|
گفتوگوی «وطن امروز» با سعید نبی، تهیهکننده برنامه اقتصادی «626»
به دنبال خودکفایی
گروه فرهنگ و هنر: برنامه زنده «626» به تهیهکنندگی سعید نبی با محتوای طنز اقتصادی و با هدف حمایت از کمپین تولید ملی در روزهای فرد از شبکه یک سیما پخش میشود. برنامهای که میتواند بسیاری از مخاطبانی را که دغدغه کسبوکار موفق داشته یا ایدههایی در ذهن دارند به دیدن و دنبال کردن آن وسوسه کند. همچنین میتواند جریانی را برای برپایی ذوق و تحرک به منظور ایجاد کسب و کارهای کوچک و کمسرمایه و متکی به خود در سراسر کشور ایجاد کند. استودیوی ارسال به دوستان
تحلیل گاردین از حذف فیلم «محمد رسولالله(ص)»
فیلم هولوکاستی «پسر شائول» به اسکار نزدیک شد!
روزنامه گاردین در تحلیلی جالب درباره اعلام پیشفهرست فیلمهای راهیافته به اسکار بهترین فیلم خارجی زبان، حذف 3 فیلم محبوب از جمله فیلم «محمد رسولالله(ص)» از این مرحله رقابتها را تا حد زیادی به نفع فیلم هولوکاستی «پسر شائول» دانست. به گزارش فارس، پنجشنبه گذشته 9 فیلم از میان 80 فیلم راهیافته به رقابتهای اسکار فیلمهای خارجیزبان 2016 به عنوان پیشفهرست این بخش از رقابتها اعلام شد که در این میان جای خالی فیلم سینمایی «محمد رسولالله(ص)» ساخته «مجید مجیدی»، بهرغم نقطههای قوت بسیاری که داشت در کنار چند فیلم دیگر تعجب بسیاری را برانگیخت. در این میان روزنامه انگلیسی زبان «گاردین» نیز با اعلام این خبر نوشت: اسامی فیلمهای راهیافته به پیشفهرست اسکار بهترین فیلم خارجی زبان 2016 در حالی اعلام شده که جای خالی 3 فیلم بسیار محبوب و مورد توجه شامل: «محمد رسولالله(ص)»، «کبوتری برای تأمل در باب هستی روی شاخه نشست» فیلم برنده شیر طلای جشنواره ونیز و همچنین «آدمکش» برنده جایزه جشنواره کن از تایوان به چشم میخورد. این روزنامه در ادامه عنوان کرد: چنین حذفهایی به این معناست که فیلم درخشیده در جشنواره کن، «پسر شائول» ساخته «لازلو نمس» در صدر توجه منتقدان و کارشناسان (رأیدهندگان اسکار) قرار گیرد. نام این فیلم در بسیاری از فهرستهای برترینهای سینمای 2015 از جمله فهرست 50 فیلم برتر سال از نظر منتقدان سینمایی «گاردین» وجود دارد. «پسر شائول» داستان مردی یهودی به نام شائول است که در آشویتس زندانی است. او با کار کردن در اتاق گاز از مرگ میگریزد. کار او تخلیه اجساد یهودیان از اتاق گاز است، کار کثیفی که نازیها حاضر به انجام آن نبودند. در میان اجساد، شائول جسد پسرش را شناسایی میکند و در جدال برای بازگرداندن وجدان انسانیش، تصمیم میگیرد او را با احترام به خاک بسپارد. بنا بر این گزارش، 14 ژانویه سال 2016 فهرست نامزدهای اسکار در این بخش شامل 5 فیلم و دیگر بخشهای اسکار اعلام خواهد شد. مراسم اعطای جوایز اسکار نیز 28 فوریه اعلام خواهد شد. ارسال به دوستان
بررسی سریال «برکینگ بد» از نگاهی روانکاوانه
انسانی در غبار
یکی از قوام یافتهترین و مهمترین سریالهای پخششده در سالهای اخیر بدون شک «برکینگ بد» بوده که بتازگی به شکل دوبله شده به همراه سریال ایرانی «شهرزاد» توزیع شده است. سریالی که به لحاظ شخصیتپردازی، زوال و مرگ یک کاراکتر را به بهترین فرم نمایان میکند و از جنبههای مختلفی میتواند مورد تامل قرار گیرد که در این یادداشت براساس نگاهی روانکاوانه تحلیل میشود. سریالی پرمخاطب در جهان که اولین قسمت آن در ۲۰ ژانویه ۲۰۰۸ و آخرین قسمت از مجموعه آن در ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۳ از طریق شبکه کابلی ایامسی پخش شد. سریال «برکینگ بد» براساس داستانی است راجع به یک خانواده طبقه متوسط در معرض فشارهای روانی و مصائبی باورپذیر. با این وجود، نکته جالب توجه واقعی در دگرگونیهای شخصیتی قرار دارد که زمانی رخ میدهد که شخصیت اصلی، یک معلم مدرسه آرام و مسؤولیتپذیر، به این فشارهای روانی با زدن به سیم آخر و قدعلم کردن بر ضد قانون واکنش نشان میدهد. تغییر و دگرگونی در سرشت و خلقوخو، ارزشها و فردیت از لحاظ روانی مسائلی جذاب و آشکارا در به وجود آوردن آمار بینندگان تلویزیونی بالا هم موثر هستند. علاوه بر فراهم کردن بستری برای بینندگان تا بازتاب خودشان را در شخصیتها بیابند و به این فکر کنند که خودشان تحت شرایطی مشابه تا کجا پیش میرفتند، سریال توانسته شماری از درونمایهها و ایدهآلهایش را بدون تن دادن به موضع سیاسی و اخلاقی قاطع و شفافی در هم ادغام کند. در نتیجه بینندگان قادرند به سادگی از سریال هم در مقام یک سرگرمی سراسر لذت ناب و هم یک تفسیر اجتماعی چالشبرانگیز بدون هیچ فشار یا قضاوتی لذت ببرند. «برکینگ بد» جاذبه یک سیتکام/ درامادی (Dramadey کمدی درام) خانوادگی قراردادی را با مسائل فلسفی و روانشناختی در هم میآمیزد. به گزارش سایت هنری 7 فاز، طرح روانشناختی این سریال در نحوه ترسیم دگرگونی بنیادی والتر وایت از شهروندی سربهزیر و مطیع قانون به یک جامعهستیز/ خودشیفته تولیدکننده شیشه و متامفتامین قرار دارد و این سوال را تداعی میسازد که چه شرایطی یک شخص را وادار به این میکند که چنین تغییر 180 درجهای در زندگیاش بدهد و آیا این چیزی است که همه ما مستعدش هستیم؟ والت شجاع بود یا دیوانه؟ آیا او به خاطر کمبود قدرت مردانگی و جاهطلبیاش در زیر خطر مرگ توسط سرطان داشت تاوان پس میداد یا اینکه وحشت سرطان بود که منجر شد به آشکار شدن «والت حقیقی» که به آن معروف شد؟ همزادی چون هایزنبرگ شاید از لحاظ روانی برای تمایز قائل شدن یا سازگاری والت با کسی که به آن تبدیل میشود، ضروری باشد. سرطان نه فقط تبدیل به نیروی محرکی برای روند دگرگونی والت میشود، بلکه شاید استعارهای هم باشد برای چیزی که والت به آن تبدیل میشود، همانطور که با ولع هر چیزی را که بر سر راه رشد و نفوذ و قدرتش میایستد از میان بر میدارد و نابود میکند. مرض والتر به اطرافیانش هم سرایت میکند. این نکات میتوانند در رواندرمانی موضوعات مهمی باشند، همانطور که افراد میآیند تا در پرتو شرایط زندگیشان به همان اندازه انتخابها و مسؤولیتهای شخصیشان به درکی از خود برسند. والت تلاش دارد بدون دردسر با ارزشهایی چون درستکاری، سختکوشی، مسؤول بودن، فروتنی و... زندگی کند ولی خودش را در آستانه مرگ توسط سرطان مییابد، عاجز از فراهم کردن شرایطی مناسب برای خانوادهاش به هنگام مرگ. او همچنین در شغلی کمارج و قرب نسبت به تواناییهایش مشغول به کار است، در حالی که بهترین دوستش و معشوق سابقش با هم ازدواج کردهاند و پول زیادی را از شرکتی که والت هم در تاسیسش نقش داشته به دست آوردهاند. یک چنین شرایط زندگیای موجب میشود به نگرشمان نسبت به زندگی شکلی دوباره بخشیم، چیزی که بدون شک برای والت هم اتفاق افتاد. مواجهه والت با فناپذیریاش، همه این مسائل را مورد سوال قرار میدهد. در طی زمانی که او «والت خوب قبل» را در ظاهر حفظ میکند، غده هایزنبرگ به آرامی در حال رشد است و باطنا زمام امور را در دست میگیرد. هویت سابق والت، عامل بازدارندهای در برانگیختن سوءظن دیگران نسبت به وی است. از سویی میتوان گفت همگی ما مستعد خیر و شر هستیم، بیشترمان تفاوت قائل میشویم و خوبی را ارج مینهیم. سرگذشت والت قصه عبرتانگیز طریق نیات خوب و گزندگی غرور و نخوت را به نمایش میگذارد. او جنایت و درست کردن مواد را با این گفته توجیه میکند که اگر او این کار را انجام نمیداد، کس دیگری انجام میداد، بحث کشتن یا کشته شدن است و اگر پولی برای به دست آوردن وجود داشته باشد چرا او آن کسی نباشد که آن را به دست میآورد؟ افراد زیادی در زندگیمان هستند که معمولا در مقیاسی کمتر دراماتیک از این نوع توجیه و دلیلتراشی استفاده میکنند. به این منظور که امیالمان را با ایدهآلها و ارزشهایمان همسو کنیم. این مساله نوعا، روی شکلی از عادی جلوه دادن یا کماهمیت قلمداد کردن رفتار تکیه دارد. بیهیچ تعجبی این مساله منجر به سراشیبی خطرناکی میشود و دلیلتراشی با نیات خوب ما را از قاعدهای مطلق محافظت میکند و آن را بیشتر به این سمت سوق میدهد که در سراشیبی در راستای انتخابهای اخلاقی سؤالبرانگیز بیشتری سقوط میکنیم. گفتن اینکه چه کسی در «برکینگ بد» خوب است و چه کسی بد و شرور کار دشواری است؛ نابغه علاجناپذیر که دستکم گرفته شده و خوار شده، به قصد تامین مالی خانوادهاش تبدیل به سلطان موادمخدر میشود. در واقع هنگامی که والت متوجه میشود به طرز علاجناپذیری بیمار است بر این مساله پافشاری میکند که یگانه مسؤولیتش این است که اطمینان حاصل کند خانوادهاش پس از مرگ وی از لحاظ اقتصادی تامین باشند. ذهن او درگیر چیزهایی میشود که در شرکت Gray Matter از چنگش درآورده شده است. هنگامی که کشف میکند میتواند شیشهای با خلوص ارسال به دوستان
اخبار
تندیس جشنواره حقیقت برای «تنها میان طالبان» ارسال به دوستان
رویدادها
«پیغام ماهیها» برای مدافعان حرم ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|