|
گفتوگو با حجتالاسلام محمد میرزامحمدی درباره چگونگی برپایی عزاداریهای محرم امسال
اقامه عزای حسینی با حفظ سلامت عزاداران
حجتالاسلاموالمسلمین محمد میرزامحمدی از سخنرانان و وعاظ برجسته کشور است که به بهانه ورود به ماه محرم و فرا رسیدن ایام عزاداری سالار شهیدان حضرت اباعبداللهالحسین علیهالسلام گفتوگویی با وی انجام دادیم.
***
* در باب ضرورت عزاداری سیدالشهدا علیهالسلام نکاتی را بیان بفرمایید.
بسمالله الرحمن الرحیم. با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما، امیدوارم خدای متعال امسال توفیق اقامه عزا بر سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله علیهالسلام را به همه ما با صحت و سلامت عنایت بفرماید. بر اساس آیات نورانی قرآن و روایات گهربار معصومین علیهمالسلام، به ما سفارش شده است ایامالله را بزرگ بداریم و به مردم آن را یادآوری کنیم. خدای متعال به حضرت موسی علی نبینا و آله و علیهالسلام که در آیه پنجم سوره مبارکه ابراهیم آمده است، دستور میدهد و میفرماید: «أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ الله»؛ قوم و امت خود را از ظلمات و تاریکیها خارج کن و ایامالله را به آنها یادآوری کن. لذا این قضیه یک دستور قرآنی است و بر اساس بیان اهل لغت و در بیان مفسرین عامه و خاصه میبینیم که معنای واژه ایامالله به گونهای است که عاشورا، محرم و عزاداری سیدالشهدا علیهالسلام یکی از بزرگترین مصادیق ایامالله است. پس یادآوری عاشورا، تکرار این فصل عزاداری، شرکت در محافل و مجالس مرتبط با سیدالشهدا علیهالسلام، همه مصداق این دستور قرآنی است و از اینکه خداوند متعال بر این یادآوری ایامالله اینقدر تاکید دارد و بر آن امر میکند، معلوم میشود که اصل این تذکر، یادآوری، تکرار و درگیر کردن مردم با این ایامالله، اثرات بسیار مهمی را دربردارد. در هر فصلی که ما بر سر سفره محافل و مجالس اهلبیت مینشینیم، گویا یک ثبتنام جدید و یک تجلی دوباره پروردگار عالم بر بندگان خودش از همین طریق دارد شکل میگیرد. نکته دیگری که از روایات استفاده میکنیم این است که حضرات معصومین علیهمالسلام یکی از مناسک عبادی و معنوی شیعیان را همین امر مهم بیان کردهاند. امام صادق علیهالسلام در روایتی میفرمایند: «رَحِمَالله شِیعَتَنَا- شِیعَتُنَا وَالله الْمُؤْمِنُونَ فَقَدْ وَالله شَرِکُونَا فِی الْمُصِیبَه بِطُولِ الْحُزْنِ وَ الْحَسْره». حضرت یکی از علائم شیعه را این میدانند که شیعیان ما در مصیبت ما و در مجالس و محافلی که مرتبط با ماست شرکت فعال دارند. در روایت دیگری فضیل بنیسار از امام صادق علیهالسلام نقل میکند که حضرت به ایشان فرمودند: تجلسون و تحدثون؟ آیا دور هم مینشینید و از ما اهلبیت سخن میگویید؟ عرض کرد: بله! یابن رسولالله. امام فرمودند: «إِنَّ تِلْکَ الْمَجَالِسَ أُحِبُّهَا»؛ من امام صادق این مجالس را دوست دارم. بعد دعا کردند: « فَرَحِمَالله مَنْ أَحْیَا أَمْرَنَا». یعنی شرکت در محافل و مجالس عزای اهلبیت عصمت و طهارت نهتنها علائم شیعیان اهلبیت است، بلکه مایه احیای امر و زنده نگهداشتن معارف اهلبیت عصمت و طهارت میشود. آن هم معارفی که امام رضا علیهالسلام فرمودند: «ان الناس لو علموا محاسن کلامنا لتبعونا»؛ اگر مردم این معارف ما اهلبیت و این زیباییهای کلام ما به آنها برسد، همه به اتفاق از ما تبعیت خواهند کرد. پس چرایی و ضرورت برگزاری عزای سیدالشهدا علیهالسلام با آیه 5 سوره ابراهیم و روایاتی که این را از مختصات شیعه و علائم محبین اهلبیت میداند کاملا واضح و روشن است.
* بعضی در ایام شیوع بیماری کرونا از جدایی عقل و دین صحبت میکنند، نظر شما درباره این حرف چیست؟
برخلاف تصور بعضی از کسانی که فکر میکنند دین با عقل یا دقیق بگویم به تعبیر شهید مطهری وحی با عقل تعارض دارد و ناسازگار است و تقابلی بین دین و علم بویژه علوم انسانی و علوم امروزی وجود دارد، باید بگویم چنین حرفی درست نیست. اولا این صحبتها مطلب جدیدی نیست و در دهههای 40 و 50 هم مطرح شده که مرحوم شهید مطهری آن زمان جوابهای بسیار خوبی به آن دادند و در این زمینه کتابهای خوبی هم نوشتند. ثانیا بین عقل و وحی هیچ تعارض و تناقضی وجود ندارد، چراکه وحی آمد تا عقل را شکوفا کند. امیرالمؤمنین علی علیهالسلام در یکی از سخنان گهربار خود که در خطبه اول نهجالبلاغه آمده است 5 دلیل برای فلسفه بعثت انبیا مطرح میکنند که یک مورد آن این است که انبیا آمدند تا «لیثیروا دفائن العقول» را احیا کنند، یعنی انبیای عظام با تعالیم وحیانی آمدند تا گنجینههایی نورانی به نام عقل را که در وجود همه قرار دارد شکوفا کنند و برانگیزانند. این بدین معناست که بدون مکتب وحی، عقل شکوفا نمیشود و انسان به آن استعداد درونی لایق و شایسته خودش بدون مکتب وحی نخواهد رسید. لذا هرگز تقابل و تعارض ندارند و بدون وحی و تعالیم نورانی انبیا عقل اصلا شکوفا نمیشود. آن عقلی که «اوّلُ ما خُلقَالله» است، این عقلی که به تعبیر امام رضا علیهالسلام «صَدیقُ کُلّ امرِی» است یعنی بهترین رفیق هر کس است، آن عقلی که انسان را به بهشت رهنمون میکند و «ما عبد بهالرحمن و اکستب بهالجنان» است. آن عقل در سایه تعالیم وحیانی انبیا باید شکوفا شود، لذا عقل و وحی با هم تعارض ندارد، عقل و ایمان تعارض ندارد. عقل بدون وحی میشود آنچه معاویه داشت که امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند: «تلک النکره و الشیطنه»؛ این عقل نیست، این حیلهگری و شیطنت است. لذا ممکن است بعضی از روی غرض و مرض یا دلیل دیگر چنین حرفی بزنند که درست نیست.
* در این ایام که ویروس کرونا شیوع دارد، بعضی از روی عناد یا دلایل دیگر به دنبال تعطیل کردن مجالس عزای سیدالشهدا علیهالسلام هستند. آیا باید به بهانه کرونا جلسات عزاداری را تعطیل کرد؟
ویروس کرونا که الان با آن مواجه هستیم یک بحران جدید نیست و در طول تاریخ، مردم و شیعیان و محبین اهلبیت علیهمالسلام با بحرانهای مختلف و مشابه و حتی بسیار بدتر از کرونا مواجه بودند؛ ماجرای طاعون، ماجرای وبا، ماجرای درگیریها با طاغوت، سلاطین و خلفا و ممانعت آنها نسبت به نشر معارف اهلبیت و برقراری مجالس اهلبیت علیهمالسلام که تا همین پهلوی ملعون اول و دوم هم ما رگهها و رد پاهایش را شاهد بودیم.
خب! حالا ما در این وضعیتی که در آن قرار داریم چکار کنیم که هم این رسالتی که اهلبیت علیهمالسلام و پروردگار عالم به عهده ما گذاشتهاند به عنوان شیعه و محبت اهلبیت علیهمالسلام روی زمین نماند و هم در راستا و چارچوب فرمایشات مقام معظم رهبری و سفارشها و توصیههای عزیزانی که در سازمانها و نهادهای بهداشتی و پزشکی زحمت میکشند و در این مدت برای سلامت و امنیت جامعه واقعا دغدغه جدی دارند، حرکت کنیم. شما دیدید، بر اساس آماری که جناب آقای دکتر نمکی، وزیر محترم بهداشت در هیأت دولت نزد رئیسجمهور دادند، سهم هیأتها، مساجد و مشاهد مشرفه در شیوع و ابتلا به ویروس کرونا 44/0 درصد بوده یعنی زیر نیم درصد اما سهم مسافرتها و حملونقلها ۲۷ درصد بوده است. خب! این یک سند افتخار است برای ما هیأتیها و مایه افتخار ما است که در بین همه مشاغل، همه سازمانها و گروهها، الحمدلله نیروهای ارزشی، مذهبی و هیأتی با رعایت همه اصول بهداشتی کار را به جایی رساندند که درصد ابتلا زیر نیم درصد بوده و این نکته بسیار مهمی است. انشاءالله برای محرم هم همین اتفاق خواهد افتاد، یعنی ما بچههای هیأتی، ما طلبهها، ما گریهکنان و عزاداران امام حسین علیهالسلام و همه کسانی که دغدغه جدی دارند برای اقامه امر اهلبیت علیهمالسلام اولویت همه همین خواهد بود؛ یعنی ما نمیآییم کاری بکنیم که دوستان نادان و دشمنان دانا از عزاداری ما، علیه امام ما و مکتب امام ما سوءاستفاده کنند لذا طوری عمل میکنیم که هم سلامت و امنیت مستمعین و شرکتکنندگان به خطر نیفتد و هم در چارچوب امتثال امر مقام معظم رهبری حرکت کرده باشیم و هم خدایی ناکرده باعث نشویم عزای امام حسین علیهالسلام در محرم کمرنگ و بیرونق برگزار شود. اینجا اما یک نکته مطرح است و من خواهشی که از عزیزان دارم و به زبانهای مختلف هم بیان کردم اینکه کمک کنند به عزای محرم و باعث نشوند این اقامه عزا تعطیل بشود. متاسفانه با بعضی کجسلیقگیهای شخصی، بعضی عزاداریها در شهرستانها تعطیل شده است، لذا نباید این اتفاق بیفتد؛ بیایند همکاری کنند و کمک کنند برای برپایی عزاداری سیدالشهدا علیهالسلام با رعایت تکریم عزاداران حسینی و هیأتهای عاشورایی.
بعضی اینگونه فکر میکنند که کسانی که عاشق امام حسین هستند خلاف عقل حرکت میکنند! نخیر، امام ما عقل بسیط جامعه بشری است. یعنی اگر قرار باشد کل عقول بشریت را در کفه ترازو بگذارند و عقل امام را در کفه دیگری بگذارند عقل امام سنگینی میکند بر عقول همه بشریت، چرا که امام عقل کل است لذا حتی سفرای امام هم همین خصوصیت را دارند. امیرالمؤمنین علی علیهالسلام میفرمایند: «سفیرک ترجمان عقلک». حضرت مسلم علیهالسلام به عنوان سفیر سیدالشهدا، زبان عقل حضرت در کوفه بود. لذا همه کسانی که در مدار سیدالشهدا علیهالسلام حرکت میکنند، عقلمدار و عقلمحور حرکت میکنند و این حرف کاملا اشتباه است که هیأتیها، عزیزان مداح و ستایشگر اهلبیت علیهمالسلام و روضهخوانها و شرکتکنندگان در عزای اباعبدالله علیهالسلام به قیمت لطمه زدن و ضربه زدن به جان و سلامت مردم دارند عزای اباعبدالله علیهالسلام را برگزار میکنند. هرگز چنین نیست و اتفاقا همانطور که بیان شد هیأتیها و عزاداران سیدالشهدا علیهالسلام نماد عقلانیت و عقلمحوری به تبع امامشان هستند. این یک طرف قضیه است، طرف دیگر قضیه نحوه برخورد و عملکرد ما در برابر این بحران و ابتلا به این ویروس است. ابتلای کرونا که عرض کردم ابتلای جدیدی نیست و مشابه آن و حتی بدتر از آن را در طول تاریخ بشریت داشتهایم. خب! اگر این ویروس منحوس همه دنیا و جوامع بشری را مبتلا کرده است و آرامش و سلامت و امنیت همه را مختل کرده است، ما فقط باید پیشگیری کنیم؟ یا از آن فرار کنیم؟ یا قرنطینه جامعه بشری را داشته باشیم؟
خب! خدای متعال و اولیای الهی در اینجا نسخه دادهاند و آن نسخه دعا و استغاثه به درگاه الهی و توسل به خاندان عصمت و طهارت است، یعنی نسخه رهایی از ابتلائات زمینی و آسمانی، دعا و توسل به حضرات معصومین علیهمالسلام است. حال اگر ما به بهانههای مختلف، این سفره عزا و توسل به اهلبیت علیهمالسلام را تعطیل کردیم، گمان نکنیم پیشگیری بسیار خوبی کردیم. نخیر، در واقع سلاحی که در برابر این دشمن بشریت میتواند مقاومت کند را ما خودمان از دست خودمان گرفتهایم و خود را مقابل دشمن خلع سلاح کردهایم لذا در ابتلائات به ما فرمودهاند دعا، توسل، بکا و استغاثه را رها نکنیم و راه خلاصی از این ابتلا، شرکت در محافل و مجالس اهلبیت علیهمالسلام و واسطه قرار دادن حضرات معصومین علیهمالسلام برای دفع و رفع این بلا است. به عبارت بهتر این جور باید گفت، ما امسال محرم را با ۲ بازو برگزار میکنیم، اولی با عزاداری بر سیدالشهدا علیهالسلام، توسل، دعا، استغاثه و واسطه قرار دادن اهلبیت علیهمالسلام نزد پروردگار عالم و دومی حرکت بر مدار سلامت، عافیت و امنیت برای همه مردم با رعایت اصول و شیوههای بهداشتی.
* درباره آداب محرم و عزاداری سیدالشهدا علیهالسلام نکاتی بیان بفرمایید.
به تعبیر همه فقهای شیعه، بزرگترین مستحب و افضل قربات، عزاداری بر سیدالشهدا علیهالسلام است، یعنی ما داریم وارد یک فصل بندگی و مناسک عبادی میشویم، اگر چه ماه عزای اباعبدالله علیهالسلام است ولی زیباترین و بالاترین مرتبه سلوک بندگی است، چون ما در برابر انسانی داریم عرض ادب میکنیم که بالاترین عبادت و بندگی را در برابر پروردگار عالم با ابتلای عاشورا عرضه کرد، لذا به حضرت خطاب میکنیم اباعبدالله و به تعبیر دیگر دستگاه بندگی و پرستش خدا مرهون و مدیون امام حسین است و اگر سیدالشهدا علیهالسلام نبود دستگاه بندگی خدا هیچ مشتریای نداشت، لذا ما فقط وارد فصل عزاداری و سینهزنی نمیشویم، داریم وارد یک فصلی میشویم که زیباترین آموزههای توبه، زیباترین آموزههای تعلیم و تربیت در محضر انسان کامل است و در مدرسه کربلا برای ما به صورت یک نمایشگاه فضیلت و زیبایی اخلاق خودش را نشان میدهد. بنابراین حتما باید مودبانه وارد این فصل عاشقی شویم. کتابهای خوبی در زمینه آداب محرم و عزاداری نوشته شده است و بنده هم در این باره چند توصیه خدمت شما عرض میکنم. متأسفانه در ماه محرم برخلاف ماه مبارک رمضان، افراد به خاطر اشتغالات تاسیس هیأتها و اقامه عزا، کمتر فرصت میکنند به مفاتیح مراجعه کنند و اعمالی که مختص ماه محرم است را انجام دهند، لذا لازم است عزیزان بیشتر به این بعد مناسکی ماه محرم علاوه بر عزاداری بپردازند. اول هر ماه قمری آدابی دارد، این آداب مشترک بین همه ماههاست؛ نماز اول ماه دارد، صدقه اول ماه دارد، دعا دارد. خود ورود به ماه محرم آداب خاصی دارد و همانطور که میدانید شروع سال قمری با محرم است. روزه 9 روز ابتدایی ماه محرم سفارش شده است و روز عاشورا را به خاطر اینکه بنیامیه این روز را به جهت کشتن امام حسین علیهالسلام مبارک دانستند، روزهاش مکروه شده و تا قبل از عاشورا روزه دهه اول ماه محرم مستحب بود. لذا اهلبیت علیهمالسلام، روزه روز عاشورا را اجازه ندادند و فرمودهاند امساک کنید ولی روزه نگیرید، لذا روزه 9 روز ابتدایی ماه محرم سفارش شده است و شیخ طوسی در کتاب تهذیب خود به استحباب آن فتوا داده است. مخصوصا درباره روزه روز اول ماه محرم بسیار تاکید شده است که در بیان امام رضا علیهالسلام در روایت ریان بنشبیب است که امام رضا علیهالسلام به ایشان در روز اول محرم فرمودند: این روزی است که دعای زکریا مستجاب شده است. و بعد حضرت رضا خطاب به ایشان فرمودند امروز روزهای یا نه؟ «أ صائم أنت»که اشاره به تاکید حضرت بر روزه اول ماه محرم دارد، لذا عزیزان سعی کنند روز اول محرم حتما روزه بگیرند. دعایی پیغمبر اکرم صلیاللهعلیه وآله در روز اول محرم که روز اول سال قمری است میخوانند که امام رضا علیهالسلام فرمود، پیامبر این دعا را ۳ مرتبه میخواندند.
مرحوم شیخ عباس قمی در مفاتیح در ورودیه محرم این دعا را نقل میکند. خوردن مقداری تربت سیدالشهدا علیهالسلام در اول ماه جزء مستحبات است. سفارش دیگر من به عزیزان این است هر روز محرم، حداقل یک جزء قرآن بخوانند و ثواب آن را به اباعبدالله علیهالسلام هدیه کنند چون امام شریکالقرآن است و بهترین هدیه به امام کلام پروردگار عالم است که اصلا قابل مقایسه با کلام بشری نیست. نماز هدیه به حضرت امام حسین علیهالسلام را فراموش نکنند. توصیه بعدی که بسیار مهم است دستگیری از مومنین و مومنات است؛ این مواسات و کمک مومنانه که در ایام کرونا یکی از افتخارات بچههیاتیها، طلبهها و نیروهای ارزشی و حزباللهی و مسجدی بود که به بیماران کرونایی در بیمارستانها و به افراد بیبضاعت خدمت و کمکرسانی کردند، باید در محرم به توان مضاعفی برسد و چند برابر شود و انشاءالله همین طور خواهد بود. توبه اول ماه سفارش بعضی از اهل معرفت است که انسان اگر حقالله دارد، توبه کند و برطرف نماید و اگر حقالناس به گردنش است، کسب حلالیت کند و آن را برطرف نماید. توصیه مهم بعدی به زیارت پدر و مادر رفتن و بوسیدن دست و پای پدر و مادر است و شکر کردن بر اینکه ما حلالزاده به دنیا آمدیم و اگر پدر یا مادر یا هر ۲ از دنیا رفتهاند به سر قبرشان برود و از آنها بخواهد از برزخ دعاگویش باشند. توصیه بعدی من این است که همراه خود، دستمال اشک داشته باشد که مادرها و خانمها ایجاد این رسالت را به عهده بگیرند و دستمال مشکی جیبی به عنوان دستمال اشک تهیه بکنند که تمام اشکی که در ماه محرم و صفر از چشمان محبین و شیعیان جاری میشود را در این دستمال اشک جمع کنند و انشاءالله توشه و ذخیرهای باشد برای قبر و برزخ که آیتاللهالعظمی مرعشینجفی وصیت کردند دستمال اشکش را در قبر ایشان دفن کنند. به همراه داشتن تربت سیدالشهدا علیهالسلام در قالب تسبیح تربت یا مهر نماز، و سعی کنیم همه نمازها را با تربت حضرت اباعبدالله علیهالسلام بخوانیم. هر روز زیارت عاشورا با صد سلام و صد لعن ترک نشود، حتما اول محرم عزیزانی که توانایی دارند و مخصوصا هیأتهای بزرگ جهت سلامتی و تعجیل فرج امام زمان سلاماللهعلیه و دفع این بلیه «قربانی» کنند. انشاءالله با این آمادگی و با این مقدمات و سلوک معنوی بتوانیم وارد فصل عزای سیدالشهدا علیهالسلام شویم و امیدوارم محرم امسال به مراتب بهتر از سالهای گذشته نوکری و اقامه عزای سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله علیهالسلام را به احسن وجه داشته باشیم و در قالب رعایت این اصول و شیوهنامههای بهداشتی بهترین عزاداری را به عنوان بهترین مدل و الگو برای همه جوامع بشری و اسلامی انجام دهیم و ارائه کنیم.
ارسال به دوستان
آثار و تبعات شکست آمریکا در تصویب قطعنامه ضدایرانی
دکتر منوچهر محمدی: شکست عجیب و مفتضحانه آمریکا در تصویب قطعنامه ضدایرانی آثار و تبعات سیاسی، حقوقی، امنیتی و فرهنگی فوقالعادهای در بر دارد که بتدریج اثرات خود را بر افول اقتدار و موجودیت ایالات متحده آمریکا بویژه در رابطه این دولت با دیگر بازیگران صحنه روابط بینالملل نشان خواهد داد.
1- نخستین و مهمترین اثر این شکست تفرقه و تشتت میان آمریکا و متحدان غربی آن است، چرا که برای نخستینبار انگلیس، فرانسه و آلمان با رای ممتنع به این قطعنامه ضدایرانی، جدایی خود را از دولت ایالات متحده آمریکا علنی کردند و برای نخستینبار بعد از جنگ دوم جهانی که آمریکا را تکیهگاه قدرتمندی برای خود میدانستند به آن دولت پشت کرده و رسما نشان دادند نهتنها آمریکا دیگر نمیتواند تکیهگاه قدرتمندی برای آنها باشد، بلکه با توجه به آینده تیره و تاری که در انتظار آمریکای در حال فروپاشی است نمیخواهند آنها را هم با خود غرق کند و لذا عاقلانه مسیر خود را از این امپراتوری جدا میکنند.
2- دولت ترامپ که با مشکلات عظیمی در داخل از نظر سیاسی، اجتماعی و همچنین ناکارآمدی در برخورد با ویروس کرونا مواجه بوده و نتوانسته است دستاوردی در سیاست داخلی برای خود کسب کند و امیدوار بود در صحنه سیاست خارجی برای خود پیروزی یا دستاوردی بتراشد، با این شکست مفتضحانه و غیرقابل پیشبینی نظام سیاسی آمریکا را همچنان در باتلاق خودساخته فروپاشی بیشتر فرو برده و ناتوانی و ضعف فزاینده آن را هر چه بیشتر برملا میکند.
3- البته نباید تصور کرد دولت آمریکا با این شکست مفتضحانه مایوس شده و از سیاستهای ضدایرانی خود دست برخواهد داشت، بلکه تا لحظه سقوط و فروپاشی همچنان به توطئههای خود ادامه خواهد داد، هر چند امید چندانی هم به موفقیت آنها نداشته باشد؛ الغریق یتشبث بکل حشیش.
4- با رای ممتنعی که دولتهای در حال توسعه عضو غیررسمی شورای امنیت (جز دومینیکن!) دادند، نشان دادند نهتنها دولت آمریکا نفوذ خود را بر این دولتها از دست داده است، بلکه این دولتها با پی بردن به ضعف و ناتوانی آمریکا دیگر ترس و دلهرهای از عکسالعمل این ابرقدرت به جا مانده از جنگ سرد ندارند و در واقع به قدرت پوشالی آن پی بردهاند و همانطور که حضرت امام خمینی 40 سال قبل عنوان فرموده بودند آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند، این دولتها هم بعد از این مدت به این باور رسیدهاند.
5- این ماجرا به اثبات رساند که شورای امنیت سازمان ملل دیگر برای دولت آمریکا ابزار مناسب و مفیدی برای پیشبرد اهداف مستکبرانه و زورمدارانهاش نیست و آمریکا دیگر نمیتواند خواستههای سلطهجویانه خود را همچون گذشته به جامعه جهانی تحمیل کند و جهان بینالملل منشور ملل متحد و نظام جهانی جدیدی را میطلبد. همانطور که به دنبال جنگ دوم جهانی جامعه ملل جای خود را به سازمان ملل داد.
6- دولتهای جمهوری خلق چین و فدراتیو روسیه با مخالفت خود با این قطعنامه ضدایرانی عملا شکلگیری نظام آسیایی از 3 قدرت بزرگ آسیایی را علنی کردند و به جامعه جهانی شکلگیری نظام جدیدی را در تقابل با نظام سلطهگرانه غربمحور به رهبری آمریکا اعلام و قدرت خود را در این صحنه دیپلماتیک آشکار کردند.
7- از آنجا که بقای رژیم صهیونیستی به قدرت و نفوذ ایالات متحده آمریکا وابسته است و سیاست ضدایرانی آمریکا به طور عمده در جهت تامین امنیت و جلب رضایت این رژیم تنظیم میشود، با بروز این شکست برای آمریکا، شکستی هم برای رژیم اسرائیل خواهد بود و بلاتردید با افول ایالات متحده آمریکا، رژیم صهیونیستی نیز امید خود را از دست داده و همانطور که رهبر معظم انقلاب پیشبینی کردهاند، دیر یا زود از صحنه روزگار محو خواهد شد.
8- بدیهی است این شکست آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل شکننده بودن قدرت آمریکا را هر چه بیشتر نمایان کرد و نهتنها موجب کاهش نفوذ آمریکا شد، بلکه موجب انزوای قطعی این دولت در جهان خواهد شد.
9- نکته مهم و قابل بیان اینکه غربگرایان و زودباوران ایرانی نباید این شکست آمریکا را به عنوان پیروزی برای برجام نافرجام تلقی کنند و آن را دستاوردی از برجام نافرجام برای ملت ایران فاکتور کنند، چرا که مهمترین هدف برجام برداشتن تحریمها بود که نهتنها تحریمی برداشته نشد، بلکه بر شدت آنها هم افزوده شد و اروپاییها هم که معتقد به حفظ برجام هستند، همچنان به زیادهخواهیهای خود درباره توسعه برجام به مسائل موشکی، منطقهای و حقوق بشر اصرار دارند. آنها اگر چه از نظر راهبردی با آمریکا اختلاف نظر دارند ولی از نظر اهداف و تقابل خود با جمهوری اسلامی همچنان بر تضعیف، استحاله و براندازی این نظام با آمریکا مشترکند.
10- سیاست خارجی جمهوری اسلامی در چنین شرایطی باید به قطع کامل امید از آمریکا و اروپا استوار باشد، بلکه باید طلبکارانه با آنها برخورد کرده و با قرار دادن آنها در گوشه رینگ، حقوق از دست رفته خود را در دوران سلطه کشورهای سلطهگر طلب کند، بویژه که با هماهنگی هر چه بیشتر با چین و روسیه جهت افزایش قدرت ضربه زدن بر دولتهای مستکبر غربی، برای استیفای حقوق خود تلاش کند و به یقین میتوان پیشبینی کرد فروپاشی آمریکا امری قطعی است و شکلگیری نظام مثلث آسیایی هم تحققیافتنی است.
ارسال به دوستان
ماراتن آزمون سراسری 99 با حاشیه فراوان و تحت تأثیر پروتکلهای بهداشتی آغاز شد
تست کرونای کنکور
کنکور سراسری سال 99 پس از کشوقوسهای فراوان بالاخره دیروز با رقابت داوطلبان گروه هنر آغاز شد. به گزارش «وطن امروز»، کنکور سراسری با رعایت کامل پروتکلهای بهداشتی و حفظ فاصلهگذاری اجتماعی بین 113 هزار و 732 نفر شروع شد که البته با حاشیههایی نیز همراه بود. معاون وزیر بهداشت یک روز قبل از برگزاری کنکور سراسری اعلام کرد برگزاری کنکور با پروتکلهای سختگیرانه به وزارت علوم ابلاغ و تاکید شده است حدود 7 هزار نفر از کادر پزشکی برای نظارت بر اجرای پروتکلها بهداشتی همکاری لازم را به عمل آورند. ضرورت توجه به سلامت جامعه در برگزاری کنکور تا جایی است که کنکور امسال به جای 2 روز در 4 روز برگزار میشود. دیروز نخستین رقابت بین داوطلبان ورود به دانشگاهها در گروه آزمایشی هنر بین 113 هزار و 732 نفر برگزار شد و امروز پنجشنبه نیز داوطلبان گروه آزمایشی علوم ریاضی و انسانی با تعداد 155 هزار نفر در گروه ریاضی و 355 هزار و 580 نفر در گروه انسانی و روز جمعه 31 مرداد داوطلبان گروه تجربی به تعداد 594 هزار و 259 نفر و همچنین شنبه اول شهریور داوطلبان گروه زبان به تعداد 174 هزار و 412 نفر رقابت میکنند. امسال تعداد حوزههای برگزاری آزمون افزایش یافته است؛ سال گذشته 518 حوزه امتحانی اصلی در کشور وجود داشت که امسال در 392 شهر 773 حوزه امتحانی اصلی برگزاری آزمون را خواهیم داشت و کنکور در مکانهای بزرگ از جمله مصلاها برگزار میشود. قرار است نتایج اولیه کنکور کارشناسی هفته اول مهر اعلام شود. رقابت نخستین گروه داوطلبان ورود به دانشگاهها امسال در حالی شروع شد که ماجرای لو رفتن سوالات همه را شگفتزده کرد. در این باره سخنگوی سازمان سنجش آموزش کشور با اشاره به وضعیت داوطلب کرونایی که دیروز با گوشی خود از سوالات کنکور هنر عکس گرفته و آن را در شبکههای اجتماعی منتشر کرده بود، اظهار کرد: بعد از پایان آزمون دروس عمومی، یک داوطلب کرونایی در بیمارستان طالقانی تهران با سوءاستفاده از احساسات عوامل اجرایی و بیماران کرونایی، موبایل به سر جلسه برد، از سوالات عکس گرفت و به شبکههای اجتماعی ارسال کرد. فاطمه زرینآمیزی ادامه داد: این اقدام پس از پایان کنکور عمومی رخ داد و فرد متخلف دستگیر و تحویل مراجع قضایی شد و با توجه به اظهارات وی، فرد قصد تقلب نداشت و هدفش بیشتر موضوع القای لو رفتن سوالات کنکور با توجه به وضعیت موجود بود. سخنگوی سازمان سنجش آموزش کشور درباره مجازات در نظر گرفته شده برای این فرد تاکید کرد: با توجه به بند «ز» قانون رسیدگی به تخلفات جرایم آزمونهای سراسری که مصوب مجلس شورای اسلامی است، همچنین با توجه به مجازات تعیین شده در این قانون، این فرد به محاکم دادگستری معرفی شد و مجازات پیشبینیشده در قانون شامل جزای نقدی از ۱۰ میلیون ریال تا یک میلیارد ریال یا حبس از یک ماه تا 5 سال یا هر 2 مجازات در این زمینه اجرا میشود. وی بیان کرد: سازمان سنجش آموزش کشور برای اینگونه افراد متخلف تقاضای اشد مجازات را خواهد داشت. زرینآمیزی در واکنش به تغییر چهره برخی افراد برای شرکت در کنکور سراسری به جای داوطلبان گفت: این موضوع توسط پلیس فتا در حال پیگیری است. همچنین دکتر خدایی (رئیس سازمان سنجش آموزش کشور) اعلام کردند برخی از این افراد توسط پلیس شناسایی شدند و برخی دیگر نیز در حال شناسایی هستند؛ اینها همه کلاهبرداری است که پلیس آن را پیگیری خواهد کرد. به گفته وی، سازمان سنجش برای اینگونه افراد متخلف تقاضای اشد مجازات را خواهد داشت.
* جریمه متقلبان کنکور چیست؟
اگرچه پیشبینی میشد در برگزاری کنکور 99 تقلبهایی رخ دهد یا داوطلبی فرد دیگری را به جای خود به کنکور بفرستد اما علی خاکیصدیق، معاون آموزشی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری قبل از برگزاری روز نخست برگزاری کنکور سراسری سال 99 به صراحت اعلام کرد طبق قوانین جاری، محرومیت از آزمون حداقل به مدت ۵ سال و معرفی به محاکم دادگستری برای متخلفان احتمالی پیشبینی شده است. همچنین روز سهشنبه مطالبی ابهامآمیز از تلاش برخی افراد برای جعل هویت در کنکور سراسری در فضای مجازی منتشر شد.
* برگزاری کنکور با رعایت کامل پروتکلهای بهداشتی
شیوع گسترده ویروس کرونا برگزاری کنکور سال 99 را متفاوت کرد و تاریخ برگزاری آن چندین بار به تعویق افتاد اما بالاخره برگزار شد. در همین ارتباط وزیر علوم با تاکید بر اینکه پروتکلهای بهداشتی کنکور با کیفیت بالا اجرایی شده و میشود و خانوادهها نگران نباشند، گفت: منتظر دیدار داوطلبان در دانشگاهها هستیم. دکتر منصور غلامی ضمن بیان این مطلب، به علت تغییر رویکرد وزارت بهداشت در برگزاری کنکور در تاریخ مقرر اشاره کرد و گفت: موضوع این بود که وزارت بهداشت در یک جلسهای اعلام کرد اگر فاصله صندلی داوطلبان را تا 2 متر تعیین کنید، وضعیت بهتر خواهد بود اما سازمان سنجش آموزش کشور اعلام کرد با توجه به برنامهریزیهای انجام شده، افزایش فاصله صندلی داوطلبان تا 2 متر امکانپذیر نیست. وی در ادامه تصریح کرد: سازمان سنجش آموزش کشور از وزارت بهداشت درخواست کرد برای افزایش فاصله صندلی داوطلبان تا 2 متر باید زمان کافی در اختیار داشته باشد. در پاسخ به این درخواست وزارت بهداشت نیز پذیرفت وقت کافی به این سازمان برای رعایت این مورد داده خواهد شد. وزیر علوم همچنین اضافه کرد: در نهایت ستاد ملی مقابله با کرونا اعلام کرد ما زمان برگزاری کنکور را تصویب کردیم و امکان تغییر وجود ندارد و باید در این زمان هر اندازه که میتوانید پروتکلهای بهداشتی را اجرا کنید. دکتر غلامی تاکید کرد: ما اعلام کردیم میتوانیم فاصله صندلی داوطلبان کنکور را یک متر و ۸۰ سانتیمتر تعیین کنیم و این برنامه را نیز اجرایی کردیم. در واقع فاصله صندلیها در آزمون قبلی یک متر و ۶۰ سانتیمتر تعیین شد. وزیر علوم با تاکید بر اینکه تدابیر اندیشیده شده برای برگزاری کنکور ۹۹ بسیار بالا و باکیفیت است، گفت: همه خانوادهها و داوطلبان کنکور ۹۹ مطمئن باشند همه محیطهای برگزاری آزمون سالم است و ما منتظر دیدار آنها در دانشگاهها هستیم.
ارسال به دوستان
سخنگوی وزارت بهداشت ازکاهش 25 تا 30 درصدی بستریهای کرونا خبر داد
نتایج مثبت پیشگیری مردم
آمار بستری بیماران کرونایی در پی توجه مردم به رعایت اصول بهداشتی و فاصلهگذاریهای اجتماعی کم شده است. به گزاش «وطن امروز»، علاوه بر کاهش میزان بستریهای بیماران کرونایی، آمار مرگومیر ناشی از این بیماری نیز در کشور به نسبت ماه گذشته کم شده است. کارشناسان بهداشتی و درمانی کاهش آمار جانباختگان و بستریشدگان کرونایی را نتیجه رعایت دستورالعملهای بهداشتی و پروتکلهای اعلام شده توسط مردم عنوان میکنند و معتقدند اگر توجه به اصول بهداشتی و خودمراقبتیها بیش از پیش باشد، قطع زنجیره این ویروس خطرناک براحتی میسر است. دیروز سخنگوی وزارت بهداشت گفت: در حال حاضر نسبتا روند نزولی باثبات و آهستهای را طی میکنیم و بستریها 25 تا 30 درصد کاهش داشته است. وقتی میزان بستری کاهش مییابد، یک نویدی برای ما است، چرا که در ۲ هفته آینده، آمار فوتیهایمان هم سیر کاهشی خواهد داشت. سیما ساداتلاری در نشست خبری تصریح کرد: هنوز هیچ واکسنی برای درمان کرونا مورد تایید سازمان بهداشت جهانی نیست. البته نباید ناامید باشیم اما ممکن است مانند بسیاری از بیماریها از جمله ایدز، هیچ واکسنی هم برایش پیدا نشود. وی در پاسخ به سوالی درباره وضعیت شیوع کرونا در کشور یادآور شد: تقریبا در موج دوم کرونا هستیم. بسیاری از استانها موج دوم را تجربه میکنند. برخی استانهایمان موج دوم را شدیدتر تجربه کردند، برخی استانها خیلی ملایم موج دوم را رد کردند. لاری در پاسخ به سوالی درباره برگزاری مراسم در فضاهای سربسته در محرم گفت: به هر حال زمانی که یک بحران پیش میآید، ممکن است خیلی فرصت هماهنگی نباشد و تناقضاتی در بخشهای مختلف ایجاد شود. محرم برای ما بسیار مهم است. بسیاری از هیأتها و مداحان اعلام کردند تغییراتی متناسب با شرایط در برگزاری مراسم دادهاند. حتی مخارج مراسمشان را صرف امور خیریه کردهاند. همچنین بحث نذر ماسک مطرح و اقدامات خوبی انجام شد. البته فصلالخطاب ما همانطور که مقام معظم رهبری هم فرمودند، دستورالعملی است که ستاد ملی کرونا تصویب کرده و وزارت کشور آن را ابلاغ کرده است. متن دستورالعمل واضح است. در ستاد ملی کرونا هم تأکید شده عزاداری در فضای سربسته ممنوع است و بهتر است نذورات در قالب جیرههای خشک باشد. وی همچنین درباره نحوه مجازات افرادی که پروتکلهای بهداشتی را در محرم رعایت نمیکنند، اظهار کرد: جلساتی با سازمان تبلیغات اسلامی برگزار شد که متعهد به رعایت پروتکلها شدند و وزارت کشور پروتکلها را ابلاغ کرده و وزارت بهداشت ناظر بر رعایت پروتکلهاست. وزیر بهداشت اعلام کرد سلامت مردم شوخیبردار نیست. کادر بهداشتی و درمانی واقعا فشار وحشتناکی را تحمل کردند، خیلی از آنها مبتلا شدند و خیلی از آنها را از دست دادهایم. برخی کادر بهداشتی و درمانی در مکانهای دیگری ساکن شدند و همراه خانوادههایشان نمیروند. کادر بهداشت و درمان خستهاند و در عین حال نگران مردم و نگران پاییز هستند. کادر درمانی نیاز به تجدیدقوا دارند. اصلا از این موضوع کوتاه نمیآییم. از نظر شرعی و انسانی هم درست نیست که عزاداری که جنبه عقلانیت و معنویت دارد، منتهی به این شود که سلامت مردم را تهدید کند. این شور باید با شعور همراه باشد و قطعا نظارت زیادی روی این موضوع داریم.
* شمار قربانیان کرونا در کشور از ۲۰ هزار نفر گذشت
سخنگوی وزارت بهداشت دیروز آخرین موارد ابتلا و فوتی ناشی از کرونا در کشور را اعلام کرد و گفت: طی ۲۴ ساعت گذشته، ۱۵۳ بیمار «کووید-۱۹» جان خود را از دست دادند و به این ترتیب مجموع جان باختگان این بیماری به ۲۰ هزار و ۱۲۵ نفر رسید. سیما ساداتلاری گفت: بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۲ هزار و ۴۴۴ بیمار جدید مبتلا به «کووید-۱۹» در کشور شناسایی شدند که یکهزار و ۱۳۲ نفر از آنها بستری شدند. وی گفت: مجموع بیماران «کووید-۱۹» در کشور به ۳۵۰ هزار و ۲۷۹ نفر رسید. لاری ادامه داد: متاسفانه در طول ۲۴ ساعت گذشته، ۱۵۳ بیمار «کووید-۱۹» جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری به ۲۰ هزار و ۱۲۵ نفر رسید. وی گفت: خوشبختانه تاکنون ۳۰۲ هزار و ۵۲۸ نفر از بیماران، بهبود یافته یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند. بنا بر اعلام سخنگوی وزارت بهداشت، ۳۸۶۸ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-۱۹» در وضعیت شدید این بیماری تحت مراقبت قرار دارند.
ارسال به دوستان
«وطنامروز» ادعای روحانی درباره دست دراز نکردن دولت در برابر بانک مرکزی را بررسی کرد
دست پاستور در جیب میرداماد
* طبق آمار بانک مرکزی تا خردادماه سال جاری دولت 97 هزار میلیارد تومان به بانک مرکزی بدهی دارد؛ این رقم در آغاز به کار دولت روحانی 9/18 هزار میلیارد تومان بود
محمد نجارصادقی*: طبق گزارش پولی بانک مرکزی که مردادماه سال جاری منتشر شد، میزان بدهی دولت به بانک مرکزی 7/969 هزار میلیارد ریال برآورد شده است. این در حالی است که در شروع دولت تدبیر و امید (سال92) بدهی دولت به بانک مرکزی 189 هزار میلیارد ریال بود. این یعنی بدهی دولت به بانک مرکزی طی 7 سال رشد 412 درصدی داشته است. در این شرایط حسن روحانی اعلام کرده دولت هیچگاه دست خود را در برابر بانک مرکزی دراز نکرده است(!) اما دم خروس عدم دست درازی دولت در برابر بانک مرکزی در آمارهای اقتصادی رسمی خود بانک مرکزی بیرون زده است. به گزارش «وطن امروز»، رئیسجمهور دیروز گفت: در 7 سال گذشته دست خود را به سمت بانک مرکزی دراز نکرده و به دنبال پول پرفشار نرفتیم. لذا در این شرایط یا باید اوراق منتشر کنیم یا سهام و نفت بفروشیم که هر 3 کار را انجام میدهیم. حسن روحانی با بیان اینکه دغدغه اصلی دولت در شرایط کنونی ثبات و آرامش اقتصادی در کشور است، اظهار داشت: به دنبال آن هستیم مردم نسبت به آینده خود نگرانی نداشته باشند، از طرف دیگر در سال جهش تولید به دنبال ایجاد شتاب در بخش تولید هستیم. روحانی با اشاره به اینکه دولت برای مشکلات بودجه طراحیهایی انجام داده است، اظهار داشت: اگر بخواهیم به جای نفت فقط مالیات قرار دهیم، این کار برای مردم در شرایط کنونی سختی ایجاد میکند، اگر هم دولت بخواهد از بانک مرکزی استقراض کند، همچنان که دولت قبل ۵۰ هزار میلیارد تومان از بانک مرکزی استقراض کرده بود، با توجه به تبعات آن هیچگاه در 7 سال گذشته دست خود را به سمت بانک مرکزی دراز نکرده و به دنبال پول پرفشار نرفتیم. لذا در این شرایط یا باید اوراق منتشر کنیم یا سهام و نفت بفروشیم که هر 3 کار را انجام میدهیم.
* بدهی به بانکها به جای بدهی به بانک مرکزی
همانطور که اشاره شد اساسا اصل بدهی دولت به بانک مرکزی 97 هزار میلیارد تومان است و ردپای دست درازی دولت به بانک مرکزی طی این 7 سال مشهود است و مشخص نیست حسن روحانی از روی چه آمار و اطلاعاتی ادعای دست دراز نکردن دولت به سوی بانک مرکزی را مطرح میکند. از سوی دیگر دولت طی سالهای اخیر غیر از بدهی مستقیمی که به بانک مرکزی داشته و به آن اشاره شد، از بانکهای عامل نیز قرض گرفته است. در این موارد به طور مشخص دولت سراغ بانکهای دولتی میرفت. به همین دلیل بانکها هم برای جبران قرضی که به دولت دادهاند، از بانک مرکزی اضافه برداشت میکردند. اینکه چقدر از بدهی دولت به بانکها در این قالب شکل گرفته است، مشخص نیست اما اگر این رابطه و حالت را در نظر بگیریم، در واقع دولت در سالهای 92 تا 97 به طور غیرمستقیم از بانک مرکزی استقراض کرده است و تسویه بخشی از بدهی دولت به بانکها به روش تهاتر را که موجب انتقال بخشی از بدهی بانکها به بانک مرکزی به حساب بدهی دولت به بانک مرکزی شده است، نباید از حساب بدهی دولت به بانک مرکزی حذف کرد. آنچه مشهود است دولت 34 هزار میلیارد تومان از بدهی خود به بانکها را با بدهی بانکها به بانک مرکزی تهاتر کرد. همچنین سال 98 هم حدود 3 هزار میلیارد تومان از بدهی بانکها به بانک مرکزی با بدهی دولت به بانکها تهاتر شده است. با این اقدام 37 هزار میلیارد تومان از بدهی بانکها به بانک مرکزی به حساب بدهی دولت به بانک مرکزی منظور شده است.
* برداشت از صندوق توسعه مساوی قرض از بانک مرکزی
از سوی دیگر رئیسکل بانک مرکزی معتقد است برداشت از صندوق توسعه همان استقراض از بانک مرکزی است. دولت میتواند تا سقف 45 هزار میلیارد تومان در سال جاری از این صندوق برداشت کند. عبدالناصر همتی در این باره گفت: «خرید بخشی از منابع ارزی صندوق توسعه ملی جهت تأمین کسری بودجه توسط بانک مرکزی (آنچنان که در بودجه سال ۹۸ تکلیف شد) در شرایط تحریمی، تأمین کسری بودجه از محل پایه پولی است. این روش در کوتاهمدت، همانند استقراض از بانک مرکزی خواهد بود. لذا بانک مرکزی به حکم وظیفه، نظر کارشناسی خود را درباره آثار احتمالی ناخوشایند این روش تامین بودجه، گزارش کرده بود». همتی با اشاره به تاثیر ناخوشایند استقراض دولت از بانک مرکزی برای تامین کسری بودجه، صراحتا دولت را مقصر اصلی تورم کنونی و بانک مرکزی را به واسطه نداشتن استقلال از دولت، بیتقصیر معرفی میکند. رئیسکل بانک مرکزی همچنین با اشاره به روش جدید تامین کسری بودجه سال جاری دولت نوشت: «روشهایی که امسال دولت محترم برای تامین کسری بودجه از طریق فروش سهام دولتی و نیز انتشار اوراق بدهی به کار گرفته است، در شرایط تداوم فشار حداکثری، روشهای مناسبی برای تامین منابع لازم از نقدینگی موجود در جامعه و بدون فشار به پایه پولی است و در صورت تداوم، کمک خوبی به بانک مرکزی در نیل به هدف مهار تورم خواهد بود». اشاره همتی به انتشار اوراق قرضه دولتی برای تامین کسری بودجه سال جاری دولت و ابراز امیدواری وی برای تداوم آن، بیشتر ناظر بر برنامه بانک مرکزی برای اجرای عملیات بازار باز دارد. در واقع همتی چنانچه پیش از این هم در صحن علنی مجلس گفته بود، نگران تامین نشدن کسری بودجه سال جاری و ناچار شدن دولت به استقراض از بانک مرکزی است.
* تقلا برای سلف
حسن روحانی اما در پایان دلیل تقلای خود درباره پاک دانستن دامن دولتش از استقراض از بانک مرکزی را مطرح میکند. وی با اشاره به برنامه و طراحی دولت برای فروش نفت تصریح کرد: این موضوع را در جلسه سران 3 قوه مورد بحث قرار دادیم و دولت کاملا آماده است آن را اجرا کند و آن را صددرصد به نفع مردم میدانیم و بهترین راه تامین مالی است، ضمن اینکه در شرایطی که آمریکا دنبال آن است نفت را نفروشیم، این کار تودهنی به آمریکا هم است. رئیسجمهور گفت: اگر سران 2 قوه دیگر از آن حمایت کنند، آن را عملیاتی میکنیم، چرا که دولت هفتهها روی تدوین آن زحمت کشیده است و از افتخارات طرح اقتصادی این دولت به شمار میرود ولی برای اجرایی شدن آن نیاز داریم رؤسای 2 قوه دیگر به طور کامل با آن موافق باشند، اگر هم موافقت نکردند، به دنبال طرحهای دیگر خواهیم رفت و مسیر را ادامه میدهیم. روحانی خطاب به ملت ایران با بیان اینکه دولت طرحهای متعددی را برای کاهش مشکلات مردم در دست دارد، گفت: دولت مرتبا به دنبال ایجاد مسیرهایی برای گشایش جدید در رفع مشکلات مردم است.
بر اساس این گزارش، در روزهای اخیر همزمان با گمانهزنیها از مخالفت رؤسای قوای مقننه و قضائیه با طرح اوراق سلف نفتی، حسن روحانی به دنبال هر دستاویزی است که این طرح را مناسب نشان دهد. در این بین برخی کارشناسان بازار سرمایه حتی اختلافات وزارت اقتصاد و وزارت نفت را که منجر به ریزش شاخص کل بورس شد، یک اختلاف صوری برای آماده کردن نقدینگی طرح جدید دولت یعنی اوراق سلف نفتی میدانند.
* روزنامهنگاراقتصادی
ارسال به دوستان
چگونه وزارت ورزش با برکناری کیروش باعث خلق تراژدی مارک ویلموتس شد
گناه اصلی
مهدی طاهرخانی: وزیر ورزش گناه اصلی را مرتکب شد و مهدی تاج همگناه او شد. اعداد سرسامآور است با تبدیل یورو به ریال و قطار کردن صفرها کنار یکدیگر. اما آنچه تا امروز درباره بدهی فدراسیون فوتبال ایران به ویلموتس بلژیکی عنوان شده تنها قسمتی از یک واقعیت تلخ است. چند روز قبل حکم فیفا آمد و فدراسیون ما موظف شد در بازه زمانی تعیین شده مبلغ 6 میلیون و 137 هزار و 500 یورو به مارک ویلموتس بپردازد. این را بگذارید کنار مبلغ 2 میلیون یورویی که پیشتر به عنوان حقوق به این بلژیکی پرداخت کردیم و خبر بد اینکه حکم دستیاران ویلموتس هم بزودی صادر میشود و به احتمال بسیار زیاد حدود 2 میلیون یورو دیگر هم باید به آنها بدهیم. مبلغ تقریبیاش میشود 10 میلیون یورو. حالا این عدد را به قیمت روز یورو که 26 هزار تومان است ضرب کنید و مصیبتبارتر اینکه اگر چندی بعد یورو 30 هزار تومان شد به صورت خودکار این مبلغ بالاتر هم میرود. واکنش مردم عادی، نخبگان بخشهای مختلف، دوستان و حتی منتقدان فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش تقریبا مشابه بود. سوال مهم این است که چه کسانی موجب خلق بزرگترین جریمه تاریخ ورزش ایران شدند؟ پرسش دیگر این است که چه برخوردی باید از سوی نهادهای قضایی و امنیتی صورت بپذیرد تا دیگر شاهد چنین فجایعی نباشیم.
اما از ابتدا شروع کنیم. چه شد که به مارک ویلموتس رسیدیم؟ قبل از آن باید پرسید چرا کارلوس کیروش که 8 سال سکان هدایت تیمملی فوتبال ایران را در دست داشت برکنار شد؟ وزارت ورزش که حالا خودش را از ماجرای ویلموتس کاملا کنار کشیده و همه تقصیرها را تمام و کمال متوجه فدراسیون فوتبال و مهدی تاج میکند، چگونه میخواهد بگوید هیچ نقشی در برکنار کردن کیروش ندارد؟
تاج مقصر اصلی در بستن قرارداد با ویلموتس است اما کدام نهاد از بالا، دستور قاطعانه به رئیس فدراسیون فوتبال داد که به هیچ قیمتی نباید قرارداد کیروش تمدید شود؟ مربیای که نتوانست ما را قهرمان جام ملتهای آسیا کند اما با او ۲ صعود به جامجهانی داشتیم و مهمتر از همه نمایش ایران با کیروش در ۲ جامجهانی 2014 برزیل و 2018 روسیه قابل قبول بود. شاید گفتنش دیگر دردی را دوا نکند اما در ذهن تاریخ میماند فاصله ما با صعود از گروهی که پرتغال و اسپانیا در آن حضور داشتند تنها یک ضربه مهدی طارمی بود که اگر چند سانتیمتر اینسوتر بود بزرگترین شگفتی جام رقم میخورد. بله! ایران نتوانست از گروهش صعود کند اما نمایش ما برابر ۲ غول فوتبال جهان ستایشبرانگیز بود به طوری که اکثریت مردممان از نمایش تیم ملی رضایت داشتند. کیروش را نباید سیاه سیاه یا سپید سپید قضاوت کرد. او همانند هر مربی خارجی دیگر دارای نقاط ضعف و قوت بود اما چون واقعیت را درباره عدم حمایت تیم ملی از سوی وزارت ورزش به زبان میآورد به صورت اتومات وارد لیست سیاه این وزارتخانه شد. ما با او قهرمان جام ملتهای آسیا نشدیم، همانطور که در طول 40 سال قبل هم موفق به این مهم نشده بودیم. اما وقتی مردم شاهد آن هستند که تیم ملی کشورشان با هدایت این پرتغالی به سطح کاملا استانداردی در سطح جهان رسیده است، چرا باید به واسطه کینه شخصی وزیر ورزش، عذر او را بخواهیم؟
* ما کیروش را نخواستیم، نه او ما را
کیروش بعد از شکست برابر ژاپن و ناکامی تیمملی در رسیدن به فینال جام ملتهای آسیا به تهران آمد و صریحا به خبرنگارانی که با آنها رابطه خوبی داشت، گفت: متاسفانه هیچ پیشنهادی از سوی فدراسیون فوتبال ایران به من نشده است و دلیل رفتنم به تیم ملی کلمبیا همین موضوع بود. کیروش 8 سال در فوتبال ایران حضور داشت و با توجه به فاصله زمانی کمتر ۲ کشور ایران و پرتغال نسبت به فاصله طولانی پرتغال و کلمبیا، او علاقه داشت در این سن و سال همچنان در ایران کار کند. اما مهدی تاج تنها به واسطه فشار وزیر ورزش، مجبور شد قید او را بزند. کافی است به آرشیو توئیتهای مازیار ناظمی که عملا زبان وزیر ورزش به حساب میآمد، نگاهی گذرا بیندازید. از بیرون کردن کیروش صریحا استقبال کرد و به مردم ایران وعده داد مربیان بزرگتری در صف هستند. اگر چه نام بردن از مورینیو، زیدان و بلان موجب فکاهی شدن اصل توئیت شد اما همان اظهارات نشان میدهد که پروژه خروج کیروش به صورت خاص از اتاق فکر وزارت ورزش در حال اجرا بود. متاسفانه مهدی تاج در آن برهه هیچ علاقهای نداشت خودش را رو در روی
وزارتخانه قرار دهد، از این رو در نزاع پیدا و پنهان کیروش و وزیر ورزش عوض آنکه به فکر آینده و مصلحت تیم ملی باشد به خوشایند شخص وزیر فکر کرد و براحتی قید کیروش را زد. فدراسیون فوتبال بنا به فشار وزارت ورزش قید کیروش را زد تا قصه جانشینی او اینچنین شروع شود. این آغاز قصه پرغصه امروز ماست. کیروش رفت تا کاسب بلژیکی اینگونه وارد تهران شود.
* لیستی که وزیر آن را امضا کرد
پس از بیرون کردن مربی پرتغالی باید جریان هدایت افکار عمومی به بهترین شکل ممکن انجام میشد. 2 نفر در این بین بیشترین تلاش را کردند؛ نخست مازیار ناظمی که به عنوان «بلبل خوشخوان» وزیر با توئیتهایش مرتب از گزینههای بزرگ و معروف پردهبرداری میکرد و نفر دیگر امیرمهدی علوی که در قالب سخنگوی فدراسیون فوتبال مرتب این گزاره را مطرح میکرد که قرار است از فوتبال تدافعی و خستهکننده کیروش به یک فوتبال هجومی و مدرن برسیم. در کجای جهان رسم است یک انجمن ناشناخته و بیاهمیت بیاید و برای تیم ملی فوتبال یک کشور دلالی مربی کند؟ این اتفاق عینا برای ما رخ داد. انجمن فرهنگی ایران و هلند که رد پای سلطانیفر در تاسیش به روشنی قابل مشاهده است، 3 گزینه برای تیم ملی فوتبال ایران در نظر میگیرد و عملا همان کاری را که جریان دلالی در آن خبره است انجام میدهد. آنها نامه را به وزیر ورزش میدهند و وزیر هم به تاج میگوید این 3 گزینه را بررسی کنید. البته وزارت ورزش هوشیارتر از این بود که خواسته خود را مکتوب کند و بگوید باید تنها یکی از این 3 گزینه را انتخاب کنید ولی تاج روح دستور را گرفت و خواسته یا ناخواسته شروع به مذاکره با این 3 تن کرد. 3 گزینه(یولین لوپتگی، هروه رنارد و مارک ویلموتس) برای هدایت تیم ملی پیشنهاد شده بودند و آقای وزیر هم با ارجاع نامه به فدراسیون فوتبال، آن را به اطلاع رئیس فدراسیون رساند و در نهایت هم نفر سوم این لیست به نیمکت تیم ملی رسید. حالا سوال اینجاست که اساسا انجمن فرهنگی ایران و هلند روی چه سابقه یا تخصص یا مسؤولیتی در نامهای به مسعود سلطانیفر، برای تیم ملی گزینه معرفی میکند؟ آیا این مرکز علاوه بر حوزه فرهنگ، در زمینه ورزش و بالاخص فوتبال هم دستی بر آتش دارد؟ این مرکز فرهنگی که قاعدتا باید در راستای بهبود روابط فرهنگی تهران و آمستردام فعالیت کند و زمینه همکاریهای بیشتر میان 2 کشور در زمینههای اقتصادی، گردشگری و صنایعدستی را فراهم آورد، چگونه به شخص اول ورزش ایران دسترسی داشته و نفراتی را معرفی کرده که حتی هیچ سابقهای هم در فوتبال هلند نداشتهاند؟ جواب این سوالات کاملا مشخص است. اگر چه حالا وزارت ورزش تلاش دارد خودش را از تاج سوا کند تا همراهش در این باتلاق غرق نشود اما بعید است نهادهای نظارتی که در حال آسیبشناسی این فاجعه هستند، متوجه حقیقت نشده باشند. وزارت ورزش با بیرون کردن کیروش و معرفی گزینه به فدراسیون فوتبال عملا استقلال این نهاد را زیر سوال برد اما حالا که وقت حسابرسی شده، میگوید هیچ تقصیری متوجهاش نیست. این در حالی است که افراد نزدیک به مهدی تاج شهادت میدهند او بعد از پایان جام ملتها همچنان تمایل به حفظ کیروش داشت اما متاسفانه حاضر نشد بهای استقلالش را با تمرد از خواسته وزیر بپردازد.
* تیم حقوقی تاج چه کسانی بودند؟
اما باید یک بعد دیگر قضیه را هم در نظر گرفت. با توجه به محدودیتهای بانکی ما که به واسطه تحریمهای ظالمانه آمریکا به وجود آمده است، از ابتدا مشخص بود تیم ملی باید با گزینههای خود به این توافق برسد که این موضوع را مدنظر داشته باشند. از این رو هم مهدی تاج و هم مازیار ناظمی هر دو در 2 مقطع مختلف ادعا کردند از قرارداد کیروش درسهای لازم را گرفتهاند و بندی را در قرارداد گنجاندهاند که در صورت فسخ، حتی اگر توسط خود ویلموتس باشد، فدراسیون تنها موظف است حقوق 3 ماه پیش رو را به او بدهد. تاج در برنامه «فوتبال برتر» این بند را شاهکار قرارداد عنوان کرد اما در همان شب، محمدحسین میثاقی به عنوان مجری برنامه، متن انگلیسی قرارداد را به تاج نشان داد و به او خاطرنشان کرد وجود یک جمله خاص درون گیومه میتواند باعث دردسر برای فدراسیون فوتبال شود. برخلاف میثاقی که بدرستی عنوان کرده بود ویلموتس و تیم وکلایش به خاطر همان بند قادر هستند کل مبلغ قرارداد را از ما بگیرند، تاج صریحا عنوان کرد چنین چیزی امکان ندارد اما حالا فیفا عملا همان حکمی را داد که مجری جوان فوتبال برتر با دیدن اصل متن به آن اشاره کرده بود.
سوال بزرگ و اساسی این است که چرا افراد حقوقدانی که مشاور رئیس فدراسیون فوتبال هنگام عقد قرارداد رسمی در سفارت ایران در بروکسل بودند، متوجه این نقیصه نشدند؟ قرار بود ما از قرارداد کیروش درسهایی را بگیریم، از این رو بند فسخ و پرداخت تنها 3 ماه حقوق پیش رو را در آن گنجاندیم اما چگونه وکلای ویلموتس موفق به زنده کردن کل مبلغ 4 ساله شدند؟ بدون شک ما بازی را در زمین حقوقدانها باختیم و مقصر این اتفاق کسی نیست جز رئیس فدراسیون فوتبال که قطعا افراد ضعیفی را برای این کار مهم گمارده بود.
***
[رئیس سازمان بازرسی: قرارداد ویلموتس از مصادیق ترکمانچای است]
رئیس سازمان بازرسی کل کشور در ارتباط با قرارداد سرمربی سابق تیم ملی فوتبال ایران گفت: در این رابطه به تفصیل بازرس مربوط گزارشاتی را ارائه کردهاند و شاید بتوان گفت این قرارداد از مصادیق قرارداد ترکمانچای است. حجتالاسلاموالمسلمین حسن درویشیان در حاشیه مراسم رونمایی از سامانه گزارشگران فساد در جمع خبرنگاران در پاسخ به سوالی در ارتباط با قرارداد ویلموتس و نامه دادسرا و سازمان بازرسی به تاج، رئیس سابق فدراسیون فوتبال برای معرفی اموال خودش برای جبران خسارت قرارداد سرمربی سابق تیم ملی فوتبال ایران، اظهار کرد: درخواستی از سمت سازمان بازرسی ارسال نشده است. شاید خود دادسرا این کار را کرده باشد اما سازمان بازرسی درخواستی نداشته است. رئیس سازمان بازرسی کل کشور ادامه داد: از همان اول حسب گزارشها اطلاعاتی به دست آوردیم و از همان روزهای اول به قرارداد ورود کردیم و پس از بررسی، اشکالات قابل توجه شکلی و ماهوی در قرارداد دیدیم. درویشیان بیان کرد: در این رابطه به تفصیل بازرس مربوط گزارشاتی را ارائه کردهاند و شاید بتوان گفت این قرارداد از مصادیق قرارداد ترکمانچای است. حتی مالیاتی که معمول است خود آن کسی که ذینفع است پرداخت کند را هم فدراسیون فوتبال برعهده گرفته است.
ارسال به دوستان
شهر پورتلند در کالیفرنیا همچنان غرق اعتراض و آشوب است
پورتلند آرام نمیگیرد
گروه بینالملل: آتش خشم مردم آمریکا انگار خیال خاموش شدن ندارد. ۲ هفته دیگر اعتراضات ضدنژادپرستی در آمریکا وارد صدمین روز خود میشود و نه فقط آتش این اعتراضات خاموش نشده، بلکه آرامآرام در حال رسوخ به تاروپود جامعه آمریکاست.
آنچه مسلم است اینکه معترضان آمریکایی این بار قصد اعتماد به قول و قرارهای تکراری مسؤولان آمریکایی را ندارند و در سوی دیگر ماجرا دونالد ترامپ که انتخابات دغدغه اول و آخرش است هم قصد کوتاه آمدن از سیاست مشت آهنین را ندارد. از این رو به نظر میرسد هر دو سوی ماجرا در کاری که میکنند مصممتر از قبل شدهاند. پورتلندیها که به نوعی میدانداری این اعتراضات در سراسر آمریکا را هم بر عهده گرفتهاند، همچنان شبهای پرماجرایی را با پلیس و نیروهای امنیتی خشن آمریکایی میگذرانند. از سوی دیگر نیروهای امنیتی آمریکا هم راه چاره را در هر چه بیشتر به خشونت کشیدن این اعتراضات میدانند که به باور آنها برخوردها را هم راحتتر میکند.
در این بین آمار منتشر شده از سیر صعودی خشونتهای مسلحانه و تعداد قتلها در شهرهای مختلف آمریکا نشاندهنده در صف بودن بحرانهایی است که یکی پس از دیگری از راه میرسند. طی روزهای اخیر گزارشهایی مبنی بر احتمال بیخانمان شدن 43 میلیون آمریکایی که توان بازپرداخت اقساط و اجارهخانهها را ندارند منتشر شده و بنا بر آنچه کارشناسان امر اعلام کردهاند تنها راه نجات از بحران سونامی مسکن در ۲ ماه آینده توافق مالکان و مستاجرانی است که اقساط خود را پرداخت نکردهاند. این راهکار در شرایطی مطرح شده است که بر اساس آمارها درصد بیخانمان شدن سیاهپوستان بیشتر از سفیدپوستان است و با توجه به دوقطبی شدیدی که توسط ترامپ در این مدت در جامعه آمریکا ایجاد شده، احتمالا مردم باید بین گرسنگی و سرپناه داشتن یکی را انتخاب کنند. همه اینها در حالی رخ میدهد که ترامپ در آخرین سخنرانی خود مدعی برگزیده بودن از جانب خدا(!) و رقم زدن عالیترین وضعیت اقتصادی در آمریکا شده بود.
* پورتلند باز هم در وضعیت شورش
به گزارش «وطن امروز»، با وجود گذشت بیش از 80 روز از وقوع اعتراضات به رفتار خشن پلیس و نژادپرستی سیستماتیک در آمریکا که در پی قتل شهروند 46 ساله سیاهپوست آمریکایی به دست پلیس مینیاپولیس آغاز شده است، شهر پورتلند همچنان در «وضعیت شورش» به سر میبرد. دور جدید اعتراضات خشونتبار در پورتلند از حدود 10 روز پیش شروع شده است. در این اعتراضات نیز بعد از آتشسوزی داخل ساختمان انجمن پلیس، مقامات پلیس این شهر وضعیت شورش اعلام کردند. از بامداد چهارشنبه معترضان در شهر پورتلند با روشن کردن آتش، پرتاب سنگ و شکستن شیشههای ادارات دولتی به نژادپرستی پلیس اعتراض کردند و پلیس هم دوباره اعلام «وضعیت شورش» کرد. پلیس آمریکا به معترضان ضدنژادپرستی در پورتلند هشدار داد چنانچه درصدد ورود به ساختمان اتحادیه پلیس یا تخریب آن برآیند، با آنها مقابله خواهد کرد. پلیس در پیامی توئیتری اعلام کرد: هر کس در رفتارهای جنایتکارانه همچون سرقت یا تباهکاری دست داشته باشد، در معرض بازداشت یا احضار به بازپرسی قرار میگیرد. پلیس همچنین خبر داد برخی افسران در جریان اعتراضهای پورتلند با نور لیزرهای قدرتمندی هدف قرار گرفتهاند که میتواند باعث آسیب دائمی به چشم آنها شود.
* تاریخچه خشونتها در پورتلند
خشونتهای اعتراضی در پورتلند، بزرگترین و پرجمعیتترین شهر ایالت اورگان از زمانی شدت گرفت که نیروهای فدرال به دستور ترامپ و بر خلاف نظر فرماندار اورگان و شهردار پورتلند وارد این شهر شدند و عملا شهر را به میدان جنگ مبدل کردند. یکی از مهمترین اتفاقاتی که در آن زمان باعث نگرانی گروههای مدنی و نهادهای بینالمللی شده بود، حضور نیروهای مسلح بدون نشان در شهر بود که در قالب نیروهای فدرال به بازداشت خودسرانه معترضان مبادرت میکردند. در نهایت انتقاد شدید از نحوه سرکوب معترضان موجب شد دولت دستور دهد مأموران فدرال خیابانها را ترک کنند اما ترامپ تهدید کرد در صورتی که مقامات محلی نتوانند به این اعتراضات خاتمه دهند، بار دیگر مأموران فدرال را به خیابانهای این شهر گسیل خواهد کرد. «ویلیام بار» دادستان کل آمریکا پیشتر در ماه جاری به دلیل اعزام افسران فدرال به شهر پورتلند برای متفرق کردن معترضان، تحت انتقاد نمایندگان دموکرات آمریکا قرار گرفت.
* افزایش چشمگیر قتل و خشونت در شهرهای مختلف آمریکا
با قتل 2 نفر دیگر در مینیاپولیس در 2 حادثه تیراندازی روز سهشنبه، تعداد کل موارد قتل در این ایالت از کل سال ۲۰۱۹ میلادی بیشتر شده است. افزایش خشونت و قتل در سال 2020 صرفا معطوف به ایالت مینهسوتا و شهر مینیاپولیس نیست. جدیدترین آمارهای رسمی حاکی است موج خشونت با اسلحه و تیراندازی طی ماههای اخیر در شهرهای مختلف آمریکا روند صعودی داشته است. در فاصله کمتر از 60 روز از ماه مه تا ژوئن 2020 میلادی تعداد موارد قتل و کشتار در 20 شهر بزرگ و مهم آمریکا بیش از 37 درصد رشد داشته است. شیکاگو، فیلادلفیا و میلواکی بالاترین رشد در آمارهای قتل را داشتهاند. در این بین شیکاگو و نیویورک هم از جمله شهرهایی هستند که با بیشترین موارد خشونت با اسلحه روبهرو شدهاند. بر اساس این گزارش، اداره پلیس شیکاگو اعلام کرد: تنها در شیکاگو در تعطیلات آخر هفته، حدود 30 نفر هدف اصابت گلوله قرار گرفته و 3 نفر کشته شدهاند. اداره پلیس نیویورک نیز اعلام کرد: بیش از 40 نفر در 48 ساعت منتهی به صبح یکشنبه هدف اصابت گلوله قرار گرفتهاند.
* سونامی بیخانمانها
کارشناسان معتقدند افزایش موارد قتل و خشونت با اسلحه ارتباط زیادی با بیکاری فزاینده ناشی از کرونا در آمریکا دارد. در همین ارتباط روزنامه هافینگتون پست به همراه ۲ شبکه سیانبیسی و سیبیاس با انتشار گزارشی از بیخانمان شدن قریبالوقوع 43 میلیون آمریکایی در ۲ ماه آینده خبر دادند و از آن با عنوان سونامی بیخانمانها در آمریکا یاد کردهاند. ماجرا از این قرار است که به خاطر بحران کرونا و بیکاری گسترده در آمریکا، بخش قابل توجهی از مردم ایالات متحده به صورت سر به سر زندگی میکنند و عملا توانایی پسانداز برای اجاره و اقساط خانه را ندارند. از آنجا که مهلت 4 ماهه دولت برای تعویق اجارهخانهها رو به پایان است و حدود یکسوم مستاجران آمریکایی توان پرداخت اجاره و اقساط وام مسکن خود را ندارند، این جمعیت قابل توجه مجبورند خانههای خود را تخلیه کنند.
* تبعیض نسبت به سیاهپوستان حتی در تخلیه خانه
بر اساس گزارش سیبیاس، با توجه به اینکه 12 میلیون خانه تاکنون شناسایی شده که اجاره یا اقساط عقبافتاده دارند مردم در بهترین حالت باید بین بیخانمان شدن و گرسنگی یکی را انتخاب کنند. سیبیاس در گزارش خود به این نکته تاسفبار هم اشاره کرده است که بررسیها از قوانین مربوط به اجارهخانه نشان میدهد در 17 ایالت آمریکا احتمال آنکه سیاهپوستان با تخلیه خانه روبهرو شوند دوبرابر سفیدپوستان است. در حال حاضر در بعضی شهرها کمپینهایی برای فشار بر دولت فدرال و فرمانداران برای بخشش اقساط و اجارهخانهها تشکیل شده است. این در حالی است که تاکنون در 30 ایالت آمریکا قوانین مربوط به منع تخلیه خانه برداشته شده و کمکم به تعداد این ایالتها اضافه میشود.
* گسست بیش از پیش شکاف اجتماعی در پی بحران مسکن
کارشناسان اجتماعی تاکید دارند مشکلات مربوط به اجارهخانهها در حالی شدت خواهد گرفت که پیش از آغاز بحران کرونا نیز مردم به سختی از پس اجاره و اقساط خانه برمیآمدند. فعالان بخش مشاوره مسکن نیز معتقدند شهرهای زیادی در آمریکا از مرحله هشدار در این باره عبور کردهاند و اگر فکری برای این بحران نشود در ۲ ماه آینده جامعه آمریکا شاهد یک سونامی سخت در بخش مسکن مانند آنچه در سال 2008 رخ داد خواهد بود. از سوی دیگر افراد بالای 60 سال بخش قابل توجهی از مستاجران در آمریکا را تشکیل میدهند که با توجه به ویژگیهای جسمی و محدودیتهای مشخص برای انجام کار، با خطر بیخانمان شدن و در پی آن ابتلا به بیماریهای ویروسی و عفونی مواجه هستند. این در حالی است که اتحادیه صاحبان املاک نیز با طرح شکایت از برخی شهرداران که در برابر قوانین تخلیه مقاومت کردهاند به دنبال این است تا با برداشتن موانع، مستاجران را به دادگاه بکشاند. در این بین تنها راه باقیمانده برای مستاجران مصالحه دو طرفه با مالکان خواهد بود که با توجه به وضعیت کنونی جامعه آمریکا و شکاف نژادی که بویژه در ماههای اخیر از سوی ترامپ به آن دامن زده شده و در جامعه شدت پیدا کرده امکان آن بسیار کم است.
ارسال به دوستان
درباره «لتیان» و «هفتونیم» که نشانههایی از درجا زدن سینمای اجتماعی ایران هستند
زن اشتباهی در سینمای اجتماعی
احسان سالمی: سینمای ایران بویژه در حوزه مسائل اجتماعی، استاد در جا زدن است! باور کنید اصلا دوست نداشته و ندارم که از این تعبیر برای سینمای ایران استفاده کنم اما گاهی آنقدر وضعیت خراب میشود که به هیچ وجه نمیتوان آن را تحمل کرد. این سینما پر شده از فیلمهایی با ایدهها و سوژههای تکراری که به تکراریترین شیوه ممکن ساخته و عرضه میشوند. اصلا چرا راه دور برویم. نیازی نیست که بخواهیم سوژههای آثار حاضر در جشنواره فیلم فجر را بررسی کنیم، کافیست نگاهی به همین چند فیلمی داشته باشیم که بتازگی وارد چرخه اکران آنلاین و اکران عمومی سینماها شدهاند. همه چیز حول یک محور میچرخد: «ظلم به زنان». از «لتیان» و «هفتونیم» در اکران آنلاین گرفته تا «زنها فرشتهاند 2» در اکران سینماها، همه با یک موضوع داستانشان را پیش میبرند؛ زنانی که از ظلم، دروغگویی، ریاکاری و رفتارهای خشن مردان رنج میبرند و باید به نوعی در مواجهه با این رفتارها بسوزند و بسازند.
ظلم به زنان همچنان مهمترین دغدغه بخشی از سینماگران ایرانی است؛ سوژهای که معلوم نیست چرا و چگونه باید در سالهای پایانی دهه 90 شمسی آن هم در روزگاری که شرایط جامعه ایرانی تفاوتهای بسیاری با گذشته کرده، تبدیل به دغدغه اصلی این فیلمسازان باشد؟
«لتیان» روایت زندگی زنی است که همسرش چند سال قبل برای رسیدن به آرزوهایش او را رها کرده و به خارج از کشور رفته اما حالا بعد از چند سال همان همسر فیلش یاد هندوستان کرده و تصمیم گرفته تا دوباره سراغ زن سابقش بیاید. روایت فیلم که نخستین تجربه سینمایی «علی تیموری» در مقام کارگردان است، روایتی از همان دردهای همیشگی است که محبوب گروهی از سینماگران ایرانی است؛ دردهایی که به نظر میرسد به تصویر کشیده میشوند تا شاید در جمع جشنوارههای خارجی و داوران آنها به چشم بیایند.
«لتیان» فیلم ضعیفی است و گواه این ضعیف بودن هم راه نیافتن این فیلم به جشنواره فجر سال گذشته است، آن هم در شرایطی که فیلمهای ضعیف بسیاری به جمع 10 فیلم اولی سال گذشته راه پیدا کرده بودند و لتیان حتی از منظر کیفی نتوانست خود را در پیش چشم هیأت انتخاب فجر نسبت به آن 10 اثر برتری دهد. واقعیت این است که «لتیان» و امثال این فیلم نمایی درست و صحیح از مسیر درجا زدن سینمای ایران هستند؛ سینمایی که به فیلمسازان جوانش دیکته میکند: «کارت را برای ورود به این سینما با یک پروژه آپارتمانی و کمریسک آغاز کن». این فرمولی است که در همه این سالها پیش روی سینماگران جوان و فیلم اولی سینمای ایران قرار گرفته و طبعا در این شرایط چه سوژهای بهتر از مسأله ظلم به زنان که هم دردسری برای اکران عمومی ندارد و هم شانس دیده شدن در جشنوارههای خارجی را دارد.
این سینما درجا میزند و خروجی این درجا زدن هم میشود ساخت اثری چرک مثل «هفتونیم» که ماحصل تلاش برادران محمودی است؛ همانها که سالهاست در این سینما حتی یک اثر با رویکردهای امیدوارکننده نساختهاند و هر چه گفتند و هر چه ساختند، درباره ظلم و بیعدالتی به افغانها، زنان و مواردی از این دست بوده است. قصهای درباره دخترانی که بزرگترین مسأله و دغدغه آنها پیامدهای از دست دادن بکارتشان است.
اما از اساس چرا زن در موقعیت اینچنینی قرار میگیرد؟ چون تعریف فیلمساز از «زن» بشدت متاثر از کلیشههای قبلی است که ملودرامهای اجتماعی سینما آن را برساخته کردهاند. این سینما زن را مفلوک و توسریخور میخواهد تا با آن درامهایش را پیش ببرد و ناتوانیاش در خلق قصههایی تازه مبتنی بر سوژههایی جدید را بپوشاند.
احتمالا اگر پای حرفهای سازندگان این اثر بنشینید، در پاسخ به این پرسش که چرا همیشه دوست دارند درباره چنین موضوعاتی فیلم بسازند، از این میگویند که سینما آینه جامعه است. واقعا این چه تعریف مندرآوردی از سینماست؟ پس چه کسی رویاپردازی کند و آنچه را که نمیبینیم به ما نشان دهد؟! بله، سینما میتواند آینه جامعه باشد اما به شرطی که به حقیقتی که آینه نشان میدهد، بیپرده نگاه کند. سینمایی که همیشه فقط یک نیمه لیوان را دیده و آینهاش مخدوشتر از آن بوده که بتواند مدعی نمایش واقعیت باشد، چگونه این همه با ادعا از نمایش حقایق جامعه میگوید.
آیا در این جامعه هیچ زن موفقی نیست که قصه آن را روایت کنید؟ اصلا ماجرا را از آن طرف ببینیم، آیا هیچ وقت نبوده که زنی به مردی ظلم کند؟ پس این همه خبرهایی که درباره زندانیان مهریه منتشر میشود، از کجا میآید؟ نکند چون این قبیل سوژهها ابزاری مناسب برای دلبری از جشنوارههای خارجی و روشنفکران داخلی نیست، هیچ کس رقبتی برای پرداختن به آن ندارد؟
«لتیان» و «هفتونیم» مشت نمونه خروار از وضعیت رو به عقب سینمای ایران هستند؛ وضعیتی که در آن همه چیز در مشتی ایده تکراری خلاصه شده است. یک طرف قصه زنانی ستمدیده و بیپناه هستند و طرف دیگر ماجرا مردانی ظالم، غیرمنطقی، زورگو و شهوتپرست که برای رشد و پیشرفت خود حاضرند زنان را به بدترین شکل نادیده بگیرند. مواجهه دختر ترنس در قصه «هفتونیم» با پدرش که کارگر یک گاوداری است، به عنوان موتیف ثابت این سینما (دختری از خانواده فرودست و آبرومند که برای جلوگیری از ریختن آبروی خانوادهاش باید تن به قربانی شدن بدهد) در آشکارترین وضع ممکن، وضعیت رقتبار سینمای اجتماعی ایران را نشان میدهد؛ همان تکراری همیشگی!
سینمای اجتماعی اگر با همین دستفرمان به راهش ادامه دهد، تا چند سال دیگر و در دوران قوت گرفتن سریالسازی از یک سو و کمرنگتر شدن استقبال از فیلمسازان ایرانی در جشنوارههای خارجی از سوی دیگر، در عمل دیگر هیچ شانسی برای ادامه حیات نخواهد داشت.
ارسال به دوستان
پس از افزایش انتقادها نسبت به اظهارات جنجالی وی صورت گرفت
عذرخواهی فتاح از همه
رئیس بنیاد مستضعفان در حاشیه بازدید از ساختمان پلاسکو از صحبتهایی که اخیرا در یک برنامه تلویزیونی بیان کرده بود، عذرخواهی کرد و افزود: «خطای بنده بود که خیلی کوتاه و تیتروار نام بردم. فرصت باز کردن مساله نبود. اطلاعات بنده ناقص اعلام شد. جانب انصاف را رعایت نکردم».
به گزارش «وطن امروز»، پرویز فتاح در حاشیه بازدید از ساختمان پلاسکو در گفتوگو با خبرنگار واحد مرکزی خبر گفت: بنده قول داده بودم گزارش سالانه عملکرد بنیاد را به مردم بدهم، به همین خاطر در آن برنامه تلویزیونی گزارش کاملی از فعالیتهای بنیاد به مردم دادم اما به بخش املاک که رسیدم بحثهایی ایجاد شد. هدف اصلی من این بود به مردم بگویم ما در بحث املاک جدی هستیم اما متاسفانه در این بخش اجحافی صورت گرفت. من مباحث را تیتروار بیان کردم، فرصت نبود کاملا تشریح کنم و همین موجب شد در حق عزیزانی اجحاف شود که در همین جا از همه آنها عذرمیخواهم. من از برادر عزیزم حدادعادل و خانمها ابتکار و مولاوردی عذرخواهی میکنم. بعضی اطلاعات من هم ناقص بود. به ضرس قاطع اعلام میکنم تمام اشخاص و سازمانهایی که از آنها نام برده شد، هیچ استفاده شخصی از املاک یاد شده نداشتهاند. در همین جا باز هم از همه این عزیزان طلب حلالیت میکنم.
ارسال به دوستان
چرا غربگراها تلاش میکنند با طرح مجدد ایده مذاکره خارجی در زمین ترامپ بازی کنند؟
چشمک اصلاحطلبان به ترامپ
گروه سیاسی: فاصله 7 ماهه میان انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در آبان سال جاری و انتخابات ریاستجمهوری ایران در خرداد سال آینده مانع از آن نشده است تا اصلاحطلبان امکان ادامه حیات یا بازنشستگی سیاسی خود را در صندوقهای رای آمریکا جستوجو کنند.
به گزارش «وطن امروز»، رسانههای اصلاحطلب این روزها عملا تبدیل به ستاد انتخاباتی دموکراتها در ایران شدهاند و سعی میکنند اینطور نشان دهند که رای آوردن جو بایدن میتواند آغازی بر رویکرد پیشین دولت در انجام مذاکراتی با دولت آمریکا باشد. رویاپردازیهایی که بیش از هر چیز سعی دارد در صورت انتخاب بایدن به عنوان رئیسجمهور آمریکا، پروژه جدید اصلاحطلبان را بر مبنای لزوم تکرار دولتی همانند دولت روحانی در افکار عمومی مطرح کند و با کاسبی از نارضایتیهای اقتصادی، امکان عبور از این موقعیت را به آغاز دور جدیدی از مذاکرات با دولت دموکرات پیوند بزند.
در این میان ترامپ نیز که همواره میل زیادی به وادار کردن ایران به آغاز مذاکرات با آمریکا، پس از خروج یکطرفهاش از برجام داشته است، با همراهی و همصدایی بخشی از اصلاحطلبان مشعوف شده است. وی که تا چندی پیش با طرح این مساله که از آغاز مذاکرات با ایران پیش از انتخابات آبانماه استقبال میکند، سعی کرده بود بخشی از جریانات سیاسی را برای پیگیری مطالبه خود به صف کند، روز گذشته در جمع برخی حامیان خود در ایالت آریزونا با تکرار این ادعا که ایران خواستار پیروزی جو بایدن، نامزد دموکرات ریاست جمهوری آمریکاست، گفت: [اگر من پیروز شوم] در ماه اول یا زودتر به توافقی با ایران دست خواهیم یافت. وی همچنین ادعا کرد: ایران بسیار مشتاق انجام یک توافق است اما من گفتم که تا پس از انتخابات صبر کنیم.
* حیات مذاکراتی اصلاحطلبان
این مواضع ترامپ در حالی است که بررسی جریان رسانهای اصلاحات بخوبی گواه این است که این جریان پروژه طرح گفتوگو با آمریکا حتی پیش از برگزاری انتخابات این کشور را با جدیت دنبال میکند و از آن به عنوان تنها راهکار برونرفت از اغمای سیاسی خود یاد میکند. در همین زمینه هفته گذشته سعید حجاریان در بخشی از یادداشت خود برای روزنامه شرق با عنوان «خشمگین از امپریالیسم؛ ترسان از انقلاب» که عنوان یکی از جزوات امیرپرویز پویان، از رهبران چریکهای فدایی خلق نیز بود، با بیان مواضع چهارگانه میان «مذاکره»، «جنگ»، «داخل» و «خارج» و استنتاج این نکته که اصلاحات در نقطه بنبست خود قرار گرفته است، به بیان راهکارهایی در زمینه برونرفت از این بنبست اشاره کرده و نوشته بود: «بخشی در داخل معتقد است نباید از سطح اصلاحات نمایشی فراتر رفت. غافل از آنکه چنانکه گفته شد، زمان به ضرر کشور در حال سپریشدن است و چنانچه اصلاحات ساختاری کلید نخورد، شاید خیلی زود دیر شود! در این شرایط بهگمان من باید به طور عاجل در ۲ جبهه مذاکراتی صورت بگیرد. در الگوی مذاکره با خارج، ابتدا باید پذیرفت بر نفس مذاکره ایرادی مترتب نیست چه با جمهوریخواهان چه با دموکراتها، چه بیواسطه و چه باواسطه. مهم آن است که مذاکره شفاف باشد، پیششرطی از جانب غرب پذیرفته نشود و منافع ملی هم کاملا لحاظ شود. در نمونه کرهشمالی مشاهده کردیم این کشور به رغم دشمنی دیرینه، با آمریکا وارد مذاکره شد اما جز شکست در کارنامه ترامپ باقی نگذاشت. در داخل نیز باید جمعی از اصلاحطلبان متشکل از کارشناسان اجرایی، سیاستمداران حرفهای و نخبگان آکادمیک مذاکره را در دستور کار قرار دهند و با بیانی منطقی و مبتنی بر دادههای کارشناسی مسائل را موشکافی کنند و راهبردهایی را برای اصلاح ذهنیت تصمیمسازان و سپس بهبود وضعیت پیشنهاد دهند. جنس این فعالیت از سنخ نامههای سرگشاده نخواهد بود اما ضرورت دارد با دقت و صراحت به قلب ماجرا وارد شد. به عنوان مثال این جمع یک موضوع عاجل و استراتژیک را بررسی خواهد کرد، آسیبها و ضعفهایش را استخراج میکند و بسته خروج از بنبست را ارائه میدهد. اگر پذیرفته شد، گامی به سود کشور برداشته شده است و اگر نشد، لااقل میتوان فشارهای اخلاقی مبنی بر عدم اجرای مسؤولیت ملی را از دوش اصلاحطلبان برداشت».
اظهارات حجاریان مبنی بر بایسته بودن اصلاحات و خروج از بنبست با آغاز دور جدید مذاکرات در حالی است که چهرههای شناختهشده دیگری از جریان اصلاحات نیز در ماههای گذشته هرگونه حیات سیاسی این جریان را در گرو مذاکره با آمریکا و پذیرش عقبنشینیها در مقابل ترامپ دانسته بودند؛ خطی که پیش از این در جریان نامه 77 فعال اصلاحطلب در میانه ناآرامیهای آبانماه سال گذشته برای نخستین بار مطرح شده بود و بر اساس آن به دنبال سوق دادن نارضایتیهای اجتماعی و معیشتی به سمت پذیرش مجدد مذاکرات با آمریکا و امید بستن به بهرهگیری حداقلی از امتیازات ترامپی است که خود به عنوان عاملی خودسر در خروج از برجام است که آمریکا در آن عضویت داشته است.
* تاکتیک انتخاباتی یا هویت تشکیلاتی؟
در سالهای اخیر هر جا سخنی از اصلاحطلبان بوده، بحث مذاکره با آمریکا و پیگیری طرح برجام 2، 3 و... نیز مطرح بوده است. گویا اصلاحطلبان پس از به دست گرفتن قدرت در دهه90 و در سایه شعارهای تبلیغاتی که حول مقوله سیاست خارجی میچرخیده است، برای قرار دادن خود در معرض آرا و اقبال عمومی هیچ برنامه و رویکرد دیگری نداشتهاند و پیوند سیاسی آنها با مقوله مذاکره با آمریکا فراتر از یک پیوند استراتژیک یا مقطعی، تبدیل به یک پیوند هویتی شده است که بدون وجود آن قادر به اثبات موجودیت خود نیستند.
آغاز دولت دوم روحانی و خروج آمریکا از برجام توام با سقوط اعتبار سیاسی اصلاحطلبانی شد که با کلیدواژه مذاکره خارجی موفق به پیروزی در انتخابات سالهای 92، 94 و 96 شده بودند. در شرایطی که اصلاحطلبان با فقدان اعتبار اجتماعی شاهد افول جایگاه سیاسی خود و کاهش اقبال عمومی برای تکرار پیروزیهای سیاسی خود بودند، یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفند سال گذشته با کاهش محسوس رغبت بدنه اجتماعی این جریان مواجه شد و مجید انصاری، سرلیست این جریان در پایتخت تنها با کسب 60 هزار رای در انتخابات شکست سنگینی خورد. در این موقعیت تکرار ایده برجام و طرح این صورت مساله که خروج کشور از مشکلات اقتصادی، راهی جز مذاکره با آمریکا و توافقی جدید ندارد، به عنوان یک استراتژی رقابت سیاسی نیز قابل فهم است. تا زمانی که جامعه نسبت به این مقوله حساس نشده و مطالبه آن را طرح نکند، اصلاحطلبان در قالبی دیگر توانایی معرفی خود و اقناع جامعه برای اعتماد مجدد را ندارند، بر این مبنا تلاش دارند با تکعاملیتی کردن وضعیت موجود و ارائه مجدد راهکار مذاکراتی راه را برای ادامه حیات خود و جلوگیری از انزوای بیش از پیش سیاسی هموار کنند.
مواضع حجاریان و تحلیلهایی از این دست هر چند موضوع جدیدی نیست اما نشان از یک تحرک حسابشده از سوی شناختهشدهترین چهرههای این جریان برای پیگیری این پروژه دارد و یقینا در این زمینه فارغ از نتیجه انتخابات آمریکا و رای آوردن بایدن یا ترامپ، اصلاحطلبان در ماههای آینده بیش از پیش مقوله مذاکره با دولت آمریکا را تکرار خواهند کرد. هویت سیاسی آنان ایجاب میکند در این برهه زمانی که شاهد سقوط یک به یک پایگاههای اجتماعی خود هستند، مذاکره با آمریکا و الزام آن را به عنوان دال مرکزی گفتمان خود به اشکال مختلف تکرار کنند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|