|
واشنگتن در روز تحلیف رئیسجمهور جدید شاهد شورشی بزرگ بود
ملیگرایی ترامپی به جای امپراتوری آمریکا
سخنرانی پس از تحلیف رؤسای جمهور آمریکا از فراز کپیتول هیل از آبراهام لینکلن گرفته تا جاناف کندی، اغلب تبدیل به مشهورترین سخنان آنها شده است. نام دونالد ترامپ هم با وجود شخصیت رسانهای پرحاشیه و همیشه جنجالی و بحثبرانگیزش شاید با نخستین سخنرانی خود به عنوان رئیسجمهور ایالات متحده در تاریخ ماندگار شود. او ظهر جمعه گذشته به وقت واشنگتن، در حضور صدها هزار حامی خود که برای مراسم تحلیف او مقابل ساختمان کنگره گرد آمده بودند، گفت: « از امروز به بعد آمریکا در اولویت نخست خواهد بود». نه تنها طبق برآورد خبرگزاری رویترز این جمله بیشترین واکنش یانکیها را نسبت به سخنرانی آغاز به کار ترامپ برانگیخت، بلکه تحلیلگران جهانی نیز آن را نشانه مهمترین رویکرد رئیسجمهور جدید آمریکا طی 4 سال آتی دانستند؛ پایان رسمی عصر ابرقدرتی آمریکا. رویکرد تقلیل امپراتوری آمریکا به ملیگرایی آمریکایی در عصر ترامپ از آنجا آشکار میشود که او با اولویت دادن به آمریکا، عملا متحدان بینالمللی سلطه غربی را در مراتب پایینتر قرار داد و به همین دلیل نخستین سخنرانی چهلوپنجمین رئیسجمهور ایالات متحده بلافاصله واکنشهای توأم با نگرانی رهبران اروپایی را برانگیخت. سیاست «اول آمریکا»ی ترامپ کاملا گویای آن است که این تاجر 70ساله به عنوان پیرترین رئیسجمهور آمریکا هنگام تحلیف چقدر در سیاست خام و بیتجربه است. البته ترامپ در سخنرانی تقریبا 20 دقیقهایاش پس از تحلیف جملات مهمی دیگری نیز به زبان آورد، از جمله در همان ابتدا بلافاصله پس از به یادآوری رؤسای جمهور پیشین حاضر در مراسم یعنی جیمی کارتر، بیل کلینتون، جورج بوش پسر و باراک اوباما در حقیقت دوران آنها را ناچیز شمرد و گفت: «این مراسم یک معنای خاص دارد، زیرا تنها قدرت را از یک دولت به دولتی دیگر یا از حزبی به حزبی دیگر منتقل نمیکنیم، بلکه قدرت را از واشنگتن دیسی به شما مردم واگذار میکنیم». او سپس در حالی که همان دیدگاههای انتخاباتیاش درباره خرابی و فقر آمریکا و وضع بد مردم را باز میکرد بیش از هر رئیسجمهور دیگری به دوران رؤسای گذشته حمله کرد. ترامپ جمله تکاندهنده دیگری نیز بر زبان آورد و اعلام کرد طبقه فراموش شده دیگر نادیده گرفته نخواهند شد. سپس از جانب خود و کسانی که به او رای دادهاند، گفت: «ما از این سیاست ناکارآمد و این وضعیت خسته شدهایم».
ترامپ اوباماکر را دم حجله کشت ارسال به دوستان
رهبران ملیگرای آلمان، فرانسه، ایتالیا و هلند در کوبلنتس دیدار کردند
شعار اروپای آزاد برضد اتحادیه اروپایی
نشست سران ملیگرای آلمان، فرانسه، ایتالیا و هلند با شعار «اروپای آزاد» پایههای اتحادیه اروپایی را به لرزه درآورد و تازه این در حالی است که جای دیگر رهبران قدرتمند ملیگرای این قاره از اتریش، مجارستان، صربستان و یونان در شهر کوبلنتس خالی بود. این شهر کهن آلمان که محل تقاطع شاهراهها و خطوط راهآهن اصلی در غرب این کشور است، دیروز میزبان 4 چهره اصلی ملیگرای نوین اروپا بود. خانم فراوکه پتری، دبیرکل حزب نوخاسته آلترناتیو آلمان (آافد) میزبان این نشست بود و میهمانان عبارت بودند از مارین لوپن، رهبر حزب جبهه ملی فرانسه و یکی از نامزدهای صاحب بخت برای انتخابات بهار آینده این کشور، ماتئو سالوینی، رهبر جریان لیگ شمالی ایتالیا که به دنبال خارج ساختن کشورش از اتحادیه اروپایی است و دست آخر گیرت ویلدر، رهبر افراطی دست راستی جنجالی و ضددین حزب آزادی هلند (پی وی وی). این نشست در قالب گروه «اروپای ملل و آزادی»، کوچکترین گروه پارلمان اروپایی برگزار شد و برخی رسانههای آلمانی که به جریان سیاسی حاکم تعلق داشته و به تخریب جریان ملیگرا میپردازند از حضور در نشست روز شنبه منع شده بودند. همچنین همزمان تظاهراتی علیه این احزاب که توسط رسانههای اصلی، راستگرایان افراطی خوانده میشوند صورت گرفت. 4 رهبر ملیگرای مزبور تحت عنوان «آزادی اروپا» گرد آمدند تا درباره راههای تحکیم ارتباط میان خود و دیگر احزاب مشابه در قاره تبادلنظر کنند. سابقه ارتباط احزاب ملیگرا در اروپای غربی و بریتانیا دستکم به اوایل قرن بیستم بازمیگردد که با شکست نازیهای آلمان و فاشیستهای ایتالیا، سرکوب ملیگرایان انگلیسی و انزوای فرانکوئیستهای اسپانیا پس از جنگ جهانی از بین رفت. اما در ماههای اخیر احزاب ضد مهاجرت در اروپا و آمریکا بر اثر گسترش بیکاری و فقر، هجوم پناهندگان از آسیا و آفریقا و حملات تروریستی بیسابقه در فرانسه، آلمان و بلژیک با اقبال افکار عمومی مواجه شدهاند و بویژه پیروزی همهپرسی بریگزیت برای خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، به ملیگرایان برای خاتمه دادن به این اتحادیه فرمایشی انگیزه مضاعفی بخشیده است. در حال حاضر نه تنها جبهه ملی فرانسه بخت زیادی برای رقابت با فرانسوا فیون، نامزد جمهوریخواهان در انتخابات آتی ریاست جمهوری این کشور دارد، بلکه حزب آلترناتیو نیز به دنبال پیروزیهای ماه سپتامبر گذشته در انتخابات فدرال در مناطق مختلف، برای نخستین بار بخت ورود به بوندستاگ، پارلمان این کشور را دارد. در هلند نیز ویلدرز و حزبش با وجود اتهامات مطرح شده علیه او در آستانه انتخابات پارلمانی 15 مارس در همه نظرسنجیها پیشتاز است. سخنگوی سالوینی از جنبش لیگ شمالی ایتالیا نشست اخیر را فرصتی برای همبستگی با دیگر احزاب همگون دانست. لوپن نیز در مصاحبهای با رادیو کلاسیک فرانسه گفت نشست کوبلنتس نشانه منزوی نبودن جبهه ملی است. ارسال به دوستان
تکفیریها در شرق سوریه 600 کشته و زخمی متحمل شدند
شکست حمله مشترک داعش و آمریکا به دیرالزور
حملات سنگین یک هفته اخیر تروریستهای داعش با حمایت آمریکا به شهر و فرودگاه دیرالزور به شکست و تلفات سنگین این گروه ختم شد. داعشیها روز جمعه، آخرین تک سنگین خود را متوجه فرودگاه این شهر در شرق سوریه کردند اما مشارکت گسترده جنگندههای سوری و روسی و همچنین ارسال نیروهای کمکی ورزیده ارتش و پایمردی مدافعان باعث شد متجاوزان تکفیری با تلفات سنگینی روبهرو شده و بینتیجه به عقب بازگردند. هدف تکفیریها در حملات هفته اخیر جداکردن فرودگاه نظامی دیرالزور از شهر و اشغال آن بود تا ارتباط ارگانیک شهر با مرکزیت نظام سوریه قطع شود اما این طرح با هوشیاری ارتش و مدافعان داوطلب شهر ناکام ماند. در همین حال دادههای میدانی حاکی از حمایت و پشتیبانی لجستیکی و اطلاعاتی ارتش آمریکا از تروریستهای داعشی در حملاتشان به دیرالزور است که بسیار شبیه حمایتهای آنها در 8 ماه گذشته در همین جبهه صورت گرفته یعنی زمانی که جنگندههای آمریکا مواضع ارتش سوریه را در کوه «الثرده» در حومه جنوبی دیرالزور بمباران کردند تا تنها یک ساعت بعد، تروریستهای داعشی حملات شدید خود به نیروهای ارتش در آن جبهه را آغاز کنند. پس از آن حمله دولت اوباما برای اولین بار به طور آشکار در بخشی از رسانههای بینالمللی متهم به دخالت در سوریه به نفع تروریستها شد. براساس اطلاعات میدانی همچنین آمریکاییها در حمله سنگین 2 ماه پیش داعش به شهر تدمر (پالمیرا) در قلب سوریه از این تروریستها حمایت لجستیکی کردند. اما این بار در دیرالزور نقشه مشترک آمریکا و داعش برای تضعیف کنترل نظام اسد بر شرق کشور ناکام ماند. از روز جمعه ارتش سوریه و نیروهای متحد برای بازپسگیری آنچه داعش در طول یک هفته گذشته اشغال کرده بود تک سنگینی را آغاز کرده و موفق به پیشروی در منطقه مقابر شدند و سپس به پاکسازی آن پرداختند. حمله به فرودگاه دیرالزور برای تکفیریها بسیار حیاتی بود به طوری که آنها با وجود درگیری در موصل، رقه و تدمر نیروهای زیادی را به این جنگ اعزام کرده و با تمام وجود جنگیدند اما داعش دیگر نیرویی برای تزریق به این جبهه ندارد. براساس آخرین آمار، 600 کشته و زخمی روزهای گذشته در دیرالزور و خستگی تروریستها بهاندازه کافی توان این گروهک را به فرسایش برده است. همزمان در محورهای مختلف در غرب سوریه ارتش چند محور را در خناصر، شمالشرق حلب و شرق حمص باز کرد. باز شدن این محورها باعث شد داعش بخشی از نیروهایی که ابتدا با آن به تدمر حمله برده و سپس به دیرالزور فرستاده بود را دوباره به سمت مرکز سوریه اعزام کند. داعش با تلفات سنگینی که شامل کشته و زخمیهای بسیار است نمیتوانست در دیرالزور به حملات خود تداوم بخشد، بنابراین پس از گرفته شدن ضربههای اولیه حملاتش، اینک وقت پس گرفتن مناطق از دست رفته توسط ارتش است. در حال حاضر نبردها به شکل بسیار سنگینی در منطقه مقابر ادامه دارد. اگر مقابر پاکسازی شود، باید مساکن مهندسین را ساقط شده دانست. سکوت رسانههای داعش درباره دیرالزور نشاندهنده همین واقعیات است. ارسال به دوستان
خشونتهای مسلحانه در جده عربستان
جده واقع در غرب عربستان، روز گذشته شاهد تیراندازی و انفجار بود. مسؤولان سعودی میگویند نیروهای پلیس، صبح شنبه با یک گروه مسلح در منطقه الحرازات در شرق جده درگیر شده و به تبادل آتش پرداختند. بنا به گفته منابع محلی، مظنونان در یک ساختمان در منطقهای مسکونی محاصره شده بودند و صدای انفجارهای شدید شنیده شده و آتشسوزی هم در منطقه درگیری رویت میشد. آنگونه که مسؤولان سعودی میگویند در این درگیری به نیروهای امنیتی آسیبی نرسیده اما 2 تن از مظنونان در رویارویی با نیروهای دولتی خود را منفجر کردهاند. نیروهای دولتی همچنین عملیاتی را برای یافتن مظنونان فراری آغاز کردهاند. شایان ذکر است عربستان سعودی یکی از مهمترین حامیان عناصر تروریستی در عراق و سوریه به شمار میآید. ارسال به دوستان
کاخ سفید، بنگاه املاک ترامپ
عبدالباری عطوان: نگرانی درباره رئیسجمهور جدید آمریکا وجه مشترکی است که تقریبا بر همه حاکم است و تنها نژادپرستیهایی مستثنا هستند که دونالد ترامپ را قهرمانی میدانند که هیأت حاکم بر آمریکا را شکست میدهد و عظمت را به این کشور بازمیگرداند. ترامپ هرگز تصور نمیکرد روزی فرا برسد که وی تبدیل به رئیسجمهور بزرگترین کشور در جهان شود. او تنها رئیسجمهوری در آمریکاست که در ارتش خدمت نکرد و هیچ پست دولتی نداشت و با زیبارویان در برجهای گرانقیمت همزیستی کرد و با هواپیمای بوئینگ غولپیکرش میان پایتختهای جهان در جستوجوی ثروت و زنان زیبا، سفر کرد. آیا ترامپ ما را به یاد برخی رهبران و شیوخ عرب نمیاندازد؟ پس چرا برخی از ما یا بیشترمان این همه از او متنفریم؟ کسی که از ترامپ متنفر است نه فقرا و به حاشیه راندهها عرب هستند بلکه حاکمان ثروتمندی هستند که وی تهدیدشان کرد باید به دلیل حمایت از آنها در گذشته و حال جزیه بدهند و تهدیدشان کرد در دادگاههای آمریکایی به اتهام دست داشتنشان در تروریسم و ارائه کمک مستقیم یا غیرمستقیم به مهاجمان برج تجارت جهانی آمریکا در یازدهم سپتامبر سال 2011، محاکمهشان میکند؛ همین حاکمان بودند که ما و ملتهایشان را به حالت فلاکتباری که منطقه در آن بهسر میبرد رساندند و ثروتهای کشورهایشان را در جنگهای بیهوده با انگیزههای انتقامجویانه شخصی هدر دادند. این مرد هرگز از اعراب و مسلمانان خوشش نمیآید؛ وی وعده داده است درهای کشورش را به روی مهاجران مسلمان میبندد و سفارت آمریکا را از تلآویو به قدس اشغالی به منظور راضی کردن یهودیها و اسرائیلیها منتقل میکند لیکن آیا افتخار دوست داشتن مردی مانند وی را داریم؟ آیا مستحق غیر از او هستیم آن هم در سایه حال شرمآورمان و اوضاع تاسفبارمان؛ به طوری که تبدیل به ابزارهایی در دست دیگران برای کشتن صدها هزار نفر از مردممان و نابودی سرزمینهایمان شدهایم؟ آیا بیشتر این حکومتها جز دادن میلیاردها دلار برای چند پاره کردن کشورشان و غرق کردن آن در این هرج و مرج خونین، کاری کردند؟ بیشتر اعضای دموکرات کنگره و همچنین شمار زیادی از هنرمندان و حقوقدانان و نخبگان فرهنگی مراسم تحلیف را تحریم کردند و در برابر کاخ سفید شمار زیادی تظاهرات کردند لیکن هیلاری کلینتون که با او رقابت کرد در کنار رؤسایجمهور سابق مانند بیل کلینتون، جورج بوش پسر و جیمی کارتر و نیز باراک اوباما، در صندلیهای نخست بود. اینها سنتهای رسمی آمریکایی است اما آنچه در اتاقهای بسته هیأت حاکمه آمریکا رخ میدهد در صورتی که رئیسجمهور جدید بخواهد از متنهای سیاسیاش خارج شود، چیز دیگری است. ترامپ در دوران کاندیداتوریاش هرگز علاقهاش به ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه را پنهان نکرد و اگر روایت آمریکایی درست باشد که میگوید سازمان اطلاعات روسیه همان طرفی بود که نامههای الکترونیکی کلینتون، کاندیدای دموکراتها را به بیرون درز داد و این نامهها نقش مهمی در شکست وی بازی کرد، درست باشد، بنابراین رئیسجمهور روسیه مستحق این علاقه از جانب دوست جدیدش است. این یک قرارداد سیاسی توسط مردی است که به قراردادهای تجاری «معتاد» شده است. اگر دوستان ترامپ در میان رهبران کم هستند اما دشمنان جهانیاش بسیار زیادند. وی در ارزش اتحادیه اروپا تردید کرد، پیمان ناتو را مسخره کرد، پس از پیروزیاش چین را با نخستین مکالمه تلفنی با رهبر جزیره تایوان به چالش کشاند، همچنین به لغو تحریمهای اقتصادی علیه روسیه اشاره کرد و وعده داد دیوار بزرگ مکزیک را در مرزهای آمریکا بسازد و وعده داد 11 میلیون پناهنده غیرقانونی را اخراج و توافق هستهای با ایران را لغو میکند، یعنی اینکه وی موفق شد هم با عربها و هم با ایران دشمنی بورزد، آیا زیرکی سیاسی بهتر از این وجود دارد؟ ترامپ تاجر باقی میماند و همه چیز را از چشم سود و زیان میبیند و قراردادها سنت زندگیاش است. ثروت و ثروت و باز هم ثروت باور وی است که بر رفتارها، سیاستها و رابطههایش حاکم خواهد بود به همین دلیل تعجب نمیکنیم اگر ترامپ کاخ سفید را به بنگاه املاک تبدیل کند. در زمانه این مرد هیچ چیز بعید نیست. هرگز شگفتزده نمیشویم اگر نخستین تصمیمی که ترامپ اتخاذ میکند در حالی که او متخصص در امور ساختوساز و املاک است، این باشد که سفارت آمریکا را به قطعه زمینی که به نام این سفارت در قدس اشغالی رزرو شده منتقل کند و چرا که نه! آیا از عربها و مسلمانان و واکنش آنها میترسد؟ هرگز. ارسال به دوستان
چهارگوشه
21 کشته در انفجار پاراچنار ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|