|
تفاوتهای کیروش و برانکو
فوتبال ما محتاج کدام است؟
مهدی طاهرخانی: مقایسه برانکو و کیروش شاید از همان ابتدایش صحیح و حرفهای نباشد.دو مربی که هر کدام قیمتهای متفاوتی دارند و کلا از دو سبک مجزا به حساب میآیند. اما نقطه اشتراکشان این است هر دو به مدت زمان تقریبا طولانی سرمربی تیمملی فوتبال ایران بودند و مهمتر از آن در رسته مربیان موفق و «محبوب» خارجی قرار میگیرند. ولی بزرگترین تفاوتشان به نوع برخورد با «نداشتهها» مربوط میشود. ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
گودرزی و پیشبینیهای عجیبش؛ از برزیل تا برزیل
تابستان 95 وقت حساب است
گروه ورزشی: سال 95، سال المپیک است؛ سالی که مشخص میکند در همه ماههای از دست رفته، دستاندرکاران ورزش چه کردهاند تا رتبه هفدهمی ایران در المپیک 2012 لندن در بدبینانهترین حالت ممکن تکرار و در خوشبینانهترین شرایط رتبهای بهتر از آن حاصل شود. البته «وزیر دانشگاهی ورزش ایران» دست به پیشبینی عجیبی زده و گفته کاروان ورزش ایران در «خوشبینانهترین» حالت ممکن تنها میتواند 6 مدال در ریو بگیرد. او در توضیح کامل پیشبینی خود گفته است: «ما در دوره قبل 12 مدال دریافت کردیم. با احتساب سال 2012 براساس روندی که بعد از پیروزی انقلاب داشتیم میانگین هر دوره 4 و نیم مدال است. اگر بخواهیم این آمار را بدون احتساب جهش ناگهانی کسب مدال در سال 2012 بررسی کنیم، میانگین کسب مدال 3 و نیم است. عدد 4 و نیم با نگاه علمی قابل تکرار است اما اگر خوشبینانه بگوییم 6 مدال و اگر خیلی خوشبینانهتر نگاه کنیم کسب 7 یا 8 مدال هم میتوان در نظر گرفت اما از این رقم تجاوز نخواهد شد البته در خیلی رشتهها حسب اتفاقات و تغییراتی که صورت میگیرد ممکن است برخی اتفاقات خاص بیفتد اما نباید جامعه را بیش از حد خوشبین کنیم و صحبتهایی بیان کنیم که منطبق با عقل نباشد. باید واقعیات را در نظر گرفت البته این مساله نباید مانع تلاش بیشتر ما شود». با خواندن صحبتهای وزیر ورزش چند سوال مطرح میشود. اول اینکه گرفتن میانگین از مدالهای کسب شده در طول تاریخ ورزش ایران بعد از انقلاب چگونه میتواند ملاکی باشد برای پیشبینی تعداد مدالها در سال 2016؟ مگر قرار است با این همه هزینهای که ورزش ایران این سالها روی دست مردم گذاشته، کاروان ورزش ایران در سال 2016 همان نتایجی را بگیرد که مثلا ورزش ایران در زمان جنگ گرفته است؟ «علم» کجای این محاسبه «وزیر دانشگاهی» قرار گرفته، آن هم در شرایطی که گودرزی و همکارانش در وزارت ورزش در این سالها همیشه شعار «کار علمی» سر دادهاند؟ چگونه است که ورزش ایران میتواند در المپیک 2012، 12 مدال بگیرد و بالاتر از بسیاری از کشورهای صاحبنام در رده هفدهم قرار بگیرد اما وزیر ورزش پیشبینی میکند با وجود هزینههای سرسامآوری که در این 3-2 ساله در ورزش کشور انجام گرفته تعداد مدالهای ایران در المپیک ریو در «خوشبینانهترین حالت» از 7 یا 8 مدال تجاوز نخواهد کرد؟ البته شاید مهمترین بخش صحبتهای گودرزی جایی است که او گفته باید پیشبینیها «منطبق با عقل» باشد. وزیر ورزش در شرایطی گفته باید منطبق با عقل پیشبینی کرد که خود او پیش از جام جهانی برزیل و قبل از اینکه تیمملی پا به بزرگترین آوردگاه ورزش دنیا بگذارد، پیشبینی کرد تیمملی ایران، تیمهای بوسنی و نیجریه را میبرد و حتی شانس تساوی برابر آرژانتین را هم دارد. شاید از همان پیشبینی میشد اختلاف او با کیروش را به وضوح دید اما مشخص نیست آیا پیشبینی انجام گرفته توسط وزیر ورزش درباره نتایج تیمملی منطبق با عقل بوده است یا خیر. جالب اینجاست که گودرزی در بخشی از پیشبینیاش درباره مدالهای ایران در المپیک ریو گفته که «نباید جامعه را بیش از حد خوشبین کنیم و صحبتهایی بیان کنیم که منطبق با عقل نباشد. باید واقعیات را در نظر گرفت». دوباره با مراجعه به پیشبینی گودرزی از نتایج تیمملی پیش از حضور در جامجهانی، باید از وزیر ورزش پرسید آیا آن حرفهای شما براساس واقعیت بود و آیا آن حرفها باعث خوشبینی در جامعه نشد؟ باید از او پرسید آیا آن پیشبینی غیرواقعبینانه از نتایج تیمملی در دیدار با حریفانش در برزیل تنها برای «زدن» فوتبال نبود؟ به هر حال به نظر میرسد رویکرد متناقض وزیر ورزش تنها حکایت از یک مساله دارد و آن هم این است که گودرزی سخت نگران نتایج ورزش ایران در المپیک ریو است. او با این حرفهایش میخواهد اینطور در تاریخ ثبت کند که 1- پیشبینی نتایج ضعیف ورزش ایران (گرفتن 7 یا 8 مدال با توجه به درخشش ورزش ایران در المپیک قبلی نتیجه فوقالعاده ضعیفی به حساب میآید) را کرده بود و 2- کسب 7 یا 8 مدال واقعیت ورزش ایران است و نتایج درخشان المپیک لندن تنها یک استثنا بوده است. با همه این اوصاف و در شرایطی که ورزش ایران روزهای ناامیدکنندهای را در اکثر رشتههای المپیکی پشتسر میگذارد، وزیر ورزش باید بداند نتیجهای که در المپیک ریو ثبت میشود، دقیقا کارنامه او و همکارانش در وزارت ورزش است و نمیتوان از الان با شانه خالی کردن، جلوی هرگونه حسابرسی را در روزهای پایانی تابستان 95 گرفت. ارسال به دوستان
اخبار
پرسپولیس با گل طارمی به جایگاه سوم رسید ارسال به دوستان
وقتی مقصر همه ناکامیها تیمملی است
مایلیکهن؛ آقای پاسخ نگو!
حسین گلدوست: محمد مایلیکهن سبک تازهای را برای «فرار رو به جلو» به نام خودش ثبت کرده است. او که در کنار وزارت ورزش، کمیته ملی المپیک و فدراسیون فوتبال نقش بزرگی در ناکامی تیم امید در رقابتهای انتخابی المپیک داشته از روزی که تیم امید از قطر به ایران بازگشته در برنامههای مختلف رادیو و تلویزیون حاضر شده و تریبون روزنامهها و خبرگزاریها هم مدام در اختیار او قرار گرفته است اما سبک جدیدی در پاسخگویی ابداع کرده که بیشتر به «پاسخنگویی» شبیه است. از او هرچه میپرسند، با سوال به سوالکننده جواب میدهد و در همه چیز کیروش را مقصر میداند. مثلا وقتی مجری شبکه خبر خیلی محترمانه از او پرسید آیا خاکپور را گزینه مناسبی برای تیم المپیک میدانستید، مایلیکهن در جوابی عجیب از مجری پرسید: «از چه نظر؟». یا وقتی از مایلیکهن پرسیده شد چرا خاکپور یک شب قبل از اعزام تیم امید به امارات در مراسم بدرقه این تیم شرکت نکرد و با مصاحبه تندش علیه رئیس فدراسیون فوتبال حاشیههای زیادی را برای تیم المپیک به وجود آورد، به کیروش اشاره کرد و گفت چرا درباره حرفهای سرمربی تیمملی علیه وزیر حرف نمیزنید! در ادامه خبرنگار از مایلیکهن پرسید که چرا تیم امید در این یک سال به همه رقبای اصلیش باخت که مدیر فنی سابق تیم امید در پاسخی جالب گفت چطور کسی نمیپرسد چرا تیمملی در جامجهانی 2014 بین 4 تیم چهارم شده است! مایلیکهن در چند ماه اخیر بشدت علیه کیروش جبهه گرفته اما از آن طرف سرمربی تیم ملی در سیاستی جالب توجه حتی یکبار هم پاسخ مایلیکهن را نداده است. از این موضوعهای فوتبالی که بگذریم به حرفهای اخیر مایلیکهن میرسیم؛ جایی که او تلاش دارد با صحبتهایش قبح گفتوگو با بیبیسی فارسی را بشکند. همین چند وقت پیش بود که مایلیکهن در مصاحبهاش با یکی از روزنامههای ورزشی از گفتوگویش با این شبکه معاند ایران دفاع کرد و گفت اگر وقت بیشتری داشت با بیبیسی بیشتر از این هم حرف میزد. او در اظهارنظری عجیب گفت که «شرمنده بچههای بیبیسی» شده که نتوانسته بیشتر از این با آنها حرف بزند. مایلیکهن با این مواضع تلاش کرده ذهنها را از ناکامی تیم امید در انتخابی المپیک پاک کند اما واقعیت این است که این شکست به کارنامه مایلیکهن و سقوط با تیمهایی نظیر پیکان، شهرداری تبریز، گهر دورود و حذف با تیمملی در انتخابی جامجهانی 98 و ناکامی در انتخابی المپیک در سال 2003 اضافه میشود و پراکندهگوییهای مایلیکهن علیه کیروش و انتقادهای عجیبش از تیمملی هم نمیتواند تاریخ را عوض کند. ارسال به دوستان
نقش طارمی در نصف رکورد پرسپولیس
پرسپولیس از هفته بیستوسوم لیگ چهاردهم تاکنون در تمام بازیهای خود موفق به باز کردن دروازه حریفان شده و رکوردی رویایی را به ثبت رسانده است. بازی مقابل نفت مسجدسلیمان در خانه حریف اولین بازی پرسپولیس برای بر جا گذاشتن این رکورد بود و فعلا بازی با ذوبآهن آخریناش. در ثبت این رکورد بازیکنان بسیاری نقش داشتند و البته کادر فنی و برانکو ایوانکوویچ در رأس آنها قرار دارند. از بین بازیکنان، مهدی طارمی که اکنون عنوان آقای گلی لیگ برتر را در دست دارد، نقشی ویژه در ثبت این رکورد ایفا کرده است. طارمی از 27 بازی در 23 بازی حضور داشته و در کل 1945 دقیقه به میدان رفته. 510 دقیقه در 8 هفته پایانی لیگ چهاردهم و 1435 دقیقه در 19 هفته لیگ پانزدهم. این مهاجم توانمند فصل قبل 4 گل برای پرسپولیس به ثمر رسانده است. مقابل راهآهن، استقلال خوزستان، سایپا و پیکان. او این فصل هم 11 گل در دروازه حریفان جا داده. مقابل استقلال خوزستان، سپاهان، فولاد (2 گل) سایپا، صبا، استقلال اهواز، راهآهن (2 گل) پدیده و استقلال خوزستان. طارمی چندین پنالتی هم برای پرسپولیس گرفته که یکی از آنها توسط بنگستون در بازی مقابل تراکتورسازی منجر به گل شد. طارمی در 18 بازی از 23 بازی پرسپولیس، روی برد اثرگذار بوده و از این حیث نقش ویژهای در موفقیت تیمش ایفا کرده است. آن هم با 15 گل و 3 پاس گل و پنالتی. پرسپولیس در طول این 27 بازی 40 گل وارد دروازه حریفان کرده که با توجه به نقش طارمی روی 18 گل، میتوان گفت آقای گل در حدود 50 درصد از رکورد پرسپولیس و گلهای این تیم تاثیر مستقیم گذاشته و نقشی غیرقابل انکار داشته است. پرسپولیس و طارمی اگر همین روند را ادامه بدهند میتوانند رکوردی جهانی به نام خود ثبت کنند. رکوردی که با توجه به روند رو به رشد این تیم و قدرت خط حمله آن دور از دسترس نخواهد بود. ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|