|
گزارشی از مراسم افتتاحیه اکران سراسری «ایستاده در غبار»
حالا متوسلیان را بهتر میشناسیم
سالن شماره یک پردیس سینمایی کوروش، عصر پنجشنبه میزبان میهمانان محمدحسین مهدویان و حبیب والینژاد، تهیهکننده بهترین فیلم جشنواره سیوچهارم فجر بود. هنرمندانی که برای افتتاحیه اکران سراسری «ایستاده در غبار» به سالن آمده بودند، هرکدام با بیان جملاتی درباره فیلم، کارگردانی و روایت مهدویان از حاج احمدمتوسلیان را مورد تقدیر و تحسین قرار دادند. به گزارش «وطن امروز»، مراسم اولین نمایش فیلم سینمایی «ایستاده در غبار» با حضور عوامل فیلم، خانواده احمد متوسلیان و جمعی از خانوادههای شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم، بازیگران و کارگردانان، در عصر رمضانی 20خرداد برگزار شد. در مراسم اکران افتتاحیه فیلم سینمایی «ایستاده در غبار» ساخته محمدحسین مهدویان، همچنین گفته شد مقام معظم رهبری این اثر را دیده و آن را فیلمی فاخر دانستهاند. پس از اکران این اثر جمعی از هنرمندان به اظهارنظر و سخنرانی درباره فیلم پرداختند. ارسال به دوستان
الف مثل ایستاده در غبار
محمدرضا باقری: محمدحسین مهدویان در سینمای ایران طرحی نو در انداخته است، پیشتر البته آخرین روزهای زمستان او را در قاب تلویزیون دیده و شیفته قصهگویی مستند اما سینماییاش شده بودیم اما حکایت ایستاده در غبار حکایت دیگری است. روز اولی که فیلم را پیش از جشنواره فجر دیدم، مبهوت و متحیر شدم از اینکه مهدویان چگونه این اعجاز را انجام داده که 2 ساعت گفتوگو و نریشن روی فیلم را ببینی و خسته نشوی، روایتهای دلنشین و واقعی افرادی که حتی نمیدانی چه کسانی هستند، شاید اگر در تیتراژ نام شهید حسین همدانی را نمیدیدم اصلا متوجه نمیشدم که او هم در روایتهای مهدویان از احمد متوسلیان شرکت داشته است. اما صادقانه آن روز فکر نمیکردم روزی که کار را در کاخ جشنواره همراه هنرمندان و منتقدان ببینم بازتابی به این خوبی بگیرم، چون موضوع متوسلیان برای من جذاب بود اما فکر نمیکردم برای اهالی کاخ جشنواره هم اینطور باشد. اما روز اکران برج میلاد غافلگیر شدم، جمعیت یک پارچه مهدویان را تشویق میکرد و از دیدن ایستاده در غبار شگفتزده شده بود. همه مسحور بودند و نمیدانستند یک فیلم سینمایی را تماشا کردند یا یک مستند داستانی را. قالب جدید مهدویان هنوز هم ناشناخته است اما هر چه هست عالی است. بعد از فرم جذاب و بدیع، همچنین سوژه بکر جاویدالاثر متوسلیان، میتوان گفت فیلمنامه صادق و واقعی و بدون سانسور ایستاده در غبار شاید یکی دیگر از نقاط قوت این فیلم باشد. احمد متوسلیان نه فردی دست نیافتنی روایت میشود نه فردی دم دستی و معمولی، هر قدر که مهربانیهای احمد متوسلیان را در برخورد با خانواده و همرزمان میبینیم، جدیت و خشونت و عصبانیتهای وی نیز در فیلم روایت شده؛ فیلم یک طرفه نیست، داستان و پیرنگ بخوبی روایت شده است. متوسلیان ایستاده در غبار از کودکی شکل میگیرد و ساخته میشود و تماشاگر این ساخته شدن را میبیند. متوسلیان یک سوپرقهرمان نیست، جوانی معمولی است که در حالی که فرمانده نظامی است، خیلی میبینیم که روی یک پا تکیه داده و ایستاده است، یا عصبانی میشود، شوخی میکند و... . متوسلیان یک سپاهی وفادار است و برای پیشبرد اهداف سپاه از هیچ کاری دریغ نمیکند اما همین متوسلیان جایی که احساس انحراف از آرمانها و اهداف سپاه میکند، با مردم مشکلات را در میان میگذارد و اعتراض میکند که مردم! حواستان به سپاه باشد و از آن بازخواست کنید که بودجههای اعلامی را کجا خرج کردید؟ در این فقره آزادسازی گفته شده فلان مقدار مهمات مصرف شده ولی من به شما میگویم آمار غلط است! یا کل کلهای متوسلیان با باقری و دعوای پشت بیسیم و حتی دلخوری احمد از پدرش؛ برای مخاطب این سطح شفافیت نو و جذاب است. درام در طول فیلم جریان دارد و این نشان میدهد مهدویان فقط یک ایده خوب نداشته است بلکه با کار و تمرکز روی فیلمنامه توانسته بیننده را قریب به 2ساعت میخکوب کند. سکانسهایی مانند تمرین متوسلیان به سربازان زیر باران و حرکت در کوه با ادوات جنگی و از همه بیشتر صحنه بلندکردن بیسیم در عملیات توسط متوسلیان آنقدر زیبا و سینمایی درآمده است که هنر کارگردانی مهدویان کاملا به رخ کشیده شده است. گریمهای خوب هم بخش دیگری از موفقیت ایستاده در غبار را رقم زده است، گویی از دل تاریخ متوسلیان و باقری و محسن رضایی و وزوایی آمدهاند و در فیلم مهدویان جلوی دوربین رفتهاند، بازی گرفتنهای نرمال و طبیعی و باورپذیر از دیگر دستاوردهای مهدویان در ایستاده در غبار است. صداگذاری فیلم هم از دیگر نقاط قوت فیلم است که باعث شده مخاطب در فیلم غرق شود، صدای متوسلیان بخوبی روی صورت بازیگرش نشسته است و اگر نوشته اول فیلم نبود که صداها واقعی هستند، شاید کسی نمیفهمید بازیگر ماهر روی صدای جاویدالاثر احمد متوسلیان لب میزند، صداهای محیطی و خردهصداها هم همین ویژگی را دارد. در مجموع مهدویان، احمد متوسلیان را در غبار سرپا نگاه داشته است و این ایستادگی را به خورد مخاطب داده است، کار مهدویان برای مخاطب جذاب و دینی است و نشان میدهد برخلاف تصور رایج اگر کار نو، بدیع، با تکنیک قوی و مایههای مفهومی شفاف، واقعی و بدون سانسور و جهتگیری ساخته شود، اتفاقا مخاطب تشنه را جذب خواهد کرد. ارسال به دوستان
ایستاده در غبار تعریفی دقیق از یک قهرمان
میکائیل دیانی: مهدویان با «آخرین روزهای زمستان» سبک جدیدی از مستند را عرضه کرده بود که بسیار پرمخاطب، جذاب و دلنشین بود. مهدویان درباره آن سریال میگفت «من نامش را «درام مستند» میگذارم.» اثری دراماتیک که واقعیت و مستند هم هست. اگرچه از دهه 70 میلادی داکیودراما یا همان درام مستند در دنیا شروع شده بود اما در ایران تا آن زمان کسی اینگونه آثار را تولید نکرده بود، آن هم در حجم وسیع و بزرگی چون سریال آخرین روزهای زمستان. مهدویان با ساخت این سریال ثابت کرد میشود با سبک بازسازی مستندی داستانی را خلق کرد که جذابیت هم داشته باشد و مخاطب را به خود جلب کند اما به واقع ایستاده در غبار را باید مدل به بلوغ رسیده آخرین روزهای زمستان دانست. بویژه از این حیث که دیالوگهایش یا در حقیقت اصوات حاج احمد متوسلیان به مراتب کمتر از حسن باقری موجود بوده و تصاویر به صورت کامل بازسازی شده است. برخلاف همه فیلمهای سینمایی که یکی از عوامل اصلی موفقیتش حضور سلبریتیها و ستارههای سینمایی است، ایستاده در غبار هیچ بازیگر ستارهای در خود ندارد، با این حال بسیار مهیج و تاثیرگذار است، کمااینکه در هنگامه تماشا و در میانه فیلم و در صحنههای متواتری صدای هقهق گریه تماشاچیان را در صندلیهای اطراف خود میشنیدم. ایستاده در غبار فاصله بین فیلم داستانی و مستند را محو کرده است. به نظر میرسد از این حیث که ایستاده در غبار فاصله فیلم داستانی و مستند را محو کرده میتوان سینمای ایران را به پیش و پس از آن تقسیم کرد. نکته دیگر فیلم آن است که اگرچه تمام فیلم نریشنمحور است و کمتر دیالوگ دارد اما مخاطب اصلا خسته نمیشود بلکه برایش جذابیت هم دارد، نریشنهایی که به صورت کاملا خودمانی و در فضایی صمیمی گفته میشود و در کنار آن ریتم و آهنگ حماسی قصه به همراهی مخاطب و همچنین ایجاد حس غرور در وی کمک میکند. نکته بعدی که آن را هم میتوان در همان پازل روایت فتح سیدمرتضی دانست، بازسازی کامل و واقعی مستند است. آوینی دوربین به دست از صحنههای واقعی جنگ فیلم میساخت اما مهدویان همه آن صحنهها را بازسازی کرده اما به شکل کاملا واقعی و کاملا پذیرفته شده از سوی مخاطب به تصویر درآورده است. مهدویان توانسته ضمن رعایت صداقت و بدون کم و کاست یا سوگیری در پردازش شخصیت، هم مستند واقعنگری را ارائه دهد و هم داستان مهیجی را به تصویر بکشد که این مهمترین نکته است. مهمترین ویژگی فیلم «ایستاده در غبار»، نمایان کردن یک «قهرمان واقعی» و نه دور از دسترس است؛ برخلاف تمام فیلمها که قهرمانهایشان یا غیرواقعی است یا دور از دسترس، متوسلیان تصویر شده هم واقعی است و هم از جنس مخاطب، یعنی هم حس اینکه او «قهرمان من» است و به او افتخار میکند در مخاطب زنده است و هم اینکه او «در دسترس» است و «از جنس من» است. قهرمانی که واقعی است، خطاکار هم میتواند باشد و در مکتب خمینی ساخته شده است. قهرمانی که مثل دیگر فیلمهای دفاع مقدس در آسمان و دست نیافتنی نیست. این قهرمان در سینمای بیقهرمان امروز ایران میتواند برای نسلی که بحران هویت دارد، کارآمدی بیشتری داشته باشد تا آن اسطورهسازیهای هاله نوری! متوسلیان انسانی است معمولی که عصبانی هم میشود، داد هم میزند، قهر هم میکند، تندی هم دارد اما در زمانش برای اینکه اطلاعات عملیات را لو ندهد حاضر است بدون بیهوشی و با درد جانفرسا جراحی هم شود، جلوتر از همه سربازانش هم همیشه باشد، شجاعتش هم از همه بیشتر باشد، در عین حال افتاده و متواضع هم باشد، یعنی ضمن اینکه ورای انسان نیست اما قهرمان هست. پدرم بیشتر دوران جبههاش را در جبهه غرب بود و شهرهای کردستان؛ پاوه، مریوان، شاخ شمیران و... بود. وقتی داستان فیلم را برایش تعریف کردم و خلقیات متوسلیان که در فیلم آمده بود توضیح دادم، گفت دقیقا همینطور بود؛ جدی اما متواضع، قاطع اما دلسوز و عصبانی نمیشد اما اگر میشد، دنیا بر سر بچهها خراب میشد. اینجا بود که فهمیدم ویژگی دیگر فیلم صداقت و ساخت دقیق بدون کم و کاست متوسلیان توسط مهدویان بوده است. ارسال به دوستان
اخبار
نه وطن دوست، نه شیعه ارسال به دوستان
رویدادها
جهت تنویر افکار عمومی ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|