گروه سیاسی: حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای رهبر حکیم انقلاب اسلامی پیش از ظهر روز چهارشنبه در دیدار مسؤولان نظام و جمعی از قشرهای مختلف مردم، منبع اصلی جنگ، ناامنی و تروریزم در منطقه و دنیای اسلام را قدرت‌های استکباری و در رأس آنها آمریکا دانستند و با تأکید بر اینکه هدف آنها، ایجاد فضای تنفس برای رژیم صهیونیستی و به فراموشی سپرده شدن موضوع محوری فلسطین است، گفتند: تنها راه مقابله با این توطئه‌ها، شناخت دشمن واقعی و ایستادگی است و ملت ایران نشان داده است تنها راه پیشرفت، ایستادگی است.
رهبر انقلاب اسلامی با تبریک عید سعید فطر، به شرایط کنونی دنیای اسلام و کشتار، ناامنی و انفجارهای خونین در منطقه اشاره کردند و گفتند: یکی از مسائل مهم، شناخت منبع خبیث و نامبارک مشکلات امروز امت اسلامی و دست‌های پنهانی است که تروریزم را ترویج می‌کنند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به اعلام برائت ظاهری همه کشورها و قدرت‌ها از تروریزم و تشکیل ائتلاف دروغین مبارزه با تروریزم خاطرنشان کردند: برخلاف ادعاهای ظاهری قدرت‌ها، آنها در عمل تروریزم را حمایت و ترویج می‌کنند.
ایشان با یادآوری حضور سفیر آمریکا در جمع معترضان در روزهای اول قضایای سوریه و زمینه‌سازی برای تبدیل منازعه سیاسی این کشور به یک جنگ داخلی، افزودند: یک منازعه سیاسی را تبدیل به برادرکشی کردند و سپس با حمایت مالی و تسلیحاتی و با درآمدهای نفتی حرام، افرادی را از مناطق مختلف، به سوریه و عراق آوردند و ناامنی‌ها و گرفتاری‌های امروز منطقه را ایجاد کردند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به تأکیدهای مکرر مبنی بر دشمنی آمریکا با ملت ایران، دلیل آن را ۳۷ سال تجربه و شناخت دانستند و خاطرنشان کردند: آمریکا از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، کمر به دشمنی با امام بزرگوار(ره) و حرکت عظیم او بست که این دشمنی تا به امروز نیز ادامه دارد اما با بیداری ملت، هوشیاری دولت و آمادگی مسؤولان، نقشه‌های آمریکا عملی نشده است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه امت اسلامی نیازمند شناخت دشمن و آگاهی از طراحی‌های او است، افزودند: نمونه دیگری از تلاش برای تبدیل منازعه سیاسی به جنگ داخلی را در بحرین شاهد هستیم.
ایشان تأکید کردند: جمهوری اسلامی ایران در مسائل بحرین هیچ دخالتی نکرده و نخواهد کرد اما اگر آگاهی و خرد سیاسی در این کشور وجود دارد نباید بگذارند منازعه سیاسی تبدیل به جنگ داخلی شود و نباید مردم را در مقابل هم قرار دهند.
رهبر انقلاب اسلامی علت اصلی طراحی‌ها و فاجعه‌آفرینی‌های استکبار جهانی و در رأس آن آمریکا در منطقه را به فراموشی سپرده شدن مساله فلسطین دانستند و گفتند: آنها می‌خواهند وجود یک جغرافیا و یک ملت را انکار کنند در حالی‌که فلسطین دارای تاریخ هزاران ساله و ملت فلسطین نیز صاحب یک سرزمین است و نمی‌توان این واقعیات را انکار کرد. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تأکید کردند: رژیم صهیونیستی قطعاً سیلی فشارهایی را که به ملت مظلوم و در محاصره‌ فلسطین وارد می‌کند، خواهد خورد.
ایشان افزودند: مساله فلسطین، مساله محوری دنیای اسلام است و هیچ‌یک از کشورهای اسلامی و حتی کشورهای غیراسلامی برخوردار از وجدان انسانی نباید آن را فراموش کنند.
رهبر انقلاب اسلامی به شرایط یمن و بمباران روزمره خانه‌های مردم،
بیمارستان‌ها، مساجد و زیرساخت‌ها اشاره و تأکید کردند: متجاوز باید دست از تجاوز بردارد و دنیای اسلام نیز باید متجاوز را که به یک دلیل واهی، مردم یمن را مورد تهاجم قرار داده است، تنبیه کنند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به ایستادگی ملت ایران گفتند: پیشرفت‌های ایران اسلامی نتیجه ایستادگی است و اگر ملت ایران در مقابل قدرت‌ها تسلیم می‌شد، پیشرفت‌های امروز نصیب او نمی‌شد. ایشان «ایستادگی و مقاومت، تقویت ساخت داخلی و عزم و اراده ملی و ارتباط با خدا» را عوامل اصلی پیشرفت برشمردند و خاطرنشان کردند: اگر ملتی به‌واسطه ایمان، مستحکم شد و فقط به خدا توکل کرد و از غیرخدا نهراسید، به سمت اهداف عالی خود حرکت خواهد کرد.
پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، آقای روحانی رئیس‌جمهور با تبریک عید سعید فطر، تروریزم، ناامنی و آوارگی را از جمله مشکلات امروز جهان اسلام خواند و با تأکید بر لزوم شکل‌گیری ائتلافی واقعی برای مبارزه با تروریسم به جای ائتلاف‌های ظاهری و جعلی، افزود: جمهوری اسلامی ایران همچون گذشته، برابر مشکلات جهان اسلام دست روی دست نخواهد گذاشت و از ملت‌های اسلامی دفاع خواهد کرد.
آقای روحانی همچنین به موضوع فیش‌های حقوقی اشاره کرد و گفت: دولت در کنار قوای دیگر مصمم است با حمایت مردم و رهبری این معضل را برطرف کند و باید علاوه بر اقدامات فوری، با ایجاد شفافیت و اصلاح قوانین و مقررات، از تکرار اینگونه موارد جلوگیری کرد و دولت در این خصوص، لایحه‌ای را تقدیم مجلس خواهد کرد.
خطبه‌های نماز عید سعید فطر
مردم مسلمان و خداجوی ایران روز چهارشنبه به شکرانه یک ماه روزه‌داری و بندگی و عبادت خداوند متعال، نماز عید سعید فطر را با شکوه فراوان در سراسر کشور برگزار کردند. اوج این حضور و شکرگزاری، در مصلای امام خمینی تهران بود که نماز عید سعید فطر به امامت ولی امر مسلمین جهان حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای اقامه شد.
به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی مقام معظم رهبری، رهبر انقلاب اسلامی در خطبه اول نماز، ضمن تبریک عید سعید فطر به ملت ایران و امت بزرگ اسلامی، ماه رمضان امسال در کشور را پر از معنویت، توجه، توسل، خشوع و تضرع خواندند و گفتند: ما مسؤولان باید به دل‌های نورانی این مردم مؤمن غبطه بخوریم البته خدا را شکرگزار باشیم اما از طرف دیگر باید بدانیم در قبال مردم مؤمن کشور چه مسؤولیت سنگینی داریم.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای روزه‌داری مردم بویژه جوانان و نوجوانان در بلندترین و گرم‌ترین روزهای سال را از جلوه‌های زیبای ماه مبارک رمضان امسال برشمردند و افزودند: البته دست‌های خبیثی سعی کردند نوجوانان را به روزه‌خواری بکشانند که به لطف الهی موفق نشدند و در آینده نیز موفق نخواهند شد. ایشان خاطرنشان کردند: این موضوع باید مردم و مسؤولان کشور را بار دیگر متوجه کند که دشمنان خبیث ایران اسلامی برای دور کردن نسل بالنده کشور از دین چه برنامه‌هایی دارند اما برنامه‌ریزی امسال بدخواهان، با هوشیاری مردم به شکست انجامید.
رهبر انقلاب اسلامی برگزاری راهپیمایی عظیم روز قدس در هوای بسیار گرم بویژه در استان‌های جنوبی کشور را جلوه زیبای دیگر و یکی از کارهای بزرگ و مجاهدت مردم در ماه مبارک رمضان دانستند و گفتند: مردم با این حضور گسترده و بلند کردن فریاد خود در قبال مساله مهم فلسطین، در واقع اعلام کردند اگر برخی دولت‌های اسلامی به آرمان فلسطین خیانت یا برخی دولت‌ها کوتاهی می‌کنند یا برخی ملت‌ها از این موضوع بی‌خبر هستند، اما ملت ایران حاضر است در مقابل همه دشمنان بایستد و مساله فلسطین را زنده کند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ماه رمضان امسال را نمایشگاه بزرگی از جلوه‌ها و نشانه‌های معنویت مردم خواندند و با اشاره به برگزاری جلسات باشکوه قرآنی در حرم‌های مطهر که به بهترین وجه در رسانه ملی منعکس شد، افزودند: یکی دیگر از این جلوه‌ها، پدیده‌ رو به گسترش افطاری‌های مردمی در شهرهای مختلف بویژه در مناطق مختلف تهران بود که این معنویت و روحیه خدمتگزاری به مردم، انصافاً هر فردی را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
ایشان پدیده حسنه افطاری‌های مردمی را در مقابل افطاری‌های مسرفانه و مترفانه دانستند و خاطرنشان کردند: متأسفانه برخی دستگاه‌ها اقدام به پدیده زشت افطاری‌های پرهزینه در هتل‌ها برای افراد غیرمستحق کردند که باید گفت افطاری‌های ساده و مردمی به افراد مستحق و رهگذران در مقابل این موضوع قرار دارد.
رهبر انقلاب اسلامی «توزیع افطاری درِ خانه نیازمندان به‌وسیله جوانانی که نام خود را «کوچه‌گردانان عاشق» گذاشته‌اند»، «برگزاری جلسات پرشکوه دعا و مناجات در مساجد، حسینیه‌ها و مزار شهدا بویژه در شب‌های احیا»، «سنت رو به رشد و مبارک اعتکاف در دهه آخر رمضان» و «اقدام برخی پزشکان در معاینه رایگان بیماران در ماه رمضان» را جلوه‌های زیبای دیگری از ماه رمضان دانستند و تأکید کردند: اینچنین رمضانی قطعاً موجب جلب رحمت الهی خواهد شد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در خطبه دوم نماز با اشاره به انفجارهای تروریستی در روزهای اخیر در عراق، ترکیه، بنگلادش و برخی کشورهای دیگر، گفتند: متأسفانه امسال عید فطر مسلمانان در برخی کشورها به‌ دست تروریست‌هایی که می‌خواهند «اسلام جعلی و بدلی» را به دستور اربابان خود جایگزین «اسلام واقعی» کنند تبدیل به عزا شد و این جنایات، نتیجه پرورش تروریست‌ها به‌وسیله دستگاه‌های امنیتی آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی است.
ایشان با تأکید بر اینکه جرم کشتار انسان‌های بی‌گناه در منطقه متوجه حامیان تروریست‌های تکفیری است، افزودند: البته خود آنها نیز بتدریج در حال آسیب دیدن از تروریسم هستند اما این گناه و جرم آنها فراموش نخواهد شد.
رهبر انقلاب اسلامی برافروخته بودن شعله‌های جنگ و ناامنی در کشورهای منطقه از جمله سوریه، لیبی و یمن را مایه تأسف خواندند و افزودند: مردم یمن اکنون یک‌سال و 3 ماه است زیر بمباران‌ها قرار دارند اما باید به این مردم و رهبری حکیمانه آنان آفرین گفت که در چنین شرایطی و در هوای گرم، راهپیمایی روز جهانی قدس را با عظمت برگزار کردند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه هدف اصلی قدرت‌های استکباری از به‌راه انداختن جنگ و ناامنی و تروریسم در منطقه، به فراموشی سپرده شدن مساله فلسطین است، گفتند: مبارزه برای آزادی فلسطین یک مبارزه اسلامی و همگانی است که ادامه این حرکت، وظیفه همه مسلمانان است و قرار دادن موضوع فلسطین در چارچوب یک موضوع داخلی و عربی صِرف، کاری غلط است.
ایشان در بخش پایانی خطبه دوم نماز عید فطر، به موضوع حقوق‌ها و برداشت‌های غیرمنصفانه و ظالمانه اشاره کردند و با تأکید بر اینکه چنین برداشت‌های نامشروعی از بیت‌المال، گناه و خیانت به آرمان‌های انقلاب اسلامی است، افزودند: در این موضوع، در گذشته، قطعاً کوتاهی‌ها و غفلت‌هایی شده است که باید جبران شود اما مسؤولان باید موضوع حقوق‌های نامشروع را به طور جدی پیگیری کنند و اینگونه نباشد که سروصدایی به پا و بعد هم قضیه به فراموشی سپرده شود.
رهبر انقلاب اسلامی با تمجید از مواضع رئیس‌جمهور و رؤسای قوای مقننه و قضائیه مبنی بر برخورد و پیگیری قاطعانه با این پدیده زشت، خاطرنشان کردند: در این موضوع، باید دریافت‌های نامشروع بازگردانده شود و افرادی که مرتکب بی‌قانونی شده‌اند، مجازات و افرادی هم که از قانون سوءاستفاده کرده‌اند، برکنار شوند، زیرا آنان لیاقت حضور در مراکز و مسؤولیت‌ها را ندارند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه دشمنان نظام اسلامی تلاش دارند از این موضوع، مستمسکی بر ضد نظام ایجاد کنند، گفتند: افرادی که دریافت‌های نامشروع داشته‌اند در مقایسه با مدیران پاکدست نظام، اندک هستند اما همین اندک نیز مضر و عیب است و باید برطرف شود.
ایشان یکی از علل وقوع پدیده زشت حقوق‌های نامشروع را آسیب‌های ناشی از «مستی اشرافی‌گری» دانستند و تأکید کردند: هنگامی که در جامعه، «اشرافی‌گری، اسراف و تجمل»، ترویج می‌شود، نتیجه آن بروز پدیده‌های زشتی همچون دریافت‌های نامشروع است.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید مجدد بر لزوم برخورد جدی با این موضوع خاطرنشان کردند: مساله عزل و برکناری و بازگرداندن اموال به بیت‌المال باید در دستور کار مسؤولان باشد، زیرا افکار عمومی نسبت به این موضوع حساس است و اگر پیگیری لازم نشود، از اعتماد مردم به نظام اسلامی کاسته خواهد شد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای کاهش اعتماد مردم به نظام را فاجعه خواندند و تأکید کردند: مسؤولان باید با پیگیری و اقدامات قاطعانه، اعتماد مردم را حفظ کنند.

حمیدرضا قاسمی‌بنابری*: یکی از معضلات مهمی که کشور درباره برقراری عدالت در پرداخت بین کارکنان در تمام سازمان‌ها با آن روبه‌رو است متفاوت بودن پرداخت‌ها بین کارکنان است. با وجود سلسله قوانین اداری و استخدامی در کشور از جمله قانون استخدام کشوری مصوب سال 45، قانون نظام هماهنگ پرداخت‌ها و همچنین قانون مدیریت خدمات کشوری که از سال 86 به‌طور آزمایشی در کشور اجرا می‌شود هنوز این خلأ در قوانین به چشم می‌خورد به طوری که هر سازمان و دستگاه اجرایی دستورالعمل خود را در پرداخت‌ها دنبال می‌کند و حکم‌های کارگزینی حقوقی بین دستگاه‌های اجرایی متناسب نیست. در این بین بعضی سازمان‌ها مانند وزارت نفت، بیمه مرکزی و وزارت ارتباطات و سازمان‌های دیگر که به نوعی درآمدزایی برای دولت دارند با تخصیص برخی منابع درآمدی تحت عنوان نیم درصد، یک درصد یا کارانه به عنوان پاداش‌های ماهانه یا 3 ماهه موجب تبعیض بیشتر در این زمینه می‌شوند؛ اگرچه برخی دستگاه‌ها که از این موهبت برخوردار نیستند مانند آموزش و پرورش باید با همان مبالغ درج‌شده در حکم کارگزینی امور خود را بگذرانند. یکی از مشکلات مهم در دستگاه‌های اجرایی که تحت عناوین فوق مبادرت به پرداخت پاداش می‌کنند، مستمسک قرار دادن پاداش‌های فوق از جانب مدیران برای تحت فشار قرار دادن کارکنان است. کارمندی که در این دست سازمان‌ها مشغول فعالیت است با توجه به دریافتی پایین از طریق حکم کارگزینی مجبور به مجیزگویی مدیران می‌شود و برای اینکه مبلغ دریافتی وی متناسب با کارکنان دیگر دستگاه‌ها شود و از این مواهب بی‌بهره نماند مجبور است هرآنچه مدیر از وی خواسته چه قانونی چه غیرقانونی انجام دهد. از طرف دیگر کارکنان سازمان‌هایی که حکم کارگزینی آنها متناسب با شرایط اقتصادی جامعه نیست و بعضا در زمان اشتغال این برابری در نقطه سربه‌سر به‌وجود می‌آید، آینده خوبی نیز در زمان بازنشستگی متصور نیستند و معمولا در زمان بازنشستگی از حقوق نازلی برخوردار می‌شوند و آنجاست که متوجه می‌شوند چه ظلمی در حقشان روا شده است. علاوه بر همه این موارد کارکنان با این شرایط نمی‌توانند برنامه مدونی برای زندگی آینده خود داشته باشند زیرا به درستی نمی‌دانند در ماه آینده چه مبلغی به عنوان دریافتی خواهند داشت. موارد فوق مضاف بر اینکه زندگی کاری افراد را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد موجب کاهش کیفیت زندگی شخصی افراد نیز می‌شود و همه این موارد به دلیل یکپارچه نبودن قوانین در کشور و بین سازمان‌های دولتی است؛ با این شرایط چگونه می‌توان مدیریت صحیح منابع انسانی را در کشور پیاده کرد.  اما راه‌حل چیست؟ در قانون مدیریت خدمات کشوری روشی که برای تعیین حقوق کارکنان دولت تعیین شده است روش امتیازی است که در فصل دهم این قانون به تفصیل توضیح داده شده است. در ماده 74 این قانون به صراحت بر لزوم هماهنگی در تعیین حقوق و مزایای کارمندان تصریح شده است چرا که این ماده دولت را مکلف به تشکیل شورایی بدین منظور می‌کند. اگر دولت‌ها به دنبال شفافیت در نظام حقوق و دستمزد هستند باید با دادن اختیارات قابل قبول به این شورا نسبت به متناسب کردن پرداخت‌ها اقدام کنند، زیرا بنا به گزارشات تلفیق بودجه در هر سال سهم زیادی از بودجه ـ حدود 80 درصد بودجه کل کشور ـ‌ سهم بودجه جاری است که بخش اعظمی از این مبلغ نیز جهت پرداخت حقوق کارکنان هزینه می‌شود. همچنین در این فصل در مواد 65، 71 و 76 کف و سقف پرداخت‌ها تعیین شده و در ماده 68 ، برتمام فوق‌العاده‌هایی که امکان اختصاص آنها البته با شرایط ویژه وجود دارد تصریح شده است. به نظر می‌رسد دولت و به‌طور ویژه سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور باید ابتدا تکلیف خود را با قانون مدیریت خدمات کشوری مشخص کند. چنانچه این قانون مورد پذیرش است آن را به‌صورت دائمی اجرایی کند و در صورت عدم پذیرش نواقص آن را طی یک لایحه به مجلس فرستاده و این خلأ را برطرف کند تا جلوی هرگونه سوءاستفاده برخی مدیران گرفته شود. از طرف دیگر پیشنهاد می‌شود تمام درآمدهای دولت در هر دستگاهی اعم از نفت، بیمه، مالیات، بانک، مخابرات و... در خزانه‌داری کل کشور متمرکز گردد و تمام موادی که این دستگاه‌ها در قوانین خود دارند اعم از نیم درصد، یک درصد، کارانه و... حذف شود و پرداختی‌ها براساس تخصص، مهارت، دانش و فوق‌العاده‌هایی که در قانون مدیریت خدمات کشوری پیش‌بینی شده است انجام شود چراکه این مساله به شفافیت مالی منجر می‌شود.
 امید است با رعایت مفاد این فصل و ضوابط اجرایی و بخشنامه‌های مختص این فصل بتوان با یکسان کردن پرداخت‌ها و حذف دخالت مدیران در پرداخت‌ها و کاهش روحیه قانون‌گریزی آنها علاوه بر به‌وجود آمدن عدالت اجتماعی موجب کاهش حجم بودجه جاری و اختصاص منابع در جهت توسعه و آبادانی کشور گردید.
* دانشجوی دکترای مدیریت دولتی
دانشگاه تربیت مدرس تهران

سعید ملکی: اولین دسته از پژوهشگران توسعه که پس از جنگ دوم جهانی به مساله نوسازی و چگونگی برون‌رفت کشورهای جهان سوم از عقب‌ماندگی پرداختند، به «سرمایه اقتصادی» توجه ویژه داشتند. نکته مهم از نظر آنان این بود که سران این کشورها به چه میزان می‌توانند سرمایه مالی لازم را از خارج از مرزهای کشور جذب کنند. اما پس از آنکه بسیاری از کشورهای جهان سوم، علاوه بر جذب سرمایه‌های مکفی همچنان در زمره کشورهای عقب‌مانده باقی ماندند، این نکته به اذهان نظریه‌پردازان توسعه متبادر شد که سرمایه اقتصادی عامل اصلی تحقق پیشرفت و توسعه کشورها نیست. در این خلأ مفهومی بود که بتدریج تعبیر و مفهوم جدیدی از سرمایه باب شد که «سرمایه انسانی» نام داشت. از منظر نظریه‌پردازان سرمایه انسانی، وجود نیروی انسانی کارآمد، فعال و مجهز به علوم روز، مهم‌ترین عامل در نوسازی کشورها محسوب می‌شود. این تعبیر از سرمایه اگرچه توانست بخش زیادی از خلأ‌های مفهومی در این زمینه را پر کند و پا را از تعبیر تقلیل‌گرایانه سرمایه اقتصادی فراتر بگذارد، اما همچنان دچار برخی محدودیت‌های نظری و عملی بود. اینگونه بود که بتدریج مفهوم «سرمایه اجتماعی» مورد توجه و تامل قرار گرفت.
سرمایه اجتماعی در برداشتی ساده نشانگر نوع تعامل میان مردم جامعه از یک سو و تعامل و ارتباط میان حکومت‌شوندگان و حکومت‌کنندگان از سوی دیگر است. آنچه در این تعاملات از اهمیت بسزایی برخوردار است، میزان «اعتماد» میان مردم و دولتمردان است. این اعتماد که مبتنی بر هنجارهای اجتماعی برپا می‌شود، مردم را متقاعد می‌کند دولتمردان آنها از سلسله‌مراتب اجتماعی و رابطه رئیس و مرئوسی جهت پیشبرد امور کشور و سرعت‌دهی به نوسازی بهره می‌برند. از این رو حکومت و دولتمداران باید همیشه به دنبال آن باشند که موضع‌گیری‌ها، کنشگری‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و سیاست‌گذاری را به سمتی سوق دهند که بر میزان اعتماد میان حکومت‌کنندگان و حکومت‌شوندگان افزوده شود. بدین ترتیب دولتمردان و مردم در فرآیند نوسازی کشور همگام می‌شوند. در نقطه مقابل، هرگونه کنش‌ورزی یا
سیاست‌گذاری که این باور را در میان مردم ایجاد کند که دولتمردان آنها به دنبال منافع شخصی خود هستند، باعث توقف یا حداقل کُند شدن روند پیشرفت می‌شود. چرا که جامعه به این جمع‌بندی می‌رسد که مقامات عالی‌رتبه به دنبال سوءاستفاده از مقام و منصب خود هستند و به جای تلاش برای حل مشکلات مردم و جامعه، به گسترش منافع شخصی خود می‌اندیشند. این مساله باعث می‌شود فردفرد اعضای جامعه نیز تلاش خود را صرف به حداکثر رساندن منافع خود - آن هم به هر طریق- کنند. امری که موجب درجا ‌زدن جامعه و حتی پسرفت آن می‌شود.
از جمله اخباری که انتشار آن در روزها و هفته‌های گذشته، تاثیر منفی زیادی بر سرمایه اجتماعی میان دولتمردان و مردم در جامعه ایرانی گذارد، افشای فیش‌های حقوقی نجومی در میان تعداد زیادی از مسؤولان بود. فیش‌هایی که از ارقام ماهانه‌ای  چون 57 میلیون تومان آغاز می‌شد و تا حدود 250 میلیون تومان نیز ادامه می‌یافت. افشای این فیش‌های حقوقی سوالات متعددی را در میان اذهان جامعه ایجاد می‌کند: چرا برخی مدیران می‌توانند از حقوق‌های اینچنینی برخوردار باشند؟ نهادهای نظارتی چگونه تا به امروز در مقابل این میزان دریافتی‌ها واکنشی نشان نداده‌اند؟ قانون‌گذاری دولت از چه خلأهایی برخوردار است که به‌راحتی می‌توان از درزهای قانونی برای دریافت حقوق‌های نجومی بهره گرفت؟ به این سوالات می‌توان باز هم افزود.
نکته درخور تامل این است که علاوه بر موضع‌گیری‌های ظاهری دولت در مقابل ماجرای فیش‌های نجومی، آن طور که واقعیت‌های جامعه نشان می‌دهد برخی از این دریافت‌ها ناشی از مصوبات خود کابینه است. به طوری که برخی نهادها و مدیران را از قوانین کشوری مستثنا کرده بود. جالب اینکه طبق نص صریح قانون حقوق مدیران کشور نباید بیش از 10 برابر حداقل دستمزدها در کشور باشد.
وجود حقوق‌های نجومی به معنای آن است که برخی مسؤولان به دنبال آن هستند که در مدت چندساله مدیریت خود ره چندده ساله و شاید هم چندصدساله(!) را طی کنند و برای دستیابی به این خواسته‌های نامشروع از راه‌های غیرقانونی یا سوءاستفاده از خلأ قانونی بهره می‌گیرند. امری که اگرچه منافع آنان را پیش می‌برد، اما ضربه‌ای جبران‌ناپذیر به اعتماد موجود در جامعه می‌زند.
متاسفانه باید گفت به همان اندازه که «اعتمادسازی» در جامعه نیازمند گذشت زمان طولانی است، اعتمادزدایی در کسری از زمان ممکن می‌شود. بازگشت اعتماد جامعه به مدیران در پی رویدادهایی چون ماجرای فیش‌های نجومی، به‌راحتی ممکن نمی‌شود. جدای از این، با از میان رفتن اعتماد میان دولتمردان و مردم، بتدریج اعتمادزدایی در درون جامعه نیز رخ می‌دهد. مردم از مدیران خود راه‌های زندگی را می‌آموزند. راننده تاکسی برای افزایش درآمدش به دنبال گرفتن کرایه‌ای بیش از نرخ‌های مصوب می‌افتد، فروشنده همین راه را دنبال می‌کند و... .
اما این تمام ماجرا نیست، «اعتمادزدایی» و «فروپاشی سرمایه اجتماعی» در جامعه طبیعتا «مشروعیت‌زدا» نیز هست و شرکت مردم را در عرصه‌های مختلف سیاسی کاهش می‌دهد. از همین جهت است که لازم است دولت یازدهم برخورد مقتدرانه‌ای با مدیران متخلف انجام دهد. روندی که متاسفانه از سوی دولت در پیش گرفته نشد. واقعیت این است که مواضع دولت در این زمینه به بیان برخی مباحث کلیشه‌ای محدود شد. متاسفانه حتی برخی از اعضای دولت همچون علی ربیعی وزیر رفاه و امور اجتماعی تلاش کردند برخی از انتصابات دولت در این زمینه را سرپوش بگذارند؛ بدون توجه به این نکته که چه خسرانی از موضع‌گیری‌هایشان به جای خواهد ماند! مسائلی از این دست در برخی کشورهای اروپایی حتی می‌تواند باعث استعفای یک کابینه نیز بشود، در حالی که رئیس دولت یازدهم تنها به دنبال آن است که اتهامات وارده را در دولت‌های پیشین جست‌وجو کند و آنها را مقصر اول و آخر داستان فیش‌های نجومی نشان دهد.  

 

دبیرکل سازمان ملل متحد از ایران خواست از آزمایش موشک‌های بالستیک خودداری کند، چرا که به اعتقاد او این آزمایشات با روح توافق هسته‌ای ایران و 1+5 همخوانی ندارد.  بان کی‌مون در اولین گزارش محرمانه دوسالانه خود برای شورای امنیت درباره اجرای تحریم‌ها و محدودیت‌های باقیمانده علیه ایران-که روز پنجشنبه به رؤیت خبرگزاری «رویترز» درآمد- آزمایشات موشکی ایران را دارای «قابلیت افزایش تنش‌ها در منطقه» خواند و افزود: «به‌رغم آنکه شورای امنیت مسؤولیت تفسیر قطعنامه‌های خود را برعهده دارد، من نگرانم که این آزمایشات موشک‌های بالستیک با روح سازنده‌ای که با امضای توافق هسته‌ای ایران به نمایش گذاشته شد، همخوانی نداشته باشد».  به گزارش «وطن امروز» در روند مذاکرات هسته‌ای ایران و 1+5، اگر چه طرف غربی در تلاش برای کاهش قدرت دفاعی ایران بود ولی ایران با خط قرمز دانستن توانمندی دفاعی، هیچ محدودیت الزام‌آوری را در این خصوص نپذیرفت. البته در قطعنامه شورای امنیت که پس از توافق هسته‌ای صادر شد، از ایران خواسته شده از توسعه موشک‌های بالستیک خودداری کند ولی به جهت غیرالزام‌آور بودن این بند، ایران هیچ‌گاه آن را نپذیرفته است. بر همین اساس بود که سال گذشته و پس از رزمایش موشکی سپاه پاسداران، حتی جان‌کری، وزیر خارجه آمریکا آزمایش‌های موشکی ایران را ناقض توافق هسته‌ای ندانست و روسیه و چین، 2 عضو شورای امنیت ادعای نقض برجام و قطعنامه 2231 شورای امنیت توسط ایران را رد کردند. به گزارش فارس، گزارش تازه بان کی‌مون درباره آزمایش‌های موشکی ایران، در پاسخ به نامه ماه مارس آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان درباره آزمایشات موشکی ایران خطاب به بان کی‌مون است که این کشورها مدعی «ناسازگاری» و در تقابل بودن آزمایشات موشکی ایران با قطعنامه شورای امنیت بودند. آمریکا و 3 کشور اروپایی مدعی شده بودند موشک‌هایی که ایران در آزمایشات خود مورد استفاده قرار داده است، «ذاتاً قابلیت حمل تسلیحات هسته‌ای را دارد» همچنین از شورای امنیت خواسته بودند «در ارتباط با واکنش‌های مناسب» به عدم همکاری و مشارکت ایران در عمل به تعهداتش بحث‌هایی را آغاز کند. گزارش بان کی‌مون تقریباً به این نامه اشاره کرده بود ولی تصریح نکرده بود که این موشک‌ها قابلیت حمل تسلیحات هسته‌ای را دارد.
انتشار بخش‌هایی از گزارش بان کی مون، با واکنش وزارت امور خارجه کشورمان همراه شد و یک مقام مسؤول در وزارت امور خارجه، ضمن اظهار امیدواری نسبت به اینکه خبر رویترز مطابق واقعیت نباشد، به آقای بان‌کی‌مون توصیه کرد با توجه به اینکه وی و همکارانش در مذاکرات حضور نداشته و از سوابق توافق‌ها بی‌خبرند، در گزارش 6 ماهه خود به شورای امنیت به تفاسیری که با نص برجام متناقض بوده و صرفا نمایانگر فشارهای سیاسی داخلی یک یا چند عضو دائم شورای امنیت است، نپردازد و با رعایت حیطه صلاحیت و اختیارات خود، یک گزارش منصفانه و واقع‌بینانه درباره کوتاهی آمریکا در عمل به تعهدات برجامی خود که مورد گواهی همه کشورهایی که با ایران همکاری اقتصادی خود را از سر گرفته‌اند است، ارائه کند.
 

گروه بین‌الملل: دالاس با گذشت کمی بیش از نیم قرن، بار دیگر به شهر وحشت آمریکا بدل شد. 53 سال پس از ترور جان اف کندی، رئیس‌جمهور وقت ایالات متحده به ضرب گلوله تک‌تیراندازهای ناشناس در روز 23 نوامبر 1963 در قلب این مرکز فرهنگی و اقتصادی ایالت تگزاس که به کودتای حکومت در سایه صهیونیستی آمریکا علیه دولت منتخب کاخ سفید تعبیر شد، این بار در 7 جولای 2016 ، تک‌تیراندازهای معترض در دالاس، 5 افسر پلیس حاکمیت نژادپرست آمریکا را به خونخواهی 2 قربانی تیره‌پوست هدف قرار دادند. اینگونه بود که بار دیگر چهارمین متروپولیتن پرجمعیت ایالات متحده، در متن یک تحول سیاسی- اجتماعی کلان جامعه یانکی‌ها قرار گرفت و پایتخت وحشت آمریکا نامیده شد.  بی‌سابقه‌ترین کشتار افسران پلیس فدرال در یک قرن اخیر زمانی صورت گرفت که باراک اوباما خود را برای سخنرانی در نشست ناتو در ورشوی لهستان یا نطق پیشواز جنگ علیه روسیه آماده می‌کرد اما وقتی خبر شورش و تیراندازی‌های پنجشنبه‌شب دالاس در شمال تگزاس و کشته شدن 5 افسر پلیس به او رسید، وی دریافت جنگ محتوم سیاهان علیه نژادپرستان حاکم بر آمریکا سرانجام آغازیدن گرفته است. نبردی شبیه آنچه فلسطینیان علیه اشغالگران اسرائیلی در پیش گرفته‌اند. اوباما که آمده بود به شرکای اروپایی از هم پاشیده ناتو درباره آینده صف‌بندی نظامی در مقابل قدرت بزرگ شرق اروپا روحیه بدهد، خود هنگام سخنرانی دیروز در نشست حیاتی سران کشورهای عضو پیمان دفاعی آتلانتیک شمالی در ورشو نیاز به دلداری داشت.
سخنان اوباما درباره وضعیت بحرانی ایالات متحده به عنوان مهم‌ترین پشتوانه ناتو در غرب، قطعا دیدگاه‌های او درباره لزوم مواجهه دولت‌های اروپایی عضو با شرق را تحت تاثیر قرار داد. همین که او حوادث شب وحشت دالاس را از پیش برنامه‌ریزی شده دانست، اعتراف به این حقیقت بزرگ بود که آمریکا با بحرانی جدی شبیه جنگ داخلی مواجه است. اوباما سعی کرد از راه دور نقش میانجی بحران روزافزون اجتماعی- نژادی- طبقاتی ایالات متحده را بازی کند و همزمان عباراتی درباره نفی تبعیض نژادی در سیستم قضایی آمریکا، حمایت از افسران پلیس و تقدیر از فداکاری‌های آنان و همینطور خطر و نتایج اسفبار تجهیز مردم عادی به سلاح سنگین به کار برد اما این سردرگمی او مطمئنا خیلی از رهبران اتحادیه در حال فروپاشی اروپایی را نسبت به خطر فروپاشی خود آمریکا بدبین کرد.  
وحشت دالاس
حملات تاریخی به نیروهای پلیس آمریکا شامگاه پنجشنبه 17 تیرماه (هفتم جولای) و به دنبال تظاهرات بزرگ در دالاس همراه با دیگر شهرها انجام گرفت که در اعتراض به قتل 2 تیره‌پوست بیگناه طی 2 روز متوالی توسط پلیس فدرال برپا شده بود.  ابتدا روز سه‌شنبه «آلتون استرلینگ» دستفروش تیره‌پوست 37 ساله در شهر باتون روژ ایالت لوئیزیانا پس از جر و بحث و دست به یقه شدن با 2 افسر پلیس در جلوی یک مغازه با گلوله مستقیم آنها از فاصله نزدیک جان باخت. سپس عصر چهارشنبه «فیلاندو کستایل»، مرد سیاهپوست 32 ساله که همراه نامزد و دختر 4 ساله‌اش در حال رانندگی در یکی از خیابان‌های ایالت «مینه‌سوتا» بود، حین توقف در ترافیک مورد اصابت چندین گلوله یک افسر پلیس قرار گرفت و کشته شد.  این دو حادثه بلافاصله بازتابی وسیع در جامعه داشت و هزاران معترض به نژادپرستی پلیس را در سراسر شهرها از واشنگتن تا دالاس به خیابان‌ها کشاند و حتی موجب شد اوباما پیامی درباره نژادپرستی گسترده در کشور صادر کند. او گفت تمام مردم آمریکا باید از کشتار مکرر سیاهپوستان توسط افسران پلیس آمریکا نگران باشند.  شبکه‌های تلویزیونی مختلف آمریکا از روز چهارشنبه تاکنون به طور مرتب در حال پخش گزارش‌هایی ناآرامی‌ها و تظاهرات در شهرهای مختلف بوده‌اند. تنها در واشنگتن نزدیک به یکهزار نفر برای اعتراض به اقدامات نژادپرستانه پلیس آمریکا به خیابان‌ها آمده و حفاظ اطراف ساختمان کنگره آمریکا را شکسته و وارد محوطه کنگره شدند. در نیویورک هم تظاهراتی مشابه با شعارهایی چون «مردم متحد هستند، ما هرگز جدا از هم نیستیم» و «دست‌ها بالاست، شلیک نکنید» برگزار شد.  تظاهرات دالاس چندان بزرگ نبود اما عواقب تاریخی عظیمی داشت که می‌توان از آن به آغاز جنبش مقاومت مسلحانه سیاهان و رنگین‌پوستان تحت تبعیض در آمریکا یاد کرد.  بنابر گزارش «نیویورک‌تایمز»، رئیس پلیس شهر دالاس اعلام کرد دست‌کم 4 تک‌تیراندار پیش از ساعت 9 شب پنجشنبه گذشته از فراز جمعیت تظاهرکنندگان، 11 افسر را از 3 زاویه هدف قرار داده و 5 تن از آنان را از پای درآوردند.  گزارش‌های تصویری حکایت از آن داشتند که یکی از تک‌تیراندازها با اسلحه
«AR-15» در طبقه هفتم پارکینگ ساختمان «بانک آمریکا» موضع گرفته است. همزمان با آغاز تیراندازی‌ها جمعیت معترضان نیز پراکنده شدند اما پس از آنکه پلیس دالاس اعلام کرد ساختمان یادشده را محاصره و 3 تن از مظنونان به تیراندازی به پلیس را دستگیر کرده است، شبکه سى‌ان‌ان گزارش داد که یکی از مهاجمان مدعى شده در ساختمان بمب کار گذاشته و پلیس در حال مذاکره با فرد چهارم درباره بمب‌هاست.  به گزارش شبکه اسرائیلی ‌آی24، مقامات پلیس آمریکا اعلام کردند یکی از مظنونان پس از بازداشت با بیان اینکه «پایان نزدیک است» مدعی شده چندین بمب را در این شهر نصب کرده است.  بر پایه این گزارش، فردی در محل مشاهده شده که یک کیف مشکوک را حمل می‌کرده و به سرعت به سمت پایین خیابان دویده سپس کیف را داخل یک مرسدس بنز مشکی‌رنگ پرتاب کرده و با سرعت بسیار زیادی از صحنه فرار کرده است.  در عین حال گزارش‌های مردمی متعددی در توئیتر منتشر شدند که حکایت از شنیده شدن صدای چندین انفجار در محدوده‌ای داشتند که پلیس دالاس مشغول مذاکره با مظنونان بود. پلیس هم اعلام کرده تیم‌های خنثی‌کننده بمب نیز درحال بررسی یک شئ مشکوک هستند که در صحنه تیراندازی توسط یک مظنون به جا گذاشته شده است.  اگرچه پیش از ظهر دیروز به وقت ایران، برخی منابع خبری از خودکشی آخرین مظنون تیراندازی پلیس در اعتراض به کشتار اخیر سیاهپوستان توسط افسران فدرال خبر دادند و اینکه از نظر پلیس ایالتی دیگر بهانه‌ای برای نگرانی وجود ندارد اما خواه تهدید مظنونان واقعی بوده یا صرفا برای مشغول کردن پلیس بوده باشد، مقامات سازمان هوانوردی شهر دالاس از منع انجام پرواز در آسمان این شهر خبر دادند. در نهایت این بزرگ‌ترین حمله سازمان یافته با انگیزه‌های سیاسی و غیرجنایتکارانه علیه پلیس آمریکا طی دست‌کم یک قرن اخیر محسوب می‌شود و نشان می‌دهد موج مقاومت مسلحانه سیاهان در راه است.
کشتن سفیدها برای انتقام
 رئیس پلیس دالاس اعلام کرد برخی افسران پلیس از پشت هدف قرار گرفته‌اند. براون همچنین گفت یکی از مظنونان اعتراف کرده است پس از کشته شدن یک مرد سیاهپوست به دست پلیس آمریکا، تصمیم گرفته سفیدپوستان و بویژه نیروهای پلیس سفیدپوست را بکشد. اگرچه او تاکید کرد که مظنون دستگیر شده وابسته به هیچ گروهی نیست اما همه می‌دانند که جنبش مسلحانه زیرزمینی موسوم به «مقاومت سیاه در مقابل بردگی» سابقه‌ای دست‌کم 2 سده‌ای در آمریکا دارد که در سایه جنبش مدنی سیاهان در دهه 1960 به حاشیه رانده شد. باراک اوباما ضمن محکوم کردن حملات دالاس، این حملات را شرورانه، نفرت‌انگیز و حساب‌شده خواند و هشدار داد تمام کسانی که در این حمله دست داشته‌اند محاکمه خواهند شد.

گروه اقتصادی: پس از آتش‌سوزی یکی از واحدهای پتروشیمی بوعلی سینا در بندر ماهشهر، سعودی‌ها که تمام اقدامات‌شان برای فعال کردن گروه‌های تکفیری در خاک ایران شکست خورده، با راه‌اندازی هشتگی در توئیتر، کوشیدند این آتش‌سوزی را یک اقدام تروریستی تلقی کنند و از این اقدام تروریستی پوچ و دروغین ابراز خوشحالی کردند؛ رفتاری که با واکنش تند کاربران ایرانی مواجه شد. چهارشنبه هفته گذشته بر اثر مشکل فنی در یکی از سکوهای واحد پتروشیمی بوعلی در ماهشهر، آتش‌سوزی گسترده‌ای به وقوع پیوست که در ساعات اولیه این حادثه، به نظر می‌رسید آتش‌سوزی به سرعت مهار شود اما با گسترش زبانه‌های آن، حریق سطح بیشتری از منطقه را فراگرفت. آتش‌نشانی و گروه‌های امدادی به سرعت در محل حادثه حاضر شدند و اقدام به اطفای حریق کردند اما این تلاش‌ها به طور کامل به ثمر ننشست. این در حالی است که  هشدار خطرناک نسبت به گسترش آتش‌سوزی در پتروشیمی بوعلی صادر شد و افراد حاضر در پتروشیمی بوعلی و تندگویان در روز اول حادثه ملزم به ترک محل شدند. احمد سیاحی، معاون عمرانی استاندار خوزستان در این باره گفت: 2 بالگرد آتش‌نشانی روز اول وقوع حادثه از استان‌های تهران و فارس به محل حادثه آمدند و علاوه بر این، 6 بالگرد از سوی وزارت دفاع در حالت آماده‌باش قرار داشتند. رئیس روابط عمومی شرکت پتروشیمی بوعلی سینا از تخلیه خوراک مخزن این پتروشیمی باحجم ١٠٠ تن در ساعت خبر داد. همچنین عبدالرسول دشتی، رئیس روابط عمومی شرکت هلدینگ خلیج‌فارس گفت: دمای مخازن کروی پتروشیمی بوعلی تحت کنترل است. عبدالرسول دشتی گفت: پس از مهار آتش، کمیته اجرایی علت اصلی حادثه را بررسی و اعلام می‌کند. وی اظهار داشت: اما نکته قابل توجه این است که همزمان با این آتش‌سوزی که ویدئوهایی از لحظه وقوع تا اطفای آن منتشر شده است، سعودی‌ها در اقدامی مضحک، هشتگی تحت عنوان #ایران _ تحترق را در توئیتر فعال کردند و کوشیدند از حوادث رخ داده در یک واحد پتروشیمی ایران، بهره‌برداری تبلیغاتی و تروریستی کنند و در همین راستا یک شبکه وهابی ادعا کرد: «گردان‌های عقاب‌های احواز مسؤولیت حادثه را به عهده گرفتند» و سپس بر این طبل محکم‌تر از قبل کوبیده شد، به گونه‌ای که این هشتگ در توئیتر ترندِ منطقه‌ای شد.  همچنین شریعتی، استاندار خوزستان که خود به همراه مسؤولان ارشد استان روز چهارشنبه در واحد یادشده حضور یافتند، گفت: نیروهای امدادی با تلاش فراوان در حال اطفای حریق هستند و از هیچ کوششی دریغ نکرده‌اند. وی گفت: در حال حاضر 4 بالگرد و یک هواپیمای آبپاش در منطقه حضور یافته و در کنار امدادرسانان کار امدادرسانی و اطفای حریق را انجام می‌دهند ضمن اینکه تمام دست‌اندرکاران حوزه نفت و گاز استان نیز برای مهار این آتش‌سوزی در منطقه بسیج شده‌اند.
خسارت ۲۰۰ میلیون دلاری آتش‌سوزی پتروشیمی و اهمال‌کاری مسؤولان
اما با گذشت حدود 2 روز از وقوع آتش‌سوزی پتروشیمی بوعلی و خسارت ۲۰۰ میلیون دلاری این حادثه، وزیر نفت دیروز اعلام کرد: برای مدیریت بحران این حادثه یک فرمانده متخصص و کاردان نداریم. به گزارش مهر، آتش‌سوزی پتروشیمی بوعلی به سوژه اکثر رسانه‌های کشور تبدیل شده است. براساس فیلم‌های منتشرشده حادثه پتروشیمی بوعلی که هم‌اکنون تا سطح یک بحران ملی مطرح شده با یک آتش‌سوزی کوچک بعد از ظهر روز چهارشنبه آغاز و در نهایت به دلیل عدم اعمال مدیریت بحران توسط مدیران بویژه مدیرعامل تازه‌کار سازمان منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر به یک آتش‌سوزی گسترده تبدیل شده است. براساس تحلیل کارشناسان و مدیران صنعت پتروشیمی شاغل در منطقه ماهشهر، تاکنون خسارت‌های مالی این آتش‌سوزی گسترده به حدود ۲۰۰ میلیون دلار رسیده که این خسارت شامل سوختن کامل بزرگ‌ترین برج فرآیندی این مجتمع پتروشیمی، مخازن ذخیره‌سازی نفتا، اتصالات و خطوط لوله و موجودی چند هزار بشکه‌ای نفتا به عنوان یک فرآورده کمیاب و استراتژیک نفتی است. یکی از مهم‌ترین عوامل در گسترش این حادثه پتروشیمی، سوءمدیریت در این ماجرا تحلیل می‌شود به طوری که مسؤولان ذی‌ربط در این منطقه نتوانستند در کوتاه‌ترین زمان با هماهنگی سایر دستگاه‌ها و مجتمع‌های پتروشیمی نسبت به مهار آتش و گسترش آن به مخازن ذخیره‌سازی نفتای پتروشیمی بوعلی اقدام کنند. نکته قابل توجه دیگر آن است که مرضیه شاهدایی، مدیرعامل تازه منصوب شده شرکت ملی صنایع پتروشیمی و معاون وزیر نفت هم در طول حدود 2 روز پس از وقوع حادثه آتش‌سوزی در منطقه ماهشهر حضور نداشته و عملا موازی‌کاری و نبود مدیریت واحد در مهار بحران منجر به شکل‌گیری تاریخی‌ترین حادثه در سطح صنایع پتروشیمی ایران شده است. در این بین اظهارات بیژن زنگنه، وزیر نفت هم مهر تاییدی بر عدم به کارگیری مدیریت هوشمندانه بحران در مهار آتش پتروشیمی بوعلی است. بیژن نامدارزنگنه بامداد دیروز جمعه در جلسه کمیته بحران منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی اظهار کرد: در حال حاضر دنبال مقصر حادثه نمی‌گردیم و تمام تلاش ما برای مهار حادثه است. وزیر نفت با اعلام اینکه عملیات مهار آتش فرمانده ندارد و باید هرچه سریع‌تر فرمانده‌ای متخصص و کاردان برای این عملیات انتخاب شود، من نیز تا زمانی که آتش به طور کامل خاموش شود برای پشتیبانی و نظارت در منطقه خواهم بود، تصریح کرد: باید از سرایت آتش به مخازن اطراف جلوگیری کنیم، بالگرد و هواپیمای آبپاش کمکی به اطفای حریق نخواهد کرد و باید از راه‌های دیگر موضوع را دنبال کرد. این عضو کابینه دولت یادآور شد: برای تامین آب مورد نیاز نیز باید تمام امکانات بسیج شده و امروز شنبه نیز باید عملیات پیشگیری و حمله به آتش برنامه‌ریزی شود.
وزیر نفت با تاکید بر اینکه تخلیه ماهشهر شایعه است گفت: قطعا دلیل آتش‌سوزی در پتروشیمی ماهشهر خرابکاری نبوده و حادثه دلیل فنی داشته است.

گروه بین‌الملل:‌3 انفجار متوالی و حیاتی در 3 شهر مهم عربستان، حاکمان ریاض را نسبت به بازگشت تروریست‌های دست‌پرورده‌شان به خانه نگران کرده و به تکاپو انداخته است. اگرچه هنوز هیچ گروهی مسؤولیت بمب‌گذاری‌های زنجیره‌ای دوشنبه گذشته را که درست پیش از عید سعید فطر انجام شدند برعهده نگرفته است اما مقامات امنیتی سعودی با اطمینان می‌گویند رد پای داعش را در هر 3 مورد یافته‌اند. 3 انفجار اخیر به ترتیب در نزدیکی کنسولگری آمریکا در بندر جده، در یک پارکینگ در مجاورت مسجدالنبی در مدینه و مقابل مسجد شیعیان در منطقه قطیف در شرق عربستان اتفاق افتاد. این حملات که در امتداد موج تشدید حملات بین‌المللی داعش به موازات تضعیف آن در قلمروهای اشغالی‌اش در عراق و شام رخ داده‌اند چنان حکومت ریاض را نگران کرده‌اند که پیام سلمان بن عبدالعزیز پادشاه عربستان به مناسبت پایان ماه مبارک رمضان و فرارسیدن عید فطر عمدتا به هشدار به جوانان درباره خطر افراط‌گرایی مذهبی در این کشور اختصاص یافت. مقامات سعودی اعلام کرده‌اند 7 تبعه سعودی و 12 پاکستانی را در ارتباط با پرونده بمب‌گذاری‌های اخیر در شهر مدینه و منطقه قطیف دستگیر کرده‌اند. فردای انفجار جده مسؤولان سعودی عامل بمب‌گذاری کنسولگری آمریکا در جده را «عبدالله گلزارخان»، تبعه 34 ساله پاکستانی معرفی کردند که بنا به اعلام آنان از 12 سال پیش همراه با خانواده خود در شهر جده زندگی می‌کرده و به‌عنوان راننده شخصی مشغول بوده است.اما وزارت کشور عربستان‌سعودی در بیانیه‌ای که پنجشنبه منتشر شد، عامل بمب‌گذاری در نزدیکی مسجدالنبی در شهر مدینه را «نائر النجیدی البلاوی» تبعه 26 ساله سعودی عنوان کرد. بلاوی که سابقه استفاده از مواد مخدر را داشته، از یک پارکینگ در مجاورت مسجدالنبی عبور کرده و کمربند انفجاری همراه خود را در نزدیکی یک مقر امنیتی منفجر می‌کند که در اثر آن 4 سرباز کشته می‌شوند. در این انفجار که در عین حال هتک حرمت دومین شهر مقدس مسلمانان توسط تکفیری‌های وهابی محسوب می‌شود، چند دستگاه خودرو منفجر شد و دودی غلیظ از محل حمله به آسمان برخاست. یک سخنگوی وزارت کشور سعودی هدف اصلی بمب‌گذار مسجدالنبی را حمله به هزاران نمازگزاری دانست که در آخرین روز از ماه رمضان برای نماز جماعت در این مکان مقدس جمع شده بودند. این وزارتخانه همچنین در بیانیه اخیر خود اعلام کرد عبدالرحمان صالح محمد، ابراهیم صالح محمد و عبدالکریم الحسنی، 3 عامل بمب‌گذار در مقابل مسجد شیعیان در منطقه قطیف در شرق عربستان بوده‌اند که البته به هیچ غیرنظامی یا نیروی پلیس آسیبی نرساند. به گفته دستگاه امنیتی سعودی، همه مهاجمان جوان و بین 20 تا 25 سال بوده و پیش‌تر در اجتماعات و تظاهرات ضد رژیم سعودی شرکت داشته‌اند.
جنگ قدرت سعودی و پیام داعش به ریاض
اما دکتر «امین حطیط» سرتیپ بازنشسته ستاد ارتش لبنان و تحلیلگر سرشناس مسائل خاورمیانه نظر دیگری دارد و انفجارهای اخیر عربستان را ناشی از اختلافات درون خاندان آل‌سعود می‌داند. او به خبرگزاری تسنیم گفته است هدف از این انفجارها آن است تا بگویند محمد بن نایف در تامین امنیت کشور شکست خورده است.  او با اشاره به تلاش محمد بن سلمان، پسر جاه‌طلب پادشاه سعودی و جانشین ولیعهد و وزیر دفاع عربستان برای صعود در هرم قدرت، معتقد است کسانی که این انفجارها را طراحی و اجرا کردند می‌خواستند در امنیت عربستان خدشه وارد کنند و کاستی در این زمینه را متوجه محمد بن نایف به‌عنوان مسؤول تامین امنیت کشور کنند.بدین ترتیب او تلویحا ملک سلمان و پسر او را که شدیدا مورد حمایت دولت اوباما قرار گرفته به همدستی با داعش متهم می‌کند. از نظر حطیط، همچنین داعش پس از شکست‌های متوالی در عراق و سوریه با انفجارهای اخیر در عربستان این پیام را برای مقامات ریاض فرستاده است که این گروه تروریستی نمی‌تواند در نهایت تنگنا و سختی باشد در حالی که پدرخوانده‌هایش در ریاض در کمال امنیت و راحتی بسر می‌برند. این تحلیلگر ارشد لبنانی در عین حال معتقد است پس از این انفجارها، بی‌ثباتی‌های امنیتی در موسم حج برعهده مقامات ریاض خواهد بود. لذا رهبران و دولتمردان کشورهای اسلامی با ارسال نامه‌هایی به ریاض از مقامات عربستان بخواهند که امنیت حجاج را تامین کنند.

گروه اقتصادی: دولت هم‌اکنون خود را به عنوان مبارز فیش‌های حقوقی نشان می‌دهد در  حالی که قبل از رسانه‌ای شدن فیش‌های غیرمتعارف، مخالف مقابله با حقوق‌های نجومی  بود. موسی‌الرضا ثروتی، نماینده ۳ دوره مجلس و عضو سابق شورای پول و دستمزد در مصاحبه‌ای جنجالی بخشی از پشت‌پرده‌ حقوق‌های نجومی را افشا کرده و گفته نوبخت در پاسخ به مطالبه برخی نمایندگان که خواهان مقابله با حقوق‌های نجومی بودند می‌گفت حقوق‌های نجومی مثل لانه زنبور است و دست زدن به آن خطر دارد! وی درباره فیش حقوق ده‌ها میلیونی برخی مدیران رده بالا گفت:‌ قانون مدیریت و خدمات کشوری به روشنی در ماده ۶۸ تمام فوق‌العاده‌ها از قبیل سختی کار، ایثارگری، بهره‌وری، عائله‌مندی، حق اولاد و بدی آب و هوا را در ۱۰ تا ۱۲ مورد عنوان کرده و فاصله بین حداقل و حداکثر حقوق را ۷ برابر تعیین کرده است. وی افزود: امسال حداقل حقوق کارمندان دولت ۹۰۰ هزار تومان است که حداکثر حقوق طبق قانون مدیریت خدمات کشوری ۶ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان خواهد بود. عضو سابق شورای حقوق و دستمزد در گفت‌وگو با فارس افزود: اگر همه فوق‌العاده‌ها و امتیازات یک شاغل در سیستم دولتی پرداخت شود که بالاترین حقوق مربوط به رئیس‌جمهور و سران قواست که ۱۸ هزار امتیاز تعلق می‌گیرد و همه این عوامل به حقوق آنها اضافه شود، حداکثر حقوق باید ۱۰ میلیون تومان باشد اما متأسفانه مشاهده می‌شود برخی مدیران حقوق ۵۷ میلیون تومانی و برخی وزرا حقوق ۲۳۵ میلیون تومانی دریافت می‌کنند.
ثروتی گفت: اخیراً دولت تصویب کرده است اعضای هیأت مدیره بانک‌های دولتی به صورت ناخالص ۲۵ میلیون تومان و با کسر مالیات و بیمه و سایر کسور به صورت خالص ۱۹ میلیون تومان در ماه دریافت کنند که این مصوبه برخلاف قانون است که از بیت‌المال مسلمین برای هیأت مدیره بانک دولتی پرداخت می‌شود. نماینده 3 دوره مجلس شورای اسلامی گفت: متأسفانه هیأت دولت یکسری مصوباتی داشته که غیرقانونی بوده و این مصوبات خود را در هیأت تطبیق مصوبات نیاورده و باید این مصوبات ابطال شود.
کارانه ۷۰۰ میلیون تومانی برخی پزشکان متخصص
ثروتی گفت: درباره حقوق پزشکان، وزارت بهداشت تعرفه‌ها را از ۵۰ تا ۴۰۰ برابر اضافه کرد که این غیرقانونی است و هیأت دولت باید آن را باطل کند. براساس همین مصوبه غیرقانونی برخی پزشکان متخصص ماهانه ۷۰۰ میلیون تومان کارانه دریافت می‌کنند و برخی از افراد در وزارت بهداشت ماهی ۲۳۵ میلیون تومان فقط حقوق از دولت دریافت می‌کنند و اگر کارانه هم به این رقم اضافه شود، سر به فلک می‌کشد. وی افزود:‌ در هیچ جای دنیا یک وزیر بهداشت این قدر حقوق نمی‌گیرد که در ایران دریافت می‌شود. در آمریکا بالاترین حقوق در نظام بهداشت 5/13برابر حداقل حقوق، در انگلستان ۹ برابر، فرانسه 5/7 برابر و هند ۶ برابر است اما در ایران ۲۶ برابر دریافت می‌کنند. این نماینده سابق مجلس ادامه داد: سهم مردم از هزینه خدمات بیمارستانی در بخش بستری شدن در بیمارستان‌های دولتی به خاطر مصوبه مجلس که ۱۰ هزار میلیارد تومان برای کمک به بهداشت و درمان اختصاص می‌یابد، ۱۰ درصد است ولی در کارهای خدمات سرپایی این سهم بالاتر است. ثروتی افزود: ویزیت پزشک متخصص در برخی شهرها ۲۰۰ هزار تومان و در برخی جاها ۳۰۰ هزار تومان است در حالی که قانون می‌گوید ویزیت پزشکان متخصص باید ۳۰ هزار تومان باشد، قبلاً این رقم ۱۰ هزار تومان بود که اخیراً ۳۰ هزار تومان شده است اما وزارت بهداشت ویزیت پزشکان متخصص را برخلاف قانون ۳۰۰ درصد اضافه کرده است و این برای مردم سخت است و به همین دلیل است که برخی پزشکان متخصص خدا را هم بنده نیستند. وی گفت: یک نفر که شاگرد اول کنکور وارد دانشگاه شریف می‌شود، بعد از آنکه استاد دانشگاه شد، حداکثر ۱۵ میلیون تومان دریافت می‌کند اما یک پزشک متخصص ۳۰۰ میلیون تومان در ماه دریافت می‌کند و هیأت دولت باید تعرفه پزشکان متخصص را اصلاح کند و این مصوبات در هیأت تطبیق مصوبات هم آورده نشده است. عضو سابق شورایعالی حقوق و دستمزد تأکید کرد: اعضای هیأت علمی در دولت هشتم با صددرصد افزایش حقوق مواجه شدند، به گونه‌ای که الان فاصله طوری شده است که اگر ۲ نفر دارای مدرک دکترا یکی در وزارت علوم و دیگری در جای دیگر استخدام شود، حقوق وزارت علومی 5/2 برابر فرد دیگر است. ثروتی ادامه داد: در دولت نهم حقوق قضات ۱۰۰ درصد افزایش یافت و در دولت دهم فوق‌العاده‌های شغلی را بی‌حساب و کتاب بالا بردند. وی تأکید کرد: اینکه آقای صفدرحسینی، مدیرعامل مستعفی صندوق توسعه ملی ۵۷ میلیون تومان حقوق دریافت می‌کرد، به خاطر مصوبه‌ای است که سال ۹۰ در دولت تصویب و اختیار حقوق اعضای هیأت عامل صندوق توسعه ملی به خودشان واگذار شد و بر این اساس بود که آن فرد ۵۷ میلیون تومان دریافت می‌کرد و عده‌ای افراد بازنشسته و پیرمرد را در هیأت مدیره استخدام کرده بود. آن افراد مستمری بازنشستگی قبلی خود را لغو کردند و اکنون براساس حقوق جدید دوباره بازنشسته می‌شوند و پاداش بازنشستگی آنها به صورت تصاعدی بالا می‌رود. ثروتی گفت: متأسفانه برخی استانداران که قبلاً بازنشسته شده بودند، حقوق بازنشستگی خود را که یک میلیون تومان در ماه بود، لغو کرده‌اند و براساس حقوق کنونی وقتی بازنشسته شوند، ماهی ۱۰ میلیون تومان دریافت می‌کنند. متأسفانه برخی وزرا و حتی معاونان وزیر و رؤسای بانک‌ها هم چنین تخلفاتی کرده‌اند.
افزایش حقوق کارمندان ۱۲ درصد، نمایندگان ۲۵۰ درصد
نماینده سابق مجلس افزود: طرحی توسط نمایندگان فعلی تهیه شده است که حداقل حقوق نمایندگان از ۴ میلیون تومان در ماه به ۱۰ میلیون تومان افزایش پیدا کند و این افزایش‌های بی‌رویه ظلم به طبقه محروم است، زیرا ۲۵۰ درصد حقوق آنها اضافه می‌شود اما حقوق کارمندان سطح پایین فقط ۱۲ درصد اضافه می‌شود. ثروتی درباره فرمایش مقام معظم رهبری مبنی بر غیر شرعی بودن دریافت‌های کلان از بیت‌المال به عنوان حقوق نجومی گفت:‌ این کار مصیبت است، در حال حاضر مستمری‌بگیر کمیته امداد امام خمینی(ره) اگر خانوار یک نفره باشد ۳۰ هزار تومان، ۲ نفره ۴۵ هزار تومان، ۳ نفره ۵۰ هزار تومان، ۴ نفره ۶۰ هزار تومان و ۵ نفره ۶۵ هزار تومان در ماه مستمری می‌گیرد. درباره معلولان تحت پوشش سازمان بهزیستی که ۷۰ درصد معلولیت دارند نیز مانند کمیته امداد امام خمینی (ره) عمل می‌شود و این در مقایسه با حقوق نجومی یک فاجعه است. عضو سابق شورای حقوق و دستمزد افزود: من زمانی که عضو شورا بودم، به آقای نوبخت گفتم چرا جلسه نمی‌گذارید و در طول ۲ سال فقط یک جلسه برگزار شد. حتی شورایعالی اداری که رئیس‌جمهور مسؤولیت آن را برعهده دارد، بیش از یک سال است که جلسه نداشته به همین خاطر اوضاع اداری رضایت‌بخش نیست. وی گفت: شورای حقوق و دستمزد ۲ ماه قبل جلسه داشت و من در آن اعتراض کردم که اختلاف حقوق بین کارمندان سطح پایین و مدیران رده بالا افزایش یافته و احتمال دارد کارمندان و بازنشسته‌ها اعتراض خیابانی کنند و این جلسات باید برگزار شود اما آقای نوبخت گفت بحث حقوق و دستمزد مانند لانه زنبور است، نمی‌توان به آن دست زد و این تفکر برخی مدیران است. وی گفت: برخی مدیران رفاه‌طلب هستند و متأسفانه میانگین سنی آنها در مرحله بازنشستگی قرار دارد. این نماینده مجلس درباره شعار عدالت به عنوان یکی از محورهای اساسی انقلاب اسلامی گفت: حقوق نجومی و فاصله زیاد بین حداقل و حداکثر حقوق عدالت نیست و متأسفانه برخی مدیران رده بالا به مردم دروغ می‌گویند و کسانی که خود باید در شورای حقوق و دستمزد پاسخگو باشند می‌گویند از حقوق نجومی خبر نداریم. یا وزیری که به عنوان رئیس مجمع بانک‌های دولتی است، ادعا می‌کند از حقوق نجومی مدیران بانک‌ها خبر ندارد، مگر می‌شود از حقوق زیرمجموعه خبردار نباشیم. ثروتی درباره برخی وزرا که ثروت نجومی دارند، ادامه داد: برخی از این افراد درد محرومیت را نمی‌دانند، برخی نمی‌فهمند وقتی مددجوی کمیته امداد امام خمینی و بهزیستی می‌گوید ماهی ۵۰ هزار تومان دریافت می‌کند، یعنی چه. من به عنوان نماینده سابق مجلس از برخی مددجویان شنیده‌‌ام که بر اثر نداری مجبورند به فروش مواد مخدر یا کارهای خلاف دیگر روی آورند. وی با انتقاد از برخی وزرا که از افشای فیش حقوقی نجومی ناراحت شده بودند، افزود: در کجای دنیا حقوق پزشکان متخصص به یک باره ۳۰۰ برابر اضافه می‌شود. ثروتی ادامه داد: ۲ سال قبل آقای توکلی فیش حقوقی یکی از معاونان وزارت بهداشت را به وزیر نشان داد که از بیمارستان امام حسین(ع) ۱۵۰ میلیون تومان حقوق می‌گرفت، وقتی چنین حقوقی به یک نفر پرداخت می‌شود، این کار غیر اخلاقی است و فشار بار این کار بر دوش مردم قرار می‌گیرد. وی افزود: در حالی که ۸ میلیون نفر بیکار در کشور داریم برخی افراد به قاچاق، فساد یا خودکشی روی آورده‌اند و باید افرادی که از بیت‌المال به ناحق حقوق کلان دریافت کرده‌اند، محاکمه شوند. عضو سابق شورای حقوق و دستمزد گفت: هم‌اکنون رئیس‌جمهور آمریکا ۱۵ هزار دلار در ماه حقوق دریافت می‌کند که به پول ما ۴۵ میلیون تومان می‌شود اما برخی وزرای ما حقوق ۲۳۵ میلیونی دریافت می‌کنند. وی افزود: متأسفانه در ادارات بریز و بپاش با پول بیت‌المال زیاد است، سمینارهای بی‌خودی و تجهیزات خارجی در ادارات فراوان وجود دارد. ثروتی گفت: وقتی رئیس‌جمهور سوار بر ماشین شاسی‌بلند ژاپنی از یک کارخانه ایرانی بازدید می‌کند که سال قبل رهبر معظم انقلاب از همان کارخانه با پای پیاده بازدید کرده بود، آیا این خوی اشرافی‌‌گری نیست. وی گفت: برخی وزرا در خانه‌های مجلل در شمال شهر زندگی می‌کنند و فاصله خود را با مردم افزایش داده‌اند و این یک کار خطرناک است.

به فاصله کوتاهی از انفجارهای سلسله‌وار خونین روزهای یکشنبه و دوشنبه هفته گذشته در منطقه الکراده در مرکز بغداد که بی‌سابقه‌ترین تعداد قربانیان را در سال‌های اخیر به دنبال داشت، تروریست‌های داعش روز پنجشنبه نیز در مکانی مقدس در نزدیکی شهر سامرا در 70 کیلومتری شمال غرب پایتخت جنایتی دیگر را مرتکب شدند. 2 عامل انتحاری شامگاه پنجشنبه خود را در نزدیکی در ورودی مرقد امامزاده سیدمحمد- فرزند امام هادی(ع)- در شهر بلد در نزدیکی سامرا منفجر کردند و عامل انتحاری سوم نیز خود را داخل محوطه مرقد منفجر کرد. تازه پس از این انفجارها بود که چندین مهاجم مسلح وارد محوطه مرقد شده و به سوی مردم تیراندازی کردند. در این حملات دست‌کم 40 غیرنظامی شهید و حدود 65 نفر زخمی شدند. این حملات تکفیری‌های وهابی در میانه تجمع مردم به مناسبت جشن عید سعید فطر صورت گرفت. در همین حال ستاد فرماندهی عملیات مشترک عراق در بیانیه‌ای اعلام کرد نیروهای امنیتی 2 بمب‌گذار را کشته و کمربند انفجاری آنها را خنثی کرده‌اند. در عین حال تروریست‌های داعش در این حمله چندین خمپاره نیز به سوی این مرقد شلیک کردند که نیروهای امنیتی برای کشف مکان حملات خمپاره‌ای تفتیش خانه به خانه را در این شهر آغاز کرده‌اند. در پی این اتفاق در شهر سامرا و شهر بلد هم وضع فوق‌العاده اعلام و تا اطلاع بعدی منع رفت و آمد به اجرا گذاشته شده است. فرمانده نیروهای داوطلب مردمی مستقر در شهر بلد اعلام کرد این شهر هم اینک تحت کنترل کامل نیروهای داوطلب است. به گزارش رسانه‌های عراقی، صبح پنجشنبه همچنین یک بمب در منطقه خان ضاری در شهر ابوغریب واقع در غرب بغداد منفجر شد. این انفجار 3 کشته و 7 زخمی برجا گذاشت اما احتمال افزایش تلفات وجود دارد. در این میان وزارت بهداشت عراق آخرین تلفات ناشی از بمب‌گذاری روز یکشنبه داعش در منطقه پرجمعیت تجاری الکراده در بغداد را 292 تن اعلام کرد.
 

وحید سعادتی: وجود مساله، تاریخی به بلندای تاریخ آدمیان دارد. موجود دوپا از آن وقت که خود را می‌شناسد با مساله درگیر است و تو گویی زمین و زمان نمی‌خواهند و نمی‌توانند آنگونه باشند که دائم بر خر مرادش سوار باشد. توان مساله‌یابی، توصیف آن و سپس حل آن از بدیهیات اداره یک مجموعه و حتی یک زندگی انفرادی بوده و به واقع امری است بس مهم که تاثیری اساسی و شگرف بر اداره امور جاری آدمیان دارد. این مراحل سه‌گانه مهارت‌های سه‌گانه می‌طلبد. مهارت‌هایی که در نگاه نخست ظاهرا ساده می‌نماید ولی همین مهارت‌هاست که موجبات اصلی شکست یا پیروزی در امور را به دست می‌دهد. اهمیت این موضوع این نوشتار را برآن داشت که در پی بررسی این فرآیند ساده از منظر دام‌های پیش رو بوده و مصداقش را دولت فعلی قرار دهد. باشد تا چنین بررسی مختصری مفید فایده بوده و دولتیان به جای موضع گرفتن در برابر آن، در خفا و وجدان، کلاه خود را قاضی کرده و در مقام «خوداصلاح‌گری» با موضوع برخورد کنند.
الف ـ ذهنی گنگ برای انکار مسائل/ مخالفان تندرو، دلواپس و بی‌سواد هستند
گام اول حل مساله همان یافت آن است. اذهان قدرتمند و تحلیلگر و آگاه بخوبی از عهده این مهم برمی‌آیند. در صورتی که توان مساله‌یابی وجود نداشته باشد مرحله بعد نیز اتفاق نخواهد افتاد. در این گام فرد مدیر و مجری باید بفهمد خطا از کجاست؟ بخش بازخورد برای همین در سیستم‌ها لازم و ضروری است. نداشتن روشی منسجم یا لااقل انگیزه و اشتیاق کافی برای کشف مسائل نشان از ذهنی گنگ در بدن یک فرد، سازمان یا دولت دارد. در این زمینه دولت اگر توانمند باشد باید خود به دنبال نقاط ضعف، مسائل و مشکلات باشد.  با اینکه متاسفانه در دولت‌های قبل هم دیده می‌شد، این دولت تمایلی سیری‌ناپذیر برای گنگ بودن از خود نشان می‌دهد. دولت جاری نخستین گام مساله‌شناسی را با گنگی تمام اداره کرده و در نگرش خود هر گونه مساله‌ای را به چوب دلواپسی، بی‌سوادی، تندروی و جهنم‌روی رانده و دور خود دیواری می‌کشد که نتواند دوردست‌ها را ببیند و از این دیوار بسی خوشحال است، چراکه حیطه قدرتش را به چهاردیواری اختیاری تبدیل کرده است.
نگرش دولت و تیم رسانه‌ای و رسانه‌های هوادار آن در بیشتر موارد نشان از تمایلی شگرف برای گنگ بودن دارد. این گنگ‌خواهی در حدی است که می‌خواهد حرفی از مخالفت حتی در مهم‌ترین حوزه‌های کشوری نشنود و طی آن بدیهی‌ترین موضوعات از جمله فیش‌های حقوقی نجومی و به گل نشستن برجام را انکار کند و از انکار خودساخته نیز در شعف باشد.
ب- ذهنی کوچک برای تخریب توصیف مسائل
دولت جاری در نهایت شگفتی گویی اصرار دارد تمام مراحل حل مساله را به نابودی بکشاند. ای کاش این فرض واقعی بود که دولت تدبیر به صورتی مدبرانه در مرحله اول خویشتنداری نشان می‌داد و هر نقد و بیان مشکلی را تندروی، دلواپسی، جهنم‌روی و بی‌سوادی نمی‌دانست. در این صورت هنگامی که دولت نقدی را شنید (که شاید اگر توانش را داشت آن را در نطفه خفه می‌کرد که نشنود)، در گام دوم ‌باید بتواند مساله را همانطوری که هست ببیند. وقتی گام نخست را با آن دید شکل می‌دهد و به خورد خود و عامه طرفدارانش می‌نشاند چگونه می‌خواهد مساله‌ای را که به‌زعمش نه‌تنها وجود ندارد بلکه یک پیروزی است و دلواپسان تندرو آن را ساخته‌اند بخوبی حلاجی کند؟ چگونه می‌خواهد و می‌تواند آن را نه بزرگ ببیند و نه کوچک؟ زمان و مکان آن را چگونه مورد بررسی قرار دهد؟
چه زیبا بود اگر دولت در شرح مسائل نیز دیدگاه منفی و سیاست‌زده خود را رها می‌کرد و بر شرح و بسط مسائل مجال خودنمایی می‌داد. منظور از اجازه دادن این نیست که اجازه بدهد منتقدان مشکلات را بگویند و تحلیل کنند بلکه نباید با تیم رسانه‌ای، آنها را چنان تخریب کرده و موضوعات را شخصی و سیاسی کند که تحلیل‌های ایشان هم برای خودش و هم برای طرفدارانش محلی از اعراب حتی برای خواندن نداشته باشد؛ چه رسد به تفکر و چه رسد به پند گرفتن. تنها اذهان کوچک هستند که این مهم را نادیده می‌گیرند. متاسفانه بدنه دولت و طرفدارانش در رسانه‌ها (نه همه) بسیار متمایل به این رفتار، تمایلات خود را بر انظار می‌گذرانند.
ج- ذهنی حقیر برای فرافکنی/ احمدی‌نژاد مفید‌ترین واژه دولت یازدهم
شاید توقع گزافی است از دولت بخواهیم مراحل سه‌گانه حل مساله را به دور از سیاسی‌کاری و بخوبی حل کند اما رفتاری بس شگفت‌انگیز که در تمام دولت‌ها وجود داشته در این دولت سر به آسمان ساییده به گونه‌ای که فریاد از نهاد فلک برآورده است.
در این رفتار دولت وقتی نمی‌تواند مساله‌ای را نبیند و انکار کند و وقتی نمی‌تواند جلوی توصیف آن را بگیرد به جای تلاش برای حل مساله به فرافکنی حیرت‌انگیزی دست می‌زند. کیست که نداند این دولت دست تمام دولت‌های پیشین را در این روش غلط از پشت بسته است. تا مشکلی پیش می‌آید قبل از هر حرکتی عجالتا و به صورت نقد یک تونل به سوی احمدی‌نژاد و دولت قبل زده شده و سپس در گام دوم به تخریب منتقد و گوینده مساله پرداخته می‌شود و سپس در خفا اگر شد و حوصله‌ای بود برای مساله شاید یک حرکتی هم بشود.
رفتار دولت‌های قبل در انتقال مشکلات به دولت پیشین تفاوتی آشکار و محسوس با این دولت دارد.
1- رفتاری برآمده از رای ناپلئونی: دولت‌های قبل این کار را بیشتر در هنگامه انتخابات صورت می‌دادند. وقتی انتخابات تمام می‌شد رفتارهای انتخاباتی هم به ندرت رخ نشان می‌داد. این در حالی است که این دولت هنوز در حال و هوای انتخابات به سر می‌برد و لابد سال دیگر که قطعا انتخابات است این رفتار شدت هم خواهد گرفت. در واقع دولت یازدهم دولتی بود که به خاطر رای ناپلئونی‌ای که داشت در تمام عمرش
در استرس و عذاب دوباره رای آوردن دست و پا زده و برای همین دولتی است همیشه در انتخابات و رفتار انتخاباتی.
2- وقتی هنگام دستگیر شدن تقصیر دیگری است: دولت‌های قبل در هنگامه کار، خطای به ارث رسیده‌ای را به دولت قبل نسبت می‌دادند که خود درحال انجام آن دستگیر یا غافلگیر نشده بودند. در واقع دولت‌های قبل عیب‌جویی می‌کردند از دولت‌های اسبق. این دولت برخلاف دولت‌های قبل تنها روی غلط‌گیری و عیب‌جویی دولت احمدی‌نژاد تمرکز ندارد که البته این کار را هم با افراط تمام صورت می‌دهد. شگفت اینجاست که این دولت حتی در مواردی که در حال خلافی غافلگیر و دستش رو می‌شود و نمی‌تواند مراحل انکار مساله یا تخریب توصیف مساله را بخوبی انجام دهد تونلی به سوی احمدی‌نژاد می‌زند با این استدلال که بله! دولت احمدی‌نژاد هم این کار را کرده بود یا این کار میراث احمدی‌نژاد است! به نظر می‌رسد نام احمدی‌نژاد محبوب‌ترین نام برای دولت یازدهم باشد، چرا که مفید‌ترین نام برایش بوده است. تو گویی مردم شیفته نام‌ها هستند و اگر دولت فعلی خلافی کند به شرط اینکه دولت قبل هم کرده باشد پس عاشق نام دولت فعلی هستند و او را تبرئه خواهند کرد.