخشیدند، ایرانی بودند. این خدمات تا جایی است که بسیاری از مفسران با استناد به احادیث وارده از نبی مکرم اسلام(ص) ایرانیان را قومی میدانند که در قرآن مورد تکریم قرار گرفته و پیشبینی شده بار حمل دین نبوی را به دوش خواهند کشید.
نقل است پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله هنگام تلاوت قرآن به این آیه رسیدند که خداوند میفرماید: «... وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا یَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَیْرَکُمْ ثُمَّ لا یَکُونُوا أَمْثالَکُمْ؛ و اگر روی برگردانید (خداوند) جای شما را به مردمی غیر از شما خواهد داد که مانند شما نخواهند بود». (سوره محمد، آیه 38)
از آن حضرت پرسیدند: کسانی که اگر ما روی برگردانیم خداوند آنها را به جای ما قرار میدهد چه کسانی هستند؟ رسول خدا در حالی که بر دوش سلمان فارسی میزدند، فرمودند: این مرد و قوم او هستند. (میزان الحکمه، ریشهری، ج 10، ص 70)
در حدیثی دیگر ابوهریره میگوید: خدمت پیامبر صلیالله علیه و آله نشسته بودیم که سوره جمعه نازل شد. آن را برای ما تلاوت کردند و وقتی به آیه «و آخرینَ منهم لمّا یلحقوا بِهم» رسیدند، مردی پرسید یا رسولالله! آن گروه چه کسانیاند؟ آن حضرت ضمن اشاره به سلمان فرمودند: قسم به جان کسی که جانم در دست او است. «لو کان الایمان معلقاً بالثریا لتناوله رجل من العجم و اسعدهم به الفارس»؛ اگر ایمان به ستاره ثریا بسته باشد و در آسمان قرار گیرد، افرادی از عجم آن را به دست میآورند و سعادتمندترین آنها مردم فارس (ایران) هستند. (الدرالمنثور، ص 152)
آرمانهای عدالتخواهانه و انسانی اسلام به سرعت نظر ایرانیان را به خود جلب کرد و مردم این مرز و بوم با بذرافشانیهای جناب سلمان فارسی به سمت اسلامی گرایش پیدا کردند که علمداری آن را اهل بیت بر دوش داشتند. به گواه تاریخ، ایرانیان بالاترین عشق و ایثار و فداکاری خود را نثار خاندان اهل بیت کردند و در این بین جایگاه مادرانه حضرت زهرا(س) روزبهروز در قلب ایرانیان بیش از پیش جا باز کرد.
اساسا تصویر حضرت زهرا(س)، برای ایرانیان یک تصویر مادرانه است و از قضا بالاترین توصیفات از حضرت زهرا(س) نیز به وضوح وجههای مادرانه دارد. باید توجه داشت که از مهمترین القاب حضرت زهرا(س)، «ام ابیها» است، یعنی «مادر پدرش». او با اینکه دختر رسول خداست اما آنچنان از او مراقبت میکند و با دستهای دخترانهاش گرد غم و غبار خستگی را از چهرهاش میزداید که گویی مادر او است.
علاوه بر احساس ایرانیان به حضرت زهرا(س)، نباید این را از نظر دور داشت که اساسا شخصیتهای زنانه تاریخ تشیع مثل حضرت زینب(س) و حضرت فاطمه معصومه(س) همیشه در منظر ایرانیان جایگاه ویژهای داشتهاند و این باعث شد ارزش زن و جایگاهش با باورهای دینی ایرانیان نیز پیوند وثیقی برقرار کند؛ پیوندی که جلوه بارز آن را میتوان در دفاعمقدس مشاهده کرد؛ نبردی که مردان در خط مقدم آن برای گذر از بحرانها و گردنههای سخت، متوسل به دامن مادرانه شخصیتهای دینی خود میشدند و زنان در پشت جبهه با یاد زنانگی الگوهای دینی، در پاسداری و پشتیبانی از مردان رزمنده خود میکوشیدند؛ ترکیبی که هنرمندانهترین و زیباترین قطعات تاریخ ایران را رقم زد که بیشک مدیون وجه زنانه و مادرانه آیین تشیع است.
* ایران، چونان مادر
نکته جالبی که در این مجال سخن گفتن از آن خالی از لطف نیست، پیوندی است که بین زمین، زن و مادر در لایههای عرفانی ادیان توحیدی وجود دارد. زن، موجودی است که آفریننده است، خلاق و زاینده است، درست مثل زمین، که از بطن آن رودها و درختها و ثمرات گوناگون زاییده میشود. پیوند بین زاینده بودن زن و زمین باعث شده در نگاه عرفانی، زمین چونان موجود مونثی نگریسته شود که شایسته احترام است و از همه شگفتانگیزتر این است که این نوع نگاه به زمین در سخنی از حضرت محمد مصطفی(ص) نیز تایید و ترویج شده است؛ در این حدیث آمده است:
تحفّظوا من الأرض فإنّها أمّکم و إنّه لیس من أحد عامل علیها خیرا أو شرّا إلّا و هی مخبره به؛ حرمت زمین را بدارید که او مادر شماست و هر که روى زمین کار بد یا خوبى کند، از آن خبر میدهد. (نهجالفصاحه)
در بسیاری از روایات دینی هم از شعور و آگاهی قطعات مختلف زمین خبر داده شده است، از گفتوگوی این قطعات با هم و به خود بالیدن زمین کربلا به سایر زمینها. در این میان، برای مردم ما، قطعه زمینی که نام ایران بر آن گذاشته شده است نیز چون موجود صاحب شعوری است که از تقدس مخصوص به خود بهرهمند است؛ زمینی که خاک دلیران و بیشه شیران است، زمینی که چون مادر، دامنش مهد شکوفه زدن و بالیدن تکتک ایرانیان بوده است و همین است که ایرانیان بر این مادر خود غیرتورز هستند و هر کس که در طول تاریخ میخواست پارهای از وجود این مادر را از فرزندانش جدا کند، ایرانیان چون شیران لجامگسیخته او را از کرده خود پشیمان کردهاند و خواهند کرد. همین است که افتخارآفرینی برای این مادری که لباس ۳ رنگ پوشیده است، تنها یک کار ملی نیست، گویی وظیفهای است فرزندانه در قبال مهرورزیهای مادرانه.
* انقلاب مادرانه اسلامی
اگر تاریخ انقلاب اسلامی را مرور کنیم، به وضوح خواهیم یافت پشت صحنه حماسههای تاریخی انقلاب، زنانی هستند که به صورت ویژه در جایگاه مادری و به صورت عام در مقام همسری ایفای نقش کردهاند؛ مادرانی که فرزندانشان را در غیاب شوهران رزمنده خود با همه سختیها به دوش میکشیدند، مادرانی که باید مرهم داغ یتیمی کودکانی میبودند که پدرشان را در جبهههای دفاع از ناموس مقدس ایران فدا کرده بودند، مادرانی که باید از جوانان خود دل میکندند و آنها را چون کبوتر برای خدا به پرواز درمیآوردند، مادرانی که رسالت زینبی انتقال فرهنگ عاشورایی انقلاب را بر دوش میکشیدند؛ همه و همه اینها نشان میدهد که اگر زنان متعالی و مادران آسمانی نبودند، انقلاب اسلامی بالنده نمیشد یا اصلا پا به صحنه وجود نمیگذاشت.
* مادرانی که امامین انقلاب را تربیت کردند، مسیر تاریخ را عوض کردند
دنیای مدرن، دنیایی است که مادر شدن را تقبیح میکند، مدرنیته زنان را به اثرگذاری دعوت میکند و در این راه مادر شدن را مانع اثرگذاشتن میبیند؛ دعوتی که تلاش میکنند پوچی آن را با زرق و برقهای تبلیغاتی بپوشانند، در حالی که اگر با نگاهی عمیقتر به جریان تاریخ نگاه کنیم، خواهیم دید غالبا اثرگذارترین زنان تاریخ، آنهایی بودند که والاترین فرزندان را تربیت کردند. برای نمونه همین انقلاب اسلامی مثال خوبی است. بیشک انقلاب اسلامی مسیر تاریخ را عوض کرد. تاریخی که به سرعت به سمت منجلاب مادیگری پیش میرفت، ناگهان با سدی از خداگرایی مواجه شد. حال این انقلاب بیش از همه مدیون رهبریهای امام خمینی(ره) و آیتالله خامنهای است و این ۲ امام نیز خود محصول دامن مادرانی هستند که تاروپود فرزندان خود را با ارزشهای انسانی و الهی تنیدند و این خود یکی از صدها شاهدی است که میتوان ذکر کرد در اثبات این مدعا که بالاترین اثرگذاری اجتماعی زن، از مسیر مادرانگی میگذرد.
* نگاه مترقی انقلاب اسلامی به زن
انقلاب اسلامی در یک جغرافیای فکری که ۲ راه بیشتر در برابر زنان قرار نمیداد، راه سومی را برای او باز کرد. زنان یا باید متجدد و مدرن میشدند و میتوانستند از تحصیلات جدید بهرهمند شوند و از مواهب کار و استقلال مالی و حمایتهای حقوقی بهرهمند میشدند، یا باید در پستوی خانه نهان میشدند و با قرائتهای افراطی از دین حتی از تحصیل هم محروم میشدند. انقلاب اسلامی راه سومی را برای زن مطرح کرد: زنی که برای خدا و به عشق خدا و برای خدمت به ارزشهای انسانی و کرامت انسانی در همه عرصههای سیاسی، اجتماعی و علمی حضور مییابد، به جولان در دامنهها نیز رضا نمیدهد و قلهها را هدف قرار میدهد اما در تمام مسیر و در آن لحظهای هم که در قله قرار گرفت، ذرهای از میراث فرهنگی دینی خود فاصله نمیگیرد، حیا از او میبارد، مادری را افتخار میداند و خانواده را همچنان مهمترین عرصه جهاد زنانگی میداند. این راه سومی بود که انقلاب به روی زنان گشود و بعد از 43 سال دهها قاب ماندگار به ثبت رسیده که گویای امکان جمع شدن این ۲ مقوله با هم است.
* امام خمینی: شما زنان رهبرنهضت ما هستید
در حالی که برخی علمای همعصر پیر جماران، حضور زنان در تظاهرات را برنمیتافتند و حتی رای دادن آنها را خلاف شرع انور میدانستند، امام با شجاعت در برابر این تفکر ایستاد و آن را متحجرانه خواند. به مناسبتهای گوناگون امام در مدح زن سخنها گفت که خود نشاندهنده نگاه مترقی بنیانگذار جمهوری اسلامی به مساله زن است. ایشان در یکی از دیدارهایشان درباره نقش زنان در نهضت اسلامی فرمودند: زن مبدأ همه خیرات است. ما نهضت خودمان را مرهون زنها میدانیم. مردها به تَبَع زنها در خیابانها میریختند. رهبر نهضت ما هستند، ما دنبالهرو آنها هستیم. من شما را به رهبری قبول دارم و خدمتگزار شمایم.
ایشان در همین باره نیز فرمودهاند: در نهضتی که ملت ما کردند، همهتان ملاحظه کردید که زنها پیشقدم بودند. بلکه فعالیت زنها در این باب ارزشش بیشتر از فعالیت مردها بود؛ برای اینکه همین خواهرها که ریختند در خیابانها و در مقابل توپ و تانک تظاهر کردند و مشت گره کردند، اینها مردها را، قدرتشان را دوچندان کرد. وقتی مردها ببینند که خانمها آمدند در مقابل توپ و تانک، آنها بیشتر اقدام میکنند. و ما دیدیم که این خواهرها در این نهضت یک سهم بسیار بزرگ داشتند.
امام خمینی همچنین درباره نقش ویژه زن در سعادت و شقاوت یک کشور میفرمایند: مربی انسانها زن است. سعادت و شقاوت کشورها بسته به وجود زن است. زن با تربیت صحیح خودش انسان درست میکند و با تربیت صحیح خودش کشور را آباد میکند. مبدأ همه سعادتها از دامن زن بلند میشود. زن مبدأ همه سعادتها باید باشد. و معالأسف زن را به صورت یک لعبت درآوردند این پدر و پسر؛ و خصوصا این پسر. آنقدر جنایات که به زن کردند به مردان نکردند. زن مبدأ همه خیرات است. شما دیدید، ما دیدیم، که زن در این نهضت چه کرد... ما نهضت خودمان را مرهون زنها میدانیم. مردها به تبع زنها در خیابانها میریختند. تشویق میکردند زنها مردان را، خودشان در صفهای جلو بودند. زن یک همچو موجودی است که میتواند یک قدرت شیطانی را بشکند.
و در جای دیگری تاکید میکنند: تنها مطلب این نیست که زنان نیمی از جمعیت کشورند؛ نباید به این قضیه به چشم کمیت نگاه کرد. بله! زنان نیمی از جمعیت کشورند اما تأثیر زن، تأثیر این نیم جمعیت در سرنوشت این کشور، آن وقتی که بخواهند در سرنوشت دخالت کنند، بیش از تأثیر نیمی از کل جمعیت در سرنوشت است. یک وقت است که ما مجموعهای از انسانها را در نظر میگیریم، نیمی از آنها نقشی به قدر 50 درصد دارند، مسأله زن در جامعه اینگونه نیست؛ بالاتر از اینهاست، اگر زنان در یک جامعه، به فکری مؤمن شوند و در راهی قدم بگذارند و بهرغم موانع، آن راه را ادامه بدهند.
* مهرورزی امام به همسرش: تصدقت شوم، الهی قربانت بروم
آنگونه که از خاطرات خانم ثقفی و سایر اعضای خانواده امام برمیآید، ازدواج امام و همسرشان، زندگی عاشقانهای را در پی داشت و امام خمینی در جایگاه یک روحانی بلندپایه و مبارز سیاسی در زندگی شخصیشان با عشق و احترام ویژهای به پیمان زناشوییشان با خانم ثقفی مینگریستند. امام خمینی سال 1312 عازم سفر حج شدند و در بین راه نامه عاشقانهای برای همسرشان نوشتند که تصویر دیگری از بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران را مقابل چشم مخاطب قرار میدهد. متن کامل این نامه چنین است:
زمان: فروردین 1312 / ذیالقعده 1351
مکان: لبنان، بیروت
تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوت قلبم گردیدم، متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آیینه قلبم منقوش است. عزیزم! امیدوارم خداوند شما را به سلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. [حالِ] من با هر شدتی باشد، میگذرد ولی بحمدالله تاکنون هرچه پیش آمد خوش بوده و الان در شهر زیبای بیروت هستم؛ حقیقتا جای شما خالی است فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره عالی به دل بچسبد.
در هر حال امشب شب دوم است که منتظر کشتی هستیم، از قرار معلوم و معروف یک کشتی فردا حرکت میکند ولی ماها که قدری دیر رسیدیم، باید منتظر کشتی دیگر باشیم. عجالتا تکلیف معلوم نیست امید است خداوند به عزت اجداد طاهرینم که همه حجاج را موفق کند به اتمام عمل، از این حیث قدری نگران هستیم ولی از حیث مزاج بحمدالله به سلامت، بلکه مزاجم بحمدالله مستقیمتر و بهتر است. خیلی سفر خوبی است، جای شما خیلی خیلی خالی است. (صحیفه امام، ج 1، ص 2)
این نامه نشان میدهد نگاه امام خمینی به زن و جایگاه والایش، تنها یک تئوری و نظریه نبوده است، بلکه یک عنصر شخصیتی و یک احساس درونی شده بوده که از اعماق وجود ایشان بر میآمده است. نگاهی که پس از رحلت ایشان، در وجود حضرت آیتالله خامنهای استمرار یافت.
* آیتالله خامنهای: برخلاف آنچه معروف است، جنس قویتر، زن است
دیدار با جامعه بانوان کشور یکی از برنامههای همیشگی رهبر معظم انقلاب در تاریخ نقشآفرینیهای ایشان بعد از انقلاب اسلامی بوده است. ایشان در یکی از دیدارها سخنی گفتند که بسیار قابل تامل است. معمولا در فضای فرهنگی ما اینچنین معروف بوده که بین ۲ جنس زن و مرد، این جنس زن است که ضعیفتر است به طوری که به صورت معمول در ادبیات فارسی گاهی به جای زن از کلمه «ضعیفه» استفاده میکردهاند اما رهبر معظم انقلاب در بیاناتی برخلاف این پندار عمومی، اتفاقا زن را جنس قویتر معرفی میکنند. ایشان در این باره میفرمایند: من همیشه به دوستان و خویشاوندان و زنان میگویم، میگویم برخلاف آنچه معروف است، در بین این دو جنس، آن جنس قویتر زن است.
زنها قویتر از مردهایند. زنها میتوانند با تدبیر و با ظرافت، مرد را در دست خودشان بچرخانند؛ انسان، هم در تجربه این را مشاهده میکند، هم با قیاسهای فکری و عقلی این را میتواند اثبات کند. این واقعیتی است. بله! زنهایی هستند که بیتدبیری میکنند، لذا این کار را نمیتوانند انجام بدهند اما زنی که اهل تدبیر باشد، مرد را میکند رام خودش. این مثل این است که یک نفری بتواند یک شیر درنده را افسار بزند، سوارش بشود؛ این معنایش این نیست که او از لحاظ جسمی از این شیر قویتر است، معنایش این است که توانسته این اقتدار معنوی را به کار ببرد؛ زنها این توانایی را دارند، منتها با ظرافت؛ یعنی ظرافتی که میگوییم، تنها ظرافت در ترکیب جسمانی و ساختمان جسمانی نیست، بلکه ظرافت در فکر و اندیشه و تدبیر و دستگاه تصمیمگیری است که خدای متعال در زن قرار داده.
ایشان در جای دیگری میفرمایند: من گاهی در بعضی جلسات عقد که عروس و دامادها پیشم میآیند، وقتی نصیحتشان میکنم، در خلال حرفهایم به این نکته هم اشاره دارم که بعضی حمل بر شوخی میکنند؛ من در محاسبات نهایی، زن را قویتر از مرد میدانم. اعتقادم این است مرد هارت و هورتش زیاد است اما آنکه بالاخره در یک مقابله، اگر این مقابله طول بکشد، پیروز خواهد شد، زن است؛ یعنی زن بالاخره با روشها و وسایلی که خدای متعال در اختیار و طبیعت او گذاشته، بر مرد غالب میشود. این یکی از زیباییهای طبیعت و از اسرار خلقت است. به مرد استخوان درشتتر، قد بلندتر و صدای کلفتتر دادهاند اما به زن در مقابل این امکانات، لطافتهای روحی و وسایل نفوذ روی مرد را دادهاند تا تعادل برقرار شود.
غرب در صد سال اخیر تحولات فکری و گفتمانی پرالتهابی را در حوزه زنان تجربه کرده است. زمانی نهچندان دور عدهای از فمینیستها معتقد بودند زنها نباید ابزار تولید مثل مردها شوند و مادری زنها را به کلی رد کرده و به صراحت میگفتند: «زنان یک طبقه تحت ستم هستند. ما به عنوان ابزارهای جنسی، عوامل زاد و ولد، خدمه خانگی و نیروی کار ارزان استثمار میشویم».
اما در سالهای اخیر شاهد بازگشت جریانهای فمینیست و فعالان حقوق زنان از آن افکار افراطی هستیم. اگرچه هیچ وقت از اعتراضشان در زمینه ظلم و ستم در ابعاد مختلف در حق زنان دست نکشیدند اما بسیاری از طیفهای این جریانات به این نتیجه رسیدند تلاش در راستای احقاق حقوق زنان و فعالیت موثر زنان در جامعه منافاتی با نقش مهم مادری و تربیت فرزندان ندارد. امتداد این بازنگریها در زمینه زن، مادر و خانواده را نیز میتوان در سالهای اخیر در محصولات هنری و رسانهای غربی مشاهده کرد. انیمیشنها، فیلمها و سایر محصولات هنری در چند سال اخیر تلاشی مبارک در جهت حفظ حریم خانواده با محوریت مادر داشتهاند که میتوان به عنوان نمونه به انیمیشن «بچه رئیس» اشاره کرد. اگرچه نظام سلطه جهانی با نفوذ فرهنگی در بین برخی سلبریتیهای کشور سعی در تضعیف خانواده و جایگاه مقدس مادر دارد، لکن به وضوح علاقه و اشتیاق شخصیتهای مشهور و سلبریتیهای پرطرفدار جهانی در تشکیل خانواده و فرزندآوری را در سالهای اخیر شاهد هستیم.
ارسال به دوستان
عاقل از یک سوراخ ۲ بار گزیده نمیشود
ورشکستگان غربگرا منتقد سیاست نگاه به شرق!
مهدی گرگانی: چند روز بعد از اعلام اجرایی شدن توافق راهبردی 25 ساله میان ایران و چین که در جریان سفر «حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه کشورمان به چین اجرایی شد، دولت سیزدهم گام دوم سیاست خارجی مستحکم و منسجم خود را با سفر حجتالاسلام سیدابراهیم رئیسی به مسکو و دیدار ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه استارت زد.
وزیر امور خارجه ایران با اشاره به جزئیات دیدار آقای رئیسی و پوتین گفته بررسی همکاری بلندمدت ۲ طرف در این دیدار مورد مذاکره قرار گرفته است. امیرعبداللهیان تاکید کرد روسایجمهور ۲ کشور وزرای خارجه را مکلف کردند نسبت به تهیه نقشه راه 20 ساله همکاریهای بلندمدت بین مسکو و تهران اقدام کنند.
در حالی که هنوز سند این همکاری نوشته نشده و چیزی از عناصر و ویژگیهای این قرارداد مشخص نیست و با وجود اینکه دولت رئیسی از ابتدا تاکید کرده انتقادات منطقی را با جان و دل میخرد اما شاهد هستیم مخالفان دولت بویژه غربگرایان درست مشابه توافق 25 ساله ایران و چین رویه تخریب سیاست خارجی دولت را پیش گرفتهاند و با چشم بسته شروع به بهانهجویی، تخریب و مانعتراشی در برابر آن کردهاند. در این میان آنها با کمک رسانههای زنجیرهای خود و با کمک عناصر شناختهشده در شبکههای اجتماعی با کدها و استفاده از کلیدواژههایی که در اذهان تاریخی ملت ایران دارای بار منفی و مشخص هستند، تلاش میکنند تمرکز دولت را بر هم بزنند و گامهای منسجم و یکپارچه دولت را سست و لرزان کنند.
1- هر دولتی به فراخور نیازهای کلان کشور، الزامات و جهتگیریهای خود، خط و ربط مورد علاقه خود را در سیاست خارجی طراحی و پیاده میکند. دولت 8 ساله حسن روحانی در همین راستا سیاست نگاه و اتکا به غرب را دنبال کرد و توافق هستهای را براساس همین اصل با طرفهای غربی مورد مذاکره قرار داد و به نتیجه رساند، هر چند منتقدان دلسوز بارها و بارها درباره اعتماد همهجانبه به غربیها به دولت سابق هشدارهای لازم را داده بودند. در نهایت نیز آمریکا و اروپا در میانه راه دست دولت غربگرای ایران را در پوست گردو گذاشتند و آمریکا با خروج از برجام و کشورهای اروپایی با عدم اجرای تعهدات خود در چارچوب این توافق، مزد اعتماد روحانی و ظریف را کف دستشان گذاشتند.
دولت آقای رئیسی از زمانی که سکان را دست گرفته، سیاست خارجی خود را بر پایه ۲ اصل تعامل با همسایگان و نگاه به شرق گذاشته است و...
طی همین مدت کوتاه گشایشهای زیادی را در روابط خارجی شاهد بودهایم؛ از عضویت ایران در پیمان شانگهای تا اجرایی شدن توافق راهبردی با چین، احیای توافق سوآپ گازی با ترکمنستان، آزاد کردن حقابه ایران در هیرمند و اکنون نیز شروع مذاکرات برای توافق راهبردی با روسیه.
2- تخریب و بهانهجوییهای غربگرایان داخلی در حالی است که طی سالهای گذشته بویژه در دوره فشار حداکثری آمریکا و اروپا علیه ایران، این روسیه، چین و برخی کشورهای همسایه بودند که به ایران در دور زدن تحریمها کمک کردند، از ایران نفت خریدند و دست یاری به سوی ایران دراز کردند تا بتوانیم از این تنگنای سخت اقتصادی، تجاری و... عبور کنیم. جالب اینکه بیشتر این کمکها در دوره دولت مورد علاقه خود اصلاحطلبان به وقوع پیوست و اگر کمکهای چین و روسیه در دستگیری از دولت روحانی نبود، خروجی دولت وی حتی از این هم بدتر بود.
3- قرن 21 قرن آسیاست و چین مرکز آن خواهد بود. کارشناسان و استراتژیستها معتقدند چین طی چند سال آینده برترین اقتصاد جهان خواهد شد و جای آمریکا را خواهد گرفت. بهرغم انتقاداتی که اتحادیه اروپایی در برخی حوزهها مانند حقوق بشر به چین وارد میکند، بروکسل طی سالهای گذشته همواره روابط اقتصادی و تجاری خود را با چین توسعه داده است. حجم تجارت سالانه میان چین و اتحادیه اروپایی حدود 700 میلیارد دلار است. خود آمریکا نیز روابط تجاری و اقتصادی گستردهای با چین دارد و بهرغم تنشهای سیاسی- امنیتی میان ۲ کشور، پکن و واشنگتن نخستین شریک تجاری و اقتصادی یکدیگر محسوب میشوند. اکنون این سوال پیش میآید: چرا جمهوری اسلامی ایران در روابط با روسیه و چین باید از قافله عقب بماند؟ به نظر میرسد سیاست خارجی و اقتصاد سیاسی دولت رئیسی به دنبال جبران همین عقبماندگی است که ماحصل رویکرد غربمحور دولت روحانی است.
4- اصلاحطلبان و دوستان «غربگدا»ی آنها همواره به دنبال تخریب سیاستهای دولت سیزدهم بوده، هستند و خواهند بود. در این چارچوب هرگونه حرکت دولت بویژه در زمینه سیاست خارجی اگر برخلاف نظر آنها باشد اقدامی در تضاد با منافع ملی تلقی خواهد شد! این در حالی است که رویکرد نگاه به غرب که مورد پسند آنهاست، طی 8 سال گذشته نگاه غالب در سیاست خارجی بوده و نه تنها هیچ دستاوردی برای ملت به ارمغان نیاورده بلکه با شکست کامل مواجه شده است. اکنون باید از آنها پرسید چرا دولت جدید نیز باید همین رویکرد ورشکسته را دنبال کند؟ آیا زمان آن نرسیده که طرحی نو و متفاوت را در سیاست خارجی دنبال کنیم؟
ارسال به دوستان
مروری بر عملکرد جو بایدن در عرصه سیاست خارجی آمریکا طی یک سال گذشته
دنباله رو ضعیف ترامپ
ثمانه اکوان: با توجه به گذشت یک سال از روی کار آمدن دولت بایدن و حضورش در کاخ سفید، گزارشهای متعددی درباره عملکرد وی در طول یک سال گذشته منتشر شده است. نقطه عطف عملکرد دوران ریاستجمهوری بایدن اما به نظر میرسد مسائل مرتبط با سیاست خارجی باشد. بایدن اگر چه تلاشهایی را در داخل آمریکا برای پیشبرد شعارهایش در زمینه مسائل اقتصادی و همچنین مقابله با اقدامات ضد دموکراسی جمهوریخواهان انجام داد اما باز هم در بسیاری از این برنامهها شکست خورد. در عرصه سیاست خارجی نیز به نظر میرسد نتیجهای جز شکست برای بایدن در طول یک سال گذشته به جا نمانده است. پرونده فعالیتهای بایدن شامل مجموعهای از گامهای نادرست، اقدامات اشتباه و سیاستگذاریهای کاملا بیربط است که میتوان مثالهای مختلف آن را در پرونده آمریکا و چین و در عین حال کشورهای دیگری مانند روسیه، ایران، یمن و حتی کشورهای اروپایی مشاهده کرد.
مهمترین مسألهای که در دوران انتخابات ریاستجمهوری، بایدن به آن بارها اشاره کرده بود، شعار «بازگشت آمریکا به صحنه مدیریت جهانی» بود. در طول یک سال گذشته دولت ایالاتمتحده تلاش فراوانی کرد که باز هم جایگاه خود به عنوان مدیر در عرصه جهانی را به دست بیاورد اما شکستهای پیاپی در برخورد با مسائل و بحرانهای بینالمللی نشان داد دولت بایدن چندان هم در این کار موفق نبوده است.
* آمریکا و بحران کرونا
مهمترین مسألهای که میتوانست بازگشت آمریکا به صحنه سیاست جهانی را به نمایش گذاشته و باعث اعتبار و قدرت آمریکا در عرصه روابط بینالملل شود، کمک این کشور برای حل بحران کرونا در جهان بود. این مساله اما همانطور که در دولت ترامپ نیز به فراموشی سپرده شد، در دولت بایدن نیز سیاستگذاری درستی در قبال آن انجام نگرفت. دولت ایالاتمتحده اگر میخواست موقعیت خود به عنوان قدرت اول دنیا را دوباره کسب کند، باید مدیریت بسیار خوبی در عرصه مقابله با کرونا در جهان نشان میداد اما چنین اتفاقی در دوران بایدن نمیتوانست رخ دهد زیرا ضعفهای داخلی در عرصه مقابله با بحران کرونا، دولت وی را در عرصه خارجی نیز بشدت ضعیف کرده بود. آمریکا که جزو نخستین کشورهای سازنده واکسن کرونا در جهان بود، نتوانست ملت خود را وادار به تزریق واکسن کند و بحران کرونا بیشتر از آنکه از خارج از مرزهای آمریکا، این کشور را تهدید کند، در داخل مرزهای این کشور بحرانی عظیم به پا کرد. با وجود اینکه تمام دنیا کمکم به سمت استفاده از واکسن رفته و کشورهای مختلف در نقاط مختلف مانند اروپا و آسیا و حتی در برخی کشورهای آفریقایی توانستند بحران را در داخل مرزهای خود کنترل کنند، دولت بایدن با شرایط روزانه بیش از یک میلیون ابتلا به کرونا روبهرو است. عدم مدیریت دولت ایالاتمتحده در عرصه جهانی در عین حال باعث شده است بسیاری از کشورها به این عقیده برسند تا زمانی که کل جمعیت دنیا در کشورهای مختلف واکسینه نشوند، نمیتوان برنامهای برای مقابله نهایی با این بحران و از بین بردن آن برای همیشه داشت. مهمترین اقدام در این زمینه صحبت و مذاکرات اعضای گروه ۷ در سال 2021 در اجلاس این گروه بود که باعث شد در نهایت بسیاری از آنها وعدههایی برای تامین واکسن در نقاط مختلف دنیا ارائه دهند. با این حال گذشت زمان نشان داد هیچ کدام از این کشورها نمیتوانند به صورت کامل به تعهد خود عمل کنند و این مساله باعث شد مدیریت بحران کرونا در جهان از دست قدرتهای جهانی خارج شود.
* بحران افغانستان
خروج مفتضحانه از افغانستان، آن هم در روزهای ابتدایی ریاستجمهوری بایدن نشان داد وضعیت تصمیمگیری در عرصه سیاست خارجی این کشور تا چه اندازه آشفته است. بایدن البته هنوز هم حاضر نیست به دلیل خروج همراه با عجله از افغانستان که باعث شد صدها نفر از نیروهای همکار با ایالاتمتحده در این کشور جامانده و جانشان به خطر بیفتد، عذرخواهی کند. او مانند ترامپ معتقد است خروج از افغانستان بهترین سیاستی بود که آمریکا میتوانست در قبال این کشور و قدرت گرفتن طالبان اجرایی کند و البته به این نکته اشاره نمیکند که این بهترین سیاست، در واقع تنها سیاستی بود که آمریکا قادر به انجام آن در منطقه بود. همانطور که ترامپ بارها اشاره کرده بود ایالاتمتحده دیگر نه میخواهد و نه توان نظامی و اقتصادی باقی ماندن در منطقه غرب آسیا را دارد، بایدن نیز ظاهرا بر همین اساس نتیجه گرفت میتواند سیاست ترامپ در منطقه را دنبال کند. اگر چه دولت ترامپ تلاش داشت براساس برنامهریزی زمانی و با آرامش افغانستان را ترک کند اما دولت بایدن در نهایت مجبور شد به سرعت این کشور را در شرایطی از حضور نیروهای آمریکایی خالی کند که تصاویر شکلگرفته از این خروج تا حد زیادی به تصاویر خروج آمریکا از ویتنام شبیه شد. آمریکا با این حال افغانستان را بعد از ۲۰ سال حمله نظامی و اشغال در شرایطی ترک کرد که گویی زمان برای افغانستان ۲۰ سال به عقب بازگشته و تا چند وقت آینده قابل مشاهده خواهد بود که دیگر هیچ اثری از آمریکا و تأثیرات آن بر افغانستان باقی نمیماند. وضعیت حقوقبشر، وضعیت سیاست و مهمتر از همه اقتصاد افغانستان نشان داد آمریکا غیر از خروج از این کشور، یک ویرانی عظیم بعد از خود بر جای گذاشته است به طوری که سازمانهای بینالمللی بر این عقیدهاند افغانستان از هماینک دورههای ابتدایی یک قحطی بزرگ را آغاز کرده و قرار است به یکی از مهمترین مکانهای بحرانی از لحاظ حقوقبشری و همچنین شرایط انسانی تبدیل شود.
* بحران در روابط با چین
بسیاری از تحلیلگران روابط بینالملل بر این عقیده بودند تندرویهای ترامپ، عامل اصلی تنش در روابط واشنگتن و پکن است. روی کار آمدن بایدن و سیاستگذاری او در زمینه مقابله با قدرت گرفتن چین در جهان- بویژه در مسائل اقتصادی- نشان داد تفاوت چندانی میان سیاستهای بایدن و ترامپ در این باره وجود ندارد. همانطور که ترامپ جنگ اقتصادی با چین را به راه انداخته بود، بایدن نیز همچنان در حال خط و نشان کشیدن برای پکن درباره مساله تایوان و روابط تجاری آن در نقاط مختلف دنیاست. اگر چه انتظار نمیرفت دولت ترامپ درگیری نظامیای را در دریای چین جنوبی و در نزدیکی تایوان با نیروهای چینی آغاز کند اما روی کار آمدن دموکراتها نشان داد این درگیری به احتمال زیاد اتفاق خواهد افتاد. ارسال محرمانه و مخفیانه سلاح و نیروهای آمریکایی به تایوان، آن هم در شرایطی که لفاظیهای دولت بایدن علیه چین افزایش پیدا کرده است، نشان میدهد اگر آمریکا این روزها از ماجرای روسیه و اوکراین نیز بتواند بهسادگی عبور کند، در چین مجبور به رویارویی نظامی با نیروهای دولت شیجین پینگ خواهد بود. جنگهای تجاری نیز همچنان میان ۲ کشور پابرجاست و رقابت ۲ ابرقدرت در زمینه تکنولوژیهای روز و همچنین رقابتهای فضایی نشان میدهد شرایط به سمت تبدیل شدن رقابت به جنگ سرد میرود. آماده شدن چین برای رویارویی اتمی با آمریکا که در گزارشهای نهادهای امنیتی و اطلاعاتی آمریکا به آن اشاره شده است، نشان میدهد اگر رویارویی ۲ ابرقدرت نیز در پیش نباشد، به احتمال زیاد رقابتها ابعاد تازهای به خود میگیرد و میتواند سیاستگذاریهای مرتبط با روابط بینالملل در کل کشورها را دچار تغییر و تحول کند.
* گرفتار شدن در بحران اوکراین
یکی از جملات قابل توجه بایدن در مقابل پوتین این بود: «اجازه نمیدهیم آنچه در سال 20۱۴ اتفاق افتاد، دوباره تکرار شود». همین مساله نشان میدهد ظاهرا آمریکا درحال آماده شدن برای جبران کمکاری خود در بحران جدایی کریمه از اوکراین در سال 20۱۴ است. تاثیرگذاری آمریکا بر ناتو و تلاش این کشور برای عضویت کشورهایی مانند اوکراین در این سازمان نظامی، باعث شده است روسیه بشدت از جانب مرزهای غربی خود احساس خطر کرده و حدود ۱۲۷ هزار نیروی نظامی را در مرز خود با اوکراین مستقر کند. پوتین بخوبی میداند عضویت اوکراین در ناتو به معنای مستقر شدن موشکهای هستهای آمریکا یا حتی افزایش میزان سلاحهای مرتبط با جنگهای متعارف در این کشور است. او به همین دلیل عضویت اوکراین در ناتو را خط قرمز روسیه اعلام کرده است. با این حال دولت آمریکا بارها اعلام کرده هیچ گفتوگویی را برای پذیرش کشورهای حوزه قفقاز و آسیای میانه در ناتو نمیپذیرد. به همین دلیل است که یک دور مذاکرات امنیتی روسیه با آمریکا در ژنو و دور بعدی آن، مذاکره با ناتو، هر دو به شکست انجامید. با اینکه دولت بایدن تلاش دارد نشان دهد در صورتی که روسیه به اوکراین حمله کند، توان دفاعی و نظامی لازم برای مقابله با این اقدام را در اختیار دارد اما تحلیلگران و رسانههای آمریکایی بر این عقیدهاند در صورتی که چنین چیزی رخ دهد، بایدن غیر از تحریم اقتصادی، هیچ ابزاری برای مقابله با روسیه ندارد و در عین حال عضویت اوکراین در ناتو نیز بشدت زیر سوال رفته و تا حد زیادی غیرممکن میشود.
بحران اوکراین را با هر کدام از استراتژیهای مدنظر دولت بایدن بسنجیم، در نهایت این پوتین و مسکو هستند که برنده میدان خواهند بود. دولت آمریکا البته بنا دارد به بهانه مساله اوکراین دست به تحریم اقتصادی روسیه زده و غیر از تحریم بانکی این کشور، تحریمهایی در حوزه خط لوله «نورد استریم ۲» که قرار است انرژی را به سمت اروپا هدایت کند نیز اعمال کند. این مساله البته با مخالفت شدید کشورهای اروپایی مانند آلمان مواجه شده اما در صورتی که این تحریم اعمال شود، به نظر میرسد روابط اروپا با آمریکا نیز دستخوش تحولات گستردهای شود. اروپا که تا قبل از این نیز به سمت ملیگرایی و جنبشهای راست افراطی در حال حرکت بود، با در خطر دیدن منافع خود در بحران روابط آمریکا و روسیه، بیشتر به سمت ملیگرایی خواهد رفت و این مساله برای ادامه همکاریهای اروپا با آمریکا در حوزه مسائل نظامی و امنیتی بشدت خطرناک است. در تحلیل روابط اتحادیه اروپایی و آمریکا، هیچگاه نباید صحبتهای چند سال گذشته امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه را نادیده گرفت که بارها خواستار شکلگیری ناتوی اروپایی شده و گفته بود باید میزان اتکای خود به آمریکا را کاهش دهیم. مساله مقابله با روسیه و در خطر قرار گرفتن منافع اقتصادی اروپا، میتواند اختلافات بین اتحادیه اروپایی و آمریکا را شدیدتر کند. اگر در نهایت بایدن بتواند شروط پوتین را پذیرفته و اوضاع را در مرز اوکراین و روسیه آرام سازد، شاید بتواند عملکرد و دستاوردی در حوزه سیاست خارجی پیدا کند و نشان دهد جلوی جنگی عظیم را در منطقه گرفته است اما تندرویهای کاخ سفید نشان از آن دارد که بایدن حتی در رسیدن به این هدف نیز به احتمال زیاد ناکام خواهد ماند.
* بایدن و بحران یمن و روابط با عربستان
زمانیکه دموکراتها همچنان در حال تلاش برای رسیدن به کاخ سفید بودند، بسیاری از آنها اعلام کردند روی کار آمدن دولت دموکرات در آمریکا به معنای این است که محمد بنسلمان باید هزینه تندرویهای خود در عرصه جهانی را بپردازد. دموکراتها خواهان پایان فروش تسلیحات نظامی به عربستان شده و در عین حال گفته بودند محمد بنسلمان باید هزینه بلایی را که بر سر خاشقجی، روزنامهنگار عربستانی آورد بپردازد. با وجود این شعارها اما به نظر میرسد آمریکا در قبال عربستان دچار یک نوع انفعال شده است.
در شرایطی که دولت آمریکا همچنان در حال فروش سلاح به عربستان سعودی است، حملات سعودیها به یمن آنطور که رسانههای آمریکایی میگویند باعث شرم دولت بایدن شده است. با این حال کاخ سفید تلاش دارد همچنان با سیاست سکوت در قبال جنگ یمن، ورودی به این مساله نداشته باشد. بایدن در ماه فوریه سال گذشته میلادی یعنی یک ماه بعد از حضورش در کاخ سفید تاکید کرده بود جنگ در یمن «باید پایان یابد». او اضافه کرده بود ایالاتمتحده دیگر از عملیاتهای تهاجمی عربستان در این جنگ حمایت نمیکند و این شامل عدم فروش سلاح به سعودیها نیز خواهد بود. آنطور که نشریات آمریکایی اعلام کردهاند یک سال بعد از این وعده، آمارهای فروش سلاح به خاندان سعودی نشان میدهد میزان فروش سلاح به عربستان حتی کاهش نیز نیافته است چه برسد به توقف. جمعه گذشته، ائتلاف سعودی به یمن حمله کرد و با بمباران هوایی غیرنظامیان را هدف قرار داد که گفته میشود حدود ۷۰ نفر از مردم بیگناه جان خود را از دست دادند. این مساله باعث افزایش اظهارنظرها درباره ضرورت پایان دادن به جنگ یمن شده و رسوایی بزرگی را برای دولت آمریکا به ارمغان آورده است.
بایدن نشان داده حتی در برخورد با متحدان خود نیز نمیتواند آنها را وادار به پذیرش درخواستهای آمریکا کند و تلاش کند جنگ یمن در نهایت پایان یابد. البته این تنها یک بُعد از ماجرای بحران در یمن است، مساله بعدی این است که این جنگ هر قدر بیشتر ادامه یابد، منجر به افزایش توان نظامی یمنیها در مقابله با عربستان و امارات خواهد شد. حملات اخیر به ابوظبی و همچنین هدف قرار دادن پایگاههای اقتصادی عربستان در خاک این کشور، نشان داده است بحران یمن با فروش سلاح به عربستان پایان نمییابد، بلکه تنها راهکار اجبار عربستان برای پایان دادن به جنگ شکستخورده است که به نظر میرسد دولت بایدن در این باره بشدت ناتوان است.
* گفتوگوهای هستهای با ایران
از همان دوران انتخابات ریاستجمهوری زمانی که از مشاوران امنیتی و سیاست خارجی بایدن این سوال میشد که چه سیاستی در قبال ایران و توافق برجام خواهند داشت، پاسخ همه آنها این بود که آمریکا به دنبال بازگشت به برجام است. آنها با این حال هیچگاه بیان نکردهاند که سیاست راهبردی آنها برای بازگشت به برجام و احیای آن چیست و قرار است چه اقداماتی در این زمینه انجام دهند. گذشت زمان نشان داد بایدن قرار است همان سیاستهایی را دنبال کند که ترامپ در قبال ایران دنبال میکرد. او نمیخواهد دوباره برجام سال 20۱۵ را احیا کند، بلکه به دنبال بستن قراردادی جدید با ایران است تا بتواند نگرانیهای آمریکا درباره فعالیتهای موشکی، منطقهای و حتی پهپادی ایران را نیز مورد توجه قرار دهد. جامعه جهانی اما از این زیادهخواهیها خسته شده و در عین حال اقدامی در این زمینه نمیتواند انجام دهد و یا اینکه عزم و تمایل سیاسی برای این کار ندارد. به همین دلیل گفتوگوهای وین با پیچیدگیهای بسیار زیادی روبهرو شده است و انتظار نمیرود دولت بایدن عزم سیاسی برای بازگشت به برجام داشته باشد و همین مساله باعث شده است ایران به دنبال راههای جایگزین برای برجام و توافق با غرب باشد. فعال شدن سیاست منطقهای ایران در زمان دولت سیزدهم، پیوستن ایران به اجلاس شانگهای و اجرایی شدن قرارداد 25 ساله بین تهران و پکن و همچنین قرارداد 20 ساله همکاریهای اقتصادی با مسکو، نشان میدهد ایران دیگر تمام تخممرغهایش را در سبد مذاکره با غرب نگذاشته و تلاش دارد بدون مذاکره با آمریکا، تحریمها را ناکارآمد کند.
این مساله باعث ایجاد نگرانی در داخل آمریکا نیز شده است؛ بدینترتیب ایران میتواند با افزایش میزان فروش نفت خود و همچنین رابطه اقتصادی با روسیه، چین و دیگر کشورهای جهان، به سمت بیاثر کردن تحریمها رود و در عین حال برنامه هستهای خود را نیز ادامه دهد و درباره آن به آمریکا پاسخگویی نداشته باشد. نکته جالب توجه در این باره این است که آمریکاییها خود میدانند که در حقیقت هیچ راهی جز گفتوگو با ایران وجود ندارد و رسانههای آمریکایی نیز بارها اعلام کردهاند که برخلاف تبلیغات سیاسی صورتگرفته، آمریکا و رژیم صهیونیستی هیچ نقشه دوم یا «پلن بی»ای برای مقابله با ایران ندارند.
* دموکراتها و مسأله دموکراسی در جهان
ماجرای انتخابات سال 2020 آمریکا و اتهاماتی که این روزها هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه علیه یکدیگر مطرح میکنند تا فرآیند رایگیری در این کشور را همراه با تقلب و فساد نشان دهند، باعث شده صحبتهای آمریکا درباره ترویج دموکراسی در جهان دیگر چندان خریداری نداشته باشد. گرچه بایدن با پی بردن به این مساله تلاش داشت با برگزاری یک اجلاس بزرگ جهانی درباره دموکراسی، دوباره آمریکا را به صحنه جهانی در این باره بازگرداند اما نتیجه برگزاری این کنفرانس و خطکشیهای سیاسی در دعوت از رهبران دنیا به این کنفرانس نشان داد دولت بایدن در این باره هم نمیتواند موفقیتی داشته باشد و در عین حال نمیتواند بر مشکلات داخل آمریکا نیز با این اجلاسها و کنفرانسها، سرپوش بگذارد. تعدادی از مشاوران بایدن در همان زمان نیز به او تاکید کرده بودند که با توجه به مشکلات پیشآمده برای دموکراسی آمریکا و بویژه حوادث مرتبط با حمله معترضان به نتایج انتخابات به ساختمان کنگره که هنوز مباحث آن در واشنگتن بسیار داغ است، بهتر است اجلاس دموکراسی توسط دولت او برگزار نشود. با این حال بایدن این اجلاس را برگزار کرد و نتوانست به هدف خود که ایجاد فضاسازی رسانهای در این باره بود دست یابد. عدم دعوت از کشورهایی مانند چین، روسیه یا حتی کشورهایی که دارای دموکراسی هستند و دعوت از کشورهایی مانند مصر که رئیسجمهورش با کودتا بر سر کار آمده است، نشان داد خطکشیهای سیاسی در بحث دموکراسی نمیتواند بایدن را به نتایج دلخواه خود برساند و تنها یک رسوایی سیاسی دیگر برای دولت او به بار میآورد.
* مسأله فلسطین و اشغالگران صهیونیست
یکی از مسائلی که نشان داد سیاست خارجی بایدن مانند سیاست داخلیاش بشدت ضعیف است، مساله مدیریت رژیم صهیونیستی در برخورد با فلسطینیان است. مسؤولان رژیم صهیونیستی این روزها بخوبی میدانند که آمریکا در مقابل شهرکسازیهای غیرقانونی آنها و همچنین حمله به مسلمانان ساکن سرزمینهای اشغالی، حتی یک انتقاد کوچک هم از آنها نمیکند. این مساله باعث شده است درگیریها در داخل سرزمینهای اشغالی افزایش یابد و رژیم صهیونیستی در عین حال برای انجام عملیاتهای خارج از مرزهای خود جدیتر شود. درعینحال گرچه ترامپ تلاش کرد با نزدیک کردن کشورهای عرب منطقه و رژیم صهیونیستی راهی برای عادیسازی روابط و قدرتمندتر شدن این رژیم بیابد، دولت بایدن حتی این را هم ادامه نمیدهد. این مسائل باعث شده است تحلیلگران بر این عقیده باشند که مساله فلسطین به مسالهای کماهمیت برای دولت بایدن تبدیل شده و او تلاش دارد هیچ درگیریای با رژیم صهیونیستی نداشته باشد، زیرا میداند این کار میتواند سرنوشت او و دموکراتها در انتخاب 20۲۲ و ۲۰24را بشدت تغییر دهد.
* دولتی ضعیف در آمریکا؛ ضعیفتر در خارج از آمریکا
مروری بر فعالیتها و سیاستهای بایدن و دولتش در عرصه سیاست خارجی، نشان میدهد همانطور که دولت بایدن یکی از ضعیفترین دولتها در عرصه سیاست داخلی آمریکاست، در عرصه سیاست خارجی نیز حرفی برای گفتن ندارد. او به غیر از ورود غیرضروری و تهاجمی به بحرانهای حوزه چین و روسیه، در بحرانهای اصلی جهانی که با مرگ مردم سر و کار دارد بشدت انفعالی عمل میکند و نمیتواند راهحلی برای دنیا داشته باشد. بحرانهایی نظیر یمن، کودتا در سومالی یا بحران قحطی و گرسنگی در افغانستان از جمله این بحرانهای قابل توجه هستند. این در شرایطی است که شعار اصلی بایدن مبنی بر بازگرداندن آمریکا به عرصه سیاست جهانی و مدیریت جهان است. این عملکرد و هشدار درباره نتایج آن را میتوان بخوبی در رسانههای آمریکایی مشاهده کرد؛ آنها چند هفتهای است که درباره نوع برخورد و بایدن با مسائل جهانی هشدار میدهند و باید دید آیا در چند سال آینده دولت دموکرات میتواند تغییری در این زمینه ایجاد کند؟
ارسال به دوستان
سخنگوی ارتش یمن ضمن هشدار به شرکتهای خارجی درباره عدم سرمایهگذاری در امارات:
امارات ناامن خواهد شد
افزایش شمار قربانیان حمله به زندان صعده 87 کشته و 266 زخمی
گروه بینالملل: بیش از 70 مورد بمباران در کمتر از 2 روز در مناطق مختلف یمن از سوی جنگندههای ائتلاف سعودی منجر به کشته و زخمی شدن بیش از 300 نفر از شهروندان غیرنظامی یمن شده است؛ اقدامی که از سوی مقامات یمنی به عنوان جنایت جنگی مطرح شده است. بمباران مناطق غیرنظامی نظیر زندان صعده یا ساختمانهای مخابراتی الحدیده که منجر به شهادت کودکان شده، در حالی است که کارشناسان سازمان ملل چند روز قبل از زندان صعده بازدید کرده بودند. شهر بندری الحدیده نیز مدتهاست تحت محاصره شدید نیروهای ائتلاف سعودی است و ادعاها پیرامون تامین تسلیحات یمنیها از این بندر تجاری بارها از سوی مقامات دولتی و نهادهای ناظر تکذیب شده است. در این بین اعلام موضع وزیر خارجه آمریکا و دبیرکل سازمان ملل متحد مبنی بر خودداری 2 طرف از حملات نظامی موجب وهن مبانی حقوق بشر شده است. در شرایطی که پهپادها و موشکهای یمنی مواضع نظامی ائتلاف را هدف قرار میدهد، جنگندههای سعودی و امارات تداوم بمباران مناطق غیرنظامی را در دستور کار قرار دادهاند.
در این بین، طنز تلخ سیاست بینالملل برگزاری نشست (امروز) فوقالعاده وزرای خارجه اتحادیه عرب به منظور بررسی عملیات توفان یمن علیه امارات است!
* افزایش شمار قربانیان بمباران صعده
وزارت بهداشت دولت نجات ملی یمن و سازمانهای بشردوستانه دیروز کنفرانسی خبری در برابر زندانی در صعده که توسط ائتلاف سعودی هدف قرار گرفت، برگزار کردند. «طه المتوکل» اعلام کرد در حمله به این زندان تا این لحظه 87 نفر کشته و ۲۶۶ نفر زخمی شدهاند که حال برخی از آنها وخیم است. وی ضمن اعلام آمادهباش پزشکی در تمام استانهای یمن تصریح کرد بخش پزشکی یمن در نتیجه حملات 7 ساله ائتلاف سعودی از هم پاشیده و توانایی رسیدگی به این حجم از مجروحان را ندارد. المتوکل در ادامه خواستار بازگشایی فرودگاه صنعا شد و صلیب سرخ و سازمانهای مربوط را به محکوم کردن این جنایات زشت فراخواند.
* ائتلاف سعودی منکر حمله به زندان صعده شد
به رغم گزارش سازمانهای بینالمللی درباره جان باختن بیش از 70 نفر در پی حمله ائتلاف سعودی به یک زندان در شمال غرب یمن، سخنگوی ائتلاف منکر این حمله شد. «ترکی المالکی» سخنگوی ائتلاف سعودی صبح دیروز بیانیهای در ارتباط با حمله جنگندههای سعودی به زندان صعده (شمال غرب یمن) صادر کرد. بنا بر گزارش خبرگزاری رسمی عربستان سعودی (واس)، ترکی المالکی اظهار داشت ائتلاف گزارش «برخی رسانهها» درباره حمله به یک زندان در استان صعده را دنبال کرده است. به رغم گزارش سازمانهای بینالمللی درباره کشته و زخمی شدن دهها نفر در حمله ائتلاف، المالکی مدعی شد گزارش رسانهها درباره حمله ائتلاف به یکی از زندانهای استان صعده یمن «نادرست است». سخنگوی ائتلاف سعودی در این باره ادعا کرد: «ادعای قربانی شدن زندانیان موجود در زندان و ادعاهای حوثیها نادرست است». این ادعا در حالی مطرح میشود که کمیته بینالمللی صلیب سرخ روز گذشته رسما اعلام کرد در پی حمله به یک زندان یمن بیش از ۱۰۰ نفر کشته و زخمی شدهاند. نکته قابل توجه اینکه این مقام نظامی پیش از این با انتشار بخشی از یک فیلم مستند درباره حمله آمریکا به عراق در سال 2003 آن را به عنوان فیلم گرفته شده از صنایع موشکی یمنیها معرفی کرده بود. این گاف بزرگ با تمسخر فعالان شبکههای اجتماعی و منتقدان سعودی مواجه شد.
* انتقاد از سکوت سازمان ملل در این حادثه
بر اساس گزارش شبکه «المسیره»، استاندار صعده نیز در کنفرانس خبری مذکور گفت سازمان ملل و سازمانهای مربوط مسؤول گزارش کشتار اخیر ائتلاف سعودی در این زندان هستند. وی افزود: زندانیان این زندان قربانی سکوت سازمان ملل و سازمانهای بینالمللی شدند. نمایندگان سازمانهای جامعه مدنی یمن نیز در این کنفرانس اعلام کردند کمیته صلیب سرخ ۳ روز قبل از انجام این جنایت توسط ائتلاف سعودی از زندان مذکور بازدید کرده بود. سازمان ملل مختصات این زندان را به دست ائتلاف رساند تا مورد هدف قرار نگیرد اما ائتلاف سعودی اهمیتی نداد.
* سخنگوی نیروهای مسلح یمن: شرکتهای خارجی زودتر امارات را ترک کنند
سخنگوی نیروهای مسلح یمن به دنبال حملات وحشیانه ائتلاف سعودی - اماراتی به زندان مرکزی صعده که بیش از 80 کشته و دهها زخمی بر جا گذاشت، گفت امارات کشور ناامنی است و شرکتهای خارجی این کشور را ترک کنند. سرتیپ یحیی سریع، سخنگوی نیروهای مسلح یمن در بیانیهای علیه ائتلاف سعودی بویژه امارات عربی متحده نوشت: «بعد از جنایاتی که هواپیماهای ائتلاف سعودی، آمریکایی - اماراتی در حق مردم عزیز ما مرتکب شدند، ما به شرکتهای خارجی در کشور حقیر و کوچک امارات توصیه میکنیم این کشور کوچک را ترک کنند، زیرا آنها در کشور کوچک ناامن سرمایهگذاری میکنند و تا زمانی که حاکمان این کشور کوچک به حملات خود به کشور ما ادامه میدهند، ناامن خواهد بود».
***
فرار آمریکاییها به پناهگاه در پی عملیات توفان یمن
پس از حمله موشکی و پهپادی ارتش یمن به ابوظبی، سخنگوی نیروهای سنتکام خبر داد نیروهای آمریکایی به علت حمله احتمالی ارتش یمن به امارات در پناهگاهها مخفی شده بودند. بنا بر گزارش پایگاه خبری شبکه «سیانان»، «ویلیام اوربان» سخنگوی سنتکام گفت نیروهای آمریکایی مستقر در امارات به علت حمله موشکی و پهپادی روز دوشنبه نیروهای صنعا مجبور به پناه گرفتن در پناهگاهها شدند. سخنگوی سنتکام اضافه کرد نیروهای آمریکا در پایگاه هوایی «الظفره» در ابوظبی ساعت ۹:۰۱ شب به وقت محلی حدود ۳۰ دقیقه در وضعیت آمادهباش بودند. اوربان در ادامه افزود اعلام وضعیت آمادهباش بنا بر یک تهدید محتمل بوده که در این حالت، خلبانها امکان استفاده از پناهگاهها را داشتند. اوربان میگوید تمام امور در وضعیت آمادهباش «به صورت حرفهای و با نظم» انجام شده است. به گفته او، ساعت ۹:۲۷ دقیقه به خلبانها دستور داده شد تجهیزات محافظتی ظرف 5 دقیقه آماده باشد که این وضعیت به مدت ۲۴ ساعت ادامه یافت. روز دوشنبه هفته گذشته پس از هشدارهای مکرر صنعا به ابوظبی درباره مداخله در امور داخلی یمن و تلاش برای تنشزایی در این کشور، رسانههای اماراتی خبر دادند نقاطی در این کشور هدف حمله پهپادی قرار گرفته است.
ارسال به دوستان
پیروزی تیم ملی هندبال ایران مقابل عراق
مقتدر در گام دوم
شاگردان «مانوئل مونتایا فرناندز» در جریان مسابقات هندبال قهرمانی مردان آسیا مقابل عراق به برتری رسیدند. ملیپوشان هندبال ایران در نخستین بازی خود از مرحله دوم مسابقات هندبال قهرمانی آسیا در عربستان، مقابل عراق به میدان رفتند. این بازی که در نیمه دوم پایاپای پیش رفت، در نهایت با نتیجه ۲۸ بر ۲۵ به سود ایران به پایان رسید. نیمه اول این بازی ۱۶ بر ۱۲ به سود ملیپوشان هندبال ایران به پایان رسید. محمد سیاوشی کل ۲ نیمه درون دروازه ایران قرار داشت و سیوهای خوبی را به نمایش گذاشت. تیم ملی هندبال ایران در مرحله گروهی این مسابقات با هند، استرالیا و عربستان همگروه بود که با برد مقابل همه حریفانش به عنوان سرگروه به مرحله اصلی راه یافت. شاگردان مانوئل در مرحله اصلی با عراق، کویت و بحرین همگروه هستند. ملیپوشان ایران باید دوشنبه ۴ بهمن از ساعت ۱۴:۳۰ مقابل تیم ملی کویت به میدان بروند. امیدرضا سرپوشی، محمد سیاوشی، علی رحیمیکازرونی، مجتبی حیدرپور، محمدرضا کاظمی، یونس آثاری، محمد کیانی، محمدعلی قاسمی، یاسین کبیریانجو، کیارش طاهری، محمد غلامی، سجاد استکی، سیدمهدی موسوی، مهرداد صمصامی، شهاب صادقزاده، حسین جهانی، جلال کیانی، پویا نوروزینژاد، محمدرضا اورعی و احسان ابویی نفرات اعزامی به این مسابقات هستند. مانوئل مونتایا فرناندز هدایت تیم ملی ایران را به عهده دارد. همچنین کیوان صادقی به عنوان مدیر فنی، محسن طاهری و مسعود ظهرابی به عنوان مربی، فرید علیمرادی مربی دروازهبانان، علی بخشی به عنوان کارشناس تغذیه و تراپیست و ناصر سلیمی به عنوان آنالیزور و سرپرست تیم اعضای کادر فنی تیم ملی هندبال ایران را تشکیل میدهند. بیستمین دوره رقابتهای هندبال قهرمانی مردان آسیا و انتخابی مسابقات جهانی لهستان ۲۰۲۳ از ۲۸ دی تا ۱۱ بهمن به میزبانی عربستان با حضور ۱۶ تیم در ۴ گروه در حال برگزاری است. ۵ تیم اول این مسابقات جواز حضور در مسابقات جهانی لهستان را کسب خواهند کرد. تیم ملی ژاپن به دلیل ابتلای برخی بازیکنانش به اُمیکرون از حضور در این مسابقات انصراف داد. ارسال به دوستان
میزان استقبال از دوز سوم واکسن کرونا تنها 20 درصد است
بیاعتنایی به سپر بلا
هر چند مدتی است آمار روزانه جانباختگان ناشی از کرونا در کشور کاهشی شده و به زیر 50 نفر در یک شبانهروز رسیده است اما برخلاف آن، آمار مبتلایان به این بیماری طی 2 هفته اخیر مسیر صعودی با شیبی تند را در پیش گرفته است که به گفته کارشناسان حوزه بهداشت افزایش شمار مبتلایان به کرونا موجب خواهد شد آمار جانباختگان کرونا نیز تا حدودی روند افزایشی را در پیش گیرد. رشد آمار مبتلایان به کرونا در کشور در حالی است که این روزها ویروس جهشیافته اُمیکرون در سراسر کشور پخش شده و در حال گسترش است و خیلیها را گرفتار کرده است. در چنین شرایطی اما متاسفانه میزان رعایت پروتکلهای بهداشتی کاهش یافته و به زیر 50 درصد رسیده است که این موضوع میتواند شیوع این بیماری را در کشور تشدید کند. روابط عمومی وزارت بهداشت دیروز اعلام کرد، طی یک شبانهروز ۳۵۰۳ بیمار جدید مبتلا به کرونا در کشور شناسایی شدند و ۳۰ بیمار نیز جان خود را از دست دادند. بر این اساس از ظهر روز جمعه تا ظهر شنبه، ۳ هزار و ۵۰۳ بیمار جدید مبتلا به «کووید-۱۹» در کشور شناسایی و ۴۲۶ نفر از آنها بستری شدند. از سویی متاسفانه در طول این مدت ۳۰ بیمار «کووید-۱۹» جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری به ۱۳۲ هزار و ۲۰۲ نفر رسید. خوشبختانه تاکنون ۶ میلیون و ۷۸ هزار و ۲۴ نفر از بیماران بهبود یافته یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند. از سویی یکهزار و ۲۱۶ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-۱۹» در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستانها تحت مراقبت قرار دارند. به گفته وزارت بهداشت، تاکنون ۵۳ میلیون و ۵۱۷ هزار نفر در کشور موفق شدهاند ۲ دوز واکسن کرونا را تزریق کنند. بنا بر اعلام مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت، تاکنون ۶۰ میلیون و ۴۶۵ هزار و ۴۵۲ نفر در کشور دوز اول، ۵۳ میلیون و ۵۱۷ هزار و ۵۷۳ نفر دوز دوم و ۱۴ میلیون و ۲۶۹ هزار و ۷۹۹ نفر دوز سوم واکسن کرونا را تزریق کردهاند و مجموع واکسنهای تزریق شده در کشور به ۱۲۸ میلیون و ۲۵۲ هزار و ۸۲۴ دوز رسیده است.
* میزان استقبال از دوز سوم واکسن تنها 20 درصد است
با آنکه اُمیکرون برای شیوع گسترده در کشور خیز برداشته است و کارشناسان حوزه بهداشت راهکار مقابله با این بیماری را علاوه بر خودمراقبتی، تکمیل واکسیناسیون میدانند اما متاسفانه هنوز برخیها هستند که نسبت به تزریق دوز سوم سهلانگاری میکنند. در همین باره استاندار تهران گفت: مبادی ورودی تهران از این پس با نظارت بیشتری رصد میشود و قرار شد در فرودگاه امام خمینی(ره) نیز شاهد انجام تستهای مجدد از برخی مسافران باشیم تا مشکلی برای مردم در کشور به وجود نیاید. محسن منصوری در حاشیه جلسه ستاد کرونای استان تهران، در جمع خبرنگاران اظهار کرد: میزان مرگومیر و بستریها در پی ابتلا به کرونا افزایش نیافته است. وی افزود: مقرر شده سن واکسیناسیون کودکان که از ۱۲ سال شروع میشود کاهش یابد و تزریق واکسن برای سنین زیر۱۲ سال صورت بگیرد، البته این اختیاری است و خانوادههای کودکان باید رضایت بدهند. درباره جنس واکسن و نوع آن نیز وزارت بهداشت و کمیته علمی کرونا اعلام خواهند کرد. استاندار تهران به اهمیت دوز سوم واکسن کرونا اشاره کرد و گفت: تزریق دوز سوم و بوستر واکسن در کشور بسیار دارای حائز اهمیت است، از این رو میطلبد تا مردم مشارکت بیشتری در این میان داشته باشند. تاکنون تنها ۲۰ درصد مردم از دوز سوم استقبال کردهاند، این در حالی است که دوز نخست را ۹۰ درصد مردم تزریق کرده بودند. وی درباره بازگشایی مدارس تهران خاطرنشان کرد: بازگشاییها در تهران کمتر از سایر استانها صورت گرفته و قرار است این موضوع در دستور کار قرار بگیرد و حداکثر بازگشایی با رعایت پروتکلهای بهداشتی صورت بگیرد.
* آغاز واکسیناسیون کرونا برای سنین ۵ تا ۱۱ سال
سرپرست مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت پیرو مصوبات ستاد ملی کرونا گفت: ستاد مصوب کرد واکسیناسیون گروه سنی ۵ تا ۱۱ سال در سراسر کشور به صورت پلکانی و با رضایت والدین آغاز شود. محمد هاشمی درباره مصوبات پیشنهادی جهت تصویب در ستاد ملی کرونا به ریاست رئیسجمهور در روز اول بهمن ۱۴۰۰ عنوان کرد: بر این اساس، با توجه به لزوم آمادگی کامل مراکز درمانی مقابله با کرونا، اجرای ماده ۲۷ قانون جمعیت مبنی بر بهکارگیری خانمهای پزشک دارای فرزند در محل سکونت به مدت ۶ ماه به تعویق میافتد و مطابق روال قبلی وزارت بهداشت خدمت میکنند. وی افزود: همچنین ستاد مصوب کرد که واکسیناسیون گروه سنی ۵ تا 12 سال در سراسر کشور به صورت پلکانی و با رضایت والدین آغاز شود. سرپرست مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت بیان کرد: فعالیت مدارس نیز به قوت خود باقی بوده و تعطیل نیستند و چنانچه ستاد ملی کرونا تصمیمات جدید اتخاذ کند، اعلام خواهد شد. ارزیابی دقیق میزان گردش اُمیکرون در کشور دشوار است، برخی صاحبنظران این میزان را حدود ۳۰ درصد برمیشمارند و احتمال اینکه بزودی به ۴۰ درصد هم برسد، دور از ذهن نمیدانند. وی افزود: میزان واکسیناسیون دوز سوم به عنوان راهکاری مطمئن در برابر کرونا هنوز به سطح مطلوبی نرسیده است.
***
افزایش ابتلا و بستری کودکان زیر ۱۰ سال
فرمانده عملیات مقابله با کرونا در استان تهران با تأکید بر لزوم تزریق دوز سوم واکسن کرونا، در عین حال از افزایش ابتلا و بستری کودکان زیر ۱۰ سال به علت این بیماری خبر داد. علیرضا زالی گفت: روند رو به رشد مراجعان سرپایی و سرپاییهای مثبت که به عنوان یکی از زودرسترین شاخصها قلمداد میشود، باید مورد توجه قرار گیرد. معمولا بین ۱۰ تا ۱۴ روز بین افزایش بیماران سرپایی و بستریها فاصله وجود دارد که البته این موضوع در سویه اُمیکرون متفاوت است. وی ادامه داد: شرایط موجود شکننده قلمداد میشود، لذا نباید آمار ایستایی فوتی ما را گول بزند. بیتردید باید اُمیکرون را جدی بگیریم، چرا که با تأخیر تغییرات به ما منتقل میشود، بر همین اساس باید بحثهای مراقبتی بویژه رعایت شیوهنامههای بهداشتی را مد نظر قرار دهیم. وی تأکید کرد: بیتردید تکمیل واکسیناسیون کادر اداری و کودکان بالای ۱۲ سال و تزریق دوز سوم میتواند تأثیر بسیاری داشته باشد. در تهران و کشور میزان ابتلا و بستری کودکان زیر ۱۰ سال افزایش داشته که باید مورد توجه جدی قرار گیرد.
ارسال به دوستان
موبایل با ۸/۱ میلیارد دلار واردات در ۶ ماه ابتدایی سال جاری رتبه اول اقلام وارداتی کشور را کسب کرد
موبایل، ارز برترین کالای کشور!
وحید ضیایی*: اعلام ممنوعیت واردات گوشیهای تلفن همراه بالای 600 دلار در سال آینده و تکذیب سریع این خبر از سوی مسؤولان گمرک، بار دیگر موضوع گوشیهای گرانقیمت و لوکس را در فضای مجازی داغ کرد. عدهای پس از انتشار این خبر، با انتقاد شدید از این تصمیم اعتقاد داشتند این اخبار تنها با انگیزه نوسانگیری دلالان و ایجاد التهاب در بازار موبایل منتشر میشود. البته این افراد احتمالا شناختی از عملکرد تجارت خارجی کشور در سالهای اخیر ندارند، چرا که با توجه به میزان واردات گوشی تلفن همراه در 3 سال گذشته، این کالا با اختلاف در صدر کالاهای وارداتی جا خوش کرده است.
بر اساس اعلام گمرک ایران، در نیمه ابتدایی سال 1400، ارزش واردات «گوشی تلفن همراه» به کشور به بیش از 8/1 میلیارد دلار رسیده و از این حیث، رتبه نخست اقلام عمده وارداتی به کشور را به خود اختصاص داده است. جالب است بدانید رتبههای دوم و سوم اقلام عمده وارداتی کشور «ذرت دامی» و «دانه سویا» (از جمله کالاهای اساسی) بوده که مجموع ارزش آنها به ترتیب حدود 5/1 میلیارد دلار و ۹۸۵ میلیون دلار بوده است.
هر چند افزایش واردات رسمی تلفن همراه در سالهای اخیر بیش از هر چیز نشانگر موفقیت حاکمیت در کاهش قاچاق این کالا به کشور است اما از زاویهای دیگر، منابع ارزی اختصاص یافته به این کالا سالانه به طرز غیرقابل کنترلی در حال افزایش است؛ این در حالی است که کارشناسان اقتصادی معتقدند بویژه در شرایط تحریمی که منابع ارزی در دسترس به طرز قابل توجهی کاهش مییابد، «اولویتبندی اقلام مورد نیاز کشور» و «ایجاد محدودیت برای ورود کالاهای لوکس» ضروری است و لزوم انجام این اقدامات به نوعی ریشه در اصل اقتصادی تخصیص بهینه منابع محدود دارد. به همین دلیل، از سال 97 همزمان با خروج آمریکا از برجام، به منظور مدیریت منابع ارزی، واردات بخش قابل توجهی از کالاها نظیر خودرو، لوازم خانگی و پوشاک به کشور ممنوع شده است.
بررسیها نشان میدهد حدود 30 درصد مجموع ارز تخصیصیافته به واردات گوشی تلفن همراه، صرف خرید گوشیهای بالای 600 دلار شده اما با صرف این هزینه تنها 6 درصد از نیاز بازار تلفن همراه تأمین شده است که با توجه به قیمت بالای این گوشیها، خریداران آن احتمالا قشر مرفه جامعه محسوب میشوند.
در طول 3 سال اخیر بیش از 2 میلیون دستگاه موبایل بالای 600 دلار مجموعا به ارزش بیش از 3/2 میلیارد دلار وارد کشور شده که در این میان، برند اپل سهم قابل توجهی را به خود اختصاص داده است؛ نکته جالبتر اینکه بیش از 50درصد این مبلغ یعنی حدود 3/1 میلیارد دلار از مجموع واردات گوشیهای بالای 600 دلار دقیقا پس از تذکر صریح رهبری (جلسه با هیات دولت در شهریورماه 1399) مبنی بر جلوگیری از واردات کالاهای لوکس به عنوان یکی از موانع جهش تولید در کشور بوده است.
به رغم اینکه برخی رسانهها در مقاطع زمانی مختلف به طور ویژه به این مساله پرداختهاند اما هنوز هم مسؤولان دولتی پاسخ شفافی درباره چرایی اختصاص این مقدار از منابع ارزی به واردات یک کالای گرانقیمت و غیرضروری ارائه نمیدهند. البته سال گذشته وزارت صمت در پاسخ به انتقادات درباره چرایی افزایش روزافزون واردات گوشیهای لوکس به کشور اعلام کرد بر اساس مصوبه مجلس در لایحه بودجه 1400، تعرفه گمرکی واردات گوشیهای بالای 600 دلار از 5 درصد به 12 درصد افزایش یافته و اقدامات لازم برای جلوگیری از واردات بیرویه در این زمینه انجام شده است اما شواهد نشان میدهد اجرایی شدن این تصمیم در سال جاری نیز به هیچوجه نتوانسته مانع افزایش هزینههای ارزی ناشی از واردات موبایل لوکس شود و میزان واردات این گوشیها در 9 ماهه ابتدایی امسال با افزایش 35 درصدی به یک میلیارد دلار رسیده است.
با وجود این شرایط اما در لایحه بودجه 1401 حتی تصمیم سال گذشته مبنی بر افزایش تعرفه واردات گوشیهای لوکس نیز تکرار نشده و با این حساب، میزان تعرفه مجددا از 12 درصد به همان 5 درصد سابق کاهش مییابد. احتمالا نمایندگان مجلس دلیل این تصمیم را تغییر نرخ تسعیر ارز برای احتساب حقوق گمرکی عنوان میکنند؛ به عبارت دیگر تعرفه 5 درصدی قرار است از سال آینده با نرخ ارز نیمایی (حدود 27 هزار تومانی) محاسبه شود، نه با نرخ 4200 تومانی. این در حالی است که افزایش نرخ ارز محاسباتی گمرک قرار است برای تمام کالاهای وارداتی اجرایی شود و اساساً به جلوگیری از واردات کالاهای لوکس به کشور ارتباطی ندارد، به عبارت دیگر کالاهای لوکس نیز قرار است به همان میزانی که سایر کالاها دچار افزایش قیمت میشوند، گران شوند. علاوه بر این، تجربه سال گذشته نشان داد قدرت خرید بالای طبقه مرفه جامعه، مانع اثرگذاری این قبیل تصمیمات میشود. با در نظر گرفتن مجموع نکات بیان شده، ضروری است به منظور استفاده بهینه از منابع ارزی، میزان تعرفه واردات گوشیهای لوکس به شکل بازدارندهای افزایش یابد.
* پژوهشگر اقتصاد
ارسال به دوستان
نگاهی به افزایش تحرکات سیاست خارجی کشورمان در هفتههای اخیر
زمان ابتکار و فرصتشناسی
یونس مولایی: در هفتههای اخیر شاهد تعدد اخبار مربوط به حوزه سیاست خارجی در فضای خبری و سیاسی کشور بودیم. بخشی از این اخبار بلاشک مربوط به گمانهزنیها و حواشی مربوط به ادامه مذاکرات ایران و 1+4 در وین بود؛ مذاکراتی که البته پیش از روی کار آمدن دولت سیزدهم آغاز شده بود و پس از وقفهای چندماهه از اوایل آذرماه پی گرفته شد. البته توجه جامعه ایران به سرنوشت پرونده هستهای کشورمان در یک دهه گذشته باعث شده مذاکرات وین که با موضوع بازگشت آمریکا به برجام دنبال میشود، بیش از سایر موضوعات مربوط به عرصه سیاست خارجی از سوی افکار عمومی پی گرفته شود. با این حال مذاکرات وین تنها رخداد سیاست خارجی کشورمان نبوده و 2 سفر دیگر همزمان با این مذاکرات نشان از روزهای شلوغ دیپلماسی ایران داشت.
سفر وزیر امور خارجه کشورمان به پکن و دیدار با همتای چینی آن هم در میانه مذاکرات واجد اهمیتی مضاعف بود. در این میان اما اعلام خبر آغاز اجرایی شدن قرارداد همکاری 25 ساله ایران و چین نشاندهنده تسریع و تعمیق روابط میان تهران و پکن بود. فارغ از مواهب همکاری بلندمدت با چین به عنوان یکی از قدرتهای حال حاضر جهان و پیوند خوردن منافع مشترک میان 2 کشور که میتواند سرمنشأ بهرهمندیهای اقتصادی و تکنولوژیک باشد، تقویت روابط تهران و پکن به عنوان عاملی در تضعیف نظام تحریمی غرب مساله مهمی بود که رسانههای خارجی بیش از رسانههای داخلی به آن توجه کردند. تلاش آمریکا در ماههای گذشته همزمان با آغاز مذاکرات میان ایران و 1+4 برای منصرف کردن چین از خرید نفت که در نهایت نیز به موفقیت نرسید، نشان از تاثیر این متغیر در آینده روابط ایران با غرب بویژه آمریکا دارد. به زبان سادهتر تا زمانی که رابطه میان ایران و چین رو به جلو باشد، ضرب تحریمهای غرب لاجرم تضعیف شده و این تاثیرگذاری فشار اقتصادی به عنوان مهمترین اهرم غرب برای مانعسازی در برابر پیشرفتهای ایران را میکاهد. در چنین فضایی عقد قرارداد همکاری 25 ساله و چشمانداز روشن روابط تهران و پکن به عنوان پادتن زهر تحریمی آمریکا، قدرت چانهزنی ایران در مواجهه با فشارهای غرب را نیز افزایش داده و به توازنبخشی در سیاست خارجی کشورمان کمک خواهد کرد. از همین رو سفر حسین امیرعبداللهیان به پکن را میتوان از جهات مختلف به عنوان یک گام عملی به سمت تقویت قدرت خارجی کشورمان و بهرهگیری حداکثری از فرصت تقویت تعاملات با چین به حساب آورد.
اما دیگر سفری که به فاصله چند روز پس از اعلام آغاز اجرایی شدن قرارداد همکاری ایران با چین خبرساز شد سفر 2روزه حجتالاسلام سیدابراهیم رئیسی به مسکو و دیدار و گفتوگوی 3 ساعته با ولادیمیر پوتین، همتای روس وی بود؛ دیداری که در یک ماه گذشته و پس از انتشار خبر این سفر با گمانهزنیهای مختلفی در رسانههای بینالمللی مواجه شده بود. گسترش تعاملات نظامی و خرید جنگندههای پیشرفته سوخو35 مهمترین گمانهای بود که در این زمینه مورد توجه قرار گرفت اما در کنار اینها حرکت برای تدوین سند جامع همکاریهای ایران و روسیه و گسترش تعاملات اقتصادی با مکانیسمی برای بیاثر کردن تحریمهای آمریکا از دیگر موضوعاتی بود که مورد اشاره قرار گرفت. با این حال سفر 2 روزه رئیسجمهور کشورمان به روسیه نشان از عزم جدی دولت سیزدهم برای بالفعل کردن ظرفیتهای بالقوهای بود که در 8 سال گذشته مورد غفلت قرار گرفته بود. رئیسی که پیش از این در 2 سفر خارجی قبلی خود به دوشنبه و عشقآباد خوشخبر بود و با عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای و عقد قرارداد انتقال گاز از ترکمنستان به جمهوری آذربایجان به تهران بازگشته بود، پس از بازگشت از روسیه نیز خبر از تقویت مناسبات اقتصادی تهران و مسکو داد و اظهار داشت: در حوزه مسائل تجاری بر رفع موانع تجاری و جهش تجارت بین ۲ کشور توافق شد. در حال حاضر سطح تعاملات تجاری بین ۲ کشور قابل قبول نیست، لذا ۲ کشور توافق کردند در گام اول تعاملات تجاری فیمابین را به ۱۰ میلیارد دلار در سال افزایش دهند. وزیر امور خارجه نیز که رئیسجمهور را در این سفر همراهی میکرد درباره نتایج سفر به مسکو گفت: توسعه همکاریهای تجاری ۲ کشور، گسترش همکاریهای بلندمدت و رفع برخی موانع از جمله ضعف زیرساختها، منابع مالی و سرمایهگذاری و تلاش برای بیاثر کردن تحریمهای بینالمللی علیه ۲ کشور، به طور جدی در دستور کار قرار گرفته است.
در کنار 2 سفر چین و روسیه، اخبار مربوط به تلاش ایران برای کاستن از تاثیر تحریمها بر وضعیت اقتصادی کشور از دیگر اخبار مربوط به حوزه سیاست خارجی بود که در مهمترین مورد آن دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان در توئیتی خطاب به طرفهای غربی نوشت: «فروش نفت ایران و بازگشت پول آن به شرایط مناسب و غیرقابل بازگشتی رسیده است. نمیشود برای امتیازگیری، قول رفع تحریمی را داد که بیاثر شده است». پیگیری سیاست خنثیسازی تحریمها و حرکت به سمت حداکثری کردن تعاملات خارجی کشورمان، آن هم در شرایطی که مذاکرات ایران و 1+4 در وین پیگیری میشود نشان از عزم دولت جدید برای عبور از رویه منفعلانه دولت روحانی در مواجهه با تحریمهای آمریکا دارد. به بیان دیگر اگر در دوره روحانی همزمان با مذاکرات دائما پالس ورشکستگی داخلی در صورت شکست مذاکرات از سمت مقامات دولتی تکرار میشد و طرف مقابل را در موضع قدرت قرار میداد، این بار دولت با صراحت هرچه تمامتر نیاز طرف مقابل را برای بازگشت به توافق هستهای سال 2015 به دولتهای غربی یادآور میشود.
* عبور از مکانیسم دفاعی منفعلانه
حرکت به سمت سیاست خارجی مبتکر و فرصتشناس، مهمترین اهرمی است که در کنار افزایش قدرت داخلی میتواند به تهدیدزدایی خارجی کمک کند.
تجربه تاریخی و عبرتآموز روحانی بار دیگر این گزاره را ثابت کرد توجیه انفعال به بهانه تنشزدایی نهتنها به کاسته شدن از تنشها منتهی نمیشود که طرف غربی را برای تهاجم بیشتر نیز تشویق میکند. فرصتسوزی 8ساله در تقویت و اصلاح ساختار داخلی و کاستن از ضرب تحریمها باعث شد تا مردم کشورمان در سالهای گذشته بیشترین فشار اقتصادی ممکن را تحمل کنند و طرف آمریکایی نیز با ایمان به اثربخشی تحریمهای خود سیاست هجومی را در پیش گیرد. در این شرایط عبور از این انفعال زیانبار و حرکت به سمت سیاست خارجی فعال، توازنبخش و هجومی در کنار تدبیر برای کاستن از ضرب تحریمها میتواند امکانهای ایران را در مواجهه با تهدیدها بیشتر کند.
رویکرد «مقاومت فعال» و افزایش توان بازدارندگی به موازات پابرجا ماندن تحریمها میتواند به سرافرازی دولت سیزدهم در آزمون سخت سیاست خارجی کمک کند. در این مسیر شناسایی صحیح فرصتهای خارجی در کنار افزایش بهرهوری داخلی میتواند دیپلماسی عزتمندانه و مبتکرانهای را در مواجهه با فشارهای غرب پی گیرد. در این میان البته جریان غربگرا نیز از تمام ابزارهای تبلیغاتی خود برای فشار به دولت استفاده خواهد کرد. از همین رو لزوم ارتباطگیری با افکار عمومی و تبیین صحیح رویکرد تهدیدزدا در سیاست خارجی به عنوان پیششرطی مهم باید مورد توجه قرار بگیرد.
ارسال به دوستان
توافق موقت ممنوع!
تهران برخی ادعاهای مطرحشده توسط منابع آمریکایی درباره توافق موقت در وین را رد و اعلام کرد به دنبال دستیابی
به توافقی پایدار و قابل اتکاست
گروه سیاسی: در حالی که این روزها اخبار پیرامون مذاکرات هستهای در وین حول و حوش آمریکاییها و مواضع دولت بایدن چرخ میزند، تهران برخی ادعاهای مطرحشده توسط منابع آمریکایی درباره توافق موقت در وین را رد کرد.
به گزارش «وطنامروز»، یک منبع نزدیک به مذاکرات به فارس گفت در حال حاضر به هیچوجه موضوع توافق موقت در مذاکرات وین مطرح نیست و هیأت ایرانی بر دستیابی به توافقی پایدار و قطعی متمرکز است. منبع ایرانی همچنین در واکنش به گزارشهایی درباره طرح توافق موقت در وین، به تسنیم گفت: همانطور که بارها اعلام شده، طرح توافق موقت هرگز در دستور کار ایران نبوده است و تیم ایرانی همچنان بهدنبال دستیابی به توافقی پایدار و قابل اتکاست. وی تصریح کرد: توافق موقت همچنان در دستور کار تیم ایرانی نیست.
واکنش منابع ایرانی نزدیک به تیم مذاکرهکننده در وین در حالی است که شبکه آمریکایی «انبیسی نیوز» به نقل از ۲ نفر از مقامهای ارشد آمریکا از جمله یک مقام کنگره و یک مقام سابق آمریکایی و ۴ منبع آگاه از مذاکرات وین، مدعی شد روسیه در هفتههای اخیر به عنوان بخشی از تلاش برای احیای برجام، درباره یک توافق موقت احتمالی هستهای با ایران گفتوگو کرده است که شامل رفع محدود تحریمها در قبال وضع مجدد برخی محدودیتها بر فعالیتهای هستهای ایران میشود.
این شبکه آمریکایی گزارش کرد منابع آگاه - که نامی از آنها نبرده است- گفتهاند ایالاتمتحده از پیشنهاد روسیه به ایران آگاه بوده است. طبق این گزارش، بهرغم آنکه مقامهای مذکور و افراد آگاه از این بحثها، گفتهاند مذاکرات روسیه با ایران درباره توافق موقت هستهای با اطلاع آمریکا انجام شده است اما مقامهای ارشد دولت بایدن از پیشنهاد روسیه به ایران درباره توافق موقت هستهای ابراز بیاطلاعی کردند. این گزارش در حالی منتشر شده است که نمایندگی دائم ایران در سازمان ملل روز جمعه اعلام کرد تهران خواهان توافق موقت نیست و آنطور که در «انبیسی نیوز» آمده است، ایران تاکنون ارائه هر گونه پیشنهاد درباره توافق موقت هستهای از سوی روسیه را تأیید نکرده است.
طبق گزارش شبکه انبیسی نیوز، یکی از مقامهای ارشد دولت بایدن گفته است طرح توافق موقت هستهای مورد بحث جدی قرار ندارد. وی در این باره گفت: «گرچه ما نمیتوانیم درباره هرگونه بحثهایی که احتمالا بین روسیه و ایران صورت گرفته، صحبت کنیم اما در این مرحله اطمینان داریم چنین ترتیبات موقتی به طور جدی مورد بحث قرار نمیگیرد». مقام ارشد دولت بایدن در ادامه افزود: «درباره توافق موقت، ما در مطبوعات در این باره حرف نمیزنیم و درباره ادعاهای خاص درباره مذاکرات اظهارنظر نمیکنیم. جدول زمانی ما بر اساس ارزیابی فنی از برنامه هستهای ایران و نه یک ساعت زمانی است». طبق این گزارش، دولت روسیه تاکنون به درخواستها برای اظهارنظر درباره این خبر پاسخ نداده است. انبیسی مدعی شده است طبق یکی از پیشنویسهای توافق موقت که مقامهای آمریکایی و منابع آگاه مدعی آن شدهاند، روسیه به ایران پیشنهاد داده تهران ملزم به توقف غنیسازی اورانیوم تا غنای ۶۰ درصد شود و ذخایر فعلی اورانیوم ۶۰ درصد را کنار بگذارد و احتمالا این مساله از طریق صادرات این اورانیوم به روسیه امکانپذیر است و ظاهرا یکسری محدودیتهای دیگر برای ایران وضع شده است و ایران در قبال این محدودیتها، به یک میلیارد دلار از درآمدهای نفتی خود که در حسابهای بانکیاش در کرهجنوبی است، دسترسی پیدا میکند. طبق این گزارش، ۲ مقام آمریکایی از جمله یک مقام کنگره آمریکا مدعی شدهاند بحثها میان روسیه و ایران در حاشیه گفتوگوهای رسمی در وین صورت گرفته است.
* سردرگم مثل دولت بایدن
مذاکرات کمیسیون برجام برای تعیینتکلیف توافق هستهای سال 2015، در فضایی دور هشتم خود را سپری میکند که طی روزهای گذشته مقامات آمریکایی مواضع ضدونقیضی درباره برجام و مذاکرات هتل کوبورگ اتخاذ کردهاند؛ جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا در روز یکساله شدن دولتش اگرچه از حصول برخی پیشرفتها در وین صحبت کرد اما در عین حال آنتونی بلینکن، وزیر خارجه دولت بایدن در گفتوگوی تلویزیونی با برنامه «Pod Save the World» به صراحت بیان کرد کشورش نمیتواند ضمانتهای مورد خواست تهران مبنی بر اینکه واشنگتن در صورت توافق مجدد دوباره زیر میز نزند و از آن خارج نشود را بدهد. بلینکن در این باره گفت: «در نظام [حکومتی] ما، نمیتوان چنین ضمانت سخت و سریعی فراهم کرد. رئیسجمهور بایدن میتواند با قاطعیت بگوید تا زمانی که ایران به توافق پایبند باشد، در کسوت رئیسجمهور چه کاری انجام خواهد داد یا چه کاری انجام نخواهد داد اما ما نمیتوانیم رؤسای جمهوری بعدی را [به انجام کاری] ملزم کنیم. این موضوعی است که درباره آن صحبت میکنیم».
بر این اساس است که باید این موضع منبع ایرانی نزدیک به تیم مذاکرهکننده را که تهران به دنبال دستیابی به توافقی پایدار و قابل اتکاست، در پاسخ به گفتههای تونی بلینکن ارزیابی و فهم کرد. بر آمریکاییها پوشیده نیست که دولت بایدن در مقطع کنونی و در مواجهه با وضعیت رو به جلوی برنامه هستهای ایران و پیشرفتهای هستهای که ساعت به ساعت بر ابعاد آن اضافه میشود، بویژه غنیسازی 60 درصدی اورانیوم در یک وضعیت اضطراری قرار دارد. از یک سو دموکراتها برای پیروزی در انتخابات پیش روی کنگره به توافق با ایران نیاز دارند اما از طرف دیگر به خاطر موانع داخلی از تضمینهایی که باید در وین بدهند طفره میروند، ضمن آنکه اهرم فشار قابل توجهی هم برای فشار بر ایران در دسترس باقی نمانده است. از این رو است که تیم سیاست خارجی بایدن طی هفتههای گذشته سخت مشغول نکوهش ترامپ به خاطر تصمیم نسنجیده در خروج از برجام است. بنابراین اولویت کاخ سفید مهار قدرت فعلی هستهای ایران با توقف غنیسازی 60 درصد است، به همین خاطر از نگاه واشنگتن یک توافق موقت که بتواند این امر را حاصل کرده و همزمان برای آمریکا زمان بخرد و مخالفان سرسخت در داخل آمریکا را ساکت کند، شاید مطلوب تلقی شود؛ چه اینکه گزاره «زمان علیه آمریکا» از پربسامدترین کلیدواژههایی است که در رسانههای این کشور درباره وضعیت جاری هستهای ایران به کار میرود.
* تغییر در تیم مذاکرهکننده آمریکا؟
2 منبع آگاه در گفتوگو با «انبیسی نیوز» اعلام کردند تیم مذاکرهکننده آمریکا در وین تغییر کرده و «ریچارد نفیو» این تیم مذاکراتی را ترک کرده است تا یک نقش متفاوت را در وزارت خارجه آمریکا بر عهده بگیرد. منابع آگاه افزودند: ریچارد نفیو و رابرت مالی، فرستاده ویژه آمریکا در امور ایران بر سر مسیر مذاکرات وین اختلاف نظر داشتهاند. یک مقام وزارت خارجه آمریکا نیز گفت: ریچارد نفیو نقش مهمی در تیم مذاکراتی آمریکا داشته و حدود یک سال در این تیم خدمت کرده است. وی همچنان در وزارت خارجه آمریکا باقی خواهد ماند. نفیو در دولت باراک اوباما، رئیسجمهور اسبق آمریکا در وزارت خارجه آمریکا حضور داشت و بخشی از تیمی بود که به تصویب 4 قطعنامه (1797، 1747، 1803، 1929) در شورای امنیت علیه ایران کمک کرد.
او سال 2013 به تیم مذاکرهکننده هستهای آمریکا پیوست و سرپرستی کارشناسان مسائل تحریمی در این تیم را بر عهده گرفت. از نفیو به جهت نقشی که در همین دوران در طراحی شبکه تحریمها علیه ایران داشته است به عنوان یکی از اصلیترین معماران شبکه تحریمهای ضدایران یاد میشود.
***
نفتالی بنت: مأموریت اصلی اسرائیل ضربه زدن به ایران است
نخستوزیر رژیم صهیونیستی بار دیگر با تکرار اتهامات علیه جمهوری اسلامی، هدف اصلی رژیم صهیونیستی را ضربه زدن به ایران بیان کرد. بنا بر گزارش وبگاه «میدل ایست مانیتور»، «نفتالی بنت» طی سخنرانی در نشست ستاد کل نیروهای جنگی رژیم صهیونیستی تصریح کرد مأموریت اصلی رژیم صهیونیستی آسیب جدی زدن به جمهوری اسلامی و گروههای مقاومت در منطقه از جمله حزبالله، حماس و دیگر گروههای مقاومت در منطقه غرب آسیا است. نخستوزیر رژیم صهیونیستی هفته گذشته نیز به مذاکرات وین پرداخت و با بیان این ادعا که «میتوان در پایان توافق خوبی داشت و البته که ما معیارها را میدانیم»، افزود: «آیا در شرایط فعلی انتظار میرود که این اتفاق بیفتد؟ خیر، چون باید موضع قویتری [علیه ایران] اتخاذ شود».
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|