|
تنها یادمان رسمی مبارز ایرلندی در پایتخت ایران است
خیابان بابی ساندز معبد آزادیخواهان
گروه بینالملل: بابی ساندز 33 سال پس از مرگ حماسیاش در پنجم ماه مه 1981 در اسارت اشغالگران انگلیسی هنوز در دوبلین و بلفاست (پایتختهای ایرلندیها) تابلویی رسمی به نام خود ندارد. به همین خاطر است که یک خیابان آرام درختی در قلب تهران که دیوارها و بلوکهای سیمانی لانه روباه پیر برایش مزاحمت درست کرده، تبدیل به معبد آزادیخواهان ایرلندی در سراسر جهان شده است. البته در عمل این خیابان بابی ساندز است که آرامش انگلیسیها را به هم ریخته است. مبارز جوان ارتش آزادیبخش ایرلند با اعتصاب غذای مشهورش آبروی عجوزههای بریتانیایی را برد. سلطنت الیزابت دوم و دولت مارگارت تاچر با انتشار خبر مرگ بابی ساندز بود که دچار بحران مشروعیت در مستعمرات باقیمانده از امپراتوری فروپاشیده بریتانیا شد و البته مردم آزاده جهان نیز پیام همبستگیشان با آزادیخواهان اسکاتلندی و ایرلندی را به سرعت مخابره کردند. اما پناه دادن به یاد و خاطره بابی ساندز در قلب ایران متحول شده با انقلاب اسلامی چیز دیگری بود آن هم به شکلی که خواب راحت روباه در لانهاش آشفته شد و پس از آنکه اعتراض دولت وقت لندن به این نامگذاری به جایی نرسید، انگلیسیها مجبور شدند در اصلی سفارتشان را از خیابان چرچیل سابق که حالا یک انقلابی ایرلندی به جایش تکیه زده بود به ضلع شرقی محوطه در خیابان فردوسی منتقل کنند. بدین ترتیب هر ساله ایرلندیها و ایرلندیتبارهای زیادی خودشان را به تهران میرسانند تا پای تابلوی این معبد انقلابی دیوار به دیوار کاخ امپریالیسم عکس یادگاری بگیرند. کاسبهای حدفاصل خیابانهای جمهوری اسلامی و نوفللوشاتو در تهران هنوز پس از 12 سال یادشان هست که چطور در کمتر از ۳ روز موجی از زائران بابی ساندز به این خیابان همیشه خلوت هجوم آوردند. این در جریان بزرگترین سفر ایرلندیها به تهران در تاریخ بود که چند صد هوادار تیم ملی فوتبال ایرلند و خبرنگاران این کشور برای حمایت از سبزها در پلیآف مقدماتی جام جهانی 2002 به ایران آمده بودند. در خود جزیره در بلفاست، خاستگاه بابی ساندز سایه سنگین استعمار بریتانیا باعث شده هیچ مکان یا خیابانی به طور رسمی به نام او نامگذاری نشود. در دوبلین، پایتخت ایرلند جنوبی هم که ظاهرا از انگلستان مستقل شده وضع چندان بهتر نیست و تنها یادگار بابی ساندز چند نقاشی دیواری است. از این رو است که این خیابان تبدیل به یک تابوی ایرلندی و ضدانگلیسی شده تا جایی که 3 سال پیش در سیامین سالگرد درگذشت بابی ساندز که با تاخیر یک ماه و نیمه در لندن و با حضور صدها فعال مدنی و طرفدار وی برگزار میشد، سخنرانان همگی از دولت جمهوری اسلامی ایران به دلیل نامگذاری خیابانی در تهران به نام «بابی ساندز» تقدیر کردند. آن روز برندن مکفارلین معروف به «بیک» همرزم و جانشین بابی ساندز در بلوک ایچ زندان «لانگکش» در این مراسم گفت: «ما همه میدانیم ایرانیها اسم خیابان چرچیل در تهران را به بابی ساندز تغییر دادند؛ کاری که باعث شد آدرس سفارت انگلیس در تهران از «تهران، خیابان چرچیل» به «تهران، خیابان بابی ساندز» تغییر کند». مکفارلین در حاشیه این مراسم حتی در مصاحبهای با خبرنگار ایرنا از حمایتهای معنوی دولت وقت ایران از مبارزات مردم ایرلند بویژه اعتصاب غذای زندانیانی نظیر بابی ساندز تقدیر کرده بود. بیک، مبارز پیر در پاسخ به این سوال که از آن سالها چه خاطرهای به یاد دارد، گفته بود: «مساله این بود که ما به طور کامل از دنیای خارج از زندان بیاطلاع بودیم. ما در انزوای کامل نگه داشته میشدیم و کسب خبر از بیرون زندان خیلی سخت بود اما آنچه من به یاد میآورم این است که یک مقام سفارت ایران در لندن در تشییع جنازه بابی ساندز شرکت کرده بود و دولت وقت ایران نیز بلافاصله بعد از مرگ بابی یک بیانیه خیلی عالی در حمایت از اعتصاب غذا صادر کرد. ما همیشه قدردان حمایتهای معنوی ایرانیها هستیم». کوین آوندن، از فعالان ضد نژادپرستی و فعال پیشرو در همبستگی با فلسطین هم در این مراسم چنین سخنرانی کرده بود: «همرزمان ایرانی ما نیز پس از درگذشت بابی ساندز بر اثر اعتصاب غذا، نام خیابان چرچیل را به بابی ساندز تغییر دادند… فکرش را بکنید چقدر برای علیاحضرت ملکه انگلیس سخت بود اگر میخواست هنگام نوشتن نامه برای سفارتش در تهران به جای آدرس قبلی بنویسد؛ خیابان بابی ساندز». و البته ایرلندیها ضمن قدردانی از شهرداری تهران پیغام فرستاده بودند که: «ما بسیار خوشحالتر میشویم اگر شهرداری تهران املای درست نام بابی ساندز را در تابلوهای این خیابان به کار ببرد». املای صحیح نام بابی ساندز به انگلیسی Bobby Sands است که به گفته آنها در تابلوهای این خیابان در تهران به صورت Babi Sandz نوشته شده است. همچنین نشریه ایرلندی «آیریش سنترال» با انتشار عکس و گزارشی از یک همبرگرفروشی در تهران با نام «بابی ساندز» نوشت شاید بسیاری از ایرلندیها نمیدانند که دو نقطه در تهران وجود دارد که نام آن «بابی ساندز» فعال سابق ایرلندی در زندانهای انگلیس است. در این گزارش آمده بود در سال 1981 پس از انتشار خبر درگذشت بابی ساندز، تعدادی از دانشجویان ایرانی تلاش کردند با پایین آوردن پرچم سفارت بریتانیا، پرچم ایرلند را جایگزین آن کنند اما نمیتوانند و در نهایت تصمیم میگیرند نام خیابان مجاور سفارت انگلیس را از چرچیل به «بابی ساندز» تغییر دهند. آیریش سنترال همچنین اشاره کرد چگونه در پی این اقدام و استقبال افکار عمومی ایران از این اتفاق و رسمی شدن نام این خیابان، سفارت بریتانیا مجبور میشود برای اینکه در آدرسها و مکاتبات خود مجبور به استفاده از نام «بابی ساندز» نشود، دری را در جهت مخالف خیابان بابی ساندز احداث کند تا آدرس خود را با توجه به در جدید بنویسد! ارسال به دوستان
چه توطئه ای پشت سر بازداشت آدامز وجود دارد؟
سیاست ورزی کثیف لندن و دوبلین علیه شین فین
فینیان کانینگام*: اندک تردیدی وجود ندارد که بازداشت رهبر جمهوریخواه ایرلندی «جری آدامز» به اتهام دخالت در قتلی فجیع مربوط به 44 سال پیش با انگیزهای سیاسی صورت گرفته است. آن مطامع سیاسی که این رویداد را پیش کشیده است هیچ احترامی برای قربانیان تضادهای 30 سال اخیر ایرلند قائل نیست. این جریانها در تمرکزشان بر قربانیان گزینشی عمل میکنند و جانبدارانه حرص منافع سیاسی را میزنند و به طور خاص به دنبال نابودکردن خیزش «شینفین» (حزب جمهوریخواه ایرلند) هستند. اواخر همین ماه (22 تا 25 ماه مه) ایرلند انتخابات پارلمانی اروپا را در پیش دارد که تا این لحظه چشمانداز امیدبخشی برای توفیق انتخاباتی شینفین وجود دارد، حزبی که آدامز از 1983 تاکنون رئیسش بوده است. در سالهای اخیر شینفین ثابت کرده حزبی سیاسی با سریعترین رشد چه در منطقه شمالی تحت اشغال بریتانیا و چه در قلمروی دولت جنوبی جزیره ایرلند است و اینک تبدیل به دومین حزب بزرگ در مجمع ایرلندشمالی شده است در حالی که در شورای قانونگذاری ایرلندجنوبی یا «دایل ایریان» حزب «شینفین» طی 3 انتخابات گذشته تعداد نمایندگانش را به 3 برابر توسعه داده تا تبدیل به یک نیروی محوری فزاینده در آنجا شود. شینفین به درستی میتواند ادعا کند تنها حزب تمام ایرلندی دارای نمایندگان و ساختار سازمانی در ورای مرز تحمیلی بریتانیاست؛ مرزی که جزیره را به 2 حوزه حکومتی شمال و جنوب تقسیم کرده است. شینفین به واسطه شعارش که دعوت به یک کشور (ایرلند) متحد مستقل است از سایر احزاب سیاسی متمایز میشود. این شعار نهتنها مطامع بریتانیا مبنی بر حضور سیاسیاش در شمال ایرلند را تهدید میکند بلکه احزاب سیاسی دیگر که وصفشان رفت نیز در جنوب ایرلند مطامع دولتیشان را با رشد حمایت مردمی از شینفین و دعوتش برای تکان دادن وضعیت راکد 2 سوی مرز در خطر میبینند. این زمینه مهم است که رهبر شینفین را هفته گذشته توسط پلیس ایرلند شمالی به محاق برد. آدامز محاکمه نشد ولی بازداشت او بهخاطر قتل، خیلی از شاهدان را شگفتزده کرد چنانکه هیچکس انتظارش را نداشت. این اتهامات خاطرات بخشی تیره از چالش 30 ساله ایرلند را زنده خواهد کرد. جنایت مورد پرسش مربوط به یک زن اهل بلفاست، «جین مک کانویل» است که توسط «پراویژینال آیآرای» یا «ارتش موقت آزادیبخش ایرلند» (Provisional IRA) در 1972 ربوده و کشته شد. مک کانویل بیوه و مادر 10 فرزند بود و وقتی مرد 38 سال داشت. IRA مدعی بود این زن در جریان جنگی که بلفاست را به مدت 3 دهه به آشوب و خشونت کشید، خبرچین ارتش بریتانیا بوده است. خانواده «مک کانویل» همواره با حرارت زیاد تکذیب کردهاند که مادرشان یک خبرچین بوده است و تحقیقات پلیس که سالها بعد انجام شد، زن درگذشته را از چنین فعالیتی مبرا میدانست (البته همین تکذیبها نشان میدهد خبرچینی برای انگلیسیها در جامعه ایرلند، چه شمالی و چه جنوبی، تا چه میزان قبیح است). «شین فین» بال سیاسی ارتش آزادیبخش ایرلند (IRA) است و جری آدامز مدتهاست متهم میشود یک عضو ارشد تشکیلات چریکی آن بوده که از جایی به بعد سلاحهایش را به عنوان بخشی از قرارداد استقرار صلح در 1988 بر زمین گذاشت. آدامز بهعنوان کسی که ادعا میشود فرمانده IRA در بلفاست در طول دهه 1970 بوده است متهم شده بر ترور «جین مککانویل» اشراف داشته است. رئیس شینفین هرگونه دخالت در ربودن و قتل را انکار میکند. آدامز هفته گذشته پیش از بازداشتش توضیح داد اتهامات «تخریبی» است و با هدف تخریب وجهه سیاسی حزب او بویژه در آستانه انتخابات سراسری اروپایی مطرح شده. مطمئنا واردکردن این اتهامات به آدامز جدید نیست. در سالهای اخیر 2 عضو ارشد پیشین ارتش آزادیبخش ایرلند (IRA) به نامهای «برندان هیوز» و «دولورس پرایس» بهصورت جداگانه مدعی شدند آدامز دستور داده است «جین مکل کانویل» اعدام شود. «دولورس پرایس» که عضو مونث IRA بوده است پیش از مرگش در سال گذشته گفته بود او «مک کانویل» را با دستور مستقیم آدامز ربوده است و این زن را به محل اعدامش برده است. «جسد مک کانویل» در آگوست 2003 پیدا شد، نزدیک به 31 سال پس از قتل او. بقایای او را در ساحلی در «شلینگ هیل» در «کاونتی لوث» در امتداد مرز ایرلند جنوبی یافتند. IRA در سال 1999 تقریبا قتل او را پذیرفته بود اگرچه کماکان اصرار داشت «مک کانویل» یک خبرچین بوده است. ارتش آزادیبخش از خانواده او عذرخواهی کرد و اطلاعاتی داد تا محل دفنش مشخص شود. قطعا غم خانواده «مک کانویل» جانکاه است. 10 کودک کمسن و سال بدون مادر ماندند و متعاقب آن خانوادهشان به مددکاری اجتماعی (پرورشگاه) سپرده شد و ازهم پاشید اما هزاران تراژدی خانوادگی مشابه دیگر نیز از جنگی که در فاصله 1968 تا 1998 در ایرلند شمالی بهپا شد به یادگار ماند. پدران، مادران، پسران و دختران ایرلندی هدف قرار گرفتند آن هم توسط سربازان ارتش بریتانیا و شبهنظامیان طرفدار بریتانیا که تحت هدایت اطلاعات ارتش لندن برای ایجاد جو ارعاب و ترور در مناطق مسکونی (ایرلند شمالی) و ترساندن ایرلندیها از احقاق حق آزادی بودند. در غائلهای که حکومت بریتانیا مسؤولیتی سنگین در قبالش دارد هزاران جان شیرین گرفته شد یا زخم خورد اما گویی آنها برای همیشه به فراموشی سپرده شدهاند. دستگاه حاکمه سیاسی ایرلند جنوبی نیز باید به چنین اتفاقاتی پاسخ دهد. دولت (دوبلین) در حالی که بسیاری از شهروندان شمالی هدف نظامیگری ظالمانه بریتانیا قرار گرفته بودند به طور عمده پشتش را به آنها کرد. در حقیقت، طبقه حاکم ایرلندی جنوب با بریتانیا روی هم ریختهاند تا جنبش آزادیخواهی در ایرلند شمالی علیه اشغال بریتانیا را که از دهه 1960 دوباره جان گرفته، خفه کنند. امروز نظام ایرلندجنوبی که متقلبانه و پرطمطراق خود را جمهوری ایرلند میخواند، نقض غرضی است بر آن جمهوری ایرلندی که نسلهای متمادی از مردم ایرلند برایش جنگیده و جان داده بودند. این حکومتی است ورشکسته، با فقر و نابرابری اجتماعی عظیم که احزاب سیاسی همدستی بر آن نظارت میکنند که از همان زمان که این جزیره در 1920 دوپاره شد با امپریالیسم بریتانیا از در صلح درآمده بودند. خیانتی در حق جمهوریخواهی ایرلندی که به دنبال چشماندازی از یک حکومت متحد، مستقل و آزاد از سلطه بریتانیا بود. اما شینفین آن حزب اصلی که بیش از یک قرن پیش استقلال ایرلند را رهبری میکرد، دوباره در حال تعالی است؛ چه در شمال و چه در جنوب. این تهدید سیاسی (علیه دوبیلن و لندن) است که به احتمال قوی جلب توجه ناگهانی به قتل فجیع «جین مک کانویل» در بیش از ۴ دهه پیش را معنا میکند. اتفاقا جایی که ۱۰ سال پیش بقایای جسد او پیدا شد، کاونتیلوث است که امروز جری آدامز، نماینده این شهر در پارلمان جنوبی است و از سال ۲۰۱۱ به این سمت انتخاب شده بود. خانواده «جین مک کانویل» استحقاق حقیقت و عدالت را دارند همان طور که هزاران خانواده ایرلندی دیگر اما حکومتهای بریتانیا، دوبلین و کاسهلیسهای رسانهایشان به آن خانوادههای دیگر هیچ توجهی نشان نمیدهند. هر دو حکومت لندن و دوبلین کماکان از برپایی یک کمیسیون حقیقتیاب مستقل در رابطه با تمام مرگ و میرهای غائله ایرلند سر باز میزنند. تمرکز گزینشی روی یک قربانی، قویا به معنای استفاده ابزاری از ماتم تنها یک خانواده برای مقاصد سیاسی طمعکارانه است. این دیگر نه عدالت که سیاستورزی کثیف است. ارسال به دوستان
بوکوحرام: گروگانها را به عنوان برده میفروشیم
کابوس وحشتناک دختران نیجریهای ادامه دارد
گروه بینالملل: عملیات مسلحانه در نیجریه گسترش یافته است. در تازهترین اقدام یکشنبه شب در روستایی در ایالت پورنو یک گروه مسلح 8 دختر بین 12 تا 15 سال را ربودند. این حادثه 3 هفته پس از حملهای مسلحانه به یک دبیرستان دخترانه در روستایی و ربودن حدود 230 دختر بین 15 تا 18 ساله اتفاق میافتد. گروه افراطی بوکوحرام، روز دوشنبه مسؤولیت این آدمربایی را برعهده گرفت و رهبر آن در پیامی ویدئویی تهدید کرد این دختران را به عنوان برده خواهد فروخت. رهبر بوکوحرام گفت: «این دختران به جای مدرسه رفتن باید ازدواج میکردند. خدا به من دستور داده آنها را بفروشم، آنها اموال خدا هستند و من دستورات او را اجرا میکنم». از سوی دیگر، اقدام بوکوحرام در ربایش دختران که به نشانه «مخالفت با فرهنگ غربی» صورت گرفته، با خشم و نفرت جهانی روبهرو شده است. دولت نیجریه نیز بشدت مورد انتقاد قرار گرفته که بسیار دیر دست به کار شده است. این انتقاد را اما گودلاک جاناتان، رئیسجمهوری نیجریه رد میکند. حالا با گذشت بیش از 3 هفته دولت جاناتان اذعان دارد که هیچ ردپایی از دختران ربوده شده توسط بوکوحرام پیدا نکرده است. دولت آمریکا اعلام کرده است به دولت نیجریه برای پیدا کردن این دختران یاری خواهد رساند و در همین راستا تیمی متشکل از بازرسان افبیآی را به نیجریه اعزام میکند. سخنگوی کاخ سفید ربوده شدن دختران را یک «تراژدی وحشتناک» خواند و گفت مقامات امنیت ملی آمریکا اوضاع را به دقت دنبال میکنند. پیش از این انگلیس هم اعلام کرده بود در عملیات نجات این دختران، مشارکت میکند. نگرانی از ناکامی در یافتن دختران در داخل و خارج نیجریه در حال افزایش است. مقامات وزارت خارجه آمریکا مدعی هستند شواهدی هست از اینکه برخی از دختران به کشورهای همسایه کامرون و چاد منتقل شدهاند. در اعتراض به ناکارآمدی دولت نیجریه در پیدا کردن این دختران، تظاهرات گستردهای از سوی انجمنهای مدافع حقوق بشر و حقوق زنان برگزار شد. همچنین کمپینی در سراسر جهان در محکومیت این عمل ضدانسانی به راه افتاده است. بوکوحرام همچنین به اهدافی در ابوجا، پایتخت نیجریه حمله کرده است. مرگبارترین حمله در همان روزی اتفاق افتاد که دختران در چیبوک ربوده شدند. در آن حمله 70 نفر در یک بمبگذاری در حومه نیانیا کشته شدند. بوکوحرام در گذشته نیز حملات خونباری علیه دانشآموزان و آموزگاران انجام داده است. سال گذشته هزاران کودک از ترس حملات این گروه، از رفتن به مدرسه منع شدند. نامی که این گروه بر خود گذاشته است، به زبان هوسا یعنی آموزش غربی حرام است. از اینرو، این گروه هر نوع آموزش به سبک غربی را اعم از مدارس غربی، لباسهای غربی، آداب غربی و حتی استفاده از کلاه ایمنی توسط موتورسواران حرام میداند. این گروه از سال 2009 علیه دولت نیجریه میجنگد. ارسال به دوستان
چهارگوشه
تظاهرات در فرودگاه لسآنجلس ارسال به دوستان
السیسی چهره حقیقی اش را نشان داد
به معاهده صلح با اسرائیل پایبندم
مهدیه فرجی: عبدالفتاح السیسی، نامزد ریاستجمهوری مصر در تلاش برای کسب حمایت آمریکا و رژیمهای مرتجع عرب اعلام کرده است در صورت پیروزی در انتخابات، به همه معاهدههای صلح از جمله معاهده صلح با اسرائیل (کمپدیوید) پایبند میماند. به گزارش خبرگزاری فرانسه، عبدالفتاح السیسی که فرمانده سابق ارتش مصر است، در بخش دوم اولین نطق تلویزیونی خود به عنوان نامزد ریاستجمهوری گفت هرگز بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل را به حضور نمیپذیرد مگر اینکه این رژیم در مذاکرات به اصطلاح صلح به طرف فلسطینی امتیازاتی بدهد. این مقام مصری اظهار داشت اسرائیل در مرحله نخست باید با تشکیل کشور مستقل فلسطینی به پایتختی قدس موافقت کند. السیسی بخت بیشتری برای پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری این کشور دارد. السیسی درباره روابط مصر با کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس گفت: اگر من به عنوان رئیسجمهوری انتخاب شوم، نخستین سفر خارجی را به عربستان اختصاص خواهم داد. وی در ادامه از کمکهای برخی کشورهای عربی به مصر پس از برکناری محمد مرسی که بیش از 20 میلیارد دلار است، قدردانی کرد و گفت: برادران عرب در گذشته کمکهای زیادی به مصر کردهاند و آنچه نیز در آینده به کشور ما کمک خواهند کرد، زیاد و مهم خواهد بود. وزیر دفاع سابق مصر در ادامه ملک عبدالله، شاه عربستان را «بزرگ عربها» توصیف کرد و گفت عربستان در ماههای اخیر کمک زیادی به مصر کرده و از کشور ما پشتیبانی کرده است. وی از عربستانیها خواست کشورشان را از «اهل شر» حفظ کنند اما توضیحی درباره اهل شر نداد. السیسی خطاب به اماراتیها هم گفت: مواظب باشید و کشورتان را حفظ کنید. این نامزد انتخابات ریاستجمهوری مصر درباره کویت نیز گفت: به کویتیها میگویم ما برادریم، شما هم در زمانی متحمل درد و رنج زیادی شدید (اشاره به حمله صدام به کویت) و اکنون ما نیز در رنج و درد به معنای واقعی به سر میبریم. این اظهارات السیسی کارشناسان را به این نتیجه قطعی میرساند که السیسی بعد از انقلاب 2011 با فریبکاری خود را به اخوانیها نزدیک کرد و در نهایت در جهت هدف حسنی مبارک گام برمیدارد. ارسال به دوستان
گزارش شبکه ملی ایرلند از خیابان بابیساندز در تهران
او در تهران غریبه نیست
پل کانینگام*: خیابانی بیتکلف در مرکز شهر تهران؛ تمهیدات امنیتی مشهود است، به هر حال اینجا محدوده دیپلماتیک پایتخت است. عابران ثروتمند شاید چندان توجهی نکنند اما برای چشمان ایرلندی تابلوی خیابان غنیمت است چرا که نام «بابی ساندز» روی آن نقش بسته است، عضو «ارتش موقت آزادیبخش ایرلند» که در 1981 در 27 سالگی پس از اعتصاب غذایی 66 روزه جان سپرد. در آن زمان، آیتالله خمینی تازه 2 سال بود که رهبری را به دست گرفته بود. خیابانهایی که اسامی مربوط به شاه رانده شده را روی خود داشتند در سراسر پایتخت تغیر نام داده میشدند. گروهی از جوانان با افکار انقلابی پس از آنکه خواندند چه اتفاقی در زندان «میز» افتاده، فکری به ذهنشان رسید. تغییر نام خیابان «وینستون چرچیل» به خیابان بابیساندز! این برنامه آنقدرها هم جنجالبرانگیز نمینمود اگر و تنها اگر سفارت بریتانیا در جوار خیابان مورد بحث واقع نشده بود. یک رستوران غذاهای فوری هم به نام او نامگذاری شده است که در مقایسه با نحوه مرگ بابیساندز (به خاطر گرسنگی ناشی از اعتصاب غذا) کمی غریب است. بیش از سه دهه پس از مرگ ساندز، مدیر اجرایی شینفین (شاخه سیاسی ارتش آزادیبخش ایرلند)، «شان کراو» به همراه هیات اعزامی همکاریهای مشترک «اویریاکتاس» (همان معنی هیات حاکمه ایرلند شامل نهاد ریاستجمهوری و مجلس سنا و عوام) و وزارت خارجه و تجارت به تهران سفر کرده است. «کراو» گفت: جای قدردانی بسیار دارد که ایران در این اعتصاب غذا در کنار جمهوریخواهان و ملیگرایان ایرلندی قرار گرفت. وقتی این کمیته با محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه و رئیس تیم مذاکرهکننده هستهای ایران دیدار کرد، پت برین، رئیس فاین گایل (بزرگترین حزب جمهوری ایرلند) کتاب شعری از شاموس هاینی به او هدیه داد، کراو هم یک نسخه از کتاب دستنوشتههای ساندز را به وزیر داد؛ کاری که او در هر ملاقات با مقامات ایرانی تکرار میکند. این قائممقام شینفین به مزاح گفت احتمالا ساندز مشهورترین ایرلندی در ایران باشد (البته شاید او نمیداند که بازیکنان فوتبال ایرلندی نظیر روی کین و رابی کین چقدر در ایران معروف هستند). کراو ادامه داد: فداکاری او (ساندز) در طول زمان حس همذاتپنداری مردم را برمیانگیزد. خانم مائورین او سالیوان، قائممقام مستقل حزب مرکزی دوبلین نیز در هواپیما به مقصد تهران درباره مبارز ایرلندی با یک مرد ایرانی گپ میزد. در ابتدا به محض اینکه او فاش کرد ایرلندی است، آن آقا گفت: آها، بابیساندز! هنوز هم حکومت بریتانیا بابیساندز را یک مهاجم تروریست میداند چرا که اسلحه حمل میکرده است. نامهنگاریها بسیاری میان لندن و سفارت بریتانیا در تهران شده تا به هیچوجه در آدرسها از نام «بابیساندز» استفاده نشود. دیپلماتهای انگلیسی حتی دیوار سفارت در مجاورت این خیابان را فروریختند تا از طرف دیگر، یعنی خیابان فردوسی آدرس بدهند. جک استراو که اخیرا از تهران بازدید کرده بود هم با دولت ایرانی لابی کرده بود تا نام خیابان بابیساندز تغییر یابد اما ایرانیها رد کردند. (آیا او نمیدانست که در این مورد شورای شهر تهران تصمیم میگیرد نه وزارت امور خارجه؟) ارسال به دوستان
ابراز ندامت اولاند
رئیسجمهور فرانسه از اقداماتی که طی 2 سال نخست ریاستجمهوریاش انجام داده ابراز پشیمانی کرده است. فرانسوا اولاند که بر پایه نظرسنجیها محبوبیتش میان مردم فرانسه زیر 18 درصد است در یک مصاحبه تلویزیونی گفت، نه به خاطر فعالیتهای درخشانش بلکه به سبب ناکامی رئیسجمهور قبلی انتخاب شده است. وی گفت: میتوانستم سریعتر عمل کنم. باید درباره وخامت وضعیت (اقتصادی) بیشتر به فرانسه هشدار میدادم. اولاند افزود: از روند تصویب لایحه ازدواج همجنسگرایان پشیمان است. وی همچنین تصدیق کرد در عمل به وعده خود برای کاهش بیکاری تا پایان سال ۲۰۱۳ ناکام بوده است. ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|