|
توضیح «وطن امروز» درباره تذکر وزارت ارشاد بهخاطر تیتر «خربزه آبه»
خربزه نانه؟!
شامگاه دوشنبه رسانههای حامی حسن روحانی به نقل از «علاءالدین ظهوریان» دبیر هیات نظارت بر مطبوعات اعلام کردند روزنامه «وطنامروز» به دلیل تیتر «خربزه آبه» که به بهانه سفر روحانی به ژاپن و درباره رویکردهای غلط دولت در سیاست خارجی، در شماره مورخ شنبه ۳۰ آذرماه ۹۸ منتشر شده بود، از هیات نظارت بر مطبوعات تذکر گرفته است! در متن تذکر معاونت امور مطبوعاتی وزارت ارشاد به «وطن امروز» آمده است: «موضوع درج تیتر «خربزه آبه» در صفحه اول شماره مورخ 30/9/1398 روزنامه «وطن امروز»، در جلسه مورخ 2/10/1398 هیات محترم نظارت بر مطبوعات مطرح و به دلیل بار اهانتآمیز آن نسبت به نخستوزیر ژاپن مغایر مصالح و منافع ملی تشخیص داده شد».
اما پاسخ «وطن امروز»:
۱- ماهیت و خاستگاه تیتر «خربزه آبه» کاملا مشخص و مشهود است که این عبارت، بخشی از همان ضربالمثل معروف فارسی است که میگوید «فکر نان باش که خربزه آبه». در گزارش «وطن امروز» نیز خاستگاه این تیتر کاملا توضیح داده شده و تصریح شده است مسیر امیدواری به توان و تصمیم خارجی، یک مسیر سودمند و اثرگذار برای اقتصاد ایران نخواهد بود. در بخشی از این گزارش نوشته شده است: اگر حاصل این توافق انتقال بخشی از پول بلوکه نفت ایران باشد، این ارز مسکن مقطعی است که پس از مصرف آن و اتمام تاثیرش بر اقتصاد کشور، شرایط بهوجود آمده را بدتر از قبل خواهد کرد. راهحل عبور از فشار تحریمها نه مسکنهای مقطعی که اتکا به توانمندیهای داخلی و تغییرات اساسی در ساختار بودجه است... روحانی و به تبع آن مردم ایران از پیوند زدن اقتصاد با سیاست خارجی و دلخوش کردن به امتیازات کشورهای غربی در ماجرای برجام گزیده شدهاند. شرایط امروز اقتصادی ایران نیز نتیجه همان دلخوشی و اعتماد سادهلوحانه به غرب و اجرای تعهداتش است. تکرار چنین اشتباهی وضعیت به مراتب بدتری از گذشته را به وجود خواهد آورد. باید فکر درمان ریشهای ساختار اقتصادی و تاثیرپذیری آن از تحولات خارجی کرد، اگرنه توافقات مقطعی برای برونرفت از وضعیت فعلی چندان افاقه نمیکند و یادآور همان ضربالمثل معروف است که: «فکر نان باش که خربزه آب است».
به غیر از این متن صریح که مسیر هرگونه شائبه و بهانهجوییهای دولتیها را مسدود میکند، در روتیترها نیز این موضوع کاملا مورد اشاره قرار گرفته است. تیتر «خربزه آبه» ذیل این ۲ روتیتر درج شده است: «سفر روحانی به ژاپن انجام شد/ توافقات تهران- توکیو تا چه اندازه میتواند در کاهش آسیبپذیری اقتصاد ایران در مقابل تحریمها مؤثر باشد» و «گزارش «وطن امروز» درباره ضرورت اصلاح بودجه ۹۹ در حوزههای ساماندهی نظام مالیاتی و قطع وابستگی به نفت».
همانگونه که مشخص است، گزارشات «وطنامروز» در صفحات ۲ و ۳ تاریخ مذکور، کاملا یک رویکرد تحلیلی درباره هزینهها و نتایج مسیر غلط معطل گذاشتن کشور برای تصمیمگیری خارجی است. بنابراین قطعا تیتر «وطنامروز» نهتنها کمترین اهانتی به حسن روحانی و نخستوزیر ژاپن ندارد، بلکه محتوا و ماهیت آن برای همه آشکار است و تذکر وزارت ارشاد به هیچ عنوان قابل قبول نیست.
۲- ما معتقدیم ماشین سرکوب دولت امنیتی حسن روحانی برای بستن دهان منتقدان، اگرچه طی ۶ سال گذشته یک رکورد بیسابقه را درباره نبود و هزینههای آزادی بیان و آزادی مطبوعات ثبت کرده است اما حالا در شرایط فعلی بویژه پس از شکست داستان برجام و خرد شدن ستون فقرات ایده «بستن با آمریکا» و خاصه پس از افتضاح مشکوک و پرهزینه گران کردن بنزین، دیگر هیچ کارکردی نخواهد داشت، چرا که دولت مستقر در بحران رو به تزاید بیاعتباری در افکار عمومی است.
آقایان دولتی با کدام اعتبار و اعتماد به نفس سفارش برخورد با «وطن امروز» را میدهند در حالی که «وطن امروز» بدون ذرهای توهین، تنها با ذکر بخشی از یک ضربالمثل به آنها یادآور شده شرایط فعلی کشور محصول بیش از ۶ سال تنبلی و تنپروری و امیدواری به دستان خارجی است و الان پس از فروپاشی این رویکرد بویژه پس از ماجرای گرانی بنزین و تبعات مالی و جانی و امنیتی آن، باید دولت دست از تداوم این رویکرد بینتیجه و پرهزینه بردارد و به توان و قدرت و ظرفیت بزرگ داخلی تکیه کند؟ ما معتقدیم این رویکرد جز ایجاد هزینههای اقتصادی و معیشتی و جانی هیچ دستاوردی برای مردم ایران نداشته است. غیر از این هزینهها، متاسفانه گویا دولت به مخدوش شدن عزت ملی نیز بیتوجه است و متوجه نیست در مسیر لابه به خارجیها، حالا آبه شینزو، رئیس یکی از مستعمرات آمریکا نیز جزو خطوط قرمز آنها شده است و یک روزنامه داخلی را به جرم اهانتی که به یکی از عوامل یکی از مستعمرات آمریکا نکرده است، مورد برخورد و تذکر قرار میدهد. آیا این نشانه و نمودار عزتمندی در دولت حسن روحانی است؟ ما معتقدیم این رویکرد دولت، رویکردی نتیجهبخش و عزتمندانه نیست.
و مهمتر اینکه حالا در این روزها که دولت روحانی هم در ایجاد وضعیت فعلی اقتصادی و معیشتی و هم در جریان اجرای بسیار مشکوک گرانی بنزین و ریختن خون تعدادی از هوطنانمان، به عنوان مقصر و متهم اصلی مورد خطاب است، باید صریحتر از قبل عامل اصلی ایجاد این وضعیت، یعنی همان رویکرد غربگرایانه در سیاست خارجی و اقتصادی دولت روحانی را به نقد کشید. این اعتقاد ما است و این بار بلندتر از گذشته خطاب به آقای روحانی میگوییم که: «فکر نان باش که خربزه آبه».
ارسال به دوستان
توسط ستاد اجرایی فرمان امام(ره) در خوزستان کلید خورد
آغاز ساخت کارخانه کاغذ سبز
گروه اجتماعی: پروژه ساخت کارخانه تولید کاغذ در خوزستان توسط ستاد اجرایی فرمان امام با امضای موافقتنامه تأمین مالی ازسوی 4 بانک دولتی و خصوصی، آغاز شد.
به گزارش «وطنامروز»، در مراسم امضای موافقتنامه ساخت کارخانه تولید کاغذ که با حضور رئیس ستاد اجرایی فرمان امام و مدیران عامل بانکهای ملی، سپه، صنعت و معدن و پارسیان برگزار شد، محمد مخبر گفت: کشور سالهاست درگیر بحث واردات کاغذ بوده است و ما گاهی ناچار شدیم از محمولههای در حال حمل روی آب اقدام به خریداری کاغذ کنیم، در حالی که همسایه ما ترکیه از بزرگترین صادرکنندگان کاغذ است.
رئیس ستاد اجرایی فرمان امام افزود: با سرمایهگذاری ۴۶۷ میلیون دلاری و اجرای این پروژه، ضمن جلوگیری از خروج سالانه 285 میلیون دلار ارز، از قطع شدن 6 میلیون اصله درخت تنومند در سال جلوگیری میشود، چرا که این مجموعه از تکنولوژی نوین دوستدار محیطزیست بهره میبرد و با راهاندازی آن دانش فنی کشور در حوزه کاغذسازی توسعه خواهد یافت.
وی با بیان این نکته که بیکاری امروز واقعیتی است که کشور ما دچار آن شده، افزود: با اجرای طرح تولید کاغذ، حدود 2000 شغل جدید مستقیم و غیرمستقیم در منطقه محروم شادگان استان خوزستان طی 3 سال ایجاد خواهد شد.
مخبر افزود: ما امروز در یک جنگ تمامعیار اقتصادی قرار داریم و دوستان ما در حوزههای اقتصادی باید کمر همت ببندند تا مشکلات در حوزه بانکی را برطرف کنند.
در ادامه این مراسم، کورش پرویزیان، مدیرعامل بانک پارسیان اظهار داشت: این پروژه جنبههای مهمی دارد و از لحاظ اقتصادی و اشتغالزایی برای خوزستان و از نظر جلوگیری از خروج ارز و فواید زیستمحیطی برای کل کشور بسیار مهم است. ستاد اجرایی فرمان امام مثل همیشه ریسک بزرگی کرد و رقابت بین بانکها را به همکاری مشترک تبدیل کرد. برای تولید این مقدار کاغذ در حالت عادی باید ۶ میلیون اصله درخت از بین رفته و سالانه بیش از ۲۰۰ میلیون دلار برای واردات کاغذ هزینه میشد اما این طرح این رقم را جبران خواهد کرد.
همچنین محمدرضا حسینزاده، مدیرعامل بانک ملی در این مراسم گفت: ما نباید در حوزه کاغذ دچار وابستگی به خارج باشیم، اجرای این طرح تولید ثروت و اشتغال برای کشور را در پی خواهد داشت. ستاد اجرایی فرمان امام تاکنون کارنامه بسیار درخشانی در کمک به توسعه کشور داشته و قطعا با مشارکت ستاد، شاهد موفقیت این طرح ملی خواهیم بود.
ارسال به دوستان
حمله حامیان دولت به مهران مدیری به خاطر حضور در تلویزیون و طرح کنایههای بنزینی
بیتدبیری علیه مدیری
گروه فرهنگوهنر: حمله هماهنگ چند رسانه نزدیک به کارگزاران و جریان اصلاحات به مهران مدیری در واکنش به انتقادات او از دولت، در حالی است که این رسانهها در روزهای پس از گران شدن بنزین و شدت گرفتن اعتراضات مردمی علیه دولت، به عنوان رسانههای دولتی، در مقابل مردم ایستادند. به گزارش «وطن امروز»، تهاجم سراسری رسانههای نزدیک به دولت به مجری برنامه دورهمی، حالا رنگ و بویی متفاوت پیدا کرده و دولتیهای فعال در رسانهها در تلاشند با زدن انگهای سیاسی به مهران مدیری به تخریب او بپردازند.
در آخرین قسمت از برنامه «دورهمی» که به مناسبت شب یلدا روی آنتن رفت، فضای مجازی که اتفاقا مدیری درباره آن هم نکاتی را یادآور شده بود، محلی برای زدن انگهای مختلف به او شد و عناوینی نظیر «هنرمند سفارشی»، «شومن حکومتی»، «دلقک فرصتطلب» و... روانهاش شد. برخی روزنامهها هم تمام تلاش خود را کردند که از این قافله عقب نمانند و با تیترهایی نظیر دورهمی میلیاردی، مرد میلیارد تومانی و... به او حمله کردند؛ حملهای که بیشتر از سمت و سوی طرفداران دولت بود و نشان میداد آنچه بیشتر این جماعت را عصبانی کرده، حرفهایی است که مدیری به روال همیشه زده است.
مدیری در ویژهبرنامه شب یلدا حرفهایی از جنس مردم زد! حرفهایی که مانند همیشه دغدغههای او را در موضوعات اجتماعی نشان داد که بخشهایی از آن را مرور میکنیم.
مدیری: دوباره شروع شد. ما آمدیم. ما 13 فروردین اگر یادتان باشد آمدیم تا سری جدید را شروع کنیم شد آخرین برنامهمان و کلا هوا شدیم. بعد رفتیم یک برنامهای مثل دورهمی طراحی کردیم در اینترنت و فکر کردیم آنجا آزادتر است و میتوانیم آنجا همدیگر را به اسم کوچک صدا کنیم. یک مدت رفتیم ولی دیدیم بچههای گروه جنبه ندارند. کلا فکر کردهاند در اینترنت خط قرمز وجود ندارد.
- برای بخش خواننده زنگ زده بودن به کسی که میگفتم کیه؟ میگفتند خیالت راحت جنتلمن است! آخر سر مجبور شدم گروه را جمع کنم، یک جلسه توجیهی بگذارم و نقشه جغرافیا را بگذارم جلویشان و بگویم بچهها ما هنوز این ور آبیم. آنجا هم که شروع کردیم دوباره هوایمان کردند. بعد رفتیم شبکه نمایش خانگی ولی من پشیمان شدم.
- یک شب رفته بودم سوپرمارکت یک خانمی آمد گفت: «سلام آقا! 2 کیلو عدس بدهید، یک مدیری!» بهم برخورد و پشیمان شدم. رفتیم سراغ ایده بعدی. گفتم برنامه را ضبط کنیم روی نوار ویاچاس. شبها با شناسنامه گرویی میگیریم و ویاچاس کرایه میدهیم ولی گفتند اگر آخرش شو نداشته باشد، اصلا فروش نمیرود.
- برگشتیم به دورهمی خودمان. من گفتم آقایان خودتان بروید تصمیم بگیرید درباره شروع دورهمی. هر وقت صلاح میدانید دورهمی کی شروع شود، اصلا به من هم نگویید و خودتان اعلام کنید. من خودم صبح جمعه فهمیدم دورهمی پخش میشود.
* کنایهای که برای دولتیها سنگین تمام شد
تیزترین وجه انتقادی او در این سخنان نیز مربوط به موضوع اعلام نرخ جدید بنزین و سخنان رئیسجمهور بود که اعلام کرده بود خودش هم از این تصمیم بیخبر بوده است.
در ادامه هم او اشارهای به آلودگی هوا کرد و گفت: مسؤولان فرموده بودند آلودگی هوای تهران ربطی به کیفیت بنزین ندارد! هر جور راحتید! 80 میلیون نفریم دور هم میمیریم.
مدیری همچنین تاکید کرده بود: سرویس کردن کار ما نیست، ما آفریده شدهایم برای سرویس شدن. درباره شب یلدا و گرانیها هم از این گفت که: خانوادههای بسیاری امشب خون گریه میکنند. پول ندارند که کادویی برای خانوادهشان بگیرند. و اینکه امشب ناراحتترین شب زندگیاش و طولانیترین شب زندگیاش است که میخواهد فقط بگذرد.
البته انصافا نمیتوان از گفتوگوی او با میهمانان برنامه (سروش صحت، پژمان بازغی و محمد علیمردانی) گذشت که برای اولینبار با جسارت درباره موضوع سلبریتیها، مباحث مالیاتی آنها و حدود اظهارنظر آنها سخن گفت.
* انتقاد پذیرفته نیست، حتی از شما دوست عزیز!
همه برنامه همین بود! گوشزد کردن اتفاقاتی که بیخ گوش مسؤولان در حال افتادن است و کسی توجهی به آنها ندارد. نکاتی که مهران مدیری را اینبار از سوی حامیان دولت با شایعه دستمزد میلیاردی مواجه کرد و نشان داد انتقاد پذیرفته نیست!
مدعیان آزادی بیان برای شایعه دستمزد میلیاردی مهران مدیری گریبان چاک کردند و نگران پولهایی شدند که از جیب بیتالمال برداشته است. ادعای کذبی که بدون هیچ سند و مدرکی عنوان شد و نکته قابل تأمل ماجرا اینجاست که چرا همین افراد در مقابل پروندههای مالی سنگینی که در دولت وجود دارد، سکوت کردهاند و هیچکدام نسبت به میلیاردها تومانی که به دلیل برنامهریزیهای نادرست هدر رفته، حرفی برای گفتن ندارند!
جالب اینکه حزب کارگزاران سازندگی که شماری از اعضای این حزب یا مجرم اقتصادی هستند یا همواره در مظان اتهام قرار داشتهاند نیز از دستمزد مدیری انتقاد کرده است.
* منبع آگاه: مهران مدیری اصلا با صدواسیما قرارداد ندارد
در همین رابطه یک منبع آگاه در سازمان صداوسیما در گفتوگو با فارس، ماجرای دستمزد میلیاردی صداوسیما به مهران مدیری را تکذیب و تصریح کرد: اصلا طرح موضوع از پایه ایراد دارد. چون مهران مدیری با تلویزیون قراردادی ندارد. قرارداد او با تهیهکننده است و این تهیهکننده است که تعیین میکند چه دستمزدی به مجری خود بدهد.
وی ادامه داد: برای تهیه چنین برنامههایی بودجه مشخص و معینی وجود دارد، قراردادهای شفافی امضا میشود و غیرممکن است یک مجری بتواند قرارداد دستمزد میلیاردی با تلویزیون ببندد. ضمن اینکه این نکته را فراموش نکنیم که حتی اگر این اتفاق بیفتد، میزان سودآوری مهران مدیری برای تلویزیون چندین برابر دستمزدی است که میگیرد.
* رنجبران: برخی سناریوی سیاسیشان شکست خورد/ مسیر شادی مردم ادامه دارد
در همین رابطه اما «محمدحسین رنجبران» مدیرکل روابط عمومی سازمان صداوسیما نیز در فضای مجازی نوشت: «به شادی مردم نگاه سیاسی نداشته باشید. تا از چم و خم قصهها هم با خبر نشدهاید، تیتر یک نزنید. این حجم از تماسهای مردم با 162 و میزان رضایتشان از برنامههای شب یلدا قیمت ندارد. اگرچه در سازمان صداوسیما همیشه با حداقل قیمت هزینه شادی پرداخت میشود».
او همچنین تاکید کرده: «برخیها که با این شادی مردم و موفقیت صداوسیما سناریوی سیاسیشان را شکست خورده و چندصد میلیارد تومانشان را از کف رفته میدانند، بدانید و بدانند که این مسیر ادامه دارد».
چند سالی است که مدیری به اجرای برنامه «دورهمی» رو آورده است. هرچند جای خالی این برنامه سال گذشته عرصه را برای شبکههای دیگر باز کرد اما شبکه نسیم نشان داد میخواهد از کسی که با «جعبه جادو» به شهرت و محبوبیت رسیده، همچنان استفاده کند و بهرغم شایعات باز هم این سلبریتی میانسال را به خانه اول خود بازگرداند.
اینکه برخی کاندیداهای انتخابات و دولتها از سلبریتیها برای رسیدن به رای بیشتر بهره میبرند، موضوع جدیدی نیست اما این بار برگ جدیدی رو شد و آن اینکه: هرکس با ما نیست، علیه ما است حتی اگر سلبریتی باشد که همواره ابزار ما بوده است!
ارسال به دوستان
پرونده ویژه «وطنامروز» در مورد تردیدهای جدی درباره محقق شدن منابع درآمدی پیشبینیشده دولت در سال آینده و شواهد تداوم راهبرد مذاکره با آمریکا و دادن امتیازهای بیشتر
سایهترامپ بربودجه99
همچنان امتیازدهی!
گروه سیاسی: مانور مقامات و رسانههای دولتی درباره مذاکره با آمریکا همچنان ادامه دارد. به گزارش «وطن امروز»، رسانهها و مقامات دولتی این روزها سرگرم اظهارنظر یا تولید گزارش در تایید و چرایی لزوم مذاکره با آمریکا و همچنین ضرورت تصویب FATF هستند. پروژهای که این روزها از سوی رسانههای دولتی دنبال میشود از سیاست محوری دولت روحانی جدا نیست. «مذاکره» همچنان در اولویت سیاست خارجی حسن روحانی قرار دارد و از سوی وی دنبال میشود.
موضوع مذاکره اما محدود به سیاست خارجی نمانده است. بودجه سال آینده که توسط حسن روحانی به مجلس ارائه شده به طرز مشکوکی نامتوازن است. حتی کسانی که صرفا خبرها را پیگیری میکنند، متوجه شدهاند درآمدهایی که دولت برای سال آینده در نظر گرفته در «حالت عادی» قابلیت تحقق ندارد مگر اینکه دولت با بهرهگیری از ابزار «مذاکره/ توافق» بتواند میزان فروش نفت را افزایش داده یا مقداری از ارز بلوکهشده را به کشور بازگرداند.
فارغ از درستی یا نادرستی این ادعا، شواهدی وجود دارد که انگاره تلاش برای مذاکره، حتی با بستن یک بودجه به محلهای درآمدی تخیلی را تقویت میکند.
* مذاکره با دستفرمان مکرون
زمزمههای دور جدید مذاکره با آمریکا پس از خروج این کشور از برجام با طرح موسوم به «طرح مکرون» از تابستان امسال شروع شد. رئیسجمهور فرانسه پیشنهاد کرده بود در ازای افزایش فروش نفت ایران و آزادسازی حدود 15 میلیارد دلار از ارز بلوکهشده ایران، مذاکرات میان ایران و آمریکا برای دستیابی به توافق جامع در همه زمینهها آغاز شود. طرح مکرون تابستان امسال سروصدای زیادی به پا کرد، بویژه آنکه در پایان تابستان حسن روحانی همانند سالهای گذشته قصد سفر به نیویورک را داشت و همین طرح میتوانست مبنای توافق جامع میان ایران و آمریکا باشد. اظهارات حسن روحانی در آستانه سفر به نیویورک نیز احتمال مذاکره با آمریکا را تقویت میکرد. روحانی 4/6/98 در «همایش ارائه دستاوردهای دولت تدبیر و امید در توسعه زیرساختهای روستایی» و در آستانه سفر به نیویورک گفته بود: «معتقدم برای منافع ملی کشورمان از هر ابزاری باید استفاده کرد. اگر بدانم که به یک جلسهای بروم و با کسی ملاقات کنم کشور من آباد و مشکلات مردم حل میشود دریغ نخواهم کرد، اصل منافع ملی ملت ما است».
روحانی در سخنرانی دیگری اینگونه به تلاشها برای دیدارش با ترامپ اشاره کرد. رئیسجمهور در جلسه هیات دولت در 10 مهرماه سال جاری در رابطه با جزئیات طرح امانوئل مکرون گفت: «طرحی را فرانسه آماده کرده بود و کلیت آن طرح به یک معنا میتوانست قابلقبول باشد، چون کلیت آن بازمیگشت به اینکه ایران دنبال سلاح هستهای نباشد که همیشه این را گفتهایم و اینکه ایران به صلح منطقه و صلح آبراههای منطقه کمک کند که همیشه کمک کردهایم. آمریکا کل تحریم را کنار بگذارد و فروش نفت بلافاصله آغاز و پول نفت در اختیار ما قرار بگیرد». رئیسجمهور اضافه کرد: «این اصولی بود که فرانسه با آمریکاییها مطرح کرده بود و بعد با ما مطرح کرد. آنچه در نیویورک انجام گرفت ولو اینکه به ظاهر ممکن است برخی فکر کنند در نقطه حل بود اما با حل مسأله فاصله داشت و نمیشود یک امر بسیار مهم را در ظرف چند ساعت و مدت کوتاه بدون در نظر گرفتن همه جوانب و نتایج آن و سوءاستفادهای که آنها میخواستند در آن مقطع انجام دهند، به انجام رساند».
طرح مکرون همانطور که روحانی گفت به نتیجه نرسید و همانطور که نشریه فرانسوی «لوموند» روز شنبه هفته جاری به نقل از منابع مطلع نوشته است؛ کاخ الیزه اکنون معتقد است تلاشهایش برای میانجیگری میان واشنگتن و تهران با شکست روبهرو شده است.
* بنزین بر آتش مذاکره
روحانی در سفر 18 آبانماه سال جاری در نشست شورای اداری استان یزد نیز موضوع مذاکره را به بیان دیگری تکرار کرد: هر جا بتوانیم از طریق مذاکره و تعامل با دنیا، مشکل مردم را حل کنیم یا کاهش دهیم من بهعنوان رئیسجمهور و منتخب شما یک ثانیه صبر نمیکنم، با اینکه میدانم سنگین و سخت است؛ الان هم با دنیا در تماسیم و صحبت میکنیم؛ دنبال راهحل هستیم اما هیچگاه دنبال ذلت نخواهیم رفت. روحانی همچنین در جریان همین سفر بود که گفت دولت قرار است به 18 میلیون خانواده ایرانی یارانه معیشتی دهد. البته او این جمله را نگفت که این کمک معیشتی قرار است در ازای سهمیهبندی و گرانی بنزین به مردم داده شود.
24 آبان طرح سهمیهبندی بنزین به اجرا درآمد؛ طرحی که آغازگر اعتراضات مردمی شد، اعتراضاتی که خیلی زود اغتشاشات را به دنبال داشت. «گرانی» البته به بنزین محدود نشد؛ در اولین مهره از دومینوی گرانیها سکه و ارز دچار تلاطم و گرانی شد. گرانی به لوازم خانگی و اقلام خوراکی نیز رسید و بر سفره مردم اثر مستقیم گذاشت. فشار اقتصادی جدیدی بر مردم وارد شد، با این حال عدهای معتقد بودند فشار اقتصادی میتواند منجر به فشار داخلی از سوی مردم برای مذاکره شود. در نظر این عده هر چند گرانی بنزین سفره مردم را کوچک میکند با این حال و با توجه به اینکه دولت هیچ چشمانداز روشنی نیز از گشایش اقتصادی ارائه نمیدهد، معادله «خواست مذاکره» از سوی مردم تکمیل و شرایط برای انجام مذاکره و توافق با آمریکا فراهم میشود. جدا از درستی یا نادرستی این گزاره، دولت از مرتبط کردن مشکلات به مذاکره در ماجرای توافق هستهای بهره برده بود و اتفاقا درباره آن توافق توانسته بود با بهرهگیری از این حربه تا حدودی مردم را با خود همراه کند. این جمله یکی از جملات روحانی در مرتبط کردن مشکلات داخلی به توافق است: اینکه میگوییم تحریم ظالمانه باید از بین برود بعضیها چشمهایشان را زیاد نچرخانند! تحریمهای ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید، تا مسأله محیطزیست حل شود، تا اشتغال جوانان حل شود، تا [مشکل] صنعت جامعه حل شود. تا آب خوردن مردم حل شود، تا منابع آبی زیاد شود، تا بانکهای ما احیا شود.
* همچنان امیدوار به FATF
۲۵ خردادماه ۹۵ وزیر وقت اقتصاد به نمایندگی از دولت آقای روحانی ضمن توافقی محرمانه، پذیرفت توصیههای چهلگانه «گروه ویژه اقدام مالی» ( FATF) و یک «برنامه اقدام» (Action Plan) را که حاوی دستورالعمل زمانبندی شده و گفته میشود محرمانه است، جهت اجرای توصیههای گروه اقدام مالی اجرا کند. گروه اقدام مالی نیز ۴ تیرماه ۱۳۹۵ طی بیانیهای در بوسان کرهجنوبی اعلام کرد به مدت ۱۲ ماه ایران را از لیست کشورهایی که باید علیه آنها اقدام متقابل انجام شود تعلیق و در این مدت ایران تعهداتی را که پذیرفته اجرایی میکند.
در این بیانیه آمده بود پس از اتمام این مدت گروه اقدام مالی متناسب با اقداماتی که ایران انجام داده است تصمیم میگیرد ایران را در کدامیک از دستهبندیهای چهارگانه (استاندارد، در حال پیشرفت، غیرهمکار و لیست سیاه) قرار دهد. با این حال به دلیل اقدامات ایران، زمان تعلیق ایران از لیست سیاه همواره تمدید شده است. از سوی دیگر FATF این قابلیت را برای کشورهای غربی ایجاد میکند که براحتی به اطلاعات محرمانه درباره خرید و فروشهای مهم ایران دست پیدا کنند.
طبق برنامه اقدام که طیبنیا تعهد به اجرای آن داده، ایران باید هویت «ذینفع واقعی» را شناسایی کرده و بدون محدودیت این اطلاعات را با درخواستکنندگان به اشتراک بگذارد. وزیر وقت اقتصاد متعهد شد تا ماه مه ۲۰۱۷ این سازوکار را ایجاد کند.
پس از ایجاد این سازوکار، بانکهای خارجی که توسط آمریکا از انجام تراکنشهای شامل افراد باقیمانده در تحریم، منع شدهاند، از کانال FATF از تهران درخواست خواهند کرد آیا ۱۷۸ فرد و نهاد تحت تحریم SDN آمریکا، در تراکنش ارزی آنها با بانک مرکزی و سایر بانکهای ایرانی «ذینفع» هستند یا خیر؟ اگر واحد تهران پاسخ مثبت دهد، بانکهای خارجی از انتقال ارز خودداری خواهند کرد، چرا که از اعمال جریمه و تحریم آمریکا هراس دارند. سازوکار FATF از سوی دیگر امکان هرگونه دورزنی تحریمها و ارائه اطلاعات نادرست به طرف خارجی را بسته است. بنابراین هر چند در شرایط تحریم، تصویب FATF به صورت قطعی به ضرر ایران است اما دولت به ماجرای تصویب لوایح مربوط به FATF به عنوان پلی برای مذاکره و توافق مینگرد. دولت روحانی که در اداره دولت و جامعه با بحران کارآمدی مواجه شده است، خطر طرد و حذف از عرصه سیاست را بیش از هر زمان دیگری حس میکند. بنا بر نظرسنجی برخی نهادها، محبوبیت دولت در برهه فعلی به کمتر از ۵ درصد رسیده است، در چنین شرایطی دولت روحانی آخرین تلاشها را برای باز کردن گره مذاکره و حل مشکلات داخلی با بهرهمندی از گشایش خارجی به کار گرفته است.
نکته مهم آنکه غرب نیز هرگونه تعامل را به حل و فصل ماجرای FATF ربط داده است. بنابراین در آستانه انتخابات دولت در تلاش است بحران کارآمدی خود را در سایه توافق احتمالی با غرب و ایجاد گشایش اقتصادی موقت پنهان کند، بویژه آنکه مقامات دولتی بارها از این سیاست برای دستیابی به اهداف حزبی و جناحی خود بهره بردهاند. گفتنی است در آخرین جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام که در قالب جلسه کمیسیون ویژه مجمع برای بررسی لایحه CFT برگزار شد، در رایگیری استمزاجی در پایان جلسه اکثریت قریب به اتفاق اعضا به تصویب این لایحه رای منفی دادند.
* ژاپن، طلوع دوباره مذاکره
موج جدید «مذاکره/ توافق» پیش از سفر روحانی به ژاپن آغاز شد. رسانههای دولتی مدعی بودند که قرار است در جریان این سفر ژاپن نقش واسطهگر مذاکره میان ایران و آمریکا را ایفا کند. حسن روحانی نیز خود پس از بازگشت از ژاپن اعلام کرد که مذاکراتی با طرف ژاپنی برای برداشته شدن تحریمها داشته است: «هم ژاپنیها و هم ما در زمینه شکستن تحریم یک پیشنهاد جدیدی داشتیم که در این زمینه با هم بحث کردیم و بنا شد رایزنیهای 2 کشور در این زمینه را ادامه دهیم. ژاپنیها، اروپاییها و دیگران در این زمینه فعال هستند که تحریمها را بشکنند و پیشنهادات و راهحلهایی دارند که با هم در این زمینه رایزنی داریم». پس از دیدار روحانی و آبه، رسانههای ژاپنی خبر دادند نخستوزیر این کشور تلفنی با «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا گفتوگو کرده است. به نوشته وبگاه ژاپنی «نیکی»، نخستوزیر ژاپن احتمالا ترامپ را در جریان جزئیات گفتوگوهای خود با رئیسجمهور ایران قرار داده است. دفتر نخستوزیری ژاپن به رسانهها گفته است این تماس که به درخواست ترامپ انجام شده، حدود ۷۵ دقیقه طول کشیده و در آن درباره ایران و کرهشمالی گفتوگو شده است.
رایزنیها درباره سفر روحانی به ژاپن محدود به این سفر نشد. 2 روز پس از بازگشت روحانی از ژاپن و پس از گفتوگوی تلفنی ترامپ و آبه، محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه در راستای مشورتهای دوجانبه با مقامات عمان وارد مسقط شد. سفر ظریف به عمان از آن جهت حائز اهمیت است که مقامات عمانی در سالهای اخیر پیامهایی را از جانب مقامات آمریکایی به ایران منتقل میکردند. نتیجه توالی سفر روحانی به ژاپن و ظریف به مسقط میتواند تلاش برای گشودن باب جدیدی از مذاکره باشد. تکههای پازل سیاستورزی روحانی در کنار اظهاراتش نشان میدهد در همچنان روی پاشنه مذاکره میچرخد، و حال پرسش این است که آیا بودجه هم در خدمت مذاکره گرفته شده است؟
******
بودجه مردودی
حمید کمار: شب گذشته لایحه بودجه سال 99 در حالی برای بررسی در کمیسیون تلفیق مجلس تصویب شد که تا همین جا بابت برخی اشکالات موجود، انتقادات زیادی را به خود دیده است. مهمترین این انتقادات تکرار بیشبرآورد منابع مانند سال 98، بیتوجهی به اصلاحات مالیاتی و ساماندهی نشدن هزینه شرکتهای دولتی است. نقدها به لایحه تا جایی پیش رفته که برخی کارشناسان، لایحه بودجه 99 را مقدمهای برای وادار کردن کشور به انجام مذاکره با آمریکا عنوان کردهاند.
***
به گزارش «وطن امروز» اعداد و ارقام لایحه بودجه هر روز بیش از پیش جنجالآفرینی میکند. دامنه این جنجالها از درآمدهای موهوم و به قول مرکز پژوهشها «بیشبرآورد منابع» بوده تا دست و دلبازی در هزینهکردها بویژه درباره شرکتهای دولتی و همچنین بذل و بخششهای مالیاتی که جنجالیترین آن درباره سلبریتیها بود. آخرین این جنجالها اما گفتوگوی تلفنی مژگان خانلو، سخنگوی ستاد بودجه سازمان برنامه و بودجه در برنامه «رهیافت» رادیو اقتصاد بود. خانلو در این برنامه در پاسخ به انتقادهای کارشناسان اقتصادی از پیشبینی صادرات یک میلیون بشکهای نفت اظهار داشت: «نکته مهم درباره درآمدهای نفتی در بودجه 99 بحث روحیه و امیدآفرینی است. در حال حاضر تمام مجموعه برای انجام صادرات تلاش میکند. من نمیتوانم رقم دقیق صادرات را عنوان کنم ولی میتوانید از منابع معتبر بپرسید تلاشهایی که برای صادرات نفت میشود، به چه صورت است. وی افزود: اینکه بخواهیم در بودجه بگوییم در مقابل تحریمها تسلیم شدیم و پذیرفتیم بیشتر از 300 هزار بشکه (یا هر مقدار دیگر) نمیتوانیم به صورت رسمی صادرات داشته باشیم، در راستای امیدآفرینی به مردم نیست».
هر چند پس از واکنشهای گستردهای که به اظهارات این مقام مسؤول شد، سازمان برنامه و بودجه تلاش کرد با «تحریف شده» خواندن خبر اظهارات خانلو، رقم یک میلیون بشکهای صادرات نفت خام را معتبر نشان دهد اما بررسی فایل صوتی مصاحبه خانلو نشان میدهد آنچه به نقل از وی منتشر شده، تحریف نشده و درست است. این جنجال اما تنها به خاطر یکی از ارقام بودجه بود؛ بودجهای که ارقام بحثبرانگیز آن تنها به میزان صادرات نفت ختم نمیشود.
* مفتفروشی اموال دولتی تکرار میشود؟
از دیگر منابعی که دچار بیشبرآورد در لایحه بودجه سال 99 شده، رقم حاصل از واگذاری و مولدسازی داراییهای دولتی است. در جزء 3 بند «د» تبصره 12 لایحه بودجه سال 1399 به وزارت امور اقتصادی و دارایی اجازه داده شده تا سقف 40 هزار میلیارد تومان از اموال و داراییهای منقول و غیرمنقول مازاد دولت به استثنای انفال و موارد مندرج در اصل هشتادوسوم قانون اساسی (بناها و اموالی که از نفایس ملی هستند) را بدون رعایت تشریفات مربوط به تصویب هیأتوزیران (که در ماده 115 قانون محاسبات عمومی الزام شده است) از طریق مزایده عمومی به فروش برساند. تخمین رقم 48 هزار میلیارد تومان درآمد حاصل از واگذاری و مولدسازی داراییهای دولتی در حالی است که در سالهای گذشته بالاترین رقم این نوع درآمد به 4هزار میلیارد تومان هم نمیرسید. علاوه بر این در میانه امسال و با قطعی شدن کسری بودجه، مجوز استفاده از 10 هزار میلیارد تومان درآمد حاصل از واگذاری داراییهای دولتی در شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا صادر شد. با این حال طبق گزارشهای رسمی، درآمد چندانی از این محل نصیب دولت نشده است. از همین رو مشخص نیست چرا دولت در لایحه بودجه سال 99 باز هم بر درآمد حاصل از این محل آن هم با رقمهای بسیار بالا تکیه کرده است؛ مسألهای که بدون تشریفات بودن آن هم جنجال برانگیز شده بهطوری که نصرالله پژمانفر، عضو کمیسیون تلفیق مجلس در واکنش به آن گفت: طبیعتا دولت باید اموالی را که برای کشور سودی ندارد رها کند و دست از بنگاهداری بردارد اما اگر این روحیه را پیدا کنیم که هیچ نوع حرکت اقتصادی در کاهش هزینههای دولت نداشته باشیم و اموال را با «ترک تشریفات» که از آن بوی فساد میآید، بفروشیم، درست نیست. بویژه که در بحث خصوصیسازی مسائلی پیش آمد که تا امروز حل نشدهاند و بهرغم دفاعیات رئیسجمهور، معاون اول و برخی دیگر از اعضای دولت، هنوز پوریحسینی، رئیس سازمان خصوصیسازی در بازداشت است و کماکان بسیاری از اسناد هم رو نشده است. بنابراین فروش اموال دولت باید به صورتی باشد که داراییهای مردم به تاراج نرود.
* قهر بودجه با مالیات
نکته عجیب دیگر در لایحه بودجه دولت، رقم مالیات بودجه است. طبق جدول شماره یک بودجه 99 جمع کل درآمدهای مالیاتی نسبت به قانون بودجه 98 کمتر از 13درصد رشد داشته است. تکرار بیتوجهی به درآمد مالیاتی همانند سال 98 در حالی است که کشور پس از بازگشت تحریمهای آمریکا بیش از هر زمان دیگری نیازمند درآمدهای پایدار برای تامین هزینههای خود است. بیتوجهی دولت به ظرفیتهای مالیاتی و اصلاح وضع مالیات کشور موضوع دیگری است که در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس هم به آن اشاره شده است. دولت در حالی به فعال کردن ظرفیتهای مالیاتی بیتوجهی کرده که روشهای متعددی برای جبران کسری بودجه از این طریق وجود دارد. از جمله این اصلاحات ساختاری در موضوع مالیات عبارت است از: ساماندهی معافیتهای مالیاتی، دریافت مالیات از عایدی سرمایه (از املاک و سهام)، دریافت مالیات بر ارزش زمین (LVT)، حذف معافیت مالیات بر سودهای کلان سپردههای بانکی، جلوگیری از فرار مالیاتی برخی مشاغل، حذف مالیات بر ارزشافزوده مناطق آزاد و ویژه اقتصادی، پلکانی کردن مالیات نقلوانتقال املاک با هدف اخذ مالیات از خانههای لوکس و دریافت مالیات بر مجموع درآمد. با وجود همه این راهها، دولت تقریبا هیچ اقدام موثری برای تحقق هیچیک از این سیاستها نکرده و بودجه 99 را هم مانند سال قبل تهیه کرده است.
در همین رابطه عباس پاپیزاده، عضو کمیسیون کشاورزی مجلس میگوید: نکته مغفول در بودجه، بحث ساماندهی معافیتهای مالیاتی و جلوگیری از فرارهای مالیاتی است. به هر حال این ارقام قابل توجه است. در اقتصاد ایران اقشاری وجود دارند که بیجهت از مالیات معاف هستند درحالی که هیچ کار مولدی هم انجام نمیدهند. مثلا سلبریتیها چرا از مالیات معاف هستند؟ با چه منطقی اینها را از مالیات معاف میکنند درحالی که درآمدهای میلیاردی دارند. یکی دیگر از معافیتهای بیمنطقی که وجود دارد، معافیت مالیاتی مناطق آزاد است که به درگاه واردات تبدیل شدهاند.
* ادامه تاخت و تاز شرکتهای دولتی در ولخرجی
از دیگر محورهای انتقاد به لایحه بودجه سال 99 موضوع هزینههای کنترل نشده شرکتهای دولتی است. طبق لایحه تقدیمی دولت به مجلس، شرکتهای دولتی در سال آینده رقمی نزدیک به هزار و 500 هزار میلیارد تومان (1500 هزار میلیارد تومان) از بودجه را به خود اختصاص میدهند. یکی از موضوعاتی که طی روزهای گذشته در فضای رسانهای کشور تکرار شده، لزوم صرفهجویی دولت در بودجه شرکتهای دولتی است. هر چند دولت بویژه شخص محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه، لایحه بودجه 99 را «مبتنی بر عملکرد» میداند اما ارقام بودجه سال 99 نشان چندانی از مبنا قرار گرفتن عملکرد شرکتها ندارد. علاوه بر این مشخص نیست سازمان برنامه و بودجه بر اساس کدام سازوکار نظارتی، عملکرد تعداد زیادی از شرکتهای دولتی را سنجیده و بودجه اختصاص میدهد؟ اینها بخشی از موضوعاتی است که در حوزه صرفهجویی در هزینهها به لایحه بودجه تحویلی دولت مطرح شده است.
* شائبه مقدمهچینی بودجه برای مذاکره
بیشبرآورد درآمدهای حاصل از فروش نفت و واگذاریهای دولتی از یک سو و بیتوجهی به درآمدهای مالیاتی از سوی دیگر، شائبههایی را بین کارشناسان اقتصادی مبنی بر عمدی بودن کسری در لایحه بودجه سال آینده ایجاد کرده است. در همین رابطه سیدعلی روحانی، کارشناس اقتصاد ضمن تقاضای رد کلیات لایحه بودجه در کمیسیون تلفیق گفت: وقتی فروش نفت زیاد نیست و معافیتهای مالیاتی پابرجاست، در میانه سال دولت کسری خواهد آورد و آن زمان عنوان میکند تنها راه خارج کردن مردم از فشار، مذاکره است. در اینجا کار کارشناسان اقتصادی این است که واقعیات سخت را اعلام کنند. سال گذشته هم این فریادها زده شد ولی دولت ترتیب اثر نداد تا اینکه کشور را به جایی رساندند که مردم نسبت به بیعدالتیها معترض شدهاند. اما باز هم دولت بدون درس گرفتن، تصمیم دارد به همان روش قبلی عمل کند و با بودجه سال 99 ، کشور و مردم را وادار به مذاکره با آمریکا کند.
***
[کلیات لایحه بودجه با وجود اعتراض کارشناسان تصویب شد]
اشکالات لایحه بودجه 99 کار را به جایی رساند که تصویب این لایحه در هالهای از ابهام قرار داشت. تعداد قابل توجهی از کارشناسان اصرار به رد کلیات لایحه بودجه داشتند. به عنوان مثال علی سعدوندی، کارشناس اقتصادی در این باره گفته بود: باید کلیات لایحه بودجه 99 در کمیسیون تلفیق رد شود تا دولت، اصلاحات جدی در آن انجام دهد. علاوه بر سعدوندی، سید امیر سیاح، دیگر کارشناس اقتصادی در این باره گفته بود: لایحه بودجه 99 حتما باید در کمیسیون تلفیق رد شود. مجلس اگر با مردم همراه است، باید کلیات بودجه را رد کند تا دولت آن را اصلاح و افیون نفت را از بودجه خارج کند. همچنین برخی اعضای کمیسیون تلفیق بودجه سال 99 هم خواستار رد کلیات این لایحه بودند. یکی از آنها رضا شیرانخراسانی بود که اظهار داشت: من با تصویب کلیات این لایحه مخالفت میکنم. دلیلش هم این است که زندگی محرومان را سختتر میکند، زیرا پیشبینیهای درآمدی که دولت در بودجه آورده، امکان تحقق ندارد. لذا وقتی بودجه غیرواقعی بسته شود با کسری بودجه مواجه میشویم و کسری بودجه هم تورم ایجاد میکند. البته این اظهارات در حالی مطرح شد که با مشاهده ترکیب اعضای کمیسیون تلفیق و بویژه هیات رئیسه آن، تصویب کلیات لایحه بودجه 99 پیشبینیپذیر بود. از این گذشته رئیس مجلس هم در اشارهای پنهانی، از نمایندگان خواسته بود کلیات لایحه بودجه را تصویب کنند. علی لاریجانی در آیین تودیع و معارفه روسای سابق و فعلی مرکز پژوهشهای مجلس در واکنش به حواشی بودجه سال آتی گفته بود: بودجه نارساییهایی دارد و میشود در مجلس آن نارساییها را رفع کرد. گاهی دردها را میگوییم اما پاسخ روشنی برای حل مشکلات نمیگوییم. در لابهلای اوراق پژوهشها باید راهحل باشد. این سخنان رئیس مجلس را میشد به نوعی سیگنال وی برای تایید کلیات لایحه بودجه به کمیسیون تلفیق تلقی کرد؛ سیگنالی که دیشب هیات رئیسه کمیسیون تلفیق بخوبی آن را دریافت کرد.
ارسال به دوستان
بنبستهای داخلی و سیاست «برونسپاری مقبولیت»
روحانی یا استراماچونی چه کسی با استقلال بازی کرد؟
از توافق هستهای تا توافق فوتبالی
شروین طاهری: دیروز هواداران باشگاه استقلال بار دیگر مقابل ساختمان اداری باشگاه جمع شدند. تجمعی خلوتتر و البته بسیار آرامتر از آنچه 2هفتهپیش شاهد بودیم و البته اینبار مشحون از غم و نه خشم. آنها اینبار به جای بازگشت فوری آندرهآ استراماچونی به نیمکت تیمشان، صرفا خواهان تعیین تکلیف کادر فنی توسط مدیران شدند.
گویی تجمع استقلالیها در نخستین روزهای پس از فرار شبانه سرمربی ایتالیایی، حالا در محله سعادتآباد تهران جای خود را به احساس عمیقتر شک و ظن به یار و دلدار به سیاق فیلم «سعادتآباد» داده است. اگر بخواهیم این تغییر فضا روی سکوها و داخل رختکن استقلال را براساس نمایشنامههای کلاسیک اروپایی بویژه شاهکارهای ویلیام شکسپیر، به گونهای قابل فهم برای رسانههای آن طرف و شخص خود آندرهآ استراماچونی و همسر هنرمندش تشریح کنیم، میتوانیم بگوییم در این فاصله به تدریج که آسمان تهران را غباری تیره فرا میگرفت، آن رابطه عشقی آتشین «رومئو- ژولیتی» آبیها با سرمربیشان در نخستین روزهای فراق رخت بر بسته و ظنی «اتللو»گونه نسبت به خود او در وجودشان رخنه کرده است،به طوری که متعاقب افشای شروط یازدهگانه و زیادهخواهانه استراماچونی توسط علی فتحاللهزاده، دیروز تازهترین نظرسنجیهای معتبر حکایت از آن داشت که دلواپسان استقلال به وضوح نسبت به مربی خارجی خود تغییر عقیده دادهاند. در نظر سنجی خبرگزاری ایسنا (از حدود 3 هزار رایدهنده مجازی) بیش از 70 درصد و در نظرسنجی کانال تلگرامی برنامه فوتبال برتر (از حدود 7 هزار رایدهنده برخط) بیش از 60 درصد هواداران خواهان عدم بازگشت او شده بودند.
اگر دوآتشههای حامی آبیپوشان پایتخت، در طغیان نخستین فوران خشم سرخشان نشان دادند از اینکه دولت روحانی- که متهم به پرسپولیسی بودن میشود- و همچنین وزارت ورزش و مدیریت انتصابیاش در باشگاه به «عشق ایتالیایی» آبیها خیانت کردهاند و او را پر دادهاند، اینک با گذشت زمان و کنار رفتن پردهها از اصل ماجرا، فضایی خاکستریتر بر ذهنیت هواداران استقلال حاکم شده و کمکم معلوم میشود آنها با پدیدهای بسیار پیچیدهتر مواجه هستند؛ اینک در قابی بزرگتر از داستان، فنسالاری اروپایی را روی صحنه نمایش مشاهده میکنیم که همانقدر که در امر مربیگری فوتبال حرفهای است، یک حقوقدان و یک بازیگر- کارگردان رسانهای کار کشته هم به شمار میآید. این اعجوبه اجنبی با به بازی گرفتن استقلال ـ یا آنطور که برخی پیشکسوتان باشگاه گفتهاند با گروگان گرفتن احساسات و عواطف هواداران وطنیـ در حال اجرای نقشهای دقیق برای دریافت تمام رقم 600 هزار یورویی سال اول قراردادش آن هم در مقطعی نرسیده به نیمفصل است، بدون اینکه تضمینی جدی برای بازگشتش به ایران بدهد.
این واقعیتی بود که 4 ماه پیش یکی از موثقترین منابع اخبار فوتبال جهان آن را فاش کرد اما باور نمیکردیم. در نخستین هفتههای لیگ برتر که استقلال هنوز در زمین و جدول سیمای یک تیم بحرانزده را داشت و تصویری که از سرمربی جدید و جوان ایتالیاییاش در رسانههای بینالمللی منعکس میشد، یک تکنیسین ناراضی و به ستوه آمده از شرایط کاریاش در ایران بود، جان لوکا دیمارتسیو، سوپرژورنالیست معروف ایتالیایی، به فوتبال ایران شوک داد. او که اعتبارش را از برملا کردن پشت پرده قراردادها و نقلوانتقالات بزرگترین ستارههای فوتبال اروپا به دست آورده است، فاش کرد استراماچونی از شرایط کاری خود در تهران راضی نیست- از جمله بهخاطر منتفی شدن حق دلالیاش بهخاطر عدم جذب بازیکنانی از کالچو که مدیر برنامههای او به استقلال معرفی کرده بود- و دیر یا زود جدا میشود.
البته استرا به عنوان یک فارغالتحصیل رشته حقوق بخوبی میدانست که طبق قوانین فیفا، اگر یک مربی رأساً اقدام به ترک پست خود کند، نمیتواند انتظار دستمزد یا غرامت از باشگاهش داشته باشد، پس از همان زمان صحنهآرایی هنرمندانهای را برای مقصر جلوه دادن باشگاه آغاز کرد و در نهایت به لطف سوءمدیریت مدیران دولتی استقلال مبنی بر تاخیر در پرداخت بموقع قسط اول دستمزد مرد ایتالیایی، او در اوج نتایج خود، بهانه لازم برای ترک ایران را پیدا کرد. از آنجا که اخبار مندرج در رسانههای معتبر در دعاوی مطرح شده در دادگاههای فوتبال (فیفا چمبر) یا دادگاه عالی ورزش (CAS) به طور جدی مورد استناد قرار میگیرند، میتوان متوجه شد که چرا استراماچونی تمام هم و غمش را بر رسانهای کردن شرایط خود قبل و بعد از ترک تهران گذاشته بود.
در نهایت وقتی او موفق شد با قرار دادن افکار عمومی در مقابل دولت، موضوع دریافت مطالبه معوق 160 هزار یورویی خود را برای ما ایرانیها تبدیل به مسألهای حکومتی کند و باعث گشوده شدن پای وزارت امور خارجه و بانک مرکزی ایران برای حل اختلاف شود، اصرار او بر نیامدن و دریافت پول بیشتر نقشه وی را لو داد. کار به جایی کشید که به قول سفیر ایران در رم، شخص او و کارمندان سفارتخانه به همراه حمید معصومینژاد از رم، مجبور شده بودند طوری تن به التماس از یک مربی فوتبال برای بازگشت به نیمکت استقلال بدهند که تاکنون برای حل مشکلات کلانتر سیاسی و اقتصادی کشور اینچنین به وزیر خارجه ایتالیا یا موگرینی، رئیس ایتالیایی پیشین روابط خارجه اتحادیه اروپایی رو نزده بودند.
فقط همین امسال، پروندههای متعدد شکایت یا اختلافات مالی همتایان استراماچونی از کارلوس کیروش و وینفرد شفر گرفته تا برانکو ایوانکوویچ و مارک ویلموتس، فوتبال ما و به شکل گستردهتری افکار عمومی را به چالش کشیده است.
مثل اغلب ازدواجهای منجر به طلاق میان تیمهای ایرانی و سوگلیهای خارجیشان از صنف مربی یا بازیکن در سالهای اخیر، اینجا هم پای یک قرارداد ترکمانچای یا به اصطلاح «استراماچای» در میان است که میتوانید گزارش کامل آن را در صفحه ورزشی امروز «وطن امروز» بخوانید.
* از برجام هستهای تا فوتبال بیجام
همه این مقدمهچینیها برای این نبود که گناه سوءمدیریت دولت و باشگاه استقلال در این غائله را بشوییم، برعکس، این برای یادآوری رفتار مشابهی بود که یک مربی اجنبی و یک سیاستمدار داخلی برای بازی با استقلال ما داشتند.
البته حرجی به یک مربی جوان اروپایی نیست که تازه در مدت کوتاه حضورش در فوتبال کشورمان عملکرد فنی موفقی هم داشته است.
با این حال مثل همیشه موفقیت موضوعی نسبی است و اگر از هواداران نرآتزوری ایتالیا درباره استراماچونی بپرسید، آنها برخلاف عبارات عاشقانه هفتههای اخیر آبیهای تیفوسی تهران در وصف او، سرمربی بیتجربهای را که اینترمیلان را تا پایینترین رتبه نیم قرن اخیرش یعنی رده نهم جدول کالچو پایین کشید، لعن و نفرین میکنند.
دستکم ما به او چشم یاری و از او انتظار وفاداری نداشتیم اما همین مستشار فرنگی، معرف پدیدهای چه بسا مهمتر از نفس سوءمدیریت فوتبال بشدت دولت زده ما- به عنوان نمادی از سوءمدیریت کلان دولت حسن روحانی و تیم تکنوکراتهای شبهاجنبی در این 6 سال- است؛ پدیدهای که میتوان از آن به «برونسپاری مقبولیت اجتماعی» توسط دولت فعلی یاد کرد یا به بیان بهتر، گرو گذاشتن سرمایه اجتماعی کشور در بانکهای رسانهای دستگاه سلطه غرب.
غائله استراماچونی یا همان مواجهه اکثریت هواداران با باشگاه خودشان بر سر ماندن یک مربی خارجی که هیچ تعهد حقیقی به باشگاه و هوادارانش ندارد، حکایتی شبیه همان توافق برجام دارد.
روز 18 آذرماه که هواداران استقلال به هواخواهی استرا علیه باشگاه شوریدند، کمتر از 5 ماه از شب کذایی 24 تیرماه میگذشت که تنها 4 سال پس از آن جشن فرمایشی برجام، مردم ایران به جای بزرگداشت دستاورد دولت بنفش، جملگی دشنام به جان برجام میکشیدند.
بیگانهپرستی شرمآور در متن پدیده استراماچونی ما را به یاد روندی 7 ساله- از زمان آغاز کارزار تبلیغاتی انتخابات ریاستجمهوری 1392 ایران- میاندازد که در آن افکار عمومی در تب و تاب برونرفت از مشکلات داخلی و در غفلت شبکه رسانهای ملی و با آدرس غلط جریان کارگزار و اصلاحطلب، به پدرخواندگی هاشمی و سپس شیخ دیپلمات، به در باغ سبز اجانب حواله داده شد.
و بر همین مبنا بود؛ فریب جامعه با توسل به فضاسازیهای رسانههای آن طرف آبی، مبنی بر اینکه حل مشکلات داخلی تنها در گرو جلب نظر آمریکا و اروپاست، ضعیفنمایی موجودیت کشور و بزرگنمایی خصم خارجی، اظهار عجز از رویارویی با غرب توسط تیم دیپلماسی دولت و مقامات ارشد آن، اظهارنظر محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه مبنی بر اینکه تنها یک بمب آمریکا تمام توان دفاعی ما را نابود میکند، مویههای مکرر روحانی و معاونانش درباره خزانه خالی که البته به لطف برجام خالیتر شد، اینکه در محاصره تحریمهای ظالمانه اسیر شدهایم و برای ادامه بقا، آخرین راهحل موجود مذاکره با کدخدای دنیاست، اینکه مشکلات معیشتی و حتی مسأله آب شرب و ازدواج نیز منوط به توافق برجام است و آن هم در گرو سیمان گرفتن صنعت هستهای و اینکه پاسپورت ایرانی به لطف برجام دوباره اعتبار پیدا میکند. اما امروز حلقه تحریمها تنگتر از پیش از برجام شده است؛ برجامی که آمریکا بسادگی آن را پاره کرد و اروپا به آسانی نادیدهاش گرفت؛ خلاصه! به گروگان گرفتن همه ظرفیتهای داخلی و تجمیع مطالبات مردمی در کانال التماس و لابه به اجانب.
غائله مربی حقوقدان ایتالیایی در ایران باعث شد بار دیگر به یاد لحظاتی بیفتیم که غرور ایران همراه با رئیسجمهور زیر سایه سنگین یک مجسمه ایتالیایی قرار گرفت؛ روزی که حسن روحانی در محل موزه کاپیتولین در ساختمان شهرداری رم کنار پای اسب مجسمهای بزرگ به مذاکره پرداخت که متعلق به سرداری رومی، «مارکوس آئورلیوس» مشهور به تارومارکننده ایرانیان بود.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|