|
تحریم نفتی روسیه باعث شده آمریکا برای تأمین نفت خود وارد تعامل با دولت قانونی ونزوئلا شود
دست آمریکا به دامان مادورو
گروه بینالملل: حدود ۳ سال قبل (فوریه 2019) پس از اعلام نتایج انتخابات ریاستجمهوری سال 2018 در ونزوئلا، ایالاتمتحده آمریکا، اتحادیه اروپایی و برخی کشورهای متحد غرب از جمله برزیل و کانادا در اقدامی همسو با یکدیگر ریاستجمهوری «نیکلاس مادورو» رئیسجمهور وقت و فعلی ونزوئلا را نامعتبر اعلام کردند. در عین حال این کشورها با تایید پیروزی «خوان گوایدو»، رقیب مادورو در انتخابات، وی را به عنوان رئیسجمهور موقت شناسایی کردند. این وضعیت تا جایی پیش رفت که در ماه مه همان سال دولت آمریکا از امکانسنجی مداخله نظامی در ونزوئلا به نفع گوایدو و علیه دولت وقت خبر داد. هر چند یک سال بعد اتحادیه اروپایی از موضع خود عقبنشینی کرد اما ایالاتمتحده آمریکا حتی پس از انتخابات ریاستجمهوری 2020 این کشور و تغییر دولت از موضع خود عقبنشینی نکرد. در همین راستا دولت بایدن سوم فوریه 2021 بار دیگر بر شناسایی خوان گوایدو، رهبر مخالفان به عنوان رئیسجمهور قانونی ونزوئلا تاکید و مذاکره با نیکلاس مادورو را رد کرد و او را «دیکتاتور» خواند و خواستار «برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه» شد. در عین حال ند پرایس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در همان ماه در توضیحی مشروح درباره سیاست جو بایدن درباره ونزوئلا گفت: «رئیسجمهور بایدن از زمان روی کار آمدن در 20 ژانویه، یکی از اهداف اصلی خود را «هدف قرار دادن مقامات رژیم ونزوئلا و نزدیکان آنها در فساد و نقض حقوق بشر» عنوان کرده است». او تاکید کرد: «این نشان میدهد دولت جدید بهرغم ناکامی در مجبور کردن مادورو به کنارهگیری از قدرت، میتواند به نوعی به کمپین تحریمهای دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا پایبند باشد». اکنون در شرایطی که نزدیک به یک سال از این اعلام موضع دولت بایدن میگذرد، اخبار روزهای اخیر درباره مذاکرات هیات نمایندگی آمریکا با نیکلاس مادورو در کاخ ریاستجمهوری ونزوئلا، مواضع 3 سال اخیر دولت آمریکا در قبال این کشور را در ذهن تحلیلگران برجسته کرده و چرخش مواضع سیاست خارجی آمریکا را به سوالی جدی در افکار عمومی تبدیل کرده است.
با این حال مادورو روز دوشنبه در یک سخنرانی تلویزیونی که از رسانههای دولتی پخش شد، گفت: «شنبهشب گذشته (5 مارس) هیاتی از دولت ایالات متحده آمریکا وارد ونزوئلا شد، من آنها را اینجا در کاخ ریاستجمهوری پذیرفتم». وی افزود: «ما جلسهای داشتیم، میتوانم آن را محترمانه و بسیار دیپلماتیک توصیف کنم». کاخ سفید نیز با تایید خبر ملاقات روز دوشنبه اعلام کرد: «هدف از این سفر بحث درباره تعدادی از موضوعات از جمله «امنیت انرژی» و پرونده شهروندان آمریکایی که در زندان ونزوئلا هستند بوده است». این دیدار در حالی انجام شد که واشنگتن به دنبال منزوی کردن روسیه به دلیل تهاجم نظامی این کشور به اوکراین است. از سوی دیگر مادورو که ایالات متحده روابط خود را با او در سال 2019 قطع کرد، از جمله شخصیتهای بینالمللی است که به ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه درباره «حمایت قوی» خود از او اطمینان داده است. مادورو روز 21 فوریه پیش از حمله نظامی روسیه به اوکراین گفت: «ونزوئلا حمایت کامل خود از پوتین و روسیه را اعلام میکند. ما برای دفاع از اهداف شجاعانه و عادلانه جهان بیش از پیش متحد خواهیم شد». علاوه بر این رؤسایجمهور ونزوئلا و روسیه 4 روز قبل از سفر هیات آمریکایی به کاراکاس (اول مارس) در تماسی تلفنی درباره افزایش مشارکت استراتژیک بین روسیه و ونزوئلا گفتوگو کردند.
* تزویر آمریکا در برقراری رابطه با ونزوئلا
با این حال به نظر میرسد دولت آمریکا قصد دارد با وجود روابط مستحکم روسیه و ونزوئلا شانس خود را درباره همکاری این کشور آمریکایی لاتین با آمریکا و غرب در کاهش فشار ناشی از تحریم روسیه و تاثیر آن بر بازار انرژی که منجر به افزایش قیمت سوخت شده است امتحان کند. طی 2 هفته اخیر در پی اعلام تحریمهای بیسابقه علیه روسیه قیمت نفت سیر صعودی به خود گرفته است. از عصر سهشنبه (8 مارس) نیز در پی اعلام «ممنوعیت واردات نفت و گاز از روسیه به آمریکا» از سوی بایدن قیمت بنزین در جایگاههای سوخت به عدد تاریخی هر لیتر 5 دلار رسید. اگرچه بایدن در نطق خود درباره این تصمیم گفته بود «تصمیم ما برای ممنوعیت واردات نفت و گاز روسیه بدون هزینه در ایالات متحده نخواهد بود، با این حال ما هر کاری را که لازم باشد برای کاهش تاثیر تحریمهای آمریکا بر روسیه انجام خواهیم داد» اما درخواست آمریکا از ونزوئلا نقطه عطفی در این عرصه است. خبرگزاری افه دیروز در گزارشی نوشت: «دولت آمریکا اطمینان داده است که سیاستش در قبال ونزوئلا تغییر نکرده است». در این گزارش آمده است «ویکتوریا نولاند» معاون وزیر خارجه آمریکا در امور سیاسی با حضور در کمیته روابط خارجی سنای آمریکا تصریح کرد: «هدف از دیدار هیات بلندپایه آمریکایی با مادورو، علاوه بر صحبت درباره «امنیت انرژی» و رسیدگی به وضعیت ۶مدیر سابق شرکت سیتگو (شرکت تابعه شرکت نفت دولتی ونزوئلا) که در ونزوئلا بازداشت هستند، مساله گفتوگوی دولت با مخالفان بود».
«جن ساکی» سخنگوی کاخ سفید نیز روز سهشنبه به خبرنگاران گفت: هدف از سفر مقامات دولتی به ونزوئلا گفتوگو درباره گسترهای از مسائل از جمله انرژی و امنیت انرژی بود. وی افزود این هیات همچنین درباره سلامت برخی آمریکاییهای زندانی در ونزوئلا با مقامات این کشور به گفتوگو پرداخته است. جن ساکی تاکید کرد مذاکرات انرژی و سرنوشت این زندانیان آمریکایی ۲ مسیر و گفتوگوی جداگانه است. این در حالی است که بایدن با انتقاد هر ۲ حزب جمهوریخواه و دموکرات درباره احتمال امضای قراردادهای نفتی جدید با عربستان سعودی، ونزوئلا و حتی ایران برای جبران از دست دادن نفت روسیه مواجه شده است.
با این حال خبرگزاری رویترز به نقل از منابع آگاه نوشت اولویت آمریکا در مذاکره با ونزوئلا مساله تامین امنیت انرژی و ارسال مستقیم نفت از این کشور به آمریکا بود. رویترز در این باره نوشت: «۲ تن از افراد نزدیک به این موضوع گفتهاند مقامات آمریکایی به ونزوئلا اعلام کردهاند در ازای کاهش تحریمهای تجاری، ونزوئلا بخشی از نفت خود را به آمریکا صادر کند». بر اساس گزارش رویترز، «مقامات آمریکایی به صراحت اعلام کردند اولویت آنها تأمین منابع مورد نیاز برای آمریکاست و هر گونه کاهش تحریمها مشروط به ارسال مستقیم نفت ونزوئلا به آمریکا خواهد بود».
* درماندگی نفتی آمریکا
اگرچه روز گذشته اقدام دولت ونزوئلا در آزاد کردن دستکم ۲ شهروند آمریکایی زندانی در این کشور از سوی رسانههای غربی به عنوان گامی در مسیر حسننیت تلقی شد اما گزارشها نشان میدهد مذاکرات میان واشنگتن و کاراکاس درباره تامین انرژی پیشرفت چندانی نداشته است. بنا به گزارش رویترز، واشنگتن در تلاش بود «نیکلاس مادورو» رئیسجمهور ونزوئلا را به پایان دادن اتحادش با «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهور روسیه متقاعد کند اما با خواسته «حداکثری» از سوی ونزوئلا مواجه شده است. روزنامه نیویورکتایمز نیز با اشاره به سفر انجام شده، گزارش داد: دولت بایدن اقداماتش را برای دور کردن متحدان روسیه از مسکو در بحبوحه جنگ در اوکراین افزایش داده است. این گزارش میافزاید واشنگتن معتقد است اگر بنبست فعلی با روسیه گسترش یابد، آمریکای لاتین میتواند تهدیدات امنیتی برای آمریکا به همراه داشته باشد. واشنگتن تلاش داشته از فرصت ایجاد شده در بحران اوکراین استفاده کند و برنامههای مدنظر خود را در میان کشورهای آمریکای لاتین پیاده کند تا بدین ترتیب بتواند متحدان روسیه را از این کشور دور کند. در همین راستا رئیسجمهور ونزوئلا روز سهشنبه تاکید کرد «علاقهمند است درخواست آمریکا را برای از سرگیری مذاکرات با مخالفانش به عنوان گام اول برای برداشته شدن تحریمهای آمریکا که سالهاست بر این کشور عضو اوپک اعمال شده، بپذیرد». این اعلام موضع به منزله عدم توافق اولیه کاراکاس با واشنگتن بر سر انتقال نفت و تامین امنیت انرژی در آمریکاست. به عبارت دیگر مادورو درخواست آمریکا مبنی بر کاهش تحریم در قبال ارسال نفت را در شرایط فعلی زیادهخواهی میداند.
* آمریکا و ابرقدرتی که دیگر نیست
نزدیک به یک دهه است کارشناسان و اندیشمندان روابط بینالملل به اشکال مختلف از پایان دوران نظم تکقطبی و هژمونی آمریکا سخن میگویند. یکی از آخرین این اظهارنظرها مربوط به فرانسیس فوکویاماست که ژانویه امسال گفته بود «دوران شکوفایی هژمونی آمریکا حتی 20 سال هم طول نکشید. این دوران از فروپاشی دیوار برلین در سال 1989 تا بحران مالی سالهای 2007 تا 2009 بود». شاید وضعیت کنونی آمریکا در نحوه درخواست از برخی متحدان سنتی در منطقه غرب آسیا یا حرکت به سمت همکاری با دولت ونزوئلا برای جبران کسری منابع انرژی یکی از بهترین شاهدمثالها برای این مدعا باشد. هر چند نمیتوان به طور قطع گفت نظم آمریکایی جهان به طور کامل از بین رفته اما واقعیت این است که جهان در حال گذار و نظم حاکم بر روابط بینالملل در شرایط اخیر نشاندهنده ضعف جدی آمریکا در پیشبرد اهداف خود در جایگاه یک ابرقدرت است. به بیان دیگر میتوان از مجموع اقدامات ایالات متحده در دهه اخیر اینطور برداشت کرد که این کشور از جایگاه «ابرقدرت» به یک «قدرت بزرگ جهانی» تنزل کرده است، چرا که دیگر این کشور توانایی تنظیم روابط بینالملل به شکلی را که پیش از این در جایگاه یک هژمون از آن برخوردار بود، حتی در منطقه آمریکای لاتین که از آن به عنوان «حیاط خلوت آمریکا» یاد میشود، ندارد.
***
والاستریت ژورنال: بنسلمان و بنزاید تماس تلفنی بایدن را بیپاسخ گذاشتند
علاوه بر ونزوئلا، کاخ سفید در هفتههای اخیر در صدد برقراری تماسهایی میان بایدن با مقامات ارشد عربستان و امارات برآمده اما این تلاشها بینتیجه مانده است. نشریه آمریکایی «والاستریت ژورنال» دیروز در گزارشی اختصاصی خبر داد ولیعهد عربستان و ولیعهد امارات حاضر به گفتوگو با رئیسجمهوری آمریکا درباره بحران اوکراین نشدهاند. این نشریه در گزارش خود به نقل از مقاماتی در خاورمیانه و آمریکا خبر داد کاخ سفید در هفتههای اخیر در صدد برقراری تماسهایی میان بایدن و مقامات ارشد عربستان و امارات برآمده اما این تلاشها بینتیجه مانده است. این گزارش افزوده هدف بایدن از این تماسها گفتوگو درباره بحران اوکراین و مهار قیمت نفت در بازارهای جهانی بوده است. بر اساس این گزارش، «محمد بنسلمان» ولیعهد عربستان و «محمد بنزاید» ولیعهد ابوظبی حاضر به گفتوگو با جو بایدن نشدهاند. «والاستریت ژورنال» افزود: این در حالی است که مقامات عربستان و امارات اخیرا بر انتقادهای علنی خود از سیاست آمریکا افزودهاند. انتشار این گزارش بازتاب گستردهای در آمریکا داشت. هر چند عصر دیروز رسانهها خبر دادند «عبدالله بنزاید آلنهیان» وزیر خارجه امارات با «آنتونی بلینکن» همتای آمریکایی خود تلفنی گفتوگو کرد اما واقعیت روابط طرفین چنانکه سفیر امارات در آمریکا نیز پیش از این گفته بود، همراه با چالش است. «محمد بنسلمان» ولیعهد سعودی نیز در مصاحبه اخیرش با مجله آمریکایی «آتلانتیک» اینگونه نشان داد که به رئیسجمهور آمریکا اهمیتی نمیدهد و گفت نظر بایدن برای او مهم نیست.
ارسال به دوستان
همزمان با سفر اسحاق هرتزوگ به ترکیه، مردم این کشور پرچم رژیم صهیونیستی را آتش زدند
نقاب اردوغان افتاد
«اسحاق هرتزوگ» رئیس رژیم صهیونیستی دیروز فلسطین اشغالی را برای سفر چند روزه به ترکیه ترک کرد؛ این نخستین سفر یک مقام صهیونیست به ترکیه از سال ۲۰۰۸ است. هرتزوگ طی اظهاراتی در فرودگاه پیش از پرواز به ترکیه گفت: «روابط بین اسرائیل و ترکیه دچار فراز و فرودهایی بوده است [ولی] ما میدانیم این [روابط] را چطور بسازیم تا در عمل و احترام متقابل تجلی پیدا کند». به نوشته رسانههای صهیونیستی، وی در این باره توضیح داد: «مطمئنا وقتی نظم جهانی تضعیف میشود، خوب و درست است که مشارکت و ثبات در منطقه ما باقی بماند. همه [با ترکیه] موافق نیستند، این رابطه در سالهای اخیر لحظات سادهای نداشته است». رئیس رژیم صهیونیستی اضافه کرد: «روابط اسرائیل و ترکیه مهم است. شاید ما درباره همه چیز توافق نداشته باشیم ولی سعی خواهیم کرد رابطه را بازسازی کنیم». همزمان با سفر رئیس رژیم صهیونیستی به ترکیه، مردم این کشور پرچم رژیم صهیونیستی را آتش زدند. معترضان ترکیهای همچنین سهشنبهشب پرچم رژیم اسرائیل نصب شده در جاده فرودگاه آنکارا را پایین کشیده و آتش زدند و پرچم فلسطین را به جای آن نصب کردند. بر این اساس موجی از اعتراضات و محکومیتها در این کشور در این باره به راه افتاد.
«عبدالقادر کارادومان» نماینده مجلس ترکیه و رئیس شاخه جوانان حزب سعادت در توئیتی در واکنش به سفر رئیس رژیم صهیونیستی به ترکیه نوشت: پرچمها[ی رژیم صهیونیستی] پاره شدند و پرچمهای باشکوه فلسطین جایگزین آن شدند. اسرائیل در سرزمینهای مسلمان جایی ندارد.
با این حال هرتزوگ صبح دیروز در صفحه توئیتر خود نوشت: «اکنون به همراه همسرم میشال برای بازدید از ترکیه به دعوت رئیسجمهور رجب طیب اردوغان پرواز میکنم که این مضاف بر گفتوگوهایی است که از زمان ورود من به ریاست [اسرائیل] برقرار کردیم. پلها و روابط با ترکیه یک منفعت اسرائیلی و منطقهای است. امیدوارم این دیدار منجر به گفتوگوی عمیقتری بین ترکیه و اسرائیل شود». پیش از این نیز هیأت متشکل از مقامهای ارشد ترکیهای که به فلسطین اشغالی سفر کرده، با رئیس رژیم صهیونیستی و دیگر مقامات این رژیم دیدار و رایزنی داشتند. رئیسجمهور ترکیه چندی قبل با مثبت توصیف کردن سفر رئیس رژیم صهیونیستی به این کشور، مدعی شد این امر به بهبود روابط آنکارا-تلآویو کمک میکند. اردوغان همچنین با بیان اینکه سفر هرتزوگ به ترکیه در اوایل ماه فوریه انجام میشود، مدعی شده بود با این سفر مرحله جدیدی در روابط ۲ طرف آغاز خواهد شد.
این اظهارات اردوغان در شرایطی مطرح شده است که در هفتههای اخیر کرانه باختری و بویژه محلههای شیخ جراح و باب العامود در قدس شرقی صحنه جنایات رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان است. همچنین هنوز خانوادههای فلسطینی که تابستان امسال بر اثر بمباران منازلشان در غزه از سوی جنگندههای صهیونیستها عزیزان خود را از دست دادهاند داغدار این جنایت هستند. با این حساب میتوان مدعی شد سفر رئیس رژیم صهیونیستی به ترکیه به منزله افتادن نقاب فلسطیندوستی اردوغان و فرو کردن خنجر در قلب ساکنان فلسطین است. روزنامه «حریت» ترکیه بتازگی مدعی شد آنکارا حدود یک سال و نیم است که مذاکراتی محرمانه با تعدادی از کشورهای منطقه انجام میدهد که شاید هدف از آن پیدا کردن محل اقامت جدید برای اعضای حماس باشد. در ادامه این گزارش آمده بود آنکارا به اطلاع حماس رسانده که اعضای نظامی این جنبش در ترکیه نخواهند ماند و ترکیه کمک نظامی به حماس نمیکند اما فعالیتهای سیاسی حماس در این کشور ادامه پیدا خواهد کرد.
ترکیه و رژیم صهیونیستی از مه ۲۰۱۸ - بعد از اینکه آنکارا به بهانه افزایش حملات صهیونیستها به نوار غزه و تصمیم «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا برای انتقال سفارتخانه از تلآویو به قدس اشغالی، سفیر اسرائیل را اخراج کرد - به صورت متقابل سفیر نداشتند.
ارسال به دوستان
فیفا رسماً تیم ملی فوتبال روسیه را از جامجهانی 2022 حذف کرد
ضربه نهایی سیاسیها
علی رستمی: سیاست فیفا درباره روسیه بسیار هوشمندانه بود. این نهاد که همیشه سعی میکرد پشت شعار توخالی «جدایی ورزش از سیاست» پنهان شود، برای حذف تیم ملی فوتبال روسیه از جامجهانی گام به گام جلو رفت. ابتدا عنوان کرد تیم ملی این کشور نباید با پرچم و نماد روسیه ظاهر شود، سپس میزبانی را از آنها گرفت، در مرحله بعد به واسطه فشار لهستان و دیگر متحدان غرب، مدعی شد تا اطلاع ثانوی روسیه حق حضور در بازیهای مقدماتی جامجهانی را ندارد و دست آخر شامگاه سهشنبه رودربایستی را کنار گذاشت و در گام نهایی عملا تیم ملی فوتبال روسیه را از جامجهانی 2022 قطر حذف کرد. این اتفاق نشان میدهد اگر پای منافع سیاسی و همچنین فشار غربیها در میان باشد، اتفاقا فیفا نه تنها سیاست را با ورزش قاطی میکند که از قضا در انجام این کار، بسیار هوشمندانه و سیاستمدارانه عمل میکند.
با اعلام فیفا، روسیه از حضور در جامجهانی قطر محروم شد. چندی پیش بود که روسیه به خاک کشور اوکراین حمله کرد و از آن زمان تا به حال این جنگ به تیتر اصلی خبرگزاریهای دنیا تبدیل شده و به طور کلی جهان را تحت تأثیر قرار داده است.
در این میان سازمانهای ورزشی و فرهنگی هم اقداماتی را انجام دادند تا روسیه را به عنوان تنبیه حمله پوتین به اوکراین، تبدیل به یک منزوی ورزشی و فرهنگی کنند. از جمله فینال لیگ قهرمانان فوتبال اروپا در ماه مه از سنپترزبورگ به پاریس منتقل شد و مسابقات جایزه بزرگ فرمول یک که برای سپتامبر در سوچی برنامهریزی شده بود، لغو شد؛ همچنین چندین و چند محرومیت دیگر که همچنان ادامه دارد. از طرفی روسیه قرار بود در مرحله پلیآف جامجهانی فوتبال مقابل لهستان به میدان برود. با این حال فدراسیون فوتبال لهستان و پس از آن سوئد و جمهوری چک اعلام کردند حاضر نیستند با این تیم روبهرو شوند. فیفا ابتدا به دنبال این بود در کمال آرامش این موضوع را حلوفصل کند و اعلام کرد بازیهای روسیه در زمین بیطرف برگزار میشود و این تیم نمیتواند با نام کشور خود به میدان برود اما بعد از اعلام این تصمیم، حملات زیادی به این نهاد شد تا اینکه چندی پیش به شکل رسمی اعلام شد همه تیمهای ملی و باشگاهی روسیه از حضور در همه رقابتها محروم شدهاند و در نهایت فیفا تصمیم نهایی خود را درباره تیم ملی بزرگسالان روسیه اتخاذ و طی بیانیهای اعلام کرد این کشور از حضور در رقابتهای پلیآف جامجهانی محروم شد. به این ترتیب لهستان که اعلام کرده بود مقابل روسیه به میدان نمیرود، به شکل مستقیم راهی دیدار نهایی پلیآف شد تا این جنگ یک شوک جدید به روسها و ورزش این کشور وارد کرده باشد. در بیانیه فیفا در این زمینه آمده است: «3 مارس 2022 اتحادیه فوتبال اوکراین به فیفا نامه نوشت و درخواست کرد مسابقات مقدماتی به دلیل عدم امکان سازماندهی سفر و تمرین تیم در شرایط فعلی، تغییر کند. پس از مشورت با یوفا و 4 انجمن عضو شرکتکننده در مسیر A پلیآف مقدماتی اروپا، به اتفاق آرا در راستای روحیه همبستگی با پذیرش این درخواست موافقت شد. بازی بین اسکاتلند و اوکراین که ابتدا برای 24 مارس 2022 برنامهریزی شده بود، اکنون به پنجره ژوئن موکول خواهد شد و در نتیجه، بازی بین برندگان اسکاتلند - اوکراین و ولز- اتریش نیز به همان زمان موکول خواهد شد. همچنین توافق شد بازی بین ولز و اتریش طبق برنامه در 24 مارس 2022 باقی بماند. برنامههای جایگزین برای تیمهای آسیبدیده در پنجره مارس توسط طرفهای مربوط در حال بررسی است. به طور مشابه، جزئیات بازیهای تغییر زمان یافته در زمان مقرر اعلام میشود و تقویم مسابقات ملی ژوئن یک بار برای تیمهای مربوط تطبیق داده میشود. این جزئیات نهایی شده است».
ارسال به دوستان
استراتژی توسعه صنعتی لازمه تحول
امیرحسین موسوی: نزدیک 6 ماه از عمر دولت سیزدهم سپری شده و تیم اقتصادی دولت، تحقق رشد اقتصادی را به عنوان یکی از اهداف اصلی خود از ابتدای فعالیت در دستور کار قرار داده است. یکی از پیشنیازهای رشد اقتصادی، توسعه صنعت کشور است. توسعه صنعت نیز باید در قالب برنامه مشخص و لازمالاجرا تدوین شود. در واقع ضروری است دولت برای رشد اقتصادی، استراتژی توسعه صنعتی و راهبرد مشخصی برای صنعت کشور تهیه کند و از تجربیات توسعه کشورهای توسعهیافته استفاده کند.
بتازگی سند تحول دولت سیزدهم منتشر شده که خطمشیهای اصلی دولت را در حوزههای مختلف مشخص کرده است.
عزم دولت سیزدهم در تدوین سند تحول جای تقدیر دارد و نشان از توجه دولت به ضرورت برنامهریزی و سیاستگذاری در قالب کلانایدهای است تا به پیشرفت کشور منجر شود. اما جدا از این موضوع که نفس تهیه سند بالادستی، برای تغییر ریل سیاستگذاری کشور اقدام رو به جلویی است، وجود تفکر واحد و خط فکری مشخص، الزامی است که در صورت عدم رعایت این اصل، اجرای سند با مشکل روبهرو خواهد شد. یکی از چالشهایی که در برخی بخشهای اقتصادی سند تحول تدوین دیده میشود، وجود تعارضاتی در سیاستهای اتخاذشده است؛ این اتفاق به نظر میرسد ناشی از برونسپاری تهیه هر بخش از سند به یک تیم مجزای کارشناسی است که رویکرد واحدی در سیاستورزی ندارند. در واقع اندیشکدهها و پژوهشکدههای مختلف رویکردهای متفاوتی در برابر سیاستهای اقتصادی دارند که نمیتوان نظرات کارشناسی آنها را در یک قالب گنجاند. از دیگر چالشهایی که سند تحول تدوینشده با آن مواجه است، کلنگر نبودن سند است و بشدت درگیر برخی جزئیات شده است. به عنوان مثال سند تحول در بخش حقیقی اقتصاد باید بتواند مسیر ارتباط صنایع مختلف را تدوین کند، در حالی که در برخی اجزای سند تحول این مساله رعایت نشده است و در ویرایشهای آتی، باید به این موضوع توجه ویژهای شود.
بخش اقتصادی سند تحول باید مجموعهای از جهتگیریهای بلندمدت دولت را تعیین کند که در بعد خارجی چارچوب و نحوه ارتباط بخش صنعت کشور با اقتصاد جهانی را تعریف کند و در بعد داخلی نیز به طور غیرمستقیم بر اختصاص منابع بین صنایع یا گروههای صاحبنفوذ جامعه اثر بگذارد.
در این راستا هر ترکیبی از سیاستهای اقتصاد کلان، سیاستهای صنعتی و ساختار تولید را باید به کار برد که در نهایت نحوه ارتباط کشور با اقتصاد بینالمللی را تعیین کند و بتواند منجر به تحقق الگوی خاصی از تولید شود. این اتفاق در بخش اقتصادی سند تحول بهطور جدی رعایت نشده که دولت میتواند در قالب پیوستهایی این الگو را برقرار سازد.
در پایان باید گفت کشور از فقدان استراتژی توسعه صنعتی رنج میبرد؛ صنعت کشور به عنوان بخش حقیقی اقتصاد راهبرد مشخصی ندارد و سند تحول هر چند تلاش کرده است این نگاه را داشته باشد اما قطعا کافی نیست و دولت - یا به بیان دیگر وزارت صمت - باید وظیفه خود را در تهیه و تدوین استراتژی توسعه صنعتی کشور انجام دهد تا با عزمی که در بدنه دولت برای تغییر ریل سیاستگذاری کشور وجود دارد، شاهد توسعه ایران باشیم.
ارسال به دوستان
اجرای قانون و برخورد قاطع با تخلفات ساختوساز از حریم رودخانهها به فضاهای شهری رسید
پل پالادیوم تخریب شد
مهدی جابری : پل معروف و جنجالی پالادیوم بعد از 4 سال بلاتکلیفی و «اما و اگر» بالاخره روز گذشته با رای نهایی دستگاه قضا و اقدام شهرداری تهران تخریب شد تا روند مقابله با ساختوسازهای غیرمجاز وارد مرحلهای جدید و امیدبخش شود.
به گزارش «وطنامروز»، پس از آنکه در ماههای اخیر شاهد تخریب ویلاها و بناهای غیرمجاز حاشیه رودخانه کرج توسط قوه قضائیه و بدون توجه به جایگاه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مالکان آنها بودیم، صبح روز گذشته رای قطعی ماده ۱۰۰ شهرداری تهران برای جمعآوری تخلفات مجتمع تجاری پالادیوم اجرایی شد تا برای صاحبان ثروت و قدرت اقتصادی یک خط و نشان بزرگ و پررنگ کشیده شود.
با اجرای حکم تخریب پل غیرقانونی پالادیوم، اکنون باید منتظر صدور و اجرای حکمهای تخریب برای ساختوسازهای ریزتر و درشتتر از پالادیوم باشیم تا متخلفان بدانند که از این به بعد نمیتوانند قوانین را با پرداخت پول و خسارت دور بزنند!
* حواشی پالادیوم در سالهای قبل
دیماه 1398 یعنی بیش از ۲ سال قبل بود که رئیس وقت کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران از احتمال قطعی شدن توافق اعضای کمیسیون ماده ۱۰۰ با مالک پالادیوم برای حفظ تونل و پل غیرقانونی این پاساژ خبر داد و گفت: اعتقاد ما این است که مالک مرتکب تخلف محرز شده و ماده 100 باید هر چه زودتر برای تخریب این سازهها اقدام کند اما با گذشت ۲ سال (از 1396 به بعد) هنوز تکلیف قطعی این ماجرا روشن نشده است!
بنا به گفته او، اصل ساخت این پاساژ مشکل دارد چرا که زمین آن باغ بوده اما دیوان عدالت اداری رای شورا مبنی بر باغ بودن را ابطال میکند و این درست نیست که مالکی برای افزایش ارزش افزوده ملکش تونلی از زیر خیابان و پلی بر فراز خیابان ایجاد کند. رئیس وقت اداره کل امور اجرایی کمیسیون ماده 100 در واکنش به این اظهارنظر گفت: کمیسیونهای ماده 100 شهرداری براساس قانون صرفا مرجع صدور رای هستند. این کمیسیونها چه در ارسال پرونده و چه در اجرای رای صادرشده هیچ دخالتی ندارند. درباره پالادیوم، مدتی است که در حال بررسی این پرونده هستیم و هنوز به نتیجه نرسیدهایم تا رأی صادر کنیم!
بعد از این اظهارنظر بود که رئیس وقت کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران بار دیگر در صحن شورا به تعلل صدور رای واکنش نشان داد و طی تذکری اظهار داشت: معاونت قضایی دادستان کل کشور چندین بار به شورا و شهرداری درباره این تخلف نامه نوشته است، همچنین در کمیسیون ماده 100 به این تخلفات رسیدگی شده، مشاور وزیر راه سابق نیز نسبت به آن هشدار داده، سازمان بازرسی شهرداری تهران گزارش کاملی از تخلفات تهیه کرده است و رأی بدوی این مجتمع صادر شده اما با رایزنی مالک و شهرداری منطقه، تلاش میشود رأی تجدیدنظر به تأخیر بیفتد!
با این حال حمید موسوی، شهردار وقت منطقه یک در واکنش به شائبه توافق شهرداری منطقه با مالک پالادیوم گفت: درباره پالادیوم نه تصمیم به توافق داریم و نه اقدام به توافق کرده و نه حتی مالک تقاضای توافق داشته است؛ هر چند باید بگویم شهرداری منطقه یک، در مقامی نیست که مایل بودن یا نبودنش برای توافق، تاثیری در حکم قضایی داشته باشد اما ای کاش مقداری از حساسیت این روزها درباره پالادیوم، در زمان ساخت و تخلف وجود داشت تا به این نقطه نمیرسیدیم.
* تخریب پل غیرقانونی در حضور مقامات و شهروندان
به رغم مقاومت 4 ساله و اما و اگرهایی که برای مقابله با پل غیرقانونی پالادیوم وجود داشت، صبح روز گذشته اتفاقی افتاد که دلگرمی شهروندان را مبنی بر مقابله با تخلفات ساختوساز بدون توجه به موقعیت و قدرت سازندگانشان به همراه داشت.
بنا به اعلام ایسنا، حمیدرضا حاجوی، شهردار منطقه یک در این باره گفت: اکنون با حضور محمدحسین جعفری، معاون دادستان تهران، سرپرست دادسرای ناحیه یک (الهیه) و نیروهای اجرائیات، حقوقی، اجرای احکام و عوامل اجرایی ناحیه ۲، جمعآوری ۲ مسیر روگذر و یک مسیر زیرگذر عابر و ماشینرو مجموعه پالادیوم اجرا شد.
وی در جمع ساکنان همجوار این مجتمع و اهالی محلههای زعفرانیه و محمودیه که برای تشکر و قدردانی از اجرای حکم در محل حاضر شده بودند، تصریح کرد: شهرداری منطقه یک خود را مکلف و موظف به اجرای قانون و آرای مقام قضایی دانسته و با ابلاغ رای قطعی کمیسیون ماده ۱۰۰، مطابق قانون و مفاد رای صادره، ترتیب قانونی و اجرایی فنی را برای اجرای دقیق آن بیکم و کاست معمول میدارد و در احقاق حقوق عمومی شهر با کسی تعارف ندارد.
شهردار منطقه یک تهران خاطرنشان کرد: اعضای کمیسیون ماده 100 شهرداری متشکل از نمایندگان وزارت کشور، قوه قضائیه و شورای اسلامی شهر است که بر این اساس تمام جنبههای مختلف و گوناگون اجتماعی، سیاسی و ابعاد مختلف فنی و تکنیکی آن در همه آرای ماده 100 بنا بر تدبیر قانونگذار دیده شده و نکته این است که ۲ بار این کمیسیون نسبت به موضوع پالادیوم ورود داشته و هر ۲ بار هم رای به جمعآوری تخلفات داده است. هر چند تاکنون تعللهایی در این زمینه وجود داشت و شاهد ترک فعل مجموعه مدیریت شهری در سالهای اخیر بودیم ولی امروز اقدام لازم و قانونی انجام شد.
* از جاده چالوس تا پالادیوم
روند مقابله با ساختوسازهای غیرمجاز که با دستور رئیس قوه قضائیه از بناهای حریم رودخانه کرج آغاز شد، این روزها با همراهی دولت و شهرداری تهران وارد فاز جدیدی شده و امیدواری مردم برای مقابله همهجانبه با متخلفان در هر جایگاه و مقامی را به همراه داشته است.
در طول هفتههای اخیر، وزارت فرهنگ، وزارت کشور، وزارت نیرو، بنیاد شهید، نیروی انتظامی، وزارت راهوشهرسازی، کمیته امداد، سازمان حفاظت محیطزیست و چندین دستگاه دیگر با احترام به قانون و در راستای صیانت از حقوق عامه، برای تخریب ساختمانهای غیرمجاز خود در حریم رودخانه کرج همکاری داشتند و مقدمات اجرای قوانین را در کمترین زمان فراهم کردند. این روزها اما قوه قضائیه وارد گام دوم آزادسازی حریم این رودخانه شده و سراغ ویلاها و بناهای شخصی و خصوصی رفته است. از این طرف نیز مدیریت شهری تهران وارد مرحلهای امیدبخش از تعامل با دستگاه قضا شده تا بزودی شاهد تخریب ساختوسازهایی باشیم که سازندگان آنها امیدوار به تبانی و بهاصطلاح «ساختوپاخت» بودند اما اکنون در روند قدرتمند و بدون اغماض قانون گرفتار شدهاند.
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
آمریکا قربانیتحریمهای خود علیه روسیه میشود؟
قیمت هر گالن بنزین در آمریکا به 7 دلار رسید
گروه اقتصادی: سهشنبهشب پس از اعلام ممنوعیت واردات نفت و گاز روسیه توسط جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا، میانگین قیمت بنزین در آمریکا برای دومینبار در چند روز اخیر به بیشترین میزان از سال 2008 رسید و قیمت نفت برنت نیز به بیش از 130 دلار در هر بشکه رسید، هر چند پس از گذشت ساعاتی مجددا وارد کانال 120 دلاری شد. فرمان اجرایی بایدن واردات نفت خام و فرآوردههای نفتی، زغالسنگ و گاز طبیعی مایع از روسیه را ممنوع کرد. همچنین شرکتهای آمریکایی را از سرمایهگذاری در صنعت انرژی روسیه منع میکند.
انگلیس نیز اعلام کرد واردات نفت خود از روسیه را بتدریج متوقف خواهد کرد و به شرکتها تا پایان سال مهلت داده میشود مبادلات خود را با روسیه قطع کنند. کانادا که مقادیر ناچیزی از نفت روسیه را وارد میکند نیز هفته گذشته ممنوعیت مشابهی را اعلام کرده بود.
به رغم تحریم نفت و گاز روسیه توسط آمریکا و انگلیس، این اقدامات به طور کامل نفت روسیه را از بازارهای جهانی حذف نمیکند، چرا که تاکنون کشورهای اروپایی به واسطه وابستگی شدیدی که به انرژی روسیه دارند، با این تحریمها همراهی نکردهاند و همچنین برای فراگیر شدن تحریم نفت و گاز روسیه نیاز است علاوه بر اعمال تحریمهای ثانویه، کشورهایی مانند چین و هند-که بزرگترین خریدار انرژی روسیه هستند- نیز اقدامات مشابهی را اعمال کنند.
* آیا روسیه برای تلافی، ارسال گاز به اروپا را محدود میکند؟
به نظر میرسد روسیه میتواند نفت صادراتی خود را به مقاصد جایگزین بفروشد اما این کشور با آنچه تحلیلگران به عنوان یک «اعتصاب از جانب خریداران» توصیف میکنند، دست و پنجه نرم میکند؛ در واقع شرکتها و کمپانیها از ترس خطرات قانونی یا اعتباری به وجود آمده به واسطه تحریمها، تمایل کمتری به خرید نفت خام روسیه دارند. این تحریمهای خودساخته توسط شرکتها که اکنون با ممنوعیت رسمی از طرف ایالات متحده نیز همراه شده است، همچنان مشکلی جدی برای روسیه است. اگر مسکو نتواند به ارسال محمولههای دیزل و نفتکوره در هر ماه ادامه دهد، میتواند یک اثر دومینویی ایجاد کند، زیرا پالایشگاههای این کشور مجبور به کاهش فعالیتهای خود میشوند و به همین واسطه از دست رفتن تقاضا از سوی پالایشگاههای روسیه ممکن است تولیدکنندگان نفت این کشور را مجبور کند بخشی از تولیدات بالادستی خود را کاهش دهند.
ترس بزرگتر برای بازار نفت ترس از تشدید تنش است. «الکساندر نواک» معاون نخستوزیر روسیه روز دوشنبه هشدار داد روسیه میتواند عرضه گاز از طریق خط لوله «نورد استریم ۱» به آلمان را قطع کند اما هنوز چنین تصمیمی نگرفته است. معاون نخستوزیر روسیه توضیح داد: در رابطه با اتهامات بیاساس علیه روسیه درباره بحران انرژی در اروپا و ممنوعیت پروژه خط لوله گاز «نورد استریم۲»، ما حق داریم تصمیمی مشابه بگیریم و ارسال گاز از طریق خط لوله «نورد استریم ۱» را تحریم کنیم اما تاکنون چنین تصمیمی نگرفتهایم.
پیش از این نواک گفته بود اگر آمریکا و اتحادیه اروپایی واردات نفت از روسیه را ممنوع کنند، قیمت نفت ممکن است به بیش از ۳۰۰ دلار در هر بشکه برسد. نواک در بیانیهای که از تلویزیون دولتی روسیه پخش شد، گفت: کاملا واضح است تحریم نفت روسیه عواقب فاجعهباری برای بازار جهانی به دنبال خواهد داشت. واضح است هر چه بیشتر نفت روسیه از بازارهای جهانی حذف شود، قیمت نفت بالاتر خواهد رفت. عدم قطعیت و شک و تردید نسبت به آینده این احتمال را افزایش داده است که نفت میتواند از رکورد قبلی خود یعنی 147 دلار در هر بشکه در سال 2008 نیز جلو بزند و به نزدیک 200 دلار در هر بشکه برسد.
تحلیلگران بانک آمریکا(Bank of America) میگویند تحریم گسترده نفت روسیه باعث ایجاد شوک عرضهای معادل بحران نفت سال 1979 میشود؛ بحرانی که باعث مشکلات اقتصادی عظیمی در کشورهای غربی شد. آنها معتقدند در چنین سناریویی، قیمت نفت میتواند به طور بالقوه از 200 دلار در هر بشکه نیز فراتر رود.
* بنزین دوباره در آمریکا رکورد زد!
همزمان با تصمیم واشنگتن برای تحریم روسیه در پی وقوع جنگ در اوکراین و اعلام ممنوعیت واردات نفت، گاز و انرژی روسیه به آمریکا، قیمت بنزین برای دومینبار در چند روز اخیر در آمریکا رکورد 14 ساله را شکست و میانگین قیمت بنزین معمولی در این کشور به 4 دلار و 17 سنت رسید.
دادههای انجمن خودروی آمریکا نشان میدهد قیمت متوسط بنزین معمولی در ایالت کالیفرنیا به 5.28 دلار در هر گالن (تقریبا 3.8 لیتر) رسیده، این در حالی است که در زمان مشابه سال گذشته قیمت هر گالن بنزین در این ایالت 3.73 دلار بود.
با توجه به دادههای این انجمن، قیمت هر گالن بنزین معمولی در شهر لسآنجلس هم به 5.37 دلار رسیده است. این قیمت ماه گذشته 4.67 دلار در هر گالن و سال گذشته 3.79 دلار در هر گالن بود. همچنین در برخی ایالتها قیمت بنزین به بیش از ۷ دلار به ازای هر گالن رسیده است.
کارشناسان میگویند جنگ روسیه علیه اوکراین و افزایش تقاضا برای گاز، همراه با کاهش عرضه از جمله عوامل افزایش قیمتهاست و احتمالا با ادامه افزایش قیمتهای نفت خام، قیمت سوخت در آمریکا به روند افزایشی خود ادامه خواهد داد.
حتی پیش از حمله روسیه به اوکراین، قیمت بنزین در آمریکا در واکنش به مسائل زنجیره تامین کالا در همهگیری کرونا و تورم افزایش یافته بود. بر پایه آخرین داده هفتگی اداره اطلاعات انرژی آمریکا ذخایر کلی داخلی بنزین تقریبا با ۵۰۰ هزار بشکه کاهش به ۲۴۶ میلیون بشکه در هفته منتهی به ۲۵ فوریه (۶ اسفند) رسید؛ در حالی که تقاضا برای بنزین از ۸ میلیون و ۶۶۰ هزار بشکه در روز به ۸ میلیون و ۷۴۰ هزار بشکه در روز افزایش یافت.
با وجود اینکه افزایش تقاضا برای بنزین همراه با کاهش کلی عرضه یکی از دلایل افزایش قیمت است؛ افزایش قیمت نفت اصلیترین دلیل افزایش قیمت بنزین به شمار میآید.
* در کوتاهمدت هیچ جایگزینی وجود نخواهد داشت!
ایالات متحده با مصرف 20 میلیون بشکه در روز بزرگترین بازار نفت در جهان است. کل واردات نفت خام و سوخت آمریکا در سال 2021 چیزی حدود 8.5 میلیون بشکه در روز بود که روسیه حدود 8 درصد از آن را به خود اختصاص میداد.
در حالی که عرضه داخلی نفت آمریکا در سالهای اخیر افزایش یافته است، پالایشگاههای این کشور برای فرآوری نفت خام سنگینتر نسبت به پالایشگاههای نفت شیل آمریکا ساخته شدهاند و این پالایشگاهها را مجبور میکند از محصولات نفتی روسیه استفاده کنند تا فعالیتها بخوبی انجام شود. اگر چه حجم از دست رفته به واسطه تحریمها علیه روسیه نسبت به تقاضای کلی نفت ایالات متحده کوچک است اما از دست دادن این ذخایر، عملیات پالایشگاههای ایالات متحده را پیچیده میکند و عرضه بنزین در آمریکا را با مشکل مواجه میکند.
دولت بایدن هفتههاست به دنبال یافتن جایگزینی برای نفت روسیه است. از طرفی تولیدکنندگان داخلی نفت را تشویق به افزایش استخراج کرده و برای افزایش عرضه اوپکپلاس در حال لابی کردن است و در حال گفتوگو با کشورهایی نظیر ونزوئلا برای ورود آنها به بازار انرژی است. آژانس بینالمللی انرژی هم که هفته گذشته آزادسازی 60 میلیون بشکه نفت از ذخایر استراتژیک را اعلام کرد، نشان داد ممکن است عرضههای بیشتری از این ذخایر برای کنترل قیمتها رخ دهد. با این حال واضح است در کوتاهمدت جبران غیبت نفت روسیه در بازارهای جهانی تقریبا غیرممکن است. «اسکات شفیلد» مدیرعامل بزرگترین شرکت نفت شیل آمریکا اعلام کرد اگر نفت و گاز روسیه تحریم شود، قیمت نفت تا 200 دلار در هر بشکه بالا میرود. شفیلد با تاکید بر اینکه ماهها طول میکشد تا صنعت شیل آمریکا افزایش تولید لازم را انجام دهد، هشدار داد آمریکا نمیتواند در سال جاری میلادی محمولههای نفت خام روسیه را جایگزین کند.
ارسال به دوستان
تبعات توقف برنامه هستهای ایران در شرایط غنیسازی اورانیوم 60 درصد با سانتریفیوژهای IR-6 خسارتبارتر از تعطیلی برنامه هستهای در سال 2015 در شرایط غنیسازی 20 درصد با ماشینهای IR-1 است
ساختار هستهای حفظ شود
گروه سیاسی: «تقریبا هیچ»؛ این عبارت ولیالله سیف، مدیر کل بانک مرکزی دولت روحانی در گفتوگو با شبکه تلویزیونی بلومبرگ آمریکا یک سال پس از اجرایی شدن برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) هنوز بخوبی در اذهان باقی مانده است. سیف البته بخوبی با ۲ کلمه دستاورد برجام را برای کشورمان تشریح کرد. حالا که با گذشت 5 سال از گفتن این عبارت توسط رئیس اسبق بانک مرکزی شرایط برای ازسرگیری توافقی که یکبار توسط آمریکا منهدم شده، مهیا شده است، «تقریبا هیچ» میتواند در هیأتی جدید ظاهر شود و نباید تصور کرد این جملهای بود که دیگر مربوط به گذشته است و دورهای را توضیح میدهد که به تاریخ پیوسته است.
به گزارش «وطنامروز»، در شرایطی که این روزها از موعد حصول توافق در وین صحبت میشود و «پیشرفت چشمگیر» در مذاکرات عبارت پربسامد و پرتکرار طرفهای مذاکراتی از توصیف آنچه این روزها در اتاقهای هتل کوبورگ میگذرد، است اما همچنان نوعی تردید درباره سرانجام گفتوگوها دیده میشود که دلیل آن هم عدم تصمیمگیری واشنگتن در پذیرفتن خطوط قرمز ایران است که سرعت گفتوگوها را با کندی مواجه کرده است. در این میان پیامدهای جهانی تهاجم روسیه به اوکراین هم ناخواسته تبدیل به یکی از متغیرهای کلیدی تاثیرگذار بر حصول توافق برای احیای برجام شده است. با این وصف، احیای توافق ناکام هستهای سال 2015 که رابرت مالی، رئیس تیم اعزامی آمریکا به وین آن را «جسم مرده» لقب داده بود بیشتر از آن چیزی که وندی شرمن 7 سال قبل توصیف کرد به مکعب روبیک تبدیل شده است. برنامه جامع اقدام مشترک که 23 تیرماه 94 میان ایران و ۱+۵ منعقد و از 26 دیماه همان سال اجرایی شد، مسیری را طی کرد که نهتنها به منبعی برای تامین منافع ملی و اقتصادی ایران تبدیل نشد، بلکه منجر به رقم خوردن خسارات فاجعهبار شد. یکی از آثار این خسارتها تاثیر این توافق را بر برنامه هستهای ایران و زیرساختهای آن نشان میداد. در صورت احیای برجام، باید به پرسشهای جدی درباره توان هستهای کشورمان که طی یک سال گذشته دوباره به حیات خود بازگشته است در نتیجه توافق احتمالی در وین پاسخ داده و ابهامها برطرف شود. توافق اشاعهای برجام که با سازوکار بیسابقه راستیآزمایی و مکانیزمهای نظارتی آژانس انرژی اتمی، برنامه هستهای ایران را به یک استثنا تبدیل کرد در شرایطی رقم خورد که برنامه ایران شامل غنیسازی اورانیوم با غنای 20 درصد و با سانتریفیوژهایIR-1 بود. طبق برجام ایران ذخایر 1000 کیلویی اورانیوم با غنای 5 درصد و همچنین 400 کیلو اورانیوم با غنای 20 درصدی را از کف داد.
اگرچه این روزها از آماده بودن متن توافق احتمالی در وین صحبت میشود اما به دلیل عدم دسترسی به این متن جای این پرسش مطرح است: در شرایطی که ایران با گامهای هستهای خود که طی یک سال اخیر در توسعه برنامه هستهای برداشته است، به مراتب از سال 94 جلوتر و فراتر رفته است، توافق چگونه خواهد بود؟ به عنوان نمونه ایران از فروردینماه امسال در پاسخ به حملات خرابکارانه در تاسیسات نطنز غنیسازی 60 درصدی را آغاز کرده است. همچنین در سانتریفیوژها هم ایران پیشرفت داشته و اورانیوم را با سانتریفیوژهای IR-6 غنی میکند. آخرین تغییرات در تولید و ذخیره اورانیوم در گزارش اخیر مدیرکل آژانس و طبق اعلام سرپرست نمایندگی دائم ایران در سازمانهای بینالمللی به اینگونه است: از بازه ۶ نوامبر ۲۰۲۱ تا ۱۸ فوریه ۲۰۲۲: میزان 830.4 کیلوگرم اورانیوم (U-235) تا غنای ۲ درصد به ذخایر ایران اضافه شده و مجموع ذخایر تا ۲ درصد را به ۱۳۹۰کیلوگرم رسانده است. 839.1 کیلوگرم اورانیوم (U-235) تا غنای ۵ درصد به میزان ذخایر ایران اضافه شده و مجموع ذخایر تا ۵ درصد را به 1277.9 کیلوگرم رسانده است. 68.3 کیلوگرم اورانیوم (U-235) تا غنای ۲۰ درصد به میزان ذخایر ایران اضافه شده و مجموع ذخایر تا ۲۰ درصد را به 182.1 کیلوگرم رسانده است. میزان 15.5 کیلوگرم اورانیوم (U-235) تا غنای ۶۰ درصد به میزان ذخایر ایران اضافه شده و مجموع ذخایر تا ۶۰ درصد را به 33.2 کیلوگرم رسانده است.
همانطور که ملاحظه میشود ایران در حال حاضر به میزان 33 کیلوگرم اورانیوم 60 درصد در اختیار دارد و همچنین 182 کیلوگرم اورانیوم 20 درصدی غنیسازی کرده است و در مجموع میزان کل ذخایر غنی شده ایران به بیش از 3000 کیلوگرم رسیده است. این دادهها حاوی چه پیامی است؟ ایران تا زمان برجام در سال 94 طی 8 سال (فرض گرفته شده از سال 1386 تا 1394) به 10 تن اورانیوم غنی شده 3.5 درصد و 400 کیلو 20 درصدی دست یافته بود (غنیسازی 20 درصد از سال 89 شروع شد) اما حالا طی فقط یک سال به یکسوم میزان 10 تن که در 8 سال به دست آمده بود، دست یافته است. در غنیسازی 20 درصد هم طی یک سال تقریبا به نصف این میزان اورانیوم سال 94 دست یافته است. ضمن اینکه ایران در دوره کنونی، حرکت به سمت تولید فلز اورانیوم را هم آغاز کرده است و تاسیسات فردو هم بار دیگر به چرخه غنیسازی و فعالیتهای خود بازگشته است.
در نتیجه باید این سوال را مطرح کرد: اگر قرار است دوباره توافقی حاصل شود که متعاقب آن ایران به سال 2015 پرتاب شود و به سانتریفیوژهای IR-1 بازگردد و فردو را دوباره تعطیل کند، این نتیجهای مطلوب تلقی شده و تکرار مجدد خسارت قبل نخواهد بود؟ اگر پاسخ مثبت است باید گفت قطعا باید نتیجه توافق احتمالی بسیار فراتر از برجام باشد که زیرساختهای موجود حفظ شود. ممکن است گفته شود توافق آتی برای احیای توافق سال 2015 است و این خواسته فرابرجامی است اما باید پرسید مگر دولت ایالاتمتحده که یکبار با نقض فاحش توافق از آن خارج شده است و چند صد تحریم جدید را با کارزار فشار حداکثری بر کشورمان تحمیل کرده و حتی برچسب تحریمهای برجامی را هم تغییر داده است، به شرایط 2015 برمیگردد که ایران هم باید نعل به نعل به شرایط 2015 بازگردد؟ البته اگر شرط یک توافق، توازن در دادهها و ستاندهها باشد. افزون بر این در شرایطی که حمله روسیه به اوکراین بار دیگر موضوع «بازدارندگی هستهای» در نظم جهانی را در کانون توجهات مراکز سیاسی و اندیشهای جهان قرار داده است، در چنین فضایی آیا پذیرش محدودیتهای استثنایی بر توان هستهای کشور برای توافقی که طرف آمریکایی و غربی حاضر نیست خطوط قرمز ایران و انتفاع اقتصادی کشورمان در آن را بپذیرد منطقی است؟ آن هم در حالی که زمان علیه آمریکا در حرکت است و این واشنگتن و تروئیکای اروپا هستند که پس از بحران فزاینده انرژی در نتیجه تحریم نفتی روسیه پس از حمله این کشور به اوکراین بشدت نیازمند توافق با ایران هستند. در همین زمینه «فارن افرز» در گزارش تازه خود درباره توافق احتمالی مینویسد: توافق برجام به تهران اجازه خواهد داد نفتش را آزادانه بفروشد و دوباره به نظام مالی جهانی متصل شود. تهران در عوض، تولید اورانیوم غنیشده و آزمایش سانتریفیوژهایش را محدود کرده و بازرسیهای افزایشیافته بینالمللی را خواهد پذیرفت. اما هر گونه توافقی احتمالا به خاطر بدتر شدن رفتار آمریکا و خود ایران، دستخوش همان کاستیهایی خواهد شد که توافق ۶ سال پیش داشت. گزارش «فارن افرز» میافزاید: هر چقدر اجرایی کردن توافق در سال ۲۰۱۶ سخت بوده باشد، اجرایی کردن آن امروز چالشبرانگیزتر خواهد بود. در دل این مشکل استدلال بنیادین لغو تحریمها قرار دارد. دولتهای اروپایی و آمریکا میتوانند کسبوکارها را به همکاری با ایران تشویق کنند اما نمیتوانند تضمین کنند مزایای اقتصادی به محض لغو محدودیتهای اقتصادی به سوی ایران سرازیر خواهد شد. هزاران شخص، بانک و شرکت خودشان درباره سود و زیانشان تصمیمگیری میکنند و دولتها در زمینه اینکه چطور نگرانیهای سرمایهگذاران و سهامداران را کاهش دهند، با محدودیتهایی مواجه هستند. روزنامه «وطنامروز» سهشنبه 17 اسفند در گزارشی با اشاره به اینکه زمان علیه آمریکاست و همچنین وضعیت جدید انرژی و بحران نفت و گاز در اروپا و آمریکا پس از حمله روسیه به اوکراین، نوشت: نکتهای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که تزریق احتمالی نفت ایران به بازار، امتیاز ویژهای برای ایران نیست که طرف غربی بخواهد آن را به کشورمان بفروشد، چرا که وضعیت فروش نفت ایران به یک وضعیت باثبات و پایدار رسیده است؛ در واقع این اتفاق - ورود بیشتر ایران به بازار- در وهله نخست یک امتیاز حیاتی برای آمریکا و اروپاست که با خطر قطع شریانهای انرژی مواجه هستند. در بخش دیگر این گزارش آمده بود: وضعیت حاصل شده این فرصت را برای کشورمان ایجاد کرده که بتواند امتیازات لازم را از طرف بدعهد اخذ کرده و شروط اعلامی را محقق کند. طرف مقابل بشدت به توافق نیازمند است و این تهران است که با عبور از موجهای سنگین تحریمی، نیاز به هیچ تعجیلی ندارد. ایران اجباری برای هرچه زودتر رقم خوردن توافق ندارد، چرا که از یک طرف توسعه فعالیتهای هستهای کشورمان در جریان است و از دیگر سو تشدید جنگ روسیه و اوکراین زمان را به ضرر غربیها میکند، بنابراین نباید شتابزده عمل کرد و زمانی است که ایران باید منافع حداکثری خود را تامین کرده و بر تحقق شروط خود پافشاری کند. شرایط غرب و شتاب برای توافق نباید باعث شود حقوق مشروع ایران از انتفاع اقتصادی حاصل از توافق، قربانی نیاز آمریکا و اروپا به انرژی ایران شود.
البته گفتنی است پرسشهای فوق درباره زیرساختهای هستهای پس از توافق احتمالی با توجه به در دسترس نبودن متن توافق مطرح شده است و چه بسا تیم ایرانی در وین توانسته باشد زیرساختهای فعلی هستهای را در متن گنجانده و همچنین طرف مقابل را وادار به پذیرش کامل خطوط قرمز ایران کرده باشد.
ارسال به دوستان
نئورئالیسم علیه آمریکا!
علیرضا حجتی: این روزها با حمله روسیه به اوکراین در فضای رسانهای مقاله مشهوری از «استفن والت» استاد مشهور روابط بینالملل در دانشگاه هاروارد مورد توجه قرار گرفته است که چند سال پیش به ریشههای بحران اوکراین پرداخته و آمریکا را مسؤول آن دانسته بود.
در چنین فضایی «جان مرشایمر» استاد دانشگاه شیکاگو در گفتوگو با نشریه آمریکایی نیویورکر، ایالات متحده آمریکا را مسؤول تهاجم روسیه به همسایهاش دانسته است. مواضع اشخاصی چون استفن والت و جان مرشایمر در توضیح ریشههای منازعه در اوکراین از آنجایی قابل اهمیت است که این ۲ استاد روابط بینالملل خالق و مبدع نظریههای رئالیسم تهاجمی و تدافعی در روابط بینالملل هستند. نظریههای نوواقعگرایی که با وجود اشکالاتی که به آنها وارد است اما توانستهاند بخوبی تمام تحولات جهانی را پس از جنگ دوم جهانی توضیح دهند و در میان تعدد نظریات روابط بینالملل، این نئورئالیسم است که به گونهای مسلط ظاهر شده است. نظریات واقعگرایی به عنوان نخستین الگو در تبیین رفتار قدرتهای بزرگ بر آن است که کنش دولتها یا بازیگران، وابسته به بعد ساختاری نظام بینالملل بوده و رفتار آنها نمایانگر جایگاه و موقعیتی است که در ساختار دارند. در این قالب منافع و استراتژی دولتها بر پایه محاسبات هزینه- فایدهای است که از جایگاه آنها در نظام بینالملل ناشی میشود، به همین دلیل دولتها تلاش میکنند بتوانند حداقل موقعیت خود را در این نظام حفظ کنند. با این توضیح رئالیسم تهاجمی مرشایمر یک نظریه ساختاری و بخشی از مکتب نوواقعگرایی است که برای نخستینبار توسط او مطرح شد. این نظریه نیز با توجه به مبنای واقعگرایی عنوان میکند آشوبزده - آنارشیک - بودن نظام به معنای نبود نظمدهنده مرکزی- نظام جهانی - است که باعث رفتار تهاجمی دولتها در سیاست بینالملل است.
با این تفسیر مرشایمر در گفتوگو با نیویورکر در توضیح اینکه چگونه بحران اوکراین به اینجا رسید، میگوید: تمام این دردسرها سال ۲۰۰۸ آغاز شد که پس از کنفرانس سران پیمان ناتو بیانیهای صادر شد مبنی بر اینکه گرجستان و اوکراین به ناتو خواهند پیوست. روسها این را کاملا روشن کردند که چنین کاری را به منزله تهدید حیاتی علیه خود میدانند و خط قرمز خود را رسم کردند. با این وجود با گذشت زمان شاهدیم غرب همچنان تلاش میکند اوکراین را به خود وصل کرده و از آن علیه روسیه استفاده کند. البته این فقط به گسترش ناتو محدود نمیشود. گسترش ناتو قلب یک استراتژی است که طبق آن اتحادیه اروپایی نیز به اوکراین گسترش پیدا کرده و با تبدیل آن به یک لیبرال- دموکراسی طرفدار آمریکا آن را به متحد خود تبدیل کند و این برای روسیه تهدیدی حیاتی است.
استاد دانشگاه شیکاگو در پاسخ به سوال نیویورکر که جلوگیری روسیه از تبدیل اوکراین به یک لیبرال- دموکراسی غربی آیا نوعی امپریالیسم نیست؟ با استناد به دکترین مونروئه میگوید: این امپریالیسم نیست، بلکه بازی شطرنج قدرتهای جهانی است. وقتی شما کشوری هستید مثل اوکراین که در همسایگی یک قدرت جهانی مانند روسیه زندگی میکنید، باید درباره اینکه آنها چه میگویند و میخواهند، دقت کنید چون اگر سوزنی در دست بگیرید و به چشم آنها بزنید، آنها تلافی خواهند کرد. کشورهایی که در نیمکره غربی هستند این را درباره آمریکا خیلی خوب درک میکنند، البته هیچ کشوری در آمریکای لاتین وجود ندارد که ما به آنها اجازه دهیم از یک قدرت جهانی در فاصله بسیار دور [چین و روسیه] دعوت کنند نیروی نظامی به آنجا بفرستد.
در همین حال استفن والت هم در مقاله تازه خود در فارینپالیسی درباره حمله روسیه به اوکراین با انتقاد از آمریکا و غرب مینویسد: گفته میشود پوتین به تنهایی منشأ این مشکل است که به همراه دیکتاتورهایی همچون آدولف هیتلر، جوزف استالین، صدام، فیدل کاسترو، شی جین پینگ و هر کس دیگری که ما داریم، به طور منظم شیطانصفت شده است. غرب اصرار دارد این بحران را نه به عنوان یک تضاد منافع پیچیده بین کشورهای دارای سلاح هستهای، بلکه به عنوان یک بازی اخلاقی بین خیر و شر تلقی کند. این گرایش خطرناک است، زیرا زمانی که یک درگیری با چنین عبارات شدید و اخلاقیای شکل میگیرد، سازش کفرآمیز میشود و تنها نتیجه قابل قبول تسلیم کامل طرف مقابل است. در این محیط، دیپلماسی چیزی بیش از یک نمایش فرعی نخواهد بود. پاسخهای سیاسی غرب به همان اندازه آشناست: بیانیههای معمول تقبیح، اعزام نمادین نیروها برای اطمینان بخشیدن به متحدان و اعمال تحریمهای اقتصادی، در مقابل، توجه ناچیز به مصالحههایی که ممکن است خطر جنگ را خنثی کند. حتی بدتر از آن، دلیلی وجود دارد که گمان کنیم این گرایش در طرف مقابل نیز بخوبی پیشرفت کرده است.
ارسال به دوستان
شهادت 2 نفر از نیروهای ایرانی مدافعحرم در جریان حمله جنگندههای رژیم صهیونیستی به حومه دمشق
یکصدا انتقام
سپاه: بیشک رژیم صهیونیستی تاوان این جنایت را خواهد داد
گروه سیاسی: در جریان حمله روز دوشنبه جنگندههای رژیم صهیونیستی به حومه شهر دمشق در سوریه، ۲ تن از نیروهای ایرانی مدافع حرم، مرتضی سعیدنژاد و احسان کربلاییپور به شهادت رسیدند. این چندمین بار است که رژیم صهیونیستی اقدام به بمباران مواضعی در خاک سوریه میکند؛ حملاتی که عمدتا شبانه و به وسیله جنگنده صورت میگیرد. در همین زمینه سهشنبهشب روابط عمومی کل سپاه در اطلاعیهای اعلام کرد: در پی جنایت صبح روز دوشنبه رژیم صهیونیستی در حمله موشکی به حومه شهر دمشق سوریه، پاسداران رشید مدافع حرم سرهنگ پاسدار احسان کربلاییپور و سرهنگ پاسدار مرتضی سعیدنژاد به درجه رفیع شهادت نایل آمدند. در این اطلاعیه با تبریک و تسلیت شهادت این عزیزان به خانوادههای معظم شهدا و آحاد پاسداران انقلاب اسلامی و مجاهدان فی سبیلالله تاکید شده است: بیشک رژیم صهیونیستی تاوان این جنایت را خواهد داد. ساعاتی پس از انتشار این بیانیه، تحلیلگر نظامی شبکه عبریزبان «کان» اعلام کرد ارتش رژیم صهیونیستی از ترس پاسخ احتمالی ایران به حمله اخیر به حومه دمشق که به کشتهشدن (شهادت) ۲ ایرانی منجر شد، در مرزهای شمالی به حالت آمادهباش درآمده است. همچنین صبح دیروز سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان ضمن عرض تبریک و تسلیت به خانوادههای این ۲ شهید گرانقدر و همرزمان آنها در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، اقدام جنایتکارانه برگرفته از خوی تجاوزگری، اشغال و ترور رژیم صهیونیستی را بشدت محکوم کرد. وی با تاکید بر قطعیت بیمکافات نگذاشتن این گستاخی و عملیاتهای ماشین ترور رژیم کودککش صهیونیستی، پاسخگو کردن این رژیم آپارتایدی در قبال اینگونه جنایات ضدانسانی را از اهداف محور مقاومت در منطقه خواند. روز گذشته در مراسم وداع با پیکرهای این 2 شهید مدافع حرم سرلشکر حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران و سرتیپ امیرعلی حاجیزاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی حضور یافتند.
اقدام گستاخانه رژیم صهیونیستی در حالی است که پیش از این نیز ارتش این رژیم اشغالگر در فروردین 97 با حمله به پایگاه هوایی «تی 4» در حمص سوریه، چند تن از نیروهای ایرانی را به شهادت رسانده بود. تیرماه سال گذشته و به دنبال برخی شایعات مبنی بر بمباران و هدف قرار دادن محل استقرار مستشاران ایرانی در سوریه، سردار سرتیپ ابولفضل شکارچی، سخنگوی ارشد نیروهای مسلح گفته بود: در طول ۹ سالی که جمهوری اسلامی بهصورت کاملا قانونی و بنا به درخواست دولت و مردم سوریه با هدف کمک مستشاری جهت مقابله با تروریستهای داعشی دستپرورده آمریکا و اسرائیل حضور داشته است، در بمبارانهای صورت گرفته توسط رژیم جنایتکار و تروریستپرور صهیونیستی در مجموع ۸ شهید تقدیم کرده است. سخنگوی ارشد نیروهای مسلح در ادامه با اشاره به واکنشهای نیروهای مقاومت به عملیاتهای رژیم صهیونیستی گفت: رژیم بزدل و کودککش صهیونیستی خوب به یاد دارد که پس از هدف قرار دادن خودروی شهید محمدعلی اللهدادی در ۲۸ دیماه ۹۳ در منطقه قنیطره سوریه که منجر به شهادت آن شهید بزرگوار شد، رزمندگان حزبالله لبنان بلافاصله با عبور از موانع پیچیده در مرزهای فلسطین اشغالی با هدف قرار دادن ۳ دستگاه نفربر و خودروی صهیونیستها، ۵ نفر از آنان را به هلاکت رسانده و تعدادی را نیز مجروح کردند. سردار شکارچی با بیان اینکه اسرائیل بزدل با حمایت همهجانبه آمریکا و برخی کشورهای عربی تمام توان و ظرفیت خود را به کار گرفت تا بخشی از ناتوانیها، شکستها و ضعفهایش را با بمباران پایگاه تیفور (T4) در ۲۰ فروردین ۹۷ در سوریه جبران کند که در این رابطه کلا ۷ نفر از مدافعان حرم از ایران در کنار سایر رزمندگان محور مقاومت به فیض عظیم شهادت نائل شدند، تاکید کرد: محور مقاومت در پاسخ به این اقدام بزدلانه دشمن، پایگاههای رژیم جعلی صهیونیستی در بلندیهای جولان اشغالی را با ۵۰ فروند موشک و راکت هدف قرار داد که تعداد زیادی از اشغالگران صهیونیست کشته و مجروح شدند.
* باید انتقام گرفت
اقدام بزدلانه رژیم صهیونیستی که باعث شهادت 2 تن از نیروهای سپاه پاسداران شد، فراتر از یک مصداق میتواند آزمونی برای حملات بیشتر به مواضع ایرانی در سوریه باشد. در همین زمینه هر گونه تعلل در گرفتن انتقامی مناسب و همسطح با اقدام صهیونیستها تنها به افزایش تهدیدات علیه نیروهای ایرانی و سایر گروههای مقاومت منتهی خواهد شد. احتمالا داغ شدن فضای مذاکراتی میان ایران و 1+4 و احتمال توافق برای بازگشت به تعهدات برجامی، صهیونیستها را به این نتیجهگیری رسانده که ایران برای افزایش نیافتن تنشها واکنشی به حملات ارتش این رژیم نخواهد داشت. از همین رو مصلحتسنجیهای بیجا به بهانههایی از این دست تنها دست صهیونیستها را برای اقدامات گستاخانهای از این دست بازتر خواهد کرد. جواب سریع و قاطع به هرگونه اقدام نظامی علیه نیروهای کشورمان در سوریه، به افزایش امنیت جریان مقاومت و حراست از جان نیروهای ایرانی منتهی میشود. مضاف بر اینها آشفته کردن خیال خام رژیم صهیونیستی با یک واکنش تلافیجویانه به افزایش بازدارندگی کشور در مواجهه با تهدیدهای بیرونی منجر خواهد شد. تجارب اقدامات تروریستی آمریکا و رژیم صهیونیستی در سالهای اخیر بخوبی این واقعیت را نمایان کرده که هر گاه با بهانه جلوگیری از تنش و گسترش درگیریها واکنش درخوری به چنین اقداماتی صورت نگرفته، متعاقبا با دومینویی از تهدیدات امنیتی مواجه شدهایم. شهادت این 2 شهید والا مقام مدافع حرم بار دیگر این اصل را ثابت کرد که کوچکترین تصوری از انفعال یک کشور، دشمنانش را برای اقدامات گستاخانهای چون حمله نظامی تحریص میکند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|