نگاهی به عرفان شاعری در غزلیات شهریار
همدرد دل مسکین
مرتضی اسماعیلدوست: شعر، ارتباطی بیواسطه با نور است. بیستوهفتمین روز شهریورماه مصادف با درگذشت شهریار را روز شعر و ادب فارسی نام نهادند و این بهانهای است برای دل نهادن به محضر غریب واژههایی به رنگ شعر. عـشقهای عارفانه شهریار را میتوان در خلال غزلیاتی در راستای انتظار و عشق و هجران دوره کرد. تجربیاتی که با ناکامیهای شهـریار در کاروان زندگی، رنگی غبارزده یافت و غربت دل را به پریشانی هزارپاره کشاند. رازی که صور خیال را در نوردید و در اندرونی دل جای گرفت تا هـذیان دل سراغ حیدربابایی باشد و به دنبال زادگاهی گمشده بگردد. منظومه حیدربابا تجلی شور و خروش جوشیده از عشق شهریار به مردم است. این منظومه از جمله بهترین آثار ادبی در زبان ترکی آذری است و در اکثر دانشگاههای جهان از جمله دانشگاه کلمبیا در ایالات متحده آمریکا مورد بحث رساله دکترا قرار گرفته است و برخی موسیقیدانان همانند هاژاک، آهنگساز معروف ارمنستان آهنگ جالبی بر آن ساختهاند.
خوابهای نشسته در مهتاب و بغضهای مانده در گلو، شهریار جوان را به خاستگاه مناظری رنگارنگ هدایت کرد و قافیهها از پی هجرت، ردپای وصال جست و حقیقت آسمان از جویبار عشق روان شد تا شیرازههای عاشقانه غزل به پیکر عرفانی دلنشین درآید و خواب دیروز شبانگاهی به سپیدهای طربناک از دانایی پیوندی خجسته یابد. عارفان شاعر تنها شعر را به سبب ادیبانگی نمیسرایند بلکه خود را از خویشتن خویش میپیرایند و ناگاه همه وجودشان،
آینهگون مظهر و مجلای جمال الهی میشود و نای وجود، شایستگی قرار گرفتن بر لب معشوق را مییابد تا نوای حضرت دوست بر لبان هویدا شود. با کمی نازک اندیشی در آثار شهریارِ غزل میتوان به آینهای زلال یافته از نگاه شاعر رسید که در جستوجوی خـداشـناسی و معـرفـت به حق، مناجاتی ابدی یافته و راز و نـیاز و شب به قصیدهای مخلصانه از نجوا رسیده تا همای رحمت را در نام علی بجوید.
شعر هم حجاب است و هم کشفالمحجوب و همانا اندیشه شهریار در اوج عرفان و معنویت است، چرا که مقتدای شهریار، مولایی است که سرور عارفان است و پیشوای پاکبازان. شهریار در مثنوی عارفانه «شب و علی» بهراستی گوی سبقت را در توصیف مهر عالیقدر پیامآور نور از برخی شاعران میرباید و چه زیبا میسراید از هم آگاهی شب ز اسرار علی. همچنین شعر «علی ای همای رحمت» به زیبایی تجلیگر پاکبازی به مولای عشق است. شعری که خلوص دل شاعر و اعتبار این شعر را روشن میسازد، چنانکه آیتالله العظمی مرعشی نجفی در این باب اشاره داشتند: «شبی توسلی پیدا کردم تا یکی از اولیای خدا را در خواب ببینم. آن شب در عالم خواب دیدم که در زاویه مسجد کوفه نشستهام و وجود مبارک مولا امیرالمومنین(ع) با جمعی حضور دارند. حضرت فرمودند: شاعران اهل بیت را بیاورید. دیدم چند تن از شاعران عرب را آوردند. فرمودند: شاعران فارسی زبان را نیز بیاورید. آن گاه محتشم و چند تن از شاعران فارسی زبان آمدند. فرمودند: شهریار ما کجاست؟ شهریار آمد. حضرت خطاب به شهریار فرمودند: شعرت را بخوان!
و شهریار خواند:
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
که به ماسوا فکندی همه سایه هما را
دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین
به علی شناختم به خدا قسم خدا را
شهریار میراثدار زبانی است که زنجیره راز و نیاز و دلسپاری را به هم میرساند و در این زمینه میتوان به ردپای شاعران پارسی عارفمسلکی چون حضرت مولانا و حافظ رسید و اینگونه است که عارفی مانند شهریار میتواند با ولای علی(ع) به همدلترین مسیر سخن براند. و بهراستی در میان نامداران ادب معاصر، درخششی جاودانه در وارستگی و عرفان شهریار رخ مینماید که آثار ارزشمند و عارفانه این شاعر شگرف را برای همیشه خواندنی و مانا خواهد کرد. از سویی ارادت استاد شهریار به امام خمینی یا به تعبیر او «رهبر کبیر» و «خمینی بتشکن» در غزلی زیبا آشکار میشود:
«حسنت به اتفاق ملاحت، جهان گرفت
آری به اتفاق، جهان میتوان گرفت»
همچنین استاد شهریار با رهبر معظم انقلاب حضرت آیتالله خامنهای هم الفتی دیرینه داشت که چه زیبا در وصف قنوت نماز وی نوشت:
در رکوع و سجودِ خامنهای
من هم از دور سرنگون دلم
هادی بهجتتبریزی، فرزند استاد شهریار درباره نحوه ارتباط مقام معظم رهبری با شاعر مطرح ایرانزمین میگوید: «در یکی از سفرهای آیتالله خامنهای به تبریز، آن حضرت در محل استانداری تبریز دیداری با شهریار و شعرا داشتند. معظمله احترام خاصی به استاد شهریار داشتند. آیتالله خامنهای در زمان ریاستجمهوری که استاد شهریار در بستر بیماری بود دستور بستری شدن استاد در بیمارستان مهر تهران را صادر کرد و پس از آن با بزرگانی از وزارت علوم و بهداشت به دیدار استاد شتافتند و از وی دلجویی کردند».
شعر حتی در معانی لغوی خود و سایر مشتقات همین مصدر، دارای خصوصیاتی چون آگاهی، شناخت و معرفت است. گاهی زبان عرفانی زبان شاعرانه میشود و میتوان این ادعا را هم با دلایلی اثبات کرد. حال صوفی عارف هنگام بر زبان آوردن شعر شبیه همان حالی است که بعضی شعرای سمبولیست و سوررئالیست با اغراق از آن سخن گفتهاند. به راستی که میان زبان عرفانی و زبان شعر تشابهات فراوانی موجود است و آنجاست که رستاخیز کلمات با سیر آگاهی به بلوغ رسیدن میرسد و آهنگ سرایش در سرای زیستن جوانه میزند و شهریار از جنس همین مسیر بود، چرا که از پروانه، رمز عاشقی را آموخته بود.
انتشار نامههای سر به مهر شهریار
جمشید علیزاده از انتشار نامهها، اخوانیات و تعدادی از سرودههای منتشر نشده فارسی و ترکی شهریار در یک مجموعه خبر داد. به گزارش تسنیم، جمشید علیزاده، شاعر، محقق و شهریارپژوه در اینباره گفت: این کار شامل فصلی از آثار منتشر نشده از استاد است. این اثر بهعنوان 2 جلد از مجموعه 10جلدی که درباره شهریار نوشته و گردآوری شده، به چاپ خواهد رسید. قرار است این مجموعه در روز برگزاری کنگره شهریار در تبریز همزمان با روز شعر و ادب فارسی رونمایی شود. وی با اشاره به جزئیات بیشتر توضیح داد: یکی از مجلدات شامل 5 سروده ترکی از استاد است و مجلد بعدی که با عنوان «دوریها و دیریها» به چاپ رسیده، بیش از 30 سروده پارسی از استاد را در خود جای داده است. البته این همه آثار چاپ نشده استاد نیست، تعدادی از منظومههای عاشقانه استاد هم هست که بعدها قرار است به چاپ برسد. علیزاده با بیان اینکه اشعار مندرج در کتاب «دوریها و دیریها» در بازه زمانی 1331 تا 1365 به نظم درآمدهاند، ادامه داد: در این سرودهها اخوانیهای به امیری فیروزکوهی، شعری برای سنگ مزار مادر شاعر، استقبالی از غزل معروف مرحوم صفای اصفهانی، غزلی برگرفته از یکی از احادیث امام علی(ع) و قصیدهای بلند با موضوع انتظار، انتقاد از شرایط پیش از انقلاب و نوید به وقوع یک انقلاب به چشم میخورد. وی یادآور شد: عمده این سرودهها مربوط به دوره پهلوی دوم است؛ به همین دلیل رویکردهای اعتقادی و مذهبی استاد را نشان میدهد. در این سرودهها دیدگاههای شهریار درباره اوضاع جامعه پهلوی، حزب شیطان و... دیده میشود. هسته مرکزی سرودههای این بخش، شعر انتظار است. شهریار در دهه پایانی حکومت پهلوی اعتقاد داشت و پیشبینی میکرد انقلابی رخ خواهد داد؛ به همین دلیل در سرودههای مهدوی او هم اعتراض را میتوان دید و هم نوید را. علیزاده به بخش سوم این کتاب اشاره کرد و گفت: بخش سوم سرودهها به پارهای از اشعار شهریار در سالهای پس از انقلاب اختصاص دارد. در این بخش اشعاری با مضمون دفاعمقدس، انقلاب و گاه سرودههایی تقدیم شده به برخی شخصیتها مانند علامه طباطبایی دیده میشود و این هم به سابقه آشنایی این 2 بزرگوار بازمیگردد؛ همانطور که میدانید شهریار با علامه طباطبایی در دوران جوانی، در حوزه همحجره بودند. دومین کنگره شعر شهریار با محوریت «کنگره بینالمللی شعر دینی و انقلابی شهریار» با حضور جمعی از اساتید و شاعران کشور همزمان با روز شعر و ادب فارسی در تبریز برگزار میشود. قرار است از نامهها، اخوانیهها و سرودههای تاکنون منتشر نشده شهریار، در این مراسم رونمایی شود.
2 شعر آیینی منتشر نشده از شهریار
تعدادی از اشعار استاد شهریار تاکنون به زیور طبع آراسته نشده که یکی از آنها غزلی است در وصف امام علی(ع) و قصیدهای انقلابی با بنمایههای انتظار. به گزارش تسنیم، محمدحسین بهجتتبریزی، متخلص به شهریار در سال 1285 در تبریز به دنیا آمد. پدرش «حاج میرآقا بهجتتبریزی» نام داشت که در تبریز وکیل بود. شهریار پس از پایان دوره راهنمایی در تبریز، در سال 1300 برای ادامه تحصیل از تبریز عازم تهران شد و در مدرسه دارالفنون تا سال 1303 و پس از آن در رشته پزشکی ادامه تحصیل داد. هرچند شهریار هرگز پزشک نشد اما در شاعری سرآمد روزگار خود شد. شهریار منظومه «حیدر بابایه سلام» را در سال 1330 منتشر کرد و با این اثر در ادبیات آذری ماندگار شد. هرچند تمام اشعار شهریار در دیوانی به چاپ رسیده اما هنوز تعدادی از اشعار وی در دست خانواده یا دوستانش هست که به زیور طبع آراسته نشده است. از جمله این سرودهها، غزلی است در وصف حضرت امیرالمؤمنین، علی(ع). این سروده برگرفته از یکی از احادیث حضرت است که در کشاف زمخشری نقل شده است. شهریار در واقع در این غزل اقدام به نظم این حدیث کرده است:
«قول علی(ع)»
به چاهی قطرهای از میچکیده
درش پی ریزی و سازی مناری؟
علی گوید فراز آن مناره
اذان من ندارد اعتباری
وگر آن قطره در دریا بریزد
پس آن دریا بخشکد روزگاری؟
به صحرایی شود تبدیل و آنگاه
در آن صحرا بروید مرغزاری
علی فرمود اگر من ساربانم
شتر در پی چراندن خود چه کاری؟
جوانا درس و مشق دین و اخلاق
بیاموز از چنین آموزگاری
بزرگان با قوانین الهی
چنین پاس ادب دارند، آری
همچنین از سرودههای تاکنون منتشر نشده از شهریار زبان فارسی میتوان به قصیدهای مطول با عنوان «صیحه افلاک» اشاره کرد. شاعر در این سروده که در سالهای پیش از انقلاب گفته شده، به فرهنگ انتظار اشاره کرده و در میانه قصیده، نوید رسیدن یک انقلاب را میدهد:
نزدیک شد آن دم که سرافیل زند صور
شاه آید و بالای سرش رایت منصور
ظلمات ظلالت درَد از برق عدالت
خورشید دلافروز دمد از شب دیجور
در طلعت روحانی او آیت والشمس
در سینه سینایی او سوره والطور
در گردن مینایی او حلقهای از مُشک
در عارض گلناری او هالهای از نور
آن قبله صاحبنظران مشرق انظار
و آن پادشه منتظران شاهد منظور...