|
هدف از فعالیتهای جدید ضدفرهنگی چیست؟
پشت پرده سفارتخانه مجازی آمریکا
مالک شیخیزازرانی*:اواسط سال 90 در راستای انجام برنامه نخست «دیوید پترائوس»، فرمانده سابق نیروهای آمریکایی در خلیجفارس و پیشنهاد برقراری یک خط تلفن اضطراری بین ایران و آمریکا، چیزی شبیه خط تلفنی که مشابه آن در زمان جنگ سرد بین آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی سابق برقرار بود، «سفارت مجازی آمریکا» در فضای سایبری، فعالیت خود را با عنوان «سفارت مجازی آمریکا در ایران» برای ارتباط با جامعه ایران آغاز کرد. آمریکاییها این فعالیت را در جهت دیپلماسی عمومی و به عنوان ابزاری که آن را نفوذ در مردم کشورهای گوناگون مینامند، شروع کردند. در دیپلماسی عمومی خاص ایالات متحده، اصل بر این است که بدون تحمیل هزینه زیاد یا انجام یک عملیات روانی، ذهن و ارزشهای مردم یک کشور در راستای مطلوبیتهای مورد نظر خود سوق داده شود. عموماً در اینگونه دیپلماسی، نقاط قوت، جذابیت و مطلوبیتهای ایالات متحده برجستهسازی میشود و اگر هم شدنی باشد، سعی بر برجستهسازی نقاط ضعف کشورهای دیگر میشود. حالا صفحهای در فضای سایبری با نام «سفارت مجازی آمریکا در ایران» این ماموریت خطیر را برعهده دارد. این صفحه که توسط یک دیپلمات حرفهای آمریکا به تنهایی و 3 پیمانکار دیگر در داخل دفتر مرکزی وزارت خارجه آمریکا در واشنگتن شکل گرفته بود، از زمان شروع به کار در سال ۲۰۱۱ تاکنون، چندین پیج کاربری با نام آنها در صفحات اجتماعی مختلف مانند اینستاگرام، گوگلپلاس، تلگرام و توئیتر تشکیل داده که پا به پای صفحه فارسیزبان فیسبوک آنها پیش رفته و فالوورهای خود را یافته است. این سفارت اصطلاحاً مجازی، با بهرهبرداری از سهولت دسترسی مردم ایران به شبکههای اجتماعی طی سالهای اخیر، حرکت خزنده فرهنگی خود را با برنامهریزی دقیقتری با مطالعه بستر فرهنگی و اجتماعی ایران، قوت بخشیده است؛ به طوری که طبق گزارش «المانیتور» زمانی که آدرسهای آیپی در نیجریه روی وبسایت سفارت مجازی آمریکا برای ایران، بالا رفت، وزارت خارجه آمریکا نه تنها دچار سردرگمی نشد، بلکه ابراز خشنودی نیز کرد، چرا که بنا بر ادعای آمریکا این نشان میدهد ایرانیان همچنان به وبسایت سفارت مجازی آمریکا سر میزنند. با کمی دقت در محتوای مطالب این سفارتخانه مجازی متوجه خواهیم شد بیش از آنکه در این رسانه اخبار سیاسی آمریکا منتشر شود، خبرهای جریان ضدانقلاب و عناصر فراری فتنه 88 مورد نظر مدیران این صفحه مجازی است. این تولید مطلب مختص ایرانیان تا جایی پیش رفت که در جریان مدالآوری خانم «هلن مورالس» کشتیگیر المپیکی ایالات متحده، افتخارآفرینی وی برای آمریکا در حاشیه قرار گرفت و تمام مانور این صفحه اعم از گزارشات، تفسیرهای خبری و... به معرفی مربی ایرانی این کشتیگیر (افسون روشنضمیر)، معطوف شد تا با تمام توان خود به مخاطبان تفهیم کند زنان ایرانی در ایالات متحده چه پیشرفتهای چشمگیری دارند و اینجاست که حقوق زنان معنا مییابد! اما این مانور تنها به مربی ایرانی کشتیگیران آمریکایی خلاصه نمیشود. با مرور بیشتر سوژههای معرفیشده توسط سفارت مجازی، متوجه خواهیم شد این صفحه بخش عظیمی از مطالب خود را به معرفی زنان ایرانی پناهنده آمریکا اختصاص داده است به طوری که با ورود به این صفحه مخاطب گمان میکند با یک پیج فمینیستی روبهرو شده و قطع به یقین یک زن مدیریت آن را برعهده دارد. اخبار زنانی که در صفحات منتسب به سفارت مجازی آمریکا، تحت عنوان «زنان نامدار ایرانی» منتشر میشود، اغلب درباره عناصر فتنه 88، اعضای گروهکها، انجمنهای ضدانقلاب و افراد خودفروختهای است که بررسی سوابق آنها، 2 فرضیه را بهعنوان اهداف پشت پرده معرفی این افراد پیش رو قرار میدهد.
بزک کردن چهره آمریکا
اولین فرضیه درباره عادی جلوه دادن روابط ایرانیان با آمریکا و سرپوش گذاشتن بر جنایات ایالات متحده درباره مردم ایران است که رهبر حکیم انقلاب، با تعبیر «بزک کردن چهره هیولایی و خبیث آمریکا» از آن یاد کردند. موضوعی که متاسفانه با سهلانگاری دولت تدبیر و امید قوت بخشیده شد و پس از تعاملات صورتگرفته مابین مقامات آمریکایی و گروه مذاکرهکنندگان ایرانی در طول مذاکرات، قبح تعامل با استکبار جهانی از بین رفت. از تبریک و تسلیت گفتنهای مقامات ایرانی و آمریکایی در طول مذاکرات تا گفتوگوی «حسین فریدون»، برادر و دستیار ویژه رئیسجمهور با «تریتا پارسی»، یار همیشگی اپوزیسیون و موسس بنیاد صهیونیستی نایاک(NIAC) که خود را عاشق اسرائیل معرفی میکند و پای ثابت همایشهای براندازی نظام جمهوری اسلامی با جاسوسهای آمریکایی است. برای تایید فرضیه اول، سخنان «رضا مرعشی»، از اعضای شورای ملی ایرانی-آمریکایی که پیشتر در وزارت خارجه آمریکا فعال بوده نیز قابل تامل است. وی بر این باور است «سفارت مجازی امکان گفتوگو با مردم ایران را فراهم میکند. این در حالی است که برخی میخواهند به جای شنیدن سخنان باراک اوباما، رفتار عملی سیاست آمریکا درباره ایران را مشاهده کنند». البته موضوع عادیسازی روابط ایران و آمریکا و بزک کردن جنایات آمریکا در حق ملت ایران، در ابعاد و لایههای ظریفتری در صفحات سفارت مجازی دنبال میشود به طوری که مخاطب پس از مطالعه چند پست در این صفحات، متقاعد میشود روابط ایران و آمریکا آنقدرها هم که فکر میکند بد نیست و اینگونه، شگرد اقناع مخاطب در پستهای این صفحات انجام میپذیرد. در همین احوال کُماگونه و سرگردانی مخاطب، کافی است یکی از مسؤولان نظام مانند رفسنجانی نیز با خاطرهای، شعارهای استکبارستیزی را نفی کند و آنها را مغایر با آرمانهای انقلاب بداند، اینجاست که شک خواننده مطالب سفارت مجازی به یقین تبدیل شده و آمریکا را کدخدایی در قامت فرشته نجات مییابد.
طرح انقلاب جنسیتی
اما فرضیه دوم براساس اظهارات اخیر «مسیح علینژاد» موسس صفحه ضددینی «آزادیهای یواشکی» و همپیاله او «پردیس مهدوی» عضو اندیشکده آمریکایی «وودرو ویلسون» درباره انقلاب جنسی در ایران، مطرح میشود. موضوعی که مسیح علینژاد از فراریهای فتنه 88، پس از شکست پروژه کشف حجاب در فیسبوک، چند روز پیش در پارلمان اروپا مطرح کرد و برخلاف تمام ژستهای روشنفکری نخنمای خود، بار دیگر زنان ایرانی را بهترین ابزار برای تهیسازی و وقوع یک انقلاب در ایران معرفی کرد. پروژهای که در صفحه سفارت مجازی به وضوح قابل مشاهده است؛ نمایش زنان ایرانی تبعه آمریکا که به واسطه مواضع خود علیه نظام جمهوری اسلامی به آلاف و الوف نیز رسیدهاند و حالا به عنوان «نامداران ایرانی» در صفحه سفارت مجازی نمایش داده میشوند. این مقاله در جهت تنویر افکار عمومی و آشنایی با این چهرههای به اصطلاح نامدار، به معرفی برخی از آنها میپردازد.
فریال گواشیری
دختری با اصلیت کرمانی و دستیار مخصوص اوباما که از سال 2014 به این سمت منصوب شده و کوچکترین اخبار مربوط به او، در صفحه سفارت مجازی انعکاس داده میشود. آخرین خبر مربوط به سالگرد تولد گواشیری است که تصاویری از تهیه کیک تولد وی توسط اوباما در رسانه سفارت مجازی منتشر شد. او در ستاد مبارزات انتخاباتی باراک اوباما کار میکرد، در آغاز تابستان سال ۲۰۰۷ در شیکاگو در بخش برنامهریزی کاخ سفید پس از انتخابات بهکارگیری شد. در پنج سال اول دولت اوباما، گواشیری در شورای امنیت ملی (NSC) مشغول به کار بود. برای اولین بار به عنوان مشاور ارشد «بن رودز» مشاور معاون امنیت ملی و پس از آن به عنوان مشاور ارشد رئیس ستاد در شورای امنیت ملی کار میکرد و البته برای شورای امنیت ملی آمریکا هیچ کس بهتر از یک ایرانی آشنا به فرهنگ و جامعه ایرانی نمیتواند تضمینی برای موفقیت طرحهای ضدایرانی باشد. طبق اعلام سایت رسمی کاخ سفید، اوباما اولین هدیه کریسمسش را از «فریال گواشیری» منشی ایرانی-آمریکاییاش، دریافت کرد که این اقدام نارضایتی میشل اوباما، زن اول کاخ سفید را نیز به دنبال داشت و برای آمریکاییها یادآور بحران جنسی «کلینتون» دموکرات با منشی خود بود.
سحر نوروززاده
«سحر نوروززاده» در حال حاضر مسؤول پرونده ایران در شورای امنیت ملی آمریکاست. سحر نوروززاده در زمینه اقتصاد بینالملل و مطالعات خاورمیانه تحصیل و فارغالتحصیل دانشگاه جورج واشنگتن و مریلند در سالهای ۲۰۰۵ و ۲۰۰۷ است. او سال ۲۰۰۹ به شورای ملی ایرانیان آمریکا (نایاک) پیوست. همچنین سال ۲۰۱۴ عضو شورای امنیت ملی کاخ سفید شد که از او به عنوان مشاور اوباما در امور ایران یاد میشود. وی به 3 زبان فارسی، عربی و انگلیسی تسلط کامل دارد. سایتهای «دیلی بیست» و «واشنگتنپست» نوشتند این زن ایرانی در هیات مشاوران باراک اوباما حضور دارد و درباره مذاکرات هستهای ایران و گروه 1+5 در لوزان فعال است. همچنین گزارشهایی تاییدنشده نیز از گفتوگوی حسین فریدون، برادر رئیسجمهور با نوروززاده در جریان مذاکرات منتشر شده است و گفته میشود ایده تبریک نوروزی وزارت خارجه آمریکا توسط او مطرح شده است. پیامهای نوروزی که در گمراه کردن برخی افراد سادهلوح در داخل کشور نقش بسزایی داشت.
رؤیا حکاکیان
«رؤیا حکاکیان» (متولد تهران) نویسنده و گزارشگر یهودی ایرانیتبار است. او تاکنون برای دهها برنامه رادیویی و تلویزیونی در آمریکا (از جمله رادیوی عمومی ملی) چندین گزارش تهیه کرده و نویسنده آثار منتشره متعددی علیه نظام جمهوری اسلامی نیز هست که اشعارش در محافل ضدانقلاب و لابی صهیونیسم مورد تشویق و تجلیل نیز قرار گرفته است. وی عضو شورای روابط خارجی آمریکا و با لقب «دختر شایسته صهیونیست» شناخته میشود. ماجراجویی بچگانه چند سال پیش «رویا حکاکیان» تهیهکننده برنامه 60 دقیقه شبکه خبری CBS آمریکا که طی آن مدعی افشای «حمید بهبهانی» جوانی 30 ساله در قامت معاون وزیر اطلاعات دهه 60 شده بود برای او دردسرهای زیادی آفرید. حکاکیان در آن برنامه آنقدر از افشاگری خود مشعوف و جوزده بود که تنها پشت دست چند روز بعد «مادلین آلبرایت» وزیر خارجه وقت آمریکا که گفت: «این آقا جوانتر از آن است که چنین ادعاهایی به وی بچسبد» توانست اسباب اخراج حکاکیان از CBS را فراهم آورد.
لیلی صرافان
«لیلی صرافان» آمریکایی ایرانیتباری که مؤسس «امداد هومکر» در «شورای آتلانتیک» است، در کنفرانسهای اخیر «ایران بریج» و «تداند کیش» (نشستی در حوزه فناوری که در جزیرهای خارج از ایران برگزار شد) حضور یافت. صرافان در این کنفرانس مدعی شد آمریکاییها از نظر قانونی مجوز رایزنی با ایرانیها را ندارند اما میتوانند ارتباط برقرار کنند. او در حاشیه بیتوجهی دستگاه نظارتی کشور بتازگی به کشورمان بازگشته و به صورت کاملاً اتفاقی به شبکه قدیمی خانواده نمازی، باقیمانده از صفآرایی بزرگ فتنه ۸۸ متصل شده است. داخل پرانتز به یاد بیاوریم که نمازیها از بزرگترین حامیان نظام سرمایهداری پیش و پس از انقلاب در ایران به شمار میروند. «لیلی صرافان» پس از سالها اقامت در آمریکا بدون کوچکترین بازرسی امنیتی به عنوان مربی داوطلب کارآفرینی در ۲ مجموعه شتابدهنده «تک» و «آواتک» مشغول به کار شده است. او نیز از اعضای هیأتمدیره مجموعه ضدامنیتی نایاک است که برای تحقق هدف بزرگ «سازش ایران، آمریکا و اسرائیل» تلاش میکنند. صرافان همچنین همکار «بنیاد کلینتون» و از اعضای کمپین انتخاباتی «هیلاری کلینتون» در انتخابات ریاستجمهوری این کشور به شمار میرود. او همکاری نزدیکی با «چتم هاوس» انگلیس و انجمن جهانی راهبری زنان دارد که اخیراً چند نفر از اعضای مرکز ایرانی وابسته به آن به نام «کفشدوزک» به اتهام فعالیت ضدامنیتی دستگیر شدند. با در نظر گرفتن حرکتهای اخیر جریان ضدانقلاب و موضعگیریهای اخیر صفحه «سفارت مجازی آمریکا در ایران» جریان خزندهای که در بالا تشریح شد در حال فعالیت است. موضوعی که قطع به یقین در گستره عملیات روانی ایالات متحده برنامهریزی شده و جامعه زنان ایرانی را هدف قرار داده است اما بهتر است مقامات آمریکایی با بازخوانی خاطرات سال 57 و تسخیر سفارتخانه جاسوسی آنها توسط جوانان حزباللهی، احتمال این را بدهند که باز جوانان حزباللهی نسل جدید، این سفارتخانه مجازی را با راهکارهای سایبری تسخیر کنند و این دستکش مخملین را از روی پنجههای چدنی دولت آمریکای جنایتکار کنار بزنند. آن روز مادران شهدای ایرانی که با عفت و حیا، دلیرمردانی چون همت، خرازی و احمدیروشن را به انقلاب تقدیم کردند، به عنوان زنان نامدار ایرانی معرفی خواهند شد و پشت پرده خائنان به خون این شهدا را به ملت شریف ایران معرفی خواهند کرد.
این وعده خدایی است که هرگز دروغ نمیگوید: «فَهَلْ یَنْتَظِرُونَ إِلاَّ مِثْلَ أَیَّامِ الَّذینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِهِمْ قُلْ فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرینَ؛ آیا منتظر هستند که به سرنوشتی چون سرنوشت اقوام قبل از خود دچار شوند؟ بگو پس منتظر باشید، من نیز با شما از منتظران خواهم بود». (سوره مبارکه یونس/ آیه 102)
*دانشجوی دکترای مدیریت فرهنگی
ارسال به دوستان
نقش بهاییان در کشتار مردم ایران در 15 خرداد 42
محمد جعفربگلو: براساس شواهد، اسناد و مدارک موجود، فرقه ضاله بهاییت در روزهای منتهی به 15 خرداد 42 با نفوذی که در دستگاه پهلوی داشت، نقش موثری در سرکوب و کشتار مردم در این روز ایفا کرد. با رحلت «آیتاللهالعظمی بروجردی» که اقدامات قابل توجهی در مبارزه با فرقه ضاله بهاییت انجام داده بود، روحانیت شیعه با سردمداری امام خمینی(ره) همچنان مبارزه با این فرقه را در دستور کار خود قرار داد. بین سالهای 41 تا 43، امام(ره) همواره و در مواقع مختلف بهاییان را به عنوان عامل صهیونیسم در ایران مورد حمله قرار میدادند. مهمترین افشاگریهای امام(ره) علیه این فرقه ضاله در عصر عاشورای سال 1342 بود. از همین رو دشمنی این فرقه ضاله با نهضت امام خمینی(ره) روز به روز بیشتر میشد؛ بهطوری که آنان از کشتار مردم توسط رژیم پهلوی حمایت میکردند. در ادامه به نمونههایی که نشانگر نقش بهاییان در کشتار مردم در قیام 15 خرداد است اشاره میشود.
نقش بهاییان در اعدام شهدای 15 خرداد
پس از قیام 15 خرداد، رژیم پهلوی اقدام به دستگیریهای گسترده کرد. در این بین «حاج اسماعیل رضایی» و «طیب حاجرضایی» از جمله افرادی بودند که در نهایت به جوخه اعدام سپرده شدند. گفتنی است، این 2 نفر به دلیل ارتباط نزدیکی که بویژه از اواسط دهه 30 با روحانیت شیعه با مرکزیت آیتالله بروجردی داشتند، در مبارزات ضدبهایی که در آن دوران از سوی علما پیگیری میشد حاضر بودند. در دوران اوج مبارزه با بهاییگری، طیب حاجرضایی به همراه عدهای دیگر، «گلستان جاوید» را که گورستان بهاییان واقع در منطقه مسگرآباد بود، تخریب کرد.(1) حاج اسماعیل رضایی نیز با تاسیس مسجدی به نام «مسجد صاحبالزمان(عج)» درست در مقابل شرکت «پپسیکولا» که متعلق به بهاییان بود نقش بسزایی در تضعیف این فرقه ضاله داشت.(2) بر همین اساس زمینههای دشمنی بهاییان نسبت به این دو شکل گرفت. در واقع از آنجا که طیب حاجرضایی و حاج اسماعیل رضایی، تحت تعالیم حوزه علمیه، در جریان مبارزه با بهاییت نقش مؤثری داشتند، لذا به دشمنان اصلی این فرقه بدل شدند. چنانکه گفته میشود حتی بهاییان پس از اعدام طیب و حاج اسماعیل، با برگزاری جشنی به شادمانی پرداختند. همچنین چنانکه بعدها فاش شد، یک سرمایهدار بهایی به نام «حبیبالله ثابتپاسال» و نیز «ایادی»، پزشک ویژه شاه، در اعدام آن دو نقش داشتند. بهطوری که ثابتپاسال در دیدار با شخص محمدرضا شاه خواستار اعدام آنها شده بود. در همین رابطه، «حسین شاهحسینی» معتقد است: «یکی از علل اعدام حاج اسماعیل و طیب، مقابله آنان با بهاییت بود. در واقع این امر منشأ کینه بهاییانی که در دستگاه حاکم نفوذ داشتند، شد.»(3) فرزند طیب حاجرضایی نیز معتقد است مبارزات طیب با بهاییان موجب شد آنها کینه او را در دل بگیرند بهطوری که در اعدام طیب رد پای ایادی، پزشک بهایی شاه و نیز حبیبالله ثابتپاسال، یکی از سرمایهداران بهایی کشور نیز دیده میشود.(4)
حمایت بهاییان از سرکوب مردم در قیام 15 خرداد
علاوه بر مواردی که پیش از این اشاره شد، مدارک و اسناد موجود حکایت از همدلی و همراهی فرقه ضاله بهاییت با دولت اسدالله علم در کشتار مردم در روز 15 خرداد 42 دارد به طوری که پس از سرکوب قیام مردمی این روز، بهاییان رسما اعلام کردند حمایت از کشتار معترضان در 15 خرداد و نیز حمله به مدرسه فیضیه قم، پاسخ آنان به تخریب «حضیرهالقدس» بود.(5) به علاوه، دبیر محفل بهاییان در نامهای که 20 خرداد 42 تنها 5 روز پس از سرکوب خونین قیام 15 خرداد آن سال برای «پرویز خسروانی» که در آن دوران فرمانده ژاندارمری تهران بود نوشت، ضمن اهانت به مردم ایران و روحانیان، از نقش وی در سرکوب این قیام حمایت کرد. در قسمتی از این پیام تقدیر آمده است:
تیمسار سرتیپ پرویز خسروانی، فرماندهی ژاندارمری ناحیه مرکز
«تاریخ 120 ساله جهان بهایی، بویژه در ایران همواره مشحون از شهادت نفوس و تاراج دارایی و اموال آنان به دست اراذل و اوباش و به تحریک ارباب عمائم و یا افرادی نادان بوده است؛ ولی در خلال صفحات این تاریخ همواره ستارههای درخشانی در مقامات دولتی وجود داشتهاند که با توجه به وظایف اساسیه وجدانیه و اجتماعی خود نوعدوستی و عدالتگستری کرده و به کرات مانع تجاوز رجاله و یا علمای بدعمل شدهاند».
در ادامه این نامه درباره حوادث 15 خرداد آمده است: «زحمات، خدمات و سرعت عمل تیمسار در جلوگیری از تجاوز اراذل و اوباش و رجاله کراراً در سنین اخیره در این محفل، مذکور شده است، بویژه در این ایام اخیر که بحمدالله اولیای امور نیز به رأیالعین سوءعمل جهلای معروف به علم را مشاهده کرده و هر دیده منصفی رذالت و جهالت و پستی فطرت این افراد را گواهی میدهد. یقین است عموم دوستداران مدنیت، علم، اخلاق و دیانت زحمات تیمسار را با دیده احترام و تقدیر نگریسته و تاریخ امر بهایی آن جناب را در ردیف همان چهرههای درخشان حافظ و نگهبان مدنیت عالم انسانی ثبت و ضبط خواهد کرد». در همین حال پس از وقایع 15 خرداد نشریه «اخبار امری» ارگان رسمی مرکزیت بهاییان ایران با درج گزارشی از این وقایع به حمایت از رژیم پهلوی و سرکوب مردم مسلمان ایران پرداخت و معترضان را «مشتی اراذل و اوباش» خواند. متن گزارش مزبور بدین شرح است: «به قسمی که یاران عزیز رحمانی استحضار دارند در روز 15خرداد ماه 1342 در تعقیب عزاداری محرم تظاهراتی در طهران و شهرستانها ظاهرا به نام عزاداری صورت گرفت. در طهران تظاهرکنندگان به شیشههای منازل و عمارات دولتی از قبیل وزارت کشور، وزارت دارایی، موسسات و بانکها حملهور شده و حتی کیوسکهای تلفن و بلیتفروشی و چراغهای راهنمایی و رانندگی را شکسته و از کار انداختند. این تظاهرات به حدی شدید بود که ماموران انتظامی ناچار از مداخله مسلحانه شده و حکومت نظامی اعلام شد. حتی بر اثر دخالت ماموران و جلوگیری از اراذل و اوباش عده کثیری مجروح، مضروب و مقتول شدهاند که در روزنامههای رسمی جریان آن منتشر شده است».
افزایش نفوذ بهاییان پس از قیام
15 خرداد
پس از سرکوب وحشیانه قیام 15 خرداد، نفوذ بهاییان در دربار بیش از پیش شد به طوری که علنا و بیهیچ ابایی، در دستگاههای دولتی به کار گرفته میشدند. در دوران نخستوزیری «هویدا»، بهاییان بیش از پیش به مراکز حساس کشور دست انداختند. از جمله مهرههای بهایی که پس از سرکوب قیام ۱۵ خرداد در بخشهای مختلف سیاسی و اقتصادی کشور نفوذ پیدا کردند، میتوان به افرادی همچون «هژبر یزدانی» سرمایهدار، «ثابتپاسال» رئیس رادیو تلویزیون، «فرخرو پارسا» وزیر آموزشوپرورش، «شاهقلی» وزیر بهداری، «ایادی» پزشک مخصوص محمدرضا پهلوی و «پرویز ثابتی» معاون ساواک اشاره کرد.
--------------------------------------
پینوشت
1- «طیب؛ آزادمردی از تبار 15 خرداد»، تهران: نشریه پانزده خرداد، ص 258
2- گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی، طیب: زندگینامه و خاطرات حر نهضت امام خمینی، ص 176
3- گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی، طیب: زندگینامه و خاطرات حر نهضت امام خمینی، ص 177
4- زندگانی و عملکرد سیاسی طیب حاجرضایی به روایت فرزندش، پایگاه اطلاعرسانی 15 خرداد.
/ht tp:/ /ww w.15khordad 42.ir
?page=interview&id=45
5- ثریا شهسواری، اسناد فعالیت بهاییان در دوره محمدرضا پهلوی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 98
منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی
ارسال به دوستان
رنجنامه5
نامه تاریخی سیداحمد خمینی به آیتالله منتظری
این مساله نشان میدهد که امام از یک سال قبل از دستگیری مهدی هاشمی تلاش میفرمودند که شما را از این چاهی که برایتان کنده بودند نجات دهند ولی متأسفانه شما به دفاع از مهدی هاشمی آن قدر اصرار ورزیدید که حضرت امام برای شما نامهای بسیار خوب و محترمانه و در عین حال هشداردهنده از خطری که از ناحیه مهدی هاشمی شما را تهدید میکرد، نوشتند که متن دستخط مبارک حضرت امام ضمیمه است.
سند شماره 3:
«بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت حجتالاسلام والمسلمین فقیه عالیقدر آقای منتظری دامت ایام برکاته . پس از اهدای سلام و تحیت، علاقه اینجانب به جنابعالی بر خود شما روشنتر از دیگران است. به حسب قاعده طول آشنایی صمیمانه و معاشرت از نزدیک مقام ارجمند علمی و عملی شما، مجاهدت با ستمگران و قلدران و رنجهای فراموشنشدنی جنابعالی در سالهای طولانی برای اهداف اسلامی، قداست و وجاهت و وارستگی کمنظیر آن جناب و بالاتر، حیثیت بلندپایهای که دنباله این امور به خواست خداوند تعالی برای شما فعلاً حاصل است و احتیاج مبرمی که جمهوری اسلامی و اسلام به مثل جنابعالی دارد، انگیزه علاقه مبرم است. لهذا این حیثیت مقدس باید از هر جنبه محفوظ و مصون باشد. حفظ این حیثیت به جهات عدیده بر شما و همه ماها واجب و احتمال خدشهدار شدن آن نیز منجز است برای اهمیت بسیار آن. با این مقدمه باید عرض کنم این حیثیت واجبالمراعات به احتمال قوی بلکه ظن نزدیک به قطع در معرض خطر است خصوصاً با داشتن مخالفان مؤثر در حوزه قم که ممکن است دنبال بهانهای باشند. این خطر بسیار مهم از ناحیه انتساب آقای سیدمهدی هاشمی است به شما. من نمیخواهم بگویم که ایشان حقیقت مرتکب چیزهایی شدند بلکه میخواهم عرض کنم ایشان متهم به جنایات بسیار از قبیل قتل مباشره یا تسبیباً و امثال آن هستند و چنین شخصی ولو مبری باشد ارتباطش موجب شکستن قداست مقام جنابعالی است که بر همه حفظش واجب و مؤکد است. آنچه مسلم است و در آن پافشاری دارم رسیدگی به وضعیت و موارد اتهام اوست، رسیدگی به خانه تیمی و انباشتن اسلحه آن هم با پول ملت به اسم کمک به سازمانهای به اصطلاح آزادیبخش. اصولاً یک همچو اعمالی بدون دخالت دولت جرم است و ایشان صلاحیت این امر را ولو واقعاً برای این سازمانها باشد، ندارد و دخالت در حکومت است. جواب به این امر قطعی است و آنچه از شما میخواهم در رتبه اول پیشنهاد مستقیم شما به دخالت وزارت اطلاعات و رسیدگی به این امر است و اگر برای شما محذور دارد به طوری که تکلیف شرعی از شما ساقط است، سکوت است. حتی در محافل خصوصی دفاع از یک همچو شخصی که خطر برای حیثیت شماست و احتمال فساد و خونریزی بیگناهان است سم قاتل است. باید تمام فعالیتها که به اسم کمک به سازمانهای به اصطلاح آزادیبخش است قطع شود و تمام کسانی که در این امور دخالت داشتهاند محاکمه شوند و آنچه مسلم است و مایه تأسف، حُسنظن جنابعالی به اعمال و افعال و گفتهها و نوشتههاست که به مجرد وصول، شما ترتیب اثر میدهید و در مجمع عمومی صحبت میکنید و به قوه قضائیه و ... سفارش میدهید و من از شما که دوست صمیمی سابق و حال من هستید و مورد علاقه ملت، تقاضا میکنم که با اشخاص صالح آشنا به امور کشور مشورت کنید، پس از آن ترتیب اثر بدهید تا خدای نخواسته لطمه به حیثیت شما که برگشت به حیثیت جمهوری است، نخورد. آزادی بیرویه چند صد نفر منافق به دستور هیاتی که با رقت قلب و حسنظنشان واقع شد آمار انفجارها، ترورها و دزدیها را بالا برده است؛ ترحم بر پلنگ تیزدندان ستمکاری بود بر گوسفندان. من تأکید میکنم که شما دامن خود را از ارتباط به سیدمهدی پاک کنید که این راه بهتر است و الا هیچ عکسالعملی در رسیدگی به امر او از خود نشان ندهید که رسیدگی به امر جنایات مورد اتهام، حتمی است. سلامت و توفیق جنابعالی را خواستارم. 12 مهرماه 65 روحالله الموسوی الخمینی» .
مهدی هاشمی در بازجویی (صفحه 33) نوشته است:
سند شماره 7:
«روز آخری که قصد داشتم خود را به وزارت اطلاعات معرفی کنم، آقا مرا احضار فرمودند و گفتند حضرت امام نامهای برای من نوشتهاند و قسمتی از آن را که درباره من بود، خواندند. بعد اضافه کردند که من هم یک نامه برای امام نوشتم و آن قسمتی که درباره من بود را برایم خواندند بعداً گفتند: «امام با نامه خودشان خواب را از چشم من گرفتهاند، من هم نامهای نوشتم که خواب را از چشم امام بگیرد».
ادامه دارد ...
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|