|
فائزه هاشمی پس از اظهارات هتاکانه اخیرش علیه نظام در موضعی ایرانستیزانه کشورمان را برای منطقه خطرناکتر از رژیمصهیونیستی دانست!
فاضلاب اصلاحات
اصلاحطلبان که در سالهای اخیر شاهد سقوط پایگاه اجتماعی خود هستند سعی دارند با رادیکالیسم سازمانیافته توجه افکار عمومی را به خود جلب کنند
گروه سیاسی: جریان اصلاحطلب که جایگاه خود در سطح بالای سیاسی ایران و بین مردم را از دست رفته میبیند، در تلاش است به هر نحوی که شده دوباره به فضای عمومی کشور بازگردد. حداقل در طول روزهای اخیر چهرههای شاخص این جریان سعی کردهاند با اظهار نظرها و اقدامات رادیکال، نام فراموش شده خود را دوباره بر سر زبانها بیندازند.
در همین رابطه میتوان به راهاندازی دوباره روزنامه هممیهن که از سال تأسیسش در سال 78 تاکنون ۲ مرتبه به دلیل اتخاذ مواضع تند و ضدملی توقیف شده، اشاره کرد.
روز شنبه (11 تیر 1401) روزنامه هممیهن به مدیرمسؤولی غلامحسین کرباسچی اقدام به انتشار پیششماره خود کرد تا خبر از برنامهریزی اصلاحطلبان برای بازگشت رادیکالگونه به فضای عمومی کشور بدهد.
علاوه بر این، برخی چهرههای تندرو این جریان نیز با حضور در شبکههای اجتماعی مختلف و سخنرانیهای متعدد که اغلب ضمن حمله به مواضع جمهوری اسلامی در سیاست خارجی، ارزشهای انقلاب اسلامی را هدف قرار میدهند، احیای پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان را دنبال میکنند. یکی از این افراد فائزه هاشمی است.
فائزه هاشمی که از حضور فعال در فتنه 88 تا حمایت از تحریم حداکثری مردم ایران را در کارنامه دارد و در اردیبهشتماه سال جاری اهانت به پیامبر گرامی اسلام(ص) را نیز به کارنامه خود اضافه کرد، اخیراً ضمن تکرار مواضع گذشته خود، جمهوری اسلامی ایران را با رژیم غاصب و کودککش صهیونیستی مقایسه کرد!
وی در یک لایو اینستاگرامی که از قضا با حضور صادق زیباکلام، از چهرههای رادیکال اصلاحطلب برگزار شد، ضمن اشاره به جنگ روسیه و اوکراین، ایران و اسرائیل را به یکدیگر تشبیه و اعلام کرد جمهوری اسلامی نیز به خاطر همکاری دوستانهای که با روسیه دارد، دستکمی از رژیم جنایتکار صهیونیستی ندارد و بلکه خطرناکتر از اسرائیل است.
اظهارات دختر رفسنجانی در حالی است که از شروع جنگ روسیه و اوکراین، ایران بارها با محکومیت جنگ و اشغالگری، ۲ طرف را به گفتوگو و پایان جنگ دعوت کرده است. هاشمی در بخش دیگری از سخنان خود، بدون اینکه نامی از داعش و گروههای تکفیری مورد حمایت آمریکا ببرد، حضور مستشاری ایران در سوریه را که با هدف مقابله با گروههای تکفیری و جلوگیری از کشیده شدن جنگ به مرزها و حتی شهرهای کشور انجام گرفته، محکوم کرده و گفته است این حضور منجر به کشته شدن مردم سوریه شده است.
وی در بخش دیگری از صحبتهایش بدون اشاره به جنایت ۷ ساله عربستان سعودی در یمن که منجر به کشتار هزاران نفر از مردم این کشور شده و همچنان نیز ادامه دارد، حمایتهای بشردوستانه ایران از یمنیها را جنگافروزی جمهوری اسلامی معرفی میکند.
البته چنین اظهاراتی از سوی دختر هاشمیرفسنجانی چندان هم بیسابقه نیست. دیماه سال گذشته بود که وی در سخنانی ایران را متهم به دست داشتن در جنگهای سوریه و یمن کرد و گفت: «جمهوری اسلامی بیشتر از اسرائیل مسلمان کشته است. آمار کشتههای سوریه را در نظر بگیرید که 500 هزار نفر است؛ ما در این قضیه نقش داشتیم یا یمن که 7 سال است جنگ داخلی است و باز در این قضیه نقش داشتیم. اگر کشتههای فلسطینی به دست اسرائیلیها را حساب کنیم، بعید به نظر میرسد به 100 هزار یا 200 هزار نفر برسد. یعنی ما بیشتر از اسرائیل مسلمانکشی به راه انداختهایم».
اظهارات فائزه هاشمی به عنوان دختر رئیسجمهور اسبق ایران، دست به دست کاربران عربزبان شبکههای اجتماعی چرخید و باعث موجسواری جریانات ضدانقلاب علیه ایران شد. فائزه هاشمی در گفتوگوی اخیر خود، نتوانست عصبانیتش از فراگیر شدن سرود «سلام فرمانده» در ایران را که اکنون ملل اسلامی را نیز فراگرفته، پنهان کند. او در بخشی از صحبتهای خود، با اشاره به اجتماعات پرشور کودکان و نوجوانان برای همخوانی سرود سلام فرمانده، از انتشار یک ویدئوی جنجالی که در آن عدهای کشف حجاب کرده بودند تقدیر کرده و در ادامه گفته است باعث خوشحالی او است وقتی میبیند افرادی در جامعه اقدام به کشف حجاب میکنند. در این قسمت از گفتوگو هاشمی پا را فراتر گذاشته و صراحتا جامعه را به مبارزه علیه حاکمیت فرا میخواند و اعلام میکند همه باید دست به دست هم دهند تا این نافرمانیها که اغلب با اهانت به ارزشهای اسلامی همراه است، ادامه پیدا کند.
البته نباید انتظار داشت فائزه هاشمی برای ارزشها و باورهای مردم ایران احترامی قائل باشد. او کسی است که در جریان فتنه سال 88 در جمع آشوبگران حاضر شد و آنها را تحریکی کرد.
فائزه هاشمی کسی است که پس از شکست دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، سوگوار رفتن قاتل شهید سلیمانی از کاخ سفید بود و افسوس عدم تحریم حداکثری ایالات متحده علیه مردم ایران را میخورد.
چند روزی از پایان انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده نمیگذشت که فائزه هاشمی از عدم انتخاب مجدد ترامپ ابراز ناراحتی کرده و در اظهاراتی حضور ترامپ در آمریکا را به نفع مردم ایران دانسته و گفته بود: «برای ایران دوست داشتم آقای ترامپ انتخاب شود ولی اگر یک آمریکایی بودم به آقای ترامپ رأی نمیدادم. به خاطر همین فشارهایی که میآورد، بالاخره شاید یک تغییر سیاستی اتفاق بیفتد. شاید اگر فشارهای آقای ترامپ ادامه پیدا میکرد، بالاخره ما مجبور میشدیم یک تغییر سیاستهایی را داشته باشیم. این تغییر سیاستها حتما به نفع مردم میتوانست اتفاق بیفتد. دموکراتها کمی شل و ول هستند؛ یعنی با آمدن دموکراتها این موضع خطای ما بیشتر تقویت میشود، امیدوارم نشود ولی چنین چشماندازی دارد».
دختر محبوب رفسنجانی با اعلام حمایت خود از ترامپ، رسما در همراهی کمپینهای ضدایرانی خواستار تحریمهای بیشتر علیه ملت ایران شد.
او در صحبتهای اخیر خود که در یک لایو اینستاگرامی انجام شد، عصبانیت خود از گسترش همکاریهای متقابل ایران و کشورهایی غیر از ایالات متحده و غرب مثل روسیه، چین و ونزوئلا را هم پنهان نکرد و در اظهاراتی خلاف واقع و بدون سند مدعی شد جمهوری اسلامی ایران به طور رایگان برای ونزوئلا نفتکش میسازد و همچنین نفت خود را به صورت رایگان در اختیار سوریه قرار میدهد.
فائزه هاشمی و دیگر اصلاحطلبان هر از گاهی با اظهارات بیاساس و هنجارشکنانه خود سعی دارند جامه مطالبهگر بر تن کرده و خود را دغدغهمند اقتصاد کشور و مشکلات معیشتی جامعه معرفی کنند. در حالی که شرایط امروز کشور ثمره ۸ سال سیاستورزی اصلاحطلبان است و اگر قرار باشد کسی دادگاهی شود، فائزه هاشمی و همقطارانش هستند که باید در ردیف اول متهمان بنشینند. فائزه هاشمی در حالی جمهوری اسلامی ایران را خطرناکتر از اسرائیل و عامل آشوب در کشورهای دیگر میداند که خطر خود و دوستانش به مراتب بدتر از آمریکا و رژیم صهیونیستی برای مردم ایران است؛ ۸ ماه بحرانآفرینی برای کشور در سال 88، حمایت از تحریم مردم ایران، اهانت به باورهای جامعه اسلامی و همچنین دعوت مردم به آشوب و اغتشاش تنها گوشهای از اقدامات نفاقانگیز هاشمی و امثال اوست. فائزه هاشمی باید بداند اگر به زعم او جمهوری اسلامی ایران خطرناکتر از اسرائیل است، خطر منافق نیز برای مردم، به مراتب بیشتر از بیگانگان است.
***
کیفرخواست فائزه هاشمی صادر شد
دادستان عمومی و انقلاب تهران از صدور کیفرخواست درباره پرونده فائزه هاشمی خبر داد. علی صالحی در رابطه با آخرین وضعیت پرونده فائزه هاشمی گفت: در رابطه با این پرونده، قرار مجرمیت صادر شده است. وی افزود: پس از طی روال قانونی، کیفرخواست پرونده این فرد به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و توهین به مقدسات صادر و به دادگاه ارجاع شد. وی افزود: دادستان به عنوان مدعیالعموم پرونده را پیگیری کرده و پرونده در جریان است. اردیبهشتماه سال جاری بود که فائزه هاشمی علاوه بر حمایت از تحریم سپاه توسط آمریکا، به پیامبر اسلام اهانت کرد که در پی این موضوع، سخنگوی قوه قضائیه از ورود دستگاه قضا به اظهارات فائزه هاشمی خبر داد و گفت: این شخص توسط دادستان تهران تحت تعقیب قرار گرفته و پروندهای در دادسرای عمومی و انقلاب تهران تشکیل شده است.
***
بلاموضوعی سیاسی و استراتژی بدنامی
یونس مولایی: اصلاحطلبان در آستانه یکسالگی از دست دادن قوه مجریه قرار دارند. نیمه مرداد سال گذشته بود که حسن روحانی با تحویل دادن کلید پاستور به منتخب جدید مردم با دوره 8 ساله ریاست خود بر جمهور وداع کرد. با این حال سادهانگاری است اگر پایان روحانی را به پایان حضور اصلاحطلبان در قدرت تقلیل دهیم. اصلاحات سالها پیش از پایان دولت روحانی جایگاه اجتماعی خود را از دست رفته دیده بود؛ مسالهای که عملا در 2 سال پایانی دوره روحانی، دولت دوازدهم را تبدیل به دولتی غیرمردمی و حتی ضدمردمی کرده بود. جریانی که روزگاری صدای بلندی داشت و ادعا میکرد کلید حل مشکلات را در دستان خود دارد به مرور زمان بدترین تصویر مدیریتی ممکن را از خود نشان داد. بر همین اساس بیراه نیست اگر جریان اصلاحات را در سالهای اخیر یک جریان بلاموضوع به حساب آوریم. صدالبته که این بلاموضوعی به معنای فقدان نمود و حضور اجتماعی نبوده و نیست، با این حال عملا این جریان موضوعیت سیاسی خود را در جامعه ناراضی ایران به سرعت برق و باد از دست داد. اصلاحطلبان از سویی برای پیروزی در انتخابات و رسیدن به میز قدرت ادبیات رادیکال و ضدملی را در پیش گرفتند و از سوی دیگر در عرصه عمل ناکارآمدی خود را در بالاترین سطح ممکن به نمایش گذاشتند. این 2 عامل در کنار یکدیگر باعث شد این جریان عملا پایگاه اجتماعیاش را از دست بدهد؛ پایگاهی که از سویی با ادبیات رادیکال اصلاحطلبان انتظارات بالایی پیدا کرده بود و از سوی دیگر با مشاهده عملکرد فضاحتبار دولت یازدهم و دوازدهم در بهت و حیرت فرو رفت. فروپاشی این پایگاه تا آنجا پیش رفت که جریان اصلاحات شاهد فقدان پژواک و نفوذ سیاسی در جامعه سرخورده و ناراضی ایران شود. هرچند احزاب اصلاحطلب در این میان سعی کردند با استراتژیهایی همچون تحریم انتخابات این سقوط آزاد را کتمان کنند اما در عمل جامعه با روی خوش نشان ندادن به غربگرایان، مسیر خود را در جدایی از این جریان پی گرفت.
با تمام این اوصاف و در روزهایی که دولت سیزدهم به پایان نخستین سال زمامداری خود بر امور اجرایی نزدیک میشود، چهرههای اصلاحطلب هرکدام در حد توان خود تلاش میکنند جبهه خود را از بلاموضوعی سیاسی خارج کرده و حداقل در قامت نمایندگان منتقد دولت سیزدهم در فضای عمومی برای خود جبهه و وجههای به دست آورند. تکراریترین و البته قابل پیشبینیترین استراتژی اصلاحطلبان حرکت به سمت رادیکالیسم و اظهارات هنجارشکنانه برای قرار گرفتن در مرکز توجه افکار عمومی است. گویی اصلاحات بار دیگر به این جمعبندی رسیده که شهرت با بدنامی به مراتب بهتر از گمنامی و فراموش شدن در افکار عمومی است. اظهارات هتاکانه و بلاهتبار فائزه هاشمی در ماههای اخیر را میتوان شاهدمثالی بر این امر دانست. طرح مواضعی که اندک تفاوتی با جریانات ضدانقلاب و برانداز ندارد در کارنامه این آقازاده پرحاشیه امری جدید به حساب نمیآید، با این حال رفتار ماههای اخیر وی و دیگر چهرههای شناختهشده اصلاحطلب نشان از در پیش گرفتن چنین رویهای به شکل حسابشده دارد.
اصلاحطلبان از سویی تلاش میکنند با اظهارات رادیکال موقعیت خود را از جایگاه متولیان و عاملان وضع موجود خارج کرده و در صورت امکان به عنوان بخشی از معترضان وضع موجود شناخته شوند و از سوی دیگر با احیای تشکیلات و انسجام نسبی تبدیل به رکنی اثربخش در معادلات سیاسی کشور شوند. برای نمونه تقریبا تمام چهرههای اصلاحطلب فعال در شبکههای اجتماعی در خط واحدی در چند ماه گذشته با تکرار ادعای طرف آمریکایی سعی میکنند مقصر به سرانجام نرسیدن مذاکرات هستهای را پافشاری تیم مذاکرهکننده بر اخذ تضمین از طرف آمریکایی بخوانند. این موضع در شرایطی است که باتلاق فعلی پرونده هستهای ناشی از مسیری است که تفکر جریان غربگرا در سالهای گذشته پی گرفته بود. ریبرندینگ سیاسی در سایه اعتراضات اینچنینی در حالی است که چهرههای اصلاحطلبی همچون فائزه هاشمی پس از شکست ترامپ در انتخابات آمریکا صراحتا نارضایتی خود را از احتمال کاهش فشارهای اقتصادی به کشورمان اعلام کرده بودند. در مورد مشابه دیگری راهاندازی مجدد روزنامه «هممیهن» از سوی چهرههای شناخته شده اصلاحطلب و اتخاذ مواضع تند علیه متحدان منطقهای جمهوری اسلامی در پیششماره این روزنامه را میتوان از دیگر نشانههای این رادیکالیسم کور و ضدملی دانست که جریان اصلاحات در روزهای اخیر از آن رونمایی کرد. با این حال توهین به مقدسات و پردهدری گستاخانه فائزه هاشمی در سفیدنمایی رژیم جانی و اشغالگر صهیونیستی برای مقدمهچینی حمله به نظام بار دیگر سیمای حقیقی جریانی که جز قدرت به هیچ اصول دیگری متعهد نیست را نمایان کرد؛ رویه منافقانهای که بیشترین نقش را در کشاندن کشور به موقعیت دشوار کنونی داشته و حالا برای تبرئه خود ننگ سفیدشویی و حمایت از غده سرطانی منطقه را میخرد.
ادبیات تثبیت شده فائزه هاشمی در هتاکی به مقدسات و حمله به اصول و منافع ملی را که همواره با حمایت مستقیم و غیرمستقیم رسانهها و چهرههای اصلاحطلب همراه بوده است، میتوان عصارهای از روش و منش جریان اصلاحات دانست. تغییر دولت و سقوط آزاد اصلاحطلبان در فضای عمومی جامعه ایران بار دیگر فرصتی را فراهم آورده است تا این جریان واقعیت اندرونی خود را ظهور و بروز بیرونی ببخشد.
ارسال به دوستان
وزیر امور خارجه ایران در دمشق با اشاره به حملات اخیر رژیم صهیونیستی به سوریه:
صهیونیستها را تحمل نمیکنیم
گروه سیاسی: وزیر امور خارجه کشورمان با اشاره به حملات نظامی رژیم صهیونیستی به خاک سوریه گفت: صهیونیستها پای خود را از گلیمشان درازتر کردهاند و طبعا این وضعیت را سوریه و منطقه تحمل نخواهند کرد.
حسین امیرعبداللهیان روز گذشته در جمع خبرنگاران در پاسخ به سوالی درباره صحبتهای اخیر فواد حسین، وزیر خارجه عراق مبنی بر اینکه گفتوگوهای اطلاعاتی بین ایران و مصر و ایران و اردن در بغداد برگزار شده، اظهار کرد: ما هنوز مذاکرهای برای پیشرفت روابط و توسعه روابط به صورت مستقیم با طرف مصری نداشتهایم ولی برخی تلاشها در جریان است که در جریان همکاریها بین کشورهای اسلامی، تهران و قاهره هم روابطشان به حالت طبیعی و عادی برگردد. وی با بیان اینکه در حال حاضر دفتر حافظ منافع ایران در قاهره فعالیت میکند و مصر نیز در تهران دفتر حافظ منافع دارد، تصریح کرد: مصر کشور مهمی در جهان اسلام است و ما روابط طبیعی و رو به توسعه تهران و قاهره را به نفع ۲ کشور و منطقه میدانیم.
وزیر امور خارجه کشورمان همچنین درباره دیدار اخیرش از سوریه و رایزنی با بشار اسد، رئیسجمهور این کشور عربی و فیصل مقداد وزیر خارجه سوریه، گفت: در این سفر توافقاتی را که در جریان سفر اخیر آقای بشار اسد به تهران صورت گرفته بود پیگیری کردیم. پیشرفتهای خوبی در انجام این توافقات شده است و قرار شد پیگیریها را ادامه دهیم. وی با بیان اینکه قرار است کمیسیون مشترک اقتصادی ۲ کشور در کوتاهترین زمان ممکن برگزار شود، افزود: بیش از ۲ ساعت با آقای بشار اسد رایزنی کردیم. امیرعبداللهیان همچنین با اشاره به بحران پیشآمده بین سوریه و ترکیه و احتمال انجام عملیات نظامی از سوی آنکارا در بخشهایی از مناطق سوریه، افزود: ما در تهران تلاش میکنیم این بحران و مشکل از طریق سیاسی حل شود. توسل به جنگ را مردود میدانیم. وزیر امور خارجه کشورمان با اشاره به اینکه در جریان رایزنی با مقامات سوری قرار شد همکاریهای تجاری، بازرگانی و گردشگری 2 کشور گسترش بیشتری پیدا کند و توافقات در این زمینه به صورت جدی پیگیری شود، در پاسخ به سوالی درباره دیدارش با علی مملوک، مشاور امنیت ملی سوریه نیز گفت: در این دیدار آقای مملوک، مشاور امنیت ملی سوریه برخی مسائل امنیتی را مطرح کردند، از جمله درباره حملات نظامی گستاخانه رژیم صهیونیستی به سوریه. وی افزود: صهیونیستها در سوریه پای خود را از گلیمشان درازتر کردند و طبعا این وضعیت را سوریه و منطقه تحمل نخواهند کرد.
* ایران مخالف هر گونه عملیات نظامی علیه سوریه
حسین امیرعبداللهیان همچنین در صفحه اینستاگرام خود در ارتباط با سفر اخیرش به دمشق و دیدارش با بشار اسد رئیسجمهور سوریه نوشت: «در این دیدار حملات رژیم صهیونیستی را محکوم کرده و به آقای اسد گفتم سکوت غربیها به این تجاوز آشکار را نشانه استانداردهای دوگانه این کشورها میدانم. همچنین در این دیدار نگرانیهای امنیتی ترکیه که رئیسجمهور و وزیر خارجه این کشور در سفر هفته قبلم به آنکارا، با من در میان گذاشتند را به آقای اسد منتقل کردم و با صراحت گفتم موضع جمهوری اسلامی ایران، حل مسائل از راه گفتوگو و همکاری است و مخالف توسل به زور و هر گونه عملیات نظامی علیه سوریه خواهیم بود».
ارسال به دوستان
افزایش محسوس تعداد مبتلایان
کرونا خیز گرفت؟
هر چند آمار مرگ ناشی از کرونا در کشور مدتی است تکرقمی و در برخی روزها صفر شده اما طبق گزارشهای موجود میزان ابتلا و بستری چند روز است افزایشی شده است. به گزارش«وطنامروز»، با توجه به اعلام وزارت بهداشت مبنی بر افزایش میزان ۳ برابری بستری و مراجعهکنندگان سرپایی «کووید-19»، کارشناسان بهداشت بر رعایت پروتکلهای بهداشتی تاکید دارند. دبیر کمیته اپیدمیولوژی و پژوهش کمیته علمی کشوری مقابله با «کووید-19» با اشاره به روند افزایشی کرونا در کشور طی روزهای اخیر گفت: دور از انتظار نیست که واریانت BA4 و BA5 بزودی در کشورمان غالب شود. دکتر مسعود یونسیان با اشاره به گزارش اخیر وزارت بهداشت نسبت به رشد ۳ برابری بستریهای کرونایی در روزهای اخیر افزود: احتمال اینکه این افزایشها را طی هفته آینده هم ببینیم، کم نیست. وی با بیان اینکه در این زمینه باید به چند واقعیت توجه کرد، افزود: یک واقعیت این است که بهرغم اینکه سابواریانت BA2 اُمیکرون و زیرمجموعههای آن در دنیا غالب بوده است، اکنون چندین هفته متوالی است که BA4 و BA5 که از قاره آفریقا شروع شد، بعد به آمریکا و سایر نقاط دنیا رفت، رو به افزایش میگذارد، البته شاید هنوز غالب نشده و همچنان غلبه با BA2 است. بنابراین در حال حاضر سهم تعداد موارد BA4 و BA5 در دنیا افزایش پیدا کرده و اینها هم ۲ واریانتی هستند که نسبتا واکسنگریزی بیشتری دارند. یونسیان ادامه داد: در عین حال باید نگاهی هم به وضعیت کشورهای همسایهمان داشته باشیم. در بین کشورهای همسایه میبینیم در کویت، عربستان، امارات، عراق، بحرین و ترکیه طی چند هفته اخیر افزایش موارد را داشتند و هر هفته نسبت به هفته قبل افزایشهایی را داشتهاند، البته آمار و گزارشی مبنی بر اینکه چه واریانت یا سابواریانتی در آن کشورها بوده، اعلام نشده است اما میتوان اینطور نتیجهگیری کرد که با توسعه ۲ واریانت BA4 و BA5 در آمریکا و اروپا که به طور دقیق گزارش کرده و با افزایش موارد همراه بودند و قله کوچکی زدند، کشور ما هم احتمالا از این قاعده مستثنا نیست. وی با بیان اینکه البته ممکن است این احتمال در کشور رخ ندهد، گفت: به هر حال ما با یک احتمال هم باید دوراندیشی خودمان را داشته باشیم.
* احتمال دورقمی شدن مرگها
یونسیان درباره احتمال بروز پیک جدید کرونا در کشور به دنبال این روند افزایشی گفت: اینکه اعداد ابتلایمان روزانه ۴ رقمی شود، دور از انتظار نیست و ۲ رقمی شدن مرگها هم همینطور و متاسفانه احتمال آن وجود دارد. وی افزود: تقارن وقایع، بویژه وقایع و رویدادهای ناشی از جابهجاییهای جمعیتی با وقایع ناشی از ورود واریانتهای جدید تعیینکننده است. اگر این رویدادها همچون بازگشایی مدارس و مراسمات ماه محرم و... همراه با رعایت پروتکلها، بویژه استفاده از ماسک باشد، میتوان گفت مشکلی پیش نمیآید. یونسیان گفت: همچنان باید در فضاهای بسته، بویژه فضایی که تهویه ندارد، ماسک بزنیم. وی ادامه داد: بر اساس آمارهای رسمی کشور ۲۰ تا ۲۵ درصد افراد واجد شرایط در جامعه اصلا واکسن کرونا تزریق نکردهاند و ۳۰ تا ۳۵ درصد هم فقط یک دوز واکسن تزریق کردهاند که ما به آنها جمعیت آسیبپذیر میگوییم.
* شناسایی ۷۱۷ بیمار و ۶ فوتی
وزارت بهداشت دیروز اعلام کرد در شبانهروز گذشته ۷۱۷ بیمار جدید مبتلا به کرونا در کشور شناسایی شدند. بر این اساس از ظهر روز شنبه تا ظهر یکشنبه ۱۲ تیرماه، ۷۱۷ بیمار جدید مبتلا به «کووید-19» در کشور شناسایی و ۱۰۴ نفر از آنها بستری شدند. متأسفانه در طول این مدت، ۶ بیمار مبتلا به «کووید-19» در کشور جان خود را از دست دادند تا مجموع جانباختگان این بیماری به ۱۴۱ هزار و ۳۹۶ نفر برسد. خوشبختانه تاکنون ۷ میلیون و ۶۳ هزار و ۲۸۶ نفر از بیماران بهبود یافته یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند. همچنین ۲۱۱ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-19» در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستانها تحت مراقبت قرار دارند.
ارسال به دوستان
دستگاههای اجرایی همراه با جهادگران در حال آواربرداری و امدادرسانی به زلزلهزدگان هستند
جریان امداد در هرمزگان
نماینده میناب در گفتوگو با «وطن امروز»: همه ارگانها برای امدادرسانی پای کار آمدهاند
گروه اجتماعی: با گذشت 3 روز از وقوع زلزله 3/6 ریشتری غرب استان هرمزگان، آواربرداری، خدماترسانی، تامین نیازهای اولیه و اسکان زلزلهزدگان که از همان روز نخست حادثه توسط دستگاههای دولتی، بسیج، سپاه، ارتش و نیروهای امدادی خدماترسان جهادی شروع شده همچنان ادامه دارد؛ زلزلهای که ویرانی زیادی بر جا گذاشت اما خوشبختانه تلفات جانی چندانی نداشت. همه دستگاههای دولتی و نهادهای امدادی خدماترسان از همان لحظات نخست وقوع زلزله در هرمزگان در کنار زلزلهزدگان قرار دارند به طوری که در 2 روز برق و آب مناطق زلزلهزده وصل شده است و همه زلزلهزدگان در چادر اسکان داده شدهاند. مختار سلحشور، مدیر عامل هلالاحمر هرمزگان میگوید: اسکان اضطراری در منطقه مهران شهرستان بندرلنگه پایان یافته است و تمام زلزلهزدگان شناسایی شدهاند و به آنها چادر جهت اسکان اضطراری و نیز اقلام ضروری تحویل شده است. آب معدنی نیز به مقدار کافی به منطقه منتقل شده و در اختیار مردم قرار گرفته است.
* خسارت زلزله به 375 منزل مسکونی در سایهخوش
زلزله در سایهخوش 375 منزل مسکونی را به طور کامل تخریب کرده است. بر این اساس واحدهای بنیاد مسکن راهی روستاهای مجاور نیز خواهند شد تا ارزیابی دقیقی از خسارات وارده بر اثر زلزله مهیب هرمزگان داشته باشند و آنها را مورد جمعبندی قرار دهند. به گفته شهریار نوریزاده، مدیرکل بنیاد مسکن هرمزگان در روستای سایهخوش تمام خانهها تا 100 درصد تخریب شدهاند و خانهای که قابل سکونت باشد، وجود ندارد. مهدی دوستی، استاندار هرمزگان نیز گفت: در این حادثه همدلی همه ارگانها، دستگاهها و استانهای مختلف را شاهد هستیم و تثبیت خوبی در حال حاضر در منطقه انجام شده است. وی عنوان کرد: از دیشب (شنبه) شرایط بهتر شده است و در چادرهای گروهی برای مردم سیستم سرمایشی مستقر کردهایم تا کودکان و زنان بتوانند از آن استفاده کنند. امروز (یکشنبه) نیز برق تکتک منازل و معابر روستا را وصل خواهیم کرد تا مردم بتوانند در صورت نیاز در چادری که مقابل منزل خودشان نصب کردهاند، کولرهای گازی را راهاندازی کنند.
* آغاز آواربرداری از عصر شنبه
آواربرداری منازل مردم در روستای سایهخوش بهتدریج از عصر روز شنبه آغاز شد و به همت نیروی دریایی سپاه و قرارگاه مدینه نیروی زمینی سپاه و نیز سپاه امام سجاد(ع) هرمزگان، امکانات سنگین و تجهیزات نظیر بیل مکانیکی و مینیلودر به منطقه آورده شده است. رضا مدرس، معاون هماهنگی امور عمرانی استانداری هرمزگان افزود: امکانات بیشتری نیز به منطقه زلزلهزده منتقل خواهد شد تا بتوانیم آواربرداری را طی امروز (یکشنبه) و روزهای آینده شتاب بخشیم. احمد جباری، نماینده مردم غرب هرمزگان نیز در گفتوگو با فارس اظهار داشت: مهمترین مسأله پس از امدادهای اولیه، بازسازی منازل مردم در کمترین زمان ممکن است. وی گفت: باید فورا برآوردهای اولیه از خسارات زلزله به دست هیأت دولت برسد و به طور مصمم پیگیریم در این زمینه، هر چه سریعتر مجوزهای لازم از دولت برای بازسازی منطقه زلزلهزده کسب شود تا مردم وارد فاز بازسازی منازل خود شوند. عضو هیأترئیسه کمیسیون عمران مجلس تأکید کرد: منازل مردم بحمدالله بیمه برکت بوده و از محل این بیمه نیز خساراتی به مردم پرداخت میشود و همینطور پیگیر تسهیلات ویژه ساخت مسکن برای مردم خواهیم بود.
* آوار برداری با کمک جهادیها
مشاهدات میدانی خبرنگاران پس از زمینلرزه غرب هرمزگان نیز حاکی از آن است که گروههای جهادی خود را به مردم حادثهدیده رساندهاند و به تدریج در حال تلاش برای بیرون کشیدن لوازم زندگی مردم از زیر آوار هستند. برخی خودروها نیز که زیر آوار مانده بودند توسط گروههای جهادی بیرون کشیده شده و در کنار معابر قرار گرفتهاند. مدیرعامل گروه صنعتی ایرانخودرو، در پیامی ضمن ابراز همدردی با حادثهدیدگان زلزله هرمزگان، از ارائه خدمات ویژه به خودروهای آسیبدیده در این حادثه دلخراش خبر داد. عمده خودروهای آسیبدیده مردم نیز پراید، سمند و پژو پارس است. فرماندهی انتظامی هرمزگان از ساعات اولیه زلزله با استقرار یگانهای مختلف پلیس در منطقه مهران، ورود و خروج به منطقه زلزلهزده را تحت کنترل قرار داده است و خودروهای خروجی از روستاهای زلزلهزده مورد بررسی قرار میگیرند تا از لوازم زندگی مردم در منطقه زلزلهزده صیانت شود و سرقتی از سوی افراد غیر صورت نگیرد.
* ۶۵۰۰ زلزلهزده هرمزگانی اسکان اضطراری داده شدند
دبیرکل جمعیت هلالاحمر از اسکان اضطراری بیش از ۶۵۰۰ نفر در مناطق زلزلهزده استان هرمزگان خبر داد و گفت: ۱۵۱۷ خانوار در محلهای تعیینشده اسکان اضطراری داده شده و تمام اقلام مورد نیاز نیز در اختیار آنها قرار گرفته است. یعقوب سلیمانی اظهار داشت: طی ۲ روز گذشته در مجموع ۲۶ تیم از استان هرمزگان، ۱۱ تیم از استان فارس و ۲ تیم از استان بوشهر به کانون زمینلرزه اعزام شدند و همچنین تا این لحظه ۲ هزار دستگاه چادر، ۴ هزار تخته موکت، ۷۵۰۰ تخته پتو، ۲۶۲۰ بسته غذایی ۷۲ ساعته، یک دستگاه چادر راپ هال و ۵ هزار کیلوگرم نایلون پوششی به مناطق زلزلهزده ارسال شده است. دبیرکل جمعیت هلالاحمر همچنین تصریح کرد: ۱۵۱۷ خانوار که شامل ۶۵۴۸ نفر میشدند در محلهای تعیینشده اسکان اضطراری داده شدهاند و تمام اقلام مورد نیاز در اختیار آنها قرار گرفته است.
* بازسازی مناطق زلزلهزده هرمزگان بزودی
وزیر کشور گفت: زلزله هرمزگان خسارات زیادی برجا گذاشت و احیای مناطق زلزلهزده بهزودی انجام میشود. احمد وحیدی روز یکشنبه در حاشیه بازدید از سومین نمایشگاه شهر هوشمند ایران در گفتوگو با خبرنگاران درباره زلزله اخیر استان هرمزگان گفت: این زلزله بسیار شدید بود که در بندر خمیر رخ داد؛ خوشبختانه تلفات این زلزله کم بود، از جان باختن 5 نفر از عزیزان متأسف هستیم و به خانواده این عزیزان تسلیت میگوییم. وی افزود: الحمدلله تمام عوامل در صحنه حاضر بودند و اقدامات خوبی صورت گرفت و بلافاصله آواربرداری هم آغاز شد. عملیات اسکان اضطراری و موقت هم انجام شد و بازسازیها بزودی شروع میشود. وزیر کشور درباره آخرین اقدامات در بندر زلزلهزده خمیر گفت: کارها روی روال انجام میشود و کانکسها برای استقرار مردم در حال حمل است که در مرحله بعد عملیات بازسازی انجام میشود.
* دستور وزیر جهاد کشاورزی برای کمک به زلزلهزدگان
وزیر جهاد کشاورزی در پیامی دستور کمکرسانی این وزارتخانه و سازمان جهاد کشاورزی استان هرمزگان به زلزلهزدگان هرمزگانی را صادر کرد. در بخشی از پیام سیدجواد ساداتینژاد آمده است: این وزارتخانه در کنار سایر دستگاهها، با ظرفیت نیروی انسانی بسیج وزارتخانه و کارکنان جهادی و به کارگیری تجهیزات و امکانات موجود، آمادگی امدادرسانی و کمک به مردم عزیز زلزلهزده استان هرمزگان را دارد. در این راستا ضروری است مجموعه بسیج وزارت جهاد کشاورزی و سازمان جهاد کشاورزی استان هرمزگان با هماهنگی و مدیریت نیروها و تجهیز تمام امکانات به یاری فوری زلزلهزدگان استان هرمزگان بشتابند.
همچنین در پی وقوع زلزله در شهرستان خمیر هرمزگان، وزیر اقتصاد در دستوری فوری به مدیرعامل صندوق بیمه حوادث طبیعی، خواهان ارزیابی خسارات وارده به ساختمانهای مسکونی در منطقه زلزلهزده و پرداخت آن توسط این صندوق شد.
همچنین محمدحسن نامی، رئیس سازمان مدیریت بحران کشور نیز گفت: هسته مرکزی زلزله در هرمزگان 90 درصد تخریب شده و کانکسها تا فردا (امروز دوشنبه) به مناطق زلزلهزده خواهد رسید.
***
همه ارگانها برای خدمترسانی به زلزلهزدگان پای کار هستند
نماینده مردم میناب و جاسک گفت: در بازدیدی که بنده امروز (روز گذشته) به همراه استاندار از منطقه زلزلهزده سایهخوش، کانون اصلی زلزله داشتیم، علاوه بر نیروهای امدادی خدماترسان دولتی، از ارگانهای مختلف همچون سپاه، بسیج، ارتش، نیروهای نظامی و انتظامی و جهادی پای کار هستند و کار اسکان و استقرار زلزلهزدگان را در چادرها انجام دادهاند و تمام وسایل مورد نیاز آنها نیز تامین شده است. حسین رئیسی در گفتوگو با «وطنامروز» گفت: زلزله بیش از 6 ریشتری هر چند خسارات فراوانی به دنبال داشت اما اقدامات سریع گروههای امداد و جهادی و نیروهای مسلح در کنار دستگاههای دولتی در رسیدگی به زلزلهزدگان قابل تقدیر است. هماکنون کار آواربرداری با گسیل ادوات و ماشینآلات سبک و سنگین در حال انجام است و قرار است بهزودی نیز به دلیل وجود دمای بالای هوا و شرجی بودن منطقه، کانکسهای مورد نیاز به منطقه ارسال شود. البته نیروهای جهادی بسیج، سپاه و دستگاههای دولتی و... تا حدودی تجهیزات سرمایشی را برای زلزلهزدگان تهیه کردهاند اما قرار است با استقرار کانکسها، کولرهای گازی نیز برای آنها نصب شود. وی ادامه داد: زلزلهزدگان هماکنون در شرایط مساعدی قرار دارند و تمام امکانات ضروری اعم از آب و برق و نیازهای معاش و... برای آنها تامین شده است و نگرانیای بابت کمبود وسایل مورد نیاز نیست.
***
بازدید فرمانده نیروی دریایی سپاه از مناطق زلزلهزده هرمزگان
فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران با حضور در مناطق زلزلهزده غرب هرمزگان از نزدیک در جریان مشکلات مردم قرار گرفت. دریادار پاسدار علیرضا تنگسیری ظهر دیروز از مناطق زلزلهزده هرمزگان بازدید کرد. سردار اباذر سالاری، فرمانده سپاه امام سجاد علیهالسلام استان هرمزگان نیز به منظور همافزایی توان نیروها برای گرهگشایی از مشکلات مردم در این بازدید حضور داشت. بسیج ظرفیتها و تداوم فعالیت جهادی در مناطق زلزلهزده از سوی فرماندهان ارشد نظامی حاضر در این بازدید موجب تقویت امید مردم شده است. سردار عظمایی، فرمانده منطقه پنجم نیروی دریایی سپاه نیز از ساعات اولیه زلزله ضمن حضور در منطقه، امکانات این نیرو را برای خدمترسانی به مردم زلزلهدیده بخش مهران بسیج کرده است. هماکنون بیش از 80 نفر از نیروهای نیروی دریایی سپاه نیز در مناطق زلزلهزده در حال خدمت به مردم هستند. به گفته سردار عظمایی، همچنین بخشی از تجهیزات سنگین نیروی دریایی سپاه نیز به منطقه منتقل شده است تا در روند آواربرداری مشارکت کنند.
***
ثبت 58 پسلرزه در بندرخمیر
استاد زمینشناسی دانشگاههای هرمزگان گفت: از زمان وقوع 3 زلزله مهیب بندرخمیر تاکنون بیش از 58 پسلرزه در این منطقه ثبت شده است.
مهدی مسعودی دیروز در گفتوگو با فارس اظهار کرد: از زمان وقوع 3 زلزله مهیب بامداد شنبه در منطقه بندرخمیر تاکنون که حدود 30 ساعت از آن گذشته، بیش از 58 زمین لرزه ثبت شده است.
وی گفت: پسلرزهها نیز شدتهای مختلفی داشته که بزرگترین آنها 4.5 ریشتر بوده است. استاد دانشگاه هرمزگان تأکید کرد: مطالعات زمینشناسی و گسلشناسی منطقه هرمزگان محدود و دامنه اطلاعات ناکافی است، لذا انتظار میرود سازمان زمینشناسی نگاه بیشتری به این منطقه داشته باشد.
مسعودی همچنین درباره زمان تداوم پسلرزهها نیز گفت: پسلرزهها گاه ممکن است تا چندین هفته پس از زلزله اصلی ادامه داشته باشد، لذا مهمترین مسأله آن است که ایمنسازی منازل مردم با دقت پیگیری شود.
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
در ستایش سیدجلال حسینی، مدافع ممتاز و باغیرت پرسپولیس که به جرگه مربیان پیوست
جبروت جلال
باربد بهراد: نخستین تمرین پرسپولیس برای فصل جدید لیگ برتر فوتبال یک اتفاق ویژه داشت؛ کاپیتان ارتش سرخ، با لباس نارنجی مربیان سر تمرین حاضر شده بود، چرا که کاپیتان حالا دیگر از اعضای کادر فنی است.
سیدجلال حسینی که بدون تردید یکی از بهترین مدافعان تاریخ فوتبال ایران به شمار میرود، سرانجام کفشهایش را در تاریخ 4 برج 4 سال 1401 آویخت تا فوتبال ایران شاهد پایان فوتبال یکی از بهترینهای تاریخش باشد. درباره سیدجلال حسینی نه یک مقاله و چند گزارش که میشود بیاغراق در حد یک جلد کتاب مطلب نوشت. اگر قرار باشد برای جوانها که تازه فوتبال را شروع کردهاند تنها یک مثال برای حرفهایگری درون زمین و بیرون آن بزنی، چه کسی بهتر از سیدجلال حسینی؟ رهبر بلامنازع درون زمین و مرد خانواده در خارج آن. مگر میشود در 40 سالگی آنطور خوب و حرفهای در زمین ظاهر شد، بیآنکه بیرون آن زندگی صد در صد حرفهای داشت؟
مرد جامهای متعدد، پسری که در همان روزهای نخست تبدیل به دست راست هر مربی درون زمین میشد. لیدر و رهبر درون زمین که هرگز کسی حتی یک مورد بیاخلاقی از او ندید. آنقدر خوب و حرفهای ادامه داد که حتی هواداران رقیب هم داشتنش را آرزو کردند. او سیدجلال حسینی بود. بازیکن ممتاز دیروز و مربی امروز پرسپولیس که امید میرود خیلی زود همان درایت و کاریزمای مادرزادیاش را از روی نیمکت به همه ثابت کند و تبدیل به یکی از بهترین مربیان لیگ برتر شود. این مسیر تازه او است و تردید نکنید سیدجلال بلد است چگونه در هر حرفهای بهترین شود.
* پسری که کفشهایش را آویخت
نامزد انتخاب به عنوان بهترین مدافع تاریخ فوتبال ایران؛ این فقط بخشی از کارنامه درخشان سیدجلال حسینی است. تبدیل شدن از یک بازیکن بزرگ به یک فوقستاره واقعی با داشتن تمامی ابعاد یک فرمانده در میدان، تبدیل کردن یک مسابقه فوتبال به تماشای درخشش و اقتدار یک مدافع مرکزی در طول 90 دقیقه، حرفهای، محترم و تلاش اغلب موفق در راه احترام به تیمهای رقیب، زندگی سالم و... اینها عباراتی است که میتواند در یک سالن سینما و در سکانس ابتدای فیلم زندگی سیدجلال حسینی روی پرده نقرهای به نمایش درآید. خیره کردن چشم علی پروین در همان ابتدای درخشش در ملوان و بعد تبدیل شدن به امپراتور تیم نوپای علی دایی در سایپا و فتح عنوان قهرمانی در لیگ برتر، سپس انتقال به سپاهان و ۳ قهرمانی متوالی در لیگ برتر و در ادامه آغاز دوران درخشان در پرسپولیس. در همین مدت کوتاه بعد از انتشار پست خداحافظی از فوتبال، سیدجلال حسینی مورد تمجید تقریبا تمام ارکان فوتبال قرار گرفته و اغلب ستایشگران او در یک نقطه مهم به اشتراک رسیدهاند؛ بازیکن حرفهای.
این تاکید روی کلمه «حرفهای» معنی زیادی دارد. در فوتبالی که بازیکنان اینقدر شغل خود را در اولویت قرار نداده و در زندگی روزمره نیز فوتبال را همیشه کار اصلی خود نمیدانند، حتی یک غیبت غیرعرف، یک بیانضباطی، یک درگیری با سرمربی، یک محرومیت غیرفوتبالی، یک رفتار علیه منافع تیم و... هم در کارنامه سیدجلال حسینی در این نزدیک به ۲ دهه ثبت نشده است. خلق و خوی فرماندهی باعث شد حتی در روزهای جوانی و در مقطع ورود به تیم ملی، به رغم حضور فوقستارههای بزرگ و محبوب در ترکیب نیز خیلی سریع به یکی از بازیکنان مهم و تاثیرگذار تبدیل شود. او و ستارههای دیگر 2010 بدشانس بودند که بازی در جامجهانی را تجربه نکردند اما نمایش بینقص سیدجلال، یکی از دلایل ثبت کلینشیت برابر نیجریه و مقاومت 90 دقیقهای برابر لیونل مسی و دیگر اعجوبههای آلبیسلسته در سال 2014 بود. ورای نظر قابل احترام سرمربی تیم ملی، حداقل از نظر فنی به نظر میرسید در جام 2018 نیز شایسته قرار گرفتن در لیست نهایی باشد اما مجموعه این عوامل باعث شد ۳ جامجهانی برای او تبدیل به یک جامجهانی شود. چه وقتی که مورد پسند کارلوس کیروش قرار نگرفت و چه وقتی مغلوب نمایش قدرت برانکو مقابل نژادفلاح شد، فقط سکوت کرد و تمرین. نمایش معنادار او با لباس نفت در اردیبهشت 95 باعث شد احتمالا برانکو همان وسط مسابقه متوجه اشتباه بزرگ خود شده و ابتدای فصل بعد نام سیدجلال حسینی را سرلیست خود قرار دهد؛ اشتباهی که احتمالا منجر به از دست رفتن یک عنوان قهرمانی در لیگ برتر برای پرسپولیس و سرمربی کروات شد. حتی وقتی احتمالا به زعم خودش قربانی اختلافات شده و فرصت بازی در جام 2018 را از دست داد نیز به نشانه احترام و اصالت، یک کلام علیه سرمربی تیم صحبت نکرد. سیدجلال حسینی جای درست ایستادن را بخوبی بلد بود و در مناقشه برانکو - کیروش، مثل همیشه سر جای خود قرار گرفت؛ خلق و خوی فرماندهی. اینقدر حرفهای که حتی وقتی در دیدار تابستان 99 مقابل پیکان در دقیقه 93 و شاید فقط برای وقت تلف کردن وارد زمین شد نیز با همان اقتدار و چهره مصمم همیشگی خودش را برای دفاع از دروازه پرسپولیس به قلب خط دفاعی رساند.
این ۲ دهه آنقدر درخشان گذشت که حتما نام سیدجلال حسینی در بین نامزدهای بهترین مدافع تاریخ فوتبال ایران در کنار جعفر کاشانی، سیدمحمد پنجعلی، شاهین بیانی و... جای دارد. این درست بازی و زندگی کردن، این رفتار حرفهای و اغلب محترمانه و این مورد ستایش تمام گروههای هواداری قرار گرفتن، همان چیزی است که سیدجلال به کارنامه خود در این نزدیک 2 دهه الصاق کرد. این قشنگ و بیجنجال خداحافظی کردن هم از آن کارها بود که احتمالا فقط از دست سیدجلال حسینی برمیآمد.
او حالا لباس نارنجی مربیان را بر تن دارد و خوش به حال بازیکنان امروز پرسپولیس که فرصت تجربهآموزی زیر دست چنین مردی را پیدا کردهاند.
ارسال به دوستان
شیخ مازندرانی از مبارزه با استبداد تا مقابله با استعمار
مبارزه با ظلم و بیداد از سنگر فقه
محمدامین علیدوست: امروز چهارم ذیالحجه سالروز وفات آیتالله العظمی ملاعبدالله مازندرانی از علما و مراجع بزرگ شیعه در قرن ۱۴ قمری و از شاگردان میرزا حبیبالله رشتی و شیخ مرتضی انصاری است. وی یکی از چهرههای نامدار بود که انقلاب مشروطه در ایران را از راه دور با صدور اعلامیه و فتاوای خود رهبری کرده و همواره بر رفع ظلم و رهایی کشور از سیطره بیگانگان تأکید میکرد. شیخ عبدالله مازندرانی از دوران جوانی به تدریس اشتغال داشت و تخصصش در فقه، علم هیأت و رجال بود ولی پس از ارتحال میرزا حبیبالله رشتی در سال ۱۳۱۲ ق، حوزه تدریس وی بسیار گسترده شد و مردم ایران وی را به عنوان یکی از مراجع تقلید خویش مورد رجوع قرار دادند. شایان ذکر است ملاعبدالله مازندرانی خود را مقید در علوم نقلی نکرد و از همان زمان تحصیل، به تعلیم علوم حکمی روی نهاد به گونهای که ایشان را از هیاتدانان بزرگ آن زمان میتوان دانست. در جنبش مشروطیت ایران و مخالفت با رژیم استبدادی، شیخ عبدالله مازندرانی همراه و همگام با آخوند خراسانی و میرزا حسین خلیلیتهرانی با ارسال نامه و تلگراف برای رهبران دینی و سیاسی ایران، این جنبش را تأیید و رهبری کرد و به دفاع از مشروطهخواهان پرداخت و با نشر اعلامیههای روشنگرانه نسبت به رویدادهای سیاسی و اجتماعی آن دوران موضعگیری کرد. ۲۰ ذیالقعده سال ۱۳۲۶ ق پس از به توپ بسته شدن مجلس توسط محمدعلی شاه و آغاز قیام مردم آذربایجان، آن بزرگوار و آخوند خراسانی ـ که نفوذ بسیاری در میان مسلمانان باکو داشتـ با ارسال نامهای به مسلمانان روسیه از آنان درخواست کمک به انقلابیون تبریز را کردند. بعد از تشکیل مجلس دوم در سال ۱۳۲۸ق او و آخوند خراسانی طی نامهای به ناصرالملک از عملکرد سران سیاسی مشروطیت بشدت انتقاد کردند و درباره شکلگیری استبدادی به مراتب خطرناکتر از استبداد قاجاریه تحت عنوان آزادی و مشروطیت هشدار دادند. سال ۱۳۲۹ ق، پس از ورود متجاوزان روس به شمال ایران از جمله تبریز و کشتار آزادیخواهان و نیز هجوم اشغالگران ایتالیایی به طرابلس (لیبی) و تصرف آن سرزمین، وی به همراه جمعی از مراجع و علمای شیعه عراق ضد اشغالگران روس و ایتالیایی فتوای جهاد صادر کرد و مسلمانان را به مقابله با آنها فراخواند.
مرحوم شیخ عبدالله مازندرانی پس از عمری خدمت به عالم اسلام، در ۷۵ سالگی در روز یکشنبه چهارم ذیالحجه سال ۱۳۳۰ ق (۱۲۹۱ ش) در نجف دار فانی را وداع گفت و به دیار ابدی شتافت.
ارسال به دوستان
اداره اطلاعات ارتش رژیمصهیونیستی: توافق با ایران بهتر از گزینهها و جایگزینهای بد موجود روی میز است
اسرائیل: توافق بهتر از عدم توافق است!
علیرضا حجتی: پیشرفت برنامه هستهای ایران تبدیل به کابوس روزانه برای رژیم صهیونیستی شده است و نحوه برخورد با موضوع هستهای ایران هم برای سران این رژیم یک مقوله کاملا «گیجکننده» به نظر میرسد.
از سال گذشته پس از سقوط نتانیاهو و روی کار آمدن دولت موقت و ائتلافی در سرزمینهای اشغالی به نخستوزیری «نفتالی بنت»، تلآویو با توسعه بازدارندگی هستهای ایران با برنامه غنیسازی 60 درصدی اورانیوم از یک طرف و از سوی دیگر با خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان و کاهش چتر امنیتی آمریکا در منطقه برای صهیونیستها روبهرو بود. به دلیل این شرایط تحمیل شده، سیاستها و راهبرد اسرائیل دچار یک تناقض و دوصدایی شد. رژیم صهیونیستی از طرفی به خاطر شتاب گرفتن برنامه هستهای ایران به احیای برجام راضی شده بود تا به این وسیله محدودیتهای هستهای بازگردد اما از طرف دیگر برخی دیگر در تلآویو با مخالفت ضمنی با احیای برجام بر این عقیده بودند اگر توافق احیا شود، به این وسیله برخی تحریمها و منابع مالی ایران آزاد خواهد شد و این اتفاق برتری ایران در منطقه را تضمین خواهد کرد.
در این میان نفتالی بنت با دکترین بلندپروازانه خود یعنی «دکترین اختاپوس» با ناکامی از مقام خود استعفا کرد تا باز هم شکاف و دودستگی میان نهادهای امنیتی این رژیم سر باز کند.
پایگاه خبری- تحلیلی المانیتور اخیرا در گزارشی به بررسی رویکرد سرویسهای امنیتی و جاسوسی رژیم صهیونیستی در قبال مذاکرات احیای برجام و بازگشت آمریکا به این توافق پرداخت و نوشت: ارزیابیهای اداره اطلاعات ارتش اسرائیل این است که توافق با ایران بهتر از گزینهها و جایگزینهای بد موجود روی میز برای جلوگیری از توسعه برنامه هستهای ایران است. این دیدگاه برخی چهرههای نظامی همچون «آهارون هالیوا» رئیس اطلاعات ارتش، «گادی آیزنکوت» فرمانده پیشین ارتش و «درور شالوم» رئیس بخش سیاسی- امنیتی وزارت جنگ رژیم صهیونیستی است.
المانیتور ادامه داد: با این حال، یک رویکرد مخالف در عرصه پیچیده امنیتی اسرائیل و در راس آنها سازمان موساد (سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی) غالب است که از تلاشهای شدید اسرائیل برای مقابله با کارزار حامی توافق هستهای به رهبری ایالات متحده پشتیبانی میکند. این، یکی از موضوعات کلیدی در دستور کار تلآویو در جریان سفر قریبالوقوع جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا به اسرائیل است.
این پایگاه خبری همچنین نوشت: در این میان، موساد معتقد است توافق هستهای قدرتهای جهانی با ایران یک معامله انجام شده است و سوال «داوید بارنیا» رئیس جدید موساد این نیست که آیا توافقنامه امضا خواهد شد یا خیر، بلکه این است که چه زمانی توافق میشود. این ارزیابی مبتنی بر یک استدلال ساده است؛ اینکه ۲ طرف انتخاب دیگری ندارند. طبق این استدلال، ایرانیها به دنبال سرمایههایی هستند که پس از حصول توافق و لغو تحریمها به دست میآید و این در حالی است که بایدن هم پیش از انتخابات میاندورهای کنگره به آن نیاز دارد تا به تعهد خود به رایدهندگان مبنی بر کاهش قیمت سوخت عمل کند.
یک مقام ارشد امنیتی صهیونیست در این رابطه به المانیتور گفت: در همین راستا اسرائیل به منظور مخالفت با ایران فهرستی از تدابیر دیپلماتیک برای افزایش فشار بر این کشور و وادار کردن تهران به دست کشیدن از برنامه هستهای خود جمعآوری کرده است که آنها را در سفر آتی جو بایدن به او ارائه خواهد داد.
این مقام صهیونیست افزود: روشهایی برای جلوگیری از پروژه هستهای [ایران] وجود دارد که نظامی نیست. غرب و ایالات متحده تاکنون نیز تمام ابزارهای دیپلماتیک و اقتصادی که در اختیار دارند را به کار نگرفتهاند.
وی همچنین گفت: ما قصد داریم درباره توافق هستهای جدید [به جو بایدن] هشدار دهیم و راهکار جایگزین مشخصی به او ارائه کنیم. المانیتور در پایان نوشت پیشبینی پاسخ بایدن به این گزینههای جایگزین دشوار است و باید دید آیا وضعیت سیاست داخلی آمریکا در آستانه انتخابات میاندورهای میتواند تمایل شدید دولت را برای کسب امتیاز از طریق توافق هستهای با ایران کاهش دهد یا نه. روزنامه یدیعوت آحارونوت نیز روز جمعه در گزارشی اعلام کرد بر خلاف سیاست رسمی اعلامشده رژیم صهیونیستی و آمریکا علیه احیای توافق هستهای با ایران، تعداد فرماندهان ارتش رژیم صهیونیستی که خواهان توافق با ایران شدند افزایش یافته است. حتی آنان اعلام کردند یک توافق بد با ایران بهتر از توافق نکردن است. بر اساس آنچه این روزنامه در وبسایت خود منتشر کرده است، آنها معتقدند چنین توافقی به رژیم صهیونیستی فرصت میدهد یک گزینه نظامی واقعی علیه ایران آماده کند. یدیعوت آحارونوت در این باره نوشت: از برجستهترین حامیان این سمت و سوی جدید در ارتش، «آهارون هالیوا» رئیس اداره اطلاعات، «آمیت ساعار» رئیس اداره تحقیقات، «اورن ساتر» رئیس اداره برنامهریزی استراتژیک و «تل کالمان» رئیس اداره امور ایران هستند. بر اساس این گزارش، اداره اطلاعات ارتش رژیم صهیونیستی همچنین تاکید کرده است موضع «بنی گانتس» وزیر جنگ این رژیم که پیشتر معتقد بود توافق هستهای با ایران بدترین گزینه برای تلآویو است، تغییر کرده است. بر اساس ادعای رژیم صهیونیستی، آنچه میتواند ایران را به مذاکرات بازگرداند، فشار قوی بینالمللی بر آن، به علاوه وجود گزینه نظامی واقعی است که از اعتبار بالایی برخوردار باشد.
گفتنی است در همین رابطه جروزالم پست 3 ماه قبل به نقل از برخی منابع اطلاعاتی گزارش داد فقدان توافق با ایران میتواند خطر هستهای قریبالوقوعتری را برای اسرائیل و متحدانش به همراه داشته باشد، اگرچه هر ۲ دولت بنیامین نتانیاهو و نفتالی بنت با این توافق مخالفت کردهاند. از سویی برخی دستگاههای اطلاعاتی و دفاعی اسرائیل، عدم توافق را بدتر از حتی یک توافق بد میدانند. منطق این منابع این است که ایران میتواند ظرف چند هفته به اورانیوم 90 درصدی تسلیحاتی برسد.
تایمز اسرائیل هم هفته گذشته نوشت بر اساس گزارش بدون منبع روز یکشنبه در رسانههای عبریزبان، مقامات ارشد دفاعی بر سر موضع اسرائیل درباره مذاکرات با هدف احیای توافق هستهای ایران اختلاف نظر دارند. همچنین سرلشکر «تامیر هیمن» مدیر سابق اطلاعات نظامی اسرائیل 40 روز قبل در مصاحبهای با اسرائیل هیوم استدلال کرد امضای توافق هستهای با ایران توسط غرب در این زمان میتواند به نفع اسرائیل باشد. این مقام نظامی گفت: در هر مقطع زمانی، همه چیز باید بر اساس دادههای موجود بررسی شود. بنابراین باید پرسید ایران در حال حاضر چه چیزی دارد؟ به گفته وزیر جنگ بنی گانتس، ایران در حال حاضر بیش از 50 کیلوگرم اورانیوم غنیشده تا 60 درصد دارد که به این معناست که آنها از مقدار مواد شکافتپذیر کافی برای تولید نخستین بمب فراتر رفتهاند. او توضیح داد: «بنابراین نتیجهگیری من این است که در واقعیت اینجا و اکنون، دستیابی به یک توافق کار درستی است. توافق بین قدرتهای غربی با جمهوری اسلامی برای اسرائیل زمان میخرد. این امر میزان اورانیوم غنیشده ایران را کاهش میدهد و آن را عقب میاندازد، زیرا غنیسازی زمان زیادی میبرد».
***
وقتی گزینهای نیست
از هنری کیسینجر تا دنیس راس و ریچارد هاس همه از یک چیز میگویند
دولت بایدن با وجود نیاز مبرم به احیای توافق هستهای با ایران، در یک بنبست سیاسی قرار گرفته است. رئیسجمهور آمریکا در حال حاضر ۲ راه بیشتر ندارد: یا مذاکرات و احیای برجام را به شکست بکشاند یا تن به توافقی دهد که در آن خواستها و ضمانتهای تهران تضمین شود. این چالشی است که حداقل از سال گذشته در محافل آمریکایی درباره آن صحبت میشود. به نظر میرسد سفر قریبالوقوع جو بایدن به منطقه بویژه حضور در سرزمینهای اشغالی، تصمیم نهایی رئیس جمهور متزلزل آمریکا و دستور کار آتی واشنگتن- تلآویو در قبال گفتوگوهای هستهای را مشخص کند. در مخمصه دولت دموکرات آمریکا همین بس که بتازگی هنری کیسینجر، وزیر خارجه آمریکا در دولت نیکسون و استراتژیست برجسته آمریکایی در گفتوگو با نشریه انگلیسیزبان «اسپکتیتور» تلویحا به عجز دولت آمریکا اعتراف میکند. این نظریهپرداز رئالیست روابط بینالملل هم بازگشت به برجام را خطرناک میداند، هم میگوید تقریبا پلن B وجود ندارد. کیسینجر در پاسخ به پرسش «اندرو رابرت» که میپرسد آیا فکر میکنید دولت بایدن در مذاکرات هستهای ایران کار خوبی انجام میدهد؟ میگوید: من بشدت درباره توافق هستهای اصلی تردید داشتم. من فکر میکردم راستیآزمایی وعدههای ایران بسیار دشوار خواهد بود و گفتوگوها واقعا الگویی را ایجاد کردند که در آن توان هستهای ممکن بود کمی کند شود اما اجتنابناپذیرتر شود. در نتیجه کشورهای منطقه بویژه اسرائیل -دشمن اصلی ایران - و همچنین مصر و عربستان سعودی - که خود را رقبای اصلی ایران میدانند- به واکنشهایی سوق داده شدند که ممکن است وضعیت را بسیار انفجاریتر کند. کیسینجر اضافه میکند: اکنون مشکل مذاکرات هستهای موجود این است که بازگشت به توافقی که برای شروع ناکافی بود، برای تغییر آن در جهتی که ظاهرا برای دشمن قابل تحملتر باشد، بسیار خطرناک است. بنابراین تمام نگرانیهایی که درباره توافق اولیه داشتم، اکنون خواهم داشت. من هنوز شرایط را ندیدهام اما واقعاً هیچ جایگزینی برای حذف توان هستهای ایران وجود ندارد. سال گذشته در میان آشفتهبازار نبود گزینه قابل توجه که دولت بایدن با آن مواجه است، «دنیس راس» مشاور سیاست خارجی اوباما راهبرد «ترس» خود را اینگونه تجویز کرد: «برای اینکه به دیپلماسی شانس بدهیم، باید ترس ایران از خودمان را بازگردانیم». این دیپلمات آمریکایی پاییز سال گذشته در توئیتر خود نوشت: «ایران مذاکرات را به عنوان امتیاز به ما تلقی میکند. تهران فکر میکند بالا و پایین کردن ترس از برنامه هستهایاش باعث پذیرش طرح «بیشتر در برابر کمتر» [از سوی آمریکا] خواهد شد، به این معنا که رفع تحریمها بیشتر از آنچه در برجام آمده، باشد و در ازای آن ایران امتیازهای کمتری بدهد. برای اینکه به دیپلماسی شانس بدهیم، باید ترس ایران از خودمان را بازگردانیم».
دنیس راس چندی بعد این ایده را بسط داده و تبدیل به یادداشت و بیانیهای مشترک کرد که موسسه سیاست خاور نزدیک واشنگتن آن را منتشر کرد. این مانیفست دنیس راس را افراد مطرحی همچون «دیوید پترائوس» فرمانده سابق ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا و رئیس سابق آژانس اطلاعات مرکزی (CIA)، «لئون پانتا» وزیر دفاع سابق و دیگر رئیس سابق CIA، «هاوارد برمن» رئیس سابق کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا، «جین هارمن» عضو بلندپایه سابق در کمیته اطلاعاتی مجلس نمایندگان آمریکا و «میشله فلورنوی» معاون سابق وزیر دفاع در سیاستگذاری امضا کردند. «ریچارد هاس» رئیس شورای روابط خارجی آمریکا نفر بعدی بود که به نبود اهرم فشار علیه تهران اذعان کرد. هاس با آغاز مذاکرات وین 7 در مقالهای نوشت: ممکن است زمان آن فرا رسیده باشد که دیپلماسی رسمی با چیزی کمتر رسمی جایگزین شود. مذاکرات بعید است به موفقیت برسد و حتی اگر توافقی به دست آید، تلاش ایران برای برتری منطقهای یا دستیابی به سلاحهای هستهای را حل نخواهد کرد. رئیس شورای روابط خارجی آمریکا با شرح دشواریهای دولت بایدن مینویسد: اگر مذاکرات، هر ۲ طرف را به برجام بازگرداند، در ازای برداشتن بسیاری از تحریمهای اقتصادی، نه همه تحریمها، محدودیتهایی برای نزدیک به یک دهه بر برنامه هستهای ایران اعمال میشود. اما این سناریو مشکلاتی دارد؛ اولا لغو تحریمها دستیابی به منابع مالی را برای ایران آسانتر میکند که به ایران اجازه میدهد کارهای بیشتری را در منطقه انجام دهد. چنین فعالیتی توسط توافقنامه 2015 محدود نشد. ثانیاً هیچ دلیلی وجود ندارد که باور کنیم ایران به یک توافق هستهای «طولانیتر و قویتر» که محدودیتهای شدیدتری را بر برنامه هستهایاش برای مدت طولانیتری اعمال میکند، تن دهد. هاس ادامه میدهد: این ما را به نقص دیگری در احیای برجام میرساند و آن هم اینکه ایران میتواند مجددا به توافق 2015 وارد شود و در عین پیروی از آن، تولید موشکهای بالستیک را که مشمول این پیمان نیستند، تسریع بخشد و پس از سال 2030 به طور چشمگیری ذخایر اورانیوم غنی شده خود را افزایش دهد. ریچارد هاس در نهایت در مشابهت با دنیس راس مینویسد: آمریکا و اسرائیل و متحدانشان باید برای ایران خط قرمزی تعیین کنند که اگر از آن عبور کند، علاوه بر افزایش تحریمها، با حملات سایبری و نظامی به مراکز هستهای و نظامی و اقتصادی مواجه خواهد شد.
گفتنی است 10 روز قبل بیش از دهها سازمان ملی نامهای به رئیسجمهور آمریکا ارسال کردند و از او خواستند «رهبری و شجاعت سیاسی» نشان دهد و توافق هستهای ایران را نجات دهد و گفتند «گیجکننده» است که او اجازه میدهد سیاست داخلی مانع از تجدید توافق شود. در این نامه آمده است: «اکنون بیش از هر زمان دیگری، رهبری و شجاعت سیاسی برای جلوگیری از مرگ کامل توافق و فرار از عواقب احتمالی آن - جنگ با ایران یا ایران مجهز به سلاح هستهای- مورد نیاز است». این گروهها که شامل J Street (یک گروه لابیگر یهودی نزدیک به رژیم صهیونیستی) هستند، در نامه خود با ابراز تعجب از اینکه دولت بایدن راه ترامپ را ادامه میدهد، آوردند: خود بایدن و بسیاری از مقامات ارشد دولتش قبلا اعلام کردهاند خروج ترامپ از توافق یک «فاجعه» بوده است و برخی از این مقامات خاطرنشان کردهاند مخالفان توافق، ترامپ را تحت فشار قرار دادند تا قرصهای سمی سیاسی داخلی ایجاد کند - مانند قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در فهرست گروههای تروریستی - با هدفی خاص که برای هر جانشینی مشکل ایجاد کند. این گروهها گفتند بایدن در نهایت مسؤول شکست برجام خواهد بود، چرا که برونداد شکست توافق، تنها راه دیگری برای «مضاعف کردن استراتژی فشار حداکثری ترامپ» است که سازمانهای ملی آمریکا آن را «زخم خودزنی» نامیدند.
***
چرا اسرائیل دلتنگ برجام است؟
«وطنامروز» طی یک سال گذشته در چند گزارش مبسوط به تبیین و تحلیل چرایی تمایل رژیم صهیونیستی به برجام پرداخت. حالا بخشی از مواضع سران اسرائیل طی سال گذشته در ادامه بازخوانی شده است.
وزیر جنگ اسرائیل شهریور 1400 در مصاحبه خود با فارینپالیسی اعلام کرد تلآویو حاضر به پذیرش توافق هستهای ایران که طرفهای برجام و ایالات متحده و جمهوری اسلامی در حال مذاکره درباره آن هستند، است اما در عین حال مقامهای رژیم صهیونیستی همچنان به اعمال فشار خود به واشنگتن برای آمادهسازی یک «نمایش قدرت» جدی در شرایط شکست مذاکرات با تهران ادامه میدهند. گانتس در این مصاحبه درباره موضع تلآویو درباره بازگشت دولت آمریکا به برجام گفت: «رویکرد فعلی ایالات متحده برای بازرسی و کنترل برنامه هستهای ایران را میپذیریم».
«آهارون هالیوا» رئیس اطلاعات ارتش اسرائیل به سیاستمداران ارشد کابینه امنیتی این رژیم گفته است برای اسرائیل بهتر خواهد بود اگر مذاکرات وین به محدود کردن برنامه هستهای ایران در قبال لغو تحریمها بینجامد. تایمز اسرائیل به نقل از ۲ وزیر که در جلسه کابینه امنیتی شرکت کردهاند و نامشان فاش نشده است، نوشت: «از نظر این ژنرال بلندپایه، با بازگشت ایران و آمریکا به توافق اتمی، با اطمینان بیشتری میتوان محدودیتهای برنامه هستهای ایران را زیر نظر داشت. این ۲ وزیر با استناد به نظر فرمانده سازمان اطلاعات نظامی ارتش گفتهاند اگر فرصت بازگشت به برجام از دست برود، آخرین امکان نظارت بر برنامه هستهای ایران از میان خواهد رفت. عالیترین مقام سازمان اطلاعاتی ارتش صهیونیستی گفته است احیای برجام، فرصت زمانی بیشتری نیز برای اسرائیل فراهم میکند تا خود را برای سناریوهای مختلف در برهههای بالا گرفتن تنش با ایران آماده کند».
«موشه یعلون» وزیر پیشین جنگ اسرائیل طی سخنرانی در کنفرانس امنیتی روزنامه هاآرتص گفت: «با نگاهی به سیاست دهه گذشته درباره ایران درمییابیم اشتباه اصلی خروج از توافق بود. این توافق به خودی خود یک اشتباه تاریخی بود اما خروج از آن بهانهای برای ادامه [غنیسازی] به آنها داد. ترامپ تصمیم خروج از توافق در سال ۲۰۱۸ را با تشویق و تمجید نتانیاهو اتخاذ کرد». وزیر سابق جنگ اسرائیل افزود: «این به دولت آمریکا بستگی دارد. توصیه من به کابینه کنونی اسرائیل این است که از نزدیک و بیسروصدا با دولت بایدن همکاری کند و از درگیریهای عمومی مانند سخنرانی نتانیاهو در کنگره در سال ۲۰۱۵ خودداری کند».
«آحارون زیوی» رئیس سابق دستگاه اطلاعات ارتش رژیم صهیونیستی هم گفته بود توافق هستهای جدید میان ایران و قدرتهای جهانی احتمالا از برجام بدتر خواهد بود اما گفت حتی چنین توافقی که ضعیفتر از برجام است از نبود هیچ توافقی بهتر است. مقام سابق رژیم صهیونیستی در مصاحبهای با روزنامه صهیونیستی اورشلیمپست گفته بود حتی یک توافق بد به اسرائیل فرصت خواهد داد «تهدید هستهای تهران» را تا سال ۲۰۳۱ به عقب بیندازد، در حالی که ایران در حال حاضر در آستانه هستهای شدن است.
«دان حالوتس» فرمانده پیشین ستاد کل فرماندهی و عملیات ارتش رژیم صهیونیستی هم گفت تلآویو تنها یک قدرت منطقهای است و توانایی مقابله با ایران را ندارد و «توافق بد با ایران بهتر از شکست نظامی از آن است».
«یاکوف عمیدرور» مشاور امنیت داخلی رژیم صهیونیستی در کابینه بنیامین نتانیاهو هم طی یادداشتی برای اندیشکده «بنیاد اورشلیم برای استراتژی و امنیت» نوشت: ایرانیها ازسرگیری مذاکرات را به تعویق انداختند، زیرا متوجه شدند گزینه نظامی نه در دولت فعلی (جو بایدن) و نه در دولت قبلی (دونالد ترامپ) وجود ندارد. وی افزود: «تصور و درک ایران مبنی بر اینکه گزینه نظامی روی میز وجود ندارد نیز فرض اصلی آنها در مذاکرات آینده خواهد بود. بنابراین ایرانیها میدانند ایالات متحده چارهای جز بازگشت به توافق ندارد، در نتیجه عجله نخواهند کرد و شاید اول تلاش کنند تحریمها را برچینند و منافع اقتصادی دیگری کسب کنند». یاکوف عمیدرور تصریح کرد: ایالات متحده تاکید میکند بازگشت به توافق هستهای تنها گام اول است و پس از آن قصد دارد وارد گفتوگوهایی با هدف یک توافق بهتر و طولانیتر شود. با این حال، شانس دستیابی به چنین توافقی صفر است، برای اینکه ایالات متحده هیچ اهرم فشاری روی ایران نخواهد داشت.
ارسال به دوستان
تهیهکننده فیلم روز ششم در گفتوگو با «وطن امروز»: به سینمای ژانر توجه کردیم
سینمای پلیسی ایرانی
«روز ششم» فیلمی با ژانر خاص است که بعد از حواشی به وجود آمده درباره آن در جشنواره فیلم فجر 39، حالا این روزها پرده نقرهای سینماهای کشور از آن میزبانی میکند. به گزارش «وطنامروز»، حجت قاسمزادهاصل، نویسنده و کارگردان فیلم «روز ششم» را بیشتر با تلهفیلمها و سریالهایی میشناسیم که در تلویزیون نوشته و ساخته است. او حالا این روزها «روز ششم» را به عنوان نخستین کار سینمایی خود بر پرده سینماها دارد. داستان فیلم این گونه است که یک زندانی به نام احمد تنها ۵ روز فرصت دارد جواب چند معما را پیدا کند تا بتواند زنده بماند، البته بخشی از اتفاقها در گذشته رخ داده که بدون روشن شدن آنها برای مشکلهای امروز جوابی پیدا نخواهد کرد. احمد اگر موفق به یافتن جواب معماها در ۵ روز نشود، روز ششم کشته میشود. با صراحت شاید بتوان گفت برگ برنده کارهای قاسمزادهاصل در بخش نویسندگی او نهفته است.
یکی از موضوعات مهم در آثار قاسمزادهاصل دیالوگنویسیهای اوست که انصافا موفق هم بوده است. به بیان بهتر، مجموع متنها و آثار او بیش از آنکه بر پایه کارگردانی پیش برود، روی دوش فیلمنامه و به طور خاص دیالوگنویسیهایش به جلو حرکت کرده است.
شاید بتوان گفت سینمای ایران سالها عطش تجربه گونههای متنوع سینمایی را دارد اما تنها دسته بزرگی از فیلمهای منتسب به سینمای اجتماعی و تعداد معتنابهی فیلم در فضای کمدی و طنز تلخ را تاکنون به خود دیده است. اینکه چرا اینطور شده است بحثی مستقل و مفصل را میطلبد ولی «روز ششم» چون در سینمای ژانر ساخته شده، فیلم قابل تأملی است. چون تلاش میکند قصه بگوید، تخت نباشد، پیچوتابهای داستانی داشته باشد و طرح معماهایش گریبان مخاطب را بگیرد. فیلمساز تا اندازهای هم در این زمینه موفق بوده است اما شاید بتوان گفت ایرادهای اساسی نیز به متن وارد است که یکی از آن موارد نامشخص بودن رگ و پی شخصیت اصلی داستان یعنی احمد (مصطفی زمانی) و دوست و همکارش شفیع است. در معرفی این دو به همین اندازه اکتفا شده است که اهل خلافکاری هستند اما مدتهاست کنار کشیدهاند و در این مسیر قواعد و ضوابط خودشان را دارند. از این مهمتر اینکه شکل و شمایل رفتاری احمد و شیوه ارتباطش با افسر آگاهی (افشین هاشمی) بیش از آنکه مدل ارتباط یک بزهکار با یک نیروی پلیس را تداعی کند، شبیه ارتباط یک مامور مخفی آگاهی با نیروی رسمی پلیس ترسیم شده است. مشخص نیست ارتباط میان احمد و افسر آگاهی چرا و چگونه شکل گرفته است.
یک نکته بدیهی این است که فیلم سینمایی و اثر تصویری صرفا با دیالوگ ساخته نمیشود، اینجاست که نقش کارگردانی بشدت تلویزیونی و فیلمنامه دیالوگ محور فیلم در نتیجه بشدت متوسط آن نقش بسزایی ایفا میکند و این فیلم را از تبدیل شدن به یکی از بهترین فیلمهای معمایی و پلیسی سینمای ایران فرسنگها دور نگه میدارد.
گفتنی است جمشید هاشمپور، مصطفی زمانی، امیر جعفری، بهاره افشاری، مهران احمدی و همایون ارشادی از جمله بازیگران «روز ششم» به حساب میآیند. جمشید هاشمپور پیش از افتتاحیه نمایش فیلم ضمن تشکر از حضور تماشاگران گفت: تماشاگران در روزهای سرد و گرم حامی سینما بودند و من همیشه از شما مردم متشکرم. امروز سینمای ایران و جهان دچار یک رکود شده است و به همین دلیل حضور شما تماشاگران بیش از پیش اهمیت دارد و ارزشمند است. امیدوارم سینمای ایران دوباره زنده شود و کارهای بهتری ساخته شود، هر چند من خیلی امیدوار نیستم.
همچنین حجت قاسمزادهاصل، کارگردان فیلم نیز در این مراسم اظهار داشت: ساخت فیلم سخت است ولی در کنار تمام سختیها، همیشه خاطرات خوشی نیز برای ما ساخته میشود. یکی از خاطرات خوشی که برای من در فیلم «روز ششم» ماند همکاری با جمشید هاشمپور بود؛ هنرمندی خوشاخلاق، باتجربه و خستگیناپذیر.
«رحمان سیفیآزاد» تهیهکننده فیلم «روز ششم» درباره نحوه تولید این فیلم و همکاری با کارگردان این اثر به «وطنامروز» گفت: آقای قاسمزاده آدم شناختهشدهای در حوزه فیلمنامهنویسی و کارگردانی به شمار میرود. درست است که «روز ششم» نخستین کار سینمایی ایشان به شمار میرود ولی تلهفیلمهای متعددی ساختهاند که چند تا از آنها با همکاری خود بنده بود. ایشان فیلمساز صاحب سبکی است و ما قاعدتا پیش از اینکه تصمیم به ساخت این فیلم بگیریم، جلسات مختلفی برای بررسی جوانب مختلف کار داشتیم. به نظر میرسد یکی از دلایلی که تصمیم گرفتیم با یکدیگر همکاری کنیم، جدا از رفاقت و دوستیهای گذشته، شناخت دقیقی بود که از یکدیگر در حوزه تجربه، دانش و سلیقه داشتیم.
سیفیآزاد افزود: پروسه پیشتولید ما پروسهای طولانی بود؛ به دلیل ساختوساز لوکیشینهای متعدد که باید توسط تیم طراح صحنه آمادهسازی میشد. انتخاب عوامل نیز طولانی بود. با صراحت میتوان گفت تمام عوامل چه پشت دوربین و چه جلوی دوربین از جان مایه گذاشتند تا این پروژه طبق زمانبندی و بودجه پیشبینی شده تولید شود.
تهیهکننده «روز ششم» با بیان اینکه ما در این کار به سینمای ژانر توجه کردیم تصریح کرد: سعی کردیم فیلمی در ژانر درست اتفاق بیفتد، خروجی هم گواهی بر این ادعا میتواند باشد. فیلم ما مورد انتخاب دوستان هیأت انتخاب قرار نگرفت؛ اصولا در بسیاری از جشنوارههای ما بر مبنای سلایق هیأت انتخاب آثار انتخاب میشود و هویت دقیقی نمیتوان از جشنواره فیلم به لحاظ فیلمسازی تعریف کرد. داورها بر اساس میل و سلیقه هیأت انتخاب داوری میکنند و برکناری فیلم ما از جشنواره آنچنان برایمان عجیب نبود. قاعدتا جشنواره فیلم فجر یکی از تریبونهای تبلیغاتی و رسانهای برای هر گروه فیلمسازی محسوب میشود و کنار کشیدن هر فیلمی میتواند آن گروه فیلمساز را متضرر کند.
وی تاکید کرد: این فیلم به طور کامل برای پرده سینما ساخته شده است؛ قواعد و ابعاد کار گواه این مساله است. وی در پایان گفت: مردم دچار مشکلات اقتصادی هستند و از طرفی هزینههای فیلمسازی گران و سینماداری هم متاثر از اقتصاد جامعه است، به طور مثال یک خانواده برای اینکه مایحتاج اولیه خود را تهیه کند به طور طبیعی سبد فرهنگی را در اولویت آخر قرار میدهد، این مساله را در تمام حوزههای فرهنگی و هنری میتوان به طور کامل رصد کرد، بنابراین 85 درصد جامعه ما مایل نیستند برای رفتن به سینما هزینهای کنند. اگر میخواهیم سینمای ما قوت بگیرد لازم است که مسؤولان فرهنگی و صاحبان سرمایه فیلمسازی یک تحول عجیبی در بدنه سینما داشته باشند.
ارسال به دوستان
واشنگتنپست در سالروز استقلال آمریکا: آمریکاییها به جای تفاخر به بنیانگذاران کشورشان، از رویه این کشور عصبانی هستند
شکست در ۲۴۶ سالگی
گروه بینالملل: سالگرد تولد همیشه زمان خوبی برای بررسی کارهایی است که شما را در وضعیتی که هستید قرار داده است. آمریکاییها امروز در حالی 246مین سالروز استقلال این کشور را جشن میگیرند که جامعه این کشور و نخبگان تصمیمساز آن شباهتی با اصولی که در اعلامیه استقلال آمریکا از انگلیس آمده، ندارد. در همین رابطه روزنامه واشنگتنپست در مطلبی به قلم «دیوید ایگناتیوس» با عنوان «تعریف شخصیت آمریکا سختتر میشود» نوشته است: به قول جاناف کندی «شخصیت یک ملت، مانند شخصیت یک فرد، متاثر از کارهایی است که انجام داده و کارهایی که در قبال او انجام شده است». ایگناتیوس معتقد است تقریبا هر آمریکایی، صرف نظر از دیدگاه سیاسی خود، این پیشبینی را دارد که کشوری که دوستش دارد راه خود را گم کرده است. آمریکاییها به جای تفاخر به بنیانگذاران کشورشان، از رویه این کشور عصبانی هستند. در این یادداشت با اشاره به گزارش اندیشکده داخلی پنتاگون که نام مرموز «دفتر ارزیابی شبکه» را دارد و توسط «مایکل جی. مازار» دانشمند ارشد علوم سیاسی در شرکت رند، تحت عنوان «مبانی اجتماعی رقابت ملی» تهیه شده، موضوع افول ملی آمریکا بررسی شده که نتایج آن اصلا خوشایند یانکیها نیست. در این گزارش تاکید شده آمریکا در حال از دست دادن بسیاری از 7 ویژگیای است که برای موفقیت رقابتی ضروری است: جاهطلبی و اراده ملی، هویت ملی واحد، ایجاد فرصت مشترک، پویایی، نهادهای مدنی و صنفی مؤثر، جامعه یادگیرنده و سازگار و تنوع و کثرتگرایی رقابتی. اینها مواردی بود که سالها آمریکاییها از آن با عنوان «دیگ ذوب» یعنی جامعهای که هر تنش و تضاد و اختلافی را در خود حل میکند یاد میکردند و اکنون سایهای از آن باقی مانده است. این گزارش در ادامه آورده است: «این مشکلات واضح است اما دولت مایل یا قادر به اصلاح آنها نبوده است. ارزیابی بانک جهانی حاکی از کاهش تدریجی «اثربخشی حکومت» در ایالات متحده طی 20 سال گذشته است». علاوه بر این بخش خصوصی آمریکا نیز دچار مشکل جدی در تعریف ماهیت خود است. گزارش مذکور تایید میکند «وحدت و انسجام ملی آمریکا رو به زوال است. کشوری که در جذب گروههای مختلف مؤثر بود، اکنون در برخی موارد به طرز وحشتناکی از هم پاشیدهتر است». چند روز قبل از برگزاری جشن استقلال، روزنامه واشنگتنپست گزارش داد در پی کشته شدن یک جوان سیاهپوست به دست پلیس آمریکا در شهر اکرون ایالت اوهایو و اعتراض نسبت به این خشونت پلیس، مقامات از لغو برگزاری جشنهای ۴ ژوئیه (سالگرد استقلال ایالاتمتحده) به دلیل تداوم احتمالی اعتراضات و خشم ساکنان در این شهر خبر دادند. دستور مقامات ایالتی درباره لغو این جشن ملی از ترس بروز خشونت، نشانهای از شکاف جدی در بدنه اجتماعی ایالات متحده است؛ موضوعی که جو بایدن در سخنرانی تحلیف خود نیز به آن اشاره کرد و این شکاف اجتماعی را زخم عمیقی بر بدن آمریکا دانست، تا جایی که تاکید کرد تلاش دولتش برای التیام این زخم جدی است. اما نزدیک به 2 سال پس از ریاستجمهوری بایدن، او دنبالهرو ترامپ شناخته میشود.
در فاصله 4 ماه تا انتخابات میاندورهای کنگره آمریکا، ناکامی جو بایدن در برابر چالشهای متعدد پیش روی دولت و سقوط محبوبیتش از یک سو و نفوذ بالای دونالد ترامپ در حزب جمهوریخواه و انگیزه او برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ از سوی دیگر، باعث شده انتخابات میاندورهای امسال کنگره از حساسیت فوقالعادهای برخوردار باشد. حمایتهای دونالد ترامپ طی هفتههای اخیر از نامزدهای حزب جمهوریخواه در انتخابات درونحزبی توجه تحلیلگران سیاسی و ناظران داخلی آمریکا را به خود جلب کرده و از دیگر سو بیم حزب دموکرات را نسبت به از دست دادن تسلط بر کنگره در انتخابات ۱۷ آبان ۱۴۰۱ موجب شده است. روزنامه نیویورکتایمز در گزارشی به این موضوع اشاره کند که جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا بر اثر مسائل مختلفی نظیر تورم بیسابقه در این کشور با افت شدید محبوبیت روبهرو شده است، موضوعی که نگرانی شدید دموکراتها را در پی داشته است. از طرفی جمهوریخواهان درصددند با به دست گرفتن تعدادی از کرسیهای کنگره این کشور موقعیت سیاسی خود را تقویت کنند، تا با دست پر سراغ انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ بروند. در همین حال ترامپ هم خود را همانند «مایک پنس» و «مایک پمپئو» برای ورود به کارزار انتخابات ریاستجمهوری آماده میکند. این احتمال وجود دارد که او امروز رسما خود را به عنوان کاندیدای ریاستجمهوری 2024 معرفی کند. بیم این موضوع در داخل اردوگاه دموکراتها وجود دارد که انتخابات آبان امسال را به جمهوریخواهان ببازند. به نظر میرسد تابستانی داغتر از تابستان ۲۰۲۰ در انتظار آمریکاست که شکاف در جامعه این کشور را به عینیترین شکل ممکن نمایان خواهد کرد.
«وطنامروز» در گفتوگو با «جیمز یوبل» فعال سیاسی و نویسنده آمریکایی به وضعیت اجتماعی آمریکا در آستانه سالروز استقلال این کشور و تاثیر آن بر 2 انتخابات آتی ایالاتمتحده پرداخته است.
* * *
* با توجه به تورم و شکافهای اجتماعی بسیار شدیدی که در جامعه آمریکا وجود دارد، این احتمال هست که دونالد ترامپ با شرکت در انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۲۴ دوباره به کاخ سفید راه یابد؟
این احتمال وجود دارد که ترامپ در سال ۲۰۲۴ نامزد انتخابات ریاستجمهوری شود اما بعید است رای بیاورد. ترامپ اکنون ۷۶ سال سن دارد و دارای مشکلات جسمی زیادی است که با توجه به افزایش سن وی بیشتر هم خواهد شد. او انرژی سابق را مانند انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۱۶ ندارد. با این اوصاف، من فکر میکنم به احتمال بسیار زیاد او هر کاری که بتواند انجام میدهد تا از نامزد مورد علاقهاش در انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۲۴ حمایت میکند، تا وی رای بیاورد.
البته صرف نظر از اینکه چه کسی در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ پیروز میشود، این انتظار میرود و پیشبینی من این است که شرایط اقتصادی و اجتماعی در داخل ایالات متحده آمریکا همچنان برای تودههای مردم این کشور بدتر شود. مطمئن هستم افزایش هزینههای زندگی به همراه بدتر شدن بحران بیخانمانها ادامه خواهد یافت. از طرفی دولتهای روسیه و چین تمام تلاش خود را میکنند که در زمان شرایط بد همهجانبه آمریکا، این کشور را در موقعیت بدتری قرار داده و به افول آمریکا سرعت دهند که این کار برای آنها با این شرایط، سخت هم نخواهد بود.
* شکاف اجتماعی و دوقطبی ایجاد شده در جامعه آمریکا پس از حضور بایدن در کاخ سفید و حمله حامیان ترامپ به کنگره بسیار افزایش یافته است؛ آیا این شکاف باز هم بیشتر خواهد شد؟
این احتمال وجود دارد که دوقطبی سیاسی ایجاد شده در آمریکا همچنان پررنگتر شود و افزایش یابد. این وضعیت با بدتر شدن شرایط اقتصادی در داخل ایالات متحده تشدید خواهد شد. برخی از این موارد شامل افزایش بیکاری، بیخانمانی، جرم و جنایت، مصرف مواد مخدر، دزدی از مغازهها و فروشگاهها، تورم و مشکلات زنجیره تأمین است که همگی به فروپاشی آمریکا سرعت میبخشد.
تحولات سپتامبر و ماههای آینده در ایالات متحده را باید از نزدیک مشاهده کرد. احتمال زیادی وجود دارد که شاهد شورش در برخی شهرهای آمریکا باشیم. اگر شورش و بینظمیهای مدنی گسترش یابد، تابستان ۲۰۲۲ میتواند بدتر از تابستان ۲۰۲۰ باشد.
* کدام حزب سیاسی اکنون شانس بیشتری برای تصاحب کرسیهای کنگره دارد؟
احتمال نسبتا بالایی وجود دارد که حزب جمهوریخواه بتواند به اندازه کافی کرسی در هر دو مجلس کسب کند تا کنترل مجلس نمایندگان و سنا را در دست بگیرد.
* جنگ اوکراین انتقادهای زیادی را نسبت به ضعف آمریکا در حمایت از دولت زلنسکی به همراه داشته است؛ آیا این جنگ تأثیری بر انتخابات کنگره خواهد داشت؟
من فکر میکنم جنگ در اوکراین تأثیر کمی بر انتخابات میاندورهای خواهد داشت اما آمریکاییها بیشتر نگران تورم، افزایش جرم و جنایت و سایر مسائلی هستند که مشخصا زندگی آنها را تحت تأثیر قرار میدهد.
این احتمال وجود دارد که حزب جمهوریخواه برخی کرسیهای مجلس نمایندگان و شاید چند کرسی در سنا را به خود اختصاص دهد اما فکر میکنم صرف نظر از اینکه کدام حزب ۲ مجلس کنگره یا سنا را کنترل میکند، دولت ایالاتمتحده تا حدی به حمایت از رژیم زلنسکی ادامه دهد. به دلایلی لابی یهودی در داخل ایالات متحده میخواهد زلنسکی را در قدرت نگه دارد. دولت زلنسکی نیز به طرق مختلف مورد حمایت اسرائیل قرار گرفته است.
ارسال به دوستان
آییننامه تسریع و تسهیل پرداخت تسهیلات قرضالحسنه ازدواج به شبکه بانکی ابلاغ شد
وام ازدواج ۱۰ روزه
رئیسکل بانک مرکزی در راستای مطالبه رئیسجمهوری اعلام کرد: آییننامه تسریع و تسهیل در پرداخت تسهیلات قرضالحسنه ازدواج از «حیث وثایق و تضامین» و تعیین «سقف زمان انتظار» امروز به شبکه بانکی ابلاغ شد و بانکها موظفند ظرف مدت حداکثر ۱۰ روز کاری نسبت به پرداخت تسهیلات یادشده اقدام کنند.
علی صالحآبادی پیرو تأکید رئیسجمهور مبنی بر تسریع و تسهیل پرداخت تسهیلات قرضالحسنه ازدواج و پیرو بخشنامههای پیشین این بانک درباره جزء یک بند «الف» تبصره ۱۶ قانون بودجه سال ۱۴۰۱ کل کشور با موضوع پرداخت تسهیلات قرضالحسنه ازدواج، تصریح کرد: امروز ۲ نکته مهم حسب دستور رئیسجمهور به شبکه بانکی ابلاغ شد. نخست آنکه درباره وثایق مطابق با نص صریح قانون، بانکها و موسسات اعتباری مکلفند مبتنی بر اعتبارسنجی متقاضیان، حداکثر با اخذ یک سفته از متقاضی یا یک ضامن معتبر به پرداخت تسهیلات اقدام کنند.
وی یادآور شد: همچنین بانکها میتوانند در چارچوب ضوابط و مقررات مربوطه و حسب دستورالعمل اجرایی اعطای تسهیلات خرد (بخشنامه شماره ۲۴۷۹۲/۰۱ تاریخ ۴ اردیبهشت ۱۴۰۱) نسبت به اخذ تضامین و وثایق اقدام کنند.
صالحآبادی تأکید کرد: این دستورالعمل روی وبسایت بانک مرکزی در دسترس است و در صورت عدم اجرا یا تأخیر در پرداخت تسهیلات تخلف محسوب شده و قابل پیگیری در مراجع ذیصلاح است. دومین مورد آن است که مردم باید در اسرع وقت و بر اساس زمانبندی مشخص تکلیفشان برای اخذ وام مشخص شود؛ لذا بر همین اساس شبکه بانکی موظف است به محض تکمیل مدارک توسط متقاضی حداکثر ظرف ۱۰ روز پول را به حساب مشتری واریز کند.
رئیس کل بانک مرکزی افزود: بانک موظف است در اسرع وقت ضمن تعیین شعبه، پذیرش و تعیین تکلیف متقاضیان در صف سامانه قرضالحسنه ازدواج، با تکمیل مدارک توسط متقاضی ظرف مدت حداکثر ۱۰ روز کاری نسبت به پرداخت تسهیلات یاد شده اقدام کند.
صالحآبادی در رابطه با تسهیلات فرزندآوری نیز خاطرنشان کرد: در این باره نیز مشابه با تسهیلات قرضالحسنه ازدواج و به همان شکل برخورد میشود، لذا بانکها باید ظرف ۱۰ روز پول را به حساب متقاضی واریز کنند و در صورتی که بانکها این کار را انجام ندهند با بانک خاطی برخورد انضباطی انجام میشود.
رئیس کل بانک مرکزی ضمن تأکید بر اینکه مردم میتوانند هرگونه ناهماهنگی از سوی شبکه بانکی را به بانک مرکزی اطلاع دهند، گفت: چنانچه افراد به شعب مراجعه میکنند و شکایت و درخواستی دارند، میتوانند با تماس با سامانه ارتباطات مردمی بانک مرکزی (شماره تلفن ۲۷۰۶) یا «سامانه رسیدگی به شکایات»، درخواستها و شکایات خود را ثبت کنند و حتماً بانک مرکزی این مهم را پیگیری میکند.
وی افزود: بنابراین همانطور که مشاهده میشود در این بخشنامه به صورت شفاف، تکلیف وثایق و زمانبندی مرتبط با آن مشخص است و حداکثر ظرف مدت ۱۰ روز وام باید به حساب فرد واریز شود و مستندات نیز در بخشنامه بانک مرکزی تبیین شده است.
ارسال به دوستان
زخمهای قدیمی و تحولهای امیدآفرین در برنامه هفتم توسعه
علیرضا نصراصفهانی*: تدوین برنامه هفتم توسعه در ایستگاه پایانی خود قرار گرفته است و تا هفتههای آینده ابلاغ خواهد شد. در این فرصت باقیمانده نویسنده این یادداشت به چند الزام راهبردی در تدوین و تحقق برنامههای توسعه اشاره میکند. بخش اول این یادداشت (موارد اول تا سوم) به الزامات طراحی برنامههای توسعه توجه کرده است و بخش دوم نوشتار بر مکانیزمهای اجراییسازی، کنترل و نظارت بر برنامههای توسعه متمرکز خواهد بود.
1- بهرهگیری از «سرطراحان» توسعه: ایران در جهت گام برداشتن در مسیر توسعه و پیشرفت نیاز به حضور «سرطراحان» توسعه در جهت طراحی مسیر توسعه در کنار «نخبگان متخصص» در حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و... دارد. مدل پیشرفت در هر کشور به مثابه یک ابرسیستم پیچیده (مانند یک ماهواره فضایی) است. درست است یک ماهواره فضایی از چندین هزار قطعه تشکیل شده است که ساخت هر کدام از قطعات نیاز به مهندسان فنی دارد اما در کنار این متخصصان فنی، برای ساخت یک ماهواره فضایی نیاز به یک یا چند سرطراح است؛ توسعه هم نیاز به سرطراحانی برای طراحی الگوی توسعه دارد.
حل معمای توسعه کشور شامل رفع مسائلی مانند «وابستگی بودجه به نفت»، «عدم شفافیت بودجه»، «محیط کسبوکار»، «تورم»، «فاصله طبقاتی»، «کسری بودجه»، «فساد» و دهها مساله دیگر است اما اینکه کدام مساله در ابتدا باید حل شود، مسائل پیشران کدام است و حل این مسائل در نهایت چگونه به توسعه و پیشرفت کشور منجر خواهد شد، بر عهده سرطراحان توسعه است. سرطراحان، مدل توسعه کشور را به مثابه یک ابرتصویر میبینند که از کنار هم قرار دادن صدها و حتی هزاران تصویر کوچکتر در کنار همدیگر با یک نظم منطقی، به یک تصویر بزرگ تبدیل میشود و بر این باورند توسعه در کشور با حل مجموعهای از مسائل در یک چارچوب نظاممند در یک گستره زمانی محقق میشود و با حل یک یا چند مساله، کشور به پیشرفت نمیرسد.
2- حل دوگانههای سیاستی راهبردی ایران: سیاستهای کلان کشور در فرآیند برنامههای توسعه باید شفاف و مشخص شوند. نظام حکمرانی کشور در برابر مجموعه سوالاتی مانند اینکه «تولید و عرضه نفت و گاز حداکثری باشد یا با ملاحظات بین نسلی؟»، «به مردم باید یارانه نقدی داد یا نه؟»، «رشد انرژیهای تجدیدپذیر در کشور با همین رشد کنونی باشد یا رشد آن شتاب بگیرد؟» و «بر مبنای سیاست عدالت اجتماعی آیا باید تبدیل وضعیت نیروهای شرکتی انجام گیرد یا نه؟» جوابهای شفاف و دقیقی باید داشته باشد. در این مسیر بازنگری سیاستهای کلان کشور به سوی سیاستهای شفاف به دور از کلیگویی و بداههگویی ضروری به سوی نظر میرسد.
3- تعیین هدف کمی برای رشد نقدینگی و کنترل تورم در برنامه هفتم توسعه: از نظر بسیاری از اقتصاددانان، تورم مهمترین مشکل کشور است و مردم، بویژه قشر ضعیف جامعه تحمل تورم در سالهای آینده را ندارند و بیم آن میرود اگر مساله تورم حل نشود، تنشهای اجتماعی در جامعه به مقدار بسیار بیشتری از وضعیت کنونی برسد. در این راستا پیشنهاد میشود برای رشد نقدینگی در هر سال اهداف کمی تعیین شود، مثلا گفته شود در طول برنامه به مقداری تورم کم شود که رشد نقدینگی در سال پایانی برنامه به صورت پایدار و ساختاری در نهایت ۳ تا ۵ درصد بیشتر از رشد اقتصادی سالانه نباشد. علاوه بر آن بهتر است در طول دوره، برنامه به صورت سالانه هم هدفگذاری شود.
4- تعریف بازیهای برد- برد برای اجرای برنامه هفتم توسعه: هر چند برنامههای توسعه از نظر شیوه تدوین، رئوس تمرکز و راهبردهای کلان آن واجد اشکالاتی است ولی همین برنامههای توسعه، از نظر پیادهسازی در وضعیت وخیمتری قرار دارند. بر این اساس اجرای برنامه هفتم توسعه از سوی دولت نیاز به تعریف بازیهای برد- برد مطابق با ظرفیتها و اقتضائات ایران دارد. در این مسیر استفاده از ظرفیت قانونی صندوق توسعه ملی، یکی از این مکانیزمهای نرم برای پیادهسازی برنامههای توسعه در ایران است، زیرا بر اساس قانون، بخش قابل توجهی از درآمدهای حاصل از فروش نفت در صندوق توسعه ملی جمع میشود و از طرف دیگر هر ساله دولت برای تامین بخشی از مصارف خود به منابع این صندوق نیاز پیدا میکند، مشروط کردن برداشت دولت از صندوق، به اجرای مجموعهای از اصلاحات (بویژه در نظام بودجهریزی، مالیات، یارانه و...) میتواند نقش مؤثری در تثبیت و تسریع فرآیند اصلاح داشته باشد. از آنجا که برداشت از صندوق توسعه ملی به موجب قانون، نیازمند کسب اجازه از مقام معظم رهبری است و همچنین جایگاه رهبری در نظام جمهوری اسلامی ایران فارغ از رفت و آمدهای کوتاهمدت سیاسی و منافع فردی طراحی شده، ایشان میتوانند مدیریت اصلاحات اساسی مورد نیاز را در قالب ساختاری جداگانه (مجموعهای برای نظارت بر اصلاحات اقتصادی) یا به صورت فردی راهبری کنند.
5- طراحی مکانیزمهای هزینهزایی برای ناسیاستگذاری در برنامههای توسعه: عدم تصمیمگیری (ترک فعل) و تصمیمات ناصحیح در طی برنامههای توسعه، خسارتهای زیادی برای کشور ایجاد کرده. به طور مثال عدم اصلاح نظام مالیاتی، عدم اصلاح ساختار صندوقهای بازنشستگی، حذف کارت سوخت و تغییر ناگهانی قیمت بنزین در طول سالیان گذشته هزینههای زیادی برای کشور به وجود آورده. در نتیجه، طراحی مکانیزمهای هزینهزایی برای مقابله با تصمیمات غلط و ترک وظایف قانونی از سوی مدیران ضروری به نظر میرسد. طراحی فرآیندهای حقوقی هزینهزایی مانند قانونگذاری، راهاندازی مکانیزمهای سوتزنی، درگیر کردن گروههای مرجع اجتماعی و ایجاد مطالبه عمومی و آگاهیبخشیهای نخبگانی از جمله پیشنهادات برای مقابله با ناسیاستگذاری در کشور است.
همچنین پیشنهاد میشود دستگاههای اجرایی هر ۶ ماه یک بار گزارشهای خوداظهاری از اقداماتشان در راستای برنامه هفتم توسعه را در پلتفرمهایی مشخص منتشر کرده و نهادهای نظارتی مانند دیوان عدالت اداری، مجلس شورای اسلامی و دیوان محاسبات بر مبنای شاخصهایی وضعیت نهادهای مختلف دولتی در اجرای برنامه توسعه را ارزیابی کنند.
* دانشآموخته دکترای آیندهپژوهی
مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|