|
وال استریت ژورنال: روسیه کارخانه پهپادی با ظرفیت تولید 6 هزار پهپاد در مسکو میسازد
وحشت از شاهد ادامه دارد
گروه سیاسی: قدرت نظامی و تعیینکننده ایران در منطقه و جهان، هر روز بیش از پیش افزایش مییابد. چند سالی میشود جمهوری اسلامی ایران روی طراحی و تولید پهپادهایی متمرکز شده است که ضمن هزینه تولید ارزان، از کاربردهای متعددی برای رزم برخوردارند. همین موضوع باعث شده امروز ایران به یکی از قدرتهای بیبدیل در حوزه پهپادی تبدیل شود. قدرت پهپادی ایران به قدری افزایش یافته که کییف و دولتهای غربی با اتهامزنی بیاساس به ایران، پهپادهای ایرانی را که در اختیار روسیه هستند عامل شکستهای متعدد اوکراین در نبرد با روسیه میدانند. در همین رابطه نشریه آمریکایی وال استریت ژورنال در گزارشی با عنوان «مسکو و تهران؛ طرحهای پیش رو برای تأسیسات پهپاد طراحی شده ایرانی در روسیه» نوشت: «مقامات یک کشور همسو با روسیه گفتند مسکو و تهران در حال پیشبرد برنامههای خود برای ساخت کارخانه جدیدی در روسیه هستند که میتواند حداقل 6000 هواپیمای بدون سرنشین طراحی شده ایرانی برای جنگ در اوکراین بسازد». این نشریه آمریکایی در ادامه افزود: «این آخرین نشانه از تعمیق همکاری بین ۲ کشور است». وال استریت ژورنال در ادامه به نقل از مقامات ادعایی نوشت: «به عنوان بخشی از اتحاد نظامی نوظهور روسیه و ایران، یک هیات بلندپایه ایرانی اوایل ژانویه به روسیه پرواز کرد تا از سایت تدارک دیده شده برای تاسیس کارخانه تولید پهپاد بازدید و جزئیات را برای راهاندازی آن بررسی کند. ۲ کشور قصد دارند یک پهپاد سریعتر بسازند که میتواند چالشهای جدیدی برای پدافند هوایی اوکراین ایجاد کند». به گفته مقامات مورد ادعای وال استریت ژورنال، ایران در حال همکاری با روسیه برای توسعه مدل پهپاد شاهد-136 است که انتظار میرود شامل موتور جدیدی برای پرواز سریعتر و دورتر شود و این موضوع میتواند چالشهای جدیدی را هم برای اوکراین و هم کشورهای دیگری که میتوانند هدف پهپادها باشند، ایجاد کند. این نشریه آمریکایی در بخش دیگری از گزارش خود به ادعاهای بیاساس مقامات آمریکایی مبنی بر اینکه ایران در حال تسلیح روسیه علیه اوکراین است، نوشت: «دولت بایدن هشدار داده روسیه و ایران در حال توسعه یک همکاری نظامی تمامعیار هستند. همچنین مسکو در حال آموزش خلبانان ایرانی برای پرواز جنگندههای روسی است و در همین زمینه قصد دارد تا پایان سال جنگندهای خود را به تهران بفرستد». وال استریت ژورنال در ادامه نوشته است: «ساخت کارخانه پهپاد بخشی از توافق یک میلیارد دلاری روسیه و ایران است و مقامات آگاه به این روزنامه آمریکایی گفتهاند روسیه تسلیحات به غنیمت گرفتهشده از نیروهای اوکراینی را برای مهندسی معکوس به ایران تحویل داده است. وال استریت ژورنال همچنین اعلام کرد ایالات متحده هشدار داده ایران با ارائه موشکهای بالستیک به مسکو موافقت کرده است. مقامات ایالات متحده و متحدانش البته اذعان کردهاند تاکنون هیچ نشانهای مبنی بر ارسال چنین موشکهایی از سوی تهران به روسیه وجود ندارد.
* واکنش کرملین به خبر تولید پهپاد مشترک ایران و روسیه
«دیمیتری پسکوف»، سخنگوی کرملین روز گذشته به گزارش اخیر روزنامه آمریکایی «والاستریت ژورنال» درباره برنامه جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه برای تولید مشترک پهپاد واکنش نشان داد. بنا بر گزارش خبرگزاری روسی «ریانووستی»، پسکوف در جمع خبرنگاران در این خصوص گفت: «روسیه برنامههای خود را برای تولید هواپیماهای بدون سرنشین برای اهداف مختلف دارد. این برنامهها در حال اجرا هستند. همانطور که میدانیم فهرستی از دستورات ریاستجمهوری اخیرا در زمینه تولید و توسعه هواپیماهای بدون سرنشین تصویب، امضا و علنی شده است». سخنگوی کرملین با اشاره به گزارش روزنامه وال استریت ژورنال درباره برنامه مشترک ایران و روسیه برای تولید پهپاد ادامه داد: نمیداند این روزنامه با اتکا به چه اطلاعاتی چنین خبری را منتشر کرده است.
* مهارناپذیر
این نخستین باری نیست که رسانههای غربی و آمریکایی با اشاره به قدرت پهپادی ایران، آن را عامل شکستهای اوکراین در برابر روسیه معرفی میکنند. دیماه امسال نیز نشریه آمریکایی نیویورکتایمز در گزارشی مدعی شد دولت بایدن تلاش گستردهای را برای توقف توانایی ایران در تولید و تحویل هواپیماهای بدون سرنشین به روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین آغاز کرده است. نیویورکتایمز در آن گزارش نوشته بود: طیف گستردهای از مقامات اطلاعاتی، نظامی و امنیت ملی آمریکا در مصاحبههایی از یک برنامه در حال گسترش ایالات متحده خبر دادهاند که هدف آن از بین بردن توانایی ایران در ساخت پهپادها و همچنین ایجاد مانع در کار روسها برای پرتاب هواپیمای بدون سرنشین انتحاری است. این نشریه آمریکایی در ادامه خبر داده بود: وسعت این تلاشها در هفتههای اخیر واضحتر شده و دولت ایالات متحده اقدامات خود را برای محروم کردن ایران از قطعات غربی مورد نیاز برای ساخت پهپادهای فروخته شده به روسیه تسریع کرده است. البته نیویورکتایمز در ادامه به طور تلویحی اذعان کرده بود تلاش غرب برای جلوگیری از توسعه پهپادی ایران بینتیجه خواهد بود. این نشریه در این باره نوشته بود: این مساله با چالشهای عمیقی روبهرو است و تلاش برای قطع کردن دسترسی به قطعات حیاتی پهپادها به همان اندازه سخت است که دههها تلاش برای محروم کردن ایران از دسترسی به اجزای مورد نیاز برای ساخت سانتریفیوژهای ظریفی که برای غنیسازی استفاده میکند، دشوار بوده است.
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطن امروز» با حجتالاسلام محسن قنبریان درباره حرف جدید انقلاب در فهم نسبت دین و جامعه
قیام علیه متحجرها
گروه اندیشه: یکی از مهمترین پرسشهایی که پژوهشگران انقلاب اسلامی و فعالان انقلابی باید به پاسخ آن فکر کنند این است: انقلاب، به کدام اسلام دعوت میکرد؟ این پرسش نقش اساسی در فهم ما از انقلاب و ریلگذاری برای آینده انقلاب دارد. اسلامی که انقلاب به آن دعوت میکند، اسلامی است تحجرستیز که بشدت با برداشتهای ارتجاعی از اسلام مخالف است و اساسا همین سویههای ضدتحجری آن بود که توانست رای مثبت اکثریت یک ملت فرهیخته را در دوران تاخت و تاز مدرنیته به خود جلب کند، البته تحجرستیزی اسلام انقلاب، به دامن تجددپرستی نمیافتد و این نکته بسیار مهمی است. فهم این مساله که اسلام انقلاب اسلامی در نقطهای علیه تحجر و تجدد ایستاده است، از جمله آموزههای نو و سخنهای تازه این نهضت فکری است. برای شرح و فهم بیشتر این حرف نو، پای سخنان حجتالاسلام والمسلمین محسن قنبریان، پژوهشگر انقلاب اسلامی نشستیم.
* یکی از چالشهای جدی در سالهای منتهی به انقلاب اسلامی و بعد از تشکیل نظام اسلامی، حضور جدی متحجران و مانعتراشیهای فراوان آنها برای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی بود. خطر این جریان در کلمات امامین انقلاب اسلامی کاملا مشهود است. درباره این جریان و خطرات آن توضیحاتی بفرمایید.
ابتدا یک مقدمه عرض میکنم سپس به شرح این مساله میپردازم. رهبر بزرگوار انقلاب در طول سالهای گذشته مسالهای را تحت عنوان «حرف نو انقلاب اسلامی» مکررا مطرح فرمودند. اگر شما به سایت ایشان رجوع کنید مجموعهفیشهایی جمعآوری شده است که 35 بار بر تعبیر «حرف نو جمهوری اسلامی» تاکید کرده است. تعابیر مختلفی است، مثلا تلفیق آرای مردمی با افکار اسلامی، جمع بین مردم و ارزشها، ارزشهای معنوی و الهی همراه با اراده مردم نه تحمیل بر مردم، جمع بین توحید و کرامت انسان و از این دست عناوین طی این سالها مطرح شده است و به طور کلی در ۲ مفهوم مردمسالاری دینی و جمهوری اسلامی، اینها جمع شده است.
یکی از جملات صریحی که در این زمینه هست و به نظرم لازم است به آن توجه کنیم این است که ایشان در تاریخ 7/10/90 فرمودند: «جمهوری اسلامی حرف نویی دارد؛ این حرف نو عبارت است از مردم و ارزشهای الهی. این دو تا باید با هم توأم شوند و حرکتها و جوامع را شکل بدهند. این حرف ما است. ارزشهای معنوی و ارزشهای الهی، همراه با اراده مردم؛ نه تحمیل بر مردم. این حرف جدید جمهوری اسلامی است، که از خود کلمه «جمهوری اسلامی» هم برمیآید. ما هم جمهوری هستم، هم اسلامی هستیم. این را باید تبیین کرد و شما برای این کار میدان دارید، میتوانید حرکت کنید». بنابراین توأمان بودن این ۲ مهم است. اینکه ارزش الهی از یک طرف باشد و اراده آزاد مردم از طرف دیگر باشد، این همان حرف نو است. در مقابل این نظریه، ۲ دیگری شکل گرفته است؛ یک دیگری که در جانب پیشرفت و دنیا و مردم میایستد اما سراغ ارزشها نمیرود و ارزشها را کمرنگ میکند که اینجا امام(ره) نام این را میگذاشت اسلام لیبرالها و در صحیفه امام 10 بار تکرار شده که به شکل نگرانی جدی بیان میکند. یک جایی صریحا اعلام میکند که تا من هستم نخواهم گذاشت حکومت به دست لیبرالها بیفتد. ایشان مساله عزل آقای منتظری از قائممقامی را به همین بازمیگرداند و میگوید: «از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین میسپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست دادهاید».
اسلام لیبرال، اسلامی است که به حسب ظاهر در جانب مردم و پیشرفت مادی میایستد اما ارزشها و معارف اسلامی را کمرنگ میکند و محقق شدن آن خیلی اهمیتی ندارد و حاکمیت را در قبال آنها خیلی موظف نمیداند. دیگر بعدی، متحجران هستند که در جانب ارزشها و معارف اسلامی و به اصطلاح مبانی دینی میایستند اما مردم نزد آنها ارج و قیمتی ندارند، حتی اگر رفتارها و روشهایشان تحمیل به مردم باشد. مجوزش هم این است که اینها ارزشهای الهی هستند و خدا دستور داده و وقتی خدا دستور داده است مردم چهکاره هستند. در حالی که حرف نو جمهوری اسلامی جمع بین این دو است و رهبری در جملاتی تصریح میکنند: خدا و مردم.
یعنی حتما خدا گفته و مردم هم از سر رضایت و طیبخاطر بپذیرند و حالت تحمیل نباشد. جملات امام درباره جریان تحجر بویژه در منشور روحانیت که سوم اسفند 67 منتشر شد بسیار پرتکرار است. این جملات از سالهای اول منتهی به انقلاب و بعد از آن بوده اما در سالهای آخر عمر شریفشان بسیار پرتکرار است. تعابیر ایشان هم در اواخر مقداری تندتر است مثلا روحانینماها، مقدسنماها، متحجران و کجفهمها.
یک جمله را از باب نمونه میخوانم: «روحانیون وابسته و مقدسنما و تحجرگرا هم کم نبودند و نیستند. در حوزههای علمیه هستند افرادی که علیه انقلاب و اسلام ناب محمدی فعالیت دارند. امروز عدهای با ژست تقدسمأبی چنان تیشه به ریشه دین و انقلاب و نظام میزنند که گویی وظیفهای غیر از این ندارند. خطر تحجرگرایان و مقدسنمایان احمق در حوزههای علمیه کم نیست. طلاب عزیز لحظهای از فکر این مارهای خوش خط و خال کوتاهی نکنند، اینها مروج اسلام آمریکاییاند و دشمن رسولالله(ص). آیا در مقابل این افعیها نباید اتحاد طلاب عزیز حفظ شود؟»
ببینید تعابیر را! مارهای خوش خط و خال! افعیها! این تعابیر را حتی برای لیبرالها هم به کار نبرده است.
* سوالی که همیشه ذهن بنده را به خود مشغول میکند این است که آیا این جریان مختص همان سالهای دهه 60 است و با رحلت امام به کلی از بین رفت یا اینکه امروز هم این جریان زنده است و اثرگذاری دارد؟
بله! سوال و نکته اساسی دقیقا همین است که امام تا سال 67 یعنی ماهها و سالهای آخر منتهی به رحلتشان به این خطر مهم با این ادبیات پرتکرار توجه داده است آیا حال یکباره بعد از امام، تمام این متحجران به اسلام ناب برگشتند و به حرف نو جمهوری اسلامی ایمان آوردند؟ یعنی به همان نظر که هم مردم و هم خدا باشد. نه اینطور نیست! بلکه کماکان این خطر هست و مشکل جریان تحجر، بودن امام خمینی نبوده که بگوییم وقتی ایشان از دنیا رفتند، همه به اسلامی که امام آورده برگشتند؛ بنابراین کماکان این خطر وجود دارد.
نکته بعدیای که ما در حرف نو جمهوری اسلامی مییابیم این است که نهتنها در مرحله حدوث و تشکیل حکومت رای مردم شرط است، بلکه در مسائل مهم کشور نیز نظر مردم شرط است. ببینید! ولایت فقیه هم از جانب خدا و معصومان حکم خورده و هم باید مردم پذیرش کنند، این تصریح امام در جواب استفتایی است که به شورای سیاستگذاری ائمه جمعه دادند و درباره ولایت فقیه فرمودند: «ولایت در جمیع صور دارد. لکن تولی امور مسلمین و تشکیل حکومت بستگی دارد به آرای اکثریت مسلمین که در قانون اساسی هم از آن یاد شده است و در صدر اسلام تعبیر میشده به بیعت با ولی مسلمین». یعنی در عین حال که ولایت برای او جعل شده، تولی و سرپرستی کردن او برای امر حکومت حتما بستگی به آرای اکثریت دارد، نه اقلیتی که فقط تشکیل حکومت به وسیله آنها ممکن باشد.
یک مرتبه حرف نو جمهوری اسلامی را در تشکیل حکومت میدانیم که بگوییم از ولایت فقیه تا رئیسجمهور و نمایندگان مجلس باید توسط مردم انتخاب شوند؛ یک وقت هم برای حل همه مسالههای حکمرانی این مساله را میبینیم که بسیار حائز اهمیت است. رهبری یک جمله در سال 95 دارند به این مضمون: «ما که میگوییم مردمسالاری دینی یا مردمسالاری اسلامی، بعضی خیال میکنند این مردمسالاری فقط پای صندوق رأی و انتخابات است؛ آن [تنها] یکی از جلوههای مردمسالاری دینی است. مردمسالاری یعنی بر اساس دین و بر اساس اسلام، سالار زندگی جامعه، خود مردمند».
یعنی اصلا حل مسالههای حکمرانی باز از این استاندارد میگذرد، استانداردی که ۲ عنصر دارد، ارزشهای الهی و اراده و انتخاب مردم. این فرمول برای حل همه مساله حکمرانی باید اتخاذ شود.
نمیتوانیم بگوییم که یکبار مردم ولایت فقیه، رئیسجمهور و سایران را انتخاب کردند، بقیه مسائل و احکام ولو به زور و قوه قهریه، جبر و اکراه باید اجرا شود، نه اینطور نیست، دوباره آنجا هم باید همراهی اکثریت مردم اتفاق بیفتد. علیالقاعده یک اقلیت ناچیزی ممکن است همیشه در یک امری مخالفت بورزند و همیشه حضور دارند که دستگاههای انتظامی و قضایی در صورت اختلال آنها در نظم ورود میکنند.
* اگر موافق باشید بپردازیم به نسبت و مواجهه جریان تحجر با مساله زن. اساسا انقلاب اسلامی با جریان تحجر در مسائل مختلفی اصطکاک داشته است، لطفاً بفرمایید انقلاب اسلامی در تقابل با جریان تحجر به طور مشخص در عرصه زنان چه چالشها و مشکلاتی داشت؟
یکی از مسالههای پرچالشی که در سنت گذشته بوده و انقلاب اسلامی خواسته آنجا هم مرزشکنی کند، مساله زن است. مساله زن به عنوان حضور اجتماعی زن بسیار حائز اهمیت بوده است. به طور دقیقتر، یک جریانی که نام آن را باید جریان تحجر بگذاریم، مخالف حضور اجتماعی زنان است و اصل را بر خانهنشینی زن میگذارد که خروج او ممنوع است الا برای ضرورتها. یعنی اصل را بر دیده نشدن و خانهنشینی و به تعبیر شهید مطهری پردهنشینی میداند مگر به ضرورتی.
این یک جریانی است که در سنت گذشته ما در بین متدینان هم رایج بوده است. انقلاب اسلامی در مقابل اینهاست و آمده حضور اجتماعی زن را رقم زده است؛ از همان سالهای اول نهضت، زنان را فراخوان داد هم در تظاهراتها و رأیگیریها و حتی در مناصب.
دیگری که اسلام لیبرال است با هندسه حضور زن با جمهوری اسلامی مخالفت دارد. یعنی اصل حضور اجتماعی زن را میپذیرد اما نقشهایی که به زن میدهد، نقشهای مردانه است. به طور دقیقتر، در منظومه فکری رهبران انقلاب که در فرمایش اخیر رهبر حکیم انقلاب با بانوان نیز بیان شد و قبل از آن هم شهید مطهری صراحتا از آن سخن گفته، از تساوی و تعادل حقوق زن و مرد گفته میشود اما در مساله تشابه نقش معتقد نیست هر نقشی که مردان دارند همان نقش را زنان در اجتماع داشته باشند. اینطور نیست، بلکه نقشها ممکن است متفاوت باشد. حقوق اجتماعی هست؛ مثلا حق بیعت و حق فعالیت سیاسی برای هر دو (زن و مرد) هست، حق کسب برای هر دو هست و قرآن تصریح کرده با صیغه مونث که زنان حق کسب دارند، حق فعالیت خیرخواهانه که باز با صیغه مونث قرآن تصریح کرده که آنها هم میتوانند زکات اعم از واجب و مستحب را مدیریت کنند و کارهای خیرخواهانه کنند. حق علم و برخی تکالیف اجتماعی مثل تکلیف امر به معروف و نهی از منکر که با صیغه مونث به کار رفته است. وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ.
هم مومنان و هم مومنات اولاً ولایت اجتماعی بر یکدیگر دارند، یک ولایت طرفینی است که مردان و زنان بر عهده یکدیگر دارند و از همین اصل ولایت، امر به معروف و نهی از منکر کردن یعنی نظارت اجتماعی شکل میگیرد و پشت این تعبیر است یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ. استدلال اصلی ما برای حضور اجتماعی زن همین یک جمله است که میگوییم این همه وظایف و حقوق که همه اجتماعی هستند در درون خانه با اصل پردهنشینی قابل انجام نیست. ولایتی که زنها بر مردان دارند و مردان بر زنان دارند که این منشأ شده برای امر به معروف و نهی از منکر که نظارت اجتماعی همگان بر همگان است، به شکل پردهنشینی در خانه قابل انجام است؟! پس حتما باید در ظرف جامعه باشد. همین درباره حق کسب و حق بیعت هم است. حق بیعت که در آیه 12 سوره ممتحنه آمده که مومنات با پیامبر بیعت کردند، این بیعت، بیعت مسلمانی نیست. مومناتی که ایمان آورند و بر سر بعضی حرامهای الهی بیعت کردند که مثلا فحشا انجام ندهند، دزدی نکنند و شرک به خدا نورزند. مفسران اینجا بحث کردند که اینها بدون بیعت هم حرام است، پس جایگاه این بیعت کجاست؟ اینجاست که بنده میخواهم با صدای بلند بگویم این همان حرف نو انقلاب اسلامی است حرف نو انقلاب اسلامی حرف نو پیامبر اعظم است که در عین حال که خدا گفته، موکداً بیعت از مردم هم میگیرد و حتی در آن فضا بیعت از زنان میگیرد. مومنات بیعت میکنند که دزدی نکنند و فحشا انجام ندهند و با پیامبر بیعت میکنند که «لا یَعْصِینَکَ فِی مَعْرُوفٍ» تو را در هیچ کار معروفی عصیان نکنند. به رغم اینکه این کارها یا حرام یا مکروه هستند اما دوباره مورد بیعت هم واقع میشود یعنی ارزش الهی بهعلاوه همراهی مردم، همان حرف نویی که برای جمهوری اسلامی میزنیم، این ریشه در جامعه نبوی و سیره امیرالمومنین دارد. حال یک بار از تساوی حقوق زن و مرد میگوییم که حق بیعت، حق کسب، حق حیات، حق فعالیت اجتماعی و نظارت همگانی برای هر دو است و یک وقت از نقش سخن میگوییم. حال که او در اجتماع آمده اما در کدام نقش باشد؟ آیا حتماً باید زن به شکل مرد دربیاید تا زن باشد؟ این اندیشه فمینیستهاست. زن باید به شکل کالا دربیاید تا مشروعیت و رسمیت پیدا کند؟ این اندیشه سرمایهداری است. یعنی سرمایهداری و فمینیست 2 الگوی خاصی است که پیش روی ما میگذارند که باید نقش او همیشه مساوی با مرد باشد، حتی لباس او لباس مردانه باشد. شما الان در دنیا میبینید که مردان دامن نمیپوشند اما زنان را وادار کردند لباس کاملا مردانه بپوشند که گویی اصل را گرفتند شمایل مردانه و زنان باید مثل مرد شوند تا رسمیت پیدا کنند که انقلاب اسلامی با این هم مخالف است. این نگاه لیبرالهاست که با آن درگیر هستیم. بنابراین میبینیم از حیث هندسه حضور اجتماعی، زن باید در طراز انقلاب اسلامی باشد و در عین حال که حضور پیدا کرده است، در نقشهای برین و مخصوص خود حضور پیدا کند. ما از جنبهای که زن را شبیه مرد میکند یا او را به شکل کالا درمیآورد، با اسلام لیبرال مشکل داریم و از جنبهای که اصل حضور اجتماعی زن را به رسمیت نمیشناسد و او را یک شخصیت درجه دو میداند و او را برای مرد و خانه و بانوی آشپزخانه میداند هم با اسلام تحجر و ارتجاع مشکل داریم.
حرف نو انقلاب اسلامی وسط این ۲ است که از طرفی حضور اجتماعی داشته باشد اما هندسه حضورش هم، هندسه طرازی باشد و به سمت نقشهای فیک و پوشالی نرود؛ همان نقشهایی که قرآن از آن به «تبرج» تعبیر میکند، یعنی با مونث بودن خود نقش ایفا کند، مثل برخی نقشهایی که در دنیای جدید در عرصههای مجازی بازتولید و بازتعریف شده که او را بهمثابه کالا قرار میدهد. او مروج یک کالاست، از زیبایی زن استفاده شود یا از صدای او یا از شمایل او برای فروش یک کالا و تبلیغات استفاده شود، اینطور نقشها یا اصلا مجاز نیستند یا حداقل نقشهای مردود هستند که این هندسه اجتماعی حضور زن را متفاوت میکند. ما قائل هستیم که زن اگر درصد حضور او در دانشگاههای ما دارد افزون میشود، جزو شهدای هستهای ما هم باشد، یعنی یکی از شهدای هستهای ما باید از زنان باشد و اینطور بالا بروند. اگر فعالیت اجتماعی دارد، در فعالیتهای سیاسی نقش اصلی داشته باشد. ما در تاریخ اسلام خانم سوده همدانی را داریم که از عدالتخواهان و مطالبهگران زن با بنیانهای اصیل اسلامی است. باید چهرههای بزرگی مثل او داشته باشیم، اینها نقشهایی است که در عین اجتماعی بودن، نقشهای طراز آرمانهای اصیل انسانی و انقلاب اسلامی است اما نقشهایی که او را یا کالا میکند یا شبیه به مردان میکند، یا ممنوع هستند یا لااقل اولویت اول انقلاب اسلامی نیستند.
* از مصادیق تاریخی تقابل جریان انقلاب با جریان تحجر در مساله زن بفرمایید.
جریان تحجر از همان روز اول، درگیری خود را شروع کرد. امام زنها را وارد تظاهرات کردند. نقل است در همان تجمعات اولیه بعد از پیروزی، برخی خانمهایی که برای دیدن امام میآمدند، آسیب دیدند، مرحوم شهید محلاتی به امام عرض کرده بود اگر اینطور است اجازه دهید بگوییم زنها حضور پیدا نکنند که امام فرمود «محلاتی! تو فکر کردی ما شاه را بیرون کردیم؟ همین خانمها شاه را بیرون کردند» و اجازه نداده بود در همان تجمعاتی که برای دیدار امام و امثالهم میآمدند، خانمها را منع کنند. اما در مجلس خبرگان قانون اساسی که سال 58 تشکیل شد، زنهایی آمدند و میخواستند با گرایشهای غربزده کاندیدا شوند و قانون اساسی را که مهمترین منشور اداره انقلاب اسلامی است بنویسند. وعدههایی که این قشر در مصاحبههای تلویزیونی میدادند این بود که مثلا اگر ما آمدیم، قرص ضدبارداری را بین زنها رایج میکنیم. در آن دوره جلوگیری از بارداری زنان ارزش بود. در این فضا خانمی به نام منیره گرجیفرد که یکی از سخنرانان قبل از انقلاب بود و گاهی همراه مرحوم آقای طالقانی به برخی جلسات میرفت و حتی در برخی مدارس یهودی رفته و سخنرانی کرده بود میگوید من وقتی اینگونه زنان را دیدم که میخواهند با این حرفها وارد خبرگان شوند، کاندیدا شدم. البته تعدادی از ایشان دعوت کرده بودند. ظاهراً مرحوم شهید بهشتی هم حمایت کرد و ایشان رای خوبی آورد و وارد مجلس خبرگان شد. خانمی که قبلش از آدمهایی بوده که کارهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی میکرده و یک شوهر کفاش معمولی هم داشته، به عنوان تنها زن وارد خبرگان قانون اساسی میشود. همان جا این جریان تحجر خود را نشان میدهد. ایشان در مصاحبهای میگوید یکی از نمایندگان مجلس خبرگان قانون اساسی که از استان فارس هم بود، گفت این مجلس یک مجلس گناه است چون یک زن است و 70 مرد و من اینجا را مجلس گناه میدانم! این خانم باید برود بیرون و اگر نرود ما مجلس را ترک میکنیم؛ در واقع اصل حضور اجتماعی زن را برنمیتابد. اینجا خانم منیره گرجیفرد پشت تریبون میرود و میگوید من مطمئن هستم خودم گناه نمیکنم و هر کسی که فکر میکند گناه میکند و اینجا مجلس گناه است، او مجلس را ترک کند. ایشان البته میگوید آن روزها سختیهایی بر من گذشت و بودند کسانی که این خط تحجری را داشتند اما در کنارش حمایتها را هم میگوید مثل حمایتهایی که شهید بهشتی، مرحوم طالقانی، شهید صدوقی و دیگران از او داشتند و ظاهراً برخی از اصولی که مربوط به زنان و خانواده و امثالهم تصویب میشود، با تلاشهای اینها بوده است.
این نخستین مواجهه جریان تحجر با مساله زنان بوده و بعد از این هم ادامه پیدا کرده است. البته الان به نظر بنده جریان تحجر درباره مساله زنان به خاطر مناسبات دچار یک انفعال شده، نه اینکه گفتمان خود را تصحیح کرده باشد، عملا نظم جدید زمانه او را وادار به عقبنشینی کرده و علیالقاعده تغییر سنگر داده است. این جریان اصل حضور اجتماعی زن را قبول کرده، آن هم به اضطرار نه اینکه گفتمانش را پذیرفته باشد اما در جاهای دیگر میجنگد که به عنوان مثال آخر میخواهم به مساله حجاب تاکید کنم. حجاب قطعاً یکی از ارزشهای الهی است و جای هیچ مسامحهای در این نیست که حجاب و پوشش یکی از ارزشهای الهی است که در سوره نور به تصریح آمده است اما دقیقا فهم انقلاب اسلامی و متفکران آن این بوده که حجاب از قضا این حجاب شرعی -که به جز وجهالکفین باقی اعضای زن پوشیده باشد- ابزاری است برای حضور اجتماعی زن نه برای خانهنشینی او، چون اگر اصل بر خانهنشینی و پردهنشینی باشد، حجاب معنایی ندارد. کسی که در خانهاش است و پشت در است، حجاب برایش معنایی ندارد. معلوم است که خداوند احکام و پوشش را وضع کرده تا او بتواند وارد عرصه جامعه شود و به همان حقوق و تکالیفی که عرض کردیم برسد؛ حقوق اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و حقوق متفاوتی که دارد.
شهید مطهری تصریح میکند حجاب تأنیث و زنانگی او را میپوشاند و او را با حیثیت مشترک با مردان که همان حیثیت انسانی اوست، وارد عرصه جامعه میکند تا بتواند آن تکالیف را انجام دهد. این چیزی است که انقلاب اسلامی محکم بر آن ایستاده است و مقابل متحجران است. نکته مهم این است که برای همین تحقق حجاب به نظر بنده باید آن استاندارد انقلاب اسلامی رعایت شود، یعنی استانداردی که میگفت ارزشهای الهی برای تحقق، همراهی مردم را لازم دارد. نه میخواهیم بگوییم مردم از پیش خود چیزی را حلال و حرام میکنند که خدا کنار برود، نه اینکه بگوییم چون خدا گفته است، خواست و پذیرش مردم مهم نیست.
* نمونه خارجی و اجرا شده این استاندارد انقلاب اسلامی درباره حجاب را داریم؟ اگر میشود مصداق اشاره بفرمایید.
بله! من برای شما یک گزارش تاریخی میخوانم.
ما حجاب را چطور در انقلاب اسلامی نهادینه کردیم که بالای 90 درصد زنان ما باحجاب شدند؟ یک بار تاریخ خود را بخوانیم و توجه کنیم که چگونه همین استاندارد و حرف نو انقلاب اسلامی تحقق پیدا کرد یعنی ارزش الهی بهعلاوه همراهی و اراده آزاد مردم شده است. هم رضاشاه پهلوی کشف حجاب کرد و هم بعداً محمدرضا پهلوی با کارهای فرهنگی خود سعی کرد راه پدرش را ادامه دهد. محمدرضا شاه به شکل پلیس و فشار سراغ کشف حجاب نیامد و حتی از او مصاحبه گرفتند که آیا شما میخواهید سیاست پدرتان را در مساله کشف حجاب انجام دهید؟ او با زیرکی میگوید ما وزارت فرهنگ داریم! یعنی عملا با سینمای فیلمفارسی، خوانندگان، چهرهها و ستارههایی که آن روز بودند، آرام آرام به شکل نرم میخواست بیحجابی را جا بیندازد و انصافاً موفق هم شد. جامعه ایرانی قبل از پیروزی انقلاب خیلی دچار بیحجابی شد، یعنی همان جامعهای که در مقابل کشف حجاب رضاخانی حماسه گوهرشاد را آفریده بود، الان به شکل نرم در یک درصد قابل توجهی از جامعه، خودش حجاب را کنار گذاشت که به وسیله ستارههای سینمای فیلمفارسی و امثالهم بود. انقلاب پیروز شد. 15 اسفند 57 یعنی یک ماه بعد از پیروزی، امام از کارمندان ادارات خواستند حجاب شرعی را رعایت کنند. 17 اسفند یعنی ۲ روز بعد، تجمع مخالفان حجاب در تهران شکل میگیرد، تجمعاتی که 15 هزار نفری است. ما در 1401 برای کسانی که میخواستند کشف حجاب کنند هم چنین تجمعی را نداشتیم. اینها چندین روز میآمدند به اعتراض که چرا میخواهد حجاب به شکل الزام دربیاید. در مقابلش موافقان قانون حجاب هم میآمدند، یعنی تجمع موافق قانون حجاب و تجمع مخالف حجاب در چند روز برگزار شد. اگر به عکسهای آن دوره رجوع کنید، میبینید که یک روحانی بالای یک ماشینی ایستاده و از بلندگو برای موافقان صحبت میکند و یک خانم بیحجابی که فقط روسری بر سر ندارد، از ماشین بالا میرود و میایستد و با این روحانی بحث میکند.
امام در همین روزهایی که محل بحثهای لفظی بود، از توهین و تعرض به بیحجابها منع کردند که کسی اینها را نزند یا برخورد فیزیکی انجام ندهد. خب! این بحثها و اظهارنظرها بود تا 10 تیر 59، یعنی یک سال و اندی بعد. 10 تیر 59 دوباره امام موضعگیری کرد که باید پوشش نامناسب کنار گذاشته شود و زنانی که وارد اداره میشوند، پوشش شرعی داشته باشند. 17 تیرماه راهپیمایی سراسری و میلیونی در شهرهای ایران در حمایت از مواضع امام اتفاق میافتد. اینجا همان استاندارد اتفاق میافتد، یعنی ارزش الهی بهعلاوه اراده آزاد مردمی.
تشکلها و گروههای مختلف دیگر نیز حمایت میکنند و فقط هزار زن از طبقه مرفه تجمع اعتراضی برگزار میکنند، یعنی 15 هزار نفر 17 اسفند 57 به هزار نفر تنزل میکند.
جالب است که بازاریان حمایت میکنند، حتی شورای خلیفهگری ارامنه در ایران اطلاعیه میدهد که به پاس احترام فرمایش امام از زنان ارمنی میخواهیم در ادارات و مراکز کار از لباس آستین بلند و روسری استفاده کنند، در حالی که مسیحیان مکلف به حجاب شرعی ما مسلمانها نبودند اما الان به احترام امام رعایت میکنند.
یعنی ارزش الهی بهعلاوه همراهی مردم میشود که این البته با روح ولایی امام و آن ولای اجتماعی که مردم با هم داشتند تحقق پیدا میکند. 16 تیر 59 شورای انقلاب -که زمان بنیصدر بود- رعایت حجاب را برای کارمندان دولت الزامی میکند، سپس دفاع مقدس اتفاق میافتد و فرهنگ شهادت این انتخاب عمومی مردم را یک ارزش تصویبشده میکند و دیگر تثبیت میشود. ۳ سال بعد یعنی سال 62 مجلس شورای اسلامی قانون مجازات را برای حجاب مینویسد که اگر کسی حجاب شرعی نداشته باشد برای او تعزیر معلوم کند. این یک روند است، روندی که از 15 اسفند، خواندن حکم شرعی توسط امام اتفاق میافتد، سپس گفتوگوهای اجتماعی انجام میشود و بعد همراهی آزادانه میلیونی مردم اتفاق میافتد و بعد تبدیل میشود به یک قانونی که علیالقاعده قانون مورد پسند مردم هم است؛ تعزیری که نمایندگان مردم معلوم میکنند و قبل از آن مردم در خیابانها حمایتش کردند. یک ارزش الهی اینگونه در جامعه ما تحقق پیدا میکند. تاکید من بر این است که حل مسالههای حکمرانی هم حتما از طریق رعایت کردن این استاندارد است.
درباره حجاب نه در مقابل این ارزش کوتاه بیاییم و آن را پاک کنیم و نه از این طرف به شکل طالبانی و قهرآمیز آن را محقق کنیم. مساله حجاب دوباره همراهی عمومی مردم را میخواهد و باید برگردیم و تأمل کنیم و ببینیم چگونه میتوانیم حمایت مردم را پای کار بیاوریم.
ارسال به دوستان
سورپرایز جشنواره فیلم فجردر خانه رسانه فیلمی که میتواند شکارچی سیمرغ باشد
کاپیتان امید
محمدعلی میرزایی، روزنامهنگار: «به من میگن عیسی، هر کاری بخوام میکنم»؛ وقتی این جمله را بشنویم یا بخوانیم، شاید نخستین انگارهای که به ذهنمان خطور کند این باشد که از زبان یک لات بیان شده یا خلافکاری که دیگر در ذهنش بالاتر از سیاهی رنگی نیست اما باید بگوییم این خلاصه روایت زندگی پسربچهای است به نام «عیسی»؛ پسری که اگرچه درگیر بیماری سخت و صعبالعلاجی همچون «سرطان» است ولی روحیه امیدوارانه و حتی مغرورانه او در برابر دیوی همچون سرطان از مهمترین ویژگیهای شخصیتش است.
* نه به امید واهی!
عیسای قصه «کاپیتان» نه تنها شاد و امیدوار است، بلکه به دیگران نیز انرژی و روحیه میدهد و شاید بتوان گفت همین مسأله میتواند بیننده افسرده و ناامید از سینما را ترغیب به دیدن این فیلم کند. «امید» واژهای است که در دقیقه به دقیقه این فیلم آن را با پوست و گوشت خود لمس میکنیم؛ «کاپیتان» امید واهی نمیدهد، بلکه هنرمندانه روزنه امید را نشان میدهد.باید گفت عیسای «کاپیتان» به مرور چنان در دل بیننده لانه میکند که مخاطب نمیداند برای تلخی اصل داستان اشک بریزد یا اینکه به لودگی و شیطنت این پسرک بخندد. قاببندیهای حرفهای، نورپردازی متناسب با لوکیشن غمانگیز بیمارستان که در کمال تعجب چشمنواز از کار درآمده و برای مخاطب جذاب است، طراحی صحنه خوب و شکفتن رنگهای شاد در میان غم و اندوهی که پسزمینه فیلم است، تلخی اثر را کم میکند و خروجی قابل قبولی میسازد.
یکی از نکات بارز فیلم «کاپیتان»، شخصیتپردازیهای قدرتمند آن است؛ نوجوانی با روحیه جنگنده و مصمم، پرستاری دلسوز و همراه و پدری که ابتدا مستاصل است اما راه خود را بدرستی از میان ناامیدی باز میکند؛ از نمونههای بارز شخصیتپردازی درست در این اثر به حساب میآید. اینکه شخصیتها گذشتهای را با خود حمل نکرده و عمقشان برای باورپذیر کردن کنشها کامل و کافی است، نشان میدهد محمد حمزهای کارش را خوب بلد است و این اشراف به کار را مرهون ساخت فیلمهای کوتاهی است که در کارنامه دارد، او به درک درستی از فیلمنامه عبدی رسیده و نیازی ندیده گذشتهای را بر شخصیتها تحمیل کند.
«کلیشهزدایی» هم از دیگر اتفاقات خوب «کاپیتان» است؛ مسألهای مهم که برای مخاطب و رسانه ارزشمند است. مخاطب دیگر کشش تماشای آثاری با مضامین خشونتآمیز همراه با بیحیایی را ندارد و «کاپیتان» فرصتی است تا بتواند برای دقایقی هم که شده یک فیلم سالم را در کمال آرامش تماشا کند. درباره بازیها هم باید گفت بازیگران یک به یک توانستهاند بخوبی نقش خود را ایفا کنند، هر چند شاید اگر یک مقدار رنگ بازیها تغییر میکرد، کاراکترها جذابتر میشد. «پانتهآ پناهیها» در عین جدی بودن، توانسته در قامت یک پرستار مهربان و دلسوز هم ظاهر شود که این مسأله باورپذیری نقش او را دوچندان کرده است. از سوی دیگر «امیرحسین بیات» کاراکتر اصلی فیلم که پسربچهای جسور و مهربان است، در دومین نقشآفرینی سینماییاش بعد از «ملاقات خصوصی»، با بازی خوب خود نوید ظهور یک بازیگر خوشآتیه در آینده را میدهد. «پژمان بازغی» هم پس از سالها حضور در نقشهای معمولی و مکملهای کمرنگ، در نقشش خوش درخشیده و با بازی کنترلشدهاش نقش دوبعدی پدر را بخوبی ایفا کرده است.
از سویی اما سکوت بیمعنا و بیدیالوگ ماندن بدون اکت در برخی دقایق فیلم مشاهده میشود که شاید بتوان گفت مخاطب را تا اندازهای تحت تاثیر قرار میدهد ولی موسیقی گوشنواز «حبیب خزاییفر» که همه ما او را با آثار «محمدحسین مهدویان» مثل لاتاری، جایی برای فرشتهها نیست، درخت گردو و ایستاده در غبار به یاد داریم، رنگ و لعاب خوبی به «کاپیتان» میدهد. با همه این اوصاف میتوان گفت «کاپیتان» شانس نشستن سیمرغ جشنواره روی شانههای عواملش را دارد؛ اثری قوی که به گواه اهل فن، در قامت و منزلت فستیوال مهمی همچون فجر است و عوامل آن هم بدون توجه به حواشی به کار خود ادامه میدهند. سیدصابر امامی، تهیهکننده این اثر در گفتوگو با «وطنامروز» گفت: فضای مثبتی در فیلم وجود دارد که سعی کردیم این فضا به مخاطب منتقل شود. وی افزود: در تیم ما عوامل بهترین کارشان را ارائه کردند و بیش از 60 روز فیلمبرداری ما به طول انجامید که تحمل این سختی توسط عوامل به این دلیل بود که میخواستند اثر خوبی را بسازند و لطف خداوند هم شامل حالمان شد.
***
معرفی عوامل کاپیتان
فیلم «کاپیتان» دومین اثر بلند سینمایی محمد حمزهای در مقام کارگردان به تهیهکنندگی سیدصابر امامی است که بازیگرانی چون پانتهآ پناهیها، پژمان بازغى، امیرحسین بیات و بهار نوحیان در آن نقشآفرینی میکنند. عوامل اصلی «کاپیتان» عبارتند از کارگردان: محمد حمزهاى، نویسنده: امیرمحمد عبدى، مدیر فیلمبردارى: امین جعفرى، تدوین: امید میرزایى، موسیقى: حبیب خزایىفر، مدیر تولید: امیر یمینى، صدابردار: داریوش صادقپور، طراح گریم: مهرداد میرکیانى، طراحى و ترکیب صدا: حسین مشعلى و امید محمدىپور، طراح صحنه: حامد اصلانى، طراح لباس: ملودى اسماعیلى، جلوههای ویژه بصری: علیرضا اکبری، دستیار اول کارگردان: محمد عزیزى، برنامهریز: امیر رونقى، عکس: محمدمهدى دلخواسته، تهیهکننده: سیدصابر امامى. این اثر محصول بنیاد سینمایی فارابی است.
***
گلسفیدی: خستگی دلیل نیامدن استاد نصیریان بود و تحریمی در کار نیست
نشست خبری فیلم سینمایی «هفت بهار نارنج» با حضور برخی عوامل آن و اصحاب رسانه در پردیس سینمایی ملت برگزار شد. به گزارش «وطن امروز»، نشست خبری فیلم سینمایی «هفت بهار نارنج» روز دوشنبه ۱۷ بهمن در سانس اول برای اصحاب رسانه و جامعه منتقدان در سینمای رسانه (پردیس سینمایی ملت) با حضور عوامل فیلم برگزار شد.
در نشست خبری فیلم سینمایی «هفت بهار نارنج»، فرشاد گلسفیدی (کارگردان)، پیام آزادی (آهنگساز)، زهره سیهپوش (چهرهپرداز)، حسین مشعلی و امید محمدیپور (صداگذاران) حضور داشتند. در ابتدای این جلسه فرشاد گلسفیدی کارگردان «هفت بهار نارنج» گفت: زمانی که ساخت این فیلم به من پیشنهاد شد، مخالفت کردم، چراکه دوست داشتم مدیر فیلمبرداری بمانم، البته همچنان هستم و خواهم ماند. بعد از این فیلم هم همچنان همین نظر را دارم مگر اینکه قصه یک فیلم سر ذوقم بیاورد. ژانر فیلم را که ملودرام عاشقانه است خیلی دوست داشتم.
وی درباره اینکه چرا تصمیم دارد به حرفه فیملبرداری بازگردد، گفت: ساخت این پروژه من را اذیت کرد زیرا ابتدا قرار بود من کارگردان و فیلمبردار باشم، در حالی که روز پنجم فیلمبرداری متوجه شدم از پول و سرمایه خبری نیست. یعنی سرمایهگذار ماجرا را کنسل کرد و من ۲ راه داشتم که یا فیلم را بسازم یا دیگر ادامه ندهم. شرایط مالی سختی داشتیم و من به خاطر استاد علی نصیریان پروژه را ادامه دادم.
گلسفیدی درباره چالشها و دلگرمی کار با آقای نصیریان نیز گفت: زمانی که آقای نصیریان قرار بود در خدمتشان باشیم سال ۱۳۹۹ پروانه ساخت گرفتیم که ۱۴۰۰ شروع شد و به جشنواره پارسال نرسید و این یک سال روی صدا و موسیقی و... کار کردیم.
وی افزود: آقای نصیریان ۸۸ ساله هستند و باید مراعاتشان را بکنیم. بسیار کمک من کردهاند بویژه در شعرهایی که در فیلم میخوانند.
گلسفیدی خاطرنشان کرد: زمانی که فیلمنامه به دستم رسید، بیشتر جذب فیلمبرداری شدم تا اینکه بخواهم از لحاظ کارگردانی نگاه کنم. با ساخت «هفت بهار نارنج» نمیخواستم خودم را کارگردان هنری معرفی کنم و فیلم فلسفی بسازم، بلکه تنها موقع ساخت، جذب فیلمنامه و قصه شده بودم و به همین دلیل این نوع روایت را انتخاب کردم.
کارگردان فیلم با اشاره به نمادهای فیلم بیان کرد: گربهای که در فیلم نشان دادیم، به نوعی نگهبان در خانه بود و رنگ مشکی هم نماد برزخ بین این دنیا و مرگ است.
پیام آزادی درباره موسیقی فیلم گفت: ما تحقیق یک هفتهای مشترکی با آقای گل سفیدی انجام دادیم و ایده اولیه موسیقیها با پیشنهادهای ایشان شکل گرفت و به یک چارچوب برای مرز بین رویا و لو ندادن داستان و اینکه چه استفادهای از چه نوع سازی کنیم، رسیدیم. ملودی ابتدایی با پیانو بود. بعد به ملودی سازهای زهی رسیدیم و هر چه به پایان فیلم میرسیم با بیشتر شدن بار عاطفی فیلم از سهتار و این نوع سازها بیشتر استفاده میشود. وی اضافه کرد: جای علی نصیریان خالی است. ایشان به دلیل کهولت سن و خستگی گفتند توانایی حضور در جشنواره را ندارند. این هنرمند نامهای به دبیر جشنواره فیلم فجر ارسال کرد اما به دلیل شیطنت برخی، این نامه منتشر شد و رسانهها بهگونهای وانمود کردند که آقای نصیریان از شرکت در جشنواره انصراف داده است، در حالی که اینگونه نبوده است.
ارسال به دوستان
رکورد ۴۵۰ هزار میلیارد تومانی اخذ مالیات در سال جاری چگونه ثبت شد؟
فصل صید فراریان مالیاتی
نیمی از مالیات افزوده شده در سال ۱۴۰۱ مربوط به فراریان مالیاتی است
گروه اقتصادی: سازمان امور مالیاتی با رویکرد عدالتمحوری و هوشمندسازی نظام مالیاتی به دنبال تحولآفرینی است، در همین راستا فراریان بزرگ مالیاتی را شناسایی و مالیاتستانی عادلانه را اجرا میکند.
این سازمان با ایجاد زیرساختها و راهاندازی و ارتقای سامانههای مختلف به دنبال برقراری ارتباط بین مردم و کارشناسان مالیاتی است تا با ارائه گزارشها و رصد حسابهای بانکی، فراریان بزرگ مالیاتی را شناسایی کند.
راهاندازی سکوی نرمافزاری «مالیات من»، سامانه سوتزنی، راهاندازی مرکز جامع ۱۵۲۶ و سایر سامانهها منجر به ارتباط مستقیم مردم و مودیان با سازمان امور مالیاتی شده است.
این سامانهها بدون ثبت اطلاعات شخصی و با حفظ نگهداری اطلاعات محرمانه مردم، شکایات را ثبت کرده و کارشناسان و بازرسان را برای رسیدگی به این موارد بیش از گذشته مصمم میکنند.
همچنین اصلاح دستورالعمل تشویق گزارشدهندگان فرار مالیاتی و اعطای پاداش به گزارشدهندگان فرار مالیاتی، طراحی الگوهای شناسایی سیستماتیک شرکتهای کاغذی، بررسی بسترهای ایجاد و همکاری با همه نهادهای درون و برونسازمانی برای شناسایی شرکتها و فرارهای مالیاتی از دیگر اقدامات این سازمان در شناسایی فرارهای مالیاتی است.
* شناسایی دانهدرشتهای فرار مالیاتی
رئیس سازمان امور مالیاتی چندی پیش اعلام کرد بیش از ۲۰ مورد فرار مالیاتی بزرگ در دولت سیزدهم پیگیری شده است که فقط در یک مورد فردی را با هزار و ۲۰۰ میلیارد تومان اصل مالیات و جریمه آن به تور انداختیم.
طبق گفته داوود منظور، مورد دیگر فرار مالیاتی، درباره یک واردکننده نخ بود. سلطان نخ کشور حدود ۷۰۰ میلیارد تومان مالیات نداده است اما اکنون تمکین کرده و ۴۰۰ میلیارد تومان آن را تا الان پرداخت کرده است. منظور همچنین با اشاره به ثبت ۲۹۰ فقره جرم مالیاتی عنوان کرد: ۶۳ مورد از آنها به صدور حکم منجر شده و در چند فقره اول پروندههای فرار مالیاتی شرکتهای صوری، حدود ۱۳ هزار میلیارد تومان فرار مالیاتی به تشخیص سازمان امور مالیاتی وجود داشته است. بر اساس گفته رئیس سازمان امور مالیاتی، یکی از افراد سرشناسی که شرکت صوری در حوزه فولاد ثبت کرده بود به پرداخت ۳۰۰ میلیارد تومان مالیات تمکین کرده است. منظور تاکید کرد: از اسفند سال گذشته تا امروز فرارهای مالیاتی ۶۲ شخص حقوقی در حال رسیدگی است و از این ناحیه حدود ۳ هزار و ۲۰۰ میلیارد تومان مالیات پیشبینی شده است. شناسایی 2.2 میلیون مودی جدید مالیاتی، دریافت 1.5 میلیون اظهارنامه جدید، شناسایی ۳۰۰ هزار شخص حقوقی و شرکت که فعالیت اقتصادی داشته اما اظهارنامه مالیاتی نمیدادند، صدور بالغ بر ۱۰ هزار میلیارد تومان برگ تشخیص برای فرارهای مالیاتی موضوع ماده ۱۸۱ ق.م.م و شناسایی تعداد ۵ هزار و ۱۵۴ حساب اجارهای مشکوک به فرار مالیاتی از دیگر اقدامات سازمان امور مالیاتی در شناسایی فرارهای مالیاتی بوده است.
* سالمسازی بودجه با مالیات
روند ادامهدار رو به رشد سهم مالیات در بودجههای سنوات اخیر نشان از عزم جدی حاکمیت بر جایگزینی درآمدهای پایدار در نظام اقتصادی به جای درآمدهای نفتی دارد که یکی از ملزومات رشد پایدار اقتصادی است. در این راستا حاکمیت طی سالهای اخیر با در دستور کار قرار دادن مواردی همچون کاهش معافیتهای غیرضروری گسترده مالیاتی و شناسایی فرارهای کلان مالیاتی به دنبال تحقق این مهم بوده است.
رئیس کل سازمان امور مالیاتی با بیان اینکه سهم مالیات از تامین بودجه دولت 58 درصد است، گفت: درآمدهای مالیاتی سال آینده 54 درصد رشد میکند اما قرار نیست فشاری به مالیاتدهندگان وارد شود.
داوود منظور روز گذشته در نشستی خبری به مناسبت دهه فجر در محل سازمان امور مالیاتی با بیان اینکه رشد درآمد مالیاتی در سال آینده 54 درصد خواهد بود، اظهار داشت: مجموع افزایش درآمد مالیاتی در سال آینده از 454 هزار میلیارد تومان امسال، قرار است به 700 هزار میلیارد تومان برسد که 54 درصد رشد خواهد داشت.
وی درباره منبع افزایش درآمدهای مالیاتی گفت: تعداد زیادی پرونده مالیاتی از دوره قبل داریم که قطعی نشده و در هیاتهای حل اختلاف و هیاتهای رسیدگی بدوی قرار دارد و بلاتکلیف ماندهاند که رقم آن به 213 هزار میلیارد تومان میرسد و باید این پروندهها سریعا تعیینتکلیف شوند.
رئیس کل سازمان امور مالیاتی افزود: در سال جاری تاکنون 200 هزار میلیارد تومان درآمد مالیاتی از محل رسیدگی به پروندههای سالهای قبل قطعی شده اما انباره این پروندهها همچنان پر و پیمان است.
منظور با بیان اینکه درآمد مالیاتی سال آینده 240 هزار میلیارد تومان نسبت به سال جاری افزایش خواهد داشت، گفت: پروندههای هیاتهای مالیاتی که از سوی مودیان ابراز شده حدود 200 هزار میلیارد تومان است و پیشبینی شده 40 درصد آن به میزان حدود 80 هزار میلیارد تومان وصول خواهد شد.
ارسال به دوستان
پاسخ به ۱۰ ابهام مطرح شده درباره مولدسازی داراییها
مولدسازی سرمایههای راکد
دولت در حالی در کویر نقدینگی گیر افتاده و توان راه انداختن چرخ تولید و پروژههای اشتغالزا ندارد که روی اقیانوسی از املاک راکد و مازاد نشسته است که میتواند اهرمی باشد برای رشد و شتاب فعالیتهای اقتصادی در کشور. مولدسازی داراییها میتواند رابطی بین این اقیانوس و کویر باشد اما در روزهای اخیر هجمههایی به این مصوبه وارد شده که در ادامه به ۱۰ ابهام در این باره پاسخ خواهیم داد.
۱- مولدسازی چه مفهومی دارد؟
مولدسازی در لغت یعنی بهرهور کردن و در اصطلاح اقتصادی نیز به بهرهور کردن داراییها اشاره دارد، یعنی هرگونه تلاش و اقدامی که بهرهوری یک دارایی را افزایش دهد. اعم از آنکه این دارایی راکد و بلااستفاده باشد مانند یک زمین رهاشده یا املاک و مستغلات متروکه یا آنکه به نحو مطلوبی مطابق با ارزش اقتصادی روز از آن دارایی استفاده نشود.
هدف اصلی این مصوبه تبدیل دارایی راکد با دارایی مولد است که زایش دارد و میتواند تولید و شغل را گسترش دهد.
2- مهمترین چالشهای مولدسازی تا امروز چه مواردی بوده است؟
دولتها علاقهمند مولدسازی بودهاند و در قوانین بودجه سنواتی هم آمده است اما به دلیل چالشهای متعدد این موضوع محقق نمیشده است. اول: دستگاهها برای ثبت داراییها و معرفی داراییهای مازاد همکاری نمیکردند و معیاری هم برای مازاد بودن مشخص نبود. دوم: فرآیند ارزشافزایی دارایی برای جلوگیری از خامفروشی، بسیار تخصصی و طولانی بود. سوم: در قیمتگذاری بیتوجه به سازوکار بازار و عرضه و تقاضا صرفا برای رفع تکلیف با قیمت غیرواقعی مزایده برگزار میشد. چهارم: امکان تقسیط و روشهای نوین مولدسازی وجود نداشت. پنجم: ریسک تصمیمات مدیران به دلیل واهمه از تعقیب کیفری بالا و ترجیح عدم واگذاری به بهانههای مختلف بود. ششم: بسیاری از داراییها مشکلات متعدد حقوقی و تثبیت مالکیت داشتند و به راحتی در مسیر مولدسازی قرار نمیگرفتند.
3- چرا این مصوبه و آییننامه اجرایی آن محرمانه بوده است؟
فقط پیشنویس مصوبه شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا محرمانه بوده است. اساسا همه دستور جلسات این شورا به دلیل سطح اهمیت محرمانه است اما بعد از لازمالاجرا شدن مصوبه شصتوهفتم، چون در اجرا برای اشخاص ثالث در اجرا حق و تکلیف ایجاد میکند، درخواست خروج از طبقهبندی انجام شد و متن این مصوبه ابتدا در اختیار همه مشمولان بند یک مصوبه قرار گرفت و سپس در بخش قوانین و مقررات سایت سازمان خصوصیسازی منتشر شد و بعد از تصویب آییننامه اجرایی در تاریخ 21 دیماه 1401، این آییننامه نیز در همان بخش در دسترس عموم مردم قرار گرفت.
4- چرا چنین ترکیبی برای هیأت عالی مولدسازی در نظر گرفته شده است؟
این هیات عالیترین سطح را برای این امر در نظر گرفته است. ۲ نماینده تام الاختیار قوای مقننه و قضاییه و ۵ عضو دولت شامل معاون اول (رئیس) وزیر اقتصاد (دبیر)، وزیر کشور، وزیر راه و شهرسازی و رئیس سازمان برنامه و بودجه که هرکدام آنها به دلیل جایگاه و سمت خود مرتبط با داراییهای دولت هستند و طبیعتا حضور و دخالت آنان در فرآیند تصمیمسازی مولدسازی داراییهای دولت ضروری است.
5- مصونیت قضایی مندرج در مصوبه به چه معناست؟
اعضای هیات از جرایم شخصی خودشان با سوءاستفاده از موقعیت عضویت در هیات مثل تبانی، ارتشا و... مصونیت ندارند.
اگر فرآیند و ضوابط مندرج در مصوبه و آییننامه را رعایت نکردند، مصونیت ندارند.
اگر فرآیند و احکام مندرج در مصوبه را رعایت کردند و ترتیبات تصمیمگیری رعایت و تصمیمی گرفته شد، مصونیت دارند، یعنی به خاطر این تصمیم جمعی با رعایت احکام مصوبه، هیچ عضوی از هیات را مورد بازخواست و تعقیب و پیگرد قضایی قرار نمیدهند، زیرا اگر این سطح عالیه تصمیمات هم قابل پیگرد و تعقیب کیفری و متزلزل باشد، چندان تفاوتی با رویه پیشین وجود نخواهد نداشت.
6- تفاوت این طرح با خصوصیسازی چیست و چه تضمینی وجود دارد به سرنوشت آن دچار نشود؟
این طرح مربوط به داراییهای غیرمنقول دولت است و سهام شرکتها را شامل نمیشود. سهام شرکتها همچنان مرجع قانونی خود یعنی هیات واگذاری مطابق قانون اجرای سیاستهای اصل 44 را دارد، بنابراین شایعاتی مانند پالایشگاههای گازی و... که مطرح شده، کذب محض است. ضمن اینکه ملک و اراضی، کارگر ندارد، بدهی ندارد، صورت مالی ندارد و چندان نیازی به تایید اهلیت و صلاحیت خریدار مانند متقاضیان خرید شرکت ندارد. در دنیا هم این دو خوشه دارایی یعنی داراییهای مالی (شرکتها) و داراییهای غیرمالی جدا طبقهبندی میشوند.
7- چرا این مصوبه سیر قانونی و تصویب در مجلس را طی نکرد؟
تصویب در این مرجع به دلیل یک اضطرار و امر موقت است. تاکید رهبری بر تشکیل این هیات ذیل شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا به این دلیل بود که هر ۳ قوه به طور مستقیم در آن مشارکت و نظارت داشته باشند و با توجه به اینکه به دلیل ضرورت تایید رهبری بر همه مصوبات شورای عالی هماهنگی اقتصادی که قانون را نقض میکنند، امکان نقض احکام قانونی که مغایرت با برخی احکام مصوبه شورای عالی دارند، فراهم است. ضمن اینکه اساسا مصوبات این شورا موقت است و مطابق بند یک ماده 11 نظام نامه شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا، در صورت ضرورت تمدید مهلت مصوبه، باید لایحه دائمی شدن آن مصوبه از طریق دولت به مجلس ارائه شود که در این موضوع هم پیشبینی میشود در قانون برنامه هفتم و قانون مستقل تحت عنوان قانون جامع مدیریت داراییهای دولت در دستور کار قرار گیرد.
8- چه تضمینی وجود دارد این انتقال مالکیت از دولت به تکاثر ثروت نزد عده خاصی منجر نشود؟
اتفاقا دولت با حبس دارایی غیرمنقول و فریز کردن آن به افزایش قیمت ملک دامن زده است. دولت بزرگترین ملاک کشور است که میتواند با تقویت سمت عرضه زمین و ملک، اتفاقا به نفع اقشار محروم از داراییها کار کند. از سوی دیگر تاسیس صندوق املاک و مستغلات برای هر دارایی غیرمنقول که درآمد پایدار خوبی دارد نیز در آییننامه پیشبینی شده است، راهکار نوین گسترش مالکیت در سطح عموم مردم جامعه است که افراد با حداقل ثروت و درآمد نیز بتوانند با خرید واحدهای سرمایهگذاری این صندوقها، خود را از تورم ملک مصون کنند و ضمنا از اجاره و منفعت بهرهبرداری املاک نیز بهرهمند شوند.
9- مردم چگونه از عملکرد هیأت، دبیرخانه، مجری و هزینهکرد کارمزد مطلع میشوند؟
مطابق تبصره ماده 15 آییننامه اجرایی، سازمان حسابرسی مکلف است هزینهکرد کارمزد را رسیدگی و افشا کند و مطابق بند ۶ ماده ۷ این آییننامه همه مراحل باید سامانهای و هوشمند شود و همانطور که وزیر امور اقتصادی و دارایی و رئیس کل سازمان خصوصیسازی وعده دادند، تمامی مراحل در اتاق شیشهای انجام میشود و مردم هر رکوردی را که در مصوبات ثبت میشود میتوانند رهگیری و شفاف رصد کنند.
10- چرا قوانین و مقررات مربوط باید ۲ سال موقوفالاجرا شوند؟
به اشتباه کلمه قوانین مربوط در نقدها استفاده شده است، در حالی که قوانین و مقررات مغایر موقوفالاجرا شده که تفاوت دارد با قوانین مربوط، یعنی اگر قانونی با احکام مصوبه مغایر نیست و اتفاقا مرتبط هست، نقض نشده است. این مدل اعلام وضعیت تنقیحی که به نسخ ضمنی مشهور است در انتهای همه قوانین هم میآید و چیز عجیبی نیست و بدیهی است وقتی قاعدهگذاری جدیدی میشود باید احکامی که در تعارض با احکام جدید بودند، منسوخ و در اینجا به دلیل موقت بودن، موقوفالاجرا بشوند.
ارسال به دوستان
برنامهریزی پلیس برای کاهش 50 درصدی تلفات ناشی از حوادث رانندگی طی 3 سال آینده
دوربرگردان زندگی
اسدالله خسروی: فرمانده فراجا اعلام کرد پلیس راهور برنامهریزی کرده است طی 3 سال آینده ۵۰ درصد تلفات ناشی از حوادث رانندگی را در کشورکاهش دهد. آن طور که رئیس پلیس راهور فراجا میگوید سالانه ۱۷ هزار فوتی و حدود ۳۰۰ هزار نفر مجروح ناشی از حوادث رانندگی در کشور داریم که طبق برنامهریزی باید این آمار کاهشی شود. از سویی به گفته پلیس راهور، ۳۳ دستگاه در بحث کاهش تلفات ناشی از حوادث رانندگی نقش دارند که همه در این مسیر باید به وظایف خود بخوبی عمل کنند.
به گزارش «وطن امروز»، روز گذشته رزمایش پلیس بزرگراههای سراسر کشور در شهرک آزمایش برگزار شد. در این مراسم فرمانده فراجا، طی سخنانی با قدردانی از رئیس پلیس راهور فراجا، وزیر راه و رئیس سازمان راهداری، گفت: پلیس راهور یکی از مجموعههای پیشرو در هوشمندسازی است. لازم میدانم با یک برنامهریزی تا ۳ سال آینده ۵٠ درصد تلفات رانندگی را کاهش دهیم و باید این کار را انجام دهیم و در کنار آن ببینید چقدر مصدوم کمتر خواهد شد، چقدر کودک یتیم نخواهد شد و آیا این غیر از رضایت خداوند را به دنبال خواهد داشت؟ سردار احمدرضا رادان ادامه داد: ما باید بتوانیم تمام دوستانی را که در مسیر راه خدمات میدهند در یک جا و کنار هم جمع کنیم، این کار همافزایی ایجاد کرده و رفاقت و توانمندی را بالا میبرد. از امروز در سازمان ما این ابلاغیه را داریم که باید همه یک جا و در کنار اورژانس، هلالاحمر، راهداری و... باشیم. وی ادامه داد: اگر بتوانیم سرعت انتقال به مراکز درمانی را ۳۰ درصد افزایش دهم، حدود ۴٢ درصد در کاهش تلفات موثر خواهد بود. رادان با بیان اینکه دولت و مجلس به ما قول دادند کمک کنند، گفت: برای دولت انقلابی دغدغه مردم مهم است و یکی از این دغدغهها دغدغه ایمنی و راه است. وی با بیان اینکه متخلفان کمتر از ١٠ درصد هستند، گفت: این زشت است که کمتر از ١٠ درصد اراده خود را به بیش از ٩٠ درصد که قانون را رعایت میکنند، تحمیل کنند. هزینه تخلف باید بالا برود و البته نحوه برخورد باید مقتدرانه و توأم با رعایت ادب باشد. سردار رادان ادامه داد: مطالبه من از شما این است که طی مدت ۳ سال کاهش ۶٠ درصدی تلفات را داشته باشید؛ شما برنامهریزی برای کاهش ۵۰ درصدی کرده بودید و حالا من از شما میخواهم که در ۳ سال کاهش ۶٠ درصدی را انجام دهید، پس باید کاری کنید کارستان. وی در ادامه افزود: سال آینده عدد خدمترسانی پلیس راهور به مردم باید از امسال بیشتر شود. فرمانده فراجا با اشاره به طرح نوروزی پلیس راهور نیز گفت: ایام نوروز را پیش رو داریم و احتمال افزایش سفرها از اواسط اسفندماه را میدهیم، بنابراین برای طرح نوروزی زودتر از هر سال آماده میشویم. وی در ادامه افزود: سال آینده عدد خدمترسانی پلیس راهور به مردم باید از امسال بیشتر شود.
* پیشنهاد سردار رادان برای تجمیع شمارههای امدادی جادهها با ۱۱۰
سردار احمدرضا رادان در حاشیه مراسم افتتاح ساختمانهای جدید پلیس راهور در ۱۰ استان کشور که همزمان با دهه فجر برگزار شد با حضور در جمع خبرنگاران، گفت: قوانین و مقررات رانندگی و رعایت آن ناظر بر ایمنی و به نوعی نشانه انضباط است. مردم ما استحقاق این را دارند که جزو جوامعی باشند که در بحث رعایت قوانین و مقررات ترافیکی پیشگام و زبانزد باشند. وی گفت: این پلیس برنامههایی را برای اصلاح ترافیک در شهرها و همچنین کاهش قربانیان و جانباختگان حوادث ترافیکی در دستور کار دارد که بخشی از آن اجرایی شده و بخشی دیگر نیز بهزودی اجرا خواهد شد. رادان با اشاره به طرحریزی برای کاهش ۶۰ درصدی جانباختگان حوادث رانندگی طی ۳ سال آینده گفت: یک بخشی را ما انجام دادیم، بخش دیگر مربوط به وضعیت معابر و... است. موضع ما در این مسیر روشن است و مردم نیز از مطالبات ما باخبرند. مسؤولان و افرادی که باید در این زمینه کار کنند نیز در این خصوص از مواضع ما و مطالبات ما باخبرند. وی در پاسخ به پرسشی مبنی بر تجمیع شمارههای امدادی در جادهها، گفت: قطعا برای مردم راحتتر است که یک شماره وجود داشته باشد و بر اساس آن امدادرسانی به حوادث و رویدادها انجام شود و در واقع دستگاههایی مانند اورژانس، هلالاحمر، پلیس و... در جادهها باید دارای یک شماره واحد باشند. به نظرم آشناترین و شناختهترین شماره برای مردم نیز همین شماره ۱۱۰ است.
* 18 درصد جانباختگان تصادفات زیر ۱۸ سال سن دارند
رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی فراجا با اعلام اینکه ۱۸ درصد جانباختگان تصادفات رانندگی زیر ۱۸ سال سن دارند، از برگزاری کمپین ۱۸-۱۸ برای کاهش آمار قربانیان تصادفات خبر داد. سردار سیدکمال هادیانفر در حاشیه مراسم افتتاح ساختمانهای جدید پلیس در ۱۰ استان کشور که دیروز در شهرک آزمایش برگزار شد، گفت: از سال ۹۸ تاکنون ۱۹۸ ساختمان شامل ساختمانهای ستادی، قرارگاه پلیس راهور، پاسگاه پلیس راه و... در کشور احداث شده است که ۱۰۰ باب آن از سوی پلیس راهور و ۹۸ باب آن هم توسط وزارت راه و راهداری انجام شده، امروز هم ۱۱ ساختمان ستادی و قرارگاهی پلیس راهور را افتتاح میکنیم. وی از افتتاح مرکز پاسخگویی پلیس راهور نیز خبر داد و گفت: این مرکز در واقع یک مرکز مشاوره و پاسخگویی به سوالات است که ۲۱ خدمت را به مردم ارائه میکند. شماره آن نیز همان شماره تلفن ۱۲۰ بوده و مردم میتوانند با آن تماس بگیرند. هادیانفر به آمار جانباختگان حوادث رانندگی نیز اشاره کرد و گفت: سالانه ۱۷ هزار فوتی و حدود ۳۰۰ هزار نفر مجروح در حوادث رانندگی داریم که طبق برنامهریزی باید این آمار را کاهش دهیم. وی با بیان اینکه 3 هزار کودک زیر ۱۸ سال و افراد در سن رشد در تصادفات جان خود را از دست میدهند، گفت: در همین راستا نیز کمپین ۱۸-۱۸ از سوی پلیس راهور راهاندازی شده است. این کمپین بیانگر این است که ۱۸ درصد جانباختگان تصادفات رانندگی زیر ۱۸ سال سن دارند؛ افراد بیگناهی که جان خود را به خاطر قصور یا تخلف دیگران از دست میدهند. هادیانفر اضافه کرد: البته برای کاهش تلفات ناشی از حوادث رانندگی، ۳۳ دستگاه نقش دارند که باید به وظایف خود عمل کنند. وی افزود: درباره جریمه پلاکهای زوج و فرد در شرایط اضطرار آلودگی هوا نیز باید گفت این موضوع بر عهده کمیته اضطرار آلودگی بوده و اگر طرح زوج و فرد از در منازل تصویب شود خودروهای غیرمجاز جریمه خواهند شد. هادیانفر تاکید کرد: برای تغییر در مبلغ جرایم رانندگی، هیأت وزیران یا مجلس شورای اسلامی دارای اختیار بوده و شورای شهر نمیتواند این موارد را اجرایی کند.
* کروکی الکترونیک امسال در کشور اجرایی میشود
رئیس پلیس راهور فراجا اعلام کرد: بهزودی و در سال جاری کروکی الکترونیکی را در کشور اجرایی میکنیم. سردار سیدکمال هادیانفر با بیان اینکه پلیس راهور ۶۲ میلیون خدمت را به مردم ارائه کرده است، گفت: خدمات پلیس راهور نسبت به سال گذشته ۱۸ درصد افزایش داشته است و بیش از ۸۰ درصد مردم از خدمات پلیس راهور رضایت داشتند. وی با بیان اینکه ۳۲ دستگاه در کشور در حوزه تصادفات نقش دارند، گفت: پلیس راهور ۴ وظیفه اصلی را برای خود ترسیم کرده است که مدیریت ترافیک، تسهیل در تردد و کاهش سوانح و ایمنی بالا و ارائه خدمات آسان از جمله آنهاست. هادیانفر با بیان اینکه بیش از ۲۶۱۰ دستگاه وسیله نقلیه مناسب به پلیس راهور کشور تزریق کردیم، گفت: پلیس بزرگراه با چنین عده و عدهای در ۱۳ کلانشهر انجام وظیفه میکند و با تخلفات برخورد خواهد کرد. وی خاطرنشان کرد: ۹۴ درصد اعمال جریمه با دستافزار ایرانی «سپهر» انجام میشود، این دستافزارها قدرت هوشمندسازی در پلیس را افزایش داده است. هادیانفر در خاتمه اعلام کرد بهزودی و در سال جاری «کروکی الکترونیکی» را در کشور اجرایی میکنیم؛ این سبک کروکی ۹ ماه است که به صورت آزمایشی اجرا میشود.
ارسال به دوستان
گرم شدن رقابتهای انتخاباتی با یک تهدید علیه امنیت ملی ایالات متحده
بالن سرگردان چینی بلای جان سیاست آمریکا شد
فرزانه دانایی: پیدا شدن بالن تحقیقاتی بر فراز آسمان ایالات متحده، غیر از ایجاد بحران امنیتی و سیاسی برای دولت بایدن، رسانهها و احزاب آمریکایی را به جان هم انداخته است. از یک سو دموکراتها بعد از چند روز تلاش برای خنثی کردن این بحران با هدف قرار دادن بالن و لغو سفر وزیر خارجه دولت بایدن به چین، سعی کردند نشان دهند کنترل اوضاع را در دست دارند و از سوی دیگر تلاش تازهای را شکل دادهاند که نشان دهند این نوع حوادث پیش از این نیز وجود داشته است. رسانههای دموکرات به نقل از مسؤولان امنیتی دولت بایدن خبر دادهاند عبور «بالنهای جاسوسی» بر فراز آسمان آمریکا در دولتهای پیشین نیز وجود داشته و دولت ترامپ به آسانی از کنار این واقعه عبور کرده است. حامیان ترامپ و جمهوریخواهان در کنگره اما دولت بایدن را مقصر اصلی این اقدام دانسته و عنوان میکنند اگر دولت بایدن با ملایمت با چین برخورد نمیکرد و سیاستهای دولت ترامپ را در مقابل این کشور در پیش میگرفت، مردم آمریکا شاهد عبور بالنهای جاسوسی از مرزهای هوایی آمریکا نبودند و چین تا این اندازه به تهدید ایالات متحده نمیپرداخت.
روزنامهها و رسانههای آمریکایی اما هر کدام با ادبیات خاص خود به پوشش این اخبار پرداختهاند و تحلیلهایی را در این باره منتشر کردهاند که هر کدام جالب توجه است.
روزنامه واشنگتن تایمز در تحلیلی نوشت: «بزرگترین و قدرتمندترین ارتش دنیا این هفته مورد تمسخر قرار گرفت و عملا قدرتش خنثی شد؛ آن هم توسط یک بالن؛ بالنی که توسط «حزب کمونیست چین» ساخته شده و بر فراز ایالات متحده به پرواز درآمده است و حالا در آمریکا نام آن را «بالن حزب» گذاشتهاند». تحلیلگر این روزنامه در ادامه نوشت: «این مساله تا همیشه به یاد خواهد ماند که «بالن حزب»، جو بایدن و بزرگترین ارتش تاریخ دنیا را شکست داد».1
سایت تحلیلی «بریت بارت» که متعلق به استیو بنن، مشاور استراتژیک ترامپ بوده و به حمایت شدید از جمهوریخواهان تندرو مشهور است، کنایه جالبی به ماجرای «بالن گیت»زد و نوشت: «در دهه 1970 زمانی که ماجرای واترگیت برای ریچارد نیکسون پیش آمده بود، این سوال از ریچارد نیکسون توسط رسانهها پرسیده شد: «رئیسجمهور چه میدانست و...
چه زمانی آن را فهمید؟» فرضیه اصلی این بود که سی و هفتمین رئیسجمهور آمریکا، چیزی بیشتر از اطلاعات درز شده راجع به رسوایی واترگیت میدانست و بعد از آن نیز نیکسون در نهایت مجبور شد به دلیل همین رسوایی از سمت خود استعفا کند». در ادامه این مطلب آمده است: «امروز نیز باید همین سوال از بایدن پرسیده شود که درباره بحران بالن چه میدانسته و چه زمانی به این اطلاعات رسیده است. در هر صورت مساله بالن جاسوسی چین بر فراز آسمان آمریکا بسیار مهمتر از ماجرای رسوایی واترگیت است، زیرا به صورت مستقیم روی امنیت 335 میلیون آمریکایی تاثیر میگذارد».
نویسنده این سایت با اشاره به اینکه این بالن، روزها بر فراز آمریکا در حال حرکت بوده و از شمال غرب ایالات متحده تا جنوب شرق آن را درنوردیده، مینویسد: «باید مشخص شود رئیسجمهور از چه زمانی از موضوع بالن اطلاع پیدا کرده و چرا هدف قرار دادن آن توسط موشکهای آمریکایی اینقدر طول کشیده است. آیا دولت منتظر بوده تور بالن بر فراز آمریکا به پایان برسد؟!»
موضوع جالب توجه دیگر در این زمینه این است که برخی منابع مطلع در دولت بایدن اظهار کردهاند دولت بایدن احتمالا از تاریخ 28 ژانویه - تقریبا 10 روز پیش- از وارد شدن بالن به مرزهای هوایی ایالات متحده مطلع بوده و رسانهها و مردم نهایتا 6 روز بعد، از اخبار مطلع شدهاند؛ آن هم زمانی که یک مجله آماتور تصویری از بالن را در هوا منتشر و این سوال را مطرح کرد: این بالن دقیقا مشغول انجام چه کاری است. خبرگزاری بلومبرگ، در همان زمان مطرح کرد احتمالا تاخیر در انتشار خبر بالن، برای این بود که برنامهریزی سفر آنتونی بلینکن، وزیر خارجه به چین دچار مشکل نشود اما با انتشار ناگهانی خبر توسط این روزنامه محلی آماتور، دیگر توان رویارویی با افکار عمومی در دولت وجود نداشت.
هدف قرار دادن بالن چینی هم بعد از چند روز گشت و گذار بر فراز مرزهای ایالات متحده، از موضوعات جالبی بود که رسانهها به آن اشاره زیادی داشتند. تحلیلگر سایت بریت بارت در این باره نوشته است: بالن همچنان بر فراز آمریکا در حال پرواز بود و دولت در این باره هیچ اقدامی انجام نمیداد. هدف قرار دادن آن زمانی اتفاق افتاد که ترامپ در رسانهها فریاد زد «بالن را بزنید!» و لئون پانهتا، وزیر دفاع اوباما نیز از این حرکت حمایت کرد. در حال حاضر سوال مهم این است: آیا حق با ترامپ و پانهتا بود؟ آیا این بالن برای دولت بایدن در اصل یک تهدید علیه امنیت ملی بود یا نه؟»2
بالن تحقیقاتی چینی، در نهایت با دستور مستقیم بایدن، زمانی که از کارولینای جنوبی عبور کرد و بر فراز دریا رسید، منهدم شد. رسانهها و دولت همچنان از مردم و کسانی که در نزدیکی محل سقوط بالن هستند، خواستهاند در صورت دیدن بقایای بالن بویژه بخشهای الکترونیکی آن که میتواند حامل اطلاعات جمعآوری شده توسط آن باشد، ماموران امنیتی سیا و افبیآی را در جریان قرار دهند. هنوز هم دولت بایدن نمیداند ماموریت اصلی بالنهای تحقیقاتی- یا به قول رسانهها بالنهای جاسوسی- چین چه بوده است و مقامات آمریکایی امید دارند از بقایای این بالن، بفهمند چه اطلاعاتی از آمریکا در این بالنها ذخیره شده است. دولت چین هرگونه ارتباط این بالنها با اقدامات جاسوسی را رد کرده و گفته است بالنها بر اساس قواعد بینالمللی، در حال دریافت اطلاعات مربوط به آب و هوا بودهاند و به یکباره از مسیر خود منحرف شدهاند و دولت آمریکا «واکنش بیش از حد» به این موضوع نشان داده است. هدف قرار دادن بالن اما چینیها را بشدت عصبانی کرد و حق اقدامات تلافیجویانه را برای خود محفوظ دانستند. مقامات چینی اعلام کردند بالنهای تحقیقاتی درباره مسائل مرتبط با تغییرات آب و هوایی در همه جای دنیا مرزها را درمینوردند و چین نیز میتواند در برابر بالنها یا تحرکات دیگر آمریکا برای خود حق مداخله یا اقدام تلافیجویانه قائل باشد.
وبسایت هیل، سایت تخصصی کنگره آمریکا درباره دیر هدف قرار دادن بالن چینی نوشته است: بالن در ارتفاع 60 هزار پایی در حرکت بوده و به بزرگی ۳ اتوبوس مدرسه بوده است. این وبسایت در حمایت از اقدام دولت بایدن گفته است اگر زودتر این کار انجام میگرفت، ممکن بود جان مردم در خطر قرار گیرد، زیرا سرنگون شدن آن میتوانست باعث سقوط قسمتهای مختلف آن روی خانههای مردم شود. با این حال سناتورها و نمایندگان جمهوریخواه، این اقدام دیرهنگام را نشانه «نمایش خجالتآوری از ضعف دولت [بایدن]» دانستهاند.3
رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری سال 2024 اما تاثیر بسیار زیادی در نحوه مواجهه ۲ حزب دموکرات و جمهوریخواه با مساله بالنهای چینی داشته است. نشریه هیل در گزارش دیگری به نقل از یک مقام آگاه امنیتی نوشته است که در دولت ترامپ نیز ۳ بار مساله بالنها پیش آمده بود و از راههای ارتباطی رسمی، مراتب نگرانی ایالات متحده به طرف چینی اعلام شده بود اما دولت چین پاسخ قانعکنندهای در این زمینه نداد. این صحبتها باعث عصبانیت شدید ترامپ و حامیانش شد که این روزها بشدت درگیر مسائل انتخاباتی هستند. ترامپ اعلام کرد چنین چیزی اصلا صحت ندارد اما برخی مقامات کاخ سفید اعلام کردند این مساله زمانی رخ داد که دیگر ترامپ از کاخ سفید رفته بود و او شاید از این مساله خبر نداشته باشد!
ترامپ در نهایت از این فرصت استفاده کرد و بیانیه شدیداللحنی را در شبکه اجتماعی شخصیاش منتشر کرد. او در این باره نوشت: «وضعیت بالن چینی، درست مانند نمایش وحشتناک افغانستان و هر کار دیگری که توسط دولت بیکفایت بایدن انجام میشود، شرمآور است. آنها فقط در تقلب در انتخابات و به راه انداختن کمپین «اطلاعات گمراهکننده» خوب هستند. آنها هماینک در حال القای این مساله هستند که بالنها در زمان ترامپ هم بودهاند تا حرکت آهسته احمقهای بایدن [برای مواجهه با این تهدید] را لاپوشانی کنند. چین برای ترامپ احترام زیادی قائل بود و این اتفاق نیفتاد و هرگز چنین نکرد. فقط اطلاعات غلط جعلی میدهند!»4
اگر چه دولت بایدن تلاش میکرد به دلیل جنگ اوکراین و ضعف عملکردش در حوزههای داخلی، مباحث را با کمک رسانهها، کمتر به سمت رقابتهای انتخاباتی ببرد اما حملهور شدن دموکراتها به جمهوریخواهان در ماجرای بالنهای چینی، فضای سیاسی در جامعه آمریکا را بشدت انتخاباتی کرد. به نظر میرسد با گذشت زمان و مشخص شدن ابعاد بیشتری از این ماجرا، تلاشها برای بیکفایت نشان دادن دولت بایدن یا مقصر جلوه دادن ترامپ، بیش از اینها ادامه یابد و فضا را به سمت دوقطبی شدید سیاسی در ایالات متحده ببرد.
----------------------------
پی نوشت
1- https://www.washingtontimes.com/news/2023/feb/5/joe-biden-vs-party-balloon/
2- https://www.breitbart.com/pol tics/2023/02/04/pinkerton-what-did-joe-biden-know-about-china-spy-balloon-gate-and-when-did-he-know-it/
3- https://thehill.com/policy/defense/3844089-why-the-us-waited-to-shoot-down-the-china-balloon/
4- https://thehill.com/policy/defense/3844511-chinese-balloons-flew-over-us-three-times-during-trump-administration-officials/
ارسال به دوستان
قرار چلچلهها
بهاره بهنامنیا: جمعهای که گذشت تهران میزبان بادها بود؛ بادهای شدیدی که ابرهای سپید را از این سر آسمان تمیز تهران به سمت دیگرش میبردند. روزهایی که باد میوزد انگار آرزوها زودتر به دست مرغ آمین میرسد. باد، آسمان را جارو کرده بود و از کف خیابانهای تهران قله دماوند پیدا بود! توی دلم از دماوند پرسیدم: میدانی کجا میروم؟
- کجا میروی؟
- امروز جمعه 14 بهمنماه سال 1401 موعد دیدار رهبر انقلاب با بیش از هزار دانشآموز دخترِ مکلفشده است. دخترانی که میآیند تا نمازشان را به امامت رهبر انقلاب اقامه کنند و طعم ولایت را بچشند، ما هم دعوتیم برای روایتگری این دیدار شیرین...!
* ورود به حسینیه
ملاقاتهای رهبری با عموم مردم در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار میشود. ورودیهها یکی پس از دیگری اسامیمان را تایید میکردند و عبور میکردیم. در ورودیه اصلی تراکم منتظران بیشتر شده بود. تعدادی دانشآموز هم با خانوادههایشان بودند. حضور بچهها حال و هوای انتظار را عوض کرده بود. میگفتند، میخندیدند، روی پا بند نبودند. چشمهایشان پر از شور بود. پیش خودم گفتم این 5-4 نفر اینقدر اینجا را تحت تاثیر قرار دادهاند، هزار تا دختربچه چه خواهند کرد!... از یکی پرسیدم بقیه دانشآموزان از کجا میآیند، به سمت دیگری اشاره کرد و گفت از درهای دیگر وارد میشوند... بعد از بازرسیهای معمول از اتاق انتظار خارج شدیم و وارد محوطه فضای سبز شدیم. از خیابان اصلی که پیچیدم همهمه عجیبی شنیده میشد. سر گرداندم و چشمم به دیدن صدها چلچله روشن شد. دانشآموز بودند. با چادرهای گلدار و چشمهای روشن و خندههای زندهشان!
* محوطه بیرونی حسینیه
برای ورود باید کفشهایمان را تحویل میدادیم. حیاط داشت مملو از بچهها میشد. صفها ته نداشتند. صف بزرگترها جدا بود، کفشها را به کفشدارها سپردم و از چادرهای رنگی و حلقههای دستهایشان که در هم زنجیر شده بود گذشتم و وارد ورودی حسینیه شدم. جمعیت بچههای چادر گلدار به سر، آنجا را هم گرفته بود. همه جا پر از گلهای ریز رنگ به رنگ بود. چادر به سرها همه جا گل میپراکندند. بچهها با کیک و شیرکاکائو و شکلات پذیرایی شدند. همان ورودی، به نوعی خودشان سفره پهن کرده بودند و دور هم نشسته بودند و خوراکی میخوردند و حرف میزدند. مربیها مدام در رفت و آمد بودند و تعداد بچهها را چک میکردند اما بچهها بیخیال همه چیز مشغول خوراکیهایشان بودند. خستگیشان که سر فرصت دررفت، هدیههایشان رسید. چشمهایشان برق میزد. یک ساک سپید با نوار گلهای صورتی گلدوزیشده، بچهها ساکها را گرفتند و با وجود تذکر مدام مربیها که اینجا ساک را باز نکنید! اما آنها را گشودند و هدیهها هویدا شد! جانمازهای ظریف و گلدوزی شده با گلهای ریز صورتی و قرمز ظریف حسابی دلبری کرد. دخترها حالا با دبدبه و کبکبه خاصی ساک و وسایل به دست، دسته دسته وارد حسینیه میشدند. من هم میان چلچلهها راهی شدم....
* حسینیه، پر از آواز چلچلهها
وارد حسینیه شدیم. قبلا هم اینجا آمدهام اما امروز واقعا حال و هوایش فرق دارد. دسته دسته چلچله میآید و در جاهای مشخص شده با نوارهای سبزی که برای نماز انداختهاند فرود میآیند. هیاهوی چلچلهها سالن را برداشته. ساکهای هدیهشان را باز میکنند. جانمازهای نویشان را با ذوق و شوق پهن میکنند. هر کس میخواهد مقابل دوربینها بنشیند و دنبال جای بهتر میگردد! جانمازها صف به صف پهن شد اما چلچلهها هنوز ننشسته یادشان افتاد باید وضو بگیرند! محل وضو دور نبود، بچهها دسته دسته میرفتند و میآمدند. مربیها، کوه متحرک کاپشن و وسایل شده بودند! تا بچهها در جایشان قرار بگیرند باید از وسایل آنها مراقبت میکردند. کسی بلندگو را به دست گرفت. خانم فیضآبادی بود. صدایش توجه بچهها را به خود جلب کرد. از بچهها خواست همه با هم دعای فرج را بخوانند. همخوانی دعا، بچهها را آرام کرد. فضا قدری کنترل میشود. هنوز صفها تکمیل نشده و چلچلهها در راهند....
* آغاز رسمی برنامه
فضهسادات حسینی به عنوان مجری برنامه پشت بلندگو قرار میگیرد. تذکرات مهم را به دخترها میدهد و آنها را دعوت به سکوت میکند. چلچلهها به کار خودشان مشغولند. مدام در رفت و آمدند. برای دوستانشان جا میگیرند. مدام یادشان میافتد باید به مربیشان چیزی بگویند و از جا میپرند. جانمازهایشان قاطی میشود و سر اینکه کدام مال کی بوده ولوله به پا میکنند. مجری یادشان میاندازد باید سرود «جشن فرشتهها» را تمرین کنند. سرود پخش و حواسها به سمت صدا جلب میشود. صدای چلچلهها حسینیه را پر میکند:
اینجا ایرانه
اینجا مردمش نمیبازن
اینجا ایرانه
دخترا ستاره میسازن
* عموهای روحانی
بچهها یکی دو باری سرود را همخوانی میکنند. خانم حسینی اعلام میکند عموهای روحانی برای اجرای برنامه آمدهاند. برادران دوقلوی حقانی از راه میرسند. بلندگو را به دست میگیرند و الحق و الانصاف که خوب به کارشان واردند. جو سالن را حسابی شاد میکنند:
نون و پنیر و پونه/ دختر خوب میدونه/ وقتی که 9ساله شد/ باید نماز بخونه
نون و پنیر و گردو/ باید بگیره وضو/ هر کی بخواد با خدا/ خوب بکنه گفتوگو
عموها شوخی و بازی را بخوبی با هم آمیختهاند. بچهها حسابی دل به دلشان میدهند. حمد و سوره را قرائت میکنند، با شعرها دست میزنند و میخوانند و از شوخیهایشان از خنده ریسه میروند... خستگی چلچلهها در میرود... هنوز صفها تکمیل نشده و حسینیه کامل پر نشده. دستهدسته دخترها وارد میشوند و صف به صف جا میگیرند. صحنه ورودشان از قشنگترین تابلوهای دنیاست، انگار از قبل میدانند اینجا به افتخار آنها مهیا شده، برای مقام مکلف شدنشان! عجیب از این مقام درک دارند، بزرگ شدهاند! قدمهایشان استوار و محکم است... با صلابت خاصی پای سجادهها مینشینند... از نگاه کردن به آنها سیر نمیشوم. نگاهم به حدیثی میافتد که بالای حسینیه نوشتهاند:
إنّ الوَلدَ الصّالِحَ رَیحانَهُ مِن رَیاحِینِ الجَنّهِ؛ فرزند صالح، گلی خوشبو از گلهایخوشبوی بهشت است.
فکر کردم خب برای همین است از نگاه کردن به اینها، آدم خسته نمیشود. مگر کسی از بهشت سیر میشود؟
عموهای روحانی میروند و خانم حسینی دوباره بلندگو را به دست میگیرد. تمرین سرود از سر گرفته میشود:
اینجا ایرانه
تو سپاه حضرت مهدی(عج)
مادرا دخترا هم
همه سربازن
* گفتوگوی از نزدیک با بعضی بچهها
برنامه ادامه دارد و بچهها سخت مشغول تمرین سرودشان هستند. فرصت مغتنمی است تا با بعضی بچههای خاصتر گپی بزنم. اول سراغ چند دختربچه ویلچری میروم. صورتهای ماهشان با خنده شکفته میشود. خیلی خوشحالند که آمدهاند. اسمهایشان را میپرسم، نیلوفر، زهرا و مریم. کلاس سومند، معدلشان 20 شده. دلخورند که ردیف جلو نیستند. میگویند میخواهند با آقا از نزدیک نزدیک نزدیک حرف بزنند. میپرسم: «چهکارشان دارید؟» زهرا در گوشم میگوید: «میخواهم بگویم بیشتر به بچههایی که مثل ما هستند کمک کنند». به سمت نیلوفر میچرخم تا او هم جواب بدهد؛ شمرده و آرام حرف میزند، میگوید: «میخواهم بگویم برای ما دعا کنند و انگشتر بگیرم»... مربیشان ادامه میدهد: بهشان گفتم جلو نمیشود ببریمشان. همینجا باشند بهتر است. دلداریشان میدهم و حرف مربی را تایید میکنم. با بچهها دست میدهم و خداحافظی میکنم. سرود دوباره از سر خوانده میشود:
مادرم زهرا
تپش قلب منی هر دم
مادرم زهرا
یادگاریتو سرم کردم
* باقی برنامهها
خانم حسینی اعلام میکند عموهای روحانی دوباره بازمیگردند، جیغ و هورای بچهها به آسمان میرود، حسابی توی همین چند دقیقه خودشان را در دل بچهها جا کردهاند. پرانرژی وارد میشوند. شعرهایشان را از سر میگیرند:
نون و پنیر و سبزی/ چادرنماز آبی/ وقت نماز صبحه/ دختر خوب نخوابی!
نون و پنیر و همدم/ دختر خوب، محترم/ باید حواست باشه/ موتو نبینه نامحرم
با این شعر بازی نامحرم و محرم شروع میشود و بچهها حسابی مشارکت میکنند. چشمم به چند کودک میافتد که قاب عکسهایی در دست دارند و آرام از در جلویی حسینیه وارد میشوند. میفهمم فرزندان شهدای مدافع حرم هستند. میخواهم سراغشان بروم. جلوتر نمیگذارند بروم. تا چانه بزنم و راه بگیرم بچهها را از سالن میبرند. گویا قرار است ملاقات خصوصی با آقا داشته باشند. عموهای روحانی خداحافظی میکنند و وزیر آموزشوپرورش پشت میکروفن قرار میگیرد. سعی میکند اطلاعات غیرجذابی را با لحن کودکانهای برای جلب توجه بچهها ارائه کند: «ما سال گذشته 20 مدال طلای المپیاد جهانی کسب کردهایم... رتبه جهانی ما در المپیادهای علمی چهارم است...» صحبتهایش برای بچهها جذابیتی ندارد و هیاهوی چلچلهها دوباره بالا میگیرد، دختری از صف جدا میشود و به من که از همه به او نزدیکترم میگوید: «خانم من خسته شدم... آقا کی میان؟» از اصطلاحی که به کار میبرد خندهام میگیرد، دست به سرش میکشم و میگویم: «چیزی به آمدنشان نمانده. برو بیرون یه آب بخور دوباره بیا...» راهی در ورودی میشود. مجری دوباره پشت بلندگو میآید. اعلام میکند نماز نزدیک است... گروه تواشیح مدرسه دخترانه البرز پشت بلندگو میآیند تا قرائت قرآن پیش از اذان را انجام دهند... به زیبایی تمام اجرا میکنند و چلچلهها بعد از قرآن برایشان کف میزنند! پچپچی در حسینیه بالا میگیرد که آقا دارند میآیند... هر قدر خانم حسینی میخواهد بچهها را دعوت به آرامش و زدن ماسکهایشان کند، موفق نمیشود... در میان هیاهوی چلچلهها رهبر آرام و با طمانینه وارد میشوند...
* رهبر آمد!
حسینیه یکپارچه شور شده، چلچلهها که تا ثانیههایی پیش خستگی را میشد از چهرههایشان دید، پر باز کردهاند و نشاط عجیبی به همه بازگشته، بچهها از جا میپرند و برای آقا دست تکان میدهند؛ ذوق و شوقشان دیدنی است. آنهایی که دورترند دوستانشان را بغل کردهاند و پایکوبی میکنند، همه گردن میکشند تا آقا را ببینند. رهبر، بدون ماسک و آرام، سمت بچهها میآیند. با نگاهشان دور و نزدیک، مهربان و دقیق، بچهها را زیر نظر میگیرند... به دنبالشان دختران شهدای مدافع حرم وارد میشوند و در جایشان قرار میگیرند. چهرههایشان پر از لبخند رضایت است، سیراب شدهاند. آقا بر سر سجاده قرار میگیرند و خانم حسینی سلام میدهد. میلاد امیرالمومنین(ع) و روز پدر را تبریک میگوید و اجازه میگیرد سرودی که بچهها آماده کردهاند را الان بخوانند یا بعد از نماز و آقا به نشانه تایید سر تکان میدهند و بچهها سرود را شروع میکنند. بهرغم تذکرهای قبلی خانم حسینی که از جا بلند نشوند و با ماسک بخوانند، نه ماسک میزنند و نه مینشینند! اما پرانرژی و یکپارچه میخوانند. انگار نه انگار چند لحظه پیش آنقدر بیانرژی نشان داده میشدند! بهترین اجرای امروزشان را انجام میدهند و بعد هم برای خودشان کف میزنند!... آقا لبخند بر لب دارند... صدای اذان حسینیه را پر میکند... من که عقبتر ایستادهام میبینم بچهها جان دوبارهای گرفتهاند، دست در گردن دوستانشان انداختهاند و با اذان همراهی میکنند....
* چند پشت صحنه
از ردیفهای عقب چند چلچله با چشمهای گریان جدا میشوند و جلو میآیند. مسؤولان مانع راهشان میشوند. یکیشان را با چشمهای گریان به سمت خودم میکشم: «چی میخوای؟» با هقهق میگوید: «میخوام آقا رو ببینم». به سمت جایگاه رهبری میچرخانمش و با دست جایی را که آقا نشستهاند، نشانش میدهم... روی نوک پا میایستد تا ببیند... گریهاش شدیدتر میشود... بغلش میکنم و در گوشش نجوا میکنم: آرام باش. چه خوبه که اینجایی. مگه نه؟ سر تکان میدهد. میپرسم: «جایت کجاست؟» نقطهای را نشان میدهد... میفرستمش سرجایش، نماز دارد شروع میشود. یکی دیگر میآید و با التماس میگوید: «باید آقا را از نزدیک ببینم». جمعیت را نشانش میدهم و میگویم: «الان که نمیگذارند. صبر کن بعد از نماز شاید بشود». راضی میشود... برمیگردد سرجایش. چند چلچله بیقرار دیگر هم آمدهاند... صدای اقامه آقا همه را ناچار به سکوت میکند. جایی کنار دخترها پیدا میکنم و میایستم... ته حسینیهام. صف آخر نماز... صدمتری با جایی که رهبر ایستادهاند فاصله دارم. کل سالن به نماز ایستادهاند. قشنگترین صفهای نمازی است که تا به حال دیدهام. کاش دوربینها را این آخر میکاشتند... دشت پر گلی پیش رویم است. پر از گلهای رنگ به رنگ، صف به صف و یکدست... عطر گل، حسینیه را برداشته... قامت میبندیم و گلها میشکفند!
* سخنرانی رهبر
نماز اول که تمام میشود بچهها با جیغ و هورا کف میزنند! برخی مربیها لب میگزند. حدس میزنم آقا، لبخند زدهاند چون همه میخندند و خوشحالند، از ته دل! دعای ماه رجب قرائت میشود. چند لحظه بعد رهبری از جا بلند میشوند و بر سکو مینشینند. ولوله چلچهها دوباره بالا میگیرد تا دخترکی به نام یسنا با چند جمله کوتاه، به آقا خوشامد میگوید، بعدش دخترها ناخودآگاه و بدون هماهنگی دوباره شروع کردند به خواندن سرودشان! ایستاده. بدون ماسک و پرشور و حرارت. انگار هر کدام جداگانه برای خود خود آقا میخوانند با تمام وجود! آخرش هم دوباره برای خودشان دست میزنند! و جیغ میکشند. شور و شوقشان به همه سرایت کرده....
آقا از شعرشان تعریف میکنند. از موسیقیاش و اجرای بچهها! کوتاه و موجز سخن میگویند، دخترها را با همین حرف زدن با خدا در نمازهایشان، دعوت به دوستی با خدا میکنند. به بچهها مسؤولیت میدهند و میگویند: «حالا دیگر شما میتوانید بقیه را هم راهنمایی کنید...» حسابی باب میلشان حرف میزنند. حوصله بچهها را در نظر میگیرند.. گفتند: «کوتاه صحبت میکنم که نماز عشا را هم با شما بخوانم!» همه ذوق میکنند.... از جا برمیخیزند و دوباره در محراب قرار میگیرند. دوباره لب دشت گل جا میگیرم و همراه چلچلهها قامت میبندم....
* پایان دیدار
سلامِ نماز عشا را که دادیم میدانستم بچهها را دیگر نمیشود نگه داشت. حلقه زیبایی، گرد رهبری را میگیرد. بچههای نزدیکتر، خودشان را جلوتر میکشانند و در گوششان پچپچ میکنند. ایشان هم گوش میدهند. نمیشنوم چه میگویند. نگاهها، مهر رد و بدل میکنند و لبها به خنده باز است. رهبر، گاهی سر به راست میچرخانند و گاهی به چپ. چشم به چشمشان میدوزند و با توجه و لبخند و حوصله پاسخ میدهند. بچهها هم قشنگ، خودشان را مدیریت میکردند... یکی یکی، نشسته و آرام جلو میآمدند، حرفشان را میزدند بعد بقیه برایش همانطور نشسته، راه باز میکردند عقب برود و نفر بعد به آرامی خودش را جلو میکشید... بچههایی که پشت سر نشسته بودند به شیطنت و کنجکاوی عبا و عمامه آقا را نوازش میکردند. حلقه هم لحظه به لحظه تنگتر میشد! خیلیها نیمخیز بودند که از جا در بروند به سمت آقا! همین طور هم شد. کل حسینیه به حرکت درآمد و چادرهای گلدار به سمت جلو جاری شدند... مربیها سعی میکردند مانع حرکت بچهها شوند. تا جایی که میتوانستم جلو رفتم. آقا دیده نمیشدند. فقط انبوه چادر گلدار نمایان بود و کله دوربینهایی که به حلقهشان سرک کشیده بود... یکی از خبرنگاران دست دخترک روشندل گریانی را گرفته بود و میخواست دخترک را به آقا برساند... راهنماییاش کردند به راهروی خروجی. چند لحظه بعد بالاخره رهبر از حلقه متراکم چلچلهها بیرون آمدند و با محافظان از در خارج شدند. از دور نگاهشان میکردم. به در خروجی که رسیدند متوجه دختر روشندل شدند، دست به سرش کشیدند و نامش را پرسیدند. ستاره بود! آقا انگشتر بچگانهای را در دستش گذاشتند. ستاره لبخند به لب، بازگشت. میدرخشید! حسینیه داشت خالی میشد... چلچلهها متفرق شده بودند. بچههای حافظ قرآن و مدافعان حرم، انگشتر، هدیه گرفته بودند... یک نفر برای بچههای معلول هم انگشتر آورده بود و داشت بینشان تقسیم میکرد. دخترها به سرعت و با رضایت ساکهایشان را میبستند و خارج میشدند. آخرین گزارشها توسط گروههای خبری از باقیمانده بچهها گرفته میشد. چلچلهها دسته دسته بیرون میرفتند و حسینیه از هیاهوی آنها خالی میشد. من هم به دنبالشان روانه شدم. زیر لب زمزمه میکردم:
مادرم زهرا!
واسه من چی بهتر از اینکه
ببینم روزی که دور مهدی(عج) میگردم...
ارسال به دوستان
همسایه زیر آوار
* زلزله ویرانگر 7.8 ریشتری بخشهایی از 10 استان ترکیه و 3 استان سوریه را با خاک یکسان کرد/ * بر اساس آخرین گزارشها 1651 نفر در ترکیه و 960 نفر در سوریه جان باختند
گروه بینالملل: دیروز سلسلهای از زلزلههای قدرتمند، ویرانیها و تلفات بزرگی در مناطق همجوار ترکیه و سوریه نزدیک سواحل شمال شرق دریای مدیترانه بر جا گذاشت. گفته میشود این بزرگترین سانحه طبیعی از نوع زمینلرزه است که طی 80 سال اخیر در فلات آناتولی و طی 27 سال اخیر در شامات حادث شده است. تلفات در هر ۲ سوی شمالی و جنوبی مرز ۲ کشور تا لحظه درج خبر، در ترکیه به 1651 کشته و 11119 مصدوم و در سوریه به 960 کشته و ۲۴۲۶ مصدوم رسیده بود. هر چند به نظر میرسد به خاطر حجم و گستردگی ویرانی مناطق مسکونی در استانهای غازی عینتاب، شانلی اورفا و حاتای بویژه شهر اسکندرون در جنوب ترکیه و استانهای حلب، حماه، ادلب و لاذقیه در شمال سوریه، این آمار طی روزهای آینده به شکل قابل توجهی افزایش یابد.
ویرانگری این سانحه طبیعی فقط به شدت بیسابقه موج اولیه و اصلی 7.8 ریشتری آن - معادل خطی 12 برابر شدت زلزله بم در سال 1382 و چند هزار برابر زلزله اخیر خوی در ایران – مربوط نمیشود، بلکه سلسلهای از پسلرزهها به قدرت 7.6 و 6.6 ریشتر تا 12 ساعت پس از لرزش اولیه به وقوع پیوستند که باعث ریزش بناهایی شدند که در ابتدا آسیب دیده بودند. بنا به گزارش رسانههای ترکیه، فقط در بندر اسکندرون در جنوب این کشور که در فاصله نزدیک به 100 کیلومتری از مرکز زلزله قرار گرفته، تخریب بیش از 2 هزار ساختمان گزارش شده است. مرکز زلزلهنگاری ایالاتمتحده ساعتی پس از این واقعه، شدت زلزله را 7.8 ریشتر در عمق 17.9 کیلومتری زمین و کانون آن را شرق نورداغی در نزدیکی شهر شانلی اورفا اعلام کرد؛ مکانی نزدیک مرز ترکیه و سوریه در ۲۶ کیلومتری شمال شرق شهر غازیعینتاب. این زمینلرزه در لبنان، فلسطین، عراق، اردن، مصر، عربستان و بخشهایی از اروپا از جمله یونان، بلغارستان و اوکراین نیز ثبت شده است. مکان اولیه زمینلرزه آن را در مجاورت یک اتصال سهگانه بین صفحات آناتولی، عربستان و آفریقا قرار میدهد. با این حال در ترکیه این واقعه را تحت عنوان زمینلرزه غازی عینتاب میشناسند که از نظر لرزهشناسی نسبتاً منطقه آرامی است و از سال ۱۹۷۰ تاکنون تنها ۳ زمینلرزه با بزرگی ۶ ریشتر به شعاع ۲۵۰ کیلومتری در آن رخ داده است. این بار اما زلزله غازی عینتاب به شکل قدرتمندی بسیاری از شهرهای جنوب ترکیه از جمله شانلیاورفا، حاتای، آدیامان، عثمانیه، وان، موش، غازی عینتاب، سیواس، آدانا و قیصری را لرزاند.
رسانههای سوری نیز از فرو ریختن تعداد زیادی ساختمان در شمال استان حلب و همچنین چندین ساختمان در شهر حماه خبر دادند. حتی در دمشق، پایتخت این کشور نیز بسیاری از مردم بر اثر تکانهها از خانههای خود به خیابانها آمدند. لرزش زمینلرزه 7.8 ریشتری اولیه از شمال تا اوکراین و از جنوب تا لبنان حس شده است. یکی از وحشتناکترین صحنهها مربوط به زمینلرزه اصلی در نخستین ساعات روز دوشنبه، بریده فیلمی از انهدام کامل یک ساختمان مدرن 8 طبقه در یکی از شهرهای ترکیه در کمتر از ۴ثانیه است. خبرگزاری رویترز از زبانه کشیدن آتش و ستونهای دود در بندر اسکندرون ترکیه خبر داد.
تصاویری از غارت مغازهها در شهرهای زلزلهزده ترکیه در شبکههای اجتماعی منتشر شده است. این حادثه طبیعی همچنین باعث ویرانی آثار باستانی مهمی در ۲ سوی مرز ترکیه و سوریه شد. در شمال این مرز، قلعه تاریخی غازی عینتاب که تاریخ ساخت آن به بیش از 2200 سال قبل (دوران هیتیها) بازمیگشت و در فهرست شهرهای یونسکو قرار داشت، فرو ریخت.
به نوشته کارشناسان سیاسی، این قلعه تاریخی یکی از نمادهای اصلی استقرار لشکریان عثمانی در قلمروی مسیحیان بیزانسی در هزاره گذشته میلادی است و به همین دلیل جریان نوعثمانیگری به رهبری اردوغان در سالهای اخیر هزینه بسیار زیادی برای بازسازی این نماد کرده بود اما ظرف چند ثانیه به تلی از خاک بدل شد. یک مسجد تاریخی معروف متعلق به قرن سیزدهم میلادی نیز در این استان تا حدی دچار خسارت شد. در سمت جنوب مرز مزبور نیز چندین اثر تاریخی مهم در شهر حلب و حومه آن دچار خسارتهای جدی شدند. حلب در شمال سوریه شاهد بیشترین آسیبهای زلزله اخیر در این کشور بوده است.
* پسلرزههای مهیب
مسؤولان سازمان حوادث غیرمترقبه ترکیه بعدازظهر دیروز همچنین از وقوع زلزلهای جدید با شدت ۷.۶ ریشتر در شهر اکینوزو واقع در استان قهرمانمرعش در ساعت ۱۳:۲۴ دقیقه به وقت محلی خبر دادند. مرکز زلزله دوم در نزدیکی اولی و در عمق 10 کیلومتری زمین بوده است. مقامات مرکز مدیریت بحران ترکیه (آفاد) اعلام کردند پسلرزههای زلزله تا یک سال با قدرت تا 6 ریشتر ادامه خواهد داشت. تصاویر شبکه «آی هابر» از فرو ریختن ساختمانها در شهر ملطیه در جنوب این کشور بر اثر این پسلرزه مهیب حکایت دارد. این پسلرزه مهیب تا مسافت زیادی از مرکز زلزله از جمله در شهرهای اربیل، دهوک و بغداد در عراق، قامشلی و دمشق در سوریه و تلآویو در فلسطین اشغالی حس شده است.
پس از آن نیز دستکم یک پسلرزه به بزرگی 6.6 ریشتر به مرکزیت کانون اولیه به ثبت رسیده است. در این میان خبرگزاری رسمی سوریه از پسلرزههایی خبر داد که ساکنان لاذقیه، حمص و حلب احساس کردهاند.
* اسد در نشست اضطراری کابینه سوریه
نشست اضطراری کابینه سوریه دیروز صبح به ریاست بشار اسد، رئیسجمهور این کشور برای بررسی پیامدهای این زمینلرزه مهیب برگزار شد. در این جلسه بر ضرورت اقدام سریع در سطح ملی از طریق اتاق عملیات مرکزی به شکل مداوم و حضور میدانی بویژه در مناطق زلزلهزده در استانهای حلب، حماه و لاذقیه تاکید شد.
همچنین رئیس هلالاحمر سوریه اعلام کرد نیروهای دفاع مدنی این کشور با کمبود شدید تجهیزات بویژه دستگاههای سنگین برای آواربرداری مواجهند. همچنین کمبود شدید دارو و سوخت در بیمارستانهای شمال این کشور گزارش شده است. وزارت خارجه سوریه نیز از کشورهای عضو سازمان ملل درخواست کمک و حمایت در این رابطه کرد.
* اردوغان: این بزرگترین فاجعه ترکیه از ۱۹۳۹ است
رئیسجمهور ترکیه نیز دیروز با حضور در مقر سازمان حوادث غیرمترقبه (آفاد) در آنکارا به سخنرانی و ارائه توضیحاتی درباره زلزله سحرگاه هفدهم بهمن پرداخت. رجب طیب اردوغان گفت: «ساعت ۰۴:۱۷ بامداد امروز، بزرگترین فاجعه پس از زلزله اَرزنجان در سال ۱۹۳۹ میلادی که در قرن گذشته تجربه کردیم، ما را تکان داد. دولت ما از زمان زلزله با همه نهادهای خود وارد عمل شده و استانداریهای ما همه امکانات را بسیج کردهاند». او از انتصاب ۱۰ استاندار دیگر برای همکاری با مسؤولان ۱۰ استان زلزلهزده این کشور و بهکارگیری ۹ هزار پرسنل برای تفحص و امداد در این واقعه خبر داد. آنکارا برای درخواست کمکهای بینالمللی در این راستا «سطح ۴ هشدار» را اعلام کرد. دولت ترکیه به طور رسمی از سازمان ناتو برای امدادرسانی به زلزلهزدگان درخواست کمک کرد.
* لغو پروازهای ترکیه
فواد اکتای، معاون رئیسجمهور ترکیه دیروز لغو پروازهای مسافری در برخی استانهای زلزلهزده این کشور را اعلام کرد. وزارت دفاع ترکیه که به همراه رئیس ستاد کل ارتش و فرمانده نیروی زمینی این کشور به مناطق زلزلهزده در جنوب رفته بودند نیز از ایجاد گذرگاه هوایی ویژه توسط ارتش این کشور برای ارسال کمکها به مناطق زلزلهزده خبر داد. به گزارش خبرگزاری آناتولی، خلوصی آکار طی بازدید از روند ارسال کمکهای هوایی به زلزلهزدگان در جنوب این کشور گفت: «همه هواپیماهای ما در حالت آمادهباش هستند تا تدارکات تیمهای امدادی را به مناطق آسیبدیده منتقل کنند».
به نوشته آناتولی، تاکنون کشورهای روسیه، ایران، لهستان، بلغارستان و جمهوری باکو آمادگی خود را برای ارسال تیمهای امداد و نجات و کمک به زلزلهزدگان در ترکیه اعلام کردهاند، همچنین ایران و روسیه پیشگام ارسال کمکهای هوایی به سوریه هستند.
* زلزلهای که گسل اختلاف ارضی ۲ کشور را فعال کرد
دیروز از لابهلای واکنشهای مقامات رسمی دمشق به وقوع زلزله بزرگ، مشخص شد جمهوری عربی سوریه همچنان شهرهای تاریخی انتاکیه و اسکندرون در منتهیالیه شمال شرق دریای مدیترانه و شمال غرب شامات را جزو لاینفک قلمرو ارضی خود میداند که به زور توسط ترکیه اشغال شده است. روز دوشنبه وقتی رائد احمد، مدیرکل مرکز ملی پایش زلزله سوریه نخستین برآورد این مرکز از خسارات زمین لرزه را ارائه میکرد، از استان اسکندرون سوریه سخن به میان آورد حال آنکه ترکیه، اسکندرون را بندری متعلق به خود و جزو استان حاتای برمیشمارد. سوریه همواره در نقشههای رسمی کشوری، بندر اسکندرون و شهر انتاکیه را که در شمال استان لاذقیه قرار گرفتهاند، جزئی از خاک خود ترسیم میکند. جدایی استان اسکندرون از سوریه در نخستین دهههای قرن گذشته میلادی، نه توسط جامعه ملل در آن زمان و نه بعدا توسط جایگزین آن یعنی سازمان ملل متحد به رسمیت شناخته نشد. این به این معناست که این منطقه از نظر بینالمللی همچنان بخشی از خاک سوریه محسوب میشود.
* خطر سونامی وجود ندارد
مدیرکل مرکز ملی پایش زلزله سوریه همچنین با ارائه توضیحاتی فنی خطر وقوع سونامی در سواحل مدیترانهای سوریه و ترکیه را منتفی دانست. رائد احمد گفت که زمین لرزه اصلی به بزرگی ۷.8 ریشتر در شمال (استان) اسکندرون و در منطقه خشکی رخ داده و در دریا نبوده است. بنابراین برخلاف عقیده برخی طرفها، نشانهای از وقوع سونامی وجود ندارد. او این زمین لرزه را قویترین مورد در عمر شبکه ملی رصد زلزله سوریه یعنی از سال 1995 دانست و پیشبینی کرد روند پس لرزهها ادامه خواهد داشت اما با شدت کمتر و حدود 5 ریشتر.
* واکنشهای بینالمللی
ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه جزو آن دسته از سران جهان بود که صبح دیروز با هر ۲ همتای سوری و ترک خود تلفنی صحبت و ضمن تسلیت گفتن برای امدادرسانی اعلام آمادگی کرد. عبدالله دوم پادشاه اردن و نبیه بری، رئیس مجلس لبنان - در غیاب رئیسجمهور - از دیگر سران خارجی بودند که این سانحه طبیعی را همزمان به رهبران و ملتهای سوریه و ترکیه تسلیت گفتند. در مقابل مقامات آمریکایی و اروپایی از جمله امانوئل مکرون رئیسجمهور فرانسه، جیک سالیوان مشاور امنیت ملی دولت بایدن، جوزپ بورل مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی، ینس استولتنبرگ دبیرکل ناتو، عمدتا پیامهای دیپلماتیک خود را تنها برای آنکارا فرستادند نه دمشق.
در حالی که بر اساس برآوردهای اولیه به نظر میرسد این زمینلرزه تاریخی، چون بلایی بزرگ بر سر افراد مسلح و تروریستهای تکفیری در مناطق شمال سوریه فرود آمده است، وزارت دفاع روسیه دیروز اعلام کرد این واقعه تاثیری بر توانمندیهای رزمی پایگاه هوایی راهبردی حمیمیم در استان لاذقیه نگذاشته است.
* 6 تیم امدادی ایرانی در راه ترکیه
به گفته معاون امور بینالملل و حقوق بشردوستانه جمعیت هلالاحمر کشورمان، ۶ تیم جستوجو، امداد، نجات و درمان برای کمک به آسیبدیدگان زلزله ترکیه اعزام میشوند.
***
پیام همدردی رئیسی به اسد و اردوغان
رئیسجمهور جزو نخستین رهبران سیاسی جهان بود که متعاقب این حادثه دلخراش برای همتایان سوری و ترکیهایاش پیام همدردی ارسال کرد.
آیتالله سیدابراهیم رئیسی، در پیامهای جداگانهای به بشار اسد و رجب طیب اردوغان، وقوع حادثه دلخراش زلزله در ۲ کشور را که موجب جان باختن و مصدوم شدن جمع قابل توجهی از شهروندان آنها، همچنین وارد آمدن خسارات بسیار زیاد شده است، به روسایجمهوری و ملت شریف این کشورها تسلیت گفت و آمادگی جمهوری اسلامی ایران برای ارائه کمکهای امدادی فوری به ۲ ملت دوست را در شرایط ناگوار فعلی اعلام کرد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|