|
اخبار
مهدی عبوری شهردار ساری شد ارسال به دوستان
مسؤولان به جای توجه به توسعه مناطق محروم، مردم آن منطقه را مأیوس نکنند
داغ ساخت پالایشگاه نفت بر دل لرستانیها
۸ سال از کلنگزنی پروژه پالایشگاه پلدختر میگذرد و حالا خبر از تغییر آن به «مینیپالایشگاه» میرسد. قرار گرفتن لرستان در مسیر خطوط لوله انتقال نفت جنوب به شمال به طول هزار کیلومتر با ظرفیت ۵۰۰ هزار بشکه این استان را بهعنوان گذرگاه اصلی نفت کشور مطرح کرده است که متاسفانه مردم محروم استان از این موقعیت استراتژیک جز آلودگیهای زیستمحیطی و بیماریهای ناشی از آن سهم دیگری ندارند. سال ۸۷ طرح احداث پالایشگاه نفت در شهرستان پلدختر تصویب شد که ۱۲ بهمنماه ۸۸ از سوی وزارت نفت با تخصیص خوراک ۳۰ هزار بشکه نفت خام در روز برای این پالایشگاه موافقت اصولی صورت گرفت و ۲۱ بهمنماه همین سال با حضور مسؤولان استانی و شهرستان و هزاران نفر از مردم منطقه بویژه روستاییان کلنگ این پروژه به زمین زده شد. مردم پلدختر سالهاست از عدم تحقق و پیشرفت لاکپشتی پروژههای نیمهتمام رنج میبرند اما از احداث پالایشگاهی که روزی با اشتیاق و هزاران امید و آرزو به استقبال آن رفته بودند دیگر ناامید شدهاند. یکی از مردم شهرستان پلدختر در گفتوگو با مهر، اظهار داشت: روزی که کلنگ پالایشگاه نفت پلدختر در روستای «جلگه خلج» به زمین زده شد مردم این روستا سر از پا نمیشناختند و با شور و شوق وصفناپذیری به استقبال مسؤولان رفتند با این امید که احداث پالایشگاه بتواند جوابگوی نیاز بیکاری جوانان و مردم منطقه باشد. سیاوش کرموند افزود: مردم با اطمینان از وعدههای مسؤولان وقت و اجرایی کردن پالایشگاه نفت از خوشحالی با قربانی کردن گاو و گوسفند به شادی و پایکوبی پرداختند اما باگذشت 8 سال این پروژه راکد مانده است. یکی دیگر از شهروندان پلدختری گفت: اهالی منطقه برای احداث پالایشگاه زمین رایگان در اختیار مسؤولان قرار دادند به این امید که تحقق این پروژه موجب رونق منطقه، شهرستان و استان شود اما متأسفانه همچنان بلاتکلیف مانده است. محمدعلی قنبری افزود: شهرستان پلدختر با وجود ظرفیتهای فراوان و منابع غنی از داشتن کارخانه و صنعت بیبهرهاست و جوانان این منطقه با وجود این پتانسیلها از سایه شوم بیکاری رنج میبرند. فرماندار پلدختر در این رابطه اظهار داشت: پالایشگاه نفت این شهرستان طی مراسمی با حضور مسؤولان استانی، شهرستانی و نماینده وقت مردم در مجلس شورای اسلامی کلنگزنی شد که متأسفانه این طرح نیز سرنوشتی مشابه کارخانه سیمان پارسیان پلدختر دارد. نعمتالله دستیاری افزود: شهرستان پلدختر پتانسیل و ظرفیت بسیار خوبی در حوزه انرژی دارد اما پالایشگاه نفت آن متأسفانه در حد کلنگزنی باقی مانده است. وی گفت: احداث پالایشگاه با توجه به وجود مواد اولیه و موردنیاز آن در خود شهرستان مطالبه بحق مردم در راستای اشتغالزایی است که متأسفانه کار خاصی روی آن انجام نشده است. فرماندار پلدختر گفت: سرمایهگذاری در حوزه انرژی، نفت، گاز و معادن از مطالبات مردم این شهرستان است که لازم است بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد و اجرا شود. نماینده مردم پلدختر در مجلس شورای اسلامی در این باره گفت: پلدختر جنوبیترین شهرستان استان لرستان، هممرز با استانهای ایلام و خوزستان و تنها منطقه نفتخیز استان لرستان است که توقع و مطالبه مردم توجه به این حوزه است. سیدحمیدرضا کاظمی اظهار داشت: مردم شهرستان پلدختر انتظار دارند با وجود استخراج نفت در این شهرستان و کمک به اقتصاد کشور برای اشتغال و توسعه شهرستان نیز در حوزه نفت گام مؤثری برداشته شود. رئیس مجمع نمایندگان استان لرستان گفت: بدون کار کارشناسی و تعیین سرمایهگذار کلنگ این پروژه با ایجاد توقع در مردم به زمین زده شد اما هنوز یکی از مطالبات جدی و واقعی مردم شهرستان پلدختر است. وی افزود: با پیگیریهای انجامشده مشخص شد هیچ سرمایهگذاری حاضر به پذیرش این پروژه با خوراک ۳۰ هزار بشکه در روز نیست، زیرا صرفه و صلاح اقتصادی ندارد. کاظمی خاطرنشان کرد: با مشاورهها و بحثهایی که در رابطه با پالایشگاه نفت پلدختر بهطور مکرر صورت گرفت ساخت مینیپالایشگاه در دستور کار قرار گرفت. وی تصریح کرد: گرفتن مجوز این پالایشگاه نیاز به طی کردن «هفتخان رستم» دارد که تاکنون «۶ خان» آن پشت سر گذاشته شد و وزارت نفت پذیرفته روزانه 5 هزار بشکه نفت خام و ۲۰۰ تن نفت کوره از کرمانشاه به این پالایشگاه تحویل دهد. کاظمی افزود: سرمایهگذار به منطقه دعوت شد و پس از بازدید، شهرک صنعتی را برای احداث مینیپالایشگاه پلدختر انتخاب کرد و وزارت نفت تأمین خوراک آن را پذیرفت. وی گفت: آخرین مانع ایجادشده در مسیر ساخت مینیپالایشگاه، شرکت خطوط لوله و مخابرات وزارت نفت است که باید بهطور حتم با چگونگی محل تأمین و تحویل خوراک آن موافقت کند. وی افزود: در دیدار و رایزنیهایی که همراه با سرمایهگذار این پروژه با شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت انجام شد، در نهایت پذیرفتند از تلمبهخانه «تنگ فنی» 5 هزار بشکه در روز خوراک به مینیپالایشگاه پلدختر تحویل دهند. ارسال به دوستان
مصرف روزانه یکمیلیون و ۲۵۰ هزار لیتر بنزین در گلستان
مدیر شرکت پخش فرآوردههای نفتی استان گلستان با اشاره به افتتاح ۳ جایگاه عرضه سوخت در هفته دولت در گلستان گفت: روزانه در استان گلستان یک میلیون و ۲۵۰ هزار لیتر بنزین که 6/1 درصد مصرف کشور است و ۵۸۰ هزار مترمکعب گاز معادل ۳ درصد مصرف کشور مصرف میشود. امیر بنیکریمی در حاشیه افتتاح نخستین جایگاه برندسازی استان گلستان اظهار داشت: در هفته دولت 3 جایگاه عرضه سوخت در محور آزادشهر به مینودشت، شهر مینودشت و محور دوزین در روستای صفیآباد مینودشت افتتاح میشود که با افتتاح 3 جایگاه عرضه سوخت در استان تعداد جایگاههای عرضه به 72 باب میرسد که از این تعداد 64 جایگاه سوخت مایع عرضه میکنند. مدیر شرکت پخش فرآوردههای نفتی گلستان افزود: در شهرستان گنبدکاووس در حال ایجاد یک جایگاه CNG هستیم و مجوز آن صادر شده است. نخستین جایگاه عرضه سوخت در استان گلستان با برند شرکت پالایش نفت تبریز در شهرستان گنبدکاووس در جایگاه شماره 2 افتتاح شد. مدیر شرکت پخش فرآوردههای نفتی استان گلستان یادآور شد: در تفاهمنامه با این شرکت 30 درصد از جایگاه عرضه سوخت استان گلستان توسط این شرکت برندسازی خواهد شد و ما سعی داریم برندهای مختلفی را به استان وارد کنیم. ارسال به دوستان
«زنجیرهای» و نه «روزنامهنگار»!
حسین قدیانی: فقط قصه شهرداری تهران نیست؛ قالیباف در هر کجا و در هر مجموعه که مدیر بوده، نشان داده به حیث مدیریت، توان بالایی دارد. این مهم آنقدر مشهود است که حتی در مناظرهها هم یار کمکی حسن روحانی یعنی اسحاق جهانگیری، با وجود آن همه تخریب و سیاهنمایی، این یکی را نتوانست لجنمال کند که شهردار سابق تهران در «مدیریت سازه» شهردار کارآمدی بوده! بگذریم که فروکاستن 12سال خدمت انصافا شبانهروز قالیباف در کلانشهر بیابتدا و انتهایی چون «تهران» به مقوله «سازه» مصداق مسلم قدرنشناسی است؛ نکتهای که در روزهای اخیر حتی شماری از عناصر جناح مخالف هم به آن اعتراف کردند و قالیباف را نه در یک یا دو حوزه مشخص، که در مجموع و با احتساب جمیع جهات، اولا دارای عزم و انگیزه کار و خدمت دانستند و ثانیا در مسیر «مدیریت جهادی» کاربلد و موفق خواندند. کافی است تهران 12 سال پیش را با تهران کنونی ولو در ظاهر شهر، مقایسه کنیم تا بفهمیم اذعان بعضی رجل سرشناس و البته عاقلتر جناح موسوم به اصلاحات، نه شقالقمر بلکه از بدیهیات انصاف در داوری بوده است. با این همه از روز شنبه تا امروز که من دارم این متن را مینویسم، رسانههای جریان اصلاحات از مجازی گرفته تا زنجیرهایهای کاغذی، به تخطئه و شماتت عناصر اصلاحاتی یادشده پرداختند که قدردانی از قالیباف، چرا؟ جالب است! یکیشان نوشته: «شهردار جدید تهران قبل از شروع هر کاری در «بهشت» ابتدا باید به شهروندان توضیح دهد که چه جهنمی را از قالیباف تحویل گرفته!» این نگاه تند، مغرضانه و به دور از بدیهیات انصاف اما سبب شد یکی از عقلای قوم اصلاحات از نجفی بخواهد به جای گوش سپردن به این قبیل توصیههای سیاسیکارانه ضدخدمت که در نهایت منجر به اذعان مردم به مغلطهکار بودن اصلاحطلبان میشود، کار خودش را بکند. عنصر مورد نظر البته به این هم اشارهای سربسته کرده که ناظر بر حجم بالا و کاملا ملموس خدمات شهردار سابق، عاقلانهتر است که اصلا و اساسا نجفی وارد هیچ میدانی نشود که ناخودآگاه به قیاس قالیباف با او ختم شود! ارسال به دوستان
شهرسوخته در ترازوی قضاوت
صادق فرامرزی:شهرداری تهران فارغ از اهمیت و وزن مهمی که در تعیین سیاستهای کلان شهری در پایتخت دارد همیشه دارای جذابیت و تاثیرگذاری سیاسی بالایی نیز بوده است. نفی این گزاره پیش از هر چیز بستن چشم بر حقیقت سیاسی دهههای اخیر کشور است. حقایقی که نخستینبار پس از جنجالهای دادگاه «غلامحسین کرباسچی» در دهه 70 عیان شد و پس از آن نیز ادامه یافت. شهردار تهران که عرفا بابت نقش بیبدیلش در جلسات هیات دولت همیشه یکی از اعضای حاضر بوده است، پس از انتخابات شورای دوم و شکست سنگین اصلاحطلبان به یکباره از حضور در جلسات هیات دولت محروم شد و پس از آن نیز با پیروزی شهردار اسبق تهران در انتخابات ریاستجمهوری اهمیت سیاسی این جایگاه صعودی دوباره یافت بهطوری که در تمام سالهای شهرداری دکتر قالیباف نیز عنصر و جایگاه «رئیسجمهورسازی شهرداری تهران» همواره مدنظر رقبای او بود که البته حضور وی در 2 انتخابات ریاستجمهوری نیز شاهدی بر این ادعا شد. ارسال به دوستان
چرا ما از توسعه سیاسی شما خوشمان نمیآید؟
حسن رضایی:زیست اجتماعی بشر به خودی خود، مسالهای پیچیده است. با این وجود، پیچیدهترین ساحت زندگی اجتماعی بشر را باید در عرصه سیاست جستوجو کرد. خلق کمدی در چنین عرصه پیچیدهای طبیعتاً کار آسانی نیست، یا بهتر بگویم: کار هر کسی نیست! مگر کار آن کسانی که در عرصه شامورتیبازی سیاسی ید طولایی داشته باشند! مثلاً چه کسانی؟ اصلاً ما در ایران خودمان از این استعدادها داریم؟ چرا نه؟ الساعه معرفی میکنم! من شعبدهبازانی همهفنحریف را میشناسم که همزمان با مبارزه زیرپوستی، رو پوستی و خلاصه! همهجانبه با حاکمیت، امام(ره)، رهبری، انقلاب و همه چیز! اسم نظام، امام(ره) و انقلاب هم از دهنشان نمیافتد! خب! اینها چه ربطی به خلق کمدی در عرصه سیاست دارد؟ عرض میکنم! بگذارید رک و رو راست بپرسم طی 2 سال گذشته کدام عرصه مهم سیاسی کشور بیشتر موجب خنده خلقالله شده است؟... کجا؟... آهان، بله! ارسال به دوستان
اخبار
واکسینه شدن هزاران رأس دام سنگین در مقابل بیماری تب برفکی ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|