|
ورزش ایران داستان مهاجرتها به باکو را جدی بگیرد
فرار استعداد به بهانه پول
مهدی طاهرخانی: یک جمهوری 25 ساله در شمال غرب ایران با جمعیت تقریبی 10 میلیون نفر رویاهای بزرگی را در سر میپروراند. به نوعی شاید شبها خواب احیای چیزی مثل عثمانی را میبیند و از این رو همزمان که در حال مهندسی گذشتهاش با تحریف تاریخ است، به هر رسنی چنگ میاندازد تا حال و آیندهاش را هم آباد کند. یک روز چوگان را به اسم خودشان به ثبت میرسانند و روز دیگر شاعر پارسیگو را به صرف دفن در گنجه، میراث خود مینامند، فارغ از اینکه به شهادت اکثر کارشناسان حوزه ادبی، نظامی اصلا ترکزبان نبوده و شعری هم به این زبان ندارد. البته از همان زمان اتحاد جماهیر شوروی تلاش فراوانی بر ضبط او انجام پذیرفت حتی یک دیوان با زبان ترکی هم به او بستند که در جعلی بودنش همین بس که خلیجفارس را با نام دیگری خطاب کنیم. آذریهای غیرایرانی، همه تلاش خود را برای پیشینهسازی انجام میدهند اما دغدغه این نوشته گذشته دزدی نیست بلکه ما نگران آیندهای هستیم که به نمنمک در حال سرقت است و متاسفانه هیچ حرکت بازدارندهای از سوی مسؤولان کشورمان فراخور این دغدغه صورت نمیگیرد. ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
حنیف هرگز به استقلال بازنمیگردد
پادووانی و عقیلی در لیست انتظار
حضور ناگهانی منصوریان در بابل باعث شد شایعه بازگشت حنیف عمرانزاده به استقلال رسانهای شود. با این وجود نه منصوریان علاقهای به این بازگشت دارد و نه باشگاه استقلال هیچ برنامهای در اینباره اتخاذ کرده است. عملکرد عجیب آبیها در خط دفاع و خوردن گلهای فراوان باعث شد سرانجام کادر فنی این تیم به فکر تقویت این منطقه بیفتد. مصدومیت و عمل جراحی محمدحسین کنعانیزادگان همان فرصتی بود که منصوریان به دنبالش میگشت. این مدافع جنجالی و گرانقیمت هرگز نتوانست انتظارات را برآورده کند از اینرو مصدومیتش این فرصت را به کادر فنی داد تا آبیها با بیرون کردن او از لیست به دنبال یک مدافع دیگر باشند. گزینه شماره یک این پست پادووانی برزیلی است. قرار است فیفا بزودی وضعیت این بازیکن را مشخص کند تا مدیران استقلال بدانند او بازیکن آزاد محسوب میشود یا نه. از سوی دیگر منصوریان در نظر دارد اگر بنا به هر دلیلی پادووانی به استقلال نیامد، از هادی عقیلی در این پست بهره ببرد. از اینرو در برنامههای او هیچ خبری از عمرانزاده نیست. اما چرا ناگهان شایعه حنیف و بازگشتش به استقلال به سر زبانها افتاد؟ ماجرای شایعه بازگشت او به استقلال به سفر چند روز پیش منصوریان به بابل برای تماشای بازی خونه به خونه برابر بادران تهران بازمیگردد؛ جایی که گفته میشود او با منصوریان جلسهای برگزار کرد و در آنجا بحثهایی درباره بازگشت عمرانزاده به استقلال مطرح شد. با این حال عمرانزاده گزینه اول خط دفاعی استقلال نیست و در صورتی که جذب پادووانی به هر دلیلی عملی نشود، استقلال از بین او و هادی عقیلی یکی را انتخاب میکند. البته با توجه به اختلاف بین رحمتی و عمرانزاده کمی بعید به نظر میرسد او به این راحتیها بتواند با استقلال قرارداد امضا کند. مهدی رحمتی بازیکن بسیار مهمی برای منصوریان محسوب میشود و بیتردید کاری نمیکند که کاپیتان تیمش را دلخور کند و از همه اینها گذشته بازگشت عمرانزاده به استقلال این موضوع را تایید میکند که منصوریان در خروج نام این بازیکن از لیست تیمش اشتباه کرده است که این موضوع در این شرایط ممکن است وجهه او را در بین هواداران استقلال خراب کند. از سوی دیگر باشگاه خونه به خونه اعلام کرده حتی اگر استقلال هم خواهان حنیف باشد، آنها به هیچ عنوان اجازه این بازگشت را صادر نمیکنند. علی امیری در اینباره گفته است: «حنیف کاپیتان تیم ما است و خبر بازگشت او به استقلال دروغ رسانهای است. منصوریان به دعوت خود ما به باشگاه آمد و اصلا پیشنهادی درباره بازگشت عمرانزاده نداده است. حساب ویژهای روی حنیف بازکردهایم و اجازه جدایی را به او نخواهیم داد». از این رو بهتر است هواداران استقلال چندان به این اخبار توجه نکنند. از بین پادووانی و هادی عقیلی یک نفر جانشین محمدحسین کنعانیزادگان میشود. ارسال به دوستان
اخبار
رهبر معظم انقلاب از کاروان ورزشی المپیک تشکر و قدردانی کردند ارسال به دوستان
طلای برزیل، تأثیر ایگوآین، تکرار کاستا و شروع جذاب سامپائولی
گابریله مارکوتی: چلسی دومین بازیاش در لیگ برتر را هم با نتیجه 2 بر یک، این بار مقابل واتفورد برد. این بازی نکات مثبت زیادی از جمله روحیه جنگنده تیم داشت اما در ضمن همراه بود با صحنههایی از ضعف شدید دفاعی، بویژه سر گل اتین کاپو. والتر ماتزاری برای حدود 70 دقیقه دست آنتونیو کونته را بسته بود. بعد هر 3 تعویض کونته، میشی باتشوایی، سسک فابرگاس و ویکتور موزز تاثیرگذار شدند و در نهایت چلسی از شکست بازگشت و پیروزی ساخت. وقتی چنین اتفاقی میافتد معمولا مربی را برای دید و تصمیمش تحسین میکنیم اما برای چلسی بهتر است که اصلا در چنین شرایطی قرار نگیرد که مجبور به بازگشت شود. نکته مهم دیگر دیگو کاستا بود که در حالی که یک کارت زرد به خاطر اعتراض و بیاحترامی به داور گرفته بود، خوششانس بود که به خاطر دایوش اخطار دوم را نگرفت. گویا چلسی دنبال 2 خرید دیگر است؛ یک مدافع مرکزی و یک مهاجم. اما بد نیست چند کلمهای هم با کاستا حرف بزنند. این دومینبار در 2 بازی است که کاستا خودش را تا مرز اخراج پیش میبرد. به هر حال به قول قدیمیها بالاترین کیفیت «در دسترس بودن» است. چلسی نیاز دارد کاستا را در زمین داشته باشد. در ایتالیا، در هفته اول سری A گونزالو ایگوآین جوابی محکم به تمام جوکهایی که درباره چاق شدنش ساخته بودند داد. ایگوآین در نیمه دوم مقابل فیورنتینا به بازی رفت، خودش را نامرئی کرد و بعد در یک لحظه از راه رسید و ضربه برگشتی سامی خدیرا را وارد دروازه چیپرین تاتاروسانو کرد و باعث پیروزی 2بر یک یوونتوس شد. این نمایشی کلاسیک از ایگوآین بود. حالا جای ایگوآین باید در ترکیب یووه تعریف شود. یووه حتی قبل از به بازی آمدن او هم کاملا برتر بود و گل تساوی فیورنتینا برخلاف جهت بازی بود. به این تیم کلودیو مارکیزیو هم وقتی مصدومیتش به پایان برسد اضافه خواهد شد و میرالم پیانیچ هم در ترکیب اصلی بازی خواهد کرد. البته مکس آلگری دنبال یک خرید دیگر هم است. ساختن یک تیم از این همه بازیکن جدید زمان میبرد اما وقتی اتفاق بیفتد تیمی قدرتمند خواهیم دید. این هفته لالیگا هم شروع شد و سویای خورخه سامپائولی در اولین قدم، هوادارانش- از جمله خود من- را ناامید نکرد. من از وقتی سالها پیش بازیهای یونیورسیداد را تماشا میکردم به سامپائولی علاقهمند شدم، بعد شیلیاش مسحورم کرد. برای همین از حضور او در سویا بسیار هیجانزدهام. سویا در هفته اول در حالی که در طول 90 دقیقه 3 بار از اسپانیول عقب افتاد در نهایت با نتیجه 4-6 به پیروزی رسید. فرانکو وازکز و پابلو سارابیا ستارههای تیم بودند، ماریانو و هیروشی کیوتاکه هم نمایش خوبی داشتند. البته فکر نکنید فوتبال سامپائولی فقط حمله کردن انتحاری است. نه! کنترل بازی و استحکام دفاعی بخشی مهم از فلسفه فوتبال او است، بخشی که برای رسیدن به آن زمان بیشتری لازم دارد اما وقتی تیم سامپائولی کامل شود، باقی تیمها باید خیلی حواسشان را جمع کنند. اما برزیل و مدال طلای المپیک؛ من این به تمسخر گرفتن خوشحالی و هیجان برزیلیها بعد از پیروزیشان مقابل آلمان در ضربات پنالتی را درک نمیکنم. درست است این پیروزی شکست 1-7 در نیمه نهایی جامجهانی را پاک نمیکند و درست است فوتبال المپیک همین است که هست، تورنمنتی برای زیر 23 سالهها به علاوه 3 بازیکن بالای 23. اصلا حتی نباید به فکر مقایسه فوتبال المپیک با تورنمنتهای ملی دیگر باشیم. اما خب که چه؟ به هر حال این تیمها هنوز نماینده کشورشان هستند و برای برزیلیها که فوتبال اهمیت اندک بیشتری نسبت به کشورهای دیگر دارد، این قهرمانی مهم بود. مسخره کردن چیزی که برای بقیه اهمیت دارد کاری ناخوشایند است. بعضیها جوری از خوشحالی و جشن برزیلیها، هم بازیکنان و هم مردم، انتقاد کردند که انگار میخواستند بگویند آنها خبر ندارند این جامجهانی نیست و طلای المپیک کمکی به وضعیت به هم ریخته فوتبالشان نمیکند. ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|