|
با مورگان فریمن دومینوی افتضاح اخلاقی اسطورههای هالیوود وارد مراحل تازه شد
رسوایی آدمخوبهای هالیوود!
هاروی واینستین خود را تسلیم پلیس نیویورک کرد
محسن شهمیرزادی: 7 ماه و چند روز پیش بود که شکایت چند زن از هاروی واینستین شوک غیرمنتظرهای را به هالیوود وارد کرد. اما هیچکس فکر نمیکرد این ماجرا دومینویی باشد که 7 ماه و چند روز بعد نیز هنوز تیتر یک رسانههای جهان را از آن خود کند. هر چند روز یک بار، نامی بزرگ از سینمای جهان به لیست عجیب و غریب رسواییهای هالیوودی افزوده میشود و دیگر برای مخاطبان موضوع غیرمنتظرهای نیست. اکنون دیگر واینستین با بیل کازبی بزرگ(!)، کوین اسپیسی و... همردیف شده است و به این اتفاق دیگر نمیتوان لقب «رسوایی» داد، چرا که این «بحران» به نظر حالاحالاها رفتنی نیست و انتظار میرود به تعداد هنرپیشههای معروف، خبر از رسوایی جنسی دیگری به گوش برسد! همانطور که روز گذشته رسوایی «مورگان فریمن»، بازیگر سیاهپوست و مطرح فیلمی چون «رستگاری در شائوشنگ» انگشت حیرت به دهان آنهایی آورد که همیشه غرق در کاراکترهای فیلمها و تقدیس آنها بودهاند؛ حال آنکه واقعیت را نمیتوان در نقشهای سینمایی پیدا کرد. ارسال به دوستان
درباره وضعیت ترانهسرایی در آشفتهبازار موسیقی کشور با نگاهی به ترانههای رمضانی امسال تلویزیون
بر تن مکن این خرقه را، چون عشق در جان تو نیست
گروه فرهنگ و هنر: «از این راهرو یک نفر رد شده/ که عطرش همونه که تو میزنی... نفس میکشم با تمام وجود/ عجب عطر خوبی زده لعنتی!» این، 2 بیت قابل انتشار از یکی از ترانههایی است که در سالهای اخیر توسط یکی از خوانندههای خوشنام کشور خوانده شده و در آلبوم او نیز جا داشته؛ 2 بیت از ترانهای که البته جزو موارد قابل انتشار بازار مکاره ترانهسرایی در ایران است. چه اینکه بسیار بودهاند مواردی که چنان در روابط زناشویی یا عشقهای عجیب و غریب و مثلثی غرق بودهاند که هرچند در کمال شگفتی مجوز کسب کردهاند، ولی به هر حال شنیدن آنها با خانواده چندان کار راحتی نیست! در واقع بعد از رفع انحصار از نوار کاست و افزایش محسوس نفوذ اینترنت در کشور، موسیقی نیز مانند بسیاری از مقولههای فرهنگی کشور دستخوش تغییرات اساسی شد؛ از بازار و فروش تا میزان انتشار و همچنین افزایش دانش پیرامون روش توزیع و تاثیرگذاری و.... اتفاقی که به همراهی فقدان قانون کپیرایت در ایران، کمکم باعث رشد روزافزون، اما کاریکاتوری موسیقی ایران شد و امروز با بازار موسیقیای طرف هستیم که نه در ساخت و انتشار آهنگها و نه در مهندسی کنسرتها شبیه به کشورهای دنیا و بازار استاندارد موسیقی نیست. یکی از موارد این رشد گلخانهای، مساله ترانهسرایی بود؛ حوزهای که به نظر بسیاری از چهرههای تاثیرگذار فرهنگی و ادبی، نیازمند تجدیدنظر جدی است. سیمیندخت وحیدی که یکی از چهرههای سرشناس در میان اهالی ادبیات و فرهنگ است، در اینباره میگوید: «بسیاری از ترانههای مصوب شورای شعر ارشاد از لحاظ زبانی و محتوایی ایراد اساسی دارد، چرا عدهای به جای اصلاح عملکرد خودشان، تزریق پیامهای ناامیدکننده را از وظایف شعر و ادبیات میدانند؟ آنها برداشتی ناصحیح از واقعگرایی کردهاند؛ واقعگرایی، صادرکردن پیام سیاه و مرگ نیست. از سویی شعرهایی هم وجود دارد که از قوت بیشتر و محتوای شایستهتری برخوردار است اما شعرش کنار گذاشته میشود، در حالی که این بیمهری تعمدی، در نهایت به ضرر ادبیات ما تمام خواهد شد». مفتون امینی نیز در همین زمینه میگوید: «شعرهایی که درحال حاضر به آهنگساز سفارش داده میشوند، به نظر من نمیتوانند به عنوان ترانه به حساب بیایند، اینگونه آثار و اشعار باید همسطح با موسیقی باشند، این سالها- تا آنجا که من شنیدهام- برخی به شعرهای کج و کوله رو آوردهاند و فکر میکنند این نوع آثار ترانه است! اصولا شعر کلاسیک فارسی را نباید وارد فضای ترانه کنیم. این «مثلا ترانهها» یا تصنیفها را عدهای با زور صدای خواننده به خورد ما میدهند، در فضای شعری این آثار اصولا هیچ خبری از اصالت و اندیشه لازم نیست، اگر تصنیف جالبی در این سالها شنیدهاید، به من هم معرفی کنید!» بازار موسیقی امروز ایران، ملغمهای است از آثار مجوزدار و بدون مجوز که در مقیاس انتشار و ضریب نفوذ، تقریبا هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند. نام و نشان خواننده، ترانه و تجربه در میزان انتشار تاثیر جدی ندارد و این موسیقی و ریتم است که کمکم به سلیقه مخاطب جهت داده و حالا سکاندار همین سلیقه و ذائقه هم هست؛ اتفاقی که باعث میشود روز به روز شاهد رویش خوانندههایی باشیم که شاید خودشان هم در مخیله نمیپنداشتند که روزی به یک چهره پرطرفدار در کشور بدل شوند. اتفاقی که شاید بشود یکی از خروجیهایش را در خوانندگان پرطرفدار برنامه 3 ستاره در اسفندماه سال گذشته و ماهعسل همین امسال دید؛ جایی که روزگاری با موسیقیهای پرمغز و استاندارد و پرخاطره از احسان خواجهامیری و محسن یگانه و محمد علیزاده و فرزاد فرزین در سطح گسترده منتشر و شنیده میشد ولی حالا به خوانندگانی رسیده که میبینیم؛ چه به لحاظ سواد موسیقی و تجربه و چه به لحاظ کیفیت موسیقی و صدا و... . اتفاقی که بخشی از آن حاصل برخوردهای سلیقهای با مقوله موسیقی و ترانه بود. اما با نگاهی به تیتراژهای برنامههای رمضان امسال شاید بشود مهمترین آنها را مربوط به 2 سریال «رهایم نکن» و «سردلبران» دانست. موسیقی تیتراژ سریال «رهایم نکن» با صدای محمد اصفهانی که سال گذشته هم با تیتراژ سریال «نفس» جلیل سامان میهمان خانههای مردم بود، با مضمونی عاشقانه و ترانهای که به زبان محاوره نزدیک است برای سریال محمدمهدی عسگرپور تدارک دیده شده است. درست است که عدهای کیفیت این تیتراژ را از آنچه از نام محمد اصفهانی انتظار میرود پایینتر میدانند، ولی به هر حال نام و نغمه محمد اصفهانی همیشه میتواند برای مخاطب گیرا باشد؛ هر چند از دوران اوج خود فاصله گرفته باشد. دومین تیتراژ مهم امسال هم «سر دلبران» است. تیتراژ سریال شبانه شبکه اول سیما که به کارگردانی محمدحسین لطیفی روی آنتن میرود هر چند خواننده نامآشنایی ندارد اما بهخاطر متن ترانهاش مورد توجه واقع شده است. روزبه بمانی، چهره پرحاشیه عرصه موسیقی، امسال با ترانهای قدم به ماه مبارک رمضان گذاشته که هم به لحاظ ارتباط مضمونی با سریال و هم به لحاظ پیشرو بودن در حوزه محتوا بیشک حرف اول را در میان ترانههای سریالهای امسال میزند. ترانهای که به مقوله روحانیت میپردازد و با بیانی جسورانه به آسیبهای موجود در خشکهمقدسها میپردازد. جالب اینکه این تیتراژ علاوه بر مردم، در میان حوزویان نیز بازخوردهای مثبتی به همراه داشته؛ چنانکه علاوه بر برخی چهرههای فرهنگی و فعالان مجازی که روحانی هستند، پایگاههای خبری حوزههای علمیه نیز با موضعی مثبت از این تیتراژ استقبال کرده است. در پایان باید گفت هرچند تیتراژ برنامههای امسال تلویزیون به اندازه سالهای نه چندان دور موجآفرین نبوده است، ولی با این همه هنوز هم در میان این آشفتهبازار موسیقی کشور، هستند آثاری که سعی میکنند برای مردم خاطرهساز شوند. ارسال به دوستان
اخبار
به مناسبت سالروز آزادسازی خرمشهر ارسال به دوستان
حرف از تو
فاطمه عبدالوند
یک وقتهایی ارسال به دوستان
اخبار
آغاز طرح تعویض قرآنهای نو با فرسوده در نمایشگاه قرآن ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|