|
بررسی فرصتهای پیشروی نیروهای فعال اجتماعی در جهت نهادینه کردن مسؤولیت اجتماعی
علیه نارضایتی منفعلانه
صادق فرامرزی: سازمانهای مردمنهاد (سمن) هرچند در سالهای اخیر بهعنوان یک پدیده برجسته و مورد بحث بارها موضوع پیگیری و حتی اعلام موضع شخصیتهای مشهور سیاسی و اجتماعی واقع شدهاند اما کماکان میتوان آنها را بهعنوان یک ایده اولیه که چندان به ظهور و بروز عینی نرسیدهاند مورد بحث و کنکاش قرار داد؛ از همین جهت و سوای عمده موضعگیریهای انجام شده پیرامونشان آنچه قابلیت انکار ندارد نسبت مطلق داشتن آنها با فهم عمومی از مسؤولیت اجتماعی است، به گونهای که عمده آنها جرقه اولیهشان بر اثر یک مسؤولیت اجتماعی خورده است و بعدها خود تبدیل به عاملی در جهت همافزایی این مسؤولیت شدهاند تا در نهایت به هدف اصلی یعنی قرار دادن یک جامعه مقابل بخشی از بحرانهای اجتماعی نزدیک شوند. با چنین تعریفی و فراتر از شکل نهادی سمنها آنچه میتواند مورد بحث بهعنوان سوژهای در جهت تعریف و تبیین چشماندازهای پیشروی جامعه قرار گیرد، ذات «مسؤولیت اجتماعی» و شکل عملیاتی کردن آن است.
مخبر، رئیس ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) ارسال به دوستان
از خودمان شروع میکنیم!
رضا مشتاقی: 1- «مساله اجتماعی امری است که اولا بخش قابل توجهی از جامعه آن را ناخوشایند بدانند، ثانیا معتقد باشند باید برای حل آن کاری کرد و ثالثا بر این باور باشند که فرد یا سازمان یا افرادی مسؤول برطرف کردن و حل مشکل اجتماعی هستند».1 طبق این تعریف، شرط لازم برای آنکه یک مساله اجتماعی شکل بگیرد آگاهیبخش قابل توجهی از جامعه از یک وضعیت نامطلوب و سپس مطالبه حل آن است. در صورتی که اختلال یا سوءعملکردی در نهادهای اطلاعرسانی و رسانههای یک جامعه وجود داشته باشد و افکار عمومی تصویر درستی از وضعیت جامعه خود در دسترس نداشته باشند، هیچگاه مساله اجتماعی به رسمیت شناخته نمیشود و به تبع آن اقدامی برای حل آن نیز نمیشود. در چنین حالتی، مساله اجتماعی آماس کرده و گسترش مییابد تا حدی که دیگر قابل انکار نیست و به ناگاه جامعه خود را با مشکلی روبهرو میبیند که انگار تا دیروز وجود نداشته است. در کشورمان، این معضل را درباره بسیاری از آسیبهای اجتماعی به وضوح مشاهده و ادراک میکنیم. مسائلی مانند کارتنخوابی، کار کودکان، اعتیاد در مدارس، بحران جنسی، کودکآزاری، فروپاشیدگی خانوادهها و... هیچگاه مورد توجه قرار نداشتند و مساله دانسته نمیشدند تا اینکه به یکباره با آمارهای وحشتناک یا موردهای عجیب و غریب مواجه و ناگزیر شدیم که واقعیت را بپذیریم. به عنوان مثال، درباره حاشیهنشینی –که محو مصادیق آن مانند کوخنشینی و زاغهنشینی از آرمانهای انقلابیها و اهداف انقلاب اسلامی بود- هیچگاه سیمای صحیحی ترسیم نمیشد تا اینکه به یکباره آمار 11 میلیونی وزیر کشور در خردادماه 95 ارائه شد و رحمانیفضلی از توصیههای موکد رهبر انقلاب برای برنامهریزی و اقدام به منظور حل این مساله خبر داد. جایگزین کردن رئیسجمهور به جای وزیر کشور در سمت ریاست شورای اجتماعی کشور نیز خبر از شدت و عمق آسیبهای اجتماعی میداد؛ آسیبهایی که بدرستی درک نشدند تا وقتی که به شکل گسترده دامنگیر جامعه شدند. ارسال به دوستان
زنگ حساب فعالیتهای جهادی
آریا رحمانی*: فعالیتهای اجتماعی در میان اقشار مختلف بویژه دانشجویان طی 10 سال گذشته رونق بیشتری گرفته است. افزایش حرکتهای خیریهای دانشجویی اعم از کانونها و گروههای جهادی به حدی رسیده است که در کارنامه فعالیت دانشجویان میتوان شرکت در این امور را مشاهده کرد. این فعالیتها در امور پزشکی و درمانی نیز تکثر و گسترش قابل ملاحظهای داشته است به نحوی که تشکیل بیش از 50 کانون جهادی در دانشگاههای علوم پزشکی و همکاری دانشگاهها در این حوزه توانسته حجم زیادی از انتظارها برای برگزاری اردوهای جهادی را در میان دانشجویان علوم پزشکی برآورده کند. این انتظار که خواستهای همگانی چه از جانب مسؤولان و چه از سوی دانشجویان است، همان «احساس تافته جدا بافته» نبودن است. برخلاف یکی از مسؤولان بلندپایه که به کنایه تافته جدا بافته بودن را به پزشکان و دانشجویان علوم پزشکی نسبت داده بود، میتوان گفت این ادعا با برگزاری حجم زیادی از اردوهای جهادی در اقصی نقاط کشور رد شده و باطل است. دانشجویان و فارغالتحصیلان رشتههای مختلف علوم پزشکی در حال حاضر نقاطی از کشور را تحت پوشش قرار میدهند که شاید مقامات استانی هم از وجود آنها بیخبر هستند. در واقع کشف و ارائه خدمات به نقاط زیر پونز کشور یکی از توفیقات فعالیتهای اجتماعی دانشجویان بویژه در قالب حرکتهای جهادی است. برای مثال گروههای جهادی در جریان برگزاری اردوهای جهادی سال ۹۵ در عرصه بهداشت و درمان خدمات متنوعی را به مخاطبان خود ارائه کرده و بیش از 123 هزار نفر خدمات درمانی دریافت کردهاند. الان با پایان یک دهه از فعالیتهای جدی در حوزه خدمترسانی جهادی علوم پزشکی شاید آسیبشناسی برای ادامه راه مهمترین رویکرد باشد تا همزمان با آغاز دهه پنجم انقلاب دهه دوم فعالیتهای اجتماعی بویژه در این حوزه اثرگذارتر باشد. ارسال به دوستان
گزارشی از آخرین اقدام گروه جهادی همیاری در کورههای آجرپزی شمسآباد
پا به پا لبخند برای بچههای کوره شمسآباد
امیرحسین قاسمی، مدیر گروه همیاری: تلاش کردیم بچهها را توانمند کنیم نه اینکه صرفاً التیامبخش باشیم!
میکائیل دیانی: از شب قبل من را عضو گروه کردند تا از جزئیات برنامه فردا باخبر شوم. ساعت 10 صبح قرار ما دور میدان آزادی. از طریق گوگلمپ لوکیشن جا را هم فرستاده بودند. صبح ساعت 9 سوار مترو شدم و ایستگاه میدان آزادی خارج شدم و براساس همان لوکیشن قدمبهقدم رفتم تا به نقطه قرار رسیدم. نقطه لوکیشن دقیقا زیر بنری قرار داشت که به مناسبت روز پدر تصویری از یک پدر و دختر را نقاشی کرده بود و رویش نوشته بود: «هر چه دارم از تو دارم پدر» و چقدر به کار این گروه میخورد که قرار بود دستی پدرانه برای کودکان آجرپزی شمسآباد باشند. ساعت 10 کمکم بچههای فعال گروه آمدند و به سمت کورههای آجرپزی شمسآباد حرکت کردیم. در راه با امیرحسین قاسمی، مدیر گروه همیاری همکلام شدم تا از اتفاقی که قرار است امروز رقم بخورد، بیشتر مطلع شوم. ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|