رضا جعفرپور نماینده مناطق سرسبز
- راستش رو بخواین همون روز که قرار بود از رئیس جمهور سوال بشه بچه‏ها برام جشن ماهگرد حضورم تو پیامرسان‏های داخلی رو گرفته بودن. گفتم بالاخره من که نیستم خدای نکرده امضام جای امضای کسی رو اشغال نکنه به هرحال ما که نماینده هستیم باید این چیزارو بیشتر رعایت کنیم.

      صادق محمودی نماینده تهران
-کی؟ من؟ سوال؟ رئیس‏جمهور؟ سقف؟ بام؟ شیب؟ نه آقاااا من دارم روی شرکت‌های تولید کننده وسایل سرویس بهداشتی تحقیق می‏کنم، همینطور درباره  تی های توالت و...

قلی لابیجانی نماینده قم
- طرح سوال از رئیس جمهور به دلیل کم بودن امضای نمایندگان از دستور خارج شد.

    بیژن بالادره نماینده گل آباد سفلی
-آقااجازه! پاک کنمو این اصغری نماینده  بلبل شهر برداشته بود  و تهدید کرد اگر امضای سوال از رئیس جمهورو پس نگیرم پاک‏کنمو بهم پس نمیده. مجبور شدم میفهمین مجبووور.

    سجاد رضایی نماینده اصفهان
-دلیل انصراف من از سوال از رئیس جمهور این بودس که پوریا جعفری و شهریار فدایی گفتن اگه امضاتو پس نگیری با خط‌کش تورو مزنیم.

مصطفی گیلاسیان نماینده بلندگوآباد
- در فصل سوال از رئیس‏جمهور سوال از رئیس‏جمهور به خاک سوال‏کننده از رئیس‏جمهور  پیوست.

   کامبیز اصغری نماینده بلبل شهر
- والا من نمیدونم این بالا دره چی بهتون گفته. اگر گفته من پاک‏کن‏شو برداشتم و تهدیدش کردم باید بهتون بگم که الکی میگه. خودش بهم گفت پاک‌کنمو بردار بعدم بگو تا امضاتو پس نگیری نمیدم.

سه شنبه؛ 8 خرداد 97
- امروز صبح پنیر را به صورت رفت و برگشت روی نان نکشیدم، همان یک رفت کافی بود. شکر هم داخل کافی نریختم، درست است دکتر هم گفته قندم بالاست اما نیتم چیز دیگری بود.
- از صبح برق یخچال و فریزر را کشیدم. بسته های مرغ از شدت گرما به قد قد افتادند و بسته های گوشت را دادم به پت همسایه که کمتر عر بزند.
- شارژ ساختمان را عمداً نپرداختم تا زیر نگاه‌های مدیر ساختمان از خجالت آب شوم.
- شست پایم که به پایه مبل خورد، به جراح ارتوپد اجدادی‌مان زنگ نزدم تا برای ویزیت به منزل بیاید و چند صدم ثانیه فقط نعره زدم و درد کشیدم.
- برای خواب به ماشین آمدم تا مهره‌های 6 و 8 کمرم از خود بیخود شوند و حتی پلیس به شیشه بزند، مرا از خواب بپراند و تحقیر شوم.
این بخشی از کارهایی بود که امروز انجام دادم تا با مظلومان دنیا همدردی کنم و بهتر حال آن 43 درصد مردم فقیر کشور آمریکا را درک کنم که حتی برای تامین هزینه‏های اولیه مثل نان و خانه پول ندارند. من امروز به خود می‏بالم. آی لاو یو ایوِن فقرا آف یو اس آ
 

اوایل خرداد بود. همان خرداد پرحادثه. خنکای صبح جون می‌د‌‌اد برای براندازی (البته اینا رو یه جایی خوندم). نه اینکه فکر کنی خنکای صبح رو خودم حس کردم. من زیر پتو خوابیده بودم که مادرم پنجره رو بازکرد و لگدی حواله‏ام کرد که پاشو مرده شورت رو ببرن مگه تو درس و مشق نداری.. اما مادرم نمی‌دونست که من درس و مشق رو  کنار گذاشتم و دارم کار می‌کنم. بگذریم... در خرداد پرحادثه بودیم.
گوشی رو به شارژ زده بودم و ایمیلی برای رئیس شورای راهبردی براندازی توییتر دادم و گفتم من می‏خواهم عضو شورا بشم. برام فرمی ارسال کردند. هرچقدرگشتم جواب سوالات فرم رو توی گام به گام پیدا نکردم.  پرسیده بود روزانه چه مقدار از اتو و سشوار استفاده می‌کنید؟
از اونجایی که مصرف مادرم زیاد بود نوشتم: «اصلا ما اتو و سشوار رو از برق نمی‌کشیم».
هنوز فرم رو کامل جواب نداده بودم که پیام اومد شربتی عزیز! تبریک، شما عضو شربت شدید. حالا راس ساعت
۸ اتورو به برق بزنید تا رژیم سقوط کنه.من حساب کردم اگه از هر10 دانش‏آموز 6 دانش‏آموز راس ساعت ۸ اتو رو بزنن تو برق رژیم خرداد امسال سقوط می‏کنه و امتحان پایان ترم بی امتحان پایان ترم. امروز تصمیم گرفتم به مادرم همه چیز رو بگم. بهش گفتم من برانداز شدم!
مادر گفت خدا از سرت نگذره حداقل می‏ذاشتی بعد امتحانات که به درس و مشقت لطمه نخوره. اما اون نمی‏دونه اگه دل به کار بدم دیگه رژیم سقوط می‏کنه و تابستون از اول خرداد شروع میشه...
 

ما صاحب قدرتیم و تیزیم
مرغوب ژنیم و تر تمیزیم
وابسته به غرب و شرق هستیم
با آنکه غنی و نفت خیزیم

با کشور خویش می ستیزیم
همواره رئیس و پشت میزیم

وقتی دلمان میلِ ددر کرد
از تور زیارتی حذر کرد!
ما اهل سیاحتیم اما
وقتی نشود «سفر قطر کرد»

می «آنتالیا» و می«ونیز»یم
همواره رئیس و پشت میزیم

ما پوششمان شبیه غربست
آرایشمان شبیه غربست
داریم به جای بچه، گربه
چون زایشمان شبیه غربست

غوره نشده، قدّ مویزیم
همواره رئیس و پشت میزیم

تا غیرت و تا حیا شود گُم
جِم هم بکند به ما تهاجم
در صحنه کارزار فرهنگ
شلیک شود مدام فانتوم

ما نیز همیشه سینه خیزیم
همواره رئیس و پشت میزیم

تلفیق نجوم و فیش خوبست
اتریش به جای کیش خوبست
پرسید که راستی فلان چیز؟
گفتیم که خارجیش خوبست!

چون اهل تملق و مجیزیم
همواره رئیس و پشت میزیم

تاریخ چو باد و ما چو قایق
مطلوب تمامی سلایق
هم حامی پهلوی دوم
هم حامی دولت مصدق!!

ماهی صفتیم بس که لیزیم
همواره رئیس و پشت میزیم

هم پیرو مکتب لنینیم
هم شیفتگان استالینیم
گویند به ما منورالفکر
لائیک مآب و ضد دینیم

از شرع و شعور می‏گریزیم
همواره رئیس و پشت میزیم
 

+  لطفاً از فلسفه وجودی شوراها و تاریخچه آن بفرمایید؟
-  من از کودکی عاشق شورا و خدمت و اینا بودم تا جایی که یک بار پدرم بهم گفت!
+  البته منظورمون شوراهای شهر و روستا بود.
-  همون!
+  یعنی موافقید که برای مشارکت بیشتر مردم در اداره امور شهر بوده؟
-  شوخی می‏کنی؟
+  نه به جان شما!
-  به جان خودت! مگه من هم‏قد توام؟!
+  ببخشید. به نظر شما شوراها چقدر موفق عمل کردند؟
-  شاید هم  بیشتر. فقط این تبلت که برا خودمون خریدیم حافظه داخلی‏اش کمه.
+  چقدره مگه؟
- 10 گیگ
+  اینکه خیلی زیاده!!
- پس چرا این «کلش آف کینگ 8» فریز میشه همش؟
+  ببینم... بفرمایید! اون دموی بازی بود. اصل بازی اینجاست که...
- آهان... ایول
+  بین صِفر تا 10 چه نمره‏ای به عملکرد شوراها می‏دید؟
- 66
+  منظورم اینه که عملکردتونو چطور ارزیابی می‏کنید؟
-  خُب!  بنده دکترای برنامه‏نویسی رایانه و نرم‏افزار دارم. دوتا از دوستان تجربه خوبی توی درست کردن پنیر و ماست چکیده دارن. حتی یکی



از اعضای ما همزمان ساز میزنه و می‏خونه! فکرشو بکن!
+  عجب!
-  بله! فقط یک دکترای معماری و شهرسازی و یک شهردارسابق بین ما هست که توی لیست ما نبودن و متأسفم برای شهروندانی که به اینا رأی دادند واقعاً!
+  و سخن پایانی؟
-  برای همون جنبه نظارت که گفتی... به زودی خانه‏های سازمانی اعضا در بالاترین نقطه شهر تحویل می‏شود که از بالا...
+  چی شد؟
- یادم رفت بگم حتماً کنار جکوزی، توالت فرنگی داشته باشه. اَه... مگه خدمت اَمان میده؟!