|
طبق ادعای موافقان FATF اکنون باید «همه تعاملات اقتصادی» ایران با خارج قطع شده باشد!
چند نکته درباره FATF
حسین حاجیلو*: روز جمعه گروه ویژه اقدام مالی (FATF) اعلام کرد به تعلیق اقدامات مقابلهای درباره ایران پایان داده است، یعنی ایران را دوباره به لیست اقدامات مقابلهای بازگردانده است.
1- لیست سیاهی وجود ندارد
در هیچکدام از اسناد رسمی گروه ویژه اقدام مالی (FATF) عبارتی به نام «لیست سیاه» وجود ندارد، بلکه این نهاد برخی از کشورها را به عنوان کشورهای پرریسک و غیرهمکار مشخص میکند و از کشورهای دیگر میخواهد علیه آنان «اقدامات مقابلهای» انجام دهند. «اقدامات مقابلهای» به مجموعهای از اقدامات احتیاطی گفته میشود که در یادداشت تفسیری توصیه شماره 19 این نهاد ذکر شده است، بنابراین باید در استفاده از عبارات، دقت لازم را داشته باشیم تا فضای روانی کشور را دچار التهاب نکنیم.
2- هیچگاه به طور واقعی از لیست تعلیق نشده بودیم
FATF و مسؤولان محترم دولت ادعا میکنند ایران از تیر 95 و پس از پذیرش تعهداتی تحت عنوان «برنامه اقدام»، از لیست اقدامات مقابلهای تعلیق شده بود. اما در این 3 سال، مهمترین بخش از اقدامات مقابلهای هیچگاه علیه ایران تعلیق نشده بود. مهمترین بخش از اقدامات مقابلهای، اولین اقدام است که تحت عنوان EDD یا شناسایی مشتری بهصورت تقویتشده شناخته میشود. FATF در همه بیانیههای 3 سال گذشته، از کشورهای دیگر درخواست کرده است علیه ایران EDD را اعمال کنند، بنابراین تعلیق از لیست، اسمی بود و نه واقعی.
3- آرام آرام ایران را وارد لیست کرده بودند
بررسی رفتار FATF در یکسال گذشته نشان میدهد این نهاد، در 2 نشست قبلی خود، 3 اقدام از «اقدامات مقابلهای» را علیه ایران فعال کرده بود، بنابراین تا قبل از جمعه گذشته، 4 اقدام از 9 اقدام مقابلهای علیه ایران اعمال شده بود و روز جمعه 5 مورد باقیمانده علیه ایران فعال شد.
4- ورود به لیست FATF در برابر تحریمهای آمریکا هیچ است
با وجود همه اقداماتی که FATF در این مدت علیه ایران داشته است اما اعمال یا عدم اعمال «اقدامات مقابلهای» علیه ایران تقریبا اثر خاصی نخواهد داشت.
شدیدترین تحریمهای بانکی فراسرزمینی از سوی آمریکا علیه ایران اعمال میشود و بازیگران اقتصادی خارجی بیش از اینکه به اقدامات مقابلهای FATF توجه کنند، به تحریمهای آمریکا توجه میکنند چرا که این تحریمهای آمریکاست که برای آنان هزینه واقعی (جریمه نقض تحریم) دارد، بنابراین اقدامات مقابلهای FATF برای ایران خاطره است.
5- غیرواقعی بودن ادعای موافقان FATF اثبات شد
در 2 سال اخیر بسیاری از موافقان FATF ادعا میکردند در صورت عدم پیوستن ایران به کنوانسیونهای پالرمو و CFT و در نتیجه آن، ورود ایران به لیست اقدامات مقابلهای FATF، همکاریهای اقتصادی کشور با خارج کاملا قطع خواهد شد. اما اکنون در لیست FATF قرار داریم و همکاریها هم کماکان ادامه دارد. بنابراین موافقان FATF از مسؤولان دولتی تا نمایندگان مجلس و برخی اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام و رسانههای دولتی باید بابت این ادعای غلط که کشور را تا لبه پرتگاه پیش میبرد، از مردم عذرخواهی کنند.
6- دولت باید واکنش نشان دهد
وضعیت قبلی (تعلیق اقدامات مقابلهای) به دلیل پذیرش تعهد 41 بندی «برنامه اقدام» از سوی ایران به وجود آمده بود. یعنی یک توافقی شکل گرفت و در ازای اجرای تعهدات از سوی ایران، اقدامات مقابلهای از سوی FATF تعلیق شد. بخش زیادی از «برنامه اقدام» در حال اجراست که برخی از بندهای آن (بویژه در حوزه همکاریهای خارجی) برای شرایط تحریمی کشور بسیار خطرناک است. در حال حاضر که اقدامات مقابلهای FATF بازگشته است، دولت جمهوری اسلامی ایران باید اجرای تعهدات ذیل «برنامه اقدام» را لغو کند. این اقدام هم جلوی لو رفتن اطلاعات مالی (مشابه آنچه در زمستان 96 رخ داد) را خواهد گرفت و هم این پیام را به طرف مقابل مخابره میکند که «ایران آنقدر ضعیف نیست که تعهدات را یکطرفه اجرا کند».
7- ورود به لیست سیاه FATF به ضرر ایران نخواهد بود
بزرگترین سم برای اقتصاد امروز ایران، بلاتکلیفی است. بسیاری از بازیگران اقتصادی در سالهای اخیر و در موضوعات مختلف بلاتکلیف بودهاند. به عنوان مثال در یک برههای منتظر نتیجه مذاکرات ژنو و لوزان و برجام بودند و در دورهای دیگر، منتظر خروج یا عدم خروج ترامپ از برجام. پس از خروج ترامپ از برجام، منتظر اروپا بودند تا اینستکس را راهاندازی کند. همزمان هر 4 ماه یکبار منتظر FATF بودند که ایران را از لیست خارج کند یا دوباره وارد لیست کند. این بلاتکلیفی ضربه بسیاری به اقتصاد کشور میزند و حداقل فایده اتفاق اخیر این است که کشور از بلاتکلیفی خارج شد.
از سوی دیگر به دلیل تحریمهای آمریکا، عمده تعاملات ایران به اشکال غیررسمی انجام میشود، بنابراین شرکای ایران از ترس تحریم و لو رفتن اطلاعات اقتصادی، موافق همکاری کامل ایران با FATF نبودند و کاهش همکاری ایران با این نهاد میتواند این اطمینان را به شرکای ما بدهد که اطلاعات اقتصادی لو نخواهد رفت و آنها میتوانند با خیال راحت با ایران همکاری کنند.
* کارشناس روابط بینالملل
ارسال به دوستان
شمارش آرای مأخوذه در انتخابات دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی حاکی از پیروزی کاندیداهای جریان انقلابی است
رأی ملت به منتقدان دولت
پیشتازی قاطع فهرست ایران سربلند براساس آخرین نتایج شمارش آرای تهران
گروه سیاسی: با اتمام شمارش آرای مأخوذه در یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در بیشتر حوزههای انتخابیه، ترکیب کلی مجلس یازدهم مشخص شد و اصولگرایان تحت عنوان ائتلاف بزرگ نیروهای انقلاب در بیشتر حوزهها به پیروزی قاطع رسیدند.
به گزارش «وطن امروز»، همانطور که انتظار میرفت، چند سال ناکارآمدی اصلاحطلبان در فراکسیون امید مجلس و مدیریت شهری کلانشهرها و همینطور سوءتدبیرهای دولت روحانی که اوضاع آشفته اقتصادی فعلی را به دنبال داشت، موجب شد مردم تغییر کلیت مجلس را به عنوان گام اول تغییر کلید بزنند. در عین حال علاوه بر تهران که تا لحظه تنظیم این گزارش اصولگرایان به پیروزی قاطع 30 بر هیچ دست یافتهاند، در اغلب حوزههای انتخاباتی در سراسر کشور نیز نیروهای اصولگرا و منتقد دولت موفق به کسب اکثریت آرا شدند.
شمارش آرای حوزههای انتخاباتی که در شهرهای کوچک از ساعتهای پایانی روز جمعه آغاز شده بود، از بامداد روز شنبه و به دنبال پایان زمان رایگیری، در کلانشهرها هم شروع شد. بامداد روز شنبه و با پایان مهلت قانونی اخذ رای در یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، فک پلمب و شمارش آرا در شعب اخذ رای با حضور عوامل اجرایی، نظارتی و بازرسی آغاز شد. اعلام نتایج انتخابات در شهرهای کوچک که از ساعات ابتدایی روز شنبه شروع شده بود، مشخص کرد مردم عزم خود را برای تغییر جزم کردهاند و این اصولگرایان بودند که با اقبال مردم مواجه شدند. اصلاحطلبان هم که در این دوره ابتدا ندای تحریم انتخابات را سر داده و در ادامه با چند لیست مختلف به صحنه آمده بودند، علاوه بر تهران در سراسر کشور با شکستی سهمگین مواجه شدند تا نتیجه عملکرد چندساله خود را به چشم ببینند.
دیروز همچنین سخنگوی ستاد انتخابات کشور اعلام کرد نتایج انتخابات حوزه تهران حداکثر تا روز یکشنبه اعلام میشود. سیداسماعیل موسوی درباره زمان اعلام نتایج انتخابات نیز اظهار داشت: بسیار امیدواریم بتوانیم در روز شنبه اغلب نتایج حوزههای انتخابیه را جمعبندی و اطلاعرسانی کنیم. کلانشهرها بویژه پایتخت میماند که زمان بیشتری برای شمارش و تنظیم صورتجلسه صرف میشود. وی افزود: انشاءالله فرمانداریها قطعا با دقت کامل تلاش میکنند حداکثر تا روز یکشنبه نتایج را اعلام کنند.
* چگونگی برگزاری مرحله دوم انتخابات مجلس
پس از اعلام نتایج انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزههایی که شمارش آرا در آنها به پایان رسیده است، مشخص شد در برخی حوزهها انتخابات به دور دوم کشیده شده است. به گزارش ایسنا، انتخابات در برخی حوزهها نظیر دهلران، میانه، لنجان، بیجار و سمیرم به دور دوم رفت که ۲۹ فروردین 99 دور دوم انتخابات در این حوزهها برگزار خواهد شد.
در حوزههایی که داوطلبان حداقل 20 درصد آرای صحیح حوزه انتخابیه را کسب نکنند، انتخابات به مرحله دوم میرود و به ازای هر کرسی، 2 داوطلب با یکدیگر رقابت خواهند کرد یعنی اگر در حوزهای 2 کرسی وجود داشته باشد و هیچ داوطلبی 20 درصد آرا را کسب نکرده باشد، 4 داوطلبی که بیشترین آرا را کسب کرده باشند، در مرحله دوم با یکدیگر رقابت خواهند کرد. در این مرحله هر داوطلبی که آرای بیشتری کسب کند راهی بهارستان خواهد شد و دیگر شرط کف رای وجود نخواهد داشت. انتخابکنندگان نیز اگر در مرحله اول هم رای نداده باشند، در مرحله دوم میتوانند رای دهند اما افرادی که در مرحله اول در یک حوزه رای دادهاند، در مرحله دوم هم باید در همان حوزه رای دهند. مدارک لازم برای رای دادن در مرحله دوم همان مدارک مورد نیاز در مرحله اول است.
* زمان اعلام صحت انتخابات
در همین حال دیروز سخنگوی شورای نگهبان زمان اعلام صحت انتخابات را اعلام کرد. عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان در صفحه توئیتر خود نوشت: روز گذشته (جمعه) هزاران نفر از اعضای شبکه نظارتی شورای نگهبان، مردم و ناظران عزیز در تامین سلامت انتخابات و امانتداری آرای مردم مشارکت کردند. از همه آنها تشکر میکنم. نتیجه صحت انتخابات در حوزههای سراسر کشور پس از بررسی و جمعبندی گزارشها اعلام خواهد شد. کدخدایی همچنین در صفحه شخصی خود در توئیتر مطلبی درباره تعداد گزارش تخلف مردمی در سامانه مردم ناظر منتشر کرد. متن این مطلب به شرح زیر است: سامانه «مردم ناظر» از ابتدای راهاندازی تا ساعت ۱۳ روز شنبه ۳ اسفند، ۲۶۳۸ گزارش مردمی دریافت کرده است که ۱۱۶۵ مورد آن مربوط به بعد از آغاز زمان رأیگیری است. کارشناسان سامانه ۲۲۱ گزارش مستند و دقیق را برای بررسی و اقدام قانونی لازم به دفاتر استانی ارجاع دادهاند.
***
***برای مشاهده لیست نمایندگان به صفحه 2 و 6 مراجعه فرمایید***
ارسال به دوستان
عامل اصلی کاهش مشارکت مردم نسبت به ادوار گذشته انتخابات مجلس شورای اسلامی چیست؟
کرونای بنفش
ناکارآمدی و بیتدبیری دولت و بیعملی و دنبالهروی مجلس از سیاستهای دولت منجر به بروز ناامیدی و مخدوششدن اعتماد و اعتقاد بخشی از مردم نسبت به کارکرد ایننهادها شد
یونس مولایی: 1- یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی به عنوان آخرین برگ سیاسی تقویم سال پرفراز و نشیب 98 به سرانجام خود رسید و با همه ویژگیهای منحصر به فردی که داشت باعث برداشته شدن گامی دیگر به سوی تغییرات کلان کشور شد. در این میان موضوع غیرقابل انکاری که باید به عنوان یکی از صورت مسالههای سیاسی اساسی کشورمان مورد بحث و بررسی قرار گیرد، مقوله «مشارکت» بهعنوان بایسته اولیه هرگونه تغییر و تحول دموکراتیک است؛ بایستهای که هر چند عمدتا در سایه نتایج روی کاغذ انتخابات کمتر مورد ارزیابی قرار میگیرد اما نقش اولیه آن به عنوان متغیر اصلی سیاسی کشور نمیتواند مورد انکار قرار گیرد. تبدیل شدن سوژه کاهش مشارکت در انتخابات دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی در نسبت با ادوار پیشین به مقولهای تکعلتی شاید از مهمترین ابتلائاتی باشد که در روزهای آینده باعث به انحراف رفتن آسیبشناسی آن شود. در این زمینه باید تلاشها معطوف به آن شود که در عین داشتن نگاه انتقادی نسبت به این کاهش مشارکت، خود نیز چشم بر شرایط موجود کشور در ماههای اخیر و تاثیرات غیرقابل انکار آن بر انگیزه و اراده عمومی نبندیم. به عبارت دیگر هر چند میتوان در قیاس با میانگین جهانی، میزان مشارکت فعلی در انتخابات مجلس را در کشوری که نظام آن ریاستی است مطلوب دانست اما نمیتوان چشم بر این نکته مهم بست که این کاهش مشارکت در قیاس با ادوار پیشین مجلس شورای اسلامی و استانداردهای نظام جمهوری اسلامی خود به مثابه یک تذکر مهم به حساب میآید. با این حال تکعلتی کردن کاهش مشارکت سیاسی به گونهای که همه اتفاقات را معلول یک حادثه یا رویه بدانیم نیز میتواند باعث سطحینگری در تبیین اصل حادثه شود. برای مثال نمیتوان منکر آن بود که اعلام رسمی شیوع ویروس کرونا در ایران در آستانه انتخابات و موجسواری برخی جریانات داخلی و خارجی برای هراسآفرینی عمومی به این شکل که حضور در پای صندوق رای میتواند سلامت آنها را به مخاطره بیندازد، بهعنوان یک متغیر موثر قابلیت ارزیابی دارد اما تقلیل کاهش مشارکت به این امر نشان از سطحی کردن پدیده مورد بحث و چشمپوشی بر سایر علل تاثیرگذار دارد.
2- مشارکت سیاسی و اجتماعی به عنوان حقی فردی برای تاثیرگذاری بر محیط پیرامونی (چه با هدف تامین منافع فردی و چه با هدف مصلحت جمعی) ظهور و بروزی عینی است که میتوان آن را برخاسته از ذهنیت «امید به تغییر» دانست، بنابراین زمانی که یک فرد، جمعیت یا جامعه در هر سطحی اقدام به مشارکتی سیاسی یا اجتماعی میکند، پیش از همه چیز امید به تغییر رویه جاری و وضع موجود را دارد. تجربه 4 دهه برگزاری انواع انتخابات در دوره حکمرانی جمهوری اسلامی نیز بارها موید همین مسأله بوده است که امید به تغییر باعث به میدان آمدن مردم در برهههای متعدد و به نفع جناحهای مختلف بوده است. تجربه سالهای 76، 84 و 92 بهعنوان 3 دوره تغییر اساسی در ترکیب جناح حاکم سیاسی بخوبی این مسأله را به اذهان متبادر میکند که امید و انگیزه جمعی میتواند پیشبینی گروه نخبگانی سیاسی را نیز نقض کند. با این اوصاف یکی از مهمترین علل کاهش مشارکت سیاسی در انتخابات اخیر را میتوان «اعتمادزدایی عمومی» نسبت به نهادهای دولت و مجلس شورای اسلامی و «کاهش امید به تغییر» بر اساس مشاهده ناکارآمدیهای اجرایی و نظارتی دانست. بالا گرفتن سطح ناکارآمدی و سخت شدن امور روزمره در سایه این دو امر به جای آنکه تبدیل به ارادهای معطوف به تغییر شود، خود را در قالب یک انفعال و بیتوجهی سیاسی در امر مشارکت انتخابات متبلور کرد. ایده اولیه تفکیک قوا از اساس برای تبدیل کردن بافت اصلی قدرت به نهادهایی مستقل از یکدیگر برای مهار و نظارت متقابل شکل گرفته است. در این فضا زمانی که نظام سیاسی یک کشور بر پایه قدرت برتر قوه مجریه شکل میگیرد، بار نظارتی و مهار ناکارآمدیها عمدتا بر دوش قوه مقننه سنگینی خواهد کرد، در چنین فضایی آنچه ذهنیت عمومی جامعه را به عنوان موتور محرکه اصلی مشارکت سیاسی با نیت تغییر و اصلاح شکل میدهد، معلول مناسبات میان 2 قوه (نه به طور مطلق) است. ذهنیت عمومی جامعه اما در این میان بر خلاف آنچه خود انتظار داشت، شاهد یک هتک ملموس بود. نوع مواجهه رئیسجمهور با مسأله اضطرارآفرینی همچون گرانی بنزین و سادهانگاری تبعات اجتماعی شوکدرمانی اقتصادی که نمود بیرونی خود را در حوادث آبان 98 نمایان کرد یا تجربه پیشین آن در بیاعتنایی به مطالبات متقاضیان مسکن مهر و صندوقهای مالی اعتباری که جرقه اولیه حوادث دی 96 بود، همگی نشان از یک بیاعتنایی در سطح دولت و نظارهگری در سطح نمایندگان مجلس داشت. کاهش اعتبار نهاد اجرایی و قانونگذاری کشور در چنین فضایی انعکاس خود را بر ذهنیت عمومی جامعه در چارچوب امید به تغییر نمایان کرد. استهزای مطالبات عمومی جامعه همانند واکنشی که رئیسجمهور در زمینه گرانی بنزین از خود نشان داد و مدعی شد خود نیز صبح جمعه اطلاع پیدا کرده است و متقابل آن انفعال کامل مجلس در برابر سیاستهای اجرایی دولت و همراهی با آن باعث شد اعتبارزدایی از نهادهای رسمی و ساختار قانونی کشور بازتاب خود را در کاهش امید به تغییر سیاسی متبلور کند، به گونهای که نخستین اقدام از سوی جریان جدیدی که به مجلس راه پیدا میکند، باید احیای جایگاه رسمی این قوه و اعتباربخشی به ساختار سیاسی کشور باشد.
3- بعد از یقین پیدا کردن اصلاحطلبان در عدم امکان پیروزی و شناخته شدن به عنوان مسببان و عاملان وضع فعلی جامعه که خود را در تحریم غیررسمی انتخابات نشان داد، پروژه آتی این جریان در روزهای آتی مصادره کردن بدنهای است که دوم اسفند پای صندوقهای رای حاضر نشد. تکرار کلیشه ردصلاحیت و تفسیر کاهش مشارکت سیاسی به اعتراض اجتماعی نسبت به غیبت اصلاحطلبان گزارهای است که برای چندمین بار از سوی این گروه برای فرار از پاسخگویی خود نسبت به وضع موجود طرح میشود. در این زمینه هر چند مصادیقی همچون مجلس نهم (مشارکت 64 درصدی در نخستین انتخابات بعد از سال 88 که با تحریم کامل اصلاحطلبان همراه شده بود) و شورای دوم (مشارکت 13 درصدی در انتخاباتی که حتی اعضای نهضت آزادی نیز تایید صلاحیت شده بودند) به عنوان شاهد مثالهایی از متزلزل بودن این ادعاست اما نباید چشم بر این واقعیت بست که از آغاز دهه 90 با بالا گرفتن مشکلات اقتصادی و بیاعتنایی دولت به طبقات پایین و اقشار حاشیهای، موجی از ریزش آرا از سوی این طبقات آغاز شد و در انتخابات اخیر بیش از پیش خود را نمایان کرد. مشارکت 48درصدی مردم تهران در انتخابات سال90 بهرغم تحریم اصلاحطلبان و افزایش این مشارکت به 50درصد در انتخابات سال94 که اصلاحطلبان تمام بدنه خود را به پای صندوق آرا آوردند، مبین شیوع ناامیدی در طبقات پایین و اقشار حاشیهای است. نبود صدایی در دولت و مجلس برای این بخش از جامعه با گذر زمان امید آنها را برای مشارکت سیاسی در انتخابات کاهش داد و قطعا تقویت حوزه مشارکت سیاسی بدون بازتعریف جایگاه آنان تنها باعث اصالت یافتن طبقه متوسط مرکزنشین میشود.
4- روی کار آمدن نیروهای انقلابی در یازدهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی آنها را در موقعیتی دوگانه و حساس قرار داده است. از سویی رقبای سیاسیشان تمام تلاش خود را معطوف به تضعیف جایگاه نمایندگی آنان و مشروعیتزدایی از انتخابشان میکنند تا با فرار از عامل بودن خود در سلب اعتبار عمومی مجلس شورای اسلامی، آنان را مسببان این مقوله تعریف کنند و از سوی دیگر فضای اجتماعی و سیاسی کشور که تاثیرپذیری خود از شرایط را با کاهش مشارکت سیاسیاش عینیت بخشیده است، بشدت متقاضی هرگونه تغییر جدی و بازگرداندن امید به خود است. فرصت یگانه فعلی در مجلس یازدهم جای چندانی برای ایستادن در میانه این دو موقعیت متضاد ندارد، منتخبان جدید مجلس شورای اسلامی وارث یک اعتبارسوزی بزرگ از نهاد قانونگذاری کشور هستند و در چنین فضایی آنها یک فرصت حیثیتی برای بازگرداندن امید به امکان تغییر برای مردمی دارند که دچار تردید نسبت به کارآمدی قوای مجریه و مقننه شدهاند.
***
در زمینه کاهش انگیزه مشارکت، نیروهای انقلابی باید بیشترین نگاه انتقادی را نسبت به عملکرد سیاسی خود داشته باشند، به گونهای که هرچند ضعف غیرقابل انکار دولت دوازدهم و مجلس دهم در شکلدهی به یک ناکارآمدی انباشت شده، ذهنیت عمومی را در مقوله مشارکت سیاسی با تردیدهای زیادی مواجه کرد اما نوع حضور نیروهای انقلابی در میدان رقابت سیاسی اخیر نیز میتوانست متضمن اقناع بیشتری برای همراه کردن بدنه جامعه و تبیین لزوم نقشآفرینی آنها در جریان رقابتها باشد. عدم انسجام در جریان مشارکت سیاسی، ابهام در تعریف جایگاه کنشگری خود و نمایان بودن سطح بالایی از اختلافات که در نهایت منجر به یک وحدت سیاسی در وقتهای اضافه مسابقه شد را میتوان به عنوان مانعی در برابر نقشآفرینی صحیح این جبهه در جریان رقابتهای سیاسی و احیای فضای مشارکت عمومی و خلق ذهنیت تغییر سیاسی دانست.
ارسال به دوستان
کمتر از یک ماه به آغاز اکران نوروزی وضعیت اکران همچنان نامشخص است
دربست تا اکران نوروز
* همه برنامههای فرهنگی و هنری تا آخر هفته تعطیل است
گروه فرهنگ و هنر: برنامهریزی برای اکران در سینمای ایران حالا تبدیل به یک آرزوی بزرگ شده است! شاید فکر کنید این جمله اغراقآمیز است ولی آنها که از وضعیت چرخه اکران در سینمای ایران اطلاع دارند، میدانند با وجود همه انتقاداتی که همیشه از سوی اهالی سینما و رسانه نسبت به عیوب متعدد این چرخه مطرح شده اما باز هم تغییری در این وضعیت ایجاد نشده است تا در فاصله زمانی کمتر از یک ماه تا آغاز اکران نوروزی سال 99 وضعیت فیلمهایی که باید در این بازه زمانی اکران شوند نامشخص باشد و صاحبان این آثار نتوانند برای اکران پیش رو برنامهریزی کنند. اما این بار ماجرا کمی پیچیدهتر هم شده است، چون در یک اتفاق تازه و بیسابقه در سینمای ایران قرار شده وضعیت اکران نوروزی از طریق یک شورای خلقالساعه با عنوان «شورای اکران نوروزی» تعیین شود.
* اکران نوروزی صاحب شورا شد
هفته پیش در گزارشی در همین صفحه از این نوشتیم که اجرای طرح پیشنهادی قرعهکشی آثار نمایشی در اکران عمومی، طرحی اشتباه است و بزرگترین نتیجه آن سپردن مدیریت اکران کشور به شانس و قرعه است اما حالا گویا این تصمیم جدیتر از همیشه شده است. نشانه جدیت اجرای این تصمیم اشتباه، گفتوگوی روز گذشته محمدمهدی طباطبایینژاد، مدیر اداره نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی با تسنیم است. او در این زمینه میگوید: «چینش اکران نوروزی توسط شورای اکران نوروزی انجام خواهد شد و من نیز عضو آن شورا هستم. این شورا متشکل از مدیرعامل خانه سینما (منوچهر شاهسواری)، رئیس شورای صنفی نمایش (محسن امیریوسفی)، بنده به عنوان مسؤول این شورا که مدیرعامل نظارتم و مدیر کل نمایش حرفهای (محمدرضا فرجی) و محمود اربابی به عنوان نماینده رئیس سازمان است». حرکتی بیسابقه که تا امروز در سینمای ایران خبری از آن نبوده و برای نخستینبار است که تصمیم برای اکران آثار سینمایی به شورایی تحت نظارت سازمان سینمایی سپرده میشود.
* یک بار شورا، یک بار قرعه!
طباطبایینژاد در این گفــتوگو البته ماجرای طرح موضوع قرعهکشی از سوی حسین انتظامی، رئیــس سازمان سینمایی را رد کرد و گفته انتظامی در این باره نظراتی داشته و به شکل شخصی هم به این نتیجه رسیده بوده اما برای اولین بار و بهصورت عملیاتی این خود تهیهکنندگان بودند که این پیشنهاد را دادند که اکران فیلمها به صورت قرعهکشی انجام شود. این طرح که بزرگترین انتقاد به آن، سپردن سیستم اکران کشور به قرعه و شانس است و به نوعی میتوان آن را از سر باز کردن مسؤولیت از سوی مدیران سینمایی کشور دانست، در شرایطی قرار است بعد از نوروز امسال اجرا شود که سازمان سینمایی برای «گُل اکران سال» که همان اکران نوروزی باشد؛ شورایی متشکل از مدیران سینمایی کشور تشکیل داده که آنها در این زمینه تصمیم بگیرند. شاید بزرگترین تناقض در ارتباط با سیستم قرعهکشی یا تعیین شورای دولتی اکران عید، آن باشد که مدیران سینمایی قصد دارند برای اکران عید از یک طرح و برای سایر مواقع اکران سال از روش قرعهکشی استفاده کنند! احتمالا خود مدیران نیز دقیقا نمیدانند میخواهند چه کنند!
* فاصله زیاد نظامنامه اکران تا پخته شدن!
آنچه از نظامنامه اکران در سال 99 برمیآید آن است که گویا با وجود ادعاهای مطرح شده در زمینه پختهتر شدن این نظامنامه، همچنان قرار است در بر همان پاشنه قبلی بچرخد و بعید است این طرحهای تازه نیز بتواند دردی از مشکلات اکران در سینمای ایران دوا کند. البته نمیتوان منکر تفاوتهای سیستم قرعهکشی در دوره جدید با دهه 60 شد، چرا که در سیستم اکران جدید، بر خلاف دهه 60 که همه آثار در یک سبد قرعهکشی میشدند، فیلمها این بار در 3 گروه «کمدی»، «عام» و «سایر» دستهبندی میشوند و از این طریق قرعهکشی کمی منظمتر و هدفمندتر خواهد بود اما این شیوه دستهبندی نیز ایراداتی دارد که یکی از مهمترین آنها احتمال انتقال اثری از سبد «سایر» به سبد «عام» یا بالعکس، با استفاده از نفوذ و قدرت پخشکنندگان است که همین موضوع میتواند شرایط را برای اکران آثار مختلف تغییر دهد، چرا که پیش از این شاهد اکران عمومی آثار کممخاطب در سینماها یا انتقال آثاری با مخاطب عام به چرخه اکران «هنر و تجربه» بودهایم.
* یک تصمیم درست در میان انبوهی از تصمیمات غلط
یکی از نکات جالب دیگر در ارتباط با وضعیت اکران آثار نوروزی آن است که گویا بر اساس تصمیم سازمان سینمایی برای اکران عید، فیلمهایی که از 2 سال قبل هنوز اکران نشدهاند، فقط میتوانند در گروه آزاد نمایش داده شوند. اکران گروه آزاد هم قرعهکشی نیست، بلکه باید حداقل 6 قرارداد سینما و حداکثر 15 مورد از این قراردادها آماده شوند تا یک اثر بتواند در نوبت اکران قرار بگیرد؛ تصمیمی درست که مانع تحمیل آثاری به دور از شرایط فروش بالا به چرخه اکران نوروز میشود. مزیت دیگر آنکه بنا بر گفته طباطبایینژاد، فیلمهای توقیفی هر وقت رفع توقیف شوند میتوانند وارد قرعهکشی و اکران شوند. این تصمیم احتمالا شانس اکران نوروزی آثاری همچون «دیدن این فیلم جرم است» را که بتازگی مجوز اکران آن صادر شده است، بیشتر میکند.
***
[مهمترین مدعیان اکران نوروزی]
در شرایطی که آثار مختلفی متقاضی اکران نوروزی امسال شدهاند اما تا اینجای کار فیلم سینمایی «خوب، بد، جلف 2؛ ارتش سری» تنها فیلمی است که با توجه به آغاز اکران خود از 30 بهمنماه و داشتن شرایط حفظ حداقلهای فروش قطعا در اکران نوروزی هم حضور دارد. اما از میان آثار دیگری که متقاضی اکران نوروز 99 شدهاند، برخی گزینهها جدیتر از سایرین به نظر میرسند. «شنای پروانه» جدیترین این آثار است؛ با توجه به اینکه هر ساله فیلم برگزیده جایزه «بهترین فیلم از نگاه تماشاگران» جشنواره فیلم فجر در اولویت اکران نوروزی است، این فیلم یکی از مهمترین مدعیان رسیدن به فرصت اکران نوروزی است. همچنین پیش از این علی سرتیپی، مدیر موسسه پخش فیلمیران در سخنانی گفته بود که «خروج» ابراهیم حاتمیکیا و «شنای پروانه» 2 گزینه اصلی این دفتر برای اکران نوروزی هستند و بعید نیست «خروج» حاتمیکیا نیز یکی از آثار اصلی اکران نوروزی 99 باشد. «لامینور» داریوش مهرجویی نیز با وجود آنکه در جشنواره فجر امسال حضور نداشت اما به نظر میرسد با توجه به حواشی پیش آمده در جریان ساخت این اثر و دلخوری مهرجویی از مدیریت بنیاد سینمایی فارابی، احتمالا مدیران سازمان سینمایی برای رفع بخشی از این کدورتها فرصت اکران نوروزی را برای این اثر در نظر بگیرند. البته به روال هر ساله یکی از فرصتهای اکران نوروزی باید در اختیار فیلمهای کودک قرار گیرد که امسال 2 فیلم «پیشی میشی» ساخته حسین قناعت و «بازیوو» ساخته امیرحسین قهرایی مهمترین مدعیان اکران نوروزی هستند؛ هر چند براساس خبرهای غیررسمی منتشر شده احتمالا این فرصت در اختیار حسین قناعت و فیلمش قرار میگیرد، البته این در شرایطی است که پخش تیزرهای تبلیغاتی فیلم «بازیوو» مدتهاست در برخی سینماهای شهر تهران انجام میشود. در کنار این آثار قطعا یک اثر کمدی دیگر نیز در گیشه اکران نوروزی حضور دارد که برخی گمانهزنیها از «خط استوا» ساخته اصغر نعیمی و برخی دیگر از رسانهها از «زنها فرشتهاند» ساخته حسین فرحبخش به عنوان 2 اثر کمدی دیگر یاد میکنند که یکی از آنها در کنار «خوب، بد، جلف 2» در اکران نوروزی امسال حضور خواهد داشت. «روز صفر» سعید ملکان و «درخت گردو»ی محمدحسین مهدویان نیز از جمله فیلمهایی هستند که شنیدههای جستهگریختهای درباره احتمال رسیدن آنها به اکران نوروزی شنیده میشود.
ارسال به دوستان
«وطنامروز» گزارش میدهد؛ هزینه اقتصادی اجرای تمام بندهای برنامه اقدام بیشتر است یا قرار گرفتن در لیست سیاه؟
سیاه بازی FATF
* ایران از لیست اقدامات مقابلهای خارج نشده بود که حالا دوباره وارد شود
محمد نجارصادقی: در آخرین ساعات جمعه 2 اسفندماه FATF اقتصاد ایران را در لیست سیاه خود قرار داد، این یعنی این ساختار بینالدولی کشورمان را در کنار کرهشمالی در بالاترین سطح پولشویی دنیا معرفی کرد و به کشورهای مختلف اخطار داد ارتباط مالی با ایران میتواند برای آنها هزینه داشته باشد. در بعد اجرایی FATF اقدامات مقابلهای برای کشورهایی که در این لیست قرار میگیرند در نظر میگیرد. این اقدامات ذیل توصیه شماره 19 گروه ویژه اقدام مالی است. این توصیه 9 اقدام عملیاتی دارد. بررسی گزارش مهرماه این سازوکار نشان میدهد از 9 اقدام عملیاتی تا این تاریخ 4 مورد آنها برای کشورمان اعمال شده است. حتی سابقه اجرایی یک مورد آنها به سال 95 بازمیگردد، این یعنی در سالهای اخیر با وجود مانور رسانهای روی تعلیق ایران از لیست سیاه، بخشی از اقدامات بازدارنده علیه ایران در حال انجام بود.
4 اقدام عملیاتی که علیه اقتصاد کشورمان تا مهرماه اجرایی شده است عبارتند از: شناسایی تشدید شده هویت مشتری از منطقه کشور پرریسک، ایجاد ساختار گزارشدهی تراکنش مرتبط با کشور پرریسک، افزایش بررسیهای نظارتی برای شعب مالی خارجی کشور پرریسک و در نهایت افزایش بررسیهای نظارتی موسسات مالی داخل سرزمین پرریسک در صورتی که تبادل خارجی دارند. به تعبیر دیگر، در 3 سال گذشته و در طول دوران اجرای برنامه اقدام، ایران هیچگاه از لیست اقدامات مقابلهای تعلیق نشده و همواره مهمترین بندهای اقدامات مقابلهای علیه ایران فعال بوده است. باید توجه داشت در همین بازه زمانی ایران به تمام فعالیتهای تجاری خود ادامه داد و هیچ مشکلی هم برای اقتصاد کشورمان رخ نداد. از دیروز اما 5 مورد دیگر هم به اقدامات FATF علیه ایران اجرایی شده است. این موارد عبارتند از: محدود کردن روابط بانکی و تجاری بینالمللی افرادی که در ایران قرار دارند، قطع رابطه با موسسات مالی که در کشور ایران قرار دارند، اجازه ندادن برای ایجاد شعب موسسات مالی ایران در کشورهای دیگر، و دایر نکردن شعبه در کشور ایران. جالب اینجاست که اساسا پس از تحریمهای ایالات متحده آمریکا از خردادماه سال 95 هیچکدام از موارد مطرح شده در دسترس اقتصاد ایران نبوده و نیست که با توصیهها و پیشنهادات گروه ویژه اقدام مالی متوقف شود. بر این اساس، اگر ایران از لیست سیاه FATF خارج شود و حتی در بین کشورهای با میزان ریسک بسیار پایین هم قرار بگیرد با وجود تحریمهای مالی آمریکا هیچ دستاوردی برای اقتصاد کشورمان ندارد و در عوض مسیرهای دور زدن تحریمها هم برای دشمنان آشکار میشود.
نمونه بارز آن هم افشای اطلاعات صرافیهای اماراتی همکار با کشورمان برای دور زدن تحریمها در سال 96 توسط واحد FIU دولت بود که باعث افزایش قیمت ارز به صورت شدتیافته شد. این واحد با جمعآوری اطلاعات مالی کشور در راستای اهداف FATF اقدام کرد اما در نهایت زمانی که دشمنان ما مسیر دور زدن تحریمها را متوجه شدند شروع به مسدودسازی مسیرهای ضدتحریمی کردند. در حال حاضر عدهای از مدافعان داخلی FATF با دست گرفتن کلیدواژه ترسناک «لیست سیاه» در حال فضاسازی برای بهرهبرداریهای سیاسی خود از این موضوع اقتصادی هستند و میخواهند تمام کاستیها و عقبماندگیهای چند سال اخیر دولت و حتی اتفاقات آینده اقتصاد کشورمان را به این موضوع گره بزنند، در صورتی که هیچ ارتباطی با آنها ندارد. برای مثال قیمت ارز در روزهای اخیر کمی افزایش داشت. این سودجویان با دستمایه قرار دادن FATF سعی داشتند فضای بازار را با این ادبیات به التهاب بکشند، در صورتی که اساسا گرانی ارز مربوط به شیوع ویروس کرونا در کشور و مسدود شدن حوالههای ارزی چین و ورود اسکناس ارز سلیمانیه عراق بود.
***
برخوردهای سیاسی FATF با کشورهای مختلف
بسیاری از حامیان FATF مدعی اجرای استانداردهای این نهاد بینالدولی در سراسر جهان هستند اما حقیقت آن است که در کشورهایی که اعضای اصلی این نهاد هستند، پولشویی به صورت سیستماتیک و گسترده وجود دارد و هیچ برخوردی با آنها نمیشود. نمونه بارز آن ترور منجر به شهادت سپهبد قاسم سلیمانی بود. با وجود اینکه آمریکاییها به صراحت مسؤولیت این اقدام را پذیرفتند اما FATF هیچ برخوردی با آنها نداشت. این رفتار پرشائبه این سازمان بینالدولی صدای فرهاد دژپسند، وزیر اقتصاد دولت تدبیر که تمام قد حامی اجرای قواعد این سازوکار در کشورمان هستند را هم درآورد و وی در اینباره اظهار داشت: در حالی در FATF به دنبال مقابله با تأمین مالی تروریسم هستیم که دولت آمریکا، تأمین مالی تروریسم انجام میدهد. نشریه فایننشالتایمز اخیرا در گزارشی نوشت: «آمریکا بزرگترین بهشت پولشویی در جهان است، وزارت خزانهداری ایالات متحده تخمین میزند که سالانه 300 میلیارد دلار در آمریکا پولشویی صورت میگیرد، که البته این احتمالاً کسری از عدد واقعی است. بدتر از آن، دولت آمریکا تصوری ندارد که چه کسی شرکتهایی را که مسیرهای پولشویی را هدایت میکنند، کنترل میکند، زیرا آمریکا فاقد یک مرکز اصلی سازمانی برای این موضوع است! هیچ قانونی در آمریکا وجود ندارد که موسسات مالی (غیربانکی)، بنگاهها و شرکتهای بزرگ در حوزههای مختلف را ملزم به افشای هویت «ذینفع واقعی» کند. این گزارش از غیرشفاف بودن و بستر اعمال جنایتکارانه بخش اعظمی از نظام مالی و تجاری آمریکا حکایت میکند و نشان میدهد آمریکا فاقد استانداردهای اولیه مبارزه با پولشویی است. این در حالی است که آمریکاییها بشدت به دنبال شفافسازی دادههای مالی و تجاری دیگر کشورها هستند، تا با سوءاستفاده از شفافیت دادههای اقتصادی کشورهای مخالف خود ضربات مهلکی به پیکره اقتصادی آن کشورها با ابزار تحریم و... وارد کنند.
جالب اینجاست در گزارش ارزیابی FATF، نمره وضعیت کشور آمریکا در اجرای 31 مورد از 40 توصیه گروه ویژه اقدام مالی «ضعیف، بسیار ضعیف و اجرا نشده» گزارش شده است. اما بهرغم عملکرد بد آمریکا در اجرای توصیههای FATF بویژه در زمینه مبارزه با پولشویی، گروه ویژه اقدام مالی نهتنها با آمریکا کاری ندارد، بلکه آمریکا، هدایتگر اصلی سیاستگذاریهای FATF است و نقشی کلیدی در این نهاد بازی میکند. همچنین کشوری مانند سوییس در عمل به توصیههای 24 و 25 که پیرامون شناخت ذینفع واقعی است، نه نمره بالا که نمره در حد ضعیف دریافت کرده است. پس اینطور نیست که تمام کشورها، به صورت صددرصدی پایبند به توصیههای این نهاد باشند. از سوی دیگر ایران به منظور تامین معیشت مردم خود، اقدام به دور زدن تحریمهای ظالمانه آمریکا میکند اما FATF به آن برچسب پولشویی میزند. این مسائل نشاندهنده چیزی جز رفتار سیاسی و برخورد دوگانه FATF با کشورها نیست. درواقع FATF برخلاف چهره به ظاهر فنیاش، یک نهاد کاملا سیاسی همسو با سیاستهای تحریمی آمریکاست، بهگونهای که آمریکا برای افزایش اثرگذاری تحریمها به شفافیت نظام بانکی و مالی ایران در فضای بینالملل نیاز دارد، کاری که استانداردهای FATF بخوبی از عهده آن برمیآیند.
* کشورهای عضوFATF؛ کانون پولشویی جهان
پولشویی، به معنی ورود منابع مالی حاصل از فعالیتهای غیرقانونی به چرخه نظام بانکی و مالی سالم کشورها، امروز یکی از مشکلات اساسی در نظام مالی و بانکی جهانی است. کشورهای عضو اتحادیه اروپایی و آمریکای شمالی عمده کشورهای عضو نهاد FATF هستند. انتظار میرود با توجه به سابقه حضور این کشورها در این نهاد، رعایت قوانین مربوط به پولشویی این کشورها به نحو احسن صورت گیرد اما در سالهای اخیر خبرهای متعدد و گستردهای از پولشویی در بانکهای اروپایی در رسانههای بینالمللی توسط نهادهای رسمی اتحادیه اروپایی مانند 3 نهاد بانک مرکزی اروپا (ECB، نهاد قاعده گذار بانکی اروپا (EBA) و کمیسیون اروپایی) منتشر شده است که در ادامه به ذکر مواردی از آنها میپردازیم. طبق گزارش والاستریت ژورنال، دوسوم بانکهای کانادا استانداردهای پولشویی را رعایت نمیکنند و این کشور مهد پولشویی در آمریکای شمالی به شمار میرود. شرایط نامطلوب پولشویی در کانادا در حالی است که این کشور عضو رسمی نهاد FATF است. همچنین به گزارش نشریه ویک، ۱۸ بانک بزرگ اروپایی از مجموع ۲۰ بانک اروپایی در یک دهه گذشته به علت عدم رعایت قوانین پولشویی متحمل جریمههای سنگینی شدهاند. ۵ بانک بزرگ اروپا شامل «HSBC» و «بارکلیز» بریتانیا، «بیانپی پاریباس» و «سوسیتهجنرال» فرانسه و «سانتاندر» اسپانیا از جمله بانکهایی هستند که به فعالیتهای پولشویی آلوده شدهاند. قاچاق موادمخدر و قاچاق انسان از جمله اعمال مجرمانهای است که در سطح وسیعی توسط بانکهای اروپایی منجر به پولشویی میشود و تنها بخش اندکی از این جرائم رسیدگی و اعمال قانون میشود.
***
دلیل اصرار آمریکا بر FATF چیست؟
مقامات آمریکا بارها در بیانیهها و اظهارات خود تاکید داشتهاند که هدف سیاست فشار حداکثری آمریکا عادیسازی رفتار ایران است. مقامات آمریکا با بیان این مطلب که ایران به واسطه توسعه توان موشکی و فعالیتهای خود در منطقه رفتار غیرعادی پیدا کرده است، بر فعالیتهای ایران برچسب حمایت از تروریسم و اشاعه تسلیحات کشتار جمعی میزنند. «عادیسازی» یا «بهنجارسازی»، کلیدواژههایی است که در کنار عبارت «سیاست فشار حداکثری» به دفعات به کار برده شده است و منظور از عادیسازی رفتار چیزی جز تطبیق سیاستهای داخلی و خارجی کشور با خواستههای آمریکا نیست.
از طرف دیگر مقامات ایالات متحده آمریکا به طور مکرر از ایران درخواست کردهاند که کنوانسیونهای مقابله با تامین مالی تروریسم و پالرمو را هر چه سریعتر و بدون شرطگذاری تصویب کند. علاوه بر این، اظهارنظرهایی نیز از سوی مقامات آمریکا منتشر شده است که به استفاده ابزاری از FATF توسط آمریکا اشاره دارد. به عنوان مثال 10 آبانماه وزارت خارجه آمریکا بیانیهای در حمایت از اقدامات مقابلهای FATF علیه ایران منتشر کرده که در بند اول آن آمده است: «ایران نشان داده است ارادهای برای رسیدگی به نقصانهای نظام ضدپولشویی و ضدتامین مالی تروریسم خود ندارد و تعمدا میخواهد هیچ شفافیتی در اقتصاد آن نباشد تا بتواند به صادرات تروریسم ادامه دهد. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به اجرای نقشههای تامین مالی غیرقانونی خود در ابعاد بزرگ ادامه میدهد تا از فعالیتهای مخرب خود حمایت کند».
در بند بالا وزارت خارجه آمریکا تلویحا اذعان دارد که اجرای خواستههای FATF منجر به شفافسازی اقتصاد ایران برای آمریکا خواهد شد و این شفافسازی از دور زدن تحریمها توسط سپاه جلوگیری خواهد کرد. در بند دیگر بیانیه آمده است: «جامعه جهانی تصریح کرده است که ایران باید به تعهدات خود عمل و مانند یک ملت عادی رفتار کند. FATF به ایران هشدار داد که باید کنوانسیونهای پالرمو و تامین مالی تروریسم را در تطابق با استانداردهای FATF تا فوریه 2020 تصویب کند یا FATF اقدامات مقابلهای را به طور کامل علیه ایران برمیگرداند». این بند نیز اعتراف تلویحی آمریکا به جایگاه FATF در سیاست فشار حداکثری آمریکاست. مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا و دیگر مقامات این کشور در تشریح سیاست فشار حداکثری اذعان داشتهاند که این سیاست با هدف «عادیسازی» رفتار ایران دنبال میشود. بنابراین اجرای خواستههای FATF و به طور خاص تصویب کنوانسیونهای پالرمو و CFT ابزاری در جهت تغییر رفتار ایران نسبت به خواستههای آمریکاست.
***
FATF نسخه بهروزرسانی شده برنامه نفت در برابر غذای عراق
اوایل آبانماه سال جاری وزارت خزانهداری آمریکا طی یک بیانیه اعلام کرد سازوکاری را جهت تسهیل تجارت بشردوستانه (غذا، دارو و تجهیزات پزشکی) با ایران ایجاد کرده است. ثبت این مکانیسم در حالی است که وزارت خزانهداری آمریکا قبل از این ادعا میکرد صادرات بشردوستانه به ایران تحریم نیست، چرا که دفتر کنترل داراییهای وزارت خزانهداری آمریکا 2 مجوز عمومی در این رابطه در سایت خود قرار داده است. در این بیانیه وزارت خزانهداری آمریکا با این ادعا که سپاه و دیگر نهادهای تحریمی ایران با سوءاستفاده از کانالهای بشردوستانه جهت تامین مالی فعالیتهای مخرب باعث سخت شدن تجارت بشردوستانه شدهاند، تلویحا اعتراف کرده است تجارت اقلام بشردوستانه توسط آمریکا تحریم بوده است. به دنبال ایجاد این مکانیسم، کانال بشردوستانه سوییس در بهمنماه سال جاری فعال شد و یک تراکنش بشردوستانه که شامل مواد و تجهیزات لازم جهت پیوند اعضا بود، انجام شد. این مکانیسم یا کانال، شرایطی را برای تراکنشهای بشردوستانه تعیین کرده است. بعضی از این شرایط مربوط به دریافت و ارائه اطلاعات به وزارت خزانهداری در رابطه با جزئیات ذینفعان تراکنشهای مالی است. به عنوان مثال، در بند 5 بیانیه، اطلاعاتی جزئی درباره عناصر بازرگانی و لجستیکی تراکنش که بین فروشنده اقلام بشردوستانه و مشتری در حالت عادی تبادلات پیامهای مالی رد و بدل میشود، توسط وزارت خزانهداری آمریکا درخواست شده است.
علاوه بر جزئیات اطلاعات ذینفعان و دستاندرکاران زنجیره تامین اقلام بشردوستانه، خواستههای دیگری نیز مطرح شده است. در بند 6 بیانیه خواسته شده است از هر توزیعکننده ایرانی دستاندرکار تراکنشها تعهد مکتوب گرفته شود که اجازه نمیدهد اقلام به افراد یا نهادهای تحریم شده فروخته شود و اینکه توزیعکننده ایرانی این تعهد را بر مشتریان بعدی اعمال میکند. یا در بند 9 آمده است: «اگر یک موسسه مالی خارجی در کشور میزبان متوجه شود که یک مشتری ایرانی قبلا (در 5 سال گذشته) با افراد یا نهادهای تحریمی آمریکا، سازمان ملل و اتحادیه اروپایی ارتباط داشته است، موسسه مالی خارجی در کشور میزبان اطلاعات جزئی را در رابطه با هر گونه تغییر نسبت به آن ارتباطات، مانند تغییر در مالک ذینفع یا کنترل مشتری ایرانی به وزارت خزانهداری ارائه خواهد داد». چارچوبی که آمریکا در این کانال طراحی کرده است، بیشتر از آنکه تسهیلی در تجارت اقلام بشردوستانه به وجود بیاورد، یادآور مکانیسم نفت در برابر غذای عراق در دهه 90 میلادی است. در مکانیسم نفت در برابر غذای عراق، کل زنجیره تجارت بشردوستانه و حتی توزیع مواد غذایی و دارویی بین مردم نیز تحت نظارت و کنترل آمریکا بود.
اما FATF چه ارتباطی به ایجاد شرایط برنامه نفت در برابر غذای عراق میتواند داشته باشد؟ در بیانیه وزارت خزانهداری آمریکا بارها تاکید شده است کانال طراحی شده، «شفافیت بیسابقهای» در امر تجارت بشردوستانه با ایران ایجاد کرده است. وزارت خزانهداری دلیل وجود این شفافیت بیسابقه را ضعف در نظام ضدپولشویی و ضدتامین مالی تروریسم ایران و عدم اجرای عناصر کلیدی برنامه FATF توسط ایران عنوان کرده است اما نکته جالب آن است که چارچوبی که شفافیت بیسابقهای در این کانال ایجاد میکند، حتی از استانداردهای FATF هم فراتر است و از طرف دیگر استانداردهای FATF حوزه تجارت بشردوستانه و نهادهای دستاندرکار تراکنشهای بشردوستانه را اساسا حوزه پرریسکی نمیداند.
نقش FATF اینجاست که با شفاف کردن ذینفعان نهایی و واقعی، درصدد است راه دور زدن تحریمها را مسدود کند. اکنون بیشتر تجارت ایران در فضایی انجام میشود که آمریکا آن را پولشویی و قاچاق تلقی میکند؛ زمانی که این فضا بهواسطه اجرای استانداردهای FATF و تعهد حقوقی ایران مبنی بر جلوگیری از پولشویی و قاچاق روشن شود، تجارت ایران تنها به کانال بشردوستانه محدود خواهد شد و از این طریق آمریکا قادر خواهد بود با تنظیم روابط تجاری ایران، بر معیشت مردم فشار وارد کند و در نتیجه این فشارها حاکمیت به خواستههای آمریکا تن دهد.
با توجه به بیانیه وزارت خارجه آمریکا در رابطه با FATF که پیشتر اشاره شد، دور از ذهن نیست آمریکا با نیت اعمال فشار بیشتر ایران را در لیست سیاه FATF قرار داده است اما طولی نخواهد کشید تا جامعه اقتصادی ایران و مسؤولان متوجه مشقی بودن تیر FATF بشوند و آن زمان آمریکا برگ دیگری برای وادارسازی ایران به اجرای برنامه اقدام FATF نخواهد داشت.
ارسال به دوستان
انتشار جزئیات تازه از فراز و نشیبهای زندگی جهادی جانشین شهید ابومهدی المهندس
ابوفدک کیست؟
از تأسیس یگانموشکی تا قهرمان مبارزه با داعش
با گذشت 48 ساعت از انتصاب ابوفدک المحمداوی به عنوان جانشین شهید ابومهدی المهندس در حشدالشعبی، تحلیلهای رسانهای درباره آینده حشدالشعبی در دوران فرماندهی وی همچنان ادامه دارد.
کارشناسان معتقدند ابوفدک المحمداوی به واسطه درگیری مداوم در میدانهای عملیاتی نیروهای حشدالشعبی به نوعی مغز متفکر و طراح استراتژیک حشدالشعبی محسوب میشود و انتخاب وی به عنوان جانشین ابومهدی المهندس میتواند قوه محرکه جدیدی برای حشدالشعبی باشد. شبکه تلویزیونی المیادین دیروز در تحلیلی پیرامون انتصاب ابوفدک المحمداوی نوشت: ابو فدک المحمداوی از سابقه درخشانی در مبارزه با تروریسم برخوردار است. بر اساس این گزارش، عبدالعزیز المحمداوی، دبیر کل سابق کتائب حزبالله و عضو شورای کتائب حزبالله است.
المحمداوی یگانهای موشکی در عراق را تاسیس کرده و مسؤول و ناظر بومیسازی ساخت موشکها در عراق بوده است. المحمداوی همچنین فرمانده بسیاری از نبردهای حشدالشعبی در سوریه از جمله آزادسازی تل شعیب، ملیحه دوار الحجیره و الغوطه بوده است. المحمداوی فرمانده نظامی نیروهای عراقی همپیمان ارتش سوریه در آزادسازی کفر نبل و الزهرا در استان ادلب بوده است.
شهید ابومهدی المهندس نیز از فرماندهان کتائب حزبالله عراق بود. هسته اصلی کتائب حزبالله در سال ۲۰۰۷ برای مقاومت در برابر حضور نیروهای اشغالگر آمریکایی و انگلیسی در خاک عراق و دفاع از اماکن مقدس شکل گرفت. نیروهای ائتلاف بینالمللی که با مداخله نظامی در عراق جان صدها هزار عراقی بیگناه را گرفتند بین مارس ۲۰۰۷ تا ژوئن ۲۰۰۸ در معرض حملات مجاهدان گردانهای حزبالله قرار گرفتند. تا جایی که در سال ۲۰۰۹ آمریکا کتائب حزبالله به همراه ابومهدی المهندس، از بنیانگذاران این گروه را در لیست سیاه خود قرار داد، زیرا محصول فعالیت حزبالله عراق در چارچوب گروههای مقاومت عراقی، خارج شدن اجباری نیروهای آمریکایی با خسارات سنگینی بود که در عراق متحمل شدند. عملیات آزادسازی جرف الصخر، شکست حصر آمرلی، آزادسازی تکریت، آزادسازی استان صلاحالدین، آزادسازی بیجی و در نهایت آزادسازی فلوجه مهمترین عملیاتهایی است که کتائب حزبالله برای مبارزه با تروریسم داعش در آن مشارکت داشت.
* جنگ لفظی حشدالشعبی و بارزانی
علی الحسینی، سخنگوی سازمان حشدالشعبی (بسیج مردمی) در محور شمال عراق به اظهارات مسعود بارزانی، رئیس حزب دموکراتیک کردستان درباره کرکوک پاسخ داد. به گزارش العالم، الحسینی گفت که حشدالشعبی بخشی از سیستم امنیتی رسمی عراق است و در داخل کرکوک نیز پلیس محلی و سرویس اطلاعات حضور دارد. این فرمانده حشدالشعبی گفت که از زمان ورود گروه تروریستی داعش به کرکوک، نیروهای حشد در اطراف این شهر حضور دارند. بارزانی ادعا کرده برخی کردها به نیروهای حشد کمک کردهاند که وارد استان کرکوک شوند و این استان را تحت کنترل نیروهای حشد دانست. وی خاطرنشان کرد که از زمان تشکیل حشد با فتوای مرجعیت دینی عراق، همه از اتهامهای تکراری مسعود بارزانی علیه حشد اطلاع دارند؛ زیرا حشد، تفکرات و رؤیای وی را برای تشکیل حکومت مستقل کُرد از بین برد. این فرمانده حشد تصریح کرد که اتهامات بارزانی، بیاساس است و حق ندارد به حشد اتهام بزند... حشدالشعبی یک سازمان رسمی و متعلق به کل مردم عراق است، نه فقط کرکوک. الحسینی در پایان ابراز امیدواری کرد که بارزانی در اطلاعات خود بازبینی کند، زیرا چنین اتهاماتی هیچ سودی در پی ندارد.
ارسال به دوستان
پنتاگون تلفات حمله موشکی ایران به آمریکاییها را بهروز کرد؛ آمار جدید: 110 نفر
افزایش ضربات مغزی عینالاسد
گروه بینالملل: با گذشت نزدیک به 50 روز از سیلی موشکی ایران به آمریکا، پنتاگون بار دیگر اقدام به افزایش تلفات عینالاسد کرد.
وزارت دفاع آمریکا بامداد دیروز اعلام کرد یک نظامی آمریکایی دیگر با علائم آسیب تروماتیک مغزی در پایگاه عینالاسد شناسایی شده است.
به نوشته پایگاه خبری هیل، با احتساب این شخص جدید، تعداد کل نظامیان آمریکایی که در حمله موشکی ایران به پایگاه هوایی عینالاسد در عراق دچار آسیب و ضربه مغزی شدند به ۱۱۰ نفر رسید. در بیانیه پنتاگون آمده است: متخصصان درمانی ارتش آمریکا از عینالاسد گرفته تا آلمان و آمریکا در تلاشند سطح مناسبی از مراقبت را به خدمه نظامی ما ارائه کنند.
آمریکا تاکنون حاضر به پذیرفتن وجود کشته در تلفات عینالاسد نشده و طی چند مرحله از تکذیب ترامپ تا اعلام قطرهچکانی تلفات، رقم 109 نفر را آن هم با درجه ضربه خفیف مغزی اعلام کرد که دیروز یک سرباز دیگر را هم به این لیست اضافه کرد. ضربه خفیف مغزی دستمایهای برای تمسخر ترامپ و ارتش آمریکا شده است، چرا که بسیاری از این سربازان به اعتراف رسانههای آمریکایی و عربی به بیمارستانهای آمریکا در کویت و آلمان منتقل و برخی که حالشان وخیمتر بوده، به آمریکا اعزام شدهاند.
جالب اینکه در روزهای بعد از حمله ایران به عینالاسد، تلفات سربازان آمریکایی در دیگر نقاط منطقه مثل سوریه، افغانستان یا حتی در جایی مثل آلمان به طور شگفتانگیزی اضافه شد و این تحلیل را نزد برخی کارشناسان ایجاد کرد که دولت آمریکا تلفات عینالاسد را به نام دیگر مناطق فاکتور میکند.
2 روز پیش خبرگزاری رویترز در گزارشی بر اساس مصاحبه با نظامیان آمریکایی پایگاه عینالاسد عراق نوشت شدت آسیبهای وارده به نظامیان آمریکایی در پی حملات موشکی ایران به حدی بود که برخی احساس میکردند یک کامیون به آنها برخورد کرده است. استفاده از عبارت برخورد با کامیون نشاندهنده شدت ضربه وارده به سربازان آمریکایی است.
* روایت یک احمق!
ساعتی بعد از حمله موشکی ایران به عینالاسد، دونالد ترامپ در توئیتی همه چیز را خوب و عالی توصیف کرد. هنوز آمریکاییها ترامپ را بابت هیچ خواندن این حجم از تلفات سرزنش میکنند. با این حال آمار و ارقام زخمیهای عینالاسد آرامآرام از بین کلمات مقامات پنتاگون بیرون آمد. در حالی که آمار اولیه ۱۱ نفر بود، یک هفته بعد، این آمار ۳۴ نفر اعلام شد. یک هفته بعد از آن، در تاریخ ۲۸ ژانویه آمار آسیبهای مغزی نظامیان آمریکایی به ۵۰ نفر افزایش یافت و اوایل فوریه، رویترز برای نخستینبار گزارش کرد این تعداد بیش از ۱۰۰ نفر است. در نهایت، روز ۲۲ بهمنماه وزارت دفاع آمریکا اعلام کرد در حمله موشکی ماه ژانویه ایران به پایگاه نظامی عینالاسد آمریکا ۱۰۹ نظامی آمریکایی دچار آسیب مغزی شدهاند.
* پاتریوتها به عینالاسد رسید
با وجود مخالفت دولت عراق با استقرار سامانههای دفاع ضدموشکی آمریکا در این کشور، آمریکاییها چند روز پیش به استناد سیلی موشکی عینالاسد اعلام کردهاند اقدام به استقرار سامانه پاتریوت در عینالاسد خواهند کرد. بر همین اساس شبکههای العربیه و الحدث دیروز به نقل از منابع امنیتی از رسیدن هواپیماهای باربری نظامی آمریکا به پایگاه عینالاسد خبر دادند. پیشبینی میشود این هواپیماها حامل پدافندهای پیشرفته برای دفاع از این پایگاه باشند. شبکه تلویزیونی فاکسنیوز آمریکا نیز ۲۳ ژانویه به نقل از منابع پنتاگون- وزارت دفاع آمریکا- از تصمیم واشنگتن برای افزایش و تقویت امکانات دفاعی پایگاههای آمریکایی در عراق خبر داد.
با وجود طرح مصوب پارلمان عراق مبنی بر ضرورت عقبنشینی همه نظامیان آمریکایی از این کشور، واشنگتن به هیچوجه راضی به تخلیه عینالاسد نیست و کریم المحمداوی، عضو پارلمان عراق نیز گفته است: آمریکا فشارهای زیادی بر دولت عراق وارد میکند تا مانع اجرای تصمیم پارلمان درباره اخراج نیروهای خارجی از کشور شود. واشنگتن نمیخواهد پایگاه عینالاسد را که از پایگاههای راهبردی به شمار میرود و از آن برای تهدید کشورهای همسایه عراق که مخالف سیاست دولت آمریکا هستند، استفاده میکند، ترک کند.
هنگام پاسخ موشکی ایران به ترور فرمانده نیروی قدس و هدف قرار دادن پایگاه عینالاسد، پدافند هوایی مستقر در این پایگاه نتوانست موشکها را رهگیری کند و منابع آمریکایی در توجیه این امر به برخی شبکههای عراقی گفتند یکی از موشکهای شلیک شده ایران به سامانه اصلی مکانیابی و رهگیری پایگاه اصابت کرده و آن را از کار انداخته بود.
* شبی که زمین گرمتر شد
درباره آنچه در عینالاسد بر سر سربازان آمریکایی آمد، اطلاعات کمی توسط رسانههای آمریکایی منتشر میشود و فضای اطلاعرسانی بیشتر بر پایه کتمان ماجرا بوده است. با این حال روزنامه آمریکایی واشنگتنپست چند روز پس از این حمله به نقل از سربازان حاضر در عینالاسد نوشت: حمله موشکی ایران به پایگاه عینالاسد بیش از یک ساعت و نیم به طول انجامید. با اصابت هر موشک بالستیک ایران به این پایگاه، آسمان منطقه تا شعاع چند کیلومتر روشن میشد... با اصابت هر موشک احساس میکردند هوا از شدت انفجار کمی گرمتر میشود....
روایت بیتلفات بودن حمله ایران به عینالاسد را بگذارید کنار روایت میدانی خبرنگار «سیانان» که صراحتا گفت: تقریبا هیچ چیز از پایگاه باقی نمانده است.
* ویرانهای به نام عینالاسد
هنوز اطلاعات چندانی از تحرکات آمریکا در عینالاسد بعد از حمله ایران به این پایگاه در اختیار نیست ولی آنچه مسلم است اینکه آمریکاییها کماکان عینالاسد را بازگشایی نکردهاند و این پایگاه عملا ویرانهای است که آمریکا میکوشد دوباره آن را بنا کند. عینالاسد پس از اشغال عراق توسط آمریکاییها به یک شهر نظامی تبدیل شد و بزرگترین پایگاه آمریکا در خاک عراق است که میزبانی یگانهای متعدد بالگردی، پهپادی، ترابری، جنگنده و... ارتش آمریکا را بر عهده داشت. این پایگاه را همچنین میتوان دورترین پایگاه آمریکایی در عراق از مرزهای ایران برشمرد؛ پایگاهی که طبق گزارشها بین ۲ تا ۲ هزار و ۵۰۰ نیرو در آن مستقر بودهاند.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز»؛ ویروس چینی با وجود سرعت بالای انتقال، کمخطرتر از آنفلوآنزاست
کرونا اژدهای کاغذی
* با توجه به بازه زمانی و تعداد مبتلایان سرعت ابتلا به کرونا در ایران کند بوده است
گروه اجتماعی: آمار مبتلایان به ویروس کرونا در ایران به 28 مورد رسید که با توجه به زمان آغاز انتشار این ویروس، عدد زیادی به نظر نمیرسد.
به گزارش «وطنامروز»، با توجه به اینکه اولین قربانیان کرونا در ایران هفته گذشته بوده و 2 هفته برای بروز علائم کرونا طول میکشد میتوان گفت در بازه زمانی 28 روز در ایران آمار 28 مبتلای ثبت شده رقم زیادی به نظر نمیآید. قطعا برای مقابله باید مراقب بود و به توصیههای بهداشتی عمل کرد اما ترس و وحشت و اضطراب در این زمینه نه تنها مشکلی را رفع نمیکند، بلکه بر مشکلات میافزاید. برای اینکه این ویروس کنترل شود، باید به اطلاعیههای رسمی عمل کرد و نباید دچار ویروس شایعه و اخبار کذب رسانههای مغرض شد. وزیر بهداشت دیروز در این باره گفت: نباید به شایعات توجه کرد. بررسیهای بیشتر روی موارد مشکوک در حال انجام است. کرونا بهرغم وحشتی که نسبت به آن شکل گرفته است، ویروسی به مراتب کم تهاجمتر از آنفلوآنزای H1N1 است. کشندگی و بیماریزایی آنفلوآنزای H1N1 به مراتب از ویروس کرونا بیشتر بود که خوشبختانه توانستیم بخوبی آن را مهار کنیم. این ویروس همچنین از ویروس سارس که سال ۲۰۰۳ از چین آغاز شد، به مراتب ضعیفتر عمل میکند اما مشکل آن قدرت سرایت بالای آن است، البته بیماریزایی یا مرگ آن به مراتب کمتر از سارس و آنفلوآنزای H1N1 است. وی به همزمانی ابتلا به ویروس کرونا و آنفلوآنزای نوع B در زمستان اشاره کرد و گفت: همین موضوع کار را برای همکاران ما سخت کرده است و موارد منفی زیادی کشف میکنیم که دلیل آن هم این است که دیگر مجبوریم همه را با پروتکل بررسی ویروس کرونا بسنجیم، در حالی که همه دنیا عکس آن را میگویند اما ما با سختگیری زیادی با پیگیری پروتکل کنترل ویروس کرونا را دنبال میکنیم. وزیر بهداشت با تاکید بر اینکه هیچ آمار مثبتی از ابتلا به ویروس کرونا را از مردم پنهان نخواهیم کرد، خاطرنشان کرد: صادقانه میگویم هر بیمار بستری به عنوان مشکوک در تخت بیمارستان به ویروس کرونا مبتلا نیست، بلکه تعداد قابل توجهی از آنها به آنفلوآنزای فصلی مبتلا شدهاند. ما زمانی میگوییم فردی مبتلا به کروناست که فرد از 3 مرحله تست تشخیصی گذشته باشد و این موضوع باید در مرحله آخر به امضای مسؤول فنی ما در انستیتو پاستور رسیده باشد و این تشخیص باید مبتنی بر پروتکلهای جهانی و تایید شده از سوی سازمان بهداشت جهانی باشد. بنا بر اعلام روابط عمومی وزارت بهداشت، وی در خاتمه سخنان خود نبود کیت و امکانات تشخیصی ویروس کرونا را شایعه خواند و افزود: ما به اندازه کافی کیت و کارشناسان برجسته برای تشخیص بیماری داریم و از مردم خواهش میکنم به شایعات توجه نکنند.
* وزیر بهداشت: بزودی کرونا را شکست میدهیم
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به مردم وعده داد بزودی خبر شکست کرونا را خواهند شنید. سعید نمکی در همایش بیستوهشتمین گرامیداشت دانشجویان نخبه که با حضور معاون اول رئیسجمهور برگزار شد، گفت: حدود ۲۵، ۲۶ روز پیش اولین لحظاتی که صدای کرونا را در اطراف کشور از سوی چین شنیدم، درخواست محدود کردن پروازها را داشتم؛ شاید یگانه مردی که برای انجام این کار ایستادگی کرد دکتر جهانگیری بود. وی ادامه داد: به عنوان کهنهسرباز سلامت ایران که در حذف سرخک، حذف کزاز، برنامه فلج اطفال و... مسؤولیت داشتم و امسال در سیلابهای اخیر که سازمان جهانی بهداشت حیرت کرد در اوج تنهایی و تحریم و بدون حمایت بینالمللی اپیدمی بیماری واگیر نداشتیم و همچنین آنفلوآنزای H1N1 را مدارا کردیم که کشندگیاش بهمراتب بیشتر از کرونا ست، میگویم کرونا را شکست میدهیم. نمکی گفت: امروز بسیج «کرونا را شکست میدهیم» را به عنوان بسیج دانشگاهی شروع کردیم و مردم مطمئن باشند عنقریب خبر شکست کرونا را خواهند شنید.
* ابتلای 28 نفر به کرونا در کشور
آخرین آمار مبتلایان به کرونا در ایران 28 نفر است که از این میان 5 نفر جان خود را از دست دادهاند. قربانیان کرونا در ایران همگی افراد ناتوان بودهاند. کیانوش جهانپور، سخنگوی وزارت بهداشت در این باره گفت: بر اساس آخرین شواهد آزمایشگاهی تا ظهر دیروز 785 نفر از میان هزاران نفری که به مراکز بهداشتی درمانی مراجعه کرده بودند، به مراکز درمانی برای بررسی بیشتر و تحت نظر قرار گرفتن ارجاع شدهاند. وی گفت: از روز جمعه تاکنون، 10 مورد ابتلای جدید تایید شده است که 8 نفر در شهر قم و 2 نفر در شهر تهران هستند. به صورت مجموع طی روزهای گذشته 28 نفر تشخیص قطعی کرونا داشتهایم که عمدتا در شهر قم ساکن هستند یا به قم سفر داشتهاند. یک نفر از موارد دهگانه جدید جان خود را از دست داده است و به طور کلی تاکنون 5 نفر به دلیل ابتلا به کرونا فوت کردهاند.
* سارس کشندهتر از کروناویروس جدید بود
مقاله جدید مرکز کنترل و پیشگیری از امراض چین (CCDC) نشان میدهد بیشتر موارد ویروس کرونا خفیف بوده و افراد بزرگسال و سایر افراد دارای مشکلات سلامتی و بیماریهای دیگر در بالاترین میزان خطر قرار دارند. به گزارش ایسنا، تیم اپیدمیولوژی واکنش اضطراری ویروس کرونا CCDC مطالعهای را انجام داده است که در آن تمام موارد تایید شده ابتلا به ویروس کرونای جدید تا ۱۱ فوریه سال ۲۰۲۰ میلادی را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادهاند. نکته مهم این است که این مطالعه نشان داد میزان مرگ و میر مبتلایان به ویروس کرونای جدید با افزایش سن افزایش مییابد. به طور خاص، تا ۳۹ سالگی، میزان مرگ و میر 2/0 درصد، در ۴۰ سالگی 4/0 درصد، برای افراد در دهه ۵۰ سالگی 3/1 درصد، برای افراد در دهه ۶۰ سالگی 6/3 درصد و در نهایت برای افراد در دهه ۷۰ سالگی ۸ درصد بوده است. این در حالی است که طبق اعلام آمار سازمان جهانی بهداشت (WHO)، میزان مرگ و میر ناشی از سندرم تنفسی حاد (سارس) که متخصصان بهداشت و درمان ویروس کرونای جدید را به آن تشبیه میکنند و در زمان شیوع در سالهای ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳ میلادی مبتلایان کمتری بر جا گذاشت، بین ۱۴ تا ۱۵ درصد بوده است. این مطالعه همچنین نشان داد مبتلایان به بیماریهای قلبی و عروقی بیشترین خطر مرگ ناشی از ویروس کرونا را دارند و به دنبال آن افراد مبتلا به دیابت، بیماریهای مزمن تنفسی، فشار خون بالا و سرطان در ردههای بعدی قرار دارند. یافتهها حاکی از آن است که از کل موارد تاییدشده ابتلا به کرونا در چین، 9/80 درصد موارد خفیف بوده و بیشتر آنها را بزرگسالان بین ۳۰ تا ۷۹ ساله تشکیل میدادهاند. از تعداد کل موارد تایید شده ۱۰۲۳ مورد مرگ و میر وجود داشته که معادل میزان مرگ و میر 3/2 درصدی است. میزان کشندگی این ویروس به طور خاص برای مردان 8/2 درصد و برای زنان 7/1 درصد بوده است.
* جدیدترین آمار مبتلایان و فوتیهای ویروس کرونا در جهان
مقامات چین اعلام کردند: تا پایان روز جمعه 21 فوریه شمار تلفات ویروس کرونا در این کشور ۲۳۴۵ نفر بوده که روند کاهشی را نشان میدهد. بنا بر اعلام کمیسیون ملی سلامت در چین ۳۹۷ مورد جدید ابتلا به ویروس کرونا در این کشور تایید شده که نسبت به روز قبل از آن ۸۸۹ مورد کاهش داشته است. خبرگزاری رویترز نوشت: تاکنون ابتلای ۷۶ هزار و ۲۸۸ نفر به ویروس کرونا در چین تایید شده است. از ماه دسامبر و زمان شیوع ویروس کرونای جدید در مرکز چین، این ویروس در سراسر جهان گسترش پیدا کرده است که بیش از ۱۵۰۰ مورد ابتلا به ویروس کرونا و مرگ دستکم ۱۵ تن در بیش از ۳۰ کشور و منطقه در خارج از مرزهای چین گزارش شده است.
* تعطیلی مدارس در استانهای قم، مرکزی، گلستان و گیلان
مدارس و آموزشگاههای استان مرکزی به منظور پیشگیری از شیوع ویروس کرونا تا پایان هفته تعطیل شد. به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، عبدالمجید یوسفینیکو، مدیر اداره اطلاعرسانی و روابط عمومی آموزشوپرورش استان مرکزی گفت: به منظور پیشگیری از بیماریهای تنفسی و واگیردار و همینطور مراقبت در برابر ویروس کرونا، تمام مدارس استان مرکزی تا پایان هفته تعطیل اعلام میشود.
همچنین همه مدارس، دانشگاهها، مراکز علمی، مهدهایکودک و مراکز حوزوی استان قم در روزهای یکشنبه و دوشنبه (4 و 5 اسفند) تعطیل اعلام شد. طبق اعلام مسؤولان، مدارس استان گیلان نیز تا چهارشنبه و مدارس استان گلستان امروز تعطیل اعلام شد.
***
[ماجرای کرونا در شهرداری و شورای شهر تهران]
گروه اجتماعی: ابتلای شهردار منطقه 13 تهران به ویروس کرونا جلسات شورای شهر پایتخت را به تعطیلی کشاند. دیروز ناهید خداکرمی، عضو کمیته سلامت و محیطزیست شورای تهران اعلام کرد شورای شهر فعلا به دلیل موضوع کرونا به مدت یک هفته تعطیل است ولی روابط عمومی شورای شهر اعلام کرد یک عضو شورا به تنهایی نمیتواند تصمیم برای تعطیلی داشته باشد و این موضوع باید در هیاترئیسه بررسی شود. با این وجود شورای شهر دیروز به ریاست محسن هاشمی رفسنجانی جلسه اضطراری تشکیل داد. تکذیب و تایید شهرداری تهران درباره ابتلای شهردار منطقه 13 به ویروس کرونا نیز جالب توجه بود. روابط عمومی شهرداری منطقه 13 ابتدا این خبر را تکذیب کرد اما ساعتی بعد رئیس مرکز ارتباطات شهرداری تهران اعلام کرد: شهردار منطقه۱۳ که مشکوک به ابتلا به ویروس کروناست، در بیمارستان تحت نظر است. روابط عمومی منطقه۱۳ شهرداری تهران مرتکب خطایی فاحش شد و چرخه اطلاعرسانی صحیح و صادقانه را مخدوش کرد. یقینا برخورد خواهد شد! محسن هاشمی، رئیس شورای شهر هم با اشاره به جلسه اخیرش با شهردار منطقه 13 که در حال حاضر در بیمارستان به دلیل مشکوک بودن به ویروس کرونا بستری است، گفت: سهشنبه هفته گذشته جلسهای درباره شورایاران در منطقه 13 تشکیل شد که با شهردار منطقه 13 که در حال حاضر مشکوک به ابتلا به کروناست، دیدار داشتم. وی با بیان اینکه علاوه بر من برخی از همکاران در این جلسه حضور یافتند، گفت: شهردار منطقه 13 درباره ماسکش به ما گفت به آنفلوآنزا مبتلا شده است. هاشمی با بیان اینکه بعد از اطلاع از احتمال ابتلای رحمانزاده به کرونا تصمیم گرفتم امروز (شنبه) در خانه بمانم، به شوخی گفت: خودخواسته در قرنطینه هستم اما پزشک مرا معاینه کرده و اعلام کرد مشکلی نیست. محسن هاشمی در آخرین توئیت دیروز خود نوشت به خاطر دیدار من و برخی اعضای شورا با شهردار منطقه 13 که مشکوک به کروناست، امروز برای انجام تست به بیمارستان مراجعه خواهم کرد و فعلا در خانه هستم. البته فعلا علائم کرونا را ندارم اما نتیجه تست بعد از 48 ساعت مشخص میشود.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|