|
نگاهی به شکست طرح رژیم بعثی عراق برای استفاده از قومیتهای ایران
اعراب خوزستان، نقطه قوت ایران در برابر صدام
در طول جنگ تحمیلی، صدام از همه ظرفیتهای موجود برای ضربه به ملت ایران استفاده میکرد. نمونه روشن شیوههای صدام برای موفقیت در جنگ استفاده از گروهک تروریستی منافقین برای ترور و جاسوسی علیه مردم و حکومت ایران بود. دیگر گروههای اپوزیسیون و ضد انقلاب هم اگر حاضر به پذیرش ننگ همدستی و همکاری با عراق در جنگ تحمیلی بودند، صدام با آغوش باز از ظرفیت آنها استفاده میکرد! گروهک موسوم به خلق عرب با آغاز جنگ به سرعت خود را زیر پرچم عراق و صدام رسانده و ضمن دریافت حمایتهای مالی و تسلیحاتی حزب بعث، در جبهه جنگ علیه ملت ایران قرار گرفت. صدام پیش از آغاز تجاوز به ایران در فرصتهای گوناگون اهداف اصلی خود را به صراحت تکرار میکرد که عبارت بودند از: ارسال به دوستان
نگاهی گذرا به پشتیبانی و هدایت تروریستهای الاهوازیه در اروپا و آمریکا
40 سال جنایت
پویان شریعت: پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بهمن 1357 فصل جدیدی از تحولات سیاسی و امنیتی را در داخل کشور و جامعه بینالملل رقم زد. درست در ایامی که جنگ سرد میان 2 بلوک غرب و شرق در بالاترین سطح خود در حال گذار و پیگیری بود، انقلاب اسلامی ایران هم بهعنوان پرونده و سوژه جدیدی توجه سرویسهای جاسوسی کشورهای منطقه و غربی را به خود جلب کرد. با آغاز تقابل سخت سرویسهای غربی بویژه واشنگتن در قبال انقلاب و ملت ایران، گروههای جداییطلب و تروریست در داخل کشور به عنوان اهرم و ابزار اقدامات سخت مورد توجه جامعه اطلاعاتی غرب قرار گرفتند. در میان گروهها و سازمانهای تروریستی در ایران که به شکل تشکیلاتی اهداف خرابکارانه خود را دنبال میکردند، نام عاملان حادثه تروریستی 31 شهریور اهواز نیز دیده میشود. تروریستهای جداییطلبی که هدف از فعالیت تشکیلات خود را جدایی خوزستان و احقاق حقوق اعراب این استان در فرآیند تجزیه ایران مطرح کرده بودند، از نخستین روزهای پیروزی انقلاب اقدامات خود را آغاز کردند و جنایتهای مختلفی را در کارنامه خود به ثبت رساندند. این تروریستها که هیچگاه در ایجاد پایگاه اجتماعی موفق نبودند از ابتدا حیات خود را با درهمتنیدگی میان سرویسهای جاسوسی خارجی ترسیم کردهاند. پس از حادثه تروریستی اهواز بر آن شدیم با نگاهی گذرا به روابط این گروه تروریستی با برخی کشورهای اروپایی عمق ارتباطات و وابستگی آنها به کشورهای بیگانه غربی را نشان دهیم.
سوئد ارسال به دوستان
مدلشناسی فعالیت سازمانیافته هستههای وهابی ـ سلفی در استان خوزستان
تبلیغ ترور
فرشاد گلزاری*: تبلیغ و ترویج سلفیت در استان خوزستان از جمله مأموریتهای ویژه کانونهای سلفی کویت، امارات، قطر و عربستان است که با شدت و جدیت هر چه تمامتر در دستور کار این دولتها قرار دارد. این کانونها افراد جذب شده را برای تحصیل در مدارس دینی کشورهای خود دعوت کرده و پس از فراگیری علوم دینی و آموزشهای لازم مجدداً به ایران و استان خوزستان برمیگردانند. افراد جذب شده و تعلیم دیده بعد از بازگشت به کشور وظیفه راهاندازی شاخههای تبلیغی و جذب جوانان و نوجوانان را بر عهده دارند. ارسال به دوستان
تجزیهطلبانی که عرب نیستند!
فرزاد سیفنیا: اسکان قومیتهای مختلف ایرانی در اطراف مرزهای ایران یکی از حربههای استعمار انگلیس بود که از دوره رضاخان در ایران اجرا شد و اهداف بلندمدت سیاسی و قبض و بسط به محورهای امنیتی در آن دیده شده بود که یکی از مهمترین و بدیهیترین این اهداف ایجاد زمینههای جداییطلبی قومی و در نهایت چندپاره کردن سرزمین یکپارچه ایران بود. در آن موقع عربهای ایران در جنوب کشور و در منطقه نفتخیز و غنی خوزستان ساکن شدند و در زمان سکونت و هدایت قومیتها به سمت مرزهای ایران، این مهم در نظر گرفته شده بود که قرابت قومیتها با همسایگان ایران مدنظر قرار بگیرد تا با بهرهگیری از رقابتهای منطقهای همسایگان با دولت ایران و سوءاستفاده از قرابتهای قومی این همسایگان با مردم مرزنشین انگیزه لازم جهت حمایت از طیفهای مرکزگریز قومی در اطراف ایران فراهم آید. ارسال به دوستان
پان عربیسم؛ مهره مرتجعین منطقه
محسن صباغی: دلیل حمله عراق به ایران را که اساساً با تحریک و هدایت قدرتهای استکباری نظیر آمریکا به وقوع پیوست، میتوان در زمینههای مختلفی جستوجو کرد. تمایل عراق به تسلط بر اروندرود به عنوان تنها راه اتصال این کشور به آبهای آزاد، چشمداشت به منابع نفتی ایران که در منطقه خوزستان تجمیع شدهاست، استقرار ایران در اوج تضعیف و درهمریختگی وضعیت امنیتی در ماههای نخست پیروزی انقلاب اسلامی و بالاخره زیادهخواهیهای عراق در تمایل به الصاق منطقه خوزستان به خاک خود به بهانه برخوردار بودن این استان از درصد بالایی از قوم عرب ایرانی، از جمله مهمترین این دلایل بود که صدام را برای آغاز تجاوزی به طول 8 سال ترغیب کرد. طمع دستیابی به خوزستان و منابع نفتی آن که در مؤلفههای تجاوزگری صدام نقش مهمی ایفا کرده بود، برای آمریکاییها به همان میزان وجود داشت. در واقع ایالات متحده بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به واسطه از دست دادن حامیان خود در منطقه و به خطر افتادن منافعش، تمایل خود نسبت به تجزیه ایران را نشان داد و در این بین با اولویت بیشتر بر مساله خوزستان تأکید داشت، زیرا خوزستان به عنوان شاهبیت اقتصاد ایران، میتوانست با جدایی خود ضربهای مهلک به انقلاب نوپای ایران وارد کند و مابقی راه تجزیه ایران بزرگ و یکپارچه را هموار میکرد. در این بین آمریکاییها با هدایت عراق دست به کار شدند تا همه ظرفیتهای خود برای تحقق تجزیه خوزستان را در دستور کار قرار دهند. گروهک خلق عرب ابتدا غائله پانعربیسم را در خوزستان به پا کرد که با واکنش مردم و نیروهای انقلاب ناکام ماند. قدم بعدی ورود به فاز نظامی و جاسوسی به نفع رژیم بعثی صدام بود که با عزیمت نیروهای این جریان به خاک عراق آغاز شد. اما این جریان تجزیهطلب و تروریستی، به واسطه ارتباطهایی که با سایر سرویسهای اطلاعاتی بیگانه و حامیان منطقهای ایجاد کرده بود، صرفاً دریافت حمایتها را محدود به صدام و حزب بعث نکرده و به همین دلیل با سقوط صدام همچنان مجال حیات پیدا کرد. اعضای این گروهک بعد از سرنگونی صدام و نامناسب بودن حضور فیزیکی در عراق، به دنبال حامی و هدایتگر روانه سایر کشورهای منطقه از جمله امارات عربی متحده، کویت، اردن و... شدند و برخی دیگر با هماهنگی کشورهای منطقهای به کشورهای اروپایی عزیمت کردند و قصد داشتند به هر طریق ممکن پناهندگی سیاسی خود را اخذ کنند که اکثر آنها موفق به انجام این مهم شدند و هم اکنون به عنوان پناهندگان کشورهای اروپایی براحتی و بدون هیچ مانعی علیه ایران فعالیتهای تروریستی برنامهریزی شده و هدفمند خود را انجام میدهند و فارغ از فشارهای مرسوم و معمول اقدام به راهاندازی تظاهرات متعدد، تاسیس شبکههای ماهوارهای، سایتهای اینترنتی و حضور در سازمانهای بینالمللی میکنند. در ادامه نگاهی میکنیم به فعالیتهای عوامل این فرقه تروریستی و تجزیهطلب تا ابعادی از تحرکات آنها در زیر پرچم کشورهای اروپایی و مرتجع منطقه روشن شود. ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|