|
گزارش «وطنامروز» از حال و هوای جهادگران مسجدی در محرم و معرفی چند مستند همزمان با هفته جهانی مسجد
شعور حسینی جهادگران مسجدی
عباس اسماعیلگل: با شیوع ویروس کرونا در کشور از اسفندماه سال گذشته، به منظور جلوگیری از شیوع این ویروس، بسیاری از مساجد کشور به طور کامل بسته شد اما برخی متولیان مساجد از همان روزهای اول شیوع کرونا نهتنها درهای مساجد را نبستند، بلکه با ارائه انواع خدمات جهادگرانه به جنگ تمامعیار با ویروس کرونا رفتند. با آغاز ماه محرم مرکز رسیدگی به امور مساجد استان تهران با صدور اطلاعیهای اعلام کرد، با توجه به تصمیم ستاد ملی مقابله با کرونا، برگزاری عزاداری در مساجد به دلیل مسقف بودن ممنوع شد اما باز این مساله دلیلی نمیشود که فعالیت جهادی مساجد در دوران کرونا متوقف شود.
از آنجا که در هفته جهانی مسجد قرار داریم، بدون شک مسجدیها با تلاش بیشتر به امور جهادی خود همسو با فرهنگ عاشواریی مشغول میشوند به طوری که در روزهای ابتدایی ماه محرم بهرغم برگزار نشدن مراسم عزاداری در مساجد، برخی مسجدیها در مقابل مساجد اقدام به توزیع اقلام بهداشتی رایگان بین نیازمندان جامعه میکنند.
در مجموع در ایام کرونایی هر چه از اجتماعات (بدون رعایت فاصلهگذاری) دوری کنیم، برای جلوگیری از شیوع این ویروس بسیار ضروری و مفید است اما این روزها جوانان مسجدی این تهدید را به فرصت تبدیل کردهاند. جوانان جهادگر و مسجدی این روزها خدمات متفاوت و متنوعی را به مردم ارائه میکنند؛ از آموزش نکات بهداشتی و ایمنی درباره پیشگیری از کرونا به مردم محل گرفته تا توزیع بروشورهای مربوط به اقدامات فرهنگی. جهادگران مسجدی در کنار این اقدامات و با کمک خیران، برخی لوازم بهداشتی را به طور روزانه به اهالی محل اهدا میکنند و به معنای واقعی مسجد را در شرایط سخت کرونایی به خانه امن مردم و پشتیبان آنان تبدیل کردهاند.
اما فعالیت جهادگرانه جوانان مسجدی صرفا به اینگونه خدمات و فعالیتها منتهی نمیشود و این روزها با کمکهای مردمی نسبت به خرید دستگاههای پمپاژ مواد ضدعفونیکننده اقدام کرده و کوچهها و خیابانهای اطراف مسجد و همچنین اماکن و معابر عمومی را ضدعفونی میکنند که این اقدام توسط مسجدیهای سراسر کشور انجام میشود.
در نتیجه اگر بگوییم این روزها مساجد شهرهای مختلف به نوعی به سنگری برای مقابله با ویروس کرونا تبدیل شدهاند، اغراق نکردهایم. جهادگران مسجدی با کمک خیران محلههای خود و با اضافه شدن کاربریهای بهداشتی و درمانی در خط مقدم مبارزه با ویروس کرونا نقشآفرینی میکنند، منتها این امر مستلزم حضور افرادی دغدغهمند و آتش به اختیار است که امیدواریم این حرکت خودجوش و جهادگرانه جوانان مسجدی به سراسر کشور تسری یابد و مساجد به عنوان بازویی برای مراکز بهداشت و درمان کشور در کنار مردم همچنان خدمترسانی کنند و در ماههای محرم و صفر بچهمسجدیها به جهاد خود همراه با شور و شعور حسینی با قوت ادامه دهند.
اما در ادامه این گزارش بد نیست به بهانه آغاز هفته جهانی مسجد به چندین اثر مستند با موضوع مسجد که در شبکه نمایش خانگی عرضه شده است نگاهی بیندازیم.
مستند سینمایی «عابدان کهنز» نخستین اثر بسته ویژه «عماریار» برای هفته جهانی مسجد است که به کارگردانی مجید رستگار و تهیهکنندگی امیر مهریزدان ساخته شده است. این مستند روایت تربیت، شکوفایی و بالندگی اهالی مسجد امیرالمومنین(ع) کهنز شهریار است که در وقایع مهم انقلاب اسلامی از جمله فتنه 88 و فتنه تروریستهای تکفیری در سوریه حضوری فعال داشتهاند.
دیگر فیلم خاص این بسته، مستند «مسجد آبی» نام دارد. این مستند به کارگردانی مجید اسماعیلی و تهیهکنندگی سعید قدوسی، درباره برگزاری مراسم مذهبی بویژه عزاداری دهه اول محرم در مرکز فرهنگی اسلامی فرانکفورت تولید شده است.
مستند «میم مثل مسجد، آ مثل آتش» به کارگردانی زهره یزدانپناه و تهیهشده در دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی اثر دیگر «عماریار» برای هفته جهانی مسجد است. این مستند روایتگر ماجرای حمله به مسجد لولاگر تهران در جریان فتنه سال 88 است.
دیگر اثر این بسته فیلم، مستند «سنگر» نام دارد. این مستند به کارگردانی محمدرضا دهشیری و تهیهکنندگی دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی تولید شده و روایتگر انواع فعالیتهای مسجدی در شهر قم است و به این جمله امام خمینی(ره) که فرمودند: «جمله مساجد سنگر است، سنگرها را پر کنید» اشاره دارد.
مستند «آسید مهدی» به کارگردانی بابک مینایی و تهیهکنندگی مهدی مطهر، اثر بعدی سامانه «عماریار» برای هفته جهانی مسجد است. این مستند پیرامون شخصیت، افکار و حالات روحی سیدمهدی قوام، از علما و روحانیون دهههای ۲۰ و ۳۰ تهران است که به واسطه شیوه و سلوک خاص خود در هدایت و ارشاد طبقات مختلف جامعه تا به امروز مشهور و زبانزد شده است.
اثر بعدی این بسته فیلم، مستند «شیخ رضا» نام دارد. این مستند به کارگردانی بابک مینایی و تهیهکنندگی مهدی مطهر ساخته شده و به زندگی مرحوم شیخ رضا سراج، از خطیبان سالهای نه چندان دور کشور پرداخته است. او از شاگردان ممتاز شیخ عبدالکریم حائری در حوزه علمیه قم، سید محمدتقی خوانساری و میرزا محمد همدانی به شمار میرود.
مستند «شمیم باران» به کارگردانی پیروز ابری و مصطفی حسنبیگی اثر بعدی سامانه «عماریار» برای هفته جهانی مسجد است. این مستند پرترهای از حیات معنوی مرحوم آیتالله احمد مجتهدی تهرانی است. در این مستند با شاگردان و یاران قدیم مرحوم آیتالله مجتهدی تهرانی مانند آیتالله امامی کاشانی، آیتالله میرسجادی، مرحوم آیتالله حبیبی، آیتالله جاودان، آیتالله طبرستانی و اساتید و علمای دیگر گفتوگو شده است.
اثر دیگر این بسته فیلم «عطر سیب» نام دارد. این مستند به کارگردانی داوود جلیلی و تهیهکنندگی امیر مهریزدان تولید شده و روایتگر زندگی حاجآقا «بخشایشپور» امام جمعه بخش «فلارد» از توابع شهرستان «لردگان» است اما امام جمعهای متفاوت از آنچه در ذهن دارید. او در این منطقه محروم، وظیفه خود میداند تا کنار مردم بماند، با آنها زندگی کند و درمان دردهایشان باشد.
آخرین اثر این بسته فیلم، مستند «چنار» نام دارد که به کارگردانی سیدمحمود شریفیاصل و تهیهکنندگی حسین برادران تولید شده است. این مستند روایتگر ماجرای طلبه جوانی است که وارد روستایی سنتی شده تا کار تبلیغ خود را آغاز کند اما با مسجدی مملو از پیرمردان روبهرو میشود. او میکوشد جوانان را به مسجد بکشاند که با مشکلاتی مواجه میشود.
مخاطبان و علاقهمندان میتوانند برای دانلود و تماشای این آثار مسجدی، به سایت «عماریار» مراجعه کنند.
گفتنی است، «عماریار» مرجع عرضه تولیدات صوتی و تصویری جبهه فرهنگی انقلاب است که با شعار «با خانواده فیلم ببینید» درصدد انتشار و عرضه محتوای سالم از فیلمهای مستند در وهله اول و فیلمهای سینمایی و پویانمایی، فیلمهای کوتاه و نماهنگ از تولیدات داخل و خارج کشور در وهله دوم است.
ارسال به دوستان
گفتوگوی«وطنامروز» با حجتالاسلام کاظم صدیقی به مناسبت فرارسیدن ایام عزاداری امام حسین(ع)
بردگی دنیا بزرگترین درد بشر
حجتالاسلام کاظم صدیقی از آن دست خطبایی است که منبرش بر پایه اخلاق است و محورش بر تزکیه نفس میچرخد. کسانی که سالها با منبرهای ایشان آشنا هستند، میدانند حاج آقا از منبری پایین نیامد، مگر اینکه برای امام حسین گریست و گریاند و این توفیقی است که خدا نصیب حجتالاسلام صدیقی کرده است. فرارسیدن ماه محرم، فرصت مناسبی بود تا بتوانیم در گفتوگویی با ایشان، پای مواعظ اخلاقی ایشان بنشینیم. حجتالاسلام صدیقی در گفتوگو با «وطن امروز»، از بزرگترین درد بشر از نگاه امام حسین(ع) گفت. متن این مصاحبه که به صورت «یک منبر مکتوب» تنظیم شده، در ادامه میآید. ***
حلول ماه عزای سالار شهیدان را به امام زمان ارواحنا فداه و به شما تسلیت عرض میکنم.
درباره حرکت حضرت سیدالشهدا به سوی کربلا چند نکته را متذکر میشوم؛ یکی اینکه امام حسین علیهالسلام مثل همه امامان ما دارای صحیفه است. در کتاب شریف کافی که یکی از کتب اربعه شیعه است و از معتبرترین کتابهای ما است، یک باب است که هر امامی از جانب خدا صحیفه دارد، خدا دستورالعمل عمر او را نوشته است. اگر جبهه میرود، خودش مثل مجتهد نیست که بنشیند آیات و روایات را جمع کند و نتیجه بگیرد، بگوید من اجتهاد کردم، نه دستور خود خدا است. او با اجتهاد نیست، اقدام او با وحی الهی، با الهام الهی است.
زندگی همه امامان ما دیکته شده است، مجبور نیستند ولی خدا نسخه زندگی آنها را از اول تا آخر خودش پیچیده است و در جریان کربلا خدا نه برای امام حسین که برای این مجموعهای که با امام حسین بودند نسخه پیچیده است؛ همه را خدا برنامهریزی کرده است. حضرت زینب سلامالله علیها آینده خود را تا آخر در آن نسخه دیده بود، خدا به اینها نشان داده بود، اینها قبول کرده بودند، تمام این چیزهایی که پیش آمد برای حضرت زینب هیچ کدام تصادفی نبود، همه را میدانست. لذا حضرت سجاد فرمود: «وَ أَنْتِ بِحَمْدِ اللهِ عَالِمَهٌ غَیْرُ مُعَلَّمَهٍ فَهِمَهٌ غَیْرُ مُفَهَّمَهٍ».
* بزرگترین درد بشر از نگاه امام حسین(ع)
دوم اینکه سالار شهیدان علیهالسلام بزرگترین درد بشر را حب دنیا بیان کرد و فرمود: «النَّاسُ عَبِیدُ الدُّنْیَا»، مردم خداپرست نیستند، مردم دنیاپرست هستند، «وَ الدِّینُ لَعِقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ»، دین بازیچه زبان است، مردم حرف میزنند، مردم حرف دین را خوب میزنند اما در مقام عمل به دین عمل نمیکنند، «فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّیَّانُون»، وقتی محک امتحان میآید، دیندار خیلی کم است اما همه به صورت شناسنامهای دیندار هستند! همه حرفی دیندار هستند! اما چه کسی هست که مال حرام برای او آماده باشد و او بگذرد؟ چه کسی است که رشوه کلان برای او پیش بیاید و بگذرد؟
بعضیها دینشان را خیلی ارزان نمیفروشند؛ آن شخص دین خود را به 100 میلیون تومان نمیفروشد اما اگر به میلیارد برسد دین خود را میفروشد! به ریاست که خیلی ساده میفروشد، اگر بخواهد نماینده بشود، اگر بخواهد عضو شورای شهر بشود، اگر بخواهد رئیسجمهور بشود، دیگر دین که چه عرض کنم! مقابل دین هم میشود! نه اینکه دینداری نمیشود، بلکه دینستیزی هم میشود تا به مقام برسند. این است دنیا! حضرت امام حسین علیهالسلام قشر خاصی را نفرمود، فرمود: «النَّاسُ عَبِیدُ الدُّنْیَا»، نوع مردم دنیاپرست هستند و خداپرست نیستند. قرآن کریم هم میگوید «وَقَلِیلٌ مِنْ عِبَادِیَ الشَّکُورُ»؛ بندگان شکور همانهایی هستند که هرچه هست نعمت خدای متعال میدانند، خدای متعال را هم ولینعمت خودشان میدانند و خدای متعال را با هوا و هوس جابهجا نمیکنند، خدای متعال برای آنها خدای متعال است، همیشه حریم خدای متعال را حفظ میکنند.
ما در دعاها داریم «سَیِّدِی أَخْرِجْ حُبَّ الدُّنْیَا مِنْ قَلْبِی»، سید من! خدای من! حب دنیا را از دل من بیرون کن!
تمام بدبختیهای ما و همه بشریت حب دنیاست. حب دنیا با حبالله قابل جمع نیست؛ یا خدای متعال یا دنیا و هوا! دنیا داشتن بد نیست اما عاشق دنیا بودن شرک است، اینکه انسان دنیا را به جای خدای متعال قرار بدهد شرک است.
* تعلقات دنیوی علت سخت جان دادن
علت سخت جان دادن علاقه به دنیاست، تعلقات دنیوی است؛ اگر تعلقات دنیوی نباشد، مرگ خیلی شیرین است. مرحوم آیتاللهالعظمی بهجت چون دل به دنیا نداده بود، این تعبیر را فرمودند: مرگ برای مؤمن لذیذترین لذات است. یعنی در میان لذایذ هیچ چیزی مثل مرگ برای مؤمن لذیذ نیست، اینقدر شیرین است.
ما باید بفهمیم هیچ چیز مال ما نیست، همه چیز مال خداست، به دست خداست، اگر این را فهمیدیم، دیگر اینگونه حب دنیا در قلب ما جا نمیگیرد. «وَ تَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ»؛ عزت به دست خداست، هیچ کس نمیتواند کسی را ذلیل کند، عزت را خدا میدهد؛ «وَتُذِلُّ مَنْ تَشاءُ»، آدم تصور میکند با ثروت عزیز میشود اما میبینید بعضی ثروتمند شدند و ثروت چطور آنها را رسوا کرد، به پای اعدام هم رفتند.
یک بنده خدایی به ما مراجعه کرده بود، میگفت در زمان یکی از رؤسا من زندانی شدم، ۲ ماه انفرادی من را نگاه داشتند. آنجا هر چه فکر کردم دیدم این ثروت باعث بدبختی من است، به خاطر پولداری خود به زندان افتادم. حالا خدای متعال به او توجه کرده بود که میفهمید. میگفت به خاطر پولداری خود به زندان افتادم ولی شاکر هستم که آنجا با نهجالبلاغه آشنا شدم. بعد هم گاهی «وَعَسى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَعَسى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ» (چه بسا از چیزی بدتان بیاید ولی برای شما خیر باشد و چه بسا از چیزی خوشتان بیاید و شر شما در آن باشد). «وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ»؛ نه منصب آدم را عزیز میکند، نه پول آدم را عزیز میکند و نه سر و صداهای مقطعی آدم را عزیز میکند.
نفع و ضرر هم به دست خداست. در روایت هست «الأجل حارس الموت». اجل خودش حفاظ است، چون خدا اجل را برای ما مقرر کرده است. باید خاطر جمع باشیم تا اجل ما نیامده هیچ کس نمیتواند ما را بکشد. حتی اگر بخواهیم خود را هم بکشیم، تا آن لحظه که اجل نرسیده باشدٌ، خودکشی اثر نمیکند اما وقتی عقربه اجل رسید، آن وقت دیگر تمام دنیا هم جمع شوند، تمام اطبا هم بیایند، نمیتوانند ما را از چنگ مرگ نجات دهند.
«قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذی تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاقیکُمْ». این مقدمه بود که به شما عرض کنم تمام شهدا که از صدر عالم، از هابیل گرفته تا شهدای دفاع مقدس ما، همه اینها اگر شهید هم نمیشدند قطعا میمردند، عمری بیش از آن خدا برای اینها ننوشته بود، اجل محتوم است، اجل مقدر است، اجل به دست خداست، به دست کسی نیست. لذا چون اجل به دست خداست، ما باید از اجل نترسیم و در برابر ظلم و فساد و هرزگی و فحشا مقابله کنیم و بدانیم رزق را خدا میدهد و با شجاعت ما و امر به معروف ما و نهی از منکر ما روزی کم نمیشود.
به خدا پناه میبریم، از اینکه آدم به گونهای زندگی کند که چشم دلش کور باشد، نه دم جان دادن جمال علی را ببیند، نه در شب اول قبر و نه در قیامت جمال پیغمبر را ببیند؛ کور محشور میشود. گناه آدم را کور میکند، ظلم آدم را کور میکند، حرامخوری آدم را کور میکند. بیناموسی آدم را کور میکند ولی زندگی افرادی که اینطور گرفتار هستند، اگر در ثروت هم باشند، خدا به آنها تنگ میگیرد. همه چیز دارد ولی دنیا برای او تنگ است؛ «فَإِنَّ لَهُ مَعیشَهً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَهِ أَعْمى». حالا با رفتن شهدای ما به جبهه از عمر آنها کم نشده است، والله اگر به جبهه هم نمیرفت، پشت جبهه یا سرطان میگرفت میمرد یا تصادف میکرد از بین میرفت.
* گرفتاری حضرت موسی علیهالسلام
خدای متعال در مقام تربیت حضرت موسی علیهالسلام است؛ میفرماید: ای موسی! تو خودت را صاف کردهای، تو زلال هستی و قاطی نداری، ولی انگار در گوشه دل خودت نگران زن و فرزندت هستی؛ تو اینجا آمدهای، آیا میدانی کجا هستی؟ «إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى»، اینجا دیگر باید پابند نداشته باشی، چیزی نباید پای تو را بگیرد که دل تو بتواند پرواز کند و به ما برسد.
گرفتاری حضرت موسی علیهالسلام ۲ گروه بودند؛ یکی فرعونیان و یکی هم قوم خود ایشان!
سالها فرعون برای اینکه حضرت موسی علیهالسلام به دنیا نیاید، هزاران هزار کودک را سر برید، جاسوسها کودک تازه به دنیا آمده را که تازه از رحم مادر به دنیا میآمد، میگرفتند و سر این نوزاد را میبریدند تا زهر چشم خانوادهها باشد و کسی هوسِ بچهدار شدن نکند. «یُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَیَسْتَحْیِی نِسَاءَهُمْ»؛ زنها را نگه میداشت که برای نسل بعد... حال هر قدر میخواهد زن باشد، وقتی مردی نبود... میخواست از بنیاسرائیل مردی نماند تا زنی از بنیاسرائیل حامله شود و نژاد بنیاسرائیل باقی بماند. زنها را نگه میداشت که اگر ماندند، خود فرعونیان و مصریان با اینها ازدواج کنند و نسل بنیاسرائیل منقرض شود.
خدای متعال حضرت موسی علیهالسلام را در دامان خود فرعون بزرگ کرد، این قدرت خدای متعال بود، یک مرتبه در تنور افتاد و خدای متعال او را در آتش نگه داشت، وقتی جاسوسها در خانه مادر حضرت موسی علیهالسلام ریختند که گزارش رسیده بود در این خانه بچه نوزادی هست، مادر حضرت موسی علیهالسلام دستپاچه شد، تنور هم روشن بود، فرزند خود را در تنور انداخت، اینها آمدند و گشتند و دیدند که اثری از بچه نیست، بعد مادر حضرت موسی علیهالسلام رفت و دید حضرت موسی علیهالسلام در حال بازی با آتش است، حتی هیچ مویی از حضرت موسی علیهالسلام نسوخته بود. وقتی حضرت موسی علیهالسلام را از آتش بیرون آورد، خدای متعال دستور داد «فَإِذَا خِفْتِ عَلَیْهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیَمِّ»، حال که نگران او هستی او را به آب بینداز. ایشان هم حضرت موسی علیهالسلام را از آتش در آورد و به آب انداخت. از آب و آتش خطرناکتر، فرعون این جلاد خونآشام مستبد خطرناک بود که این همه بچه کشته است که ایشان به دنیا نیاید، حال خدای متعال اراده کرده است حضرت موسی علیهالسلام را در دامان خود او بیندازد که ایشان را بزرگ کند!
آلفرعون او را از دریا گرفتند، تا اراده خدای متعال محقق شود! تا از آن کسی که میترسد، خودش همان شخص را بزرگ و حمایت کند!
خدای متعال با حضرت موسی علیهالسلام سخن گفته است، فرموده است: «وَاصْطَنَعْتُکَ لِنَفْسِی»، ای موسی! تو نور چشمی من هستی! نظر من همیشه به تو است، تو برای من هستی، تو خصوصی هستی، نمیگذارم هیچ کسی در کارِ تو دخیل شود، نه مادر تو، نه پدر تو، نه هیچ کسی! خودم در حال اداره کردن امور تو هستم، «وَاصْطَنَعْتُکَ لِنَفْسِی».
حال حضرت موسی علیهالسلام با استقامت، با اعجاز، با آن عصایی که الآن در دست مبارک حضرت حجت ارواحنا فداه است و منتظر هستیم ایشان تشریف بیاورند و انشاءالله ما آن عصای حضرت موسی علیهالسلام را هم ببینیم، با این عصا هم کار اقتصادی میکرد، هم کار نظامی میکرد، هم کار فرهنگی میکرد، بالاخره با همین عصا به دریا زد و دریا به یک راه صاف و تونل تبدیل شد و حضرت موسی علیهالسلام و اصحاب ایشان از این تونل عبور کردند، فرعونیان هم در حال تعقیب آنها بودند، وقتی که آنها آمدند، همین دریا که دهان باز کرده بود و حضرت موسی علیهالسلام را عبور داده بود، دهان خود را بست و همه اینها را در زیر آن خفه کرد.
حال بنیاسرائیل به قدرت رسیدند، خدای متعال دشمن بزرگ یعنی فرعون را برداشته است، لشکر او را در آب غرق کرده است و نوبت به یک ملت مستضعف بدبخت توسریخور رسیده است که آنها حتی حق بچهدار شدن هم نداشتند، حال اینها چه بلایی بر سر حضرت موسی علیهالسلام آوردند! همینها!
این است که بیشترین مذمت از بنیاسرائیل در قرآن کریم شده است، اینهایی که نجاتیافته حضرت موسی علیهالسلام هستند، اینهایی که نجاتیافته دین هستند، خودشان با پیامبرشان ناسازگار بودند و به این نعمت آزادی از فرعون ناشکریها کردند. قرآن ناشکری بنیاسرائیل را مذمت میکند. ما هم باید متوجه باشیم که نسبت به نعمت ولایت اهلبیت(ع) وضعیت بنیاسرائیل را پیدا نکنیم. بدانیم که دنیا و آخرت ما به واسطه این نعمت آباد شده و میشود. این شکرگزاری نسبت به نعمت ولایت اهلبیت(ع) چیزی است که باید در وجود خود به آن متذکر باشیم.
* ورودیه ماه محرم
معمولا روز اول محرم کلید عزاداریها به دست حضرت مسلم علیهالسلام است، کمااینکه در شهادت با حضرت مسلم علیهالسلام به روی کربلاییها باز شده است؛ حضرت مسلم علیهالسلام جلوتر از همه به بهشت رسیدند...
همه شهدای کربلا مظلوم بودند ولی هیچ شهیدی غربت و مظلومیت حضرت مسلم علیهالسلام را نداشت؛ کوفیان در ابتدا احترام کردند، استقبال کردند، 18 هزار نفر بیعت کردند، پشت سر حضرت مسلم علیهالسلام میآمدند و چه نماز جماعتی خوانده میشد... اما تا ابنزیاد، این حرامزاده به کوفه وارد شد اوضاع تغییر کرد، همه را خرید، «النَّاسُ عَبِیدُ الدُّنْیَا»، دینشان را به دنیا فروختند، بیعت حضرت مسلم علیهالسلام را شکستند، تا جایی که حضرت مسلم علیهالسلام با 4 هزار نفر آمدند که به دارالاماره متعرض بشوند و جنگ و جهاد کنند اما سران عشایر نزد ابن زیاد بودند و آمدند از بالای بام عشیره خودشان را با اغوا فریب دادند و گفتند که جان خودتان را به خطر نیندازید که اوضاع خطرناک است... از آنها خواستند که دور حضرت مسلم علیهالسلام را خالی کنند...
از 4 هزار نفر فقط 500 نفر باقی ماندند، حضرت مسلم علیهالسلام با 500 نفر به مسجد کوفه آمدند و نماز خواندند اما زمانی که نماز عشا تمام شد دیدند حتی یک نفر هم نمانده است...
یکه و تنها در کوچههای کوفه آمد «و هو یتردد فی ازقه الکوفه»، سرگردان بود، هیچ دری به روی او باز نبود، شهر حکومت نظامی شده بود، سر چهارراهها مأموران ایستاده بودند، هر آدم مشکوکی را تعقیب میکردند، آمد در یک گوشهای، پشت یک دری در یک کوچهای سر به دیوار گذاشت. کسی آمد دید یک عربی اینجا سر به دیوار گذاشته است، گفت: ای مؤمن! مگر خبر نداری شهر به هم خورده است، هر آدم مشکوک و مجهولی را میگیرند، تو چه کسی هستی؟! مگر خانه نداری، مگر زندگی نداری؟ فرمود: نه، من در این شهر خانه ندارم. گفت: شما چه کسی هستید؟ گفت: من مسلم بنعقیل هستم، من نماینده امام حسین هستم. عرض کرد: «البیت بیتک و أنا أمتک» خانه خانه شما است، من هم کنیز شما هستم. مسلم تا صبح در حال عبادت بود اما پسر این بانو، فرد خودفروختهای بود، آمد تا مطلع شد، رفت خبر داد، لشکر آمدند. شنیدهاید، فقط برای سوز دارم میگویم؛ مسلم شجاعانه وارد معرکه شد، عدهای را به درک واصل کرد، او را فریب دادند، اماننامه به او ارائه کردند، شمشیر را از او گرفتند، خلع سلاح کردند. دست شیری را بسته، شیر را در قفس انداخته، به دارالأماره آوردند. حضرت مسلم گریه میکرد، نانجیب به او زخم زبان زد، گفت: کسی که اهل گریه است نباید به این میدانها بیاید. حضرت مسلم گفت: نانجیب من برای خود گریه نمیکنم، من برای حسین گریه میکنم. من نامه نوشتم آقا بیا. با اینکه شمشیر لب مبارک او را بریده بود، دندانهای ایشان با شمشیر آسیب دیده بود، نتوانست آب بخورد، دندانها داخل آب ریخت، وقتی او را بالای بام بردند، از آنجا دیدند به طرف مکه روی کرد و گفت: «السَّلامُ عَلَیکَ یا ابا عبدالله». آخرین سخنی که از زبان حضرت مسلم شنیدند سلام به امام حسین بود اما سیدالشهدا هم جبران کرد، وقتی تمام یارانش کشته شدند، در میان معرکه به نیزه غریبی تکیه زد، «هل من ناصر» گفت، یک نفر به او لبیک نگفت، وقتی دید دیگر کسی زنده نیست که به یاری حسین بیاید، رو به شهدا کرد و نخستین کسی که نام برد حضرت مسلم بود؛ صدا زد: «یا مُسْلِمَ بْنَ عَقیلٍ وَ یا هانِىَ بْنَ عُرْوَهَ یا بُریر، یا زُهِیر یَا مُسلِم یا حَبیب مَالی انادیکُم فلا تجیبونی» شما که اینطور نبودید، هر وقت صدا میزدم همه لبیک میگفتید، حالا چه شده است که من صدا میزنم جواب نمیدهید. در روایات هست بدنهای شریف اینها تکان خورد و اینها لبیک گفتند، سیدالشهدا فرمودند: آرام بخوابید، من به دنبال شما میآیم.
«لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّهَ إِلَّا بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ».
***
چشمهایت روضه مجسم ما
چشمهای شهید حججی از حافظه نسل ما پاک نخواهد شد. چشمهایی که آمیزه آرامش، ایمان، معصومیت و مظلومیت بود. دیگر ماه محرمهای ما به ذکر حججیها و سلیمانیها گره خورده است. در بین دستنوشتههای به جامانده از شهید حججی، نامهای هست که محسن آن را محرم سال 95 خطاب به خدا نوشته است. حججی در این نامه از خدا میخواهد در محرم، محرم درگاه خدا شود.
یا ربالحسین
خدایا! چندیست عقده دل پیشت باز نکردهام و باز به لطف شما فرصتی مهیا شد... خدایا! محرم حسین علیهالسلام رسید... تاسوعا رسید... عاشورا رسید... محرم رو به اتمام است و من هنوز... خدایا! چه شده است؟ مگر چه کردهام که اینگونه باید رنج و فراق بکشم؟
خدایا! میدانم... میدانم روسیاهم، پرگناهم... اما... تو را به حسین علیهالسلام... تو را به زینب سلاماللهعلیها... تو را به عباس علیهالسلام... خدایا! دیگر بس است... اصلا بگذار اینگونه بگویم... غلط کردم. خدایا! بگذر... بگذر از گذشتهام. ببخش! باور ندارم در عالم کبریایی تو گنهکاران را راهی نباشد.
یا اله العالمین... ببخش آن گناهانی را که از روی جهالت انجام دادهام.
ببخش آن خطاهایی را که دیدی و حیا نکردم.
خدایا! تو را به محرم حسین علیهالسلام مرا هم محرم کن...
این غلام روسیاه پرگناه بیپناه را هم پناه بده...
خدایا، یک سال گذشت و من کل سال را تنها با خاطرات همان چند روز جهاد گذراندم...
زندهام به امید دوباره رفتن...
مپسند... مپسند که اینگونه رنج بکشم...
سینهام دیگر تاب ندارد...
مگر چند نفر شوق رفتن دارند؟
یعنی بین این همه خوبان روسیاهی چون من راه ندارد؟
مگر جز این است که حسین علیهالسلام هم عباس علیهالسلام را برد و هم حر را... مگر جز این است که هم حبیب روسفید شد و هم جون... خدایا اگر شوقی هست، اگر شجاعتی هست، اگر روحم به تکاپو افتاده است، برای رفتن همه و همه به لطف تو بوده و بس... میتوانستی مرا هم در این دنیا غرق کنی... میتوانستی مرا هم آنقدر سرگرم دنیا کنی که فکر جهاد هم نباشم چه رسد به رفتن...
میتوانستی آنقدر وابستهام کنی که نتوانم از داشتههایم دل بکنم... اما خدایا! از همه چیز دل بریدهام...
از زن و فرزندم گذشتم...
دیگر هیچ چیز این دنیا برایم ارزشی ندارد جز آنچه مرا به تو برساند...
خدایا! من از همه چیز این دنیا گذشتم تو نیز از من بگذر...
و این همه را فقط از لطف تو میدانم...
پس: ای که مرا خواندهای؛ راه نشانم بده ...
حججی 30/۷/95
ارسال به دوستان
وقتی فوکویاما نظریهپردازی را کنار گذاشته و مزدور ترامپ در جنگ فناوری با چین میشود!
هاراگیری مرشد لیبرالها
شروین طاهری: تنازع قدرت غرب با شرق از مرحله نظریهپردازی نیز فراتر رفته و چنان پیش چشم جهانیان عینیت یافته که حالا فیلسوف «فوق لیبرال» آمریکایی هم «فلسفیدن» را کنار گذاشته و لخت و عریان وسط میدان آمده تا از منافع «فوق محافظهکارانی» مثل ترامپ دفاع کند که 30 سال پیش با نظریه «پایان تاریخ» فاتحهشان را خوانده بود. فرانسیس فوکویامای ژاپنیتبار اینک پس از ۳ بار تکفیر بلوک سوسیالیستی (در شرق) و سپس محافظهکاری (ریگان و بوش پدر) و نومحافظهکاری(بوش پسر) حاکم بر آمریکا طی ۳ دهه، دست آخر مجبور میشود به جای ایستادن پای نظریه «پایان تاریخ»، فاتحه باورهای خودش را بخواند و برای جلوگیری از «پایان غرب»، پشت خاکریز ایالات متحده مقابل ظهور دوباره شرق، بجنگد؛ آن هم جنگی از جنس ابزار نه اندیشه!
او در مقام استاد و رئیس گروه توسعه اقتصادی بینالمللی دانشگاه جان هاپکینز در واشنگتن دیسی -یعنی حاکمیتیترین مرکز علمی آمریکا- طوری پابرهنه وسط جنگ فناوری آمریکا و چین دویده که گویی همشأن یک کارمند دست به سینه بروکراسی کاخ سفید قرار دارد و نه مطرحترین فیلسوف لیبرال ۳ دهه اخیر.
فوکویاما ماه پیش توئیت کرد:«تحریم (شرکت چینی) هوآوی از زیرساخت 5g تصمیمی الزامی است و نه فقط وسواس ترامپ».
همچنین لینک گزارشی جانبدارانه در تارنمای نشریه «امریکن اینترست» که از جانب غرب به هوآوی اعلان جنگ میداد، به این توئیت پیوست شده بود:
«5 چشم در مقابل 5g/ چرا عزم هوآوی برای برتری جهانی شکست خورده است؟»
این حمایت بیشرمانه از تحریم و اعمال محدودیتهای یکجانبه یک دولت خاص علیه تجارت آزاد بینالمللی در قرن بیستویکم، معنایی جز نقض اساس تفکر لیبرال - دموکراتیک مورد ادعای فوکویاما و حامیانش ندارد.
این خودتکفیری کسی است که روزگاری نه چندان دور با مطرح کردن نظریه «پایان تاریخ» مدعی بود: «نظام لیبرال- دموکراسی بویژه بعد از فروپاشی اتحاد شوروی به صورت یک جریان غالب و مسلط درآمده است. تصور اینکه نظام سیاسی بهتر و مناسبتری به عنوان بدیل، جایگزین این نظام شود، وجود ندارد؛ پس همه کشورها و جوامع باید در برابر آن تسلیم شوند».
گزارش جانبدارانهای که فوکویاما به نقل از دو ماهنامه و شبهاندیشکده «امریکن اینترست»، تحت مدیریت حلقه فکری خودش و وابسته به طیف دوباره قدرتگرفته جمهوریخواهان نیکسونی یا ملیگرا، به توئیت خود پیوست کرده، حتی عذری بدتر از گناه است. او آشکارا اصل بیطرفی را که قاعدتا یک اندیشمند بینالمللی دغدغهمند سرنوشت انسان باید بدان پایبند باشد، با موضع گرفتن پشت سر ترامپ و اتحادیه سازمانهای جاسوسی غربی (فایو آیز یا 5 چشم) علیه چین نقض میکند و جایگاه خود را از یک فیلسوف به یک سخنگوی حکومتی واشنگتن تقلیل میدهد.
اما همان زمان که این مرشد لیبرال به خودزنی اعتبارش به مثابه نوعی خودکشی ایدئولوژیک یا به تعبیری سینماییتر، هاراگیری به سبک اجداد ساموراییاش میپردازد، موضوع هاراگیری هم منتفی میشود. هاراگیری یا خودکشی به سبک ساموراییها مبتنی بر اصل صیانت از شرافت خودکشیکننده بوده است اما با مطالعه زندگی فوکویاما، کمتر نشانی از برخورداری این سوفسطایی مدرن از شرافت و حتی هویت شرقی یا ژاپنی به چشم میخورد.
او از نسل سوم یک خانواده ژاپنی مهاجر به آمریکاست. پدرش یک کشیش پروتستان و مادرش دختر یکی از بنیانگذاران اقتصاد سرمایهداری در ژاپن بود. میتوان گفت او جامعهشناسی را از پدر و اقتصاددانی را از مادر به ارث برده؛ از والدینی که البته کاملا با فرهنگ و هویت ژاپنی خود بیگانه شده بودند.
محمد خاتمی، رئیسجمهور اصلاحطلب ایران در عنفوان آوازه جهانی فوکویاما، تحت تاثیر اندیشههای لیبرالی او بود که نظریه «گفتوگوی تمدنها» را در زمان اشتباه و مکان اشتباه بافت؛ در آغاز قرن بیستویکم و در آستانه اعلان جنگ آمریکا به همه تمدنهای غیرغربی (به بهانه یازدهم سپتامبر) و در قلب خاورمیانه، یعنی هدف اول واشنگتن برای جنگ علیه بشریت. طولی نکشید که خاتمی و حامیانش هم در پی سلسله حوادث سال 2009[۸۸ خورشیدی] به جای گفتوگوی بین تمدنی، به تعارض درونتمدنی با هویت و پیشینه خویش رو آورده و به همین «خودتکفیری» دچار شدند که امروز شاهدیم از مرشدشان فوکویاما سر میزند.
«خودتکفیری» این به اصطلاح متفکر ژاپنی، تضاد جالبی با شخصیتهای اصلی فیلم ما قبل آخر مارتین اسکورسیزی دارد. «سکوت» فیلمی کمتر یاد شده است از استاد ایتالیایی درباره مصائب نخستین میسیونرهای اعزامی کلیسای کاتولیک به ژاپن در نیمه اول قرن هفدهم میلادی. ۲ شخصیت اصلی فیلم، داستان حقیقی ۲ کشیش پرتغالی را بازگو میکنند که در ژاپن به اسارت عوامل حکومت شوگانی درآمده و تحت شکنجه و تفتیش عقاید ناچار به رد اصول مسیحیت یا به عبارت دیگر «خودتکفیری» میشوند و ظاهرا به طور مطلق به آیین بتپرستانه شینتوئیسم ژاپنیها درمیآیند. تمام تلاش اسکورسیزی به عنوان یک ایتالیایی با تعصب کاتولیک این است که در فیلم «سکوت»، گناه این ۲ کشیش کافر شده، فریرا و رودریگس را - که شهرت بدی از آنها در تاریخچه کلیسای کاتولیک بر جا مانده- بشوید و چنین القا کند که آنها اگرچه در ظاهر کافر شده بودند اما در حقیقت تقیه کرده بودند و مسیحی بودن خود را پنهان نگاه میداشتند.
اگر واقعا چنین بوده باشد، فوکویاما مرشد لیبرالهای عالم حتی لایق این نیست زندگیاش همانند فریرا و رودریگس، دستمایه یک اسطوره قرار بگیرد. او هم یکی دیگر از فوج انبوه روشنفکران خودفروخته و استحاله شده در توهم شهرت و قدرت است که نان به نرخ روز خورده و طبق مد زمانه فلسفیدهاند. کارما و سرنوشت فوکویاما همین است که امروز در دفاع از کارهای تبهکاری مثل ترامپ برمیآید که حتی در افکار عمومی غرب هم چهرهای منفور و مذموم به شمار میرود.
* شاهد فوکویاما دمش است؟
از گاف نظری فوکویاما در این رابطه که بگذریم، ابعاد هاراگیری او را زمانی میتوان به طور کامل تجسم کرد که این نظریهپرداز ژاپنی از فرط از خودبیگانگی و الینگی هویتی، حتی با جهان پیرامون واقعیات فنی و علمی نیز گلاویز شده است. او که مدیر معنوی نشریه «امریکن اینترست»، از تریبونهای جدید در زمینه سیاست خارجی و هژمونی واشنگتن است، برای توجیه توئیت مغرضانهاش علیه چین و فراگیری جهانی فناوری 5G به یک گزارش غیرفنی و بسیار دور از واقعیات استناد میکند که احتمالا خودش آن را روی خروجی تارنمای نشریهاش قرار داده است. مثالی بینقص از این ضربالمثل که شاهد روباه دمش است.
در گزارش مزبور که توسط یک محقق جوان هندی در زمینه تجارت- و نه آیتی یا فناوری- در دانشگاه آکسفورد نوشته شده، به شکلی باور نکردنی از هیچ منبع مشخصی نام برده نشده و به هیچ نظر کارشناسانه در حوزه فناوری مراجعه نشده است. تنها به همین اکتفا شده که یک فرد مرتبط با GCHQ، مقر شنود و رصد ارتباطات بریتانیا - که خواسته نامش فاش نشود - درباره هسته نفوذ اطلاعاتی انگلیسیها در بخش توسعه دهنده 5G در شرکت هوآوی چین چیزهایی گفته است که حتی خود نویسنده هندی نیز اعتراف میکند معلوم نیست چقدر این ادعاها اثبات شده باشد. به عبارت دیگر مقالهای که فوکویاما و «امریکن اینترست» اعتبار خودشان را پای آن گذاشتهاند تا فرضیه عجولانه شکست قریبالوقوع چین در جنگ فناوری با رقبای غربی را عرضه کنند، نهتنها فاقد سندی قابل اتکاست، بلکه به نظر میرسد ائتلاف اطلاعاتی 5 چشم آنگلوساکسونها، از این فرصت برای دادن آدرس غلط بهره برده باشد. در همین راستا، فوکویاما و نشریهاش ادعایی بسیار ثقیل برخلاف جهت تمام تحلیلهای بزرگترین مراجع فناوری جهان مطرح کردهاند. در حالی که معتبرترین چهرههای حوزه آیتی در دره سیلیکونی کالیفرنیا در صدها و هزاران تحلیل و مقاله و مصاحبه و پیام و توئیت، دائما در حال ابراز نگرانی نسبت به این واقعیت هستند که آمریکا و شرکایش هنوز به پلتفرمی شبیه آنچه چین برای توسعه 5G در اختیار دارد دست نیافتهاند، نوچه هندی فیلسوف ژاپنی در امریکن اینترست بدون ارائه مستندات لازم از سبقت ناگهانی غرب از شرق دم میزند. بنا به نوشته «کارثیک رامانا» حکم دولت انگلیس به لغو قراردادی که پارسال با هوآوی برای تامین تجهیزات نسل پنجم شبکه تلفن همراه بسته بود میتواند نشانهای از این سبقت موهوم باشد. او همچنین مدعی است در دوران پساکرونا کشورهای گروه 7 به همراه استرالیا، هند و کرهجنوبی هم برای قطع وابستگی فناورانه به چین به ائتلاف 5 چشم متشکل از سازمان رصد و جاسوسی بریتانیا (GCHQ)، نهاد جامعه اطلاعاتی ایالات متحده (USIC)، سازمان اطلاعات امنیت کانادا (Csis)، سازمان امنیت اطلاعات استرالیا (ASIO) و دفتر امنیت ارتباطات حکومت نیوزلند (GCSB) ملحق شدهاند؛ دروغی شاخدار که حتی یک کارشناس تازهکار حوزه ارتباطات هم بدان پی میبرد، چرا که شرکتهای عظیم دیجیتالی در 3 کشور از این 10 کشور شامل کرهجنوبی، آلمان و خود ایالات متحده وارد شراکتهای تنگاتنگ و سرمایهگذاریهای مشترک چند ده میلیارد دلاری با طرفهای چینی شدهاند. از اشتراک منافع عظیم شرکت سامسونگ با چینیها که بگذریم، سال گذشته میلادی شاهد قراردادهای مفصل شرکت تسلا- غول فناوریهای جدید آمریکا و پیشروترین جبهه غربیها در زمینه فناوریهای وایفای و درگاههای مبادله پرسرعت دیتا- با چینیها برای توسعه محصولات تسلا همانند خودروهای برقی و بدون سرنشین بودیم.
از طرف دیگر هنوز شواهدی در دست نیست که عمده قابلیتهای خیرهکننده نسل پنجم ارتباطات در عمل محقق شده باشد، پس چگونه غربیها میخواهند نسخهای پیشرفتهتر از 5G ارائه دهند؟ نشریه اکونومیست، باسابقهترین نشریه در زمینه تحلیل روندها، در ویژهنامه آغاز سال 2020، جنگ چین و آمریکا در میدان نسل پنجم فناوری ارتباطاتی را بسیار حیاتی و به رقابت بر سر گردنه تغییرات اساسی در زندگی انسانها تعبیر کرده بود. سال 2019 در اوج جنگ تجاری واشنگتن و پکن، از توجیهات مقامات امنیتی آمریکا درباره تحریم هوآوی چنین برمیآمد دلیل این کار جلوگیری از پیشرفت بیشتر چینیها در میدانی است که بیرقیب هستند و غربیها هنوز هیچ پاسخ عملی برای آن ندارند. تصور کنید چگونه کشوری میتوانست در قرن بیستم بدون اتکا به رایانه و انقلاب دیجیتال با کشورهای جهان اول رقابت کند؟ حال در قرن بیستویکم، دست خالی همان کشورهای جهان اولی سابق در زمینه زیرساخت فناوریهای نسل پنجم در مقابل جهان سومیهای سابق، میتواند به جابهجایی در قطببندیهای بینالمللی بینجامد و این حقیقتی است که خودفروختههایی مثل فوکویاما را که تمام اعتبارشان را روی غرب قمار کردهاند، آزار میدهد و وادار به دخالتهایی اینچنینی میکند و به گافهای بزرگی میانجامد. درست است که او حدود 7 سال پیش با این تفسیر که مردم درک واحدی از مفهوم «تاریخ» ندارند، به خطای خود در پیشبینی «پایان تاریخ» اعتراف کرده و گفته بود مقصد بعدی حرکت جامعه بشری مشخص نیست اما ظاهرا از آن خطا درس نگرفته است، چنانکه امروز شاهد خطاهایی سخیف از او هستیم. این گاف آشکار فناورانه مقیاسی مناسب است تا دریابیم فوکویاما و حامیان دیدگاههایش، چگونه 3 دهه سراب لیبرالیسم را به عنوان مدینه فاضله به شیفتگان غرب قالب کردند.
ارسال به دوستان
گشایش پرابهام
میثم مهرپور: در هفتههای گذشته و بعد از طرح موضوع گشایش اقتصادی از سوی رئیسجمهور، بسیاری از مردم و کارشناسان منتظر اعلام این خبر از سوی حسن روحانی بودند. در این میان برخی از ثبات نرخ ارز از طریق آزاد شدن بخشی از اموال بلوکه ایران و عدهای از افزایش مبالغ یارانههای نقدی، به عنوان طرحهای احتمالی دولت در راستای گشایش اقتصادی مدنظر رئیسجمهور نام میبردند. تا آنجا که برخی، سخنان نزدیکان رئیسجمهور از جمله مشاور رسانهای وی مبنی بر دست نگه داشتن مردم از انجام هرگونه فعالیت اقتصادی تا زمان اعلام این خبر، سخنان رئیس دفتر حسن روحانی مبنی بر پایان تحریمها و البته سخنان رئیسکل بانک مرکزی مبنی بر کاهش نرخ ارز بزودی و... را در این راستا میدانستند؛ موضوعی که باعث شد یک هفته پرهیجان و البته امیدوارکننده بر ایرانیان سپری شود. فرا رسیدن روز موعود و اعلام خبر گشایش اقتصادی از سوی رئیسجمهور آن هم در فضایی بسیار سرد و غیررسمی، به منزله آب سردی بر پیکر منتظران این خبر بود، آنقدر سرد که عمده آنها تا ساعتها این موضوع را باور نداشتند. خبر خوب رئیسجمهور در راستای گشایش اقتصادی فروش اوراق سلف نفتی به میزان 220 میلیون بشکه نفت به مردم ایران و پرداخت آن در موعد سررسید 1401 بود؛ طرحی که کاملا در راستای گشایش اقتصادی و افزایش منابع برای دولت و تقبل هزینههایی سنگین برای دولت آینده در سال 1401 به شمار میرود. هزینههایی که دولت بعد باید از طریق فروش نفت آن را پرداخت کند، فروش نفتی که پول آن سال 99 از سوی دولت دوازدهم پیشخور شده و دولت سیزدهم موظف به پرداخت آن است. فارغ از اینکه اصل این طرح بر اساس پیشخور کردن منابع کشور و نوعی آیندهفروشی است، ذکر نکاتی در این زمینه ضروری است.
1) نکته اول در اجرای این طرح این است که نفت خام به مردم فروخته شده و طبیعتا خریداران این نفت، آن را به صورت حوالههای کاغذی خریداری کرده و در موعد سررسید این حوالهها، نفت فیزیکی را نگهداری نخواهند کرد بلکه ارزش (ریالی یا دلاری) این حوالهها را از دولت وقت (دولت بعد) به عنوان فروشنده این اوراق طلب خواهند کرد. طبیعتا پرداخت (نقدی) ارزش نفتهای فروختهشده به مردم از سوی دولت سیزدهم مستلزم این است که در موعد سررسید این اوراق، امکان فروش و صادرات نفت خام ایران مهیا باشد تا دولت بر اساس نرخ روز دلار و قیمت جهانی نفت قادر به تامین این منابع باشد.
از طرفی فروش نفت خام ایران از ۲ حالت خارج نیست:
حالت نخست که مهمترین بخش است صادرات نفت خام ایران و دریافت ارز صادراتی نفت است که در سالهای اخیر به واسطه تحریم نفت ایران و وجود محدودیتهایی در مبادلات بانکی ایران با مشکلات شدیدی مواجه بوده است، ضمن اینکه اصولا طرح موضوعی تحت عنوان فروش اوراق سلف نفتی از سوی دولت به واسطه عدم فروش نفت ایران در بازارهای جهانی است.
حالت دوم، فروش نفت خام به پالایشگاههای داخلی و تبدیل آن به فرآوردههای نفتی است؛ حال آنکه به دلیل ظرفیت محدود و مشخص پالایشگاهها در کنار دولتی بودن عمده پالایشگاهها، آنها نیاز چندانی به خرید نفت از صاحبان حوالههای نفتی ندارند. با این تفاسیر یکی از مشکلات اجرای طرح اوراق سلف نفتی، آینده آن و عدم امکان فروش فیزیکی نفت در زمان سررسید آن است. به نوعی که برای پرداخت پول این نفتها در سال 1401 یا باید امکان صادرات نفت خام ایران فراهم باشد و یا دولت بعد مجبور به استقراض سنگین از بانک مرکزی شود. فرض اول به شرط لغو تحریمها و ایجاد امکان صادرات بدون دردسر نفت ایران بوده و میتواند در آینده به عنوان اهرمی برای پذیرش شرایط ظالمانه غرب برای لغو تحریمها و خرید نفت ایران منجر شود. فرض دوم نیز دولت بعد را مجبور به استقراض از بانک مرکزی و پرداخت تعهدات دولت قبل میکند که رخ دادن هر ۲ فرض تبعات سنگینی در ابعاد سیاسی و اقتصادی برای کشور خواهد داشت.
2) اگر دولت بر اجرای طرح فروش اوراق سلف نفتی تاکید و اصرار داشته و مدعی است اجرای این طرح دولت آینده را بدهکار نخواهد کرد، پیشنهاد میشود به جای اینکه موعد سررسید این اوراق مردادماه 1401 یا هر تاریخی بعد از پایان دولت دوازدهم باشد، موعد سررسید این اوراق در زمان خود دولت دوازدهم تعیین شود. اصولا خرید و فروش سلف یا حوالههای کاغذی در دنیا چیزی بیش از 20 برابر میزان واقعی و فیزیکی آن کالای رایج است و در ماهیت این کار محل هیچ اشکال یا ایرادی نیست؛ نقد اصلی به این طرح نیز اصولا بر ۲ مبنا استوار است:
نکته اول اینکه این طرح چه گشایشی در زندگی و معیشت مردم ایجاد خواهد کرد؟ و آیا عبارت «گشایش اقتصادی برای دولت»، گزاره مناسبتری برای نامگذاری این طرح نبود؟
نکته دوم اگر دولت مدعی است هدفش از اجرای این طرح صرفا تامین کسری بودجه خود نبوده یا این کمبود منابع صرفا مسالهای کوتاهمدت است و ربطی به دولت بعد نخواهد داشت، چرا عرضه این اوراق را مانند بسیاری از اوراق سلف در بورسهای کشورهای توسعهیافته تحت عنوان اوراق سلف کوتاهمدت در مقاطع 3 تا 6 ماهه عرضه نمیکند؟
ارسال به دوستان
بررسی عملکرد خائنانه گروهک تروریست نفاق ـ بخش 9
فرار به سوی پایان
محمدعلی صمدی*: 11 تیر 61، آیتالله «محمد صدوقی» نماینده امام در استان یزد و امام جمعه شهر یزد توسط محمدرضا ابراهیمزاده، از اعضای سازمان منافقین، در مسجد جامع این شهر، با عملیات انتحاری به شهادت رسید. آیتالله صدوقی از محبوبترین شخصیتهای انقلاب بود که توده مردم، او را از روز بازگشت حضرت امام به کشور و تلاشهایش در کمیته استقبال، میشناختند. به نظر میآمد شهادت این مجتهد 73 ساله که در میان جوانان پاسدار و رزمنده، نفوذ چشمگیری داشت، بیشتر از آنکه ارزش سیاسی و نظامی داشته باشد، انتقام دردناک سازمان بابت ضربات بهمن و اردیبهشت گذشته بود. شاید به همین علت بود که برای نخستینبار، عملیات بزرگ بعدی علیه دار و دسته رجوی، «نامگذاری» شد.
یک ماه پس از شهادت آیتالله صدوقی و ۲ روز پس از آنکه دهها هزار رزمنده در جبهه خوزستان، از مرحله پنجم عملیات رمضان فارغ شده بودند، بیش از 20 خانه تیمی سازمان در تهران، به تاریخ 10 مرداد، طی عملیاتی به نام «شهید صدوقی» زیر ضربه رفت. این بار، هدف عملیات که 70 ساعت به طول انجامید، مراکز وابسته به بخشهای «روابط» و «شهرستانها» بود. به این ترتیب، در همان زمان که «بخش ویژه نظامی سازمان نفاق» مشغول شکنجه، قتل و زنده به گور کردن پاسداران کمیته انقلاب اسلامی بود، خبر انهدام کامل آخرین ستون بهجامانده از ساختار تشکیلاتی سازمان منافقین، راس این باند تروریستی، از «علی زرکش» (جانشین «موسی خیابانی») در تهران تا «مسعود رجوی» در پاریس را دچار شوکی سنگین کرد. رجوی به نیروهای اصلی و ردهبالای باقیمانده در ایران دستور داد از کشور خارج شوند. حالا دیگر به جز هزاران عضو و هوادار سرگردان، چیز زیادی از رهبری سازمان در داخل کشور باقی نمانده بود که نیروهای عملیاتی مامور به «تداوم خط ترور» شدند. 500-400 نفر از اعضا هم از تیرماه، به دنبال یک ایده مالیخولیایی دیگر از مسعود رجوی (موسوم به «خط منطقه»)، به کوهها و جنگلهای شمال کشور و ارتفاعات استان فارس گسیل شده بودند تا به سبک «انقلابیون چینی» (مائوئیستها)، چیزی را که «ماشین انقلاب» مینامیدند، از روستاها به سمت شهرها راهاندازی کنند(!)- پروژهای که امروز به نظر بیشتر برای سرکارگذاشتن تعدادی از اعضای بیمصرف مانده به نظر میآید- در حالی که بنیصدر اوقاتش را به ژست گرفتن جلوی دوربین رسانههای بینالمللی میگذراند، رجوی مشغول سر و کله زدن با دیگر گروههای شورشی بود که سابقا تحویلشان نمیگرفت (دموکرات و کومله) تا بلکه بتواند پناهگاهی برای اعضای سازمان در مناطق کردنشین ایران و عراق دست و پا کند. همزمان ترورهای کور نیز در شهرهای کشور انجام میشد. در همین احوال، کشف اجساد پاسداران شکنجه و زنده به گورشده در 23 مردادماه و انتشار تصاویر آنان در رسانهها، بر نفرت عمومی از سازمان منافقین دامن زد و عزمی ملی برای پایان دادن به این توحش خونبار، در افکار عمومی شکل گرفت. حدود ۲ ماه بعد، دادستانی انقلاب اسلامی با هدایت شهید «سیداسدالله لاجوردی»، با همکاری کمیتههای انقلاب، عملیاتی امنیتی موسوم به «مالک و مستاجر» را طراحی کرده و به اجرا گذاشتند. طبق این برنامه، تمام شهروندانی که خانهای به اجاره داده یا قصد آن را داشتند، باید به همراه مستاجر خود، به کمیته انقلاب محل (مستقر در اکثر مساجد شهر) مراجعه کرده و ضمن معرفی خود، فرمهایی را پر میکردند. هر گونه اسبابکشی و فروش یکجای لوازم منزل نیز باید با اطلاع کمیتهها صورت میگرفت. این عملیات که به مدت ۳ ماه در سراسر کشور، با قاطعیت اجرا شد، شناسایی صدها خانه تیمی باقیمانده منافقین را هدفگذاری کرده بود که غالبا اجارهای بود. نتایج این طرح نه چندان پیچیده، خیرهکننده بود. خانههای تیمی یک به یک شناسایی میشد. تعداد زیادی از اعضای سازمان که برای پرهیز از مواجهه با صاحبخانهها، شبها در خیابان تردد میکردند دستگیر شدند و عده زیادی نیز مطابق دستور سازمان، از محل استقرار خود متواری شده و راه فرار به پاکستان، کردستان عراق و ترکیه را در پیش گرفتند.
این هرج و مرج سازمانی شاید به چشم مردم نمیآمد اما تحت رصد دقیق و مستمر واحدهای تعقیب و مراقبت سپاه قرار داشت که حدود یک سال بود در گوشهگوشه کشور، به کمین «رجویچی»ها نشسته بودند. به همین دلیل، بخش عمدهای از نیروهای امنیتی سپاه، خود را به گلوگاههای خروجی کشور رسانده و برای دستگیری هزاران تروریستی که به ناگهان قصد خروج از کشور را کرده بودند، وارد عمل شدند که دستاورد زیادی هم داشت. طلاییترین شکارِ این نیروها، مهران اصدقی، فرمانده نظامی اولِ سازمان در تهران بود که قصد فرار به ترکیه را داشت و در ارتفاعات مرند دستگیر شد (او که از مجریان اصلی «عملیات مهندسی» بود، پس از دستگیری، جزئیات کابوسوار این جنایات را افشا کرد). این گونه بود که طرح «مالک و مستاجر» حقیقتا حکم تیر خلاص را پیدا کرد و به این ترتیب یک سال بعد از ضربه 19 بهمن 61 به مرکزیت سازمان در کشور و پس از آنکه «علی زرکش»، خط «اگر روزی 30 ترور انجام دهیم، رژیم سقوط میکند» را به اعضا ابلاغ کرد، ماشین ترور تقریبا متوقف شد (به جز سالی چند عملیات انگشتشمار) و جولان مرگبار 30 هزار عضو مسلح سازمان مجاهدین خلق در داخل کشور، به پایان رسید. رقص قدرت بنیصدر و رجوی، علاوه بر شهادت مظلومانه هزاران تن از مردم و نیروهای فعال اجتماعی، سیاسی و نظامی در کوچه و خیابان و خانههایشان، یک نتیجه هولناک دیگر نیز به بار آورده بود. تعداد قابل توجهی از نیروهای فعال کشور در حدفاصل سنی 17 تا 25 سال، تحت تربیت مسعود رجوی و موسی خیابانی، یه توده متراکمی از عقده تبدیل شده بودند. جوانانی که با وعدهها و القائات مرکزیت سازمان، خود را بزرگترین مجاهدان و ایثارگران تاریخ خلق(!) میشمردند که بزودی روی دستهای مردم (نظیر آنچه در 12 بهمن 57 رخ داد) بر اریکه قدرت خواهند نشست اما علاوه بر آنکه چنین رویکردی را نمیدیدند، با عدم همراهی و تنفر عمومی مواجه بودند و ناگزیر باید ماهها از بیم دستگیری، خود را در خانههای تیمی یا جنگل و کوهستان حبس کرده و با هزاران ترفند و دروغ، از جلب توجه مردم اجتناب میکردند. همین تعارض حقیقت با افقنماییهای تخیلی سازمان و شکستهای پی در پی در جنگ با نظامی که دائما ادعا میشد تا چند ماه دیگر کارش تمام است، نیروهای سازمان را به جامعهستیزانی کینهتوز و جلادانی قهار تبدیل کرده بود که کشور در تاریخ ثبتشده خود، نمونه آنها را سراغ نداشت. برای مثال، در میان افراد دستگیرشده، امثال عضوی که بتازگی 20 سال خود را تمام کرده بود و سابقه 42 فقره عملیات ترور و خرابکاری در کارنامه خود داشت و 10 نفر را به قتل رسانده بود کم نبودند، یا پسری زیر 18 سال که به 4 عملیات ترور موفق اعتراف کرده بود یا مجریان «عملیات مهندسی» که همه جوان و کمسن و سال بودند. بخشی از این قبیل افراد خوشاقبال بودند و شناسایی نشدند و تعداد قابل توجهی از آنان هم موفق به گریز از کشور شدند.
* تاریخنگار و پژوهشگر
ارسال به دوستان
سیر نزولی مبتلایان و جانباختگان کرونایی در پی رعایت دستورالعملهای بهداشتی توسط مردم
کرونا فعلا عقب نشست
با وجود اینکه خبرهای امیدوارکننده از کاهش مرگ و میر و بستری بیماران کرونایی به گوش میرسد اما مسؤولان بهداشتی و مقامات اجرایی تاکید دارند کاهش آمار مرگومیر نباید باعث بیتوجهی مردم به رعایت پروتکلهای بهداشتی شود، چرا که قدرت انتقال این ویروس به قدری بالاست که در صورت عادیانگاریها دستورالعملهای پزشکی و بهداشتی، بازگشت همهگیری ابتلا و افزایش مرگومیر دور از انتظار نیست.
به گزارش «وطن امروز»، حدود 2 هفته است که آمار مرگومیر و بستریشدگان ناشی از بیماری «کووید-19» در کشور روند نزولی به خود گرفته است؛ کاهشی که البته برگرفته از رعایت عموم مردم است.
استاندار تهران در این باره گفت: میزان بستریشدگان کرونایی در بیمارستانها به طور متوسط روزانه ۶۰ نفر کاهش پیدا کرده است. انوشیروان محسنی بندپی درباره روند بیماری کرونا در تهران و تاثیر رعایت پروتکلهای بهداشتی و لغو طرح ترافیک در روند بیماری اظهار داشت: در دوم و سوم مردادماه در استان تهران با اوج بستریشدگان مبتلا به بیماری کرونا در بیمارستانها مواجه بودیم و حدود ۴۵۰۰ نفر در آن زمان در بیمارستانهای استان تهران به دلیل ابتلا به بیماری کرونا بستری شده بودند. وی ادامه داد: در حال حاضر همانطور که میدانید با یک شیب بسیار ملایم در رابطه با میزان مراجعان و بستریشدگان مواجه هستیم و در حال حاضر میزان بستریشدگان ما حدود ۳۳۰۰ نفر است و به طور متوسط روزانه حدود ۶۰ نفر کاهش بستری بیماران مبتلا به کرونا در استان تهران داریم. استاندار تهران با بیان اینکه میزان فوتشدگان در استان تهران نیز با شیب ملایم رو به کاهش است، گفت: امیدواریم با رعایت پروتکلهایی که برای مراسم عزاداری امام حسین(ع) ابلاغ شده است، شرایطی فراهم شود که بتوانیم این شیب ملایم را تداوم بخشیم و به یک حالت پایدار در تهران برسیم. محسنیبندپی در گفتوگو با ایلنا، با تاکید بر اینکه شرایط تهران همچنان شکننده است، خاطرنشان کرد: به دلیل وضعیت شکننده در تهران، همچنان نگرانی درباره وضعیت ناپایدار آن وجود دارد، البته ما حدود ۲۵ روز توانستیم شرایطی را فراهم کنیم که میزان بستریشدگان در بیمارستانها به طور متوسط روزانه ۶۰ نفر کاهش پیدا کند اما همچنان ۳۲۰۰ الی ۳۳۰۰ نفر در بیمارستانها به دلیل ابتلا به بیماری کرونا بستری هستند. وی ادامه داد: از این تعداد بستریشدگان حدود هزار و ۱۰۰ نفر در بخش مراقبتهای ویژه هستند. همچنین حدود ۲۳۰ نفر اینتوبه هستند؛ این آمار از بیماران نشان میدهد باید همچنان به رعایت پروتکلها، فاصلهگذاری اجتماعی و همچنین استفاده از ماسک ادامه دهیم تا بتوانیم با کاهش بیماری در تهران به شرایط پایدار برسیم. استاندار تهران درباره طرح ترافیک گفت: براساس گزارشات اعلام شده، با لغو طرح ترافیک، حجم مسافران اتوبوس حدود ۱۰۰ هزار نفر در این مدت کاهش داشته است. براساس گزارشات ۳ دانشگاه علوم پزشکی، فاصلهگذاری اجتماعی در زمانی که طرح ترافیک لغو شده، ۲۰ درصد ارتقا یافته و از ۴۰ درصد به ۶۰ درصد افزایش پیدا کرده است.
همچنین سخنگوی وزارت بهداشت دیروز آخرین موارد ابتلا و فوتی ناشی از کرونا در کشور را اعلام کرد و گفت: متاسفانه در ۲۴ ساعت گذشته، ۱۱۲ بیمار «کووید-19» جان خود را از دست دادند و به این ترتیب مجموع جانباختگان این بیماری به ۲۰ هزار و ۳۷۶ نفر رسید. سیماسادات لاری افزود: بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۲۲۰۶ بیمار جدید مبتلا به «کووید-19» در کشور شناسایی شد که ۱۰۷۱ نفر از آنها بستری شدند. در نتیجه مجموع بیماران «کووید-19» در کشور به ۳۵۴ هزار و ۷۶۴ نفر رسید. وی افزود: متاسفانه در طول ۲۴ ساعت گذشته، ۱۱۲ بیمار «کووید-19» جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری به ۲۰ هزار و ۳۷۶ نفر رسید. لاری ادامه داد: خوشبختانه تاکنون ۳۰۵ هزار و ۸۶۶ نفر از بیماران، بهبود یافته یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند اما متاسفانه ۳۷۹۴ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-19» در وضعیت شدید این بیماری تحت مراقبت قرار دارند. وی با اشاره به اینکه تاکنون ۲ میلیون و ۹۸۷ هزار و ۱۱۷ آزمایش تشخیص «کووید-19» در کشور انجام شده است، گفت: استانهای مازندران، تهران، قم، گلستان، خراسان شمالی، اردبیل، اصفهان، البرز، خراسان رضوی، کرمان، سمنان، آذربایجان شرقی، مرکزی، یزد و گیلان در وضعیت قرمز قرار دارند. سخنگوی وزارت بهداشت تاکید کرد: همچنین استانهای فارس، ایلام، لرستان، هرمزگان، زنجان، قزوین، آذربایجان غربی، بوشهر، همدان، چهارمحالوبختیاری و کهگیلویهوبویراحمد هم در وضعیت هشدار هستند. لاری در ادامه سخنان خود تصریح کرد: اگر چه تعدادی از شهرستانهای کشور از وضعیت قرمز خارج شدهاند اما در حال حاضر ۱۱۴ شهرستان در سراسر کشور در وضعیت قرمز و ۱۳۳ شهرستان نیز در وضعیت هشدار قرار دارند. وی با اشاره به روند نسبتا کاهشی موارد ابتلا و بستری روزانه در کشور، تاکید کرد: مطمئنا مهمترین عامل در کاهش موارد ابتلا و بستری روزانه در کشور، رعایت پروتکلهای بهداشتی و استفاده بیشتر و همگانی از ماسک است. البته اعلام روند کاهشی بیماری به هیچ وجه نبابد موجب عادیانگاری شرایط شود، زیرا با توجه به افزایش چندین برابری میزان سرایتپذیری این ویروس، رعایت چندین برابری پروتکلهای بهداشتی توسط ما امری لازم و ضروری است.
* ممنوعیت طبل و سنج و لغو حضور هیأتها در اماکن مقدس
سخنگوی وزارت بهداشت همچنین شیوهنامه بهداشتی ستادملی مقابله با کرونا برای برگزاری مراسم محرم و صفر را تشریح کرد. لاری با اشاره به اهمیت برگزاری مراسم عزاداری امام حسین علیهالسلام، اظهار کرد: همانطور که میدانید ایران اسلامی همه ساله در ماه محرم در سوگ شهیدان کربلاست و مردم دیندار ما به برگزاری آیین عزاداری میپردازند. در این شرایط شیوع ویروس کرونا در ایران و جهان بسیاری از امورات جاری کشور را تحت تاثیر قرار داده که در این میان یکی از دغدغههای جدی مردم و مسؤولان، پیشبینی نحوه برگزاری مراسم در مناسک پیش رو بود. لاری با اشاره به اهم مصوبات ستاد ملی مقابله با کرونا، افزود: برابر دستورالعمل، مراسم صرفا در اماکن و فضاهای باز و با رعایت فاصلهگذاری از هر طرف حداقل ۲ متر و تجمعات حداقلی است، همچنین بر رعایت کاهش ساعات برگزاری مراسم به حداکثر ۲ ساعت تاکید شده است. جابهجایی هیأتها و دستهروی نیز ممنوع است. وی ادامه داد: استفاده از طبل، سنج و وسایل مشابه در برگزاری مراسم ممنوع است، البته مراسم سینهزنی و زنجیرزنی صرفا با زنجیر شخصی در محل مراسم بدون جابهجایی مجاز است. ساداتلاری با تاکید بر لزوم استفاده از ماسک به صورت مستمر در مراسم، گفت: راهکارهای جایگزین در مناطق و شهرهایی که امکان برگزاری حضوری مراسم وجود ندارد، باید با هماهنگی کارگروه استانی پیشبینی شود.
***
[آغاز تزریق واکسن روسی کرونا به بیش از ۴۰ هزار داوطلب]
روسیه پنجشنبه گذشته اعلام کرد آزمایشهای بالینی پس از تایید رسمی واکسن جنجالی خود علیه کرونا را هفته آینده با مشارکت دهها هزار نفر آغاز خواهد کرد. به گزارش ایسنا، ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه اوایل این ماه اعلام کرد روسیه به عنوان نخستین کشور، ساخت واکسن کروناویروس را ثبت کرده است. همچنین صندوق سرمایهگذاری مستقل روسیه که پروژه واکسن کرونا را تأمین مالی میکند، اخیرا در بیانیهای اعلام کرد آزمایشات «ایمنیزایی و ایمنی واکسن اسپوتنیک-وی» هفته آینده با شرکت بیش از ۴۰ هزار نفر آغاز میشود. در این بیانیه آمده است که این آزمایشات معادل آزمایشهای فاز 3 است که سایر واکسنها تحت آن قرار دارند. کریل دمیتریف، رئیس صندوق سرمایهگذاری مستقیم روسیه اظهار داشته که واکسیناسیون گروههای در معرض خطر از جمله پرسنل پزشکی نیز از هفته آینده به صورت داوطلبانه آغاز میشود. به گفته وی، بیش از ۲۰ کشور درخواست خرید بیش از یک میلیارد دوز واکسن کرونای روسی را دادهاند که روسیه توافقاتی با چندین کشور برای تولید آن داشته است.
ارسال به دوستان
«وطنامروز» از جزئیات جلسه سوم مجلس برای پیگیری مشکلات کارگران شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه گزارش میدهد
اولتیماتوم آخر به وزیر اقتصاد
سیدحامد سیدقربانی: سومین جلسه پیگیری مشکلات کارگران شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه با حضور مسؤولان و نمایندگان دستگاههای مختلف به ریاست علی نیکزاد، نایبرئیس مجلس در محل کمیسیون تلفیق برگزار شد. در این جلسه که وزیر امور اقتصادی و دارایی به دعوت نمایندگان مجلس برای بررسی اهلیت کارفرما حضور داشت، فرصتی 15 روزه برای تصمیمگیری درباره تعیین متولی این شرکت به وی داده شد. «وطن امروز» در گزارش حاضر به جزئیات این جلسه پرداخته است.
اعتصابات کارگران شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه در ماههای اخیر، 3 نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی را بر آن داشت با حضور در جمع آنان از نزدیک به خواستههای کارگران رسیدگی کنند. پس از آن نمایندگان به منظور بررسی دقیقتر خواستهها و مشکلات کارگران جلسهای را روز چهارشنبه 15 مردادماه به ریاست نیکزاد، نایبرئیس مجلس و در محل کمیسیون تلفیق برگزار کردند. در آن جلسه خواستههای کارگران که شامل اصلیترین محور یعنی «خلع ید کارفرمای شرکت» و 4 محور دیگر از جمله «پرداخت حقوق معوق»، «تمدید بیمه»، «تسریع در زمان کاشت نیشکر» و «بازگشت به کار کارگران اخراج شده» بود، مطرح شد و هر کدام از نهادهای مربوط برای پیگیری تحقق این خواستهها موظف شدند. جلسه دوم نیز چهارشنبه 22 مردادماه به منظور پیگیری موارد مطرح شده در جلسه اول برگزار شد. در این جلسه پس از تعیینتکلیف محورهای چهارگانه درخواستهای کارگران، تصمیمگیری درباره اصلیترین محور که همان خلع ید کارفرمای شرکت بود با توجه به عدم وجود جواب مشخص از سوی رئیس سازمان خصوصیسازی درباره اهلیت یا عدم اهلیت کارفرما، به جلسه بعد موکول شد. جلسه سوم با هدف پیگری موارد عنوان شده در جلسه پیش و تصمیمگیری درباره خلع ید کارفرما چهارشنبه 29 مردادماه با حضور برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی، نمایندگان کارگران، دیوان محاسبات، سازمان بازرسی و رئیس سازمان خصوصیسازی، معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی و مدیر عامل سازمان تأمیناجتماعی به ریاست علی نیکزاد، نایبرئیس مجلس در محل کمیسیون تلفیق برگزار شد.
* خلع ید اسدبیگی نیاز به بررسی یک ماهه دارد!
جلسه با پیگیری نیکزاد درباره سرنوشت حقوق معوق و تمدید دفترچه بیمههای کارگران آغاز شد و در ادامه از نمایندگان وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و سازمان تأمیناجتماعی نتیجه وعدههای پیشین را استعلام کرد.
حاتم شاکرمی، معاون روابط کار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در این باره گفت: با توجه به عنایت رئیس دستگاه قضا و دستور دادستان و سایر مسؤولان مربوط، ۲ ماه حقوق معوق کارگران شرکت هفتتپه (اردیبهشت و خرداد) طی 2 روز گذشته پرداخت شد و پیگیر پرداخت حقوقهای تیر و مرداد نیز هستیم. با توجه به اینکه حسابهای مسدودشده کارفرما بازگشایی شد، سعی داریم این معوقات نیز پرداخت شود.
نماینده سازمان تأمیناجتماعی نیز درباره پرداخت حق بیمهها و تمدید دفترچهها اظهار کرد: مشکلی برای تمدید دفترچههای بیمه کارگران شرکت هفتتپه تا پایان سال نداریم و برای انجام این کار لازم است لیست کارگرانی که مشمول بیمه میشوند، در اختیار ما قرار گیرد.
پس از آن نیکزاد جویای نتیجه وعده استاندار خوزستان مبنی بر کاشت 3 تا 4 هزار هکتار نیشکر شد که نماینده استاندار خوزستان در پاسخ گفت: غلامرضا شریعتی، استاندار خوزستان ۲۹ مردادماه جلسه ویژهای در این رابطه برگزار کردند تا موانع برای کشت رفع شود و قرار است از همه ظرفیتها به این منظور استفاده شود و تا ۱۵ مهرماه 3 هزار هکتار کشت انجام شود و کار روی زمین نماند.
در ادامه نایبرئیس مجلس شورای اسلامی به منظور تعیینتکلیف مساله خلع ید امید اسدبیگی، کارفرمای فعلی شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه از فرهاد دژپسند، وزیر امور اقتصادی و دارایی خواستار ارائه توضیحات شد.
وزیر اقتصاد در این باره گفت: موضوع خلع ید کارفرمای شرکت هفتتپه و واگذاری مجدد آن، نیاز به بررسی دقیق دارد و برای این مهم لازم است ۳۰ روز به ما زمان داده شود. هر چند برخی گزارشها که به ما رسیده، حاکی از آن است اسدبیگی در حال انجام طرحهای تحقیق و توسعهای در شرکت است.
دژپسند ادامه داد: تصمیمگیری درباره واگذاری مجدد شرکت هفتتپه از سوی مراجع ذیربط انجام خواهد شد و تا جایی که قوانین به ما اجازه دهد و نیاز باشد، درباره خلع ید کارفرمای فعلی و تعیین کارفرمای جدید، تعیین تکلیف میکنیم.
در ادامه سیدنظامالدین موسوی، عضو کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی در واکنش به اظهارات وزیر اقتصاد گفت: دعوت از شما برای حضور در این جلسه، در شرایطی است که با علیرضا صالح، رئیس سازمان خصوصیسازی به بنبست خوردیم، چرا که صالح در جلسه پیشین به صراحت اظهار کرد نمیتواند درباره خلع ید کارفرمای شرکت تصمیمگیری کند. از شما دعوت میکنیم باز هم در این جلسات حضور پیدا کنید و جدا از آن، صریح به ما بگویید این مراجع ذیربط، کدام ارگانها و نهادها هستند؟
عضو کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی اذعان کرد: تصمیمگیری درباره خلع ید کارفرمای هفتتپه حتی نیاز به دخالت و ورود وزیر اقتصاد ندارد و سازمان خصوصیسازی به تنهایی میتواند این موضوع را تعیین تکلیف کند اما جالب اینجاست که رئیس سازمان خصوصیسازی این موضوع را به سران قوا ارجاع میدهد و از زیر بار آن شانه خالی میکند! مگر سران قوا در این موضوع دخالتی داشتند که حالا برای خلع ید اقدامی انجام دهند؟!
موسوی ادامه داد: مشخصا این سازمان میتواند اقدام به خلع ید کند و تعیین تکلیف این موضوع را انجام دهد اما اگر قصد ندارند این موضوع را به سرانجام برسانند، وزیر اقتصاد به آن ورود کند و تصمیم نهایی اعلام شود؛ نه اینکه بعد از مدتی نمایندگان و مسؤولانی را که پیگیر این جریان هستند به مرجع دیگری ارجاع دهند.
وی تاکید کرد: در صورتی که این مساله از سوی سازمان خصوصیسازی و وزارت اقتصاد تعیین تکلیف نشود، چارهای نداریم جز اینکه از اختیاراتمان برای استیضاح وزیر اقتصاد استفاده کنیم.
علی خضریان، عضو کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی نیز در پاسخ به سخنان وزیر امور اقتصادی و دارایی از ایشان پرسید آیا شما متن قرارداد واگذاری شرکت هفتتپه را مطالعه کردید؟ که وزیر اقتصاد در پاسخ گفت: خیر! مطالعه نکردهام.
پس از آن خضریان گفت: در یکی از بندهای این قرارداد آمده است: «اگر کارفرما به تعهداتش عمل نکند، خلع ید میشود». اسدبیگی اگر از اهلیت برخوردار است، پس چرا کارگران اینجا هستند؟ پس چطور میزان تولید شکر شرکت از 57 هزار تن به 19 هزار تن رسیده است؟
وی ادامه داد: یکی از شرکتهای تعاونی منطقه برای واگذاری هفتتپه اعلام آمادگی کرده و طبق بررسیای که انجام دادیم از اهلیت لازم برای واگذاری برخوردار است و حتی با توجه به اینکه در حوزه نیشکر فعالیت دارد، میتواند خسارات خصوصیسازی این شرکت را جبران کند. برای واگذاری مجدد، این شرکت تعاونی در اولویت قرار گیرد.
در ادامه، محمد کعبعمیر، نماینده مردم شوش در مجلس شورای اسلامی درباره اظهارات دژپسند درباره اهلیت کارفرما گفت: سیاستهای اصل ۴۴ قانون اساسی اهداف مشخصی را دنبال میکنند و از جمله آنها رشد تولید، ایجاد اشتغال و... است اما در شرکت هفتتپه این موارد رعایت نشد و حتی شاهد بروز مسائل اجتماعی و امنیتی نیز در این شرکت بعد از واگذاری به بخش خصوصی بودیم. تمام این موارد نشاندهنده عدم اهلیت کارفرمای هفتتپه است.
وزیر اقتصاد نیز در واکنش به اظهارات نمایندگان مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: تا زمانی که مسؤولیت وزارت اقتصاد را بر عهده دارم، خود را ملزم به رعایت قانون میدانم و در تمام مدت وزارتم، در چارچوب قوانین فعالیت داشتم. میتوانید بررسیهای لازم را پیرامون واگذاریهایی که در دوره مسؤولیتم در این وزارتخانه اتفاق افتاده انجام دهید، آنگاه میبینید خلاف قوانین، واگذاریای انجام نشده است. درباره خلع ید کارفرمای هفتتپه و واگذاری مجدد این شرکت نیز بدون بررسی دقیق هیچ نوع اظهارنظری نخواهم کرد.
در پایان این جلسه، نایبرئیس مجلس شورای اسلامی گفت: هدف ما از برگزاری این جلسات، حل مشکل شرکت هفتتپه است. منکر عملکرد بهتر بخش خصوصی به نسبت بخش دولتی در اداره شرکتها نیستیم اما در هفتتپه، این موضوع مشکلاتی ایجاد کرده و این مساله الان به مشکل دولت و سایر نهادها تبدیل شده و باید حل شود. با توجه به درخواست وزیر اقتصاد برای اعلام نتیجه خلع ید کارفرما، ۱۵ روز دیگر به این وزارتخانه و سازمان خصوصیسازی زمان میدهیم تا تصمیم نهایی خود را پیرامون این موضوع اعلام کنند.
***
[حاشیههای جلسه]
با اعلام پایان جلسه و ترک آن توسط وزیر امور اقتصادی و دارایی، فعالان کارگری که خواهان پاسخ دادن به اظهارات دژپسند بودند، فرصتی برای صحبت پیدا نکردند و شدیدا از این اقدام دلخور شدند.
گفتنی است جلسه بعدی پیگیری مشکلات شرکت هفتتپه، 15 روز دیگر با محوریت اعلام نظر وزیر امور اقتصادی و دارایی درباره خلع ید کارفرما برگزار خواهد شد. همچنین دوم شهریورماه برخی نمایندگان به منظور بررسی روند کشت شرکت با نماینده دیوان محاسبات کشور به شرکت هفتتپه خواهند رفت و از مزارع نیشکر و نحوه کشت آن بازدید خواهند کرد.
ارسال به دوستان
احمق و احمقتر
* دنیا به اقدام دولت آمریکا برای فعال کردن مکانیسم ماشه خندید
* کشوری که از برجام خارج شده است اما حالا با استناد مضحک به قطعنامه 2231 به دنبال زدن تیر خلاص به جنازه این توافق است
گروه سیاسی: آمریکا فرآیند مکانیسم حل و فصل اختلافات موسوم به مکانیسم ماشه را به جریان انداخت. به گزارش «وطنامروز»، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا روز پنجشنبه در کنفرانسی خبری مدعی شد: امروز وزیر خارجه پمپئو را هدایت میکنم تا به اطلاع شورای امنیت سازمان ملل برساند که ایالات متحده میخواهد تمام تحریمهای تعلیق شده سازمان ملل علیه ایران را احیا کند. این مکانیسم بازگشت است.
پس از اظهارات ترامپ، مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا روز جمعه در کنفرانسی خبری با اعلام فعالسازی روند بازگشت تحریمهای سازمان ملل علیه ایران در حالی که تهران را حامی تروریسم خواند، گفت: پیام ما بسیار بسیار ساده است. ایالات متحده هرگز اجازه نخواهد داد بزرگترین حامی تروریسم در جهان آزادانه به خرید و فروش هواپیما، تانک، موشک و دیگر سلاحهای متعارف مشغول شود. پمپئو در اظهارات خود مدعی شد بازگشت تحریمهای سازمان ملل میتواند محدودیتهایی روی آزمایشهای بالستیک و فعالیتهای هستهای ایران اعمال کند. وی همچنین اروپاییها را متهم کرد «جانب حکومت آیتاللهها را گرفتهاند».
اقدام آمریکا در به راه انداختن مکانیسم ماشه با واکنش مثبت رژیم صهیونیستی مواجه شد. در همین راستا بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، شورای امنیت سازمان ملل را متهم کرد به وظیفه خود برای حمایت از صلح و امنیت بینالمللی عمل نمیکند و تاکید کرد اسرائیل با افتخار همراه با آمریکا ایستادگی میکند و از بازگشت مجدد تحریمها علیه ایران حمایت خواهد کرد.
نماینده اسرائیل در سازمان ملل نیز از دیگر کشورها خواست از اقدام آمریکا برای بازگرداندن تحریمها علیه ایران حمایت کنند. او گفت: اگر کشورهای عضو شورای امنیت از اعمال مجدد تحریمها حمایت نکنند، صدمات بزرگی به بار خواهد آمد که به توانایی این شورا در مراقبت از صلح و امنیت جهانی صدمه میزند.
وزیر خارجه رژیم صهیونیستی هم در اظهاراتی خصمانه، ایران را به نقض مکرر توافق هستهای متهم کرد و گفت اسرائیل از اقدام ایالات متحده آمریکا سپاسگزاری میکند، چراکه این یک «تصمیم مهم و شجاعانه» با هدف بازیابی قانون و نظم جهانی درباره توافقنامههای بینالمللی است.
گابی اشکنازی از جامعه جهانی خواست از «ابتکار عمل آمریکا» حمایت کند تا به زعم آنها ثبات نظام بینالملل مطابق با رعایت کامل قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل احیا شود.
* استدلال آمریکا چیست؟
آمریکا در حالی مکانیسم بازگشتپذیری تحریمها را فعال کرده است که 18 اردیبهشتماه سال 97 با تصمیم ترامپ از برجام خارج شد. اما مقامات آمریکایی چطور در حالی که این کشور از برجام خارج شده است ادعا دارند میتوانند از ظرفیت قطعنامه 2231 که به گفته اعضای مذاکرهکننده ایران قطعنامه پشتیبان برجام است در جهت بازگشت تمام تحریمها علیه ایران استفاده کنند؟
آمریکاییها معتقدند اگر چه از فرآیند اجرای برجام خارج شدهاند اما با توجه به تعریفی که بند 10 قطعنامه شورای امنیت از مشارکتکنندگان در برجام ارائه داده است، این کشور نیز چون جزو مؤسسان برجام بوده از مشارکتکنندگان برجام به حساب میآید بنابراین حق راهاندازی مکانیسم ماشه را دارد.
مقامات آمریکایی برای اثبات این ادعای خود به بند 10 قطعنامه 2231 اشاره میکنند.
در این بند آمده است:
چین، فرانسه، آلمان، فدراسیون روسیه، انگلیس، آمریکا، اتحادیه اروپایی و ایران (شرکتکنندگان در طرح جامع مشترک اقدام) را تشویق میکند همه مسائل در رابطه با اجرای تعهدات طرح جامع اقدام مشترک را از طریق روندها و دستورالعملهای مشخصشده در طرح جامع اقدام مشترک حل کنند و قصد خود را برای رسیدگی به شکایات احتمالی توسط امضاکنندگان طرح جامع اقدام مشترک درباره عمل نکردن قابل توجه شرکتکننده دیگری در طرح جامع اقدام مشترک بیان میکند.
آمریکاییها معتقدند در بند 10 به صراحت به نام این کشور به عنوان یکی از مشارکتکنندگان در برجام اشاره شده است و در بندهای دیگر این قطعنامه شورای امنیت هیچ اشارهای نشده است که کشوری در صورت توقف اجرای برجام و خروج از برجام از مشارکتکنندگان در برجام محسوب نمیشود. به بیان دیگر مقامات آمریکایی معتقدند منظور قطعنامه 2231 شورای امنیت از مشارکتکنندگان برجام صرفا کشورهایی هستند که در انعقاد و تأسیس برجام نقش داشتهاند، بنابراین صرف حضور کشوری در انعقاد برجام به معنای آن است که آن کشور جزو مشارکتکنندگان برجام به حساب میآید، حتی اگر این کشور بندهای برجام را اجرا نکند یا پس از انعقاد برجام از این توافق خارج شود.
آمریکا پس از اینکه این تفسیر را از مشارکتکنندگان برجام ارائه داده است برای به راه انداختن فرآیند بازگشتپذیری تحریمها به بند 11 قطعنامه 2231 اشاره میکند و بر اساس مندرجات این بند معتقد است میتواند بدون حضور در کمیسیون مشترک برجام، با ارائه درخواست خود در شورای امنیت سازمان ملل و ارائه این درخواست در جلسه شورای امنیت، همه تحریمها علیه ایران را بازگرداند.
در بند 11 قطعنامه شورای امنیت آمده است:
[شورای امنیت] تصمیم میگیرد طبق ماده 41 منشور ملل متحد، در مدت 30 روز از دریافت گزارش و اخطاریه یک شرکتکننده در طرح جامع مشترک اقدام درباره مشکلی که آن کشور شرکتکننده در طرح جامع اقدام مشترک بر این باور است به معنای عدم عمل قابل توجه به تعهدات بر اساس طرح جامع اقدام مشترک است، درباره پیشنویس قطعنامهای برای ادامه انقضاهای مشخص شده در بند 7 (a) این قطعنامه، رایگیری کند، همچنین تصمیم میگیرد که اگر در عرض 10 روز از صدور این اخطاریه و گزارشی که در بالا به آن اشاره شد، هیچ کدام از اعضای شورای امنیت چنین پیشنویس قطعنامهای را برای رایگیری ارائه نکرد، در آن صورت رئیس شورای امنیت چنین پیشنویس قطعنامهای را ارائه میکند و آن را در مدت 30 روز پس از اخطاریه به رای میگذارد، شورا همچنین قصد خود را برای در نظر گرفتن دیدگاههای کشورهای دخیل در این مساله و هر نظری درباره این مساله از طرف هیأت مشورتی ایجاد شده در طرح جامع اقدام مشترک بیان میکند.
بر اساس بند 11 قطعنامه 2231 اگر تفسیر آمریکا از عبارت «participent» یا مشارکتکننده پذیرفته شود، حداکثر تا 30 روز تمام تحریمهای سازمان ملل علیه ایران بازمیگردد، چراکه بنا بر این بند، کشورهای عضو یا رئیس شورا موظف هستند پیشنویسی ارائه کنند تا درباره ادامه «لغو» تحریمها علیه ایران رایگیری شود. در صورتی که به غیر از آمریکا تمام اعضای شورای امنیت هم موافق ادامه لغو تحریمها علیه ایران باشند، مخالفت آمریکا به معنای وتوی موافقت سایر کشورهاست و در این صورت لغو تحریمهای ایران متوقف میشود و تمام تحریمها علیه ایران برمیگردد.
* واکنش ایران به اقدام آمریکا
در واکنش به اقدام آمریکا در راهاندازی مکانیسم ماشه، محمدجواد ظریف که مسؤول تیم مذاکرهکننده هستهای ایران و از موافقان مکانیسم حلوفصل اختلافات به حساب میآید، در نامهای به رئیس شورای امنیت دلایل خود را برای موجه نبودن ادعای آمریکا ارائه کرد.
برخی از این دلایل شامل موارد زیر است:
۱- آمریکا با صراحت مشارکت در برجام را پایان بخشید.
۲- آمریکاییها با بیان اظهاراتی مبنی بر خروج از برجام و... رسما هر گونه حقی برای استفاده از سازوکار حل اختلاف را منتفی کردهاند.
۳- آمریکا پیش از این قطعنامه 2231 را نقض کرده و در اجرای آن حسن نیت نداشته است.
ظریف با اشاره به این دلایل و برخی دلایل دیگر، نتیجهگیری کرده است: سازوکار حل اختلاف صرفا در اختیار اعضای واقعی برجام قرار دارد و نه عضو «ابتدایی» که بعدا کنارهگیری کرده و با اراده و صراحت تصمیم به «پایان مشارکت» گرفته و به صورت فعال درصدد تخریب این توافق بوده است و متعاقبا، این عضو سابق کلیه امتیازها و مزایای عضویت را برای خود منتفی کرده است. شورای امنیت باید مانع سوءاستفاده یکجانبه و غیرقانونی آمریکا- به عنوان ناقض مستمر و وقیح قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت- از سازوکار حل اختلاف قطعنامهای شود که این کشور هدف اعلانی خود را نابودی همین قطعنامه و در نتیجه تخریب اقتدار شورای امنیت و ملل متحد بیان کرده است.
وزیر امور خارجه همچنین روز گذشته در مطلبی در صفحه اینستاگرام خود درباره تلاش آمریکا برای بازگشت تحریمها علیه ایران نوشت: دیشب پمپئو به خیال خودش سازوکار بازگرداندن قطعنامههای لغو شده شورای امنیت را فعال کرد ولی همزمان ایران به همراه روسیه، چین، اتحادیه اروپایی، آلمان، فرانسه و انگلیس در نامههای جداگانهای اقدام دولت ترامپ را غیرقانونی، بدون اثر و کانلمیکن معرفی کردند، احتمالا امروز هم برخی دیگر از اعضای شورای امنیت موضع مشابهی را اتخاذ کنند و یک بار دیگر دولت ترامپ منزوی و رسوا در صحنه جهانی خواهد شد، تاریخ شورای امنیت چنین وضعیتی را به یاد ندارد.
* مخالفت روسیه، چین و ۳ کشور اروپایی با آمریکا
علاوه بر اینکه ایران به عنوان یکی از اعضای برجام، اقدام آمریکا در به راه انداختن مکانیسم بازگشتپذیری تحریمها را غیرموجه دانست، سایر اعضای برجام نیز نسبت به این اقدام واکنش منفی نشان دادند. در همین راستا سرگئی ریابکوف، معاون وزیر خارجه روسیه اعلام کرد بیانیههای ایالات متحده درباره اعمال تحریمهای سازمان ملل علیه ایران پوچ و بیمعنی بوده و همچنین این کشور هیچ اساس حقوقی و سیاسی برای اعمال تحریمها علیه ایران ندارد. وی همچنین بیان کرد این اقدام آمریکا میتواند به وقوع بحرانی در شورای امنیت سازمان ملل منجر شود. همچنین اسپوتنیک به نقل از ریابکوف نوشت: تهدیدات آمریکا علیه چین و روسیه برای همکاری با ایران هیچگونه اساسی ندارد. ریابکوف در این باره گفت: پس از آنکه ایالات متحده از برجام خارج شد، تمام حقوقش ذیل این توافق را از دست داد. از نظر ما، آمریکا هیچ حقی برای استفاده از بندهای قطعنامه ۲۲۳۱ علیه ایران ندارد. این کار پوچ و بیمعنی است. ما این اقدامات آمریکا را محکوم میکنیم. وی ادامه داد: هرگونه بیانیهای از سوی ایالات متحده درباره اینکه چین و روسیه باید به عواقب کارهایشان فکر کنند، باعث نخواهد شد ما مواضعمان را تغییر دهیم.
روسیه همچنین از شورای امنیت سازمان ملل خواست برای بررسی موضوع ایران جلسه فوری تشکیل دهد که این درخواست با مخالفت آمریکا مواجه شد.
سخنگوی وزارت خارجه چین نیز درخواست آمریکا برای فعالسازی مکانیسم ماشه را «فاقد منطق» و «اساس حقوقی» خواند. «هوا چون اینگ» در واکنش به تلاش آمریکا درباره فعالسازی مکانیسم ماشه گفت: تقاضای آمریکا فاقد اساس حقوقی و منطق است. این چیزی جز نمایشی سیاسی که توسط آمریکا طراحی شده، نیست. این درخواست، حمایت اعضای شورای امنیت را دریافت نخواهد کرد و جامعه بینالمللی نیز آن را قبول نخواهد کرد. سخنگوی وزارت خارجه چین با اشاره به اینکه مکانیسم بازگشت خودکار تحریمها نباید فعال شود، بیان کرد: طرفین برجام و اکثریت اعضای شورای امنیت بر این باورند درخواست آمریکا هیچ مبنای حقوقی نداشته و مکانیسم ماشه فعال نشده است. سفیر «ژانگ جون» نیز نامهای برای رئیس شورای امنیت فرستاده که مخالفت چین با درخواست آمریکا را ابراز میکند. وی افزود: چین با طرفین مربوط همکاری خواهد کرد تا برجام، قطعنامه ۲۲۳۱، چندجانبهگرایی، اعتبار شورای امنیت، رژیم بینالمللی عدم اشاعه و امنیت و ثبات منطقهای حفظ شود و برای حل مساله هستهای ایران راهحلی سیاسی و دیپلماتیک را پیدا کند.
کشورهای اروپایی نیز معتقدند آمریکا وجاهتی در راهاندازی مکانسیم بازگشتپذیری تحریمها ندارد. در همین رابطه جوزپ بورل، مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی روز جمعه در پی درخواست آمریکا مبنی بر فعالسازی مکانیسم ماشه در بیانیهای اعلام کرد: همانطور که بارها یادآور شدهام، آمریکا به طور یکجانبه مشارکت در برجام را در تاریخ ۸ مه ۲۰۱۸ متوقف کرده و متعاقب آن در هیچ فعالیت مربوط به توافق هستهای ایران شرکت نکرده است، بنابراین آمریکا با توجه به اینکه کشور مشارکتکننده در برجام نیست، نمیتواند از روند بازگشت تحریمهای پیشبینی شده طبق قطعنامه ۲۲۳۱ استفاده کند.
بورل تاکید کرد به عنوان هماهنگکننده کمیسیون مشترک برجام، هر کاری انجام خواهد داد تا این توافقنامه حفظ و به طور کامل از سوی همه طرفها اجرا شود.
هلگا اشمیت، معاون مسؤول سیاست خارجه اتحادیه اروپایی نیز روز جمعه در توئیتی نوشت: پس از آنکه ایالات متحده سال ۲۰۱۸ به طور رسمی از برجام خارج شد، این کشور دیگر نمیتواند یکی از طرفین برجام به منظور بازگرداندن تحریمهای احتمالی پیشبینی شده توسط قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل محسوب شود. اتحادیه اروپایی به انجام هر کاری برای اطمینان حاصل کردن از حفظ و اجرا شدن کامل توافق هستهای با ایران ادامه خواهد داد.
نمایندگی بلژیک در سازمان ملل نیز که کشورش یکی از اعضای غیردائم شورای امنیت به حساب میآید، درباره تلاش آمریکا برای فعالسازی مکانیسم ماشه در توئیتی نوشت: برای نمایندگی بلژیک در شورای امنیت سازمان ملل همه چیز شفاف است. آمریکا نمیتواند بازگشت تحریمها از طریق برجام را فعال کند، چرا که این کشور، مه ۲۰۱۸ شراکت خود در برجام را متوقف کرد.
در ادامه توئیت آمده است: ما باید برجام را حفظ کنیم. این تنها راهی است که میتوان از ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای ایران اطمینان حاصل کرد.
* ترامپ صدای آمریکاییها را هم درآورد
علاوه بر کشورهای عضو برجام، برخی مقامات فعلی و پیشین آمریکا به اقدام دولت ترامپ در راهاندازی مکانیسم ماشه واکنش نشان دادند. در همین راستا وندی شرمن، مذاکرهکننده اصلی آمریکا در توافق هستهای روز جمعه در واکنش به مخالفت طرفین برجام با فعالسازی مکانیسم ماشه توسط آمریکا به شبکه اماسانبیسی گفت: برداشت من این است که رئیسجمهور[ترامپ] بار دیگر به جای آنکه ایران را به انزوا بکشاند، آمریکا را منزوی کرده است. روسیه، چین و اروپا باور دارند آمریکا حق بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل علیه ایران را ندارد. وی تصریح کرد: ما به طور آشکار در توافق مشخص کردیم تنها طرفین مشارکتکننده در برجام میتوانند از مکانیسم بازگشت تحریمها استفاده کنند و ترامپ به زبان خود گفته است آمریکا دیگر در برجام شراکت ندارد. از نظر من آمریکا در این زمینه موفق نخواهد شد. اگر آنها حتی بتوانند به طرقی کارشان را پیش ببرند، فکر نمیکنم کسی به آنها توجه کند.
مشاور پیشین امنیت ملی آمریکا هم با انتقاد از فعالسازی بازگشت تحریمهای سازمان ملل اعلام کرد خود آمریکا نخستین کشوری بوده که برجام را زیرپا گذاشته است. سوزان رایس روز جمعه در توئیتی نوشت: «فعالسازی مکانیسم بازگشت آن هم وقتی آمریکا خود اول از همه با خروج یکجانبه توافق با ایران را نقض کرده، حق وتوی آمریکا در شورای امنیت و رژیمهای تحریم جهانی را تضعیف میکند. احمق و احمقتر!»
ارسال به دوستان
رونمایی از موشک بالستیک «شهید حاجقاسم» و موشک کروز «شهید ابومهدی»
هدفگیری از اعماق زمین
گروه سیاسی: 2 موشک بالستیک و کروز با نام ۲ تن از فرماندهان شهید مقاومت، در روز صنعت دفاعی رونمایی شد.
سردار قاسم تقیزاده، جانشین وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح صبح روز پنجشنبه در آیین رونمایی از دستاوردهای جدید وزارت دفاع که به صورت ویدئوکنفرانس با حضور حسن روحانی، رئیسجمهور برگزار شد، به تشریح ویژگیهای 2 موشک رونماییشده با نامهای «شهید حاجقاسم» و «شهید ابومهدی» پرداخت. وی با بیان اینکه دستاوردهای امروز بخش دفاع فراتر از تصور بدخواهان و دشمنان ملت غیور ایران اسلامی است، گفت: در زمینه موشکهای بالستیک به مرزهای فناوری دانش آیرودینامیک رسیدهایم؛ در موشکهای کروز بر تمام تحریمهای دشمنان غلبه کرده و فصل نوینی باز شده است. طراحی و ساخت این 2 موشک ویژگیهای بیبدیلی دارد که بخش کمی از آن به استحضار میرسد. این محصولات با کمترین هزینه تولید شده که چیزی نزدیک به یکدهم قیمت جهانی است، همچنین زمان دستیابی به این 2 محصول در کمترین نرم جهانی است. چیزی که بزرگان هوافضای جهان به آن اذعان دارند این است که هر دوی این محصولات توان بازدارندگی و عمق راهبردی امنیت کشور را افزایش میدهند و دشمنان را از مرزهای آبی و خاکیمان دور میکنند. محصول اول به یاد سردار دلها شهید حاجقاسم سلیمانی، موشک «شهید حاجقاسم» نامگذاری شده و امیدواریم در سایه الطاف الهی، قدرت ملی و امنیت مردم عزیز کشورمان بیش از پیش فراهم شود.
جانشین وزیر دفاع در تشریح موشک بالستیک حاجقاسم گفت: موشک شهید حاجقاسم موشک بالستیکی است که با برد ۱۴۰۰ کیلومتر مایل پرتاب کاملا تاکتیکی و برخلاف تمام موشکهای مشابهاش در دنیا مبتنی بر کنترل آیرودینامیکی است؛ چیزی که در دنیا سابقه ندارد. رسیدن به مرحله ساخت موشک شهید حاجقاسم حاصل تجربیات متعددی است که نمونههای آن در نمایشگاه اقتدار موشکهای بالستیک به نمایش درآمده است. سردار تقیزاده ادامه داد: بر پایه اندوخته این تجربیات، موشک شهید حاجقاسم طراحی شده است؛ سامانههای پدافندی موشکهای سریع را نمیتوانند رهگیری کنند که موشک شهید قاسم از جمله آنهاست.
جانشین وزیر دفاع همچنین در تشریح مشخصات موشک راهبردی کروز گفت: موشک ابومهدی یک موشک کروز برد بلند است که نام مجاهد بزرگ شهید ابومهدی المهندس بر آن نهاده شده است؛ برد این موشک +۱۰۰۰ کیلومتر است که سناریوی عملیاتی نیروهای مسلح را تکمیل خواهد کرد. ویژگی اصلی موشکهای کروز قابلیت شلیک از عمق است و در آینده نزدیک، نیروی دریایی راهبردی کشور نیز به آن مجهز خواهد شد که با تجهیز نیروهای مسلح ما به موشک شهید ابومهدی، امنیت مرزهای آبی از هزار کیلومتری تامین خواهد شد. وی افزود: این موشک قابلیت آن را دارد که در زمانهای متفاوت و از چند مسیر مختلف به یک هدف برسد و بدین ترتیب پدافند دشمن در این حالت ناتوان و ناکارآمد خواهد شد.
* سرعت ورود به جو موشک بالستیک «شهید حاجقاسم» ۱۲ ماخ است
در همین زمینه یکی از کارشناسان سازمان صنایع هوافضای وزارت دفاع در گفتوگو با فارس با اشاره به ویژگیهای موشک «شهید حاجقاسم» گفت: این موشک سوخت جامد و مایل پرتاب از سرعتی معادل ۱۲ ماخ در حین ورود به جو زمین برخوردار است و سرعت لحظه اصابت آن نیز ۵ ماخ است. وی افزود: موشک «شهید حاجقاسم سلیمانی» میتواند از هر سپر دفاع موشکی عبور کند و با توجه به انواع سرجنگیهایی که این موشک دارد، میتواند اهداف متعددی از استحکامات بتنی و اهدافی در اعماق زمین را منهدم کند. بر اساس گفتههای کارشناس وزارت دفاع، برد این موشک که توسعهیافته موشک ذوالفقار و از خانواده فاتح است، میتواند تا ۱۷۰۰ و ۱۸۰۰ کیلومتر ارتقا پیدا کند. همچنین طول این موشک ۱۱ متر و وزن آن هم ۷ تن است.
ارسال به دوستان
نخستوزیر عراق در حالی از قول ترامپ برای خروج نظامیان آمریکایی در 3 سال آینده خبر داده که کارشناسان میگویند آمریکا ارزشی برای این قبیل تعهدات بینالمللی قائل نیست
ذوق الکاظمی از تقریبا هیچ
گروه بینالملل: نخستوزیر عراق و رئیسجمهور آمریکا پس از دیداری که در واشنگتن داشتند، از توافق بر سر شراکت راهبردی صحبت کردند که ماحصل آن برقراری امنیت و رونق اقتصادی برای عراق خواهد بود. این در حالی است که از زمان حضور آمریکا در عراق علاوه بر مشکلات اقتصادی، اوضاع امنیتی این کشور هم در این سالها تحتالشعاع همکاریهای ثابت شده نظامیان آمریکا با تروریستهای داعش، به هیچوجه باثبات و پایدار نبوده است. اینکه 2 طرف بر همکاری بلندمدت بر اساس همکاریهای امنیتی تاکید کردهاند، نشاندهنده تمایل آمریکاییها به حضور نظامی در عراق است و عملا نقلقولی را که نخستوزیر عراق از رئیسجمهور آمریکا درباره خروج نظامیان آمریکا از عراق طی 3 سال آینده مطرح کرد، زیر سوال میبرد. از این رو باید انتظار داشت نخستوزیر عراق در بازگشت از آمریکا با چالشهایی مواجه شود، چرا که ترامپ در این دیدار با بیان اظهارات ضدونقیض درباره خروج نظامیانش از عراق، سعی در جلب نظر حامیان انتخاباتی خود در داخل داشت. ضمن اینکه این دیدار بخشی از مذاکرات استراتژیک آمریکا و عراق است و ترامپ با این کار به دنبال خرید زمان تا انتخابات نوامبر است. از این رو طبیعی است گروههایی که اکثریت پارلمان را در اختیار دارند و نخستوزیر عراق تحت حمایت آنها به قدرت رسید، با تردید بیشتری اقدامات الکاظمی را بررسی کنند. چه اینکه از هم اکنون صحبتهایی پیرامون امکان استیضاح نخستوزیر و هدف قرار گرفتن مواضع آمریکا در عراق نیز مطرح شده است.
* بیانیه مشکوک آمریکا و عراق
به گزارش «وطن امروز»، پس از دیدار «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا و «مصطفی الکاظمی» نخستوزیر عراق در واشنگتن، 2 طرف دیروز بیانیه مشترکی درباره شراکت راهبردی بغداد - واشنگتن صادر کردند. در این بیانیه آمده است: «شراکت راهبردی عراق و آمریکا مبتنی بر تمایل مشترک در زمینه برقراری امنیت و رونق [کشور] است». در ادامه این بیانیه بدون اشاره به اذعان مقامات عراقی به همکاریهای ایران در مبارزه با عناصر سازمان تروریستی داعش در عراق، نوشته شده است: «ائتلاف بینالمللی ضد سازمان داعش به رهبری آمریکا و نیروهای امنیتی عراق توانستند داعش و خلافت آن را نابود کنند. ما به هماهنگی ادامه میدهیم به خاطر اینکه مطمئن شویم داعش دیگر برای عراق یا هر کشور دیگری تهدید محسوب نمیشود». در این بیانیه همچنین آمده است: «ما بار دیگر، بر پایبندی طولانیمدت بر هماهنگیهای امنیتی دوجانبه در راستای ساخت توان ارتش عراق و مقابله با اقداماتی که منافع مشترک ما را تهدید میکند، تأکید میکنیم. همکاری امنیتی ما اساس توسعه همکاری در زمینههای اقتصادی، انسانی، سیاسی و فرهنگی را تشکیل میدهد».
* کاظمی: ترامپ گفت نیروهای آمریکایی ظرف 3 سال آینده از عراق خارج میشوند
نخستوزیر عراق دیروز پس از دیدار با رئیسجمهور آمریکا به نقل از وی گفت نیروهای آمریکایی طی 3 سال آینده، از عراق خارج خواهند شد و آنان در پی استقرار نیروهای خود در خارج از عراق هستند. خبرگزاری رسمی عراق (واع) به نقل از کاظمی گزارش داد: «طرفین عراقی و آمریکایی از این دیدار خشنود خارج شدند. در این دیدار درباره همکاریهای اقتصادی، امنیتی و ارزیابی مجدد حضور آمریکا در عراق صحبت شد». وی ادامه داد: «در جریان گفتوگوی راهبردی به ریاست وزیر خارجه [عراق] و همتای آمریکایی وی، بر سر یکسری اصول توافق شد که همه آن، در راستای منافع ملت عراق است؛ [اصولی] که مربوط به حضور آمریکا، تعیین مجدد جدول زمانی و بازاستقرار آن در خارج از عراق است». وی با اشاره به امضای چند یادداشتتفاهم در زمینه نفت و انرژی با طرف آمریکایی، گفت: «مهمترین [یادداشتتفاهم] در زمینه نفت در استان ذیقار بود که یک طرح راهبردی است و فواید بسیاری برای مردم این استان و عراق دارد». خبرگزاری رسمی عراق اعلام کرد 2 طرف درباره تشکیل یک تیم ویژه به منظور بررسی راهکار و زمان استقرار مجدد نیروهای ائتلاف بینالمللی خارج از عراق به توافق رسیدند.
* ترامپ: تعداد کمی از نظامیان ما در عراق حضور دارند
رئیسجمهور آمریکا هم در دیدار با نخستوزیر عراق در کاخ سفید طی اظهاراتی متناقض با مقامات آمریکایی که همواره ادعا میکنند نیروهای آمریکایی به منظور مقابله با تروریستهای داعش در عراق حضور دارند، اذعان کرد هدف از حضور نظامیان آمریکایی در عراق مقابله با ایران است. دونالد ترامپ در عین حال مدعی شد کشورش به حاکمیت ملی عراق احترام میگذارد و به همین دلیل حضور بلندمدت نظامیان خود در این کشور را صحیح نمیداند. رئیسجمهور آمریکا همچنین اعلام کرد خروج تدریجی نظامیان آمریکایی از عراق آغاز شده است. ترامپ بدون اشاره به تاریخ دقیق خروج نیروهای آمریکایی از عراق مدعی شد: ما به روزی چشم دوختهایم که هیچ نیازی به حضورمان در عراق نباشد. ترامپ همچنین گفت: ما در بسیاری از پروژههای حفاری نفت در عراق شرکت میکنیم. ترامپ در این دیدار با توصیف مصطفی الکاظمی به عنوان مردی که بسیار با او توافق و بر حمایت از روابط عراق با کشورهای همسایه تاکید دارد، همچنین گفت به طرح کاظمی در ارتباط با اصلاحات اقتصادی در عراق کمک میکند.
* گروههای مقاومت عراق: آمریکاییها خارج نشوند، از حملات ما در امان نخواهند بود
در پی اعلام فرصت ۳ ساله به نظامیان آمریکا برای خروج از این کشور، گروههای مقاومت عراق با تأکید بر لزوم اخراج نظامیان تروریست آمریکا از خاک این کشور، تهدید کردند اگر این مسأله محقق نشود، وارد مرحله تنش نظامی خواهند شد. گروههای مقاومت عراق تأکید کردند مصطفی الکاظمی باید خروج نظامیان این کشور از عراق را در صدر اولویتهای خود قرار میداد.
این گروهها با انتشار بیانیهای، اعلام کردند: «انتظار داشتیم مصطفی الکاظمی- آنگونه که وعده داده بود - نماینده ملت غیور عراق برای تحقق حاکمیت [این کشور] باشد، نه اینکه یک احمق (دونالد ترامپ) که در چپاول ملتها و خونریزی حرفهای است، مسائلی را دیکته کند». در این بیانیه تصریح شده است: برخی طرحهایی که کاظمی با خود خواهد آورد، جنبه تبلیغاتی و فریبکاری دارد و برخی از آنها، برای غارت، سرقت، استعمار و گسترش مجدد هیمنه آمریکا بر توانمندیهای عراق است.
شبکه خبری المیادین به نقل از این گروهها گزارش داد: «مصطفی الکاظمی باید اجرای تصمیم ملت عراق را که با تظاهرات میلیونی خواستار آن بودند، در صدر اولویتهای خود قرار میداد». این گروهها با تأکید بر اینکه کاظمی باید از حاکمیت عراق دفاع کند و به اشغالگری آمریکا پایان دهد، خاطرنشان کردند اگر بر سر خروج کامل آمریکا از عراق توافق نشود، گروههای مقاومت قانونا و شرعا این حق را دارند که «از مرحله فعالیت مقاومت تدریجی و اعطای فرصت به گفتوگوی سیاسی، وارد مرحله تنش و حمله به تمام منافع آمریکا شوند... [نیروهای آمریکا] از حملات ما در امان نخواهند بود».
***
دکتر سعدالله زارعی در گفتوگو با «وطن امروز»:
توافق امنیتی، آغازی بر پایان کار الکاظمی است
یک روز پس از دیدار ترامپ با الکاظمی اخبار ضد و نقیضی در این خصوص منتشر شده است. در همین ارتباط در گفتوگو با دکتر سعدالله زارعی به بررسی ابعاد این سفر و پیامدهای آن پرداختهایم.
* * *
* نخستوزیر عراق و رئیسجمهور آمریکا در نخستین دیدار خود در واشنگتن از توافق بر سر موضوعات مهم و همکاری در جنبههای مختلف صحبت کردهاند؛ آیا در این دور از مذاکرات خواستههای گروههای عراقی تامین شده است؟
در ارتباط با این دیدار باید گفت در چارچوب مذاکرات استراتژیک 2 کشور بوده است و همانطور که برخی مقامات دولت عراق عنوان کردهاند، این دیدار به معنای پایان مذاکرات استراتژیک نیست و ادامهدار خواهد بود اما اینکه این دور از مذاکرات تا چه اندازه منافع عراق و گروههای مقاومت را تامین خواهد کرد، فعلا مشخص نیست، چرا که مستندات دقیق و قابل اتکایی از مفاد این دیدارها و توافقهای شکلگرفته منتشر نشده است.
* مسأله خروج نظامیان آمریکایی و طرحی که در قالب آن نظامیان این کشور طی 3 سال آینده از عراق خارج خواهند شد هم از موضوعاتی بود که در این جلسه مطرح شد؛ نظر شما در این باره چیست؟
پیش از اینکه مصطفی الکاظمی درباره طرح خروج اظهارنظر کند، دونالد ترامپ به صورت تلویحی و در اظهارنظرهایی ضد و نقیض به خروج نظامیان آمریکایی از عراق اشاره کرده بود. صحبتهای کاظمی هم درباره طرح خروج 3 ساله چندان مشخص نبود و صرفا به یک نقل قول از رئیسجمهور آمریکا محدود شد. معتقدم اظهارنظرهای رئیسجمهور آمریکا در ماههای اخیر با ملاحظه نسبت به انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و جلب کردن نظر پایگاه داخلی حامیانش است. از این رو باید منتظر انتشار سند توافق و در پی آن سازوکارهای مربوط به طرح خروج ماند. به نظر من نکته مهمی که در دیدار 2 طرف بر آن تاکید و از سوی طرف عراقی هم رسانهای شد، مساله توافق بر سر یک همکاری همهجانبه است که باید برای مردم عراق و گروهها و احزاب روشن شود.
* توافق برای همکاری همهجانبه موضوع مشکوکی است!
ببینید! عراقیها از یک همکاری و هماهنگی همهجانبه صحبت کردند ولی معلوم نیست این همکاری و هماهنگی در چه حوزههایی است. گاهی این صحبتها در حد یک تعارف سیاسی و برای نشان دادن علاقه به گسترش سطح روابط است ولی گاهی اوقات این اظهارات در قالب یک موضع رسمی مطرح میشود. اگر این همکاری همهجانبه به عنوان خروجی توافق و مذاکرات 2 کشور باشد، به معنای این است که آمریکا و عراق به دنبال توافق جامعی هستند که مسائل امنیتی را هم شامل میشود و مطمئنا رقم خوردن این مساله به ضرر منافع عراقیها و کل منطقه غرب آسیاست، چرا که توافق امنیتی به معنای لغو مصوبه پارلمان برای اخراج آمریکاییها و کنار گذاشته شدن مساله خروج نظامیان آمریکایی از عراق است.
* چقدر امکان دارد گفتوگوهای انجام شده پیرامون مسائل امنیتی نباشد و محدود به موضوعات اقتصادی و سرمایهگذاری باشد؟
این درست است که عراق از منابع سرشار نفتی و فرصتهای خوب سرمایهگذاری برخوردار است ولی نگاه آمریکا به عراق یک نگاه امنیتی است. به عبارت دیگر عراق برای آمریکا در خاورمیانه جایگاه مهم امنیتی دارد، لذا اگر موضوعات امنیتی به صورت جدی برای آمریکاییها تامین نشود، نمیتوان انتظار داشت سرمایهگذاری بلندمدت به شکل عملی در عراق توسط آمریکاییها انجام شود. آمریکا به دنبال این است در عراق پایگاه نظامی داشته باشد و بقیه مسائل از جمله سیاست و اقتصاد تابعی از تحقق این گزاره است.
* گروههای عراقی پیش از سفر کاظمی به واشنگتن، اولویت خود را بر مسأله خروج نظامیان آمریکایی از عراق قرار دادند. دیروز هم این گروهها مواضع آمریکا در عراق را تهدید به حمله کردند. در صورت توافق امنیتی آمریکا و عراق، سرنوشت دولت به کجا خواهد کشید؟
همانطور که عنوان کردید پیش از سفر نخستوزیر عراق به واشنگتن، جریانهای سیاسی در دیدار با وی بر خروج نظامیان آمریکایی از عراق تاکید داشتند. بدون شک اگر از مجموع مذاکرات استراتژیک عراق و آمریکا اینطور به نظر بیاید که توافق امنیتی شکل گرفته است، باید اذعان کنم این اتفاق آغازی بر پایان کار نخستوزیر عراق است، چرا که اکثریت گروههای حامی کاظمی همان گروههای شیعه همسو با مقاومت هستند و خط قرمز آنها هم اخراج آمریکاییها از عراق است. البته در این بین باید توجه داشت گروههای سیاسی و حتی مقاومت، مشکلی با تعاملات و روابط اقتصادی و سیاسی ندارند. به عبارت دیگر مقاومت عراق در اینکه این کشور با آمریکا در زمینه مسائل اقتصادی و سیاسی وارد تعامل شود، موضع منفی یا مثبتی ندارد و به صراحت اعلام کرده دخالتی در این باره نخواهد داشت. برای مقاومت و گروههای سیاسی همسو با آن مساله مقابله با هتک حرمت عراق و حفظ عزت آن مهم است. از این رو تاکید آنها بر اخراج نظامیان آمریکایی است.
ارسال به دوستان
تقدیر رهبر انقلاب از سروده تازه افشین علا
آتشین علیه حکام بیبخار
افشین علا درباره حاکمان عرب شعری را سرود و روز گذشته در پیامی رهبر حکیم انقلاب از این سروده تقدیر کردند و فرمودند: شعری که خطاب به حاکمان عرب سرودید بسیار بجا و بموقع بود. افشین علا، از شاعران مطرح کشور چند روز پیش پس از امضای توافقنامه حاکمان امارات و رژیم صهیونیستی شعری خطاب به حاکمان عرب سرود که از سوی رهبر معظم انقلاب مورد تقدیر قرار گرفت. متن پیام حضرت آیتالله العظمی خامنهای به این شرح است: «شعری که خطاب به حاکمان عرب سرودید، بسیار بجا و بموقع بود، دست شما درد نکند». بخشی از متن شعر افشین علا خطاب به حاکمان عرب را در زیر میخوانید:
شیری که برازنده فخر است و مباهات
سیدحسن است آیا یا شیخ امارات؟
این داده چو قواده به عشرتکده، رونق
آن گشته ولی قائد احرار به شامات
آن پخته سخن گوید با تکیه به قرآن
این خام ولی چون شتران، حامل تورات
آن لرزه درافکنده به ارکان تلآویو
این با تن لرزان شده پنهان به عمارات
ای شیخ! کنی تکیه به قومی که خداوند
از دوستیاش کرده تو را نهی به آیات؟
این نهی، ندیدی و نخواندی تو به قرآن؟
یا خواندهای از وحی، فقط لفظ و عبارات؟
هش دار و بپرهیز، از این غده بدخیم
جز ننگ چه بخشید مناخیم به سادات؟
ایران چه بدی کرد به اعراب و به اسلام؟
کز کینه او کور شدی، کور بهکرات!
بحرین و عراق و یمن و شام چرا سوخت؟
در آتش بدخواهیات ای شیخک بدذات!
آیا نرهاندند نوامیس عرب را
سیدحسن و قاسم و یاران ز بلیات؟
خنجر زدی از پشت به اعراب و نشستی
با مرتکب آن همه کشتار و جنایات
با قاتل کودککش صبرا و شتیلا
با جانی نفرینشده در ارض و سماوات
بیهوده مکش فیل دوبی را به رخ ای شاه!
وقتی که ز سرباز یمن هم شدهای مات
شاهان عرب، طایفه لوط و ثمودند
هم بنده عزی و منات و هبل و لات
دل خوش مکن ای خصم به ویرانی بیروت
مکرون! مکن از مکر، گذر سوی خرابات
ای ننگ به هرکس که شود خام تو ای خصم
ای وای به شیخی که کند با تو ملاقات
قوم عرب و اهل خلیج کهن فارس
هیهات که ذلت بپذیرد ز تو، هیهات
آینده از آن یمن و غزه و قدس است
ای غرب به هش باش! رسد روز مکافات
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|