|
چرا دستگاه دیپلماسی در برابر مواضع دشمنان منفعل است؟
بیش از حد مهربان نیستید؟!
دکتر سیامک باقری*: 1- در روزهای اخیر بویژه در سخنرانیهای برخی مسؤولان کشورهای خاص در کنفرانس امنیتی مونیخ، مواضع برخی دولتها از جمله عربستان سعودی و ترکیه نسبت به جمهوری اسلامی ایران مداخلهگرانه و متناسب با مواضع دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی بوده است. وقتی ماهیت این مواضع را مورد بررسی قرار میدهیم، نیازمند واکنش بهنگام عزتمندانه و هوشمندانه نسبت به بروز چنین تحرکاتی هستیم. این سخنان در درجه اول متهمسازی جمهوری اسلامی ایران را دنبال میکند و در رأس آنها ایالات متحده آمریکا، رژیم صهیونیستی، عربستان و برخی دولتهای منطقه هستند که اقدامات و مواضع آنها جای تأمل بسیار دارد، چرا که آنها جمهوری اسلامی ایران را متهم میکنند در حالی که خود آنها نقش محوری منفی مداخلهگرانه در منطقه دارند و اساساً حمایتهای آشکار و پنهان نسبت به گروههای تروریستی اتخاذ میکنند. ارسال به دوستان
رضاشاه؛ افسانه یا حقیقت؟
انقلاب اکتبر 1917 روسیه و شکست قوای عثمانی در بینالنهرین و فتح سرزمینهای عثمانی به دست نیروهای انگلیس در سال 1918 عملاً ایران را (که در آن زمان غربیها «پرشیا» مینامیدند) از شرق و جنوب و غرب در محاصره انگلیس انداخت. قوای انگلیس با استفاده از تفوق خود در منطقه، از شرق و غرب به ایران تاختند. حمله اصلی آوریل 1918 رخ داد که طی آن کل ایران، به استثنای استان آذربایجان، به اشغال نیروهای انگلیس درآمد. حمله نظامی انگلیس و اشغال ایران در جنگ اول جهانی از جمله رویدادهای بسیار مهم تاریخ ایران است، چرا که در نتیجه این حمله ایران برای 60 سال عملاً استقلال خود را از دست داد و تقریباً 25 سال تمام (1942-1918) در کنترل کامل انگلیس درآمد و پس از آن نیز تا پیروزی انقلاب اسلامی 1979، تحت سلطه ایالات متحده بود. بهرغم اهمیت تاریخی حمله انگلیس به ایران در سال 1918 توجه نسبتاً اندکی در منابع تاریخی به این رویداد، مبذول شده است. انگلیسیها از همان ابتدا سخت پنهانکاری کردند. آنها نیروهای اصلی مهاجمشان، معروف به قوای اعزامی دانستر را نیروی سری لقب داده بودند، زیرا صحبت از وجود چنین نیرویی حتی در بغداد که در آن زمان مقر ستاد نیروهای انگلیسی بود، علناً امکان نداشت. چنانکه پیداست این پنهانکاری تا امروز نیز ادامه یافته است. در چند کتابی که تقریباً همین اواخر درباره رویدادهای تاریخی یادشده به چاپ رسیده است(1) نیز، اطلاعات ناچیزی درباره حمله انگلیس به ایران وجود دارد. در پژوهش دیگری که بر اساس اسناد موجود در آرشیوهای بریتانیا صورت گرفته، قوای مهاجم انگلیس همچون نیرویی نسبتاً دوست که با هدف حفاظت از ایران در مقابل «تهدید بلشویکها»(2) وارد این کشور شدند، به تصویر کشیده شدهاند ولی در گزارشهای سیاسی و نظامی ارسالی از سفارت آمریکا در تهران، هیچ شواهدی دال بر صحت چنین ادعایی یا حتی ذکری از وجود چنین تهدیدی یافت نمیشود. انگلیسیها پس از اشغال نظامی ایران، سعی کردند با فراهم آوردن زمینه سقوط کابینه صمصامالسلطنه و انتصاب «حسن وثوق» معروف به «وثوقالدوله» در پست نخستوزیری در آگوست 1918 سلطه سیاسیشان را نیز مستحکمتر کنند. بهترین توصیفی که میتوان از دولت وثوق ارائه داد این است که دولت او یک دولت استبدادی غیرنظامی تحت حمایت انگلیس بود که قصد داشت کنترل دائم ایران و منابع اقتصادی آن، بویژه نفتش را به دست بگیرد و توسعه اقتصادی ایران را در راستای منافع خویش هدایت کند. اجرای قرارداد 9 آگوست 1919 با انگلیس، کشور را رسماً به مستعمره انگلیسیها تبدیل میکرد ولی اوایل سال 1920 خصومت شدید مردم با انگلیسیها و مخالفتشان با قرارداد پیشنهادی کاملاً مشخص کرد اجرای این موافقتنامه غیرممکن است و تجربه دولت استبدادی غیرنظامی وثوق با شکست مواجه شد. ارسال به دوستان
متن کتاب «تیهری میسان»، نویسنده فرانسوی درباره حادثه 11سپتامبر
دروغ بزرگ
ب- عاملان حمله در تماسی تلفنی با سازمان اطلاعاتی و امنیتی آمریکا مسوولیت حادثه را بر عهده گرفتند. ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|