هواپیمای مسافری ایران به مقصد لبنان در آسمان سوریه توسط 2 جنگنده آمریکایی تهدید شد.

به گزارش خبرگزاری بی‌طرف به نقل از غرب‌زده نیوز چند روز پیش بود که خبر ذکر شده در بالا رسانه‌ها و فضای مجازی ایران را در نوردید اما واقعیت ماجرا چیست؟ در ادامه تحلیل اختصاصی دکتر خوشگل بیان، استاد دانشگاه و فعال سیاسی و امور بین‌الملل از این ماجرا را مرور می‌کنیم:

فقط ۳ ماه تا انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا باقی‌مانده و دست رئیس‌جمهور فعلی از همیشه خالی‌تر است. پاره کردن برجام، مرگ مظلومانه جورج فلوید، آتش‌سوزی‌های پیاپی در نقاط مختلف آمریکا و... باعث شده او روز به روز از پیروزی در انتخابات ناامیدتر شود و به فکر اقدام موثری بیفتد تا تبدیل به یکی دیگر از رؤسای جمهوری تک‌دوره‌ای تاریخ آمریکا نشود؛ و چه اقدامی بهتر از پالس مثبت برای مذاکره با ایران؛ پالسی که باز هم مانند این 40 سال یک عده کاسب تحریم آن را وارونه جلوه دادند و اسکورت هواپیمای ایرانی توسط این جنگنده‌ها برای حفاظت از آن و جلوگیری از سقوط احتمالی توسط موشک پدافند سوریه را تهدید هواپیما نشان دادند تا یک بی‌آبرویی دیگر در مجامع بین‌المللی برای ایران ثبت کنند. امیدوارم دولت تدبیر مانند همیشه با تدبیر عمل کند و اسیر این صحنه‌آرایی‌های خطرناک و تقطیع و فتوشاپ‌ها نشود.

هی مزه نریز پهلوی، جان خودت

مشغول بشو به دیدن سان خودت

حرفی نزن از بخشش ایران و بپرس

از قصه بحرین ز مامان خودت

 

فرشته پناهی

- سلام خانم.

- سلام.

- راجع به دستگیر شدنتون توضیح می‌دید؟

- من فقط در حضور وکیلم صحبت می‌کنم.

- خانم، من قاضی نیستم! من خبرنگارم. اومدم اینجا تا از رعب و وحشت مردم از دیدن این کروکودیل در سطح شهر، گزارش بگیرم.

- کروکودیل؟! آقای محترم، این پشمک من، یه گربه ملوسه! امروز هم یه‌کم عصبانی شد، 3-2 نفر رو زخمی کرد.

 - آهان، گربه‌س، پس چرا دو سری 20 ‌تایی دندون به این بزرگی داره؟

- 30 تومن دادم تا فکش رو جادار کردن، 30 تومن هم واسش دندون لمینت شده کاشتن. بمیرم براش، حیوونی خیلی لاغر شده بود. گفتم یه کم غذا بخوره، جون بگیره.

- آهان بله! چرا پوزه‌ش درازه اینقدر؟

- پوزه نیست و دماغه. تازه اندازه‌ش هم خوبه! با هم رفتیم جراحی بینی، 50 تومن دادم گفتم واسه منو عین قبل گربه کنه، واسه گربه‌مو عین قبل من.

 - یعنی قبلش شما بینیتون اینقدر بود؟

- اینجا کوچیکه، بینی پشمک دراز دیده میشه. تو ویلامون من این‌همه دماغ نداشتم. البته اینم بگم که من فقط مشکل پُلیپ تنفسی داشتم و عمل زیبایی نکردم. فقط تعویض دماغ داشتم.

 - بله همینه. موافقم. حالا رنگ پوستش چرا سبزه؟

- من از رنگ خودش که طوسی بود خوشم نیومد، صولتی دوس داشتم. دادم دامپزشک رنگ‌کار با 20 تومن رنگش کنه، نسبت اکسیدان و N5 با هم جور نشد، موهاش سوخت. دفعه بعد می‌برم خارج، اونجا رنگ کنن برام. یه آرایشگر خوب هم نداره این مملکت.

تا کجاها رفته‌ای بالا؛ دلار

پا به پایت آمده کالا، دلار

مثل مار خوش‌خط و خالی عجب

در گزش ‌داری یدی طولا دلار

تا کمی غافل شویم از حال تو 

می‌کنی یکدفعه واویلا دلار

عاشقان غرب مجنون تواند

بوده‌ای یک عمر چون لیلا دلار

پس چه شد یک روزه قندت افت کرد

از نفس افتاده‌ای حالا دلار

عاقبت تومان زمینت می‌زند

دیو باشی یا دراکولا دلار

با زبان خوش روی یا با تشر؟

زودتر اعلام کن، یالا دلار

هی نرو بالا و پایین؛ جز نزن

توی گور خود بکن لالا دلار

شاید شما هم مثل ما وقتی حیوانی را به همراه صاحبش در خیابان دیده‌اید با انگشت به هم نشان داده‌اید و تا از تیررس شما خارج نشده ول کن نبوده‌اید. ضمن اینکه توصیه می‌کنیم انقدر ندید بدید بازی در نیاورید. پیشنهادات خوبی برای شما داریم که می‌تواند شما را هم صاحب یک حیوان خانگی شیک نماید:

یک سگ ولگرد ترجیحا درشت هیکل که ظرفیت تراش‌خورندگی بالایی داشته باشد پیدا کنید. قلاده‌اش را ببندید و به خیابان بروید. احتمالا با تمسخر مردم رو‌به‌رو خواهید شد و حیوان شما غیرتی شده و بخواهد پاچه ملت را بگیرد. نگران نباشید با یک عمل حنجره می‌توانید حیوان را روی حالت سایلنت تنظیم کنید. والا! چه معنی دارد حیوان انقدر پارس کند؟ مگر قدیم است که سگ‌ها تا کارت شناسایی طرف را نمی‌دیدند ول کن نبودند!

حالا شما حیوان دلخواه خودتان را دارید ولی ممکن است نتوانید سگ یا گربه‌ای که گوش‌هایش مثل برگ کدو از بغل روی صورتش آویزان است را بین مردم ببرید و کلاس بگذارید. با یک عمل زیبایی ساده می‌توانید توک گوش‌های حیوان را بالا بدهید و نهایتا در فصل زمستان برف‌ها را از داخل گوش حیوان خالی کنید.

حیوان‌تان را برانداز کنید، احتمالا چیزی به نظرتان توی ذوق نمی‌زند! بله دم حیوان از بدنش بیرون‌زده و هی برای شما تکانش می‌دهد. همین را ببرید دیگر کافی است. بوتاکس و خالکوبی و کشیدن پوستش بماند برای آنهایی که حیوانات را به خاطر خودشان آزار می‌دهند ایکبیری‌ها!

این جمع که بنشسته چنین بر لب جوییم

ای دوست مپندار که مستان سبوییم!

یک عده جوانیم که در حسرت شغلیم

وارفته چو شلغم ز خجالت چو لبوییم

پرونده به دستیم و به هر دفتر و شرکت

زنبیل نهادیم که یک شغل بجوییم

صد حیف به ‌رغم تخصص و صداقت

پیوسته به دنبال کپی‌های دوروییم

 دنبال یکی لقمه از این کوی به آن کوی 

از صبح به شب قلقله‌زن همچو کدوییم!

از وضعیت ژن همگی‌مان ژن معیوب

در وضعیت جیب، تماما شپشوییم!!

از بخت بد ماست که با این قد رعنا

تا خرخره در زیر گل قرض فروییم!

یکریز بزاییم در این وضع هشل هفت

بی‌آنکه چنان دختر همسایه بشوییم!

دردی که بر غیر نگفتیم و نگوییم

وقتش شده انگار که با شیخ بگوییم:

«یک لحظه بیارام که از فرط گشایش

چون قالی بشکافته محتاج رفوییم»

ما دلخوش آنیم که بیکار نمانیم

بی‌شغل بباید ز جهان دست بشوییم

عدالت

درست شب برگزاری آزمون ارشد، ناگهان گفتند به خاطر کرونا آزمون به تعویق افتاده است (مانند آزمون دکترا و کنکور سراسری) این خبر و شوک وارده به درس‌خوان‌های آماده، ذهن‌شان را هنگ، بعد دیلیت، سپس پاک‌پاک و در سطح درس‌نخوان‌های ناآماده قرار داده. نوعی ایجاد عدالت در بین شرکت‌کننده‌ها.

 

انتقام

طراحان سوالات تا روز آزمون در قرنطینه اجباری به سر می‌برند. تعویق مداوم آزمون‌ها و تمدید قرنطینه! تاریخ، انتقام سختی را از طراحان سوالات کنکور گرفته. کرونا در قرنطینه، قرنطینه‌شان کرده. به نحوی که سال آینده کسی متقاضی طرح سوال برای کنکور نمی‌شود و خودبه‌خود آزمون حذف و پذیرش بدون کنکور محقق می‌شود.

 

اثبات جبر و اختیار

پیشنهاد حذف ناگهانی کنکور توسط نماینده‌ای در مجلس و مشخص نبودن چارچوب پذیرش بدون کنکور دانشجو باعث شد افراد با اختیار کامل مسیر ادامه تحصیل را انتخاب کنند. تنها جایی که همیشه آماده است بدون کنکور دانشجو بپذیرد دانشگاه آزاد است که با اختیار کامل می‌توانند در مسیر باز و گشاده دانشگاه آزاد، آزادانه ادامه تحصیل دهند. سفر آخرت هم بخواهی بروی ملزوماتی دارد. مسیر دانشگاه آزاد نیز چنین است دیگر.

در نتیجه هرکس پول دارد کرونا ندارد. هرکس پول ندارد کرونا دارد.

عمری ز تجدد و تمدن فک زد

یک دفعه به گوش خودکفایی چک زد!

از ایده فتح سنگری گفت ولی

آمد به دکان سنگکی پاتک زد

 

امین شفیعی

هی با کرونا نشست و برخاست نکن

خامش نشو و هر آنچه او خواست نکن

بی ماسک! نباش در کمین کرونا

این عافیت از ماسک که بر ماست، نکن

 

صامره حبیبی

* گوش‌هایش سنگین ‌شدند، غذا کم می‌خورد.

* رطوبت هوا زیاد بود، مغزشان نم کشید.

* روی سرش داد کشید، برنده جایزه بهترین نقاشی جهان شد.

* برق چشم‌هایش اتصالی کرد، کور شد.

* آدم‌ها خیلی با او گرم گرفتند، سوخت.

* محیط‌زیست عاشق توسعه شد، از بین رفت.

* بی‌مَسکن‌ها می‌روند روی پشت‌بام، مُسکّن می‌خورند.

* طبیعت دچار زشتیِ مفرط شد، حیوانات را زیر تیغ عمل زیبایی بردند.

پس از ماجرایی که برای هواپیمای ماهان در آسمان سوریه رخ داد هنوز جزئیات ماجرا برای مردم روشن نشده است. در همین راستا، با یکی از خلبانان آمریکایی حاضر در صحنه گفت‌وگو کردیم.

+ جناب! گفته می‌شود شما خیلی به هواپیمای ایرانی نزدیک شده بودید؟

- نخیر آقا. ما راه خودمان را می‌رفتیم، او یکدفعه نزدیک شد به ما. 

+ جدا؟

- بله، انحراف به چپ داشت. همکارم توی آن یکی اف‌۱۴ می‌گوید که خلبان احتمالا داشته با موبایل صحبت می‌کرده. تازه بالش هم گرفت به بدنه اف‌۱۴ ما و خط انداخت.

- پس خسارت هم دیده‌اید؟

+ فرورفتگی‌اش خوشبختانه چون صافکار آشنا داشتیم با ۲ تا تقه درآمد، ولی کارشناس رنگ گفت که ۲ میلیون دلار از قیمتش افتاده.

+ حالا خسارت را چطور باید گرفت؟

- از پول‌های بلوکه‌شده‌شان برمی‌داریم. شما بگویید اصلا هواپیمای ماهان اگر مقصر نبود چرا فوری کاهش ارتفاع داد و صبر نکرد افسر بیاید؟ 

+ ظاهرا بر اثر کاهش ارتفاع ناگهانی تعدادی از مسافران هم زخمی شده بودند...

- همین دیگر، از من می‌شنوید خلبان زن بوده. اگر من بودم جوری جمعش می‌کردم خون از دماغ کسی نیاید، ولی خب معلوم نیست کی به اینها گواهینامه می‌دهد.

+ بهانه ایران این است که آمریکا امنیت خطوط هوایی‌شان را مورد تعرض قرار داده.

- باور نکنید. کلا هر چند وقت یکبار یکی از سر بیکاری می‌آید می‌گوید سربازان آمریکایی به یک چیزی تعرض کردند، یک بار به مرزهای فلانجا، یک بار به امنیت فلان چیز، یک بار به کارکنان زن ارتش...

+ بله متاسفانه وقت برنامه ما تمام شد. با تشکر از همکاری شما!