|
همه پروازهای دیپلماتیک به ریاض تا اطلاع ثانوی لغو شد
اخبار ضدو نقیض از حال شاه بیمار سعودی
گروه بینالملل: با آنکه عربستان در 2 روز گذشته حاضر به اطلاعرسانی درباره اوضاع بیماری ملکسلمان، پادشاه این کشور نشده است اما برخی تحولات این کشور نشان از شمارش معکوس برای اعلام خبر مهمی دارد. لغو همه سفرهای دیپلماتیک به عربستان نیز دلیل مهم دیگری بر آغاز تحولات بزرگ در عربستان است. دیروز رسانههای غیررسمی و کاربران شبکههای اجتماعی اخباری مبنی بر مرگ ملکسلمان، پادشاه ۸۵ ساله عربستان سعودی منتشر کردند. رسانههای رسمی عربستان تا لحظه تنظیم این گزارش این خبر را تأیید نکردهاند و این در حالی است که برخی سعودیها فاش کردند مقامات این کشور برای جلوگیری از وقوع بحران غیرمترقبه در عربستان بویژه در سایه همهگیری کرونا این خبر را مخفی کردهاند. آنچه دیروز در رسانههای خبری منتشر شد و باعث جلب توجه بسیاری از کارشناسان شده است، انتقال شبانه ملکسلمان به بیمارستان است به طوری که برخی کارمندان دولتی به شبکههای اجتماعی گفتهاند انتقال ملکسلمان به بیمارستان با وجود امکانات پزشکی پیشرفته در کاخ سلطنتی بوده است. به گفته کارشناسان، ظاهرا اقدامات محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان و بازداشت برخی شاهزادگان در ماههای اخیر، به دور از آنچه در حال حاضر رخ میدهد، نبوده است. در حقیقت به نظر میرسد منازعات در عربستان با منازعات در داخل خاندان سلطنتی برای دستیابی به قدرت مرتبط است و شایعاتی درباره مرگ سلمان بنعبدالعزیز وجود دارد. هنوز هیچ منبع مستقل یا رسمیای این خبر را تأیید یا تکذیب نکرده است. ملک سلمان روز دوشنبه برای انجام برخی معاینات به سبب التهاب حاد کیسه صفرا در بیمارستان تخصصی ملکفیصل ریاض بستری شد و هنوز جزئیاتی درباره وضعیت جسمانی او فاش نشده است. این در حالی است که مسؤولان این کشور میگویند ملکسلمان همچنان در قید حیات است و تحت معاینات پزشکی قرار دارد. نشریه «دلیل الوطن» دیروز در این باره نوشت: در 48 ساعت گذشته، تعدادی از فعالان شبکههای اجتماعی خبر مرگ ملکسلمان بنعبدالعزیز آلسعود را منتشر کردند اما تا به این لحظه او در قید حیات و در بیمارستان تخصصی ملکفیصل تحت معاینات پزشکی است. یک منبع مسؤول در عربستان هم اعلام کرد ملکسلمان بنعبدالعزیز آلسعود تحت معاینات پزشکی است و اخبار منتشرشده در شبکههای اجتماعی صحت ندارد. پایگاه خبری «أنباالیوم» مصر نیز به نقل از «اسامه نقلی» سفیر عربستان در قاهره اعلام کرد انتظار میرود مقامات سعودی وضعیت اضطراری اعلام کنند. این سفیر افزوده است همه پروازهای دیپلماتیک به عربستان متوقف شده و نیروهایی از ارتش به ریاض اعزام شدهاند. پایگاه مذکور همچنین نوشت: سفیر عربستان گفته است دربار پادشاهی عربستان در آمادهباش کامل به سر میبرد.
* احتمال پادشاهی محمد بن سلمان قبل از پایان دوره ترامپ
نگاه کارشناسان به بیماری ملکسلمان هم چیزی جز زمینهچینی برای پادشاهی محمد بنسلمان نیست. محمود رفعت، کارشناس عربزبان حقوق بینالملل با انتشار پست توئیتری به حوادث و تحولات اخیر در عربستان سعودی واکنش نشان داد. وی در این باره اعلام کرد: به نظر ورود ملکسلمان به بیمارستان یا به عبارت بهتر وارد کردن آن به بیمارستان با هدف انتصاب محمد بنسلمان به عنوان پادشاه جدید پیش از انتخابات آینده آمریکا در ماه نوامبر باشد. کارشناس حقوق بینالملل در ادامه گفت: بدون تردید اگر نتایج انتخابات ریاستجمهوری آمریکا پیروزی جو بایدن باشد، محال است بنسلمان به کرسی پادشاهی دست پیدا کند. وی همچنین یادآور شده است: روی کار آمدن بنسلمان در عربستان و تکیه زدن وی بر کرسی پادشاهی به مثابه یک فاجعه برای عربستان است و آغازی برای پایان آن محسوب میشود. از سوی دیگر، «محمد المختار الشنقیطی» نویسنده موریتانیایی نیز در موضعی مشابه اعلام کرد: آیا زمان آن فرا رسیده است که ملکسلمان پیش از رفتن ترامپ از کاخ سفید از قصر پادشاهیاش بیرون رانده شود؟ در همین ارتباط، پایگاه «العهدالجدید» اعلام کرد: به نظر میرسد سعودیها مسأله را مخفی میکنند. موضوع بسیار بزرگتر از انجام آزمایشهای پزشکی است.
* تیراندازی در اطراف کاخ پادشاه
در پی اعلام خبر بستری شدن سلمان بنعبدالعزیز، پادشاه عربستان در بیمارستان تخصصی ملکفیصل ریاض، برخی منابع محلی از شنیده شدن صدای تیراندازی در اطراف کاخ سلطنتی در محله الخزامی این شهر خبر دادند. هر چند دولت عربستان بشدت خبر تیراندازی در اطراف کاخ سلطنتی را سانسور میکند اما تصاویری از این درگیری در شبکههای اجتماعی منتشر شده است.
* کمربند امنیتی در اطراف مکه
همچنین «زیاد الوطیان» فرمانده اداره امنیت حج از تدابیر جدید امنیتی در جریان مراسم حج امسال خبر داد. بر اساس این گزارش، وی در این باره گفت در مراسم حج امسال یک کمربند امنیتی اطراف مکه مکرمه ایجاد میشود. این مقام نظامی سعودی هدف از این اقدام را ممانعت از مشارکت افراد فاقد مجوز در مراسم حج عنوان کرد. وزارت حج و عمره عربستان چندی پیش با صدور اطلاعیهای اعلام کرد حج امسال با حضور 10 هزار نفر از اتباع خارجی مقیم این کشور به همراه شهروندان سعودی برگزار میشود.
* شاخص بورس عربستان سقوط کرد
پس از انتشار خبر بستری شدن سلمان بنعبدالعزیز، پادشاه عربستان در بیمارستان، شاخص بورس این کشور6/0 درصد سقوط کرد که در پی آن، شرکت صنایع پایه عربستان (SABIC)، تولیدکننده مواد پتروشیمی، 5/1 درصد و بانک الراجحی 5/0 درصد زیان دیدند.
ارسال به دوستان
امروز در صحن علنی مجلس رأیگیری می شود
بذرپاش بخت نخست ریاست دیوان محاسبات
رئیس کمیته دیوان محاسبات و امور مالی و اموال مجلس گفت: مهرداد بذرپاش و لطفالله فروزنده به عنوان ۲ گزینه نهایی این کمیسیون برای ریاست دیوان محاسبات به صحن علنی مجلس معرفی شدند. علیرضا شهبازی در گفتوگو با فارس اظهار داشت: «اعضای کمیسیون برنامه و بودجه مجلس مهرداد بذرپاش و لطفالله فروزنده را به عنوان ۲ گزینه نهایی این کمیسیون برای ریاست دیوان محاسبات به صحن علنی مجلس معرفی کردند». ضرغام صادقی، عادل آذر، مهرداد بذرپاش و لطفالله فروزنده، گزینههای این کمیسیون برای ریاست دیوان محاسبات بودند که مهرداد بذرپاش با ۱۵ رأی و لطفالله فروزنده با ۱۳ رأی به عنوان گزینه کمیسیون به صحن علنی مجلس معرفی شدند. همچنین ضرغام صادقی نیز ۲ رای و عادل آذر ۹ رای کمیسیون برنامه و بودجه مجلس را کسب کردند. ارسال به دوستان
احضار سفیر ایران توسط وزارت خارجه کرهجنوبی
گستاخی نیمکره!
* «وطن امروز» از گستاخی کرهجنوبی در موضوع پرداخت پول نفت ایران گزارش میدهد
گروه اقتصادی: در ادامه سنگاندازیهای کرهجنوبی در مسیر پرداخت طلب نفتی ایران، وزارت خارجه این کشور روز گذشته سفیر ایران را احضار و به اظهارات مقامات ایران در پیگیری حقوقی این موضوع اعتراض کرد. بررسی سابقه روابط تجاری ایران و کرهجنوبی، نشاندهنده همراهی کامل این کشور با تحریمهای یکجانبه آمریکا با هدف اعمال فشار اقتصادی به ایران است. پیگیری حق ایران در وصول منابع حاصل از فروش نفت به کرهجنوبی، میتواند آغاز مسیری برای اصلاح روابط تجاری با کشورها بر اساس سطح استقلال سیاسی این کشورها از سیاستهای آمریکا باشد. تکمحصولی بودن صادرات ایران و همچنین وابستگی کشور به تجارت با کشورهای همسو با آمریکا تجربه تلخی بود که میتواند به عبرتی همیشگی برای رهایی کشور از اقتصاد تکمحصولی و توسعه تجارت با سایر کشورها از جمله کشورهای همسایه تبدیل شود.
وزارت خارجه کرهجنوبی روز گذشته در اعتراض به تصمیم تهران برای پیگیری حقوقی داراییهای بلوکه شده ایران در بانکهای کرهجنوبی، با سفیر جمهوری اسلامی ایران تماس گرفت. به نوشته خبرگزاری یونهاپ، «کیم اینچول» سخنگوی وزارت خارجه کرهجنوبی در نشست خبری گفت: «مقام مسؤول، با سفیر [ایران] تماس گرفته و درباره اینگونه اظهارات نامناسب ابراز تاسف کرد». بر این اساس، «کوه کیونگسوک» سرپرست امور خاورمیانه و آفریقا در وزارت خارجه کرهجنوبی در تماس با «سعید بادامچی شبستری» سفیر ایران در سئول، از اظهارات اخیر سخنگوی وزارت خارجه ایران مبنی بر احتمال شکایت از کرهجنوبی به دیوان دادگستری بینالمللی ابراز تاسف کرد.
به نوشته یونهاپ، کیم در این باره توضیح داد: «طرف ایرانی نیز خواستار تفاهم و درک [کرهجنوبی] شده و تاکید کرد این [اظهارات] موضع رسمی دولت ایران نیست».
این خبرگزاری اذعان کرد دارایی ایران در ۲ بانک کرهجنوبی مجموعا به ارزش ۷ میلیارد دلار از ماه سپتامبر سال ۲۰۱۹ به بهانه تحریمهای آمریکا بر واردات نفت ایران توسط سئول، بلوکه شده است.
* سخنگوی وزارت امور خارجه چه گفت؟
«سیدعباس موسوی» سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران چندی پیش گفته بود بهانه کرهجنوبی برای عدم پرداخت بدهی به ایران اصلا قابل قبول نیست و مطالبات قانونی تهران را از طریق مراجع قانونی بینالمللی پیگیری خواهند کرد.
سخنگوی وزارت خارجه در پاسخ به سوالی درباره بدهی کرهجنوبی به ایران و دستور رئیسجمهور برای بازگرداندن طلب 7 میلیارد دلاری ایران از این کشور بیان کرد: هم در سطح سفرا و هم مقامات وزارت خارجه و حتی مقامات اقتصادی و بانک مرکزی ۲ کشور رایزنیها ادامه داشته و ما این را ادامه خواهیم داد.
وی افزود: به صراحت به کرهایها گفتیم و الان هم به صراحت میگویم آنچه آنها به عنوان بهانه عدم پرداخت بدهیهای خودشان به ملت ایران بیان میکنند، اصلا قابل قبول و مسموع نیست. جمهوری اسلامی ایران تحت تحریم نهادهای بینالمللی، شورای امنیت و... نیست و یک کشور قلدر یاغی به صورت یکجانبه جمهوری اسلامی ایران را تحریم کرده است و کره به عنوان یک دولت مستقل موظف نیست آن تحریمها را اجرا کند.
موسوی بیان کرد: بهانهای که میآورند مبنی بر اینکه تحریمهای آمریکا موجب میشود نتوانیم بدهی شما را دهیم، اصلا قابل قبول نیست و در هیچ محکمهای قابل پذیرش نیست. انتظار داریم مقامات کرهجنوبی رویکرد خودشان را در این زمینه تغییر بدهند و سعی کنند با توافقاتی که با مقامات ما انجام میدهند بدهیهای خود را پرداخت کنند. وی گفت: اگر ببینیم روزنههای ایجادشده در این مذاکرات بسته میشود، حتما سایر اقدامات بر اساس دستور رئیسجمهور در دستورکار ما و بانک مرکزی که مسؤول اصلی این کار است، قرار خواهد گرفت.
اشاره سخنگوی وزارت امور خارجه به دستور حسن روحانی به رئیس کل بانک مرکزی در 23 خردادماه بازمیگردد. رئیس دولت در گفتوگوی تلفنی با «عبدالناصر همتی» با انتقاد از مسدودسازی منابع بانک مرکزی ایران توسط کرهجنوبی که با تبعیت از سیاستهای ضدانسانی دولت آمریکا و در چارچوب فشار حداکثری آنها به ملت ایران انجام شده است، به رئیس کل بانک مرکزی دستور داد با همکاری وزارت امور خارجه موضوع را از طریق سیاسی دوجانبه و مسیر حقوقی، نهادهای مالی و مجامع بینالمللی مورد پیگیری قرار دهد. روحانی در این گفتوگو تصریح کرد: ممانعت کرهجنوبی در استفاده ایران از منابع بانک مرکزی برای خرید کالاهای اساسی، دارو و اقلام انساندوستانه هرگز پذیرفتنی نیست و انتظار داریم دولت کرهجنوبی هرچه سریعتر این محدودیت را برطرف کند.
* همتی؛ آغازگر پروژه وصول مطالبات
پروژه وصول مطالبات ارزی ایران از کرهجنوبی را نخستینبار رئیس کل بانک مرکزی کلید زد. همتی در گفتوگو با خبرگزاری بلومبرگ با اشاره به بهانهجویی کرهجنوبی در دسترسی ایران به درآمدهای ارزی خود در بانکهای کرهای گفت: درآمدهای حاصل از صادرات خود را در بانکهای کرهجنوبی دریافت کردهایم اما مسأله این است که منابع ما به طور غیرقانونی در بانکهای کرهای مسدود شده است. وی در این مصاحبه به صراحت مقامات کره را به پیگیری حقوقی موضوع در دادگاههای بینالمللی تهدید کرد و گفت: اگر بانکهای کرهای به توافقات بینالمللی خود با ما پایبند نباشند، ما این حق را داریم که تحت قوانین بینالمللی به اقدامات قانونی روی آوریم و ما مقامات کرهجنوبی را در این فرآیند مسؤول میدانیم. رئیس کل بانک مرکزی با گلایه از بانکهای کرهای گفت: بانکهای کرهای با خیال راحت تعهدات خود را زیر پا میگذارند و به توافقات مالی بینالمللی رایج عمل نمیکنند و تصمیم گرفتهاند وارد بازی سیاسی شوند.
***
زمان پایان مماشات با کره فرا رسیده است؟
بررسی سابقه روابط تجاری میان ایران و کرهجنوبی، وابستگی شدید این کشور به سیاستهای اتخاذ شده آمریکا را نشان میدهد. در دور قبلی تحریمها که از سال 2011 آغاز شد، کرهجنوبی خرید نفت از ایران را کاهش داد به طوری که واردات نفت این کشور از ایران از 4/1 میلیارد دلار در سال 2011 به کمتر از یکچهارم در سال 2013 رسید. پس از اجرای برجام در آغاز سال 2016 این کشور برای تأمین نفت خام مورد نیاز خود، خرید نفت از ایران را از نو آغاز کرد. همراهی کرهجنوبی با تحریمهای یکجانبه آمریکا در دور جدید تحریمها اما به مراتب بیشتر از تحریمهای قبلی است. رقم صادرات نفت خام ایران به کرهجنوبی از 4/4 میلیارد دلار در سال 2017 به 6/2 میلیارد دلار در سال 2018 رسید. طبق آمارهای غیررسمی این رقم در سال 2019 به نزدیک صفر رسید.
همراهی همهجانبه کرهجنوبی با سیاستهای یکجانبه آمریکا و محدود کردن خرید نفت از ایران با هدف افزایش فشار اقتصادی به کشور در حالی است که مسؤولان دولت هیچ تدبیری برای مقابلهبهمثل و محدود کردن واردات از این کشور نداشتهاند. آمارهای موجود نشان میدهد واردات ایران از کرهجنوبی طی 12 سال گذشته بین 2 تا 5 میلیارد دلار در نوسان بوده است. نتیجه انفعال ایران در مقابلهبهمثل تجاری در برابر کرهجنوبی را میتوان در اعتراض وزارت خارجه کره به سفیر ایران بابت پیگیری حق قانونی کشور دید.
پیگیری حق ایران در وصول منابع حاصل از فروش نفت به کرهجنوبی، میتواند آغاز مسیری برای اصلاح روابط تجاری با کشورها بر اساس سطح استقلال سیاسی این کشورها از سیاستهای آمریکا باشد. تکمحصولی بودن صادرات ایران و همچنین وابستگی کشور به تجارت با کشورهای همسو با آمریکا تجربه تلخی بود که در دوره پیشین و کنونی تحریم، کشور را گرفتار تنگنای ارزی کرد. این تجربه تلخ اما میتواند به عبرتی همیشگی برای رهایی کشور از اقتصاد تکمحصولی و توسعه تجارت با سایر کشورها از جمله کشورهای همسایه تبدیل شود. توجه به صادرات غیرنفتی و همچنین جدی گرفتن دیپلماسی اقتصادی برای بازاریابی حداکثری برای تولیدات کشور، راهکار مصونیت اقتصاد از تکانههای خارجی از جمله تحریم است.
ارسال به دوستان
گزارش «وطنامروز»؛ استنکاف جهانگیری از اجرای قانون تمرکز، نمایندگان را به شکایت واداشت
اسحاق تحت تعقیب
گروه اقتصادی: اخیرا چند تن از نمایندگان مجلس درخواست اعمال ماده 234 آییننامه داخلی و طرح شکایت از اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور را مطرح کردهاند. دلیل این نمایندگان برای طرح شکایت از معاون اول رئیسجمهور، انتقال غیرقانونی «شرکت بازرگانی دولتی» از وزارت جهاد کشاورزی به وزارت صمت و نقض قانون «تمرکز وظایف و اختیارات مربوط به بخش کشاورزی در وزارت جهاد کشاورزی» عنوان شده است. هماکنون این موضوع به امضای 36 نفر از نمایندگان رسیده و قرار است هیأترئیسه آن را برای بررسی به کمیسیون کشاورزی ارجاع دهد. اگر درخواست بررسی استنکاف از قانون تمرکز پس از بررسی کمیسیون کشاورزی در صحن مجلس نیز رأی بیاورد، به قوهقضائیه ارجاع میشود و از آن پس پیگیری اجرا شدن قانون تمرکز از مجرای دستگاه قضایی کشور انجام خواهد شد.
قانون «تمرکز وظایف و اختیارات مربوط به بخش کشاورزی در وزارت جهاد کشاورزی» سال 91 به تصویب مجلس رسید. مطابق این قانون، همه اختیارات و وظایف مربوط به سیاستگذاری، برنامهریزی، نظارت و انجام اقدامات لازم در حوزههای صادرات، واردات و تنظیم بازار داخلی محصولات و کالاهای اساسی زراعی، باغی و همچنین صنایع تبدیلی بر عهده وزارت جهاد کشاورزی است.
* دلایل تصویب قانون تمرکز
نخستین دلیل تصویب این قانون، نقش مؤثر بازار در رشد و رونق تولید محصولات کشاورزی است، چرا که رونق تولید یک محصول، وابسته به بازاررسانی و فروش آن و همچنین مؤثرترین راه حمایت از تولیدکننده تضمین فروش محصولش است. اگر تولیدکننده بازاری برای محصول خود نداشته باشد یا بازار را پرریسک ببیند، اقدام به تولید نمیکند و در این صورت کشور با خطر وابستگی در تامین غذا روبهرو میشود اما مدیر واحد تولید و بازار، خود را مسؤول هر دو بخش خواهد دید و علاوه بر تأمین تقاضای بازار، به رونق تولید نیز توجه خواهد داشت. در این صورت تقابل خطرآفرینی بین واردات و تولید داخلی به وجود نخواهد آمد. از دیگر دلایل تصویب این قانون جلوگیری از فرار از پاسخگویی، بیمسؤولیتی و فرافکنی مدیران مربوط است. اگر اختیارات مربوط به تولید و بازار در یک نهاد متمرکز باشد، مسؤول مورد نظر هزینه سوءمدیریت خود را خواهد پرداخت و امکان فرار از پاسخگویی را نخواهد داشت. پیش از تصویب این قانون، وزیر بازرگانی و وزیر جهادکشاورزی هیچیک اشکالات موجود در زنجیره تأمین غذا را بر عهده نمیگرفتند و هر یک دیگری را مسؤول میدانست.
* دستاوردهای حاصل از اجرای قانون تمرکز
با تصویب و اجرای قانون تمرکز، دستاوردهای خوبی نصیب کشور شد. از جمله دستاوردهای اجرای این قانون میتوان به نرخ رشد اقتصادی 85/3 درصدی بخش کشاورزی در سالهای 92 تا 95 اشاره کرد که در بین سایر بخشهای اقتصادی بیشترین مقدار بوده است. همچنین کاهش 3/4 میلیارد دلاری حجم واردات غذا و 6/4 میلیارد دلاری غذای اساسی، افزایش 7/1 میلیون تنی صادرات محصولات کشاورزی، کاهش 06/1 میلیون تنی واردات برنج در این سالها، افزایش خودکفایی در تولید قند و شکر و رونق کارخانههای این محصولات به همراه کاهش واردات آن و نیز افزایش تولید دانههای روغنی، دیگر دستاوردهایی بود که اجرای قانون تمرکز به همراه داشت.
* تلاشهای چندباره دولت برای لغو قانون تمرکز
هر چند قانون تمرکز توانست تا حدودی به اهدافی که برای آن متصور بود برسد و دستاوردهای قابل قبولی برای بخش کشاورزی و کشور رقم بزند اما دولت در چند سال اخیر سعی در لغو این قانون داشته است. سال 96 دولت با لایحه «اصلاح بخشی از ساختار دولت» در پی آن بود با تشکیل وزارت بازرگانی، اختیارات وزارت جهاد کشاورزی در تنظیم بازار محصولات کشاورزی را سلب کند اما مخالفت نمایندگان مجلس با این تصمیم مانع از اجرای آن شد، البته این مخالفت مانع دولت نشد و این بار با گلایه رئیسجمهور از نمایندگان به خاطر این مخالفت، گروهی از نمایندگان همسو با دولت طرحی را آماده و تقدیم هیأترئیسه کردند که سریعا هم در دستور کار مجلس قرار گرفت اما این بار نیز مجلس مخالفت پیشین خود با تفکیک وزارت صمت را تکرار کرد و تلاش دولت ناکام ماند. علی لاریجانی، رئیس پیشین مجلس با مشاهده مخالفت نمایندگان اظهار داشت: «مجلس با تغییر ساختار و تفکیک وزارتخانهها در شرایط فعلی مخالف است».
هر چند انتظار میرفت دومین مخالفت مجلس با تشکیل وزارت بازرگانی، تیم دولت و شخص رئیسجمهور را متقاعد کرده باشد که ایجاد ساختار جدید و تفکیک امور بازرگانی از تولید به صلاح کشور نیست اما این اتفاق رخ نداد. دولت مصرانه در پی تشکیل وزارت بازرگانی بود و سومین تلاشش به رأیگیری استمزاجی در مجلس انجامید. با وجود سرعت عمل و مخفیکاری هیأترئیسه در دستور کار قرار دادن موضوع تفکیک وزارتخانه صمت در جلسه غیرعلنی روز 11 مهرماه 97 مجلس، بار دیگر تلاشهای دولت بینتیجه ماند و مجلسیها با تفکیک این وزارتخانه مخالفت کردند. رئیسجمهور که پیش از این نیز مجلسیها را به خاطر عدم همراهی با دولت و رای منفی به تشکیل وزارت بازرگانی مورد انتقاد قرار داده بود، بار دیگر انتقاد و گلایه خود را تکرار کرد. در زمانهای مختلف نیز در حمایت از تفکیک و جدا شدن بخش بازرگانی صحبت کرد که همین امر باعث شد گروهی از نمایندگان طرحی را با عنوان «وزارت تجارت و خدمات بازرگانی» در مجلس پیگیری کنند. این طرح اسفند سال 97 اعلام وصول شد و در نهایت کلیات آن سوم مهرماه 98 با وجود مغایرتهای اساسی با اسناد بالادستی و سیاستهای کلی نظام، به تصویب مجلس رسید. به رغم تصویب این طرح در مجلس، شورای نگهبان با وارد کردن ایراد اصل 85 قانون اساسی، طرح را به مجلس بازگرداند. پس از بازگشت طرح به مجلس، کمیسیون اجتماعی بارها تلاش کرد مشکلات وارد از سمت شورای نگهبان را اصلاح کند ولی برخلاف رأیگیری چند باره در صحن علنی، این لایحه تا پایان دوره مجلس دهم مسکوت ماند و تشکیل وزارت بازرگانی هیچگاه قانون نشد.
* انتقال غیرقانونی شرکت بازرگانی به وزارت صمت
تصویب این طرح با زد و بندها و لابیگریهای زیادی همراه بود به طوری که چندین بار هیأترئیسه به درخواست دولت طرح مذکور را از دستور کار مجلس خارج کرد تا فرصت مذاکره بیشتری با نمایندگان به منظور اقناع آنان به دست آورد. علاوه بر این شخص رئیس مجلس نیز در روز رأیگیری، به تذکر نمایندگان مبنی بر نیاز طرح به دوسوم آرا توجهی نکرد و رأیگیری به صورت عادی انجام شد.
دولت علاوه بر پیگیری موضوع در مجلس، اقداماتی را نیز از طریق شورای هماهنگی سران 3 قوه انجام داد. از جمله این اقدامات تفویض اختیارات بازرگانی وزارت جهاد کشاورزی به قائممقام وزارت صمت، انتقال شرکت بازرگانی دولتی به وزارت صمت و تعلیق ۲ ساله قانون تمرکز وظایف و اختیارات بخش کشاورزی بود. در ابتدا دولت اینگونه بیان کرد که سران ۳ قوه مصوبهای در این موضوع داشتهاند؛ پس از آن با اظهارات علی لاریجانی مشخص شد اساسا مصوبهای در کار نبوده و لغو قانون تمرکز بدون مصوبه سران انجام شده است. چنانکه در همان زمان حسینعلی حاجیدلیگانی در مصاحبهای گفت: «آقای لاریجانی به نمایندگان اعلام کرد که تاکنون چندبار این بحث در جلسه شورای هماهنگی سران قوا مطرح شده است اما تصویب انتقال شرکت بازرگانی دولتی از وزارت جهاد به وزارت صمت درست نیست».
* تخلف دولت و استنکاف از اجرای قانون
با توجه به این اظهارات، ابلاغیهای که معاون اول رئیسجمهور در 24 مرداد 98 با استناد به جلسه شورای عالی سران صادر کرده و در آن اختیارات و وظایف شرکت بازرگانی دولتی را به وزارت صمت بازگردانده، غیرقانونی است. در همین زمینه روحالله ایزدخواه، نماینده مردم تهران و عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی عنوان کرد: «طبق آییننامه شورای عالی سران قوا، اگر آنان بخواهند تصمیمی بگیرند که خلاف قوانین موجود باشد، باید هر سه نفر به آن رأی مثبت دهند که این اتفاق درباره موضوع مذکور نیفتاده است. چنانکه در یکی از جلسات غیرعلنی مجلس دهم، آقای لاریجانی در پاسخ به اعتراض نمایندگان درباره نقض قانون مذکور، تصریح کرد این موضوع در جلسه سران قوا طرح شده اما مصوب نشده است. با این وجود معاون اول رئیسجمهور طی ابلاغیه خود، با استناد به مذاکرات انجام شده در جلسه شورای عالی سران قوا، اختیارات و مسؤولیت شرکت بازرگانی دولتی را به وزارت صمت بازگردانده است. بر این اساس قانون مصوب مجلس از سوی دولت نقض شده و ما تقاضای اعمال ماده ۲۳۴ آییننامه داخلی مجلس شورای اسلامی مبنی بر نقض اجرای قانون توسط دولت را تقدیم هیأترئیسه مجلس کردیم».
گفتنی است طبق ماده 234 قانون آییننامه داخلی مجلس، هرگاه حداقل 10 نفر از نمایندگان یا هرکدام از کمیسیونها، عدم رعایت شئونات و نقض یا استنکاف از اجرای قانون یا اجرای ناقص قانون توسط رئیسجمهور یا وزیر یا مسؤولان دستگاههای زیرمجموعه آنان را اعلام کنند، موضوع بلافاصله از طریق هیأترئیسه جهت رسیدگی به کمیسیون ذیربط ارجاع میشود. هم اکنون این موضوع به امضای 36 نفر از نمایندگان رسیده و قرار است هیأترئیسه آن را برای بررسی به کمیسیون کشاورزی ارجاع دهد. اگر درخواست بررسی استنکاف از قانون تمرکز پس از بررسی کمیسیون کشاورزی در صحن مجلس نیز رای بیاورد به قوهقضائیه ارجاع میشود و از آن پس پیگیری اجرا شدن قانون تمرکز از مجرای دستگاه قضایی کشور انجام خواهد شد.
ارسال به دوستان
افزایش تغذیه نوزادان با شیرخشک نتیجه چیست؟
مادران شاغل نوزادان بیبهره
فاطمه عسکرینیا: محاسبات تحقیق مرکز آمار ایران بر اساس دادههای هزینه و درآمد خانوار نشان میدهد نوزادان شیرخوار طی سالهای 76 تا 97 بیشتر از قبل به سمت تغذیه با شیرخشک هدایت شدهاند. به طور مثال اگر سال 76 از هر 100 نوزاد ایرانی 5 نوزاد با شیر خشک تغذیه میشدند این رقم سال 97 به 21 نوزاد افزایش یافته است. در بررسی علل و عوامل موثر بر این مهم به نکات قابل توجهی رسیدیم که در این گزارش آوردهایم.
تغذیه با شیر مادر از آن دست موضوعاتی است که به پیروان همه ادیان در کتابهای آسمانی توصیه شده است اما اینکه چرا شیر خشک کمکم جای شیر مادر را گرفت قصهاش بازمیگردد به 140 سال پیش؛ وقتی «هنری نستله» داروساز سوییسی آلمانیتبار سال 1866 میلادی با استفاده از ترکیبات مختلفی چون شیر، آرد و شکر غذای جایگزینی را برای نوزادان محروم از شیر مادر فراهم کرد و سال 1880 شیرخشک تجاری آماده به شکل پودر تولید شد اما آنقدر گران بود که خیلی از خانوادهها قدرت خریدش را نداشتند. تاریخچه ورود شیرخشک به ایران هم به سال 1330 بازمیگردد؛ در آن سال بود که افرادی از خانههای بهداشت برای معاینه نوزادان به در خانهها مراجعه و ۲ جعبه شیرخشک رایگان اهدا میکردند. این روند در کنار تبلیغات پررنگولعاب زندگی راحت با شیرخشک طی سالهای طولانی آنقدر پیش رفت که ذهنیت خیلی از مادران نسبت به تغذیه نوزادشان با شیر مادر دچار تغییر شد. تا حدی که حالا امروز تعداد قابل توجهی از مادران به بهانههای مختلف از تغذیه نوزادان با شیر خود سر باز میزنند.
***
* شیرندادن به نوزاد برای حفظ شکل بدن
درست است در ابتدای ورود شیرخشک به کشور، بهانه تغذیه نوزادان با شیرخشک، تقویت آنها و کامل کردن چرخه غذایی بود اما این روزها خیلی از مادران صریحا اعلام میکنند «شیر دادن باعث به هم ریختن ظاهر بدنی میشود و این مسأله بعد از دوران شیردهی قابل برگشت نیست».
مریم قربانی، مربی یکی از سالنهای ورزشی ویژه بانوان در تهران در این باره میگوید: «خیلی از مراجعان ما را بانوان کم سنوسال یا بهتر است بگوییم مادران جوان تشکیل میدهند که اظهار میکنند از شیر دادن به نوزاد خود خودداری میکنند، چون نمیخواهند دچار افتادگی سینه شوند».
او ادامه میدهد: «خیلی از مادران معتقدند به خاطر شیر دادن به نوزاد مجبورند بیشتر از گذشته غذا بخورند که این مسأله باعث به هم خوردن ساختار بدنشان میشود، بنابراین ترجیح میدهند با قطع شیر دادن و انجام ورزش مانع از این امر شوند».
قربانی در حالی که تمام این نظریهها و افکار را رد میکند، میگوید: «مادران اگر قبل از زایمان در دورههای ورزش بارداری شرکت کنند و بعد از زایمان هم این کار را با جدیت ادامه دهند و از برنامه غذایی سالم پیروی کنند هرگز لازم نیست نگران شکل بدنی خود باشند و تمام این تفکرات حکایت از ناآگاهی مادران دارد».
* شاغل بودن یا تغذیه نوزاد با شیر مادر؟
درست است بخشی از مادران به بهانه حفظ توده بدنی خود از تغذیه نوزادشان با شیر خود خودداری میکنند اما بخش قابل توجهی از مادران این روزها به خاطر اشتغال و شرایط کاری مجبور به محروم کردن نوزاد خویش از شیر مادر میشوند.
سمانه غلامی، کارمند یکی از ادارات دولتی است اما چون در قالب شرکتهای پیمانکاری با این مجموعه همکاری دارد، میگوید: «درست است قانون از 9 ماه مرخصی برای کارکنان دولت خبر میدهد اما این 9 ماه در هیچ کدام از دستگاههای اجرایی رعایت نمیشود و سقف بهرهمندی ما از این مرخصی تنها 6 ماه است!»
او میگوید: «بعد از این 6 ماه هم نمیتوانیم از قانون ساعت شیر استفاده کنیم، چرا که فاصله محل کار تا محل زندگی در تهران خیلی زیاد است. برای من که مجبورم هر روز از شهر ری خود را به مرکز شهر برسانم محال است بتوانم از قانون ساعت شیر استفاده کنم. همین مسأله باعث میشود که دست به دامن شیر خشک شوم». این کودکان عمدتا طول روز را در مهدکودک میگذرانند و با شیرخشک در آنجا پذیرایی میشوند. شرایط زندگی مادران، آنها را مجبور کرده به کار کردن رو آورند؛ حال آنکه به لحاظ اقتصادی، هزینه رفتوآمد تا محل کار، شهریه مهدکودک و هزینه شیر خشک و... به نسبت حقوقی که دریافت میکنند شاید اساسا مقرون بهصرفه نباشد!
* قانون داریم، اجرا نمیشود
درست است قانون مرخصی 9 ماهه برای مادران شیرده در بخش دولتی اجرا نمیشود اما حداقل مادران این بخش فرصت دارند 6 ماه کنار فرزندان خود باشند و با شیر خود آنها را تغذیه کنند ولی در بخش خصوصی این اتفاق نمیافتد. مصداق این سخن هم درددل صفورا فرجی، مادر 35 سالهای است که دارای یک نوزاد 4 ماهه است و تنها یک هفته بعد از زایمان مجبور به بازگشت به محل کار شده است. صفورا میگوید: «چارهای نداشتم، یا باید به محل کار برمیگشتم یا خانهنشین میشد! قطعا در شرایط اقتصادی فعلی من باید بازگشت به کار و تغذیه کودکم با شیر خشک را انتخاب میکردم».
سال 1374 قانون ترویج تغذیه با شیر مادر و حمایت از مادران در دوران شیردهی به تصویب رسید. هر چند این قانون ۲ بار اصلاح شد اما هنوز هم نه در بخش دولتی و نه در بخش خصوصی به طور کامل اجرا نمیشود. «نرگس کریمی» یکی از فعالان حقوق زنان در ایران با بیان این مطلب میگوید: «بسیاری از مادران امروز در راستای کمک به اقتصاد خانواده مجبورند در کنار تمام وظایف مادری، خارج از خانه مشغول به کار شوند». او با اشاره به قوانین حمایت از مادران شیرده در کشور و وضعیت خوب کشور در این بخش در قیاس با کشورهای دیگر دنیا میگوید: «ما در بخش قانونی خلائی در این باره نداریم، خلأ ما در اجرای قوانین است! قوانینی که مصوب شده اما در کتابخانهها خاک میخورد و ضمانت اجرایی ندارد».
کریمی در ادامه صحبتهایش به قوانین وضعشده برای کارگاههای بخش خصوصی اشاره میکند و میگوید: «در قانون وضع شده اگر در کارگاهی 5 مادر با 10 فرزند خردسال یا شیرخوار مشغول شود، این کارگاه موظف به فراهم کردن مکانی برای نگهداری کودکان است، یا قانون مرخصی 9 ماهه در بخش دولتی و مرخصی 6 ماهه در بخش خصوصی برای مادران شیرده یا بهرهمندی مادران از قانون ساعت شیر، کدام یک از این قوانین جامع و کامل در کشور اجرا میشود؛ به جرات میتوانیم بگوییم هیچ کدام!»
او باز هم تاکید میکند در بخش قوانین حمایت از مادران شاغل، خیلی جلوتر از کشورهای پیشرفتهایم اما در اجرا خیر! و مسؤولان علت این امر را کمبود بودجه میشمارند! او میگوید:«عدم الزام به اجرای قوانین حمایت از زنان شیرده شاغل در کشور باعث شده ما امروز شاهد کاهش جمعیت و باروری در جامعه باشیم».
* باید کار فرهنگی شود
رئیس انجمن متخصصان و جراحان زنان و زایمان ایران هم در گفتوگو با خبرنگار ما در این باره میگوید: «کاهش رغبت زنان به تغذیه کودک با شیر خود ریشه در عوامل مختلفی دارد که باید آنها را به صورت علمی بررسی کرد و راهکارهایی برای رفع آنها اندیشید».
دکتر اعظمالسادات موسوی ادامه میدهد: «مادران شیردهی که غالبا نوزاد خود را از تغذیه با شیر مادر محروم میکنند، به ۲ بخش باید تقسیم کرد: یکی مادران خانهدار که عمدتا به دلیل فقر فرهنگی این کار را انجام میدهند و دوم مادران شاغل که در سایه جبر شرایط تن به این کار میدهند اما نتیجه کار هر ۲ گروه یکی است؛ محرومیت نوزادان از تغذیه با شیر مادر و مشکلات روحی، عاطفی و جسمی که برای آنان پیش میآید».
این پزشک در ادامه با اشاره به ضرورت آگاهیبخشی و فرهنگسازی در بین مادران خانهداری که نسبت به قطع تغذیه نوزاد با شیر خود اقدام میکنند، میگوید: «اگر مادران ما از کیفیت تغذیه نوزاد با شیر مادر، تاثیرات روحی - روانی محرومیت نوزاد از شیر مادر و عدم نقش شیردهی در تناسب اندام خود آگاه بودند، هرگز به تغذیه با شیرخشک رو نمیآوردند». او با تاکید بر ضرورت توجه به ورزش و تغذیه مادران به عنوان ۲ عامل موثر بر حفظ تناسب اندام، میگوید: «مادران میتوانند با رعایت رژیم غذایی سالم و ورزش مستمر، تناسب اندام خود بعد از زایمان را حفظ کنند و شیردهی هیچ نقشی در این امر ندارد، چهبسا مادران شیردهی که از تناسب اندام بهتری نسبت به سایر مادران برخوردارند».
رئیس انجمن متخصصان و جراحان زنان و زایمان ایران در بخش دیگر صحبتهای خود با تاکید بر ضرورت رعایت قوانین حمایت از مادران شیرده در دستگاههای دولتی و خصوصی هم میگوید: «ما قوانین خوبی داریم اما مجریان خوبی نداریم! نظارت بر بخش اجرای قوانین حمایت از مادران شیرده شاغل کم است و این مسأله باعث شده مادران برای رهایی از استرس چگونگی تغذیه نوزادان خود خیلی راحت به شیر خشک رو آورند».
دکتر موسوی با تاکید بر اینکه افزایش ضریب بهرهمندی نوزادان از شیر مادر موجب افزایش امنیت روانی نسل آینده میشود و این مهم خالق جامعهای آرام در آینده خواهد شد، اظهار داشت: «تغذیه با شیر مادر یک امر الهی است و همه موظف به کمک به مادران شیرده برای اجرای این امر الهی هستند».
او با اشاره به مشکلات مادران شیرده در بخش خصوصی میگوید: «مادران شیردهی که در بخش خصوصی مشغول به کارند بیش از مادران شیرده در بخش دولتی با مشکل و چالشهای این امر روبهرو هستند، چرا که گاه مجبورند برای حفظ شغل بیخیال مرخصی زایمان شده و از همان ابتدای زایمان در محل کار خود حاضر شوند».
رئیس انجمن متخصصان و جراحان زنان و زایمان ایران یادآور میشود: در سالهای اخیر فعالیتهای فرهنگی و آموزشی خوبی در حوزه تغذیه با شیر مادر در کشور انجام شد و نتایج خوبی هم در بر داشت اما متاسفانه در طول سالهای اخیر این حرکتها در سایه نبود بودجه کافی در دستگاههای اجرایی به فراموشی سپرده شده است که امیدواریم در سایه نگاه ویژه دولتمردان به این امر، شاهد اتفاقات خوبی برای نوزادان شیرخوار و مادران آنها باشیم.
ارسال به دوستان
گزارشی درباره سریال صهیونیستی «تهران»
هنوز برای قضاوت زود است
گروه فرهنگ و هنر: آغاز پخش سریال اسرائیلی «تهران» با واکنشهای زیادی در رسانههای ایرانی و خارجی همراه شد؛ سریالی که بسیاری آن را ابزار پروپاگاندای دستگاههای امنیتی اسرائیل برای تغییر تصویر مخاطبان یهودی از فضای داخل ایران میدانند و گروهی دیگر نیز آن را اثری ضعیف و فاقد هرگونه شناخت از فضای داخلی ایران معرفی میکنند. هر چند تا اینجای کار که 6 قسمت از این سریال پخش شده به نظر میرسد قطعیترین گزاره درباره این سریال همان عدم شناخت صحیح سازندگانش در ارتباط با مناسبات سیاسی داخل ایران باشد اما با توجه به تغییر و تحولات اخیر قصه این سریال، به نظر میرسد نتوان درباره هدف اصلی ساخت آن به همین راحتی اظهارنظر کرد. ***
شدت ضعف سریال «تهران» به قدری زیاد است که میتوان به عنوان یک گل به خودی از سوی دستگاههای امنیتی اسرائیل و سازندگان این سریال یاد کرد! با این همه رسانههای فارسیزبان داخلی و خارجی تحلیلهای متعددی در ارتباط با این سریال منتشر کردند که هر کدام دربرگیرنده بخشی از برداشت آنها از قصه سریال و اهداف ساخت آن میشد.
* نتیجهگیری زودهنگام BBC
در این بین بیبیسی تفسیرهای دلخواه خود از «تهران» را ارائه میکند. شبکه سلطنتی بیبیسی در گزارشی پیرامون سریال تهران، مخاطبان این سریال را ساکنان مناطق اشغالی فلسطین معرفی کرده و مینویسد: در سریال «تهران»، معترضان ایرانی شباهت زیادی به طبقه متوسط مدرن خود اسرائیل دارند؛ چنین تصویری از ایرانیها احتمالا برای مخاطب اسرائیلی باعث همزادپنداری بیشتری میشود.
بیبیسی تلاش کرده ارتباط سریال «تهران» با سیستم جاسوسی اسرائیل(موساد) را انکار کند. در حالی که این سریال از تولیدات رسمی اسرائیل است، خبرنگار بیبیسی با پیشفرضی متفاوت سراغ سوژه این سریال میرود تا ناخودآگاه ارتباط این سریال با سیستم جاسوسی رژیم صهیونیستی نادیده گرفته شود. در گزارش بیبیسی آمده است: «روایت فیلم تا حد زیادی بر اساس همان تصویر و کمپینهای ضدجنگ چند سال اخیر شکل گرفته است که موفقیت چندانی نیافت: «دوستی و نزدیکی ۲ ملت به رغم تخاصم ۲ دولت». در حقیقت قهرمان اصلی فیلم هم یک اسرائیلی با اصل و نسب ایرانی است که ماموریتش بهانهای میشود برای جستوجوی گذشتهاش. او هنوز یک خاله در ایران دارد که حالا با کارمند عالیرتبه قوهقضائیه ازدواج کرده است. این نگاه یعنی «دوستی دو ملت» زمانی به اوج میرسد که مامور موساد از دستور رئیس خود سرپیچی میکند و همزمان وارد رابطهای عاطفی با پسر جوان هکری میشود که در فیلم نمادی است از معترضان جوان ایرانی. زن مأمور موساد تصمیم میگیرد عملیات خود را با کمک این پسر جوان بیکار اما با استعداد و مدرن ایرانی به پیش ببرد». این نتیجهگیری از سوی بیبیسی درحالی است که این سریال هنوز به نقطه پایان نرسیده و انگارههای فراوانی درباره پایان این سریال وجود دارد.
* ایران واقعی یا ایران مدنظر سازندگان «تهران»؟!
هر چند همانطور که در ابتدای متن به آن اشاره کردیم هنوز به دلایل متعدد برای اظهارنظر کردن صریح درباره سریال «تهران» و اهداف ساخت آن زود است اما با مروری بر همین 6 قسمت پخش شده از سریال میتوان به چند نکته مهم در ارتباط با این سریال اشاره کرد. یکی از نکات مهم در ارتباط با «تهران» که به وضوح برای مخاطب ایرانی آشنا به فضای داخل کشور عجیب به نظر میرسد، عدم شناخت فیلمساز از فضای مناسبات داخل کشور و شرایط حاکم بر آن است. برای نمونه تصویر ابلهانه سریال از جنبشهای اعتراضی دانشجویی به قدری با حقیقت فضای این جنبشها فاصله دارد که حتی صدای اپوزیسیون خارجنشین را هم درآورد؛ به تعبیر قدیمیها «آش آنقدر شور شد که صدای آشپز هم در آمد».
سازندگان «تهران» البته سعی کردند در زمینه طراحی صحنه و لباس و اتمسفر داخل ایران نسبت به سایر آثار خارجی ساخته شده در سالهای اخیر درباره ایران بعد از انقلاب، دقیقتر عمل کنند اما واقعیت این است که این تصویر بیشتر برای مخاطب خارج از ایران که شناختی از داخل نداشته باشد جالب به نظر میرسد، اگرنه مخاطبی که سابقه حداقل چند ماه زندگی در ایران را هم داشته باشد، میداند شرایط عمومی جامعه ایرانی، مناسبات میان مردم، محیط دانشگاهها، ارتباطات میان جوانان و بسیاری از موارد دیگر با آنچه در این سریال نشان داده شده، تفاوت دارد.
* اعتراف به تروریست بودن موساد
شاید باور این موضوع برای آنها که سریال را ندیدهاند کمی سخت باشد اما «تهران» به صراحت به رفتارهای تروریستی و ناجوانمردانه دستگاههای امنیتی اسرائیل اشاره میکند و آن را فاقد روحیه انسانی میداند. نشان به آن نشان که در جریان دزدیدن ناگهانی همسر مامور امنیتی ایرانی، همسر او در مواجهه با نیروهای موساد به این نکته اشاره میکند که جنگ و دشمنی هم آدابی دارد و ما [منظور همسر ایرانی این زن است که در سریال به عنوان یکی از نیروهای رده بالای سازمان اطلاعات سپاه معرفی میشود] در جنگ، کاری به زن و بچه دشمن خود نداریم؛ دیالوگی که بر کنش غیرانسانی نیروهای موساد صحه میگذارد. با این همه بدون شک نمیتوان نسبت به خروجی نهایی این سریال و پیامی که میخواهد به مخاطبانش بدهد، خوشبین بود، بویژه آنکه تجربههای قبلی در مواجهه با آثاری اینچنینی نشان میدهد قضاوت از روی بخشی از اثر ممکن است به نتیجهای کاملا اشتباه و عکس منتج شود. اما چون ریتم قصه سریال از قسمت 5 تغییر میکند و فضای بشدت ضعیف آن در 4 قسمت ابتدایی، از قسمت 5 به بعد کمی جدی میشود پس باید منتظر ماند و چند قسمت باقیمانده از این سریال را دید تا بتوان به شکلی دقیق در ارتباط با هدف ساخت آن اظهارنظر کرد.
* عادیسازی به شیوه سعودیها
«تهران» را که نوعی تقابل رسانهای اسرائیل با ایران است، به نوعی میتوان در قالب سیاستهای رسانهای عادیسازی مسأله فلسطین نیز تحلیل کرد. گزارش BBC نیز ناظر به این مسأله است. پیشتر از اسرائیل، رژیم سعودی با تولید سریالهای مخرج 7 و ام هارون در راستای سیاستهای عادیسازی رابطه با رژیم صهیونیستی اقدام کرد. سریال «ام هارون» که در آن تحریف علنی تاریخ درباره اعلامیه بالفور و تاسیس رژیم جعلی اسرائیل دیده میشود، باعث ایجاد موجی از اعتراضات از سوی کاربران عربزبان نسبت به این سریال شد. «ام هارون» قصه یک پزشک یهودی ساکن کویت است که در دوران رخدادهایی که منجر به اشغال فلسطین و تاسیس رژیم اسرائیل شد، زندگی میکند؛ رخدادهایی که با مشکلات یهودیهای ساکن کشورهای عربی خلیجفارس گره خورده است و در نهایت هدفی جز عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی ندارد. به همین خاطر هم بود که از کاربران عرب شبکههای اجتماعی گرفته تا شماری از گروههای مقاومت فلسطینی نسبت به محتوای این سریال اعتراض کردند.
ارسال به دوستان
رهبر انقلاب در دیدار مصطفی الکاظمی با اشاره به تصمیم دولت، ملت و مجلس عراق:
اخراج آمریکا پیگیری شود
به هیچوجه نباید از آمریکا ترسید زیرا هیچ غلطی نمیتواند بکند
رهبر حکیم انقلاب اسلامی در دیدار آقای مصطفی الکاظمی، نخستوزیر عراق، روابط ایران و عراق را به پشتوانه اشتراکات فراوان تاریخی، مذهبی، فرهنگی و عادات و سنن به معنای واقعی کلمه «برادرانه» خواندند و تأکید کردند: آنچه در روابط دوجانبه برای جمهوری اسلامی ایران بسیار حائز اهمیت است، منافع، مصالح، امنیت، عزت، اقتدار منطقهای و بهبود شرایط در عراق است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله العظمی خامنهای با تأکید بر اینکه ایران هیچگاه بنای دخالت در امور عراق را نداشته و نخواهد داشت، گفتند: ایران، خواهان عراق عزتمند، مستقل و با حفظ تمامیت ارضی و وحدت و انسجام داخلی است.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: ایران قطعا با هر آنچه موجب تضعیف دولت عراق شود، مخالف است.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: البته دیدگاه آمریکاییها درباره عراق درست در نقطه مقابل ما است، زیرا آمریکا به معنای واقعی کلمه دشمن است و موافق عراق مستقل، قوی و دارای حکومتی با رأی اکثریت نیست.
ایشان تأکید کردند: برای آمریکاییها اینکه چه فردی نخستوزیر عراق باشد مهم نیست، آنها به دنبال حکومتی همچون حکومت «پل برمر» حاکم آمریکایی عراق در اوایل سقوط صدام هستند.
رهبر انقلاب اسلامی گفتند: ایران درباره روابط عراق با آمریکا دخالتی نمیکند اما انتظار دارد دوستان عراقی، آمریکا را بشناسند و بدانند حضور آمریکا در هر کشوری منشأ فساد، خرابی و ویرانی است.
حضرت آیتالله خامنهای تأکید کردند: جمهوری اسلامی ایران انتظار دارد تصمیم دولت، ملت و مجلس عراق برای اخراج آمریکاییها پیگیری شود، زیرا وجود آنها موجب ناامنی است. ایشان جنایت آمریکا در ترور سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس را یک نمونه از نتیجه حضور آمریکاییها برشمردند و خطاب به نخستوزیر عراق افزودند: آنها میهمان شما را در خانه شما کشتند و صریحا به این جنایت اعتراف کردند که این موضوع کوچکی نیست. رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: جمهوری اسلامی ایران هرگز این موضوع را فراموش نخواهد کرد و قطعا ضربه متقابل را به آمریکاییها خواهد زد.
حضرت آیتالله خامنهای اجماع گروهها و جریانهای سیاسی عراق برای انتخاب دولت آقای الکاظمی را اقدامی پسندیده خواندند و گفتند: آمریکاییها و عوامل آنها همواره بهدنبال خلأ قدرت در کشورهای منطقه هستند تا از آن طریق هرج و مرج ایجاد و زمینه را برای دخالت خود فراهم کنند، همان کاری که در یمن انجام دادند و اکنون اوضاع تأسفبار یمن را همه شاهد هستند. ایشان با تأکید بر حمایت ایران از دولت آقای الکاظمی خاطرنشان کردند: عقل، دین و تجربه اقتضا میکند روابط ایران و عراق در همه زمینهها بیش از پیش ارتقا یابد.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: البته گسترش روابط ایران و عراق مخالفانی دارد که در رأس آنها آمریکاست ولی به هیچوجه نباید از آمریکا ترسید، زیرا هیچ غلطی نمیتواند بکند.
حضرت آیتالله خامنهای گفتند: آمریکاییها زحمت و اذیت ایجاد میکنند اما دولت عراق باید بدون اعتنا به این مزاحمتها به مسیر خود با قدرت ادامه دهد و مردم را به عنوان پشتوانه خود حفظ کند. ایشان مرجعیت و شخص آیتالله سیستانی را یک نعمت بزرگ برای عراق خواندند و خاطرنشان کردند: حشدالشعبی یک نعمت بزرگ دیگر در عراق است که باید آن را حفظ کرد.
در این دیدار که آقای جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور نیز حضور داشت، آقای مصطفی الکاظمی، نخستوزیر عراق، دیدار با رهبر انقلاب اسلامی را سعادتی بزرگ دانست و با قدردانی از مواضع و حمایتهای ایران در مقاطع مختلف بویژه در دوران جنگ با داعش و تکفیریها گفت: مردم عراق هیچگاه حمایتهای ایران را فراموش نخواهند کرد و واقعیت این است که خون عراقیها و ایرانیها در جنگ با تکفیریها در هم آمیخت.
نخستوزیر عراق تأکید کرد: روابط ایران و عراق یک رابطه عمیق و طولانی تاریخی و فرهنگی و مذهبی با پشتوانه عشق و ارادت به اهلبیت علیهمالسلام است.
آقای الکاظمی همچنین خطاب به رهبر انقلاب اسلامی گفت: ارشادات و نصایح جنابعالی همچون کلید حل مشکلات است و من بابت این راهنماییها تشکر و قدردانی میکنم.
ارسال به دوستان
بررسی عملکرد گروهک تروریست نفاق ـ بخش ۱
پرمدعایان ناکام
محمدعلی صمدی*: بررسی هر چند کوتاه عملکرد سازمانی که در تاریخ ایران با نام «مجاهدین خلق» و در ادبیات سیاسی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان «منافقین» شهرت پیدا کرده است و در حقیقت باید آن را «فرقه» یا دار و دسته «مسعود رجوی» نامید، در مجالی مختصر و محدود میسر نیست؛ جمعیتی مخوف که طی ۳ دهه، جشنوارهای منحصربهفرد از خیانت، شناعت، وقاحت، جنایت و فهرست غیرقابل تصور دیگری از رذایل را برپا کردند و امروز از آنان جز اشباحی مفلوک و رو به فنای محض، چیزی باقی نمانده است. اثبات این ادعا که تاریخ چندهزار ساله ایران، تاکنون گروه انسانی منسجمی با چنین سطحی از تباهی و هبوط اخلاقی به خود ندیده، سخت نیست و اگر چه این تشکیلات اهریمنی، بزودی در عمیقترین لایههای تاریخ مدفون خواهد شد اما مرور کارنامه مفید به این فایده خواهد بود که انسانها، چه توانایی شگرفی در سقوط آزاد به اعماق تاریکی دارند. بنا نیست در این مقال، به تفصیل از این گروهک بنویسیم و از آن «مثنوی هفت من کاغذ»، تنها به بازخوانی گزیدههایی مختصر اما جالب توجه اکتفا خواهیم کرد.
***
مجموعه افرادی که به نام «مجاهدین خلق» شناخته میشدند، اوایل زمستان 57، تعدادی درون زندان و تعدادی هم مردد و سرگردان، بین چند خانه تیمی در تهران و شهرستانها ویلان و سرگردان بودند. چند روز بعد از خروج شاه از کشور، بخش وسیعی از زندانیان سیاسی آزاد شدند که شامل اعضای سازمان مجاهدین خلق نیز میشد. قدیمیترین نیروهای سازمان که از زندان آزاد شدند، به ترتیب سابقه عبارت بودند از «موسی خیابانی»، «مهدی ابریشمچی» و «مسعود رجوی» (بدون در نظر گرفتن نیروهایی که از سازمان کناره گرفته یا طرد شده بودند). خیابانی در میان اعضا به «قلدر» و «مغرور» اشتهار داشت و ابریشمچی اگر چه به قدرت بیان خوبش معروف بود اما قدیمیهای سازمان میدانستند او بشدت تاثیرپذیر و فاقد شخصیتی مستقل بوده و زیر سایه خیابانی و رجوی تعریف میشود. در این میان، رجوی 31 ساله- که یک سال از نظر سن و سابقه حضور در سازمان، از هر دوی آنان عقبتر بود- با تکیه بر زیرکی در برخورد با اعضا، قدرت بیان، ژستهای عاطفی و شخصیت تشکیلاتی مسلطش، عملا از ۲ رفیقش جلو زده و رهبری تشکیلات را در دست داشت. بهمن 57، مرکزیت سازمان به این ترتیب تعریف میشد: «مسعود رجوی» مرد شماره یک، «موسی خیابانی» مرد شماره ۲ و «مهدی ابریشمچی» مرد شماره ۳.
سازمان مجاهدین خلق، بلافاصله پس از اعلام پیروزی انقلاب اسلامی، ساختمان «بنیاد پهلوی» (وزارت بازرگانی فعلی) را اشغال کرده، آن را به عنوان ستاد مرکزی اعلام کرده و از روز 23 بهمن 57، با صدور اطلاعیهای، آمادگی خود را برای عضوگیری اعلام کرد. در بین رهبران، فعالان سیاسی و سازمانهای انقلابی دیگر (بویژه اکثریت مذهبی) که خاطرات تلخی از مواضع سازمان و تجربه خونین تصفیههای داخلی آن در سال 54 داشتند، نسبت به آن، بدبینی و بیاعتمادی رو به افزایشی وجود داشت. برخوردهای پرخاشگرانه و تکبرآلود رهبران سازمان هم که آشکارا از موضع تنها انقلابیون حقیقی و طلبکارانه با سایرین برخورد میکردند، به این فضا دامن میزد. به همین دلیل، سازمان برای توسعه خود، در نخستین مرحله، دانشجویان و دانشآموزان پرشور اما بیخبر از سوابق تاریخیاش را هدف گرفت و در این مسیر به موفقیت چشمگیری هم رسید و طی چند ماه، نیروهای کمشمار خود را به هزاران نفر افزایش داد.
از همان بدو امر، هدف سازمان رسیدن به راس قدرت سیاسی بود و بر همین اساس در انتخابات «خبرگان قانون اساسی»، «ریاست جمهوری» و «مجلس شورای اسلامی» (از مرداد 58 تا اردیبهشت 59) شرکت کرد. اگر چه اعضای دیگر هم در انتخابات شرکت میکردند اما بدیهی است گل سرسبد سازمان در تمام رایگیریها، کسی نبود جز «مسعود رجوی». در نخستین تجربه، رجوی با کسب 297707 رای در حوزه تهران، از راهیابی به مجلس خبرگان قانون اساسی بازماند. اگر چه کمترین رای منتخبان حوزه تهران، یک میلیون نفر از رجوی بیشتر بود اما برای سازمان که حدود 5 ماه، تمام توان تبلیغاتی خود را به میدان آورده بود، مسجل شد تنها در تهران میتواند روی نزدیک به 300 هزار هوادار حساب کند. تا انتخابات بعدی، 6-5 ماه وقت باقی مانده بود و رجوی و رفقایش، این بار برای یک وزنکشی در سطح ملی، خیز برداشتند. ۲ ماه قبل از انتخابات ریاست جمهوری، رفراندم «قانون اساسی» برگزار شد. سازمان اعلام کرد به «قانون اساسی» رای نمیدهد. دیماه 58، رجوی برای ریاست جمهوری نامزد شد اما به دنبال اعلام نظر حضرت امام خمینی مبنی بر اینکه هر کس به قانون اساسی رای نداده، نمیتواند کاندیدا شود، 29 دیماه، انصراف خود را اعلام کرد. میدان بعدی، انتخابات مجلس بود. رجوی از تهران کاندیدا شد اما در مرحله اول(24 اسفند) با 531943 رای نتوانست اکثریت مطلق را کسب کند (با فاصله حدود 500000 نفر از آخرین منتخب واجد اکثریت مطلق) و به همراه 26 کاندیدای دیگر سازمان از شهرهای دیگر، به مرحله دوم راه پیدا کرد. پیروزی وی در این مرحله، در حکم فتحالفتوح سازمان بود. او در مرحله دوم 375762 رای آورد که با آخرین منتخب تهران، بیش از 300 هزار نفر فاصله داشت. سایر کاندیداهای سازمان هم موفق به کسب رای کافی نشدند.
این ریزش آرا، محاسبات سازمان را دچار ابهام کرد و به این ترتیب، در پانزدهمین ماه از پیروزی انقلاب اسلامی، سازمان تحت حاکمیت رجوی و اطرافیانش، خود را در دورترین نقطه ممکن از کانون قدرت سیاسی یافت. اگر چه شواهد گویای این فرض است که سازمان از نخستین ماههای پس از پیروزی انقلاب، خود را برای تحرکی مسلحانه برای به دستگیری قدرت آماده میکرد اما هنوز زمان را مناسب نمیدید. حالا باید راهی برای برونرفت از این بنبست دردناک که به رغم مظلومنماییها و شاخ و شانه کشیدنهای مثلث «رجوی- خیابانی- ابریشمچی» (دائر بر تقلب و مهندسی آرا و از این قبیل) چارهای جز پذیرفتن آن نداشتند، پیدا میکردند. در این مرحله، «سیدابوالحسن بنیصدر» مانند یک منجی، در افق ناامیدکننده سازمان ظهور کرد.
* تاریخنگار، پژوهشگر و نویسنده دفاع مقدس
ارسال به دوستان
سفر الکاظمی به ایران؛ شکست پروژه ضدایرانی آمریکاییها
حسن کاظمیقمی*: سفر مصطفی الکاظمی، نخستوزیر عراق به ایران در شرایطی است که عراق تحت فشار شدید آمریکاییها برای قرار گرفتن در مسیر تحریمهای ایالاتمتحده علیه ایران است.
در واکنش به این فشارها، الکاظمی با یک تیم اقتصادی به ایران سفر میکند و این یعنی شکست پروژه آمریکا در کشاندن پای عراق به کارزار تقابل با ایران. همین موضوع که نخستوزیر عراق نخستین فرد ملاقاتکننده با رهبر حکیم انقلاب بعد از شروع بحران کرونا بود، نشاندهنده عزم جدی 2 کشور در گسترش همکاریهای استراتژیک است.
انتخاب آقای مصطفی الکاظمی به عنوان نخستوزیر عراق با رای پارلمان عراق و پیشنهاد فراکسیون اکثریت این پارلمان بود. هر مقام رسمی در عراق چه نخستوزیر و چه دیگران، وقتی با رأی قانونی مردم عراق انتخاب میشوند، نهتنها مورد پذیرش، بلکه مورد حمایت جمهوری اسلامی ایران نیز قرار میگیرند. آنچه در رسانهها به عنوان گمانهزنیهایی مطرح میشود که الکاظمی به ایران نزدیک است یا نزدیک نیست، اینها هیچگاه مسأله رسمی جمهوری اسلامی نبوده است. ما بر اساس موازینی که همیشه به آن پایبند بودهایم، از هر مقامی که طی یک روند دموکراتیک و مردمسالارانه توسط مردم عراق انتخاب شود، حمایت میکنیم. دولت جناب مصطفی الکاظمی هم از این قاعده مستثنا نبوده است و همچنان که جمهوری اسلامی ایران از دولتهای قبلی عراق حمایت کرده، از دولت آقای الکاظمی هم حمایت میکند و به آن احترام میگذارد.
سیاست خارجی جمهوری اسلامی نسبت به عراق، حمایت از مردم این کشور بوده است. امروز هم که مردم عراق بیش از پیش نیازمند کمکهای جمهوری اسلامی ایران هستند، این حمایتها تداوم خواهد داشت. امروز مردم عراق با یک مجموعه چالشها و مشکلات در حوزههای مختلف بویژه حوزه اقتصاد مواجه هستند که شرایط را برای آنان سخت کرده است. 95 درصد درآمد عراق از فروش نفت است، این در حالی است که با کاهش قیمت نفت ضربهای جدی به درآمدهای این کشور وارد شده است. شیوع ویروس کرونا در عراق نیز به مجموعه مشکلات این کشور اضافه شده است. در چنین شرایطی الکاظمی در صدر یک هیأت اقتصادی و نظامی به ایران سفر کرده است. ترکیب هیأت عراقی نشان میدهد الکاظمی به دنبال گسترش همکاریها با جمهوری اسلامی بویژه در بخش اقتصادی است. 6 وزیر که تصدی وزارتخانههای مهم دولت عراق را بر عهده دارند، مصطفی الکاظمی را در سفر به ایران همراهی میکنند؛ از جمله وزرای نفت، دارایی و برنامهریزی که اینها از مهمترین وزارتخانههای عراق هستند. همه این نشانهها حاکی از این است که الکاظمی به رغم تبلیغاتی که شده است، به دنبال گسترش روابط با ایران است.
اگر بخواهیم واقعبینانه و خارج از هیاهوها و شانتاژها، تحولات عراق را بررسی کنیم، میبینیم در مقام عمل هیچ کشوری جز جمهوری اسلامی ایران به صورت حقیقی در حمایت از مردم عراق قدم برنداشته است. هیچ کشوری به اندازه جمهوری اسلامی ایران از دموکراسی در عراق حمایت نکرده است. جمهوری اسلامی تنها کشوری است که همیشه از روند مردمسالاری در عراق پشتیبانی کرده است.
رفتار آمریکا و متحدان منطقهای آن مانند عربستان، نشان میدهد همیشه رفتار آنها در نقطه مقابل منافع مردم ایران بوده است. ما خشنودیم از اینکه میبینیم عربستان سعودی به صورت تاکتیکی در چند مدت اخیر تغییر مواضعی نسبت به عراق داشته است و خود را در موضع تأمین منافع مردم عراق نشان داده اما از دریچه نگاه واقعبینانه کاملا مشخص است این مواضع صرفا مواضع تاکتیکی بوده و یک سیاست راهبردی برای عربستان سعودی نیست. حمایت از منافع عراق به هیچ صورتی با موازین سیاست خارجی عربستان سعودی همخوانی ندارد. منافع آلسعود در تقابل جدی با منافع عراق است و مواضع آنان در حمایت از مردم عراق بیشتر یک فریب است تا یک حقیقت. عربستان به هیچوجه یک عراق شکوفا، توسعهیافته و دموکرات را نخواهد پذیرفت. عراقی که بر مبنای دموکراسی و مردمسالاری به پیشرفت، امنیت و توسعه دسترسی پیدا کند، یک چالش جدی برای حکمرانی آلسعود خواهد بود. آلسعودی که در حکمرانیاش هیچ جایگاهی برای رأی مردم قائل نیست، عراق امن و توسعهیافته را نخواهد پذیرفت. به همین خاطر است که میگوییم از عربستان انتظار نداریم از منافع مردم عراق حمایت کند.
رفتارهای آمریکا در قبال عراق هم از قاعده رفتاری آلسعود جدا نیست. به رغم همه تبلیغاتی که آمریکاییها میکنند که حامی دموکراسی در عراق هستند اما در عمل عراق امن و آباد برای آنان نیز یک تهدید تلقی میشود. آمریکا به دنبال تحمیل هژمونی خود به عراق است. عملکرد آمریکاییها در عراق موجب شده در سطح مردمی، یک حالت تنفر عمومی نسبت به آمریکا ایجاد شود. در سطح رهبران نیز حالتی از بیاعتمادی نسبت به آمریکاییها ایجاد شده است. مردم عراق به صورت ملموس حس کردهاند تنها کشوری که در حمایت از آنان صادق است، جمهوری اسلامی ایران است.
*سفیر اسبق ایران در عراق
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|