|
رنج سیبزمینیکاران از نبود صنایع تبدیلی
سیبزمینی همدان روی دست کشاورزان ماند
در حالی همدان با برداشت سالانه یکمیلیون تن سیبزمینی قطب تولید این محصول است که ظرفیت سردخانههای نگهداری تنها ۲۹۰هزار تن بوده و نگرانی کشاورزان از ضررهای احتمالی پابرجاست. در استان همدان سالانه بین ۲۲ تا ۲۶ هزار هکتار سیبزمینی در اراضی کشاورزی کشت میشود که این امر موجب شده همدان بهعنوان قطب اصلی تولید سیبزمینی کشور محسوب شود و در جایگاه نخست تولید سیبزمینی کشور قرار گیرد اما کشاورزان این استان هنگام برداشت محصول با مشکلات متعددی مواجه میشوند. نگاهی به آمار و وضعیت کشت سیبزمینی در همدان بیانگر آن است که در هر هکتار از زمینهای زیر کشت این محصول در این استان میزان قابلتوجهی سیبزمینی برداشت میشود اما بیتوجهی به ایجاد صنایع تبدیلی و احداث انبارهای فنی و مناسب نگهداری این محصول، موجب بهرهوری ناکافی از محصول تولیدی میشود. سیبزمینی همدان به 2 صورت تابستانه و پاییزه کشت میشود که سیبزمینی تابستانه مشکلات مخصوص به خود را دارد، چرا که باید به دلیل فسادپذیری، سریعتر بازاریابی شده و با مدیریت برداشت بهتدریج به بازار مصرف فرستاده شود اما سیبزمینی پاییزه با مشکلات کمتری نسبت به سیبزمینی تابستانه از نظر ماندگاری مواجه است به طوری که در انبارهای سرد ممکن است چند سال بدون آنکه کیفیت اولیه آن تغییر کند، نگهداری شود. این در حالی است که در استان همدان با ظرفیت تولید سالانه یکمیلیون تن سیبزمینی، میزان سردخانهها و صنایع تبدیلی کشاورزی برای محصول سیبزمینی کافی نبوده و هر سال کشاورزان از این محل متضرر میشوند. یک کارشناس کشاورزی در گفتوگو با مهر با اشاره به اینکه سیبزمینی در سبد مصرفی کالای خانوار نقشآفرین است، افزود: این محصول بعد از گندم و برنج به دلیل داشتن نشاسته و پروتئینهای فراوان از جمله محصولات استراتژیک باارزش غذایی بالاست. نسرین دانشمند با بیان اینکه سیبزمینی به انواع شرایط آب و هوایی سازگاری دارد، گفت: بیشترین حجم تولید این محصول در سال به مصرف داخلی میرسد و تنها ۱۰ تا ۱۵ درصد روی ریل صادرات قرار میگیرد. وی در ادامه با بیان اینکه همدان از مهمترین مناطق کشت سیبزمینی در کشور است، گفت: با توسعه صنایع فرآوری، تبدیلی و تکمیلی میتوان سهم صادرات این محصول را دوچندان کرد. دانشمند، نبود سردخانه مناسب، کمبود صنایع تبدیلی و فرآوری، نبود بازار فروش مناسب، هزینه بالای تولید و سایر موارد را از جمله مشکلات سیبزمینیکاران دانست و افزود: سالانه مقدار قابلتوجهی از این محصول به دلیل نبود سردخانههای مجهز از چرخه مصرف خارج و دور ریخته میشود. وی اظهار داشت: توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی از جمله بهترین راهکارهای توسعه اشتغال در مناطق روستایی و جلوگیری از مهاجرت بیرویه، کاهش ضایعات محصولات کشاورزی، افزایش ارزشافزوده محصولات و توسعه اقتصادی و اجتماعی مناطق روستایی است. مدیر امور سرمایهگذاری جهاد کشاورزی استان همدان نیز در این باره گفت: ظرفیت سردخانههای محصول سیبزمینی در استان همدان ۲۹۰ هزار تن است. علیاصغر نقیئی با اشاره به اینکه ۴۲ واحد سردخانه از سال ۹۱ تاکنون در استان همدان راهاندازی شده است، ظرفیت سردخانههای محصول سیبزمینی در این استان را ۲۹۰ هزار تن عنوان کرد و گفت: سردخانهای با ظرفیت ذخیره ۱۵۰ هزار تن سیبزمینی در استان همدان ایجاد میشود. نقیئی با بیان اینکه ایجاد 2 واحد برای فرآوری سیبزمینی در شهرستانهای رزن و بهار در دست اقدام است، یادآور شد: در حال حاضر ۲۵۲ واحد صنایع تبدیلی در زمینههای مختلف در استان همدان وجود دارد که باعث جذب یکمیلیون و ۲۰۰ هزار تن ماده خام کشاورزی و فرآوری ۹۶۰ هزار تن ماده خام کشاورزی شده است. در همین باره رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان همدان نیز با بیان اینکه در استان همدان ۱۱۵ هزار بهرهبردار کشاورزی وجود دارد و ۲۷ درصد اشتغال استان همدان به کشاورزی مربوط است، گفت: بخش کشاورزی استان همدان با تولید 9/4 میلیون تن محصول 5/4درصد تولیدات بخش کشاورزی کشور را به خود اختصاص داده و 4/29 درصد از ارزش افزوده بخش اقتصادی استان همدان را نیز از آن خود کرده است. منصور رضوانیجلال با بیان اینکه استان همدان بهعنوان قطب تولید محصولات کشاورزی بویژه سیبزمینی کشور مطرح است، گفت: هر کیلوگرم سیبزمینی به ازای مصرف هر مترمکعب آب ۵ هزار و ۶۰۰ کیلوکالری انرژی غذایی تولید میکند که این رقم در گندم و برنج کمتر است. وی با اشاره به کاهش سطح زیر کشت سیبزمینی در استان همدان، گفت: سال گذشته ۲۷ هزار هکتار از اراضی کشاورزی استان همدان زیر کشت سیبزمینی قرار داشت که این رقم به ۲۳ هزار هکتار کاهش یافته است اما با افزایش راندمان و بهرهوری، با وجود کاهش سطح زیر کشت، مقدار محصولات تولیدی کاهش نداشته است. علیاصغر زبردست، رئیس اتاق بازرگانی استان همدان نیز در این باره با بیان اینکه سالانه ۵ میلیون تن سیبزمینی در کشور تولید میشود و این محصول جایگاه ویژهای در سبد تغذیه خانوار کشور دارد، گفت: با توجه به میزان مصرف آب محصول سیبزمینی، عقیده بر این است که باید تا حدودی کشت این محصول کنترل شود که میتوان با تغییر روش و اصلاح الگوی مصرف آب، بهینهسازی آب با سیستم آبیاری نوین بارانی و قطرهای و اصلاح بهرهوری تولید، این محصول را تولید کرد. با این تفاسیر آنچه مسلم است اینکه هر سال و زمان برداشت محصول سیبزمینی کارشناسان و مسؤولان به فکر چاره برای حل مشکلات این بخش میافتند و با گذر زمان دوباره همهچیز به فراموشی سپرده میشود. بارها عنوان شده نبود واحدهای صنایع تبدیلی، نبود بازار فروش مناسب و کمبود نقدینگی از مشکلات اساسی سیبزمینیکاران است که به نظر میرسد برای ترغیب و جذب سرمایهگذاران برای احداث واحدهای فرآوری محصولات کشاورزی در استان همدان باید بیشتر تلاش شود.
صنایع تبدیلی سیبزمینی موجود برای استان همدان کافی نیست ارسال به دوستان
آدربایجان شرفی
برگزاری پویش آگاهیبخشی با شعار «جان آب در خطر است» ارسال به دوستان
شهرستان
مشترکان گاز هشدارهای ایمنی را جدی بگیرند ارسال به دوستان
همصدایی با ترامپ!
حسین قدیانی: دشمنیهای رئیسجمهور آمریکا با ایران، صرفا اگر بسنده کردن به مشتی یاوهگویی بود، ایرادی نمیداشت حسن روحانی هم از اینور، چند جملهای علیه نفر اول کاخ سفید، حرف بزند و تمام! واقعیت اما آن است که ترامپ در مقام عمل نیز به خصومت سابقهدار شیطان بزرگ با ملت ایران به بدترین شکل ممکن ادامه داد و با «اعمال قانون مادر تحریمها» یعنی همان که خود یانکیها «سنگینترین رژیم تحریمها در طول تاریخ» میخوانند، شدیدترین فاز دشمنی با جمهوری اسلامی را کلید زد! و این در حالی است که آقای روحانی پیش از این گفته بود: «دوران مادر تحریمها گذشته!» پس جواب آنچه ترامپ گفت، اگر فقط حرف باشد؛ در جواب آنچه ترامپ عملیاتی کرد، باید ما هم در مقام عمل واکنش نشان دهیم و الا «حرفدرمانی» درمان عوارض بیحد و حساب اجرایی شدن مادر تحریمها یا همان «کاتسا» نیست! ناظر بر 3 موضوع بسیار مهم تند و تیزی، گستردگی و میزان سختگیری، واقعا باید درباره «مادر تحریمها» جدا از تحریمهای دیگر سخن گفت! و این نکته را، هم ترامپ میداند و هم روحانی! لذا اینکه رئیسجمهور ما بیاید وسط و اعلام کند: «سپاه نهتنها محبوب ملت ایران، بلکه محبوب منطقه هم هست»، اگرچه موضعگیری لازمی است لیکن هرگز کافی نیست! پس دیگر زمان «حرفدرمانی» نیست! «حرفدرمانی» اگر میخواست جواب بدهد، برجام به فرجام امروز خود نمیرسید! دولت محترم اگر واقعا دارای «تدبیر» است و اگر شعارش واقعا «اعتدال» است، باید میان کنش دشمن علیه نهاد تامینکننده امنیت ملت ایران و واکنش خود، اقلی از تناسب را فراهم کند و این تناسب، با بیان 4 تا جمله بر خلاف جملات روزهای مناظره و شبهای میتینگ، بهدست نمیآید! اینکه امروز بهرغم درشتگوییهای پیشین، چند کلام سخن درست درباره سپاه بگوییم، جواب کلید زدن رژیم تحریمهای فراگیر توسط شیطان بزرگ نمیشود! نه ما ساده هستیم و نه محتاج چند مخدر جهت تسکین آلام! اینکه سپاه خوب است و علیه تروریستهاست و مظلومانه و بیچشمداشت، مشغول متوقف نگه داشتن دشمن در همان سنگرهای ابتدایی است و در این راه نورانی، مفتخر به شهدایش است و درافشانیهایی از این قبیل، هرگز علاج آن اقدام عملی نیست که ترامپ با وقاحت هرچه تمامتر کلیدش را زد! ما که البته سپاه را بیشتر «مقتدر» میدانیم تا «مظلوم» لیکن اگر جماعتی خیلی مصر باشند که پاسداران انقلابی اسلامی را مظلوم بخوانند، فاش میگوییم این مظلومیت، دستاورد همین است که دستاندرکار ما در عوض اقدام عملی دشمن، تنها اکتفا کند به چند جمله در مدح سپاه! و از یاد نبریم که «مادر تحریمها» اگرچه در ظاهر، سپاه را هدف گرفته لیکن تند و تیزتر و گستردهتر و سختگیرانهتر از آن است که تنها محدود به سپاه باشد! اولا مهمات کشور از قبیل موشکها را نیز هدف گرفته و ثانیا همه افراد و شرکتها و نهادها و ارگانهای به هر نحو مرتبط با سپاه را و ثالثا مجموعههای به هر نحو مرتبط با مرتبطین سپاه را! بله! چیز واقعاً عجیب و غریبی است این قانون کاتسا آنقدر که اشاره کردم؛ خود یانکیها آن را «سنگینترین رژیم تحریمها در طول تاریخ» میخوانند! و شگفتا! این همه در حالی است که ما با آمریکا، خیر سرمان در دوران توافق بهسر میبریم! به جرات میتوانم ادعا کنم کلید خوردن رژیم تحریمهای مورد بحث، به دلایل فوقالذکر، بدترین و بیشترین دشمنی دولت آمریکا با ملت ایران است، در تمام طول این سالها! آن وقت آیا میتوان در پاسخ به این دشمنی بزرگ، تنها و تنها دلمان را به این خوش کنیم که بهبه! چقدر آقای روحانی دارد در مدح سپاه، سخن «به سلامت میگوید»؟! مگر ترامپ، دشمنی خود با حافظان اصلی امنیت این مرز و بوم را تنها خلاصه در 4 تا جمله کرده که جوابش تنها ایراد 4 تا جمله باشد؟! لذا اگر، هم من باب تدبیر و هم ناظر بر اعتدال، واکنش دولت متناسب با کنش دشمن نباشد، دفاع لسانی از سپاه، فی حد ذاته دوای کدام درد است؟! این را الحمدلله دوست و دشمن معترفند که سپاه، فیالواقع پاسدار امنیت کشور است و سپری مستحکم جلوی تیر و ترکش اجنبی تا اگر خواست احیانا حادثهای رخ دهد، شهیدش را خود سپاه و البته با افتخار بدهد، نه مردم عادی! خب! اگر اینگونه است، آیا مردم حق ندارند عدم اقدام متقابل و متناسب با وحشیگریهای عملیاتی کاخ سفید را «همصدایی با ترامپ» بخوانند؟! ارسال به دوستان
جلوی ضرر را نمیگیرید؟!
امیر استکی: تصور مردم و نخبگان قبل از حصول توافق بر سر برنامه هستهای ایران درباره ماحصل این توافق، در حد گستردهای به ترتیب، مبتنی بر یک خوشبینی و یک شوق بود. خوشبینیای که در مردم به واسطه شوق فراوان نخبگان سیاسی برنده انتخابات یازدهم ریاستجمهوری ایجاد شده بود. خوشبینیای که ناشی از تصویرگری نخبگان یاد شده از سهلالوصول بودن شرایط بهتر اقتصادی با به جریان انداختن مذاکرات با رویکردی سهلگیرانهتر و به دور از ایدهها و ایستارهای ارزشی سابق بود. در آن روزها بدبینی نسبت به این تصور ساده و خوشبینانه بشدت رنگ و بوی تخریب و تمسخر به خود گرفت و دلواپسی به یک برند برای سرکوب سیاسی مخالفان این سادهسازی گسترده تبدیل شد. منتقدان این روند با بزرگترین هجمههای رسانهای و ایجاد تصویری زشت از آنها که آنها را مسبب همه کم و کاستیها و فشارهای موجود معرفی میکرد، به حاشیه رانده شدند. در آن روزها فضا برای منتقدان بسیار سخت و نفسگیر بود. جناب ظریف حین مذاکرات و پس از حصول توافق موسوم به برجام به طرفهای آمریکایی علائمی میداد که شکست مذاکرات و برجام به قدرت گرفتن تندروها در انتخابات بعدی ریاستجمهوری ایران منجر خواهد شد. این یک اعتراف به پذیرش روندهای کلان حاکم بر مناسبات قدرت در جهان و در اصل چراغ روشن تلویحی به باز بودن باب تغییر رفتار ایران در مابقی چالشهایش با قدرتهای جهانی بود. البته هر چه زمان بیشتری از انعقاد برجام میگذشت این چراغ روشنهای تلویحی از یک اراده سیاسی برای شیفت پارادایمی در سیاستهای کلان جمهوری اسلامی به یک جبر حاصل از برجام تبدیل میشد. نخبگان پدید آورنده برجام در نگاه حداقلی هماکنون در دام «هزینه انجام شده» افتادهاند و در نگاه حداکثری مجبور به «شتاب دادن به روند شیفت پارادایمی» فوقالذکر هستند، چرا که فرصتی که برجام ایجاد کرده بود بیش از آنچه تصور میشد، کوتاه و نامطمئن بود. ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|