|
عقبنشینی وزارت ورزش واقعی است؟
قتل وقت
گروه ورزشی: بعد از چند روز فشار رسانهها مبنی بر اینکه چرا وزارت ورزش نمیخواهد کارلوس کیروش با تیم ملی فوتبال قرارداد امضا کند همه چیز ناگهان تغییر کرد. وزارتخانهایها با واکنش نشان دادن به این مساله بیان کردند که به هیچ عنوان در کار فدراسیون فوتبال دخالت نمیکنند و سیاست آنها بازگشت کارلوس کیروش بر سر کارش است! هر کسی که باشد در همان ابتدا ذهنش به سمت کلمه «پارادوکس» میرود. این پارادوکس هم در نزد فدراسیون فوتبال است و هم در طرف وزارت ورزش. شاید بهتر بود به جای این حرفها خیلی زودتر تکلیف تیم ملی و برنامههای پیشرو را مشخص میکردند. بحث شخص کیروش به هیچ عنوان مهم نیست چون این مربی خارجی نیز مثل دیگر مربیان در مدت زمان حضورش به سبک خودش تاثیری نهچندان زیاد بر فوتبال ما گذاشت و زمانی هم که قراردادش به پایان رسید خیلی زود رفت. این داستان بیش از اینها نباید در مراحل کش و قوس قرار بگیرد، فوتبال ایران زمان ندارد که تا این اندازه زیر پای مدیریتش تلف کند. جنگ میان فدراسیون و وزارت ورزش تنها سبب میشود «وقت به قتل» برسد. متاسفانه مدیران ورزشی زمانی که میبینند رسانهها و اذهان عمومی بر آنها فشار میآورند خیلی راحت تغییر موضع دادهاند. حالا با این حرفهایی که از سوی وزارت ورزش بیان شده به نظر میرسد وزارتخانه عقبنشینی بزرگی کرده و در ظاهر بیان میکنند علاقهمند به بازگشت کیروش هستند! کیروش بازگشتش یک مساله است و قراردادی که میخواهد به انعقاد برساند یک مساله دیگر. آیا کسی از بند قرارداد کارلوس به درستی خبر دارد؟ اصلیترین عامل اختلاف میان مرد پرتغالی و فدراسیون چیست؟ شاید اگر شفافسازی از سوی فدراسیون و وزارت ورزش صورت میگرفت هواداران فوتبال علاقهای به بازگشت کیروش نداشتند و بدون شک همین محافظهکاریها و پنهانکاریهاست که شکاف بزرگی میان مردم و مدیران ورزشی ایجاد میکند. ارسال به دوستان
چرا باشگاههای لیگ برتری گرانتر خرید میکنند؟
ولخرجی انگلیسی
پیتر استانتون: سرالکس فرگوسن جمله معروفی داشت که میگفت هیچ ارزش معینی در بازار نقلوانتقالات وجود ندارد. با مقایسه مجموع مبالغ هزینه شده از جمله 750 میلیون یورو در لیگ برتر، 500 میلیون یورو در اسپانیا و 250 میلیون یورو در ایتالیا و آلمان شاید گفته سرمربی سابق یونایتد پر بیراه نباشد. امثال الیکام مانگالا و شین لانگ که با ارقام بسیار عجیب جذب باشگاههای مدعی در جنگ صدر جدول لیگ برتر شدند، این نتیجه را به ذهن میرساند که تیمهای لیگ برتری همچنان به خرید با قیمتهای بالاتر ادامه میدهند. این مساله زمانی بیشتر به چشم میآید که در همین پنجره تابستانی 10 بازیکن با مبالغ بیش از 25 میلیون یورو جذب باشگاههای مدعی قهرمانی لیگ برتر جزیره شدند؛ در حالی که در بوندسلیگا این رقم صفر است!
باشگاههای انگلیسی از عوامل متعددی رنج میبرند که آنها را مجبور میکند تا رقمهایی بالاتر از ارزش بازیکنان در بازار خرج کنند. از اهداف بزرگ هر 20 باشگاه حاضر در لیگ برتر گرفته تا ناتوانی در کشف و کنکاش بازارهای کشورهای دیگر که باعث میشود تیمها در موقع نیاز هزینه بیشتری برای یک بازیکن پرداخت کنند؛ درست زمانی که بازیکنی شبیه به آن در لیگهای دیگر موجود است. این ادعا که باشگاه زمانی که بازیکن مورد نظرش را پیدا کرد باید در سریعترین زمان ممکن بودجه خرید او را مهیا کند وقتی به چالش کشیده میشود که این سیاست با سیاست بقیه تیمهای اروپایی مقایسه میشود. در بقیه کشورها، باشگاهها با یک برنامهریزی واضح و استراتژی مشخص به سمت خریدهای هدفمند حرکت میکنند. نمیتوان گفت همه تیمها فاقد شم بویایی برای پیدا کردن ارزشمندترینها در فصل نقل و انتقالات هستند، بهطور مثال محمد بِسیچ از اورتون که با مبلغ 5 میلیون یورو اضافه شده و چند خرید دیگر در لیگ برتر، ولی در هیچ کشور اروپایی جز انگلستان این اشتهای خریدهای بیشتر و گرانتر را نمیتوان مشاهده کرد. اسکیل گارای این فصل پیش از جام جهانی با مبلغ 6 میلیون یورو از بنفیکا عازم زنیت سنت پترزبورگ شد. آندره ویلاس بوآش بازیکن کلیدی خود برای خط دفاع را پیدا کرد و بیسر و صدا او را برای تیم جدیدش جذب کرد. او حالا از نتیجه این خرید بزرگش با قرارگرفتن در آستانه صعود به لیگ قهرمانان اروپا و همچنین در کورس قهرمانی لیگ برتر روسیه لذت میبرد. این خرید را در کنار خرید مانگالا برای منچسترسیتی قرار دهید. اقدام بینتیجه آنها در زمستان برای خرید مدافع فرانسوی رسانهای شد با این حال آنها در تابستان با خرید او به مبلغ 40 میلیون یورو و با ارزش نهایی نزدیک به 53 میلیون یورو با پورتو به توافق رسیدند. باشگاه پرتغالی جای خالی مانگالا را با خرید برونو مارتینس ایندی، دفاع وسط مستحکم تیم ملی هلند از باشگاه فاینورد به مبلغ تقریبی 5/7 میلیون یورو پر کرد. همتیمی هلندی او، استیفن دیفری نیز با همین مبلغ به لاتزیو پیوست. در بوندسلیگا، فابیان جانسون بهصورت رایگان از هوفنهایم به مونشنگلادباخ پیوست. عملکرد او در جامجهانی برای ایالات متحده باعث شد تا بسیاری از کارشناسان درباره کیفیت خرید جدید گلادباخ، تایید کنند که چه معامله هوشمندانهای از طرف این تیم صورت گرفته است. لیورپول در عوض تنها نزدیک به 20 میلیون یورو به سویا برای خرید آلبرتو مورنو برای دفاع چپ پرداخت کرد. «اررهرا» شاید تا حدودی تجربه بازی در لیگهای اروپایی را داشته باشد ولی او را هنوز نمیتوان یکی از بهترین هافبکهای اروپا نامید. آتلتیک بیلبائو یک قیمت ویژه روی بازیکنانش قرار داد و یونایتدها مصرانه 2 فصل برای خرید «اررهرا» اقدام کردند. قیمتی در حدود 36 میلیون یورو شاید مثل خرید سر گردنه به نظر بیاید؛ زمانی که رئال مادرید با مبلغ 30 میلیون یورو بازیکن قهرمان جهان و برنده لیگ قهرمانان اروپا تونی کروس را به استخدام خود درآورده است. همبازی سابق کروس در بایرنمونیخ، ماریو مانژوکیچ، در ازای مبلغ 25 میلیون یورو به اتلتیکو مادرید پیوست و در طرف مقابل ساوتهمپتون برای خرید بازیکن گمنامتری چون شِین لانگ حدود 15 میلیون یورو هزینه کرد. لانگ از شروع بازی در لیگ برتر در سال 2012 تا به حال تنها 15 گل برای تیمش به ثمر رسانده است. خوسِلو که این فصل 14 گل در بوندسلیگا زده بود هافنهایم را به مقصد هانوفر ترک کرد. مبلغ قرارداد؟ کمتر از 5 میلیون یورو! آدام لالانا برای لیورپول نزدیک به 30 میلیون یورو آب خورد در حالی که بازیکن معروف و بینالمللی چون ماتیو والبوئنای فرانسوی با 5/7 میلیون یورو به دینامو مسکو پیوست. باشگاههای انگلیسی بسیار ثروتمندند و باشگاههای مورد معامله از این حقیقت آگاهند. تیمی که قهرمان لیگ برتر جزیره میشود پاداشی در حدود 125 میلیون یورو نصیبش میشود و حتی به تیم آخر مبلغی در حدود 81 میلیون یورو میرسد. ثروت تیمهای جزیره اتوماتیکوار قیمت ویژهای بر بازیکنان موردنظر آنها قرار میدهد. پیشتر استیو بروس، مربی هالسیتی غیرمستقیم تایید کرده بود که او ترجیح میدهد خریدهایش را از بازار داخلی انجام دهد چرا که ایجنتها و استعدادیابهای او هنوز نتوانستهاند در بازار اروپا خود را پیدا کنند. هیچ شکی نیست باشگاههایی که این فصل از چمپیونشیپ به لیگ برتر پیوستهاند همگی چنین وضعیتی را تجربه میکنند. وی گفت: «زمانی خواهد رسید که من میدانم چه باید از بازار خارجی بخواهم و امیدوارم در سال آینده استعدادیابهای ما این اتفاق را رقم بزنند.» بروس اضافه کرد: «برای پیشرفت بیشتر در بازار خرید خارجی ما باید افراد کارشناسی را استخدام کنیم که به طور تخصصی در آلمان، ایتالیا، اسپانیا و فرانسه کار کنند و باشگاه ما هنوز برای این امر آماده نیست.» به همین دلیل بروس و بعضی از مربیان خریدهایشان را به بازار داخلی محدود کردهاند. هماهنگیها برای خرید روبرت اسنودگرس و جِیک لیورمور تقریبا 21 میلیون یورو آب خورد. قیمت این 2 بازیکن و لانگ برابر با ارزش کروس و گارای درمیآید. همینطور کمبود استراتژیهای پیشرو و برنامهریزی در خرید کاملا مشهود است. بهطور مثال منچستریونایتد؛ آنها لوک شاو را با مبلغ 38 میلیون یورو برای دفاع چپ خریدند و تنها 6 هفته بعد مارکوس روخو را با 20 میلیون یورو به استخدام درآوردند. هر 2 در یک پست بازی میکنند. منچستریها 58 میلیون یورو صرف خرید دفاع چپ کردند در حالی که کل تیم نیازمند خونی دوباره است!باشگاهها حالا این را خوب میدانند. رئال مادرید سیاست با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن را به صورت عالی برای یونایتد اجرا کرد. آنها دیماریا را با مبلغی به منچستریونایتد فروختند که این بازیکن با فاصلهای 30 میلیون یورویی نسبت به نفر قبلی، به گرانترین فروش تاریخ این باشگاه تبدیل شد. این نکته نیز نباید از قلم بیفتد که میانگین دوام مربیان در هر تیم (بدون درنظر گرفتن آرسن ونگر) چیزی در حدود یک سال است و در این زمان اصلا مربی فرصتی برای خو گرفتن با بازیکنان شاغل در باشگاه ندارد پس باید سریعتر به سمت اهداف از پیش تعیینشده در بازار نقلوانتقالات حرکت کند. آمدن مربی جدید معمولاً با یک ریخت و پاش سنگین در اولین فصل نقل و انتقالات همراه است و یک مشت بازیکن جدید موجود در بازار به تیم اضافه میشوند. آنها برای جبران توازن در سریعترین زمان مبالغ هنگفت را به بدترین شکل اسراف میکنند. باشگاههای معدودی مثل بایرن مونیخ صبوری پیشه میکنند تا بازیکنانی مثل لواندوفسکی یا سباستین روده را که در مدتها قبل با آنها توافق کرده بودند بهصورت رایگان پس از اتمام قراردادشان در اختیار بگیرند. این گواهی مستندی از برنامهریزی محکم در کنار صبر و تحمل است؛ 2 عاملی که در های و هوی لیگ برتر گمشده به نظر میرسد. قطعاً خرید با مبالغ بالا نمیتواند منتج به کسب موفقیت شود. گاهی اوقات دلیل شکست، ناامیدی و کمبود دوراندیشی است نه کمبود بازیکنان توانا. ارسال به دوستان
اخبار کوتاه
والیبال ایران در اولین قدم پیروز شد ارسال به دوستان
نقش ایوان راکیتیچ در بارسا
امین ابطحی: بارسلونا در اولین روزهای مهلت نقلوانتقالات تابستانی موفق به جذب ایوان راکیتیچ کروات شد. بسیاری از کارشناسان فوتبال به او برای درخشش در تیم جدیدش کاملا اطمینان دارند و البته انتظارات از این هافبک خلاق در بارسا نیز به نظر بالا است. پیوستن لوئیس سوارز ستاره جنجالی لیورپول به بارسلونا بسیار پرسروصدا بود و توجه همه فوتبالدوستان و مطبوعات را به خود جلب کرد، اما برخلاف این نقلوانتقال هیجانانگیز، پیوستن ایوان راکیتیچ کروات از سویا به بارسلونا در کمال آرامش و بدون کوچکترین حاشیهای اتفاق افتاد. کارشناسان و هواداران کاتالانها مطمئن هستند در صورتی که راکیتیچ بتواند عملکرد فوقالعاده فصل گذشته خود در سویا را در بارسا نیز تکرار کند، او میتواند برای آبی و اناریها بسیار موثر باشد و به همین دلیل انتظارات از او کمی بالا به نظر میرسد البته راکیتیچ در دیدار دوستانه بارسلونا مقابل لئون قهرمان مکزیک که دوشنبه شب برگزار شد، توانست کیفیت بالا و میزان تاثیرگذاری خود را به خوبی به نمایش گذارد. روبرت پرویزینکی هموطن راکیتیچ که خود حضور در هر دو تیم بارسا و سویا را تجربه کرده است، ضمن درست خواندن تصمیم کاتالانها برای جذب راکیتیچ، میگوید: «به نظرم او در بارسا نیز موفق خواهد بود، بارسا راکیتیچ را نخریده تا او را بر روی نیمکت ذخیرهها نشاند. لوئیس انریکه، سرمربی بارسا دیدی روشن از فوتبال دارد که راکیتیچ در آن نقشی پررنگ بازی خواهد کرد. به هر حال راکیتیچ همان بازیکنی است که انریکه همیشه آن را میخواسته است.» ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|