|
یادداشتی بر کتاب «غفلت و رسانههای فراگیر» یوسفعلی میرشکاک
خواندنیهای برادرم یوسف
وارش گیلانی: 1- کتاب «غفلت و رسانههای فراگیر» اثری است از شاعر، نویسنده و منتقد شاخص و شناختهشده روزگار ما، یوسفعلی میرشکاک. این کتاب در 127 صفحه توسط مرکز «آفرینشهای ادبی حوزه هنری» منتشر شده است. ارسال به دوستان
پلههای بی تو
پویا مشهدی: باید بنویسم. باید بنویسم از 2 دفتر شعری که مدتها همراهم است. با آنکه خود شاعر در دفتر «پلههای بیتو» میگوید: «نوشته بود و نوشتم نوشتن آسان است...» اما اینبار قلم در دست گرفتن کار آسانی نیست. مدتی میشود که شاعر را میشناسم و باید بگویم این مسأله کار را بر من سختتر کرده است. اما راه گریزی وجود دارد: از خود نوشتن! در ابتدای دفتر «تا انتهای کوچه بنبست» آمده است: «یک روز پیدا میکنی خود را ولی دیر است / در شعرهای ساده یک مرد احساسی...» کلید را یافتم! اکنون نوشتن سادهتر شد. مینویسم از خودم و هر آنچه انگشتان هنرمند شاعر در اعماق وجودی مخاطب خود رج میزند و خاطرات تلخ و شیرین را زنده میدارد. ارسال به دوستان
یک «حوای سرگردان»
حسام آبنوس: محمدقائم خانی از آن دست نویسندگانی است که طی سالهای اخیر بسیار خوانده و نوشته و آنهایی که او را میشناسند، آگاهند ریزبینی در مطالبی که درباره کتابها و داستانها نوشته، بسیار برجسته است و او به عنوان یک داستاننویس ریزبین شناخته میشود. کتاب «حوای سرگردان» که نخستین مجموعه داستان مستقل خانی بهشمار میرود دربردارنده ۹ داستان است که نخستین نکتهای که توجه خواننده را به خود جلب میکند جغرافیایی است که اتفاقات کتاب در آن رخ میدهد. نویسنده در این کتاب جغرافیای خاصی را برای روایت قصههایش برگزیده و شمال کشور را با ویژگیهایی که دارد برای فضاسازی قصههایش انتخاب کرده است. گویش یا لهجه مردمان شمال کشور در سراسر قصهها دیده میشود و به همین خاطر باید اذعان کرد این کتاب داستانی محلی و بومی در مختصات شمال کشور است که با کنار هم قرار دادن جغرافیا و زبان، نویسنده داستانی شمالی خلق کرده است. با خواندن داستانهای کتاب «حوای سرگردان» پی به این میبریم که خانی نویسنده توصیف است، توصیفهایی که گاهی آنقدر زیاد میشود که ضرورت آنها برای خواننده موجب ابهام میشود، که آیا ضرورت دارد این میزان توصیف در داستان گنجانده شود؟ هرچند در بخشهایی به لذت خواندن دامن میزند ولی در بخشهایی نقش این توصیفات در داستان روشن نیست، بویژه که با داستان کوتاه روبهروییم، برای مثال اشاره به فردی که سیگار از او خریده شده «اصغرآقای زیرپلهای پاساژ» و اینکه «او وینستونهاش شیرین است» بدون اینکه دلیلی برای این مساله نقل شود، از مواردی است که کارکرد آن در قصه روشن نیست. ارسال به دوستان
نقدی بر مجموعه شعر «خیابان سه نقطه، خیابان تمام» سروده «عبدالرضا رضایینیا»
از خیابان تا بیابان
حمیدرضا شکارسری: وقتی مثنوی و غزل و رباعی میخوانیم توجه ما به قالب شعر جلب میشود یا محتوای آن؟ در واقع قوالب سنتی اصلا دیده نمیشوند، زیرا در طول صدها سال، فرم آنها در ذهن مخاطب رسوب کرده و بیصدا شده است. به همین دلیل است که مضمونپردازی غایت آمال شاعران سنتیسرا محسوب میشود، البته مضامین تازه وقتی امکان بیشتری برای ماندگاری دارند که با تفکر و اندیشهای عمیق همراه شوند. ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|