|
همزمان با درخواست «هادی العامری» برای تغییر نظام پارلمانی عراق مطرح شد
تحولات عراق حول عبدالمهدی
گروه بینالملل: تحولات عراق در روزهای گذشته به سمتی پیش رفته است که به احتمال فراوان بزودی و با تشکیل دولت انتقالی، گره درگیریهای سیاسی اخیر باز خواهد شد.
به نظر میرسد تشکیل دولت انتقالی، خروجی لابیهای گسترده جناحهای سیاسی عراق باشد که خبر آن روز جمعه توسط روزنامه الاخبار منتشر شد.
در همین ارتباط دیروز «لیث کبه» مشاور نخستوزیر عراق در گفتوگو با شبکه NPR آمریکا با بیان اینکه تمام تلاشها برای مهار اعتراضات با شکست مواجه شد، گفت: به احتمال زیاد عبدالمهدی ریاست دولت انتقالی را برعهده خواهد داشت.
وی تأکید کرد: تلاشهای فراوان برای مهار اعتراضات در عراق با شکست مواجه شد.
این مقام عراقی تصریح کرد: به احتمال زیاد در سایه افزایش شدت اعتراضات مردمی، عبدالمهدی ریاست دولت انتقالی را برعهده خواهد داشت.وی افزود عبدالمهدی یک سال پیش به نخستوزیری رسید، زیرا گروههای سیاسی نتوانستند درباره کسی که باید کشور را اداره کند، در میان خود به توافق برسند و در نهایت گزینه توافقی را پیدا کردند که نخستوزیر کنونی است. وی افزود: آنچه اکنون رخ داده، این است که این معترضان جوان، جزئی از هیچ حزب یا گروه سیاسی نیستند و مطالبات آنها بسیار ساده است. آنها این موازنه را بر هم میزنند و البته تمام تلاشهای انجام شده برای مهار تظاهرات نتیجه نداشته است.
در همین حال «ایاد علاوی» رئیس ائتلاف «الوطنیه» عراق در پیامی خطاب به رئیسجمهور این کشور تاکید کرد مساله فعلی کشور برکناری نخستوزیر و معاونانش نیست، بلکه بهبود اوضاع است.به گزارش سایت شبکه تلویزیونی سومریهنیوز عراق، علاوی در پیام خود خطاب به «برهم صالح» رئیسجمهور این کشور گفت: در حال حاضر راهحل در برگزاری انتخاباتی زودهنگام ظرف 2 تا 3 ماه در سایه نظارت دستگاه قضایی و سندیکاها و در راس آنها سندیکای محترم معلمان است.
رئیس ائتلاف الوطنیه عراق افزود: ماموریت فعلی، بازنگری دقیق برخی بندهای قانون اساسی توسط کارشناسان قانون اساسی، لغو کمیساریای فعلی، تدوین قانون جدیدی برای انتخابات متناسب با ساختار عراق، تلاش برای توقف و ریشهکنسازی فساد و تدوین قوانین لازم با کمک موسسههای حسابرسی است که آوازه بسیار خوبی دارند.
علاوی تاکید کرد: اکنون مساله اصلی برکناری نخستوزیر یا نمایندگان آن نبوده، بلکه بهبود شرایط کشورمان عراق است و در رابطه با مسأله انتخابات نیز باید سندی تدوین و به دستگاه قضایی ارائه شود.
ستایش عمار حکیم از مردم عراق
عمار حکیم، رهبر جریان اپوزیسیون «حکمت ملی» عراق در پیامی به ستایش از مردم عراق پرداخت. به گزارش السیاسیه، حکیم با منتشر کردن پیامی به ستایش از بعضی رفتارهایی که تظاهرکنندگان عراقی از خود نشان میدهند پرداخت. او گفت: تصاویر زیبایی که از تظاهرات مردمی در بغداد و بعضی شهرهای عراق بیرون میآید، بیانگر روح پاکی است که در جامعه عراقی وجود دارد. پافشاری و پایداری برای رسیدن به خواستههایی که برآورده نشدهاند، باعث نشده است مردم عراق از همکاری، کمک کردن، رنگ کردن پیادهروها و ارائه خدمات پزشکی مجانی سر باز زنند و این نشان میدهد معدن اصیل مردم عراق هر چه که مصیبت و مشکلات بیشتر بر سر آن بیاید، خشک نخواهد شد.
حمایت پارلمان عراق از طرح آیتاللهالعظمی سیستانی
«محمد الحلبوسی» رئیس پارلمان عراق تاکید کرد پارلمان به نقشه راه مرجعیت دینی این کشور به منظور خروج از بحران پایبند است. محمد الحلبوسی در گفتوگو با شبکه العراقیه، ضمن تاکید بر پایبندی کامل مجلس این کشور به نقشه راه مرجعیت دینی برای برونرفت از بحران گفت: پارلمان عراق به شکل دائم برای اجرای هرچه سریعتر نقشه راه مرجعیت تلاش میکند؛ آن هم در حالی که مرجعیت دینی به راهپیماییها و مطالبات مردم عراق که در امنیت به سر میبرند، نظم داد. وی افزود: مجلس عراق بدون اعمال فشار خارجی منطقهای و بینالمللی و بدون اعمال نظرهای شخصی یا حزبی، با مشارکت نمایندگان تظاهرکنندگان، نخبگان و اساتید دانشگاهی برای تعیین نقاط ضعف و مواردی که به اصلاح نیاز دارد، برای اجرای همه اصلاحات در قانون اساسی که ملت عراق خواستار آن است، تلاش خواهد کرد.
درخواست هادی العامری برای تغییر نظام پارلمانی عراق
هادی العامری، رئیس ائتلاف الفتح در عراق میگوید نظام پارلمانی در این کشور شکست خورده و باید به دنبال نظام دیگری بود. او طی بیانیهای کوتاه، راهحل برونرفت از بحران کنونی عراق را اصلاح فرآیند سیاسی زیر نظر قانون اساسی این کشور دانست.عامری با بیان اینکه کشور عراق به اصلاحات و تغییرات ریشهای در قانون اساسی نیاز دارد، گفت: «شکست سیستم پارلمانی در عراق محرز شده است. برای همین چارهای جز تبدیل آن به نظامی که مناسب اوضاع ما باشد، نیست. نظام سیاسی در عراق نظام پارلمانی بوده و نخستوزیر در این کشور بالاترین مقام اجرایی است و منصب ریاستجمهوری بیشتر تشریفاتی و فاقد قدرت اجرایی است. رئیس ائتلاف الفتح عراق همچنین گفت شوراهای شهر و استانداریها نیز از جمله سازمانهایی هستند که شکستشان ثابت شده و باید این شوراها لغو شده و مردم بتوانند استاندار را مستقیما انتخاب کنند.
ارسال به دوستان
دونالد ترامپ بار دیگر بر نقشآفرینی اوباما و هیلاری کلینتون در تأسیس داعش تأکید کرد
اوباما خلافت داعش را ساخت
گروه سیاسی: دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در تجمع بامداد دیروز در جمع حامیانش در ایالت «میسیسیپی» بار دیگر اذعان کرد رئیسجمهور سابق این کشور «داعش را ساخته است».
به گزارش «وطن امروز»، هر چند دولت آمریکا و رسانههای این کشور تلاش زیادی داشتند تا به بهانه ادعای هلاکت سرکرده داعش، تصویری ضدتروریسم از این کشور به نمایش بگذارند و حتی چند دولت اروپایی نیز بابت این اتفاق به دولت آمریکا تبریک گفتند اما نقشآفرینی گسترده ایالات متحده در ایجاد و گسترش گروه تروریستی داعش موضوعی نبود که بتوان آن را با شوی رسانهای تحتالشعاع قرار داد. حمایت آمریکا از گروههای تروریستی البته محدود به داعش نبوده و در موضوع القاعده نیز موارد زیادی از تقویت تروریسم توسط آمریکا مطرح شد اما سطح بالای نقشآفرینی این کشور در موضوع داعش و افشاگریهای متعدد از جانب مقامات مختلف آمریکایی در اینباره عملا چهره حامی ترور دولت آمریکا را در افکار عمومی تثبیت کرد. در جدیدترین موضعگیری در اینباره، دونالد ترامپ بار دیگر دولت پیشین آمریکا را عامل ایجاد داعش معرفی کرد. رئیسجمهور آمریکا در سخنرانی خود در جمع حامیان جمهوریخواهش در شهر «توپلو»ی آمریکا با اشاره به ادعای مرگ «ابوبکر بغدادی» در حمله نیروهای آمریکایی باز هم اذعان کرد باراک اوباما گروه تروریستی داعش را ساخت. رئیسجمهور آمریکا در رد مواضع نیویورکتایمز و واشنگتنپست علیه دولتش، به ادعای واشنگتن درباره کشتن سرکرده داعش اشاره کرد و افزود: «شما هیچوقت گزارش و روایت خوبی [درباره دولت ترامپ] را شاهد نیستید؛ حتی وقتی ما بغدادی را گرفتیم، واشنگتنپست گزارشی منتشر کرد و نوشت او مانند یک روحانی مذهبی فوقالعاده بود. این حرف از کجا درآمده است؟» ترامپ گفت: « اگر اوباما این کار (عملیات ادعایی کشتن بغدادی) را کرده بود [رسانههای حامی اوباما چه میکردند؟] خوب ببینید، این فرد (اوباما) خلافت داعش را ساخت». رئیسجمهور آمریکا با انتقاد از برجسته نبودن خبر ادعایی مرگ سرکرده داعش در رسانههای آمریکایی افزود: «اگر من دموکرات بودم، آنها برای هفتهها درباره این داستان حرف میزدند اما چون پای من در میان است، آنها حتی تلاش کردند از اهمیت این موضوع بکاهند». وی تصریح کرد: «اگر اوباما چنین داستانی را در اختیار داشت، آنها (رسانههای آمریکایی) برای 7 ماه درباره آن صحبت میکردند، درباره شجاعت او حرف میزدند». ترامپ در بخش دیگری از سخنانش، به مخالفان دموکرات خود و همچنین رسانههای آمریکایی وابسته به مخالفانش حملات تندی کرد و به مواضع آنها در قبال پرونده «اوکراین گیت» و استیضاح رئیسجمهور آمریکا تاخت. رئیسجمهور آمریکا با متهم کردن رسانههای مخالف به دروغگویی، فساد و وابستگیشان به «خاندانهای کلینتون، بوش و اوباما» گفت: «ما به صداقت در رسانههایمان نیاز داریم؛ ما به صداقت نیاز داریم».
ترامپ آگوست ۲۰۱۶ (مردادماه ۹۵) زمانی که نامزد جمهوریخواه انتخابات ریاستجمهوری بود، رئیسجمهور وقت این کشور به همراه هیلاری کلینتون، وزیر اسبق خارجه و رقیب دموکراتش را موسس داعش خوانده بود. او در سخنرانی آن زمان خودش در میان حامیان جمهوریخواه در شهر «فورت لادردال» گفته بود: «داعش دارد به رئیسجمهور اوباما احترام و ارج مینهد. او موسس داعش است و به داعش کمک مالی کرد. من این را هم میگویم که هیلاری کلینتون حقهباز هم
[به همراه اوباما] موسس داعش بوده است». ترامپ همچنین دیماه سال 95 و در نخستین گفتوگوی مطبوعاتی خود بعد از پیروزی در انتخابات، باراک اوباما را عامل ایجاد گروه تروریستی داعش معرفی کرد. او در این گفتوگو افزود: «اگر نگاه کنید، میبینید دولت فعلی [سابق] آمریکا با خروج بدموقع خود داعش را ایجاد کرد. خلأ ایجاد شد و داعش بهوجود آمد و من مقصر را اوباما میدانم».
هماهنگی آمریکا و اروپا برای به رسمیت شناختن داعش!
هیلاری کلینتون که ترامپ از او به عنوان یکی از عوامل ایجاد داعش در کنار اوباما نام میبرد، خود نیز به این موضوع اعتراف کرده است. وزیر پیشین خارجه آمریکا در کتاب خود با عنوان «گزینههای دشوار» اذعان کرده است داعش در واقع ساخته دست آمریکا با هدف تقسیم خاورمیانه است.
وزیر اسبق خارجه آمریکا در کتاب خاطرات خود که سال 93 در آمریکا چاپ شد، نوشته است: ما وارد جنگ عراق، لیبی و سوریه شدیم و همه چیز بر وفق مراد و بسیار خوب بود اما ناگهان انقلاب مصر در 30 ژوئن رخ داد و همه چیز ظرف 72 ساعت تغییر کرد. وی در ادامه آورده است: من به 112 کشور جهان سفر کرده بودم و با برخی دوستان این توافق حاصل شد تا به محض اعلام تاسیس داعش این گروه به رسمیت شناخته شود اما ناگهان همه چیز فرو پاشید. توافق شده بود دولت اسلامی[داعش] در روز 5/7/2013 اعلام شود و ما منتظر اعلام تاسیس آن بودیم تا ما و اروپا هرچه سریعتر آن را به رسمیت بشناسیم. این مقام سابق آمریکا خاطرنشان کرد: مصر قلب جهان عرب و جهان اسلام است و ما تلاش داشتیم از طریق اخوانالمسلمین و از طریق داعش این کشور را تحت کنترل درآورده و آن را تقسیم کنیم و پس از آن به کشورهای حوزه خلیجفارس برویم. کویت اولین کشوری بود که از طریق دوستان ما در آنجا آماده بود و سپس عربستان و بعد از آن امارات و بحرین و عمان مد نظر ما بودند و پس از آن منطقه عربی کاملا تقسیم میشد و به صورت کامل آن را تحت کنترل در میآوردیم. ما منابع نفت و گذرگاههای آبی را تحت تصرف خود درمیآوردیم. اگر برخی از اختلافات میان آنها وجود داشت اوضاع تغییر میکرد.
کلینتون البته قبل از آن به نقشآفرینی آمریکا در ایجاد القاعده نیز اذعان کرده بود. او در اینباره گفته است: «کسانی که ما امروز با آنها در جنگیم (القاعده) را، 20 سال پیش خودمان بهوجود آوردیم. زمانی که درگیر جنگ سرد با شوروی سابق بودیم. شوروی افغانستان را اشغال کرده بود و ما نمیخواستیم شاهد کنترل شوروی بر آسیای میانه باشیم. حتی از عربستان سعودی هم کمک مالی و انسانی گرفتیم و اجازه دادیم اسلام وهابی در افغانستان رشد کند تا ما بتوانیم شوروی را شکست دهیم و البته موفق هم شدیم. شوروی میلیاردها دلار از دست داد و در نهایت امپراتوری شوروی از هم پاشید. برای همین خیلیها معتقدند این کار سرمایهگذاری بدی برای ما نبوده اما باید مراقب باشیم چون هر چه را بکاریم، همان را درو خواهیم کرد».
ارسال به دوستان
«وطنامروز» از توقف مجدد عرضه نفت در بورس گزارش میدهد
وزارت نفت فراری از بورس
کارشناس قراردادهای بینالمللی نفت در گفتوگو با «وطن امروز» : در صورت شکست بورس نفت به عنوان یک راهکار ضدتحریمی، دیگر امیدی به همکاری بخش خصوصی برای فروش نفت نیست
گروه اقتصادی: در حالی که مجلس شورای اسلامی مصوب کرده نفت به صورت هفتگی در بورس عرضه شود اما برای پنجمین هفته پیاپی باز هم نفتی در بورس عرضه نخواهد شد؛ وقفههای بیموردی که اطمینان مشتریان نسبت به بورس نفت را خدشهدار کرده است. به گزارش «وطن امروز»، با توجه به قانون بودجه سال 98 کشور مبنی بر عرضه ماهانه 6 میلیون بشکه نفت در بورس، وزارت نفت مکلف است میعاناتگازی و نفت را به صورت هفتگی در بورس عرضه کند اما با این وجود آخرین عرضه نفت در بورس به 16 مهرماه بازمیگردد. این وقفه در حالی است که هفته گذشته هم اطلاعیه عرضهای صادر نشد تا عملا برای هفته جاری هم عرضهای وجود نداشته باشد. این وقفه 5 هفتهای با توجه به قانون مجلس شورای اسلامی بسیار تاملبرانگیز است. بر این اساس، سال گذشته پس از کشوقوسهای فراوان بالاخره عرضه نفت در بورس انجام شد و از ابتدای امسال این عرضهها شکل منظمی به خود گرفته بود که ناگهان دوباره این روند از بین رفت. یکی از مخالفان جدی عرضه نفت در بورس، امور بینالملل شرکت ملی نفت است که تا قبل از راهاندازی بورس نفت، اختیار تمام معاملات نفت کشور را در دست داشت. بورس نفت باعث شد امور بینالملل از انحصار خود خارج و مجبور شود بخش خصوصی را نیز وارد تجارت طلای سیاه کند. حال این امور بینالملل است که به دلیل تعارض منافعی که دارد چندان از موفقیت بورس نفت خرسند نخواهد شد. این وقفههای بیمورد در جهت شکست بورس نفت بیش از همه به نفع شرکت ملی نفت و بالطبع امور بینالملل آن برای حفظ انحصار خود خواهد بود.
تداوم در عرضه موجب تثبیت بورس نفت برای مشتریان خواهد شد
در رابطه با موضوع تداوم عرضه نفت و نقش آن در موفقیت بورس نفت برخی کارشناسان حوزه انرژی و نفت اظهاراتی داشتهاند. محمدصادق کریمی، کارشناس انرژی در گفتوگویی گفته است: «تداوم عرضه نقشش در این است که پیغام ثبات تصمیم را به بازار منتقل میکند و فعالان بازار مطمئن میشوند که وزارت نفت و شرکت نفت درباره موضوع عرضه نفتخام در بورس جدی هستند اما اگر بعد از چندینبار عرضه شدن و معامله نشدن به بهانه نبود مشتری عرضهها متوقف شود، یک پیغام مضاعفتری به بازار ارسال میشود؛ آن هم اینکه این عرضه لزوما مداوم نخواهد بود».
برای درک هرچه بیشتر نقاط ضعف نحوه فروش نفت در بورس نفت سراغ یکی از متخصصان علمی که سابقه اجرایی تجارت بینالمللی نفت را هم داشته رفتیم. محمد شیریجیان، دکترای مدیریت قراردادهای بینالمللی نفت و گاز معتقد است نفت باید به صورت مداوم در بورس عرضه شود تا بخش خصوصی بتواند زیرساختهای خود را برای ورود به تجارت نفت آماده کند. وی در اینباره گفت: تداوم عرضه مهم است و نباید صرفا نفت را تا زمانی که خریدار وجود داشته باشد، در بورس عرضه کرد. اینکه برخی مسؤولان شرکت ملی نفت میگویند ما تا موقعی که بخش خصوصی نفت را در بورس بخرد عرضه میکنیم، غلط است. اگر تقاضایی هم وجود نداشت باید نفت عرضه شود. در واقع تداوم عرضه نفت در بورس، کلید موفقیت این راهکار است.
این کارشناس قراردادهای حوزه نفت اظهار داشت: این اقدام حاوی یک پیام به بخش خصوصی است و آن هم این است که ما حتما تا چند سال آینده نفت را در بورس عرضه میکنیم و بخش خصوصی اطمینان مییابد و روی این تجارت حساب باز میکند.
وی اظهار داشت: به هرحال باید دید وزارت نفت برای وقفه 5 هفتهای در عرضه نفت در بورس و انجام ندادن تکلیف قانونی مجلس چه دلیل منطقی دارد؛ موضوعی که به دلیل عدم تمکین وزارت نفت از قانون مجلس کشور میتواند از سوی نهادهای نظارتی مورد بررسی قرار گیرد.
شیریجیان گفت: عدم استمرار عرضه نفت در بورس به اقتصاد کشور لطمه وارد خواهد کرد، زیرا با شکست بورس نفت به عنوان یک راهکار ضدتحریمی، دیگر امیدی به همکاری بخش خصوصی برای فروش نفت نیست و فروش نفت ایران با ارتجاعی ناامیدکننده به حالت سنتی و انحصاری خود بازخواهد گشت. وی معتقد است: ریسکپذیری فروش نفت نسبت به فرآورده بیشتر است، لذا شرکت ملی نفت باید تخفیفات بیشتری برای نفت عرضه شده در بورس نسبت به فرآورده اعطا کند. شیریجیان گفت: فروش فرآورده از جهاتی راحتتر از نفت است. خریداران فرآورده بیشتر هستند و تجربه بیشتری دارند ولی نفت اینگونه نیست. علاوه بر آن نفت باید نسبت به فرآورده با حجم بالاتری معامله شود و به سرمایه بیشتری نیاز دارد. بارگیری نفت نیز در شرایط تحریمی ریسک بیشتری دارد. این ریسکها را باید با ابزارهای دیگری مثل جذاب کردن قیمت کاهش داد. باید قیمت نفت حتی از فرآورده هم جذابتر شود. وی در ادامه گفت: شرکت پالایش و پخش در حال عرضه فرآوردههای نفتی با تخفیف مناسب است. فرآوردههای نفتی در بورس روی هر تن تقریبا 100 دلار تخفیف در قیمت پایه لحاظ کردهاند. برای مثال برای گازوئیل و بنزین در هر بشکه 15-14 دلار تخفیف داده شده است و نتیجه آن را هم دیدهاند اما شرکت ملی نفت به عنوان تنها عرضهکننده نفت در بورس قیمت پایه را بالا تعیین و تخفیفات جزئی 7-6 دلاری به خریداران اعطا میکند. هزینه تولید هر بشکه نفت در کشور ما بین 10 تا 15 دلار است. اگر متوسط 12 دلار حساب کنیم، نفت حتی اگر 30 دلار هم در بورس عرضه شود باز هم ارزشمند است. شیریجیان در پایان گفت: وقتی در حال حاضر ایران مجبور است نفت تولید شده خود را ذخیره کند به هر حال هزینه انبارداری، هزینه ذخیرهسازی در نفتکش، مشکلات زیستمحیطی و... را در پی دارد، بنابراین با احتساب این هزینهها باید نفت را با تخفیف مناسب در بورس عرضه کرد تا به فروش برسد.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» از مشکل آبگرفتگی در تهران و انفعال شهرداری پایتخت در زمان بارشها گزارش میدهد
عذرخواهی به جای کار!
سخنگوی سازمان آتشنشانی در گفتوگو با «وطن امروز»: مردم به کمک شهرداری بیایند
اسدالله خسروی: مدیران شهرداری تهران به جای حل ریشهای مشکل آبگرفتگی تهران رو به سیاست عذرخواهی سریالی آوردهاند! به گزارش «وطن امروز»، مدیران شهری در پی بارندگیهای اخیر که با آبگرفتگی معابر، مشکلاتی را برای پایتختنشینان ایجاد کرد، غافلگیر شدند تا جایی که شهردار تهران مجبور به عذرخواهی از مردم شد. پس از وقوع چنین رخدادی، ستاد مدیریت بحران استان تهران تشکیل جلسه داد تا با همفکری و همکاری نهادها و سازمانهای متولی نسبت به مهار بروز احتمالی چنین اتفاقاتی چارهاندیشی کنند. هر چند شهردار تهران غایب این جلسه بود اما نمایندگان نهادها و سازمانهای مرتبط در این باره هشدارهای لازم و راهکارهای کارشناسانه را برای جلوگیری از وقوع احتمالی خطرات سیلاب و آبگرفتگی معابر سطح شهر و استان ارائه کردند. حال با توجه به هشدارهای هواشناسی نسبت به بارشهای پاییزی در سطح کشور و نیز درگیری اخیر چند استان با سیل و آبگرفتگی، باید دید مدیران کلانشهر تهران تا چه اندازه خود را برای مقابله با آبگرفتگی در صورت وقوع بارندگیها آماده کردهاند.
سیدجلال ملکی، سخنگوی سازمان آتشنشانی تهران در گفتوگو با «وطنامروز»، درباره آمادگی این سازمان گفت: سازمان آتشنشانی شهرداری تهران تعطیلی ندارد و به صورت شبانهروزی آماده ارائه خدمات به شهروندان است. وی در پاسخ به این سوال که چرا با وجود نیروهای خدماترسان شهرداری با وقوع بارندگیها همچنان باید شاهد آبگرفتگی معابر و ایجاد مشکلاتی برای تردد مردم باشیم، گفت: معاونت خدمات شهری، شهرداری تهران که کار تمیز کردن انهار، جویها و کانالها را برعهده دارد بخوبی انجام وظیفه میکند و ما نیز (سازمان آتشنشانی) برای امدادرسانی به حوادث احتمالی در پی وقوع سیلاب و تخریب برخی نقاط آسیبپذیر عمرانی آمادگی کامل داریم ولی برخی مواقع سرعت، شدت جریان و حجم آب طوری است که باعث انسداد دهانههای کانالهای خروجی در پی جمع شدن زبالهها در این قسمتها میشود که خود پسزدگی آب به معابر را به دنبال دارد.
سخنگوی سازمان آتشنشانی با بیان اینکه رسیدگی و اداره امور شهری باید با همراهی و همکاری سایر نهادها، ارگانها و سازمانها در کنار شهرداریها انجام شود، گفت: خود شهروندان نیز برای کمک به شهرداریها باید پای کار بیایند.
ملکی تصریح کرد: چنانچه شهروندان اصول ایمنی و استانداردسازی ساختوسازهای عمرانی را رعایت و از طرفی فرهنگ غلط رهاسازی زبالهها به داخل جویها و نهرها را فراموش کنند با بروز بارندگیها مشکل آنچنانی زندگی مردم را تهدید نمیکند. وی اضافه کرد: در برخی موارد پس از بارش باران، آب به داخل پارکینگها و انباریهای شهروندان سرازیر میشود که اگر دهانه در ورودی پارکینگها 10 سانتیمتر چیده شود این اتفاق نخواهد افتاد. همچنین شهروندانی که در خانههای قدیمی ساکن هستند و در ورودی آنها از سطح خیابان یا کوچه پایینتر است باید فکری اصولی برای جلوگیری ورود آب به داخل خانههایشان کنند. سخنگوی سازمان آتشنشانی به مردم هشدار داد در مواقع بروز سیل یا آبگرفتگیهای سنگین، به هیچ عنوان برای گرفتن فیلم به نقاط پر آب نزدیک نشوند یا چنانچه در خودرو هستند توقف بیجا نکنند و با احتیاط کامل بدون اینکه در خودرو را باز کنند به سمت جایی که ارتفاع آب کم است بروند.
عذرخواهی معاون شهردار بابت آبگرفتگی معابر تهران
پس از عذرخواهی شهردار تهران بابت آبگرفتگی معابر سطح شهر و مشکلاتی که برای مردم تهران در پی بارندگیهای اخیر ایجاد شد، معاون فنی و عمرانی وی نیز نسبت به وقوع چنین رخدادی از مردم عذرخواهی کرد. صفا صبوری درباره مشکلات فنی بارندگیهای اخیر در سطح معابر شهر تهران اظهار داشت: بررسیها نشان داد آبگرفتگی چند نقطه منشا عمرانی دارد. یک موضوع بسیار مهم درباره بارندگیهای اخیر این است که نهرها، رودخانهها و مسیلهای شهر با توجه به استاندارد مشخصی طراحی شدهاند، اگر از این ظرفیت بیشتر آب جریان یابد، از کانالها بیرون میزند و این به معنی داشتن مشکل عمرانی نیست، بلکه مقدار آب ورودی از استاندارد پیشبینی شده بیشتر بوده است. وی با اشاره به لایروبی نهرها و کانالها گفت: در بارندگیهای اخیر تقریبا هیچ یک از رودخانهها، مسیلها، کانالهای روبسته و روباز که حدود ۵۳۰ کیلومتر طول دارند، دچار بیرونزدگی نشدند که نشان میدهد لایروبی بدرستی انجام شده است، اما نهرهای کوچک موجود در خیابانها برای ظرفیت محدودی طراحی شده که با توجه به حجم بارشها این میزان بیرونزدگی آب طبیعی بوده است. صبوری با بیان اینکه ساخت نهرها بالاتر از حد استاندارد به لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه نیست، به ایلنا گفت: اگر نهرها بالاتر از حد استاندارد نیز ساخته میشد، به لحاظ اقتصادی به صرفه نیست و علاوه بر آن فضای زیادی از خیابان را نیز اشغال میکند. او ادامه داد: ۷ مورد از آبگرفتگیها ناشی از مسائل عمرانی بود که با بررسیها مشخص شد مسیرها بخوبی کار نکرده بود و میتوانست اقدام عمرانی بهتری برای آنها انجام شود. برای مثال در اتوبان امام علی2 لوله موجود است و قبل از ورودی لولهها زبالهگیر تعبیه نشده است، زبالهها ورودی 2 لوله را بسته بود که باعث شد آب به تونل امیرکبیر وارد شود. منشا این آبگرفتگی عمرانی نبوده، بلکه یک تخریب عمرانی اتفاق افتاد و در حال تعمیر آن هستیم. وی با اشاره به مشکلاتی که زبالهها در آبگرفتگیهای اخیر ایجاد کرد، اظهار داشت: لولهها در این اتوبان پر از زباله بود به گونهای که یک قطره آب از آن رد نمیشد، بنابراین مردم باید بدانند جای رهاسازی زبالهها در نهرهای آب نیست که این مسائل نیازمند فرهنگسازی است. این حجم بارشها و تعداد نقاط کمی که دچار آبگرفتگی شده است، نشان میدهد شهر خوب اداره میشود اما برای همان ۷ نقطه نیز باید عذرخواهی کرد. وی با اشاره به شبکه آبهای سطحی شهر تهران تصریح کرد: ما مشکلات جدی در شبکه آبهای سطحی نداریم، البته شبکه آبهای سطحی شهر تهران تکمیل نیست و ۷۰ درصد طرح جامع آبهای سطحی اجرا شده و ۳۰ درصد آن باقی مانده است. وی درباره وجود ۶۷ نقطه حادثهخیز سیلابی در شهر تهران که به گفته مدیرعامل آب منطقهای تهران تنها حادثهخیزی ۱۰ درصد آن برطرف شده، اظهار داشت: نواقص شبکه آبهای سطحی شناسایی شده و در حال اجراست اما به یک دوره زمانی نیاز دارد و کار یکی دو روز نیست و با تکمیل این شبکه طی ۵ سال آینده این نقاط مشکلدار نیز برطرف میشود.
۵ استان کشور درگیر سیل و آبگرفتگی
رئیس سازمان امداد و نجات با بیان اینکه ۵ استان درگیر سیل و آبگرفتگی هستند، گفت: متأسفانه 2 نفر در تربتجام بر اثر گرفتار شدن در سیلاب جان خود را از دست دادند. مرتضی سلیمی در گفتوگو با ایلنا درباره خدمات امداد و نجات در سیل و آبگرفتگی طی 3 روز اخیر گفت: ٥ استان چهارمحالوبختیاری، خراسانهای جنوبی، رضوی و شمالی و سمنان درگیر سیل و آبگرفتگی هستند. وی با اشاره به مناطق امدادرسانی شده، تصریح کرد: در١٤ شهر و روستا به ١٧٥ نفر امدادرسانی شده است. رئیس سازمان امداد و نجات خاطرنشان کرد: تخلیه آب از ٣٩ واحد مسکونی نیز در این مدت صورت گرفته است. سلیمی با بیان اینکه ١٨ تیم شامل ٩٣ نفر در این عملیات حضور داشتند، خاطرنشان کرد: ٢ نفر در تربتجام بر اثر گرفتار شدن پراید در مسیر سیلاب جان خود را از دست دادند.
ارسال به دوستان
کمپانیهای اینترنتی چگونه در حال تغییر ماهیت سینما و چرخه اکرانند؟
نتفلیکس در جنگ ستارگان
احسان سالمی: سال پیش که در جریان برگزاری مراسم اسکار، اعتراضات استیون اسپیلبرگ به روند حضور آثار تولیدشده توسط کمپانیهای اینترنتی در رسانهها سروصدای زیادی کرد، بسیاری این اعتراضات را آغازی بر رقابت کمپانیهای قدیم هالیوود با تازهواردها قلمداد میکردند؛ ماجرایی که حالا با ورود گستردهتر نتفلیکس به عرصه تولید آثار سینمایی، قطعا باعث ایجاد تنشهای بیشتری در سینمای آمریکا خواهد شد. نمونه این رقابت را باید در ماجرای اخیر جدایی سازندگان سریال «بازی تاج و تخت» از پروژه تازه «جنگ ستارگان» آن هم به خاطر قرارداد با نتفلیکس مشاهده کرد.
نتفلیکس بازی «جنگ ستارگان» را بهم زد!
دیوید بنیوف و دیبی وایس، خالقان سریال «بازی تاج و تخت» در بیانیهای گفتند: «ما عشق جنگ ستارگان هستیم. وقتی جرج لوکاس آنها را ساخت، ما را هم ساخت. اینکه توانستیم درباره آن با او و تیم فعلی صحبت کنیم هیجان یک عمر بود و همیشه مدیون مجموعهای خواهیم بود که همه چیز را تغییر داد اما در یک روز ساعات محدودی وجود دارد و حس کردیم نمیتوانیم هم به جنگ ستارگان و هم به پروژههای نتفلیکسمان رسیدگی درستی بکنیم، بنابراین با افسوس از این پروژهها کنارهگیری میکنیم».این قرارداد در فوریه ۲۰۱۸ اعلام شده بود و بسیاری از دوستداران مجموعه فیلمهای «جنگ ستارگان» مشتاق دیدن نسخههای جدید این مجموعه بودند ولی حالا مشخص نیست سرنوشت این مجموعه بدون حضور خالقان بازی تاج و تخت به کجا خواهد رسید. البته واقعیت آن است که قرارداد وایس و بنیوف با نتفلیکس بعد از یک نبرد شدید مزایدهای بین این کمپانی و 2 کمپانی آمازون و دیزنی بسته شده بود و رقم عنوان شده برای این قرارداد حدود 200میلیون دلار است. در این شرایط مشخص است نتفلیکس اجازه نخواهد داد ستارههایش به همین راحتیها وقت خود را صرف پروژههای دیگر کنند.
تغییر اکوسیستم اقتصادی سینما با نتفلیکس
نتفلیکس که با جیبی پرپول و یک اکوسیستم اقتصادی تازه وارد جریان تولید آثار سینمایی شده است، اخیرا فیلم «مرد ایرلندی» تازهترین اثر مارتین اسکورسیزی را روانه پرده سینماها کرد؛ اثری که موفقیتش خیال این کمپانی را از سرمایهگذاری 160 میلیون دلاری خود راحت کرد. در واقع نتفلیکس به واسطه آنکه از قوانین اکوسیستم اقتصادی کاملاً متفاوتی پیروی میکند، توانسته چنین بودجهای را صرف این فیلم کند. این در حالی است که اگر کمپانیهای فیلمسازی مثل دیزنی یا پارامونت اینقدر پول را برای یک فیلم خرج کنند، باید دغدغه و استرس بسیاری برای بازگشت سرمایه خود از طریق سینماها داشته باشند. نتفلیکس با تعریف یک اکوسیستم اقتصادی جدید، معادله سود و زیان در هالیوود را تغییر داده است. در شرایط جدید کمپانی انتظار و نیازی ندارد که با تشویق تماشاچیان به خریدن بلیت و حضور در سینماها درآمدی بیش از هزینهای که برای فیلم خرج کرده بهدست آورد، بلکه نقشه آن است که تعداد بیشتری از مردم جهان مشترک نتفلیکس شوند. از این نظر وقتی نتفلیکس راضی میشود برای اثری همچون «مرد ایرلندی» چنین هزینه زیادی انجام دهد، در واقع بیشتر به دنبال تبلیغ خود از طریق شهرت و اعتبار اسکورسیزی بزرگ است تا به مخاطبان سینما در سراسر جهان این پیام را بدهد که این باشگاه پخش آنلاینی است که قطعا شما هم دوست دارید در آن عضو شوید.
فیلمهایی میسازیم که بقیه نمیسازند
«فیلمهایی میسازیم که بقیه نمیسازند»؛ این جمله همه حرف نتفلیکس خطاب به منتقدانش است. این کمپانی که سال گذشته با سرمایهگذاری بر فیلم «رما» در فصل جوایز سینمایی، بسیاری از جوایز مهم را درو کرده بود، در شرایطی بر این اثر هنری سرمایهگذاری کرده بود که اساسا «رما» به لحاظ قواعد مرسوم سینمای آمریکا، اثری کمفروش و کممخاطب است و در این شرایط حمایت از تولید آن توسط یک کمپانی فیلمسازی اتفاقی غیرمنطقی است، چرا که منطق بازار مانع چنین سرمایهگذاری میشود.
اما به نظر میرسد نتفلیکس که فعلا در حال معرفی گسترده خود به عنوان یک رقیب جدی در عرصه تولید فیلم است، این فیلم را نیز بدون چشمداشت به فروش آن مورد حمایت قرار داد. نشان به آن نشان که پس از تولید این اثر، موجی از نقدهای مثبت و تعریفهایی فراتر از انتظار در ارتباط با این ساخته آلفونسو کوارون، فیلمساز مکزیکی منتشر شد. موفقیت این فیلم در فصل جوایز سینما، سریال خوششانسیهای نتفلیکس را تکمیل کرد تا این رقیب تازهوارد هالیوودی که طی این مدت بارها مورد تقدیر مارتین اسکورسیزی بزرگ قرار گرفته بود، در نقش منجی هالیوود و سینمای هنری آن ظاهر شود؛ سیاستی که در راستای همان ماجرای علاقهمندسازی مخاطبان برای قرار گرفتن در باشگاه نتفلیکسیهاست؛ سیاستی که منجر به مانور روی شعار «ما فیلمهایی میسازیم که هیچکس دیگری نخواهد ساخت» میشود. حتی میتوان گفت نتفلیکس با حمایت از مارتین اسکورسیزی با آن سابقه درخشان نشان داد وقتی میتواند اسکورسیزی را به خودش جذب کند، پس قابلیت و توانایی به کارگیری هر فیلمساز دیگری را نیز دارد.
دعوا بر سر اصل سینما
اما اصل ماجرای نتفلیکس مربوط به شیوه سرمایهگذاری عجیب و غریب این کمپانی در عرصه تولید آثار سینمایی و تلاش آن برای نمایش خود به عنوان منجی سینما نیست، بلکه اصل بحث در ارتباط با شیوه توزیع محصولات تولید شده توسط این کمپانی است. با افزایش مشترکان نتفلیکس و سرمایهگذاری دیوانهوار این کمپانی در عرصه تولید، بسیاری از کارگردانهای صاحبنام سینما نیز نسبت به این وضعیت احساس خطر کردند، چرا که فیلمهای پرهزینه تولید شده توسط این کمپانی عموما به جای پرده سینما، تنها از طریق نتفلیکس و VOD در اختیار مخاطبان قرار میگیرند و این خطری جدی برای جریان تولید فیلم در جهان و البته استقلال و هویت سینما بهعنوان محلی برای نمایش فیلم است. البته این شیوه جدید طرفدارانی نیز دارد؛ بسیاری افراد در دفاع از این نحوه توزیع میگویند: «مخاطب آزاد است هر زمان و هر جا که میخواهد به تماشای فلان فیلم بنشیند». این حرف که البته در ظاهر درست است، با استناد به منطق بازار مطرح میشود؛ منطقی که احتمالا غلبه آن در طولانیمدت نتیجهای جز تضعیف جریان فیلمسازی کلاسیک و سیستم سنتی پخش فیلم نخواهد داشت.
فیلمهایی که برای تلویزیون هستند نه سینما!
درست چند روز بعد از برگزاری نودویکمین دوره مراسم اسکار، خبرهای مختلفی درباره اعتراض استیون اسپیلبرگ، کارگردان مشهور سینمای آمریکا و عضو موثر آکادمی اسکار درباره حضور فیلمهای تولید شده توسط کمپانیهای اینترنتی در فصل جوایز سینمایی بویژه جوایز آکادمی اسکار منتشر شد. اسپیلبرگ که البته پیش از این نیز اعتراض خود را نسبت به چنین اتفاقی مطرح کرده بود، اعلام کرد در اعتراض و مخالفت با حضور فیلمهای شرکت نتفلیکس، در جلسه بعدی مدیران آکادمی در رابطه با این مشکل و برابر بودن فیلمهای سینمایی و فیلمهای شبکههای سیال در آکادمی اسکار سخن خواهد گفت. حرف اصلی اسپیلبرگ در این زمینه این بود که بین فیلمهای شبکههای سیال مثل نتفلیکس و فیلمهایی که در سینما اکران میشوند، تفاوت قائل است و از نظر او فیلمهای شرکت نتفلیکس باید تنها در جایزه امی (جایزهای که فقط به بررسی آثار تولیدشده برای تلویزیون یا فضای مجازی میپردازد) شرکت کنند، نه در مراسم سینمایی مثل اسکار. او در این زمینه گفت: «نمیتوانم باور کنم فیلمهایی که تنها در چند سینما برای کمتر از یک هفته پخش میشوند، کیفیت لازم را برای حضور در اسکار داشته باشند». اما در میان همه اعتراضات و مخالفتهایی که با صحبتهای اسپیلبرگ شد، حرفهای رابرت دنیرو، بازیگر بزرگ سینمای جهان و دوست قدیمی اسپیلبرگ بیش از همه به چشم آمد. دنیرو در جدیدترین مصاحبه خود با «سیانان» درباره ایستادگی اسپیلبرگ و دیگر افراد هالیوود در برابر حضور فیلمهای محصول نتفلیکس در رقابت اسکار گفت: «نتفلیکس فرصتهای زیادی را بهوجود آورده که نباید خیلی ساده از کنار آن گذشت و البته این را هم بگویم که من موافق سالنهای سینما هستم و به نظرم آنها خیلی مهم و بااهمیت هستند اما همه چیز تغییر میکند و ما نمیتوانیم این تغییرات را پیشبینی کنیم. باید به سالنهای سینما احترام بگذاریم و تلاش کنیم این شیوه فیلم دیدن حفظ شود».
ارسال به دوستان
چگونه استقلال در تبریز همه را مبهوت کرد؟
مزد شجاعت
مهمترین اتفاق فوتبال ایران در هفته نهم به پیروزی درخشان استقلال در تبریز مربوط میشد. در هفتهای که با فقر شدید گلزنی همراه بود استقلال و تراکتور چیزی ورای فوتبال ایران ارائه دادند و در این بین نقش استراماچونی پررنگتر از بقیه بود؛ مربیای که شروع ناامیدکنندهای داشت اما حالا همه میگویند تیم او مدعی جام نوزدهم است. اما چگونه این 4 گل خیرهکننده رویید؟ زمانی که استراماچونی مهدی قائدی را بیرون کشید و آرش رضاوند را به زمین فرستاد خیلیها تصور کردند استرا به یک امتیاز بازی در تبریز راضی است اما هیچ کس نمیدانست چه توفانی در راه است. بعد از این تعویض استقلال 3 گل زد و تنها یک گل خورد و البته موقعیتهای دیگری را هم از دست داد. نمایش تیم استقلال در فاز تهاجمی عالی بود. تیمی که 4 گل میزند و چند گل هم نمیزند حتی اگر در فاز تهاجمی ایراد هم داشته باشد قابل اشاره نخواهد بود. زدن 4 گل به تیم تراکتور آن هم در تبریز از آن دست اتفاقاتی است که شاید حالا حالاها تکرار نشود. تراکتور پیش از این در هیچ یک از بازیهای این فصل خود در تبریز گل نخورده بود. اما در لایههای پنهان این بازی یا زیر پوست این بازی واقعیتهایی نهفته است که اگر جدی گرفته نشود میتواند تیم خوب استقلال را با چالش مواجه کند. البته که قطعا استراماچونی این لایههای پنهان را دیده است. ضعف استقلال در دفاع و تعداد موقعیتهایی است که به تیم حریف در جریان بازی داد. خط دفاعی استقلال بارها و بارها در عمق موقعیت را به تیم حریف داد و اگر سیوهای خوب حسینی و تیر دروازه مانع نمیشدند چه بسا اکنون نتیجه بازی چیزی غیر از این بود. استقلال بخوبی فوتبال بازی میکند و خود را پیدا کرده است. بازی ترکیبی این تیم حالا جا افتاده و میتواند امتیازات بهتر و حساستری را برای آبیها به همراه داشته باشد. اما اینطور نخواهد بود که همیشه موقعیتهای تیم حریف به تیر دروازه بخورد یا توسط حسینی دفع شود و همیشه اینطور نخواهد بود که همه موقعیتهای استقلال تبدیل به گل شود. استقلال باید در دفاع تیمی و فردی بهتر عمل کند. استقلال نباید عمق را در یک بازی اینقدر به تیم حریف بدهد. حالا بهترین فرصت برای دیدن این نقطه ضعف است. چون تیم مسرور از پیروزی بزرگی است که به دست آورده؛ صحنههای منجر به ایجاد موقعیت برای تیم حریف باید بارها و بارها دیده و واکاوی شود و از همه مهمتر خط دفاعی تیم استقلال در جلسات آنالیز به تصویر کشیده شود و توأمان تمریناتی برای کم کردن این نقطه ضعفها طراحی شود. در این صورت استقلال دفاع تیمی بهتری پیدا خواهد کرد و باز هم میتواند موجب شادی تماشاگرانش شود. برد بزرگ استقلال را همه دیدند و استقلال نیازی به این ندارد که خود از خود تعریف کند بلکه آنچه بدان نیاز است دیدن نقاط ضعف در بازی با تراکتور است. حتی حسینی هم با همه سیوهای خوبی که داشت باید از خود سوال کند که روی گل دوم تراکتور چه خروجی داشت! اشتباهی که مشابهش را در گذشته هم دیده بودیم؛ نمونهاش در بازی با نفت مسجد سلیمان. دیدن ایراد خود و تلاش برای برطرف کردن آن نهتنها عیب نیست، بلکه هنر تیمهای بزرگ است.
رکورد جالب استراماچونی با استقلال
استقلال که فصل جاری را چندان خوب آغاز نکرد و تا ردههای پایینی جدول هم پیش رفت، در ادامه کار روند رو به رشدی در پیش گرفت و با چند پیروزی متوالی در لیگ برتر و جام حذفی شرایطش بهبود یافت. آبیپوشان آخرینبار در هفته چهارم رقابتهای لیگ برتر و مقابل پرسپولیس طعم شکست را چشیدند و بعد از آن در ۷ بازی متوالی در لیگ و جام حذفی بازنده نبودهاند. آنها بعد از شکست در هفته چهارم، در هفته پنجم مقابل تیم ذوبآهن با نتیجه ۲-۲ مساوی شدند و بعد از آن در ۶ بازی متوالی برنده از زمین خارج شدند. گلریحان و فجرسپاسی 2 تیمی بودند که در جام حذفی مغلوب آبیپوشان شدند و گلگهر، سایپا، پارسجنوبی و سرانجام تراکتور 4 تیمی بودند که در لیگ مقابل این تیم تن به شکست دادند. استقلال در 6 بازی اخیرش که منجر به 6 پیروزی متوالی شده جمعا ۲۰ گل به ثمر رسانده که این نشان از میل بالای این تیم به حمله است. آنها در این بازیها ۴ بار هم دروازهشان باز شده است. شاگردان استراماچونی ۳ بازی از این ۶ بازی را خارج از خانه به میدان رفتهاند که نتایج خارج از خانه این تیم به مراتب بهتر از نتایج خانگیشان است. آنها خارج از خانه یک پیروزی ۳ بر یک مقابل گلریحان در کرج، یک پیروزی ۴ بر صفر مقابل سایپا در شهر قدس و یک پیروزی ۴ بر ۲ مقابل تراکتور در تبریز به دست آوردهاند. آبیپوشان در خانه ۳ گل به فجر، ۲ گل به گلگهر و ۲ گل هم به پارسجنوبی جم زدند.
ارسال به دوستان
شبکه گسترده همکاران داخلی آمدنیوز و نیمه پنهان پروژه ناامنسازی کشور چه کسانی هستند؟
زمبازها!
حجتالاسلام ذالنور درگفتوگو با «وطنامروز»: عناصری در دستگاههای مختلف با شبکه زم در ارتباط بودند
گروه سیاسی: فضای رسانهای کشور همچنان متأثر از خبر دستگیری روحالله زم است. به گزارش «وطن امروز»، هر چند انتظار میرفت هفته گذشته جزئیات جدیدی از دستگیری مدیر شبکه آمدنیوز رسانهای شود، با این حال همچنان آخرین خبرهای رسمی در اینباره به ویدئوهای منتشر شده توسط سازمان اطلاعات سپاه محدود میشود؛ ویدئوهایی که در آن زم به صورت تلویحی اعلام کرد از سوی آمریکا، اسرائیل، عربستان و ترکیه حمایت میشده است: «فکر نمیکردم بازداشت شوم؛ مجموعا اعتماد به دولتها اعتماد صحیحی نیست، مخصوصاً دولتهایی مثل آمریکا، اسرائیل، عربستان و ترکیه که نشان میدهند با جمهوری اسلامی رابطه خوبی ندارند». البته زم در همین ویدئو صراحتا به حمایت سرویس امنیتی فرانسه از خود و خانوادهاش اذعان کرده بود.
معمای یک ارتباط مرموز
هرچند عمده حساسیتها نسبت به کانال تلگرامی آمدنیوز از حوادث دیماه 96 و خطدهی آن نسبت به آشوبهای خیابانی و آموزشهای خشونتطلبانهاش برای تبدیل کردن خیابانها به بستری برای جنگ شهری آغاز شد و حتی باعث آن شد تلگرام نیز کانال مورد نظر را به علت ترویج خشونت مسدود کند اما عمر این کانال درست به یک سال پیش از آن حوادث و زمانی برمیگشت که آمدنیوز در قالب یک رسانه اصلاحطلب و طرفدار دولت که دست به افشاگریهای مقطعی نیز میزد بازمیگردد؛ رابطه شائبهآمیزی که بعدها تا انتخابات ریاستجمهوری دوره دوازدهم در اردیبهشت 96 نیز ادامه یافت. روحالله زم در توجیه سیاست رسانهای آمدنیوز در انتخابات متوسل به این استدلال شد که عامدانه و برای تشدید نارضایتیها از روحانی حمایت کرده است. وی سال گذشته در گفتوگو با یکی از شبکههای ماهوارهای گفت: «مجموعه ما تحلیل امنیتی داشت برای حمایت از روحانی، اگر آقای قالیباف یا رئیسی رئیسجمهور شده بودند، آیا این وضعیت و تظاهراتها وجود داشت؟ آیا این نارضایتی که باعث گرایش 70 درصد جامعه به سمت براندازی شده است وجود داشت؟ ما با تحلیل از روحانی حمایت کردیم، کشور باید به نقطه جوش میرسید، اگر رئیسی یا قالیباف به قدرت میرسیدند تمام توان حاکمیت به میدان میآمد و هیچگاه جامعه به این نقطه جوش فعلی نمیرسید».
با این همه آنچه با گذشت 2 سال و بویژه پس از میدانداری آمدنیوز برای رادیکال کردن فضای اعتراضات دیماه 96 در مجموعه مهمترین معماها باقی ماند، سیر مواضع دولت نسبت به حامی قدیمی خود بود.
ادعاهایی جدید بر معمایی قدیمی
در چنین فضایی و پس از خبر دستگیری روحالله زم بود که بار دیگر احتمالاتی پیرامون وجود نسبت میان زم و مرتبطان داخلیاش که دسترسیهای قابلتوجهی داشتند، مطرح شد، احتمالاتی که نخستینبار توسط کریمیقدوسی، نماینده مشهد در مجلس شورای اسلامی عنوان شد و یک دیالوگ توئیتری میان وی و حسامالدین آشنا بهوجود آورد. کریمیقدوسی در اولین توئیت خود نوشت: «نقش حسامالدین آشنا، مسؤول اتاق عملیات روانی دولت در ماجرای آمدنیوز باید مورد توجه قرار بگیرد. دستگیریهای صورت گرفته مرتبط با حوزه نهاد ریاستجمهوری در ارتباط با آمدنیوز باید برای مردم روشن شود»، حسامالدین آشنا نیز در جواب وی و با زبان طعنهآمیز نوشت: «چهبسا یکی هم بگوید نقش جواد کریمیقدوسی مأمور اتاق عملیات روانی ضد دولت در ماجرای آمدنیوز باید مورد توجه واقع شود»، با این همه ادعای دیگری پس از این توئیت آشنا توسط کریمیقدوسی مطرح شد تا این نماینده مجلس مدعی آن شود که «سال 96 در موج اول دستگیری ادمینهای تلگرامی و آمدنیوز 4رابط روحالله زم یکی در دفتر حسامالدین آشنا مشاور ویژه رئیسجمهوری، دومین رابط در مجموعه ارتباطات دفتر ریاستجمهور، سومین رابط در دفتر آقای بانک و چهارمین رابط در قوهقضائیه که با این کانال در ارتباط بودند تحت تعقیب قرار گرفتند». غلامحسین اسماعیلی، سخنگوی قوهقضائیه هرگونه دستگیری افراد وابسته به دولت را در پروژه روحالله زم و شبکه آمدنیوز تاکنون تکذیب کرده است، با این حال با توجه به اظهارات مطرح شده توسط وی به نظر میرسد در هفتههای آتی مرحله دستگیری و برخورد با بدنه مرتبطان با روحالله زم عملیاتی خواهد شد. نوع مواجهه دولتمردان در این فضا را میتوان آزمونی قریب برای دولتمردان در سوژه نفوذ دانست که واکنشی آشنا یا جدید داشته باشند.
ارتباط کارمندان برخی دستگاهها با شبکه زم
رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس نیز معتقد است دستگیری روحالله زم در ارتباط با پروژه نفوذ نظام سلطه بوده است. حجتالاسلام والمسلمین ذوالنور در گفتوگو با «وطن امروز» با بیان اینکه طراحی سازمان اطلاعات سپاه پاسداران در دستگیری روحالله زم موضوع مهمی است که باید به صورت ویژه به آن توجه داشت، گفت: طرحی که توانست زم را در دام پیشبینی شده سپاه پاسداران گرفتار کند موضوع مهمی است چون روحالله زم توسط سرویسهای امنیتی نظام سلطه حمایت و پشتیبانی میشد. وی ادامه داد: سرویس فرانسه کاملا از روحالله زم پشتیبانی میکرد، به او مشورت میداد و حتی برنامههای سفر او را تنظیم میکرد که کجا برود و کجا نرود. حجتالاسلام والمسلمین ذوالنور در ادامه افزود: با توجه به این پشتیبانیهای امنیتی اینکه سپاه پاسداران توانست طرحی را تدوین کند که همه این سرویسهای امنیتی فریب بخورند و نتوانند عکسالعملی انجام بدهند اتفاق متحیرالعقولی بود. وی تصریح کرد: به همین دلیل تفوق، اشراف و توانمندی دستگاه امنیتی سپاه پاسداران و عجز دستگاههای امنیتی بیگانه پیامد چنین اتفاقی در سطح بینالمللی است. رئیس کمیسیون امنیت ملی در ادامه با بیان اینکه نظام سلطه پروژه نفوذ را علیه ایران به کار برده بود، تهیه خوراک خبری و تحلیلی برای آمدنیوز را یکی از ابزارهای نفوذ عنوان کرد: یکی از ابزارهای این نفوذ تامین خوراک برای شبکه زم بود. ما میدیدیم از همه جای کشور مطلب راست و دروغ برای آمدنیوز ارسال میشد که این امر نشان میداد یک شبکهای با روحالله زم مرتبط هستند، در واقع یک شبکهسازی برای تولید خبر یا ارسال مطالب شکل گرفته بود. ذوالنور همچنین افزود: اگر پرونده زم در پیچ و خم فشارهای سیاسی نیفتد و گشوده شود، پرونده بسیاری از افراد بسته خواهد شد. وی افزود: قرار بر این شده است که در زمان مناسب سازمان اطلاعات سپاه بیانیههایی را درباره جزئیات این پرونده منتشر کند. آنچه مسلم است این شبکه در دستگاههای مختلف عناصری داشته که در راستای پروژه نفوذ کسب اطلاعات میکردند.
چه کسانی از آمدنیوز منتفع میشدند؟
اما سوالی که همچنان باقی میماند این است که چه جریانی در داخل کشور از «خبرسازی» آمدنیوز منتفع میشد؟ برای پاسخ به این سوال میتوان چند گزاره تاییدشده را کنار هم قرار داد.
اول آنکه آمدنیوز دنبال ازهمگسیختگی اجتماعی با برجسته کردن برخی اخبار عامهپسند بود.
شبکه آمدنیوز در این مدل از اخبار، همواره به دنبال ایجاد دوقطبی بود. بهعنوان مثال، آمدنیوز در انعکاس اخبار مربوط به فساد مخاطب عام را در این دوراهی قرار میداد که حامی فساد یا حامی نظام باشد یا مخالف نظام و منتقد فساد. به بیان دیگر؛ شاخه سومی که حامی نظام و منتقد فساد باشد اصلا در خبرسازی آمدنیوز تیپسازی نمیشد، فارغ از اینکه اصل آن خبر فساد یا جزئیاتی که آمدنیوز اعلام میکرد صحیح نبوده است. یا در دوقطبی سیاسی، یکی از ویژگیهای آمدنیوز حمایت از سیاستهایی بوده است که کارشناسان آن را برخلاف منافع جمهوری اسلامی میدانستند.بهعنوان مثال، آمدنیوز همواره رویکرد حمایتی از تصویب لوایح FATF داشته و مخالفان تصویب این لوایح را به باد ناسزا و تمسخر و خبرسازی آمدنیوزی میگرفته است.
گزاره دیگر آنکه آمدنیوز جریانی از سیاستمداران، رسانهها، هنرمندان، ورزشکاران و... را تقویت میکرد که نخ تسبیح پیوند آنان مقابله و اعتراض در برابر موضعگیریهای نظام در موضوعات مختلف بوده است. آمدنیوز حتی به ابزاری برای تسویهحسابهای حزبی نیز تبدیل شده بود. با رصد اخبار آمدنیوز این گمان به ذهن متبادر میشد که برخی چهرههای سیاسی برای تضعیف رقیب خود برخی اخبار «راست و دروغ» را در اختیار آمدنیوز قرار میدهند و با توجه به سبک آمدنیوز، از این رسانه برای بدنام کردن رقیب خود بهره میبرند.
به طور کلی، حمایت از برخی سیاستهای دولت همزمان با تلاش برای تحریک مردم به منظور اغتشاش و در نهایت توهم براندازی، حمایت از چهرههای هنری که برخی ارزشهای انقلابی و اصول نظام را در کارها و فعالیتهای خود مورد هجمه قرار میدادند و حتی تقویت برخی چهرههای تلویزیونی که در پازل فکری زم در جریان ضدانقلاب قرار میگرفتند و هجمه علیه چهرهها و سازمانهایی که به ظن او در راستای منافع جمهوری اسلامی قدم برمیداشتند، سیاست کلی آمدنیوز در حوزه خبر و تحلیل بوده است.
اما سؤال دیگر اینکه خط رسانهای آمدنیوز چطور به پروژه نفود پیوند خورده است؟ آیا آن کسانی که از آمدنیوز منتفع میشدند به صورت مستقیم یا واسطهای با این شبکه در ارتباط بودند و خود خبر یا تحلیلها را در اختیار زم میگذاشتند؟ اشتراک منافع روحالله زم با این افراد بر سر چه موضوعاتی بوده است؟ آیا برخی سفارتخانهها عامل پیوند دادن برخی هنرمندان یا اساتید دانشگاهها با شبکه روحالله زم بودهاند؟شاید با اعلام جزئیات بیشتر از پرونده آمدنیوز بتوان به این سؤالات پاسخ داد.
شبکه عنکبوتی آمدنیوز از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی حمایت میشد
فرمانده کل سپاه با تاکید بر اینکه جزئیات فروپاشی شبکه سست و عنکبوتی آمدنیوز به اطلاع مردم خواهد رسید، گفت: اعلام جزئیات این عملیات باید به نقطهای برسد که برای مردم جذابیت داشته باشد. سرلشکر حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درباره اعلام جزئیات و پشت پرده دستگیری روحالله زم، سرشبکه رسانه معاند آمدنیوز، اظهار داشت: طبیعی است که پیشرفتهای ما در زمینه کشف شبکهای که از طرف آمریکاییها، انگلیسیها و صهیونیستها حمایت و سازماندهی میشد به آگاهی مردم خواهد رسید. وی افزود: این حق مردم است که درباره این رویداد بزرگ که در حقیقت فروپاشی یک شبکه بزرگ و پیچیده عملیات روانی است آگاهی داشته باشند. البته این شبکه به ظاهر پیچیده است اما فاقد استحکام است و مانند لانه عنکبوت است. سرلشکر سلامی تاکید کرد: این شبکه هم یک شبکه عنکبوتی سست بود که فرو پاشید و انشاءالله جزئیات آن به اطلاع مردم خواهد رسید. فرمانده کل سپاه درباره زمان و نحوه اعلام جزئیات این عملیات گفت: به هر شکل باید به نقطهای برسد که برای مردم جذابیت داشته باشد و گفتیم اطلاعات را جوری به مردم بدهند که تازگی داشته باشد.
ارسال به دوستان
«زم»ها محصول چه کسانی هستند؟
میکائیل دیانی: در ایامی که «وطن امروز» به دلیل مشکلات مالی تعطیل بود اتفاقات زیادی افتاد که هر کدام میتوانست «تیتر یک» روزنامه باشد؛ کولاک شیربچههای یمنی در برابر سعودیها، دادگاههای اقتصادی و فرآیند پرشتاب فسادستیزی، اجتماع لشکر 20 میلیونی ولیالله الاعظم در بینالحرمین حسینی! ولی در این بین یک خبر بود که هم خوشحالکننده بود و هم نشان از سرفرازی سربازان همیشه گمنام امام زمان داشت: «روحالله زم» مدیر کانال «آمدنیوز» که دستش در برخی ناامنیهای سالهای اخیر از جمله اغتشاشات دی 96 و حادثههای تروریستی تهران و اهواز و... از آستین بیرون است و تحتالحفظ سرویسهای جاسوسی اروپایی از جمله فرانسه بود، دستگیر شد. خبری که به سرعت تیتر یک رسانههای داخلی و خارجی شد و هراسی در بین بخش وسیعی از ضدانقلاب به وجود آورد. زم دستگیر شد و آمدنیوز پایین کشیده شد؛ آیا همه مسائل حل شد؟! مسأله این یادداشت دقیقا از این سوال شروع میشود. از اینکه زم چگونه زم شد و آمدنیوز چطور مرجع برخی افراد؟ و از چه مسیری آمدنیوزهای دیگری پدید میآید؟! جواب این سوال را باید بیرون از محیط ضدانقلاب جست! کما اینکه پیش از روی کارآمدن روحانی و دولت تدبیر و امید میدانداری آنها در تحولات سیاسی و اجتماعی ایران تا این حد نبود!
دولت روحانی با شعار «چرخیدن چرخ سانتریفیوژها و چرخ اقتصاد مردم» روی کار آمد اما نه چرخ اقتصاد چرخید و نه چرخ سانتریفیوژها؛ طولانیترین دوران رکود اقتصادی در کنار سقوط ارزش پول ملی و بالاترین نرخ بیکاری محصول دولت روحانی برای جامعه ایران بود تا تشویش و ناآرامی روانی در جامعه تثبیت شود و محمل برای جریانسازی شایعهپراکنان فراهم باشد.
این وضعیت جامعه را میتوان در ارزیابیهای درونی دولت محترم نیز جستوجو کرد. مرکز تحقیقات استراتژیک ریاستجمهوری، گزارشی تحت عنوان «آیندهپژوهی ایران 96» منتشر کرده است. در این پژوهش به مباحثی مانند ضرورت اصلاحات ساختاری اقتصاد، بحران تامین آب، بیکاری، فساد سیستمی، ناامیدی درباره آینده، سرمایه اجتماعی و بحران ریزگردها پرداخته شده است. در صفحه 75 این پژوهش درباره ناامیدی مردم ایران به آینده آمده است: «ناامیدی نسبت به آینده، یکی از مهمترین عوامل ایجاد فشار روانی بر توده مردم است.
بر اساس یافتههای سنجش ملی سرمایههای اجتماعی در سال 94 تنها حدود 24 درصد از مردم کشور، آینده را بهتر ارزیابی میکنند و حدود 75 درصد از مردم معتقدند آینده بدتر میشود یا فرقی نمیکند». طرفداران دیروز و حامیانی که با تکرار خود دولتهای یازدهم و دوازدهم را به مردم قالب کردند نیز امروز معترفند دولت روحانی در خسته کردن اجتماع و گرایش آنها به ناامیدی اثری عمیق داشته است. «علی صوفی»، عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، دولت را بعد از 6 سال هنوز در گیر و دار عزل و نصبها و زد و بندهای سیاسی میداند و میگوید: «تیم اقتصادی دولت متأسفانه درگیر زد و بندهای سیاسی است و با عزل و نصبها و تغییراتی هم که انجام داد نتوانست سمت و سوی مناسبی به وجود آورد». «محسن آرمین» دیگر فرد موثر اصلاحات در گفتوگو با خبرگزاری دولت درباره آثار حمایت از دولت از سوی اصلاحطلبان اینگونه میگوید: «با این داوری موافقم که بدنه اجتماعی اصلاحطلبان طی 3-2 سال اخیر ریزش داشته است». حتی کار دولت به جایی رسید که سعید حجاریان به عنوان تئوریسین جریان اصلاحات اعلام کرد: «اصلاحطلبان بگویند دولت روحانی، دولت ما نیست».
اما آنچه به آمدنیوزها شکل داده طرف دیگر سیاست در ایران است که آن هم از سوی اصلاحات است. «مجلس ضعیف» محصول اصلاحاتیهای هماهنگ با دولت است که آرمین درباره آن میگوید: «متأسفانه فراکسیون امید در مجلس ضعیفتر از انتظاراتی که از آن میرفت ظاهر شد. انسجام و تحرک این فراکسیون در حد انتظار نبوده است».
در حقیقت ناکارآمدی دولت و مجلس در حوزه اقتصاد و معیشت که در طول دولتهای یازدهم و دوازدهم و مجلس همسو با آنها به دلسردی حجم وسیعی از جامعه ایران بدل شد، باعث شده دروغپردازی و جوسازی رسانههای معاند در جامعه بیشتر کارگر بیفتد و تا وضعیت اصلاح نشود و در
بر پاشنه ناکارآمدی بچرخد، شکلگیری آمدنیوزی جدید بعید نیست؛ آمدنیوزی که خبرهای ناامیدکننده را در جامعه تزریق کند و فاصله مردم و دولت را بیش از پیش کند.
ارسال به دوستان
راه چاره بحران عراق چیست؟
مصیب نعیمی: اعتراضات یک ماه گذشته در عراق را میتوان در ادامه سلسله تظاهراتی دانست که در اعتراض به فساد ریشهدار مقامات عراقی و مشکلات معیشتی مردم از سال ۲۰۱۵ میلادی از بغداد و دیگر شهرهای عراق بویژه در مرکز و جنوب این کشور آغاز شد. این اعتراضات در سالهای 2017،2016 و 2018 نیز شکل گرفته بود و دامنه آن حتی تا منطقه سبز بغداد و اشغال پارلمان نیز رسیده بود.
شدت اعتراضات مردمی در سال 2019 را میتوان از منظر مطالبات مردمی و دخالت بازیگران بینالمللی مورد بررسی قرار داد. بدون شک مشکلات معیشتی و موضوعاتی نظیر بحران بیکاری و فقدان زیرساختهای توسعهای در عراق صبر مردم را لبریز کرده است.
اگرچه این کشور از سال 2003 به اشکال مختلف درگیر مسائل و معضلات امنیتی نظیر درگیریهای قومی و جنگ با تروریسم بوده است اما وجود ذخایر عظیم انرژی و ظرفیت بالای جذب توریسم ذیل یک مدیریت کارآمد در این کشور میتوانست بخش زیادی از مشکلات مربوط به توسعه و بیکاری در عراق را مرتفع کند. بر این اساس مردم عراق خود را در برخورداری از وضعیتی بهتر از آنچه در حال حاضر دچار هستند محق میدانند.
از طرفی با شدت گرفتن نارضایتیهای مردمی، برخی گروهها و جریانهای خارج از عراق که منافع خود را در تضاد با شرایط حاکم ارزیابی میکنند، به دنبال تشدید تظاهرات و ناکارآمد جلوه دادن دولت و نظام سیاسی عراق هستند. رصد رسانههای کشورهای حاشیه جنوب خلیجفارس این واقعیت را آشکار میکند که حکام این مناطق با جدیت به دنبال تغییر نظام سیاسی جمهوری در کشورهای عربی مثل عراق و لبنان هستند.
به عبارت دیگر آنها در پی انتشار این گزاره هستند که کشورهای عربی در سیستم سیاسی جمهوری، درگیر اغتشاش، فساد و ناکارآمدی خواهند بود. در کنار این کشورها، برخی گروههای خلع ید شده از قدرت مثل طرفداران حکومت صدام نیز با افزایش شدت درگیری بین مردم و نیروهای حکومتی به دنبال تبدیل تظاهرات به آشوب و اغتشاش هستند.
دولت عراق در گام اول پس از بالا گرفتن اعتراضها در چندین شهر اقدام به تصویب بسته ۱۷ مادهای حمایتی کرد اما شدت اعتراضات و فشار گروههای سیاسی نظیر جریان صدر به حدی بود که «عادل عبدالمهدی»، نخستوزیر عراق را به سمت استعفا سوق داد، البته این عقبنشینی دولت، تا حدی توانست افکار عمومی را در کاهش سطح اعتراضات مدیریت کند.
کاهش نسبی تنشها و اقدامات رسانهای دولت در یک هفته اخیر منجر به آگاهی رهبران جریانهای سیاسی از تبعات فقدان دولت و استعفای نخستوزیر عراق شد که در نتیجه عقبنشینی گروههای معترض از موضوع استعفای نخستوزیر را به همراه داشت.
در آخرین موضعگیریها در این باره میتوان به اظهار نظر «ایاد علاوی»، رئیس ائتلاف «الوطنیه» عراق اشاره کرد که در آن استعفای نخستوزیر را راهحل بحران ندانسته است. ضمن اینکه جریان صدر نیز که تا پیش از این برکناری عادل عبدالمهدی را به عنوان اصلیترین خواسته خود مطرح کرده بود، از این موضع عقبنشینی کرده و به نظر میرسد به این درک از واقعیت رسیده که استعفای دولت خواست گروهها و جریانهای معارضی است که از اساس با جمهوریت در عراق مشکل دارند.
به هرحال خواست مردم عراق مبنی بر بهبود وضعیت معیشت و رفع معضل بیکاری برای همه جریانهای سیاسی مشخص شده و طبیعتا هر گروهی که قدرت را در آینده در اختیار داشته باشد، با این مطالبه مواجه است، لذا به نظر میرسد بهترین گزینه در حال حاضر تعهد همه گروهها و جریانها به موضوع تاکید بر خواست مردم و حمایت از اقدامات دولت در راستای ایفای آنهاست.
ارسال به دوستان
درباره اختلاف درآمد سرانه
محمد شهاب: درباره اختلاف سطح تولید ایران و کشوری مانند آلمان که تقریبا همجمعیت با ایران است، چه میتوان گفت؟ اقتصادی را تصور کنید که بازدهی زمین و ارز و طلا و از این دست فعالیتها در آن بالا باشد، این اقتصاد منجر به فعالیتهای اقتصادیای میشود که توأم با خود بخشی از افراد جامعه را در عرصه حضور در اقتصاد حذف میکند، چرا که قدرت خرید آنها کاهش مییابد و توان نقشآفرینی در تولید و تقاضا پیدا نمیکنند. اقتصادی را تصور کنید که دولت آن کشور صاحب شرکتهای بزرگ هلدینگی باشد، قاعدتاً این حضور ذاتاً نمیتواند نفی حمایت واقعی دولت از بخش خصوصی واقعی باشد ولی اگر منجر به نفی حمایت واقعی از بخش خصوصی واقعی شود، ذات عدم حمایت منجر میشود که ارتقای درآمد سرانه ایجاد نشود؛ تولیدکنندگان انحصاری میشوند، همانطور که واردکنندگان انحصاری میشوند. عارضه خطرناک یک اقتصاد بازدهی بالای زمین و مسکن و طلا و ارز نیست. عارضه خطرناک یک اقتصاد تصدیگری دولت در اقتصاد نیست (تصدیگری به معنای بنگاهداری است). عارضه خطرناک یک اقتصاد علتی است که منجر به بنگاهداری و افزایش بازدهی زمین و ... شده است. این عدم حمایت واقعی است که عارضه خطرناک یک اقتصاد است. اینکه حمایت از تولید از زاویه افزایش هزینههای تولید به اسم درآمدزایی دیده شود، اینکه حمایت واگذار به بازار پول که برآمده از بنگاهداری اقتصادی طبیعی بازار است، شود. اینها عارضه خطرناک یک اقتصاد است. اینکه بنگاهداری دولت معلول علتی باشد که آن علت، حمایت واقعی به صورت گسترده از بخش خصوصی واقعی به صورتی که سطح قیمتها و هزینه نهایی تولید کاهش یابد را انجام ندهد، این عارضه خطرناک یک اقتصاد است.
درآمد سرانه ایران در حالی نزدیک به 6 هزار دلار است که درآمد سرانه کشوری مانند آلمان نزدیک به 45 هزار دلار است. کشورهای صنعتی oecd نیز صاحب همین میزان از درآمد سرانه هستند. تفاوت سیاستگذاریهای داخلی باعث اخلاف درآمد سرانه میشود. اگر بنگاهداری دولت منجر به نفی حمایت واقعی به صورت گسترده از بخش خصوصی واقعی نشود درآمد سرانه ارتقا مییابد، در عین آنکه سطح قیمت کاهش مییابد. به عنوان مثال سطح قیمت در کشورهای صنعتی در 3 دهه اخیر کمتر از 60 درصد افزایش داشته است.
ارتقای سطح تولید و کاهش سطح قیمت و کاهش نرخ تورم؛ اینها اگر حمایت واقعی دولت باشد محقق میشود. اگر حمایت تنها متکی بر بنگاهداریهای طبیعی بازار پول نشد، اگر حمایت معطوف به درآمدزاییهایی که توأم با افزایش هزینههای تولید است، نشد و اگر حمایت در چارچوب سیاست مالی دولت دیده و بسنده نشد محدودیتی در دستیابی به درآمد سرانه بالا و سطح قیمت پایین نیست. اگر مصادیق حمایت از تولید ملی و اقتصاد مقاومتی و ... به درستی در یک واژه که اصلیترین واژه است تعریف و دیده شود میتوان با تاکید و مطالبه برای اجرای حمایت واقعی مبتنی بر سیاستی که از محل درآمدزایی بنگاهداری و افزایش هزینههای تولید و ... نباشد توفیقی داشت و نااطمینانیهایی را که در تولید از هزینههای جاری تولید تا تقاضای محصول وجود دارد برطرف کرد.
در نهایت اگر بخش خصوصی واقعی آگاه به آن باشد که وام با توجه به درآمد سرانه پایین ایران نمیتواند عنصری حمایتبخش برای یک تولیدکننده باشد، دولت را در جایگاهی که وانمود میکند در آن قرار دارد، نمیبیند و در تلاش برای کسب و کارهای خانوادگی در قالب تعاونی در مقیاسی که هزینههای مواد اولیه و وابستگی بر آن بار نباشد، خود را قرار میدهد. به بیان دیگر نباید مردم حیات و ممات خود را وابسته به صحبتهای کارشناسان اقتصاد و امید به انتظار اصلاح سیاستگذاریهای دولتی کنند. شاید اگر بدانند که خود میتوانند، بدون رسیدن آن زمان که دولت عرضهکننده حمایتهای واقعی شود، بینیاز از دولت، شرکت تعاونی ایجاد و به فعالیت مشغول شوند، برای آنها کاربردیتر و مفیدتر باشد. مولفه اصلی مد نظر در کسب و کار فامیلی تامین سرمایه شخصی و مبتنی کردن تولید بر عدم وابستگی به ارز در تامین نهادههای تولید است؛ به طور مثال اگر دامداری یک فعالیت اقتصادی مطلوب تلقی شده این امر توأم با تولید علوفه با بذرهای داخلی و بارور دیده و دنبال شود. این یادداشت از چرایی اختلاف درآمد سرانه و بیان علتی که به نظر دیدیم درست است شروع و در نهایت به حمایت واقعی دولت و امیدواری فعالان اقتصادی حتی اگر امکان امید به دولت و اجرای سیاستگذاریهای حمایتی دولت نداشتند، منتج شد.
ارسال به دوستان
ما و غمهای غرب آسیا
سمیرا کریمشاهی: ناکارآمدی دولت، فساد کارگزاران و مشکلات معیشتی؛ اگر بخواهیم برای فهم حوادثی که در چند هفته اخیر عراق و لبنان با آن مواجهند صرفا حول جمله ابتدایی متن بگردیم، جز یک درک ناقص چیزی عایدمان نخواهد شد.
در واقع رخدادهای اخیر در این دو کشور، علاوه بر نارضایتی از وضع موجود، یک دلیل عمده، ریشهای و تاریخی دارد که برای ایجاد بحران در هر بازه زمانی میتواند نقش آتش زیر خاکستر را ایفا کند. آن هم ضعف در دولتسازی (به معنای عام) این دسته از کشورهای منطقه است که با خلأ یک اراده جمعی یا صحنهگردانی مردم برای تشکیل دولتهایشان همراه بوده و استعمارگران مستولی بر خاک خاورمیانه از جمله بریتانیا و فرانسه، بازیگران اصلی مرزکشیهای بدون قاعده خود در این سرزمینها بودهاند. البته نمیتوان مطلقا بیتوجهی به اشتراک و عدم اشتراکات مردم متعلق به دولتهای جدید را از سر غفلت دانست و چهبسا حرکتی عامدانه برای ایجاد یک حاشیه امن بوده تا از نگرانی صهیونیستهایی که قرار بر تشکیل دولت باطل خود در خاورمیانه داشتند، کاسته شود.
کج نهادن خشت اول نمیتواند بیاثر در مابقی نقصهای معماری بنای چنین کشورهایی باشد. هنگامی که عوامل خارجی بانیان تولد یک کشور باشند، سالها زمان میبرد تا حس ملیت و هویت ملی در مردم آن کشور نمود یابد. با گذشت دههها از تشکیل عراق و لبنان اما همچنان هویتهای قومی و طایفهای بر هویت ملی میچربد و منافع ملی تقریبا تهی از مصداق برای مردمانشان است. در نتیجه حاکمیت با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم میکند که نمیتواند ثبات سیاسی را به ارمغان آورد.
در چنین وضعیتی جهتدهی به مطالبات مردمی برای جولاندهی توسط آنان که از ایجاد ناامنی در منطقه سود میبرند، اقدامی پرمانع و ناممکن محسوب نمیشود.
رخدادهای دیماه ۹۶ در ایران بخوبی یادمان است؛ مردم کشورمان بحق اعتراض و مطالباتی داشتند و مثلث آمریکایی- عبری-سعودی با میدانداری منافقین فرصت را برای پهن کردن بساط ناامنی در ایران مناسب دید که همانگونه که شاهد بودیم اهدافشان به محال تبدیل شد و این امر جز به آگاه شدن مردم از به خطر افتادن چیزی به نام منفعت جمعی و هویت ملی امکانپذیر نیست تا مقابله علیه آن شکل بگیرد.
مردم لبنان و عراق محکوم به پرداخت کفاره گناه ناکرده شدهاند؛ در تاسیس کشورهایشان دخالتی نداشتهاند و از دل قوانین اساسیای که خالی از دخالت بیگانگان در محتواسازی نبوده، تضعیف قدرت دولت مرکزی بیرون میآید. در این شرایط شاید تنها عنصر زمان و رشد مقوله هویت ملی در طول آن بتواند این تولد نارس را جبران کند.
همین مطالبات بحق مردم عراق و لبنان و اعتراضات میدانی با وجود اینکه بستر فعالسازی توطئههای مثلث مذکور شده، نوید رشد در طول زمان را میدهد که مردم به جای ارجاع مسأله خود در دایره طایفهمحوری، حس مشترک همسرنوشتی را پررنگ کرده و حرف خود را ذیل پرچم عراق و لبنان بیان کنند.
اما نگرانی از تبدیل شدن یک اعتراض مدنی به بحران امنیتی همچنان باقی است. در محل تجمعات مردمی مواد غذایی به صورت فراوان و متنوع پخش میشود، افرادی به میان مردم میآیند و به صورتی که عادی جلوه کند سعی در جهتدهی و رهبری دستهای از معترضان را دارند که هیچکدام از اینها بویی از حرکت خودجوش که دغدغه مردم را داشته باشد، نمیدهد. فرماندهانی میخواهند میدانداری کنند که درجههای خود را از بیرون از عراق و لبنان گرفتهاند و چشمآبیهای اروپایی و آمریکایی آنها را هدایت میکنند و پولشان را از سعودیها میگیرند. افرادی که در اکثر اوقات از سوی قاطبه معترضان مردمی پس زده میشوند ولیگاه هم حیلهشان کارگر میافتد!
حاکمان سعودی گمان میکنند با آتشافروزی در منطقه به هژمونی خاورمیانه و جهان اسلام خواهند رسید در حالی که ایجاد اختلال در آنسوی مرزهایشان پرورش مار در آستین است که فرداروزی نیشش دامان دایه خود را میگزد. همسرنوشتی با مردم خاورمیانه گره خورده است، بویژه درباره بحرانها. ممکن است آتش بحران و آشوب در یک نقطه جرقه بزند اما شعلههای آن تمام مرزها را میدرد. حیات بیگانگان در خاورمیانه با عدم توقف رشد غده ناامنی در آن دوام میآورد که قسمتی از مسؤولیت تحقق این امر را به مزدوران منطقهای خود واگذار کردهاند. حکومت آلسعود سالهاست با دست گذاشتن بر گسلهای تجزیهطلبی در عراق و سوءاستفاده از تساهل سیاسی و اجتماعی در لبنان به دنبال دستیابی به دست برتری نسبت به ایرانی است که حضورش در منطقه نه برای اجرای اوامر آمریکا و ایفای نقش گاو شیرده، بلکه تاکید بر قطع شریانهای بحران امنیت است که زندگی را از مردم غرب آسیا غارت کرده و غربگرایان منطقهای آگاهانه یا از سر غفلت دستان انتقال چنین غنیمتی شدهاند و شریک جرم جنایاتی که خاورمیانه در دل خود شاهدش بوده است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|