|
یادداشتی بر کتاب شعر«شیری در قفس902» سروده احمد زارعی
طالب کمال و دیدار جمال
وارش گیلانی: 1- احمد زارعی را اغلب شاعران و بچههای انقلاب و اهل جبهه میشناسند. زارعی بیش از آنکه به شاعری مشهور باشد، به انقلابیبودن و شریفماندن شهره است و این یعنی او تعهد انسانی و انقلابیاش بر وجه شاعریاش میچربیده است؛ با اینکه دامنه تلاشهای فرهنگی و ادبی زارعی در سپاه و ارگانها و سازمانهای انقلابی و نیز انتشارات و نشریات وابسته به آنها کم نبوده و در بسیاری از مواقع چشمگیر هم بوده است. حال اگر او در زمان حیاتش چندان به شاعری مشهور نبوده، در واقع این امر بازمیگردد به همان روحیه ایثاری که در بچههای خط مقدم انقلاب و جبههها بود؛ همان روحیهای که «هر چیز را بیش از آنکه برای خود بخواهد، برای دیگران میخواهد». در اصل احمد زارعی در این مقام و نه در فلان مقام فرهنگی بود که در تشویق و مطرحکردن شاعران انقلاب میکوشید و برای خود در حد یک مراجعهکننده فرهنگی هم حق قائل نبود. ارسال به دوستان
یادداشتی بر «مجنون در تهران» حسین دهلوی
سهمی از سوز، ترکیبی از زبان
علی ساکت: ترکیب عجیب اسم حسین دهلوی و عنوان «مجنون در تهران» و مینیاتور افتاده روی دیوارهای کر و کثیف پر از تبلیغات که بیشتر به ضد تبلیغات میمانند و نیز عنوان کلی چسبیده در گوشه راست بالای کتاب که «شعر امروز 33» را یدک میکشد، همه و همه ترکیب نامانوس و متضاد و تصویر شَلَمشوربایی است که معلوم نیست هدفش چیست! همهچیز گیجکننده است: حسین دهلوی که نام یکی از شاعران معروف هندی است که چند قرن پیش به سبک هندی، فارسی شعر میگفت! نه، نه ایشان حسن دهلوی بود. پس این آقای معروف در موسیقی سنتی نامش اینجا چه میکند؟! بعد با خودم فکر کردم این حسن آقای دهلوی حتماً با آبا و اجدادش از هندوستان از راه افغانستان به مشهد آمده تا اینکه پس از روزگاری، امروز کتابش را به ناشر ناشناختهای به نام انتشارات سپیدهباوران داده... بعد که به صفحه آخر کتاب که صفحه تبلیغات انتشارات است مینگرم، میبینم، عجبا! عجب انتشارات پرکار و پرباری؛ یک انتشاراتی دور از تهران (هرچند مشهد...) و ظاهراً با سابقه کم و این همه چاپ کتاب شعر از چهرههای شناختهشده شعر امروز؟ شاعرانی همچون عبدالرضا رضایینیا، جلیل صفربیگی، میلاد عرفانپور، امید مهدینژاد، محمدکاظم کاظمی، علیرضا سپاهیلایین و خیلیهای دیگر... بگذریم که هرچه در جزئیات پیش میرویم، جز به کلیات نمیرسیم. دفتر شعر «مجنون در تهران» در 62 صفحه دارای حدود 40 غزل و 40 رباعی کموبیش خواندنی و ماندنی است. غزلهای حسینخان دهلوی اهل ایران، دارای زبانی بینابین است؛ زبانی بین شعر قدیم و شعر امروز. این بینابینی اغلب نهتنها درهم است، بلکه گاه در یک غزل، این ابیات کهنه و نو- یکی نو در حد و اندازههای شعر شهریار (به سبب نو بودن) و دیگری نو در حد و اندازههای شعر و زبان امروز- چنان کنار هم قرار میگیرند که گاه سحرت کرده، تفاوت و تضاد زبانی ابیات را درنمییابی و گاه آنچنان است که این تفاوت و تضادها را به آسانی درمییابی، چون براحتی خود را لو میدهند! همین نخستین غزل را مثال میآوریم: ارسال به دوستان
بدعت و سنت در شعر روزبه
رضا شیبانی: شعر محمدرضا روزبه، از آن دسته شعرهایی است که حقیقت و خیال را به هم میآمیزد. یعنی از حقیقت سخن میگوید و خیال را مایه شاعرانگی اثر میکند. این گونه شعرها آبستن تولید ترکیبات بشدت خیالانگیز و فعلهای انتزاعی گاه غیر قابل تصور است: ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|