|
نگاهی به نمایش «کوپن» به کارگردانی سیدجواد روشن
بر باد رفته!
نمایش «کوپن» برای نخستین بار در جشنواره سیودوم تئاتر فجر اجرا شد و این روزها پس از 2 سال فرصتی دوباره برای اجرا یافته است تا در تالار سایه روی صحنه رود. «کوپن» نمایشی قصهگو ولی آشفته است و بار فلسفی داستان به واسطه چینش شخصیتها به نظر سطحی شده است. ارسال به دوستان
انتقاد پژمان لشکریپور، مجری طرح «بادیگارد» به گفتههای رئیس سازمان سینمایی
ایوبی با ادبیات انقلاب صحبت نمیکند!
مجری طرح «بادیگارد» در حاشیه مراسم قدردانی از عوامل سازنده این فیلم در دانشگاه شهید بهشتی که با حضور خانوادههای شهدا انجام گرفت، گفت: ایوبی نه با ادبیات برآمده از انقلاب بلکه با ادبیات برآمده از دولتهایی که در آن مشغول خدمتگزاری بوده و هست، صحبت میکند! پژمان لشکریپور، مجری طرح بادیگارد درباره صحبتهای اخیر ایوبی گفت: باید عرض کنم مصاحبهای را از آقای ایوبی مطالعه کردم که ایشان در خلال صحبتهایی که درباره ارزیابیشان از جشنواره سیوچهارم و برنامههای آتی سینما در سال 95 فرموده بودند واکنشی هم نسبت به صحبتهای آقای حاتمیکیا نشان دادند و گفتند معتقدند سینماگران باید بیشتر با فیلمهایشان سخن بگویند که تلویحاً این جمله این معنا را به ذهن متبادر میکند که آقای حاتمیکیا صحبت نکنند و بهاصطلاح به کار خودشان برسند. درباره این اظهارنظر چند مطلب به ذهنم میرسد که عرض کنم، اول اینکه گویا بر حسب روال معمول هر چه از عمر مدیریت اجرایی افراد میگذرد سعه صدرشان کاهش مییابد. لبخندشان رنگ میبازد و ادبیات دوستان لحن خشنتری به خود میگیرد. تصور میکنم سعه صدر آقای ایوبی هم نسبت به روزهای اولیه حضورشان در مسند ریاست سازمان سینمایی کشور کمتر شده که اینطور سینماگران را به سکوت فرامیخوانند. در همین راستا بنده با ادبیات خود ایشان مطالبی را عرض میکنم. لشکریپور افزود: آقای ایوبی دانشآموخته علوم سیاسی است و متأسفانه ظاهراً ایشان این احتمال را در نظر نمیگیرند که ممکن است در میان اهالی سینما هم کسانی باشند که همچون خود ایشان دانشآموخته این رشته باشند و به فنون دیپلماسی و ادبیات این حوزه آشنا باشند. البته این از بدشانسی ایشان است که چنین کسانی در میان اهالی سینما وجود دارند اما با استفاده از همین تخصص و ادبیات ایشان باید عرض کنم که آقای حاتمیکیا و همینطور بسیاری از فیلمسازان مطرح و متعهد کشور حرفهای خود را در قالب فیلمهایشان میزنند و دستکم شنیدن حرفهای آقای حاتمیکیا از خلال فیلمهایشان از «هویت» تا «بادیگارد» چندان دشوار نیست و ایشان در یک مسیر مشخص حرکت کرده است. اگر توجه کنید از «هویت» تا «بادیگارد» صرفنظر از تکامل فنی و تکنیکی آثار ایشان که طبیعت روند رشد یک فیلمساز در طول 3 دهه است حرف فیلمها از یک جنس است و از آن مهمتر این حرف، حرف زمانه خودش است. حاتمیکیا فیلمسازی است که همواره کوشیده فرزند زمانه خود باشد بنابراین مشخص است که او در فیلمهایش حرفهایش را متناسب با نیاز زمانه خود زده است. آقای ایوبی! نگاه به حیات سیاسی شما نشان میدهد در مسیری که طی کردهاید اعوجاج عجیبی داشتهاید! البته صلاح میدانم فعلا در همین حد مسائل را مطرح کنم، اگرنه این بحث قابل باز کردن است که اگر لازم بود در آینده به تفصیل به آن خواهم پرداخت. مجری طرح «بادیگارد» در ادامه به سابقه فعالیتهای ایوبی در دولتهای مختلف اشاره کرد و گفت: آقای ایوبی در مقدمه کلامشان فرمودهاند که «اگر قرار بود جشنواره فجر از خط انقلاب جدا شود و اگر قرار بود سینما از آرمانهای دین دور بماند به طور حتم من اینجا نبودم.» میخواهم خدمت ایشان عرض کنم که این جمله جزو همان تعارفات و ادبیات سیاسی مرسوم است. آقای ایوبی رایزن فرهنگی دولت اصلاحات بودهاند و در آن وقت با ادبیات دولت اصلاحات صحبت میکردند، بعد با یک تغییر مسیر ناگهانی در دولت اول آقای احمدینژاد، معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت کشور شدند که با یک چرخش عجیب، ادبیات ایشان از لحن دولت اصلاحات به لحن دولت نهم تبدیل شد (گفتوگوهای ایشان با ادبیات دولت نهم در آرشیو تلویزیون بویژه شبکه خبر موجود است) که باز تأکید میکنم صلاح نمیدانم به بیان مصادیق بپردازم اما این آمادگی و حافظه تاریخی در بنده موجود است. در کابینه دولت دهم، آقای ایوبی از دوستان آقای محمد حسینی، وزیر وقت ارشاد شدند و به سازمان اکو و بعد هم به توصیه جناب آقای دکتر حدادعادل که از چهرههای شاخص جریان اصولگرایی هستند به بنیاد سعدی رفتند. ناگهان در دولت یازدهم سر از سینما درآوردند و متولی سازمان سینمایی کشور شدند که خودشان اذعان دارند تخصصی در این زمینه نداشتند. جالبتر اینکه در این اسبابکشی بین دولتهای مختلف با گرایشات متفاوت سیاسی در جایی که فضا مساعد بود برخی مواضع ایشان در نقد دولتین قبل که اتفاقاً مناصب خوبی هم در آن داشتند و بهاصطلاح عامیانه زمانی بر سر سفره همان دوستان هم نشسته بودند از اصلاحطلبان افراطی نیز تندتر شد! لشکریپور ادامه داد: بنابراین اتفاقاً آقای ایوبی نه با ادبیات برآمده از انقلاب که با ادبیات برآمده از دولتهایی که در آن مشغول به خدمتگزاری بوده و هستند صحبت میکنند. این روند بسیار متفاوت با روندی است که کسی مثل ابراهیم حاتمیکیا طی کرده و این اعوجاج که از منتهیالیه چپ افراطی تا راست افراطی در نوسان بوده به وضوح در حیات سیاسی 16-15 ساله آقای ایوبی به چشم میخورد و شاید در سالهای آینده و دولتهای بعدی به تبع اقتضای حیات سیاسی شاهد حضور ایشان بهعنوان رئیس در ادارات و سازمانهای تابعه وزارت جهاد کشاورزی مثل شیلات و... باشیم که این حرکات و تغییر مسیرها ربطی به انقلاب و آرمانهای دین در سینما ندارد. بنده خدمت ایشان عرض میکنم که بله آقای دکتر ایوبی! سینما از ثمرات انقلاب و فرزند این انقلاب است اما این فرزند شناسنامهای ریشهدارتر و عمیقتر از سطح آمد و رفت مدیران مختلف با گرایشات سیاسی منتسب به دولتهایشان دارد اما آنچه بیشتر مدنظر بنده بود اعوجاج در رفتار سیاسی آقای ایوبی به تناسب و همعرض تغییرات در حیات سیاسی کشور در 2 دهه اخیر با توجه به روی کار آمدن جناحهای مختلف سیاسی است و چه بسا این امری است که انقلاب به دلیل پارهای از افراطیگریها از آن لطمه خورده، بنابراین بهعنوان یک دستاندرکار بسیار کوچک در فیلم «بادیگارد»و عضو بسیار بسیار کوچکتر در خانواده سینما به آقای ایوبی توصیه میکنم حداقل اخلاق حسنهای را که در بدو ورود به مدیریت سینما همراه با خود آوردند و همانا سعهصدر ایشان بود، در ادامه دورهای که میهمان اهالی سینما هستند حفظ کنند. مجری طرح «بادیگارد» در ادامه گفتههای خود موارد قابل توجه دیگری را هم باز کرد و گفت: جهت اطلاع آن دسته از عزیزانی که آگاه نیستند و ممکن است چنین شائبهای برایشان به وجود بیاید صراحتاً عرض میکنم که چه در جشنواره سیودوم که با فیلم «چ» حضور داشتیم از سوی آقای رضاداد و چه در جشنواره سیوچهارم که با «بادیگارد» حاضر بودیم از سوی آقای حیدری، یعنی دبیران وقت جشنواره تا چند ساعت قبل از برگزاری مراسم اختتامیه مصرانه از سوی هر دو عزیز پیشنهاد دریافت سیمرغ زرین نگاه ملی را دریافت میکردیم که هر دوبار هم این پیشنهاد از سوی آقای حاتمیکیا و بنده رد شد! در جشنواره سیودوم مدیرعامل وقت فارابی بهناچار و با توجه به عدم حضور ابراهیم حاتمیکیا سیمرغ را دریافت کرد و در جشنواره سی و چهارم با عدم پذیرش ما سیمرغ به فیلم دیگری اهدا شد، بنابراین اگر بهاصطلاح دردمان سیمرغ بود سیمرغ طلایی واقعی را که مادی و معنوی از سیمرغهای شیشهای گرانبهاتر است، میپذیرفتیم. وی در خاتمه تاکید کرد: سخن پایانی اینکه تفاوت عملکرد امثال حاتمیکیا که شهید بزرگوار مرتضی آوینی او را فرزند زمانه خویش نامیده بود با آنچه در عملکرد آقای ایوبی و البته با فن دیپلماسی به صیانت از انقلاب و دین در مدیریت سینما تشبیه میشود همانند تفاوت عملکرد شهدای توابین در صدر اسلام به خونخواهی امام حسین(ع) با ادعای خونخواهی عبدالله بن زبیر است که با تلبس به خونخواهی امام حسین(ع) در پی قبض خلافت بود که البته درک این تفاوت ظرافت اهل فن را میطلبد. ارسال به دوستان
احیای مجسمههای علیاکبر صنعتی توسط شهرداری
به گفته مسؤولان سازمان زیباسازی شهرداری تهران، موزه علیاکبر صنعتی و مجسمههایش فروردینماه سال آینده دوباره به روی مردم تهران باز میشود. موزه استاد علیاکبر صنعتی، مجسمهساز و نقاش ایرانی که زیر نظر جمعیت هلالاحمر ایران است از چند سال پیش بهدلیل فرسودگی ساختمان موزه تعطیل و به محل تجمع دستفروشان تبدیل شده بود. همچنین بخشی از آثار موجود در این موزه، آسیب دیده و در حال از بین رفتن بود. این موضوع در سالهای گذشته واکنش خانواده این هنرمند و جامعه هنری را درپی داشت تا اینکه سازمان زیباسازی اعلام کرد با همکاری هلالاحمر این موزه و مجسمههایش را مرمت خواهد کرد. در حالی که قرار بود موزه 22 بهمنماه امسال و همزمان با سالروز پیروزی انقلاب افتتاح شود، مدیرعامل سازمان زیباسازی شهرداری تهران در نشستی که سوم اسفندماه 94 داشت، اعلام کرد کار مرمت موزه و مجسمههای علیاکبر صنعتی بهعنوان بخشی از فعالیتهای این سازمان تا یکماه دیگر نهایی میشود و اوایل سال آینده شاهد بازگشایی موزه خواهیم بود. در موزه علیاکبر صنعتی تعداد قابل توجهی از تابلوهای نقاشی و مجسمههای این هنرمند وجود دارد که در طول سالهای گذشته بهدلیل تعطیلی موزه و بیتوجهی به وضعیت آثار، در معرض نابودی قرار گرفتهاند. این مجسمهها که بیشتر از جنس گچ هستند، دچار فرسایش شدهاند و باید برای نگهداری اصل آثار، تدابیری اندیشیده شود. سیدمجتبی موسوی، معاون فرهنگی و هنرهای شهری سازمان زیباسازی شهرداری تهران در نشست مدیرعامل این سازمان، درباره مرمت موزه علیاکبر صنعتی گفت: تا جایی که ممکن باشد، از آثار نگهداری میکنیم اما ناگزیریم در آینده از این مجسمهها قالبگیری کنیم و آنها را با مواد مقاوم بسازیم. محمود صنعتی، فرزند علیاکبر صنعتی نیز درباره وضعیت موزه و مجسمههای پدرش گفت: در این مدت، سازمان زیباسازی با همکاری هلالاحمر همت کردند تا این موزه دوباره مرمت و بازگشایی شود. در بازدیدم از موزه متوجه شدم برای حفظ آثار در طول مرمت، روی آنها را با فلز پوشاندهاند. صنعتی همچنین بیان کرد: پدر من همیشه به قشر پایین و فقیر جامعه توجه داشت. وقتی موزهاش در میدان راهآهن تخریب شد، خیلی افسرده شد و معتقد بود هنرمند باید درد بکشد و آن را احساس کند. پدر من خودش از قشر پایین بود و سعی کرد خود را از این قشر جدا نکند و آثارش هم نمودی از بینوایان و فقرا بود. به گزارش ایسنا، علیاکبر صنعتی، هنرمند نقاش و مجسمهساز در سال 1295 در کرمان متولد شد. وقتی 6 ماهه بود، پدرش را که به بیماری طاعون مبتلا بود، از دست داد و مادرش که توانایی تأمین مخارج زندگیاش را نداشت، علیاکبر را به پرورشگاه صنعتی کرمان سپرد. آشنایی صنعتی با هنر نقاشی کمالالملک، او را به دنیای تازهای وارد کرد. مدیر پرورشگاه با دیدن علاقه و استعداد او در هنر، زمینهساز ورود او به این عرصه شد. صنعتی در طول مدت فعالیت هنریاش، بیش از 400 مجسمه و 2000 تابلوی رنگ روغن و آبرنگ خلق کرد. این آثار علاوه بر موزههای کرمان و تهران در مجموعهها و موزههای مختلف داخل و خارج از کشور نگهداری میشوند. ارسال به دوستان
اخبار
پرویز پرستویی: ارسال به دوستان
رویدادها
فرهاد عظیما، کارگردان «نبرد خلیجفارس2»: ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|